روابط خارجی اردن

از دانشنامه ملل

روابط خارجی

منطقه خاورمیانه در قرن اخیر استقرار امنیتی و سیاسی به خود ندید. از جمله عوامل آن نزاع و درگیری‌های کشورهای عربی با اسرائیل و وجود ذخایر نفتی در این منطقه بود. با وجود این که اردن به دلیل موقعیت جغرافیایی -سیاسی خود در قلب این منطقه حیاتی واقع شده است، ولی استقرار سیاسی کاملی در این کشور حکم‌فرماست[۱] .

توجه کشورها به منطقه خاورمیانه پس از جنگ جهانی دوم شدت گرفت. به ویژه پس از ضعفی که انگلیس به آن دچار شد و به دنبال آن انگلیس و فرانسه از منطقه خارج شده و آمریکا جایگزین آن‌ها شد. پس از پایان نقش انگلیس در اردن (1956)، روابط دو کشور اردن و آمریکا توسعه یافت و آمریکا کمک‌های اقتصادی و سیاسی و نظامی‌ زیادی به اردن کرد[۲]. کشور اردن نیز روابط خود را با آمریکا بهبود بخشید و به آن بسیار اهمیت داد، زیرا آمریکا نیروی عظیمی‌ محسوب می‌شد که می‌توانست کشورهای دوست و هم پیمان خود را حمایت و یاری کند[۳]. به این‌ترتیب روابطی میان اردن و آمریکا شکل گرفت که سال‌ها دوام یافت و ملاقات‌های فراوانی بین مسئولین دو کشور تحقق یافت و توافقات سیاسی و امنیتی و اقتصادی به امضا رسید به طوری که از دهه شصت قرن پیش، اردن یکی از شرکای اصلی آمریکا در منطقه محسوب می‌شود[۴]. در این راستا کشور اردن تلاش کرده تا روابطش با آمریکا در خدمت نیازها و مسائل منطقه از جمله مسئله عراق و فلسطین باشد[۵]. همچنین کشور اردن در تحرکات سیاسی و دیپلماسی خود تلاش زیادی برای تحقق صلح در منطقه انجام داده است[۶]. از جمله عوامل مهمی‌ که در روابط اردن - آمریکا تأثیر گذاربوده و اردن را متحد نزدیک آمریکا می‌کند می‌توان به عوامل زیر اشاره کرد:

1. عامل جغرافیایی

چنان که گفته شد کشور اردن در قلب منطقه حیاتی و بحران‌های منطقه‌ای به ویژه در مسئله فلسطین و خلیج فارس قرار گرفته است و از جانب اسرائیل و کشورهای عربی به شدت مورد تهدید است، از این رو تلاش می‌کند تا از میان کشورهای غربی هم‌پیمان و دوستی انتخاب کند و در جهت بهبودی روابطش با آن‌ها تلاش می‌کند[۷].

2. عامل جمعیتی

کشور اردن توزیع جمعیتی نامناسبی دارد و شیوع بیکاری در آن و کاهش درآمدهای فردی و قومی‌‌ به شکلی نابرابر است[۸]. بنابراین اردن از کمک‌های خارجی بی‌نیاز نیست و آمریکا می‌تواند حامی‌ خوبی برای آن به‌شمار رود.

3. عامل اقتصادی

اقتصاد اردن اقتصاد ضعیفی است، عوامل مهمی‌ بر ضعف خدمات اجتماعی، اقتصادی و بهداشتی و... تأثیر گذاشته که از جمله آن‌ها می‌توان به عدم استقرار سیاسی در منطقه در نتیجه شرایط سیاسی در فلسطین، سوریه، لیبی و عراق و مهاجرت صدها هزار نفر از این کشورها به اردن اشاره کرد[۹]. در کنار آن ازدیاد قرض‌های اردن به سایر کشورها و صادرات اندک نقش مهمی‌ در ضعف اقتصادی این کشور دارد. مجموع این عوامل باعث شده که اردن سطح همکاری‌های خود را با آمریکا(از جمله جذب سرمایه گذاری‌های آمریکا ، و توافق‌نامه تجارت آزاد بین دو کشور) بالا ببرد؛ برای مثال توافق‌نامه تجارت آزادی که در سال 2000 بین دو کشور به امضا رسید، تأثیرات مطلوبی بر اقتصاد اردن بر جای نهاد و حجم مبادلات تجاری بین دو کشور 5 برابر و بازار آمریکا به دومین بازار کالاهای اردنی تبدیل شد. از سوی دیگر تلاشهای اردن برای بهبود محیط سرمایه‌گذاری خارجی در این کشور، سبب شده تا بزرگ‌ترین شرکت‌های عربی و آمریکایی به سرمایه گذاری در بخش‌های اقتصادی اردن اقدام نمایند[۱۰].

آمریکا نیز برای تحقق اهداف خود سعی نموده تا با کشورهای منطقه هم‌پیمان گردد و یکی از مهم‌ترین هم پیمانانش کشور اردن به شمار می‌رود. دهه چهارم قرن بیستم شاهد اولین تلاش‌های آمریکا برای برقراری رابطه با اردن بود و اردن به دلیل قرار گرفتن در قلب منطقه عربی و منطقه حیاتی خاورمیانه و موقعیت استراتژیک، حلقه وصلی بین کشورهای عربی است[۱۱]. به علاوه تغییرات بین‌المللی ناشی از جنگ دوم خلیج و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991، آمریکا را بر آن داشت تا به کشورهای خاورمیانه و به ویژه به کشور اردن توجه خاصی نشان دهد[۱۲].

ﺳﯿﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﯽ ﻫﻮاداری از ﻏﺮب همچنان از سوی اردن ادامه داشت و اردن یکی از متحدان وفادار آمریکا به شمار می‌رفت تا آن که در دهه نود شاهد برخی تیرگی‌ها به سبب مسائل منطقه‌ای از جمله مسئله فلسطین، جنگ عراق و کویت و رهبری سیاسی اردن در قبال این دو قضیه بود. روابط دو کشور به سبب بحران خلیج به پایین‌ترین حد خود رسید و دلیل آن تهاجم نیروهای عراقی به کشور کویت در تاریخ 2 اپریل 1990 بود. در سال 1991 روابط آمریکا- اردن وخامت بیشتری یافت به گونه‌ای که هیچگاه روابط دو کشور بدین حالت در نیامده بود. اردن پیمان‌نامه بین‌المللی ضد عراق را امضا نکرد و این موضع‌گیری خشم آمریکا را برانگیخت[۱۳]. افزون بر آن از جمله عواملی که تأثیر منفی بر روابط دو کشور نهاد، مسئله تمایل اردن برای داشتن نیروگاه هسته‌ای صلح‌آمیز بود ولی مذاکرات رئیس سازمان انرژی اتمی‌ اردن خالد طوقان در جهت کسب رضایت آمریکا پس از 6 ماه شکست خورد. به این‌ ترتیب کشور اردن حق غنی سازی اورانیوم گرفته شده از معادن اردن را ندارد[۱۴].

پس از آن کشور اردن در اجلاس مادرید در سال 1991 برای ایجاد صلح شرکت کرد که سبب بهبودی نسبی روابط دو کشور شد[۱۵].

نیاز کشور اردن (با توجه به حفظ مصالح قومی‌ و ملی و اهمیت این رابطه و تأثیر مستقیم آن بر سیاست اردن در بعد سیاسی و منطقه‌ای) به بهبودی روابطش با آمریکا ، اردن را وادار کرد که تلاش زیادی برای بهبود روابطش با آمریکا انجام دهد و این تلاش‌ها رادر جهت مصالح ملی اردن به کار گرفت. به ویژه پس از اینکه نقش مهم سیاسی و نظامی‌ و تکنولوژی آمریکا پس از جنگ سرد عیان شد. علاوه بر آن آمریکا از ابزارهایی برخوردار است که می‌تواند مشکلات اردن را حل و فصل نماید و تأثیر زیادی در سیاست خارجی اردن داشته باشد. به همین سبب روابط دو کشور بهتر شد. امضای قرارداد صلح با اسرائیل تأثیر مثبتی در این بهبودی داشت[۱۶].

اردن که از همان ابتدا بر حمایت از فلسطین تأکید داشت و موضع مثبتی را در قبال آن در پیش گرفت و حمایت‌های زیادی از فلسطین انجام داد و در خط مقدم مبارزه با رژیم صهیونیستی از کمک‌های مالی جهان عرب برخوردار بود و در مقابل از سیاست‌های اسرائیل در مقابل فلسطین انتقاد می‌نمود و بر ضرورت رابطه و هماهنگی بین مردم اردن و فلسطین تأکید می‌کرد و در این راستا ملک عبدالله دوم در تاریخ نیسان 2012 از شهر رام الله در بخش غربی فلسطین دیدار کرد[۱۷]. بالاخره پس از چند دهه درگیری در نوامبر سال 1994، پیمان صلح با اسرائیل را امضا کرد. بدین‌ ترتیب در روابط دوجانبه اردن و اسرائیل با توجه به شرایط جدید بین‌المللی و منطقه‌ای، فصل جدیدی آغاز شد[۱۸]. به این‌ ترتیب ﭘﺲ از ﺟﻨﮓ ﺧﻠﯿﺞ ﻓﺎرس، اردن ﺑﺎ ﻣﺸﺎرﮐﺖ در ﻓﺮآﯾﻨﺪ ﺻﻠﺢ ﺧﺎورﻣﯿﺎﻧﻪ و اﻋﻤﺎل ﺗﺤﺮیم‌های ﺳﺎزﻣﺎن ﻣﻠﻞ ﺑﺮ ﺿﺪ ﻋﺮاق، رواﺑﻂ ﺧﻮد را ﺑﺎ ﮐﺸﻮرﻫﺎی ﻏﺮﺑﯽ از‌ ﺳﺮ‌ﮔﺮﻓﺖ.

خلاصه آن که اردن به دلایل اقتصادی و اجتماعی و برای حفظ ثبات سال‌هاست که مبتنی بر سیاست پراگماتیستی در رابطه با غرب و به‌ ویژه آمریکا عمل می‌کند و به‌نظر می‌رسد که در میان کشورهای عربی از ثبات سیاسی مطلوب‌تری برخوردار است؛ از سویی نیازهای اقتصادی و اجتماعی به کمک‌های غرب و از سویی نیاز غرب به ثبات منطقه از طریق اردن که در قلب خاورمیانه دارای مرز طولانی با اسرائیل است، این فرایند را پایدار می‌کند.

در این راستا به دلیل ضعفی که در اقتصاد اردن وجود دارد، اردن در تلاش برای اجرای برنامه‌های توسعه و توافق‌نامه‌های اقتصادی برای پرداخت قرض‌های خارجی و دریافت کمک‌های مالی سعی در بهبود روابط خود با کشورهای مختلف و در رأس آن‌ها آمریکا دارد و از این رهگذر اردن توافقات اقتصادی زیادی با آمریکا به امضا رسانده است از جمله:

  • پیمان‌نامه سرمایه‌گذاری با آمریکا در سال 1997؛
  • پیمان‌نامه تنظیم تجارت و سرمایه‌گذاری در سال 1999.

این توافق‌نامه‌ها سهم قابل توجهی در افزایش صادرات اردن به آمریکا داشتند[۱۹]. در همین راستا کمک‌های مالی قابل‌توجهی از سوی آمریکا به اردن انجام گرفته است؛ از جمله می‌توان به بهبود وضعیت کشاورزی اردن، ایجاد فرصت‌های توسعه اقتصادی در زمینه‌های مختلف آن از طریق سرمایه‌گذاری آمریکا در این کشور و تشویق اردن برای صدور قوانین و مقرراتی که امنیت این سرمایه گذاری‌ها را تضمین نماید اشاره نمود[۲۰]. همچنین کمک‌های سیاسی مشابهی از سوی آمریکا ثبات سیاسی اجتماعی اردن را قوام می‌‌بخشد که در نهایت اهداف آمریکا را در منطقه تضمین می‌کند؛ از جمله کمک‌های مربوط به تحول دموکراسی در اردن که ضمن توافق‌نامه‌ای در تاریخ 22 ایلول سال 2008 عملی شد. به موجب این قرارداد آمریکا مبلغ 660 میلیون دلار برای دوره زمانی 2010 تا 2014 به اردن پرداخت تا اردن بتواند قرض‌های خارجی خود را پرداخت نماید و 53 درصد از این مبلغ صرف انجام اصلاحات آموزشی و‌ تربیتی شود[۲۱].

اردن در خلال روابط خود با آمریکا تلاش می‌کند تا صلح را در منطقه به ویژه در قضیه فلسطین حاکم کند، زیرا بخش زیادی از مردم اردن اصالت فلسطینی دارند[۲۲]. علاوه بر آمریکا که مهمترین حامی‌ سیاسی-تجاری اردن محسوب می‌شود اردن با اتحادیه اروپا نیز روابط مناسبی دارد. تاریخ روابط دیپلماسی اردن با اتحادیه اروپا به سال 1977 بازمی‌گردد. توافق‌نامه شراکت اردن - اروپا در سال 1997/11/24 به امضا رسید و از تاریخ 2002/5/1 اجرایی شد. هدف این توافق‌نامه ایجاد منطقه آزاد تجاری بین دو طرف بود. اولین نشست طرفین درشهر لوکزامبورگ در ماه حزیران سال 2002 تحقق یافت و تعدادی کمیته تخصصی در برخی زمینه‌های مهم مانند تجارت و‌ ترویج سرمایه‌گذاری، کشاورزی، علوم و فناوری، همکاری‌های منطقه‌ای، گمرک و امور اجتماعی تشکیل گردید. در همین راستا طی جلسه سومی‌ که در شهر لوکزامبورگ در تاریخ 2004/10/11 تشکیل شد، طرفین کمیته‌ای برای همکاری در زمینه‌های دموکراسی و حقوق بشر ایجاد کردند و وزارت خارجه سه کمیته فرعی را برعهده گرفت که عبارت‌اند از:

  • کمیته امنیت و عدالت؛
  • کمیته امور اجتماعی؛
  • کمیته حقوق بشر و دموکراسی.

نشست کمیته‌های سه‌گانه در ماه شباط 2010 در امان انجام شد. همچنین در ماه تشرین دوم سال 2008 اردن پیشنهاد افزایش سطح روابط با اتحادیه اروپا را داد و ابراز تمایل کرد تا روابط سیاسی طرفین گسترش یابد که منجر به توافق‌نامه أغادیر(توافق‌نامه ایجاد منطقه آزاد تجاری بین کشورهای عربی) گردید. این توافق‌نامه در تاریخ 2004/2/25 به امضا رسید و کشورهای اردن، تونس، مغرب و مصر که در تلاش برای ایجاد بازار مشترک عربی بودند آن را به امضا رساندند. این توافق‌نامه در مرحله اول ایجاد منطقه آزاد تجاری بین کشورهای همسایه و امضای توافق‌نامه‌های منطقه آزاد تجاری با اتحادیه اروپا را دنبال می‌کرد. هریک از کشورهای عربی که تمایل داشت می‌توانست به آن ملحق شود. این توافق‌نامه همچنین هماهنگی سیاست‌های اقتصادی کشورهای همسایه را در زمینه‌های تجارت خارجی، کشاورزی، صنعتی، مالیاتی، خدماتی و گمرکی را دنبال می‌کرد[۲۳].

اما جنجال برانگیزترین و حساس‌ترین رابطه خارجی اردن با اسرائیل است. روابط دیپلماتیک واحدهای سیاسی در روابط بین‌‌الملل طیفی از هماهنگی، همکاری و همگرایی را در پی دارد. این روابط منحصر به جنبه‌های مسالمت آمیز نیست بلکه کشمکش و درگیری بین واحدهای سیاسی نیز جزئی از روابط دیپلماتیک است. روابط دوجانبه پادشاهی اردن و دولت اسرائیل از بهترین نمونه‌های این گونه روابط است. این دو کشور پس از چند دهه درگیری در نوامبر سال 1994، پیمان صلح امضا کردند. بدین‌ ترتیب در روابط دوجانبه اردن و اسرائیل با توجه به شرایط جدید محیط بین‌‌المللی و منطقه‌ای فصل جدیدی آغاز شد. مسئله فلسطین، مهمترین متغیر تأثیر‌گذار بر این روابط است به گونه‌ای که بررسی روابط این دو کشور بدون در نظر گرفتن مسایل فلسطین نارساست. به این‌ ترتیب اردن همزیستی مسالمت‌آمیز با اسرائیل را انتخاب کرد. روابط تفاهم آمیز و درک متقابل که هم اکنون بین اردن و اسرائیل وجود دارد از فردای امضای پیمان صلح وادی عربه آغاز نشد، بلکه امتداد طبیعی تاریخ طولانی تماس‌ها و تفاهمات بین خانواده‌ هاشمی‌‌ و اردن با رهبران صهیونیستی است. پیمان صلح بین اردن و اسرائیل تنها شامل پایان دادن به جنگ نیست، بلکه دربرگیرنده روابط همکاری دوجانبه در زمینه‌های مختلف است که به گفته برخی تحلیلگران حتی به مرز همکاری‌های امنیتی نیز می‌رسد. در راهبرد جدید منطقه ای آمریکا و سیاست امنیتی اسرائیل، اردن به عنوان یکی از طرف‌های‌ ترتیبات جدید امنیتی، جایگاه ویژه‌ای دارد[۲۴].

اردن بر این باور است که با امضای پیمان صلح با اسرائیل، تهدید اصلی برای حاکمیت ملی و یکپارچگی سرزمینی کشور را دفع کرده و شاید آن را به فرصت تبدیل کرده است. کنفرانس «سان رمو» در ژوئیه 1920، اردن و فلسطین را که تا آن هنگام (پس از جنگ جهانی) با عراق جزو سوریه عربی بودند، تحت قیمومیت انگلستان قرار داد. در ماه مه 1923، انگلستان استقلال اردن شرقی را به رسمیت شناخت و در مارس 1945، اردن یکی از هفت کشور عربی بود که منشور اتحادیه عرب را امضا کرد. از اواسط دهه سی، تماس‌های ملک عبدالله با آژانس یهود شروع شد. بیشتر گفتگوهای وی با آژانس یهود مربوط به مهاجرت یهودیان و فروش یا اجاره سرزمین‌ها بود. مسئله فلسطین هم همواره یکی از محور‌های گفتگوهای نماینده ملک عبدالله با نماینده آژانس یهود بود. اداره سیاسی آژانس یهود در سال 1934 به ملک عبدالله به خاطر ازدواج، هدیه (طلا و ساعت دیواری) داد. گفته می‌شود در ازای امتیازاتی که ملک عبدالله به یهودیان می‌داد، آژانس یهود از وی حمایت مالی می‌کرد. در ساعت 4 بعدازظهر روز 14ماه می‌1948، دیوید بن گوریون در جمع اعضای شورای ملی یهود در تل اویو پایه گذاری دولت اسرائیل را اعلام کرد. کمی‌ بعد حکومت‌های عربی در 12 آوریل 1948در نشست دمشق بر سر مداخله نظامی‌ برای رهایی فلسطین به توافق رسیدند[۲۵].

در نهایت کمیته سیاسی شورای اتحادیه عرب درخواست شورای امنیت سازمان ملل را برای آتش بس در جنگ 1948 بر سر فلسطین پذیرفت ولی در نوامبر 1948 برخلاف انتظار، ملک عبدالله حاکمیت خود را بر فلسطین اعلام کرد. در ماه مه 1953 پس از‌ ترور ملک عبدالله، حسین، پادشاه اردن شد که در آن زمان 18 سال داشت. وی شروع به عربی کردن ارتش اردن و اخراج مقامات نظامی‌ انگلیس کرد. در اواسط دهه شصت، پس از جنگ 1967، شاه حسین با برخی رهبران اسرائیلی وارد تماس شد. در این تماس‌ها، اردن و مصر به حق حیات اسرائیل در صلح و امنیت اذعان کردند. از این دهه، آمریکایی‌ها به جای انگلیسی‌ها به تدریج وارد تحولات فلسطین شدند. در دهه هفتاد شاهد هماهنگی اردن و مصر با آمریکایی‌ها برسر مسئله فلسطین هستیم. از مهم‌ترین رویدادهای مربوط به روابط اردن با مسئله فلسطین، درگیری ارتش اردن با فدائیان فلسطینی در سپتامبر 1970 است که در طی آن سازمان‌های فلسطینی از اردن خارج شدند و حملات چریک‌های فلسطین از مرز اردن به اسرائیل متوقف شد.

پس از جنگ 1973، شاه حسین با مسئولان آمریکایی وارد مذاکره شد که ریچارد نیکسون، رئیس جمهور وقت آمریکا ، در خاطراتش آن را فاش کرده است. پس از آنکه مصر در سال 1978 با اسرائیل در کمپ دیوید به توافق رسید، اردن اعلام کرد که هیچ دخالتی در آن ندارد و آن را رد کرد. دهه هشتاد آغاز مرحله حساسی برای جهان عرب بود. جنگ ایران و عراق، حمله اسرائیل به لبنان در سال 1982 و جنگ خلیج فارس در سال 1990، باعث دو دستگی در جهان عرب و تضعیف آن‌ها و تقویت موقعیت اسرائیل شد. تماس‌های شاه حسین با اسرائیل که مدتی قطع شده بود در سال 1985 از سر‌گرفته‌شد[۲۶].

با مطالعه مسیر روابط اردن و اسرائیل، این نتیجه به دست می‌آید که اندیشه همزیستی مسالمت آمیز بین اردن و اسرائیل و حل مشکل فلسطین از طرق مسالمت‌آمیز بین رهبران اردن به رغم موانع داخلی در اردن، موانع عربی و موانع بین‌‌المللی همیشه وجود داشته است. این موانع در نهایت به امضای پیمان صلح وادی عربه بین دو طرف در سال 1994 منجر شد. پیمان 30 ماده ای صلح بین اردن و اسرائیل در سال 1994 به امضا رسید. آغاز دهه نود قرن بیستم، فروپاشی شوروی، تشدید بحران در نظام امپریالیسم جهانی و جنگ کویت زمینه را برای تغییر محیط امنیتی در خاورمیانه فراهم آورد. خروج از معادله کشمکش اعراب و اسرائیل، دادن مشروعیت حقوق بین‌الملل به تجاوزهای اسرائیل به خاک کشورهای عربی، تضعیف جبهه جهان عرب در پی خروج اردن از معادله کشمکش اعراب و اسرائیل، نادیده گرفته شدن قطعنامه‌های سازمان ملل متحد که تا آن زمان علیه اسرائیل صادر شده بود، فراهم آمدن نظام سیاسی منطقه‌ای تحت نظارت آمریکا ، موفقیت اسرائیل در تضعیف ابعاد سیاسی و راهبردی، مشکل آوارگان فلسطینی، واقعیت جدید سیاسی درباره شهر بیت‌المقدس، فراهم آمدن زمینه انجام پروژه‌های مشترک بین اردن و اسرائیل و ثبات سیاسی برای اسرائیل از جمله مسائل سیاسی مربوط به پیمان صلح بین اسرائیل و اردن محسوب می‌شود. در یک کلمه همه این آثار سیاسی ناشی از پیمان را می‌توان در تغییر موازنه قدرت به نفع اسرائیل خلاصه کرد[۲۷].

ماده چهارم پیمان صلح اردن و اسرائیل، به همکاری دو کشور به مسائل مربوط به امنیت اشعار دارد. خودداری طرفین به تهدید به زور و اقداماتی که به امنیت دو کشور زیان می‌زند، تضمین جلوگیری از تبدیل خاک به منبع و پناهگاه حملات مخالفان یا اقدامات دشمنانه، خودداری کردن از ورود به پیمان‌های نظامی‌ یا امنیتی با طرف سوم که در جهت تهدید امنیت یکی از طرفین باشد، مبارزه با‌تروریسم، کنترل مرزی و خلع سلاح و امنیت منطقه‌ای از جمله مسائل امنیتی پیمان صلح بین دوکشور است. طرف اردنی با امضای این پیمان درواقع، مسئولیت حفظ امنیت رژیم صهیونیستی را عهده دار شد که این امر با تعهدات اردن در پیمان دفاع مشترک و همکاری اقتصادی بین کشورهای عضو اتحادیه عرب منافات دارد.

ماده هفتم پیمان صلح اردن و اسرائیل به بررسی مسایل اقتصادی دوطرف می‌پردازد. بر این اساس، توسعه اقتصادی یک هدف اساسی است که دو طرف از طریق همکاری‌های اقتصادی برای دستیابی به آن تلاش خواهند کرد. پایان دادن به تحریم اقتصادی اسرائیل از سوی اردن، لغو سیاست حمایت‌گرایی در داد و ستدهای بازرگانی دو طرف، همکاری در زمینه‌های مختلف بازرگانی و داد و ستد آزاد کالا و خدمات، همکاری در زمینه سرمایه‌گذاری و پروژه‌های مشترک، از جمله مسایل اقتصادی مربوط به پیمان صلح دو کشور است[۲۸]. لغو تحریم‌های اقتصادی و عادی سازی روابط بین دو کشور، از جمله درخواست‌های قدیمی‌اسرائیل بود که در این پیمان به آن دست یافت. با مطالعه ظرفیت‌های اقتصادی بین دو طرف، اسرائیل طرف برنده همکاری‌های اقتصادی است.

با توجه به اهمیت بالای بعد فرهنگ در حفظ میراث فرهنگی و تمدنی یک کشور، پیمان صلح اردن و اسرائیل از مسئله عادی سازی فرهنگی بین دو طرف غافل نبوده است. هدف اسرائیل در تعامل با کشورهای عربی، نه تنها پایان دادن به جنگ و برقراری روابط صلح آمیز، بلکه عادی سازی کامل روابط برای اثرگذاری در فرهنگ و تمدن جهان عرب نیز بوده است. مطالعه همکاری‌های دو جانبه اردن و اسرائیل در سال‌های اخیر نشان می‌دهد که اردن اقداماتی را در جهت عادی سازی روابط خود با اسرائیل در زمینه‌های سیاسی و دیپلماتیک، اقتصادی و زمینه‌های فرهنگی برداشته است اما، درحالی که اسرائیل سرزمین‌های کشورهای عربی را اشغال می‌کند، عادی سازی روابط اسرائیل با کشورهای عربی معنا ندارد. مسایل داخلی اردن به ویژه موضع مخالفان نسبت به پیمان صلح این کشور با اسرائیل از مسایل مهم محسوب می‌شود. هنگامی‌که از مخالفان سخن به میان می‌آوریم، منظور ما احزاب مخالف سیاسی و سندیکاهای حرفه‌ای است[۲۹].

هنگامی‌که گفت و گوهای اردن و اسرائیل برای پیمان صلح آغاز شد، احزاب سیاسی اردن با حضور بیانیه‌ای با رد این گفت‌و‌گوها و همچنین مردود داشتن توافق‌های اسلو در سال 1991 و کنفرانس مادرید در سال 1993 خواستار هماهنگی و همکاری همه احزاب عربی برای رویارویی با روند عادی سازی روابط و حمایت از مقاومت در برابر اسرائیل شدند. موضع احزاب سیاسی اردن در رابطه با عادی سازی دوگونه بود. برخی از احزاب اصل گفتگو و پیمان صلح بین اردن و اسرائیل را رد می‌کردند؛ مانند حزب جبهه اقدام اسلامی‌ و برخی دیگر با اصل پیمان‌نامه مخالف نبودند و بر سر جزئیات پیمان‌نامه اختلاف داشتند. مانند حزب کمونیست اردن. سندیکاها حرفه‌ای نیز نقش بارزی در مقابله با امضای این پیمان صلح ایفا کردند. علاوه بر احزاب و سندیکاها، جمعیت‌های مختلف ضدصهیونیستی و ضدعادی‌سازی نیز در اردن فعالیت دارند. روابط تفاهم آمیز کنونی بین اردن و اسرائیل تنها از طریق پیمان صلح به وجود نیامده‌است، بلکه به تدریج، ناشی از فرآیند تاریخی روابط هماهنگی و همکاری دو طرف است. این مسئله در اصل به ساختار نظام سیاسی در اردن و روابط خانواده‌ هاشمی‌ با مقامات یهودی برمی‌گردد. روابط دو کشور پس از پیمان صلح به ابعاد سیاسی و نظامی‌ محدود نشد؛ بلکه شامل همکاری‌های اقتصادی و امنیتی و فرهنگی نیز شد. روابطی که اردن هم‌اکنون با اسرائیل برقرار کرده است پرحجم‌تر از روابط اردن با هرکشور عربی دیگر است. اردن در پیمان صلح با اسرائیل در مورد مسئله فلسطین امتیاز داد. دو طرف متعهد شدند موجودیت سیاسی مستقلی بین مرزهای دو کشور تأسیس نشود که این امر، دورنمای تأسیس دولت فلسطین را تاریک می‌کند[۳۰].

افکار عمومی‌ در اردن هنوز به طور کامل اسرائیل را نپذیرفته‌اند، هرچند که مقامات اردنی روی کاغذ به شرایط وجودی اسرائیل تن داده‌اند[۳۱]. ﭘﺲ از ﻣﺮگ ﻣﻠﮏ ﺣﺴﯿﻦ، رواﺑﻂ اردن ﺑﺎ ﮐﺸﻮرﻫﺎی ﺣﻮزه ﺧﻠﯿﺞ ﻓﺎرس ﺑﻪ ﻃﻮر ﻗﺎﺑﻞ‌ﺗﻮﺟﻬﯽ اﻓﺰاﯾﺶ ﯾﺎﻓﺖ. ﺑﻪ دﻧﺒﺎل ﺳﺮﻧﮕﻮﻧﯽ رژﯾﻢ ﺑﻌﺜﯽ ﻋﺮاق، اردن ﻧﻘﺶ ﻣﺤﻮری و ﻣﻬمی‌ در ﺣﻤﺎﯾﺖ از ﺑﺮﻗﺮای ﻣﺠﺪد ﺛﺒﺎت و اﻣﻨﯿﺖ در ﻋﺮاق اﯾﻔﺎ ﮐﺮد. دوﻟﺖ اردن ﯾﺎدداﺷﺖ ﺗﻔﺎﻫمی‌ ﺑﺎ دوﻟﺖ اﺋﺘﻼﻓﯽ ﻣﻮﻗﺖ در ﻋﺮاق ﺑﺎ ﻫﺪف ﺗﺴﻬﯿﻞ آﻣﻮزش 30000 داﻧﺸﺠﻮی اﻓﺴﺮی ﭘﻠﯿﺲ ﻋﺮاق را ﺑﺎ اﻣﮑﺎﻧﺎت اردﻧﯽ‌ﻫﺎ اﻣﻀﺎ ﮐﺮد. شاید بتوان مهم‌ترین عنصر و ویژگی سیاست خارجی اردن که به ویژه پس از قرارداد صلح با اسرائیل در سال 1994 نمود بیشتری یافت، همراهی آشکار با غرب در تمامی‌ عرصه‌ها دانست. در عین حال، دستگاه دیپلماسی اردن همواره تلاش کرده‌ است تا ضمن در پیش گرفتن سیاست‌هایی محافظه‌کارانه از تقابل در سایر کشورها بپرهیزد که این امر خود ریشه در ساختار جغرافیایی و ژئوپلتیکی این کشور پادشاهی دارد.

اردن اگرچه مسلمان و عرب است، اما کشوری با رویکردهای تقریباً لیبرال محسوب می‌شود که برخلاف همسایگان عربش از رویه‌های ایدئولوژیک پرهیز می‌کند و چندان پیگیر موضوعات مرتبط با جهان اسلام نیز نیست. به طور کلی می‌توان گفت سیاست خارجی اردن به دلایل گفته شده محافظه‌کارانه و بیشتر در صدد مواجهه با چالش‌های اقتصادی است. اردن به سبب اتخاذ سیاست خارحی پراگماتیستی و مبتنی بر اجتناب از درگیری و برخورد شهرت یافته و در نتیجه همواره روابط خارجی خوبی با کشورهای همسایه داشته است.

اردن در سیاست خارجی خود همواره با سه چالش عمده و تأثیرگذار رو‌به‌رو بوده است که نقش مهم در سیاست‌گذاری این کشور پادشاهی ایفا کرده‌اند. سه چالشی که در سه حوزه مختلف جغرافیایی، اقتصادی و بافت جمعیتی تأثیری خاص بر جهت‌گیری‌های این کشور داشته‌اند. با توجه به محدودیت ژئوپلتیک اردن و غلبه نگرش محافظه‌کارانه بر سیاست خارجی این کشور، به نظر نمی‌رسد اردن خود را در نقش بازیگر مؤثری برای آینده تصویر کند. از همین جهت طبق آنچه گفته شد، سیاست خارجی خود را بر مبنای تنش‌زدایی و کسب کمک‌های اقتصادی و منفعت هماهنگ کرده است. اساساً سیاست خارجی اردن رویکردی مبتنی بر پرهیز از تنش دارد که این رویکرد هم در خاورمیانه و هم در روابط با سایر کشورها رعایت می‌شود.

البته از سویی دیگر، اردن ظرفیت‌ها و فرصت‌های خوبی نیز در سیاست خارجی دارد. هرچند اردن به دلیل همسایگی با سه کشوری که بیشترین حجم از بحران را در منطقه خود دارند یعنی فلسطین، سوریه و عراق بیشترین حجم آسیب‌پذیری را داراست اما در عین حال یکی از مهم‌ترین کشورهایی است که نوع رفتارهای منطقه‌ای آن در مسایل و بحران‌های غرب آسیا اثرگذاری بالایی دارد. نقش حساس اردن در مجامع بین‌‌المللی به همین دلیل همواره مورد توجه است به گونه‌ای که در قضیه فلسطین هیچ مسئله‌ای بدون اردن حل نمی‌شود. مجموع این شرایط باعث می‌شود اردن هم به عنوان یک کشور آسیب‌پذیر و هم به عنوان یک دولت مؤثر و تأثیرگذار در مسائل بین‌المللی شناخته شود. همچنین اردن به دلیل اینکه نقش خود را بیشتر در بازیگری و ایجاد ائتلاف می‌داند همیشه سعی کرده به عنوان یک میانجی و ائتلافگر ظاهر شود و تلاش می‌کند همیشه یک سیاست محافظه کارانه را دنبال کند و خود را در خطر قرار ندهد[۳۲].

اردن ﻋﻀﻮ ﺳﺎزﻣﺎن ﻣﻠﻞ و ﺑﺴﯿﺎری از آژاﻧﺲ‌ﻫﺎی ﺗﺨﺼﺼﯽ و واﺑﺴﺘﻪ ﺑﻪ آن، از ﺟﻤﻠﻪ ﺳﺎزﻣﺎن ﺗﺠﺎرت ﺟﻬﺎﻧﯽ، سازمان ﻫﻮاﺷﻨﺎﺳﯽ ﺟﻬﺎﻧﯽ، ﺳﺎزﻣﺎن ﻏﺬاﯾﯽ و ﮐﺸﺎورزی ﺟﻬﺎن، ﺳﺎزﻣﺎن بین‌المللی انرژی اتمی است. همچنین اردن عضو بانک جهانی، صندوق بین‌‌المللی پول، سازمان کنفرانس اسلامی، جنبش غیر متعدها و اتحادیه عرب است[۳۳].

نیز نگاه کنید

روابط خارجی روسیه؛ گستره روابط دیپلماتیک چین با کشورهای جهان؛ روابط خارجی تونس؛ روابط خارجی کانادا؛ روابط خارجی کوبا؛ روابط خارجی لبنان؛ روابط خارجی مصر؛ روابط خارجی سنگال؛ روابط خارجی تایلند؛ روابط خارجی فرانسه؛ روابط خارجی اسپانیا؛ روابط خارجی سودان؛ روابط خارجی قطر؛ روابط خارجی زیمبابوه؛ روابط خارجی اوکراین؛ روابط خارجی ساحل عاج؛ روابط خارجی اتیوپی؛ روابط خارجی کشور مالی

کتابشناسی

  1. برگرفته از وزاره الداخلیــه المملكــه الاردنیــه الهاشمیــه، پویا آریا، اطلس گیتاشناسی ایران و جهان، ص4http://www.moi.gov.jo/
  2. الفایز، ذیاب محمد(2013)، جامعــه الشرق الاوسط، علاقات الادنیــه-الامریکیــه و آفاقها المستقبلیــه، پایان نامه فوق لیسانس، ص32
  3. الفایز، ذیاب محمد(2013)، جامعــه الشرق الاوسط، علاقات الادنیــه-الامریکیــه و آفاقها المستقبلیــه، پایان نامه فوق لیسانس، ص75
  4. الفایز، ذیاب محمد(2013)، جامعــه الشرق الاوسط، علاقات الادنیــه-الامریکیــه و آفاقها المستقبلیــه، پایان نامه فوق لیسانس، ص 75
  5. الفایز، ذیاب محمد(2013)، جامعــه الشرق الاوسط، علاقات الادنیــه-الامریکیــه و آفاقها المستقبلیــه، پایان نامه فوق لیسانس، ص 23
  6. الفایز، ذیاب محمد(2013)، جامعــه الشرق الاوسط، علاقات الادنیــه-الامریکیــه و آفاقها المستقبلیــه، پایان نامه فوق لیسانس، ص 32
  7. الفایز، ذیاب محمد(2013)، جامعــه الشرق الاوسط، علاقات الادنیــه-الامریکیــه و آفاقها المستقبلیــه، پایان نامه فوق لیسانس، ص 23
  8. الفایز، ذیاب محمد(2013)، جامعــه الشرق الاوسط، علاقات الادنیــه-الامریکیــه و آفاقها المستقبلیــه، پایان نامه فوق لیسانس، ص 46
  9. الفایز، ذیاب محمد(2013)، جامعــه الشرق الاوسط، علاقات الادنیــه-الامریکیــه و آفاقها المستقبلیــه، پایان نامه فوق لیسانس، ص 47
  10. الفایز، ذیاب محمد(2013)، جامعــه الشرق الاوسط، علاقات الادنیــه-الامریکیــه و آفاقها المستقبلیــه، پایان نامه فوق لیسانس، ص 47
  11. الفایز، ذیاب محمد(2013)، جامعــه الشرق الاوسط، علاقات الادنیــه-الامریکیــه و آفاقها المستقبلیــه، پایان نامه فوق لیسانس، ص 48
  12. الفایز، ذیاب محمد(2013)، جامعــه الشرق الاوسط، علاقات الادنیــه-الامریکیــه و آفاقها المستقبلیــه، پایان نامه فوق لیسانس، ص 50
  13. الفایز، ذیاب محمد(2013)، جامعــه الشرق الاوسط، علاقات الادنیــه-الامریکیــه و آفاقها المستقبلیــه، پایان نامه فوق لیسانس، ص 51
  14. الفایز، ذیاب محمد(2013)، جامعــه الشرق الاوسط، علاقات الادنیــه-الامریکیــه و آفاقها المستقبلیــه، پایان نامه فوق لیسانس، ص 39
  15. الفایز، ذیاب محمد(2013)، جامعــه الشرق الاوسط، علاقات الادنیــه-الامریکیــه و آفاقها المستقبلیــه، پایان نامه فوق لیسانس، ص 37
  16. الفایز، ذیاب محمد(2013)، جامعــه الشرق الاوسط، علاقات الادنیــه-الامریکیــه و آفاقها المستقبلیــه، پایان نامه فوق لیسانس، ص 39
  17. الفایز، ذیاب محمد(2013)، جامعــه الشرق الاوسط، علاقات الادنیــه-الامریکیــه و آفاقها المستقبلیــه، پایان نامه فوق لیسانس، ص 40
  18. الفایز، ذیاب محمد(2013)، جامعــه الشرق الاوسط، علاقات الادنیــه-الامریکیــه و آفاقها المستقبلیــه، پایان نامه فوق لیسانس، ص 43
  19. علوم سیاسی(1383)، مطالعات منطقه ای، خالد عبد الرزاق حباشنه، شماره 19، ص 203
  20. الفایز، ذیاب محمد(2013)، جامعــه الشرق الاوسط، علاقات الادنیــه-الامریکیــه و آفاقها المستقبلیــه، پایان نامه فوق لیسانس، ص 53
  21. الفایز، ذیاب محمد(2013)، جامعــه الشرق الاوسط، علاقات الادنیــه-الامریکیــه و آفاقها المستقبلیــه، پایان نامه فوق لیسانس، ص 68
  22. الفایز، ذیاب محمد(2013)، جامعــه الشرق الاوسط، علاقات الادنیــه-الامریکیــه و آفاقها المستقبلیــه، پایان نامه فوق لیسانس، ص 63
  23. الفایز، ذیاب محمد(2013)، جامعــه الشرق الاوسط، علاقات الادنیــه-الامریکیــه و آفاقها المستقبلیــه، پایان نامه فوق لیسانس، ص 58
  24. برگرفته از وزاره الخارجیــه المملکــه الاردنیــه الهاشمیــه و شوون المغتربینhttp://www.mfa.gov.jo/
  25. علوم سیاسی(1383)، مطالعات منطقه ای، خالد عبد الرزاق حباشنه، شماره 19، ص 203
  26. حباشنه، خالد عبد الرزاق(1383)، علوم سیاسی، مطالعات منطقه‌ای، شماره 19، ص. 204
  27. حباشنه، خالد عبد الرزاق(1383)، علوم سیاسی، مطالعات منطقه‌ای، شماره 19، ص. 205
  28. حباشنه، خالد عبد الرزاق(1383)، علوم سیاسی، مطالعات منطقه‌ای، شماره 19، ص. 206
  29. حباشنه، خالد عبد الرزاق(1383)، علوم سیاسی، مطالعات منطقه‌ای، شماره 19، ص. 207
  30. حباشنه، خالد عبد الرزاق(1383)، علوم سیاسی، مطالعات منطقه‌ای، شماره 19، ص. 208
  31. حباشنه، خالد عبد الرزاق(1383)، علوم سیاسی، مطالعات منطقه‌ای، شماره 19، ص. 209
  32. برگرفته از http://peace-ipsc.org/fa
  33. لایقی، غلامرضا (1402). جامعه و فرهنگ اردن. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی( در دست انتشار)