سیاستگذاری فرهنگی زیمبابوه

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۲۷ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۸:۴۸ توسط Mahsa (بحث | مشارکت‌ها)

تاریخ سیاسی زیمبابوه به سه دوره تقسیم می‌شود: دوران قبل از استعمار، دوران استعمار و دوران بعد از استقلال. هر یک از این دوره‌های سه گانه بر سیاست‌های فرهنگی و سیاست گذاری‌های این بخش مؤثر بودند.

هیچ گونه مستنداتی از ادبیات مکتوب و شفاهی گروه‌های نژادی مختلف در دوران پیش از استعمار باقی نمانده است.

مستندات سیاست فرهنگی به جا مانده از دوران استعمار، بیشتر در محورهای آموزش، توسعه اجتماعی (شهری)، اقتصادی و سیاسی حکومت رودزیا است. سیاست فرهنگی این دوره تاریخی، از دل قوانین مصوب مربوط به فعالیت‌های فرهنگی کشور قابل استخراج است. وجه غالب سیاست فرهنگی حکومت دوران استعمار جدا سازی فرهنگ سنتی آفریقایی زیمبابوه از هویت اصلی خود بود. "اون سدا" (Owen Seda)، معتقد است در رودزیای مستعمره، حیات فرهنگی و اجتماعی به زور قدرت استعماری از هویت اصلی خود جدا شده بود و "کارشولم" (Kaarsholm) اعتقاد دارد همه گونه مسائل مربوط به فرهنگ جامعه بومی رودزیای مستعمره به خارج از حوزه فرهنگ اصیل بومی کشور نسبت داده می‌شد و از منظر انسان شناسی چهره تاریکی از آن ارائه می گردید. اغلب این مستندات در آرشیو شورای هنری بریتانیا و گالری ملی رودزیا نگهداری می‌شود.

هم زمان با استقلال زیمبابوه، سیاست فرهنگی کشور تغییر کرد. توجه دولت جدید زیمبابوه به نقش مهم فرهنگ و هنر در مبارزات آزادی بخش، به تدریج سیاست فرهنگی زیمبابوه را با تحولات مهمی روبرو ساخت. از اقدامات مهم دولت در این زمینه از بین بردن شکاف فرهنگی طبقاتی و نژادی میان سیاهان و سفیدپوستان بود.

زیمبابوه پس از استقلال در سال 1982 در کنفرانس جهانی یونسکو در مکزیک شرکت کرد و مصمم شد بر اساس موضوع کنفرانس که پیرامون سیاست‌های فرهنگی بود، نسبت به تدوین سیاست فرهنگ ملی اقدام کند. ادغام برخی وزارتخانه‌ها در دل یک وزارتخانه، تدوین سیاست فرهنگی جدید را به تأخیر انداخت. کنفرانس جهانی یونسکو در سال 1998 در استکهلم سوئد برگزار شد و بار دیگر ضرورت تدوین سیاست فرهنگی ملی در زیمبابوه احساس شد. اما مشکلات کشور دوباره تهیه و تدوین آن را تا سال 2005 به تعویق انداخت و نهایتاً در این سال دولت زیمبابوه موفق به انجام آن شد[۱].

اصول کلی و اهداف سیاست فرهنگی

اصول کلی سیاست فرهنگی زیمبابوه مبتنی بر مبارزه با استعمار قدیم (سلطه انگلیس و حکومت یان اسمیت) و استعمار جدید (سلطه سیاسی و فرهنگی غرب) و تداوم مبارزه با تبعیض نژادی و احقاق حقوق سیاه‌پوستان بومی در برابر سفیدپوستان است[۲].

مبارزه علیه استثمار فرهنگی در دوران استعمار در قالب "چیمورنگا"ها نقش مهمی در استقلال کشور داشته است. در چیمورنگای اول نفوذ مستقیم استعمار توانسته بود به ارزش‌های فرهنگی کشور آسیب وارد سازد. در چیمورنگای دوم، مذهب نقش مهمی ایفا می‌کرد. در دوره چیمورنگای سوم، مردم با زندگی دینی و اعتقادات نو و با هویتی تازه در جامعه دیده می‌شوند. به واسطه نفوذ استعمار غرب، برخی از آداب و سنن فرهنگی زیمبابوه آسیب جدی دیده بود و این امر باعث شد دولت برای نجات میراث فرهنگی در صدد تهیه و اجرای سیاست فرهنگی جدید برآید.

در مقدمه گزارش 37 صفحه‌ای سیاست فرهنگی زیمبابوه، به ضرورت رفع تضاد فرهنگی بین دو فرهنگ آفریقایی و اروپایی اشاره شده است. چشم انداز چنین سیاستی ارزش‌های سنتی، باورها و اعتقاداتی است که به خلاقیت، شخصیت و غرور مردم بومی جامعه احترام بگذارد.

اهداف سیاست فرهنگی

1- تشویق و حمایت از تنوع فرهنگی (نژادی، زبانی و مذاهب)

2- تقویت فرهنگ بومی در ابعاد مختلف زندگی اجتماعی

3- تشویق به تحول زایی و پویایی فرهنگ ملی که امکان تأثیر گذاری روی تاریخ زیمبابوه داشته بتواند تغییرات مهمی را در حال و آینده کشور ایجاد کند.

4- تشویق "آفریقا نگری" با توسعه‌ی دانش و بهره گیری از تجارب فرهنگی دیگر کشورهای آفریقایی در سازمان‌های منطقه‌ای "سادک" و "کومسا" از طریق تبادل فرهنگی نمایشگاهی و جشنواره‌ها

5- توسعه و تشویق جایگاه فرهنگ زیمبابوه در سطح بین المللی

6- رشد و توسعه زبان‌های آفریقایی در جهت تأثیرگذاری بر پیشرفت اجتماعی و اقتصادی کشور

اصول سیاست فرهنگی

توجه به اصولی چون:

1- هویت فرهنگی و شاخص‌های مهم آن (زبان‌های قبیله‌ای)

2- مذهب و اعتقادات و باورهای سنتی (تساهل برای تنوع دینی)

3- آداب و سنن و ارزش‌های فرهنگی و اخلاقی (احترام به یکدیگر، هم‌گرایی و تساهل)

4- آموزش فرهنگی در جهت ارتقای هویت ملی (لزوم درک و انطباق با ارزش‌‌های جهانی با حفظ اولویت فرهنگ زیمبابوه)

5- لباس ملی (منطبق با ارزش‌های فرهنگی)

6- میراث فرهنگ ملی (سرمایه گذاری روی سنن شفاهی نسل گذشته و تجربیات غنی تاریخچه فرهنگی)

7- آموزش (نظام آموزش سنتی در مدارس و مراکز آموزشی)

8- ارتباطات (رسانه‌های مکتوب مانند مطبوعات، رسانه‌های شنیداری و دیداری نظیر رادیو و تلویزیون)[۳][۴].

نیز نگاه کنید به

سیاست های فرهنگی چین؛ سیاستگذاری فرهنگی روسیه؛ سياست فرهنگی ژاپن؛ سیاستگذاری فرهنگی کانادا؛ سیاستگذاری فرهنگی کوبا؛ سیاستگذاری فرهنگی لبنان؛ سیاستگذاری فرهنگی مصر؛ سیاستگذاری فرهنگی سنگال؛ سیاستگذاری فرهنگی فرانسه؛ سیاستگذاری فرهنگی ساحل عاج؛ سیاستگذاری فرهنگی کشور مالی؛ سیاستگذاری فرهنگی سوریه؛ سیاستگذاری فرهنگی سودان؛ سیاستگذاری فرهنگی تایلند؛ سیاستگذاری فرهنگی اوکراین؛ سیاستگذاری فرهنگی اسپانیا؛ سیاستگذاری فرهنگی اردن؛ سیاستگذاری فرهنگی قطر؛ سیاستگذاری فرهنگی سیرالئون؛ سیاستگذاری فرهنگی اتیوپی

کتابشناسی