تئاتر و هنرهای نمایشی اسپانیا: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
جز (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).)
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''تئاتر'''
تئاتر حرفه‌ای در [[اسپانیا]] حدود سال 1550 آغاز شد. لوپه د روئدا (Lope de Rueda) به عنوان سردمدار این حرکت فرهنگی و پدر تئاتر حرفه‌ای [[اسپانیا]] شناخته می‌شود. وی ابتدا کارش را با نمایشنامه‌های مذهبی آغاز کرد و سپس نمایشنامه‌های مردم پسندی را نگاشت.


=== [[تئاتر در عصر طلایی اسپانیا|تئاتر در عصر طلایی]] ===
[[پرونده:تئاتر عصرطلایی اسپانیا.jpg|بندانگشتی|تئاتر عصرطلایی اسپانیا، قابل بازیابی از https://www.classicspanishbooks.com/19th-cent-romanticism-theatre.html]]در این عصر ساختار تئاتر از لحاظ نحوه‌ی اجرا و هم از نظر زبانی پیشرفت چشمگیری می‌کند. تئاتر به سرگرمی‌مورد علاقه مردم تبدیل می‌شود و سالن‌های تئاترِ سر باز، در سراسر شهر‌های اسپانیا ساخته می‌شود.


'''تئاتر حرفه ای'''
تئاتر‌های این دوره از سه اصل وحدت زمان، وحدت مکان و وحدت موضوع تبعیت می‌کنند. در تئاتر این دوره علاوه بر کمدی، موضوعاتی بر مبنای تاریخ و یا شخصیت‌های حماسی نیز اجرا می‌شد که معمولاً ریشه در عقاید مذهبی داشتند؛ به خصوص در نمایش‌های ساکرامنتال، که البته خاص مناطق ش[[مالی]] اسپانیا بود که تحت تصرف مسلمانان در نیامده بود.


تئاتر حرفه ای در [[اسپانیا]] حدود سال 1550 آغاز شد. لوپه د روئدا[7] به عنوان سردمدار این حرکت فرهنگی و پدر تئاتر حرفه ای اسپانیا شناخته می شود. وی ابتدا کارش را با نمایشنامه های مذهبی آغاز کرد و سپس نمایشنامه های مردم پسندی را نگاشت.
نمایش‌های این عصر معمولا در سه پرده اجرا می‌شدند. نکته جدیدی که در نمایش‌های دوره طلایی به چشم می‌خورد، این بود که تا پیش از این معمولاً تئاتر کمدی و تراژدی به صورت کاملاً مجزا از هم اجرا می‌شد و موضوع تراژدی به خدایان و قهرمانان اختصاص داشت، در حالی که کمدی در خصوص زندگی توده جامعه است؛ ولی در نمایش‌های این دوره ما شاهد ترکیب این دو گونه هستیم، به شکلی که مثلاً قهرمان تراژدی دارای وجه شخصیتی دیگری هست که حسی از طنز از آن برداشت می‌شود. شخصیت مهم دیگر این نمایش‌ها افراد سلطنتی هستند. این روش تبلیغاتی بود که در این زمان توسط حکام آستوریایی به کار گرفته می‌شد. پادشاه در این آثار به صورت نماینده‌ی خدا تصویر می‌شد که مامور برقراری عدالت در میان مردم است. [[تئاتر و هنرهای نمایشی اسپانیا|تئاتر اسپانیا]] در عصر طلایی همچون تئاتر انگلیس، ‌رشد چشمگیری دارد؛ ‌اما ریشه‌های فکری موجود در آن متفاوت از آنچه بود که در تئاتر انگلستان حکمفرما بود. نمایش‌های اسپانیایی تحت نفوذ عواملی همچون مذهب کاتولیک بود که از این روی شاهد بارقه‌های مذهبی در بیشتر آثار هستیم. نکته دیگر، تأثیر حضور اعراب مسلمان بر فرهنگ این کشور است<ref>برگرفته از http://www.donquijote.org/spanishlanguage/literature/history/teatro.asp</ref>.
====[[زارزوئلا]]====
[[پرونده:زارزوئلا در اسپانیا.jpg|بندانگشتی|زارزوئلا در اسپانیا، قابل بازیابی از https://latinamericanpost.com/life/entertainment-en/zarzuela-for-beginners-everything-you-need-to-know-about-this-genre/]]در سال 1657 در کاخ سلطنتی پرادو شاه فیلیپ چهارم و ملکه ماریانا به همراه دربار، شاهد اجرای گونه‌ای جدید از کمدی بودند که توسط پدرو کالدرون د لا بارکا (Pedro Caldron de la barca) نوشته شده بود و خوان دِ ایدالگو (Juan de Hidalgo) برای آن قطعه‌ای را ساخته بود. این نمایش با نام El Laurel de apolo به عنوان اولین اجرای [[زارزوئلا|زارزوئلا (Zarzuela)]] شناخته می‌شود. این نام از یکی از شکارگاه‌هایی که پادشاه در آن به شکار می‌پرداخت و دارای بوته‌های انبوه تمشک جنگلی بود، برگرفته شده است. با تشکیل این گونه تئاتری، حیطه‌ی این هنر از اپراهای کلاسیک، به نمایش‌های پر سر و صدا و خنده دار که در آن آهنگ‌های مردمی‌نیز نواخته می‌شد، گسترش یافت. کم کم با حضور آهنگسازان ایتالیایی در اسپانیا، زارزوئلا در پایان قرن هجدهم، به مدت شصت سال پایگاه مردمی‌اش را از دست می‌دهد، چرا که اپرای ایتالیایی بیشتر مورد توجه عموم قرار می گیرد.


'''تئاتر در عصر طلایی'''
اما در نیمه دوم قرن نوزدهم، عصر طلایی زارزوئلا فرا می‌رسد. در این عصر، آهنگسازانی همچون فرانسیسکو آسنخو باربیِری (Francisco asenjo Barbieri) که به عنوان پدر جنبش‌های موسیقایی اسپانیا در قرن 19 شناخته می‌شود، این نمایش بومی‌اسپانیا را رونقی دوباره بخشید. بعد از جنگ‌های داخلی اسپانیا، تلاش‌های پابلو سوروثابال (Pablo Sorozabal) بود که این هنر را همچنان زنده نگه داشت. در زارزوئلا، دیالوگ‌ها هم به شکل آهنگین و هم به فرم گفتاری خوانده می‌شود. موسیقی آن نیز به صورت زنده، ‌هم به گونه اپرایی و هم موسیقی مردمی‌ اجرا می‌شود<ref>برگرفته از http://www.zarzuela.net/zarhome/zarhome000.htm</ref>.


در این عصر ساختار تئاتر از لحاظ نحوه ی اجرا و هم از نظر زبانی پیشرفت چشمگیری می کند. تئاتر به سرگرمی مورد علاقه مردم تبدیل می شود و سالن های تئاترِ سر باز، در سراسر شهر های اسپانیا ساخته می شود. تئاتر های این دوره از سه اصل وحدت زمان، وحدت مکان و وحدت موضوع تبعیت می کنند. در تئاتر این دوره علاوه بر کمدی، موضوعاتی بر مبنای تاریخ و یا شخصیت های حماسی نیز اجرا می شد که معمولاً ریشه در عقاید مذهبی داشتند؛ به خصوص در نمایش های ساکرامنتال، که البته خاص مناطق ش[[مالی]] اسپانیا بود که تحت تصرف مسلمانان در نیامده بود. نمایش های این عصر معمولا در سه پرده اجرا می شدند. نکته جدیدی که در نمایش های دوره طلایی به چشم می خورد، این بود که تا پیش از این معمولاً تئاتر کمدی و تراژدی به صورت کاملاً مجزا از هم اجرا می شد و موضوع تراژدی به خدایان و قهرمانان اختصاص داشت، در حالی که کمدی در خصوص زندگی توده جامعه است؛ ولی در نمایش های این دوره ما شاهد ترکیب این دو گونه هستیم، به شکلی که مثلاً قهرمان تراژدی دارای وجه شخصیتی دیگری هست که حسی از طنز از آن برداشت می شود. شخصیت مهم دیگر این نمایش ها افراد سلطنتی هستند. این روش تبلیغاتی بود که در این زمان توسط حکام آستوریایی به کار گرفته می شد. پادشاه در این آثار به صورت نماینده ی خدا تصویر می شد که مامور برقراری عدالت در میان مردم است. تئاتر اسپانیا در عصر طلایی همچون تئاتر انگلیس، ‌رشد چشمگیری دارد؛ ‌اما ریشه های فکری موجود در آن متفاوت از آنچه بود که در تئاتر انگلستان حکمفرما بود. نمایش های اسپانیایی تحت نفوذ عواملی همچون مذهب کاتولیک بود که از این روی شاهد بارقه های مذهبی در بیشتر آثار هستیم. نکته دیگر،  تأثیر حضور اعراب مسلمان بر فرهنگ این کشور است.[8]
=== [[تئاتر مدرن در اسپانیا|تئاتر مدرن اسپانیا]] ===
آغازگر [[تئاتر مدرن در اسپانیا]] را می‌توان لئونادرو فرناندث د موراتین (Leonardo Fernandez de moratin) دانست. پنج کمدی او در بین سال‌های 1790 تا 1806 بر روی صحنه رفت. آثار او نه تنها نمایشگر تفکرات روشنفکران لیبرال تندرو و عقلگرا بود، بلکه صدای طبقه‌ای از اجتماع اسپانیا بود که نسبت به قرارداد‌های جامعه فئودال آن زمانِ [[اسپانیا]] معترض بود. در دو قرن بعد، [[تئاتر و هنرهای نمایشی اسپانیا|تئاتر اسپانیا]] در حوزه زبان مادری به موفقیت بین المللی چندانی دست پیدا نکرد و حتی تئاتر‌های موفقی که در [[اسپانیا]] هر ساله چندین بار بر روی پرده می‌رفتند مانند Don juan tenorio، مادامی‌که در سال 1900 به انگلیسی برگردانده نشده بود، به موفقیتی در خارج از مرز‌های [[اسپانیا]] دست نیافته بود. بنابراین بسیاری از نویسندگان بزرگ اسپانیایی همچون لورکا، نمایشنامه‌هایی به زبان انگلیسی ارائه دادند. امروزه نیز سهم عمده‌ای از تئاتر‌های موفق انگلیسی زبان، حاصل کار نویسندگان [[اسپانیا]] است<ref>برگرفته از http://www.outofthewings.org/theatres/modernspain</ref>.


'''[[زارزوئلا]]'''[9]
=== [[تئاتر کمدی در اسپانیا|تئاتر کمدی]] ===
در [[اسپانیا]] کمدی در معنای هر نمایش است که تصویری کامل و تمام قد از انسان ارائه دهد، گاه خنده دار و گاه جدی. اکثر کمدی‌ها در سه پرده اجرا می‌شوند. از معروفترین نویسندگان این سبک می‌توان به لوپه دِوگا اشاره کرد که معتقد بود 800 اثر کمدی دارد، اما تنها 450 کار از او باقی مانده است. تِم بیشتر کار‌های او عشق و افتخار است و بیشتر نمایشنامه‌هایش پایانی خوش دارند<ref>برگرفته از http://novaonline.nvcc.edu/eli/spd130et/spanish.htm</ref><ref>فاخری، مهدی(1392). جامعه و فرهنگ [[اسپانیا]]. تهران: [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی] (در دست انتشار)</ref>.


در سال 1657 در کاخ سلطنتی پرادو شاه فیلیپ چهارم و ملکه ماریانا به همراه دربار، شاهد اجرای گونه ای جدید از کمدی بودند که توسط پدرو کالدرون د لا بارکا[10] نوشته شده بود و  خوان دِ ایدالگو[11]  برای آن قطعه ای را ساخته بود. این نمایش با نام El Laurel de apolo  به عنوان اولین اجرای زارزوئلا شناخته می شود. این نام از یکی از  شکارگاه هایی که پادشاه در آن به شکار می پرداخت و دارای بوته های انبوه تمشک جنگلی بود، برگرفته شده است. با تشکیل این گونه تئاتری، حیطه ی این هنر از اپراهای کلاسیک، به نمایش های پر سر و صدا و خنده دار که در آن آهنگ های مردمی نیز نواخته می شد، گسترش یافت. کم کم با حضور آهنگسازان ایتالیایی در اسپانیا، زارزوئلا در پایان قرن هجدهم، به مدت شصت سال پایگاه مردمی اش را از دست می دهد، چرا که اپرای ایتالیایی بیشتر مورد توجه عموم قرار میگیرد. اما در نیمه دوم قرن نوزدهم، عصر طلایی زارزوئلا فرا می رسد. در این عصر، آهنگسازانی همچون فرانسیسکو آسنخو باربیِری[12] که به عنوان پدر جنبش های موسیقایی اسپانیا در قرن 19 شناخته می شود، این نمایش بومی اسپانیا را رونقی دوباره بخشید. بعد از جنگ های داخلی اسپانیا، تلاش های پابلو سوروثابال[13] بود که این هنر را همچنان زنده نگه داشت. در زارزوئلا، دیالوگ ها هم به شکل آهنگین و هم به فرم گفتاری خوانده می شود. موسیقی آن نیز به صورت زنده، ‌هم به گونه اپرایی و هم موسیقی مردمی اجرا می شود .[14]
== نیز نگاه کنید به ==
[[تئاتر و هنرهای نمایشی زیمبابوه]]؛ [[تئاتر و هنرهای نمایشی کانادا]]؛ [[تئاتر و هنرهای نمایشی روسیه]]؛ [[تئاتر و هنرهای نمایشی تونس]]؛ [[تئاتر و هنرهای نمایشی ژاپن]]؛ [[تئاتر و هنرهای نمایشی کوبا]]؛ [[تئاتر و هنرهای نمایشی لبنان]]؛ [[تئاتر و هنرهای نمایشی مصر]]؛ [[هنر تئاتر مدرن چین]]؛ [[تئاتر و هنرهای نمایشی سنگال]]؛ [[تئاتر و هنرهای نمایشی آرژانتین]]؛ [[تئاتر و هنرهای نمایشی فرانسه]]؛ [[تئاتر و هنرهای نمایشی مالی]]؛ [[تئاتر و هنرهای نمایشی ساحل عاج]]؛ [[تئاتر و هنرهای نمایشی تایلند]]؛ [[تئاتر و هنرهای نمایشی اوکراین]]؛ [[تئاتر و هنرهای نمایشی اردن]]؛ [[تئاتر و هنرهای نمایشی اتیوپی]]؛ [[تئاتر و هنرهای نمایشی سیرالئون]]؛ [[تئاتر و هنرهای نمایشی قطر]]؛ [[تئاتر و هنرهای نمایشی تاجیکستان]]؛ [[تئاتر و هنرهای نمایشی سریلانکا]]؛ [[تئاتر و هنرهای نمایشی گرجستان]]؛ [[تئاتر و هنرهای نمایشی قزاقستان]]؛ [[تئاتر و هنرهای نمایشی بنگلادش]]
 
== کتابشناسی ==
<references />
[[رده:هنرهای نمایشی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۷ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۱:۵۳

تئاتر حرفه‌ای در اسپانیا حدود سال 1550 آغاز شد. لوپه د روئدا (Lope de Rueda) به عنوان سردمدار این حرکت فرهنگی و پدر تئاتر حرفه‌ای اسپانیا شناخته می‌شود. وی ابتدا کارش را با نمایشنامه‌های مذهبی آغاز کرد و سپس نمایشنامه‌های مردم پسندی را نگاشت.

تئاتر در عصر طلایی

تئاتر عصرطلایی اسپانیا، قابل بازیابی از https://www.classicspanishbooks.com/19th-cent-romanticism-theatre.html

در این عصر ساختار تئاتر از لحاظ نحوه‌ی اجرا و هم از نظر زبانی پیشرفت چشمگیری می‌کند. تئاتر به سرگرمی‌مورد علاقه مردم تبدیل می‌شود و سالن‌های تئاترِ سر باز، در سراسر شهر‌های اسپانیا ساخته می‌شود.

تئاتر‌های این دوره از سه اصل وحدت زمان، وحدت مکان و وحدت موضوع تبعیت می‌کنند. در تئاتر این دوره علاوه بر کمدی، موضوعاتی بر مبنای تاریخ و یا شخصیت‌های حماسی نیز اجرا می‌شد که معمولاً ریشه در عقاید مذهبی داشتند؛ به خصوص در نمایش‌های ساکرامنتال، که البته خاص مناطق شمالی اسپانیا بود که تحت تصرف مسلمانان در نیامده بود.

نمایش‌های این عصر معمولا در سه پرده اجرا می‌شدند. نکته جدیدی که در نمایش‌های دوره طلایی به چشم می‌خورد، این بود که تا پیش از این معمولاً تئاتر کمدی و تراژدی به صورت کاملاً مجزا از هم اجرا می‌شد و موضوع تراژدی به خدایان و قهرمانان اختصاص داشت، در حالی که کمدی در خصوص زندگی توده جامعه است؛ ولی در نمایش‌های این دوره ما شاهد ترکیب این دو گونه هستیم، به شکلی که مثلاً قهرمان تراژدی دارای وجه شخصیتی دیگری هست که حسی از طنز از آن برداشت می‌شود. شخصیت مهم دیگر این نمایش‌ها افراد سلطنتی هستند. این روش تبلیغاتی بود که در این زمان توسط حکام آستوریایی به کار گرفته می‌شد. پادشاه در این آثار به صورت نماینده‌ی خدا تصویر می‌شد که مامور برقراری عدالت در میان مردم است. تئاتر اسپانیا در عصر طلایی همچون تئاتر انگلیس، ‌رشد چشمگیری دارد؛ ‌اما ریشه‌های فکری موجود در آن متفاوت از آنچه بود که در تئاتر انگلستان حکمفرما بود. نمایش‌های اسپانیایی تحت نفوذ عواملی همچون مذهب کاتولیک بود که از این روی شاهد بارقه‌های مذهبی در بیشتر آثار هستیم. نکته دیگر، تأثیر حضور اعراب مسلمان بر فرهنگ این کشور است[۱].

زارزوئلا

در سال 1657 در کاخ سلطنتی پرادو شاه فیلیپ چهارم و ملکه ماریانا به همراه دربار، شاهد اجرای گونه‌ای جدید از کمدی بودند که توسط پدرو کالدرون د لا بارکا (Pedro Caldron de la barca) نوشته شده بود و خوان دِ ایدالگو (Juan de Hidalgo) برای آن قطعه‌ای را ساخته بود. این نمایش با نام El Laurel de apolo به عنوان اولین اجرای زارزوئلا (Zarzuela) شناخته می‌شود. این نام از یکی از شکارگاه‌هایی که پادشاه در آن به شکار می‌پرداخت و دارای بوته‌های انبوه تمشک جنگلی بود، برگرفته شده است. با تشکیل این گونه تئاتری، حیطه‌ی این هنر از اپراهای کلاسیک، به نمایش‌های پر سر و صدا و خنده دار که در آن آهنگ‌های مردمی‌نیز نواخته می‌شد، گسترش یافت. کم کم با حضور آهنگسازان ایتالیایی در اسپانیا، زارزوئلا در پایان قرن هجدهم، به مدت شصت سال پایگاه مردمی‌اش را از دست می‌دهد، چرا که اپرای ایتالیایی بیشتر مورد توجه عموم قرار می گیرد.

اما در نیمه دوم قرن نوزدهم، عصر طلایی زارزوئلا فرا می‌رسد. در این عصر، آهنگسازانی همچون فرانسیسکو آسنخو باربیِری (Francisco asenjo Barbieri) که به عنوان پدر جنبش‌های موسیقایی اسپانیا در قرن 19 شناخته می‌شود، این نمایش بومی‌اسپانیا را رونقی دوباره بخشید. بعد از جنگ‌های داخلی اسپانیا، تلاش‌های پابلو سوروثابال (Pablo Sorozabal) بود که این هنر را همچنان زنده نگه داشت. در زارزوئلا، دیالوگ‌ها هم به شکل آهنگین و هم به فرم گفتاری خوانده می‌شود. موسیقی آن نیز به صورت زنده، ‌هم به گونه اپرایی و هم موسیقی مردمی‌ اجرا می‌شود[۲].

تئاتر مدرن اسپانیا

آغازگر تئاتر مدرن در اسپانیا را می‌توان لئونادرو فرناندث د موراتین (Leonardo Fernandez de moratin) دانست. پنج کمدی او در بین سال‌های 1790 تا 1806 بر روی صحنه رفت. آثار او نه تنها نمایشگر تفکرات روشنفکران لیبرال تندرو و عقلگرا بود، بلکه صدای طبقه‌ای از اجتماع اسپانیا بود که نسبت به قرارداد‌های جامعه فئودال آن زمانِ اسپانیا معترض بود. در دو قرن بعد، تئاتر اسپانیا در حوزه زبان مادری به موفقیت بین المللی چندانی دست پیدا نکرد و حتی تئاتر‌های موفقی که در اسپانیا هر ساله چندین بار بر روی پرده می‌رفتند مانند Don juan tenorio، مادامی‌که در سال 1900 به انگلیسی برگردانده نشده بود، به موفقیتی در خارج از مرز‌های اسپانیا دست نیافته بود. بنابراین بسیاری از نویسندگان بزرگ اسپانیایی همچون لورکا، نمایشنامه‌هایی به زبان انگلیسی ارائه دادند. امروزه نیز سهم عمده‌ای از تئاتر‌های موفق انگلیسی زبان، حاصل کار نویسندگان اسپانیا است[۳].

تئاتر کمدی

در اسپانیا کمدی در معنای هر نمایش است که تصویری کامل و تمام قد از انسان ارائه دهد، گاه خنده دار و گاه جدی. اکثر کمدی‌ها در سه پرده اجرا می‌شوند. از معروفترین نویسندگان این سبک می‌توان به لوپه دِوگا اشاره کرد که معتقد بود 800 اثر کمدی دارد، اما تنها 450 کار از او باقی مانده است. تِم بیشتر کار‌های او عشق و افتخار است و بیشتر نمایشنامه‌هایش پایانی خوش دارند[۴][۵].

نیز نگاه کنید به

تئاتر و هنرهای نمایشی زیمبابوه؛ تئاتر و هنرهای نمایشی کانادا؛ تئاتر و هنرهای نمایشی روسیه؛ تئاتر و هنرهای نمایشی تونس؛ تئاتر و هنرهای نمایشی ژاپن؛ تئاتر و هنرهای نمایشی کوبا؛ تئاتر و هنرهای نمایشی لبنان؛ تئاتر و هنرهای نمایشی مصر؛ هنر تئاتر مدرن چین؛ تئاتر و هنرهای نمایشی سنگال؛ تئاتر و هنرهای نمایشی آرژانتین؛ تئاتر و هنرهای نمایشی فرانسه؛ تئاتر و هنرهای نمایشی مالی؛ تئاتر و هنرهای نمایشی ساحل عاج؛ تئاتر و هنرهای نمایشی تایلند؛ تئاتر و هنرهای نمایشی اوکراین؛ تئاتر و هنرهای نمایشی اردن؛ تئاتر و هنرهای نمایشی اتیوپی؛ تئاتر و هنرهای نمایشی سیرالئون؛ تئاتر و هنرهای نمایشی قطر؛ تئاتر و هنرهای نمایشی تاجیکستان؛ تئاتر و هنرهای نمایشی سریلانکا؛ تئاتر و هنرهای نمایشی گرجستان؛ تئاتر و هنرهای نمایشی قزاقستان؛ تئاتر و هنرهای نمایشی بنگلادش

کتابشناسی