زبان و ادبیات سریلانکا
زبان و ادبیات در کشور سریلانکا شامل زبان و خط رسمی؛ تاریخ ادبیات و سبکهای ادبی؛ انواع ادبیات؛ ادبیات سینهالی؛ ادبیات تامیل؛ مراکز و انجمن های ادبی؛مشاهیر ادبی سریلانکا؛ سوماراتنا بالاسوریا؛ پونیاکانته ویجنایاک؛ پنامبلام؛ جایاتیلاک؛ گوناداسا آماراسکارا؛ آن راناسینگ و الانکاراگ ویکتور سوراویرا است.
زبان و ادبیات
زبان و خط رسمی
در بخش های پیشین به تفصیل درباره ابعاد سیاسی و اجتماعی زبان و زبان های رسمی، ملی، آموزش و زبان رابط بحث شد. در این قسمت به ابعاد دیگر زبان پرداخته می شود. زبان سینهالی (زبان اکثریت مردم سریلانکا) از نظر دسته بندی در میان زبانهای اقوام "هند و اروپایی" قرار دارد و از زبان سانسکریت منشعب شده است[۱]. متون قدیمی و نسخهای خطی بودیزم نیز به دو زبان (پالی و سانسکریت) در بعضی از کتابخانه ها و آرشیوهای کشورهای مختلف نگهداری میشوند. بر اساس علم زبان شناسی تطبیقی، زبان سینهالی و زبان های یونانی، لاتین، آلمانی، انگلیسی، فرانسوی، فارسی، رومی و هندی ریشه و سرچشمه مشترکی دارند و در مراحل تکامل و تحول، این زبان ها از یکدیگر جدا شد و هر یک به صورت زبان هایی مستقل در آمده اند[۲]. زبان تامیل (دومین زبان رایج سریلانکا) زبان مردم نژاد دراویدیان در جنوب هندوستان از زبانهای بزرگ و کهن جهان است. به دلیل همسایگی و تعاملات زیاد مردم تامیل با مردم سینهالی، زبان تامیل سهم به سزایی در غنای زبان سینهالی داشته و دارد [۳]. زبان تامیل از نظر الفبا، معانی واژه ها و دستور زبان با زبان سینهالی متفاوت است[۴].
رسم الخط زبان
هر کدام از زبانهای تامیل و سینهالی رسم الخط جداگانهای دارند. زبان سینهالی از نظر خط الرسم از خط سینهالا آبوگیدا(Sinhala Abugida) استفاده می کند که از خط های قدیمی براهمی(Brahmi) مشتق شده است. هر دو سینهالی و تامیل از سمت چپ به راست نوشته میشوند. شکل حروفشان از یکدیگر قابل امتیاز است. حروف تامیل غالبا از خطوط افقی و عمودی با زاویه (90) درجه نوشته میشود. در صورتی که رسم الخط سینهالی بدون زاویه و تماماً دارای انحناء است. زبان سینهالی دارای 52 حرف و علایمی برای نمایش دادن صداها است که از ترکیب آنها با یکدیگر مجموعا 252 حرف تشکیل میگردد. زبان تامیل دارای 54 حرف و علایمی برای نمایش دادن صداها است که از ترکیب آنها با یکدیگر مجموعا 247 حرف شکل میگیرد.[۴]
نمونهای از خط سینهالی
රන් පදක්කම් තුනක් දිනා නිලූක සියරට එයි: දකුණු ඇමෙරිකාවේ, පුවර්ටෝ රිකෝ ඇමෙරිකාවේ ෆ්ලෝරිඩා සහ එංගලන්තයේ වේල්ස්හි පැවැති අන්තර්ජාතික බැඞ්මින්ටන් තරගාවලි තුනකින් රන් පදක්කම් දිනාගත් නිලූක කරුණාරත්න ඊයේ (25) අලූයම දිවයිනට පැමිණියේය. බැඞ්මින්ටන් ඉතිහාසයේ වසරක් ඇතුළත පැවැති මෙවන් අන්තර්ජාතික තරගාවලි තුනකින් රන් පදක්කම් තුනක් හිමිකරගත් එකම ක්රීඩකයා නිලූක බවට ශ්රී ලංකා බැඩිමින්ටන් සම්මේලනයේ සභාපති පරාක්රම බස්නායක මහතා පැවැසීය.
මෙම තරග සංචාරයට පෙර බැඞ්මින්ටන් ලෝක ශ්රේණිගත කිරීමේ 165 වැනි ස්ථානයේ සිටි නිලූක මෙම තරගාවලියේදී දැක්වූ දස්කම් මත මේ වනවිට ශ්රේණිගත කිරීම් 73 ස්ථානය දක්වා ඉහළට පැමිණ තිබේ. |
نمونهای از خط تامیل
வலிகாமம் வடக்கு கீரிமலை பகுதியில் கடந்த 21வருடங்களாக மூடப்பட்டிருந்த செம்மண்காடு இந்து மயானம் பிரதேச மக்களின் கடுமையான போராட்டத்தையடுத்து நேற்று முதல் மக்கள் பாவனைக்காக கடற்படையினரால் திறந்து விடப்பட்டிருக்கின்றது. கடந்த 21வருடங்களாக இந்தப் பகுதி உயர்பாதுகாப்பு வலயம் என்ற போர்வைக்குள் அடக்கப்பட்டிருந்த நிலையில் கடந்த 6மாதகாலத்திற்கு முன்னர் இந்த |
تاریخ ادبیات و سبک های ادبی
بیشترین بخش ادبیات سریلانکا به زبان سینهالی است و یکی از مهمترین میراث های فرهنگی این کشور به شمار می آید. قسمت قابل توجهی از آثار ادبی آن نیز که در طول هزاران سال نوشته شده به زبان های پالی، تامیل و انگلیسی است. حجم بالایی از ادبیات سریلانکا به داستان های کوتاه اختصاص دارد. چنانچه آثار داستان های کوتاه ادبی از نظر تاثیرگذاری ارزیابی شوند، می توان ادعا کرد که داستان نویسان سینهالی زبان بیشتر از داستان نویسان تامیل و انگلیسی زبان بر جامعه تاثیر داشته اند[۵][۴].
ادبیات سینهالی
ادبیات سینهالی از دیگر ادبیات مدرن جنوب آسیا متفاوت و متمایز است و رابطۀ تاریخی با بودیسم و تاثیرات فراوانی از دورۀ استعمار این کشور دارد. اولین متون ادبی سینهالی را راهبان بودایی تالیف کرده اند و روح حاکم بر غالب این آثار روحی دینی است. تاریخ بزرگ و مشهور ماهاوامسا(Mahavamsa) که پانصد سال قبل از میلاد به نگارش در آمده به زبان پالی (زبان متون مقدس بودایی) است. این تاریخ داستان های ظهور و سقوط پی در پی پادشاهان سینهالی سریلانکا به دست اشغالگران افسانه ای بیگانه است. داستان های کتاب با افسانه شاهزاده ویجایا(Vijaya) که در 500 سال قبل از میلاد مسیح زندگی می کرده، آغاز شده است [۶].
وجود تعداد قابل توجهی از سنگ نبشته ها به زبان سینهالی روی صخره های قلعه های نظامی منطقه باستانی سیگیریا (Sigiriya) گواهی بر رواج سینهالی به عنوان زبان ادبی و بومی است. طی سال های 600 تا 1400 میلادی معماران این قلعه های نظامی نزدیک 1500 قطعه از نثر و نظم را با حروف سینهالی بر دیوارها و صخره ها حکاکی کرده و سیقل دادهاند. برخی از این اشعار داستان هایی از زندگی بودا در اوایل سالهای 1200 میلادی است[۵].
از قرن سوم قبل از میلاد پس از گرویدن پادشاه سینهالی به آئین بودا، معابد بودایی به مراکز فعالیت های فکری و ادبی تبدیل شدند و تا دورۀ مدرن و روی کار آمدن دولت های استعمارگر وضعیت به همین ترتیب باقی بود. فعالیت های سیاسی و فرهنگی و آموزشی دوران استعمار ادبیات سینهالی را دچار رکورد کرد، تا این که در دورۀ استقلال طلبی و اخیر مجددا احیا گردید [۶]. در یک نگاه کلی تاریخ ادبیات سینهالی را می توان به دوره کلاسیک، دوره استعمار و در دوره استقلال به این شرح دسته بندی کرد.[۴]
ادبیات کلاسیک سینهالی
متون بودایی در ابتدا به زبان پالی بود و راهبان و موبدان بودایی به صورت شفاهی آن را حفظ می کردند و تنها نظراتشان دربارۀ این متون را به زبان سینهالی می نوشتند. اکنون هیچ اثری از ادبیات دوران قدیم در دست نیست ولی در برخی از متون پالی و آثار سینهالی در دوره های بعد به آن ها اشاره شده است. کتاب تاریخ پادشاهان سینهالی "ماهاواسما" در قرن پنجم به زبان پالی نوشته شده است. منابع ادبی قدیم قابلیت و توانایی ادبی پادشاهان را تحسین کرده اند. تاریخچۀ کالاوامسا(Calavamsa) که به زبان پالی است، پادشاه موگالانای دوم(Moggallana II) را این گونه توصیف کرده است:
"این پادشاه دارای استعداد بی رقیب شعرسرایی است".
تاریخ نگارش تعداد بیشماری از آثار نثر سینهالی که به قرن دهم بر می گردد منسوب به پادشاه کاساپایای پنجم(Kasapa V) هستند [۵]. بعد از تصرف سریلانکا در سال 1070 به وسیله مهاجمان جنوب هند، ویجایاباهوی اول(Vijayabahu I) که شخصی علاقمند به ادبیات و شاعر بود، قوانین ادبی سینهالی را احیای کرد. پس از وی پادشاه دیگر پاراکراماباهوی دوم(Parakramabahu II) (1236 تا 1271) نویسندۀ کتاب کاوسیلومینا(Kavsilumina) است که او نیز در احیای قوانین ادبی سینهالی نقش مهمی داشت. کتاب او یکی از بهترین اشعار دورۀ کلاسیک به شمار می آید.
آثار قرن سیزدهم و چهاردهم که اوج ادبیات سینهالی به شمار می روند، به سبک آثار زبان سانسکریت هستند و در نگارش از لغات و قوانین ادبی این زبان بهره گرفته اند. از طرفی دیگر گورولوگمی(Gurulugomi) در قرن سیزدهم ادبیات منثور را در قالب سینهالی اصیل نوشت که به ایلو(Elu) مشهور است و استفاده از لغات سانسکریت و پالی را محدود کرده است. زبان سینهالی از زبان های آسیایی دیگر انشعاب یافته است. راهبان بودایی نظراتشان در باره متون آموزشی، تاریخ، دستور زبان، علم معانی، داستان هایی از زندگی بودا و ترجمۀ بسیاری از آثار سانسکریت می نوشتند. شاعران سینهالی قرن پانزدهم، در مقایسه با اشعار قدیمی بیشتر به زبان عمومی و در باره موضوعات سکولار شعر می سرودند. در پایان قرن شانزدهم با پشتیبانی دولت و راهبان بودایی ادبیات سینهالی شکوفاتر شد. [۷][۴]
ادبیات سینهالی در دوره استعمار
دوران اشغالگری و استعمار با هجوم پرتغالی های اشغالگر به مناطق ساحلی سریلانکا آغاز شد. آن ها دست به آزار و اذیت مردم و تخریب کتابخانه ها و معابد بودایی زدند. به منظور دفاع از کشور و مقاومت بیشتر در برابر بیگانگان پادشاه مجبور شد پایتخت را به مناطق کوهستانی مرکزی در منطقه کندی انتقال دهد. راهبان بودایی به همراه مردم نیز از مناطق ساحلی به مناطق مرکزی عقب نشینی و مهاجرت کردند. به رغم این عقب نشینی سلطنت سینهالی پیوسته از سوی پرتغالی ها و بعدها هلندی ها و انگلیسی تهدید می شد. پادشاهی سیلان و مردم آن بیش از 200 سال در برابر این اجانب مقاومت کردند. چنین شرایطی فعالیت های ادبی کاهش یافت. ادبیات پالی و سانسکریت از رونق افتاد و تحت تاثیر منابع تامیل قرار گرفت تا این که در پایان قرن هجدهم سلطنت کندی بنا را بر پشتیبانی قالب های کلاسیک ادبی بودایی گذاشت و این سیاست ادبیات سینهالی را احیا کرد.
سر انجام در سال 1815 انگلیسی ها بر سراسر سریلانکا حاکم شدند. با ملحق شدن این کشور به سایر مستعمرات بریتانیا زمینه برای گسترش زبان انگلیسی فراهم گردید. انگلیسی ها با دایر کردن مدارس ابتدایی سینهالی و تامیلی مردم را تشویق به گرویدن به مذهب مسیحیت می کرند. با رواج یافتن زبان انگلیسی بسیاری از تحصیلکرده ها ادبیات انگلیسی را بر سینهالی ترجیح دادند و ادبیات سینهالی با بی مهری روبرو شد. سال ها بعذ تدریجا گرایش های ملی گرایانه گسترش یافت و این روند را کندتر کرد. بار دیگر آثار کلاسیک سینهالی مورد توجه قرار گرفت. ورود ماشین چاپ به کشور سبب شد تا آثار ادبی، مجلات، نشریات و روزنامه ها بیشتر از هر زمان دیگر در دسترس عموم قرار گیرد. آثاری که در معابد روستاها بر روی چوب درختان نخل نوشته شده بود چاپ و منتشر شدند و به این ترتیب ادبیات سینهالی رونق یافت. در اواخر قرن نوزدهم مشاجرات گوناگونی دربارۀ سبک های ادبی در بین فعالان در این عرصه مطرح گردید. در حالی که متون پالی و ادبیات خارجی به زبان سینهالی ترجمه می شدند راهبان بودایی همچنان به نوشتن سبک های کلاسیک ادامه می دادند[۸].
داستان های مدرن سینهالی ریشه در داستان های طبلیغاتی مسیحی در دهه 1870 دارد. اولین رمان ها، که اغلب داستان های رمانتیک فانتزی و یا داستان های اخلاقی در دهه 1890 بودند در اوایل قرن بیستم در میان مردم شهرت یافتند. پیاداسا سیرییسنا (Piyadasa Sirisena) (1875 تا 1946)، یکی از مشهورترین نویسندگان این دوره است که با آثارش تاثیرات مخرب انگلیسی بر فرهنگ سینهالی نقد می کرد. اوایل قرن بیستم شاعران همچنان استفاده از قالب های سنتی را در پیش گرفتند تا اینکه نسل جدیدی از شاعران با طرح موضوعات مدرن، عشق های رمانتیک و نقد اجتماعی در اشعارشان پا به عرصه ادبیات نهادند و با رد موضوعات و قالب های شعری کلاسیک سبک خاصی را به وجود آوردند که به نام مکتب کلمبو مشهور شد[۸][۴].
ادبیات سینهالی در دوره استقلال
در این دوره سیلوا(Silva) (1892 تا 1957 ) به همراه دیگر رمان نویسان با نثر ساده و روایت های واقعی مورد توجه مردم قرار گرفتند. در میان رمان نویسان سینهالی مارتین ویکراماسینگ(Martin Wickramasinghe) (1891 تا 1976 ) شهرت یافت. او یکی از اولین رمان نویسان مدرن سینهالی در کشور سریلانکا است. او یک رمان سه تایی (تریلوژی) را نوشت که تغییرات اجتماعی مربوط به اواخر دورۀ استعمار سریلانکا را ترسیم می کند. رمان های این تریلوژی شامل گامپرالیا(Gamperaliya)، انقلاب روستا (1944)، یوگانتایا(Yuganthaya) (1948) و کالیوگایا(Kaliyugaya)، دوران شوم (1957) است. او در داستان گامپرادیا(Gamperdiya)، از هم پاشیدگی زندگی روستایی در تحت فشار دوران مدرن را به تصویر کشید. این کتاب اولین رمان مهم به زبان سینهالی است و در پیشرفت استانداردهای داستانی در زبان سینهالی سهم به سزایی دارد. ویکراماسینگ تاثیرگذارترین منتقد ادبی در دورۀ خودش است.
قسمت اعظم ادبیات مدرن به هر دو زبان سینهالی و تامیل نوشته شده است. نویسندگانی چون ژان آراسانایاگام، آنراناسینگ و رامش گونیسکارا(Jean Arasanayagam , Ann Ranasinghe and Romesh Gunesekera) به زبان انگلیسی شعر و داستان می نوشتند. نزاع های قومی، نژادی و جنگ در زندگی مردم در این آثار منعکس شده است. نویسنده کانادایی برنده جایزه مایکل اونداتج(Michael Ondaatje) رمان و زندگی نامۀ طنزش به نام "دویدن در خانواده(Running in the Family)" (1982) را بر اساس بازگشتش به کشور و محل تولد و بچگی اش یعنی سریلانکا نوشته است[۹].
منتقد و نویسندۀ دیگر ادیریورا ساراچاندرا(Ediriweera Sarachchandra) (1914 تا 1996) است. وی با نوشتن داستانهای واقعی خود را وقف شهرت ادبیات سینهالی و ترویج آن در میان تحصیلکردها و نخبگان انگلیسی کرد. دانشکدۀ ادبیات دانشگاه سیلان نیز نقش مهمی در ایجاد علاقه بیشتر به زبان سینهالی در میان تحصیلکرده ها داشت. در دورۀ قرن بیستم، ادبیاتی که به زبان سینهالی نوشته می شد تا حدودی تحت الشعاع آثار انگلیسی زبان قرار گرفت.
لئونارد وولف(Leonard Woolf) شوهر ویرجینیا وولف (Virginia Woolf) و نویسندۀ رمان "روستایی در جنگل"( که تجربیات خود را در زمان اشتغالش در سریلانکا به تصویر کشید و مایکا اونداتج(Michael Ondaatje) یک نویسندۀ برجسته معاصر که در سریلانکا متولد شد و امروز در کانادا زندگی می کند، دو تن از این نویسندگان بی نظیر و تاثیرگذار بین المللی هستند. تغییرات بنیادی در سال 1956 آغاز شد و زبان سینهالی زبان آموزشی بیشتر مدارس و دانشگاه ها شد و ادبیات سینهالی از تاثیرات غربی و کلاسیک در گذشته فاصله گرفت.
در آغاز قرن بیست و یکم ادبیات سینهالی تحت تاثیر فشارهای سیاسی فراوان واقع شد. ساراچاندرا بعد از نوشتن اثر طنزش پس از انتخابات 1977 و انتقاد شدید از سیاست های اجتماعی و اقتصادی دولت به خاطر تضعیف کردن ارزش های فرهنگی، توسط حامیان دولت مورد حمله قرار گرفت. جنگ داخلی در سال 1983 از یک سو منجر به ایجاد موج خروشان میهن پرستی افراطی و از سویی موجب سانسور و خشونت علیه نویسندگان شد[۸][۴].
وضعیت انواع ادبی نثر و نظم
سیری در ادبیات منثور سینهالی در سریلانکا از گذشته تا کنون
ادبیات سینهالی با داشتن سرودها و شعرهای "ریگ ودا(Rigveda)" به عنوان بخشی از میراث ادبیات بزرگ آریایی بیش از دو هزار سال سابقه دارد. سرودها و مجموعۀ اشعار ریگ ودا به زبان سانسکریت حدودا در 1500 سال قبل از میلاد به وسیله اقوام هندو- آریایی گردآوری شده است. به جز پنج تن ترا(Panchatantra) که اثر یک نویسندۀ ناشناس هندی قرن سوم میلادی است؛ شاهکارهای ادبی آریایی دیگر مانند ماهاباهاراتا نوشتۀ ویاسا(Mahabaharata, Vyasa)، رامایانا نوشتۀ والمیکی(Ramayana, Valmiki)، راجاتارانگینی اثر کالهانا(Rajatatangini, Kalhana) و کاتها ساریتساگارا نوشتۀ سماودا (Katha Saritsagara, Somaveda) به ادبیات سینهالی نیز تعلق دارند. این آثار ادبی منبع خوبی برای بسیاری از داستان های افسانه ای اروپائیان هستند.
برخی از شواهد ادبی نشان می دهند بسیاری از نظرات و ایده های تاریخ بزرگ پادشاهان سینهالی ماهاواسما(Mahavasma) که به زبان پالی و متعلق به قرن پنجم میلادی است از اثر سینهالی زبان معروف "سیهالاتاکاتا(Sihalatthakatha)" نشات گرفته اند. زبان شناسی آلمانی به نام ویلهم گیگر(Wilhelm Geiger) در یکی از آثار خود نشان داده که ماهاواسما بر اساس نظریات قدیم به نثر سینهالی نوشته شده است. این اثر ماهیتاً دینی شامل مجموعه ای از افسانه های معنوی وقایع تاریخی را ثبت کرده است. این افسانه ها چگونگی شکل گیری اقوام سینهالی از یک گروه آریایی زبان بنگالی، اقدامات پادشاهان قدیم، جنگها و موضوعات مهم دیگر تاریخی را روایت کرده اند[۱۰].
کتاب ماهاواسما یک شاهکار ادبی است که به صورت نظم و به زبان پالی است. این اثر مجموعه داستان هایی در باره ماجراجویی های شاهزاده ویجایا بنیانگذار جامعه سینهالی، پیوند رمانتیک شاهزاده گامانی و اومادا چیتا(Gamani and Ummada Chittha) و جنگ هایی که توسط پسرشان پاندوکابایا(Pandukabhaya) علیه مهاجمان دراویدی و حاکم غاصب تامیل الار(Elara)، هوسرانی های ملکه آنولا(Anula)، خودکشی پادشاه سیری سانگوبو(Sirisangabo) و یک موبد پرهیزکار بودایی است. این روایات و داستان های زیبا ضمن بیان حقایق تاریخی صنایع و آرایه های ادبی فراوانی را ارایه کرده اند. زبان سینهالی د ارای قالب های گسترده ای از نثر و نظم ادبی است.
آثار ادبی دورۀ قدیم با قلم فولادی بر روی چوب های درخت نخل منبت کاری و نوشته شده اند. کتاب دامپیا آتووا گتاپادایا(Dhampiya Atuva Getapadaya) قدیمی ترین اثر نظم سینهالی داستان شخصی بودایی، به زبان پالی که توسط شاه کاساپا(Kassapa) (913 تا 923) گرد آوری شده است. البته این به این معنی نیست که در گذشته و قبل از این دوران هیچ نوشته منثوری به زبان سینهالی وجود نداشته است. ماهاواسنا و وانساتاپاکاسینی(Mahavasna and Vansatthappakasini) به مجموعه ای از هزاران داستان به نام ساهاساواتوپاکارنا(Sahassavatthupakarna) اشاره می کنند که آن مجموعه امروز در دسترس نیست.
هر چند ممکن است بعضی از این داستان ها در قرن چهاردهم احیا شده باشند؛ درست مانند داستان های مفقوده فارسی به نام هزار افسانه که در آثار شب های عربی احیا شده اند[۱۰]. اثر قدیمی دیگر ادبیات سینهالی کاتا واستو(Katha Vasthu) که گفته می شود جزء منابع راساواهینی(Rasavahini) و مجموعه داستان های مشهوری به زبان پالی است که توسط ودها ترا(Vedeha Thera) جمع آوری شده است. از دیگر آثار کهن ماهابودهی گتاپادایا(Mahabodhi Getapadaya) است که در قرن دوازدهم توسط یک نویسندۀ ناشناس برای دانش آموزان ماهابودهی وانسا(Mahabodhis vasna) نوشته شده که واژه نامه ای در باره تاریخ درخت مقدس بودا به زبان پالی است.
بسیاری از آثار اولیۀ نثر سینهالی شرح و تفسیری بر آثار گسترده پالی هستند. برای مثال حدوداً همان دوران کتاب جاتاکا آتووا گتاپادایا(Jataka Atuva Getapadaya) نوشته شده که واژه نامه، تفسیر و توضیحی ای برای اثر پالی جاتاکاتاکات(Jatakatthakath) در باره داستان های جاتاکا(Jataka) مربوط به تولد بودا است. اما دوره پایتختی پلنارووا(Polonnaruwa) (قرن دهم و اوایل قرن سیزدهم) و دامبادنیا(Dambadeniya) (قرن سیزدهم) دوره هایی است که شکوفایی ادبیات نثر سینهالی را رقم زده است. قرن سیزدهم به عنوان دورۀ طلایی ادبیات سینهالی به حساب می آید. در قرن سیزدهم آماواتور توسط یکی از شاگردان بودا به نام گورولوگومی(Amavature, Gurulugomi) نوشته شد.
این اثر در رابطه با زندگی شاهزاده سیدهاراتا گوتاما (بودا) است که بنیانگذار مکتب بودیسم است. این اثر همچنین داستان های دیگری را روایت کرده است که در ارتباط با بودا و بودهی ساتوا(Boddhi Sattva) است ( مردم بر این باورند که بودا در تولد پیشین خود بودهی ساواتا متولد شده است)، همچنین داستان دیتامانگولیکا(Ditthamangalika) و آدم مطرود، داستان پادشاه آجاتاساترو(Ajatasatru) قاتل والدین و آنگولیمالا(Angulimala) مرد سارق از دیگر داستان های این اثر است. آثار گورولوگومی با استفاده از زبان سینهالی ناب مشخص می شود و کلمات اقتباسی محدودی از سانسکریت و پالی در آن به کار رفته است[۱۰][۱۱]. اثری مثل سادهاراما رانتاوالیا(Saddharma Ratnavaliya) گلچینی از جواهرات و تعالیم ارزنده اخلاقی و تربیتی است. در میان داستان های این اثر داستانی از پادشاه دوتوگمونو(Dutugemunu) وجود دارد که نحوۀ برخورد او با مهاجمان دراویدی از کشور کولا(Chola) و داستان پسرش شاهزاده سالی و دوشیزه آسوکامالا(Asokamala Sali) است که به خاطر او از سلطنت کناره گیری کرد و پادشاهی را کنار گذاشت.
از دیگر آثار منثور دوره قدیم توپاوانسایا، الو آتاناگالو و دامبودنی آسنا(Thupavansaya, Elu Attanagalu and Dambodeni asna) است. از این آثار می توان به عنوان ادبیات تاریخی طبقه بندی شده نام برد که با علوم اخلاقی و آثار مقدس بودایی ها سر و کار دارند. در دورۀ پایتختی کُتّه(Kotteh) قرن پانزدهم میلادی تا اواخر قرن نوزدهم میلادی رکود ادبی دامن آثار منثور سینهالی را گرفت لکن در عوض تجدید فعالیت های شاعران و قالب های شعری مانند اشعار جنگی هاتانکاوی و اشعار معنادار ساندشاس(Hatankavi and Sandeshas) را می توان مشاهده کرد. این دوره به دلیل جنگ های پی در پی علیه استعمار غرب به ترتیب پرتغال (1505-1658)، هلند (1658 – 1796) و انگلیس (1796 تا 1815) دوره متلاطم و آشفته ای بوده است. طبیعتا چنین شرایطی مستعد برای ظهور اشعار شاعران، در قالب های مختلف ستایش و افسانه است. همانطور که اشاره شد اکثر آثار ادبی دوره های باستان و دوره های میانی خصوصیاتی معنوی و دینی دارند به این دلیل که نوشته ها و تحقیقات سینهالی ها در دست موسسات و مراکز معنوی راهبان بوده است که کمتر به موضوعات سکولار پرداخته اند.
اما با آغاز اواخر قرن نوزدهم آثار ادبی سکولار ظهور پیدا کردند. رمان های ادبی سینهالی آلبرت سیلوا به نام ویمالا و آدارا هاسونا(Albert Silva, Vimala and Adara Hasuna) نیز در این دوره پدیدار شدند که شامل اثر است. از دیگر رمان نویسان مشهور سیمون سیلوا با اثر مینا(Simon Silva, Meena) و رمان نویسان دیگر پیاداسا سیرییسنا، ساگارا پالانسوریا، مونیداسا کوماراتونگه، هماپالا مونیداسا، سیلوا و پررا(Peyadasa Sirisna, Palansuriya, Munidasa Kumarathunga, Hemapala Munidasa, Silva and Perera) هستند. آثار مشهور خارجی نیز به زبان سینهالی ترجمه شدند که نمونه معروف آن آریبین ایشولاسایا(Arabin Ishollasaya) است که ترجمۀ "شب های عربی" است.[۴]
سیری در ادبیات منظوم سینهالی در سریلانکا از گذشته تاکنون
شعر سرایی تپش قلب یک ملت است، چرا که شعر جهانی بینی، یافته های فرهنگی، سطح فهم، اندیشه و هنر رمانتیک انسان را نشان می دهد. ملتی که به شعر و شاعری دلداده باشد، ملتی فرهنگی است. در میان تمامی هنرهای مردم سینهالی، شعر و شاعری رتبۀ یک و بالاترین درجه را دارد. زبان سینهالی به دلیل فراوانی تعداد کلمات مترادف، انعطاف پذیر بودن دستورزبان و راحتی شکل گیری وزن و قافیه کلمات آن، زبان شعر است. زبان سینهالی به خاطر داشتن واکه های فراوان ملیح و شیرین و قابل مقایسه با زبان های فرانسوی و اردو است. این دو زبان از زبان های رمانتیک دنیا هستند. در اواخر قرن هجدهم شاعری به نام دونوویلا(Dunnuvila) یک رباعی به نام کالینگا بودهی جاتاکا(Kalinga Bodhi Jataka) را به سبک خاصی سروده که به خوبی این ادعا را گواهی می کند. او در این شعر سفر یک شاهزاده را به جنگل توصیف کرده است. [۷]
این طور که از منابع ادبی به دست آمده قرن سیزدهم و دورۀ سلطنت پادشاه آگابودهی(Aggabodhi I) عصر فعالیت های ادبی بوده است. دوازده شاعر معروف به نام های دمی، ببیری، کیتسیری، آنوروت، دالاگوت، دالابیسو، پوراوادو، ساکدامالا، آساکدامالا، سوریاباهو، کسوب کوتا اپا(Demi, Bebiri, Kithsiri, Anuruth, Dalagoth, Dalabiso, Puravadu, Sakdamala, Asakdamala, Suriyabahu, Kesub Kota Epa) در دورۀ سلطنت این پادشاه ظاهر شدند. تاریخ سنگ نوشته های ناخوانا بر دیوار های قلعه نظامی صخره ای سیگیریا(Sigiria) که به دستور شاه کاساپای اول(Kassapa I) ساخته شد شاید به قرون هفتم و هشتم میلادی برگردد. این اشعار که مضامینی سکولار دارند نقاشی های زیبای آب رنگ از چهرۀ زنان که روی قسمت غربی صخره است را توصیف کرده اند و بعضی از سروده ها نیز در باره طبیعت، رمانتیک و عاشقانه است [۷].
دورۀ کُتّه(Kotteh) (قرن پانزده و شانزده میلادی) به عنوان دورۀ شکوفایی شعر سینهالی رقم می خورد. شعرهای سکولار ساندشا(Sandasha) (پیام) شهرت بی نظیری را در طول این دوره کسب کرد. شعرهای ساندشا بر اساس کالیداسا مگادوتا(Kalidasa Meghaduta) (پیامبر ابر) است. ماهیت شعر ساندشا ارسال پیام از طریق یک موجود زنده است، که غالبا یک پرنده است.
قدیمی ترین شعر ساندشا که اسناد و شواهدی بر آن موجود است مایورا ساندشایا(Mayura Sandeshaya) (پیام طاووس) است که به قرن سیزدهم باز می گردد. این اثر دیگر در دسترس نیست اگرچه نمونه هایی از آن در دستور زبان سینهالی کلاسیک به نام سیدات سانگارا(Sidath Sangara) آمده است. تیسارا ساندشایا (پیام قو) به قرن چهاردهم برمیگردد، درحالیکه گیرا ساندشایا (پیام طوطی)، هانسا ساندشایا (پیام غاز)، پاروی ساندشا (پیام فاخته)، کوکیلا ساندشایا (پیام قمری)، و سلالیهینی ساندشایا(Thisara Sandeshaya, Gira Sandeshaya, Hansa Sandeshaya, Parevi Sandeshaya, Kokila Sandeshaya, Selalihini Sandeshaya) (پیام سار) به قرن پانزدهم باز می گردد. بی نظیرترین و قابل توجه ترین نکته از اشعار ساندشا قافیه های آن و توصیف دقیق آن از مردم و مکان های دیدنی است.
دستۀ دیگر از اشعار سینهالی شعرهای جنگ است و کمابیش اشعار ستایش آمیز در مدح برخی از پادشاهان و فرماندهان نیز وجود دارد. یکی از قدیمی ترین اشعار جنگی کوستانتینو هاتانا(Kustantinu Hatana) است که جنگ کاپیتان پرتغالی به نام کنستانتین دو سا را در قرن هفدهم به راه انداخت و بر یک شورشی سینهالی به نام آنتونیس(Antonio) پیروز شد. [۷]
ماها هاتانا(Maha Hatana) شکست بزرگ کنستانتین دو سار(Constantine de Sara) و پیروانش را به دست پادشاه کاندیان، راجاسینگ دوم(Rajasinghe II) در قرن هفدهم میلادی توصیف می کند. از دیگر اشعار جنگ پارانگی هاتانا(Parangi Hatana) است (جنگ با پرتغالی ها ) و میدان جنگ معروف گانوراوا(Gannoruwa) در سال 1638 است که نظامیان سینهالی ارتش پرتغالی ها را شکست دادند. اینگرییسی هاتانا(Ingrisi Hatana) (جنگ با انگلیسی ها ) پیروزی پادشاه کاندیان سیر ویکراما راجاسینگ(Sri Wichrama Rajasinghe) در برابر ارتش انگلیس در سال 1803 را توصیف می کند.
اشعار عاشقانۀ سینهالی نیز خواندنی است. بعضی از مشهورترین اشعار منسوب به گاسکون آدیگار(Gascon Adigar) و همسر ملکه کاندیان پادشاه راجاسینگ است. گاسکن که از نسل پرتغالی ها یا فرانسوی ها بوده است. او به عنوان یک شخصیت و یک رزمندۀ دلاور از منطقه کندی مورد توجه و احترام شاه قرار گرفت. او به تدریج عاشق ملکه شد و اشعار زیبایی را سرود. پس از آن که پادشاه به رابطه گاسکن و ملکه مشکوک شد بی درنگ او را به مرگ محکوم کرد. زمانی که گاسکن در زندان منتظر اجرای حکم اعدام بود، اشعار و نامه محرمانه ای را به ملکه نوشت که این اشعار بعدها در میان مردم بسیار معروف و به یاد ماندنی شد [۷][۴].
ادبیات تامیل
بعد از سانسکریت، تامیل قدیمی ترین زبان ادبی شبه قارۀ هند است. ادبیات تامیل، قسمتی از میراث فرهنگی مردم تامیل است که در زمان باستان به سریلانکا مهاجرت کردند. شعر در زبان تامیل به عنوان اولین قالب ادبی گسترش پیدا کرد. "ایلاتو پوتانتوانار(Eelattu Poothanthevanar)" از اولین شاعران تامیل سریلانکا است. پیش از 250 میلادی اشعار او را در کتابی تحت عنوان منتخب اشعار کنکام(Cankam cankam) جمع آوری کرده اند. مشخص ترین آثار ادبی تامیل در سریلانکا ابتدا در دهۀ 1940 با آثار مارومالارچی(Marumalarchi) و نویسندگان دوره رنسانس ماها کاوی، کنداسامی، و وارادار(Mahakavi, Kandasamy and Varadar) گسترش یافت. اشعار ماهاکاوی به طور ویژه به تفکیک زبان تامیل در کشور سریلانکا و زبان تامیل در جنوب هند کمک بسیاری کرده است.
از زمان شورشهای قومی سال 1983، شیوۀ زندگی اکثر تامیل های ساکن شمال و شرق سریلانکا دستخوش دگرگونی هایی شد که این تحولات ادبیات اخیر مردم تامیل را نیز دگرگون ساخت. در سال 1948 و زمانی که سریلانکا استقلال یافت، ادبیات تامیل ششصد سال تاریخ را تجربه کرده بود. بعضی از اشعار اولین شاعر تامیل الاتو پوتانتوانار(Eelattu Poothanthevanar) در منتخب ادبی سنگام(Sangam) نیز مشاهده می شود. این اثر به لحاظ تاریخی منسوب به دوره زمانی 100 سال قبل از میلاد تا 250 بعد از میلاد است.
تا پیش سلطه استعمار بریتانیا بر سریلانکا جامعه تامیل شاهد آثار ادبی دورۀ پادشاهی جفنا (قرن چهارده تا قرن شانزده) بوده و فعالیت های ادبی آروموگا ناوالار(Arumuga Navalar) (1822 تا سال 1879) را تجربه نیز کرده است . پس از این دورۀ، تا پایان قرن نوزدهم عصر فعالیت های ترجمه و توسعه آموزش توسط مبلغان کلیساهای انگلیس، آمریکا و فرقۀ مسیحیت متدیست است که سرانجام ادبیات تامیل به سوی دوران مدرن می رسد [۱۲].
در دهۀ 1940 روزنامه های الاکساری، ویراکساری (1930)، تیناکاران (1932) و مجلات اجتماعی و همچنین مارومالارچی و باهاراتی(Virakesari, Eelakesari, Thinakaran, Marumalarchi and Baharati) (1946) آغاز به کار کردند و سبب رشد ادبیات مدرن شدند. در دوره استقلال کشور، ادبیات سریلانکایی تامیل احترام فراوانی را در منطقۀ تامیل نادو هند که جمعیت قابل توجهی تامیل دارد، کسب کرد. از ویژگی های مهم ادبیات تامیل در این زمان تنوع متون و محتوا آن است. بعضی از این متون ادبی- مذهبی شامل: ادبیات هندو(تامیل ساویا(Savia)( مسیحی، اسلامی و بعضی نیز ادبیات سکولار است که هر کدام در هر زمان طرفدارانی دارد. مسلمانان که هویت قومی خود را جدای و مستقل از هویت تامیل های هندو می دانند. اگر چه سریلانکا به لحاظ جغرافیایی جزیره کوچکی است، اما به طور مشخص نه منطقه فرهنگی تامیل زبان دارد که عبارتند از:
بخش باتیکولا، ترینکومالی، وانی، جفنا، منّار(Batticaloa, Trincomalee, Vanni, Jaffna and Mannar)، ناحیۀ شمال غربی، کلمبو، ناحیۀ جنوبی و ناحیۀ درون کشوری. هر کدام از این مناطق نیز ویژگی های خود را دارند ولی در این میان منطقۀ جفنا تا زمان استقلال کشور بیشتر از بقیۀ مناطق تاثیرگذار بوده است. در دهۀ 1950 دو گرایش در میان جامعه تامیل ظهور کردند که یکی مبتنی بر بیداری مردم تامیل زبان در سراسر جزیره و در پاسخ به پیدایش ملی گرایی سینهالی و دیگری جنبش ادبی الهام گرفته از مارکسیسم ملی گرا بود که همزمان درمقابل ظلم و محرومیت اجتماعی قرار می گرفت. گرایش اول به طور گسترده خود را با ایدئولوژی دراویدیان تامیل زبان هند و شعرسرایی باهاراتیداسان(Baharathidasan) بیان می کرد که در منطقۀ تامیل نادو بسیار رواج داشت. گرایش دوم علیه ظلم و ستم و محرومیت اجتماعی مردم تامیل بود که از سوی انجمن نویسندگان پیشرو هدایت می شد و حرکت ادبی بی سابقه ای را بوجود آورد.
این جنبش به عنوان جنبش ادبی تامیل سریلانکا همبستگی قاطعی را در میان نویسندگان نوظهور در مناطق مختلف، به ویژه در مرکزی و جنوبی (نویسندگان مسلمان)، شمالشرق ایجاد کرد. جنبش یاد شده نهضتی بزرگ را علیه بهره برداری اجتماعی و سیستم طبقاتی در شمال به راه انداخت. ادبیات تامیل برای نخستین بار درباره قربانیان ستم، فشارهای اجتماعی و رنج، تحقیر و محرومیت مردم مطلب می نوشتند. در دهۀ 1990 نویسندگان ادبیان تحت ستم و سبک دالیتس (محرومین) را در ایالت تامیل نادو رواج دادند. کی دانیل (K. Daniel) رمان نویس برجسته تامیل پنجامار(Panjamar) را نوشت و به عنوان پیشرو در سبک دالیت مورد توجه مردم قرار گرفت. این شیوه نگارش در اواخر دهه 1950 تا اوایل دهه 1960 با ویراستاری کایلاساپاتی در روزنامه تیناکاران(Thinakaran , Kailasapathy) پیگیری شد .
عرصه فرهنگ و ادبیات تامیل که در گذشته در دست محافظه کاران اجتماعی بود به سرعت به صحنه بحث و جدل های تلخ در مشخص کردن نقش سنت و وظیفۀ اجتماعی ادبیات تبدیل شد. اواسط دهۀ 1950 تا اواخر دهۀ 1960 که توام با مشاجرات ادبی و شکوفایی استعدادها همراه بود به عنوان مرحلۀ مهمی در گسترش ادبیات مدرن تامیل به شمار می رود. در شعر سرایی چهره های معروفی مانند موروگایان، ماهاکاوی، نیلاوانان و پوراتچی کامال و چهره های جوانی مانند نوهمان، شانموگام، سیوالینگام، ماروتورکانی و جیاپالان(Murugaiyan, Mahakavi, Neelavanan, Paratchikkamal, Nuhman, Shanmugam, Sivalingam, Maruthoorkkani and Jeyapalan) ظهور کردند که تاثیر مهمی بر ادبیات مدرن داشتند. موروگایان اشعاری خردمندانه و ماهاکاوی با استفاده از صور خیال شعرهای احساسی را سرودند. اشعار کاوی آرانگوس(Murugaiyan, Mahakavi, Arangus, Kavi, Sillaiyoor, Selvarajan) نیز بسیار پر طرفدار بود. آثار نظم سیلایور و سلواراجان دربارۀ سیاست آموزگار علم بیان بودند.
در زمینۀ داستان سرایی، این دوره، دورۀ بسیار پرباری بود. افرادی نظیر واندار(Vandar)، دانیل(Daniel)، دومینیک جیوا(Dominic Jeeva)، راگوناتان(Raghunatha)، کاوالور، راجاتورای، گانسالینگان، پنادورای، ناداراجان، نانتی، رامیاه، تلیواتله جوزف، دیکولا کامال، سنکای آزیان، سمبین سلوان، موتولینگام، بهاوانی آلواپیلای(, , , , Kavalur, Rajathuri, Ganesalinga, Ponnudurai, Nadarajan, Nanthi, Ramiah, Telliwatle Joseph, Dickwella Kamal, Senkai Azhian, Sembian Selvan, Muttulingam, Bahavani) از افراد مشهور در زمینۀ داستان نویسی به حساب می آیند. قطعا داستان کوتاه از قالب های ادبی مورد علاقۀ این نویسندگان بوده است. تعداد قابل توجهی از این نویسندگان از گروه دالیت (محرومین) هستند اما نقش نویسندگانی مثل گانسالینگان(Ganesalingany) که سختی های اجتماعی فئودالیسم جفنا را به رشتۀ تحریر درآوردند، برجسته است. در اوایل دهۀ 1970 نویسندگانی مثل ایلانکیران، دانیال، گانسالینگان، نانتی، سنکای آژیان و یوگاناتان(Ilankeeran, Daniel, Ganesalingan, Nanthi, Senkai Azhian, Yoganathan) رمان های بلندی را نوشتند. در دهۀ 1970 نسل دوم نویسندگان انقلابی و ضد انقلابی وارد صحنه شدند که به رشد ساختار شعرسرایی تامیل در سریلانکا کمک های فراوان کردند. در میان شاعران دهۀ 1970 می توان از ویلواراترام، پونامبالام، سیواراسگارام، پوتوای راتنادورای و داستان نویسان این دوره هم سانتان، تنیان و ساتانتان(Vilvalatram, Ponnambalam, Sivarasegaram, Puthuvai , Rathnadurai, Santhan, Theniyan, Sattanthan) را می توان نام برد. تغییرات اجتماعی که از مشکلات جدی روز بود دیگر به عنوان یک حقیقت اجتماعی پذیرفته شد و این نویسندگان بیشتر بر روی شخصیت ها تمرکز داشتند، در حالی که برای نویسندگان پیشین اعمال و رفتارهای اجتماعی و رویدادهای ظلم و ستم اجتماعی اهمیت بیشتری داشت. [۱۲]
در دهۀ 1970، ادبیات معاصر تامیل قسمتی از آموزش تحصیلی در مرحلۀ ورود دانشگاه به حساب می آمد و این موضوع راه را برای حضور معلمان و دانش آموزان در مشاجرات ادبی روز هموار کرد و به این ترتیب نویسندگان، چهره های اجتماعی مهم کشور شدند. در اواسط دهۀ 1970 شرایط رو به دگرگونی گذاشت. از سال 1974 فضای سیاسی ادبی با سیاست های مجلس رشد بیشتری کرد. دخالت های دولت در امور مختلف نیز افزایش پیدا کرد و نزاع طلبی و جنگجویی در میان جوانان گسترش یافت.
در اوایل دهۀ 1980 بی اعتمادی و اندوه در مناطق شمالی و شرقی گسترش یافت و شیوۀ زندگی تغییر کرد. در این شرایط نقش ادبیات مهم به نظر می رسید و یک رسانۀ مهمی برای ابراز احساسات و بیانات بود اما باز هم انتشار آن آزادانه و بدون محدودیت امکان پذیر نبود.
شعر، اولین قالب ادبی برای ثبت این تحولات بود. گزیدۀ اشعار که توسط نوهمان(Nuhman)، چیران و جسوراجا(, Cheran, Jesurajah) ویرایش شد. ماراناتول والووم )ما در دامان مرگ زندگی می کنیم) نام داشت که فضای احساسی این مناطق را نشان می داد. گلچین ادبی چیران به نام ارانداواتو سوریا اوتایام (طلوع دوم) و یامان(Maranathul Valvom, Erandavathu, Sooriya, Uthayam, Cheran, Yaman) تاثیرات عمیقی را در میان مردم آن زمان گذاشتند. او در زمینۀ سوختن کتابخانۀ عمومی در آتش درگیری های قومی این ابیات را سروده است:
چه اتفاقی رخ داد؟
شهرم در آتش سوخت؛
مردم کشورم بی آبرو شدند؛
در سرزمین من نسیمی در تنهایی وزید؛
با بازوهایت که از پشت بسته شده بود...
برای که انتظار می کشیدی؟
آتش پیامش را به درشتی بر پیشانی ات نوشت
بر روی ابرهایی که هرگز پاک نخواهند شد.
بعضی از شعرای تامیل اشعار زیادی نیز در باره درگیری های مسلمانان و تامیل ها در شرق و همچنین ریشه کن کردن آنان از شمال کشور سروده اند و بوده است. در میان جامعه مسلمان تامیل نیز تعداد بسیاری شعرا مانند ونداتی(Vendatti) وجود دارند که اشعار باشکوهی را سروده اند. از اوایل دهۀ 1990 تا به امروز شعرای معروفی مثل ناتچاتیران سوینتیان(Natachatiran Sevvinthiyan)، آتما(Atma)، دوا آبریا(Deva Abria) و آسواگوش(Aswagosh) در عرصه ادبیات ظاهر شده اند که محتوای اشعارشان طبیعت و انتقاد از مسایل سیاسی و اجتماعی، گسست روابط انسانی، سختی های زندگی، درد و رنج مردم مناطق جنگزده است. چنین شرایط بحرانی و اندوهباری به خوبی در داستان های کوتاه رانجاکومار(Ranjakumar)، اوما واراداراسان(Uma Varadarasan) و تنوکویلور کاویووان(Tnukkovilur Kaviyuvan) بازتاب یافته است. کوسالای(Kosalai) نوشتۀ رانجاکومار تصویر باشکوهی از زندگی غم انگیز مادران بیچاره ای است که پسرانشان از خانه گریخته اند. کاویووان(Kaviyuvan) داستان های هنرمندانه ای در باره فروپاشی کانونهای اجتماعی و خانواده را به نگارش در آورده است. در طول دوره اخیر حنیفه (Haniffa) نیز چندین داستان کوتاه و خوب نوشت و در این قالب تحولات جامعه مسلمان را به تصویر کشید.
بیشتر این نوشته ها به آسانی در دسترس نیستند و آزادانه نقد و بررسی نشده اند.
مهمترین دستاورد درگیری های سال 1983 ظهور شاخۀ دیگری از ادبیات تامیل نویسندگان خارج از کشور است. بسیاری از پناهندگان تامیل سریلانکا که در فرانسه، آلمان، انگلیس، کشورهای اسکاندیناوی، کانادا و استرالیا زندگی می کنند همچنان هویت خود را زنده نگه داشته و امید به بازگشت دارند. نوشته های آنها به زبان تامیلی در مجلات گوناگون چاپ می شود و به سریلانکا می رسد. بعضی از این نویسندگان شایستگی خود را اثبات کرده اند. آنها همچنین در باره مشکلاتی که در خارج با آن مواجه هستند نوشته اند که مشکل رنگ و نژاد از نمونه های بارز آن است. در عرصه شعر نمادها و تصاویر جدیدی دیده می شود که با فضای تامیل زبانان داخل متفاوت است و در سنت های غربی ریشه دارد. درخت های کاج و بارش برف دیگر برای شعرهای تامیل، فضای بیگانه و نا آشنایی نیست. جایاپالان (Jayapalan) و آراوینتان ویجایندران(Aravinthar Vijayendran ) در میان شعرای تبعیدی و پارتیپان(Partipan) و کارونکارا مورتی نیز از داستان نویسان تبعیدی بسیار معروف هستند. بنا براین کالبد و قالب ادبی به ویژه از آغاز دهه 1980 شباهتی با قبل ندارد و تجربه های سیاسی - اجتماعی تامیل ها و مسلمانان سریلانکا تجربه های متفاوتی را از تامیل زبان های سایر کشورها دارند. در سال های اخیر مجله ادبی سارینیهار(Sarinihar) نقش مهمی را در عرصه ادبیات تامبل ایفا کرد. چرا که فضای نقد و بررسی را برای ادبیات معاصر تامیل به وجود آورد و واسطه ای میان نویسندگان محلی و تبعیدی شد.
پیشرفت تئاتر و ادبیات نمایشی در اواخر دهۀ 1970 سبب ترویج فرهنگ نمایشنامه نویسی گردید. امروزه به ویژه در منطقۀ شمال نمایشنامه نویسان بزرگی ظهور کرده اند. شانموگالینکام(Shanmugalingam) نمایشنامه هایی است که جنگ های قومی را به تصویر کشیده است. تئاتر کودکان و تئاتر آموزشی نیز در این زمان وجود داشته است. موروگایان و ماهاکاوی(Murugaiyan, Mahakavi) در دهۀ 1960 و اوایل دهۀ 1970 از نمایشنامه های منظوم هستند. در حقیقت تئاتر به خوبی توانست در طول ربع آخر این قرن کارهای موثرتری را نسبت به مجلات و نشریات ارائه دهد [۱۲][۴].
مراکز و انجمن های ادبی سریلانکا
انجمن ادبی تامیل کالج رویال
انجمن ادبی تامیل کالج رویال(Royal Tamil Literary Association)، یکی از قدیمی ترین و فعال ترین انجمن های رویال کالج است و از هفتاد سال پیش به طور فعال برنامه های گوناگون را از اجرا و از این طریق جوانان را راهنمایی و رهبری کرده تا استعدادهایشان را توسعه داده و با اعتماد به نفس شخصیت خود را شکل دهند. انجمن ادبی تامیل هر ساله کلاس های آموزشی زبان و رقابت هایی را برای دانش آموزان و دانشجویان برگزار می کند. این انجمن مجلۀ ای با نام تامیژ(Thamizh) دارد که سالانۀ ای منتشر می گردد[۴].
حلقه هنری رویال کالج
حلقه هنری رویال کالج(The Royal College Art Circle)، با هزار نفرعضو یکی از بزرگترین باشگاه های هنری است. این مرکز طی 12 سال پیاپی هر ساله برنامه هنری "آن سوی افق" را در گالری هنر کلمبو برگزار کرده که یکی از مهمترین برنامه ها این باشگاه هنری است[۴].
جامعه تئاتر سینهالی های رویال کالج
تولید تئاتر سینهالی کالج رویال رسما توسط انجمن ادبی سینهالی ها اجرا می شد. این مسئله با تاسیس جامعۀ تئاتر سینهالی ها تغییر پیدا کرد. اولین نمایش تئاتر، تئاتر هاپانو (Happannu) بود، تا اینکه رقابت تئاتر در سال 2004 بین مراکز ترتیب داده شد که با رقابتهای تئاتر در سه مرحله با مشارکت کالج انگلیسی رویال و جامعه تئاتر تامیل برگزار شد.[۴]
انجمن ادبی سینهالا
هدف اصلی انجمن ادبی سینهالا (Sinhala Literary Society)، پیشرفت و توسعۀ علم، عقیده و خلاقیت دانشجویان رشته زبان سینهالی است. این باشگاه ترکیبی از چندین انجمن فن سخنرانی و مناظره، هنر و رقص سنتی است. مهمترین رویداد فرهنگی هنری تحت عنوان "کالا اوللا(Kala Ulela)" است که از سال 1999هر ساله بوسیله این انجمن سازماندهی می شود. به برندگان رقابت ها در رشته های فن خطابه، مناظره، رقص و آواز گروهی، شعر و مشاعره، داستان، مقاله نویسی، خوانندگی و همچنین و دانشکده ای که بهترین استعدادهای هنری را داشته باشد جوایزی اعطا می گردد. در سال 2000 این انجمن ادبی با سازماندهی رقابت ها در زمینه های مختلف در سرتاسر کشور قدم جدیدی را برداشت .[۴]
شخصیت های ادبی سریلانکا
سوماراتنا بالاسوریا
سوماراتنا بالاسوریا (Somaratna Balasooriya)، نویسنده ای است که به عنوان پدید آورندۀ یک گرایش ادبی در ادبیات مدرن سینهالی شناخته شده است. او نگرش عمیق خود را در سبکی ساده و با طنزی کنایه آمیز دربارۀ حقایق اجتماعی سریلانکای معاصر با درکی بی نظیر "از ظرفیت انسان در برابر ضعف، ظلم و خشونت" به تصویر می کشد . بالاسوریا مفاهیم را از سیاست معاصر روز و همچنین از زندگی دانشگاهی و نویسندگی به زبانی تاثیر گذار ارایه می دهد. سوماراتنا دو رمان، یک مجموعۀ شهر و دو مجموعۀ داستان کوتاه و همچنین آثار غیر داستانی را منتشر کرده است. مجموعۀ بی نظیر داستان های کوتاه او کاراتایا(Karattaya) موضوعات اجتماعی روز را بررسی می کند. این مجموعه برندۀ جایزه ادبی کشور در سال 1992 شد و همچنین جایزه ادبی جاناتا(Janatha) را در سال 1993 گرفت که بعدها به انگلیسی با نام "گاری(The Cart)" ترجمه شد. بالاسوریا همچنین فیلمنامه ای را نوشته است و کارگردان فیلمهای مستند است. او دکترای خود را از دانشگاه سوربون کسب کرده و در حال حاضر استاد زبان سینهالی در دانشگاه کلانیا(Kelaniya) در سریلانکا است.[۴]
پونیاکانته ویجنایاک
پونیاکانته ویجنایاک(Punyakante Wijenaike) که در سال 1933 در کلمبو به دنیا آمده یکی از مهمترین نویسندگان انگلیسی زبان است. سبک نوشتۀ او به دلیل ساده و قوی بودنش بسیار جذاب و معروف است. او اولین مجموعه داستان کوتاه خود را با نام "سومین زن(The Third Woman) در سال 1963 منتشر کرد. از آن زمان به بعد او علاوه بر انتشار شش رمان، چهار مجموعۀ داستان کوتاه، بیش از صد داستان را نیز در روزنامه ها و مجلات و گزیده های ملی و بین المللی ادبی و همچنین پخش فیلم در شبکه بی بی سی در سریلانکا منتشر کرده است.
اگرچه او بیشتر زندگی خود را در کلمبو گذرانده است اما در ابتدا روستاها را به عنوان تم و موضوع داستان هایش انتخاب کرده و بعد ها نیز به موضوعات شهری پرداخته است. نوشته های او "ظلم و ستم یک اجتماع و یک گروه را نسبت به اعضای ضعیف تر آن" پر رنگ می کند. رمان او در سال 1998 "دشمن درون"(An Enemy Within) از ماسک ها و نقاب هایی که حقیقت زمان حال را می پوشانند" پرده بر می دارد.
رمان "گیرایا(Giraya)" او به صورت یک تله تئاتر در آمد. و در سال 1985 برندۀ جایزۀ "افتخار بانوان" شد. دولت سریلانکا در سال 1988 جایزۀ ادبی را به او اعطا کرد. او در سال 1994 به خاطر رمانش آمولت(Amulet) (طلسم) برندۀ جایزۀ گراتیان(Gratiaen) گردید و در سال 1996 به همراه کشور سیرالئون برندۀ رقابت داستان کوتاه رادیو کشورهای مشترک المنافع شد.[۴]
پنامبلام
پنامبلام(Ponnambalam) در شمال و در شهر جفنا متولد شد. او شاعر و روزنامه نگاری بزرگ است که در میان شاعران دهۀ 1970 به عنوان نسل دوم نویسندگان تامیل در سریلانکا مورد توجه قرار گرفته است. بر خلاف نویسندگان تامیل گذشته که عملکرد جامعه و رویدادهای ظلم و ستم را ارزیابی می کردند، پنامبلام بیشتر درگیر شخصیت ها و انسانیت درون بود.
او اولین مجموعه اشعارش را در سال 1968 منتشر کرد و در سال 1997 به خاطر اولین مجموعه داستان های کوتاهش به نام "کادالوم کارایوم(Kadalum Karayum)" برندۀ جایزۀ ادبی ایالات شمال شرقی شد . پنامبلام همچنین در سال 1999 به خاطر نوشتن رمان "نوییل ایروتال(Noyil Iruthal)" جایزه ادبی کشور را دریافت کرد.[۴]
جایاتیلاک
جایاتیلاک(Jayatilake) یکی از برجسته ترین نویسندگان خلاق سریلانکا در دوره ادبیات مدرن است. او طلایه دار نوشتن رمان های رئالیستی است که زندگی روستائیان را دقیقا مشاهده و بررسی کرده است. اولین اثر خلاق او پوناروپتیا(Punaruppttiya) مجموعۀ داستان کوتاهی است که در سال 1955 منتشر شد و با استقبال مردم روبرو گردید. او به خاطر نوشتن رمان "کاریتا توناک(Caritha Thunak)" که در سال 1963 منتشر شد جایزه دریافت کرد. این داستان با بیان صحنه ای از زندگی روستائیان که در مزرعه مشغول کار هستند و با شرح رابطۀ صمیمانه روستائیان و زمین آغاز می شود. جایاتیلاک در این اثر و سایر رمان هایش چگونگی زندگی جامعۀ روستایی را که بر اساس ارزشهای مشترک بسیار صمیمی اداره می شود، توضیح داده است. جایاتیلاک علاوه بر این شش مجموعه از داستان کوتاه و شانزده رمان دیگر را نیز منتشر کرده است. برخی از آثار او نیز ترجمه شده اند. وی همچنین در سال 1967 جایزۀ دوستی یونسکو را نیز دریافت کرد.[۴]
گوناداسا آماراسکارا
گوناداسا آماراسکارا(Gunadasa Amarasekara)، در یکی از روستاهای نزدیک شهر گال(Galle) به دنیا آمد. او یک رمان نویس، داستان سرا، شاعر، منتقد ادبی و مقاله نویس است و به عنوان پدر ادبیات سینهالی مدرن به حساب می آید. او به دلیل انتقاد شدید از سیاستمداران ریاکار و روشنفکران خود محور به عنوان یک نویسندۀ جنجالی و بحث برانگیز شناخته می شود. آماراسکارا شعر سینهالی را با یک قالب جدید شاعری که از اشعار قومی سریلانکا اقتباس و استنتاج شده است، تغییر داد.
او دانشجوی دندانپزشکی بود و زمانی که در دانشکده دندانپزشکی در پرادنیا(Peradeniya) تحصیل می کرد، نویسندگی را آغاز کرد. وی در سن پنجاه سالگی با شرکت درمسابقۀ داستان کوتاه جهان که توسط نیویورک هرالد تریبون(New York Herald Tribune) برگزار گردید؛ با نوشتن داستان کوتاه سوما(Soma) کشورش را به سایر ملل دنیا معرفی کرد. این اثر در سال 1952 در مجموعه داستان های برگزیده جهان چاپ شد.
او در اواسط دهۀ 1950 رئیس دانشکدۀ شعر پرادمیا(Perademiya) شد. آماراسکارا تاثیرات ادبی خارجی را رد کرد و قالب داستان کوتاه سینهالی را گسترش داد. داستانهای او بیشتر با مسائل اجتماعی و فرهنگی طبقۀ متوسط سر و کار دارد. اولین رمان او کاروماکارایو(Karomakarayo) تضاد هایی را بر انگیخت، زیرا او یک سیاستمدار تشنه قدرت را به تصویر کشیده بود. این رمان توسط تیسا آبیسکارا(Tissa Abeysekara) تبدیل به فیلم شد. با آغاز دهۀ 1970 او علاوه بر فعالیت به عنوان جراح دندانپزشک در زمینۀ نقد سیاسی، فرهنگی و اجتماعی نیز فعال بود و به نقش خود به عنوان یک فعال اجتماعی و یک نظریه پرداز ادامه داد. در همین دوره وی با نوشتن داستان گاماناکا مولا(Gamanaka Mula) تحول طبقه متوسط سریلانکا و مفهوم جاتیکا چینتایانا(Jaatika Chintayana) (آگاهی ملی) را صراحتا بررسی و نقد کرد[۴].
آن راناسینگ
آن راناسینگ(Anne Ranasinghe)، در بیستم اکتبر 1925 در "اسن(Essen)" در آلمان متولد شد. او یک شاعر معروف بین المللی است. برای فرار از دست نازیهای آلمان او به انگلیس رفت و پس از آشنایی با یک پروفسور سریلانکایی با او ازدواج کرد و به این ترتیب او شهروند سریلانکا در سال 1956 شد. اولین سری مجموعه اشعارش " و خورشتیدی که زمین را می مکد تا بخشکد(And the sun that sucks the earth to dry)" را در سال 1971 منتشر کرد. اگرچه او در ابتدا شاعر بود ولی داستان های کوتاه، مقالات و ترجمه های بیشماری را منتشر کرده است. کارهای او علاوه بر پخش رادیویی به 9 زبان نیز ترجمه در هفده کشور منتشر شد.
با بهره گیری از تجربیات زندگی شخصی اش نوشته های او "بسیار پر احساس و قوی و تکان دهنده است". مسئله هولوکاست موضوعی است که در اشعار راناسینگ بارها تکرار شده و با گذشتۀ خشونت بار سریلانکا مقایسه شده است. مانند شعر جولای 1983 موضوعات تنهایی، انزوا و شکنجه و آزار اقلیت ها در بسیاری از اشعار او دیده می شود.
راناسینگ جوایز ملی و بین المللی بسیاری را برده است از جمله جوایزیش می توان از جایز هنری سریلانکا برای سرودن شعر در سال 1985 و برای آثار غیر داستانی در سال های1987 و 1992 نام برد. او در سال 1994 برای نوشتن بهترین مجموعه داستان هایش جایزۀ ادبی سریلانکا را دریافت کرد. راناسینگ از اعضای انجمن نویسندگان انگلیسی سریلانکا و ویراستار رسمی شبکه ها و مجلات است. نام او در مجموعۀ اشعار قرن بیستم آکسفورد(Oxford Companion to twentieth century poetry , Oxford and New York: Oxford 1994) نیز آمده است.[۴]
الانکاراگ ویکتور سوراویرا
الانکاراگ ویکتور سوراویرا(Alankarage Victor Suraweera)، در 29 اکتبر سال 1930 به دنیا آمد. او یک کارشناس برجستۀ ادبیات سینهالی و نویسنده ای خلاقی است که چهار مجموعه داستان کوتاه و پنج رمان و چندین آثار آکادمیک را منتشر کرده است. دانش آکادمیک و تخصصش نسبت به اصطلاحات زبان سینهالی و تسلطش در ادبیات کلاسیک به خوبی در نوشته هایش مشهود است. پس از انتشار اولین مجموعه داستان های کوتاهش، یکی از منتقدان ادبی در توصیف این اثر گفت:
" ستارۀ جدیدی در آسمان ادبیات سینهالی متولد شد".
سوراویرا یک سیاستمدار و نویسندۀ ای کاردان و مدتی نیز معاون وزیر فرهنگ بوده است[۴].
نیز نگاه کنید به
زبان و ادبیات ژاپن؛ زبان و ادبیات روسی؛ زبان و ادبیات کانادا؛ زبان و ادبیات کوبا؛ زبان و ادبیات لبنان؛ زبان و ادبیات مصر؛ زبان و ادبیات تونس؛ زبان و ادبیات افغانستان؛ زبان و ادبیات چینی؛ زبان و ادبیات سنگال؛ زبان و ادبیات تایلند؛ زبان و ادبیات آرژانتین؛ زبان و ادبیات فرانسه؛ زبان و ادبیات اسپانیا؛ زبان و ادبیات مالی؛ زبان و ادبیات ساحل عاج؛ زبان و ادبیات اردن؛ زبان و ادبیات سوریه؛ زبان و ادبیات اتیوپی؛ زبان و ادبیات زیمبابوه؛ زبان و ادبیات سیرالئون؛ زبان و ادبیات قطر؛ زبان و ادبیات سودان
کتابشناسی
- ↑ Encyclopedia, A. (1995). Encyclopedia Americana (Vol. 25). Encyclopedia Americana Corporation.
- ↑ . (Pinto, 2004)
- ↑ مظفری, م. (1369). سریلانکا. کتابخانه مرکزی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی.
- ↑ ۴٫۰۰ ۴٫۰۱ ۴٫۰۲ ۴٫۰۳ ۴٫۰۴ ۴٫۰۵ ۴٫۰۶ ۴٫۰۷ ۴٫۰۸ ۴٫۰۹ ۴٫۱۰ ۴٫۱۱ ۴٫۱۲ ۴٫۱۳ ۴٫۱۴ ۴٫۱۵ ۴٫۱۶ ۴٫۱۷ ۴٫۱۸ ۴٫۱۹ ۴٫۲۰ رکنی، مهدیقلی (1391). جامعه و فرهنگ سریلانکا. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی( در دست انتشار)
- ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ ۵٫۲ Rickramasinghe, M. (1948). Sinhalese Literature. Colombo: Gunasena.
- ↑ ۶٫۰ ۶٫۱ Ediriweera, S. (1950). The Sinhalese Novel. Colombo: Gunasena.
- ↑ ۷٫۰ ۷٫۱ ۷٫۲ ۷٫۳ ۷٫۴ Abeysekara, T. (2003). Poetry in Srilanka. Colombo: Virtual Library.
- ↑ ۸٫۰ ۸٫۱ ۸٫۲ Godakumbara, C. E. (1955). Sinhalese Literature. Colombo: Apothecaries.
- ↑ Harrigan, P. (1989). Tall Tales and Deep Truths. The Sunday /times .
- ↑ ۱۰٫۰ ۱۰٫۱ ۱۰٫۲ Hussain, A. (2002). A Survey of Sinhalese Prose Literature From Ancient Times To Modern Period. Sunday Times .
- ↑ Pinto, N. (2004). A Short History of Sinhalese Language. The Sunday Times .
- ↑ ۱۲٫۰ ۱۲٫۱ ۱۲٫۲ Sivathamby, K. (1999). 50 Years of Sri Lanka Tamil Literature. New Delhi: The Hindu.