تاریخ دوران میانی سنگال

از دانشنامه ملل

می توان تأیید کرد که اولین ساکنانی که به این بخش از سواحل آفریقایی در دوره میانی آمده اند فرانسویان بوده اند. آن‌ها از دریا نوردان (بخشی از مردم نرماندی) فرانسه، دیپوآ (Dieppois) بودند. این مسئله را "ژول وِرن" (Jules Verne) در کتاب جغرافیای خود تحت عنوان "جغرافیای مصور فرانسه و مستعمرات آن" درباره سنگال نوشته است. در مورد این ادعا مدارک تاریخی کمی وجود دارد تا ادعای این نویسنده را تأیید کند ولی این ادعا توسط "لئوپولد سدار سنگور" (Léopold Sédar Senghor) در کتاب هایش نیز تأیید شده است. بعضی از حکایت ها تأیید می کند که کشف "دماغه سبز" (Cap-Vert) توسط دریانوردان نورماندی (فرانسوی) در سال ­های 1364 تا 1365 یک قرن یا قبل از رسیدن پرتغالی ها به این جزیره بوده است. در سنگال دریانوردان دیوپ شروع به تجارت اولیه عاج فیل نمودند. پس از آن شهرت دیوپ ها از تجارت عاج همه گیر گردید.[۱]

در جستجوی راه جدید تجارت ادویه، پرتغالی­ ها در سال 1445 به جزیره گوره (Gorée) نزدیک سواحل سنگال رسیدند. این یک چرخش سرنوشت سازی در تاریخ سنگال و قاره آفریقا بود. این جزیره خالی از سکنه محل بسیار خوب و مطمئنی در کنار سواحل خطرناک و ناامن سنگال به حساب می آمد. پرتغالی ها از این جزیره به عنوان محلی برای مدیریت ممتاز تجارت ظروفی که به سوی هند و آمریکای لاتین می فرستادند استفاده می کردند. تا آن زمان مبادلات تجاری بزرگی که در آفریقا انجام می‌­شد در حوزه های ساحلی زیر صحرا نزدیک این جزیره بود که با آن نیز مبادلات تجاری می نمودند. گوره و سواحل نزدیک به آن اهمیت خود را با ورود دریانوردان جدید که راه های دریانوردی جدید را جایگزین نمودند از دست داد.[۲]

با رسیدن پرتغالی ها به دماغه سبز تجارت آن‌ها محدود به توسعه قواعد تجارت اجدادی آن‌ها در مورد کالاهایی مثل کتیرا (چسب عربی)، چرم، عاج و یا خاک طلا نشد. آن‌ها شروع به توسعه یک صنعت بسیار شرم آوری نمودند که آن تجارت بردگان سیاه بود. از سال 1550 تا 1850 برآورد می شود که ده تا پانزده میلیون آفریقایی از این قاره بیرون برده شدند تا در برزیل (Bresil)، کوبا (Cuba)، لوئیزیان (Louisiane) و آنیتل (Antilles) به فروش برسند.

شصت تا هشتاد درصد آن‌ها که با آهن گداخته علامت گذاری شده و در انبارهای کشتی های حامل برده تلمبار شده در میان راه تلف شدند. با این حال، سنگال تنها محل مناسب تجارت انسان نبود.، پایگاه های بزرگ برده فروشان پس از آن در خلیج گینه (Guinée) نیز راه اندازی شد.[۳]

شرکت فرانسوی هند غربی از سال 1664 تا 1674 به عنوان شرکتی ممتاز و محور که توسط "کلبرت" (Colbert) برای بهره برداری از قلمروهای آفریقایی و آمریکایی پادشاهی فرانسه، شکل گرفت. نام آن یادآور عصر طلایی دریانوردی بادبانی و همچنین دوره عالی موفقیت تجاری و بعضاً ماجراجویی های بدون دغدغه است. شرکت فرانسوی هند غربی در شهر سنگال" اِندار" (Ndar) متولد شد و در شهر سنت لوئی (Saint-Louis) به افتخار لوئی چهاردهم فرانسه نوسازی شد. این شرکت اول به "نمایندگی سلطنتی سنگال" (Concossion Royale de Sénégal) مشهور بود. این نمایندگی به هدف مبادله پارچه، بلورجات و آهن وارداتی از فرانسه در مقابل عاج، پودر طلا، روغن نخل و کتیرای تولید شده سنگال، فعالیت می کرد. بردگان بعنوان پول مبادله در تجارت مورد استفاده قرار می گرفتند. خیلی سریع شرکت سود سرشاری کسب نمود و باعث توسعه و شکوفایی شهر شد همچنین باعث اختلاط و پیوند نژادی سفید پوستان اروپایی و سیاهان سنگالی گردید.[۴]

در پایان قرن پانزدهم هلندی ها به سهم خود جزیره "گوره" (Gorée) را اشغال کردند. اقیانوس اطلس بیش از پیش محل رفت و آمد شد. در جستجوی دستیابی به بازارهای تجاری جدید فرانسویان از رودخانه سنگال بالا رفتند، انگلیسی ها نیز گامبیا (Gambie) را اشغال کردند. هر کدام انگیزه های مشابه در سلطه گری از خود نشان می دادند. در اواسط قرن هفدهم رقابت استعماری آن‌ها به اوج خود رسید. زد و خوردهای پراکنده و درگیری های گاه به گاه میان آن‌ها تا ابتداء قرن نوزدهم ادامه داشت. نهایتاً براساس پیمان پاریس در سی می 1814 سنگال به عنوان حوزه سلطه اختصاصی فرانسه پذیرفته شد.[۵]

در منطقه "فوتا- تورو" (Fouta-Toro) الحاج عمر (El Hadj Umar al Foutiyou ibn Sa'id Tall) هنگام بازگشت از سفر حج، اقدام به دعوت مردم برای اجرای احکام اسلام نمود. او فرمانده بیست هزار جنگجو بود و در شهر "فاید هرب" (Faid herbe) دو ماه مقاومت کرد و پس از آن به سودان گریخت. در پایان در انفجار انبار باروت به دست دشمن استعماری کشته شد. سلطه فرانسه علی رغم مخالفت بعضی از رهبران جنگی مانند "مَمَدو لمین" (Mamadou Lamine)، روحانی "ساراخوله" (Sarakhole) یا "مابا" (Ma Ba) که حتی شهر "ریپ" (Rip) را تسخیر کرده بود، تثبیت شد. تمام مقاومت های سازمان یافته علیه استقرار فرانسه در سنگال در ابتداء قرن بیستم به پایان رسید.[۶]

در سال 1848، الغاء بردگی منجر به این شد که فرانسه در مورد استمرار کاربری دو منطقه تجارت برده خود در سنگال یعنی جزیره گوره و شهر سنت لوئی تجدید نظر نماید. ولی سیاست استعماری انگلستان باعث شد دولت ناپلئون سوم فکر رها کردن این دو منطقه را از سر بیرون کند. بنابراین "لوئی فدهرب" (Louis Faidherbe) افسر فارغ التحصیل شده از دانشگاه پلی تکنیک در سال 1854 به عنوان حاکم مستعمره از طرف فرانسه تعیین گردید. این کشور پس از آن صحنه مبارزات داخلی شد. فدهرب با مشکلات زیاد ناشی از درگیری های داخلی در این حوزه که منجر به تلفات نیرو و از بین رفتن تجهیزات نظامی او شده بود به سختی وحدت آنجا را حفظ می نمود.[۷]

در سال 1910 عملیات ساخت بندر داکار شروع شد. خیلی سریع این شهر مرکز تحولات مستعمره گردید. همچنین این شهر با شکوه و زیبا مرکز مستعمرات آفریقای غربی فرانسه شد. در سال 1914 یک سیاه آفریقایی "بِلِز جینی" (Blaise Diagne) به عنوان نماینده سنگال در پارلمان فرانسه در کاخ "بوربون" (Palais-Bourbon) حضور یافت. شرایط بهداشتی این منطقه بهبود یافت. ساختارهای اجتماعی ارواح پرستی به نفع گرایش به اسلام از میان رفت. مدرسه "ویلیام پونتی" (William ponty) در "سِبیخُتان" (Sebikhotane) در ربع اول قرن بیستم اولین نخبگان واقعی سنگال را تربیت کرد. افرادی که سرنوشت سنگال امروزی را بدست گرفته اند. در حالی که در این دوران بیداری آفریقایی نیز شروع شده بود.[۸][۹]

نیز نگاه کنید به

تاریخ دوران میانی زیمبابوه؛ تاریخ دوران میانی کانادا؛ تاریخ دوران میانی لبنان؛ تاریخ دوران میانی تونس؛ دوران امپراطوری تاریخ چین؛ دوره تزاری روسیه؛ تاریخ دوران میانی افغانستان؛ تاریخ دوران میانی سودان؛ تاریخ دوران میانی آرژانتین؛ تاریخ دوران میانی اوکراین؛ تاریخ دوران میانی قطر؛ تاریخ دوران میانی فرانسه؛ تاریخ دوران میانی ساحل عاج؛ تاریخ دوران میانی سوریه؛ تاریخ دوران میانی اردن؛ تاریخ دوران میانی اتیوپی؛ تاریخ امارات متحده عربی؛ تاریخ دوران میانی سیرالئون؛ تاریخ دوران میانی مالی؛ تاریخ دوره میانی سریلانکا؛ تاریخ دوره میانی تاجیکستان؛ تاریخ دوره باستان و میانی بنگلادش؛ تاریخ دوره میانی قزاقستان

کتابشناسی

  1. Maiga, M. (1995). Le Bassin du fleuve Sénégal-De La traité négriève au dévéloppemen. Paris: L’Harmantan.
  2. Yves-Saint- Martin.(2000).680
  3. Barry, B. (1991). La Sénégambie du XVe au XIXe Siècle, Traité négrière, Islam et conquète colaniale. Paris: L’Harmantan.
  4. Sinou, A. (1999). Comptoirs et villes Coloniales du Sénégal, Saint-Louis, Gorée, Dakar. Paris: Karthala.
  5. Roger, B., & Comara, A. (2003). Histoire de Gorée. Paris: Maison neuve et Larose.
  6. Robinson, D. W. (1964). Faidherbe, Sénégal and Islam (Unpublished doctoral dissertation). Columbia University, New York.
  7. Barrows, L. C. (1974). Général Faidherb, the Maurel and Prom Company and French Expansion in Senegal (Unpublished doctoral dissertation). University of California, Los Angeles.
  8. Diop, M.-C. (2002). Le Sénégal Contemporain. Paris: Kartala.
  9. بصیری، محمدعلی، فتحی پور، ریحانه (1401 ).جامعه و فرهنگ سنگال. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی(در دست انتشار)