نقاشی تاجیکستان
در سرزمین تاجیکستان نمونههای ابتدایی و تصویرهای روی سنگ از قبیل تصویر خرس، خوک وحشی، بز و ...) در مغارهی ختهی پامیر شرقی به چشم میخورند. اغلب این گونه تصاویر متعلق به دوران میانهی حجر یعنی 15-10 هزار سال قبل از میلاد میباشند. آثار دورهی عصر جدید حجر و برنز هزارههای 2-4 قبل از میلاد در مصورهای دیواری و مصنوعات زرگری تجسم یافتهاست. نمونههای خوب نقاشیهای دوران برنز از قیراقم، باختر، سغد و غیره به دست آمدهاند. تصاویر انسانها و حیوانات و نباتات و نیز تصاویر اساطیری و خیالی زیادی که در مصنوعات سفالی و فلزی تجسم شده، به دست آمدهاند. تصویرهای خزانهی آمویه (قرن 4 قبل از میلاد) یکی از زیباترین نقاشیهای دنیای کهن جهان ایرانیان باستان به شمار میآیند. آثار خزانهی آمویه در حال حاضر در موزهی بریتانیا نگهداری میشود. نمونههای خوب نقاشی و تصویرها را در باز یافتههای مربوط به مدنیت حصار (قرون 5-6 قبل از میلاد) میتوان مشاهده کرد.
در عهد هلنیسم (قرون 2-4 قبل از میلاد) نفوذ نقاشیهای دولت باختر مکتب یونانی به چشم میخورد. در سکهها و ظروف این دوره تصویر پادشاهان و خدایان یونانی و محلی از قبیل دیاتیس، آناهیتا و غیره با مهارت بسیاری مجسم شدهاند. نقاشیهای روی دیوار از آثار به جای ماندهی دولت باختر و کوشانیان بسیار جالب توجه اند. بدین لحاظ یافتههای باستانشناسی سکسنآخور، کیقبادشاه، کهنه قلعه، خالچیان، قپراق قلعه (تاجیکستان جنوبی) از اهمیت علمی برخوردارند. در قرون 5-8 میلادی در حدود آسیای مرکزی از جمله سرزمین تاجیکستان نقاشی و تزیین عمارات و مجسمهسازی به اوج خود رسیدند. مجسمهی 12 متری بودای خوابیده، نقاشیهای بسیار دلچسب روی دیوار که از معبد اجنه تپه (تاجیکستان جنوبی) به دست آمدهاند از بهترین نمونههای نقاشی هندو و محلی این قرن به شمار میآیند.
از منطقهی شمالی تاجیکستان نیز نمونههای بسیار خوب نقاشی به دست آمدهاست که از لحاظ یافتههای باستانشناسی استروشنه و سغد از اهمیت بالایی برخوردارند. آثار نقاشیای نیز از پنجکنت، ورخشه و شهرستان به دست آمدهاند که برخی از این نقاشیها و تصویرها و نقاشیهای کاخهای حاکم پنجکنت و شهرستان در نوع خود شاهکار اند. در این نقاشیها صحنهی بزم و رزم، اساطیر دینی و مذهبی، تصاویر خدایان از قبیل آناهیتا، شیوا و غیره با مهارت فراوان نقاشی شدهاند.
بعد از استیلای اعراب سبک نقاشی قبل از اسلام، آسیای مرکزی به طور کلی تغییر یافت. تصویر سیمای انسان به تدریج از بین رفت و نقش و نگار جای خاصی به دست آورد. تصویرهایی که در حکاکیها و کندهکاریهای چوب با گچ تجسم میشدند عمدتاً شباهت به نقش و نگار داشتند، اما با وجود این نقاشیهای سبک محلی نیز مورد استفاده قرار میگرفت. چنانچه در تزیین مزار چهار کوه اسفره (تاجیکستان شمالی) تصویر حیوانات از قبیل مار، ماهی، انواع مختلف پرندهها، و موجودات خیالی محراب چوبی در روستای اسکادر بعد از فتوحات عرب، در آسیای مرکزی و ایران اصول جدید نقاشی به نام گیره گسترش پیدا کرد که این اصول عبارت از یک نقاشی هندسی مرکب بود. بهترین نمونهی اصول گیره را در تزیین مقبرهی محمد بشارا، (پنجکنت)، کاخهای هلبک و سیّاد (تاجیکستان جنوبی) متعلق به قرون 4- 5 هـ./11-12م. و همچنین در معماریهای دورهی تیموریان به گونهای بسیار روشن میتوان مشاهده کرد. همراه با اصول گیره، اصول دیگری به نام اسلیمی نیز توسعه یافت. از نمونههای برجستهی اصول اسلیمی، نقاشیهای روی دیوار و سقف بناهای تاریخی تاجیکستان شمالی، خجند، اوراتپه، اسفره، پنجکنت و غیره به شمار میآیند. اصول اسلیمی هم چنین در ظروف و فلزها به خوبی مورد استفاده قرار گرفتهاند.
در قرون وسطی، مکتب مینیاتوری بخارا نیز از شهرت والایی برخوردار بود. خوشنویسی و مینیاتور شهرهای سرزمین تاجیکستان غالباً متأثر از مکتب بخارا بودند. در شهرهای خجند، اوراتپه،حصار و...خطاطان بسیاری مشغول کتابت بودند. اما بعد در نتیجهی پیروزی انقلاب اکتبر و سیاست خاص کمونیستها، هنر خطاطی و خوشنویسی از بین رفت.
در دورهی حاکمیت کمونیستی در جماهیر آسیای مرکزی از جمله در تاجیکستان، نقاشی و مجسمهسازی رونق یافت. در رونق نقاشی دوران شوروی در تاجیکستان جایگاه اتحاد نقاشان و مصوران تاجیکستان بسیار مهم است. این اتحاد در سال 1933م. تأسیس شد و از سال 1934م. به بعد سالی یک بار نمایشگاههای آثار نقاشان و مصوران را برگزار میکرد. نقاشان و مصورانی از قبیل ای. بورتسوف، م.خوش حمدوف، بو.براتبیکوف و ... در موضوعات جنگ دوم جهانی و تاریخ بنیاد دولت شوروی آثار مهمی را ایجاد کردند. اغلب نقاشان و مصوران تاجیکستان در مکاتب عالی مسکو، لنیگراد، تاشکند و ... تحصیل میکردند.
در دوران شوروی، نقاشی سبک ملی (اسلیمی، گیره و ...) نیز رواج و رونق یافت. نقاشان تاجیک مانند ع.فیاضیوف، م.صالحوف، غ منصورف، س.نوراف، س.شریفوف، و.آینه یوف، س.قربانوف، د.عبد الحمدوف، ع.آخونوف و .. از استادان نقاشی سبک ملی به شمار میرفتند. از میان مجسمهسازان تاجیک م.عبد الرحمانوف، ر.عطیموف، ت.ثمندروف، ع.محدوف و دیگران را میتوان به عنوان موفقترین مجسمهسازان تاجیکستان معاصر معرفی کرد.
بعد از فروپاشی اتحاد شوروی و کسب استقلال جمهوری تاجیکستان، سازمانهای دولتی و غیر دولتی تلاش میکنند در هنر معماری و هنرهای زیبا از یک سوی ماهیت ملی و سنتی و از سوی دیگر معماری بومی را تقویت کنند. اما هم اکنون در معماری و نقاشی سبک ملی و سنتی بیشتر قابل مشاهده است. امروزه معماری و هنرهای زیبایی تاجیکستان به دلایل اقتصادی با مشکلات فراوان رو به رو است و کوششها برای احیا و حفظ میراث فرهنگی و تلاش برای رشد حیات فرهنگی، که معماری و هنرهای زیبا را نیز شامل میشوند، اساساً از طرف سازمانهای غیر دولتی صورت میگیرد.
معبد أکس بدون شک نمونهای برجسته از هنر معماری دوران هلنیسم در منطقهی آسیای مرکزی است که در ارتباط با تمدن باختر اطلاعات جالب توجهی در اختیار خواننده قرار میدهد[۱][۲].
نیز نگاه کنید به
نقاشی سیرالئون؛ نقاشی ژاپن؛ نقاشی روسیه؛ نقاشی افغانستان؛ نقاشی تونس؛ نقاشی کوبا؛ نقاشی لبنان؛ نقاشی مصر؛ هنر نقاشی در چین؛ نقاشی سنگال؛ نقاشی و مجسمهسازی آرژانتین؛ نقاشی در مالی؛ نقاشی در ساحل عاج؛ نقاشی تایلند؛ نقاشی اسپانیا؛ نقاشی در اردن؛ نقاشی در اتیوپی؛ نقاشی قطر؛ نقاشی و مجسمه سازی در قزاقستان؛ نقاشی بنگلادش؛ نقاشی سریلانکا.
کتابشناسی
- ↑ بایمتف، لقمان (1385). درآمدی بر معماری و هنرهای زیبای تاجیکستان. مجله کتاب ماه هنر، شماره 91 و 92. ص 84-103.
- ↑ زهریی، حسن (1391). جامعه و فرهنگ تاجیکستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص 318-320.