سیاستگذاری فرهنگی سیرالئون

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۱۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۱۹ توسط Amani (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

با وجود زیرساخت‌های ضعیف اقتصادی، بی سوادی بیش از نیمی از مردم و فقر گستره حاکم بر کشور سیرالئون؛ این کشور از بنیان فرهنگی مستحکمی برخوردار بوده و آداب و رسوم کهن قومی و قبیلگی موجود حکایت از ریشه‌دار بودن فرهنگ سنتی سیرالئون دارد. از این روی برخلاف تبلیغات غربی‌ها و برخی نویسندگان اروپایی که تلاش کرده‌اند چهره‌ای منفی از وضعیت عمومی فرهنگ در این کشور ترسیم کرده و سیاهان سیرالئون را عاری از فرهنگ و تمدن جلوه دهند باید گفت فرهنگ شفاهی و سنت‌های بومی به یادگار مانده از صدها سال پیش که نسل به نسل و از پدر به پسر انتقال یافته حکایت از قدرتمندبودن ساختار فرهنگی این کشور دارد. با این حال همان گونه که در دیگر بخش‌ها ذکر شد عدم وجود فرهنگ مکتوب و خط و کتابت در گذشته‌های نسبتاً دور همواره به منزله دستاویزی از سوی استعمارگران برای بی‌فرهنگ نشان دادن مردم کشور سیرالئون مورد استفاده قرار گرفته‌است و این در حالی است که برخی آثار باستانی، بناهای تاریخی و نقاشی‌های صخره‌ای به یادگار مانده از بومیان در صدها سال قبل بهترین گواه و مدرک در ریشه‌دار بودن فرهنگ این کشور به‌شمار می‌رود.

رویکرد نوین کشور سیرالئون به موضوع فرهنگ و تدوین سیاست فرهنگی این کشور به سال‌های پس از استقلال این کشور باز می‌گردد. از این روی درحالی‌که در دوره استعمار انگلستان بر سیرالئون، حکمرانان انگلیسی همواره به‌صورت غیرمستقیم درصدد القاء این موضوع به مردم این کشور بودند که سیرالئون از قافله فرهنگ و تمدن بدور مانده و تنها در سایه وابستگی به استعمار پیر انگلیسی و تحت‌الحمایگی بریتانیا می‌تواند وارد این عرصه فراخ شود، پس از استقلال سیرالئون اقدامات نسبتاً گسترده‌ای برای تقویت بنیان‌های فرهنگی این کشور آغاز شد. در راستای این سیاست دولتمردان وقت از نخستین سال‌های دهه 1960 درصدد تدوین سیاست فرهنگی مستقل و منسجمی برای این کشور برآمده و تلاش کردند از این طریق در راستای تحکیم جایگاه فرهنگی سیرالئون در سطح ملی و بین‌المللی گام بردارند.

دولت در سال‌های آغازین استقلال مأموریت تنظیم سیاست‌های فرهنگی کشور را به دو وزارتخانه‌ی اطلاعات و سخن‌پراکنی و وزارتخانه آموزش‌وپرورش، رفاه‌ اجتماعی و توسعه روستایی سپرد و اقداماتی برای احیاء فرهنگ بومی این کشور به‌صورت کند و تدریجی آغاز شد. پس از تأسیس وزارت فرهنگ و گردشگری سیرالئون در سال 1973 وظیفه تدوین ساختار سیاست فرهنگی کشور به این وزارتخانه محول گشت که البته در آن سال‌ها بیشتر بر موضوعاتی نظیر موسیقی و حرکات موزون نمایشی که نمادهایی از فرهنگ سنتی این کشور را تشکیل می‌دهند متمرکز بود[۱]. در دهه 1980 و با وجود اوج‌گیری مشکلات فراوان اقتصادی و اجتماعی سیرالئون، توجه به فرهنگ عمومی همچنان در دستور کار دولت قرار داشت و با تدوین پیش‌نویس سیاست فرهنگی کشور مباحثی همچون تقویت روحیه بیداری فرهنگی، توسعه سوادآموزی در بین طبقات مختلف اجتماعی خصوصاً بزرگسالان، توجه به هنرهای بومی و صنایع دستی و... در دستور کار دولت قرار گرفت. با این حال دولت‌های وقت در موضوعاتی همچون مقابله با تهاجم فرهنگی غرب و جلوگیری از ورود مظاهر فریبنده غرب همچون کالاهای مختلف فرهنگی در موضعی انفعالی قرار داشتند.

جنگ داخلی سیرالئون هر چند نتایج بسیار اسفباری در عرصه‌های مختلف فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی برجای نهاد با این حال به‌طور مستقیم و غیرمستقیم موجبات تحکیم و تثبیت وحدت و انسجام ملی و اتحاد قبایل مختلف در مقابله با شورشیان را فراهم آورد که به نوبه خود بر مبانی فرهنگی کشور نیز تأثیرگذار بود. در این راستا دولتمردان در شرایطی که شورشیان مردم بی‌گناه شهرها و روستاهای کشور را آماج حملات خود قرار می‌دادند تلاش کردند تا از چند قبیلگی شدن این جنگ و رو در روی یکدیگر قرار گرفتن قبایل و اقوام مختلف خودداری کرده و وحدت ملی را در تمام کشور، به‌ویژه مناطقی که تحت حاکمیت دولت قرار داشت، حکم‌فرما سازند. در طول دهه 1990 عملاً سیاست‌های فرهنگی دولت سیرالئون در اجرای سیاست فرهنگی مورد نظر با شکست مواجه شد با این حال نوعی فرهنگ عمومی مقاومت و بیداری عمومی در بین مردم محنت‌زده رشد یافت که در رأس آن غرب‌ستیزی و نفرت از توطئه‌های آشکار و نهان دولت‌های غربی در غارت ثروت‌های طبیعی این کشور به‌ویژه الماس قرار داشت.

پس از پایان جنگ داخلی و از ابتدای سال 2003 سیاست فرهنگی جدیدی توسط دولت سیرالئون تدوین گشت که بر چند محور کلی استوار شده‌ بود و شالوده و بنیان اصلی ان نیز حفظ و نگهداری و تقویت فرهنگ و سنت‌های قومی قبیلگی برجای مانده از نسل‌های گذشته بود. این مأموریت به وزارت فرهنگ و گردشگری سیرالئون به‌عنوان بازوی اصلی فرهنگی کشور محول گشت و وزارتخانه‌ها و نهادهای دولتی ذیل که به‌طور مستقیم و غیر مستقیم با مقوله فرهنگ در ارتباط بودند نیز موظف به همکاری با این وزارتخانه شدند:

  • وزارت آموزش‌و‌پرورش، رفاه اجتماعی و توسعه روستایی؛
  • موزه ملی سیرالئون؛

در راستای این امر و با تلاش جمعی این سازمان‌ها و نهادها و با مساعدت برخی سازمان‌های بین‌المللی نظیر یونسکو، یونیسف و بعضی کشورها طی چند سال گذشته برنامه‌ریزی نسبتاً وسیعی برای تقویت بنیان‌های فرهنگی سیرالئون در کلیه عرصه‌ها و با توجه به تمامی شاخصه‌های فرهنگی در حال اجرا است. مهم‌ترین اولویت‌های کنونی فرهنگی این کشور که از سال 2003 در دستور کار دولت‌های وقت قرار گرفته و دولت با کمک و مساعدت برخی کشورها و سازمان‌های بین‌المللی بودجه قابل‌توجهی را نیز برای این بخش‌ها در نظر گرفته عبارتند از:

  • حفظ سنت‌های قدیمی برجای مانده از گذشتگان؛
  • تلاش برای مقابله تدریجی و گام به گام با امواج توفنده فرهنگ غربی؛
  • تحکیم نظام خانوادگی و خویشاوندی؛
  • تلاش برای بازسازی فرهنگ ملی خدشه‌دار شده از جنگ داخلی؛
  • مبارزه با پوچی و بی‌هویتی جوانان؛
  • توجه جدی به هنرهای اصیل و صنایع دستی بومی و معرفی این جلوه‌های عمیق فرهنگی تمدنی به جهانیان؛
  • تلاش برای ایجاد وحدت و انسجام ملی بین قبایل و اقوام مختلف؛
  • تلاش برای ریشه‌کن‌سازی و یا حداقل تخفیف بی‌سوادی در رده‌های سنی به‌ویژه بزرگسالان؛
  • تشویق جوانان به ادامه تحصیل در مقاطع آموزش عالی؛
  • برگزاری جشن‌ها و مناسبت‌های محلی و ملی در مناطق مختلف کشور؛
  • معرفی روستاهای فرهنگی کشور به جهانیان؛
  • تقویت و توسعه شورای ملی هنرهای سیرالئون؛*گسترش رسانه‌های عمومی؛
  • حفظ بناهای تاریخی و مرمت آثار باستانی به‌عنوان نمادی از فرهنگ و تمدن دیرینه کشور؛
  • حمایت از مؤسسات فرهنگی خصوصی؛
  • تقویت موسیقی‌های محلی؛
  • توسعه صنعت چاپ و انتشارات؛
  • توسعه فرآیند بومی‌سازی کشور از طریق توجه بیشتر به زبان‌های محل قبایل؛
  • تقویت ساختار اداری مرکز اسناد ملی کشور؛
  • توسعه صنعت گردشگری و جذب گردشگران خارجی؛
  • تقویت ساختار تئاترهای محلی در شهرها و روستاهای کشور؛
  • تقویت ادبیات بومی کشور و تشویق نویسندگان به نگارش آثار ادبی به زبان‌های بومی؛
  • مطرح کردن معدود چهره‌های ادبی کشور در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی؛
  • احترام به پیروان ادیان و مذاهب گوناگون؛
  • توجه ویژه به ورزش و توسعه امکانات ورزشی؛
  • احترام به عقاید، باورها و سنت‌های گروه‌های قومی مختلف کشور؛
  • ترویج لباس‌های سنتی؛
  • توسعه صنعت فیلم‌سازی و ساخت فیلم‌های مستند با هدف معرفی چهره واقعی کشور به جهانیان؛
  • رشد فرهنگ کتابخوانی؛
  • بهبود وضعیت کتابخانه‌های کشور؛
  • بهبود وضعیت کمی و کیفی دانشگاه‌ها و مؤسسات آموزش عالی؛
  • حفظ محیط‌زیست و جنگل‌های کشور به‌عنوان ذخایر ارزشمند طبیعی؛
  • امضاء موافقت‌نامه‌های فرهنگی با دیگر کشورها در راستای بهره‌گیری از امکانات آنان در توسعه فرهنگ عمومی کشور[۲].

این شاخصه‌ها از چند سال قبل در دستور کار دولت و سازمان‌های فرهنگی دولتی قرار دارند با این حال در کشوری که بیکاری و فقر همچنان بیداد می‌کند و تهاجم فرهنگی غرب در شهرها و روستاهای آن به‌شدت ادامه دارد به‌گونه‌ای که نوع پوشش و آرایش ظاهری مردم به‌ویژه زنان کشور از این امر حکایت دارد و انواع کالاهای فرهنگی غربی (خصوصاً فیلم‌های سینمایی و حتی فیلم‌های مستهجن) در هرمکانی به‌چشم می‌خورد تحقق این اهداف با‌ رویکردی خوش‌بینانه نیز سال‌ها به‌طول می‌انجامد. این در حالی است که بودجه اختصاص‌یافته به بخش فرهنگ در مقایسه با دیگر بخش‌ها کافی نیست و به‌دلیل انبوه مشکلات موجود امکان واگذاری بودجه بیشتر به عرصه‌های مختلف فرهنگی عملاً امکان‌پذیر نیست و متأسفانه برخی مدیران بخش‌هایی از همین بودجه را نیز به حساب‌های شخصی خود واریز می‌کنند!

با این همه تدوین سیاست فرهنگی کشور و اقبال عمومی به این موضوع در یکی از فقیرترین کشورهای جهان حکایت از آن دارد که حداقل در آینده نزدیک و با بهبود نسبی شرایط سیاسی، اقتصادی و اجتماعی این کشور، اقدامات مهمی در مقوله فرهنگ که سال‌ها به بوته فراموشی سپرده شده بود صورت خواهد گرفت که در نوع خود بسیار ارزشمند است[۳].

نیز نگاه کنید به

سیاست های فرهنگی چین؛ سیاستگذاری فرهنگی روسیه؛ سياست فرهنگی ژاپن؛ سیاستگذاری فرهنگی کانادا؛ سیاستگذاری فرهنگی کوبا؛ سیاستگذاری فرهنگی لبنان؛ سیاستگذاری فرهنگی مصر؛ سیاستگذاری فرهنگی سنگال؛ سیاستگذاری فرهنگی فرانسه؛ سیاستگذاری فرهنگی ساحل عاج؛ سیاستگذاری فرهنگی کشور مالی؛ سیاستگذاری فرهنگی سوریه؛ سیاستگذاری فرهنگی سودان؛ سیاستگذاری فرهنگی زیمبابوه؛ سیاستگذاری فرهنگی اوکراین؛ سیاستگذاری فرهنگی اسپانیا؛ سیاستگذاری فرهنگی اردن؛ سیاستگذاری فرهنگی قطر؛ سیاستگذاری فرهنگی اتیوپی؛ سیاستگذاری فرهنگی تایلند.

کتابشناسی

  1. Abraham, A. (1978). Cultural palicy in sierra Leone, Unesco:paris
  2. برگرفته از https://microdata.worldbank.org/index.php/catalog/1490/get-microdata
  3. عرب احمدی، امیر بهرام(1390). جامعه و فرهنگ سیرالئون. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی( در دست انتشار)