موسیقی در ساحل عاج
موسیقی بیشک، نخستین هنر محبوب در میان جوانان ساحل عاجی است. سبک «رَگا» در این بین، جایگاه برتر را در اختیار دارد و پرترههای باب مارلی، خواننده جامائیکایی را بیش از هرکس دیگری میتوان در ساحل عاج یافت. البته موسیقی از حوزههایی است که غنا و تنوع آن در ساحل عاج باعث شگفتیست؛ به گونهای که شاید برای شرح توسعه و تنوع آن در طی نیمقرن اخیر، نیاز به رسالهای کامل باشد. هر یک از شصت قوم ساحل عاج، دارای موسیقی سنتی خاص خود است که اغلب همچون موسیقی سایر نقاط آفریقا، چند صداییبودن ویژگی آنهاست. این خصوصیت، به ویژه در موسیقی بائوله مشهود است. موسیقی نقش مهمی در زندگی این قوم ساکن در نواحی مرکزی دارد و در تمام مراسم (اعم از شادی، عزا و یا کار) استفاده میشود. البته سایر اقوام نیز اهمیتی مشابه برای موسیقی در زندگی خود قائل میباشند. از دیگر خصوصیات موسیقی ساحل عاج، بهرهگیری آن از طبل در اشکال و اندازههای مختلف و متعدد است. میان طبلها، «تاکینگدرام» یا «طبل گویا» از همه شایعتر است که استفاده از آن، به ویژه در میان قوم آپولو معمول میباشد؛ اما از همه معروفتر، طبلی است که در زبان محلی به آن «ژامبه» (Djembé) گفته میشود و نوازنده برای نواختن، آن را میان پاهای خود قرار میدهد.[۱] پلیریتم یا کاربرد هم زمان دو یا تعداد بیشتری ریتم که در تضاد با یکدیگر باشند، از دیگر ویژگیهای موسیقی ساحل عاجی، به ویژه در نواحی جنوبغربی است. در کنار موسیقی سنتی که میان عامه مردم و در محلات شایع است، همچنین میتوان از شکل کلاسیک و امروزی موسیقی در این سرزمین صحبت کرد.
در نگاهی کلی، تولیدات موسیقی این سرزمین، به سه دسته یا جریان مهم قابل تقسیم است: نخست پیش گامانی چون «اَمِدِه پیر» (Amédée Pierre) است که هم اهل تئاتر بود و هم به کار موسیقی و خوانندگی اشتغال داشت. وی زمانی کار خود را آغاز کرد که در خیابان و کوچه، آنچه شنیده میشد، موسیقی کنگویی، کوبایی، نیجریایی یا غنائی بود و خبری از موسیقی ساحل عاجی در میان نبود؛ پس پیر دست به کار میشود و با خواندن در زبان مادریاش، آلبومی به نام «موسیو موسیو» بیرون میدهد که او را به شهرت میرساند و لقب «بلبل ملی» را برایش به ارمغان میآورد؛ شایان ذکر است که همین شخصیت، بعدها بانی ابداع «دفتر حق مؤلف» در ساحل عاج میگردد. از دیگر نامهای مهم در میان پیشگامان موسیقی ساحل عاجی، میتوان به آلله ترز (Allah Thérèse) و گیی ویکتور (Guéi Victor) اشاره کرد.
دسته دوم به هنرمندانی تعلق دارد که در مقایسه با دسته اول گرایشهای سنتی کمتری دارند و خود سبکهای جدیدی چون «زوگلو» (Zouglou)، «زوبلازو» (Zoblazo) و «یوسومبا» (Youssoumba) را ابداع کردهاند. زوگلو، نوعی موسیقی عامیانه و شهریست که به توصیف و روایت واقعیتهای زندگی جوانهای شهری میپردازد و از اینرو، آرمانخواهانه است و موضوعاتی چون عدالت، محبت و صلح را به پیش میکشد.[۲] این نوع موسیقی در دهه نود میلادی پدید آمد و مبدع آن دانشجویانی بودند که از شرایط خود در دانشگاه و خوابگاهها راضی نبودند. از معروفترین گروههای موسیقی زوگلو، باید از «اسپوار 2000» نام ببریم. مضمون ترانههای این گروه، بیشتر انتقاد از رفتار و کردار نسل جوان امروزی و بهویژه دخترهاست. واژه زوگلو به رقصی که همراه این موسیقی بهکار میرود نیز گفته میشود.
اما در میان پیشکسوتان و از مهمترین نمایندگان این دسته، میتوان به ارنستو ججیه (Ernesto Djédjé) اشاره کرد. ججیه موقعیتی ممتاز در میان سایر نوازندگان و خوانندگان ساحل عاج دارد و مبدع سبکهای مهمی در موسیقی و رقص ساحل عاج بوده است؛ از اینرو بسیاری از موسیقیدانان نسل جوان آفریقا، در کارهای خود از او الهام میگیرند. برخی ججیه را پدر موسیقی پاپ ساحل عاج میدانند. وی به ویژه مخالف حضور بیش از اندازه موسیقی کنگویی در این کشور و به ویژه ابیجان بود. ججیه همچنین در خارج از ساحل عاج و در کشورهایی چون فرانسه و کانادا شناختهشده است؛ به ویژه به یمن تکآهنگی به نام «نوانتره زیبوته» (Noantré. Ziboté) که حال و هوا و مضمونی ناسیونالیستی و آفریقاییزده دارد. این موسیقیدان، نوازنده بنام نوعی از موسیقی آفریقایی، معروف به «زیگلیبیتی» (Ziglibithy) نیز هست که همزمان، هم سبکی موسیقیایی و هم رقصی نیمهمدرن است [۳] درباره نام این موسیقی نیز باید گفت که زیگلی به معنای رقص است و بیتی (ترانهای) شیرین و ملیح است که نمیتوان در مقابل آن مقاومت کرد. این موسیقی که هماکنون، به عنوان موسیقی ملی این کشور شناخته میشود، از تلفیق و امتزاج سنت موسیقیایی ساحل عاجی و نواهای کنگویی ساخته شده که مبدع و پیشاهنگ آن نیز ججیه است.
اما دسته سوم جریانهای موسیقی در این کشور، شامل جریانهای مدرن میشود که هنرمندان بسیاری را گرد خود جمع آورده است؛ در مجموع، هنرمندان خواننده یا آهنگساز ساحل عاجی، در کارهای خود به زبان و نواهای کشور و محل خود بسیار توجه دارند؛ اما سبکهای خارجی، از جمله رگای (Reggae) نیز حضور چشمگیری میان جوانان دارند.[۴]
از مشهورترین چهرههای موسیقی مدرن ساحل عاج میتوان به آلفا بلندی (Alpha Blondy) اشاره کرد. امروزه او را از مهمترین و مردمیترین خوانندگان موسیقی رگای آفریقایی میدانند و اغلب با باب مرلی (Bob Marely) مقایسهاش میکنند. از ویژگیهای او، سهزبانه بودنش است؛ چراکه هم به فرانسه، هم به انگلیسی و هم به زبان مادریاش، یعنی دیولا میخواند.[۵] وی در عین فعالیت گسترده هنری، یک فعال اجتماعی نیز به حساب میآید. منزل شخصیاش در ابیجان، با آن معماری و تزئینات چشمگیر، شاهدی بر سلیقه چندوجهی این هنرمند بزرگ است؛ در حال حاضر آلفا بلندی سفیر صلح سازمان ملل در ساحل عاج است. او خود را دیوانه صلح میخواند و جایی خطاب به سفیدها اینگونه میگوید:
«خودت میدانی که مجبوری مرا به رسمیت بشناسی. نمیتوانی حرامزادهام بنامی، من زاییده فرهنگ توأم. نمیتوانی رودررو نگاهم کنی؟ مرا احمق میدانی؟ مگر خود تو به من الفبا را نیاموختی؟... سفیدها حق جا زدن ندارند. هم او که مرا فتح کرده و حرف خود را به من آموخته نمیتواند اشتباه کند. من به او این اجازه را نمیدهم».[۶]
آلفا بلوندی در مصاحبههایش با رسانههای غربی، همواره رویکردی انتقادی نسبت به سیاستهای استعماری دارد و در این بین، حتی رؤسای جمهور فرانسه را نیز استثنا نمیکند. این فعال اجتماعی، در ترانههایش مردم و سیاستمداران را به تساهل و بردباری دینی دعوت میکند. در ترانه «اورشلیم» یا در ترانه «محمد رسولالله»، به خوبی میتوان رد چنین رویکردی را دریافت.
چهره معروف و رسانهای دیگری در این سبک وجود دارد به نام تیکن جا فَکلی (Tiken Jah Fakoly) که متولد اودینه، در شمال غرب ساحل عاج است. وی در هواداری از ستمدیدهها و مردمان روستا میخواند و همین موضوع او را سالها مجبور به ترک وطن کرد؛ زیرا کار او به مذاق حکومت خوش نمیآمد. او از سال 2003 به این طرف، ساکن کشور مالی است و حتی علیه عبدالله واد، رئیسجمهور وقت سنگال نیز موضع تندی گرفت و از او خواست اگر کشورش را دوست دارد، قدرت را ترک کند. کاری که در نهایت عبدالله واد انجام داد و بدون خونریزی و خشونت پس از رأی مردم به نفع رقیب او، از قدرت کنارهگیری کرد. از معروفترین ترانههای او «حال کشور من بد است!» میباشد که به وضعیت آشفته ساحل عاج در زمان جنگهای داخلی دهه 2000 اشاره دارد. در ترانه ماندگار و تاریخی «فرانس-افریک»، وی به تندی و بدون واهمه، از سیاستهای استعماری دولت فرانسه نسبت به قاره آفریقا انتقاد کرده است.
به طور کلی فهرست بلندبالایی میتوان از خوانندهها یا آهنگسازان ساحل عاجی به دست داد؛ از میان گروههای موفق امروزی میتوان «ماژیک سیستم»(Magic System) را نام برد که از سال 2003 به اینسو، فعالیت دارد و حتی در فرانسه، گروهی شناختهشده و فعال میباشد. در طول چند سال اخیر، گروه «طوفان» هم توانسته اسمورسمی برای خودش ایجاد کند. تکچهرههایی چون «عرفات» هم شهرت خوبی به هم زدهاند. عرفات البته در 2019 و در یک حادثه تصادف، درحالیکه سوار بر موتورسیکلت بود فوت کرد. «آرتیآی» (RTI) که ارگانی وابسته به رادیو و تلویزیون ساحل عاج است، هر ساله به بهترین هنرمندان حوزه موسیقی کشور جایزهای تحت عنوان «جایزه موسیقی آرتیآی» تقدیم میکند. کلیپها و نماهنگهایی که برای این ترانهها ساخته میشوند نیز در نوع خود قابلتوجهاند و به خوبی رقصهای خاص ساحل عاجی را نمایش میدهند.
بیشک در کنار موسیقی، باید از دو هنر دیگر آمیخته با آن نیز یاد کرد: «رقص» و «باله». رقصهای سنتی و فولکلوریک در این سرزمین بسیار تنوع دارند؛ از جمله رقصهای مشهور میتوان به «پرودنیکا» (Prudenica) اشاره کرد که حس و حالی فلسفی دارد و در سال 2008 خلق شده است. هدف از این رقص، تشویق جوانان به نگه داشتن جانب احتیاط و تعادل در تمام وجوه زندگی است و هماینک الهامبخش بسیاری از هنرها است.[۷] در میان سایر هنرها، باله ساحل عاجی جایگاه خاصی دارد. مبدع آن شخصی از اهالی گینه به نام «ممدو کنده» (Mamadou Condé) است که در سال 1975، این هنر را پایهگذاری کرد. البته کمی پیش از این تاریخ، از گروهی به نام «آنسامبل کتبا» (l’EnsembleKotéba)، بهعنوان خالق باله ساحل عاجی یاد میشود. این گروه در طی سیسال گذشته، نمایشهای کمدی-موزیکال بسیاری خلق و اجرا نمودهاند که عمدتاً به شرح زندگی روزمره اهالی ابیجان میپردازند.[۸]
نیز نگاه کنید به
موسیقی در زیمبابوه؛ موسیقی در ژاپن؛ موسیقی در روسیه؛ موسیقی در کانادا؛ موسیقی در کوبا؛ موسیقی در لبنان؛ موسیقی در مصر؛ موسیقی در تونس؛ موسیقی در افغانستان؛ موسیقی سنتی چین؛ موسیقی در سنگال؛ موسیقی در فرانسه؛ موسیقی در آرژانتین؛ موسیقی در مالی؛ موسیقی در تایلند؛ موسیقی در اوکراین؛ موسیقی در اردن؛ موسیقی در اتیوپی؛ موسیقی در سیرالئون؛ موسیقی در قطر؛ موسیقی در بنگلادش؛ موسیقی در سریلانکا؛ موسیقی در تاجیکستان؛ موسیقی در گرجستان
کتابشناسی
- ↑ Comtet, J. (2012). Mémoires de Djembéfola. Essai sur le tambour djembé au Mali.
- ↑ Konaté, Y. (1987). Alpha Blondy: reggae et société en Afrique noire, Karthala / CEDA.
- ↑ Reed, Daniel B. (2003). Dan Ge Performance: Masks and Music in Contemporary Côte d'Ivoire, Indiana University Press.
- ↑ Konaté, Y. (1987). Alpha Blondy: reggae et société en Afrique noire, Karthala / CEDA.
- ↑ Konaté, Y. (1987). Alpha Blondy: reggae et société en Afrique noire, Karthala / CEDA.
- ↑ David, P. (2009) La Côte d’Ivoire, Ed. Karthala, Paris.p.274.
- ↑ David, P. (2009) La Côte d’Ivoire, Ed. Karthala, Paris.p.273.
- ↑ حسینی، روح الله، خان آبادی، سعید(1400). جامعه و فرهنگ ساحل عاج. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی،ص.310-316.