نقاشی سریلانکا

تاریخ هنر نقاشی در سریلانکا به دو دوره مشخص: دوره کلاسیک و دوره کندی تقسیم میشود. دوره کلاسیک شامل آثار باقیمانده از قرن پنجم تا سیزدهم و دوره کندی از قرن هجدهم تا نوزدهم را در بر میگیرد. تاریخدانان تصاویری آبرنگ چند زن در سیگریا(Sigiria) را آسپاراس(apsaras) (حوریان بهشتی) تفسیر کردهاند[۱]. این نقاشیهای قدیمی و مهم نقاشیهای بهجا مانده از زمان سلطنت شاه کاسیاپا (Kasapayai) (495 – 477 قبل از میلاد) است که در نقطهای نسبتا مرتفع از صخره سیگریا و روی دیواری که با نوعی گچ پوشیده نقاشی شدهاند[۲]. نقاشیهای سیگیریا صددرصد عینی و واقعی (رئالیستی) نیستند و محتوای مذهبی نیز ندارند[۱]. این نقاشیهای آبرنگ را هنرمندی ناشناسی ترسیم کرده است. بعد از سگیریا، از نظر تاریخی نقاشیهای دیواری در تیوانکا(Tivanka) خانه نقاشی شهر پولنّاروا متعلق به قرن دوزادهم میلادی است که به عنوان جامعه پیکرههای نقاشی شناخته میشود. از دوره سیگیریا تا دوره تیوانکا ششصد سال فاصله است. نقاشیهای دیواری تیوانکا در واقع سبک کلاسیک – ناتورلیستیک توسعه یافته است. طول این دوره از دوران اولیه تاریخ تا زمان پادشاهی آنورادهاپو را شامل میشود.
سبک و تکنیکهای نقاشی سیگیریا در مقایسه با نقاشیهای دیواری آنورادهاپورا سبکی بینظیر است. از آنجا که نقاشی نسبت به ابنیه و پیکرهها و تندیس ها زودتر در معرض خرابی قرار میگیرد، نقاشیهای زیادی از دوران قدیم به یادگار نمانده است. اما همین تعداد باقیمانده بیانگر علاقه سینهالیان به این هنر است. هر چند واقع شدن این آثار در غارهای کم عمق و دور از آب و هوا نیز دلیل اصلی پا بر جایی آنها است.
اما آثار هنری متعلق به دوران استعمار تا اندازهای تقلیدی و یا الگو گرفته از سبکهای اروپایی هستند. ایدههای مدرن در قرن بیستم باعث شد هنرمندان سریلانکا مجددا روی به سنتهای قدیمی آورده و طراحی سنتی را تجربه کنند. نقاشیهای سریلانکایی – به ویژه چهل و دو گروهی که نهضت احیای هنری را آغاز کردند. اغلب مفاهیم قدیمی را با عناوین مدرن که بیان کنندۀ فرهنگ کشور است، را باز آفرینی کردهاند[۳].
نقاشی بر روی چوب
این از نقاشی بومی بیشتر روی سطوح چوبی سقف ساختمانهای مذهبی، جلد نسخههای خطی، جعبههایی که برای نگهداری و انبار کردن وسایل مقدس و همجنین لوحهای پیشکش کاربرد داشته است[۱].
نقاشیهای بوداییها در سریلانکا
دیوارهای اکثراً معابد پوشیده از نقاشیهای متنوع است که همگی نوعی داستان مذهبی و تاریخی را به زبان تصویر برای بیننده حکایت میکنند. به رغم قدمت نسبتا زیاد کیفیت رنگهای این آثار نقاشیها بسیار خوب بر جا مانده است. به نظر میرسد هنرمندان آن دوره در تهیه رنگ به موفقیتهای شایانی دست یافته بودند. نقاشیهای باستانی سینهالی به سبک نقاشیهای سنتی هند است. استفاده از نقاشی برای تزئین معابد، سنت گذشتگان است که همچنان از سوی نسل حاضر نیز دنبال میشود، اما شکل و شیوه نقاشیهای جدید سبک غربی به خود گرفتهاند[۲]. محتوای نقاشیهای بوداییها در سریلانکا را به طور کلی میتوان به چند موضوعات دستهبندی کرد:
- زندگی بودا؛
- داستانهای مربوط به زندگی بودا؛
- داستانهای جاتاکا(Jataka) (داستانهای مربوط به زندگی پیشین بودا)؛
- سوویسی ویوارانا (Suvisi vivarana)بیانات بیست و چهارمین بودای پیشین که بودهیساتوا(Bodhisattva) را به عنوان گواتما بودای(Guatama BVuddha) آینده تصدیق کرد؛
- سولوسماستانا(Solos mastana) شانزده مکان زیارتی؛
- الهههای گوناگون و معرفی چندین جهنم و جهان زیرین[۱].
اگر چه بودیسم با بیش از دو هزار سال قدمت اساس و پایه فرهنگ سریلانکا است؛ اما هنر هندویسم نیز فعالانه در عرصههای هنری شرکت داشته است[۱].
نیز نگاه کنید به
نقاشی سیرالئون؛ نقاشی ژاپن؛ نقاشی روسیه؛ نقاشی افغانستان؛ نقاشی تونس؛ نقاشی کوبا؛ نقاشی لبنان؛ نقاشی مصر؛ هنر نقاشی در چین؛ نقاشی سنگال؛ نقاشی و مجسمهسازی آرژانتین؛ نقاشی در مالی؛ نقاشی در ساحل عاج؛ نقاشی تایلند؛ نقاشی اسپانیا؛ نقاشی در اردن؛ نقاشی در اتیوپی؛ نقاشی قطر؛ نقاشی و مجسمه سازی در قزاقستان؛ نقاشی تاجیکستان؛ نقاشی بنگلادش
کتابشناسی
منبع اصلی
رکنی، مهدیقلی (1391). جامعه و فرهنگ سریلانکا. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی( در دست انتشار).
نویسنده مقاله
مهدیقلی رکنی