تاریخ دوران میانی سیرالئون
با وجود وضعیت ویژه اقلیمی سیرالئون، این کشور یکی از نخستین کشورهای غرب آفریقا بود که اروپاییها به آن راه یافتند. «آلوارو فرناندز» و «دیه گو گومز» در زمره اولین دریانوردان پرتغالی بودند که در سالهای 1447 و 1460 به این کشور پای نهادند. آنان در برخورد با گروهی از بومیان این کشور آنها را «ساپز» نام نهادند. این اقوام از خویشاوندان شربروهای ساکن جزیره شربرو و شبه جزیره سواحل جنوبی سیرالئون بودند. در سال 1462 میلادی «پدرو دا سینترا» (Pedro Da Cintra) کاشف پرتغالی با سفر به این سرزمین برای اولین بار نقشهای از سواحل سیرالئون تهیه کرد. وی در ترسیم تپههای دورتادور بندر فریتاون کنونی، این توده را که بی شباهت به شیرهای کوهی نبود «سیرا دو لیو» (Serra De Leao) نامید[۱]. تلفظ ایتالیایی این ترکیب جغرافیایی «سیرالئون» بود که به نام این کشور مبدل گشت و پرتغالیها از آن پس به تبعیت از نقشه مزبور این سرزمین را «سیرالئون» نامیدند. مدت کوتاهی پس از آن تجار پرتغالی رهسپار بندر فریتاون شدند و در سال 1495 میلادی بندر کوچکی که به عنوان مرکزی برای تجارت و صادرات و واردات کالاها مورد استفاده قرار میگرفت در این کشور احداث گشت.
هلندیها و فرانسویها نیز پس از پرتغالیها و در اوایل قرن شانزدهم میلادی وارد سیرالئون شدند و این کشور در آن عهد به عنوان مرکزی برای تجارت برده و صدور بردگان نگون بخت این کشور و دیگر کشورهای اطراف به اروپا مورد استفاده سوداگران اروپایی برده قرار میگرفت. در سال 1562 میلادی انگلیسیها نیز وارد این تجارت غیر انسانی شده و «سر جان هاوکینز» (Sir John Hawkins) برای نخستین بار 300 برده را به مستعمرات جدید خود در آمریکا ارسال نمود.کشور سیرالئون از اواخر قرن پانزدهم تا نیمه قرن نوزدهم میلادی یکی از مراکز مهم تجارت برده در اقیانوس اطلس بود و تخمین زده شده است تنها در سال 1789 میلادی 74000 برده از این کشور به اروپا و آمریکای شمالی صادر شده که سهم انگلیسیها از این تعداد 38000 برده بوده است. این وضعیت تا سال 1792 میلادی که فریتاون به مرکز بردگان سابق آفریقایی آمریکایی مبدل گشت ادامه یافت.
انگلیسیها، فرانسویها و هلندیها بهتدریج از اواسط قرن هفدهم ارتباطات خود را با روسای قبایل سیرالئون آغاز کردند. مبادلات تجاری و داد و ستد کالاهای مختلف و از جمله بردههای سیاه پوست در قرون هفده تا اواسط قرن نوزده رواج کامل داشت و پس از آن بیشتر منحصر به شرکت سیرالئون بریتانیا گشت. در اواخر قرن هجدهم و با کمرنگ شدن تجارت برده آغاز فرایند آزادسازی بردگان سیاه پوست پس از جنگهای انفصال آمریکا (1861 - 1865)، گروهی از آفریقاییهایی که اصالتا به این کشور تعلق داشتند به سیرالئون بازگشتند. این بردگان آزاد شده که از سطح فرهنگی بالایی در مقایسه با بومیان این سرزمین برخوردار بودند از طریق ایجاد چند سازمان فرهنگی اجتماعی نقش عمدهای در تاسیس شهر فریتاون و پایه گذاری کشور سیرالئون به سبک نوین داشتند.
ایده تاسیس این شهر توسط«توماس پیترز» (Thomas Peters) که یکی از آفریقایی آمریکاییهای عضو سازمان «پیشگامان سیاه» (Black Pioneers) بود در سفر وی به انگلستان و طرح مشکلات سیاهان سابقا بردهای که به سیرالئون مهاجرت کرده بودند با شرکت سیرالئون انگلستان شکل گرفت. این در حالی بود که مدیران شرکت سیرالئون انگلستان نیز درصدد ساخت سکونت گاهی جدید یرای بردههای آزاد مهاجر به این کشور و بهرهبرداری از موقعیت آنها برای تثبیت حاکمیت آینده خود برکشور سیرالئون بودند. پس از موافقت مدیران شرکت سیرالئون انگلستان در تحقق این ایده، تعداد 1196 نفر از بردگان آزاد ساکن «نووا اسکوتیا»ی کانادا رهسپار سیرالئون شدند. آنها پس از ورود به «خلیج سنت جرج» (Saint George Bay) که منطقهای پوشیده از جنگل بود اقدام به ساخت شهر جدیدی کردند که شهر آزاد یا «فری تاون» نام نهاده شد و در سال 1798 میلادی به سبک شهرهای ایالات متحده آمریکا و کانادا با خیابانهای متقاطع احداث گردید[۲][i].
حاکمیت انگلستان در دهههای 1800 تا 1880 میلادی بیشتر منحصر به باریکه ساحلی سیرالئون بود. مناطق داخلی کشور که عمدتا محل سکونت قبایل «منده» و «تمنه» بهشمار میرفت از خودمختاری کاملی برخوردار بود و هرچند نیروهای انگلیسی به مناطقی از سیرالئون نیز چنگ انداخته بودند ولی هنوز این کشور مستعمره رسمی انگلستان بهشمار نمیرفت. روابط حکمران انگلیسی فریتاون با روسای قبایل نیز همچنان مبتنی بر عهدنامههای دوستی و مودت بود و حکمران انگلیسی که در فریتاون مستقر بود علاوه بر بخشهایی از سیرالئون، از طریق این کشور غنا و گامبیا را نیز تحت حاکمیت خود داشت. در این دوره فریتاون که مرکز اصلی حاکمیت انگلستان در این منطقه از غرب آفریقا بهشمار میرفت مرکز آموزشی بریتانیا در مستعمرات انگلستان در غرب آفریقا محسوب میشد و کالج «فورابه»(Forebay) که در سال 1827 میلادی فعالیت خود را آغاز کرد مدتی کوتاه پس از تاسیس به پایگاه آموزشی آفریقاییهای انگلیسی زبان مبدل گشت و بهمدت یک قرن تنها دانشگاه به سبک غربی آفریقای زیر خط صحرای بزرگ آفریقا بهشمار میرفت[۳][۴].
نیز نگاه کنید به
تاریخ دوران میانی زیمبابوه؛ تاریخ دوران میانی کانادا؛ تاریخ دوران میانی لبنان؛ تاریخ دوران میانی تونس؛ تاریخ دوران میانی سنگال؛ دوران امپراطوری تاریخ چین؛ دوره تزاری روسیه؛ تاریخ دوران میانی افغانستان؛ تاریخ دوران میانی سودان؛ تاریخ دوران میانی آرژانتین؛ تاریخ دوران میانی اوکراین؛ تاریخ دوران میانی قطر؛ تاریخ دوران میانی فرانسه؛ تاریخ دوران میانی ساحل عاج؛ تاریخ دوران میانی سوریه؛ تاریخ دوران میانی اردن؛ تاریخ دوران میانی اتیوپی؛ تاریخ امارات متحده عربی؛ تاریخ دوران میانی مالی؛ تاریخ دوره میانی سریلانکا؛ تاریخ دوره میانی تاجیکستان؛ تاریخ دوره باستان و میانی بنگلادش؛ تاریخ دوره میانی قزاقستان
پاورقی
[i] - پس از لغو برده داری، سیرالئون به یکی از مراکز اسکان مجدد بردههای آزاد شدهای که در انگلستان و آمریکای شمالی زندگی میکردند مبدل گشت. از این روی گروهی از خیرخواهان و انساندوستان انگلیسی که نگران وضعیت زندگی بردگان سیاه آزاد شده سرگردان در خیابانهای لندن و دیگر شهرهای انگلیس بودند نهضتی براه انداخته و با گرد هم آوردن بسیاری از این سیاهان آنان را تشویق کردند تا به قاره آفریقا بازگشته و زندگی جدیدی را بنیان نهند. دیگر مهاجران نیز بردگان سیاه مقیم ایالات متحده آمریکا بشمار میرفتند که در طی جنگ داخلی این کشور به نفع بریتانیا جنگیده بودند و پس از شکست انگلستان، نیروهای بریتانیایی آنها را مجبور به مهاجرت به کانادا ساخته بودند که البته به هیچ وجه خوشایند کاناداییها نیز نبود! گروه سوم از مهاجران به سیرالئون را سیاهان سابقا بردهای تشکیل میدادند که پس از شورش علیه اربابانشان در کوههای جامائیکا آزادانه زندگی میکردند و بعد از تصرف این منطقه توسط بریتانیا از جامائیکا به «نووا اسکوتیا» در کانادا تبعید شدند و از آنجا بصورت گروهی به سیرالئون مهاجرت کردند. جدای از این دستجات از سال 1807 تا اواسط دهه 1860 میلادی ناوگان دریایی غرب آفریقا انگلستان طی بازرسی کشتیهای تجاری حامل محمولههای قاچاق برده به اروپا و ایالات متحده آمریکا، بسیاری از بردگان نگون بختی را که از کشورهای مختلف غرب آفریقا اسیر و بصورت مخفیانه به اروپا و آمریکای شمالی ارسال میشدند را آزاد و روانه فریتاون نمود.
کتابشناسی
- ↑ Utting, F. (1931). The story of Sierra Leone: Ayer co Publishin, p.33-34
- ↑ Utting, F. (1931). The story of Sierra Leone: Ayer co Publishin, p.36-38
- ↑ Sibthorpe, A. (1970). The History of Sierra Leone: Routledge,p.18-19
- ↑ عرب احمدی، امیر بهرام(1390). جامعه و فرهنگ سیرالئون. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی( در دست انتشار)