تئاتر و هنرهای نمایشی سریلانکا

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۲۷ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۲:۰۴ توسط Samiei (بحث | مشارکت‌ها)

10-4-1.   تئاتر

در سريلانكا، هنر تئاتر سنتي و مدرن، قديمي و جديد با هم پیوستگی محکمی دارند. در كلمبو، پايتخت كشور، تئاتر مدرن، بين‌المللي و در حال رشد وجود دارد. آثار اصلي و ترجمه  نمايشنامه‌‌نويسان مطرح جهان مانند بكث، گوگل و گوركي[47] سطح و سبك های مختلفی دارند. در مواردی به منظور سرگرمی و گاهی جهت  شفا بيماران یا در مناطق روستايي، تئاترهاي آئيني‌ قديمي اجرا مي‌شود

اين سرگرمي‌ها از شيوه‌ها و روش‌هاي زندگي كشاورزي سرچشمه گرفته است و همانند تمام جوامع در حال پيشرفت بسياري از قالب‌هاي قديمي هنر تئاتر كم ‌رنگ‌تر مي‌شوند و اين در حالي است كه تئاتر مدرن و جديد در حال شكوفايي است.

ادیریویرا ساراتچاندرا مانام[48] به عنوان اولین نمایش مدرن به زبان سینهالی به شمار می رود که در سال 1956 تولید شد و به سبک نمایش قومی سنتی به نام ناداگام[49] به روی صحنه رفت. موضوعات سیاسی و اجتماعی، کانون توجه بیشتر نمایش های معاصر در کشور است. تصاویر انیمیشن تولید داخل منحصراً به زبان سینهالی است و فیلم های تامیلی زبان از جنوب هند وارد می شود.

10-4-1-1.               تئاتر آئيني – مذهبي:

تئاترهاي آئيني سريلانكا با اجراهاي گسترده و فراوان به لحاظ تاريخي پيوستگی دارند. قدمت افسانه‌های قدیمی تئاتر به دوران قبل از بودائي‌ها برمي‌گردد. تئاترهاي مذهبي و آئيني مانند تمام هنرهاي زنده دیگر در طول زمان دستخوش تغييرات شده اند و بعضي از عناصر خود را از دست داده و برخی ديگر را جذب کرده اند. تئاترهاي آئيني به طور كلي اجراهاي طولاني مدت دارند. هدف اوليه تئاتر قومي سریلانک فرو نشاندن خشم خدايان و ديوها است، برخی مردم عادی بر این باورند که خدایانشان به ایشان نعمت‌ داده، بیماری شان را شفا داده و پريشان شان را علاج  می کنند. تصور بر اين است که اگر مردم نذورات و خيرات ندهند و به مراسم تئاتر بی توجهی کنندد، خدايان مردم را در برابر ديوها و شياطين رهل خواهند كرد.

دسته‌ دیگر از تئاترهاي آئيني جنبۀ شخصي دارند. به منظ.ر پیشگیری از تأثيرات نامطلوب نجومی در مقياس كوچكتری این مراسم برپا می شود.منجمان و ستاره شناسان و موبدان بودایی زمان های مناسبی را برای اجرای این گونه نمایش ها توصیه کنند.

اورو ياكاما[50] (آداب كشتن گراز وحشي) نوعی از مراسم تئاترهای آئيني است. اين واقعه منظوم تعريف و روايت و اغلب به صورت كمدي، خنده‌دار و با حركات تقليدي اجرا می شود. شكارچي پیش رفتن به شكار گراز، زمان مناسب شکار را با يك منجم مشورت می کند. در این نمایش شكارچي با جانواران و حيوانات مختلفی برخورد مي‌كند و آنها را با گراز وحشي اشتباه مي‌گيرد. در نهايت او به صيد و شكار اصلي خود مي‌رسد. رقاصی خود را به شكل گراز درمي‌آورد و پس از تلاش‌هاي بسيار سر انجام به دام شکارچی مي‌افتد. با تير و كمان شكار و گوشت آن در ميان اهالي روستا پخش و توزيع مي‌شود. (E.R.Sarachchandra, 2006)

در اين توزيع، قوانين اجتماعي زندگي واقعي و روزمره به صورت ساده و برعكس وضعیت جاری در زندگی اجرا مي‌شود: قسمت‌هاي نامطبوع گوشت را به اعضاي طبقه بالاي جامعه و بهترين قسمتهاي آن را طعنه‌آميز و نيش‌دار به اعضاي طبقه پايين جامعه می دهند. اين مراسم از سطح بالايی از طنز و نقد اجتماعي برخوردار است. اين مسئله بیانگر این است كه تئاتر و نمايشهاي آئيني ضمن تعلق داشتن به جهان معنوي با مسائل روزمره و واقعيت‌های زندگی نیز سروكار دارند. اين مراسم در گذشته در ميان مردم سينهالي نمایشی مهم و برجسته به شمار مي‌آمده است.

یکی دیگر از نمایش های آئيني همگاني كه توسط یک گروه اجرا مي‌شود گام مادوا، دِوُل مادوا و پونا مادوا[51]  نام دارد كه ضمن اجرای آن خدايي موثر در پیشگیری از ابتلای به بيماري‌هاي واگيري و مسري به نام پاتيني[52] پرستش می شود. معابد پاتینی در سرتاسر كشور پراكنده است.

نوع دیگری از نمایش هاي آئيني مرتبط با مريضي يا بدبختي و بدشانسي را بالي تُويل[53] می گویند.  بالي  آدابي است كه طی آن هدایایی به خدايان سيارات و نجوم پیشکش می شود. نمايشي و مراسم بسيار دراماتيك تُويل براي تسكين بیمار و دفع شياطين استفاده مي‌شود. از ديگر ويژگي‌هاي مهم «بالي» استفاده از تصاوير است. تصاوير سفالي بزرگی که گاهي سه متر طول دارد. آن ها نقوشی برجسته ای را که به صورت برعكس در صحنه نمایش نصب کرده اند پس از نمایش از بين مي‌برند. امروزه نمایش بالي به دليل هزينه‌ها و مخارج زيادش به ندرت برگزار مي‌شود. (E.R.Sarachchandra, 2006)

10-4-1-2.  ناداگاما[54]:

ناداگام سابقه ای 200 ساله دارد و در اصل نمايشی از مردم دراويدي جنوب هند است. متن اولين نمایش ناداگاماي از زبان تاميل به سينهالي ترجمه شده است. اولين نمایش ناداگاما سينهالي را مبلغان كاتوليك اجرا کردند. موسیقی و متن شعر گونه مهمترین شاخص این نمايش هستند. نمايش به صورت‌ آواز، سرود و گفتگوهاي منظوم اجرا می شود. لذا موسيقي ناداگاما بعد جديدي را به تئاتر قومي سينهالي اضافه كرد. بيشتر تئاترهاي سينهالي درباره داستان‌هاي افسانه‌اي هستند. اين نمايش در ابتدا با موضوعات و مطالب مربوط به مسيحيت سروكار داشته است. اگر چه اين نمايش به لحاظ شیوه های اجرایی به سایر الگوهاي سنتي اجراي نمايش ها  قوت و غناي بیشتری بخشید، اما نتوانسته نظر اديبان را به خود جلب كند.

10-4-1-3. «نورتي»[55]:

اواخر قرن نوزدهم با ورود شركت تئاتر و نمايش پارسي شهر بمبئي هند به سريلانكا تئاتر شهري سينهالي ظهور كرد. اجراي تئاتر و نمايش پارسي با تئاترها و نمايش هاي ديگر كاملاً متفاوت بود و همین موضوع باعث شد تا تماشاچیان جذب آن شوند. اين تئاتر پارسي كه بعدها به زبان سينهالي به تئاتر نورتي معروف شد تركيبی از حالت‌هاي نمايشي هندي و اروپايي بود. ابتدا تماشاچيان اجرای اين نوع از تئاتر و نمايش در كلمبو را جذاب ديدند و به همين ترتيب تماشاچيان و مخاطبان ديگر در شهرهاي بزرگ جنوب و جنوب غربي آسيا جذب آن شدند. تئاتر نورتي کم کم در این کشور بومي و نمايش‌هاي سينهالي با همين سبك و سياق نوشته و به همين ترتيب  با موسيقي كاملاً مشابه اجرا شدند. رفته رفته سالن تئاتر در كلمبو براي اجراي نمايش نورتي كه طرفداران و مخاطبان آن نيز به سرعت در حال رشد بودنند، ساخته شد.

به هر  حال اولين تئاتر تجاري در سريلانكا به این صورت متولد و در دو دهه اول قرن بيستم شكوفا شد. نمايش‌ها و تئاترهاي پر رونق نورتي نیز مانند تمام نمايشنامه‌هاي جديد احتیاج به تحول داشت. نمايشنامه‌نويسان سينهالي نه تنها به سرعت فرم‌ها و سبك‌هاي اين نوع تئاتر را فرا گرفتند، بلکه نمایش را به فضایی فراتر از تئاتر پارسي کشانده و به تئاتر كلاسيك سانسكريت و به نمايشنامه‌هاي شكسپير نیز روی آوردند. در ميان نمايشنامه‌نويسانی كه باعث رونق بيشتر نمايش نورتي شدند جان دوسيلوا[56] بیش از دیگران شهرت كسب كرد. به همین دلیل اولين سالن تئاتر دولتی در كلمبو به اسم او نام گذاري شده است. تئاتر نورتي به رغم شهرت فراوانش، نتوانست بيش از سه دهه دوام بیابد. با ظهور صنعت «سينما»، حفظ آن به لحاظ مالی بسيار دشوار شد. با ورود فيلم‌هاي هندی تئاتر با چالش بزرگي روبرو گردید. ذائقه مخاطبان از تماشاي تئاتر به دیدن فيلم سینایی تغيير کرد و تئاتر نتوانست مخاطبان خودش را نگه دارد. به اين ترتيب تئاتر به سرعت با ركود مواجه شد و سالن تئاتر «تاورهال[57]» نیز به سالن سينما تغيير پيدا كرد و به این ترتیب پايان زندگي و عمر كوتاه تئاتر شهري سينهالي رقم خورد.

10-4-1-4. تئاتر مدرن:

تئاتر مدرن سينهالي ادبيات محور متولد شد و بيشتر از سوی ادبيات غربی پشتیبانی می شد. براي مثال ترجمه‌هاي اقتباسی از نمايش‌هاي كلاسيك و مدرن از غرب، به سينهالي  هر سال در دانشگاه سيلان[58]، اجرا مي‌شد و گروه‌هاي تئاتر آماتور براي توليد آثاری مناسب تلاش‌هاي می کردند. لذا جريان تئاتر مدرن سينهالي به اين ترتيب به وجود آمد. اديبان و كارشناسان ادبی كه در آن زمان در اين فعاليت‌ها شركت مي‌كردند در اين نوع از تئاتر آثار ارزشمند هنري و زيبایی را مشاهده نكردند. آن‌ها براين باور بودند كه هنر نمايشی سينهالي بدون يادگيري و تقلید درست از قالب‌ها، سبك‌ها و مدل‌هاي بين‌المللي به خصوص مدل‌ها و سبك‌هاي اروپايي توسعه و پیشرفت نخواهد کرد. به هر حال در طول دهه چهل و پنجاه در عرصه نوشتن و اجراي نمايش تلاش‌هاي زيادي شد.

اديويرا سارچاندرا[59] استاد دانشگاه، براي خلق سبك نمايشي غيررئال (غيرواقعي) به مطالعه سنت‌هاي نمايشي بومي روی آورد. او در سال 1956 تئاتر بومي مانام[60] را آغاز كرد. اين نمايش جديد نزد حامیان و فعالان تئاتر مدرن سینهالی اثری بسيارغيرمنتظره و در نوع خود بی نظیر بود. نمايشنامه نويسان سينهالي و كارگردانان امروز به سهولت در سراسراين سرزمين فعال هستند. هر چند اصراری بر بکارگیری يك قالب خاص ندارند، اما از هر عنصر قومي كه با مقصود و هدفشان سازگار باشد، استفاده می کنند. اندک شماری از نویسندگان از نوشتن سبك رئال فاصله گرفته‌ و ديد خود را نسبت به نمايش و نمايشنامه‌نويسي شعرگونه و منظوم تغییر داده اند (M.H.Syed, 2007, ص. 169-179).

نیز نگاه کنید به

تئاتر و هنرهای نمایشی زیمبابوه؛ تئاتر و هنرهای نمایشی کانادا؛ تئاتر و هنرهای نمایشی روسیه؛ تئاتر و هنرهای نمایشی تونس؛ تئاتر و هنرهای نمایشی ژاپن؛ تئاتر و هنرهای نمایشی کوبا؛ تئاتر و هنرهای نمایشی لبنان؛ تئاتر و هنرهای نمایشی مصر؛ هنر تئاتر مدرن چین؛ تئاتر و هنرهای نمایشی سنگال؛ تئاتر و هنرهای نمایشی آرژانتین؛ تئاتر و هنرهای نمایشی فرانسه؛ تئاتر و هنرهای نمایشی مالی؛ تئاتر و هنرهای نمایشی ساحل عاج؛ تئاتر و هنرهای نمایشی تایلند؛ تئاتر و هنرهای نمایشی اوکراین؛ تئاتر و هنرهای نمایشی اسپانیا؛ تئاتر و هنرهای نمایشی اردن؛ تئاتر و هنرهای نمایشی اتیوپی؛ تئاتر و هنرهای نمایشی سیرالئون؛ تئاتر و هنرهای نمایشی قطر؛ تئاتر و هنرهای نمایشی تاجیکستان؛ تئاتر و هنرهای نمایشی گرجستان؛ تئاتر و هنرهای نمایشی قزاقستان؛ تئاتر و هنرهای نمایشی بنگلادش

کتابشناسی