پرش به محتوا

مطبوعات در عراق: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
Samiei (بحث | مشارکت‌ها)
صفحه‌ای تازه حاوی «'''مطبوعات در عراق''' روند مطبوعات در عراق در دوره‌هاي سياسي مختلف متفاوت و تاثيرگذاري آن در فرآيند تشکل افکار عمومي نيز نابرابر بوده است. در يك بررسي تاريخي مي‌توان گفت که چاپخانه براي اولين بار در سال 1856 در دوران محمد رشيد پاشا حاکم عثماني عر...» ایجاد کرد
 
Samiei (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''مطبوعات در عراق'''
روند مطبوعات در [[عراق]] در دوره‌های سياسی مختلف متفاوت و تاثيرگذاری آن در فرآيند تشکل افکار عمومی نيز نابرابر بوده است. در يک بررسی تاريخی می توان گفت که چاپخانه برای اولين بار در سال 1856 در دوران محمد رشيد پاشا حاکم عثمانی [[عراق]] از ايران وارد شهر کربلا شد و در سال 1866 [https://iranology-e.ir/index.php?title=%DA%86%D8%A7%D9%BE_%D9%88_%DA%86%D8%A7%D9%BE%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87 چاپخانه سنگی] تبريزی نيز از ايران توسط ميرزا عباس به [[عراق]] انتقال يافت و کار [https://iranology-e.ir/index.php?title=%DA%86%D8%A7%D9%BE_%D9%88_%DA%86%D8%A7%D9%BE%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87 چاپ] کتاب را آغاز کرد<ref>تاريخ الصحافه فی العراق، '''''روزنامه الرأی'''''، چهارشنبه 15/6/2005، ص 6.</ref>. در سال 1859 [https://iranology-e.ir/index.php?title=%DA%86%D8%A7%D9%BE_%D9%88_%DA%86%D8%A7%D9%BE%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87 چاپخانه‌ای] توسط مبلغان مسيحی دومنيکان به شهر موصل آورده شد و اين مبشران دينی برای گسترش کار خود در مراحل بعدی دو [https://iranology-e.ir/index.php?title=%DA%86%D8%A7%D9%BE_%D9%88_%DA%86%D8%A7%D9%BE%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87 چاپخانه] بزرگ ديگر نيز در اين شهر تاسيس کردند<ref name=":3">تاريخ الصحافه فی العراق، '''''روزنامه الرأی'''''، چهارشنبه 15/6/2005، ص 29.</ref>. در دوران حاکميت مدت پاشا والی اصلاح طلب عثمانی بر [[عراق]]، [https://iranology-e.ir/index.php?title=%DA%86%D8%A7%D9%BE_%D9%88_%DA%86%D8%A7%D9%BE%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87 چاپخانه] ولايت (الزوراء) از فرانسه خريداری شد و در بغداد نصب گرديد و در همان دوران [https://iranology-e.ir/index.php?title=%DA%86%D8%A7%D9%BE_%D9%88_%DA%86%D8%A7%D9%BE%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87 چاپخانه] دومی به نام الفيلق يا [https://iranology-e.ir/index.php?title=%DA%86%D8%A7%D9%BE_%D9%88_%DA%86%D8%A7%D9%BE%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87 چاپخانه] نظامی تاسيس شد. آقاي احمد مدحت افندی مدير [https://iranology-e.ir/index.php?title=%DA%86%D8%A7%D9%BE_%D9%88_%DA%86%D8%A7%D9%BE%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87 چاپخانه] ولايت اولين روزنامه محلی [[عراق]] در دوران عثمانی را تحت عنوان الزوراء در آغاز قرن بيستم منتشر کرد<ref name=":3" />.


روند مطبوعات در عراق در دوره‌هاي سياسي مختلف متفاوت و تاثيرگذاري آن در فرآيند تشکل افکار عمومي نيز نابرابر بوده است. در يك بررسي تاريخي مي‌توان گفت که چاپخانه براي اولين بار در سال 1856 در دوران محمد رشيد پاشا حاکم عثماني عراق از ايران وارد شهر کربلا شد و در سال 1866 چاپخانه سنگي تبريزي نيز از ايران توسط ميرزا عباس به عراق انتقال يافت و کار چاپ کتاب را آغاز کرد. <sup>[17]</sup> در سال 1859 چاپخانه‌اي توسط مبلغان مسيحي دومنيکان به شهر موصل آورده شد و اين مبشران ديني براي گسترش کار خود در مراحل بعدي دو چاپخانه بزرگ ديگر نيز در اين شهر تاسيس کردند.<sup>[18]</sup> در دوران حاکميت مدت پاشا والي اصلاح طلب عثماني بر عراق، چاپخانه ولايت (الزوراء) از فرانسه خريداري شد و در بغداد نصب گرديد و در همان دوران چاپخانه دومي به نام الفيلق يا چاپخانه نظامي تاسيس شد. آقاي احمد مدحت افندي مدير چاپخانه ولايت اولين روزنامه محلي عراق در دوران عثماني را تحت عنوان الزوراء در آغاز قرن بيستم منتشر کرد. <sup>[19]</sup>
با بر پايی دولت ملی [[عراق]] در سال 1921 خريد [https://iranology-e.ir/index.php?title=%DA%86%D8%A7%D9%BE_%D9%88_%DA%86%D8%A7%D9%BE%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87 چاپخانه] جديد در دستور کار دولت قرار گرفت و در سال 1926 [https://iranology-e.ir/index.php?title=%DA%86%D8%A7%D9%BE_%D9%88_%DA%86%D8%A7%D9%BE%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87 چاپخانه مدرن] و بزرگی از اروپا خريداری شد و به چاپ و زنده کردن ادبيات و فرهنگ بومی پرداخت<ref name=":3" />. در سال 1932 برخی از [[جوانان در عراق|جوانان عراقی]] که به تازگی به کمونيسم گرايش پيدا کرده بودند، روزنامه الاهالی را تاسيس کردند. سر دبير اين روزنامه عبدالقادر اسماعيل بود و اين روزنامه نقطه نظرهای مارکسيست ها، ليبرال ها، سوسياليست های فابينی، و اصلاح طلبان را منعکس می کرد<ref name=":4">فب مار (1380)، '''''تاريخ نوين عراق'''''، ترجمه محمد عباسپور، تهران، بنياد پژوهشهاي اسلامي، ص 232.</ref>. با تاسيس اين روزنامه جهش بزرگی در مطبوعات [[عراق]] رخ داد و در زمينه کيفيت تفکر سياسی و در عمق و وسعت نظراتی که به خوانندگان ارائه می شده‌، تحول قابل توجهی بوجود آورد.


با بر پايي دولت ملي عراق در سال 1921 خريد چاپخانه جديد در دستور کار دولت قرار گرفت و در سال 1926 چاپخانه مدرن و بزرگي از اروپا خريداري شد و به چاپ و زنده کردن ادبيات و فرهنگ بومي پرداخت.<sup>[20]</sup> در سال 1932 برخي از جوانان عراقي که به تازگي به کمونيسم گرايش پيدا کرده بودند، روزنامه الاهالي را تاسيس کردند. سر دبير اين روزنامه عبدالقادر اسماعيل بود و اين روزنامه نقطه نظرهاي مارکسيستها، ليبرالها، سوسياليستهاي فابيني، و اصلاح طلبان را منعکس مي‌کرد. <sup>[21]</sup> با تاسيس اين روزنامه جهش بزرگي در مطبوعات عراق رخ داد و در زمينه کيفيت تفکر سياسي و در عمق و وسعت نظراتي که به خوانندگان ارائه مي‌شده‌، تحول قابل توجي بوجود آورد.
پس از جنگ جهانی دوم روزنامه الاهالی بعنوان ارگان حزب دمکراتيک ملی نمايان شد و از آزادی سياسی، دمکراسی پارلمانی و سوسياليزم نوين حمايت می کرد<ref name=":4" />. در سال 1946 نشريه جناح مخالف به نام «لواء الاستقلال» ارگان حزب استقلال به مطبوعات آن دوره پيوست. «لواء الاستقلال» که سر دبير آن فائق السامرائی بود، نشريه ای ضد امپرياليستی بود و نظرات مستقل و پان عربيسم را منعکس می کرد<ref name=":4" />. در سال 1946 کامل چادرچی رئيس حزب ملی دمکراتيک و صاحب امتياز روزنامه صوت الاهالی به خاطر سر مقاله چاپ شده در مورخ                        1946/7/15 محاکمه گرديد و همزمان عزير شريف از نويسندگان روزنامه «صدی الدستور» با اتهام مشابهی محاکمه و هر دو روزنامه تعطيل گرديد<ref name=":3" />. در اين دوره هر گونه مخالفت با سياست های ارشد العمری نخست وزير وقت در سرکوب کارگران [https://iranology-e.ir/index.php?title=%DA%86%D8%A7%D9%BE_%D9%88_%DA%86%D8%A7%D9%BE%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87 چاپخانه‌ها] با واکنش شديد دولت روبرو می شد و در اين دوره همه مطبوعات ملی بسته شدند و تنها دو روزنامه «العالم العربی» و «الاخبار» باقی ماند که دولتی بودند و ديدگاه های دولت را منعکس می کردند<ref name=":3" />.


پس از جنگ جهاني دوم روزنامه الاهالي بعنوان ارگان حزب دمکراتيک ملي نمايان شد و از آزادي سياسي، دمکراسي پارلماني و سوسياليزم نوين حمايت مي‌کرد.<sup>[22]</sup> در سال 1946 نشريه جناح مخالف به نام «لواء الاستقلال» ارگان حزب استقلال به مطبوعات آن دوره پيوست. «لواء الاستقلال» که سر دبير آن فائق السامرائي بود، نشريه اي ضد امپرياليستي بود و نظرات مستقل و پان عربيسم را منعکس مي‌کرد.<sup>[23]</sup> در سال 1946 کامل چادرچي رئيس حزب ملي دمکراتيک و صاحب امتياز روزنامه صوت الاهالي به خاطر سر مقاله چاپ شده در مورخ 15/7/1946 محاکمه گرديد و همزمان عزير شريف از نويسندگان روزنامه «صدي الدستور» با اتهام مشابهي محاکمه و هر دو روزنامه تعطيل گرديد.<sup>[24]</sup> در اين دوره هر گونه مخالفت با سياستهاي ارشد العمري نخست وزير وقت در سرکوب کارگران چاپخانه‌ها با واکنش شديد دولت روبرو مي‌شد و در اين دوره همه مطبوعات ملي بسته شدند و تنها دو روزنامه «العالم العربي» و «الاخبار» باقي ماند که دولتي بودند و ديدگاه هاي دولت را منعکس مي‌کردند.<sup>[25]</sup>
مطبوعات در دوران جمهوری که از سال 1958 آغاز گرديد، از آزادی بيشتری برخوردار بود و از قيد و بندهای مختلف اجتماعی آزادتر شدند. سياستهای باز مطبوعاتی تا نيمه دهه هفتاد ادامه داشت و به رغم اينکه حزب بعث در سال 1968 به قدرت رسيد ولی به علت ضرورت‌هايی ائتلاف و تشکيل جبهه ملی پيشرو و آشتی با ديگر احزاب سياسی به ويژه کردها، سياست‌های باز و چند صدائی در مطبوعات را تداوم بخشيد‌. رژيم بعثی در اين دوره هويت و ماهيت فکری همه نويسندگان مطبوعات را شناسايی کرد و طی يک رفتار کاملا امنيتی همه آنها را بازداشت کرد و بسياری از آنان را پس از شکنجه به اعدام محکوم کرد. از اواسط دهه هفتاد تقريبا همه مطبوعات دولتی و تحت کنترل حزب بعث در آمدند و همه کارکنان اين بخش در جهت توجيه ماجراجوئی های نظام صدام حسين و ستايشگری از آن فعاليت داشتند.


مطبوعات در دوران جمهوري که از سال 1958 آغاز گرديد، از آزادي بيشتري برخوردار بود و از قيد و بندهاي مختلف اجتماعي آزادتر شدند. سياستهاي باز مطبوعاتي تا نيمه دهه هفتاد ادامه داشت و به رغم اينکه حزب بعث در سال 1968 به قدرت رسيد ولي به علت ضرورت‌هاي ائتلاف و تشکيل جبهه ملي پيشرو و آشتي با ديگر احزاب سياسي بويژه كردها، سياست‌هاي باز و چند صدائي در مطبوعات را تداوم بخشيد‌. رژيم بعثي در اين دوره هويت و ماهيت فکري همه نويسندگان مطبوعات را شناسايي کرد و طي يک رفتار کاملا امنيتي همه آنها را بازداشت کرد و بسياري از آنان را پس از شکنجه به اعدام محکوم کرد. از اواسط دهه هفتاد تقريبا همه مطبوعات دولتي و تحت کنترل حزب بعث در آمدند و همه کارکنان اين بخش در جهت توجيه ماجراجوئيهاي نظام صدام حسين و ستايشگري از آن فعاليت داشتند.
در دوران حاکميت رژيم صدام حسين عرصه روزنامه نگاری محدود به چند روزنامه بود که عبارتند از روزنامه دولتی «البعث» ارگان حزب حاکم و «الجمهوريه» و «الثوره» که ارگان وزارت اطلاع رسانی بود. مهمترين مجله دولتي اين دوران مجله«الف ـ باء» بود که به عنوان مجله سياسی منتشر مي‌گرديد. در دهه آخر حاکميت حزب بعث، عدی صدام حسين فرزند ارشد سر کرده عراق با بسط سلطه خود بر اين بخش چند رسانه دولتی ديگر راه‌اندازی کرد که مهمترين آنها روزنامه «بابل» بود.


در دوران حاکميت رژيم صدام حسين عرصه روزنامه نگاري محدود به چند روزنامه بود که عبارتند از روزنامه دولتي «البعث» ارگان حزب حاکم و «الجمهوريه» و «الثوره» که ارگان وزارت اطلاع رساني بود. مهمترين مجله دولتي اين دوران مجله« الف ـ باء» بود که به عنوان مجله سياسي منتشر مي‌گرديد. در دهه آخر حاکميت حزب بعث، عدي صدام حسين فرزند ارشد سر کرده عراق با بسط سلطه خود بر اين بخش چند رسانه دولتي ديگر راه‌اندازي کرد که مهمترين آنها روزنامه «بابل» بود.
با سقوط نظام صدام حسين در سال 2003 تحول بسيار بزرگی در عرصه مطبوعات صورت گرفت و باز شدن فضای مطبوعاتی در اين دوره به پيدايش ده ها بلکه صدها روزنامه و مجله گرديد که هر کدام نمايندگی فکری يک جريان سياسی را بر عهده داشت. البته اين تحول گرچه در بعد کمی به افزايش تنوع مطبوعات انجاميد اما در بعد کيفی تحول چشمگيری به وجود نياورد. بسياري از مطبوعات دارای ويژگی های حرفه اي و تحليل های متقن و چارچوب های علمی نبود و شايد به همين علت در اين دوره باز و بسته شدن سريع بسياری از مطبوعات بعنوان پديده‌ای نو نمايان شد.


با سقوط نظام صدام حسين در سال 2003 تحول بسيار بزرگي در عرصه مطبوعات صورت گرفت و باز شدن فضاي مطبوعاتي در اين دوره به پيدايش دهها بلکه صدها روزنامه و مجله گرديد که هر کدام نمايندگي فکري يک جريان سياسي را بر عهده داشت. البته اين تحول گرچه در بعد کمي به افزايش تنوع مطبوعات انجاميد اما در بعد کيفي تحول چشمگيري به وجود نياورد. بسياري از مطبوعات داراي ويژگي هاي حرفه اي و تحليل هاي متقن و چارچوبهاي علمي نبود و شايد به همين علت در اين دوره باز و بسته شدن سريع بسياري از مطبوعات بعنوان پديده‌اي نو نمايان شد.
مطبوعات و رسانه‌های مکتوب، به‌ویژه روزنامه‌ها، در [[عراق]] پس از صدام نقش مهمی در اطلاع‌رسانی و شکل‌دهی به افکار عمومی ایفا می‌کنند. در اینجا به برخی از مهم‌ترین این رسانه‌های مکتوب اشاره می‌شود. روزنامه«الصباح» یکی از مهم‌ترین و پرتیراژترین روزنامه‌های دولتی [[عراق]] است که به پوشش اخبار داخلی و بین‌المللی می‌پردازد. این روزنامه به‌عنوان رسانه رسمی دولت، در انتشار اخبار و مواضع رسمی کشور نقش بسزایی دارد. «الزوراء» نیز نخستین روزنامه عراقی است که در سال ۱۸۶۹ میلادی منتشر شد و به‌عنوان پایه‌گذار رسانه‌های مکتوب در عراق شناخته می‌شود. این روزنامه نقش مهمی در تاریخ [[رسانه‌ها و وسائل ارتباط جمعی عراق|رسانه‌های عراق]] داشته و به مناسبت تأسیس آن، روز ۱۵ ژوئن به‌عنوان روز رسانه ملی [[عراق]] نام‌گذاری شده است.


مطبوعات و رسانه‌های مکتوب، به‌ویژه روزنامه‌ها،  در عراق پس از صدام نقش مهمی در اطلاع‌رسانی و شکل‌دهی به افکار عمومی ایفا می‌کنند. در اینجا به برخی از مهم‌ترین این رسانه‌های مکتوب اشاره می‌شود. روزنامه« الصباح» یکی از مهم‌ترین و پرتیراژترین روزنامه‌های دولتی عراق است که به پوشش اخبار داخلی و بین‌المللی می‌پردازد. این روزنامه به‌عنوان رسانه رسمی دولت، در انتشار اخبار و مواضع رسمی کشور نقش بسزایی دارد. «الزوراء» نیز نخستین روزنامه عراقی است که در سال ۱۸۶۹ میلادی منتشر شد و به‌عنوان پایه‌گذار رسانه‌های مکتوب در عراق شناخته می‌شود. این روزنامه نقش مهمی در تاریخ رسانه‌های عراق داشته و به مناسبت تأسیس آن، روز ۱۵ ژوئن به‌عنوان روز رسانه ملی عراق نام‌گذاری شده است.
«الزمان »یکی از روزنامه‌های پرشمارگان [[عراق]] است که به پوشش گسترده اخبار سیاسی، اقتصادی و فرهنگی می‌پردازد. این روزنامه با تحلیل‌های جامع و گزارش‌های میدانی، تأثیر قابل‌توجهی در شکل‌دهی به افکار عمومی دارد.«المراقب العراقی» از دیگر نشریات مهم [[عراق]] است که به مسائل سیاسی و اجتماعی می‌پردازد. این روزنامه با تمرکز بر تحلیل‌های سیاسی و پوشش اخبار مهم، در میان خوانندگان عراقی جایگاه ویژه‌ای دارد'''. «'''المدی »یکی از روزنامه‌های معتبر [[عراق]] است که توسط یکی از بزرگ‌ترین مؤسسات فرهنگی-رسانه‌ای منتشر می‌شود. این روزنامه با پوشش اخبار فرهنگی و هنری، به‌ویژه در حوزه ادبیات و هنر، نقش مهمی در ترویج فرهنگ در جامعه عراقی ایفا می‌کند. این رسانه‌های مکتوب با ارائه اخبار و تحلیل‌های متنوع، نقش مهمی در اطلاع‌رسانی و آگاهی‌بخشی به جامعه عراقی دارند و هر یک با رویکردهای خاص خود، به تنوع و پویایی فضای رسانه‌ای این کشور کمک می‌کنند.


«الزمان »یکی از روزنامه‌های پرشمارگان عراق است که به پوشش گسترده اخبار سیاسی، اقتصادی و فرهنگی می‌پردازد. این روزنامه با تحلیل‌های جامع و گزارش‌های میدانی، تأثیر قابل‌توجهی در شکل‌دهی به افکار عمومی دارد.« المراقب العراقی» از دیگر نشریات مهم عراق است که به مسائل سیاسی و اجتماعی می‌پردازد. این روزنامه با تمرکز بر تحلیل‌های سیاسی و پوشش اخبار مهم، در میان خوانندگان عراقی جایگاه ویژه‌ای دارد'''. «'''المدی »یکی از روزنامه‌های معتبر عراق است که توسط یکی از بزرگ‌ترین مؤسسات فرهنگی-رسانه‌ای منتشر می‌شود. این روزنامه با پوشش اخبار فرهنگی و هنری، به‌ویژه در حوزه ادبیات و هنر، نقش مهمی در ترویج فرهنگ در جامعه عراقی ایفا می‌کند. این رسانه‌های مکتوب با ارائه اخبار و تحلیل‌های متنوع، نقش مهمی در اطلاع‌رسانی و آگاهی‌بخشی به جامعه عراقی دارند و هر یک با رویکردهای خاص خود، به تنوع و پویایی فضای رسانه‌ای این کشور کمک می‌کنند.
== نیز نگاه کنید به ==
[[مطبوعات در زیمبابوه]]؛ [[مطبوعات در چین]]؛ [[مطبوعات در کانادا]]؛ [[مطبوعات در روسیه]]؛ [[مطبوعات در کوبا]]؛ [[مطبوعات در تونس]]؛ [[مطبوعات در لبنان]]؛ [[مطبوعات در افغانستان]]؛ [[مطبوعات در سنگال]]؛ [[مطبوعات در مالی]]؛ [[مطبوعات در سودان]]؛ [[مطبوعات در ساحل عاج]]؛ [[مطبوعات در اوکراین]]؛ [[مطبوعات در اسپانیا]]؛ [[مطبوعات در اردن]]؛ [[مطبوعات در اتیوپی]]؛ [[مطبوعات در سیرالئون]]؛ [[مطبوعات در قطر]]؛ [[مطبوعات در تایلند]]؛ [[مطبوعات در گرجستان]]؛ [[مطبوعات در بنگلادش]]؛ [[مطبوعات در تاجیکستان]]؛ [[مطبوعات در سریلانکا]]
 
== کتابشناسی ==
<references />
 
== نویسنده مقاله ==
معصومه فاریابی
[[رده:مطبوعات]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۱ مهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۲۲:۰۷

روند مطبوعات در عراق در دوره‌های سياسی مختلف متفاوت و تاثيرگذاری آن در فرآيند تشکل افکار عمومی نيز نابرابر بوده است. در يک بررسی تاريخی می توان گفت که چاپخانه برای اولين بار در سال 1856 در دوران محمد رشيد پاشا حاکم عثمانی عراق از ايران وارد شهر کربلا شد و در سال 1866 چاپخانه سنگی تبريزی نيز از ايران توسط ميرزا عباس به عراق انتقال يافت و کار چاپ کتاب را آغاز کرد[۱]. در سال 1859 چاپخانه‌ای توسط مبلغان مسيحی دومنيکان به شهر موصل آورده شد و اين مبشران دينی برای گسترش کار خود در مراحل بعدی دو چاپخانه بزرگ ديگر نيز در اين شهر تاسيس کردند[۲]. در دوران حاکميت مدت پاشا والی اصلاح طلب عثمانی بر عراق، چاپخانه ولايت (الزوراء) از فرانسه خريداری شد و در بغداد نصب گرديد و در همان دوران چاپخانه دومی به نام الفيلق يا چاپخانه نظامی تاسيس شد. آقاي احمد مدحت افندی مدير چاپخانه ولايت اولين روزنامه محلی عراق در دوران عثمانی را تحت عنوان الزوراء در آغاز قرن بيستم منتشر کرد[۲].

با بر پايی دولت ملی عراق در سال 1921 خريد چاپخانه جديد در دستور کار دولت قرار گرفت و در سال 1926 چاپخانه مدرن و بزرگی از اروپا خريداری شد و به چاپ و زنده کردن ادبيات و فرهنگ بومی پرداخت[۲]. در سال 1932 برخی از جوانان عراقی که به تازگی به کمونيسم گرايش پيدا کرده بودند، روزنامه الاهالی را تاسيس کردند. سر دبير اين روزنامه عبدالقادر اسماعيل بود و اين روزنامه نقطه نظرهای مارکسيست ها، ليبرال ها، سوسياليست های فابينی، و اصلاح طلبان را منعکس می کرد[۳]. با تاسيس اين روزنامه جهش بزرگی در مطبوعات عراق رخ داد و در زمينه کيفيت تفکر سياسی و در عمق و وسعت نظراتی که به خوانندگان ارائه می شده‌، تحول قابل توجهی بوجود آورد.

پس از جنگ جهانی دوم روزنامه الاهالی بعنوان ارگان حزب دمکراتيک ملی نمايان شد و از آزادی سياسی، دمکراسی پارلمانی و سوسياليزم نوين حمايت می کرد[۳]. در سال 1946 نشريه جناح مخالف به نام «لواء الاستقلال» ارگان حزب استقلال به مطبوعات آن دوره پيوست. «لواء الاستقلال» که سر دبير آن فائق السامرائی بود، نشريه ای ضد امپرياليستی بود و نظرات مستقل و پان عربيسم را منعکس می کرد[۳]. در سال 1946 کامل چادرچی رئيس حزب ملی دمکراتيک و صاحب امتياز روزنامه صوت الاهالی به خاطر سر مقاله چاپ شده در مورخ 1946/7/15 محاکمه گرديد و همزمان عزير شريف از نويسندگان روزنامه «صدی الدستور» با اتهام مشابهی محاکمه و هر دو روزنامه تعطيل گرديد[۲]. در اين دوره هر گونه مخالفت با سياست های ارشد العمری نخست وزير وقت در سرکوب کارگران چاپخانه‌ها با واکنش شديد دولت روبرو می شد و در اين دوره همه مطبوعات ملی بسته شدند و تنها دو روزنامه «العالم العربی» و «الاخبار» باقی ماند که دولتی بودند و ديدگاه های دولت را منعکس می کردند[۲].

مطبوعات در دوران جمهوری که از سال 1958 آغاز گرديد، از آزادی بيشتری برخوردار بود و از قيد و بندهای مختلف اجتماعی آزادتر شدند. سياستهای باز مطبوعاتی تا نيمه دهه هفتاد ادامه داشت و به رغم اينکه حزب بعث در سال 1968 به قدرت رسيد ولی به علت ضرورت‌هايی ائتلاف و تشکيل جبهه ملی پيشرو و آشتی با ديگر احزاب سياسی به ويژه کردها، سياست‌های باز و چند صدائی در مطبوعات را تداوم بخشيد‌. رژيم بعثی در اين دوره هويت و ماهيت فکری همه نويسندگان مطبوعات را شناسايی کرد و طی يک رفتار کاملا امنيتی همه آنها را بازداشت کرد و بسياری از آنان را پس از شکنجه به اعدام محکوم کرد. از اواسط دهه هفتاد تقريبا همه مطبوعات دولتی و تحت کنترل حزب بعث در آمدند و همه کارکنان اين بخش در جهت توجيه ماجراجوئی های نظام صدام حسين و ستايشگری از آن فعاليت داشتند.

در دوران حاکميت رژيم صدام حسين عرصه روزنامه نگاری محدود به چند روزنامه بود که عبارتند از روزنامه دولتی «البعث» ارگان حزب حاکم و «الجمهوريه» و «الثوره» که ارگان وزارت اطلاع رسانی بود. مهمترين مجله دولتي اين دوران مجله«الف ـ باء» بود که به عنوان مجله سياسی منتشر مي‌گرديد. در دهه آخر حاکميت حزب بعث، عدی صدام حسين فرزند ارشد سر کرده عراق با بسط سلطه خود بر اين بخش چند رسانه دولتی ديگر راه‌اندازی کرد که مهمترين آنها روزنامه «بابل» بود.

با سقوط نظام صدام حسين در سال 2003 تحول بسيار بزرگی در عرصه مطبوعات صورت گرفت و باز شدن فضای مطبوعاتی در اين دوره به پيدايش ده ها بلکه صدها روزنامه و مجله گرديد که هر کدام نمايندگی فکری يک جريان سياسی را بر عهده داشت. البته اين تحول گرچه در بعد کمی به افزايش تنوع مطبوعات انجاميد اما در بعد کيفی تحول چشمگيری به وجود نياورد. بسياري از مطبوعات دارای ويژگی های حرفه اي و تحليل های متقن و چارچوب های علمی نبود و شايد به همين علت در اين دوره باز و بسته شدن سريع بسياری از مطبوعات بعنوان پديده‌ای نو نمايان شد.

مطبوعات و رسانه‌های مکتوب، به‌ویژه روزنامه‌ها، در عراق پس از صدام نقش مهمی در اطلاع‌رسانی و شکل‌دهی به افکار عمومی ایفا می‌کنند. در اینجا به برخی از مهم‌ترین این رسانه‌های مکتوب اشاره می‌شود. روزنامه«الصباح» یکی از مهم‌ترین و پرتیراژترین روزنامه‌های دولتی عراق است که به پوشش اخبار داخلی و بین‌المللی می‌پردازد. این روزنامه به‌عنوان رسانه رسمی دولت، در انتشار اخبار و مواضع رسمی کشور نقش بسزایی دارد. «الزوراء» نیز نخستین روزنامه عراقی است که در سال ۱۸۶۹ میلادی منتشر شد و به‌عنوان پایه‌گذار رسانه‌های مکتوب در عراق شناخته می‌شود. این روزنامه نقش مهمی در تاریخ رسانه‌های عراق داشته و به مناسبت تأسیس آن، روز ۱۵ ژوئن به‌عنوان روز رسانه ملی عراق نام‌گذاری شده است.

«الزمان »یکی از روزنامه‌های پرشمارگان عراق است که به پوشش گسترده اخبار سیاسی، اقتصادی و فرهنگی می‌پردازد. این روزنامه با تحلیل‌های جامع و گزارش‌های میدانی، تأثیر قابل‌توجهی در شکل‌دهی به افکار عمومی دارد.«المراقب العراقی» از دیگر نشریات مهم عراق است که به مسائل سیاسی و اجتماعی می‌پردازد. این روزنامه با تمرکز بر تحلیل‌های سیاسی و پوشش اخبار مهم، در میان خوانندگان عراقی جایگاه ویژه‌ای دارد. «المدی »یکی از روزنامه‌های معتبر عراق است که توسط یکی از بزرگ‌ترین مؤسسات فرهنگی-رسانه‌ای منتشر می‌شود. این روزنامه با پوشش اخبار فرهنگی و هنری، به‌ویژه در حوزه ادبیات و هنر، نقش مهمی در ترویج فرهنگ در جامعه عراقی ایفا می‌کند. این رسانه‌های مکتوب با ارائه اخبار و تحلیل‌های متنوع، نقش مهمی در اطلاع‌رسانی و آگاهی‌بخشی به جامعه عراقی دارند و هر یک با رویکردهای خاص خود، به تنوع و پویایی فضای رسانه‌ای این کشور کمک می‌کنند.

نیز نگاه کنید به

مطبوعات در زیمبابوه؛ مطبوعات در چین؛ مطبوعات در کانادا؛ مطبوعات در روسیه؛ مطبوعات در کوبا؛ مطبوعات در تونس؛ مطبوعات در لبنان؛ مطبوعات در افغانستان؛ مطبوعات در سنگال؛ مطبوعات در مالی؛ مطبوعات در سودان؛ مطبوعات در ساحل عاج؛ مطبوعات در اوکراین؛ مطبوعات در اسپانیا؛ مطبوعات در اردن؛ مطبوعات در اتیوپی؛ مطبوعات در سیرالئون؛ مطبوعات در قطر؛ مطبوعات در تایلند؛ مطبوعات در گرجستان؛ مطبوعات در بنگلادش؛ مطبوعات در تاجیکستان؛ مطبوعات در سریلانکا

کتابشناسی

  1. تاريخ الصحافه فی العراق، روزنامه الرأی، چهارشنبه 15/6/2005، ص 6.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ ۲٫۴ تاريخ الصحافه فی العراق، روزنامه الرأی، چهارشنبه 15/6/2005، ص 29.
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ فب مار (1380)، تاريخ نوين عراق، ترجمه محمد عباسپور، تهران، بنياد پژوهشهاي اسلامي، ص 232.

نویسنده مقاله

معصومه فاریابی