روابط سیاسی ایران و فرانسه

از دانشنامه ملل

روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران و فرانسه پس از انقلاب اسلامی تا به امروز چه تغییراتی را طی نموده و علل آن چه بوده است؟ در پاسخ به این سوال می‌توان گفت که: روابط ایران و فرانسه با پیروزی انقلاب اسلامی و جنگ ایران و عراق رو به تیرگی نهاد اما پس از اتمام جنگ و تحول در سیاست خارجی دو کشور روابط دو جانبه تا حدی بهبود یافته است.

روابط ایران و فرانسه از شکل‌گیری انقلاب اسلامی تا 1359

در ابتدای شکل‌گیری انقلاب اسلامی ایران روابط بین دو کشور بسیار خوب بود. دولت ژیسکار دستن که سقوط شاه را پیش‌بینی کرده بود و خود را نیازمند ارتباط با ایران می‌دانست به عقاید انقلابی مردم ایران احترام می‌گذاشت. در جریان انقلاب اسلامی ایران در 1357 به دلیل اقامت امام خمینی (ره ) در نوفل لوشاتو فرانسه به طور جدی با مسائل انقلاب درگیر بود. در این دوران افکار عمومی فرانسه موافق روند انقلاب ایران بودند و گاهی جراید فرانسوی انقلاب ایران را به انقلاب فرانسه تشبیه می‌کردند. اقامت کوتاه مدت امام در نوفل لوشاتو و نقش رسانه‌های گروهی فرانسه در انعکاس نظرات رهبر انقلاب در پیروزی انقلاب اسلامی ایران اهمیت زیادی داشت.

در این دوران اولین مصاحبه طولانی امام با روزنامه‌های غربی در روزنامه لوموند به چاپ رسید و لوموند جنبش آزادی‌بخش ایران به رهبری آیت‌الله‌خمینی را نیروی کلیدی در شورش‌ها عنوان کرد. این روزنامه در9 آبان 1357 با نوشتن مقاله‌ای تحت عنوان «ما در حال گذراندن سال 1789 (سال انقلاب کبیر فرانسه ) هستیم» نشان داد که به معیار ذهنی مردم ایران در شورش‌ها دست یافته است.

در این مرحله به نظر می‌رسد ایستارهای ذهنی ملت و دولت فرانسه نسبت به انقلاب ایران دارای اهمیت است و محیطی ذهنی در حال شکل‌گیری است که بخش مهمی از آن با پیروزی انقلاب اسلامی ایران و اعلام اصول و اهداف سیاست خارجی ایران شکل گرفته بود. پیروزی انقلاب ایران نقطه آغاز تحقق عینی شکل‌گیری ایستارهای ذهنی متضاد و تیرگی در روابط دو جانبه محسوب می‌شود. هم چنین زمینه‌های تیرگی روابط ظاهر شد که محیط ذهنی ـ روانی در آن تاثیرگذار بود. برخی از این زمینه‌ها به صورت زیر می‌باشد:

سیاست خارجی انقلابی ایران

دولت فرانسه پس از آگاهی از سیاست خارجی جدید ایران که مبتنی بر اصول انقلابی مانند نفی کامل و بدون قید و شرط سلطه آمریکا و هم‌پیمانانش بر ایران و پشتیبانی از حرکت‌های اسلامی و دوستی با دولت‌های مستضعف بود در سیاست خود نسبت به ایران تغییراتی ایجاد نمود. ایران اسلامی در سیاست خارجی خود سیاست نه شرقی ـ نه غربی را اعلان نمود که براساس آن در تقابل با ساختار نظام بین‌الملل با هرگونه اعمال نفوذ و سلطه‌جویی بلوک‌های قدرت مخالفت نمود. این سیاست به معنای استقلال عمل ایران از ساختار دو قطبی بود که هر دولتی باید به یکی از این بلوک وابسته می‌بود. از سوی دیگر ایران در سیاست خارجی خود خواستار تغییر وضع موجود و برقراری برابری و عدالت در روابط میان کشورها گردید و از حرکت‌های ضد نظام ملل محروم و مستضعف حمایت کرد. این سیاست از جانب قدرت‌های بزرگ مانند آمریکا و شوروی و هم چنین فرانسه که در بلوک غرب قرار داشت پذیرفته شده نبود. لذا ایستارهای منفی فرانسه نسبت به ایران تقویت شد و هم گام با قدرت حافظ وضع موجود بری افزایش محدودیت‌ها و فشارهای محیطی علیه ایران حرکت کرد.

پناه دادن فرانسه به ضد انقلاب‌ها و فراریان

با توجه به ایستارهای منفی سیاست‌گذاران فرانسوی نسبت به سیاست خارجی ایران دولت فرانسه نسبت به اعدام سران رژیم سابق در ایران اعتراض نمود و با پذیرفتن بختیار در خاک خود و پس از آن پناهنده شدن بنی صدر و رجوی و حمایت فرانسه از آنها روابط دو کشور تیره شد. این تیرگی روابط با روی کار آمدن سوسیالیست‌ها بیشتر شد. این مسئله از یک سو و گروگان گرفته شدن دیپلمات‌های آمریکایی از طرف دیگر سبب شد که فرانسه در کنار آمریکا دست به تبلیغات علیه ایران بزند و این امر موجب شد که روابط دو کشور در تیر 1359 به سطح کاردار تنزل یابد.

لغو قراردادهای منعقده بین ایران و فرانسه در زمینه تجهیزات اتمی

از سوی دیگر پس از پیروزی انقلاب وزیر امور خارجه وقت اعلام کرد که ایران سهام خود را از شرکت «اورودیف» خارج می‌کند و متعاقب آن لغو قراردادهای صنایع سنگین ساخت اتومبیل‌های سواری و مبادلات کشاورزی را اعلام نمود. این مسئله سبب شد که شرکت فرانسوی زیان دیده برای جبران خسارت خود به دادگاه‌های این کشور شکایت کنند. دولت فرانسه نیز به دلیل حمایت از انقلاب ایران انتظار داشت که دولت ایران با شرکت‌های فرانسوی رفتار بهتری داشته باشد اما به دلیل جو انقلابی آن زمان باتمام شرکت‌ها رفتاری یکسان صورت پذیرفت. هم چنین وضع مجازات‌های سنگین اقتصادی از سوی آمریکا و جامعه اقتصادی اروپا علیه ایران و همراهی فرانسه با آنها و تصمیم فرانسه مبنی بر جلوگیری از ارسال سه ناوچه تندرو که در زمان شاه سفارش داده شده بود موجب تیره‌تر شدن روابط سیاسی میان دو کشور گردید.

روابط ایران و فرانسه در زمان جنگ ( 1359 تا 1367 )

با آغاز جنگ ایران و عراق روابط فرانسه با ایران رو به تیرگی نهاد زیرا در معادله جنگ ایران و عراق کشور عراق به دلیل سابقه روابط با فرانسه از اهمیت زیادی برخوردار بود و رژیم عراق هم درپی برقراری روابط با کشورهای اروپایی از جمله فرانسه بود. تهاجم وسیع عراق به ایران در 31 شهریور 1359 باعث افزایش همکاری میان فرانسه و عراق در زمینه تسلیحات نظامی شد. در واقع علل حمایت فرانسه از عراق عبارتند از:

  • دستیابی به نفت و بازارهای پرسود تسلیحاتی و تجاری عراق و سایر هم‌پیمانانش؛
  • رابطه نزدیک میان عراق و عربستان که می‌توانست منافع مورد نظر فرانسه را تامین نماید؛
  • شکست عراق باعث هدر رفتن ده سال فعالیت اقتصادی فرانسه در این کشور می‌شد؛
  • ضدیت فرانسه با ایران و خطر سرایت انقلاب به سایر کشورهای منطقه؛
  • با نزدیکی به عراق در واقع نزدیکی خود با اسرائیل را که عرب‌ها با آن مخالف بودند جبران می‌کرد.

در مجموع می‌توان موضع‌گیری فرانسه در قبال حمله عراق به ایران را به دو مقطع تقسیم نمود: مقطع اول از ابتدی تجاوز عراق به ایران بود که به دلیل ضعف نیروهای نظامی ایران موضع بی‌طرفی اتخاذ نمود و خواستار پایبندی دو طرف به قراردادهای تسلیحاتی بود. اما در مقطع دوم به دلیل از بین رفتن توازن قوا در جبهه‌ها و برتری نیروهای نظامی ایران فرانسه حمایت گسترده خود از عراق را اعلام نمود. در این زمان میتران در جریان سفر خود به مصر در سال.1361 در دیدار از قاهره اعلام نمود که

«ما مایل نیستیم عراق در جنگ مغلوب شود؛ موازنه نظامی باید میان جهان عرب و ایران حفظ شود».

به این ترتیب روند تحویل تجهیزات نظامی به عراق توسط فرانسه ادامه پیدا کرد و در زمانی که جنگ در جبهه‌ها به نفع ایران شد عراق آتش بس را قبول نکرد و فرستادن سلاح‌های جدید به عراق ادامه یافت. در سال 1362 پنج فروند هواپیمای سوپر استاندارد فرانسوی مجهز به موشک‌های اگزوسه به عراق تحویل داده شد. در سال1362 طارق عزیز طی سفر به پاریس چندین قرارداد نظامی با مقامات بلند پایه فرانسه امضا نمود. قسمت عمده معاملات دو کشور درباره خرید جنگ افزار توسط عراق و فروش نفت به فرانسه بود. عراق از 1356 تا 1364 حدود 811 میلیارد دلار جنگ‌افزار مدرن از فرانسه خریداری کرده و بهای آن را با فروش نفت خام به فرانسه پرداخت کرده است. در واقع خطر تهدید انقلاب اسلامی علیه سیستم حاکم بر منطقه و بازیگران اصلی و فرعی آن فرانسه و تمامی قدرت‌های موجود را وادار کرده بود که از عراق حمایت نمایند.

تحلیل غربی‌ها و فرانسه بر این پایه استوار بود که پیروزی ایران بر عراق جغرافیای سیاسی منطقه را عوض می‌کند و علاوه براین حیات سیاسی رژیم‌های منطقه را با خطر نابودی روبه رو می‌سازد و هم چنین خسارت جبران‌ناپذیری را نیز بر منافع غرب در این منطقه وارد می‌کند. در 1366 جنگ ایران و عراق از حالت منطقه‌ای خارج شده و صبغه‌ای بین‌المللی یافت که این امر به علت بالا گرفتن نبردهای زمینی تشدید حملات علیه کشتی‌ها و تاسیسات نفتی و به میدان آمدن کشورهای دیگر منطقه در جنگ بود. ادامه این وضعیت کشورهای دیگر از جمله شوری همکاری خلیج فارس، مصر، اردن، فرانسه و حتی شوروی و آمریکا را متقاعد ساخت که هزینه‌ها و خطر گسترش جنگ برای ثبات منطقه و صلح بین‌المللی بسیار بیشتر از منافع آن است به ویژه که کمک‌های نظامی و اطلاعاتی غرب از جمله فرانسه نتوانسته بود برتری خاصی برای عراق به وجود آورد. زیرا نیروهای ایرانی هم چنان به پیش روی خود ادامه می‌دادند تصرف منطقه استراتژیک فاو توسط ایران و حملات مداوم بری تصرف بندر بصره و نیز تصرف شلمچه از جمله این پیروزی‌ها بود و این هشداری بود برای کشورهای منطقه و قدرت‌های بزرگ که ممکن بود حتی به پیروزی نظامی ایران ختم شود.

بنابراین با توجه به تحولات فوق کویت به علت آسیب‌پذیری در قبال اقدامات تلافی‌جویانه ایران در آبان 1365 از تمامی اعضای شوری امنیت درخواست کمک نمود. به این ترتیب وخامت روبه افزایش اوضاع باعث حضور قدرت‌های بزرگ در منطقه بعد از تصویب قطعنامه 598 از جانب شوری امنیت گردید و فرانسه نیز به بهانه اجرای این قطعنامه و برای فشار هرچه بیشتر به ایران وارد منطقه خلیج فارس گردید.[۱][۲]

نیز نگاه کنید به

روابط سیاسی کانادا و ایران؛ روابط سیاسی تونس و ایران؛ روابط سیاسی، اقتصادی ژاپن با جمهوری اسلامی؛ روابط سیاسی و اقتصادی کوبا و ج.ا.ایران؛ روابط سیاسی لبنان و ایران؛ روابط سیاسی مصر و ایران؛ آغاز روابط رسمی دیپلماتیک ایران و چین؛ روابط سیاسی سنگال و ج.ا.ایران؛ روابط سیاسی ایران و مالی؛ روابط سیاسی و اقتصادی زیمبابوه و ایران؛ روابط سیاسی و اقتصادی تایلند و ایران؛ روابط سیاسی اردن و ج.ا.ایران؛ روابط سیاسی ایران و اتیوپی؛ روابط سیاسی سیرالئون و ایران؛ روابط سیاسی و اقتصادی سریلانکا و ج. ا. ایران؛ روابط سیاسی ایران و گرجستان؛ روابط سیاسی ایران و قزاقستان؛ روابط سیاسی ایران و آرژانتین

کتابشناسی

  1. حسینی، صدیقه(1386). روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران و فرانسه (1357-1384)، فصل‌نامه علوم سیاسی ،شماره 36،ص.167.
  2. نعیمی گورابی، محمدحسین(1392). جامعه و فرهنگ فرانسه. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی ( در دست انتشار )،