روابط سیاسی ایران و فرانسه: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
جز (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''تبیین رویکرد و عملکرد نظام سیاسی [[فرانسه]] به انقلاب اسلامي و جمهوری اسلامی'''
روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران و فرانسه پس از انقلاب اسلامی تا به امروز چه تغییراتی را طی نموده و علل آن چه بوده است؟ در پاسخ به این سوال می‌توان گفت که: روابط ایران و فرانسه با پیروزی انقلاب اسلامی و جنگ ایران و عراق رو به تیرگی نهاد اما پس از اتمام جنگ و تحول در سیاست خارجی دو کشور روابط دو جانبه تا حدی بهبود یافته است.
====روابط ایران و فرانسه از شکل‌گیری انقلاب اسلامی تا 1359====
در ابتدای شکل‌گیری انقلاب اسلامی ایران روابط بین دو کشور بسیار خوب بود. دولت ژیسکار دستن که سقوط شاه را پیش‌بینی کرده بود و خود را نیازمند ارتباط با ایران می‌دانست به عقاید انقلابی مردم ایران احترام می‌گذاشت. در جریان انقلاب اسلامی ایران در 1357 به دلیل اقامت امام خمینی (ره ) در نوفل لوشاتو فرانسه به طور جدی با مسائل انقلاب درگیر بود. در این دوران افکار عمومی فرانسه موافق روند انقلاب ایران بودند و گاهی جراید فرانسوی انقلاب ایران را به [[انقلاب فرانسه]] تشبیه می‌کردند. اقامت کوتاه مدت امام در نوفل لوشاتو و نقش رسانه‌های گروهی [[فرانسه]] در انعکاس نظرات رهبر انقلاب در پیروزی انقلاب اسلامی ایران اهمیت زیادی داشت.


روابط خارجي جمهوري اسلامي ايران و فرانسه پس از انقلاب اسلامي تا به امروز چه تغييراتي را طي نموده و علل آن چه بوده است؟ در پاسخ به اين سوال مي توان گفت كه : روابط ايران و فرانسه با پيروزي انقلاب اسلامي و جنگ ايران و عراق رو به تيرگي نهاد اما پس از اتمام جنگ و تحول در سياست خارجي دو كشور روابط دو جانبه تا حدي بهبود يافته است.
در این دوران اولین مصاحبه طولانی امام با روزنامه‌های غربی در [[روزنامه لوموند]] به چاپ رسید و لوموند جنبش آزادی‌بخش ایران به رهبری آیت‌الله‌خمینی را نیروی کلیدی در شورش‌ها عنوان کرد. این روزنامه در9 آبان 1357 با نوشتن مقاله‌ای تحت عنوان «ما در حال گذراندن سال 1789 (سال انقلاب کبیر فرانسه ) هستیم» نشان داد که به معیار ذهنی مردم ایران در شورش‌ها دست یافته است.


'''الف ) روابط ايران و فرانسه از شكل گيري انقلاب اسلامي تا 1359'''
در این مرحله به نظر می‌رسد ایستارهای ذهنی ملت و دولت [[فرانسه]] نسبت به انقلاب ایران دارای اهمیت است و محیطی ذهنی در حال شکل‌گیری است که بخش مهمی از آن با پیروزی انقلاب اسلامی ایران و اعلام اصول و اهداف سیاست خارجی ایران شکل گرفته بود. پیروزی انقلاب ایران نقطه آغاز تحقق عینی شکل‌گیری ایستارهای ذهنی متضاد و تیرگی در روابط دو جانبه محسوب می‌شود. هم چنین زمینه‌های تیرگی روابط ظاهر شد که محیط ذهنی ـ روانی در آن تاثیرگذار بود. برخی از این زمینه‌ها به صورت زیر می‌باشد:
=====سیاست خارجی انقلابی ایران=====
دولت فرانسه پس از آگاهی از سیاست خارجی جدید ایران که مبتنی بر اصول انقلابی مانند نفی کامل و بدون قید و شرط سلطه آمریکا و هم‌پیمانانش بر ایران و پشتیبانی از حرکت‌های اسلامی و دوستی با دولت‌های مستضعف بود در سیاست خود نسبت به ایران تغییراتی ایجاد نمود. ایران اسلامی در سیاست خارجی خود سیاست نه شرقی ـ نه غربی را اعلان نمود که براساس آن در تقابل با ساختار نظام بین‌الملل با هرگونه اعمال نفوذ و سلطه‌جویی بلوک‌های قدرت مخالفت نمود. این سیاست به معنای استقلال عمل ایران از ساختار دو قطبی بود که هر دولتی باید به یکی از این بلوک وابسته می‌بود. از سوی دیگر ایران در سیاست خارجی خود خواستار تغییر وضع موجود و برقراری برابری و عدالت در روابط میان کشورها گردید و از حرکت‌های ضد نظام ملل محروم و مستضعف حمایت کرد. این سیاست از جانب قدرت‌های بزرگ مانند آمریکا و شوروی و هم چنین [[فرانسه]] که در بلوک غرب قرار داشت پذیرفته شده نبود. لذا ایستارهای منفی [[فرانسه]] نسبت به ایران تقویت شد و هم گام با قدرت حافظ وضع موجود بری افزایش محدودیت‌ها و فشارهای محیطی علیه ایران حرکت کرد.
=====پناه دادن [[فرانسه]] به ضد انقلاب‌ها و فراریان=====
با توجه به ایستارهای منفی سیاست‌گذاران فرانسوی نسبت به سیاست خارجی ایران دولت [[فرانسه]] نسبت به اعدام سران رژیم سابق در ایران اعتراض نمود و با پذیرفتن بختیار در خاک خود و پس از آن پناهنده شدن بنی صدر و رجوی و حمایت [[فرانسه]] از آنها روابط دو کشور تیره شد. این تیرگی روابط با روی کار آمدن سوسیالیست‌ها بیشتر شد. این مسئله از یک سو و گروگان گرفته شدن دیپلمات‌های آمریکایی از طرف دیگر سبب شد که [[فرانسه]] در کنار آمریکا دست به تبلیغات علیه ایران بزند و این امر موجب شد که روابط دو کشور در تیر 1359 به سطح کاردار تنزل یابد.
=====لغو قراردادهای منعقده بین ایران و فرانسه در زمینه تجهیزات اتمی=====
از سوی دیگر پس از پیروزی انقلاب وزیر امور خارجه وقت اعلام کرد که ایران سهام خود را از شرکت «اورودیف» خارج می‌کند و متعاقب آن لغو قراردادهای صنایع سنگین ساخت اتومبیل‌های سواری و مبادلات کشاورزی را اعلام نمود. این مسئله سبب شد که شرکت فرانسوی زیان دیده برای جبران خسارت خود به دادگاه‌های این کشور شکایت کنند. دولت [[فرانسه]] نیز به دلیل حمایت از انقلاب ایران انتظار داشت که دولت ایران با شرکت‌های فرانسوی رفتار بهتری داشته باشد اما به دلیل جو انقلابی آن زمان باتمام شرکت‌ها رفتاری یکسان صورت پذیرفت. هم چنین وضع مجازات‌های سنگین اقتصادی از سوی آمریکا و جامعه اقتصادی اروپا علیه ایران و همراهی فرانسه با آنها و تصمیم [[فرانسه]] مبنی بر جلوگیری از ارسال سه ناوچه تندرو که در زمان شاه سفارش داده شده بود موجب تیره‌تر شدن روابط سیاسی میان دو کشور گردید.
====[[روابط فرانسه و ایران در دوران جنگ هشت ساله|روابط ایران و فرانسه در زمان جنگ ( 1359 تا 1367 )]]====
با آغاز جنگ ایران و عراق روابط فرانسه با ایران رو به تیرگی نهاد زیرا در معادله جنگ ایران و عراق کشور عراق به دلیل سابقه روابط با فرانسه از اهمیت زیادی برخوردار بود و رژیم عراق هم درپی برقراری روابط با کشورهای اروپایی از جمله [[فرانسه]] بود. تهاجم وسیع عراق به ایران در 31 شهریور 1359 باعث افزایش همکاری میان [[فرانسه]] و عراق در زمینه تسلیحات نظامی شد. در واقع علل حمایت [[فرانسه]] از عراق عبارتند از:
*دستیابی به نفت و بازارهای پرسود تسلیحاتی و تجاری عراق و سایر هم‌پیمانانش؛
*رابطه نزدیک میان عراق و عربستان که می‌توانست منافع مورد نظر [[فرانسه]] را تامین نماید؛
*شکست عراق باعث هدر رفتن ده سال فعالیت اقتصادی [[فرانسه]] در این کشور می‌شد؛
*ضدیت [[فرانسه]] با ایران و خطر سرایت انقلاب به سایر کشورهای منطقه؛
*با نزدیکی به عراق در واقع نزدیکی خود با اسرائیل را که عرب‌ها با آن مخالف بودند جبران می‌کرد.


در ابتدي شكل گيري انقلاب اسلامي ايران روابط بين دو كشور بسيار خوب بود. دولت ژيسكار دستن كه سقوط شاه را پيش بيني كرده بود و خود را نيازمند ارتباط با ايران مي دانست به عقايد انقلابي مردم ايران احترام مي گذاشت. در جريان انقلاب اسلامي ايران در 1357 به دليل اقامت امام خميني (ره ) در نوفل لوشاتو فرانسه به طور جدي با مسائل انقلاب درگير بود. در اين دوران افكار عمومي فرانسه موافق روند انقلاب ايران بودند و گاهي جرايد فرانسوي انقلاب ايران را به [[انقلاب فرانسه]] تشبيه مي كردند. اقامت كوتاه مدت امام در نوفل لوشاتو و نقش رسانه هاي گروهي فرانسه در انعكاس نظرات رهبر انقلاب در پيروزي انقلاب اسلامي ايران اهميت زيادي داشت.


در اين دوران اولين مصاحبه طولاني امام با روزنامه هاي غربي در [[روزنامه لوموند]] به چاپ رسيد و لوموند جنبش آزادي بخش ايران به رهبري آيه الله خميني را نيروي كليدي در شورش ها عنوان كرد. اين روزنامه در9 آبان 1357 با نوشتن مقاله اي تحت عنوان « ما در حال گذراندن سال 1789 (سال انقلاب كبير فرانسه ) هستيم» نشان داد كه به معيار ذهني مردم ايران در شورش ها دست يافته است.
در مجموع می‌توان موضع‌گیری [[فرانسه]] در قبال حمله عراق به ایران را به دو مقطع تقسیم نمود: مقطع اول از ابتدی تجاوز عراق به ایران بود که به دلیل ضعف نیروهای نظامی ایران موضع بی‌طرفی اتخاذ نمود و خواستار پایبندی دو طرف به قراردادهای تسلیحاتی بود. اما در مقطع دوم به دلیل از بین رفتن توازن قوا در جبهه‌ها و برتری نیروهای نظامی ایران فرانسه حمایت گسترده خود از عراق را اعلام نمود. در این زمان میتران در جریان سفر خود به مصر در سال.1361 در دیدار از [[قاهره]] اعلام نمود که<blockquote>«ما مایل نیستیم عراق در جنگ مغلوب شود؛ موازنه نظامی باید میان جهان عرب و ایران حفظ شود».</blockquote>به این ترتیب روند تحویل تجهیزات نظامی به عراق توسط [[فرانسه]] ادامه پیدا کرد و در زمانی که جنگ در جبهه‌ها به نفع ایران شد عراق آتش بس را قبول نکرد و فرستادن سلاح‌های جدید به عراق ادامه یافت. در سال 1362 پنج فروند هواپیمای سوپر استاندارد فرانسوی مجهز به موشک‌های اگزوسه به عراق تحویل داده شد. در سال1362 طارق عزیز طی سفر به پاریس چندین قرارداد نظامی با مقامات بلند پایه فرانسه امضا نمود. قسمت عمده معاملات دو کشور درباره خرید جنگ افزار توسط عراق و فروش نفت به فرانسه بود. عراق از 1356 تا 1364 حدود 811 میلیارد دلار جنگ‌افزار مدرن از فرانسه خریداری کرده و بهای آن را با فروش نفت خام به فرانسه پرداخت کرده است. در واقع خطر تهدید انقلاب اسلامی علیه سیستم حاکم بر منطقه و بازیگران اصلی و فرعی آن [[فرانسه]] و تمامی قدرت‌های موجود را وادار کرده بود که از عراق حمایت نمایند.


در اين مرحله به نظر مي رسد ايستارهاي ذهني ملت و دولت فرانسه نسبت به انقلاب ايران داراي اهميت است و محيطي ذهني در حال شكل گيري است كه بخش مهمي از آن با پيروزي انقلاب اسلامي ايران و اعلام اصول و اهداف سياست خارجي ايران شكل گرفته بود. پيروزي انقلاب ايران نقطه آغاز تحقق عيني شكل گيري ايستارهاي ذهني متضاد و تيرگي در روابط دو جانبه محسوب مي شود. هم چنين زمينه هاي تيرگي روابط ظاهر شد كه محيط ذهني ـ رواني در آن تاثير گذار بود. برخي از اين زمينه ها به صورت زير مي باشد :
تحلیل غربی‌ها و [[فرانسه]] بر این پایه استوار بود که پیروزی ایران بر عراق جغرافیای سیاسی منطقه را عوض می‌کند و علاوه براین حیات سیاسی رژیم‌های منطقه را با خطر نابودی روبه رو می‌سازد و هم چنین خسارت جبران‌ناپذیری را نیز بر منافع غرب در این منطقه وارد می‌کند. در 1366 جنگ ایران و عراق از حالت منطقه‌ای خارج شده و صبغه‌ای بین‌المللی یافت که این امر به علت بالا گرفتن نبردهای زمینی تشدید حملات علیه کشتی‌ها و تاسیسات نفتی و به میدان آمدن کشورهای دیگر منطقه در جنگ بود. ادامه این وضعیت کشورهای دیگر از جمله شوری همکاری خلیج فارس، [[مصر]]، [[اردن]]، [[فرانسه]] و حتی [[روسیه|شوروی]] و [[آمریکا]] را متقاعد ساخت که هزینه‌ها و خطر گسترش جنگ برای ثبات منطقه و صلح بین‌المللی بسیار بیشتر از منافع آن است به ویژه که کمک‌های نظامی و اطلاعاتی غرب از جمله [[فرانسه]] نتوانسته بود برتری خاصی برای عراق به وجود آورد. زیرا نیروهای ایرانی هم چنان به پیش روی خود ادامه می‌دادند تصرف منطقه استراتژیک فاو توسط ایران و حملات مداوم بری تصرف بندر بصره و نیز تصرف شلمچه از جمله این پیروزی‌ها بود و این هشداری بود برای کشورهای منطقه و قدرت‌های بزرگ که ممکن بود حتی به پیروزی نظامی ایران ختم شود.


'''1ـ سياست خارجي انقلابي ايران :''' دولت فرانسه پس از آگاهي از سياست خارجي جديد ايران كه مبتني بر اصول انقلابي مانند نفي كامل و بدون قيد و شرط سلطه آمريكا و هم پيمانانش بر ايران و پشتيباني از حركت هاي اسلامي و دوستي با دولت هاي مستضعف بود در سياست خود نسبت به ايران تغييراتي ايجاد نمود. ايران اسلامي در سياست خارجي خود سياست نه شرقي ـ نه غربي را اعلان نمود كه براساس آن در تقابل با ساختار نظام بين الملل با هرگونه اعمال نفوذ و سلطه جويي بلوك هاي قدرت مخالفت نمود. اين سياست به معناي استقلال عمل ايران از ساختار دو قطبي بود كه هر دولتي بايد به يكي از اين بلوك وابسته مي بود. از سوي ديگر ايران در سياست خارجي خود خواستار تغيير وضع موجود و برقراري برابري و عدالت در روابط ميان كشورها گرديد و از حركت هاي ضد نظام ملل محروم و مستضعف حمايت كرد. اين سياست از جانب قدرت هاي بزرگ مانند آمريكا و شوروي و هم چنين فرانسه كه در بلوك غرب قرار داشت پذيرفته شده نبود. لذا ايستارهاي منفي فرانسه نسبت به ايران تقويت شد و هم گام با قدرت حافظ وضع موجود بري افزايش محدوديت ها و فشارهاي محيطي عليه ايران حركت كرد.
بنابراین با توجه به تحولات فوق کویت به علت آسیب‌پذیری در قبال اقدامات تلافی‌جویانه ایران در آبان 1365 از تمامی اعضای شوری امنیت درخواست کمک نمود. به این ترتیب وخامت روبه افزایش اوضاع باعث حضور قدرت‌های بزرگ در منطقه بعد از تصویب قطعنامه 598 از جانب شوری امنیت گردید و [[فرانسه]] نیز به بهانه اجرای این قطعنامه و برای فشار هرچه بیشتر به ایران وارد منطقه خلیج فارس گردید.<ref>حسینی، صدیقه(1386). روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران و فرانسه (1357-1384)، فصل‌نامه علوم سیاسی ،شماره 36،ص.167.</ref><ref>نعيمی گورابی، محمد حسين(1392). جامعه و فرهنگ [[فرانسه]]. تهران: [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی]( در دست انتشار)</ref>


'''2- پناه دادن فرانسه به ضد انقلاب ها و فراريان :''' با توجه به ايستارهاي منفي سياست گزاران فرانسوي نسبت به سياست خارجي ايران دولت فرانسه نسبت به اعدام سران رژيم سابق در ايران اعتراض نمود و با پذيرفتن بختيار در خاك خود و پس از آن پناهنده شدن بني صدر و رجوي و حمايت فرانسه از آنها روابط دو كشور تيره شد. اين تيرگي روابط با روي كار آمدن سوسياليست ها بيشتر شد. اين مسئله از يك سو و گروگان گرفته شدن ديپلمات هاي آمريكايي از طرف ديگر سبب شد كه فرانسه در كنار آمريكا دست به تبليغات عليه ايران بزند و اين امر موجب شد كه روابط دو كشور در تير 1359 به سطح كاردار تنزل يابد.
== نیز نگاه کنید به ==
[[روابط سیاسی کانادا و ایران]]؛ [[روابط سیاسی تونس و ایران]]؛ [[روابط سیاسی، اقتصادی ژاپن با جمهوری اسلامی]]؛ [[روابط سیاسی و اقتصادی کوبا و ج.ا.ایران]]؛ [[روابط سیاسی لبنان و ایران]]؛ [[روابط سیاسی مصر و ایران]]؛ [[آغاز روابط رسمی دیپلماتیک ایران و چین]]؛ [[روابط سیاسی سنگال و ج.ا.ایران]]؛ [[روابط سیاسی ایران و مالی]]؛ [[روابط سیاسی و اقتصادی زیمبابوه و ایران]]؛ [[روابط سیاسی و اقتصادی تایلند و ایران]]؛ [[روابط سیاسی اردن و ج.ا.ایران]]؛ [[روابط سیاسی ایران و اتیوپی]]؛ [[روابط سیاسی سیرالئون و ایران]]؛ [[روابط سیاسی و اقتصادی سریلانکا و ج. ا. ایران]]؛ [[روابط سیاسی ایران و گرجستان]]؛ [[روابط سیاسی ایران و قزاقستان]]؛ [[روابط سیاسی ایران و آرژانتین]]


'''3ـ لغو قراردادهاي منعقده بين ايران و فرانسه در زمينه تجهيزات اتمي :''' از سوي ديگر پس از پيروزي انقلاب وزير امور خارجه وقت اعلام كرد كه ايران سهام خود را از شركت «'''اوروديف''' »[15] خارج مي كند و متعاقب آن لغو قراردادهاي صنايع سنگين ساخت اتومبيل هاي سواري و مبادلات كشاورزي را اعلام نمود. اين مسئله سبب شد كه شركت فرانسوي زيان ديده براي جبران خسارت خود به دادگاه هاي اين كشور شكايت كنند. دولت فرانسه نيز به دليل حمايت از انقلاب ايران انتظار داشت كه دولت ايران با شركت هاي فرانسوي رفتار بهتري داشته باشد اما به دليل جو انقلابي آن زمان باتمام شركت ها رفتاري يكسان صورت پذيرفت. هم چنين وضع مجازات هاي سنگين اقتصادي از سوي آمريكا و جامعه اقتصادي اروپا عليه ايران و همراهي فرانسه با آنها و تصميم فرانسه مبني بر جلوگيري از ارسال سه ناوچه تندرو كه در زمان شاه سفارش داده شده بود موجب تيره تر شدن روابط سياسي ميان دو كشور گرديد.
== کتابشناسی ==
 
[[رده:روابط سیاسی ایران و سایر کشورها]]
'''ب ) روابط ايران و فرانسه در زمان جنگ (1367 ـ 1359 )'''
 
با آغاز جنگ ايران و عراق روابط فرانسه با ايران رو به تيرگي نهاد زيرا در معادله جنگ ايران و عراق كشور عراق به دليل سابقه روابط با فرانسه از اهميت زيادي برخوردار بود و رژيم عراق هم درپي برقراري روابط با كشورهاي اروپايي از جمله فرانسه بود. تهاجم وسيع عراق به ايران در 31 شهريور 1359 باعث افزايش همكاري ميان فرانسه و عراق در زمينه تسليحات نظامي شد. در واقع علل حمايت فرانسه از عراق عبارتند از :
 
1- دست يابي به نفت و بازارهاي پرسود تسليحاتي و تجاري عراق و ساير هم پيمانانش ;
 
2 ـ رابطه نزديك ميان عراق و عربستان كه مي توانست منافع مورد نظر فرانسه را تامين نمايد;
 
3 ـ شكست عراق باعث هدر رفتن ده سال فعاليت اقتصادي فرانسه در اين كشور مي شد;
 
4 ـ ضديت فرانسه با ايران و خطر سرايت انقلاب به ساير كشورهاي منطقه ;
 
5 ـ با نزديكي به عراق در واقع نزديكي خود با اسرائيل را كه عرب ها با آن مخالف بودند جبران مي كرد.
 
در مجموع مي توان موضع گيري فرانسه در قبال حمله عراق به ايران را به دو مقطع تقسيم نمود : مقطع اول از ابتدي تجاوز عراق به ايران بود كه به دليل ضعف نيروهاي نظامي ايران موضع بي طرفي اتخاذ نمود و خواستار پاي بندي دو طرف به قراردادهاي تسليحاتي بود. اما در مقطع دوم به دليل از بين رفتن توازن قوا در جبهه ها و برتري نيروهاي نظامي ايران فرانسه حمايت گسترده خود از عراق را اعلام نمود. در اين زمان ميتران در جريان سفر خود به [[مصر]] در سال.1361 در ديدار از [[قاهره]] اعلام نمود كه «ما مايل نيستيم عراق در جنگ مغلوب شود; موازنه نظامي بايد ميان جهان عرب و ايران حفظ شود».
 
به اين ترتيب روند تحويل تجهيزات نظامي به عراق توسط فرانسه ادامه پيدا كرد و در زماني كه جنگ در جبهه ها به نفع ايران شد عراق آتش بس را قبول نكرد و فرستادن سلاح هاي جديد به عراق ادامه يافت. در سال 1362 پنج فروند هواپيماي سوپر اتاندارد فرانسوي مجهز به موشك هاي اگزوسه به عراق تحويل داده شد. در سال.1362 طارق عزيز طي سفر به پاريس چندين قرارداد نظامي با مقامات بلند پايه فرانسه امضا نمود. قسمت عمده معاملات دو كشور درباره خريد جنگ افزار توسط عراق و فروش نفت به فرانسه بود. عراق از 1356 تا 1364 حدود 11 8 ميليارد دلار جنگ افزار مدرن از فرانسه خريداري كرده و بهاي آن را با فروش نفت خام به فرانسه پرداخت كرده است. در واقع خطر تهديد انقلاب اسلامي عليه سيستم حاكم بر منطقه و بازيگران اصلي و فرعي آن فرانسه و تمامي قدرت هاي موجود را وادار كرده بود كه از عراق حمايت نمايند.
 
تحليل غربي ها و فرانسه بر اين پايه استوار بود كه پيروزي ايران بر عراق جغرافياي سياسي منطقه را عوض مي كند و علاوه براين حيات سياسي رژيم هاي منطقه را با خطر نابودي روبه رو مي سازد و هم چنين خسارت جبران ناپذيري را نيز بر منافع غرب در اين منطقه وارد مي كند. در 1366 جنگ ايران و عراق از حالت منطقه اي خارج شده و صبغه اي بين المللي يافت كه اين امر به علت بالا گرفتن نبردهاي زميني تشديد حملات عليه كشتي ها و تاسيسات نفتي و به ميدان آمدن كشورهاي ديگر منطقه در جنگ بود. ادامه اين وضعيت كشورهاي ديگر از جمله شوري همكاري خليج فارس مصر [[اردن]] فرانسه و حتي شوروي و آمريكا را متقاعد ساخت كه هزينه ها و خطر گسترش جنگ براي ثبات منطقه و صلح بين المللي بسيار بيشتر از منافع آن است به ويژه كه كمك هاي نظامي و اطلاعاتي غرب از جمله فرانسه نتوانسته بود برتري خاصي براي عراق به وجود آورد. زيرا نيروهاي ايراني هم چنان به پيش روي خود ادامه مي دادند تصرف منطقه استراتژيك فاو توسط ايران و حملات مداوم بري تصرف بندر بصره و نيز تصرف شلمچه از جمله اين پيروزي ها بود و اين هشداري بود براي كشورهاي منطقه و قدرت هاي بزرگ كه ممكن بود حتي به پيروزي نظامي ايران ختم شود.
 
بنابراين با توجه به تحولات فوق كويت به علت آسيب پذيري در قبال اقدامات تلافي جويانه ايران در آبان 1365 از تمامي اعضاي شوري امنيت درخواست كمك نمود. به اين ترتيب وخامت روبه افزايش اوضاع باعث حضور قدرت هاي بزرگ در منطقه بعد از تصويب قطعنامه 598 از جانب شوري امنيت گرديد و فرانسه نيز به بهانه اجراي اين قطعنامه و براي فشار هرچه بيشتر به ايران وارد منطقه خليج فارس گرديد.[16]

نسخهٔ ‏۲۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۳۴

روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران و فرانسه پس از انقلاب اسلامی تا به امروز چه تغییراتی را طی نموده و علل آن چه بوده است؟ در پاسخ به این سوال می‌توان گفت که: روابط ایران و فرانسه با پیروزی انقلاب اسلامی و جنگ ایران و عراق رو به تیرگی نهاد اما پس از اتمام جنگ و تحول در سیاست خارجی دو کشور روابط دو جانبه تا حدی بهبود یافته است.

روابط ایران و فرانسه از شکل‌گیری انقلاب اسلامی تا 1359

در ابتدای شکل‌گیری انقلاب اسلامی ایران روابط بین دو کشور بسیار خوب بود. دولت ژیسکار دستن که سقوط شاه را پیش‌بینی کرده بود و خود را نیازمند ارتباط با ایران می‌دانست به عقاید انقلابی مردم ایران احترام می‌گذاشت. در جریان انقلاب اسلامی ایران در 1357 به دلیل اقامت امام خمینی (ره ) در نوفل لوشاتو فرانسه به طور جدی با مسائل انقلاب درگیر بود. در این دوران افکار عمومی فرانسه موافق روند انقلاب ایران بودند و گاهی جراید فرانسوی انقلاب ایران را به انقلاب فرانسه تشبیه می‌کردند. اقامت کوتاه مدت امام در نوفل لوشاتو و نقش رسانه‌های گروهی فرانسه در انعکاس نظرات رهبر انقلاب در پیروزی انقلاب اسلامی ایران اهمیت زیادی داشت.

در این دوران اولین مصاحبه طولانی امام با روزنامه‌های غربی در روزنامه لوموند به چاپ رسید و لوموند جنبش آزادی‌بخش ایران به رهبری آیت‌الله‌خمینی را نیروی کلیدی در شورش‌ها عنوان کرد. این روزنامه در9 آبان 1357 با نوشتن مقاله‌ای تحت عنوان «ما در حال گذراندن سال 1789 (سال انقلاب کبیر فرانسه ) هستیم» نشان داد که به معیار ذهنی مردم ایران در شورش‌ها دست یافته است.

در این مرحله به نظر می‌رسد ایستارهای ذهنی ملت و دولت فرانسه نسبت به انقلاب ایران دارای اهمیت است و محیطی ذهنی در حال شکل‌گیری است که بخش مهمی از آن با پیروزی انقلاب اسلامی ایران و اعلام اصول و اهداف سیاست خارجی ایران شکل گرفته بود. پیروزی انقلاب ایران نقطه آغاز تحقق عینی شکل‌گیری ایستارهای ذهنی متضاد و تیرگی در روابط دو جانبه محسوب می‌شود. هم چنین زمینه‌های تیرگی روابط ظاهر شد که محیط ذهنی ـ روانی در آن تاثیرگذار بود. برخی از این زمینه‌ها به صورت زیر می‌باشد:

سیاست خارجی انقلابی ایران

دولت فرانسه پس از آگاهی از سیاست خارجی جدید ایران که مبتنی بر اصول انقلابی مانند نفی کامل و بدون قید و شرط سلطه آمریکا و هم‌پیمانانش بر ایران و پشتیبانی از حرکت‌های اسلامی و دوستی با دولت‌های مستضعف بود در سیاست خود نسبت به ایران تغییراتی ایجاد نمود. ایران اسلامی در سیاست خارجی خود سیاست نه شرقی ـ نه غربی را اعلان نمود که براساس آن در تقابل با ساختار نظام بین‌الملل با هرگونه اعمال نفوذ و سلطه‌جویی بلوک‌های قدرت مخالفت نمود. این سیاست به معنای استقلال عمل ایران از ساختار دو قطبی بود که هر دولتی باید به یکی از این بلوک وابسته می‌بود. از سوی دیگر ایران در سیاست خارجی خود خواستار تغییر وضع موجود و برقراری برابری و عدالت در روابط میان کشورها گردید و از حرکت‌های ضد نظام ملل محروم و مستضعف حمایت کرد. این سیاست از جانب قدرت‌های بزرگ مانند آمریکا و شوروی و هم چنین فرانسه که در بلوک غرب قرار داشت پذیرفته شده نبود. لذا ایستارهای منفی فرانسه نسبت به ایران تقویت شد و هم گام با قدرت حافظ وضع موجود بری افزایش محدودیت‌ها و فشارهای محیطی علیه ایران حرکت کرد.

پناه دادن فرانسه به ضد انقلاب‌ها و فراریان

با توجه به ایستارهای منفی سیاست‌گذاران فرانسوی نسبت به سیاست خارجی ایران دولت فرانسه نسبت به اعدام سران رژیم سابق در ایران اعتراض نمود و با پذیرفتن بختیار در خاک خود و پس از آن پناهنده شدن بنی صدر و رجوی و حمایت فرانسه از آنها روابط دو کشور تیره شد. این تیرگی روابط با روی کار آمدن سوسیالیست‌ها بیشتر شد. این مسئله از یک سو و گروگان گرفته شدن دیپلمات‌های آمریکایی از طرف دیگر سبب شد که فرانسه در کنار آمریکا دست به تبلیغات علیه ایران بزند و این امر موجب شد که روابط دو کشور در تیر 1359 به سطح کاردار تنزل یابد.

لغو قراردادهای منعقده بین ایران و فرانسه در زمینه تجهیزات اتمی

از سوی دیگر پس از پیروزی انقلاب وزیر امور خارجه وقت اعلام کرد که ایران سهام خود را از شرکت «اورودیف» خارج می‌کند و متعاقب آن لغو قراردادهای صنایع سنگین ساخت اتومبیل‌های سواری و مبادلات کشاورزی را اعلام نمود. این مسئله سبب شد که شرکت فرانسوی زیان دیده برای جبران خسارت خود به دادگاه‌های این کشور شکایت کنند. دولت فرانسه نیز به دلیل حمایت از انقلاب ایران انتظار داشت که دولت ایران با شرکت‌های فرانسوی رفتار بهتری داشته باشد اما به دلیل جو انقلابی آن زمان باتمام شرکت‌ها رفتاری یکسان صورت پذیرفت. هم چنین وضع مجازات‌های سنگین اقتصادی از سوی آمریکا و جامعه اقتصادی اروپا علیه ایران و همراهی فرانسه با آنها و تصمیم فرانسه مبنی بر جلوگیری از ارسال سه ناوچه تندرو که در زمان شاه سفارش داده شده بود موجب تیره‌تر شدن روابط سیاسی میان دو کشور گردید.

روابط ایران و فرانسه در زمان جنگ ( 1359 تا 1367 )

با آغاز جنگ ایران و عراق روابط فرانسه با ایران رو به تیرگی نهاد زیرا در معادله جنگ ایران و عراق کشور عراق به دلیل سابقه روابط با فرانسه از اهمیت زیادی برخوردار بود و رژیم عراق هم درپی برقراری روابط با کشورهای اروپایی از جمله فرانسه بود. تهاجم وسیع عراق به ایران در 31 شهریور 1359 باعث افزایش همکاری میان فرانسه و عراق در زمینه تسلیحات نظامی شد. در واقع علل حمایت فرانسه از عراق عبارتند از:

  • دستیابی به نفت و بازارهای پرسود تسلیحاتی و تجاری عراق و سایر هم‌پیمانانش؛
  • رابطه نزدیک میان عراق و عربستان که می‌توانست منافع مورد نظر فرانسه را تامین نماید؛
  • شکست عراق باعث هدر رفتن ده سال فعالیت اقتصادی فرانسه در این کشور می‌شد؛
  • ضدیت فرانسه با ایران و خطر سرایت انقلاب به سایر کشورهای منطقه؛
  • با نزدیکی به عراق در واقع نزدیکی خود با اسرائیل را که عرب‌ها با آن مخالف بودند جبران می‌کرد.


در مجموع می‌توان موضع‌گیری فرانسه در قبال حمله عراق به ایران را به دو مقطع تقسیم نمود: مقطع اول از ابتدی تجاوز عراق به ایران بود که به دلیل ضعف نیروهای نظامی ایران موضع بی‌طرفی اتخاذ نمود و خواستار پایبندی دو طرف به قراردادهای تسلیحاتی بود. اما در مقطع دوم به دلیل از بین رفتن توازن قوا در جبهه‌ها و برتری نیروهای نظامی ایران فرانسه حمایت گسترده خود از عراق را اعلام نمود. در این زمان میتران در جریان سفر خود به مصر در سال.1361 در دیدار از قاهره اعلام نمود که

«ما مایل نیستیم عراق در جنگ مغلوب شود؛ موازنه نظامی باید میان جهان عرب و ایران حفظ شود».

به این ترتیب روند تحویل تجهیزات نظامی به عراق توسط فرانسه ادامه پیدا کرد و در زمانی که جنگ در جبهه‌ها به نفع ایران شد عراق آتش بس را قبول نکرد و فرستادن سلاح‌های جدید به عراق ادامه یافت. در سال 1362 پنج فروند هواپیمای سوپر استاندارد فرانسوی مجهز به موشک‌های اگزوسه به عراق تحویل داده شد. در سال1362 طارق عزیز طی سفر به پاریس چندین قرارداد نظامی با مقامات بلند پایه فرانسه امضا نمود. قسمت عمده معاملات دو کشور درباره خرید جنگ افزار توسط عراق و فروش نفت به فرانسه بود. عراق از 1356 تا 1364 حدود 811 میلیارد دلار جنگ‌افزار مدرن از فرانسه خریداری کرده و بهای آن را با فروش نفت خام به فرانسه پرداخت کرده است. در واقع خطر تهدید انقلاب اسلامی علیه سیستم حاکم بر منطقه و بازیگران اصلی و فرعی آن فرانسه و تمامی قدرت‌های موجود را وادار کرده بود که از عراق حمایت نمایند.

تحلیل غربی‌ها و فرانسه بر این پایه استوار بود که پیروزی ایران بر عراق جغرافیای سیاسی منطقه را عوض می‌کند و علاوه براین حیات سیاسی رژیم‌های منطقه را با خطر نابودی روبه رو می‌سازد و هم چنین خسارت جبران‌ناپذیری را نیز بر منافع غرب در این منطقه وارد می‌کند. در 1366 جنگ ایران و عراق از حالت منطقه‌ای خارج شده و صبغه‌ای بین‌المللی یافت که این امر به علت بالا گرفتن نبردهای زمینی تشدید حملات علیه کشتی‌ها و تاسیسات نفتی و به میدان آمدن کشورهای دیگر منطقه در جنگ بود. ادامه این وضعیت کشورهای دیگر از جمله شوری همکاری خلیج فارس، مصر، اردن، فرانسه و حتی شوروی و آمریکا را متقاعد ساخت که هزینه‌ها و خطر گسترش جنگ برای ثبات منطقه و صلح بین‌المللی بسیار بیشتر از منافع آن است به ویژه که کمک‌های نظامی و اطلاعاتی غرب از جمله فرانسه نتوانسته بود برتری خاصی برای عراق به وجود آورد. زیرا نیروهای ایرانی هم چنان به پیش روی خود ادامه می‌دادند تصرف منطقه استراتژیک فاو توسط ایران و حملات مداوم بری تصرف بندر بصره و نیز تصرف شلمچه از جمله این پیروزی‌ها بود و این هشداری بود برای کشورهای منطقه و قدرت‌های بزرگ که ممکن بود حتی به پیروزی نظامی ایران ختم شود.

بنابراین با توجه به تحولات فوق کویت به علت آسیب‌پذیری در قبال اقدامات تلافی‌جویانه ایران در آبان 1365 از تمامی اعضای شوری امنیت درخواست کمک نمود. به این ترتیب وخامت روبه افزایش اوضاع باعث حضور قدرت‌های بزرگ در منطقه بعد از تصویب قطعنامه 598 از جانب شوری امنیت گردید و فرانسه نیز به بهانه اجرای این قطعنامه و برای فشار هرچه بیشتر به ایران وارد منطقه خلیج فارس گردید.[۱][۲]

نیز نگاه کنید به

روابط سیاسی کانادا و ایران؛ روابط سیاسی تونس و ایران؛ روابط سیاسی، اقتصادی ژاپن با جمهوری اسلامی؛ روابط سیاسی و اقتصادی کوبا و ج.ا.ایران؛ روابط سیاسی لبنان و ایران؛ روابط سیاسی مصر و ایران؛ آغاز روابط رسمی دیپلماتیک ایران و چین؛ روابط سیاسی سنگال و ج.ا.ایران؛ روابط سیاسی ایران و مالی؛ روابط سیاسی و اقتصادی زیمبابوه و ایران؛ روابط سیاسی و اقتصادی تایلند و ایران؛ روابط سیاسی اردن و ج.ا.ایران؛ روابط سیاسی ایران و اتیوپی؛ روابط سیاسی سیرالئون و ایران؛ روابط سیاسی و اقتصادی سریلانکا و ج. ا. ایران؛ روابط سیاسی ایران و گرجستان؛ روابط سیاسی ایران و قزاقستان؛ روابط سیاسی ایران و آرژانتین

کتابشناسی

  1. حسینی، صدیقه(1386). روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران و فرانسه (1357-1384)، فصل‌نامه علوم سیاسی ،شماره 36،ص.167.
  2. نعيمی گورابی، محمد حسين(1392). جامعه و فرهنگ فرانسه. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی( در دست انتشار)