گستره روابط دیپلماتیک چین با کشورهای جهان: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
(صفحه‌ای تازه حاوی « = گستره­ی روابط دیپلماتیک چین با کشورهای جهان = اگرچه نخستین کشورهایی که پس از تأسیس جمهوری خلق چین در سال1949، این کشور را به رسمیت شناخته و با آن روابط دیپلماتیک برقرار ساختند، اتحاد جماهیر شوروی[i] سابق و کشورهای کمونیستی بلوک شرق بودند، و اغل...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:57406925.jpg|بندانگشتی|روابط دیپلماتیک چین با جزیره "سائوتومه و پرنسیپ". قابل بازیابی از https://revistacomunidades.pt/china-restabelece-lacos-diplomaticos-com-sao-tome-e-principe/]]
اگرچه نخستین کشورهایی که پس از تأسیس [[جمهوری خلق چین]] در سال1949، این کشور را به رسمیت شناخته و با آن روابط دیپلماتیک برقرار ساختند، [[روسیه|اتحاد جماهیر شوروی]](نخستین کشوری که [[جمهوری خلق چین]] را یک روز پس از تأسیس( دوم اکتبر سال1949) به رسمیت شناخت اتحاد جماهیر شوروی سابق بود. سپس به ترتیب، کشورهایی هم چون رومانی، بلغارستان، جمهوری چِک، اسلواکی، لهستان، مجارستان، مغولستان، و آلبانی این کشور را به رسمیت شناخته و روابط سیاسی برقرار کردند.) سابق و [[حزب کمونیست و احیای هویت ملی چین|کشورهای کمونیستی]] بلوک شرق بودند، و اغلب کشورهای به اصطلاح بلوک غرب تا سال1971، زمان برقراری روابط دیپلماتیک میان ایالات متحده­‌ی [[آمریکا]] با [[چین]]، آن را به رسمیت نشناخته و روابط سیاسی برقرار نکردند، ولی در حال حاضر بیش از179کشور جهان با [[چین]] رابطه‌­ی سیاسی برقرار نموده‌اند<ref>وبسایت وزارت امور خارجه‌ی چین: www.fmprc.gov.cn</ref>. که از این تعداد 22کشور آسیایی، 23کشور از غرب آسیا و شمال آفریقا، 45کشور آفریقایی، 12کشور از منطقه­‌ی آسیای مرکزی و قفقاز، 41کشور از قاره­‌ی اروپا، 13کشور از آمریکای ش[[مالی]] و اقیانوسیه، و 21 کشور از آمریکای لاتین هستند(این تقسیمات منطقه‌ای، بر اساس تقسیمات وزارت امورخارجه‌ی [[چین]] صورت گرفته است.)
===[[روابط چین با کشورهای همسایه]]===
[[پرونده:13990621000043 Test PhotoN.jpg|بندانگشتی|روابط دیپلماتیک [[چین]] با [[روسیه]] و هند. قابل بازیابی از https://en.mehrnews.com/news/181140/India-China-Russia-call-for-inclusive-Afghan-government]]
مرزهای کنونی [[چین]] معاصر با همسایگانش نیز همگی حاصل قرار داد­هایی هستند که قدرت­‌های استعماری در نیمه­‌ی دوم قرن نوزدهم به این کشور تحمیل کرده‌­اند. در یکی دو دهه­‌ی اخیر، چينی­‌ها برای دستيابی به جايگاه يک قدرت جهانی، استراتژی كلان خود را بر مبنای سه محور مرتبط با هم يعنی حفظ نظم داخلی و افزايش قابليت دولت در مواجهه با كشمكش‌­های داخلی، دفاع در برابر تهديدات خارجی عليه حاكميت ملی و سرزمينی و كسب و تداوم تأثير گذاری ژئوپليتيک به عنوان يک قدرت بزرگ شكل داده‌­اند. آن­‌ها به این نتیجه رسیده‌­اند که رشد اقتصادی مبتنی بر بازار آزاد و برقراری روابط مسالمت آميز با تمام دولت­‌ها، به خصوص قدرت های بزرگ و مدرنيزه كردن روز افزون نيروی نظامی، هم­چنين مشاركت هرچه بيشتر در ترتيبات بين المللی، منطقه‌­ای و جهانی چند­جانبه مستلزم داشتن مرزهایی با ثبات و بدون تنش با همسایگان است.
[[پرونده:157171032.jpg|بندانگشتی|روابط [[چین]] و [[روسیه]]. قابل بازیابی از https://www.rferl.org/a/russia-china-putin-xi-meeting-trade/28595926.html]]
در واقع، پیچیدگی فزاینده­‌ی طرح‌­ریزی­‌های استراتژیکی این کشور و عملگرایی بسیار آگانه­‌ی آن برای تحقق استراتژی سه ضلعی دیپلماسی این کشور، یعنی [[روابط چین با کشورهای همسایه|دیپلماسی مدیریت روابط با همسایگان]]، به منظور زدودن فضاهای نفوذ بازیگران رقیب به خصوص هند و آمریکا؛ دیپلماسی انرژی؛ و نهایتا دیپلماسی قدرت بزرگ بوده است که عموما باید در لوای استراتژی توسعه­‌ی صلح آمیز غیر تهدید آمیز، به خصوص از طریق روابط اقتصادی دوجانبه و شکل دهی به ائتلاف­‌های همسوی منطقه‌­ای با همسایگان مانند سازمان [[شانگهای]] در منطقه به منصه­‌ی ظهور برسد<ref>استراتژی پسا آمریکایی چین در افغانستان، 1390</ref>.


= گستره­ی روابط دیپلماتیک چین با کشورهای جهان =
به همین خاطر، این کشور مشتاقانه سیاست«[[روابط چین با کشورهای همسایه|دوستی و مشارکت با کشورهای همسایه»]] را به مورد اجرا گذاشته و ضمن حل بیشتر اختلافات مرزی با همسایگان از طریق گفتگو و چشم پوشی از برخی مناطق مرزی، تلاش کرده اعتماد همسایگان را نسبت به اهداف بلند مدت سیاسی، نظامی و اقتصادی خود جلب نماید. رهبران و مقامات بلند پایه­‌ی سیاسی این کشور همه ساله با سفر به کشورهای همسایه بر حسن همجواری و برقراری صلح و ثبات پایدار منطقه‌­ای تأکید نموده‌­اند. حمایت از کشورهای آسیای جنوب شرقی و عضویت در سازمان همکاری­‌های منطقه‌­ای آسه آن و [[روابط چین با کشورهای همسایه|توسعه‌­ی روابط دوجانبه و چند جانبه با همسایگان]] از سیاست نگاه به شرق و حسن همجواری این کشور ناشی می‌­شود<ref>China Encyclopedia: 161</ref>.
اگرچه نخستین کشورهایی که پس از تأسیس جمهوری خلق چین در سال1949، این کشور را به رسمیت شناخته و با آن روابط دیپلماتیک برقرار ساختند، اتحاد جماهیر شوروی[i] سابق و کشورهای کمونیستی بلوک شرق بودند، و اغلب کشورهای به اصطلاح بلوک غرب تا سال1971، زمان برقراری روابط دیپلماتیک میان ایالات متحده­ی آمریکا با چین، آن را به رسمیت نشناخته و روابط سیاسی برقرار نکردند، ولی در حال حاضر بیش از179کشور جهان با چین رابطه­ی سیاسی برقرار نموده اند.( وبسایت وزارت امور خارجه ی چین: www.fmprc.gov.cn.) که از این تعداد 22کشور آسیایی، 23کشور از غرب آسیا و شمال آفریقا، 45کشور آفریقایی، 12کشور از منطقه­ی آسیای مرکزی و قفقاز، 41کشور از قاره­ی اروپا، 13کشور از آمریکای شمالی و اقیانوسیه، و 21 کشور از آمریکای لاتین هستند[ii].
===[[روابط چین با آفریقا]]===
نخستین تماس رسمی ثبت شده­‌ی چینی­‌ها با مردمان قاره‌­ی آفریقا، به قرن پانزدهم میلادی و دوران حاکمیت [[سلسله مینگ]]( 1368-1644 میلادی) بر می‌­گردد که جِنگ ­خِه دریانورد مسلمان چینی با ناوگان عظیم دریایی [[چین]]، برای گسترش مناسبات [[چین]] با کشورهای خاورمیانه و آفریقا، 7سفر دریایی به خلیج فارس و شرق آفریقا داشت. روابط سیاسی دوران معاصر بین [[چین]] و آفریقا نیز با برقراری روابط دیپلماتیک بین [[چین]] و [[مصر|جمهوری عربی مصر]] درسال1956میلادی آغاز شد. باشروع این رابطه کم کم زمینه­‌ی برقراری روابط با سایر کشورهای آفریقایی نیز فراهم شد و امروزه 48 کشور از 57 کشور آفریقایی با [[چین]] رابطه‌­ی سیاسی برقرار کرده است. از نخستین سفر [[چوئن لای، نخست وزیر مادام العمر جمهوری خلق چین|چوئن ­لای، نخست وزیر چین]] به قاره­‌ی آفریقا که در دهه­‌ی1960صورت گرفت تاکنون، بیش از هشت صد مورد هیئت بلندمرتبه­‌ی سیاسی در سطح رهبران، بین [[چین]] و آفریقا مبادله شده و چهار نسل از رهبران چین نو مرتب به این قاره رفت و آمد داشته‌­اند<ref>سابقی علی محمد(1384). شهر تاریخی زیتون(چوانجو)، یادگاری از حضور ایرانیان در چین، مجله چشم انداز، شماره 19.</ref>.
[[پرونده:169902991.jpg|بندانگشتی|روابط [[چین]] و آفریقا. قابل بازیابی از http://www.focac.org/eng/ttxx_1/201807/t20180723_7046350.htm]]
نتیجه­‌ی نیم قرن روابط سیاسی میان [[چین]] و کشورهای آفریقایی و حمایت [[چین]] از این کشورها را می‌­توان بدین شرح خلاصه نمود:


= روابط با کشورهای همسایه =
* امضای موافقت‌نامه‌­ی دوجانبه­‌ی تجاری با 45 کشور آفریقایی؛
و. الیسیف: می­گوید: چین یک« امپراتوری بدون همسایه[iii]» بوده است. (فیلیپ دوبورو گار و دیگران ، 1369) در عین­حال، این کشور طی تاریخ طولانی خود هرگز روابطش را با همسایگانش قطع نکرده است. از آسیاست که سیاست خارجی پکن ریشه گرفته و قدرت یا ناتوانایی آن مشخص می­شود. مرزهای کنونی چین معاصر با همسایگانش نیز همگی حاصل قرار داد­هایی هستند که قدرت­های استعماری در نیمه­ی دوم قرن نوزدهم به این کشور تحمیل کرده­اند. در یکی دو دهه­ی اخیر، چيني­ها براي دستيابي به جايگاه يك قدرت جهاني، استراتژي كلان خود را بر مبناي سه محور مرتبط با هم يعني حفظ نظم داخلي و افزايش قابليت دولت در مواجهه با كشمكش­هاي داخلي، دفاع در برابر تهديدات خارجي عليه حاكميت ملي و سرزميني و كسب و تداوم تأثير گذاري ژئوپليتيك به عنوان يك قدرت بزرگ شكل داده­اند. آن­ها به این نتیجه رسیده­اند که رشد اقتصادي مبتني بر بازار آزاد و برقراري روابط مسالمت آميز با تمام دولت­ها، به خصوص قدرت هاي بزرگ و مدرنيزه كردن روز افزون نيروي نظامي، هم­چنين مشاركت هرچه بيشتر در ترتيبات بين المللي، منطقه­اي و جهاني چند­جانبه مستلزم داشتن مرزهایی با ثبات و بدون تنش با همسایگان است.  
* دو میلیارد دلار سرمایه گذاری مستقیم چین در 49کشور آفریقایی؛
* بخشودگی بدهی3/2میلیارد دلاری به35کشور فقیر آفریقایی؛
* مشارکت در راه اندازی 6منطقه­‌ی تجاری و اقتصادی در 5کشور آفریقایی با هزینه‌­ای بالغ بر328میلیون دلار؛
* اجرای 35پروژه­‌ی بزرگ در زمینه­‌های معدنی، انرژی، صنعتی و زیربنایی در 20کشور آفریقایی به ارزش 4میلیارد دلار؛
* مشارکت1600 شرکت چینی در زمینه­‌ی سرمایه گذاری در کشورهای آفریقایی؛ حذف تعرفه­‌ی 95درصد از کالاهای وارداتی از آفریقا؛
* افزایش حجم مبادلات تجاری میان [[چین]] و آفریقا از 10میلیارد دلار در سال2000میلادی، به 122/5میلیارد دلار در سال 2010میلادی.


در واقع، پیچیدگی فزاینده­ی طرح­ریزی­های استراتژیکی این کشور و عمگرایی بسیار آگانه­ی آن برای تحقق استراتژی سه ضلعی دیپلماسی این کشور، یعنی دیپلماسی مدیریت روابط با همسایگان، به منظور زدودن فضاهای نفوذ بازیگران رقیب به خصوص هند و آمریکا؛ دیپلماسی انرژی؛ و نهایتا دیپلماسی قدرت بزرگ بوده است که عموما باید در لوای استراتژی توسعه­ی صلح آمیز غیر تهدید آمیز، به خصوص از طریق روابط اقتصادی دوجانبه و شکل دهی به ائتلاف­های همسوی منطقه­ای با همسایگان مانند سازمان شانگهای در منطقه به منصه­ی ظهور برسد. (استراتژی پسا آمریکایی چین در افغانستان، 1390) به همین خاطر، این کشور مشتاقانه سیاست«دوستی و مشارکت با کشورهای همسایه» را به مورد اجرا گذاشته و ضمن حل بیشتر اختلافات مرزی با همسایگان از طریق گفتگو و چشم پوشی از برخی مناطق مرزی، تلاش کرده اعتماد همسایگان را نسبت به اهداف بلند مدت سیاسی، نظامی و اقتصادی خود جلب نماید. رهبران و مقامات بلند پایه­ی سیاسی این کشور همه ساله با سفر به کشورهای همسایه بر حسن همجواری و برقراری صلح و ثبات پایدار منطقه­ای تأکید نموده­اند. حمایت از کشورهای آسیای جنوب شرقی و عضویت در سازمان همکاری­های منطقه­ای آسه آن و توسعه­ی روابط دوجانبه و چند جانبه با همسایگان از سیاست نگاه به شرق و حسن همجواری این کشور ناشی می­شود.
به­ طور ­کلی می­‌توان گفت، در رقابت میان [[چین]] و آمریکا در قاره­‌ی آفریقا، در استراتژی چین وزنه­‌ی اقتصادی و در استراتژی آمریکا وزنه­‌ی نظامی پررنگ‌­تر دیده می­‌شود. کمک­‌های آمریکا در آفریقا بیشتر در اختیار سازمان­‌های غیر دولتی قرار می­‌گیرد، در حالی ­که کمک­‌های [[چین]] مستقیما به دولت‌­ها اختصاص می‌­یابد<ref>خضری، رؤیا( 1390). رقابت چین و آمریکا در قاره ی آفریقا. ماهنامه ی رویدادها و تحلیل ها، وزارت امور خارجه. شماره262.</ref><ref>سابقی، علی محمد (1392). جامعه و فرهنگ [[چین]]. تهران: م[https://alhoda.ir وسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی]،جلد1، ص.439-443. </ref>.


(China Encyclopedia: 161)
== نیز نگاه کنید به ==
[[روابط خارجی روسیه]]؛ [[روابط خارجی تونس]]؛ [[روابط خارجی کانادا]]؛ [[روابط خارجی کوبا]]؛ [[روابط خارجی لبنان]]؛ [[روابط خارجی مصر]]؛ [[روابط خارجی سنگال]]؛ [[روابط خارجی تایلند]]؛ [[روابط خارجی فرانسه]]؛ [[روابط خارجی اسپانیا]]؛ [[روابط خارجی سودان]]؛ [[روابط خارجی قطر]]؛ [[روابط خارجی اردن]]؛ [[روابط خارجی زیمبابوه]]؛ [[روابط خارجی اوکراین]]؛ [[روابط خارجی ساحل عاج]]؛ [[روابط خارجی اتیوپی]]؛ [[روابط خارجی کشور مالی]]


= توسعه­ی روابط با کشورهای آفریقایی =
== کتابشناسی ==
نخستین تماس رسمی ثبت شده­ی چینی­ها با مردمان قاره­ی آفریقا، به قرن پانزدهم میلادی ودوران حاکمیت سلسه­ی مینگ( 1368-1644 میلادی) بر می­گردد که جِنگ­خِه دریانورد مسلمان چینی با ناوگان عظیم دریایی چین، برای گسترش مناسبات چین با کشورهای خاورمیاانه و آفریقا، 7سفر دریایی به خلیج فارس و شرق آفریقا داشت. روابط سیاسی دوران معاصر بین چین وآفریقا نیز با برقراری روابط دیپلماتیک بین چین وجمهوری عربی مصر درسال1956میلادی آغاز شد. باشروع این رابطه کم کم زمینه­ی برقراری روابط با سایر کشورهای آفریقایی نیز فراهم شد و امروزه 48 کشور از 57 کشورآفریقایی با چین رابطه­ی سیاسی برقرار کرده است. از نخستین سفر چوئن­لای، نخست وزیر چین به قاره­ی آفریقا که در دهه­ی1960صورت گرفت تاکنون، بیش از هشتصد مورد هیئت بلندمرتبه­ی سیاسی در سطح رهبران، بین چین وآفریقا مبادله شده و چهار نسل از رهبران چین نو مرتب به این قاره رفت و آمد داشته­اند. (سابقی ،1384)نتیجه­ی نیم قرن روابط سیاسی میان چین و کشورهای آفریقایی و حمایت چین از این کشورها را می­توان بدین شرح خلاصه نمود: امضای موافقتنامه­ی دوجانبه­ی تجاری با 45 کشور آفریقایی؛ در میلیارد دلار سرمایه گذاری مستقیم چین در 49کشور آفریقایی؛ بخشودگی بدهی2/3میلیارد دلاری به35کشور فقیر آفریقایی؛ مشارکت در راه اندازی 6منطقه­ی تجاری و اقتصادی در 5کشور آفریقایی با هزینه­ای بالغ بر328میلیون دلار؛ اجرای 35پروژه­ی بزرگ در زمینه­های معدنی، انرژی، صنعتی و زیربنایی در 20کشور آفریقایی به ارزش 4میلیارد دلار؛ مشارکت1600 شرکت چینی در زمینه­ی سرمایه گذاری در کشورهای آفریقایی؛ حذف تعرفه­ی 95درصد از کالاهای وارداتی از آفریقا؛ افزایش حجم مبادلات تجاری میان چین و آفریقا از 10میلیارد دلار در سال2000میلادی، به 5/122میلیارد دلار در سال 2010میلادی.
<references />
 
[[رده:سیاست خارجی و کنشگری سایر کشورها در جهان]]
به­طور­کلی می­توان گفت، در رقابت میان چین و آمریکا در قاره­ی آفریقا، در استراتژی چین وزنه­ی اقتصادی و در استراتژی آمریکا وزنه­ی نظامی پررنگ­تر دیده می­شود. کمک­های آمریکا در آفریقا بیشتر در اختیار سازمان­های غیر دولتی قرار می­گیرد، در حالی­که کمک­های چین مستقیما به دولت­ها اختصاص می­یابد.( خضری، 1390)
 
= عضویت در سازمان­های بین المللی و منطقه­ای =
کشور چین، افزون بر برقراری رابطه با 197کشور جهان، به عضویت اغلب سازمان­های بین المللی و منطقه­ای در زمینه­های مختلف در آمده که برخی از آن­ها به شرح زیر است:
 
-همکاری در تأسیس سازمان ملل متحد در آوریل1949. اگرچه پس از تأسیس جمهوری خلق چین تا سال 1971 میلادی، این کشور از عضویت در سازمان ملل محروم شد، ولی پس از عادی سازی روابط با ایالات متحده­ی آمریکا، مجددا به عضویت سازمان ملل در آمده و یکی از پنج کشور دایمی و دارای حق وتو در شورای امنیت این سازمان شد و متعاقبا عضو فعال تمامی سازمان­های وابسته به سازمان ملل، از جمله سازمان علمی، فرهنگی و آموزشی یونسکو گردید.
 
-آغاز همکاری جدی با سازمان منطقه­ای آسه آن(ASEAN) از سال2004.
 
-آغاز همکاری با سازمان همکاری­های اقتصادی آسیا و اقیانوسیه(APEC) از سال1989.
 
-همکاری در تأسیس سازمان همکاری­های شانگهای در سال2001.
 
-عضویت در سازمان تجارت جهانی در سال2001، پس از تلاش بی وقفه­ی 15 ساله.
 
-تشکیل اجلاس همکاری­های چین و آفریقا در سال 2000میلادی.
 
-تشکیل اجلاس مشترک همکاری­های چین با کشورهای عربی.
----[i] - نخستین کشوری که جمهوری خلق چین را یک روز پس از تأسیس( دوم اکتبر سال1949) به رسمیت شناخت اتحاد جماهیر شوروی سابق بود. سپس به ترتیب، کشورهایی هم چون رومانی، بلغارستان، جمهوری چِک، اسلواکی، لهستان، مجارستان، مغولستان، و آلبانی این کشور را به رسمیت شناخته و روابط سیاسی برقرار کردند.
 
[ii] - این تقسیمات منطقه ای، بر اساس تقسیمات وزارت امورخارجه ی چین صورت گرفته است.
 
[iii] - چون چینی ها در گذشته تصور می کردند که کشور آن ها تنها کشور قدرتمند و شکست ناپذیر جهان است و خارجی ها را وحشی و بی تمدن که شایستگی همسایگی با چین را ندارند تلقی می کردند.

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۰:۲۷

روابط دیپلماتیک چین با جزیره "سائوتومه و پرنسیپ". قابل بازیابی از https://revistacomunidades.pt/china-restabelece-lacos-diplomaticos-com-sao-tome-e-principe/

اگرچه نخستین کشورهایی که پس از تأسیس جمهوری خلق چین در سال1949، این کشور را به رسمیت شناخته و با آن روابط دیپلماتیک برقرار ساختند، اتحاد جماهیر شوروی(نخستین کشوری که جمهوری خلق چین را یک روز پس از تأسیس( دوم اکتبر سال1949) به رسمیت شناخت اتحاد جماهیر شوروی سابق بود. سپس به ترتیب، کشورهایی هم چون رومانی، بلغارستان، جمهوری چِک، اسلواکی، لهستان، مجارستان، مغولستان، و آلبانی این کشور را به رسمیت شناخته و روابط سیاسی برقرار کردند.) سابق و کشورهای کمونیستی بلوک شرق بودند، و اغلب کشورهای به اصطلاح بلوک غرب تا سال1971، زمان برقراری روابط دیپلماتیک میان ایالات متحده­‌ی آمریکا با چین، آن را به رسمیت نشناخته و روابط سیاسی برقرار نکردند، ولی در حال حاضر بیش از179کشور جهان با چین رابطه‌­ی سیاسی برقرار نموده‌اند[۱]. که از این تعداد 22کشور آسیایی، 23کشور از غرب آسیا و شمال آفریقا، 45کشور آفریقایی، 12کشور از منطقه­‌ی آسیای مرکزی و قفقاز، 41کشور از قاره­‌ی اروپا، 13کشور از آمریکای شمالی و اقیانوسیه، و 21 کشور از آمریکای لاتین هستند(این تقسیمات منطقه‌ای، بر اساس تقسیمات وزارت امورخارجه‌ی چین صورت گرفته است.)

روابط چین با کشورهای همسایه

روابط دیپلماتیک چین با روسیه و هند. قابل بازیابی از https://en.mehrnews.com/news/181140/India-China-Russia-call-for-inclusive-Afghan-government

مرزهای کنونی چین معاصر با همسایگانش نیز همگی حاصل قرار داد­هایی هستند که قدرت­‌های استعماری در نیمه­‌ی دوم قرن نوزدهم به این کشور تحمیل کرده‌­اند. در یکی دو دهه­‌ی اخیر، چينی­‌ها برای دستيابی به جايگاه يک قدرت جهانی، استراتژی كلان خود را بر مبنای سه محور مرتبط با هم يعنی حفظ نظم داخلی و افزايش قابليت دولت در مواجهه با كشمكش‌­های داخلی، دفاع در برابر تهديدات خارجی عليه حاكميت ملی و سرزمينی و كسب و تداوم تأثير گذاری ژئوپليتيک به عنوان يک قدرت بزرگ شكل داده‌­اند. آن­‌ها به این نتیجه رسیده‌­اند که رشد اقتصادی مبتنی بر بازار آزاد و برقراری روابط مسالمت آميز با تمام دولت­‌ها، به خصوص قدرت های بزرگ و مدرنيزه كردن روز افزون نيروی نظامی، هم­چنين مشاركت هرچه بيشتر در ترتيبات بين المللی، منطقه‌­ای و جهانی چند­جانبه مستلزم داشتن مرزهایی با ثبات و بدون تنش با همسایگان است.

در واقع، پیچیدگی فزاینده­‌ی طرح‌­ریزی­‌های استراتژیکی این کشور و عملگرایی بسیار آگانه­‌ی آن برای تحقق استراتژی سه ضلعی دیپلماسی این کشور، یعنی دیپلماسی مدیریت روابط با همسایگان، به منظور زدودن فضاهای نفوذ بازیگران رقیب به خصوص هند و آمریکا؛ دیپلماسی انرژی؛ و نهایتا دیپلماسی قدرت بزرگ بوده است که عموما باید در لوای استراتژی توسعه­‌ی صلح آمیز غیر تهدید آمیز، به خصوص از طریق روابط اقتصادی دوجانبه و شکل دهی به ائتلاف­‌های همسوی منطقه‌­ای با همسایگان مانند سازمان شانگهای در منطقه به منصه­‌ی ظهور برسد[۲].

به همین خاطر، این کشور مشتاقانه سیاست«دوستی و مشارکت با کشورهای همسایه» را به مورد اجرا گذاشته و ضمن حل بیشتر اختلافات مرزی با همسایگان از طریق گفتگو و چشم پوشی از برخی مناطق مرزی، تلاش کرده اعتماد همسایگان را نسبت به اهداف بلند مدت سیاسی، نظامی و اقتصادی خود جلب نماید. رهبران و مقامات بلند پایه­‌ی سیاسی این کشور همه ساله با سفر به کشورهای همسایه بر حسن همجواری و برقراری صلح و ثبات پایدار منطقه‌­ای تأکید نموده‌­اند. حمایت از کشورهای آسیای جنوب شرقی و عضویت در سازمان همکاری­‌های منطقه‌­ای آسه آن و توسعه‌­ی روابط دوجانبه و چند جانبه با همسایگان از سیاست نگاه به شرق و حسن همجواری این کشور ناشی می‌­شود[۳].

روابط چین با آفریقا

نخستین تماس رسمی ثبت شده­‌ی چینی­‌ها با مردمان قاره‌­ی آفریقا، به قرن پانزدهم میلادی و دوران حاکمیت سلسله مینگ( 1368-1644 میلادی) بر می‌­گردد که جِنگ ­خِه دریانورد مسلمان چینی با ناوگان عظیم دریایی چین، برای گسترش مناسبات چین با کشورهای خاورمیانه و آفریقا، 7سفر دریایی به خلیج فارس و شرق آفریقا داشت. روابط سیاسی دوران معاصر بین چین و آفریقا نیز با برقراری روابط دیپلماتیک بین چین و جمهوری عربی مصر درسال1956میلادی آغاز شد. باشروع این رابطه کم کم زمینه­‌ی برقراری روابط با سایر کشورهای آفریقایی نیز فراهم شد و امروزه 48 کشور از 57 کشور آفریقایی با چین رابطه‌­ی سیاسی برقرار کرده است. از نخستین سفر چوئن ­لای، نخست وزیر چین به قاره­‌ی آفریقا که در دهه­‌ی1960صورت گرفت تاکنون، بیش از هشت صد مورد هیئت بلندمرتبه­‌ی سیاسی در سطح رهبران، بین چین و آفریقا مبادله شده و چهار نسل از رهبران چین نو مرتب به این قاره رفت و آمد داشته‌­اند[۴].

روابط چین و آفریقا. قابل بازیابی از http://www.focac.org/eng/ttxx_1/201807/t20180723_7046350.htm

نتیجه­‌ی نیم قرن روابط سیاسی میان چین و کشورهای آفریقایی و حمایت چین از این کشورها را می‌­توان بدین شرح خلاصه نمود:

  • امضای موافقت‌نامه‌­ی دوجانبه­‌ی تجاری با 45 کشور آفریقایی؛
  • دو میلیارد دلار سرمایه گذاری مستقیم چین در 49کشور آفریقایی؛
  • بخشودگی بدهی3/2میلیارد دلاری به35کشور فقیر آفریقایی؛
  • مشارکت در راه اندازی 6منطقه­‌ی تجاری و اقتصادی در 5کشور آفریقایی با هزینه‌­ای بالغ بر328میلیون دلار؛
  • اجرای 35پروژه­‌ی بزرگ در زمینه­‌های معدنی، انرژی، صنعتی و زیربنایی در 20کشور آفریقایی به ارزش 4میلیارد دلار؛
  • مشارکت1600 شرکت چینی در زمینه­‌ی سرمایه گذاری در کشورهای آفریقایی؛ حذف تعرفه­‌ی 95درصد از کالاهای وارداتی از آفریقا؛
  • افزایش حجم مبادلات تجاری میان چین و آفریقا از 10میلیارد دلار در سال2000میلادی، به 122/5میلیارد دلار در سال 2010میلادی.

به­ طور ­کلی می­‌توان گفت، در رقابت میان چین و آمریکا در قاره­‌ی آفریقا، در استراتژی چین وزنه­‌ی اقتصادی و در استراتژی آمریکا وزنه­‌ی نظامی پررنگ‌­تر دیده می­‌شود. کمک­‌های آمریکا در آفریقا بیشتر در اختیار سازمان­‌های غیر دولتی قرار می­‌گیرد، در حالی ­که کمک­‌های چین مستقیما به دولت‌­ها اختصاص می‌­یابد[۵][۶].

نیز نگاه کنید به

روابط خارجی روسیه؛ روابط خارجی تونس؛ روابط خارجی کانادا؛ روابط خارجی کوبا؛ روابط خارجی لبنان؛ روابط خارجی مصر؛ روابط خارجی سنگال؛ روابط خارجی تایلند؛ روابط خارجی فرانسه؛ روابط خارجی اسپانیا؛ روابط خارجی سودان؛ روابط خارجی قطر؛ روابط خارجی اردن؛ روابط خارجی زیمبابوه؛ روابط خارجی اوکراین؛ روابط خارجی ساحل عاج؛ روابط خارجی اتیوپی؛ روابط خارجی کشور مالی

کتابشناسی

  1. وبسایت وزارت امور خارجه‌ی چین: www.fmprc.gov.cn
  2. استراتژی پسا آمریکایی چین در افغانستان، 1390
  3. China Encyclopedia: 161
  4. سابقی علی محمد(1384). شهر تاریخی زیتون(چوانجو)، یادگاری از حضور ایرانیان در چین، مجله چشم انداز، شماره 19.
  5. خضری، رؤیا( 1390). رقابت چین و آمریکا در قاره ی آفریقا. ماهنامه ی رویدادها و تحلیل ها، وزارت امور خارجه. شماره262.
  6. سابقی، علی محمد (1392). جامعه و فرهنگ چین. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی،جلد1، ص.439-443.