صنعت فیلم و سینمای چین
صنعت سینما، از اختراعات هنری مهم و تأثیر گذار در زندگی بشر در آستانه ی قرن بیستم به شمار می رود. این صنعت، در فاصله ی کوتاهی پس از پیدایش، به دلیلی استقبال عمومی از آن، سریعا در نقاط مختلف جهان معرفی و باعث شکل گیری صنعت جدیدی گردید که در یک قرن گذشته، بهعنوان یکی از شاخههای مهم هنری شناخته شده(هنر هفتم) و علاقمندان زیادی را به خود جلب کرد. صنعت سینما در کشور چین نیز با شروع قرن بیستم آغاز و در طول قرن، متناسب با تحولات اجتماعی و فرهنگی و هنری این کشور، دورانهای مختلفی را پشت سر گذاشت.
تاریخچهی سینمای چین
تصاویر متحرک، همزمان با شروع آن در غرب، توسط بازرگانهای اروپائی و آمریکائی به چین آمد و چینیها نیز بلافاصله آن را پسندیده و نام یینگشِه (Ying She) یا (نمایش سایه) بر آن نهادند. در سال ۱۹۰۵ میلادی، نخستین فیلمهای چینی ساخته شد و تا سال ۱۹۱۰ میلادی صنعت فیلم در شانگهای شکل گرفت و شعبههائی هم در شهرهای ساحلی دایر کرد.[۱] فیلم ناطق هم در سال ۱۹۲۹ میلادی وارد سینمای چین گردید و مورد استقبال گستردهی مردم قرار گرفت.
در نگاه کلی، سینمای چین را به دو دورهی پیش و پس از انقلاب کمونیستی میتوان تقسیم کرد. دورهی پیش از انقلاب کمونیستی نیز خود به دو مقطع تقسیم میشود: دوران اولیهی شکلگیری (از ۱۸۹۰ تا ۱۹۲۰ میلادی)؛ و دورهی حاکمیت ملیگرایان (دهههای ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰). دورهی پس از انقلاب کمونیستی هم به دو مقطع قابل تفکیک است: دورهی سوسیالیسم که دورهی «سیاست و هنر» بود (دهههای ۱۹۵۰ تا ۱۹۷۰)؛ و دورهی پس از آغاز اصلاحات (از ۱۹۸۰ تا کنون).[۲]
6 نسل از کارگردانان سینمای چین
صاحب نظران و تحلیل گران امور سینما، کارگردانان سینما در طول بیش از یک قرن فعالیت این صنعت در چین را به 6 نسل تقسیم کردهاند که فعالیت هر نسل متأثر از اوضاع فرهنگی سیاسی و اجتماعی خاص آن دوره بوده است. نسل اول و دوم مربوط به قبل از انقلاب کمونیستی(1949) و نسل چهارم تا ششم در سینمای بعد از انقلاب کمونیستی رشد نموده و مطرح شده اند.
آغاز ورود صنعت سینما به چین تا دوران انقلاب کمونیستی
پیدایش سینما در چین
براساس اسناد تاریخ سینما در چین، یک سال پس از اختراع صنعت سینما توسط برادران لومیر، در پاریس در سال 1895میلادی، نخستین فیلم سینمایی در سال 1896در قهوه خانهای در شهر شانگهای چین به نمایش گذاشته شد. نخستین سالن نمایش فیلم هم در سال1908میلادی، توسط یک اسپانیایی بهنام آنتونیو ماروس (Antonio Maros)، در شهر شانگهای ساخته شد. اگرچه پیش از آن فرانسویها، آمریکاییها و اسپانیائیها فیلمهای ساخت کشورشان را در قهوه خانهها و رستورانهای شانگهای نمایش می دادند.
نخستین فیلم سینمایی ساخت چین
نخستین فیلم چینی، در سال 1905 میلادی، با فیلمبرداری از یکی از نمایشهای مشهور اپرای پکن با عنوان «فتح کوه» ساخته شد. پس از آن، برای ده سال این شرکتهای خارجی بودند که در عرصهی صنعت فیلم چین فعال بودند و تولید فیلم داخلی دیگری صورت نگرفت. در دههی 1910، دو استودیو تولید فیلم به نامهای «فِنگ تی (Fengti)» و «آسیا» تاسیس شدند. بنیانگذار استودیوی فیلم آسیا، فردی آمریکایی بود که نخستین فیلم خود را در شانگهای که مرکز تولید فیلم بود، با عنوان «زوج نا سازگار» ساخت. در دههی 1920، چینیها شیوهی تهیه و تولید فیلم را از تکنیسینهای آمریکایی فرا گرفتند، ولی نفوذ آمریکا در صنعت فیلم چین تا دو دههی بعد ادامه یافت. در این دوره بود که شرکتهای بزرگ تولید فیلم چین از جمله «کمپانی فیلم مینگشینگ (Mingxing Film Company)» و «کمپانی فیلم تیَنای (Tianyi Film Company)» فعالیت خود را آغاز کردند. کمپانی «مینگشینگ» به تولید فیلمهای کمدی پرداخت که فیلم «عشق کارگران» از تولیدات این کمپانی بوده است. فیلم داستانی بلند «یتیم پدر بزرگ را نجات میدهد» و «مار سفید» (1926) هم از فیلمهای ساخت کمپانی تیانای هستند. در دههی 1920 که دولت درگیر منازعات سیاسی داخلی بود، سینمای تجاری در شانگهای رشد کرد و فیلمهایی با موضوع هنرهای رزمی، داستانهای تخیلی، اپرای سنتی تولید و به بازار عرضه شد. حزب کمونیست چین هم در دههی ۱۹۳۰ میلادی، با تشکیل یک گروه فیلمسازی به نام «دیَن اینگجو (Dian Ying Zhuo)»، فیلمهایی با ایدههای چپی-لیبرالی با کیفیت هنری قابل قبولی تولید کرد. این فیلمها معمولاً دارای ملودرامهایی با نکتههای اجتماعی و چاشنی ضد ژاپنی بودند. «کرم ابریشمهای بهاری» (۱۹۳۳) از «جِنگ بوگائو»، «الهه» (۱۹۳۴؛ صامت) از «ووین گانگ»، «بزرگراه» (۱۹۳۴)، از «سون یو»، «فرشتهی خیابانی» (۱۹۳۷) و «چهارراهها» (۱۹۳۷) از «شِنزیلینگ»، از جملهی این فیلمها بودند.
با حملهی ژاپن به چین در سال 1937 میلادی و اشغال شانگهای، صنعت فیلم چین به هنگکنگ منتقل شد. در سال 1945 میلادی، با راهاندازی مجدد تولید فیلم در سرزمین اصلی، موضوع اصلی فیلمها را فجایع جنگ و اشغال تشکیل میداد. فیلمهایی همچون «رود بهاری به سوی شرق جاری است» (1947) از «کاری چوشنگ» و «جِنگ جونلی» و فیلم «هشتاد هزار مایل ابر و ماه» (1947) از «شی دونگشان»، «کلاغها و گنجشکها» از تولیدات سینمایی این دوره به شمار میروند. در سال 1935، نخستین جایزهی بین المللی جشنوارهی مسکو به فیلم«آواز مرد ماهیگیر» تعلق گرفت. شرکت فیلم (فرهنگ)، در همین مقطع به تولید فیلمهایی فارغ از پیامهای سیاسی پرداخت و فیلم«بهار در شهر کوچک» را به کارگردانی «فی مو» در سال 1948، و در آستانهی حاکمیت کمونیستها تولید کرد که بهعنوان یکی از بزرگترین فیلمهای تاریخ سینمای چین شناخته شده است. این فیلم که با رویکار آمدن رژیم کمونیستی، از ادامهی نمایش آن جلوگیری شد، در جشنوارهی «جایزهی فیلم هنگ کنگ» در سال 2004، جایزهی برترین فیلم چینی زبان تاریخ چین را به خود اختصاص داد.
صنعت سینما در دوران حاکمیت کمونیستها
دهههای 1950 و 1960:
سالهای میان ۱۹۴۹ تا ۱۹۶۶ میلادی در جمهوری خلق، دورهی ملیکردن و اشتراکی کردن همه چیز در کشور چین بود. حزب حاکم کمونیست، سینما را وسیلهای خوب برای تبلیغ ایدئولوژی خودش یافت و از آن برای ترویج سوسیالیسم استفاده کرد. تا سال ۱۹۶۵ میلادی، صدها فیلم به سبک رئالیسم سوسیالیستی ساخته شد که همگی به تجلیل از انقلاب کمونیستی و شکوه زندگی در کشوری سوسیالیستی میپرداختند.
از سال ۱۹۵۱ که نمایش فیلمهای هالیوودی و هنگکنگی و فیلمهای تولید شدهی پیش از سال ۱۹۴۹ در چین ممنوع شد، نمایش فیلمهای روسی و اروپای شرقی جای آنها را گرفت. در دههی ۱۹۵۰ «آکادمی فیلم پکن» و انتشار «مجلهی فیلم شانگهای» تأسیس شد. در این مقطع زمانی، تولید فیلمهایی که به زندگی روستاییان، سربازان و کارگران میپرداخت، مانند فیلم «پل» (۱۹۴۹) و «دختر موسفید» (۱۹۵۰) مورد توجه قرار گرفت. تعداد بینندگان فیلم از ۴۷ میلیون نفر در سال ۱۹۴۹ به ۴۱۵ میلیون در ۱۹۵۹ افزایش یافت. در سال ۱۹۵۸، که سیاست «جهش بزرگ به پیش» مطرح شد، صنعت فیلم توانست تولید خود را به دو برابر، یعنی سالانه ۲۲۹ فیلم سینمائی و نقاشی متحرک برساند که غالب این فیلمها در راستای اهداف جهش بزرگ به پیش ساخته شدند.
همچنانکه ذکر آن رفت، مائو در سال ۱۹۶۶میلادی، به شکلی غیر منتظره، برای مدت ده سال انقلاب فرهنگی وحشتناکی بهراه انداخت که در جریان آن بسیاری از نهادهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی متلاشی و عده زیادی کشته شدند. تأثیر منفی این انقلاب بر صنعت فیلم چین بسیار بود، زیرا فیلمسازان نیز همراه با سایر هنرمندان برای«بازآموزی» به روستاها فرستاده شدند. تولید فیلم داستانی بین سالهای ۱۹۶۷ و ۱۹۶۹، تقریباً متوقف، و وقتی در۱۹۷۰، دوباره به راه افتاد، این صنعت به دست غیرحرفهایها افتاد که این صنعت را به بیراهه کشاندند. زمانی هم که بین سالهای۱۹۷۳و ۱۹۷۶میلادی، کارگردانهای حرفهای به تدریج از اردوی اجباری«بازآموزی» بازگشتند، به خاطر نابسامانی اوضاع سیاسی، تنها معدودی از آنها امکان ساختن فیلم یافتند. در طول 17سال(از تأسیس نظام کمونیستی تا پایان انقلاب فرهنگی)، 603 فیلم داستانی و بیش از هشت هزار حلقه فیلم مستند تولید شد که عمدتا در راستای سیاستهای ترسیم شده توسط دولت بوده و از سوی نهاد تبلیغات کمونیستی حمایت مالی می شدند. فیلم«غارت در آسمان» از تولیدات این دوره، در جشنوارهی فیلم لندن برنده جایزه بهترین فیلم شد. سالهای1961تا 1963، بخاطر شکست سیاست«جهش بزرگ به پیش»، موقتا فضای سیاسی نسبتا بازی در کشور شکل گرفت که فیلم «بهار زودرس»در این مقطع ساخته شد.
در سال۱۹۷۶میلادی، مائو، دبیر کل حزب، و چو ئنلای، نخستوزیر، هر دو درگذشتند و با روی کار آمدن میانه روها، باند مخوف چهار نفرهی انقلاب فرهنگی به رهبری همسر مائو از قدرت برکنار، و فضای جدیدی در کشور بهوجود آمد. پس از انقلاب فرهنگی فیلمهایی تولید شد که این دوران سیاه را سخت را نکوهش می کرد. مانند فیلم«باران شب» به کارگردانی«وو یونگگانگ (Wu Yonggang)» و «وو ای گونگ (Wu Yigong)» و فیلم«افسانهی کوه» به کارگردانی«شیهجین (Xie Jin)» که هر دو جایزهی اول نخستین جشنوارهی خروس طلایی در سال 1981را کسب کردند.
سینما گران نسل پنجم
در نیمهی دوم دههی ۱۹۸۰، کارگردانان جدیدی وارد عرصهی سینمای چین شدند که در آکادمی فیلم این کشور تحصیل کرده ولی در دورهی انقلاب فرهنگی، از ادامهی تحصیل باز مانده و در این مقطع فارغ التحصیل شدند. این افراد شیوهی سنتی قصهگویی را در فیلم رها و مدل جدیدی را بهکار بیستند. فیلمهای «یک و هشت» و «زمین زرد» از نخستین تولیدات نسل پنجم فیلمسازان محسوب میشود. فیلمهای این کارگردانان در فستیوالهای جهانی مورد توجه قرار گرفتند. فیلم «زمین زرد» توجه برگزارکنندگان فستیوال هنگکنگ را جلب کرد. دههی ۱۹۸۰ دورهی آغاز رشد اقتصادی در چین بود و سینماگران نسل چهارم و پنجم، با نگاه انتقادی به تاریخ و سنتهای چین فیلم میساختند. غالب فیلمهای این نسل، در درجهی نخست به آسیبهای فردی حاصل از انقلاب فرهنگی پرداختهاند. مثلاً «یانگ یانجین» و «دِنگ ایمین» در فیلم «خندهی غمآلود» (۱۹۷۹)، «زایجین» در فیلم «افسانهی کوهستان تیَنیون» (۱۹۸۰) و «وویی گُنگ» در فیلم «باران بعد از ظهر» (۱۹۸۰)، همگی نسبت به وضعیت اسفبار روشنفکران همدردی نشان دادهاند و فیلم «در میانسالی» (۱۹۸۲) از «وانگ چیومین» و «سون یو»، و فیلم «رودخانهی بدون شناور» (۱۹۸۳) و «زندگی» (۱۹۸۴) از «وو تیمانمینگ» مصائب مشترک حرفهایها و روشنفکران را منعکس کردهاند. در فیلمهای دیگر دههی ۱۹۸۰ نیز میتوان آثاری روزآمد و حتی طبیعتگرایانه در باب مسائل اجتماعی مشاهده کرد. دورهی نسل پنجم با حادثهی «تیانآنمن» در سال ۱۹۸۹ به پایان رسید.
سینما گران نسل جدید
پس از حادثهی میدان تیانآنمن (۱۹۸۹)، نسل جدیدی از فیلمسازان وارد عرصهی این صنعت شدند. آنها فیلمهایی ساختند که در داخل چین نمایش داده نمیشدند، چون دولت از فیلمهایی با موضوعات خاص حمایت میکند. در این مقطع، کمبود تماشاچی با توزیع مجانی فیلم رفع میشد. در این دوره، فیلمسازان تایوان و هنگکنگ و چین با یکدیگر همکاری میکردند و بودجهی تهیهی فیلم را هم با کمک یکدیگر تأمین میکردند. این گروه در سالهای اخیر چند فیلم مطرح به سینمای جهان عرضه کردهاند، از جمله «قهرمان» در سال ۲۰۰۲، «قول» در سال ۲۰۰۵ و «ضیافت» در سال ۲۰۰۶ که فیلمهای تولید شده برای بازار جهانی بودهاند. «ببر خمیده، اژدهای مخفی» توسط «آنگ لی» از تایوان کارگردانی شد، اما هنرمندان آن از چین و هنگکنگ بودند. «استودیو جهانی (Hengdian)» که در استان «جهجیانگ» واقع شده، برای تولید اینگونه فیلمها ساخته شد که هالیوود چین یا «چاینا وود» بهشمار میرود و شهر ممنوعه در آن بازسازی شده است.
سینماگران و هنرمندان معروف چین
مشهورترین چهرههای صنعت سینما که در سالهای اخیر از سرزمین اصلی چین سر برآوردند، سه نفر بودند: «چِن کایگه»(متولد۱۹۵۲)، «جانگ ایمو»(متولد۱۹۵۰) و «تیان جووانجوانگ» (متولد ۱۹۵۲). نخستین فیلم سینمایی چِن، «زمین زرد»(۱۹۸۴)، از نظر هنری و تجاری درهای بازار جهانی را به روی سینمای چین گشود. این فیلم فرهنگ فولکوریک چین را با پرداختی خارقالعاده و شاعرانه تصویر کرده است. چِن پس از آن با فیلمهائی مانند«رژهی بزرگ»(۱۹۸۵) و «پادشاه کودکان»(۱۹۸۸)، به سبک نقاشی طوماری چین روی آورد. او در فیلم نخست به زندگی نظامیگری در چین معاصر و در دومی به اشتباهات انقلاب فرهنگی پرداخت. فیلم«بدرود محبوبهی من»(۱۹۹۳) از «چِن کایگه» نیز که برندهی نخل طلایی جشنوارهی کَن شد، اثری است مسحورکننده. این فیلم در سال ۱۹۹۳ دو بار در چین توقیف و آزاد شد.
نخستین فیلم«جانگ ایمو (Zhang Yimo)»، بهنام «خوشهی ذرت سرخ»(۱۹۸۸)، با تصاویر خیرهکنندهاش جایزهی خرس طلایی جشنوارهی برلین را نصیب وی کرد و در آمریکا به فروش خوبی دست یافت. در این فیلم پر هزینهی پرده عریض، از همهی امکانات زیبائی شناختی عدسیهای آنامورفیک و زوم بهره برداری شده تا زندگی روستائی شمال چین در دههی۱۹۳۰ را به تصویر بکشد. در این فیلم، منظرگاه دهشتباری از خسارت حاصله از اشغال ژاپنیها بهزیبایی بهتصویر کشیده شده است. فیلم بعدی ژانگ، تریلر پر فروشی با اسم رمز«کوگار»(۱۹۸۹)، بود که در چین مورد استقبال فراوان تماشاگران قرار گرفت و شکوه بصری آثار بعدی او را پایهریزی کرد. فیلمهای «جو دو»(۱۹۹۰)؛ با سرمایهی کمپانی ژاپنی(تُکوما کامیونیکیشنز) و «فانوس قرمز را بیاویز»(۱۹۹۱)؛ با سرمایهی کمپانی تایوانی (ERA اینترنشنال)، هر دو ابتدا در چین توقیف شدند. شبهمستندی از زندگی روستایی به نام داستان«کیوجو»(۱۹۹۲؛ با مشارکت هنگکنگ از جانگ ایمو، جایزهی شیر طلائی جشنوارهی ونیز را برایش به ارمغان آورد. نقش اول تمام فیلمهای جانگ ایمو را بازیگر درخشان جوانی بهنام خانم «گُنگلی (Gong li)» ایفا کرده که در دههی1990، به عنوان مشهورترین هنرمند سرزمین اصلی چین در سطح جهانی شناخته شد.
«تیَن جووانجوانگ» فیلمسازی را با مطالعهی مردم نگارانهی زندگی کشاورزان مغولستان با فیلم «در عرصهی شکار»(۱۹۸۵) آغاز کرد و پس از آن فیلمی به نام«دزد اسب»(۱۹۸۶) ساخت. این فیلم که در مکان واقعی در تبت فیلمبرداری شده است، به رابطهی میان حقوق قبیلهای و مذهب بودیسم پرداخته و همانطور که قابل پیشبینی بود، در چین به شدت سانسور و کوتاه شد. او سپس چند سالی فیلمهای تجاری از جمله«بچههای راکاندرول»(۱۹۸۸) ساخت تا آنکه فیلم «بادبادک آبی»(۱۹۹۳) را عرضه کرد. «بادبادک آبی» با ملایمت تمام تأثیرات اوایل حکومت کمونیسم بر زندگی روزمرهی یک خانوادهی پکنی از ۱۹۵۳ تا ۱۹۶۷ را بررسی میکند و با آنکه در جشنواره کن و توکیو جایزه برد از طرف دولت چین توقیف شد.
کلیه فیلمهای جدی که در چین ساخته شده است، همگی از آثار منتشر شدهی ادبی اقتباس شدهاند، زیرا چینیها سینما را قالبی برای ارایهی آثار ادبی میدانند.
در دههی1990 بود که بار دیگر نمایش فیلمهای خارجی در چین از سر گرفته شد و دولت در سال 1994با نمایش بیست فیلم خارجی در طول سال موافقت کرد که برخی از این فیلمها پر فروشترین فیلمها در چین شدند.[۳]
وضعیت کنونی صنعت فیلم و سینما در چین
پس از رشد و توسعهی فوق العادهی اقتصادی و عضویت چین در سازمان تجارت جهانی، سینمای این کشور نیز با فرصتها و چالشهای زیادی مانند رقابت تنگاتنگ با محصولات خارجی؛ مبادله و همکاری با تولید کنندگان خارجی؛ ورود بخش خصوصی و سرمایههای خارجی به این صنعت؛ حرفه ای تر شدن دست اندرکاران صنعت سینما؛ تنوع بیشتر و افزایش قدرت انتخاب تولید کنندگان و تماشاگران فیلم های سینمایی و... روبه رو گردید. در حالحاضر، تولید کنندگان فیلم در سرزمین اصلی که بخش بزرگی از آنها کمپانیهای خصوصی هستند، برای توجیه اقتصادی استودیوهای خود، که هر بار یارانهی کمتری از دولت میگیرند، ناچار هستند به فروش داخلی بی اندیشند،[۴] لذا تقریباً همهی فیلمهای جدید چینی، عناصر مورد علاقهی تودهی مردم، از جمله پردهی عریض و تکنیکالر را بهکار میگیرند. تعداد سالانهی تماشاگران چینی به حدود بیست و هفت میلیارد نفر میرسد که در پنجاه و پنج هزار سالن نمایش(شهری و روستایی) در سراسر این کشور به تماشای فیلم مینشینند. این درحالی است که، شبکههای مختلف تلویزیونی در سطح گسترده ای در دسترس مردم قرار دارد(پوشش تلویزیونی جمعیت در سرتاسر چین به 23/97[۵] درصد رسیده و محبوبیت روزافزونی پیدا کرده است) و عضویت چین در سازمان تجارت جهانی نیز موجب شده تا رقابت فیلمهای خارجی نیز رو به افزایش گذاشته[۶] که واردات آنها را شرکت فیلم چین در انحصار خود دارد. میزان واردات فیلم، معادل یک سوم تولید سالانهی داخلی، یعنی یکسوم از حدود ۱۲۰ فیلمی است که در دهههای۱۹۸۰ و ۱۹۹۰در چین تولید شده است.
فستیوال ها و جشنواره های فیلم
برگزاری جشنوارههای رقابتی، از عوامل مهم پیش رفت صنعت سینما در سطح کشورها و در سطح جهان بوده است. در کشور چین نیز از نیمهی دوم قرن گذشته تا کنون 13فستیوال و جشنواره راه اندازی شد که زمینهی ارتقای استانداردهای فیلمسازی در این کشور را فراهم ساخت.[۷] سه جشنوارهی مهم فیلم در چین که از اعتبار بین المللی برخوردارند، عبارتند از: جشنوارهی هنگ کنگ، جشنوارهی شانگهای و جشنوارهی خروس طلایی و صدگل. از میان این سه جشنواره، در داخل چین جشنوارهی خروس طلایی و صدگل، از اهمیت ویژهای برخودار است که دست اندکاران فیلم و سینمای این کشور برای کسب موفقیت در آن تلاش زیادی می کنند.
جشنوارهی خروس طلایی و صد گل، در ابتدا دو جشنوارهی مجزا بودند. نخستین جشنوارهی صد گل در سال1962 از سوی مجلهی سینمای مردمی چین برگزار شد، اما پس از دو سال، با شروع انقلاب فرهنگی متوقف شد و در سال1980 مجددا فعالیت خود را از سر گرفت، در حالی که جشنوارهی خروس طلایی برای نخستین بار در سال 1982 برگزار گردید. این دو جشنواره در سال 1992با هم تلفیق و از آن پس، همیشه همزمان برگزار شدهاند. فیلمهای شرکت کننده در جشنوارهی«صد گل» بر اساس رأی تماشاگران مورد ارزیابی قرار می گیرند، اما فیلمهای جشنوارهی «خروس طلایی» با قضاوت هیات داوران سینمایی برگزیده می شوند. در سال2006 مجددا تصمیم گرفته شد که این دو جشنواره با یک نام، یک سال با رأی مردم و یک سال با رأی هیئت داوران سینمایی برگزار شود. معرفی فیلمهای شرکت کننده در جشنوارهی«صد گل» از سوی تماشاگران بر اساس رأی تماشاگران که از طریق پست به دبیر خانهی دایمی جشنواره ارسال و یا پس از دیدن فیلم در سینما ارائه می کنند انجام می گیرد. از میان رأی دهندگان، 99 نفر به قید قرعه انتخاب می شوند تا در بارهی فیلمهایی که به فستیوال راه پیدا کرده اند، قضاوت نهایی را انجام دهند. شرط ورود فیلم به بخش رقابتی جشنوارهی«صد گل»، کسب در آمدی معادل پنج ملیون یوان(حدود 630000دلار) در سینما، یا جلب 30 ملیون بیننده در تلویزیون است. تا سال2005 تنها فیلمهای تولید شده در همان سال اجازهی حضور در بخش رقابتی جشنوارهی«صد گل»را داشتند، اما از سال 2006 دورهی تولید به دو سال افزایش یافت که مورد انتقاد برخی از صاحب نظران قرار گرفت.
صنعت فیلم و سینمای چین از نگاه آمار( سال 2009)
براساس آمار منتشره از سوی ادارهی آمار چین در سال 2009، در این کشور بیش از 36 استودیوی بزرگ تولید فیلم بلند سینمایی فعالیت می کنند که از این تعداد، 31 استودیو به تولید فیلم سینمایی، 3 استودیو فیلمهای علمی و آموزشی، یک استودیو به تولید فیلمهای انیمیشنی، و یک استودیو فیلمهای خبری تولید می کنند. همچنین، در این کشور 6343 باب سینمای شهری و بیش از 35 هزار باب سینمای روستایی( تقریبا یک باب سینما برای هر120 هزار نفر) به پخش فیلمهای تولید داخل و وارداتی اشتغال داشته و 16 مجتمع سینمایی نیز با مشارکت سرمایه گذاران خارجی احداث شده است که برخی از این مجتمعها دارای بیش از سالن سینمایی هستند.[۸]
در این کشور، 6 باب دانشگاه و مرکز آموزش عالی به تربیت نیرو برای صنعت سینما مشغول است و بیش از 2000 کمپانی توزیع فیلم فعالیت دارند که بخشی از آنها توسط بخش خصوصی راه اندازی شده است. (همان)
در سال 2009 ، در چین 456 فیلم بلند داستانی، 27 فیلم کارتونی، 52فیلم علمی و آموزشی، و 19 فیلم مستند سینمایی تولید شد و درآمد گیشه سینما به 5/2 میلیارد دلار رسید. (همان) همچنین، سالانه تعداد زیادی از انواع فیلمهای تولید چین در جشنوارهها و فستیوالهای بین المللی حضور یافته و به کسب جوایز نایل می شوند. برخی از تولیدات سینمایی چین، به ویژه آنهایی که تولید مشترک میان چین و سایر کشورهاست، در کشورهای مختلف به نمایش گذاشته شده و زمینهی بین المللی شدن صنعت سینمای چین را فراهم میسازند. پس از پیوستن چین به تجارت جهانی در سال 2001، سرمایه گذاران خارجی به تدریج و گام به گام و بهصورت کنترل شده از سوی دولت، در زمینههای تهیه، تولید، توزیع و نمایش فیلمهای سینمایی(عمدتا در خارج از چین) ورود پیدا کرده و به سرمایه گذاری و تولید مشترک می پردازند.[۹]
نیز نگاه کنید به
کتابشناسی
- ↑ تاریخچه ی سینمای چین (1990). گزارش ارسالی از وابستگی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در شانگهای
- ↑ الماسیه، محمد رسول. "سینما در چین". گزارش ارسالی از رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در پکن.
- ↑ راهکارهایی برای پیشرفت صنعت فیلم در چین (2002، 10 آوریل). روزنامه چاینا تودی.
- ↑ توسعه ی سرمایه گذاری بخش خصوصی در صنعت تولید فیلم و سریال تلویزیونی چین،(2002، 5 مه). روزنامه چاینا دیلی.
- ↑ اداره ی آمار چین، (2009).
- ↑ تأثیر ورود چین به سازمان تجارت جهانی بر قلمرو هنر (2002، 20 نوامبر). روزنامه چاینا دیلی.
- ↑ (China Encyclopedia.(2008.
- ↑ اداره ی آمار چین، (2009).
- ↑ سابقی علی محمد(1392). جامعه و فرهنگ چین. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشاراتی بین الملی الهدی جلد اول ص1191-1205.