پرش به محتوا

تصوف در عربستان سعودی: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
Hamidian (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
Jafari (بحث | مشارکت‌ها)
 
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
تصوف ریشه های تاریخی و حضوری برجسته در شبه جزیره عربی و به خصوص منطقه حجاز داشته است. با این حال پس از برآمدن وهابیت و تسلط آن در عربستان در دوره‌های مختلف، تصوف با چالشها و محدودیتهای بزرگی مواجه شد. به خصوص اینکه وهابیون، اعمال صوفیانه را انحراف از توحید اسلامی دانستند که این امر منجر به درگیری‌های خشونت‌آمیز و تخریب زیارتگاه‌های صوفیان در بخش‌هایی از شبه‌جزیره عربی شد. [[عربستان سعودی]] و برخی از کشورهای حاشیه خلیج فارس از لحاظ تاریخی بیشتر با تفاسیر وهابی همسو بوده‌اند که با دیده تردید به تصوف می‌نگرند. با این حال در دهه‌های اخیر با روشن شدن چالشها و تهدیدات ناشی از وهابیت و هزینه‌های فزاینده آن برای رهبران سعودی، فضاهای جدیدی برای تصوف ایجاد شده که از جمله در پرتو سیاستهای جدید دوره ملک سلمان با فعالیتهای بیشتری همراه شده است.
تصوف ریشه های تاریخی و حضوری برجسته در شبه جزیره عربی و به خصوص منطقه حجاز داشته است. با این حال پس از برآمدن وهابیت و تسلط آن در عربستان در دوره‌های مختلف، تصوف با چالشها و محدودیتهای بزرگی مواجه شد. به خصوص اینکه وهابیون، اعمال صوفیانه را انحراف از توحید اسلامی دانستند که این امر منجر به درگیری‌های خشونت‌آمیز و تخریب زیارتگاه‌های صوفیان در بخش‌هایی از شبه‌جزیره عربی شد. [[عربستان سعودی]] و برخی از کشورهای حاشیه خلیج فارس از لحاظ تاریخی بیشتر با تفاسیر وهابی همسو بوده‌اند که با دیده تردید به تصوف می‌نگرند. با این حال در دهه‌های اخیر با روشن شدن چالشها و تهدیدات ناشی از وهابیت و هزینه‌های فزاینده آن برای رهبران سعودی، فضاهای جدیدی برای تصوف ایجاد شده که از جمله در پرتو سیاستهای جدید دوره ملک سلمان با فعالیتهای بیشتری همراه شده است.


=== پیشینه تصوف در عربستان ===
=== [[پیشینه تصوف در عربستان]] ===
قبل از تأسیس پادشاهی عربستان سعودی، مظاهر تصوف در حجاز، به ویژه در مکه و جده، از طریق وجود زوایا، مقبره ها و جشن های عمومی مانند مولد النبی (جشن میلاد پیامبر) کاملاً آشکار بود. در جده، گنبدهایی بر روی مقبره منسوب به حوا، مقبره شیخ علوی، ضریح شیخ ابوسریر و قبر مظلوم وجود داشت. در مکه نیز گنبدهایی بر روی اکثر قبور، از جمله قبور آمنه، عبدالمطلب و ابوطالب در قبرستان معلاة وجود داشت. خانقاه‌های صوفیانه در محله‌های جده گسترده بودند و به طریقت‌های مختلفی مانند قادریه، شاذلیه، سنوسیه و میرغنیه تعلق داشتند. اما با روی کار آمدن دولت سعودی و پیروی از تفکر سلفی، این مظاهر به شدت محدود شد، مقبره ها تخریب گردید و بسیاری از اعمال صوفیانه به عنوان «بدعت» و «شرک» ممنوع اعلام شد. [1]
قبل از تأسیس پادشاهی [[عربستان سعودی]]، مظاهر تصوف در حجاز، به ویژه در مکه و جده، از طریق وجود زوایا، مقبره ها و جشن های عمومی مانند مولد النبی (جشن میلاد پیامبر) کاملاً آشکار بود. در جده، گنبدهایی بر روی مقبره منسوب به حوا، مقبره شیخ علوی، ضریح شیخ ابوسریر و قبر مظلوم وجود داشت. در مکه نیز گنبدهایی بر روی اکثر قبور، از جمله قبور آمنه، عبدالمطلب و ابوطالب در قبرستان معلاه وجود داشت. خانقاه‌های صوفیانه در محله‌های جده گسترده بودند و به طریقت‌های مختلفی مانند قادریه، شاذلیه، سنوسیه و میرغنیه تعلق داشتند. اما با روی کار آمدن دولت سعودی و پیروی از تفکر سلفی، این مظاهر به شدت محدود شد، مقبره ها تخریب گردید و بسیاری از اعمال صوفیانه به عنوان «بدعت» و «شرک» ممنوع اعلام شد<ref name=":0">محمد عبالله الغامدی، الصوفيه فی المملكه العربيه السعوديه، 2018، علی الموقع:https://mghamedi.files.wordpress.com/2018/05/d8a7d984d8b5d988d981d98ad8a9-d981d98a-d8a7d984d985d985d984d983d8a9-d8a7d984d8b9d8b1d8a8d98ad8a9-d8a7d984d8b3d8b9d988d8afd98ad8a9.pdf</ref>.  


==== تصوف در دولت‌های اول و دوم سعودی ====
==== تصوف در دولت‌های اول و دوم سعودی ====
در دوران پیشامدرن، که شامل دولت‌های اول و دوم سعودی (۱۷۲۷ تا ۱۸۹۱) می‌شود، بنیاد ایدئولوژیک حکومت بر پایه اتحاد محمد بن سعود و محمد بن عبدالوهاب در سال ۱۷۴۴ شکل گرفت. هدف اصلی این اتحاد، پاک‌سازی شبه‌جزیره عربستان از آنچه «شرک» (چندخداپرستی) تلقی می‌شد، بود. در این میان، تصوف نیز به عنوان یکی از باورهای شرک‌آمیز دسته‌بندی شد و رویکردی ضدصوفیانه در دستور کار قرار گرفت. نجد، که پایگاه اصلی سلفی‌گری بود، شاهد فعالیت محدود تصوف بود. جلسات ذکر صوفیانه (مجالس الذکر) در مناطق شهری مانند «مِیکال» برگزار می‌شد و مورد انتقاد ابن عبدالوهاب قرار می‌گرفت. منطقه حجاز نیز برای قرن‌ها پایگاه اصلی تصوف در شبه‌جزیره عربی بود. شخصیت‌های برجسته‌ای مانند ابوطالب مکی و ابن‌عربی در این منطقه زندگی کرده‌اند. در دوران عثمانی، طریقت‌های (طُرُق) صوفیانه متعددی مانند نقشبندیه، قادریه و شاذلیه در قالب خانقاه‌ها فعالیت داشتند که علاوه‌بر کارکردهای مذهبی، نقش آموزشی و خیریه نیز ایفا می‌کردند. عسیر و جازان در جنوب غربی عربستان، تحت نفوذ امام احمد بن ادریس و طریقت او بودند.[2]
در دوران پیشامدرن، که شامل دولت‌های اول و دوم سعودی (۱۷۲۷ تا ۱۸۹۱) می‌شود، بنیاد ایدئولوژیک حکومت بر پایه اتحاد محمد بن سعود و محمد بن عبدالوهاب در سال ۱۷۴۴ شکل گرفت. هدف اصلی این اتحاد، پاک‌سازی شبه‌جزیره عربستان از آنچه «شرک» (چندخداپرستی) تلقی می‌شد، بود. در این میان، تصوف نیز به عنوان یکی از باورهای شرک‌آمیز دسته‌بندی شد و رویکردی ضدصوفیانه در دستور کار قرار گرفت. نجد، که پایگاه اصلی سلفی‌گری بود، شاهد فعالیت محدود تصوف بود. جلسات ذکر صوفیانه (مجالس الذکر) در مناطق شهری مانند «مِیکال» برگزار می‌شد و مورد انتقاد ابن عبدالوهاب قرار می‌گرفت. منطقه حجاز نیز برای قرن‌ها پایگاه اصلی تصوف در شبه‌جزیره عربی بود. شخصیت‌های برجسته‌ای مانند ابوطالب مکی و ابن‌عربی در این منطقه زندگی کرده‌اند. در دوران عثمانی، طریقت‌های (طُرُق) صوفیانه متعددی مانند نقشبندیه، قادریه و شاذلیه در قالب خانقاه‌ها فعالیت داشتند که علاوه‌بر کارکردهای مذهبی، نقش آموزشی و خیریه نیز ایفا می‌کردند. عسیر و جازان در جنوب غربی [[عربستان سعودی|عربستان]]، تحت نفوذ امام احمد بن ادریس و طریقت او بودند<ref name=":1">Al Nassar, Khalid S. (2025) The future of Sufism in Saudi Arabia under Salafi–Sufi polemics and vision 2030’s adoption of Wasaṭiyya. PhD thesis.</ref>.  


==== تصوف در دولت سوم سعودی ====
==== تصوف در دولت سوم سعودی ====
در دولت سوم سعودی که از سال ۱۹۰۲ آغاز شدرابطه حکومت و نهاد سلفی با تصوف سه مرحله اصلی را طی کرده است. مرحله اول سال‌های 1920 تا 1950 را شامل می‌شود که ویژگی اصلی آن سرکوب کامل تصوف بود. با تسلط دولت سوم بر حجاز، سرکوب نظام‌مند تصوف آغاز شد و نیروهای اخوان در سال ۱۹۲۴ در طائف دست به کشتار زدند. در این دوره برگزاری مراسم مولد النبی (جشن میلاد پیامبر) بدعت اعلام و ممنوع شد و شخصیت‌های برجسته صوفی مانند شیخ ابوالعباس دندراوی اخراج شدند و شیوخ سلفی جایگزین شیوخ صوفی در زوایای مکه شدند. همچنین مقبره‌ها و گنبدها، از جمله مقبره‌های صحابه در مدینه و مقبره حوا در جده، به عنوان مظاهر شرک تخریب شدند. در مرحله دوم بین سال‌های 1950 تا 1979، سرکوب‌ها کاهش یافت و فعالیت‌های صوفیانه به‌صورت مخفیانه در خانه‌ها و محافل خصوصی ادامه پیدا کرد. با آغاز رونق اقتصادی و ورود جریان‌های فکری جدید مانند ناسیونالیسم عربی، حکومت برای مقابله با آن‌ها به تقویت ارزش‌های سلفی با کمک علمای اخوان‌المسلمین پرداخت. اخوان‌المسلمین که در مصر با تصوف میانۀ خوبی داشت، در عربستان رویکردی ضدصوفیانه اتخاذ کرد. در اواخر این دوره، یک جریان احیای تصوف در پاسخ به به حاشیه رانده شدن نخبگان حجازی در عرصه‌های سیاسی و اقتصادی شکل گرفت که رهبری آن را شیخ محمد علوی المالکی بر عهده داشت. [3]
در دولت سوم سعودی که از سال ۱۹۰۲ آغاز شدرابطه حکومت و نهاد سلفی با تصوف سه مرحله اصلی را طی کرده است. مرحله اول سال‌های 1920 تا 1950 را شامل می‌شود که ویژگی اصلی آن سرکوب کامل تصوف بود. با تسلط دولت سوم بر حجاز، سرکوب نظام‌مند تصوف آغاز شد و نیروهای اخوان در سال ۱۹۲۴ در طائف دست به کشتار زدند. در این دوره برگزاری مراسم مولد النبی (جشن میلاد پیامبر) بدعت اعلام و ممنوع شد و شخصیت‌های برجسته صوفی مانند شیخ ابوالعباس دندراوی اخراج شدند و شیوخ سلفی جایگزین شیوخ صوفی در زوایای مکه شدند. همچنین مقبره‌ها و گنبدها، از جمله مقبره‌های صحابه در مدینه و مقبره حوا در جده، به عنوان مظاهر شرک تخریب شدند. در مرحله دوم بین سال‌های 1950 تا 1979، سرکوب‌ها کاهش یافت و فعالیت‌های صوفیانه به‌صورت مخفیانه در خانه‌ها و محافل خصوصی ادامه پیدا کرد. با آغاز رونق اقتصادی و ورود جریان‌های فکری جدید مانند ناسیونالیسم عربی، حکومت برای مقابله با آن‌ها به تقویت ارزش‌های سلفی با کمک علمای [[اخوان المسلمین مصر|اخوان‌المسلمین]] پرداخت. [[اخوان المسلمین مصر|اخوان‌المسلمین]] که در [[مصر]] با تصوف میانۀ خوبی داشت، در [[عربستان سعودی|عربستان]] رویکردی ضدصوفیانه اتخاذ کرد. در اواخر این دوره، یک جریان احیای تصوف در پاسخ به به حاشیه رانده شدن نخبگان حجازی در عرصه‌های سیاسی و اقتصادی شکل گرفت که رهبری آن را شیخ محمد علوی المالکی بر عهده داشت<ref name=":1" />.


مرحله سوم سال‌های 1979 تاکنون را در برمی‌گیرد که با رویدادهای مهمی مانند وقوع اسلامی در ایران و اشغال مسجدالحرام توسط جهیمان العتیبی آغاز شد و شاهد پویاترین تحولات بوده و به سه فاز تقسیم می‌شود. فاز اول بین سالهای 1979 تا 2003 بوده که مرحله اصلاحات تحت تأثیر سلفی‌گری محسوب می‌شود. این دوره با ظهور «پدیده المالکی» شناخته می‌شود. سید محمد علوی المالکی، به دلیل فعالیت‌هایش در ترویج تصوف، به شدت از سوی شورای علمای کبار به «نشر بدعت و خرافات» متهم شد. اتهامات علیه او عمدتاً کلامی و اعتقادی بود. کتاب‌های او و ارتباطش با یک طریقت صوفیانه در مصر، حساسیت نهاد سلفی را برانگیخت و موجی از جدال‌های ادبی میان دو طرف را به راه انداخت.[4]
مرحله سوم سال‌های 1979 تاکنون را در برمی‌گیرد که با رویدادهای مهمی مانند وقوع اسلامی در ایران و اشغال مسجدالحرام توسط جهیمان العتیبی آغاز شد و شاهد پویاترین تحولات بوده و به سه فاز تقسیم می‌شود. فاز اول بین سالهای 1979 تا 2003 بوده که مرحله اصلاحات تحت تأثیر سلفی‌گری محسوب می‌شود. این دوره با ظهور «پدیده المالکی» شناخته می‌شود. سید محمد علوی المالکی، به دلیل فعالیت‌هایش در ترویج تصوف، به شدت از سوی شورای علمای کبار به «نشر بدعت و خرافات» متهم شد. اتهامات علیه او عمدتاً کلامی و اعتقادی بود. کتاب‌های او و ارتباطش با یک [[صوفیان مصر|طریقت صوفیانه در مصر]]، حساسیت نهاد سلفی را برانگیخت و موجی از جدال‌های ادبی میان دو طرف را به راه انداخت<ref name=":1" />.


فاز دوم  بین سالهای 2003 تا 2015  بوده که مرحله نقد ایدئولوژیک سلفی‌گری تلقی شده است. پس از حملات  یازده سپتامبر و آغاز فعالیت‌های تروریستی در داخل عربستان، حکومت سعودی مجبور شد در سیاست‌های خود بازنگری کند در سال ۲۰۰۳، «مرکز گفتگوی ملی ملک عبدالعزیز» (KACND) تأسیس شد که از چهره‌های شناخته‌شده صوفی مانند المالکی برای شرکت در آن دعوت به عمل آمد. در این دوره، انتقاد سلفی‌ها از تصوف ابعاد سیاسی-اجتماعی به خود گرفت و صوفیان به همکاری با برنامه‌های سیاسی غرب برای تضعیف سلفی‌گری متهم شدند. در این دوره علما و پیروان تصوف از گشایش محدود بعد از یازده سپتامبر استفاده نمودند و تلاش نمودند تا به اتهامات و انتقادات وهابیون در خصوص خود به عنوان پیروان اسلام تاکید نمایند.[5]
فاز دوم  بین سالهای 2003 تا 2015  بوده که مرحله نقد ایدئولوژیک سلفی‌گری تلقی شده است. پس از حملات  یازده سپتامبر و آغاز فعالیت‌های تروریستی در داخل [[عربستان سعودی|عربستان]]، حکومت سعودی مجبور شد در سیاست‌های خود بازنگری کند در سال ۲۰۰۳، «مرکز گفتگوی ملی ملک عبدالعزیز» (KACND) تأسیس شد که از چهره‌های شناخته‌شده صوفی مانند المالکی برای شرکت در آن دعوت به عمل آمد. در این دوره، انتقاد سلفی‌ها از تصوف ابعاد سیاسی-اجتماعی به خود گرفت و صوفیان به همکاری با برنامه‌های سیاسی غرب برای تضعیف سلفی‌گری متهم شدند. در این دوره علما و پیروان تصوف از گشایش محدود بعد از یازده سپتامبر استفاده نمودند و تلاش نمودند تا به اتهامات و انتقادات وهابیون در خصوص خود به عنوان پیروان اسلام تاکید نمایند<ref>یاسر بن محمد باعامر، الصوفيه السعوديه وإعاده تشكيلاتها فی الداخل، فی التصوف فی السعوديه والخليج، دبی الإمارات العربيه المتحده: مركز المسبار للدراسات والبحوث، 2013، ص 266.</ref>.


فاز سوم  سالهای 2015 به بعد یعنی دوره حاکمیت ملک سلمان را در بر می گیرد که مرحله ظهور نشانه‌هایی از به رسمیت شناختن تصوف محسوب شده است. در واقع با آغاز پادشاهی ملک سلمان و معرفی چشم‌انداز ۲۰۳۰، اصلاحات گسترده‌ای آغاز شد. حکومت با معرفی مفهوم «وسطیه» (میانه‌روی) به دنبال فاصله گرفتن از سلفی‌گری افراطی بود. در این فضا، رویکرد به تصوف تغییر کرد و نگرشی مداراگرایانه‌تر در میان برخی محافل سلفی پدیدار شد. این تغییر در انتشار کتاب‌هایی که نگاهی بی‌طرفانه به تصوف و دیدگاه‌های ابن تیمیه درباره آن داشتند، مشهود بود. همزمان، چهره‌های تندروی جریان «الصحوة» به حاشیه رانده شدند.[6]
فاز سوم  سالهای 2015 به بعد یعنی دوره حاکمیت ملک سلمان را در بر می گیرد که مرحله ظهور نشانه‌هایی از به رسمیت شناختن تصوف محسوب شده است. در واقع با آغاز پادشاهی ملک سلمان و معرفی چشم‌انداز ۲۰۳۰، اصلاحات گسترده‌ای آغاز شد. حکومت با معرفی مفهوم «وسطیه» (میانه‌روی) به دنبال فاصله گرفتن از سلفی‌گری افراطی بود. در این فضا، رویکرد به تصوف تغییر کرد و نگرشی مداراگرایانه‌تر در میان برخی محافل سلفی پدیدار شد. این تغییر در انتشار کتاب‌هایی که نگاهی بی‌طرفانه به تصوف و دیدگاه‌های ابن تیمیه درباره آن داشتند، مشهود بود. همزمان، چهره‌های تندروی جریان «الصحوه» به حاشیه رانده شدند<ref name=":1" />.


=== جمعیت و رهبران تصوف در  عربستان ===
=== [[جمعیت و رهبران تصوف در عربستان]] ===
هیچ گونه آمار دقیق و رسمی در خصوص جمعیت صوفیان در عربستان وجود ندارد. برخی برآوردهای غیررسمی بین یک تا دو درصد جمعیت عربستان را صوفی می‌دانند و برخی دیگر از این نیز فرارتر رفته و جمعیت صوفیان عربستان را بیش از یک میلیون نفر برآورد می‌کنند. این جمعیت در سه منطقه عربستان پراکنده‌اند که عبارتند از: منطقه حجاز در غرب عربستان شامل شهرهای مکه و مدینه و جده؛ منطقه احساء در شرق و؛ منطقه عسیر و جازان در جنوب غربی عربستان. <sup>[7]</sup>
هیچ گونه آمار دقیق و رسمی در خصوص [[جمعیت و رهبران تصوف در عربستان|جمعیت صوفیان در عربستان]] وجود ندارد. برخی برآوردهای غیررسمی بین یک تا دو درصد جمعیت [[عربستان سعودی|عربستان]] را صوفی می‌دانند و برخی دیگر از این نیز فرارتر رفته و [[جمعیت و رهبران تصوف در عربستان|جمعیت صوفیان عربستان]] را بیش از یک میلیون نفر برآورد می‌کنند. این جمعیت در سه منطقه [[عربستان سعودی|عربستان]] پراکنده‌اند که عبارتند از:  


از رهبران و شخصیتهای تاریخی تصوف در عربستان می توان به موارد زیر اشاره کرد:  
* منطقه حجاز در غرب [[عربستان سعودی|عربستان]] شامل شهرهای مکه و مدینه و جده؛
* منطقه احساء در شرق و؛
* منطقه عسیر و جازان در جنوب غربی عربستان<ref>الوهابیت، مجذوبان کعبه؛ پشت‌پرده حضور یک‌‌ميلیون صوفی در عربستان، (1397/05/21)، قابلیت بازیابی در[https://www.alwahabiyah.com/fa/mainstreamingview/13662/%D9%85%D8%AC%D8%B0%D9%88%D8%A8%D8%A7%D9%86-%DA%A9%D8%B9%D8%A8%D9%87-%D9%BE%D8%B4%D8%AA%E2%80%8C%D9%BE%D8%B1%D8%AF%D9%87-%D8%AD%D8%B6%D9%88%D8%B1-%DB%8C%DA%A9%E2%80%8C%E2%80%8C%D9%85%D9%8A%D9%84%DB%8C%D9%88%D9%86-%D8%B5%D9%88%D9%81%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%B9%D8%B1%D8%A8%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86/ https://www.alwahabiyah.com/fa/mainstreamingview/13662]</ref>.
 
از رهبران و شخصیتهای تاریخی تصوف در [[عربستان سعودی|عربستان]] می توان به موارد زیر اشاره کرد:  


* ابوطالب مکی (متوفی ۱۰۷۱): از صوفیان عارف که الهام‌بخش نسل‌های بعدی از جمله ابوحامد غزالی بود و در مکه زندگی و تحصیل کرد.
* ابوطالب مکی (متوفی ۱۰۷۱): از صوفیان عارف که الهام‌بخش نسل‌های بعدی از جمله ابوحامد غزالی بود و در مکه زندگی و تحصیل کرد.
خط ۲۵: خط ۲۹:
* امام احمد بن ادریس (اخراج از مکه در ۱۸۲۷): بنیان‌گذار طریقت ادریسیه که در ابتدا در مکه فعالیت داشت و سپس به عسیر رفت.
* امام احمد بن ادریس (اخراج از مکه در ۱۸۲۷): بنیان‌گذار طریقت ادریسیه که در ابتدا در مکه فعالیت داشت و سپس به عسیر رفت.
* از شیوخ برجسته قرن هفدهم افرادی مانند احمد بن محمد القشاش (متوفی ۱۶۶۰) و ابراهیم الکورانی (متوفی ۱۶۹۰)  قابل اشاره‌اند که در ترکیب طریقت‌های هندی و مصری نقش داشتند.
* از شیوخ برجسته قرن هفدهم افرادی مانند احمد بن محمد القشاش (متوفی ۱۶۶۰) و ابراهیم الکورانی (متوفی ۱۶۹۰)  قابل اشاره‌اند که در ترکیب طریقت‌های هندی و مصری نقش داشتند.
* شیخ عبدالله بن محمد زواوی (۱۸۵۰-۱۹۲۴): از آخرین علمای برجسته صوفی که رئیس مجلس شورای حجاز بود.[8]
* شیخ عبدالله بن محمد زواوی (۱۸۵۰-۱۹۲۴): از آخرین علمای برجسته صوفی که رئیس مجلس شورای حجاز بود<ref name=":1" />.


مفاخر و رهبران تصوف در عربستان در دوره معاصر را می‌توان در موارد زیر خلاصه کرد.
مفاخر و رهبران تصوف در عربستان در دوره معاصر را می‌توان در موارد زیر خلاصه کرد.
خط ۳۱: خط ۳۵:
مهمترین رهبران معاصر و مجالس آنها در مکه عبارتند از:  
مهمترین رهبران معاصر و مجالس آنها در مکه عبارتند از:  


* مجلس سید عباس بن علوی مالکی ملقب به منشد الحجاز (۱۹۴۴-۲۰۰۴): وی به عنوان برجسته‌ترین داعی تصوف عربستان در عصر حاضر و رهبر احیای تصوف در عربستان توصیف شده است  و برجسته‌ترین مجلس را  در مکه داشته است. مالکی مناصب و مشاغل مهم و متعددی را در طول حیات خویس عهده‌دار بوده است که از جمله عبارت بودند از: مدرس در مسجدالحرام به جای پدرش از سال ۱۳۹۱ هـ.؛ استاد دانشگاه ملک عبدالعزیز، دانشکده شریعت، از سال ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۹ هـ.؛ عضو «رابطة العالم الإسلامی» (انجمن جهان اسلام)؛ رئیس هیئت داوران بین‌المللی مسابقات قرآن کریم در مکه (۱۳۹۹-۱۴۰۱ هـ)؛ استاد مدعو در دانشگاه اسلامی دولتی کداح دارالامان مالزی (از ۱۴۱۶ هـ تا زمان وفات) .[9]
* مجلس سید عباس بن علوی مالکی ملقب به منشد الحجاز (۱۹۴۴-۲۰۰۴): وی به عنوان برجسته‌ترین داعی تصوف عربستان در عصر حاضر و رهبر احیای تصوف در عربستان توصیف شده است  و برجسته‌ترین مجلس را  در مکه داشته است. مالکی مناصب و مشاغل مهم و متعددی را در طول حیات خویس عهده‌دار بوده است که از جمله عبارت بودند از: مدرس در مسجدالحرام به جای پدرش از سال ۱۳۹۱ هـ.؛ استاد دانشگاه ملک عبدالعزیز، دانشکده شریعت، از سال ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۹ هـ.؛ عضو «رابطة العالم الإسلامی» (انجمن جهان اسلام)؛ رئیس هیئت داوران بین‌المللی مسابقات قرآن کریم در مکه (۱۳۹۹-۱۴۰۱ هـ)؛ استاد مدعو در دانشگاه اسلامی دولتی کداح دارالامان مالزی (از ۱۴۱۶ هـ تا زمان وفات)<ref name=":2">الشيخ العلامه محمد علوی المالكی، 2025، علی الموقع:
 
https://archive.alsufi.com/page/details/id/286.html</ref>.
* مجلس سید حسن فدعق که از قدیمی‌ترین مجالس ذکر در مکه است و اکنون توسط پسرانش اداره می‌شود.
* مجلس سید حسن فدعق که از قدیمی‌ترین مجالس ذکر در مکه است و اکنون توسط پسرانش اداره می‌شود.


خط ۴۷: خط ۵۳:
* شیخ خلیل ملا خاطر، فقیه شافعی و متخصص سیره نبوی.  
* شیخ خلیل ملا خاطر، فقیه شافعی و متخصص سیره نبوی.  


مجالس و شخصیت‌های دیگر شامل شیخ محمد عوامة الحلبی، شیخ ابراهیم الإبن، شیخ محمد محمد المختار الشنقیطی (عضو هیئت کبارالعلماء)، و مجالس خاندان‌های المحضار، الشقرون، السقاف و کعکی می‌باشند.[10]
مجالس و شخصیت‌های دیگر شامل شیخ محمد عوامة الحلبی، شیخ ابراهیم الإبن، شیخ محمد محمد المختار الشنقیطی (عضو هیئت کبارالعلماء)، و مجالس خاندان‌های المحضار، الشقرون، السقاف و کعکی می‌باشند<ref name=":0" />.


=== آثار و جریان‌های برجسته تصوف در  عربستان ===
=== آثار و [[مکاتب و جریان های شاخص تصوف در عربستان سعودی|جریان‌های برجسته تصوف در  عربستان]] ===
صوفیان عربستان آثار قابل توجهی را تدوین و بجای گذشته‌اند که از جمله آنها آثار سید محمد علوی المالکی است. بیش از صد اثر چاپی و خطی از المالکی به جای مانده که حدود هشتاد عنوان آن به چاپ رسیده است که از جمله عبارتند از:  
صوفیان [[عربستان سعودی|عربستان]] آثار قابل توجهی را تدوین و بجای گذشته‌اند که از جمله آنها آثار سید محمد علوی المالکی است. بیش از صد اثر چاپی و خطی از المالکی به جای مانده که حدود هشتاد عنوان آن به چاپ رسیده است که از جمله عبارتند از:  


* أبواب الفرج (درهای گشایش)؛  
* أبواب الفرج (درهای گشایش)؛  
خط ۵۶: خط ۶۲:
* الإعلام بفتاوى أئمة الإسلام فی مولد خیر الأنام (اعلام فتاوای امامان اسلام درباره میلاد بهترین مخلوقات)؛  
* الإعلام بفتاوى أئمة الإسلام فی مولد خیر الأنام (اعلام فتاوای امامان اسلام درباره میلاد بهترین مخلوقات)؛  
* الذخائر المحمدیة (گنجینه‌های محمدی) و  
* الذخائر المحمدیة (گنجینه‌های محمدی) و  
* بسیاری آثار دیگر در زمینه‌های حدیث، فقه، اصول، سیره و علوم قرآنی.[11]
* بسیاری آثار دیگر در زمینه‌های حدیث، فقه، اصول، سیره و علوم قرآنی<ref name=":2" />.


از دیگر آثار تصوف در عربستان می‌توان موارد زیر را مورد اشاره قرار داد:  
از دیگر آثار تصوف در عربستان می‌توان موارد زیر را مورد اشاره قرار داد:  
خط ۶۳: خط ۶۹:
* منارة الإرادة في سلوك طریق السادة رساله‌ای در آداب طریقت نقشبندیه نوشته محمد بن عبدالرحیم الملا الحنفی الأحسائی و إرشاد الطالبین إلی أم البراهین از همین نویسنده در شرح متن اشعری؛  
* منارة الإرادة في سلوك طریق السادة رساله‌ای در آداب طریقت نقشبندیه نوشته محمد بن عبدالرحیم الملا الحنفی الأحسائی و إرشاد الطالبین إلی أم البراهین از همین نویسنده در شرح متن اشعری؛  
* الرسالة الذهبیة في طریق مشایخ النقشبندیة نوشته شیخ ابراهیم بن عمر الملا الأحسائی و؛  
* الرسالة الذهبیة في طریق مشایخ النقشبندیة نوشته شیخ ابراهیم بن عمر الملا الأحسائی و؛  
* کتاب الخروج من الخلوات إلی الجلوات نوشته محمد عبدالله الغامدی. [12]
* کتاب الخروج من الخلوات إلی الجلوات نوشته محمد عبدالله الغامدی<ref name=":0" />.


مکاتب و طریقت‌های اصلی تصوف در عربستان سعودی، به‌ویژه در منطقه حجاز در دوره ۱۹۲۵-۱۹۴۰، عمدتاً شاخه‌هایی از سنت گسترده‌تر ادریسیه هستند که توسط احمد بن ادریس فاسی تأسیس شد. این سنت پس از درگذشت او به چندین شاخه تقسیم شد. طریقت‌ها و سنت‌های اصلی صوفی عربستان را می‌توان شامل موارد زیر دانست:[13]
[[مکاتب و جریان های شاخص تصوف در عربستان سعودی|مکاتب و طریقت‌های اصلی تصوف در عربستان سعودی]]، به‌ویژه در منطقه حجاز در دوره ۱۹۲۵-۱۹۴۰، عمدتاً شاخه‌هایی از سنت گسترده‌تر ادریسیه هستند که توسط احمد بن ادریس فاسی تأسیس شد. این سنت پس از درگذشت او به چندین شاخه تقسیم شد. [[مکاتب و جریان های شاخص تصوف در عربستان سعودی|طریقت‌ها و سنت‌های اصلی صوفی عربستان]] را می‌توان شامل موارد زیر دانست<ref name=":3">مارک سجویک، مارک(1393)، صوفیـان سعودی: مصالحه میان وهابیـان و متصوفه در حجـاز (1940-1925، ترجمه محمدحسین رفیعی، ''آینه پژوهش''، 25(2)، خرداد و تیر، ص 20-25.</ref>:  


*  سنت ادریسیه (احمدیه-ادریسیه): سنتی بنیادین است که طریقت‌های مهم دیگر منطقه از آن پدید آمدند. این طریقت توسط احمد بن ادریس فاسی (۱۷۵۰-۱۸۳۷) آغاز شد. سنت ادریسیه با رویکردی اصلاح‌گرایانه و متفکرانه به اصول دینی شناخته می‌شود که از برخی جهات آن را به وهابیت نزدیک می‌کرد. سنت ادریسیه به چهار شاخه اصلی تقسیم می‌شود.
====  سنت ادریسیه (احمدیه-ادریسیه) ====
* طریقت دندراویه: این طریقت یکی از شاخه‌های برجسته سنت ادریسیه بود که توسط ابوالعباس دندراوی (۱۸۹۸-۱۹۵۳) رهبری می‌شد. این طریقت موفق شد حتی پس از فتح حجاز توسط آل سعود به فعالیت‌های خود ادامه دهد. بنیان‌گذار این طریقت، محمد دندراوی، در مکه نزد ابراهیم رشید تحصیل کرد و عقاید احمدیه را گسترش داد و سپس در مدینه ساکن شد و در سال ۱۹۱۰ در همان‌جا درگذشت. طریقت دندراویه حضور چشمگیری در مکه و جده داشت و نماینده‌ای شایسته برای سنت احمدی-ادریسی محسوب می‌شد.
سنتی بنیادین است که طریقت‌های مهم دیگر منطقه از آن پدید آمدند. این طریقت توسط احمد بن ادریس فاسی (۱۷۵۰-۱۸۳۷) آغاز شد. سنت ادریسیه با رویکردی اصلاح‌گرایانه و متفکرانه به اصول دینی شناخته می‌شود که از برخی جهات آن را به وهابیت نزدیک می‌کرد. سنت ادریسیه به چهار شاخه اصلی تقسیم می‌شود.
* طریقت سنوسیه:  این طریقت یکی دیگر از شاخه‌های اصلی سنت ادریسیه است که توسط محمد بن علی سنوسی (۱۷۸۷-۱۸۵۹)، از شاگردان احمد بن ادریس، تأسیس شد. رهبر سنوسیه، شیخ احمد شریف سنوسی، حضور سیاسی قابل توجهی داشت و در فوریه ۱۹۲۵ توسط عبدالعزیز بن سعود به گرمی مورد استقبال قرار گرفت. به دلیل اهمیت سیاسی و دیپلماتیک، به طریقت سنوسیه اجازه داده شد تا به فعالیت خود ادامه دهد و خانقاه آن در مکه پس از فتح عربستان به کار خود ادامه داد.
* طریقت میرغنیه/ختمی:  این طریقت که توسط محمد بن عثمان میرغنی (۱۷۹۳-۱۸۵۲)، یکی دیگر از شاگردان احمد بن ادریس، تأسیس شد، عمدتاً در سودان استقرار یافت.
* طریقت رشیدیه: این طریقت توسط ابراهیم رشید (۱۸۱۳-۱۸۷۴)، که او نیز از شاگردان احمد بن ادریس بود، شکل گرفت. طریقت دندراویه از طریق ابراهیم رشید به سنت احمدی-ادریسی متصل است.


سایر طریقت‌های صوفی که در عربستان سعودی حضور داشتند و پس از فتح مکه به حیات خود ادامه دادند عبارتند از:[14]
==== طریقت دندراویه ====
این طریقت یکی از شاخه‌های برجسته سنت ادریسیه بود که توسط ابوالعباس دندراوی (۱۸۹۸-۱۹۵۳) رهبری می‌شد. این طریقت موفق شد حتی پس از فتح حجاز توسط آل سعود به فعالیت‌های خود ادامه دهد. بنیان‌گذار این طریقت، محمد دندراوی، در مکه نزد ابراهیم رشید تحصیل کرد و عقاید احمدیه را گسترش داد و سپس در مدینه ساکن شد و در سال ۱۹۱۰ در همان‌جا درگذشت. طریقت دندراویه حضور چشمگیری در مکه و جده داشت و نماینده‌ای شایسته برای سنت احمدی-ادریسی محسوب می‌شد.


* نقشبندیه:  خانقاه طریقت نقشبندیه در جبل ابوغبیش تخریب نشد و گزارش‌های سال‌های ۱۹۲۶ و ۱۹۲۷ حاکی از ادامه فعالیت‌های مذهبی آنهاست.  همچنین ذکر شده که یک شیخ نقشبندی داغستانی در مدینه حضور داشته است.
==== طریقت سنوسیه ====
* علویه حدادیه:  این یکی دیگر از طریقت‌های صوفی بود که پس از فتح مکه به حیات خود ادامه داد.
این طریقت یکی دیگر از شاخه‌های اصلی سنت ادریسیه است که توسط محمد بن علی سنوسی (۱۷۸۷-۱۸۵۹)، از شاگردان احمد بن ادریس، تأسیس شد. رهبر سنوسیه، شیخ احمد شریف سنوسی، حضور سیاسی قابل توجهی داشت و در فوریه ۱۹۲۵ توسط عبدالعزیز بن سعود به گرمی مورد استقبال قرار گرفت. به دلیل اهمیت سیاسی و دیپلماتیک، به طریقت سنوسیه اجازه داده شد تا به فعالیت خود ادامه دهد و خانقاه آن در مکه پس از فتح عربستان به کار خود ادامه داد.
* خلوتیه و قادریه: شیخ فتحی، یک شیخ ترک، هر دو طریقت خلوتیه و قادریه را در مدینه رواج داد. با این حال طریقت قادریه، به همراه احمدیه (پیروان احمد البدوی)، به طور مشخص مورد انتقاد ابن عبدالوهاب قرار داشتند.


=== خانقاه‌ها و آئین‌های مذهبی تصوف در  عربستان ===
==== طریقت میرغنیه/ختمی ====
در گذشته در مکه بیش از سیصد تکیه و زاویه یا خانقاه وجود داشته است که به پیروان طریقت‌های مختلف خدمت‌رسانی می‌کردند. این زوایا تنها محل ذکر نبودند، بلکه به عنوان مدارس، مراکز تجاری، مراکز اجتماعی، و پناهگاهی برای فقرا نیز عمل می‌کردند. در جده زوایای متعددی وجود داشت، مانند زاویه سید البدری، زاویه قادریه، زاویه عیدروس، زاویه شاذلیه و غیره. در دوران معاصر، این مراکز بیشتر به شکل "مجالس ذکر" خصوصی در خانه‌ها برگزار می‌شوند که فهرستی از آنها ارایه شد. برای نمونه مجلس سید عباس مالکی در مکه، مجلس سید عبدالله فدعق در جده و مجلس حبیب زین بن سمیط در مدینه در این خصوص قابل اشاره است.[15]
این طریقت که توسط محمد بن عثمان میرغنی (۱۷۹۳-۱۸۵۲)، یکی دیگر از شاگردان احمد بن ادریس، تأسیس شد، عمدتاً در سودان استقرار یافت.


مهم‌ترین نمادها، سنت‌ها و آیین‌های مذهبی تصوف در عربستان نیز عبارتند از:
==== طریقت رشیدیه ====
این طریقت توسط ابراهیم رشید (۱۸۱۳-۱۸۷۴)، که او نیز از شاگردان احمد بن ادریس بود، شکل گرفت. طریقت دندراویه از طریق ابراهیم رشید به سنت احمدی-ادریسی متصل است.


-       مجالس الذکر: جلسات ذکر و دعا که در آن کتاب‌های عرفانی مانند آثار ابن عربی خوانده و اشعار ابن فارض قرائت می‌شد.
سایر طریقت‌های صوفی که در عربستان سعودی حضور داشتند و پس از فتح مکه به حیات خود ادامه دادند عبارتند از<ref name=":3" />:


-       جشن‌های مذهبی: برگزاری مراسم «مولد النبی» (جشن میلاد پیامبر) و «الإسراء و المعراج» (سفر شبانه پیامبر) از سنت‌های رایج بود که بعدها توسط سلفی‌ها بدعت شمرده شد.
* نقشبندیه: خانقاه طریقت نقشبندیه در جبل ابوغبیش تخریب نشد و گزارش‌های سال‌های ۱۹۲۶ و ۱۹۲۷ حاکی از ادامه فعالیت‌های مذهبی آنهاست. همچنین ذکر شده که یک شیخ نقشبندی داغستانی در مدینه حضور داشته است؛
 
* علویه حدادیه: این یکی دیگر از طریقت‌های صوفی بود که پس از فتح مکه به حیات خود ادامه داد؛
-       زیارت قبور و تبرک: «زیارة القبور» (دیدار از مقبره‌ها) برای «تبرک» (طلب برکت) یک عمل رایج در میان صوفی‌ها بود.
* خلوتیه و قادریه: شیخ فتحی، یک شیخ ترک، هر دو طریقت خلوتیه و قادریه را در مدینه رواج داد. با این حال طریقت قادریه، به همراه احمدیه (پیروان احمد البدویبه طور مشخص مورد انتقاد ابن عبدالوهاب قرار داشتند.
 
-       توسل و استغاثه: مفاهیمی مانند توسل (واسطه قرار دادن)، استغاثه (کمک خواستن) و شفاعت از اعمالی هستند که مورد انتقاد شدید سلفی‌ها قرار دارند.
 
-       پوشش: سید عبدالله فدعق تأکید می‌کند که عمامه و جبه (نوعی ردای گشاد) بخشی از لباس سنتی مردم مکه است و لزوماً نماد خاص تصوف نیست. [16]
 
'''سیاست ها ، قوانین و مقررات عربستان در مورد تصوف'''
 
دولت سعودی به صورت تاریخی تحت تاثیر وهابیت، رویکردی سخت‌گیرانه در قبال تصف در پیش گرفته است. این سخت‌گیری در قوانین، سیاستها و اقدامات عینی در برابر صوفیان ظهور و بروز داشته است. اما با روند تدریجی نفوذ وهابیت در ساختار قدرت و تشکیلات دولتی، فضاهای جدیدی برای فعالیت صوفیان ایجاد شده است. به خصوص تغییرات اخیر در سیاست‌های عربستان سعودی تحت برنامه چشم‌انداز ۲۰۳۰ به شکل‌گیری رویکردی عمل‌گرایانه‌تر به  مسایل و دیپلماسی دینی از جمله در موضوع تعامل بیشتر با جریان‌های اسلامی میانه‌رو منجر شده است. در حالی که تصوف زمانی به دلیل تسلط سلفی‌ها به حاشیه رانده شده بود، در چارچوب چشم‌انداز ۲۰۳۰، که از جمله ابعاد آن تقویت کثرت‌گرایی دینی و تعامل جهانی است، با نگرشی جدید مورد ارزیابی مجدد قرار گرفته است. اصلاحات اخیر تحت رهبری محمد بن سلمان، حاکی از تغییر نسبی در سیاست دینی است که از جمله با اذعان روزافزون به سنت‌های صوفی به عنوان بخشی از میراث دینی عربستان سعودی همراه است. این تغییر با تلاش‌های دیپلماتیک گسترده‌تر برای ارائه تصویری میانه‌روتر  از عربستان درعرصه جهانی و مقابله با اتهامات افراط‌گرایانه در خصوص عربستان همسو است.[17]
 
عربستان سعودی که به طور سنتی پیرو  تفسیر وهابی  از اسلام بوده است، به عنوان بخشی از اصلاحات گسترده‌تر ذیل چشم‌انداز ۲۰۳۰، به ظرفیتهای دیپلماتیک تصوف پی برده است. این کشور قصد دارد در تعامل با علمای صوفی و ترویج مدارا و تساهل بین ادیان، تصویر جهانی خود را بازسازی کرده و از اتهامات ترویج افراط‌گرایی فاصله بگیرد. اما این رویکرد با موانع و چالش‌های مهمی نیز همراه است.  جریان‌های سلفی و وهابی که همچنان از سطحی از نفوذ در جامعه و ساختار قدرت عربستان برخوردارند با رد اعمال صوفیانه به عنوان بدعت دینی، مانع اصلی بر سر راه تصوف هستند. ضمن اینکه استفاده ابزاری دولت‌ها از تصوف می‌تواند منجر به اتهام «هم‌دستی با حکومت» شود و اعتبار و استقلال این نهادها و جریان‌ها را زیر سؤال ببرد. لذا اگر تصوف در عربستان به ابزاری صرف برای تبلیغات دولتی تبدیل شود، جذابیت مردمی خود را از دست می‌دهد.[18]
 
'''منابع و مآخذ'''
----[1]  محمد عبالله الغامدي، الصوفية في المملكة العربية السعودية، 2018، علی الموقع:
 
<nowiki>https://mghamedi.files.wordpress.com/2018/05/d8a7d984d8b5d988d981d98ad8a9-d981d98a-d8a7d984d985d985d984d983d8a9-d8a7d984d8b9d8b1d8a8d98ad8a9-d8a7d984d8b3d8b9d988d8afd98ad8a9.pdf</nowiki>
 
[2] Al Nassar, Khalid S. (2025) The future of Sufism in Saudi Arabia under Salafi–Sufi polemics and vision 2030’s adoption of Wasaṭiyya. PhD thesis.
 
[3] Ibid.
 
[4]Ibid.
 
[5]  ياسر بن محمد باعامر، الصوفية السعودية وإعادة تشكيلاتها في الداخل، فی التصوف في السعودية والخليج، دبي الإمارات العربية المتحدة: مركز المسبار للدراسات والبحوث، 2013، ص 266.
 
[6] Al Nassar, op.cit.
 
[7]  الوهابیت، مجذوبان کعبه؛ پشت‌پرده حضور یک‌‌ميلیون صوفی در عربستان، (1397/05/21قابلیت بازیابی در:
 
<nowiki>https://www.alwahabiyah.com/fa/mainstreamingview/13662/%D9%85%D8%AC%D8%B0%D9%88%D8%A8%D8%A7%D9%86-%DA%A9%D8%B9%D8%A8%D9%87-%D9%BE%D8%B4%D8%AA%E2%80%8C%D9%BE%D8%B1%D8%AF%D9%87-%D8%AD%D8%B6%D9%88%D8%B1-%DB%8C%DA%A9%E2%80%8C%E2%80%8C%D9%85%D9%8A%D9%84%DB%8C%D9%88%D9%86-%D8%B5%D9%88%D9%81%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%B9%D8%B1%D8%A8%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86/</nowiki>
 
[8] Al Nassar, op.cit.
 
[9] الشيخ العلامة محمد علوي المالكي، 2025، علی الموقع:
 
<nowiki>https://archive.alsufi.com/page/details/id/286.html</nowiki>
 
[10]  محمد عبالله الغامدي،  المرجع السابق.
 
[11] الشيخ العلامة محمد علوي المالكي، المرجع السابق.
 
[12] محمد عبالله الغامدي،  المرجع السابق.


[13] مارک سجویک، صوفیـان سعودی: مصالحه میان وهابیـان و متصوفه در حجـاز (1940-1925(، ترجمه محمدحسین رفیعی، آینه پژوهش، سال بیست و پنجم، شماره دوم، خرداد و تیر 1393، صص 20-25.
=== [[خانقاه‌ها و آئین‌های مذهبی تصوف در عربستان]] ===
در گذشته در مکه بیش از سیصد تکیه و زاویه یا خانقاه وجود داشته است که به پیروان طریقت‌های مختلف خدمت‌رسانی می‌کردند. این زوایا تنها محل ذکر نبودند، بلکه به عنوان مدارس، مراکز تجاری، مراکز اجتماعی، و پناهگاهی برای فقرا نیز عمل می‌کردند. در جده زوایای متعددی وجود داشت، مانند زاویه سید البدری، زاویه قادریه، زاویه عیدروس، زاویه شاذلیه و غیره. در دوران معاصر، این مراکز بیشتر به شکل "مجالس ذکر" خصوصی در خانه‌ها برگزار می‌شوند که فهرستی از آنها ارایه شد. برای نمونه مجلس سید عباس مالکی در مکه، مجلس سید عبدالله فدعق در جده و مجلس حبیب زین بن سمیط در مدینه در این خصوص قابل اشاره است<ref name=":0" />. مهم‌ترین نمادها، سنت‌ها و آیین‌های مذهبی تصوف در عربستان نیز عبارتند از:


[14] همان.
* مجالس الذکر: جلسات ذکر و دعا که در آن کتاب‌های عرفانی مانند آثار ابن عربی خوانده و اشعار ابن فارض قرائت می‌شد.
* جشن‌های مذهبی: برگزاری مراسم «مولد النبی» (جشن میلاد پیامبر) و «الإسراء و المعراج» (سفر شبانه پیامبر) از سنت‌های رایج بود که بعدها توسط سلفی‌ها بدعت شمرده شد.
* زیارت قبور و تبرک: «زیاره القبور» (دیدار از مقبره‌ها) برای «تبرک» (طلب برکت) یک عمل رایج در میان صوفی‌ها بود.
* توسل و استغاثه: مفاهیمی مانند توسل (واسطه قرار دادن)، استغاثه (کمک خواستن) و شفاعت از اعمالی هستند که مورد انتقاد شدید سلفی‌ها قرار دارند.
* پوشش: سید عبدالله فدعق تأکید می‌کند که عمامه و جبه (نوعی ردای گشاد) بخشی از لباس سنتی مردم مکه است و لزوماً نماد خاص تصوف نیست<ref name=":1" />.


[15] محمد عبالله الغامدي، المرجع السابق.
=== [[سیاست ها، قوانین و مقررات عربستان در مورد تصوف]] ===
دولت سعودی به صورت تاریخی تحت تاثیر وهابیت، رویکردی سخت‌گیرانه در قبال تصوف در پیش گرفته است. این سخت‌گیری در قوانین، سیاستها و اقدامات عینی در برابر صوفیان ظهور و بروز داشته است. اما با روند تدریجی نفوذ وهابیت در ساختار قدرت و تشکیلات دولتی، فضاهای جدیدی برای فعالیت صوفیان ایجاد شده است. به خصوص تغییرات اخیر در سیاست‌های عربستان سعودی تحت برنامه چشم‌انداز ۲۰۳۰ به شکل‌گیری رویکردی عمل‌گرایانه‌تر به مسایل و دیپلماسی دینی از جمله در موضوع تعامل بیشتر با جریان‌های اسلامی میانه‌رو منجر شده است. در حالی که تصوف زمانی به دلیل تسلط سلفی‌ها به حاشیه رانده شده بود، در چارچوب چشم‌انداز ۲۰۳۰، که از جمله ابعاد آن تقویت کثرت‌گرایی دینی و تعامل جهانی است، با نگرشی جدید مورد ارزیابی مجدد قرار گرفته است. اصلاحات اخیر تحت رهبری محمد بن سلمان، حاکی از تغییر نسبی در سیاست دینی است که از جمله با اذعان روزافزون به سنت‌های صوفی به عنوان بخشی از میراث دینی عربستان سعودی همراه است. این تغییر با تلاش‌های دیپلماتیک گسترده‌تر برای ارائه تصویری میانه‌روتر  از [[عربستان سعودی|عربستان]] درعرصه جهانی و مقابله با اتهامات افراط‌گرایانه در خصوص [[عربستان سعودی|عربستان]] همسو است<ref name=":4">Mehmood Khan, A. (2025), The Role of Sufism in Countering Extremism: A Diplomatic Perspective, ''Al Khadim Research Journal of Islamic Culture and Civilization'',  VI(1), Jan – March, pp. 4-10.</ref>.


[16] Al Nassar, op.cit.
[[عربستان سعودی]] که به طور سنتی پیرو  تفسیر وهابی  از اسلام بوده است، به عنوان بخشی از اصلاحات گسترده‌تر ذیل چشم‌انداز ۲۰۳۰، به ظرفیتهای دیپلماتیک تصوف پی برده است. این کشور قصد دارد در تعامل با علمای صوفی و ترویج مدارا و تساهل بین ادیان، تصویر جهانی خود را بازسازی کرده و از اتهامات ترویج افراط‌گرایی فاصله بگیرد. اما این رویکرد با موانع و چالش‌های مهمی نیز همراه است.  جریان‌های سلفی و وهابی که همچنان از سطحی از نفوذ در جامعه و ساختار قدرت [[عربستان سعودی|عربستان]] برخوردارند با رد اعمال صوفیانه به عنوان بدعت دینی، مانع اصلی بر سر راه تصوف هستند. ضمن اینکه استفاده ابزاری دولت‌ها از تصوف می‌تواند منجر به اتهام «هم‌دستی با حکومت» شود و اعتبار و استقلال این نهادها و جریان‌ها را زیر سؤال ببرد. لذا اگر تصوف در [[عربستان سعودی|عربستان]] به ابزاری صرف برای تبلیغات دولتی تبدیل شود، جذابیت مردمی خود را از دست می‌دهد<ref name=":4" />.  


[17] Assad Mehmood Khan, The Role of Sufism in Countering Extremism: A Diplomatic Perspective, Al Khadim Research Journal of Islamic Culture and Civilization, Vol. VI, No. 1 (Jan – March 2025), pp. 4-10.
== نیز نگاه کنید به ==
[[صوفیان مصر]]؛ [[تصوف در تونس]]؛ [[تصوف در افغانستان]]؛ [[تصوف در سنگال]]؛ [[تصوف در اسپانیا]]؛ [[تصوف در اردن]]؛ [[تصوف در قطر]]؛ [[تصوف در سوریه]]؛ [[تصوف در بنگلادش]]؛ [[تصوف در تاجیکستان]]؛ [[تصوف در روسیه]]؛ [[تصوف در قزاقستان]]  


[18] Ibid.  
== کتابشناسی ==
<references />


علی اکبر اسدی( هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی)
== نویسنده مقاله ==
[[علی اکبر اسدی]]
[[رده:تصوف]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۸ اوت ۲۰۲۵، ساعت ۰۳:۲۵

تصوف ریشه های تاریخی و حضوری برجسته در شبه جزیره عربی و به خصوص منطقه حجاز داشته است. با این حال پس از برآمدن وهابیت و تسلط آن در عربستان در دوره‌های مختلف، تصوف با چالشها و محدودیتهای بزرگی مواجه شد. به خصوص اینکه وهابیون، اعمال صوفیانه را انحراف از توحید اسلامی دانستند که این امر منجر به درگیری‌های خشونت‌آمیز و تخریب زیارتگاه‌های صوفیان در بخش‌هایی از شبه‌جزیره عربی شد. عربستان سعودی و برخی از کشورهای حاشیه خلیج فارس از لحاظ تاریخی بیشتر با تفاسیر وهابی همسو بوده‌اند که با دیده تردید به تصوف می‌نگرند. با این حال در دهه‌های اخیر با روشن شدن چالشها و تهدیدات ناشی از وهابیت و هزینه‌های فزاینده آن برای رهبران سعودی، فضاهای جدیدی برای تصوف ایجاد شده که از جمله در پرتو سیاستهای جدید دوره ملک سلمان با فعالیتهای بیشتری همراه شده است.

پیشینه تصوف در عربستان

قبل از تأسیس پادشاهی عربستان سعودی، مظاهر تصوف در حجاز، به ویژه در مکه و جده، از طریق وجود زوایا، مقبره ها و جشن های عمومی مانند مولد النبی (جشن میلاد پیامبر) کاملاً آشکار بود. در جده، گنبدهایی بر روی مقبره منسوب به حوا، مقبره شیخ علوی، ضریح شیخ ابوسریر و قبر مظلوم وجود داشت. در مکه نیز گنبدهایی بر روی اکثر قبور، از جمله قبور آمنه، عبدالمطلب و ابوطالب در قبرستان معلاه وجود داشت. خانقاه‌های صوفیانه در محله‌های جده گسترده بودند و به طریقت‌های مختلفی مانند قادریه، شاذلیه، سنوسیه و میرغنیه تعلق داشتند. اما با روی کار آمدن دولت سعودی و پیروی از تفکر سلفی، این مظاهر به شدت محدود شد، مقبره ها تخریب گردید و بسیاری از اعمال صوفیانه به عنوان «بدعت» و «شرک» ممنوع اعلام شد[۱].

تصوف در دولت‌های اول و دوم سعودی

در دوران پیشامدرن، که شامل دولت‌های اول و دوم سعودی (۱۷۲۷ تا ۱۸۹۱) می‌شود، بنیاد ایدئولوژیک حکومت بر پایه اتحاد محمد بن سعود و محمد بن عبدالوهاب در سال ۱۷۴۴ شکل گرفت. هدف اصلی این اتحاد، پاک‌سازی شبه‌جزیره عربستان از آنچه «شرک» (چندخداپرستی) تلقی می‌شد، بود. در این میان، تصوف نیز به عنوان یکی از باورهای شرک‌آمیز دسته‌بندی شد و رویکردی ضدصوفیانه در دستور کار قرار گرفت. نجد، که پایگاه اصلی سلفی‌گری بود، شاهد فعالیت محدود تصوف بود. جلسات ذکر صوفیانه (مجالس الذکر) در مناطق شهری مانند «مِیکال» برگزار می‌شد و مورد انتقاد ابن عبدالوهاب قرار می‌گرفت. منطقه حجاز نیز برای قرن‌ها پایگاه اصلی تصوف در شبه‌جزیره عربی بود. شخصیت‌های برجسته‌ای مانند ابوطالب مکی و ابن‌عربی در این منطقه زندگی کرده‌اند. در دوران عثمانی، طریقت‌های (طُرُق) صوفیانه متعددی مانند نقشبندیه، قادریه و شاذلیه در قالب خانقاه‌ها فعالیت داشتند که علاوه‌بر کارکردهای مذهبی، نقش آموزشی و خیریه نیز ایفا می‌کردند. عسیر و جازان در جنوب غربی عربستان، تحت نفوذ امام احمد بن ادریس و طریقت او بودند[۲].

تصوف در دولت سوم سعودی

در دولت سوم سعودی که از سال ۱۹۰۲ آغاز شدرابطه حکومت و نهاد سلفی با تصوف سه مرحله اصلی را طی کرده است. مرحله اول سال‌های 1920 تا 1950 را شامل می‌شود که ویژگی اصلی آن سرکوب کامل تصوف بود. با تسلط دولت سوم بر حجاز، سرکوب نظام‌مند تصوف آغاز شد و نیروهای اخوان در سال ۱۹۲۴ در طائف دست به کشتار زدند. در این دوره برگزاری مراسم مولد النبی (جشن میلاد پیامبر) بدعت اعلام و ممنوع شد و شخصیت‌های برجسته صوفی مانند شیخ ابوالعباس دندراوی اخراج شدند و شیوخ سلفی جایگزین شیوخ صوفی در زوایای مکه شدند. همچنین مقبره‌ها و گنبدها، از جمله مقبره‌های صحابه در مدینه و مقبره حوا در جده، به عنوان مظاهر شرک تخریب شدند. در مرحله دوم بین سال‌های 1950 تا 1979، سرکوب‌ها کاهش یافت و فعالیت‌های صوفیانه به‌صورت مخفیانه در خانه‌ها و محافل خصوصی ادامه پیدا کرد. با آغاز رونق اقتصادی و ورود جریان‌های فکری جدید مانند ناسیونالیسم عربی، حکومت برای مقابله با آن‌ها به تقویت ارزش‌های سلفی با کمک علمای اخوان‌المسلمین پرداخت. اخوان‌المسلمین که در مصر با تصوف میانۀ خوبی داشت، در عربستان رویکردی ضدصوفیانه اتخاذ کرد. در اواخر این دوره، یک جریان احیای تصوف در پاسخ به به حاشیه رانده شدن نخبگان حجازی در عرصه‌های سیاسی و اقتصادی شکل گرفت که رهبری آن را شیخ محمد علوی المالکی بر عهده داشت[۲].

مرحله سوم سال‌های 1979 تاکنون را در برمی‌گیرد که با رویدادهای مهمی مانند وقوع اسلامی در ایران و اشغال مسجدالحرام توسط جهیمان العتیبی آغاز شد و شاهد پویاترین تحولات بوده و به سه فاز تقسیم می‌شود. فاز اول بین سالهای 1979 تا 2003 بوده که مرحله اصلاحات تحت تأثیر سلفی‌گری محسوب می‌شود. این دوره با ظهور «پدیده المالکی» شناخته می‌شود. سید محمد علوی المالکی، به دلیل فعالیت‌هایش در ترویج تصوف، به شدت از سوی شورای علمای کبار به «نشر بدعت و خرافات» متهم شد. اتهامات علیه او عمدتاً کلامی و اعتقادی بود. کتاب‌های او و ارتباطش با یک طریقت صوفیانه در مصر، حساسیت نهاد سلفی را برانگیخت و موجی از جدال‌های ادبی میان دو طرف را به راه انداخت[۲].

فاز دوم  بین سالهای 2003 تا 2015  بوده که مرحله نقد ایدئولوژیک سلفی‌گری تلقی شده است. پس از حملات  یازده سپتامبر و آغاز فعالیت‌های تروریستی در داخل عربستان، حکومت سعودی مجبور شد در سیاست‌های خود بازنگری کند در سال ۲۰۰۳، «مرکز گفتگوی ملی ملک عبدالعزیز» (KACND) تأسیس شد که از چهره‌های شناخته‌شده صوفی مانند المالکی برای شرکت در آن دعوت به عمل آمد. در این دوره، انتقاد سلفی‌ها از تصوف ابعاد سیاسی-اجتماعی به خود گرفت و صوفیان به همکاری با برنامه‌های سیاسی غرب برای تضعیف سلفی‌گری متهم شدند. در این دوره علما و پیروان تصوف از گشایش محدود بعد از یازده سپتامبر استفاده نمودند و تلاش نمودند تا به اتهامات و انتقادات وهابیون در خصوص خود به عنوان پیروان اسلام تاکید نمایند[۳].

فاز سوم  سالهای 2015 به بعد یعنی دوره حاکمیت ملک سلمان را در بر می گیرد که مرحله ظهور نشانه‌هایی از به رسمیت شناختن تصوف محسوب شده است. در واقع با آغاز پادشاهی ملک سلمان و معرفی چشم‌انداز ۲۰۳۰، اصلاحات گسترده‌ای آغاز شد. حکومت با معرفی مفهوم «وسطیه» (میانه‌روی) به دنبال فاصله گرفتن از سلفی‌گری افراطی بود. در این فضا، رویکرد به تصوف تغییر کرد و نگرشی مداراگرایانه‌تر در میان برخی محافل سلفی پدیدار شد. این تغییر در انتشار کتاب‌هایی که نگاهی بی‌طرفانه به تصوف و دیدگاه‌های ابن تیمیه درباره آن داشتند، مشهود بود. همزمان، چهره‌های تندروی جریان «الصحوه» به حاشیه رانده شدند[۲].

جمعیت و رهبران تصوف در عربستان

هیچ گونه آمار دقیق و رسمی در خصوص جمعیت صوفیان در عربستان وجود ندارد. برخی برآوردهای غیررسمی بین یک تا دو درصد جمعیت عربستان را صوفی می‌دانند و برخی دیگر از این نیز فرارتر رفته و جمعیت صوفیان عربستان را بیش از یک میلیون نفر برآورد می‌کنند. این جمعیت در سه منطقه عربستان پراکنده‌اند که عبارتند از:

  • منطقه حجاز در غرب عربستان شامل شهرهای مکه و مدینه و جده؛
  • منطقه احساء در شرق و؛
  • منطقه عسیر و جازان در جنوب غربی عربستان[۴].

از رهبران و شخصیتهای تاریخی تصوف در عربستان می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • ابوطالب مکی (متوفی ۱۰۷۱): از صوفیان عارف که الهام‌بخش نسل‌های بعدی از جمله ابوحامد غزالی بود و در مکه زندگی و تحصیل کرد.
  • محی‌الدین ابن عربی (۱۱۶۵-۱۲۴۰): عارف مشهور که پس از زندگی در مکه، اثر بزرگ خود «الفتوحات المکیة» را نوشت.
  • امام احمد بن ادریس (اخراج از مکه در ۱۸۲۷): بنیان‌گذار طریقت ادریسیه که در ابتدا در مکه فعالیت داشت و سپس به عسیر رفت.
  • از شیوخ برجسته قرن هفدهم افرادی مانند احمد بن محمد القشاش (متوفی ۱۶۶۰) و ابراهیم الکورانی (متوفی ۱۶۹۰)  قابل اشاره‌اند که در ترکیب طریقت‌های هندی و مصری نقش داشتند.
  • شیخ عبدالله بن محمد زواوی (۱۸۵۰-۱۹۲۴): از آخرین علمای برجسته صوفی که رئیس مجلس شورای حجاز بود[۲].

مفاخر و رهبران تصوف در عربستان در دوره معاصر را می‌توان در موارد زیر خلاصه کرد.

مهمترین رهبران معاصر و مجالس آنها در مکه عبارتند از:

  • مجلس سید عباس بن علوی مالکی ملقب به منشد الحجاز (۱۹۴۴-۲۰۰۴): وی به عنوان برجسته‌ترین داعی تصوف عربستان در عصر حاضر و رهبر احیای تصوف در عربستان توصیف شده است  و برجسته‌ترین مجلس را  در مکه داشته است. مالکی مناصب و مشاغل مهم و متعددی را در طول حیات خویس عهده‌دار بوده است که از جمله عبارت بودند از: مدرس در مسجدالحرام به جای پدرش از سال ۱۳۹۱ هـ.؛ استاد دانشگاه ملک عبدالعزیز، دانشکده شریعت، از سال ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۹ هـ.؛ عضو «رابطة العالم الإسلامی» (انجمن جهان اسلام)؛ رئیس هیئت داوران بین‌المللی مسابقات قرآن کریم در مکه (۱۳۹۹-۱۴۰۱ هـ)؛ استاد مدعو در دانشگاه اسلامی دولتی کداح دارالامان مالزی (از ۱۴۱۶ هـ تا زمان وفات)[۵].
  • مجلس سید حسن فدعق که از قدیمی‌ترین مجالس ذکر در مکه است و اکنون توسط پسرانش اداره می‌شود.

دیگر مجالس شامل مجلس سید جعفر شیخ جمل اللیل، حسنی سابق، عبدالرحمن شلی، زینی بویان، محمد کلنتن، ابراهیم الصائغ، ذاکر خوج، ابراهیم الأسطة و عبدالرحمن خوقیر می‌باشند.

رهبران معاصر تصوف و مجالس آنها در جده نیز عبارتند از:  

  • مجلس حبیب عبدالقادر السقاف، مفتی سابق حضرموت؛
  • مجلس شیخ عبدالله بن بیه، وزیر دادگستری سابق موریتانی و نایب رئیس اتحادیه جهانی علمای مسلمین؛
  • مجلس دکتر عبدالعزیز عرفه، دکتر عمر عبدالله کامل، دکتر هاشم مهدی و دیگران.

رهبران معاصر  تصوف و مجالس آنها در مدینه عبارتند از:

  • حبیب زین بن ابراهیم بن سمیط، فقیه شافعی؛
  • شیخ خلیل ملا خاطر، فقیه شافعی و متخصص سیره نبوی.

مجالس و شخصیت‌های دیگر شامل شیخ محمد عوامة الحلبی، شیخ ابراهیم الإبن، شیخ محمد محمد المختار الشنقیطی (عضو هیئت کبارالعلماء)، و مجالس خاندان‌های المحضار، الشقرون، السقاف و کعکی می‌باشند[۱].

آثار و جریان‌های برجسته تصوف در  عربستان

صوفیان عربستان آثار قابل توجهی را تدوین و بجای گذشته‌اند که از جمله آنها آثار سید محمد علوی المالکی است. بیش از صد اثر چاپی و خطی از المالکی به جای مانده که حدود هشتاد عنوان آن به چاپ رسیده است که از جمله عبارتند از:

  • أبواب الفرج (درهای گشایش)؛
  • أصول التربیة النبویة (اصول تربیت نبوی)؛
  • الإعلام بفتاوى أئمة الإسلام فی مولد خیر الأنام (اعلام فتاوای امامان اسلام درباره میلاد بهترین مخلوقات)؛
  • الذخائر المحمدیة (گنجینه‌های محمدی) و
  • بسیاری آثار دیگر در زمینه‌های حدیث، فقه، اصول، سیره و علوم قرآنی[۵].

از دیگر آثار تصوف در عربستان می‌توان موارد زیر را مورد اشاره قرار داد:

  • «قوت القلوب» اثر ابوطالب مکی؛ «الفتوحات المکیة» اثر بزرگ ابن عربی؛
  • منارة الإرادة في سلوك طریق السادة رساله‌ای در آداب طریقت نقشبندیه نوشته محمد بن عبدالرحیم الملا الحنفی الأحسائی و إرشاد الطالبین إلی أم البراهین از همین نویسنده در شرح متن اشعری؛
  • الرسالة الذهبیة في طریق مشایخ النقشبندیة نوشته شیخ ابراهیم بن عمر الملا الأحسائی و؛
  • کتاب الخروج من الخلوات إلی الجلوات نوشته محمد عبدالله الغامدی[۱].

مکاتب و طریقت‌های اصلی تصوف در عربستان سعودی، به‌ویژه در منطقه حجاز در دوره ۱۹۲۵-۱۹۴۰، عمدتاً شاخه‌هایی از سنت گسترده‌تر ادریسیه هستند که توسط احمد بن ادریس فاسی تأسیس شد. این سنت پس از درگذشت او به چندین شاخه تقسیم شد. طریقت‌ها و سنت‌های اصلی صوفی عربستان را می‌توان شامل موارد زیر دانست[۶]:

 سنت ادریسیه (احمدیه-ادریسیه)

سنتی بنیادین است که طریقت‌های مهم دیگر منطقه از آن پدید آمدند. این طریقت توسط احمد بن ادریس فاسی (۱۷۵۰-۱۸۳۷) آغاز شد. سنت ادریسیه با رویکردی اصلاح‌گرایانه و متفکرانه به اصول دینی شناخته می‌شود که از برخی جهات آن را به وهابیت نزدیک می‌کرد. سنت ادریسیه به چهار شاخه اصلی تقسیم می‌شود.

طریقت دندراویه

این طریقت یکی از شاخه‌های برجسته سنت ادریسیه بود که توسط ابوالعباس دندراوی (۱۸۹۸-۱۹۵۳) رهبری می‌شد. این طریقت موفق شد حتی پس از فتح حجاز توسط آل سعود به فعالیت‌های خود ادامه دهد. بنیان‌گذار این طریقت، محمد دندراوی، در مکه نزد ابراهیم رشید تحصیل کرد و عقاید احمدیه را گسترش داد و سپس در مدینه ساکن شد و در سال ۱۹۱۰ در همان‌جا درگذشت. طریقت دندراویه حضور چشمگیری در مکه و جده داشت و نماینده‌ای شایسته برای سنت احمدی-ادریسی محسوب می‌شد.

طریقت سنوسیه

این طریقت یکی دیگر از شاخه‌های اصلی سنت ادریسیه است که توسط محمد بن علی سنوسی (۱۷۸۷-۱۸۵۹)، از شاگردان احمد بن ادریس، تأسیس شد. رهبر سنوسیه، شیخ احمد شریف سنوسی، حضور سیاسی قابل توجهی داشت و در فوریه ۱۹۲۵ توسط عبدالعزیز بن سعود به گرمی مورد استقبال قرار گرفت. به دلیل اهمیت سیاسی و دیپلماتیک، به طریقت سنوسیه اجازه داده شد تا به فعالیت خود ادامه دهد و خانقاه آن در مکه پس از فتح عربستان به کار خود ادامه داد.

طریقت میرغنیه/ختمی

این طریقت که توسط محمد بن عثمان میرغنی (۱۷۹۳-۱۸۵۲)، یکی دیگر از شاگردان احمد بن ادریس، تأسیس شد، عمدتاً در سودان استقرار یافت.

طریقت رشیدیه

این طریقت توسط ابراهیم رشید (۱۸۱۳-۱۸۷۴)، که او نیز از شاگردان احمد بن ادریس بود، شکل گرفت. طریقت دندراویه از طریق ابراهیم رشید به سنت احمدی-ادریسی متصل است.

سایر طریقت‌های صوفی که در عربستان سعودی حضور داشتند و پس از فتح مکه به حیات خود ادامه دادند عبارتند از[۶]:

  • نقشبندیه: خانقاه طریقت نقشبندیه در جبل ابوغبیش تخریب نشد و گزارش‌های سال‌های ۱۹۲۶ و ۱۹۲۷ حاکی از ادامه فعالیت‌های مذهبی آنهاست. همچنین ذکر شده که یک شیخ نقشبندی داغستانی در مدینه حضور داشته است؛
  • علویه حدادیه: این یکی دیگر از طریقت‌های صوفی بود که پس از فتح مکه به حیات خود ادامه داد؛
  • خلوتیه و قادریه: شیخ فتحی، یک شیخ ترک، هر دو طریقت خلوتیه و قادریه را در مدینه رواج داد. با این حال طریقت قادریه، به همراه احمدیه (پیروان احمد البدوی)، به طور مشخص مورد انتقاد ابن عبدالوهاب قرار داشتند.

خانقاه‌ها و آئین‌های مذهبی تصوف در عربستان

در گذشته در مکه بیش از سیصد تکیه و زاویه یا خانقاه وجود داشته است که به پیروان طریقت‌های مختلف خدمت‌رسانی می‌کردند. این زوایا تنها محل ذکر نبودند، بلکه به عنوان مدارس، مراکز تجاری، مراکز اجتماعی، و پناهگاهی برای فقرا نیز عمل می‌کردند. در جده زوایای متعددی وجود داشت، مانند زاویه سید البدری، زاویه قادریه، زاویه عیدروس، زاویه شاذلیه و غیره. در دوران معاصر، این مراکز بیشتر به شکل "مجالس ذکر" خصوصی در خانه‌ها برگزار می‌شوند که فهرستی از آنها ارایه شد. برای نمونه مجلس سید عباس مالکی در مکه، مجلس سید عبدالله فدعق در جده و مجلس حبیب زین بن سمیط در مدینه در این خصوص قابل اشاره است[۱]. مهم‌ترین نمادها، سنت‌ها و آیین‌های مذهبی تصوف در عربستان نیز عبارتند از:

  • مجالس الذکر: جلسات ذکر و دعا که در آن کتاب‌های عرفانی مانند آثار ابن عربی خوانده و اشعار ابن فارض قرائت می‌شد.
  • جشن‌های مذهبی: برگزاری مراسم «مولد النبی» (جشن میلاد پیامبر) و «الإسراء و المعراج» (سفر شبانه پیامبر) از سنت‌های رایج بود که بعدها توسط سلفی‌ها بدعت شمرده شد.
  • زیارت قبور و تبرک: «زیاره القبور» (دیدار از مقبره‌ها) برای «تبرک» (طلب برکت) یک عمل رایج در میان صوفی‌ها بود.
  • توسل و استغاثه: مفاهیمی مانند توسل (واسطه قرار دادن)، استغاثه (کمک خواستن) و شفاعت از اعمالی هستند که مورد انتقاد شدید سلفی‌ها قرار دارند.
  • پوشش: سید عبدالله فدعق تأکید می‌کند که عمامه و جبه (نوعی ردای گشاد) بخشی از لباس سنتی مردم مکه است و لزوماً نماد خاص تصوف نیست[۲].

سیاست ها، قوانین و مقررات عربستان در مورد تصوف

دولت سعودی به صورت تاریخی تحت تاثیر وهابیت، رویکردی سخت‌گیرانه در قبال تصوف در پیش گرفته است. این سخت‌گیری در قوانین، سیاستها و اقدامات عینی در برابر صوفیان ظهور و بروز داشته است. اما با روند تدریجی نفوذ وهابیت در ساختار قدرت و تشکیلات دولتی، فضاهای جدیدی برای فعالیت صوفیان ایجاد شده است. به خصوص تغییرات اخیر در سیاست‌های عربستان سعودی تحت برنامه چشم‌انداز ۲۰۳۰ به شکل‌گیری رویکردی عمل‌گرایانه‌تر به مسایل و دیپلماسی دینی از جمله در موضوع تعامل بیشتر با جریان‌های اسلامی میانه‌رو منجر شده است. در حالی که تصوف زمانی به دلیل تسلط سلفی‌ها به حاشیه رانده شده بود، در چارچوب چشم‌انداز ۲۰۳۰، که از جمله ابعاد آن تقویت کثرت‌گرایی دینی و تعامل جهانی است، با نگرشی جدید مورد ارزیابی مجدد قرار گرفته است. اصلاحات اخیر تحت رهبری محمد بن سلمان، حاکی از تغییر نسبی در سیاست دینی است که از جمله با اذعان روزافزون به سنت‌های صوفی به عنوان بخشی از میراث دینی عربستان سعودی همراه است. این تغییر با تلاش‌های دیپلماتیک گسترده‌تر برای ارائه تصویری میانه‌روتر  از عربستان درعرصه جهانی و مقابله با اتهامات افراط‌گرایانه در خصوص عربستان همسو است[۷].

عربستان سعودی که به طور سنتی پیرو  تفسیر وهابی  از اسلام بوده است، به عنوان بخشی از اصلاحات گسترده‌تر ذیل چشم‌انداز ۲۰۳۰، به ظرفیتهای دیپلماتیک تصوف پی برده است. این کشور قصد دارد در تعامل با علمای صوفی و ترویج مدارا و تساهل بین ادیان، تصویر جهانی خود را بازسازی کرده و از اتهامات ترویج افراط‌گرایی فاصله بگیرد. اما این رویکرد با موانع و چالش‌های مهمی نیز همراه است.  جریان‌های سلفی و وهابی که همچنان از سطحی از نفوذ در جامعه و ساختار قدرت عربستان برخوردارند با رد اعمال صوفیانه به عنوان بدعت دینی، مانع اصلی بر سر راه تصوف هستند. ضمن اینکه استفاده ابزاری دولت‌ها از تصوف می‌تواند منجر به اتهام «هم‌دستی با حکومت» شود و اعتبار و استقلال این نهادها و جریان‌ها را زیر سؤال ببرد. لذا اگر تصوف در عربستان به ابزاری صرف برای تبلیغات دولتی تبدیل شود، جذابیت مردمی خود را از دست می‌دهد[۷].

نیز نگاه کنید به

صوفیان مصر؛ تصوف در تونس؛ تصوف در افغانستان؛ تصوف در سنگال؛ تصوف در اسپانیا؛ تصوف در اردن؛ تصوف در قطر؛ تصوف در سوریه؛ تصوف در بنگلادش؛ تصوف در تاجیکستان؛ تصوف در روسیه؛ تصوف در قزاقستان

کتابشناسی

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ محمد عبالله الغامدی، الصوفيه فی المملكه العربيه السعوديه، 2018، علی الموقع:https://mghamedi.files.wordpress.com/2018/05/d8a7d984d8b5d988d981d98ad8a9-d981d98a-d8a7d984d985d985d984d983d8a9-d8a7d984d8b9d8b1d8a8d98ad8a9-d8a7d984d8b3d8b9d988d8afd98ad8a9.pdf
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ ۲٫۴ ۲٫۵ Al Nassar, Khalid S. (2025) The future of Sufism in Saudi Arabia under Salafi–Sufi polemics and vision 2030’s adoption of Wasaṭiyya. PhD thesis.
  3. یاسر بن محمد باعامر، الصوفيه السعوديه وإعاده تشكيلاتها فی الداخل، فی التصوف فی السعوديه والخليج، دبی الإمارات العربيه المتحده: مركز المسبار للدراسات والبحوث، 2013، ص 266.
  4. الوهابیت، مجذوبان کعبه؛ پشت‌پرده حضور یک‌‌ميلیون صوفی در عربستان، (1397/05/21)، قابلیت بازیابی درhttps://www.alwahabiyah.com/fa/mainstreamingview/13662
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ الشيخ العلامه محمد علوی المالكی، 2025، علی الموقع: https://archive.alsufi.com/page/details/id/286.html
  6. ۶٫۰ ۶٫۱ مارک سجویک، مارک(1393)، صوفیـان سعودی: مصالحه میان وهابیـان و متصوفه در حجـاز (1940-1925، ترجمه محمدحسین رفیعی، آینه پژوهش، 25(2)، خرداد و تیر، ص 20-25.
  7. ۷٫۰ ۷٫۱ Mehmood Khan, A. (2025), The Role of Sufism in Countering Extremism: A Diplomatic Perspective, Al Khadim Research Journal of Islamic Culture and Civilization, VI(1), Jan – March, pp. 4-10.

نویسنده مقاله

علی اکبر اسدی