تئاتر و هنرهای نمایشی اوکراین
ریشه تئاتر ملی اوکراین را باید در اساطیر کهن اسلاوی جستجو کرد. نمایشهایی که توسط گروه اسکاماروخ، یعنی هنرپیشگان سیار روس قدیم اجرا می شد، اولین نمایشهای قابل ذکر در قرن یازدهم است. درام فولکلور در قرن هدهم با ترجمه آثار ادبی به وجود آمد و توسعه تئاترهای هدرسه ای با شروع کار آکادمی موگیلا در کی یف آغاز گردید. میان پردههایی که به زبان محلی نوشته می شد اساس تئاتر حرفه ای اوکراین را تشکیل دادند که یکی از معروفترین این گونه نمایشنامهها ناتالکاپولتاوکا اثر ایوان کوتلیارفسکی است.
نوشتههای نیکلای گوگول نویسنده روس اوکراینی الاصل تاثیر زیادی در تئاتر اوکراین به جا گذاشت و درامهای اجتماعی و تاریخی تاراس شفچنکو، تئاتر مبتنی بر واقعیات را تقویت کرد. در دوره تزارهای روس فعالیتهای نمایشی در اوکراین کاهش یافت، معذالک در دهههای 1880 و 1890 تئاتر درام اوکراین درحالی که مردمیتر و واقعیتر می شد، به سطوح بالایی دست یافت که مدیون تلاشهای کروپیونیتسکی،استاریتسکی،کارپنکو،سیدووسکی و بسیاری دیگر بود. در آن دوره تاترهای گالیچینا و بوکوونیا در غرب اوکراین، و نیز تئاتر روسی مردمی شهر لووف در این پیشرفت سهم قابل ملاحظه ای داشتند.
قرن نوزدهم از حیث نفوذ هنرمندان و نمایشنامه نویسان از دورههای درخشان تئاتر است. نمایشنامههای این دوره مانند خانواده کایداش، فقر و پول و رنج مردم فقیر که اکثراً در ارتباط با زندگی اجتماعی و تراژدیهای خانوادگی و عدم عدالت در جامعه بوده هنوز هم در برنامه مدارس تدریس می شوند. اولین تئاتر ثابت اوکراین یعنی تئاتر سدوفسکی در سالهای 19-1906 در کی یف تاسیس شد. برای نخستین بار در مجموعه نمایشنامههای این تئاتر در نار آثار کلاسیک و کارهای درام نویسان مدرن اوکراینی، بازیهایی که بر پایه ترجمههای نویسندگان روسی و غربی بود نیز وارد شد. (مانند درامهای داستانی وینیچنکو، نمایشنامههای تاریخی استاریتسکی و چرنیاخیفسکا).
انقلاب فوریه که در فعالیتهای خلاقه مردم روسیه و اوکراین نقش موثری داشت. به تولد دوباره ملت اوکراین کمک مهمی کرد و نسل خلاق جدید که در میان آنها کورباس و ماریاننکو و بسیاری دیگر قابل ذکرند. در سطح جهانی مطرح شده و با فرهنگهای ملی رابطه برقرار کردند. در درام نویسی مرحله جدیدی با نمایشنامههای کولیش تحت عنوان مراحل کمون، درباره قحطی در دهات آغاز گردید. کولیش در تراژدی کمدیهای خود افار فلسفی بیان نشده ای را مطرح نموده و بر بیننده تاثیری عمیق به جای می گذارد.
از دهه 1930 تفکر کلیشه ای سوسیالیستی حاکم گردید. بحثها داغ درارتباط با ادبیات و هنر اوج گرفت. واقع بینی سوسیالیستی به عنوان متد هنر شوروی تعیین گردید و نویسندگانی که کارهای آنها بر ضد ارگانهای رسمی بود و مفاهیم مستقلی را که مورد توجه دولت نبود، ابراز می کردند در لیست سیاه وارد گردیدند. بسیاری از مدیران صحنه نیز مانند کورباس و بورتنیک پاک ساز شدند. دهههای 1980-1940 به دوره کورنیچوک معروف گردید. وی در نمایشنامههای خود از شوروی حمایت می کرد و از جمله کارهای او نمایشنامه اسکادران از دست رفته درباره پیروزیهای انقلاب باگدان خملنتسکی درباره اتحاد اوکراین و روسیه و استپهای اوکراین که ناظر به تحولات و تغییرات سوسیالیستی است را می توان نام برد. در این دوره موضوع نمایشنامهها عمدتاً حول محور قهرمانیهای مردم در جنگ دوم که به جنگ بزرگ میهنی معروف شده است، جنبشهای مقاومت زیرزمینی، درگیریهای پارتیزانی و بازسازیهای پس از جنگ می باشد.
در دهههای 1950 - 1980 مسائل تاریخی دوباره مطرح شدند، به عنوان نمونه نمایشنامه یارسلاو خردمند اثر کوچرها، پایز سن پترزبورگ اثر ایلچنکو و پیغمبر اثر کاوالریدزه قابل ذکر است. بعدها داوژنکو نمایش رومنتیک خود را با نام زندگی در شکوفهها راجع به مزارع اشتراکی شوروی، میچورین کمدی تراژدی حماسه قزاقها در مورد مبارزات اشتراکی، استلماخ حقیقت و دروغ، لوادا تراژدی فلسفی فاوست و گرگ، مینکوکمدی بدون گفتن نامها و یانوفسکی دختر دادستان را نوشتند. در چند سال اخیر تاثیر تئاتر اوکراین در جهت احیای ملی یعنی مفهومی که پس از استقلال، نقطه حرکتی در تمام جنبههای زندگی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی برای احیای هویت بوده است، قرار گرفت. از هنرمندان معروف در این دوره استوپکا، کوزاک، استریگون، زالونا و بسیاری دیگر شایسته ذکرند.
در حال حاضر تئاتر به کلاسیک و مدرن تقسیم می شود. تئاترهای کلاسک معمولا دولتی هستند و لباس و صحنه درآنها مطابق با زمان نمایشنامه و موضوع آن است. ولی در تئاتر مدرن تعهدی به رعایت اصالت در این زمینه وجود ندارد، همه چیز حتی مکالمات هنرپیشهها بدون توجه به اصل نمایشنامه به هدف ثبوت آزادی فکر مورد دخل و تصرف قرار می گیرد و گاهی تا حد مبالغه پیش می رود. تئاتر کلاسیک طرفداران بیشتری دارد و بیشتر تماشاچیهای آن را خارجیها تشکیل می دهند. پس از استقلال به دلیل کاهش درآمد دولت مدتی در کار تئاترها وقفه افتاد و بسیاری از هنرمندان دولتی به تاترهای خصوصی ملحق شدند، ولی پس از مدتی مجدداً دولت به افزایش بودجه تئاترها توجه کرده و تا حدودی جبران مافات را نمود.
اکنون در اوکراین 91 کمپانی تئاتر شامل تئاترهای آکادمیک در کی یف، خارکف، لووف و سیمفروپل و تئاتر موسیقیایی و تاتر خیمه شب بازی در 25 استان کشور، تئاترجوانان در کی یف، خارکف، لووف و زاپاروژه و تئاترهای کمدی موزیکال در کی یف و خارکف فعالیت می کنند. اتحادیه کارکنان تئاتر در سال 1987 تاسیس شد و 6000 عضو دارد. رامان ویکتوک، اولگا سوسکایا، ناتالیا سومسکایا و الگ خوستیکویو از معروفترین کارگردانان تئاتر هستند.[۱][۲].
نیز نگاه کنید به
تئاتر و هنرهای نمایشی زیمبابوه؛ تئاتر و هنرهای نمایشی کانادا؛ تئاتر و هنرهای نمایشی روسیه؛ تئاتر و هنرهای نمایشی تونس؛ تئاتر و هنرهای نمایشی ژاپن؛ تئاتر و هنرهای نمایشی کوبا؛ تئاتر و هنرهای نمایشی لبنان؛ تئاتر و هنرهای نمایشی مصر؛ هنر تئاتر مدرن چین؛ تئاتر و هنرهای نمایشی سنگال؛ تئاتر و هنرهای نمایشی آرژانتین؛ تئاتر و هنرهای نمایشی فرانسه؛ تئاتر و هنرهای نمایشی مالی؛ تئاتر و هنرهای نمایشی ساحل عاج؛ تئاتر و هنرهای نمایشی تایلند؛ تئاتر و هنرهای نمایشی اسپانیا؛ تئاتر و هنرهای نمایشی اردن؛ تئاتر و هنرهای نمایشی اتیوپی؛ تئاتر و هنرهای نمایشی سیرالئون؛ تئاتر و هنرهای نمایشی قطر؛ تئاتر و هنرهای نمایشی تاجیکستان؛ تئاتر و هنرهای نمایشی سریلانکا؛ تئاتر و هنرهای نمایشی گرجستان؛ تئاتر و هنرهای نمایشی قزاقستان؛ تئاتر و هنرهای نمایشی بنگلادش
کتابشناسی
- ↑ دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی [وزارت امور خارجه](1388). کتاب سبز اوکرائین. تهران: وزارت امور خارجه، مرکز چاپ و انتشارات،ص.91و92
- ↑ موسسه ایراس(1392). جامعه و فرهنگ اوکراین. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی( در دست انتشار)