نقاشی لبنان: تفاوت میان نسخهها
جز (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
== نیز نگاه کنید به == | == نیز نگاه کنید به == | ||
[[نقاشی سیرالئون]]؛ [[نقاشی ژاپن]]؛ [[نقاشی روسیه]]؛ [[نقاشی افغانستان]]؛ [[نقاشی تونس]]؛ [[نقاشی کوبا]]؛ [[نقاشی مصر]]؛ [[هنر نقاشی در چین]]؛ [[نقاشی سنگال]]؛ [[نقاشی و مجسمهسازی آرژانتین]]؛ [[نقاشی در مالی]]؛ [[نقاشی در ساحل عاج]]؛ [[نقاشی تایلند]]؛ [[نقاشی اسپانیا]]؛ [[نقاشی در اردن]]؛ [[نقاشی در اتیوپی]]؛ [[نقاشی قطر]]؛ [[نقاشی و مجسمه سازی در قزاقستان]]؛ [[نقاشی تاجیکستان]]؛ [[نقاشی بنگلادش]]؛ [[نقاشی سریلانکا]] | |||
== کتابشناسی == | == کتابشناسی == | ||
<references /> | |||
[[رده:هنرهای تجسمی]] |
نسخهٔ ۲۸ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۸:۱۸
نقاشیهای دیواری برجای مانده در برخی کلیساها و دیرهای قدیمی در مناطق مختلف لبنان نشان از ریشههای تاریخی این هنر در لبنان دارد. نقاشیهای دیواری کلیساها بیشتر مربوط به موضوعات دینی و چهره قدیسین و نیز چهرهپردازی از عیسی مسیح و مریم عذراست.[۱][۲]
نقاشی معاصر لبنان اما از اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم ظهور کرد که گروهی از هنرمندان برای فراگیری نقاشی مدرن به اروپا رفتند و پس از آن که یکی پس از دیگری به لبنان بازگشتند با فعالیتهای هنری و آثاری که پدید آوردند آغازگر روند هنر تجسمی در این سرزمین شدند. آنان با به کارگیری شیوههای علمی در هنر نقاشی موفق شدند این هنر را از دایره تفنن و سرگرمی به مسیر حرفهای و تخصصی هدایت کنند.[۳] از جمله چهرههای بارز هنری این دوره که سرآغاز جنبش هنرهای نوین تجسمی در لبنان بود، داوود القرم (1930 – 1852)، حبیب سرور (1938 – 1860) و خلیل الصلیبی (1970 – 1875) شایسته ذکرند. داوود القرم بیشتر به چهرهپردازی شخصیتهای سیاسی اجتماعی، حبیب سرور به مظاهر حیات مردم لبنان و خلیل الصلیبی که رویکردی کلاسیک داشت به موضوعات متنوع میپرداخت.[۴]
پس از پایان جنگ جهانی اول فضای مناسبتری برای حوزه هنرهای تجسمی ایجاد شد و نسل جدیدی از هنرمندان که از دانش هنری پیشگامان، هنر نقاشی را فراگرفته بودند، راه آنان را ادامه دادند و مسیر بالندگی این هنر را هموار کردند. مرحله شکوفایی هنر نقاشی از دهههای چهل و پنجاه قرن گذشته آغاز شد. تأسیس آکادمی هنرهای زیبا که در سال 1943 از سوی دولت لبنان به رسمیت شناخته شد، تحولی در مسیر این شکوفایی بود. ده سال بعد تأسیس انجمن لبنانی هنرمندان نقاش و مجسمهساز و کندهکاری، نقطه عطف دیگری در روند بالندگی هنرهای تجسمی بود. شمار زیادی از هنرمندان تجسمی از جمله هنرمندان نقاش، طی این سالها با خلق آثاری ماندگار در مسیر تکامل آن سهیم بودند. قیصر الجمیل که آموزشهای آکادمیک او در تربیت نسل بعدی مؤثر و خود از بنیادگذاران آکادمی هنرهای زیبا بود، در زمره آنان قرار دارد. عمرالانسی از شاگردان خلیل الصلیبی بود و با استعداد فوقالعاده خود تأثیری عمیق بر این مرحله از جنبش هنری لبنان داشت. مصطفی فروخ به عنوان هنرمندی پژوهشگر از ارکان جنبش هنری معاصر لبنان بود. صلیبا الدویهی چهرهپرداز انسان و طبیعت از دیگر هنرمندان تأثیرگذار این مرحله بود که پس از فراگیری هنر نقاشی نزد حبیب سرور، به فرانسه رفت و در این رشته تخصص گرفت. الدویهی در سال 1950 به آمریکا مهاجرت کرد و تا سالهای پایان زندگی به فعالیت و خلق آثار هنری ادامه داد. تعدادی از تابلوهای نقاشی او در موزههای آمریکا، انگیس و فرانسه نگهداری میشود.[۵]
پس از تأسیس آکادمی لبنانی هنرهای زیبا، تأسیس دانشکده هنرهای زیبا در دانشگاه آمریکایی بیروت در سال 1954 و اهتمام دولت به حوزه هنر، نقطه عطف دیگری در مسیر پویایی هنرهای تجسمی بود. سالهای دههی شصت و نیمه اول دهه هفتاد را میتوان از مقاطع پررونق هنرهای تجسمی به ویژه نقاشی بهشمار آورد. تأسیس مراکز آموزشی آکادمیک، کانونهای هنری، حضور منتقدان هنری و نیز نمایشگاههای متعدد طی این سالها، در رشد علمی و توسعه این هنرها نقش بهسزایی داشت. هنرمندان صاحب سبک این سالها نیز با خلق آثار هنری مبتنی بر رویکردهای علمی و هنری مدرن، بیشترین سهم را در این خصوص داشتند. پل گیراگوسیان از جمله هنرمندان نقاش این کشور در نیمه دوم قرن گذشته است که در زمره بارزترین هنرمندان تجسمی لبنان و جهان عرب بهشمار میرود.[۶] آثار نقاشی گیراگوسیان همواره مورد استقبال محافل هنری و علاقمندان به هنر نقاشی در لبنان و دیگر کشورهای عرب قرار داشته است. او تلاشهای بسیاری را برای تأسیس موزه هنرهای معاصر صورت داد که پیش از تحقق آن درگذشت. از دیگر هنرمندان تجسمی و نقاشی این دوران، میتوان از هلن خال، سمیر ثابت، فرید عواد، ایلی کنعان، رفیق شرف و الیاس ابورزق نام برد.
با آغاز جنگ در سال 1975، هنرهای تجسمی به مرحلهای از رکود وارد شد که تا سالها ادامه یافت. در این مرحله بسیاری از هنرمندان لبنان را ترک کردند و فعالیتهای هنری به حداقل کاهش یافت و تعدادی از آنان که در کشور ماندند، فعالیتهای محدود هنری خود را با فراز و نشیب ادامه دادند.
با خاموش شدن شعلههای جنگ، جنبش هنری دوره جدیدی را آغاز کرد که با سالهای پیش از جنگ تفاوت داشت؛ به ویژه نسل جدیدی از هنرمندان در این کشور ظهور کردند که رویکردهای نوین متأثر از هنر مدرن جهانی بر آثار آنان غلبه داشت.[۷] تونی شکر، و لید رعد، نادین توما، خلیل جریح، عماد عیسی، ولید صادق، اکرم زعتری، ربیع مروه و جلال توفیق در شمار هنرمندان تجسمی دهههای اخیر لبنان قرار دارند که با اثرپذیری از سبکهای امپرسیونیسم، اکسپرسیونیسم، فوتوریسم و کوبیسم، آثار هنری خود را خلق میکنند.[۸]
نیز نگاه کنید به
نقاشی سیرالئون؛ نقاشی ژاپن؛ نقاشی روسیه؛ نقاشی افغانستان؛ نقاشی تونس؛ نقاشی کوبا؛ نقاشی مصر؛ هنر نقاشی در چین؛ نقاشی سنگال؛ نقاشی و مجسمهسازی آرژانتین؛ نقاشی در مالی؛ نقاشی در ساحل عاج؛ نقاشی تایلند؛ نقاشی اسپانیا؛ نقاشی در اردن؛ نقاشی در اتیوپی؛ نقاشی قطر؛ نقاشی و مجسمه سازی در قزاقستان؛ نقاشی تاجیکستان؛ نقاشی بنگلادش؛ نقاشی سریلانکا
کتابشناسی
- ↑ أبورزق، جوزف؛ بركات صالح؛ القيسي، عمران. (2004). الفن التشكيلي في لبنان. الطبعة الأولى، المنظمة العربية للتربية والثقافة والعلوم، ص. ۴.
- ↑ البستاني، الدكتور فؤاد افرام. (1969). لبنان، مباحث علمية واجتماعية. (الجزء الأول). بیروت: منشورات الجامعة اللبنانية، ص. ۱۴۹.
- ↑ أبورزق، جوزف؛ بركات صالح؛ القيسي، عمران. (2004). الفن التشكيلي في لبنان. الطبعة الأولى، المنظمة العربية للتربية و الثقافة و العلوم، ص. ۹.
- ↑ برگرفته از سلیم، حسین احمد: https://www.forums.fonon.net
- ↑ أبورزق، جوزف؛ بركات صالح؛ القيسي، عمران. (2004). الفن التشكيلي في لبنان. الطبعة الأولى. المنظمة العربية للتربية والثقافة والعلوم، ص. ۳۰-۳۶.
- ↑ باشا، عبدو. (2010). هكذا انقلاب التغيير على أبطال التغيير في المسرح. (الطبعة الأولى). بیروت: دار الآداب للنشر والتوزيع، ص. ۷۰۱.
- ↑ أبورزق، جوزف؛ بركات صالح؛ القيسي، عمران. (2004). الفن التشكيلي في لبنان. الطبعة الأولى، المنظمة العربية للتربية و الثقافة والعلوم، ص. ۱۱۷.
- ↑ صدر هاشمی، سید محمد (1392). جامعه و فرهنگ لبنان. تهران: موسسه فرهنگی،هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص. 241-244.