نظام آموزش، تحقیقات و فناوری روسیه: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «'''نظام آموزشی''' قانون اساسی فدراسیون روسیه در ماده چهل و سوم «حق آموختن و تحصیل را برای همه» به رسمیت شناخته است. بر این اساس در بندهای پنج گانه این ماده آمده است که «دسترسی عمومی و رایگان افراد به تحصیلات پیش دبستانی، متوسطه عمومی و متوسطه تخص...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۲۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[قانون اساسی روسیه|قانون اساسی]] فدراسیون [[روسیه]] در ماده چهل و سوم «حق آموختن و تحصیل را برای همه» به رسمیت شناخته است. بر این اساس در بندهای پنج گانه این ماده آمده است که <blockquote>«دسترسی عمومی و رایگان افراد به تحصیلات پیش دبستانی، متوسطه عمومی و متوسطه تخصصی در موسسات آموزشی دولتی و اجتماعی تضمین میگردد. همه حق دارند بر اساس رقابت و رایگان به تحصیلات عالیه در موسسات آموزشی دسترسی یابند. آموزش عمومی پایه رایگان بوده و والدین یا جانشینان آنها باید دسترسی کودکان به آموزش عمومی پایه را تامین کنند. فدراسیون [[روسیه]] استانداردهای آموزشی دولتی را معین میکند و اشکال گوناگون آموزشی و خود آموزی را پشتیبانی مینماید.» </blockquote>در این فصل با تاریخ و وضعیت کنونی نظام آموزشی [[روسیه]] آشنا میشویم. | |||
=== [[پیشینه آموزش روسیه]] === | |||
تا پیش از دوره پتر، آموزش در [[روسیه]] صرفا در انحصار کلیسا و محدود به ادعیه و آکوزههای مذهبی بود. حتی نوشتن بجز در مورد انجیل و ادعیه حرام پنداشته میشد. اما از زمان پتر کبیر (1689 تا 1725) بود که مسئله پیشرفت متاثر از تحولات اروپا و رنسانس و صنعتی شدن، مسئله آموزش و تحصیل به عنوان یک موضوع مهم مطرح شد. پتر در سال 1694، در 22 سالگی فرمانروای بالفعل [[روسیه]] شد. او بر این عقیده بود که [[روسیه]] تا زمانی که در عرصه فن آوری به پای اروپا نرسد، هرگز یک امپراتوری قدرتمند نخواهد داشت. به ویژه، ارتش [[روسیه]] به آموزش و فنآوری بهتر نیاز داشت تا به اندازه ارتشهای چندین کشور کوچکتر نیرومند شود. پتر معتقد بود [[روسیه]] باید از روشهای انگلستان، [[فرانسه]] و بقیه اروپای غربی تقلید کند. [[روسیه]] برای نیرومند ساختن ارتش خود میبایست غربی میشد. پتر تلاش بسیاری کرد تا به این هدف دست یابد. کارشناسان فنی خارجی را استخدام کرد تا چگونگی ساخت کشتیهای بهتر و بنای استحکامات نیرومندتر را به روسها بیاموزند. مدارسی را برای آموزش ریاضیات و مهندسی برپا کرد، که سربازان برای هدف گیری دقیق تر توپخانه و بنای استحکامات مناسب به دانستن آن نیاز داشتند. نخستین روزنامه [[روسیه]] را به راه انداخت تا روسها، مانند اروپاییان بتوانند درباره وقایع جاری کسب اطلاع کنند. او تقویم سنتی [[روسیه]] را که تاریخ رخدادها را از پیدایش جهان تعیین میکرد، کنار گذاشت و به جای آن تقویم مورد استفاده در اروپای غربی را پذیرفت که تاریخ رخدادها را از میلاد مسیح محاسبه میکرد. درهای مناصب دولتی را که تا آن زمان تنها به پسران اشراف اختصاص داشت، به روی پسران با استعداد خانوادههای معمولی گشود. آکادمی علوم را برای ترویج آموزش و پژوهش تأسیس کرد. حتی به مردم دستور داد او را به جای تزار امپراتور بنامند، چرا که عقیده داشت امپراتور بیش تر غربی به نظر میآید. پتر حتی میخواست ظاهر و قیافه روسها را تغییر دهد.<ref>استریکلر،جیمز (۱۳۸۲). روسیه تزاری. تهران: ترجمه مهدی حقیقتخواه، ققنوس، ص40.</ref> | |||
پتر متاثر از شخصی به نام فرانسوا لوفور اسکاتلندی ساکن محله خارجیهای [[مسکو]] علاقه مند به غرب شد. پتر بویژه برای قدرتمندی [[روسیه]]، نیاز به نیروی دریایی و کشتی را جدی میدید. او به طور ناشناس و با اسم مستعار همراه برخی مقامات روس به اروپا سفر کرد و مدت یکسال از کارخانههای کشتی سازی بازدید و حتی کار کرد. او همچنین از دانشگاههای اروپایی دیدن کرد.<ref>.Gumiliev (2008). 276</ref> او روز بعد از ورود به مسکو، ریش سران سپاه و اعیان و اشراف را تراشید و آنها را مجبور به پوشیدن لباس به سبک فرانسویها کرد و تقویم [[روسیه]] را تغییر داد. او اصلاحات صنعتی و اداری و نظامی را به سبک غرب اجرا کرد. شهر سن پترزبورگ را در نزدیکترین نقطه به اروپا احداث کرد و شوون اجتماعی و سیاسی را به وضع دیگری درآورد.<ref>شانی نوف، بریان (1383). [[تاریخ روسیه]]. ترجمه خانبابا بیانی، دانشگاه تهران، ص110.</ref> او به تاسیس فرهنگستان علوم و مدارس و آموزشگاههای کارخانههای اسلحهسازی، روش مرکانتیلیسم، خدمت وظیفه اجباری، نظام [[مالی]] و اداری جدید، اصلاحات مذهبی و محدودسازی کلیسا پرداخت. زیربنای فکری این تحولات در حوزه مذهب، دیدگاههای کشیش تئوفان پروکوپوویچ بود که به تبلیغ اندیشههای فلسفی بیکن و دکارت میپرداخت. پتر هم برتری اخلاق عرفی و نظارت دولت بر روحانیت را پذیرفت.<ref>شانی نوف، بریان (1383). تاریخ روسیه. ترجمه خانبابا بیانی، دانشگاه تهران، ص137.</ref> | |||
در سال 1802م وزات آموزش و پرورش ملی [[روسیه]] تاسیس شد و سپس بر اساس فرمانی در سال 1804م سیستم آموزش و تحصیلات عمومی تحت نظارت این وزاتخانه شکل گرفت که شامل مدارس محلی، نواحی، دبیرستانها و دانشگاههای استانی بود و تمامی این آموزشگاهها با هم در ارتباط بودند. [[روسیه]] به نواحی آموزشی تقسیم شد که ریاست آنها را متولیان خاصی از سوی دولت بر عهده داشتند. دانشگاهها به عنوان مراکز اصلی رسیدگی به امور این آموزشگاهها تعیین شدند. در ادامه موسسات آموزشی [[روسیه]] به تفکیک دورههای تحصیلی آمده و سپس به سیستم آموزشی [[روسیه]] اشاره شده است.<ref>ابراهیمی ترکمان، ابوذر و نوروزی، مهناز (1391). آشنایی با روسیه از دریچه آداب و رسوم. تهران: الهدی، ص195.</ref> | |||
الف. مدرسه زِمسکی: این مدارس در مناطق روستایی گشایش یافتند و امور آنها توسط زِمستواهای هر منطقه اداره میشد و مسلم است که اغلب دانش آموزان فرزندان کشاورزان بودند. در این مدارس 3 تا 4 الهیات و خداشناسی، خواندن و نوشتن، حساب و اگر امکان داشت آوازخوانی تعلیم داده شده میشد. در برخی از آنها هم جغرافیا، تاریخ و طبیعتشناسی تدریس میکردند. | |||
در سال | ب. مدرسهی محلی کلیسایی: ابتدا آنها را فقط مدارس محلی مینامیدند و تنها دو سال طول میکشید. در سال 1864م تحت نظارت شورای مذهبی کلیسا قرار گرفت و نام آن واژهی کلیسا هم اضافه شد. این مدارس در ناحیهی قلمرو کشیش کلیسا قرار داشت و به طور کلی میتوان گفت در مناطق روستایی، مدارس سه ساله و پنج ساله وجود داشتند. در این مدارس الهیات، خداشناسی، آوازخوانی، مذهبی، خواندن و نوشتن، علم حساب و تاریخ تدریس میشد و مطالبی که برای یاد دادن و خواندن به کار گرفته میشد، اغلب متون مذهبی بود. معلمان و معلمهها نیز یا از کشیشان و راهبهها بودند یا از کسانی که خود در مدارس وابسته به کلیسا تحصیل کرده بودند. | ||
ج. مدرسهی عالی تحصیلات ابتدایی: این مدارس ابتدا در شهرهای کوچک بر پا شد و به آن مدارس شهرستانها یا ناحیهها گفته میشد و مدت تحصیل در آنها هم دو سال بود. در سال 1872م نام آنها به مدارس شهری تغییر یافت و از سال 1912م هم به نام مدارس عالی تحصیلات ابتدایی نامیده شدند. در این مدارس فرزندان کشاورزان و کارمندان دولت که وضع مالی نسبتاً خوبی داشتند تحصیلات ابتدایی نامیده شدند. تحصیل میکردند. این مدارس چهار کلاس داشتند که به دو نوع پسرانه و دخترانه تقسیم میشد و در آن زمان تحصیل مشترک دختران و پسران در مدارس هنوز عملی نشده بود. در این مدارس زبان روسی، علم حساب و جبر مقدماتی، هندسه، جغرافیا، تاریخ [[روسیه]]، اطلاعات از تاریخ جهان، علوم طبیعی، فیزیک، نقاشی و ژیمناستیک تدریس میشد. محصلانی که سال یا کورس اول و دوم را طی کرده بودند، میتوانستند به طور همزمان در کلاسهای دوم و سوم ژیمناستیک شرکت کنند، ولی برای ورود به کلاس سوم، حتماً باید امتحان زبانهای خارجی و باستانی را با موفقیت پشت سر میگذاشتند.<ref>ابراهیمی ترکمان، ابوذر و نوروزی، مهناز (1391). آشنایی با روسیه از دریچه آداب و رسوم. تهران: الهدی، ص196.</ref> | |||
د. دبیرستان کلاسیک: تحصیلات متوسطه در دبیرستانها دستور زبان، ادبیات، تاریخ میهنی، زبانهای خارجی اغلب فرانسه و آلمانی و نیز زبانهای باستانی همچون یونانی و لاتین تدریس میشد. دبیرستانهای دخترانه و پسرانه وجود داشت و فرزندان هر نوع طبقهی اجتماعی یا هر نوع مذهب و آیینی را میپذیرفتند که 8 تا 9 سال سن داشتند. دوران تحصیل برای پسران 8 سال و برای دختران 7 تا 8 سال بود. پس از پایان دوران تحصیل در دبیرستان پس از پشت سر گذاشتن امتحانات فارغ التحصیلی گواهی پایان دورده داده میشد. پسران پس از طی دورهی دبیرستان میتوانستند وارد دانشگاه شوند. دختران پس از پایان کلاس هفتم خود گواهی معلمی مدرسهی ابتدایی را میگرفتند و اگر کلاس هشتم را تمام میکردند، میتوانستند بدون امتحان ورودی وارد آموزشگاه عالی زنان شوند. | |||
ه. موسسه و آموزشگاه رئال: از ابتدا این آموزشگاه را دبیرستان میگفتند و فقط 7 کلاس در آن درس میخواندند. بعدها در سال 1878م به آموزشگاه تغییر نام یافت در این نوع یافت. در این نوع مدارس بیشتر علوم جامع و طبیعی تدریس میشد و به زبانهای خارجی اهمیت بسیار داده میشد. دانش آموزان این آموزشگاه از نظر میزان تحصیلات نسبت به دانش آموزان دبیرستانهای کلاسیک در مرحله دوم اهمیت قرار داشتند. از نظر آموزشی در این گونه دبیرستانها فقط پسران پذیرفته میشدند. مدت تحصیل 6 سال بود. فارغ التحصیلان آن میتوانستند وارد آموزشگاههای عالی فنی یا دانشکدههای فیزیک، ریاضی یا پزشکی دانشگاه شوند. | |||
و. مدرسه نظام: در مدرسهی نظام فرزندان اشراف و به خصوص نظامیان تحصیل میکردند و فرزندانی غیر این خانوادهها به ندرت وارد آن میشدند. در این مدرسه هم علوم جامع و طبیعی در صدر قرار داشت. همچنین دانشهای مورد نیاز جهت خدمت دولتی مانند هنر رزم و دریانوردی، سنگربندی و توپخانه، تربیت اخلاقی و معنوی مانند نقاشی، طراحی، موسیقی، رقص و مانند اینها تدریس میشد. به آمادگی جسمانی بسیار اهمیت میدادند و آموزش ژیمناستیک شنا و شمشیر بازی هم جزو دروس این مدرسه بود. دوره تحصیل آن 7 سال بود و فارغ التحصیلان آن موفق به دریافت لقب و درجهی نظامی یا رتبههای بالایی در ردیف کارمندان دولت میشدند. | |||
ز. انستیتوی دختران اشراف: بیشتر دانش آموزان دختر این موسسه را دختران اشراف تشکیل میدادند و در آن بیش از همه بر تعلیم زبانهای خارجی، زبان و زبانشناسی روسی، علم حساب، تاریخ، جغرافیا، نقاشی، رقص، کارهای دستی، و روشهای مختلف خانهداری و آداب و رسوم رفتارهای اشرافی و غیره تاکید میشد. دورهی تحصیل آن 7 تا 8 سال بود. فارغ التحصیلان آن میتوانستند وارد موسسات آموزش عالی زنان شوند. | |||
دو موسسهی آخر یعنی مدرسهی نظام و انستیتوی دختران شبانهروزی بودند و در آن علاوه بر تحصیل علوم مختلف پسران و دختران آداب و رسوم روابط فردی و اجتماعی را هم فرا گرفتند.<ref>ابراهیمی ترکمان، ابوذر و نوروزی، مهناز (1391). آشنایی با روسیه از دریچه آداب و رسوم. تهران: الهدی، ص197.</ref> | |||
ح. دانشگاه: اصلیترین موسسات تحصیلات عالی دانشگاهها هستند. در سال 1913 م در مناطق مختلف [[روسیه]] مانند مسکو، سن پتربورگ، خارکُف، غازان، کیاف، یوریِف، تُمسک (از سال 1888)، ورشو، اُدسا (از 1864)، ساراتُف (از سال 1909) یعنی به طور کل 10 دانشگاه وجود داشت. در بیشتر این دانشگاهها، دانشکدههای حقوق و پزشکی وجود داشت و اغلب دانشکده داشتند: پزشکی، تاریخ و ادبیات، حقوق، فیزیک و ریاضی. تنها دانشکدهی واقع در یوریِف بود که به جای دانشکدهی حقوق، دانشکدهی الهیات و دانشگاه سن پتربورگ هم به جای دانشکدهی پزشکی، دانشکدهی زبانهای شرقی داشت. دانشجویان دو بار در سال امتحان میدادند. پس از اتمام دانشگاه هم یکی از دو مدرک فوق لیسانس یا دکتری را دریافت میکردند. علاوه بر دانشجویان، افرادی هم بودند که به آنها والناسِلوشاتِل میگفتند و میتوانستند در کلاس حاضر شده و از درس استفاده کنند و حتی در امتحانات شرکت کنند، ولی از دیگر مزیتهای دانشجویی بیبهره بودند و این دسته افراد میتوانستند از میان دختران و زنان هم باشند. آموزشگاههای عالی دختران: اولین آموزشگاه از این نوع در سال 1869 در مسکو و سنپتربورگ ایجاد شد. دانشجویان، دختران فارغ التحصیل دبیرستانها و انستیتوهای دختران بودند و دوران تحصیل مانند همیشه دو سال بود. در این موسسات گروههای تاریخ و ادبیات، فیزیک و ریاضی، تاریخ طبیعی، شیمی و دارو تدریس میشد. فارغ التحصیلان این موسسات اجازهی تدریس و معلمی در دبیرستانها تا آخرین کلاس را داشتند و یا میتوانستند پزشک یا معلم مدارس متوسطه شوند. | |||
ط. موسسات آموزشی: هم که متداولترین شکل موسسات آموزشی در سطح تحصیلات عالی است. در [[روسیه]] موسسات و انستیتوهای پلیتکنیک و فنی، جنگل و مراتع، مهندسی حمل و نقل، راه آهن، بازرگانی، زراعت، آموزگاری و پزشکی هم برای زنان و هم برای مردان تدریس میشد. آموزش در تمام مقاطع تحصیلی دارای شهریهی زیادی بود. به همین دلیل تنها کسانی که متمول بودند هزینههای آموزش فرزندان خود را برای تحصیل میفرستادند. اگر جایی خالی میماند، دانش آموزان را رایگان قبول میکردند، به شرط این که آنها از وضعیت تحصیلی خوبی برخوردار بودند. گرچه این شرایط بسیار کم پیش میآمد.<ref>ابراهیمی ترکمان، ابوذر و نوروزی، مهناز (1391). آشنایی با روسیه از دریچه آداب و رسوم. تهران: الهدی، ص198.</ref> | |||
=== [[ساختار و سیاست های آموزشی روسیه|ساختار و سیاستهای آموزشی روسیه]] === | |||
دولت فدراسیون [[روسیه]] از سال 1993، حداقل حمایت از نظام آموزش ملی را به عمل آورده است. بنا بربند 40 قانون آموزش و پرورش، 10درصد از درآمد ملی به عنوان بودجه آموزشی بدین امر اختصاص یافت. بدهیهای مراکز آموزشی و نبود تجهیزات به روز، از جمله عمدهترین مشکلات پیش روی مراکز آموزشی مستقر در نواحی فقیرنشین کشور و شهرهای کوچک و حاشیهای بوده است و این در حالیست که مدارس ایالتی و حرفهای مستقر در نواحی بزرگ شهری، از جمله مسکو و پترزبورگ، درشرایط بسیار مناسب مالی قرار داشتهاند. با توسعه مدارس خصوصی افزایش بی عدالتی در برخورداری شهروندان روسی از حق آموزشی عمومی با کیفیت بالا مشهود گردید. به نحوی که در طراحی سیاست آموزشی ملی فدراسیون [[روسیه]] طی سال 1998، این معضل بطور اختصاصی مورد توجه قرار گرفت. در این اثنا همچنین، افزایش نرخ برنامههای آموزش پایه حرفهای فاقد راندمان بالای کاری بواسطه حذف شتابزده بیکاری در بازارکار، شکست نظام مدیریت قدیم آموزش پایه حرفهای و کاهش نرخ افراد استخدامی ثابت در بازار کار، به بروز تنش اجتماعی در کشور منتهی گردید که اول از همه در جامعه معلمین مشهود است. طی سالهای 1996-1994، افزایش اعتراض معلمین تا سرحد اعتصاب به پیش رفت. بروز چنین حوادثی درزمینه آموزش، با انعکاس گستردهای در حوزه فعالیتی مجلس دومای ایالتی مواجه گردیدکه به نوبه خود به اتخاذ سیاست «آموزش و پرورش و امنیت ملی» در می سال 1996 منجر گردید. با اتخاذ چنین سیاستی، نظام آموزشی [[روسیه]] مستقیماً تحت تاثیر پایه امنیت ملی قرار گرفته و مشخص گردید که نقاط ضعف موجود در حوزه آموزش خود عامل اصلی بروز نتیجه غیر منطقی وخطای سیاسی دولت است. | |||
به منظور اجرای سیاست آموزشی واحد در آگست سال 1996، وزارت آموزش و پرورش و کمیتههای آموزش ایالتی با یکدیگر ادغام گردیده واز اوت سال 1999 تحت عنوان وزارت آموزش عمومی و حرفهای مبادرت به فعالیت نمود. سیاست وزارت مذکور در بسیاری از موارد به واسطه پیچیدگی ارتباطات سیاسی و اقتصادی میان دولت فدرال و دولتهای ناحیهای دیکته گردد. اهداف اصلی این وزارتخانه اتخاذ سیاست راهبردی آموزشی؛ توسعه الگوهای استاندارد آموزش و تثبیت نظام آموزشی باکیفیت تضمینی مطابق با استانداردهای آموزش ملی؛ اعمال سیاست تمرکز زدایی درحوزه آموزش و تشریح عناصر آن؛ اعمال قوانین آموزش محلی؛ برقراری تساوی حقوق آموزشی و معطوف داشتن توجه عمده به افراد نیازمند؛ اعمال سیاست تثبیت توسعه آموزشی و برقراری هماهنگی میان نواحی مختلف؛ اتخاذ سیاستی جهت احترام به نیازمندیهای مراکز آموزشی نواحی مختلف کشور ازنظر شرایط و فرهنگ؛ جمع آوری و تحلیل اطلاعات آموزشی و اهداف ملی؛ و وضع استانداردهای کلی برای ناشرین کتب درسی و تشویق این افراد به انتشار کتب درسی با کیفیت بالا بود. ساختار اداری و مدیریتی آموزش به شرح زیر است: | |||
الف. کمیته دولتی آموزش دانشگاهی که عهده دار مسئولیت تأمین مالی 219 موسسه آموزش دانشگاهی، اعطای مجوز فعالیت به موسسات جدید آموزشی، اعطای اعتبار، ارائه طرحهای پیشنهادی به دولت مبنی بر توسعه هر چه بیشتر موسسات آموزش دانشگاهی است؛ | |||
ب. مجمع روسای دانشگاه دولتی [[روسیه]]؛ | |||
ج. انجمن دانشگاه ملی مسکو؛ | |||
د. موسسات آموزش غیر دولتی؛ و | |||
ه. موسسه تحقیقاتی آموزش دانشگاهی | |||
ساختار آموزشی پیشین در دوران شوروی دارای برنامههای آموزشی سخت پیچیدهای بود. دانش آموزان مجبور بودند در حجم بالا و با تخصصیترین موارد آموزشی به تحصیل بپردازند و بیشتر بر علوم و فنون تاکید داشتند. آموزگاران و مسئولان مدارس هیچ اختیاری از خود برای ایجاد برنامههای جدید و ارائهی ابتکار در امر آموزش نداشتند. یک برنامهی درسی کلی برای تمام مدارس وجود داشت و همگی زیر نظر دولت بود. کتابهای درسی توسط دولت در تعداد زیاد منتشر میشد به طور رایگان در اختیار دانش آموزان قرار میگرفت و در سطح ملی سیستم ارزشیابی دانشآموزان بر اساس استاندارد خاص ملی وجود نداشت. در حال حاضر کشور [[روسیه]] تغییرات زیادی در سطح آموزشی ایجاد کرده است و آن را به شکل عمومی و ملی درآورده است. سیستم آموزش و پرورش در [[روسیه]] در راستای اهداف جامعه قرار دارد. آموزشگاههای مختلفی با اهداف مختلف تاسیس شده و برنامههای آموزشی متنوعی نیز تعیین شده است. با این وجود سیستم آموزش و پرورش امروزی [[روسیه]] یک سیستم فدرال و جامع است و شبیه به سیستم آموزشی آلمان است. البته نسبت به آن سادهتر به نظر میرسد.<ref name=":0">ابراهیمی ترکمان، ابوذر و نوروزی، مهناز (1391). آشنایی با روسیه از دریچه آداب و رسوم. تهران: الهدی، ص199.</ref> | |||
=== [[آموزش پیش دبستانی روسیه]] === | |||
کودکان در این گونه مدارس، مانند کشور آلمان آوزشهای پایهای را فرا میگیرند که التبه در حد آموزشهای مدارس ابتدایی نیست و در حقیقت آنان را برای ورود به دورهی ابتدایی آماده میکند. کودکان از سن 1 تا 1/5 ساگلی به کودکستان یا مهدکودک در سنین کوچکتر به سر میبرند و میتوانند تا سن 6 سالگی اگر والدین تمایل به این کار داشته باشند در آنجا به سر ببرند. این مدارس نقش مهمی در تربیت و پرورش فرزندان از سنین کوچک دارند. کودکان از سن یک تا سه سالگی و گاهی بندرت از دو تا یک سال در مهد کودک پذیرش میشوند. هزینه و مخارج بیشتر این مهد کودکها و کودکستانها توسط دولت، شهرداریها یا حوزههای آموزشی تامین میشود. مربیان و والدین معمولاً با هم ارتباطند تا مربی بتواند بهتر با کودک و نیازهای او آشنا شود. در کودکستانها یا مهد کودک پذیرش میشوند. هزینه و مخارج بیشتر این مهد کودکها و کودکستانها توسط دولت، شهرداریها با حوزههای آموزشی تامین میشود. مربیان و والدین معمولاً با هم در ارتباطند تا مربی بتواند بهتر با کودک و نیازهای او آشنا شود. در کودکستانها هممچنین خدمات شایان توجهی برای حفظ سلامت کودکان انجام میدهند. حتی روانشناسان مخصوص برای برنامهریزی چگونگی رفتار با کودکان در این موسسات فعالیت دارند. همچنین در برخی کودکستانها، فیزیوتراپها هم مشغولند و استخر و سالن ورزشی مخصوص کودکان تعبیه شده است تا بتوانند حرکات کودکان در این موسسات فعالیت دارند. همچنین در برخی کودکستان، فیزیوتراپها هم مشغولند و استخر و سالن ورزشی مخصوص کودکان تعبیه شده است تا بتوانند حرکات کودکان در این موسسات کار میکنند. در مناطقی که در وضعیتهای بحرانی و بغرنج به سر میبرند کودکستانها نقش اساسی در کمک به کودکان این مناطق و حمایت اقتصادی و عاطفی و غیره از آنها دارند. اگر کودکی در خانوادهی نابهنجار به سر میبرد مثلاً مادر یا پدر معتاد به مواد مخدر یا الکل باشند، کودکان تحت حمایت کودکستانها قرار میگیرند و به بهبود وضعیت خانوادگی کودکان کمک میشود. بدین ترتیب کودکان در [[روسیه]] بر اساس قوانین اصلاح شدهی آموزش و پرورش از سن 6 سالگی وارد مدرسه میشوند و 11 سال این تحصیل طول میکشد (یعنی تا کلاس یازدهم) که اصلیترین دوران تحصیل 9 سال از این مدت تا کلاس نهم است. هر چند در [[روسیه]] یک سیستم آموزشی مشترک وجود دارد ولی هر مدرسه و موسسهای برنامهی مخصوص به خود دارد که هر ساله تغییر مییابد. بنابراین هر مدرسه یا موسسهای هر چند از سوی دولت تاسیس و حمایت شود باز هم نمیتوان مطمئن بود که تامین کنندهی نیاز تحصیلی و آموزشی دانش آموزان باشد.<ref name=":0" /> | |||
=== [[آموزش های ابتدایی روسیه|آموزشهای ابتدایی روسیه]] === | |||
کودکانی که 6 سال تمام هستند، وارد مدارس ابتدایی شده و طول دوران مدت تحصیل آنها چهار سال است. در این مدارس کودکان به صورت پایهای تحت تعلیم قرار میگیرند و برای دورههای تحصیل در آینده آماده میشوند. در حال حاضر در مدارس [[روسیه]] سه سیستم آموزش ابتدایی بر مبنای سیستم آموزش سنتی وجود دارند. همهی این سیستمهای آموزشی باعث رشد و گسترش اخلاقی، افزایش بینش و آگاهی دانشآموزان میشوند. کودکان شش ساله هنگام ورود به دبستان و ثبت نام از لحاظ بهرهی هوشی و فراست مورد آزمون قرار میگیرند. در کنار مواد درسی و آموزشی در تمام مدارس مانند زبان روسی، نوشتن، خوشنویسی، خواندن، ریاضی، دنیای اطراف ما، تربیت بدنی، موسیقی، مطالعه مناطق، کار عملی، در بسیاری از مدارس کلاس دوم به بالا زبانهای خارجی تدریس میشود که البته به زودی در تمام مدارس به راه خواهد افتاد. البته در برخی مدارس معتبر علاوه بر زبان انگلیسی که یادگیری آن لازم و حتمی است یک زبان دوم مانند آلمانی، فرانسه یا اسپانیایی هم تدریس میشود و در آیندهای نه چندان دور دانشآموزان از کلاس دوم کار با رایانه را هم فرا میگیرند. در دبستانهای [[روسیه]] دانش آموزان از 20 ساعت در هفته در کلاس اول تا 30 ساعت در هفته، در کلاس چهارم مشغول تحصیل هستند. در نیمهی اول سال تحصیلی کار اول سیستم نمره دادن وجود ندارد. به جای نمره علامت ستاره معادل نمره 4 و علامت مثلث معادل نمره 3 را قرار میدهند، اما اغلب موفقیت دانش آموزان را به صورت کتبی با نوشتن کلماتی چون خوب، آفرین، بارک ا..، بیان میکنند و از نیمهی دوم سال تحصیلی کلاس اول است که به دانش آموزان نمره داده میشود. در [[روسیه]] بالاترین نمره 5 است و در پایان سال تحصیلی کارنامه دریافت میکنند. پس از به پایان رساندن موفقیتآمیز کلاس چهارم دانش آموزان میتوانند به کلاس پنجم همان مدرسه یا مدرسهی دیگر وارد شوند.<ref>ابراهیمی ترکمان، ابوذر و نوروزی، مهناز (1391). آشنایی با روسیه از دریچه آداب و رسوم. تهران: الهدی، ص200.</ref> | |||
=== [[آموزش متوسطه روسیه]] === | |||
این دوره که 5 سال است پس از پایان به اصطلاح دوران دبستان یا همان تحصیلات ابتدایی است که البته در [[روسیه]] دورهی متوسطه نامیده میشود و آن را میتوان معادل دورهی راهنمایی در ایران قلمداد کرد. دانش آموزان کلاس چهارم میتوانند وارد یکی از موسسات آموزشی مانند گیمنازیا (دبیرستان)، لیتسِی یا مدارس عمومیشوند و تا کلاس نهم درس بخوانند و سپس گواهی پایان تحصیلات متوسطه را دریافت کنند. بدین ترتیب دانش آموزان در سن 10 سالگی وارد دبیرستان میشوند و بعد از 5 سال وارد دورهی آموزش متوسطهی تکمیلی میشوند که مدت آن دو سال است. پس از اتمام این 7 سال تحصیلات متوسطه به طور کامل به پایان میرسد. بنابراین تحصیل در [[روسیه]] تا قبل از مقطع تحصیلات عالی 11 سال به طول میانجامد. البته پیش از این تنها 9 سال تحصیلی کافی بود، ولی اخیراً همهی 11 سال را باید تحصیل کنند. در سالهای 2009 و 2010 این تحصیلات یازده ساله همگانی خواهد شد. در دورهی دبیرستان دانش آموزان 30 تا 36 ساعت در هفته در کلاس دروس تئوری و عملی و نیز تربیت بدنی در کلاسهای بالاتر شرکت میکنند. موسسات مختلفی در زمینهی دورهی متوسطه فعالیت دارند. همهی دانش آموختگان بعد از اتمام دبیرستان گواهی پایان تحصیل یا به زبان ساده دیپلم خود را دریافت میکنند که در سرتاسر [[روسیه]] و جمهوریهای آن اعتبار دارد. آموزش تخصصی برای دانش آموزان این مقطع در موسساتی مانند گیمنازیا یا لیتسِی امکان پذیر است و کسانی که وارد موسسات آموزش غیر دولتی شوند، نمیتوانند دیپلم تایید شده از سوی دولت را بگیرند. امتحانات ورودی به تمام مدارس عمومی موجود در [[روسیه]] از سال 1997 ممنوع اعلام شد.<ref>ابراهیمی ترکمان، ابوذر و نوروزی، مهناز (1391). آشنایی با روسیه از دریچه آداب و رسوم. تهران: الهدی، ص201.</ref> | |||
لیتسِی: این نوع آموزشگاه در حقیقت نوعی از موسسات آموزشی مقطع متوسطه یا عالی است که در آن آموزش به طور عمیق در هر رشتهی مشخص شده صورت میگیرد و یکی از رایجترین موسسات آموزشی در [[روسیه]] است و نظم و انضباط در آن حرف اول را میزند. تفاوت آن با گیمنازیا در آن است که لیتسی در ارتباط و تقابل مداوم با موسسات آموزش عالی است و در حال حاضر بر روی رشد و پرورش فردی دانش آموزان تاکید فراوان دارند. امروزه این موسسات آموزشی بیش از همه به سوی آموزش فیزیک و ریاضی تمایل دارند و در این زمینه فعالیت آنان را دانشگاهها و موسسات آموزشی فنی بر عهده دارند. در لیتسِی هم از کلاس اول تا یازدهم آموزش داده میشود و اگر کسی بخواهد میتواند از همان ابتدا تا انتها در آنجا تحصیل کند و در این گونه مدارس سه رشتهی ریاضی، علوم انسانی و طبیعی تحصیل میشود. | |||
گیمنازیا: این نوع موسسهی آموزشی را روسها سرآمد همهی موسسات میدانند و معتقدند که فرزندان آنها در این مدارس آموزش لازم جهت تبدیل شدن به یک فرد موثر و سرشناس در جامعه را میبینند و برای کار در آینده آماده میشوند و بسیاری تصور میکنند خانوادههای ممتاز هستند. در حقیقت این اتفاق در مدارس خصوصی میافتد و کمتر در مدارس دولتی میتوان دید. در گیمنازیا مواد درسی جامع مانند دنیای زیست شناسی، دنیای بو شناسی و آشنایی با محیط و فیزیولوژی در کنار علوم طبیعی، علم زبان مانند اصول فرهنگ روحانی و معنوی، زبانشناسی روسی، علم بیان، منطق و اقتصاد و اصول تجارت و بازار تعلیم داده میشود. گیمنازیا در واقع نوعی از مدارس عمومی دولتی است که مقطع متوسطه در آن تحصیل میشود و بیشتر دانش آموزان ساعی و ممتاز در آن به تحصیل میپردازد. دانش آموزان کاملا برای ورود به دانشگاه آماده میشوند. میتوان از همان ابتدا یعنی کلاس اول یا پس از کلاس چهارم و یا فقط دو سال آخر را در گیمنازیا به تحصیل پرداخت. در نتیجهی نوآوریهای انجام شده در کشور [[روسیه]] و به خصوص در امر آموزش کسانی که دورهی متوسطه را به پایان میبرند باید در امتحانات دولتی جامع زبانشناسی شرکت کنند. و در چارچوب مدارس، ادبیات، ریاضی، اولین زبان خارجه که معمولاً انگلیسی است و دو مادهی درسی هم که به دلخواه یکی از آنها را می-توان در انتهای کلاس دهم به صورت مکاتبهای یا غیر حضوری داد، ارائه میشوند.<ref>ابراهیمی ترکمان، ابوذر و نوروزی، مهناز (1391). آشنایی با روسیه از دریچه آداب و رسوم. تهران: الهدی، ص201-202.</ref> | |||
=== [[آموزش عالی روسیه]] === | |||
[[پرونده:Moscow State University1.jpg|بندانگشتی|Moscow State University - برگرفته از سایت wikipedia - قابل بازیابی از: https://en.wikipedia.org/wiki/Moscow_State_University]] | |||
[[پرونده:HSE University.jpg|بندانگشتی|HSE University - برگرفته از سایت wikipedia - قابل بازیابی از: https://en.wikipedia.org/wiki/Higher_School_of_Economics]] | |||
در فدراسیون [[روسیه]] تمام فعالیتهای علمی در آکادمی علوم فدراسیون [[روسیه]] متمرکز شده است. این آکادمی در قرن 18 توسط میخائیل لومونوسوف تأسیس شده و از آن زمان تا کنون به فعالیت خود ادامه میدهد. آکادمی علوم [[روسیه]] از بودجه قابل توجهی برخوردار است که توسط دولت تأمین میشود و به پژوهشهای مهم برای توسعه علمی کشور اختصاص مییابد. آکادمی علوم شامل بخشهای علوم انسانی، علوم طبیعی، ریاضیات و فیزیک، آکادمی آموزشی، آکادمی پزشکی و غیره است. چند سال است که بحث درباره رفع انحصار آکادمی علوم و تجاری کردن فعالیت مراکز علمی و پژوهش گاهها جریان دارد ولی طرحهای وزارت علم و آموزش عالی که در این زمینه ارائه شده است، با مخالفت محافل علمی روبرو شده و به موقع اجرا گذارده نشده است. با این حال، گرایش تجاری کردن فعالیت علمی آشکار میشود و کسی نمیتواند جلوی آن را بگیرد. در حال حاضر هیأت رئیسه آکادمی علوم [[روسیه]] با نظریه جدید بازسازی بخش علمی که توسط وزارت آموزش و علم تهیه شد، آشنا میشود. مطابق با این سند، تمام علم روسی تا سال 2008 به انحصار آکادمی علوم [[روسیه]] در خواهد آمد زیرا هر 5 آکادمی تخصصی دولتی تابع آن خواهند شد. ولی مسأله این است که ریاست آکادمی علوم [[روسیه]] تمایلی ندارد دانشمندان آکادمیهای تخصصی را به عضویت خود قبول کند. | |||
نظریه «شرکت دولت فدراسیون [[روسیه]] در اداره سازمانهای علمی دولتی» در تابستان سال 2004 توسط وزارت آموزش و علم طراحی شده بود. مطابق با این سند قرار بود آکادمی علوم [[روسیه]] که توسط تزار پتر اول ایجاد شده بود، تا سال 2008 از بین برود. آکادمیسینها که با این خطر روبرو شدند، مشترکاً علیه برنامههای وزارت آموزش و علم جبهه گرفتند و برنده شدند. [[ولادیمیر پوتین]] که روز 27 اکتبر 2004 با وزیر ملاقات داشت، از او خواهش کرد آکادمیسینها را ناراحت نکند. وزارتخانه مذکور در جواب به خواست رئیس جمهور مبنی بر اینکه «آکادمی در دریای خروشان ناپدید نشود» به تهیه نظریه جدیدی پرداخت. طبق این سند، آکادمی علوم به صورت قبلی حفظ میشود و فقط جدول سازمانی پرسنل آن تا سال 2008 به میزان 30-20% کاهش خواهد یافت. همچنین قرار است تأمین مالی آکادمی تا سال 2008 دو برابر (تا 35 میلیارد روبل) افزایش یابد، میانگین دستمزد کارمندان بالغ بر 30 هزار روبل شود و حقوق متخصصین جوان در سطح 20-15 هزار روبل باشد. طبق نظریه جدید، در بخش پژوهشی دانشگاهها چیزی تغییر نخواهد کرد. ضربه اساسی متوجه 58 مرکز علمی دولتی موجود خواهد شد. | |||
مراکز دولتی علمی طی فرمان 939 مورخ 22 ژوئن 1993 بوریس یلتسین رئیس جمهور سابق [[روسیه]] به منظور تأمین فعالیت ثابت بخش علمی در شرایط اصلاحات ریشهای اقتصادی، تأسیس شده بودند. 58 مرکز علمی از نظر تعداد کارمندان و بودجه خود در مقام دوم بعد از شبکه سازمانهای وابسته به آکادمی علوم [[روسیه]] (110 هزار نفر، 18 میلیارد روبل) قرار دارند. در این مراکز حدود 80 هزار نفر کار میکنند و در سال 2004 این مؤسسات از محل بودجه و از منابع غیربودجهای قریب به 19 میلیارد روبل کسب کرده بودند. مطابق با نظریه جدید وزارت آموزش و علم، تا سال 2008 به جای مراکز علمی که در زمینه علم کاربردی و نه علوم پایه، فعالیت میکنند، باید 7-5 آزمایشگاه بزرگ ملی تشکیل شوند. مراکز علمی منحل شده باید تا سال 2008 سهامی و تا سال 2010 خصوصی سازی شوند. همه آنها باید تا 5 سال بعد از این تحولات تخصص خود را حفظ کنند و بعد از آن میتوانند به هر فعالیت دیگری بپردازند. همچنین قرار است تا سال 2008 پنج آکادمی تخصصی (آکادمی علوم پزشکی، آکادمی معماری و ساختمانی، آکادمی آموزشی، آکادمی کشاورزی و آکادمی هنر) منحل شوند. نمایندگان وزارت آموزش و علم اعتراف کردند که هیچ دستور خاصی درباره توقف فعالیت آکادمیهای مذکور صادر نخواهد شد بلکه فقط تأمین مالی دولتی آنها قطع خواهد شد. مؤسسات و آکادمیهایی که در زمینه پژوهشهای پایه فعالیت میکنند، به آکادمی علوم [[روسیه]] ملحق خواهند شد و بقیه سهامی خواهند گردید. الکساندر نکیپلوف معاون رئیس آکادمی علوم [[روسیه]] گفته است: «آکادمی از ریاست و هماهنگی پژوهشهای اساسی در کشور امتناع نمیکند ولی حاضر نیست مؤسسات آکادمیهای دیگر را به ترکیب خود بپذیرد». آکادمیسینها معتقدند که قبلاً یک راه افراطی پیشنهاد شده بود و حالا راه افراطی دیگری پیشنهاد میشود ولی در حقیقت امر چیزی تغییر نخواهد کرد.<ref>روزنامه کمرسانت (11 می 2005).</ref> | |||
قانون فدرال دربارهی آموزش و پرورش مصوبه در سال 1992 آغاز تغییرات و اصلاحات نوینی در آموزش و پرورش در مقطع عالی بود. بر اساس این قانون بود که مفاهیم جدیدی چون لیسانس، فوق لیسانس و سیستم آموزشی بالاتر از آن مورد استفاده قرار گرفت. بر اساس این قانون دانشجو باید رشتهی مورد نظر خود را از همان ابتدای ورود به موسسهی آموزش عالی انتخاب میکرد و گاهی انتخاب دانشگاه بر اساس رشتهی مورد نظر او بود و این کار را کمی پیچیده میکرد و از سوی دیگر برای رشد و پرورش متخصصین و اهل فن در هر رشته بسیار مفید بود. دورهی لیسانس چهار سال است، فوق لیسانس دو سال و دورهی دکتری هم سه ساله است. البته بعد از دورهی دکتری هم یک دورهی دو ساله برای ارتقا به درجهی بالاتر وجود دارد. فارغ التحصیلان هر دوره نیز نام خاصی دارند. فارغ التحصیلان دورهی دو ساله بعد از دکتری را دکتر نااوک میگویند. البته در ایران دورهی کاندیدات نااوک برابر با همان دورهی دکتری یا PhD است و دورهی دو سالهی بعد در ایران وجود ندارد. در دورههای تحصیلی عالی دانشجو با دفاع از پایاننامه یا رسالهی خود در خصوص رشتهای که تحصیل میکند جواز ورود به دورهی بالاتر را کسب میکند.<ref>ابراهیمی ترکمان، ابوذر و نوروزی، مهناز (1391). آشنایی با روسیه از دریچه آداب و رسوم. تهران: الهدی، ص203.</ref> | |||
در حال حاضر 548 موسسه آموزش عالی دولتی در کشور [[روسیه]] وجود، 130 دانشگاه شامل 41 دانشگاه جامع و دارای زمینههای مختلف تحصیل، 56 دانشگاه فنی و مهندسی، 8 دانشگاه در زمینههای علوم کشاورزی، 4 دانشگاه تربیت معلم، 29 آکادمی در زمینههای مختلف تحصیلی شامل 15 آکادمی در زمینههای فنی و مهندسی، 4 آکادمی در زمینههای اقتصاد و مالی، 5 آکادمی علوم انسانی، 3 آکادمی کشاورزی و دام پزشکی، یک آکادمی پزشکی و یک آکادمی یهودیت، 378 انستیتو در 49 زمینه تخصصی و همچنین 180 موسسه آموزش عالی غیردولتی نیز به فعالیت مشغولند. در حال حاضر حدود 3 میلیون دانشجو از [[روسیه]] و 150 کشور جهان مشغول تحصیل در [[روسیه]] میباشند. بر طبق آمار منتشر شده حدود هفتصد هزار نفر در موسسات آموزش عالی [[روسیه]] مشغول بکار میباشند که از این تعداد سیصد و پنجاه هزار نفر مدرس، 50000 نفر در امور پژوهشی و همچنین سیصد هزار نفر در امور مدیریت و خدمات اداری مشغول بکار میباشند. از تعداد مدرسین، صد و پنجاه هزار نفر استاد و هفتاد و هفت هزار نفر دانشیار و استادیار با مدارک فوق دکتری و دکتری در امور آموزشی و پژوهشی مشغول بکارند. دانشگاه دولتی مسکو قدیمیترین دانشگاه [[روسیه]] است. این دانشگاه در سال 1755 با همت و تلاش دانشمند برجسته میخائیل لامانوسوف تاسیس گردید. انستیتوها و دانشکدههای این دانشگاه از اعتبار بین المللی برخوردارند و اساتیدی مانند: تیمیربازوف، لبدف، زلینسکی، ورنادسکی و... در این دانشگاه فعالیت میکردند که دارای شهرت جهانی هستند. | |||
[[دانشگاه دولتی مسکو]] نه تنها جزء ده دانشگاه برتر جهان میباشد بلکه در بین دانشگاههای غیرآمریکایی پس از دانشگاه سورین فرانسه، مقام دوم را داراست. در حال حاضر در دانشگاه دولتی مسکو بیش از 28000 دانشجوی کارشناسی دوره دکترا، حدود 2000 دانشجوی خارجی و بیش از 5000 متخصص مشغول به تحصیل هستند. حدود 4000 استاد و نزدیک به 5000 متخصص، آموزش دانشجویان را انجام میدهند. 125 نفر از اعضای فرهنگستان علوم [[روسیه]] نیز در این دانشگاه فعالیت میکنند که در بین آنها چند برندهی جایزهی نوبل وجود دارد. دانشگاه دولتی مسکو نقش مهمی در ترویج علم و دانش داشته است و تنها در نیمهی دوم قرن 19 و اوایل قرن 20، با ابتکار و همیاری این دانشگاه، موزههای بزرگی نظیر پلی تکنیک، تاریخ، جانورشناسی، انسانشناسی، هنرهای زیبا، موزههای هنرهای تجسمی [[الکساندر پوشکین]] تاسیس شد. در حال حاظر دانشگاه دولتی مسکو دارای 22 دانشکده، کالج و انستیتوهای تحقیقاتی شامل: دانشکدههای ریاضی-مکانیک، رایانه و سیبرنتیک، فیزیک، شیمی، زیستشناسی، خاکشناسی، جغرافیا، زمینشناسی، علوم پایه، پزشکی، تاریخ، زبانشناسی، زبانهایخارجی، فلسفه، جامعه شناسی، روانشناسی، اقتصاد، حقوق، روزنامهنگاری، آموزش نظامی، انستیتوهای آسیا و آفریقا، امور اداری و تحقیقات اجتماعی و کالج عالی علوم مواد میباشد. همچنین در این دانشگاه هشت پژوهشگاه علمی و تحقیقاتی در رشتههای مکانیک، فیزیک هستهای، فیزیک ذرات بنیادی، نجوم، مرکز آمار، بیولوژی فیزیکی و شیمیایی، انسانشناسی و فرهنگ جهانی نیز به فعالیتهای تحقیقاتی میپردازند. | |||
در | === [[مراکز پژوهشی روسیه]] === | ||
هم اکنون بیست مرکز تحقیقاتی و پژوهشی سری در سراسر [[روسیه]] به امر تحقیقات پیرامون علوم فن آوری جدید در زمینه کشاورزی، تحقیقات در اعماق اقیانوسها و فضا، تولید فلزات سبکتر از آلومینیوم، تولید آلیاژهای ضد رادار و سوپر آلیاژها به کار مشغول هستند. فدراسیون [[روسیه]] بودجه قابل ملاحظهای را به امر تحقیقات علمی اختصاص داده و کماکان در جهت دستیابی به علوم و فنآوری پیشرفته به ویژه در بعد نظامی، نهایت سعی و تلاش را مبذول میدارد و هر چند در این زمینه پیشرفتهای علمی و فنی در مقایسه با دوران شوروی سابق کندتر گردیده ولی این موضوع یکی از اولویتهای دولت [[روسیه]] محسوب میگردد. طبق برآوردهای کارشناسان، میانگین ضرر سالیانه [[روسیه]] از محل فرار مغزها به غرب برابر 25 میلیارد دلار است. از سوی دیگر، طی 6-5 سال اخیر حدود 100 هزار محقق روس بعد از کار بلندمدت در خارج به وطن برگشتند. اگر فرض شود که سالی 25 هزار نفر به کشور بر میگردند، هر یک از آنها باید تجربه علمی معادل 1 میلیون دلار را با خود بیاورد تا بین فرار و بازگشت مغزها توازن برقرار شود. ولی مؤلفان گزارش این رقم را بعید میدانند زیرا در شرایط عدم گسترش سیستم به کار گیری نوآوریهای علمی و جنبه ضعیف تجاری فعالیت علمی نمیتوان به استفاده مؤثر از دانش علمی امیدوار بود. در این پژوهش همچنین منابع تأمین مالی فعالیتهای علمی نیز بررسی شده است. تناسب منابع مختلف تأمین مالی به قرار ذیل است: 60% توسط بودجه فدرال تأمین میشود، 18% توسط بنیادهای غیردولتی، 6% توسط سرمایه خصوصی و 2% توسط بودجههای منطقهای. منابع خارجی تأمین مالی پژوهشهای علمی در [[روسیه]] چنین معرفی شدند: بنیادهای غیر دولتی 25%، دانشگاهها 12%، سازمانهای بین المللی 12% پژوهشگاهها و مراکز علمی دولتی 13%، وزارتخانهها 14% و شرکتهای خصوصی 7%. | |||
در سالهای اخیر رشد جهشی جابجایی محققان مشاهده شده است. عده زیادی از دانشمندان روس به صورت مستقل بر اساس قراردادهایی که نصف آنها برای مدت بیش از 3 سال منعقد میشوند، به خارج میروند. 68% دانشمندان با چشم نیک به این روند مینگرند. در حال حاضر در [[روسیه]] بازتولید کادرهای علمی صورت نمیگیردرد. دانشمندانی که به خارج رفتند، سپس همکاران جوان خود را دعوت میکنند. ولی علم روسی برای بازگشت دانشمندان از خارج آمادگی ندارد زیرا تجهیزات مدرن موجود نیست، دستمزد پایین و موضوع پژوهش محدود است. جالب توجه است که بنیادهای خارجی به این مسأله توجه کردهاند. در «برنامه ماری کوری – کادرها و تحرک دانشمندان» که بخشی از برنامه چارچوبی ششم اتحادیه اروپا را تشکیل میدهد، شرط ویژه بازگشت محققان خارجی به وطن گنجانده شده است. با این حال، به این مسأله توجه جلب میشود که از طرف دانشگاهها و پژوهشگاههای روسی هیچ پیشنهاد فرصت شغلی برای دانشمندان خارجی، از جمله روسهای مقیم خارج، دریافت نشده است. | |||
این امر به ظاهر باعث تعجب میشود زیرا طی 14 سال اخیر در [[روسیه]] تعداد مؤسسات پژوهشی به میزان بیش از 800 واحد افزایش یافته است (از 1831 مؤسسه در سال 1991 تا 2564 مؤسسه در سال 2003). ولی تأمین مالی این مؤسسات کاهش یافته است. همچنین نقش دانشگاهها و واحدهای تولیدی در پژوهشها کاهش مییابد. مؤسسات علمی بزرگ به پژوهشگاهها و شرکتهای کوچک تقسیم میشوند. در حال حاضر آکادمی علوم [[روسیه]] دربرگیرنده 460 مؤسسه پژوهشی است و در سیستم آکادمی علوم پزشکی [[روسیه]] حدود 50 مؤسسه پژوهشی وجود دارند. چهل درصد شاغلین در بخش علمی حتی تحصیلات عالی ندارند. این گرایش 7-6 سال اخیر است. به عبارت دیگر، علم به «مدیریت ساختمانها» تبدیل شده است. پیشنهادهایی که در زمینه ایجاد شرایط برای فعالیت موفقیت آمیز علم در [[روسیه]] مطرح میشوند، تازگی ندارند. کارشناسان معتقدند که پروفسور باید شخصیت کلیدی علمیشود. همچنین باید از ترسهای گوناگون در زمینه تابعیت و ملیت محقق رها شد تا دانشمندان خارجی هم بتوانند در علم روسی نقش به سزایی ایفا کنند.<ref>روزنامه نزاویسیمایا گازتا (25 می 2005).</ref> از مراکز علمی مهم کشور میتوان به مراکز زیر اشاره کرد: | |||
الف. مرکز پژوهشهای فیزیک هستهای در دوبنا (منطقه مسکو)، | |||
ب. شهرک شعبه آکادمی علوم [[روسیه]] در سیبری (شهر نووسیبیرسک)، | |||
ج. انستیتوی کورچاتوف (فیزیک هستهای در مسکو) و نیز شهرهای «بسته» علمی مانند آرزاماس-17، ساروف، کراسنویارسک-25، | |||
د. پژوهشگاههای وابسته به سیستم آکادمی علوم [[روسیه]] در شهرهای مسکو، سن پترزبورگ و غیره. | |||
=== [[پژوهشگاه تحقیقات راهبردی روسیه]] === | |||
[[پژوهشگاه تحقیقات راهبردی روسیه]] (ریسی) یکی از مراکز پژوهشی مهم در [[روسیه]] است که در حوزه علوم انسانی و به ویژه مسائل راهبردی کشور فعالیت میکند. این پژوهشگاه در سال 1992 بنا به فرمان ریاست جمهور تاسیس شد و به عنوان یک مرکز دولتی پژوهش و تحقیقاتی–علمی، مطالعه و تامنی و حمایت از اطلاع رسانی و تحلیل امور ارگانهای مقننه و مجریه کشور را بر عهده دارد. از سال 1996 میلادی نیز واحد ریس در شهر کالینگراد(مرکز تحقیقاتی بالتیک) شروع به کار نمود. محصولات اصلی ریسی بیشتر مورد استفاده اداره ریاست جمهوری، شورای فدراسیون و مجلس دولتی و کمیتههای وابسته به آنها، شورای امنیت، دولت و سازمانهای وابسته و زیر مجموعه وازتخانهها و ادارات مربوطه قرار میگیرد. نقش و جایگاه این دانشکده را در مراکز پژوهشی- علمی [[روسیه]]، مجموعه تحلیلهای کارشناسی مشکلات و مسائل مهم (همچون سیاستهای خارجی، دفاعی، اقتصادی، زیست محیطی و دیگر مسائل حفاظتی امنیتی فدراسیون [[روسیه]]) مشخص مینمایند. تهیه طرح و آماده سازی مواد اطلاعاتی- تحلیلی، پیسنهادات و توضیحات، ارزیابیهای کارشناسانه برای ساختارهای دولتی فدراسیون [[روسیه]]. اطلاعرسانی گروههای علمی و سیاسی در خصوص مسائل اجتماعی که میتوانند امنیت ملی را به خطر بیاندازند و از لحاظ راهبردی نیز برای [[روسیه]] حائز اهمیت میباشند. تدارک و اجرای کنفرانسهای علمی- عملی، همایش و تحلیل مسائل مهم (که پیش از همه میبایستی در خصوص آنها تصمیم گیری شوند). | |||
در | ریسی مسئول تهیه و آماده سازی مسائل کلی مرتبط با امنیت ملی و مسائلی همچون گسترش روابط [[روسیه]] و کشورهای خارجی، بررسی و فراگیری نحوه و خصوصیات واکنشهای اقتصادی و سیاسی- نظامی منطقهای- جهانی و تحلیل و پیش بینی اوضاع بحرانی در یکایک کشورهای منطقه و جهان میباشد. مجموعه تحقیقات این پزوهشگاه بیشتر در زمینه امور سیاسی- نظامی در حوزه امنیت ملی- دولتی فدراسیون [[روسیه]] میباشد و همچنین بررسی عوامل ریسک دار و آنالیز و تحلیل راههایی که به حفظ ثبات منطقهای (با توجه به شرایط ژئوپلتیک) کمک مینماید از دیگر مسائلی است که در این پژوهشگاه مورد تحلیل واقع میشود. مسائلی همچون گسترش روابط [[روسیه]]، کاهش و مدرنیزه و امروزی نمودن تسلیحات، جلوگیری از انتشار تسلیحات کشتار دسته جمعی و مسائلی همچون اوضاع اجتماعی- سیاسی در کشورهای خارجی نزدیک، روابط مابین [[روسیه]] و کشورهای مشترک المنافع و بالتیک با توجه به فروپاشی شوروی سابق و تعیین سیاست گذاری در مورد کشورهای خارجی نزدیک، روابط با کشورهای اروپایی غربی، ژاپن، کشورهای شرق دور و نزدیک و همچنین چین، نیز توسط کارشناسان این دانشکده مورد تحلیل و بررسی قرار میگیرد. دفاع از حقوق نژاد روسی و دفاع از گروههای کوچک اجتماعی که در کشورهای جدید خارجی زندگی میکنند و توجه به فرهنگ روسی از جمله مسائلی است که مدنظر متخصصان این پژوهشگاه میباشد و مورد تحلیل و بررسی واقع میشوند. که در این میان مسائل کشورهای مشترک المنافع به لحاظ تغییر ساختار و شکل گیری جدید که در اتحادیه مابین کشورها رخ داده است توجه خاص و ویژهای را به خود تخصیص داده است. | ||
این پژوهشگاه سعی دارد تا روشهایی را که میتواند در حل و تنظیم جریانهای مختلف کمک نمایند، مورد بررسی قرار دهد. جریانهایی که میتوانند تهدیدهایی را برای جوامع جهانی و ثبات منطقهای ایجاد نمایند. همچنین توجه زیادی به مسئله تروریسم بین المللی میشود. در بین پژوهشها و تحقیقات مرتبط با سیاستهای خارجی این مرکز، مسائل مشکلات منطقهای که تاثیر مستقیمی بر روی منافع [[روسیه]] دارند دارای اهمیت ویژهای میباشد. در این پژوهشگاه مسائل مختلفی مورد بررسی قرار میگیرند و قبل از همه مسائل زیر مورد توجه بیشتری هستند: مسئله امنیت اروپا، روابط با ناتو، ساختار و شکل سیاسی اروپای امروزی، فعالیتهای سازمانهای بین المللی منطقهای، راههای پیشرفت دول اروپای مرکزی و شرقی، مسائل امنیتی منطقه بالتیک، ایجاد صلح و آشتی در بالکان و حمایت و پشتیبانی امنیتی در حوزه دریای مدیترانه و دریای سیاه، مسئله شکل گیری حقایق تازه در منطقه آسیایی اقیانوس آرام، روابط [[روسیه]] با [[ژاپن]]، [[چین]] و کشورهای در حال توسعه صنعتی. البته مسائل اقتصادی، سیاسی و نظامی [[آمریکا]] و روابط دو طرفه [[روسیه]] و آمریکا بطور مجزا تحلیل و بررسی میشود. | |||
مسائل اقتصادی جایگاه ویژهای را در امور این پژوهشگاه دارا است. بخش ویژهای به تحقیقات بر روی مسائل امنیت اقتصادی [[روسیه]]، تحلیل و تهیه توصیههایی در زمینه مسائل بودجهای، امنیت انرژی و مواد غذایی و گسترش صنایع مادر [[روسیه]] اختصاص دارد. مسائل هم سویی کشورها در اقتصاد جهانی، تحکیم ظرفیت صادرات [[روسیه]]، روابط راهبردی با سازمانهای اقتصادی- بودجهای بین المللی و امکان جذب سرمایه خارجی در اقتصاد [[روسیه]]، از جمله مسائل دیگری است که به آنها توجه ویژه میشود. در این پژوهشگاه مسائل همکاریهای اقتصادی [[روسیه]] با کشورهای خارجی نزدیک به [[ایالات متحده]] آمریکا، اتحادیه اروپا، اروپای مرکزی و شرقی، [[چین]]، [[ژاپن]]، هند حائز اهمیت است. بخش مهمی از فعالیتهای این پژوهشگاه در خصوص فعالیتهای علمی- عملی میباشد، نظیر سازماندهی و اجرای کنفرانسها، سمینارها و تحلیلهای موضوعی و دیگر اموری که متخصصان خارجی و داخلی در آنها شرکت میجویند. | |||
این پژوهشگاه روابط خوبی با چندین ساختار دولتی، سازمانهای سیاسی، و اجتماعی، مراکز علمی- پژوهشی [[روسیه]] دارد، همکاران این پژوهشگاه به کمیته شورای فدراسیون [[روسیه]] و مجلس دولتی انجمن فدرالی فدراسیون [[روسیه]] دعوت میشوند، تا در امور بین اداری گروههای کاری تشکیلات اجتماعی شرکت جویند و تحقیقات بنابر سفارشات وزارتخانهها و ادارات صورت میپذیرد. یعنی با وزارتخانههایی که طرحها و پیشنهادهای مناسب و جالبی ارائه نمودهاند قرارداد همکاری منعقد میشود، و تبادل اطلاعات مینماید. این پژوهشگاه با توجه به اینکه از لحاظ کاری و در یکسری از امور با دانشگاههای دیگر شباهت دارد به همین جهت با دانشکدههای آکادمی علوم [[روسیه]]، وزارت دفاع فدراسیون [[روسیه]] و دیگر مراکز تحقیقاتی روسی و مراکز درسی همکاری علمیدارد. که میتوان به دانشکدهی اروپا، اسیکران، دانشکدهی شرق دور و دیگر موارد اشاره داشت. گسترش روابط در مناطق [[روسیه]] توجه خاصی را در این پژوهشگاه به خود جلب نموده است. و در حال حاضر همکاریهای اطلاعاتی- تحلیل گرایانه و علمی- عملی نیز با منطقه آلتایسکی انجام میشود. که در بخش علمی با مرکز علمی اورال و دالتی واستوک (شرق دور) که یکی از مشهورترین مراکز میباشد، کار علمی را شروع کرده و در حال گسترش میباشد. این پژوهشگاه از دانشگاههای دولتی تربیت معلم ولادیمیر، تور و غیره حمایت مینماید. پژوهشگاه، همکاریهای محکم و استواری نیز با دانشکدههای راهبردی و تحقیقاتی بین المللی و مراکز علمی دیگر کشورهای خارجی نزدیک، دارد. از جمله: دانشکده تحقیقات اجتماعی- سیاسی ریاست جمهوری [[روسیه]] سفید، دانشکده ملی تحقیقات راهبردی (اکراین) و شعبه زاکارپاتسکی (ادژگورود) مرکز تحقیق علوم انسانی کریمه، دانشکده تحقیقات بین المللی ریاست جمهوری ازبکستان، دانشکده تحقیقات راهبردی ریاست جمهوری قزاقستان، مرکز ایران شناسی قفقاز (ارمنستان)، دانشکده بین المللی تحقیقات راهبردی ریاست جمهوری قرقیزستان. این پژوهشگاه همچنین دارای روابط استواری با تشکیلات دولتی، سازمانهای سیاسی و مراکز علمی- تحقیقاتی اروپای غربی، ایالات متحده آمریکا و آسیا میباشد.از سال 1996 این پژوهشگاه عضو دانشکدههای بین المللی تحقیقاتی- راهبردی (لندن) میباشد وئ نیز همکاریهای خوبی با مراکز کنفرانس «ویلتون پارک» وزیر امور خارجه انگلستان، دانشکده رویال روابط بین الملل (انگلستان) دانسکده بین المللی پژوهشهای راهبردی (فرانسه)، مرکز نظامی پژوهشهای راهبردی (ایتالیا) دارد. | |||
=== برخی مسائل نظام آموزشی === | |||
طبق برآوردهای کارشناسان، میانگین ضرر سالیانه [[روسیه]] از محل فرار مغزها به غرب برابر 25 میلیارد دلار است. از سوی دیگر، طی 6-5 سال اخیرحدود 100 هزار محقق روس بعد از کار بلندمدت در خارج به وطن برگشتند. اگر فرض شود که سالی 25 هزار نفر به کشور بر میگردند، هر یک از آنها باید تجربه علمی معادل 1 میلیون دلار را با خود بیاورد تا بین فرار و بازگشت مغزها توازن برقرار شود. ولی مؤلفان گزارش این رقم را بعید میدانند زیرا در شرایط عدم گسترش سیستم به کار گیری نوآوریهای علمی و جنبه ضعیف تجاری فعالیت علمی نمیتوان به استفاده مؤثر از دانش علمی امیدوار بود. در این پژوهش همچنین منابع تأمین مالی فعالیتهای علمی نیز بررسی شده است. تناسب منابع مختلف تأمین مالی به قرار ذیل است: 60% توسط بودجه فدرال تأمین میشود، 18% توسط بنیادهای غیردولتی، 6% توسط سرمایه خصوصی و 2% توسط بودجههای منطقهای. منابع خارجی تأمین مالی پژوهشهای علمی در [[روسیه]] چنین معرفی شدند: بنیادهای غیر دولتی 25%، دانشگاهها 12%، سازمانهای بین المللی 12%پژوهشگاهها و مراکز علمی دولتی 13%، وزارتخانهها 14% و شرکتهای خصوصی 7%. | |||
در مجموع، در سیستم علم روسی تحولات ریشهای مشاهده میشود. در سالهای اخیر رشد جهشی جابجایی محققان مشاهده شده است. عده زیادی از دانشمندان روس به صورت مستقل بر اساس قراردادهایی که نصف آنها برای مدت بیش از 3 سال منعقد میشوند، به خارج میروند. 68% دانشمندان با خوشبینی به این روند مینگرند. در حال حاضر در [[روسیه]] باز تولید کادرهای علمی صورت نمیگیرد. دانشمندانی که به خارج رفتند، سپس همکاران جوان خود را دعوت میکنند. ولی علم روسی برای بازگشت دانشمندان از خارج آمادگی ندارد زیرا تجهیزات مدرن موجود نیست، دستمزد پایین و موضوع پژوهش محدود است. بنیادهای خارجی به این مسأله توجه کردهاند. در «برنامه ماری کوری – کادرها و تحرک دانشمندان» که بخشی از برنامه چارچوبی ششم اتحادیه اروپا را تشکیل میدهد، شرط ویژه بازگشت محققان خارجی به وطن گنجانده شده است. با این حال، به این مسأله توجه جلب میشود که از طرف دانشگاهها و پژوهشگاههای روسی هیچ پیشنهاد فرصت شغلی برای دانشمندان خارجی، از جمله روسهای مقیم خارج، دریافت نشده است. | |||
این امر به ظاهر باعث تعجب میشود زیرا طی 14 سال اخیر در [[روسیه]] تعداد مؤسسات پژوهشی به میزان بیش از 800 واحد افزایش یافته است (از 1831 مؤسسه در سال 1991 تا 2564 مؤسسه در سال 2003). ولی تأمین مالی این مؤسسات کاهش یافته است. همچنین نقش دانشگاهها و واحدهای تولیدی در پژوهشها کاهش مییابد. مؤسسات علمی بزرگ به پژوهشگاهها و شرکتهای کوچک تقسیم میشوند. در حال حاضر آکادمی علوم [[روسیه]] دربرگیرنده 460 مؤسسه پژوهشی است و در سیستم آکادمی علوم پزشکی [[روسیه]] حدود 50 مؤسسه پژوهشی وجود دارند. چهل درصد شاغلین در بخش علمی حتی تحصیلات عالی ندارند. این گرایش 7-6 سال اخیر است. به عبارت دیگر، علم به «مدیریت ساختمانها» تبدیل شده است. پیشنهادهایی که در زمینه ایجاد شرایط برای فعالیت موفقیت آمیز علم در [[روسیه]] مطرح میشوند، تازگی ندارند. کارشناسان معتقدند که پروفسور باید شخصیت کلیدی علمیشود. همچنین باید از ترسهای گوناگون در زمینه تابعیت و ملیت محقق رها شد تا دانشمندان خارجی هم بتوانند در علم روسی نقش بسزایی ایفا کنند. | |||
دانشگاههای [[روسیه]] امسال با بحران کمبود دانشجو مواجه میشوند که عامل عمده آن بحران اقتصادی بوده و طبق پیشبینی کارشناسان ممکن است به بیکارشدن 100 هزار استاد دانشگاه تا سال 2020 میلادی منجر شود. به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، کارشناسان دانشکده عالی اقتصاد [[روسیه]] (RHSE) بزرگترین دانشگاه تخصصی [[روسیه]] در زمینه علوم اجتماعی پیشبینی میکنند که بیش از نیمی از دانشگاههای خصوصی و شعب منطقهای دانشگاههای دولتی [[روسیه]] ممکن است ظرف 4 سال آینده تعطیل شوند. همچنین تحلیل گران پیشبینی کردهاند که سال آینده کمبود تعداد دانشجویان در دانشگاههای [[روسیه]] شدیدتر خواهد شد. به گزارش سایت اخبار دانشگاهی جهان، سبرگی فورسنکو وزیر [[آموزش عالی روسیه]] در این رابطه اظهار کرد: بیش از 100 دانشگاه امسال با کمبود دانشجو مواجه شدهاند و بیشترین رشتههایی که در این میان آسیب دیدهاند در حوزههای انرژی، متالوژی، حمل و نقل و ساخت و ساز است. وی تصریح کرد: کاهش تعداد دانشجویان به دلیل پایین بودن سطح امتیاز مورد نیاز برای پذیرفته شدن در دانشگاه نیست؛ بلکه علت آن کمبود تعداد متقاضیان به دلیل مشکلات داخل کشور است و دامنه این بحران حتی به مدارس هم کشیده شده است. بنابراین گزارش، از آنجا که تعداد دانش آموزان مقطع متوسطه کاهش 25 درصدی داشتهاند کارشناسان پیشبینی کردهاند که بحران کمبود دانشجو در سالهای 2012 تا 2015 میلادی بیشتر خواهد شد<ref>بازیابی شده در 1391/1/15 از https://www.isna.ir/.</ref><ref>کرمی، جهانگیر (1392). جامعه و فرهنگ [[روسیه]]. تهران: [https://alhoda.ir/ موسسه فرهنگی هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی]، جلد دوم، ص611-641.</ref>. | |||
== نیز نگاه کنید به == | |||
[[نظام آموزش، تحقیقات و فناوری آرژانتین]]؛ [[نظام آموزش، تحقیقات و فناوری اتیوپی]]؛ [[نظام آموزش، تحقیقات و فناوری اردن]]؛ [[نظام آموزش، تحقیقات و فناوری اسپانیا]]؛[[نظام آموزش، تحقیقات و فناوری افغانستان]]؛ [[نظام آموزش، تحقیقات و فناوری اوکراین]]؛ [[نظام آموزش، تحقیقات و فناوری تایلند]]؛ [[نظام آموزش، تحقیقات و فناوری تونس]]؛ [[نظام آموزش و پرورش در چین معاصر]]؛ [[نظام آموزش و پرورش در چین باستان]]؛ [[نظام آموزش، تحقیقات و فناوری سنگال]]؛ [[نظام آموزش، تحقیقات و فناوری ژاپن]]؛ [[نظام آموزش، تحقیقات و فناوری کوبا]]؛ [[نظام آموزش، تحقیقات و فناوری زیمبابوه]]؛ [[نظام آموزش، تحقیقات و فناوری قطر]]؛ [[نظام آموزش، تحقیقات و فناوری مصر]]؛ [[نظام آموزش، تحقیقات و فناوری لبنان]]؛ [[نظام آموزش، تحقیقات و فناوری مالی]]؛ [[نظام آموزش، تحقیقات و فناوری ساحل عاج]]؛ [[نظام آموزش، تحقیقات و فناوری سیرالئون]]؛ [[نظام آموزش، تحقیقات و فناوری کانادا]]؛ [[نظام آموزش، تحقیقات و فناوری سودان]]؛ [[نظام آموزش، تحقیقات و فناوری گرجستان]]؛ [[نظام آموزش، تحقیقات و فناوری تاجیکستان]]؛ [[نظام آموزش، تحقیقات و فناوری بنگلادش]]؛ [[نظام آموزش، تحقیقات و فناوری قزاقستان]]؛ [[نظام آموزش، تحقیقات و فناوری سریلانکا]]؛ [[نظام آموزش، تحقیقات و فناوری فرانسه]] | |||
== کتابشناسی == | |||
<references /> | |||
[[رده:آموزش، علم، فناوری و اندیشه ورزی]] | |||
== | |||
نسخهٔ کنونی تا ۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۵۸
قانون اساسی فدراسیون روسیه در ماده چهل و سوم «حق آموختن و تحصیل را برای همه» به رسمیت شناخته است. بر این اساس در بندهای پنج گانه این ماده آمده است که
«دسترسی عمومی و رایگان افراد به تحصیلات پیش دبستانی، متوسطه عمومی و متوسطه تخصصی در موسسات آموزشی دولتی و اجتماعی تضمین میگردد. همه حق دارند بر اساس رقابت و رایگان به تحصیلات عالیه در موسسات آموزشی دسترسی یابند. آموزش عمومی پایه رایگان بوده و والدین یا جانشینان آنها باید دسترسی کودکان به آموزش عمومی پایه را تامین کنند. فدراسیون روسیه استانداردهای آموزشی دولتی را معین میکند و اشکال گوناگون آموزشی و خود آموزی را پشتیبانی مینماید.»
در این فصل با تاریخ و وضعیت کنونی نظام آموزشی روسیه آشنا میشویم.
پیشینه آموزش روسیه
تا پیش از دوره پتر، آموزش در روسیه صرفا در انحصار کلیسا و محدود به ادعیه و آکوزههای مذهبی بود. حتی نوشتن بجز در مورد انجیل و ادعیه حرام پنداشته میشد. اما از زمان پتر کبیر (1689 تا 1725) بود که مسئله پیشرفت متاثر از تحولات اروپا و رنسانس و صنعتی شدن، مسئله آموزش و تحصیل به عنوان یک موضوع مهم مطرح شد. پتر در سال 1694، در 22 سالگی فرمانروای بالفعل روسیه شد. او بر این عقیده بود که روسیه تا زمانی که در عرصه فن آوری به پای اروپا نرسد، هرگز یک امپراتوری قدرتمند نخواهد داشت. به ویژه، ارتش روسیه به آموزش و فنآوری بهتر نیاز داشت تا به اندازه ارتشهای چندین کشور کوچکتر نیرومند شود. پتر معتقد بود روسیه باید از روشهای انگلستان، فرانسه و بقیه اروپای غربی تقلید کند. روسیه برای نیرومند ساختن ارتش خود میبایست غربی میشد. پتر تلاش بسیاری کرد تا به این هدف دست یابد. کارشناسان فنی خارجی را استخدام کرد تا چگونگی ساخت کشتیهای بهتر و بنای استحکامات نیرومندتر را به روسها بیاموزند. مدارسی را برای آموزش ریاضیات و مهندسی برپا کرد، که سربازان برای هدف گیری دقیق تر توپخانه و بنای استحکامات مناسب به دانستن آن نیاز داشتند. نخستین روزنامه روسیه را به راه انداخت تا روسها، مانند اروپاییان بتوانند درباره وقایع جاری کسب اطلاع کنند. او تقویم سنتی روسیه را که تاریخ رخدادها را از پیدایش جهان تعیین میکرد، کنار گذاشت و به جای آن تقویم مورد استفاده در اروپای غربی را پذیرفت که تاریخ رخدادها را از میلاد مسیح محاسبه میکرد. درهای مناصب دولتی را که تا آن زمان تنها به پسران اشراف اختصاص داشت، به روی پسران با استعداد خانوادههای معمولی گشود. آکادمی علوم را برای ترویج آموزش و پژوهش تأسیس کرد. حتی به مردم دستور داد او را به جای تزار امپراتور بنامند، چرا که عقیده داشت امپراتور بیش تر غربی به نظر میآید. پتر حتی میخواست ظاهر و قیافه روسها را تغییر دهد.[۱]
پتر متاثر از شخصی به نام فرانسوا لوفور اسکاتلندی ساکن محله خارجیهای مسکو علاقه مند به غرب شد. پتر بویژه برای قدرتمندی روسیه، نیاز به نیروی دریایی و کشتی را جدی میدید. او به طور ناشناس و با اسم مستعار همراه برخی مقامات روس به اروپا سفر کرد و مدت یکسال از کارخانههای کشتی سازی بازدید و حتی کار کرد. او همچنین از دانشگاههای اروپایی دیدن کرد.[۲] او روز بعد از ورود به مسکو، ریش سران سپاه و اعیان و اشراف را تراشید و آنها را مجبور به پوشیدن لباس به سبک فرانسویها کرد و تقویم روسیه را تغییر داد. او اصلاحات صنعتی و اداری و نظامی را به سبک غرب اجرا کرد. شهر سن پترزبورگ را در نزدیکترین نقطه به اروپا احداث کرد و شوون اجتماعی و سیاسی را به وضع دیگری درآورد.[۳] او به تاسیس فرهنگستان علوم و مدارس و آموزشگاههای کارخانههای اسلحهسازی، روش مرکانتیلیسم، خدمت وظیفه اجباری، نظام مالی و اداری جدید، اصلاحات مذهبی و محدودسازی کلیسا پرداخت. زیربنای فکری این تحولات در حوزه مذهب، دیدگاههای کشیش تئوفان پروکوپوویچ بود که به تبلیغ اندیشههای فلسفی بیکن و دکارت میپرداخت. پتر هم برتری اخلاق عرفی و نظارت دولت بر روحانیت را پذیرفت.[۴]
در سال 1802م وزات آموزش و پرورش ملی روسیه تاسیس شد و سپس بر اساس فرمانی در سال 1804م سیستم آموزش و تحصیلات عمومی تحت نظارت این وزاتخانه شکل گرفت که شامل مدارس محلی، نواحی، دبیرستانها و دانشگاههای استانی بود و تمامی این آموزشگاهها با هم در ارتباط بودند. روسیه به نواحی آموزشی تقسیم شد که ریاست آنها را متولیان خاصی از سوی دولت بر عهده داشتند. دانشگاهها به عنوان مراکز اصلی رسیدگی به امور این آموزشگاهها تعیین شدند. در ادامه موسسات آموزشی روسیه به تفکیک دورههای تحصیلی آمده و سپس به سیستم آموزشی روسیه اشاره شده است.[۵]
الف. مدرسه زِمسکی: این مدارس در مناطق روستایی گشایش یافتند و امور آنها توسط زِمستواهای هر منطقه اداره میشد و مسلم است که اغلب دانش آموزان فرزندان کشاورزان بودند. در این مدارس 3 تا 4 الهیات و خداشناسی، خواندن و نوشتن، حساب و اگر امکان داشت آوازخوانی تعلیم داده شده میشد. در برخی از آنها هم جغرافیا، تاریخ و طبیعتشناسی تدریس میکردند.
ب. مدرسهی محلی کلیسایی: ابتدا آنها را فقط مدارس محلی مینامیدند و تنها دو سال طول میکشید. در سال 1864م تحت نظارت شورای مذهبی کلیسا قرار گرفت و نام آن واژهی کلیسا هم اضافه شد. این مدارس در ناحیهی قلمرو کشیش کلیسا قرار داشت و به طور کلی میتوان گفت در مناطق روستایی، مدارس سه ساله و پنج ساله وجود داشتند. در این مدارس الهیات، خداشناسی، آوازخوانی، مذهبی، خواندن و نوشتن، علم حساب و تاریخ تدریس میشد و مطالبی که برای یاد دادن و خواندن به کار گرفته میشد، اغلب متون مذهبی بود. معلمان و معلمهها نیز یا از کشیشان و راهبهها بودند یا از کسانی که خود در مدارس وابسته به کلیسا تحصیل کرده بودند.
ج. مدرسهی عالی تحصیلات ابتدایی: این مدارس ابتدا در شهرهای کوچک بر پا شد و به آن مدارس شهرستانها یا ناحیهها گفته میشد و مدت تحصیل در آنها هم دو سال بود. در سال 1872م نام آنها به مدارس شهری تغییر یافت و از سال 1912م هم به نام مدارس عالی تحصیلات ابتدایی نامیده شدند. در این مدارس فرزندان کشاورزان و کارمندان دولت که وضع مالی نسبتاً خوبی داشتند تحصیلات ابتدایی نامیده شدند. تحصیل میکردند. این مدارس چهار کلاس داشتند که به دو نوع پسرانه و دخترانه تقسیم میشد و در آن زمان تحصیل مشترک دختران و پسران در مدارس هنوز عملی نشده بود. در این مدارس زبان روسی، علم حساب و جبر مقدماتی، هندسه، جغرافیا، تاریخ روسیه، اطلاعات از تاریخ جهان، علوم طبیعی، فیزیک، نقاشی و ژیمناستیک تدریس میشد. محصلانی که سال یا کورس اول و دوم را طی کرده بودند، میتوانستند به طور همزمان در کلاسهای دوم و سوم ژیمناستیک شرکت کنند، ولی برای ورود به کلاس سوم، حتماً باید امتحان زبانهای خارجی و باستانی را با موفقیت پشت سر میگذاشتند.[۶]
د. دبیرستان کلاسیک: تحصیلات متوسطه در دبیرستانها دستور زبان، ادبیات، تاریخ میهنی، زبانهای خارجی اغلب فرانسه و آلمانی و نیز زبانهای باستانی همچون یونانی و لاتین تدریس میشد. دبیرستانهای دخترانه و پسرانه وجود داشت و فرزندان هر نوع طبقهی اجتماعی یا هر نوع مذهب و آیینی را میپذیرفتند که 8 تا 9 سال سن داشتند. دوران تحصیل برای پسران 8 سال و برای دختران 7 تا 8 سال بود. پس از پایان دوران تحصیل در دبیرستان پس از پشت سر گذاشتن امتحانات فارغ التحصیلی گواهی پایان دورده داده میشد. پسران پس از طی دورهی دبیرستان میتوانستند وارد دانشگاه شوند. دختران پس از پایان کلاس هفتم خود گواهی معلمی مدرسهی ابتدایی را میگرفتند و اگر کلاس هشتم را تمام میکردند، میتوانستند بدون امتحان ورودی وارد آموزشگاه عالی زنان شوند.
ه. موسسه و آموزشگاه رئال: از ابتدا این آموزشگاه را دبیرستان میگفتند و فقط 7 کلاس در آن درس میخواندند. بعدها در سال 1878م به آموزشگاه تغییر نام یافت در این نوع یافت. در این نوع مدارس بیشتر علوم جامع و طبیعی تدریس میشد و به زبانهای خارجی اهمیت بسیار داده میشد. دانش آموزان این آموزشگاه از نظر میزان تحصیلات نسبت به دانش آموزان دبیرستانهای کلاسیک در مرحله دوم اهمیت قرار داشتند. از نظر آموزشی در این گونه دبیرستانها فقط پسران پذیرفته میشدند. مدت تحصیل 6 سال بود. فارغ التحصیلان آن میتوانستند وارد آموزشگاههای عالی فنی یا دانشکدههای فیزیک، ریاضی یا پزشکی دانشگاه شوند.
و. مدرسه نظام: در مدرسهی نظام فرزندان اشراف و به خصوص نظامیان تحصیل میکردند و فرزندانی غیر این خانوادهها به ندرت وارد آن میشدند. در این مدرسه هم علوم جامع و طبیعی در صدر قرار داشت. همچنین دانشهای مورد نیاز جهت خدمت دولتی مانند هنر رزم و دریانوردی، سنگربندی و توپخانه، تربیت اخلاقی و معنوی مانند نقاشی، طراحی، موسیقی، رقص و مانند اینها تدریس میشد. به آمادگی جسمانی بسیار اهمیت میدادند و آموزش ژیمناستیک شنا و شمشیر بازی هم جزو دروس این مدرسه بود. دوره تحصیل آن 7 سال بود و فارغ التحصیلان آن موفق به دریافت لقب و درجهی نظامی یا رتبههای بالایی در ردیف کارمندان دولت میشدند.
ز. انستیتوی دختران اشراف: بیشتر دانش آموزان دختر این موسسه را دختران اشراف تشکیل میدادند و در آن بیش از همه بر تعلیم زبانهای خارجی، زبان و زبانشناسی روسی، علم حساب، تاریخ، جغرافیا، نقاشی، رقص، کارهای دستی، و روشهای مختلف خانهداری و آداب و رسوم رفتارهای اشرافی و غیره تاکید میشد. دورهی تحصیل آن 7 تا 8 سال بود. فارغ التحصیلان آن میتوانستند وارد موسسات آموزش عالی زنان شوند.
دو موسسهی آخر یعنی مدرسهی نظام و انستیتوی دختران شبانهروزی بودند و در آن علاوه بر تحصیل علوم مختلف پسران و دختران آداب و رسوم روابط فردی و اجتماعی را هم فرا گرفتند.[۷]
ح. دانشگاه: اصلیترین موسسات تحصیلات عالی دانشگاهها هستند. در سال 1913 م در مناطق مختلف روسیه مانند مسکو، سن پتربورگ، خارکُف، غازان، کیاف، یوریِف، تُمسک (از سال 1888)، ورشو، اُدسا (از 1864)، ساراتُف (از سال 1909) یعنی به طور کل 10 دانشگاه وجود داشت. در بیشتر این دانشگاهها، دانشکدههای حقوق و پزشکی وجود داشت و اغلب دانشکده داشتند: پزشکی، تاریخ و ادبیات، حقوق، فیزیک و ریاضی. تنها دانشکدهی واقع در یوریِف بود که به جای دانشکدهی حقوق، دانشکدهی الهیات و دانشگاه سن پتربورگ هم به جای دانشکدهی پزشکی، دانشکدهی زبانهای شرقی داشت. دانشجویان دو بار در سال امتحان میدادند. پس از اتمام دانشگاه هم یکی از دو مدرک فوق لیسانس یا دکتری را دریافت میکردند. علاوه بر دانشجویان، افرادی هم بودند که به آنها والناسِلوشاتِل میگفتند و میتوانستند در کلاس حاضر شده و از درس استفاده کنند و حتی در امتحانات شرکت کنند، ولی از دیگر مزیتهای دانشجویی بیبهره بودند و این دسته افراد میتوانستند از میان دختران و زنان هم باشند. آموزشگاههای عالی دختران: اولین آموزشگاه از این نوع در سال 1869 در مسکو و سنپتربورگ ایجاد شد. دانشجویان، دختران فارغ التحصیل دبیرستانها و انستیتوهای دختران بودند و دوران تحصیل مانند همیشه دو سال بود. در این موسسات گروههای تاریخ و ادبیات، فیزیک و ریاضی، تاریخ طبیعی، شیمی و دارو تدریس میشد. فارغ التحصیلان این موسسات اجازهی تدریس و معلمی در دبیرستانها تا آخرین کلاس را داشتند و یا میتوانستند پزشک یا معلم مدارس متوسطه شوند.
ط. موسسات آموزشی: هم که متداولترین شکل موسسات آموزشی در سطح تحصیلات عالی است. در روسیه موسسات و انستیتوهای پلیتکنیک و فنی، جنگل و مراتع، مهندسی حمل و نقل، راه آهن، بازرگانی، زراعت، آموزگاری و پزشکی هم برای زنان و هم برای مردان تدریس میشد. آموزش در تمام مقاطع تحصیلی دارای شهریهی زیادی بود. به همین دلیل تنها کسانی که متمول بودند هزینههای آموزش فرزندان خود را برای تحصیل میفرستادند. اگر جایی خالی میماند، دانش آموزان را رایگان قبول میکردند، به شرط این که آنها از وضعیت تحصیلی خوبی برخوردار بودند. گرچه این شرایط بسیار کم پیش میآمد.[۸]
ساختار و سیاستهای آموزشی روسیه
دولت فدراسیون روسیه از سال 1993، حداقل حمایت از نظام آموزش ملی را به عمل آورده است. بنا بربند 40 قانون آموزش و پرورش، 10درصد از درآمد ملی به عنوان بودجه آموزشی بدین امر اختصاص یافت. بدهیهای مراکز آموزشی و نبود تجهیزات به روز، از جمله عمدهترین مشکلات پیش روی مراکز آموزشی مستقر در نواحی فقیرنشین کشور و شهرهای کوچک و حاشیهای بوده است و این در حالیست که مدارس ایالتی و حرفهای مستقر در نواحی بزرگ شهری، از جمله مسکو و پترزبورگ، درشرایط بسیار مناسب مالی قرار داشتهاند. با توسعه مدارس خصوصی افزایش بی عدالتی در برخورداری شهروندان روسی از حق آموزشی عمومی با کیفیت بالا مشهود گردید. به نحوی که در طراحی سیاست آموزشی ملی فدراسیون روسیه طی سال 1998، این معضل بطور اختصاصی مورد توجه قرار گرفت. در این اثنا همچنین، افزایش نرخ برنامههای آموزش پایه حرفهای فاقد راندمان بالای کاری بواسطه حذف شتابزده بیکاری در بازارکار، شکست نظام مدیریت قدیم آموزش پایه حرفهای و کاهش نرخ افراد استخدامی ثابت در بازار کار، به بروز تنش اجتماعی در کشور منتهی گردید که اول از همه در جامعه معلمین مشهود است. طی سالهای 1996-1994، افزایش اعتراض معلمین تا سرحد اعتصاب به پیش رفت. بروز چنین حوادثی درزمینه آموزش، با انعکاس گستردهای در حوزه فعالیتی مجلس دومای ایالتی مواجه گردیدکه به نوبه خود به اتخاذ سیاست «آموزش و پرورش و امنیت ملی» در می سال 1996 منجر گردید. با اتخاذ چنین سیاستی، نظام آموزشی روسیه مستقیماً تحت تاثیر پایه امنیت ملی قرار گرفته و مشخص گردید که نقاط ضعف موجود در حوزه آموزش خود عامل اصلی بروز نتیجه غیر منطقی وخطای سیاسی دولت است.
به منظور اجرای سیاست آموزشی واحد در آگست سال 1996، وزارت آموزش و پرورش و کمیتههای آموزش ایالتی با یکدیگر ادغام گردیده واز اوت سال 1999 تحت عنوان وزارت آموزش عمومی و حرفهای مبادرت به فعالیت نمود. سیاست وزارت مذکور در بسیاری از موارد به واسطه پیچیدگی ارتباطات سیاسی و اقتصادی میان دولت فدرال و دولتهای ناحیهای دیکته گردد. اهداف اصلی این وزارتخانه اتخاذ سیاست راهبردی آموزشی؛ توسعه الگوهای استاندارد آموزش و تثبیت نظام آموزشی باکیفیت تضمینی مطابق با استانداردهای آموزش ملی؛ اعمال سیاست تمرکز زدایی درحوزه آموزش و تشریح عناصر آن؛ اعمال قوانین آموزش محلی؛ برقراری تساوی حقوق آموزشی و معطوف داشتن توجه عمده به افراد نیازمند؛ اعمال سیاست تثبیت توسعه آموزشی و برقراری هماهنگی میان نواحی مختلف؛ اتخاذ سیاستی جهت احترام به نیازمندیهای مراکز آموزشی نواحی مختلف کشور ازنظر شرایط و فرهنگ؛ جمع آوری و تحلیل اطلاعات آموزشی و اهداف ملی؛ و وضع استانداردهای کلی برای ناشرین کتب درسی و تشویق این افراد به انتشار کتب درسی با کیفیت بالا بود. ساختار اداری و مدیریتی آموزش به شرح زیر است:
الف. کمیته دولتی آموزش دانشگاهی که عهده دار مسئولیت تأمین مالی 219 موسسه آموزش دانشگاهی، اعطای مجوز فعالیت به موسسات جدید آموزشی، اعطای اعتبار، ارائه طرحهای پیشنهادی به دولت مبنی بر توسعه هر چه بیشتر موسسات آموزش دانشگاهی است؛
ب. مجمع روسای دانشگاه دولتی روسیه؛
ج. انجمن دانشگاه ملی مسکو؛
د. موسسات آموزش غیر دولتی؛ و
ه. موسسه تحقیقاتی آموزش دانشگاهی
ساختار آموزشی پیشین در دوران شوروی دارای برنامههای آموزشی سخت پیچیدهای بود. دانش آموزان مجبور بودند در حجم بالا و با تخصصیترین موارد آموزشی به تحصیل بپردازند و بیشتر بر علوم و فنون تاکید داشتند. آموزگاران و مسئولان مدارس هیچ اختیاری از خود برای ایجاد برنامههای جدید و ارائهی ابتکار در امر آموزش نداشتند. یک برنامهی درسی کلی برای تمام مدارس وجود داشت و همگی زیر نظر دولت بود. کتابهای درسی توسط دولت در تعداد زیاد منتشر میشد به طور رایگان در اختیار دانش آموزان قرار میگرفت و در سطح ملی سیستم ارزشیابی دانشآموزان بر اساس استاندارد خاص ملی وجود نداشت. در حال حاضر کشور روسیه تغییرات زیادی در سطح آموزشی ایجاد کرده است و آن را به شکل عمومی و ملی درآورده است. سیستم آموزش و پرورش در روسیه در راستای اهداف جامعه قرار دارد. آموزشگاههای مختلفی با اهداف مختلف تاسیس شده و برنامههای آموزشی متنوعی نیز تعیین شده است. با این وجود سیستم آموزش و پرورش امروزی روسیه یک سیستم فدرال و جامع است و شبیه به سیستم آموزشی آلمان است. البته نسبت به آن سادهتر به نظر میرسد.[۹]
آموزش پیش دبستانی روسیه
کودکان در این گونه مدارس، مانند کشور آلمان آوزشهای پایهای را فرا میگیرند که التبه در حد آموزشهای مدارس ابتدایی نیست و در حقیقت آنان را برای ورود به دورهی ابتدایی آماده میکند. کودکان از سن 1 تا 1/5 ساگلی به کودکستان یا مهدکودک در سنین کوچکتر به سر میبرند و میتوانند تا سن 6 سالگی اگر والدین تمایل به این کار داشته باشند در آنجا به سر ببرند. این مدارس نقش مهمی در تربیت و پرورش فرزندان از سنین کوچک دارند. کودکان از سن یک تا سه سالگی و گاهی بندرت از دو تا یک سال در مهد کودک پذیرش میشوند. هزینه و مخارج بیشتر این مهد کودکها و کودکستانها توسط دولت، شهرداریها یا حوزههای آموزشی تامین میشود. مربیان و والدین معمولاً با هم ارتباطند تا مربی بتواند بهتر با کودک و نیازهای او آشنا شود. در کودکستانها یا مهد کودک پذیرش میشوند. هزینه و مخارج بیشتر این مهد کودکها و کودکستانها توسط دولت، شهرداریها با حوزههای آموزشی تامین میشود. مربیان و والدین معمولاً با هم در ارتباطند تا مربی بتواند بهتر با کودک و نیازهای او آشنا شود. در کودکستانها هممچنین خدمات شایان توجهی برای حفظ سلامت کودکان انجام میدهند. حتی روانشناسان مخصوص برای برنامهریزی چگونگی رفتار با کودکان در این موسسات فعالیت دارند. همچنین در برخی کودکستانها، فیزیوتراپها هم مشغولند و استخر و سالن ورزشی مخصوص کودکان تعبیه شده است تا بتوانند حرکات کودکان در این موسسات فعالیت دارند. همچنین در برخی کودکستان، فیزیوتراپها هم مشغولند و استخر و سالن ورزشی مخصوص کودکان تعبیه شده است تا بتوانند حرکات کودکان در این موسسات کار میکنند. در مناطقی که در وضعیتهای بحرانی و بغرنج به سر میبرند کودکستانها نقش اساسی در کمک به کودکان این مناطق و حمایت اقتصادی و عاطفی و غیره از آنها دارند. اگر کودکی در خانوادهی نابهنجار به سر میبرد مثلاً مادر یا پدر معتاد به مواد مخدر یا الکل باشند، کودکان تحت حمایت کودکستانها قرار میگیرند و به بهبود وضعیت خانوادگی کودکان کمک میشود. بدین ترتیب کودکان در روسیه بر اساس قوانین اصلاح شدهی آموزش و پرورش از سن 6 سالگی وارد مدرسه میشوند و 11 سال این تحصیل طول میکشد (یعنی تا کلاس یازدهم) که اصلیترین دوران تحصیل 9 سال از این مدت تا کلاس نهم است. هر چند در روسیه یک سیستم آموزشی مشترک وجود دارد ولی هر مدرسه و موسسهای برنامهی مخصوص به خود دارد که هر ساله تغییر مییابد. بنابراین هر مدرسه یا موسسهای هر چند از سوی دولت تاسیس و حمایت شود باز هم نمیتوان مطمئن بود که تامین کنندهی نیاز تحصیلی و آموزشی دانش آموزان باشد.[۹]
آموزشهای ابتدایی روسیه
کودکانی که 6 سال تمام هستند، وارد مدارس ابتدایی شده و طول دوران مدت تحصیل آنها چهار سال است. در این مدارس کودکان به صورت پایهای تحت تعلیم قرار میگیرند و برای دورههای تحصیل در آینده آماده میشوند. در حال حاضر در مدارس روسیه سه سیستم آموزش ابتدایی بر مبنای سیستم آموزش سنتی وجود دارند. همهی این سیستمهای آموزشی باعث رشد و گسترش اخلاقی، افزایش بینش و آگاهی دانشآموزان میشوند. کودکان شش ساله هنگام ورود به دبستان و ثبت نام از لحاظ بهرهی هوشی و فراست مورد آزمون قرار میگیرند. در کنار مواد درسی و آموزشی در تمام مدارس مانند زبان روسی، نوشتن، خوشنویسی، خواندن، ریاضی، دنیای اطراف ما، تربیت بدنی، موسیقی، مطالعه مناطق، کار عملی، در بسیاری از مدارس کلاس دوم به بالا زبانهای خارجی تدریس میشود که البته به زودی در تمام مدارس به راه خواهد افتاد. البته در برخی مدارس معتبر علاوه بر زبان انگلیسی که یادگیری آن لازم و حتمی است یک زبان دوم مانند آلمانی، فرانسه یا اسپانیایی هم تدریس میشود و در آیندهای نه چندان دور دانشآموزان از کلاس دوم کار با رایانه را هم فرا میگیرند. در دبستانهای روسیه دانش آموزان از 20 ساعت در هفته در کلاس اول تا 30 ساعت در هفته، در کلاس چهارم مشغول تحصیل هستند. در نیمهی اول سال تحصیلی کار اول سیستم نمره دادن وجود ندارد. به جای نمره علامت ستاره معادل نمره 4 و علامت مثلث معادل نمره 3 را قرار میدهند، اما اغلب موفقیت دانش آموزان را به صورت کتبی با نوشتن کلماتی چون خوب، آفرین، بارک ا..، بیان میکنند و از نیمهی دوم سال تحصیلی کلاس اول است که به دانش آموزان نمره داده میشود. در روسیه بالاترین نمره 5 است و در پایان سال تحصیلی کارنامه دریافت میکنند. پس از به پایان رساندن موفقیتآمیز کلاس چهارم دانش آموزان میتوانند به کلاس پنجم همان مدرسه یا مدرسهی دیگر وارد شوند.[۱۰]
آموزش متوسطه روسیه
این دوره که 5 سال است پس از پایان به اصطلاح دوران دبستان یا همان تحصیلات ابتدایی است که البته در روسیه دورهی متوسطه نامیده میشود و آن را میتوان معادل دورهی راهنمایی در ایران قلمداد کرد. دانش آموزان کلاس چهارم میتوانند وارد یکی از موسسات آموزشی مانند گیمنازیا (دبیرستان)، لیتسِی یا مدارس عمومیشوند و تا کلاس نهم درس بخوانند و سپس گواهی پایان تحصیلات متوسطه را دریافت کنند. بدین ترتیب دانش آموزان در سن 10 سالگی وارد دبیرستان میشوند و بعد از 5 سال وارد دورهی آموزش متوسطهی تکمیلی میشوند که مدت آن دو سال است. پس از اتمام این 7 سال تحصیلات متوسطه به طور کامل به پایان میرسد. بنابراین تحصیل در روسیه تا قبل از مقطع تحصیلات عالی 11 سال به طول میانجامد. البته پیش از این تنها 9 سال تحصیلی کافی بود، ولی اخیراً همهی 11 سال را باید تحصیل کنند. در سالهای 2009 و 2010 این تحصیلات یازده ساله همگانی خواهد شد. در دورهی دبیرستان دانش آموزان 30 تا 36 ساعت در هفته در کلاس دروس تئوری و عملی و نیز تربیت بدنی در کلاسهای بالاتر شرکت میکنند. موسسات مختلفی در زمینهی دورهی متوسطه فعالیت دارند. همهی دانش آموختگان بعد از اتمام دبیرستان گواهی پایان تحصیل یا به زبان ساده دیپلم خود را دریافت میکنند که در سرتاسر روسیه و جمهوریهای آن اعتبار دارد. آموزش تخصصی برای دانش آموزان این مقطع در موسساتی مانند گیمنازیا یا لیتسِی امکان پذیر است و کسانی که وارد موسسات آموزش غیر دولتی شوند، نمیتوانند دیپلم تایید شده از سوی دولت را بگیرند. امتحانات ورودی به تمام مدارس عمومی موجود در روسیه از سال 1997 ممنوع اعلام شد.[۱۱]
لیتسِی: این نوع آموزشگاه در حقیقت نوعی از موسسات آموزشی مقطع متوسطه یا عالی است که در آن آموزش به طور عمیق در هر رشتهی مشخص شده صورت میگیرد و یکی از رایجترین موسسات آموزشی در روسیه است و نظم و انضباط در آن حرف اول را میزند. تفاوت آن با گیمنازیا در آن است که لیتسی در ارتباط و تقابل مداوم با موسسات آموزش عالی است و در حال حاضر بر روی رشد و پرورش فردی دانش آموزان تاکید فراوان دارند. امروزه این موسسات آموزشی بیش از همه به سوی آموزش فیزیک و ریاضی تمایل دارند و در این زمینه فعالیت آنان را دانشگاهها و موسسات آموزشی فنی بر عهده دارند. در لیتسِی هم از کلاس اول تا یازدهم آموزش داده میشود و اگر کسی بخواهد میتواند از همان ابتدا تا انتها در آنجا تحصیل کند و در این گونه مدارس سه رشتهی ریاضی، علوم انسانی و طبیعی تحصیل میشود.
گیمنازیا: این نوع موسسهی آموزشی را روسها سرآمد همهی موسسات میدانند و معتقدند که فرزندان آنها در این مدارس آموزش لازم جهت تبدیل شدن به یک فرد موثر و سرشناس در جامعه را میبینند و برای کار در آینده آماده میشوند و بسیاری تصور میکنند خانوادههای ممتاز هستند. در حقیقت این اتفاق در مدارس خصوصی میافتد و کمتر در مدارس دولتی میتوان دید. در گیمنازیا مواد درسی جامع مانند دنیای زیست شناسی، دنیای بو شناسی و آشنایی با محیط و فیزیولوژی در کنار علوم طبیعی، علم زبان مانند اصول فرهنگ روحانی و معنوی، زبانشناسی روسی، علم بیان، منطق و اقتصاد و اصول تجارت و بازار تعلیم داده میشود. گیمنازیا در واقع نوعی از مدارس عمومی دولتی است که مقطع متوسطه در آن تحصیل میشود و بیشتر دانش آموزان ساعی و ممتاز در آن به تحصیل میپردازد. دانش آموزان کاملا برای ورود به دانشگاه آماده میشوند. میتوان از همان ابتدا یعنی کلاس اول یا پس از کلاس چهارم و یا فقط دو سال آخر را در گیمنازیا به تحصیل پرداخت. در نتیجهی نوآوریهای انجام شده در کشور روسیه و به خصوص در امر آموزش کسانی که دورهی متوسطه را به پایان میبرند باید در امتحانات دولتی جامع زبانشناسی شرکت کنند. و در چارچوب مدارس، ادبیات، ریاضی، اولین زبان خارجه که معمولاً انگلیسی است و دو مادهی درسی هم که به دلخواه یکی از آنها را می-توان در انتهای کلاس دهم به صورت مکاتبهای یا غیر حضوری داد، ارائه میشوند.[۱۲]
آموزش عالی روسیه
در فدراسیون روسیه تمام فعالیتهای علمی در آکادمی علوم فدراسیون روسیه متمرکز شده است. این آکادمی در قرن 18 توسط میخائیل لومونوسوف تأسیس شده و از آن زمان تا کنون به فعالیت خود ادامه میدهد. آکادمی علوم روسیه از بودجه قابل توجهی برخوردار است که توسط دولت تأمین میشود و به پژوهشهای مهم برای توسعه علمی کشور اختصاص مییابد. آکادمی علوم شامل بخشهای علوم انسانی، علوم طبیعی، ریاضیات و فیزیک، آکادمی آموزشی، آکادمی پزشکی و غیره است. چند سال است که بحث درباره رفع انحصار آکادمی علوم و تجاری کردن فعالیت مراکز علمی و پژوهش گاهها جریان دارد ولی طرحهای وزارت علم و آموزش عالی که در این زمینه ارائه شده است، با مخالفت محافل علمی روبرو شده و به موقع اجرا گذارده نشده است. با این حال، گرایش تجاری کردن فعالیت علمی آشکار میشود و کسی نمیتواند جلوی آن را بگیرد. در حال حاضر هیأت رئیسه آکادمی علوم روسیه با نظریه جدید بازسازی بخش علمی که توسط وزارت آموزش و علم تهیه شد، آشنا میشود. مطابق با این سند، تمام علم روسی تا سال 2008 به انحصار آکادمی علوم روسیه در خواهد آمد زیرا هر 5 آکادمی تخصصی دولتی تابع آن خواهند شد. ولی مسأله این است که ریاست آکادمی علوم روسیه تمایلی ندارد دانشمندان آکادمیهای تخصصی را به عضویت خود قبول کند.
نظریه «شرکت دولت فدراسیون روسیه در اداره سازمانهای علمی دولتی» در تابستان سال 2004 توسط وزارت آموزش و علم طراحی شده بود. مطابق با این سند قرار بود آکادمی علوم روسیه که توسط تزار پتر اول ایجاد شده بود، تا سال 2008 از بین برود. آکادمیسینها که با این خطر روبرو شدند، مشترکاً علیه برنامههای وزارت آموزش و علم جبهه گرفتند و برنده شدند. ولادیمیر پوتین که روز 27 اکتبر 2004 با وزیر ملاقات داشت، از او خواهش کرد آکادمیسینها را ناراحت نکند. وزارتخانه مذکور در جواب به خواست رئیس جمهور مبنی بر اینکه «آکادمی در دریای خروشان ناپدید نشود» به تهیه نظریه جدیدی پرداخت. طبق این سند، آکادمی علوم به صورت قبلی حفظ میشود و فقط جدول سازمانی پرسنل آن تا سال 2008 به میزان 30-20% کاهش خواهد یافت. همچنین قرار است تأمین مالی آکادمی تا سال 2008 دو برابر (تا 35 میلیارد روبل) افزایش یابد، میانگین دستمزد کارمندان بالغ بر 30 هزار روبل شود و حقوق متخصصین جوان در سطح 20-15 هزار روبل باشد. طبق نظریه جدید، در بخش پژوهشی دانشگاهها چیزی تغییر نخواهد کرد. ضربه اساسی متوجه 58 مرکز علمی دولتی موجود خواهد شد.
مراکز دولتی علمی طی فرمان 939 مورخ 22 ژوئن 1993 بوریس یلتسین رئیس جمهور سابق روسیه به منظور تأمین فعالیت ثابت بخش علمی در شرایط اصلاحات ریشهای اقتصادی، تأسیس شده بودند. 58 مرکز علمی از نظر تعداد کارمندان و بودجه خود در مقام دوم بعد از شبکه سازمانهای وابسته به آکادمی علوم روسیه (110 هزار نفر، 18 میلیارد روبل) قرار دارند. در این مراکز حدود 80 هزار نفر کار میکنند و در سال 2004 این مؤسسات از محل بودجه و از منابع غیربودجهای قریب به 19 میلیارد روبل کسب کرده بودند. مطابق با نظریه جدید وزارت آموزش و علم، تا سال 2008 به جای مراکز علمی که در زمینه علم کاربردی و نه علوم پایه، فعالیت میکنند، باید 7-5 آزمایشگاه بزرگ ملی تشکیل شوند. مراکز علمی منحل شده باید تا سال 2008 سهامی و تا سال 2010 خصوصی سازی شوند. همه آنها باید تا 5 سال بعد از این تحولات تخصص خود را حفظ کنند و بعد از آن میتوانند به هر فعالیت دیگری بپردازند. همچنین قرار است تا سال 2008 پنج آکادمی تخصصی (آکادمی علوم پزشکی، آکادمی معماری و ساختمانی، آکادمی آموزشی، آکادمی کشاورزی و آکادمی هنر) منحل شوند. نمایندگان وزارت آموزش و علم اعتراف کردند که هیچ دستور خاصی درباره توقف فعالیت آکادمیهای مذکور صادر نخواهد شد بلکه فقط تأمین مالی دولتی آنها قطع خواهد شد. مؤسسات و آکادمیهایی که در زمینه پژوهشهای پایه فعالیت میکنند، به آکادمی علوم روسیه ملحق خواهند شد و بقیه سهامی خواهند گردید. الکساندر نکیپلوف معاون رئیس آکادمی علوم روسیه گفته است: «آکادمی از ریاست و هماهنگی پژوهشهای اساسی در کشور امتناع نمیکند ولی حاضر نیست مؤسسات آکادمیهای دیگر را به ترکیب خود بپذیرد». آکادمیسینها معتقدند که قبلاً یک راه افراطی پیشنهاد شده بود و حالا راه افراطی دیگری پیشنهاد میشود ولی در حقیقت امر چیزی تغییر نخواهد کرد.[۱۳]
قانون فدرال دربارهی آموزش و پرورش مصوبه در سال 1992 آغاز تغییرات و اصلاحات نوینی در آموزش و پرورش در مقطع عالی بود. بر اساس این قانون بود که مفاهیم جدیدی چون لیسانس، فوق لیسانس و سیستم آموزشی بالاتر از آن مورد استفاده قرار گرفت. بر اساس این قانون دانشجو باید رشتهی مورد نظر خود را از همان ابتدای ورود به موسسهی آموزش عالی انتخاب میکرد و گاهی انتخاب دانشگاه بر اساس رشتهی مورد نظر او بود و این کار را کمی پیچیده میکرد و از سوی دیگر برای رشد و پرورش متخصصین و اهل فن در هر رشته بسیار مفید بود. دورهی لیسانس چهار سال است، فوق لیسانس دو سال و دورهی دکتری هم سه ساله است. البته بعد از دورهی دکتری هم یک دورهی دو ساله برای ارتقا به درجهی بالاتر وجود دارد. فارغ التحصیلان هر دوره نیز نام خاصی دارند. فارغ التحصیلان دورهی دو ساله بعد از دکتری را دکتر نااوک میگویند. البته در ایران دورهی کاندیدات نااوک برابر با همان دورهی دکتری یا PhD است و دورهی دو سالهی بعد در ایران وجود ندارد. در دورههای تحصیلی عالی دانشجو با دفاع از پایاننامه یا رسالهی خود در خصوص رشتهای که تحصیل میکند جواز ورود به دورهی بالاتر را کسب میکند.[۱۴]
در حال حاضر 548 موسسه آموزش عالی دولتی در کشور روسیه وجود، 130 دانشگاه شامل 41 دانشگاه جامع و دارای زمینههای مختلف تحصیل، 56 دانشگاه فنی و مهندسی، 8 دانشگاه در زمینههای علوم کشاورزی، 4 دانشگاه تربیت معلم، 29 آکادمی در زمینههای مختلف تحصیلی شامل 15 آکادمی در زمینههای فنی و مهندسی، 4 آکادمی در زمینههای اقتصاد و مالی، 5 آکادمی علوم انسانی، 3 آکادمی کشاورزی و دام پزشکی، یک آکادمی پزشکی و یک آکادمی یهودیت، 378 انستیتو در 49 زمینه تخصصی و همچنین 180 موسسه آموزش عالی غیردولتی نیز به فعالیت مشغولند. در حال حاضر حدود 3 میلیون دانشجو از روسیه و 150 کشور جهان مشغول تحصیل در روسیه میباشند. بر طبق آمار منتشر شده حدود هفتصد هزار نفر در موسسات آموزش عالی روسیه مشغول بکار میباشند که از این تعداد سیصد و پنجاه هزار نفر مدرس، 50000 نفر در امور پژوهشی و همچنین سیصد هزار نفر در امور مدیریت و خدمات اداری مشغول بکار میباشند. از تعداد مدرسین، صد و پنجاه هزار نفر استاد و هفتاد و هفت هزار نفر دانشیار و استادیار با مدارک فوق دکتری و دکتری در امور آموزشی و پژوهشی مشغول بکارند. دانشگاه دولتی مسکو قدیمیترین دانشگاه روسیه است. این دانشگاه در سال 1755 با همت و تلاش دانشمند برجسته میخائیل لامانوسوف تاسیس گردید. انستیتوها و دانشکدههای این دانشگاه از اعتبار بین المللی برخوردارند و اساتیدی مانند: تیمیربازوف، لبدف، زلینسکی، ورنادسکی و... در این دانشگاه فعالیت میکردند که دارای شهرت جهانی هستند.
دانشگاه دولتی مسکو نه تنها جزء ده دانشگاه برتر جهان میباشد بلکه در بین دانشگاههای غیرآمریکایی پس از دانشگاه سورین فرانسه، مقام دوم را داراست. در حال حاضر در دانشگاه دولتی مسکو بیش از 28000 دانشجوی کارشناسی دوره دکترا، حدود 2000 دانشجوی خارجی و بیش از 5000 متخصص مشغول به تحصیل هستند. حدود 4000 استاد و نزدیک به 5000 متخصص، آموزش دانشجویان را انجام میدهند. 125 نفر از اعضای فرهنگستان علوم روسیه نیز در این دانشگاه فعالیت میکنند که در بین آنها چند برندهی جایزهی نوبل وجود دارد. دانشگاه دولتی مسکو نقش مهمی در ترویج علم و دانش داشته است و تنها در نیمهی دوم قرن 19 و اوایل قرن 20، با ابتکار و همیاری این دانشگاه، موزههای بزرگی نظیر پلی تکنیک، تاریخ، جانورشناسی، انسانشناسی، هنرهای زیبا، موزههای هنرهای تجسمی الکساندر پوشکین تاسیس شد. در حال حاظر دانشگاه دولتی مسکو دارای 22 دانشکده، کالج و انستیتوهای تحقیقاتی شامل: دانشکدههای ریاضی-مکانیک، رایانه و سیبرنتیک، فیزیک، شیمی، زیستشناسی، خاکشناسی، جغرافیا، زمینشناسی، علوم پایه، پزشکی، تاریخ، زبانشناسی، زبانهایخارجی، فلسفه، جامعه شناسی، روانشناسی، اقتصاد، حقوق، روزنامهنگاری، آموزش نظامی، انستیتوهای آسیا و آفریقا، امور اداری و تحقیقات اجتماعی و کالج عالی علوم مواد میباشد. همچنین در این دانشگاه هشت پژوهشگاه علمی و تحقیقاتی در رشتههای مکانیک، فیزیک هستهای، فیزیک ذرات بنیادی، نجوم، مرکز آمار، بیولوژی فیزیکی و شیمیایی، انسانشناسی و فرهنگ جهانی نیز به فعالیتهای تحقیقاتی میپردازند.
مراکز پژوهشی روسیه
هم اکنون بیست مرکز تحقیقاتی و پژوهشی سری در سراسر روسیه به امر تحقیقات پیرامون علوم فن آوری جدید در زمینه کشاورزی، تحقیقات در اعماق اقیانوسها و فضا، تولید فلزات سبکتر از آلومینیوم، تولید آلیاژهای ضد رادار و سوپر آلیاژها به کار مشغول هستند. فدراسیون روسیه بودجه قابل ملاحظهای را به امر تحقیقات علمی اختصاص داده و کماکان در جهت دستیابی به علوم و فنآوری پیشرفته به ویژه در بعد نظامی، نهایت سعی و تلاش را مبذول میدارد و هر چند در این زمینه پیشرفتهای علمی و فنی در مقایسه با دوران شوروی سابق کندتر گردیده ولی این موضوع یکی از اولویتهای دولت روسیه محسوب میگردد. طبق برآوردهای کارشناسان، میانگین ضرر سالیانه روسیه از محل فرار مغزها به غرب برابر 25 میلیارد دلار است. از سوی دیگر، طی 6-5 سال اخیر حدود 100 هزار محقق روس بعد از کار بلندمدت در خارج به وطن برگشتند. اگر فرض شود که سالی 25 هزار نفر به کشور بر میگردند، هر یک از آنها باید تجربه علمی معادل 1 میلیون دلار را با خود بیاورد تا بین فرار و بازگشت مغزها توازن برقرار شود. ولی مؤلفان گزارش این رقم را بعید میدانند زیرا در شرایط عدم گسترش سیستم به کار گیری نوآوریهای علمی و جنبه ضعیف تجاری فعالیت علمی نمیتوان به استفاده مؤثر از دانش علمی امیدوار بود. در این پژوهش همچنین منابع تأمین مالی فعالیتهای علمی نیز بررسی شده است. تناسب منابع مختلف تأمین مالی به قرار ذیل است: 60% توسط بودجه فدرال تأمین میشود، 18% توسط بنیادهای غیردولتی، 6% توسط سرمایه خصوصی و 2% توسط بودجههای منطقهای. منابع خارجی تأمین مالی پژوهشهای علمی در روسیه چنین معرفی شدند: بنیادهای غیر دولتی 25%، دانشگاهها 12%، سازمانهای بین المللی 12% پژوهشگاهها و مراکز علمی دولتی 13%، وزارتخانهها 14% و شرکتهای خصوصی 7%.
در سالهای اخیر رشد جهشی جابجایی محققان مشاهده شده است. عده زیادی از دانشمندان روس به صورت مستقل بر اساس قراردادهایی که نصف آنها برای مدت بیش از 3 سال منعقد میشوند، به خارج میروند. 68% دانشمندان با چشم نیک به این روند مینگرند. در حال حاضر در روسیه بازتولید کادرهای علمی صورت نمیگیردرد. دانشمندانی که به خارج رفتند، سپس همکاران جوان خود را دعوت میکنند. ولی علم روسی برای بازگشت دانشمندان از خارج آمادگی ندارد زیرا تجهیزات مدرن موجود نیست، دستمزد پایین و موضوع پژوهش محدود است. جالب توجه است که بنیادهای خارجی به این مسأله توجه کردهاند. در «برنامه ماری کوری – کادرها و تحرک دانشمندان» که بخشی از برنامه چارچوبی ششم اتحادیه اروپا را تشکیل میدهد، شرط ویژه بازگشت محققان خارجی به وطن گنجانده شده است. با این حال، به این مسأله توجه جلب میشود که از طرف دانشگاهها و پژوهشگاههای روسی هیچ پیشنهاد فرصت شغلی برای دانشمندان خارجی، از جمله روسهای مقیم خارج، دریافت نشده است.
این امر به ظاهر باعث تعجب میشود زیرا طی 14 سال اخیر در روسیه تعداد مؤسسات پژوهشی به میزان بیش از 800 واحد افزایش یافته است (از 1831 مؤسسه در سال 1991 تا 2564 مؤسسه در سال 2003). ولی تأمین مالی این مؤسسات کاهش یافته است. همچنین نقش دانشگاهها و واحدهای تولیدی در پژوهشها کاهش مییابد. مؤسسات علمی بزرگ به پژوهشگاهها و شرکتهای کوچک تقسیم میشوند. در حال حاضر آکادمی علوم روسیه دربرگیرنده 460 مؤسسه پژوهشی است و در سیستم آکادمی علوم پزشکی روسیه حدود 50 مؤسسه پژوهشی وجود دارند. چهل درصد شاغلین در بخش علمی حتی تحصیلات عالی ندارند. این گرایش 7-6 سال اخیر است. به عبارت دیگر، علم به «مدیریت ساختمانها» تبدیل شده است. پیشنهادهایی که در زمینه ایجاد شرایط برای فعالیت موفقیت آمیز علم در روسیه مطرح میشوند، تازگی ندارند. کارشناسان معتقدند که پروفسور باید شخصیت کلیدی علمیشود. همچنین باید از ترسهای گوناگون در زمینه تابعیت و ملیت محقق رها شد تا دانشمندان خارجی هم بتوانند در علم روسی نقش به سزایی ایفا کنند.[۱۵] از مراکز علمی مهم کشور میتوان به مراکز زیر اشاره کرد:
الف. مرکز پژوهشهای فیزیک هستهای در دوبنا (منطقه مسکو)،
ب. شهرک شعبه آکادمی علوم روسیه در سیبری (شهر نووسیبیرسک)،
ج. انستیتوی کورچاتوف (فیزیک هستهای در مسکو) و نیز شهرهای «بسته» علمی مانند آرزاماس-17، ساروف، کراسنویارسک-25،
د. پژوهشگاههای وابسته به سیستم آکادمی علوم روسیه در شهرهای مسکو، سن پترزبورگ و غیره.
پژوهشگاه تحقیقات راهبردی روسیه
پژوهشگاه تحقیقات راهبردی روسیه (ریسی) یکی از مراکز پژوهشی مهم در روسیه است که در حوزه علوم انسانی و به ویژه مسائل راهبردی کشور فعالیت میکند. این پژوهشگاه در سال 1992 بنا به فرمان ریاست جمهور تاسیس شد و به عنوان یک مرکز دولتی پژوهش و تحقیقاتی–علمی، مطالعه و تامنی و حمایت از اطلاع رسانی و تحلیل امور ارگانهای مقننه و مجریه کشور را بر عهده دارد. از سال 1996 میلادی نیز واحد ریس در شهر کالینگراد(مرکز تحقیقاتی بالتیک) شروع به کار نمود. محصولات اصلی ریسی بیشتر مورد استفاده اداره ریاست جمهوری، شورای فدراسیون و مجلس دولتی و کمیتههای وابسته به آنها، شورای امنیت، دولت و سازمانهای وابسته و زیر مجموعه وازتخانهها و ادارات مربوطه قرار میگیرد. نقش و جایگاه این دانشکده را در مراکز پژوهشی- علمی روسیه، مجموعه تحلیلهای کارشناسی مشکلات و مسائل مهم (همچون سیاستهای خارجی، دفاعی، اقتصادی، زیست محیطی و دیگر مسائل حفاظتی امنیتی فدراسیون روسیه) مشخص مینمایند. تهیه طرح و آماده سازی مواد اطلاعاتی- تحلیلی، پیسنهادات و توضیحات، ارزیابیهای کارشناسانه برای ساختارهای دولتی فدراسیون روسیه. اطلاعرسانی گروههای علمی و سیاسی در خصوص مسائل اجتماعی که میتوانند امنیت ملی را به خطر بیاندازند و از لحاظ راهبردی نیز برای روسیه حائز اهمیت میباشند. تدارک و اجرای کنفرانسهای علمی- عملی، همایش و تحلیل مسائل مهم (که پیش از همه میبایستی در خصوص آنها تصمیم گیری شوند).
ریسی مسئول تهیه و آماده سازی مسائل کلی مرتبط با امنیت ملی و مسائلی همچون گسترش روابط روسیه و کشورهای خارجی، بررسی و فراگیری نحوه و خصوصیات واکنشهای اقتصادی و سیاسی- نظامی منطقهای- جهانی و تحلیل و پیش بینی اوضاع بحرانی در یکایک کشورهای منطقه و جهان میباشد. مجموعه تحقیقات این پزوهشگاه بیشتر در زمینه امور سیاسی- نظامی در حوزه امنیت ملی- دولتی فدراسیون روسیه میباشد و همچنین بررسی عوامل ریسک دار و آنالیز و تحلیل راههایی که به حفظ ثبات منطقهای (با توجه به شرایط ژئوپلتیک) کمک مینماید از دیگر مسائلی است که در این پژوهشگاه مورد تحلیل واقع میشود. مسائلی همچون گسترش روابط روسیه، کاهش و مدرنیزه و امروزی نمودن تسلیحات، جلوگیری از انتشار تسلیحات کشتار دسته جمعی و مسائلی همچون اوضاع اجتماعی- سیاسی در کشورهای خارجی نزدیک، روابط مابین روسیه و کشورهای مشترک المنافع و بالتیک با توجه به فروپاشی شوروی سابق و تعیین سیاست گذاری در مورد کشورهای خارجی نزدیک، روابط با کشورهای اروپایی غربی، ژاپن، کشورهای شرق دور و نزدیک و همچنین چین، نیز توسط کارشناسان این دانشکده مورد تحلیل و بررسی قرار میگیرد. دفاع از حقوق نژاد روسی و دفاع از گروههای کوچک اجتماعی که در کشورهای جدید خارجی زندگی میکنند و توجه به فرهنگ روسی از جمله مسائلی است که مدنظر متخصصان این پژوهشگاه میباشد و مورد تحلیل و بررسی واقع میشوند. که در این میان مسائل کشورهای مشترک المنافع به لحاظ تغییر ساختار و شکل گیری جدید که در اتحادیه مابین کشورها رخ داده است توجه خاص و ویژهای را به خود تخصیص داده است.
این پژوهشگاه سعی دارد تا روشهایی را که میتواند در حل و تنظیم جریانهای مختلف کمک نمایند، مورد بررسی قرار دهد. جریانهایی که میتوانند تهدیدهایی را برای جوامع جهانی و ثبات منطقهای ایجاد نمایند. همچنین توجه زیادی به مسئله تروریسم بین المللی میشود. در بین پژوهشها و تحقیقات مرتبط با سیاستهای خارجی این مرکز، مسائل مشکلات منطقهای که تاثیر مستقیمی بر روی منافع روسیه دارند دارای اهمیت ویژهای میباشد. در این پژوهشگاه مسائل مختلفی مورد بررسی قرار میگیرند و قبل از همه مسائل زیر مورد توجه بیشتری هستند: مسئله امنیت اروپا، روابط با ناتو، ساختار و شکل سیاسی اروپای امروزی، فعالیتهای سازمانهای بین المللی منطقهای، راههای پیشرفت دول اروپای مرکزی و شرقی، مسائل امنیتی منطقه بالتیک، ایجاد صلح و آشتی در بالکان و حمایت و پشتیبانی امنیتی در حوزه دریای مدیترانه و دریای سیاه، مسئله شکل گیری حقایق تازه در منطقه آسیایی اقیانوس آرام، روابط روسیه با ژاپن، چین و کشورهای در حال توسعه صنعتی. البته مسائل اقتصادی، سیاسی و نظامی آمریکا و روابط دو طرفه روسیه و آمریکا بطور مجزا تحلیل و بررسی میشود.
مسائل اقتصادی جایگاه ویژهای را در امور این پژوهشگاه دارا است. بخش ویژهای به تحقیقات بر روی مسائل امنیت اقتصادی روسیه، تحلیل و تهیه توصیههایی در زمینه مسائل بودجهای، امنیت انرژی و مواد غذایی و گسترش صنایع مادر روسیه اختصاص دارد. مسائل هم سویی کشورها در اقتصاد جهانی، تحکیم ظرفیت صادرات روسیه، روابط راهبردی با سازمانهای اقتصادی- بودجهای بین المللی و امکان جذب سرمایه خارجی در اقتصاد روسیه، از جمله مسائل دیگری است که به آنها توجه ویژه میشود. در این پژوهشگاه مسائل همکاریهای اقتصادی روسیه با کشورهای خارجی نزدیک به ایالات متحده آمریکا، اتحادیه اروپا، اروپای مرکزی و شرقی، چین، ژاپن، هند حائز اهمیت است. بخش مهمی از فعالیتهای این پژوهشگاه در خصوص فعالیتهای علمی- عملی میباشد، نظیر سازماندهی و اجرای کنفرانسها، سمینارها و تحلیلهای موضوعی و دیگر اموری که متخصصان خارجی و داخلی در آنها شرکت میجویند.
این پژوهشگاه روابط خوبی با چندین ساختار دولتی، سازمانهای سیاسی، و اجتماعی، مراکز علمی- پژوهشی روسیه دارد، همکاران این پژوهشگاه به کمیته شورای فدراسیون روسیه و مجلس دولتی انجمن فدرالی فدراسیون روسیه دعوت میشوند، تا در امور بین اداری گروههای کاری تشکیلات اجتماعی شرکت جویند و تحقیقات بنابر سفارشات وزارتخانهها و ادارات صورت میپذیرد. یعنی با وزارتخانههایی که طرحها و پیشنهادهای مناسب و جالبی ارائه نمودهاند قرارداد همکاری منعقد میشود، و تبادل اطلاعات مینماید. این پژوهشگاه با توجه به اینکه از لحاظ کاری و در یکسری از امور با دانشگاههای دیگر شباهت دارد به همین جهت با دانشکدههای آکادمی علوم روسیه، وزارت دفاع فدراسیون روسیه و دیگر مراکز تحقیقاتی روسی و مراکز درسی همکاری علمیدارد. که میتوان به دانشکدهی اروپا، اسیکران، دانشکدهی شرق دور و دیگر موارد اشاره داشت. گسترش روابط در مناطق روسیه توجه خاصی را در این پژوهشگاه به خود جلب نموده است. و در حال حاضر همکاریهای اطلاعاتی- تحلیل گرایانه و علمی- عملی نیز با منطقه آلتایسکی انجام میشود. که در بخش علمی با مرکز علمی اورال و دالتی واستوک (شرق دور) که یکی از مشهورترین مراکز میباشد، کار علمی را شروع کرده و در حال گسترش میباشد. این پژوهشگاه از دانشگاههای دولتی تربیت معلم ولادیمیر، تور و غیره حمایت مینماید. پژوهشگاه، همکاریهای محکم و استواری نیز با دانشکدههای راهبردی و تحقیقاتی بین المللی و مراکز علمی دیگر کشورهای خارجی نزدیک، دارد. از جمله: دانشکده تحقیقات اجتماعی- سیاسی ریاست جمهوری روسیه سفید، دانشکده ملی تحقیقات راهبردی (اکراین) و شعبه زاکارپاتسکی (ادژگورود) مرکز تحقیق علوم انسانی کریمه، دانشکده تحقیقات بین المللی ریاست جمهوری ازبکستان، دانشکده تحقیقات راهبردی ریاست جمهوری قزاقستان، مرکز ایران شناسی قفقاز (ارمنستان)، دانشکده بین المللی تحقیقات راهبردی ریاست جمهوری قرقیزستان. این پژوهشگاه همچنین دارای روابط استواری با تشکیلات دولتی، سازمانهای سیاسی و مراکز علمی- تحقیقاتی اروپای غربی، ایالات متحده آمریکا و آسیا میباشد.از سال 1996 این پژوهشگاه عضو دانشکدههای بین المللی تحقیقاتی- راهبردی (لندن) میباشد وئ نیز همکاریهای خوبی با مراکز کنفرانس «ویلتون پارک» وزیر امور خارجه انگلستان، دانشکده رویال روابط بین الملل (انگلستان) دانسکده بین المللی پژوهشهای راهبردی (فرانسه)، مرکز نظامی پژوهشهای راهبردی (ایتالیا) دارد.
برخی مسائل نظام آموزشی
طبق برآوردهای کارشناسان، میانگین ضرر سالیانه روسیه از محل فرار مغزها به غرب برابر 25 میلیارد دلار است. از سوی دیگر، طی 6-5 سال اخیرحدود 100 هزار محقق روس بعد از کار بلندمدت در خارج به وطن برگشتند. اگر فرض شود که سالی 25 هزار نفر به کشور بر میگردند، هر یک از آنها باید تجربه علمی معادل 1 میلیون دلار را با خود بیاورد تا بین فرار و بازگشت مغزها توازن برقرار شود. ولی مؤلفان گزارش این رقم را بعید میدانند زیرا در شرایط عدم گسترش سیستم به کار گیری نوآوریهای علمی و جنبه ضعیف تجاری فعالیت علمی نمیتوان به استفاده مؤثر از دانش علمی امیدوار بود. در این پژوهش همچنین منابع تأمین مالی فعالیتهای علمی نیز بررسی شده است. تناسب منابع مختلف تأمین مالی به قرار ذیل است: 60% توسط بودجه فدرال تأمین میشود، 18% توسط بنیادهای غیردولتی، 6% توسط سرمایه خصوصی و 2% توسط بودجههای منطقهای. منابع خارجی تأمین مالی پژوهشهای علمی در روسیه چنین معرفی شدند: بنیادهای غیر دولتی 25%، دانشگاهها 12%، سازمانهای بین المللی 12%پژوهشگاهها و مراکز علمی دولتی 13%، وزارتخانهها 14% و شرکتهای خصوصی 7%.
در مجموع، در سیستم علم روسی تحولات ریشهای مشاهده میشود. در سالهای اخیر رشد جهشی جابجایی محققان مشاهده شده است. عده زیادی از دانشمندان روس به صورت مستقل بر اساس قراردادهایی که نصف آنها برای مدت بیش از 3 سال منعقد میشوند، به خارج میروند. 68% دانشمندان با خوشبینی به این روند مینگرند. در حال حاضر در روسیه باز تولید کادرهای علمی صورت نمیگیرد. دانشمندانی که به خارج رفتند، سپس همکاران جوان خود را دعوت میکنند. ولی علم روسی برای بازگشت دانشمندان از خارج آمادگی ندارد زیرا تجهیزات مدرن موجود نیست، دستمزد پایین و موضوع پژوهش محدود است. بنیادهای خارجی به این مسأله توجه کردهاند. در «برنامه ماری کوری – کادرها و تحرک دانشمندان» که بخشی از برنامه چارچوبی ششم اتحادیه اروپا را تشکیل میدهد، شرط ویژه بازگشت محققان خارجی به وطن گنجانده شده است. با این حال، به این مسأله توجه جلب میشود که از طرف دانشگاهها و پژوهشگاههای روسی هیچ پیشنهاد فرصت شغلی برای دانشمندان خارجی، از جمله روسهای مقیم خارج، دریافت نشده است.
این امر به ظاهر باعث تعجب میشود زیرا طی 14 سال اخیر در روسیه تعداد مؤسسات پژوهشی به میزان بیش از 800 واحد افزایش یافته است (از 1831 مؤسسه در سال 1991 تا 2564 مؤسسه در سال 2003). ولی تأمین مالی این مؤسسات کاهش یافته است. همچنین نقش دانشگاهها و واحدهای تولیدی در پژوهشها کاهش مییابد. مؤسسات علمی بزرگ به پژوهشگاهها و شرکتهای کوچک تقسیم میشوند. در حال حاضر آکادمی علوم روسیه دربرگیرنده 460 مؤسسه پژوهشی است و در سیستم آکادمی علوم پزشکی روسیه حدود 50 مؤسسه پژوهشی وجود دارند. چهل درصد شاغلین در بخش علمی حتی تحصیلات عالی ندارند. این گرایش 7-6 سال اخیر است. به عبارت دیگر، علم به «مدیریت ساختمانها» تبدیل شده است. پیشنهادهایی که در زمینه ایجاد شرایط برای فعالیت موفقیت آمیز علم در روسیه مطرح میشوند، تازگی ندارند. کارشناسان معتقدند که پروفسور باید شخصیت کلیدی علمیشود. همچنین باید از ترسهای گوناگون در زمینه تابعیت و ملیت محقق رها شد تا دانشمندان خارجی هم بتوانند در علم روسی نقش بسزایی ایفا کنند.
دانشگاههای روسیه امسال با بحران کمبود دانشجو مواجه میشوند که عامل عمده آن بحران اقتصادی بوده و طبق پیشبینی کارشناسان ممکن است به بیکارشدن 100 هزار استاد دانشگاه تا سال 2020 میلادی منجر شود. به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، کارشناسان دانشکده عالی اقتصاد روسیه (RHSE) بزرگترین دانشگاه تخصصی روسیه در زمینه علوم اجتماعی پیشبینی میکنند که بیش از نیمی از دانشگاههای خصوصی و شعب منطقهای دانشگاههای دولتی روسیه ممکن است ظرف 4 سال آینده تعطیل شوند. همچنین تحلیل گران پیشبینی کردهاند که سال آینده کمبود تعداد دانشجویان در دانشگاههای روسیه شدیدتر خواهد شد. به گزارش سایت اخبار دانشگاهی جهان، سبرگی فورسنکو وزیر آموزش عالی روسیه در این رابطه اظهار کرد: بیش از 100 دانشگاه امسال با کمبود دانشجو مواجه شدهاند و بیشترین رشتههایی که در این میان آسیب دیدهاند در حوزههای انرژی، متالوژی، حمل و نقل و ساخت و ساز است. وی تصریح کرد: کاهش تعداد دانشجویان به دلیل پایین بودن سطح امتیاز مورد نیاز برای پذیرفته شدن در دانشگاه نیست؛ بلکه علت آن کمبود تعداد متقاضیان به دلیل مشکلات داخل کشور است و دامنه این بحران حتی به مدارس هم کشیده شده است. بنابراین گزارش، از آنجا که تعداد دانش آموزان مقطع متوسطه کاهش 25 درصدی داشتهاند کارشناسان پیشبینی کردهاند که بحران کمبود دانشجو در سالهای 2012 تا 2015 میلادی بیشتر خواهد شد[۱۶][۱۷].
نیز نگاه کنید به
نظام آموزش، تحقیقات و فناوری آرژانتین؛ نظام آموزش، تحقیقات و فناوری اتیوپی؛ نظام آموزش، تحقیقات و فناوری اردن؛ نظام آموزش، تحقیقات و فناوری اسپانیا؛نظام آموزش، تحقیقات و فناوری افغانستان؛ نظام آموزش، تحقیقات و فناوری اوکراین؛ نظام آموزش، تحقیقات و فناوری تایلند؛ نظام آموزش، تحقیقات و فناوری تونس؛ نظام آموزش و پرورش در چین معاصر؛ نظام آموزش و پرورش در چین باستان؛ نظام آموزش، تحقیقات و فناوری سنگال؛ نظام آموزش، تحقیقات و فناوری ژاپن؛ نظام آموزش، تحقیقات و فناوری کوبا؛ نظام آموزش، تحقیقات و فناوری زیمبابوه؛ نظام آموزش، تحقیقات و فناوری قطر؛ نظام آموزش، تحقیقات و فناوری مصر؛ نظام آموزش، تحقیقات و فناوری لبنان؛ نظام آموزش، تحقیقات و فناوری مالی؛ نظام آموزش، تحقیقات و فناوری ساحل عاج؛ نظام آموزش، تحقیقات و فناوری سیرالئون؛ نظام آموزش، تحقیقات و فناوری کانادا؛ نظام آموزش، تحقیقات و فناوری سودان؛ نظام آموزش، تحقیقات و فناوری گرجستان؛ نظام آموزش، تحقیقات و فناوری تاجیکستان؛ نظام آموزش، تحقیقات و فناوری بنگلادش؛ نظام آموزش، تحقیقات و فناوری قزاقستان؛ نظام آموزش، تحقیقات و فناوری سریلانکا؛ نظام آموزش، تحقیقات و فناوری فرانسه
کتابشناسی
- ↑ استریکلر،جیمز (۱۳۸۲). روسیه تزاری. تهران: ترجمه مهدی حقیقتخواه، ققنوس، ص40.
- ↑ .Gumiliev (2008). 276
- ↑ شانی نوف، بریان (1383). تاریخ روسیه. ترجمه خانبابا بیانی، دانشگاه تهران، ص110.
- ↑ شانی نوف، بریان (1383). تاریخ روسیه. ترجمه خانبابا بیانی، دانشگاه تهران، ص137.
- ↑ ابراهیمی ترکمان، ابوذر و نوروزی، مهناز (1391). آشنایی با روسیه از دریچه آداب و رسوم. تهران: الهدی، ص195.
- ↑ ابراهیمی ترکمان، ابوذر و نوروزی، مهناز (1391). آشنایی با روسیه از دریچه آداب و رسوم. تهران: الهدی، ص196.
- ↑ ابراهیمی ترکمان، ابوذر و نوروزی، مهناز (1391). آشنایی با روسیه از دریچه آداب و رسوم. تهران: الهدی، ص197.
- ↑ ابراهیمی ترکمان، ابوذر و نوروزی، مهناز (1391). آشنایی با روسیه از دریچه آداب و رسوم. تهران: الهدی، ص198.
- ↑ ۹٫۰ ۹٫۱ ابراهیمی ترکمان، ابوذر و نوروزی، مهناز (1391). آشنایی با روسیه از دریچه آداب و رسوم. تهران: الهدی، ص199.
- ↑ ابراهیمی ترکمان، ابوذر و نوروزی، مهناز (1391). آشنایی با روسیه از دریچه آداب و رسوم. تهران: الهدی، ص200.
- ↑ ابراهیمی ترکمان، ابوذر و نوروزی، مهناز (1391). آشنایی با روسیه از دریچه آداب و رسوم. تهران: الهدی، ص201.
- ↑ ابراهیمی ترکمان، ابوذر و نوروزی، مهناز (1391). آشنایی با روسیه از دریچه آداب و رسوم. تهران: الهدی، ص201-202.
- ↑ روزنامه کمرسانت (11 می 2005).
- ↑ ابراهیمی ترکمان، ابوذر و نوروزی، مهناز (1391). آشنایی با روسیه از دریچه آداب و رسوم. تهران: الهدی، ص203.
- ↑ روزنامه نزاویسیمایا گازتا (25 می 2005).
- ↑ بازیابی شده در 1391/1/15 از https://www.isna.ir/.
- ↑ کرمی، جهانگیر (1392). جامعه و فرهنگ روسیه. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، جلد دوم، ص611-641.