روابط سیاسی اردن و ج.ا.ایران
پس از فروپاشى نظام پهلوى در ایران، حسینبن طلال با اینکه متحد سنّتى خود را در منطقه از دست داد، با ارسال پیامى در اول اسفند 1357/ 20 فوریه 1979 جمهورى اسلامى ایران را به رسمیت شناخت و پیروزى انقلاب را تبریک گفت اما با شروع جنگ عراق با ایران، اردن اولین کشور عربى بود که در 12 مهر 1359/ 14 اکتبر 1980 به حمایت از عراق برخاست. این امر جمهورى اسلامى ایران را واداشت تا در 12 بهمن 1359/ اول فوریه 1981 مناسبات دیپلماتیک خود را با اردن قطع کند[۱][۲].
ایران و اردن، از زمان حمایت بیدریغ ملک حسین، پادشاه اردن از صدام در زمان حمله عراق به ایران، روابط گرمی نداشتهاند. دوستی دیرینه ملک حسین با محمدرضا پهلوی، در پیش از بروز انقلاب اسلامی در ایران نیز علت تاریخی این موضوع بود. از سوی دیگر، مرزهای طولانی این کشور با اسرائیل، همچنان اردن را بر خلاف منابع انسانی و بازار اقتصادی محدودش، یکی از کشورهایی نشان میدهد که در محاسبات بینالمللی ایران، دارای اهمیت راهبردی ویژهای است.
پس از درگذشت حسین و به تخت نشستن عبدالله دوم در عمان، وی همچنان سیاستهای خصمانه خود را علیه ایران و شیعیان ادامه داد. چنانچه در محافل غیر رسمی سیاسی در ایران، از عبدالله دوم به عنوان (سفیانی) که از اسطورههای منفی تفکر شیعی است، یاد میشود.
اردن و اسرائیل از 1967 روابط جدیدی را بین خود تعریف کردهاند که مبتنی بر تعادل نسبی در مرزهاست. در این بین، ایران، همیشه با اردن بر سر این موضوع، نگاه منفی رد و بدل کرده و یا سعی کرده تعاملات این دو کشور را نادیده بگیرد.
در ناآرامیهای سالهای اخیر این کشور که به دلیل نارضایتی مردم از حکومت مطلقه عبدالله و آزادیهای مدنی شکل گرفت، ایران با حمایت رسانهای آشکار از مردم، سعی در تضعیف موضع دولت این کشور داشت. هر چند به نظر میرسد پس از هفتهها ناآرامی، عبدالله توانست بر مشکلات پیروز شود، ولی وضعیت شکننده اقتصادی در این کشور، همواره خطر بیثباتی سیاسی را مانند شمشیر دموکلس در بالای سر حاکمیت فعلی اردن، نگهداشته است.
تهران در دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد با دعوت رسمی از پادشاه اردن، سعی کرد یخ روابط خود با عمان را بشکند. در این بین، جناحهای داخلی مخالف دولت، با ارائه انتقادهای آشکاری از این دعوت، مناسبات بین دو کشور را تحت تاثیر معادلات داخلی قرار دادند. در اردن نیز، بسیاری از تحلیلگران، علاوه بر تاثیر انقلابهای اخیر مردم عرب در کشورهای مختلفی مانند تونس و مصر، رد پای ایران را در تحولات روزهای گذشته دنبال میکنند. به همین دلیل، انتقادهای آنها از عبدالله برای بها دادن به روابطش با تهران، بالا گرفت.
تل آویو نیز مانند گذشته، با طرح مسایلی در سطوح نظامی و امنیتی این کشور، سعی داشت خطر نفوذ حزب الله در اردن را بزرگنمایی کند تا از بسط و تعمیق روابط تهران - عمان جلوگیری کند. در چنین شرایطی، ایران با دعوت از ملک عبدالله بهترین سیاست را در پیش گرفت تا با پایان دادن به بازی اسرائیل در این کشور، آرام آرام، حوزه نفوذ دیپلماتیک و معنوی خود را تا پشت دروازههای اسرائیل و حاشیه باختری رود اردن، پیش برد. بدیهی است اسرائیل بیش از همه کشورها در منطقه، از این مسئله ناراضی است و در صورت حضور ایران در اردن، آن را تهدید امنیتی خود در سطوح اول، میبیند[۳].
در میان سفرهای مداوم و بسیار وزیر امور خارجه اردن به پایتختها و کشورهای مختلف، سفر او به تهران شایسته تامل است. اولا از این لحاظ که سفر مقامی بلند پایه از اردن به جمهوری اسلامی اگر نگوییم نادر است اما کم اتفاق میافتد. دوم از نظر زمانی زیرا درست چند هفته پیش از امضای توافق ایران و شش کشور قدرتمند بینالمللی انجام شده است. این توافق به بیش از سه دهه درگیری و تحریم اعمال شده علیه ایران پایان خواهد داد.
نیازی به گفتن نیست که اردن و ایران اختلافات عمیقی در قبال اکثر مسائل منطقه و بحرانهای حل نشده آن دارند. در مورد لبنان، تهران محکم و قاطع از حزب الله و ائتلاف 8 مارس حمایت میکند در حالی که اردن روابط پایداری با دیگر ائتلاف (14 مارس) و تمام جناحهای آن دارد. در فلسطین ایران از دو جنبش حماس و جهاد اسلامی، اصطلاحا از گزینه مقاومت، حمایت کرده و میکند در صورتی که اردن در پشت حکومت خودگردان، رئیس جمهور و متعاقبا گزینه مذاکرات ایستاده است. در میان محورها و ائتلافهای منطقهای، اردن با اشتیاق عضو ائتلاف بزرگ عربی است که شامل عربستان سعودی، مصر، امارات متحد عربی و دیگران میشود، در حالی که تهران رهبری محور مقاومت و ممانعت را برعهده دارد؛ این محور دربردارنده سوریه، حزب الله و جریانها و گروههای عراقی و عربی دیگر است.
اردن معمولا از خواسته کشور امارات در قضیه جزایر سه گانه مورد مناقشه با ایران پشتیبانی میکند. دیپلماسی اردن درخواست سنتی کشورهای حاشیه خلیج فارس را از ایران برای توقف دخالتهای این کشور در امور داخلی برخی کشورهای عربی تایید میکند. در این راستا اردن به شدت از نظام سیاسی حاکم در بحرین حمایت میکند در حالی که تهران با قدرت مسوولیت حمایت از مخالفان بحرینی را که اکثرشان شیعه هستند برعهده گرفته است. اردن همچنین از آنچه سیاستهای مداخلهجویانه ایران می نامد نگرانی خود را پنهان نمیکند. این کشور در برخورد با کشورهای دور و نزدیک جهان عرب و اسلام از ترکیب رهیافتهای امنیتی و طایفهای بهره میگیرد که باعث میشود روابط نه چندان گرمی میان اردن و ایران برقرار باشد.
ایران پیوسته ایدهها و پیشنهادهایی برای توسعه روابط میان دو کشور ارائه میکند. عریب الرنتاوی در مقالهای تحت عنوان تحول جدید در روابط اردن و ایران چیست؟ اظهار داشت که چند سال پیش از یکی از مسوولان بلند پایه ایرانی سخنانی درباره توسعه و افزایش روابط دو جانبه در تمامی زمینهها از انرژی گرفته تا گردشگری دینی و تجارت فیمابین شنیده است. اما اردن همیشه محتاطانه با این پیشنهادات برخورد میکند. این احتیاط در قبال طمع ورزیها و جاهطلبیهایی است که احتمالا در پشت این پیشنهادها پنهان میباشد. همچنین اردن نگران است که این مسئله پیامدهای منفی بر روابط این کشور با هم پیمانان عربی و غربیاش داشته باشد[۴].
اگر ایران از پیله انزوا و تحریمهای بینالمللی خارج شود. دلایل مختلفی در خصوص بهتر شدن روابط دیپلماتیک ایران و اردن میتوان برشمرد. اولین علت این امر توافق هستهای است که در صورت بازگشت به برجام [یا شبه برجام] ممکن است همه معادلات قدرت و نفوذ در منطقه را به هم بزند، توافقی که برآیند آن رفع محاصره اقتصادی آمریکا و اروپا برضد ایران و به رسمیت شناختن این کشور به عنوان قدرت منطقهای خواهد بود. به این معنا که ایران ممکن است از فهرست سیاه آمریکا خارج شود و در آن صورت چرا باید در فهرست سیاه اردن باقی بماند؟
دومین علت در این خصوص حضور نیروهای ایرانی (سپاه پاسداران) در نزدیکی مرزهای اردن و سوریه است که موازی با جولان اشغالی است. تسلط ارتش سوریه و نیروهای سپاه پاسداران با حمایت یگانهای حزب الله لبنان بر این مناطق به نفع اردن است. البته، دولت اردن مدعی عکس این امر است. به طور خلاصه میتوان گفت که ایران و متحدانش به لحاظ سیاسی و نظامی همسایه اردن شدهاند.
سومین علت این است که اردن اکنون به دنبال گزینههای جایگزین در سیاست خارجیاش و توسعه چشم اندازهای همکاری اقتصادی و سیاسی برای رویارویی با بحران مالی و اقتصادی شدیدی است. اردن با کسری بودجه سالانه یک میلیارد دلاری مواجه است و بدهی نزدیک به سی میلیارد دلار دارد، به ویژه اینکه اردن اکنون شاهد سرازیر شدن کمکهای میلیاردی کشورهای عربی حوزه خلیج فارس به مصر است، اما پشیزی از این کشورها به آن نمیرسد.
راهبرد اردن در بیشتر مواقع، مبتنی بر واقعگرایی و انعطافپذیری است که در جهت ثبات و امنیت آن باشد. بیگمان، تصمیمگیرندگان اردن دریافته اند که معادلات قدرت در منطقه و ائتلافها و اتحادهای موجود به سرعت در حال تغییر است. از این رو، پیش از آنکه دیر شود برای ایجاد جای پا برای خود تلاش میکند. لغو تحریمهای ایران سبب خواهد شد که این کشور بازاری برای تولیدات اردن شود. بنابر این به نظر میرسد که رویکرد اردن نیز سیاست نزدیکی بیشتر باشد و این چیزی است که مبتنی بر عقل و منطق استن[۵][۶].
اکنون اردن در تلاش برای دادن پاسخ متناسب به پیش قدم شدن ایران (سفرهای پیشین مسوولان بلند پایه ایران به اردن) تنها خواهان شناخت دقیق چهره جدید این کشور در مرحله بعد از بسته شدن پرونده هستهای است.
اردن در تلاش برای رسیدن به این امر از صفر شروع نمیکند بلکه بر پایه روابط مستمر با این کشور اقدام میکند، روابط سیاسی میان این دو قطع نشده است. با وجود این که در توصیف روابط دو کشور معمولا گفته میشود این روابط ضعیف است اما به هر حال همین اندازه رابطه برای شکلگیری مرحله جدید در روابط دو جانبه کافی است. در گذشته مسوولان اردنی بلند پایه به مناسبتهای منطقهای و بینالمللی به تهران سفر کردهاند و چه بسا برداشت اردن از مرحله پس از بازگشت به برجام [یا شبه برجام] بر این است که ایران سرگرم تجارت با غرب و نه گشودن جبهههای دیگر و آغاز درگیریهای جدید و یا فراهم کردن زمینه برای صدور انقلاب با هر نام و یا نشانی خواهد بود. در صورتی که این تحول رخ دهد احتمالا فرصت برای دستیابی به پیشرفت در ماهیت و سطح روابط دو جانبه فراهم میشود.
اردن با ایران در بسیاری از موضوعات منطقهای هم از نظر مثبت و هم منفی درگیر است. با توجه به تمایل کشورهای تصمیم گیرنده در سطح بینالملل برای شرکت دادن ایران در تلاشهای به کار گرفته شده شان به منظور حل و فصل بسیاری از بحرانها حتی اگر ایران نیروی محرکه در این جریان نیست، حداقل باید از این نظر که خود بخشی از مشکل است بخشی از راه حل نیز باشد. اردن منافع بسیاری در حل بسیاری از بحرانهای منطقه دارد و ایران خود را در جنگ علیه تروریسم جریان یافته از هر سو مانند غرب در سنگری واحد می بیند[۷].
گرچه در مجموع نگاه اردن به ایران پس از انقلاب نگاهی منفی بوده است و کمترین ارتباط میان این دو طرف برقرار بوده است و این که اساسا نظام در اردن، یک نظام امنیتی است و نگاهش هم عمدتا با حساسیتهای اسرائیلی است وبه دلیل همین نگاه نتوانسته هیچ گاه با ایران رابطهی مثبتی برقرار کند[۸]، اما فرصت برای توسعه روابط دو جانبه میان دو کشور وجود دارد و در صورت رفع نگرانیهای امنیتی و دغدغههای مذهبی در جهت دستیابی به منافع مشترک به ویژه در زمینههای اقتصادی، سرمایهگذاری، تجاری و گردشگری به این دو کمک میکند. بدین ترتیب، روابط دو کشور دوباره از سرگرفته میشود و احتمالا در مسیر منافع شدیدا مشترک ادامه خواهد یافت[۹][۱۰].
نیز نگاه کنید به
روابط سیاسی کانادا و ایران؛ روابط سیاسی تونس و ایران؛ روابط سیاسی، اقتصادی ژاپن با جمهوری اسلامی؛ روابط سیاسی و اقتصادی کوبا و ج.ا.ایران؛ روابط سیاسی لبنان و ایران؛ روابط سیاسی مصر و ایران؛ آغاز روابط رسمی دیپلماتیک ایران و چین؛ روابط سیاسی سنگال و ج.ا.ایران؛ روابط سیاسی ایران و فرانسه؛ روابط سیاسی ایران و مالی؛ روابط سیاسی و اقتصادی زیمبابوه و ایران؛ روابط سیاسی و اقتصادی تایلند و ایران؛ روابط سیاسی ایران و اتیوپی؛ روابط سیاسی سیرالئون و ایران؛ روابط سیاسی و اقتصادی سریلانکا و ج. ا. ایران؛ روابط سیاسی ایران و گرجستان؛ روابط سیاسی ایران و قزاقستان؛ روابط سیاسی ایران و آرژانتین
کتابشناسی
- ↑ دجانی داودى و دجانى، همانجا؛ رابینز، ص. 150 ـ 151؛ محافظه، ص. 233
- ↑ برگرفته از http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=6211
- ↑ برگرفته از http://irdiplomacy.ir/fa/page/11875 دیپلماسی ایرانی
- ↑ برگرفته از 5978/ http://tmbs.farhang.gov.ir/fa/article عریب-الرنتاوی-الدستور-9-مارس-2015
- ↑ برگرفته از http://www.raialyoum.com/?p=233292
- ↑ برگرفته از http://www.iribnews.ir/NewsText.aspx?ID=442338
- ↑ برگرفته از 5978/ http://tmbs.farhang.gov.ir/fa/article عریب-الرنتاوی-الدستور-9-مارس-2015
- ↑ برگرفته از http://peace-ipsc.org/fa مرکز بینالمللی مطالعات صلح
- ↑ برگرفته از 5978/ http://tmbs.farhang.gov.ir/fa/article عریب-الرنتاوی-الدستور-9-مارس-2015
- ↑ لایقی، غلامرضا (1402). جامعه و فرهنگ اردن. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی(در دست انتشار)