نقاشی و مجسمه سازی در قزاقستان

از دانشنامه ملل

با توجه به اینکه هنر نقاشی و مجسمه سازی در قزاقستان تقریبا سرنوشت واحدی داشته است لذا در این بخش دو هنر نقاشی و مجسمه سازی با هم مورد بررسی قرار می‌گیرد. هر چند سابقه نقاشی و مجسمه سازی در قزاقستان به دوران استپ نشینی و قبل از سلطه اتحاد جماهیر شوروی بر‌ می‌گردد ولی این دو هنر در قزاقستان در زمان اتحاد جماهیر شوروی رشد و نمو کرد و به اوج رسید.

از آنجا که هنر در همه اشکال اعم از سینما، ‌تئاتر، موسیقی و ادبیات از جایگاه ویژه‌ای در سرتاسر مناطق اتحاد جماهیر شوروی برخوردار بوده است هنر نقاشی و مجسمه سازی نیز از این قاعده مستثنی نبوده است لذا مجسمه سازی و نقاشی قزاقستان در سده اخیر تحت تأثیر هنر اتحاد جماهیر شوروی قرار گرفته است. نقاشی و مجسمه سازی در قزاقستان سه دوره مهم را پشت سر گذاشته است؛ ۱. دوران استپ نشینی و کوچ نشینی ۲. دوران سلطه اتحاد جماهیر شوروی ۳. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و زمان استقلال کشور‌های مشترک المنافع تا کنون.

با توجه به رابطه نزدیک و شباهت‌‌های فراوان نقاشی با مجسمه سازی این دو در قرن 6-9 در دوران ترک‌‌ها توسعه یافته است. در نوشته‌‌های ترک‌های باستان مجسمه‌‌های سنگی به نام "بلبل"، "بالبیک سنگی" و تاسکلینشک معرفی شده‌اند. از همان دوران آثار مجسمه "بالبالس" باقیمانده است که از اهمیت تاریخی زیادی برخوردار‌ می‌باشد. مجسمه‌‌های سنگی در قزاقستان اغلب در قزاقستان مرکزی و در ژتیسو پیدا شده است، مجسمه‌‌های یافت شده از محل دفن فرماند‌هان نظامی به نظر‌ می‌رسد که قدمت این مجسمه‌‌ها بیشتر از مجسمه‌‌های موجود در بسیاری از کشور‌های اروپایی است. صنعتگران استپ به طور گسترده از هنر‌های تجسمی کاربردی مخصوصا از هنرکاشی قرمز مایل به قهوه‌ای و سرامیک بهره برده اند[۱].

در این دوره (قرن 6-9) علاوه بر هنر مجسمه سازی هنر معماری و نقاشی نیز رواج یافت. به خصوص که هم مجسمه ساز و هم نقاشی در بسیاری موارد در معماری به کار‌ می‌رفت و ساختمان‌‌ها با نقاشی و مجسمه‌‌های بزرگ و کوچک تزیین‌ می‌شدند.

در نتیجه کاوش‌های باستان شناسی به عمل آمده از قرون وسطی در طراز، قیزل اوزون، کوئیرکتوبه، باباآتا و ابانارو - ژنی کستوب پایه‌‌های سنگی خانه تصویر واضح و روشنی از سطح نسبتا بالای معماری و ساخت و ساز باقی مانده است. در منطقه زمبیل از آثار باقیمانده ساختمان‌‌ها در قرن هفتم چنین بر‌ می‌آید که در ساخت آن‌ها از بلوک‌‌های سنگی مستطیل شکل استفاده شده است.

بنا بر آنچه از معابد شهر‌های آکبشیم بادی - اسکی به جای مانده است گویای این است که این بنا‌‌ها در پایان قرن هفتم و اوایل قرن هشتم ساخته شده‌اند. در دیوار‌های این معابد که برای انجام عبادت بودائیان ساخته شده است مجسمه و نقاشی‌‌های بودا نقش بسته است. همچنین سوله‌‌ها و انبار‌هایی برای نگهداری مجسمه‌‌های بودا وجود داشته است. خرابه‌‌های معابد و بنا‌های دیگر حاکی از سبک معماری و مجسمه سازی و نقاشی دوران رونق جاده ابریشم‌ می‌باشد.

سنگ‌‌های حکاکی شده و مجسمه گونه در گورستان "شوپان آتا" واقع در ۱۲ کیلومتری روستای سنکا که مربوط به قرن 19-20 است و گورستان "سسیم آتا" مربوط به قرن ۱۹ -۱۳ واقع در مانگستائو تا حدی نشانگر صنعت مجسمه سازی در این دوران در قزاقستان‌ می‌باشد.

دومین دوره مجسمه سازی و نقاشی قزاقستان در دوران اتحاد جماهیر شوروی اتفاق افتاده است، در دورانی که همه شئون زندگی مردم کشور‌های تحت سلطه شوروی اعم از سیاست، اقتصاد، فرهنگ و هنر متأثر از برنامه و سیاست‌‌های دولت مرکزی بوده است لذا مجسمه سازی و نقاشی قزاقستان نیر از این قانون کلی تبعیت کرده است.

هنر مجسمه‌سازی و نقاشی در این دوران نسبت به قبل از تشکیل اتحاد جماهیر شوروی گسترش فراوانی یافت، مجسمه‌‌ها و بنا‌های یادبود لنین؛ مجسمه شعرا، ادبا، سیاستمداران، شخصیت جنگجویان و نظامیان و... ساخته شد و در جای جای خیابان‌‌ها، پارک‌ها و اماکن عمومی نصب شدند همین امر باعث شد که افراد زیادی به این هنر روی آوردند.

بنای یادبود قهرمان ملی بایرژان مامیشولی از جمله آثاری هستند که از دوران اتحاد جماهیر شوروی باقی مانده است[۲].

پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و استقلال کشور‌های مشترک المنافع هنر مجسمه سازی و نقاشی تولدی دیگر یافتند، با توجه به اینکه دیگر الزامات و محدودیت‌های دوران اتحاد جماهیر شوروی بر کشور‌‌های استقلال یافته و من‌جمله قزاقستان وجود نداشت فرهنگ و هنر قزاقستان رنگ و بوی قومی، ملی و میهنی به خود گرفت و علاوه بر توسعه هنر‌های مختلف از نظر کمی، کیفیت و سبک سنتی و میهنی قزاقستان نیز دستخوش تحولی شگرف شد. با حمایت دولت قزاقستان مجسمه‌‌های فراوانی توسط هنرمندان ساخته و زینت بخش شهر‌‌ها و اماکن عمومی گردید.

مؤسسه کازارت که متشکل از شرکت‌‌های شناخته شده "کازآرت سیستم"، کازآرت برونزا"، "کازهودفوند"، "کازآرت گرانیت" که متخصص در صنعت ریخته گری هستند مجسمه‌‌های فراوانی از فولاد، چدن، برنز و مس و بتون ساختند.

با توجه به اینکه صنعت صنایع دستی رواج یافت بخشی از مردم قزاقستان پس از استقلال برای کسب درآمد و تأمین نیازمندی‌‌های اقتصاد خانواده به مجسمه سازی روی آوردند، ساخت مجسمه‌‌هایی از جنس آهن، چدن، چوب و برنز به عنوان صنایع دستی خانگی و کارگاه‌‌های کوچک رونق گرفت.

یکی از آسیب‌‌هایی که در سال‌های اخیر به هنر و فرهنگ قزاقستان عارض شده است و فرهنگ و سنت محلی و قومی را به اضم حلال کشانده است رویکرد هنر قزاقستان به فرهنگ و هنر غرب می‌باشد. به همین خاطر فساد و بی بند و باری و عدم توجه به فرهنگ و عقاید بومی و محلی در هنر رواج یافته است که این رویکرد در سبک‌‌های نقاشی، مجسمه سازی، ‌تئاتر، سینما و... به وضوح مشهود است. به عنوان نمونه می‌توان به مجسمه برنزی زن و مرد جوانی به نام "عاشقان" که در پارک جوانان آستانا در سال ۲۰۰۵ نصب شده است اشاره کرد، این مجسمه برهنه که برجستگی‌‌های جنسیتی را نمایان ساخته است موجب جنجال فراوان در بین مردم و جامعه قزاقستان شد و در فضای مجازی از سوی موافقان و مخالفان این سبک مجسمه سازی بحث شدیدی در گرفت که در ن‌هایت مسئولین فرهنگ و هنر قزاقستان قول دادند که وضعیت ناهنجار این مجسمه‌‌ها را اصلاح کنند[۳]. متأسفانه چنین وضعیتی در نقاشی، ‌تئاتر، سینما و رقص باله نیز به فراوانی مشاهده‌ می‌شود[۴].

نیز نگاه کنید به

نقاشی سیرالئون؛ نقاشی ژاپن؛ نقاشی روسیه؛ نقاشی افغانستان؛ نقاشی تونس؛ نقاشی کوبا؛ نقاشی لبنان؛ نقاشی مصر؛ هنر نقاشی در چین؛ نقاشی سنگال؛ نقاشی و مجسمه‌سازی آرژانتین؛ نقاشی در مالی؛ نقاشی در ساحل عاج؛ نقاشی تایلند؛ نقاشی اسپانیا؛ نقاشی در اردن؛ نقاشی در اتیوپی؛ نقاشی قطر؛ نقاشی تاجیکستان؛ نقاشی بنگلادش؛ نقاشی سریلانکا

کتابشناسی