آسیب شناسی اجتماعی در فرانسه
فرانسه از نظر اجتماعی با مشکلاتی نظیر مهاجرت و بحران هویت، رشد بزهکاری، متزلزل بودن بنیاد خانواده، وضعیت اسفبار زندان ها، بیکاری، خودکشی و غیره مواجه است.
بحران هویت در فرانسه
از نگاه جامعهشناسی کلید واژههای این بحران را در مواردی چون حومههای شهری، جوانان، مهاجرین، تبعیض، فقر، بیکاری، عوامل خارجی، قانون شکنی، بحرانهای بینالمللی، استعمار و مستعمرات، خشونت، بنیادگرایی (در معنای عام کلمه)، رقابتهای حزبی، پلیس و... میتوان خلاصه کرد. غالب حومههای شهری فرانسه محل سکونت مهاجرینی است که اغلب از مستعمرات سابق فرانسه آمدهاند. تبعیض و نابرابری از بارزترین وجوه برخی حومههای شهری مهاجرنشین در فرانسه است. مهاجرین مسلمان بهویژه عرب تبار کشورهای شمال آفریقا تاکنون نتوانستهاند جایگاه مناسبی در ساختار و هرم جمعیتی، سیاسی و اقتصادی فرانسه کسب کنند. نظام سیاسی فرانسه با وجود شعارها و تلاشهای فراوان بهدلیل سیاستهای ناهمگن و متناقض هنوز نتوانسته خارجیان بهویژه خارجیان مسلمان و بهطور خاص مسلمانان مستعمرات سابق را در این جمهوری جذب و هضم کند. نوع عمل و زیست مسلمانان عرب تبار مغربی و انزوای آنان در جامعه فرانسه از سویی و برخورد فرانسویان از سوی دیگر، دو سوی حلقه بستهای را تشکیل داده که ظاهرا راه برون رفت از آن مشکل مینماید و مسلما ایجاد آشوب راه آن نیست.
"گتو" (Ghetto) اصطلاحی است که برای اماکن اقامتی این نوع از مهاجران بکار گرفته میشود و دارای بار منفی است. در سالهای گذشته بسیاری از جامعه شناسان به مساله "گتو" بهعنوان مناطقی جرمخیز پرداختهاند. این مفهوم از این جهت مورد نقد مخالفین واقع شده که دولت با ساخت گتوها در واقع تلاش کرده که طبقات مهاجر را دور هم جمع کرده و از ورود و انتشار آنها به متن جامعه فرانسوی جلوگیری کند. این کار با اعمال سیاستهایی مستقیم و غیرمستقیم صورت گرفتهاست، به این صورت که فرد مهاجر با مشکلات فراوانی برای زندگی روبروست، نداشتن اجازه کار، موقت بودن اجازه اقامت و محدودیتهای مالی دیگری چون نداشتن حساب بانکی قوی، معتبر و پایدار از سویی وی را در ضعفی مزمن نگاه میدارد و از سوی دیگر نبود شغل، نداشتن تخصص و سرمایه، استقبال نکردن کارفرمایان فرانسوی و گرانبودن هزینههای مسکن وی را عملا به حاشیه میراند. او که نمیتواند به دلیل همین محدودیتها به متن جامعه فرانسه وارد شود و با بیکاری و فقر مزمن روبروست به حاشیه رانده میشود. مهاجر در این مناطق با افراد مشابه خود روبروست، درد مشترک، سرنوشت مشابه و آینده و برخوردهای همسان از سوی جامعه میزبان آنها را به هم میپیوندد و این همبستگی میتواند در صورت بروز کوچکترین مسالهای به یک آشوب و بحران اجتماعی در سالهای اخیر و در تب و تاب سیاستهای حزبی از سوی جامعهشناسان یا کارشناسان نسبت به این مساله هشدارهایی داده شده و این مسالهجدیدی نیست.
با توجه به برخوردهای تند پلیس فرانسه با عاملان ناآرامیهای مربوط به حومه شهرها بخصوص پاریس، پدیده نوینی که درباب مسایل اجتماعی فرانسه رخ داده، برخورد خصمانه و خشونتآمیز و گاه زیرزمینی جوانان با ماموران پلیس است. گزارشها نشان میدهد که جوانان فرانسه در سالهای اخیر بیشترین میزان انتقام فیزیکی را از ماموران پلیس داشتهاند.
بزهکاری در فرانسه
ژان مری بوکل، وزیر مشاور دادگستری فرانسه در مصاحبه با مطبوعات با اشاره به رشد بزهکاری در میان کودکان و نوجوانان در بیست سال گذشته که به رقم تکان دهنده 118% می رسد، یادآوری کردهاست که در سال 2010 میلادی تعداد 214612 کودک یا دست به جرائم جنائی زدهاند و یا مرتکب بزهکاریهای کوچکتر شدهاند. این مقام مسئول فرانسوی دو منبع مهم آلودگی نوجوانان زیر هجده سال را به انجام اعمال تبهکارانه، ناتوانی خانواده ها در تربیت فرزندان و نیز شکست تحصیلی نوجوانان و در نتیجه خروج آنها از کادر مدرسه و جذب شدنشان در شبکههای تبهکار ارزیابی میکند. اعتیاد مسئلهای است که بیشتر دامنگیر نسل جوان فرانسه است. شراب در فرانسه به وفور مصرف میشود و الکلیسم جامعه فرانسه را تهدید میکند[۱].
خودکشی در فرانسه
همه ساله بیش از 100000 نفر در فرانسه یعنی در هر 50 دقیقه یک نفر بر اثر خودکشی میمیرند. گفته میشود آمار تلفات خودکشی دو برابر کشتهشدگان جادهای در فرانسه است. سالانه بیش از 1500 نفر در فرانسه بر اثر خودکشی در ایستگاههای مترو و قطار از بین میروند و این کشور از سالهای دور با این پدیده اجتماعی مواجه بودهاست. این افراد در ایستگاههای مترو و راهآهن در کمین لوکوموتیوها مینشینند و به محض نزدیک شدن مترو یا قطار به ایستگاه مورد نظر، یکباره خود را در مقابل چشمان بهتزده مردم بر روی ریلها میاندازند. تاکنونب یکاری و بیخانمانی به عنوان عوامل اصلی خودکشی در فرانسه قلمداد میشد، اما جامعهشناسان پا را فراتر گذاشته و خاستگاه اجتماعی افراد و وظایف متقابل بین فرد و خانواده و جامعه را نیز در این واقعه مورد توجه قرار دادهاند. به عقیده آنان، بیکاری، تنهایی و نبود کانون گرم خانواده، مسئولیت سنگین زندگی که یک جوان با جدایی از خانواده باید آن را تجربه کند، عمدهترین عوامل بروز این پدیده به ویژه در قشر جوان است.
وضعیت زندان های فرانسه
رشد روز افزون بزهکاری، ناهنجاری های اجتماعی و ارتکاب جرم های مختلف ازسوی بخش قابل توجهی از شهروندان فرانسوی، ازدیاد زندانیان در فرانسه را در پی داشتهاست. زندانهای فرانسه برای 56 هزار نفر جای دارد و برغم سرمایهگذاریهای صورت گرفته در زندانهای کشور شرایط نگهداری زندانیان بسیار نامطلوب است. در اول ژوئیه سال 2011 میلادی 56 هزار و81 زندانی دارای جای تعیین شده بودند که برای 11هزار و 185 نفر بقیه جایی تعریف نشده بود واین میزان به نسبت سال 2010 میلادی با 14 درصد افزایش همراه بودهاست. آمارها نشان میدهد که در فرانسه به ازای هر100هزار نفر 196 زندانی مرد و 5/6 زندانی زن وجود داشته و متوسط مدت حبس برای این افراد هم در سال 2010 میلادی، 8/9 ماه بودهاست[۲].
به گفته 'پییر ویکتور'مدیرتحقیقات مرکز ملی تحقیقات علمی (CNRS)درسه ماه اول سال 2011 میلادی تعداد ورودی به زندان های فرانسه 10 درصد افزایش داشته و این درحالی است که افزایش اجرای حکم در زندانیانی که بین 1 تا زیر سه سال حبس دارند با 50 درصد رشد همراه بودهاست[۳].
شواهد نشان میدهد که در زندانهایی که افرادی با دورههای حبس کم دیده میشوند یا آنهایی که منتظر صدور احکام خود هستند شرایط نگهداری زندانیان مناسب نیست و با قانون کیفری اصلا انطباق ندارد.
جرایم در فرانسه
جرائم سازمان یافته و فعالیت گروههای غیر قانونی که به طور تشکیلاتی در کار قاچاق مواد مخدر، قاچاق انسان و غیره هستند، یکی از مشکلات اجتماعی موجود در فرانسه است. سرقت زنجیرهای سه بانک در شهر پاریس با حفر تونلهای زیرزمینی درسال 2010 نمونهای از جرائم سازمان یافته در این کشور است. در یک مورد از این سرقتها بیش از 200 صندوق شخصی بانک کردیت لیونز با اموالی به ارزش 2 میلیون یورو به سرقت رفت[۴].
درسال 2002 جرایم سنگینی مبنی بر٣٧٥٠ یورو و ٦ ماه حبس برای زنان خیابانی وضع گردید. اصلیترین گروهی که در پاریس مورد هدف بودند، زنان طبقه کارگری پاریس بودند که مستقل کار میکردند. قوانین سخت دولت، باعث رانده شدن این قشر از شهر پاریس شد. اما پس از رانده شدن این قشر، نیروهای جدیدی از صحرای آفریقا، «کوزوو» و «رومانی» توسط شبکه های مافیایی مرتبط با تجارت دختران و زنان، جانشین آنان شدند.
تکدی گری در فرانسه
گداهای فرانسه معمولا سه دسته هستند؛ کلوشارها میخوارگان ولگردی هستند که همیشه بطری شراب در دست و تکهای نان در جیب و روزنامهای در بغل دارند. زمستانها روی مجراهای فاضلاب، که گرم است و تابستانها کنار خیابانها و معابر عمومی، و یا زیرپلهای رود سن که خنک است، میخوابند. معمولا شغلی ندارند و اگر داشته باشند، از نوع تعمیر مجراهای فاضلاب است. شاید هرگز در عمرشان حمام نکنند. البته مزاحمتی هم برای کسی فراهم نمیآورند و دولت فرانسه، با استناد به این نکته که " هیچ کس حق ندارد نوع زندگی خود را بر دیگری تحمیل کند " آنان را آزاد میگذارد. دسته دوم کسانی که دو زانو به حالت نیم خیز روی زمین مینشینند و یک کاغذ دست میگیرند که روی آن نوشته «من گرسنه هستم و...» ؛ سوم کسانی که چیزی مثل روزنامه مجانی یک بروشور یا یک چنین چیزی دست آدم میدهند و پول می خواهند.به جز این سه گروه افرادی هم هستند که به قولی با هنرشان پول می گیرند. موزیسینهایی که با نواختن موسیقی، اجرای نمایش عروسکی و یا نمایش اسکیت بازی از مردم پول دریافت میکنند.
قوانین امروز فرانسه در مبارزه با تکدی گری
در 18 مارس2003، قانونی به نام «قانون امنیت داخلی» با هدف مقابله با افزایش جرم و ناامنی به تصویب رسید. با تصویب این قانون جرایم و ضمانت اجراهای جدیدی ایجاد شد که یکی از حوزه های آن، مربوط به قوانین تکدی گری میشد. امروزه این قوانین با نام «بهرهبرداری از تکدی گری» به عنوان یکی از بخشهای فصل 5 از عنوان 2 کتاب دوم در قانون جزای فرانسه گنجانده شدهاند. در این خصوص سه ماده در این بخش پیش بینی شدهاست: ماده اول به تعریف جرم «بهرهبرداری از تکدی گری» پرداختهاست. طبق این ماده هر نوع سازماندهی تکدی گری دیگران، برای کسب سود یا بهرهبرداری از کسانی که به طور مستقیم به تکدی گری میپردازند و مشارکت در عواید و اخذ پول از آنها، از مصادیق این جرم است. همچنان که در شق 3 و 4 هرگونه استخدام، آموزش و منحرف کردن و فشار آوردن بر افراد برای مبادرت به گدایی یا انجام کارهایی که در جهت دریافت کمک در معابر عمومی انجام میشود نیز از مصادیق این جرم محسوب میشوند. مشمولان این ماده به سه سال زندان و جریمه 45 هزار یورویی محکوم میشوند. بر اساس ماده دوم در صورتی که مرتکب، افراد نابالغ یا آسیب پذیر از لحاظ روانی، جسمی و بیمار و... یا تعداد زیادی از افراد را به عنوان متکدی به کار گیرد، این مجازات می تواند به پنج سال زندان و جریمه یی برابر با 75 هزار یورو تبدیل شود. همچنین موارد دیگری نیز از مصادیق این تشدید مجازات برشمرده شدهاند. ماده سوم نیز مقرر کردهاست که اگر چنین جرمی در قالب یک باند سازمان یافته شناسایی شود، این تشدید مجازات به 10سال زندان و جریمهایی معادل یک میلیون و 500 هزار یورو افزایش خواهد یافت. چنان که ملاحظه میشود، قوانین امروزی در فرانسه، ضمانت اجراهای نسبتا شدیدی را برای مقابله با تکدی گری به ویژه از نوع سازمان یافته آن مقرر کردهاست[۵][۶].
نیز نگاه کنید به
آسیب ها و چالش های اجتماعی در چین؛ آسیب شناسی اجتماعی در ژاپن؛ آسیب شناسی اجتماعی در روسیه؛ خشونت ها و آسیب های خانواده در مصر؛ آسیب شناسی اجتماعی در تونس؛ آسیب شناسی اجتماعی در افغانستان؛ آسیب شناسی اجتماعی در سنگال؛ آسیب شناسی اجتماعی در آرژانتین؛ آسیب شناسی اجتماعی در مالی؛ آسیب شناسی اجتماعی در سوریه؛ آسیب شناسی اجتماعی در ساحل عاج؛ آسیب شناسی اجتماعی در زیمبابوه؛ آسیب شناسی اجتماعی در اوکراین؛ آسیب شناسی اجتماعی در اسپانیا؛ آسیب شناسی اجتماعی در اردن؛ آسیب شناسی اجتماعی در اتیوپی؛ آسیب شناسی اجتماعی در سیرالئون؛ آسیب شناسی اجتماعی در قطر؛ آسیب شناسی اجتماعی در بنگلادش؛ آسیب شناسی اجتماعی در گرجستان؛ آسیب شناسی اجتماعی در تایلند
کتابشناسی
- ↑ برگرفتهازwww.persian.rfi.fr/.../20101115-بزهکاری-ا
- ↑ گزارشی از نقض آشكار حقوق بشر از سرزمينهای اشغالی تا سراسراروپا. قابل بازیابی از:http://isna.ir/fa/print/9005-14723/
- ↑ برگرفته ازirna.ir/NewsShow.aspx?NID=30508205
- ↑ برگرفتهاز http://www.aftabir.com/news/view/2010/apr/08/
- ↑ بررسی سازوكارهای مقابله با تكدیگری در قوانين فرانسه. روزنامه اعتماد، شماره 2538 به تاريخ 17/8/91، ص12.
- ↑ نعيمی گورابی، محمد حسين (1392). جامعه و فرهنگ فرانسه. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی.