فرهنگ عمومی تایلند

از دانشنامه ملل


«واحد سازمان اجتماعی تایلند «قریه» است که از زمان‌های قدیم واحد مستقلی بوده است. قریه از همهٔ لوازم و احتیاجات زندگانی به خود تکیه داشته است و چون مملکت روی زراعت و کشاورزی قرار دارد مثل سایر ممالک کشاورز، ده و قریه اساس اجتماعی آن شمرده می‌شود.

بعدها که دایرهٔ اجتماع وسعت یافت و مردم دهات و قصبات به یکدیگر بیشتر و بیشتر مرتبط شدند، اساس و پایهٔ اجتماع ایشان بر روی مذهب قرار گرفت؛ از این رو در هر قریه و قصبه، دیری بودایی وجود دارد که برای ایفای مراسم مذهبی و همچنین مرکز تربیت و تعلیم مردم آن قریه به‌کار می‌رود. مردم ده سراسر تعالیم جسمانی و روحانی خود را از صنایع و حِرَف و مبادی و معتقدات در آن دیر می‌آموزند و از هنگام تولد تا زمان مرگ به آن مکان وابستگی دارند.

همهٔ تشریفات اجتماعی و اجتماعات در ضیافت‌ها و جشن‌های خود را در فضای آن دیر به‌عمل می‌آورند. روز اول سال و سایر اعیاد، هدایا و نذور به آن مکان‌های مقدس تقدیم می‌کنند و در مواقع بروز آلام و مصائب به آنجا پناه می‌برند. هنوز در اغلب نواحی مملکت که به واسطه فقدان وسایل نقلیه و حمل‌ونقل، از تمدن و شهرنشینی دورند و افکار جدید در آن‌ها نفوذ نکرده است، در این عبادتگاه‌ها رسوم قدیمهٔ صدها سال قبل معمول و متداول است؛ درصورتی‌که در پایتخت و شهرهای بزرگ، رفته‌رفته این آداب از میان رفته و عقاید و رسوم جدید جانشین آن‌ها شده است.

«فرهنگ جدید که در شهرهای بزرگ تایلند روزافزون توسعه و رواج دارد، مشکلات و معایب و خطرهای بسیار دارد که باید با نظر معقول و دوراندیشی در آن نگریست؛ زیرا مردم به جای این که به مبادی و سنت‌های قدیم خود وقت بگذرانند، اکثر اوقات خود را صرف سیاست می‌کنند و در دایره مشاجره‌های کورکورانه و تقلید می‌افتند.»

«در نهایت، همان‌طور که به ممالک جنوب آسیا نام «هندوچین» داده‌اند، تایلند که یکی از آن ممالک است به درستی مابین دو سیستم تمدن و دو روش مستقل آسیایی قرار دارد، یک طرف چین و یک طرف هند. این دو تمدن در این سرزمین با یکدیگر تلاقی کرده و متوقف شده‌اند؛ از این رو در این کشور هر دو تمدن با یکدیگر به صورت کاملی آمیختگی حاصل کرده‌اند.

نظر به طبیعت و اقلیم و مشکلات و موانع طبیعی که در این سرزمین موجود است، مانند کوه‌ها و جنگل‌ها، تمدن چینی به غرب چین پیش نرفته است و در شمال شبه‌جزیرهٔ هندوچین متوقف مانده است. تایلندی‌ها از آن تمدن بهره بسیار برده و اقتباس فراوان کرده‌اند. به همین دلیل، اهالی تایلند در راه و روش زندگی با چینی‌ها در مقایسه با هندی‌ها نزدیکی و وحدت فکر بیشتری دارند. از فرهنگ هندو نیز بهره بسیار گرفته‌اند، مخصوصاً وقتی از حدود کوهستان‌های شمالی می‌گذریم و در قسمت صحراهای مرکزی که محل شهرهای بزرگ و قصبات مهم است وارد می‌شویم، نفوذ تمدن هندی را بیشتر مشاهده می‌کنیم»[۱].

آداب و رسوم

تاثیر فرهنگ هندی

در بررسی آداب و رسوم مردم تایلند، می‌فهمیم که فرهنگ و ادبیات تایلندی گذشته از باورهای سنتی و افکار خرافی اقوام اولیهٔ سیامی، از فرهنگ هندی و مذهب برهمنی و نیز بودیسم چینی تأثیر بسیاری پذیرفته است. به سخن دیگر فرهنگ تایلندی مانند سایر کشورهای جنوب شرقی آسیا در سایهٔ فرهنگ و تمدن عظیم هند رشد کرده است.

این پدیده، ناشی از نفوذ سیاسی و دیرپای امپراتوری خمر (با مرکزیت کامبوج امروزی) بر سرزمین سیام یا تایلند بوده است که دارای ریشه‌های فرهنگی و قوی هندی بود. برای نمونه، حماسهٔ راماکیشن که از افسانه‌های اساطیری و ملی تایلند است، از داستان حماسی رامایانا قهرمان اسطوره‌ای هند گرفته شده است و شهر آیوتایا پایتخت پیشین تایلند به نام آیودیا (زادگاه راما) نام‌گذاری شده است. بسیاری از مناسک و آئین‌های برهمنی، مانند گرداندن تسبیح، در آیین‌های عبادی تایلندی نیز دیده می‌شود. افزون بر این خدایان هندو مانند «ضریح اراوان»(Erawan Shrine) و تندیس گانش(Ganesh)، ایندرا(Indra) و شیوا(Shiva) و نمادهای متعدد مربوط به خدایان هندو، در باورهای بودائیان تایلند هم دیده می‌شود، مانند «گارودا»(Garuda) که نماد سلطنت تایلند است. بنابراین می‌توان گفت که هندوئیسم و باورهای برهمنی حضوری قوی و پرمایه در فرهنگ بودایی تایلند دارند.

رفتارهای اجتماعی

تایلندی‌ها سر را مقدس‌ترین و پا را پست‌ترین بخش بدن می‌دانند و دست‌زدن به سر دیگری یا اشاره‌کردن با پا در این کشور بد شمرده می‌شود. کتاب‌ها از جمله اشیای پرارزش برای آن‌ها است و نباید آن‌ها را روی میز سُر داد یا روی زمین گذاشت.

در تایلند رنگ‌های گوناگون، نشان‌دهندهٔ روزهای هفته هستند. برای نمونه زرد، رنگِ روز دوشنبه است؛ از آنجا که پادشاه کنونی تایلند در این روز متولد شده است، طرفداران او پیراهن زردرنگ بر تن می‌کنند و این کار در روزهای دوشنبه رایج‌تر است. نصب پرچم‌های کوچک زردرنگ بر سر در خانه‌ها حمایت از پادشاه را نشان می‌دهد. احترام به پادشاه در همه‌حال واجب است و لگدمال کردن سکه‌ها و اسکناس‌های تایلند که تصاویر پادشاه بر روی آن است، بی‌احترامی و جرم شمرده می‌شود. مردم در هنگام عبور از برابر تندیس‌های شاهان تایلند ادای احترام می‌کنند. احترام به نمادهای مذهبی مانند تندیس یا تصویر بودا در منازل واجب است. هنگام دیدار از معابد و مجسمه‌های بودا، داشتن رفتار و پوشش مناسب الزامیست و پیش از ورود به اماکنی که دارای تصویر یا مجسمه‌ای از بودا باشند، باید کفش‌ها را درآورد. هنگام عکس‌برداری نباید دست یا پا را به مجسمه بودا تکیه داد.

زنان نباید به راهب‌های بودایی و وسایل آن‌ها دست بزنند و باید صدقات و هدایای خود را روی پاهای آن‌ها یا روی میز و یا روی پارچه‌ای بر روی زمین قرار دهند تا راهبان آن‌ها را بردارند. راهبان نیز برای دادن چیزی به زنان باید از ته شمع یا عصا استفاده‌کنند.

نام‌گذاری

«نام‌های خانوادگی خیلی طولانی تایلندی فقط در حدود پنجاه سال گذشته (از ۱۹۱۶م) استفاده می‌شدند. اسم کوچک ابتدا می‌آید و بعد از آن نام خانوادگی. اما فقط اسم کوچک برای صحبت‌کردن یا صدازدن دیگران به‌کار می‌رود. معمولاً قبل از اسم کوچک واژهٔ khun قرار می‌گیرد (که معادل «آقا»، «دوشیزه» یا «خانم» است) یا ترجیحاً قبل از آن القابی مثل مدیرعامل قرار می‌گیرد. مؤدبانه است اگر اشخاص را فقط با khun صدا بزنیم (حرف "u" در "khun" مثل "oo" در "look" تلفظ می‌شود)[۲].

ادای احترام

مردم تایلند با به‌هم چسباندن کف دو دست و آوردن آن‌ها نزدیک بینی و خم‌کردن سر به جلو به همدیگر ادای احترام می‌کنند که به این کار «وای» می‌گویند. این‌کار را فقط کوچک‌ترها در برابر بزرگ‌ترها انجام می‌دهند و دست‌دادن در هنگام «وای» گفتن معمول نیست. ادای احترام به سبک وای و حتی زانوزدن در برابر مجسمه‌های بودا و در حضور پادشاهان و مانک‌ها، برای همگان الزامی است.

برای سلام‌کردن از کلمهٔ «سوادی» استفاده می‌کنند که تلفظ آن در زن یا مرد تا حدودی فرق دارد. زنان می‌گویند «سوادی کا» ولی مردان باید بگویند «سوادی کَب».

دریافت هدیه

«تایلندی‌ها گرفتن هدیه را بسیار دوست دارند، این علاقه‌ای ذاتی است و رواج دارد؛ حتی اشراف‌زادگان و خاندان سلطنتی نیز از این قاعده مستثنا نیستند. آن‌ها اهل هدیه‌دادن هم هستند و معمولاً هدایای خود را به‌زیبایی بسته‌بندی می‌کنند. در بعضی جوامع مرسوم است که هدیه را در مقابل شخص هدیه‌دهنده باز کنند. اما تایلندی‌ها بازکردن بسته‌بندی زیبای هدیه را در مقابل شخص اهداکننده، نمی‌پسندند و بدون بازکردن و اطلاع از محتوای هدیه، از هدیه‌دهنده تشکر می‌کنند. تایلندی‌ها معمولاً هنگام هدیه‌دادن، آن را در ظرفی شبیه سینی می‌گذارند» (پاک آئین، ۱۳۹۰: ۴۵).

دوستی پایدار

«تایلندی‌ها به‌زحمت‌انداختن دیگران را با مشکلات شخصی خود نمی‌پسندند. حتی اگر فردی عمیقاً نیازمند به کمک باشد از درخواست آن امتناع می‌کند، به‌همین‌دلیل ایجاد دوستی عمیق با تایلندی‌ها به‌ندرت ممکن است... جامعهٔ تایلندی به طریقی بنا شده است که تقریباً هر فردی یا برتر یا حقیرتر از دیگری شمرده می‌شود. وجود چنین احساسی در جامعه سبب می‌شود گسترش دوستی‌های عمیق که فقط در صورت برابری بین افراد به وجود می‌آید، محدود شود»[۳].

از آنجا که حدود ۷۰درصد مردم تایلند در روستاها زندگی می‌کنند، باید پذیرفت که تایلند در میان کشورهای جنوب شرقی آسیا کم‌ترین تأثیر را از غرب پذیرفته است؛ فقط برخی از نمادهای غربی مانند مصرف‌گرایی و مشروب‌خواری و و شب‌زنده‌داری و موسیقی غربی در میان قشرهای شهرنشین تایلند دیده می‌شود. به‌طور کلی تایلندی‌ها، مردمانی تجددگرا نیستند و از تغییر و تحول در زندگی سنتی خود استقبال نمی‌کنند.

غذا خوردن

آموزه‌های بودیسم کشتار حیوانات را منع کرده است، اما قانون جلوی این کار را نمی‌گیرد و خوردن گوشت، بیرون از منزل، به‌ویژه در رستوران‌هایی که در کنار خیابان‌ها و در پیاده‌رو بساط خود را پهن کرده‌اند و شبانه‌روز سرگرم کار هستند، بسیار رایج است چون بسیار ارزان‌تر از رستوران‌های معمولی است. ادارهٔ اماکن و رفع سد معبر هم با آن‌ها کاری ندارند. کشتار گاو و ماکیان در تایلند با مسلمان‌ها است، از این رو خوردن گوشت در این کشور برای مسلمانان منع شرعی ندارد. زدن برچسب حلال روی بسیاری از بسته‌های مواد غذایی نشانهٔ حلال‌بودن آن برای مسلمانان است که این کار زیر نظر و با مجوز دفتر شیخ‌الاسلام تایلند انجام می‌شود.

آداب و رسوم عبادی

زیارت در بودیسم، با رفتن در برابر مجسمهٔ بودا یا خاکستر مردگان که در استوپاها(Stupa) یا پاگوداها(Pagoda) قرار دارند، انجام می‌شود. در برابر این اماکن، مردم حالت عبادت و دعا و تضرع به خود می‌گیرند و در هنگام دعا عمل «وای» را انجام می‌دهند؛ یعنی کف دو دست خود را به هم می‌چسبانند و در جلوی صورت قرار می‌دهند و چشم‌های خود را می‌بندند. معمولاً به مجسمه بودا یا به اماکن مقدس به‌نام بودا گل هدیه می‌دهند یا شمع روشن می‌کنند یا این‌که عود می‌سوزانند و به این کار «آنیکا»(Anicca) می‌گویند که به معنی ادای نذر است.

منظور از این کار عبادت مجسمه یا اشیا نیست و کرنش در برابر تندیس بودا یا سجده در برابر آن، فقط به‌معنای احترام به بودا و سپاسگزاری از تعالیم و آموزه‌های او صورت می‌گیرد. ضمن این‌ که تمرکز فکری و روحی و انرژی و پاکیزگی معنوی نیز در زائران قوام می‌گیرد. به‌همین سبب، نباید بودائیان را بت‌پرست دانست.

درکنار بیشتر فروشگاه‌ها و ادارات بزرگ، در خیابان‌ها و بر سر راه مردم معابد چوبی کوچکی قرار داده‌اند که مردم در هنگام عبور از آن‌ها ضمن ادای احترام به بودا، برای شادی ارواح مردگان خود مواد خوراکی در آن‌ها قرار می‌دهند و در واقع نوعی خیرات برای مردگان انجام می‌دهند تا روح آن‌ها را شاد و راضی نگه دارند و مصیبتی دامن‌گیر آن‌ها نشود.

غذاهای تایلندی

غذاهای سنتی تایلند

«مثل همهٔ کشورهای آسیای جنوب شرقی، غذای اصلی مردم تایلند برنج است. کلمات «برنج» و «غذا» معادل یکدیگرند و هر چیز دیگری را «با برنج» می‌نامند. تایلندی‌ها انواع دانه‌درشت برنج را که بدون نمک، پخته و صاف می‌شود، ترجیح می‌دهند. غذای معمولی تایلندی‌ها از برنج و انواع دیگر غذاها که با یکدیگر صرف می‌شود، تشکیل شده است و اغلب در دمای اتاق خورده می‌شود. بودن نمک بر روی میز غیرمعمول است؛ به جای نمک از سس ماهی با نمک استفاده می‌کنند. در بهترین رستوران‌های تایلند، غذا به طرز زیبایی چیده می‌شود. هنر ساخت میوه به شکل‌های پیچیده (مثل پرنده یا گل) به سرعت در حال توسعه است»[۲]. پخت غذا در نواحی گوناگون تایلند متفاوت است.در نواحی شمالی و شمال شرقی، مردم برنج نرم و چسبناک را دوست دارند، ولی در نواحی مرکزی بیشتر، غذاهای معطر و بخارپز مصرف می‌شود. رنگارنگی و پرادویه‌بودن، یکی از ویژگی‌های غذاهای تایلندی است.تایلندی‌ها به غذاهای خود فلفل تند می‌زنند و در بیشتر غذاهای آن‌ها سس ماهی و سویا و موادی چون سیر، فلفل، لیموی تازه، فلفل هندی ،(Chilli) سبزیجات گوناگون، به‌ویژه ریحان، پیازچه، کلم، برگ لیمو، گشنیز، زردچوبه و موسیر نیز به‌کار می‌رود. برنج مادهٔ اساسی در بیشتر غذاهای تایلندی است که آن را به صورت پخته یا رشته‌های برنجی (نودل) می‌خورند.

در تایلند صبحانه، وعدهٔ غذایی جدا و خاص نیست و مردم بیشتر همان غذاهایی را که در ناهار یا شام می‌خورند، در صبحانه هم استفاده می‌کنند. برای نمونه، برنج سرخ یا بخارپز شده همراه با اُملت یا گوشت گوساله و جوجه سرخ شدهٔ دست‌فروش‌های کنار خیابان را برای صبحانه بیشتر دوست دارند.

کم‌ و بیش در همهٔ غذاهای تایلندی از آبزیان مانند میگو، ماهی و گوشت پرندگان و خوک و گاو استفاده می‌کنند. مقادیر فراوانی از جوانهٔ حبوبات، سبزیجات معطر به همراه آب لیمو، ساقه‌ای طعم‌دار به نام علف لیمو(Lemon Grass) و گشنیز تازه به این غذاها، مزه‌ای تند و تیز می‌دهد. سس ماهی یا رب میگو هم به غذاها می‌زنند تا کمی شور شود.

شیر نارگیل یکی از مواد مهم در آشپزی تایلندی است و خورش‌ها را با آن مخلوط می‌کنند و در دسرهای تایلندی بسیار به کار می‌رود.

چند نمونه از غذاهای سنتی معروف و خوشمزهٔ تایلند:

کائوپات(Khao Phat): برنجی است به شکل پلو که با مخلوطی از مرغ خردشده، سیر، پیاز، گوجه‌فرنگی، پیازچه، سس، سویای سفید، سس ماهی، فلفل و تخم‌مرغ تهیه و از میگو نیز برای تزئین آن استفاده می‌شود. این پلو را با غذاهای دریایی نیز درست می‌کنند.

تام یام کونک(Tom Yam Kung): نوعی سوپ میگوی ترش و تند است که برای تهیهٔ آن فلفل هندی، جوانهٔ بامبو، علف لیمو همراه با میگو یا هر نوع گوشت دیگری به کار می‌رود. این غذا بیشتر در مناطق مرکزی تایلند رواج دارد.

پت تای(Phat Thai): از غذاهای معروف تایلند است که با رشتهٔ برنج، گوشت مرغ، میگو و سیر، پیاز، فلفل هندی، تخم‌مرغ، شکر، سس ماهی و مخلفات دیگر آماده می‌شود.

تقسیم‌بندی زمان

«تقسیمات روزانهٔ تایلندی‌ها با غربی‌ها متفاوت است. آن‌ها به جای دو بخش دوازده ساعته، چهار بخش شش‌ساعته دارند. امروزه آن‌ها ساعات صبح را به روش غربی‌ها محاسبه می‌کنند، ولی ساعات بعدازظهر را به روش تایلندی. مثلاً ممکن است در غروب به جای ۷ بگویند ۱. بهتر است زمان را با ساعت‌های ۲۴ ساعت که تایلندی‌ها با آن از طریق جدول زمان‌بندی و رادیو آشناترند، کنترل کنیم»[۴].

لباس ملی و سنتی

لباس‌های سنتی زنان تایلند را دامن‌های بلند تا مچ پا به‌همراه بالا تنه کامل تشکیل می‌دهد. در بیشتر نمونه‌ها بالا تنه‌ها پوشیده و به شکل کُت یا بلوز است اما گاهی و بیشتر در میهمانی‌های رسمی، ممکن است سر شانه یا دست‌ها و بازوان بیرون بمانند. با این لباس کمربند هم می‌بندند.

لباس سنتی مردان تایلندی هم، شلوار بلند با پیراهن یا کت یقه‌بسته با آستین بلند یا کوتاه است که در مراسم رسمی بر روی آن کمربند می‌بندند.

بیشتر این لباس‌ها با پارچهٔ ابریشمی دوخته می‌شود و اغلب در مراسم رسمی و میهمانی‌ها پوشیده می‌شوند؛ ولی در کوچه و خیابان بیشتر زنان و مردان لباس‌های سبک غربی مانند کت‌وشلوار با کراوات، و بلوز و دامن یا پیراهن و دامن می‌پوشند.

لباس رسمی کارمندان و مقامات دولتی، برای مردان کت و شلوار سفید و برای زنان کت و دامن سفید و مانند لباس‌های نظامی دارای سردوشی است. آقایان کت یقه‌بسته ولی خانم‌ها کت یقه‌باز با پیراهن و کراوات می‌پوشند و علائم و نشانه‌های دولتی را بر روی شانه و سینهٔ کت خود نصب می‌کنند. این لباس مخصوص مجالس رسمی، جشن‌ها و مراسم سلام در حضور پادشاه است.

در تایلند لباس ملی دولتی معمول نیست اما همان لباس سنتی را به منزلهٔ لباس ملی در مراسم رسمی و غیر رسمی می‌پوشند. لباس زنان بلوز و دامن بلند ابریشمی کاملاً پوشیده با آستین‌های بلند و یقهٔ بسته به رنگ‌های گوناگون است که روی آن کمربند می‌بندند. برای مردان لباس سنتی رسمی از شلوار بلند و کت یقه‌بسته با آستین کوتاه تشکیل می‌شود؛ ولی در مراسم رسمی، هم باید آستین بلند باشد و هم این‌که روی آن شال کمر می‌بندند.

با توجه به آب‌ و هوای‌ گرم و شرجی تایلند، لباس سنتی سیامی در قدیم، بالاتنه نداشته است و بیشتر زنان و مردان، به‌ویژه در روستاها و نواحی دوردست فقط از کمر تا زانوی خود را می‌پوشاندند و سر و سینهٔ آن‌ها تا کمر بیرون بوده است، اما از دوران سلطنت رامای پنجم که تجدد و غربی‌شدن رایج شد، ابتدا افراد خانوادهٔ سلطنت از لباس‌های پوشیده استفاده کردند و رفته‌رفته شهرنشینان هم غربی‌پوش شدند؛ به‌ویژه از میانهٔ سدهٔ بیستم، دولت نظامی ژنرال فیبون کوشید برهنگی سنتی را تاحدودی تعدیل کند و لباس‌های روزمره را کم و بیش به شکل غربی درآورد.

عروسی در میان بودائیان تایلند

پای‌بندی به سنت‌ها و روابط خانوادگی و حلقه‌های فامیلی در میان مردم تایلند بسیار قوی است. از این رو ازدواج در سنین جوانی، به‌ویژه در روستاها بسیار رایج است و افراد معمولاً به ازدواج‌های خود پای‌بندند و آن را به شکل سنتی و با رعایت کامل آداب و رسوم آن برگزار می‌کنند. مراسم سنتی عروسی در نقاط گوناگون تایلند به صورت‌های گوناگون برگزار می‌شود و مراسمی‌که در جنوب تایلند برگزار می‌شود با آداب و رسوم عروسی ساکنان شمال تایلند یکی نیست. بدیهی است که هر چه به نواحی روستایی و محلی تایلند نزدیک‌تر باشیم، مراسم عروسی، سنتی‌تر و آداب و رسوم آن بیشتر است. مراسم عروسی و ازدواج در تایلند در اصل جنبهٔ مذهبی ندارد و در قدیم حضور راهبان در مراسم عروسی معمول نبود و راهبان بودایی بیشتر در عزاداری‌ها دیده می‌شدند؛ اما امروزه برای خیر و برکت در آن حضور دارند.

همان‌گونه‌که ایرانی‌ها عقد و عروسی را جدا از هم برگزار می‌کنند، بودایی‌ها این سنت را در دو مرحله انجام می‌دادند.

۱. ازدواج با سنت بودایی که با نیایش آغاز و با بردن غذا به معابد یا هدیه دادن به راهبان، رسمی می‌شود.

۲. در ازدواج با فرهنگ سنتی سیامی، سنت خانوادگی، ملاک عمل قرار می‌گیرد و آداب و رسوم فامیلی دو طرف در آن نقش‌آفرینی می‌کند. مراسم سنتی را می‌توان دور از معبد و حتی در روزی دیگر برگزار کرد؛ اما امروزه دیگر این سنت‌ها دقیق اجرا نمی‌شود و اجرای آن راحت‌تر شده است.

نخستین گام برای مراسم عروسی، تعیین زمان سعد و مناسب برای آن است تا ازدواج باشگون و برکت همراه شود. برای این کار نزد طالع‌بینان و راهبان می‌روند تا آن‌ها روز پر خیر و برکتی را برای این مراسم برگزینند. تایلندی‌ها به عدد ۹ اعتقاد دارند و سعی می‌کنند که مراسم عروسی را در ساعت ۹ یا روز نهم یا ماه نهم برگزار کنند.

بخش اول از مراسم عروسی که امروزه راهبان هم در آن شرکت دارند، معمولاً صبح‌ها برگزار می‌شود که در آن فقط بستگان و دوستان بسیار نزدیک عروس و داماد حضور می‌یابند؛ برای آن‌ها کارت دعوت با ذکر ساعت دقیق مراسم فرستاده می‌شود. ولی در میهمانی شب، دعوت شفاهی هم کفایت می‌کند. نکتهٔ جالب آن است که مراسم عقد حتماً باید پیش از مراسم عروسی صورت بگیرد، ولی برخی افراد در عمل و برای صرفه‌جویی، عقد را در همان روز عروسی برگزار می‌کنند و به آن مراسم خان ماک(Khan Maak Procession) می‌گویند.

الف) مراسم مذهبی: در مراسم مذهبی عروسی، عروس و داماد اول در برابر عکس یا تندیس بودا به حالت «وای» ادای احترام می‌کنند و می‌نشینند و همان جا به خواندن ادعیه و اوراد بودایی مخصوصی می‌پردازند؛ سپس شمع و عود روشن می‌کنند. بعد نوبت به پدر و مادر عروس و داماد یا بزرگتر فامیل برای دست به دست دادن آن‌ها می‌رسد. یعنی دو حلقه از نخ یا بند سفید دور سر هر یک می‌بندند و این دو حلقه را با نخ دیگری به هم وصل می‌کنند. پس از این مراسم عروس و داماد، گل و غذا و دارو به راهبان حاضر در مراسم می‌دهند و پولی را در پاکت گذاشته برای مخارج معبد نذر می‌کنند.

بعد راهبان حاضر در مراسم ریسمان کوتاهی را که در دست دارند باز می‌کنند و با خواندن اوراد مقدس بودایی به زبان پالی به عروسی خیر و برکت می‌بخشند. سپس ارشدترین راهب یک سرنخ راگرفته و آن را درون ظرف آبی قرار می‌دهد و می‌گوید که با این‌کار خیر و برکت از نخ می‌گذرد و به آب می‌رسد. بعد کمی از این آب را با اشک شمع‌های روشن در برابر تصویر بودا مخلوط می‌کنند، مرهم و گیاهان معطر دارویی هم به آن می‌زنند و تکه‌ای از خمیری را که به این ترتیب به دست می‌آید با انگشت شصت به پیشانی‌های عروس و داماد می‌چسبانند. برای این که دست راهبان به پیشانی عروس نخورد، خمیر پیشانی عروس را با ته شمع می‌چسبانند. آنگاه یکی از راهبان حاضر در مراسم به موعظهٔ عروس و داماد می‌پردازد و مراسم با صرف غذا به پایان می‌رسد. تعداد راهبان در این مراسم باید فرد باشد و گاهی از سه تا ۹ راهب در این مراسم شرکت می‌کنند.گاهی هم عروس و داماد به معبد بودایی می‌روند و برای راهبان غذا می‌برند. اگر راهب به منزل آمده باشد پولی را در پاکت می‌گذارند و برای تیمن و تبرک به او می‌دهند.

گاهی هم برای شگون بخشیدن به مراسم عروسی، آزادکردن حیوانات و رهاکردن پرندگان از قفس یا انداختن ماهی و لاک‌پشت به آب‌های آزاد مانند رودخانه و دریا رایج است.

ب) مراسم سنتی: پیش از مراسم عقد، باید میزان مهریه مشخص شود؛ سپس طلا و هدایای دیگری را در سینی‌های مخصوص می‌گذارند و از طرف داماد به عروس و خانوادهٔ او هدیه می‌دهند. در زمان‌های قدیم رسم این بود که در این مراسم از خانهٔ داماد به خانهٔ عروس بروند. اما امروزه چنین نیست و مراسم عقد در همان روز عروسی و از خانهٔ عروس آغاز می‌شود و همراهان با ساز و دهل و رقص و آواز و پای‌کوبی راهی خانهٔ عروس می‌شوند. وقتی فامیل داماد به خانهٔ عروس می‌رسند، رسم است که جلوی آن‌ها را بگیرند و از اینجا مراسمی آغاز می‌شود که تایلندی‌ها به آن «سانوک»(Sanuk) می‌گویند و بیشتر به شوخی وخنده برگزار می‌شود. به این شکل که پس از رسیدن جمع به خانهٔ عروس برای آن که توان مالی داماد را بیازمایند، دو نفر از زنان فامیل عروس قدم به قدم در برابر دو لنگه در که یکی با نوارهای طلا و دیگری با نوارهای نقره تزئین شده است بر سر راه داماد می‌ایستند و از او پول می‌خواهند. درِ نقره‌ای را به زبان تایلندی «پراتو انگوئن»(Pratoo Ngoen) و در طلایی را «پراتو تونگ»(Prato Tong) می‌گویند. برای این که داماد از این درها بگذرد، باید کلید آن‌ها را داشته باشد و این کلید هم چیزی نیست جز پولی که باید درون پاکتی بگذارد. اگر پول درون پاکت کافی نباشد، زن‌هایی که در کنار درها هستند نمی‌گذارند داماد رد شود و به عروس برسد. هر چه داماد به در آخر نزدیک شود، مبلغ پول‌ها هم بیشتر می‌شود؛ ضمن این که با هر بار ردشدن از هر در، صدای ولولهٔ جمع بلند می‌شود. فامیل داماد هم‌چنین باید هدایایی به فامیل عروس بدهند که این هدایا به‌طور سنتی چیزی نیست جز نشای موز و شکر. در سال‌های گذشته، این نشاها را باید در خانهٔ عروس می‌کاشتند و هنگامی‌که زمان اولین زایمان می‌رسید، از آن‌ها به نوزاد می‌خوراندند. در این مراسم همچنین میهمانان مواد خوراکی با خود می‌آوردند و بیرون از خانه برای رفتگان عروس خیرات می‌کردند تا روح مردگان را شاد کنند و آن‌ها را در این شادی شرکت دهند. همچنین هدایایی مانند زنجیر یا گردنبندهای طلا به عروس و خانوادهٔ او می‌دادند و مهریه را هم می‌پرداختند تا همان‌جا آن را بشمارند.


در زمان‌های قدیم در تایلند و برمه ازدواج با محارم در میان اشراف و پادشاهان رایج بوده است و بسیاری از پادشاهان خواهران ناتنی خود را به زنی می‌گرفتند. محمدربیع در این زمینه می‌نویسد:

«[در هنگام ازدواج] عقد و نکاح و حلال و حرامی نمی‌باشد و از جمله چیزی که فیمابین این طایفه شیوع دارد عقد محرمات است. مانند تزویج والد، صبیه را و همشیره‌زاده را و هیچ‌یک این‌قدر [در تزویج محارم] اصرار ندارند که پادشاهان آنجا، چنانچه اعتقاد ایشان آنست که بر ما واجب عینی است... و این پادشاه که عقل این طایفه است از همشیرهٔ خود صبیه دارد... بعد از گفت‌وگوی والدین زفاف مجدد روی می‌دهد... و آن دختر به جهت این که حلال شود فریاد و فغان کنان می‌رود... و جهاز دختران آنجا همین عریانی و سر و ساز ایشان بی‌سامانی است و به درستی صورت اکتفا کرده دست از معنی بازداشته‌اند»[۵].

عروسی در میان مسلمانان

بر طبق سنن، مقدمات هر ازدواج را پدر و مادر عروس و داماد ترتیب می‌دهند؛ ولی خود عروس و داماد در آن دخالت چندانی ندارند. اول پدر و مادر داماد به انتخاب خود یا پسرشان با پدر و مادر عروس تماس می‌گیرند... اگر خانوادهٔ عروس قبول کنند، به آنجا می‌روند و دربارهٔ مهریه و جهیزیه و شرایط دیگر بیشتر صحبت می‌کنند. اگر این مرحله به خوبی و خوشی تمام شود، مراسم نامزدی ترتیب می‌یابد که در آن امام مسجد هم حضور دارد. داماد به همراه بستگان خود به خانهٔ عروس می‌رود و مهریه، انگشتر و هدایای دیگری نیز با خود می‌برد. پس از جشن کوچکی داماد در حضور عاقد تعهد می‌کند که با عروس ازدواج کند و برای این کار از بستگان دو طرف شاهد می‌گیرد. گاهی دختر یا عروس آینده هم در این مراسم حاضر می‌شود؛ می‌توان گفت که این نخستین بار است که هر دو طرف همدیگر را می‌بینند. بدین‌ترتیب مراسم عقد نکاح انجام می‌شود و فسخ‌کردن آن بسیار مشکل است. سپس تاریخی برای مراسم عروسی در نظر گرفته می‌شود و یک هفته قبل از این تاریخ هر دو خانواده دست به کار تهیهٔ مقدمات آن می‌شوند تا مراسم عروسی باشکوه هر چه بیشتر برگزار شود. جشن ازدواج به‌طور معمول پس از فصل برداشت محصول که زارعان بیکارند و به اندازهٔ کافی هم پول دارند بر پا می‌شود و ۷ روز طول می‌کشد؛ جشن ازدواج وابستگی بسیاری به شرایط مالی هر دو طرف، به‌ویژه خانوادهٔ عروس دارد. چون خانوادهٔ عروس است که باید بخش بزرگی از مخارج را بپردازد. البته خانوادهٔ داماد را هم از پرداخت هزینه بی‌نصیب نمی‌گذارند.

در شب اول، مراسم حنابندان صورت می‌گیرد که در آن سرانگشتان و پای عروس را حنا می‌گذارند. این کار در خانهٔ عروس صورت می‌گیرد و فقط زنان در آن شرکت می‌کنند. شب دوم داماد و بستگان وی به خانهٔ عروس می‌روند و دست و پای هر دو را حنا می‌گذارند. قبل‌تر از این، در این مراسم بود که نخستین ملاقات زوجین صورت می‌گرفت. اما مهم‌ترین حادثهٔ شب دوم ثبت ازدواج یا عقد نکاح است که عاقد آن را انجام می‌دهد. در این مراسم عاقد زوجین را زن و شوهر اعلام می‌کند و مسئولیت‌های آن‌ها را در برابر یکدیگر یادآور می‌شود. تا اینجا آداب اسلامی جاری است. روز سوم که نقطهٔ اوج این مراسم است، داماد و اطرافیان او به منزل عروس که همه خویشان و میهمانان در آن جمع‌اند، می‌روند.

داماد، درحالی‌که لباس‌های پر زرق و برق پوشیده، همراه با نوای طبل و تلاوت آیات قرآن کریم وارد خانه می‌شود. این مرحله در ساعات عصر و بعضی مواقع هنگام غروب رخ می‌دهد. هنگامی‌که داماد وارد خانه می‌شود، عروس منتظر او است. آن دو یک‌روز، به‌سان شاه و ملکه لباس می‌پوشند و در کنار یکدیگر، بدون حرکت در شاه‌نشینی تزئین شده می‌نشینند و میهمانان برای دیدار آن‌ها وارد اتاق می‌شوند و بر روی زوجین آب و گلاب و برنج زرد می‌پاشند.

همچنین به آن‌ها از سمنگت یا معجون جوجه‌کباب، برنج زرد و تخم‌مرغ که در جلوی آن ها قرار دارد، می‌خورانند و به این مراسم «برسندینگ» می‌گویند. پس از حدود ۳۰ دقیقه عروس و داماد وارد اتاق دیگری می‌شوند و در آنجا برای اولین‌بار با یکدیگر خلوت می‌کنند و به همدیگر غذا می‌خورانند. پس از این مراسم درحالی‌که جشن و سرور در خارج برای میهمانان ادامه دارد، داماد به میان میهمانان مرد می‌رود و زنان هم به دور عروس جمع می‌شوند. داماد به مدت یک یا دو سه شب در منزل عروس می‌ماند؛ سپس رسم است که به خانهٔ داماد بروند و در آنجا هم جشن کوچکی می‌گیرند و ممکن است که باز هم مراسم «برسندینگ» دیگری در آنجا ترتیب یابد.

البته در برخی مناطق همهٔ این مراسم در یک روز صورت می‌گیرد. برای نمونه، صبح روز عروسی، عروس به همراه عدهٔ دیگری به خانهٔ داماد می‌رود و هر دو به اتفاق به خانه عروس بر می‌گردند و بعد از ظهر همان روز در خانهٔ عروس مراسم عقد یا ثبت ازدواج صورت می‌گیرد؛ سپس داماد و همراهان وی به خانهٔ خود می‌روند و در حدود ساعت ۸ شب برای مراسم برسندینگ باز می‌گردند و مراسم جشن و سرور تا پاسی از شب ادامه می‌یابد. البته داماد پس از این مراسم از خانه عروس می‌رود و صبح روز بعد برای آغاز دوران زناشویی به خانه او برمی‌گردد (62 :1983, .(Rayan

عروسی در میان شیعیان

شیعیان تایلند مراسم ساده‌تری برای عروسی دارند، براساس سنتی محلی قبل از خواندن خطبهٔ عقد، داماد باید مهریهٔ عروس را به‌همراه جواهراتی که برای او خریده است، در برابر حاضران مجلس، تسلیم عروس کند. عروس نیز در برابر، هدایایی (مانند ساعتی نفیس) به داماد هدیه می‌دهد. سپس عاقد خطبهٔ عقد را می‌خواند. عروس معمولاً در همان مرتبهٔ اول بله را می‌گوید و موجب شور و شادی حضار می‌شود. پس از خواندن خطبهٔ عقد، داماد با انگشت، قدری عسل در دهان عروس می‌گذارد. عروس هم این کار را تکرار می‌کند. شیعیان تایلند این عمل را نشانهٔ نیک‌بختی عروس و داماد می‌دانند. پس از این مراسم، عروس و داماد به میان میهمانان می‌روند و در میان شور و هلهلهٔ آن‌ها وارد شبستان مسجد می‌شوند و به تلاوت قرآن و موعظهٔ عاقد گوش فرا می‌دهند (پاک‌آئین: ۱۳۹۰ :۳۲).

سوگواری بودائیان

بودائیان به آرامش فکر و تسلط انسان بر خود، در روزهای پیش از مرگ اهمیت بسیاری می‌دهند؛ آن‌ها بر این باورند که محبت و مهربانی در دوران زندگی در رسیدن به این آرامش فکری اثر فراوانی دارد و سوزاندن مردگان هم بر اثر سفارش بودا صورت می‌گیرد. مراسم سنتی برای مردگان در تایلند حدود یک هفته طول می‌کشد. برای آن که روح مرده یا مردگان آزرده نشود، بازماندگان کمتر گریه‌زاری می‌کنند؛ ولی مراسم را باشکوه و پربرنامه برگزار می‌کنند. اکثر اوقات تصاویری از مجسمهٔ بوداکه در زیر آن نام متوفی نوشته شده است، به حاضران در مراسم عزا می‌دهند. در اینجا راهبان هم حضور دارند تا با دعای خود ارواح خبیثه را از روح تازه درگذشته دور کنند و یادآور فانی‌بودن دنیا باشند؛ تصویری شاد از مرده نیز پشت تابوت او حرکت می‌دهند. مردگان بودایی را پس از پایان مراسم برای سوزندان به کورهٔ برقی مخصوص می‌برند و خاکستر آن‌ها را در ظروفی می‌ریزند و در معبد محلی یا در ستونی که به یادبود او بنا شده است، در محفظه‌ای می‌گذارند و پولی را هم برای خیرات و مبرات به معبد محل می‌دهند.

خاک‌سپاری مردگان بودایی هم در برخی مناطق رایج است و اقلیت چینی ساکن تایلند، مردگان خود را به‌خاک می‌سپارند. یکی از آداب مراسم سوگواری آن است که آب را از کوزه‌ای به‌کوزهٔ خالی دیگری می‌ریزند و معتقدند که با این کار ثواب فراوانی به روح درگذشتگان می‌رسد. گاهی نخ یا ریسمانی را به تابوت یا جنازه می‌بندند که سر دیگر ریسمان، به دست راهبانی است که دعا و ثنا می‌گویند و معتقدند که با این کار ثواب خواندن دعاها از راهبان به مرده‌ها می‌رسد. مراسم یادبودی هم در روزهای سوم، هفتم و سالروز متوفی برگزار می‌شود.

اما سیصد سال پیش مراسم عزاداری برای مردگان در تایلند چنین بوده است:

«(در هنگام عزاداری) فریاد و فغان و گریه و اضطرابی ندارند، در نهایت خوشدلی و خرمی می‌باشند و ساز و چنگ آورده، می‌نوازند و همه‌روزه بدین منوال به قدر احوال خیرات می‌کنند تا آن‌قدر که مقدور می‌شود و به‌زودی میت را برنمی‌دارند؛ به‌سبب این که آن را باعث خفت و سرزنش و ناتوانی خویش می‌دانند... و شب‌ها آتش افروخته و آتش‌بازی کرده و ساز و چنگ نواخته و به روئیان خیرات می‌دهند[۶].

اساطیر و افسانه‌ها

اساطیر در فرهنگ تایلندی بر زمینه‌های مذهبی بنا شده و به‌شدت تحت تأثیر فرهنگ هندی است. از این رو، تا میانهٔ سدهٔ نوزدهم، اساطیر تایلند درواقع بخش‌هایی از کتاب‌های مقدس هندی به زبان‌های سانسکریت و پالی بود که آب‌ورنگ تایلندی داشت. عمدهٔ این داستان‌ها از دل محافل اشرافی و سلطنتی تایلند برآمده بود؛ زیرا اینان یگانه طبقه باسوادی بودند که به این‌گونه کارها می‌پرداختند. شاهان در همة ادوار تاریخ تایلند، از دورهٔ سوخوتای تا دوره بانکوک به تألیف و کتابت می‌پرداختند. دو نفر از شاهان پیشین سلسله چاکری یعنی رامای دوم (۱۸۰۹ م تا ۱۸۲۴ م) و رامای ششم (۱۹۱۰م تا ۱۹۲۵م)، از شاعران برجسته و حامیان هنر تایلند به‌شمار می‌روند.

یکی از آثار حماسی مهم و مشهور تایلند، افسانهٔ «راماکیش»(Ramakien) است که در واقع نسخهٔ تایلندی حماسه بزرگ هند، یعنی رامایانا است. نخستین نسخه‌های تایلندی راماکیشن بعد از این‌که برمه‌ای‌ها شهر آیوتایا را ویران کردند، از میان رفت؛ یکی از سه نسخهٔ طولانی موجود آن، همان است که رامای یکم، بنیان‌گذار دودمان سلطنتی چاکری و گروهی از یاران او در ۱۷۹۸م، نگاشته بودند؛ شماری از نمادهای تایی و بودایی هم به آن وارد شده است تا میراث شفاهی و شعائر و سنت‌های دوران آیوتایا محفوظ بماند. در واقع، این اثر گران‌قدر رامای یکم، از منابع مهم سنت ادبی تایلند است.گویا نسخهٔ جدیدی نیز از تری پیتاکا (یا سه سبد) که کتاب مقدس بودائیان است، در دوران رامای یکم تهیه شده است.

شاه رامای دوم، دو قسمت از حماسهٔ «راماکیشن» را برای اجرای نمایش‌های کلاسیک تنظیم کرده بود. او همچنین اشعار حماسی دیگری از جمله حماسهٔ «اینائو»(Inao) را نگاشته است که داستانی عاشقانه با زمینه‌های جاوه‌ای دارد. این داستان حماسی رویدادهای تاریخی تایلند در اوایل سدهٔ نوزدهم و گنجینه‌ای از آداب‌ و رسوم و منش‌های رفتاری قوم تایی است که در قالب داستانی کلاسیک گردآوری شده است.

کهن‌ترین نسخهٔ داستان راماکیشن، کتابی است که از دورهٔ تونبوری (دوران حکومت تاکسین شاه) باقی مانده است و رامای یکم برای مشروعیت‌بخشی به نهاد سلطنت در تایلند آن را کامل کرده است.«جالب است که او در صفحهٔ اول این کتاب نوشته است، نیت او از تهیه و تنظیم آن نوعی سرگرمی است و او این داستان را برای اجرای نمایش سرگرم‌کننده لاکن(Lakhon) یا رقص نمایشی درباری نوشته است.

از زمان تأسیس بانکوک، پایتخت نوین تایلند به دست رامای اول، داستان راماکیشن به کامل‌ترین هنر برجستهٔ تمدن سیام مبدل شده است. این داستان ترکیبی از شاخه‌های هنری متعدد تایلند و آمیخته‌ای از همهٔ جلوه‌های هنری این سرزمین است. از کتاب‌ها گرفته تا نمایش دراماتیک و از رقص کلاسیک گرفته تا نقش‌های مینیاتوری دیوارها»[۷].

حماسهٔ راماکیشن

محور اصلی داستان حماسی راماکیشن، عاشق‌شدن «توساکانت»(Tosakanth) حاکم شهر «لونکا»(Longka) بر «سیدا»(Sida (Sita)) همسر زیبای «فرارام»(Phra Ram)، پسر ملک توساروت(Tosarot)، پادشاه آیودیا است. «توساکانت دیوی است با بدنی سبز، ده چهره و بیست دست دارد. صورتک او همواره با چشم‌های ازحدقه بیرون‌زده، پوزخند گشاده و نیش‌های خمیده، شناخته می‌شود... و از نیروی نامیرایی و جاودانگی بهره می‌برد. او حاکمی خودکامه است که نیات شخصی خود را از خواسته‌ها و نیازهای مردم برتر می‌داند»[۸].

«فرارام برای حق‌شناسی بسیار و اشتیاق فراوان برای گذشتن از خوشی‌ها در راه حفظ پیمان الهی شهرت یافته است و محبوبیت بسیاری در بین خویشاوندان و رعایای خود دارد».(همان) «توساکانت» و «فرارام»، درواقع جلوه‌های زمینی دیو و الهه اساطیری هستند که بر اساس آموزه‌های بودایی در زمین تولد دوباره می‌یابند. دیوان که لشکریان «توساکانت» هستند، به فرارام و سیدا، درحالی‌که از آیودیا به جنگل گریخته‌اند، حمله می‌کنند و توساکانت پس از تلاش فراوان، سیدا را که درواقع دختر خود اوست، با کمک دیوان می‌رباید.

«سیدا شاه‌دختی است که همهٔ محاسن را دارد. در صداقت و نیکی ثابت‌قدم است و به‌ شدت از اصل اخلاقی دارما در نقش دختر، همسر، مادر، دخترخوانده و خواهرخوانده پیروی می‌کند» (همان). فرارام با همراهی و کمک طایفهٔ میمون‌ها، به‌رهبری میمونی باهوش و ذکاوت به‌نام «هانومان»(Hanuman) برای به‌دست‌آوردن سیدا، به جنگ‌های بی‌امان با توساکانت می‌پردازد. هانومان «این قدرت جادویی را دارد که خود را به بدنی با چهار صورت و هشت دست تبدیل کند... و هروقت بخواهد می‌تواند ناپدید شود. او از نعمت نامیرایی برخوردار است و با وزش جریان باد، دوباره زنده می‌شود... مهم‌ترین خصوصیت اخلاقی او حس قوی حق‌شناسی و صداقت به اربابش (فرارام) است[۹].

پس از پایان جنگ و پیروزی فرارام، سیدا با گذر از میان شعله‌های آتش، عفت و پاکدامنی خود را ثابت می‌کند و فرارام او را به شهر آیودیا باز می‌گرداند و به میمون‌ها پاداش می‌دهد. در ادامهٔ داستان بار دیگر میان فرارام و سیدا جدایی می‌افتد و فرارام در طلب همسر زیبای خود، بدون آن‌که بداند، با فرزندان خود به جنگ برمی‌خیزد (یادآور داستان رستم و سهراب در شاهنامه)؛ سرانجام فرارام پس از مجاهدت‌ها و مراقبه‌های بسیار به وصال همسر خود، سیدا می‌رسد[۱۰].

داستان ماها جاناکا

یکی دیگر از آثار حماسی تایلند کتاب ماها جاناکا(Mahajanaka)، نوشتهٔ رامای نهم، پادشاه کنونی تایلند است. این اثر که بر مبنای سرگذشت‌های قبلی بودا نگاشته شده است، داستان شاهزاده نوجوانی به‌نام «ماهاجاناکا» است که عموی او تاج‌وتخت را از پدر وی ربوده است؛ شاهزادهٔ برای گردآوری پول و بازپس‌گرفتن تاج‌وتخت، سوار بر کشتی به «سوارنابومی»(Suvarnabumi) یا سرزمین طلایی می‌رود؛ اما در دریا گرفتار طوفان‌های مهلک می‌شود و هفت شبانه‌روز بدون هیچ روزنهٔ امیدی دست‌ و پا می‌زند تا این‌که فرشته‌ای به نام «مانی مکالا»(Mani Mekhala) او را نجات می‌دهد و به شهر «میتیلا»(Mithila) می‌رساند. در این هنگام، عموی او که در بستر مرگ است، وصیت می‌کند که پادشاه بعدی باید چهار معما را حل کند تا بتواند بر تخت پادشاهی تکیه زند. ماهاجاناکا پس از حل‌کردن این چهار معما، تاج شاهی بر سر می‌نهد و با دختر عموی خود شاهزاده «سیوالی دوی»(Sivali Devi) پیوند زناشویی می‌بندد[۱۱].

افسانهٔ فیل سه سر

«بر اساس قصه‌ای عامیانه، سالیانی پیش دختر جوانی که با مادر خود زندگی می‌کرد، شبی در خواب، فیلی با سه سر می‌بیند. این فیل با دختر حرف می‌زند و از او می‌خواهد که کارت‌های بخت‌آزمایی با شماره‌هایی را که می‌دهد، بخرد و تأکید می‌کند که حتماً در قرعه‌کشی شرکت کند. دختر موضوع را جدی نمی‌گیرد؛ اما با اصرار مادر این کار را انجام می‌دهد و اتفاقاً در قرعه‌کشی برنده می‌شود و پول فراوانی به دست می‌آورد؛ اما ماجرا به همین جا ختم نمی‌شود و شب بعد باز آن فیل به خواب دختر می‌آید و چند شمارهٔ دیگر می‌دهد. این بار دختر دیگر خواب را به مادر نمی‌گوید و شخصاً کارت‌ها را با شماره‌های گفته‌شده می‌خرد و باز برندهٔ مقدار بسیاری پول می‌شود. از آن پس تا مدت‌ها فیل هرشب به خواب دختر می‌آمد و این وضع تکرار می‌شد تا دختر به زنی ثروتمند تبدیل شد. بعدها دختر برای قدرشناسی از فیل، مجسمهٔ بزرگی از فیل سه سر را می‌سازد» (پاک‌آیین، ۱۳۸۸: ۱۲۵ و۱۲۴) امروزه در انتهای خیابان معروف سوخوم ویت در بانکوک، مجسمهٔ غول‌پیکری از این فیل سه‌سر ساخته شده که یکی از مکان‌های گردشگری این شهر است.

جشن‌ها و سرورها

با توجه به این‌که تایلند جامعه‌ای روستایی است و بیشتر مردم در روستاها زندگی می‌کنند، در مناسبت‌های مختلف، همچون فصل برداشت، فصل شخم، آغاز باران، آغاز تابستان و... جشن‌های گوناگونی در نقاط مختلف تایلند باشکوه فراوان برگزار می‌شود و درواقع، هر منطقه‌ای برای خود جشن خاصی دارد. اما دو جشن بزرگ که در سراسر تایلند برگزار می‌شود، عبارتند از: «سونکران» و «لوی کراتونگ».

سونکران(Songkran Festival)

جشن سونکران که همه‌ساله از ۱۳ تا ۱۵ آوریل (۲۵ تا ۲۷ فروردین) در سراسر تایلند برگزار می‌شود، در واقع روز سنتی آغاز سال نو در تایلند است و این مدت تعطیل رسمی و عمومی است. لغت سونکران ریشهٔ سانسکریت دارد و به‌معنی «حرکت و به جلورفتن» است. این جشن سه‌روزه، آئین آغاز بهاران است.

روز یکم این جشن را «ماها سونکران»(Maha Songkran) به معنای سونکران بزرگ می‌نامند و روز آغاز سال نو است. روز دوم نائو(Nao Day) نامیده می‌شود و دولت تایلند آن را روز سالمندان و روز سوم هم که به آن «تالرنگ سوک»(Talerng Sok Day) گفته می‌شود، روز خانواده نام‌گذاری کرده است. در این مراسم، آئین‌های عبادی و رسوم محلی با هم آمیخته شده‌اند و فرصتی است برای جمع‌شدن افراد خانواده به دور همدیگر و انجام‌دادن خیرات و مبرات برای مردگان و نیاکان.

یکی از نمادهای این جشن، مراسم آب‌پاشی است که تقریباً در سراسر تایلند رایج است و مردم به یکدیگر آب می‌پاشند؛ ولی برای آب پاشیدن و خیس‌کردن افراد باید نخست از او اجازه بگیرند. این مراسم به‌صورت پرشکوهی در شهر چیانگ مای در شمال تایلند برگزار می‌شود که دیدنی است. فلسفه آب‌پاشیدن به یکدیگر درواقع طلب باران فراوان برای فصل برنج‌کاری و فصل باران است. همچنین در این روز رسم است که روی مجسمه‌های بودا و دست‌های راهبان و بزرگان فامیل آب معطر بریزند و به آن‌ها هدیه دهند تا از دعای خیر آن‌ها در حق خود، برای داشتن عمر دراز، زیبایی، آرامش و قوت بدن برخوردار شوند.[i]

مراسم نمادین مهم دیگر جشن سونکران در یکی از روستاهای ساموت پراکان(Samutprakan) واقع در ۲۰ کیلومتری جنوب شرقی بانکوک صورت می‌گیرد؛ در آن، مردم ماهی‌های بسیاری را روانهٔ جوی‌ها و رودخانه‌ها می‌کنند تا از زاد و ولد آن‌ها در هنگام باران‌های موسمی که آب همه جا را فرا می‌گیرد و امکان رفت و آمد نیست، استفاده کنند.

در هنگام غروب در همین محل، بازی «دست رشته»(Saba) میان جوانان و میان‌سالان برگزار می‌شود. این بازی وسیله‌ای است برای آشنایی دختران و پسران هر محله، تا بتوانند همسران آتی خود را بیابند و چه‌بسا در همان سال به خانهٔ بخت بروند. یکی دیگر از آداب این جشن سفید کردن صورت یکدیگر با پاشیدن پودرهای سفیدرنگ است.

لوی کراتونگ(Loy Krathong)

لوی کراتونگ یکی از جشن‌های زیبا و دل‌انگیز تایلندی است که در یکی از روزهای ماه نوامبر در سراسر این کشور برگزار می‌شود. «لوی» به معنای «شناوربودن» است و «کراتونگ» سبد کوچکی است که با پوست موز و به شکل گل نیلوفر آبی ساخته می‌شود. در داخل این سبد یا کراتونگ معمولاً یک شمع، ۳ تکه چوب معطر یا عود، گل و چند سکه قرار می‌دهند. این جشن در ماه نوامبر و هنگامی برگزار می‌شود که ماه در قرص کامل است و به‌اصطلاح «ماه شب چهارده» است و از خود نور می‌دهد.[ii] در این هنگام، مردم تایلند کراتونگ را که از قبل ساخته‌اند یا خریداری کرده‌اند، به لب آب (رودخانه یا دریاچه یا برکه) می‌برند و شمع و عود آن را روشن می‌کنند و پس از نیت‌کردن، آن را به آب می‌اندازند تا با جریان آب حرکت کند؛ مردم بر این باورند که اگر شمع آن‌ها تا هنگامی‌که دیده می‌شود، روشن بماند، آرزوی آن‌ها برآورده خواهد شد و امیدوارند که با رهاکردن کراتونگ بر آب مشکلات سال گذشته را از خود دور کنند و آیندهٔ خوبی داشته باشند. مردم همچنین ناخن و موی خود را کوتاه می‌کنند و آن را همراه با کراتونگ رها می‌کنند تا ناپاکی‌ها را از وجود خود پاک‌کنند.

در چنین شبی میلیون‌ها کراتونگ با شمع‌های روشن بر روی آب‌ها به حرکت درمی‌آیند و منظرهٔ زیبا و بدیعی را پدید می‌آورند. این جشن ریشه‌ای بسیار کهن دارد و در اصل برای ادای احترام به الههٔ آب‌ها برگزار می‌شود که در زندگی روستایی نقش مهمی ایفا می‌کند. در چیانگ‌مای روز قبل از لوی کراتونگ را هم جشن می‌گیرند و فانوس‌هایی را که به شکل بالون می‌سازند، در شامگاه این روز رها می‌کنند تا بداقبالی از آن‌ها دور شود و نور فانوس راه درست را در زندگی به آن‌ها نشان دهد. مرکز اصلی برگزاری جشن لوی کراتونگ در شهر شمالی سوخوتای و ویرانه‌های نخستین دولت تایلندی است. همان‌گونه‌که گفتیم در تایلند جشن‌های گوناگون دیگری نیز برگزار می‌شود که برخی از آن‌ها را در زیر فهرست‌وار آورده‌ایم.

جشن کانچانا بوری،(Kanchanabury) برای یادآوری مصائب جنگ جهانی دوم در ماه دسامبر درکانچانابوری و پل رودخانهٔ کوای؛

جشنوارهٔ پاتایا، از ۱۹ تا ۲۵ آوریل هر سال برای نمایش گل و میوه:

جشنوارهٔ چتر، در دهکده بوسانگ(Bosang) در نزدیکی چیانگ مای در ماه ژانویه؛

جشنوارهٔ گل، در چیانگ مای از ۵ تا ۷ فوریه،

جشنوارهٔ غذا و میوه، در کنار بیشتر معابد تایلند به‌ویژه در ناخون پاتوم از اول تا هفتم سپتامبر؛

- جشنوارهٔ شمع، در ماه جولای در شهر «اوبون را چاتانی»(Ubon Ratehathani) در شمال شرقی تایلند.

تقویم و مبنای سال نو و تعطیلات رسمی

پیش از بنیان‌گذاری دولت سوخوتای، یعنی نخستین دولت تایلندی در سده سیزدهم میلادی، سیامی‌ها برای قرن‌های متمادی از تقویم و سال‌شمار قمری بودایی که در سراسر هند به کار می‌رفت، پیروی می‌کردند؛ تا این که در ۱۸۸۸م، در زمان سلطنت رامای پنجم، روز تاج‌گذاری رامای یکم یعنی ۶ آوریل ۱۷۸۲م، مبدأ تاریخ و تقویم خورشیدی تایلند قرار گرفت.

در ۱۹۱۲م، در آغاز سلطنت رامای ششم و در دوران راتا ناکوسین، تقویم بودایی خورشیدی تقویم رسمی کشور شد. به فرمان شاه، مبدأ این تقویم یک‌سال پس از تاریخ درگذشت بودا قرار گرفت و آن سال برابر شد با ۲۴۵۵ بودایی و اول هر سال بودایی را روز اول آوریل قرار دادند. با توجه به این که تقویم بودایی معمول در سال مار آغاز می‌شد، مبدأ این تقویم در سال اسب قرار گرفت. ولی از ۱۹۴۱م (۲۴۸۴ بودایی)، به فرمان مارشال فیبون سونکرام، نخست‌وزیر وقت تایلند، آغاز سال را از اول آوریل به اول ژانویه بردند؛ اما مراسم آغاز سال نو سنتی تایلند، یعنی سونکران، همچنان در ۱۳ آوریل باقی ماند. درواقع، مبدأ تقویم خورشیدی و سال‌شمار کنونی تایلند، سال ۵۴۳ پیش از میلاد است و سال ۲۰۱۲م برابر سال ۲۵۵۵ بودایی تایلند است. یعنی (۲۵۵۵+۱) سال از مرگ بودا می‌گذرد؛ با این همه جشن‌های سنتی هنوز بر اساس تقویم قمری تایلند برگزار می‌شود.

مناسبت‌های ملی و روزهای تعطیل عمومی

شمسی میلادی مناسبت
۱۸ فروردین ۶ آوریل روز رامای یکم و آغاز سلطنت چاکری
۲۵ فروردین ۱۳ آوریل جشن سونکران و آغاز سال نو تایلندی
۲۶ فروردین ۱۴ آوریل جشن سونکران و آغاز سال نو تایلندی
۱۲ اردیبهشت اول مه روز کارگر
۱۵ اردیبهشت ۵ مه روز تاج‌گذاری رامای نهم
۲۱ اردیبهشت مه روز کشاورزی
۲۲ مرداد ۱۲ اوت روز تولد ملکه و روز مادر
۲ آبان ۲۳ اکتبر روز پی با مهاراتی و روز رامای پنجم
۱۵ آذر ۵ دسامبر روز تولد شاه و روز پدر
۲۰ آذر ۱۰ دسامبر روز قانون اساسی
۱۱ دی ۳۱ دسامبر روز تحویل سال میلادی
۱۲ دی ۱ ژانویه عید سال نو میلادی

مناسبت‌های مذهبی

چهار روز تعطیل با مناسبت مذهبی بودایی در تایلند برگزار می‌شود.

ویساکا پوجا(Visakha Puja)

یکی از مناسبت‌های مهم مذهبی در تایلند است که در چهاردهم ششمین ماه قمری تایلند برگزار می‌شود و تعطیل عمومی است. این روز مصادف با سه مناسبت مذهبی است: تولد بودا (در ۶۲۳ ق.م)، بعثت بودا (در ۵۸۸ ق.م) و مرگ بودا [پیوستن او به نیروانا] (در ۵۴۳ ق.م). به باور بودائیانِ تایلند این سه پدیده در یک روز رخ داده است. این مراسم که نخست از سال ۱۲۳ ق.م در سریلانکا آغاز شد، در دوران سوخوتای در تایلند برگزار می‌شد و پس از تاج‌گذاری رامای دوم در ۱۸۰۲م، دوباره در تایلند رواج یافت. مراسم در محلی به‌نام بودا مونتون(Buddhamonthon) واقع در استان «ناکون پاتوم»(Nakhon Pathom) به طرز باشکوهی برگزار می‌شود و تاریخ برگزاری آن متغیر است و معمولا در ماه می قرار می‌گیرد.

ماگا پوجا(Magha Puja)

این روز بیشتر در اواخر فوریه یا اوایل ماه مارس، هنگامی‌که قرص ماه در سومین ماه قمری، کامل است، در معابد تایلند گرامی داشته می‌شود و آن روزی است که در هنگام یکی از خطبه‌های بودا، ۱۲۵۰ راهب بدون آگاهی قبلی در برابر بودا حضور یافتند و بودا همهٔ آن‌ها را به‌ منزله روحانی بودایی پذیرفت.

آسالا پوجا(Asalha Puja)

(یا روز داما)، در این روز بودا نخستین خطبهٔ خود را خواند؛ این روز هم‌زمان با قرص کامل ماه در هشتمین ماه قمری و در اواخر ژوئیه هر سال است.

کائو پانسا(Khao Phansa)

(یا بودیست لینت)(Buddist Lent)، به آغاز اعتکاف سه ماههٔ راهبان در فصل باران گفته می‌شود که از آخر ماه جولای تا ماه اکتبر طول می‌کشد و در این مدت راهبان در معابد و دیرها به سر می‌برند و بیرون نمی‌آیند.

تفریحات و سفر

برگزاری جشن‌ها و مراسم محلی که با موسیقی و آواز همراه است و نیازمند کار جمعی است، سرگرمی بیشتر روستائیان تایلندی را تشکیل می‌دهد. خستگی کار در مزرعه، روستائیان را گاهی گرد هم می‌آورد تا برای رفع خستگی هنرنمایی کنند. در این‌گونه مواقع، جوانان به آوازخوانی روی می‌آورند و سالمندان با یکدیگر گپ می‌زنند و قصه می‌گویند و به بازی‌های محلی و روستایی می‌پردازند. روستائیان هنوز به سرگرمی‌های قدیمی و نمایش‌های سنتی و رقص‌های محلی وابسته هستند و در اوقات فراغت و بیکاری یا به قماربازی می‌پردازند یا به گردش و سفر می‌روند یا این که به ورزش روی می‌آورند. برخی عشق به قمار دارند و از بلیط‌های اعانهٔ ملی خریداری می‌کنند تا شانس خود را بیازمایند.گروهی دیگر به جنگ خروس سرگرم می‌شوند و به بازی‌های دیگری مانند جنگ سوسک و ماهی می‌پردازند. ورق‌بازی هم در میان زن و مرد طرفدار فراوانی دارد؛ در ضمن، بازی شطرنج به سبک تایلندی هم رایج است. افزون بر این، در کنار جشن‌های ملی، برخی مراسم محلی برگزار می‌شود که برای وقت‌گذرانی و تفریح مناسب است. درصورتی‌که وقت اجازه دهد، تایلندی‌ها برای رفع خستگی پیاده یا با قایق، اتوبوس، موتورسیکلت یا قطار به سفر می‌روند. در بیشتر اعیاد و تعطیلی‌ها، فرزندان یا همسران روستائیان که برای کار به شهرهای بزرگ رفته‌اند، برای دیدار خانوادهٔ خود به روستا بر می‌گردند و روزهای تعطیل را در کنار آن‌ها می‌گذرانند.

شهرنشینان در اوقات فراغت خود به رستوران‌های گوناگون می‌روند و با خرید از فروشگاه‌های بزرگ و مدرن خود را سرگرم می‌کنند؛ علاقه‌مندان به ورزش نیز بیشتر به بازی تنیس یا گلف می‌پردازند. بسیاری از جوانان شهری در اواخر هفته برای رقص به دیسکوتک و باشگاه‌های تفریحی می‌روند و در اواخر شب نیز در خیابان‌ها مسابقه ماشین‌رانی می‌گذراند.

تماشای تلویزیون و نوارهای ویدئو و رفتن به سینما و تماشای بوکس تایلندی و مسابقات اسب‌دوانی از دیگر سرگرمی‌های تایلندی‌ها است.

موزه‌ها

فقط در بانکوک، ۶۱ موزه و ۹ کاخ‌موزه وجود دارد؛ ولی مهم‌ترین آن‌ها موزهٔ ملی تایلند است که بزرگ‌ترین موزهٔ منطقهٔ جنوب شرقی آسیا و این کشور است. در این موزه، مراحل گوناگون تاریخ و هنر تایلند، تندیس‌های کهن بودا و سنگ‌های حجاری‌شده از نقش خدایان هندو، مجموعه‌ای بی‌مانند از پوشاک محلی تایلند و آلات موسیقی نواحی گوناگون آن، به‌نمایش گذاشته شده است. این موزه که در ۱۸۷۴م تأسیس شده است، در نزدیکی مجموعهٔ تاریخی گراند پالاس قرار دارد و روزهای دوشنبه و سه‌شنبه تعطیل است. از شمار بازدیدکنندگان این موزه، آماری در دست نیست. ۳۸ شعبه از این موزه در شهرهای دیگر از جمله در آیوتایا تأسیس شده است.

کتابخانه‌ها

در تایلند به غیر از کتابخانهٔ ملی آن کشور که در بانکوک واقع است، ۲۳ کتابخانهٔ دانشگاهی دولتی و ۱۶ کتابخانهٔ دانشگاهی خصوصی، یک کتابخانهٔ پزشکی غیر دانشگاهی، ۷ کتابخانهٔ پژوهشی و ۷ کتابخانهٔ تخصصی وجود دارد.

کتابخانهٔ ملی

سنگ بنای کتابخانهٔ ملی تایلند به‌ نام کتابخانهٔ واجیرایانا(Vayirayana) در ۱۹۰۶م، با ادغام سه کتابخانه سلطنتی در بانکوک نهاده شد. این کتابخانه زیر نظر ادارهٔ کل هنرهای زیبا در وزارت فرهنگ تایلند قرار دارد. در ۱۹۶۶م ساختمان جدید کتابخانهٔ ملی گشایش یافت و از ۱۹۷۲م تاکنون، ۱۷ شعبه از این کتابخانه نیز در استان‌های گوناگون تایلند تأسیس شده است. کتابخانهٔ ملی تایلند در روزهای تعطیل عمومی بسته است. این کتابخانه بزرگ‌ترین و قدیمی‌ترین کتابخانهٔ تایلند است که ۱۶ هزار متر مربع مساحت و یک میلیون جلد کتاب گنجایش دارد. از شمار مراجعان آماری در دست نیست. اما شمار کتاب‌های آن ۹۰۰ هزار جلد کتاب چاپی و ۲۰۰ هزار نسخهٔ خطی اعلام شده است.

کتابخانه‌های عمومی

«کتابخانه‌های عمومی بسیاری نیز در تایلند وجود دارد. اولین کتابخانهٔ عمومی در سال ۱۹۱۶م در بانکوک تأسیس شد. تعداد کتابخانه‌های عمومی تایلند تا سال ۱۹۵۰ م حدود ۶۴ کتابخانه بود، درحالی‌که اکنون بیش از ۸۵۰ کتابخانه عمومی در این کشور وجود دارد. کتابخانه‌های عمومی به سه گروه طبقه‌بندی می‌شوند:

۱. کتابخانه‌های عمومی بزرگ که در سطح استان فعالیت می‌کنند؛

۲. کتابخانه‌های عمومی متوسط که با همکاری مردم محلی و بخش‌های خصوصی و دولتی اداره می‌شوند؛

۳.کتابخانه‌های عمومی‌ کوچک‌ که شعبهٔ کتابخانه‌های استانی هستند و به مردم محلی خدمات ارائه می‌کنند[۱۲].

مهم‌ترین معابد تایلند

معابد تایلند گذشته از جنبهٔ مذهبی آن، دارای جاذبه‌های هنری و از مراکز مهم گردشگری و منبع درآمد ارزی این کشور هستند. در بانکوک که ۱۵ معبد بزرگ و مهم وجود دارد، بسیاری از معابد برای بازدید جهانگردان اختصاص یافته است و اکثر زمان‌ها می‌توان از آن‌ها دیدار کرد. با توجه به جنبه‌های مهم مذهبی، هنری و گردشگری این معابد، به مهم‌ترین معابدی که در بانکوک واقع شده است و در جهان معروفند، اشاره می‌کنیم. دیدار از معابد برای همگان آزاد است و در میان همهٔ معابد فقط در این ۴ معبد از بازدیدکنندگان، ورودی دریافت می‌شود. رعایت آداب و رسوم اماکن مذهبی مانند درآوردن کفش‌ها، پوشیدن لباس مناسب و احترام به نمادهای مذهبی در همهٔ معابد الزامی است.

معبد بودای زمردین

در مجموعهٔ گراند پالاس قرار دارد. این معبد از معابد مهم تایلند است و مجسمه کوچک بودا به‌رنگ سبز یشمی که روی محراب بلند طلایی در نمازخانهٔ سلطنتی قرار دارد، مقدس‌ترین تندیس بودا در تایلند است. وقتی‌که این مجسمه در ۱۳۴۳م، پیدا شد، پوششی گچی داشت. سال‌ها بعد، پوشش گچی خرد شد و تندیس سبز بودا را از آن بیرون آوردند و معجزه‌هایی رخ داد که نام این بودا را در خوش‌یمنی بر سر زبان‌ها انداخت. امروزه هزاران عبادت‌کننده در برابر آن، ادای احترام می‌کنند. نقش‌های روی دیوارهای این معبد بیانگر داستان زندگی بودا و چارچوب باشکوه درها نشان‌دهندهٔ صحنه‌هایی از حماسهٔ راماکیشن است. دیوارهای طلایی بیرونی نمایانگر آفتاب و ردیف زنگ‌های آویزان از بام‌ها با صدای خود، نشان از وزش باد دارند. در تراس بالایی، در مجاورت نمازخانهٔ سلطنتی، ۳ ساختمان مقدس دیگر قرار دارند که عبارتند از: آرامگاه سلطنتی، تندیس‌های نیم‌انسان و نیم‌پرنده که کتاب مقدس بودایی‌ها را دربر گرفته‌اند و ساختمان طلایی‌که خاکستر بودا در آن قرار دارد. نمونهٔ کوچکی از معبد کامبوج نیز یادآور زمانی است که کامبوج با قوانین تایلند اداره می‌شد.

وات پو

این معبد قدیمی‌ترین و بزرگ‌ترین معبد در بانکوک است که در سدهٔ ۱۶ ساخته شد و در ۱۷۸۱م، پادشاه رامای اول، به‌طور کامل آن را بازسازی کرد. این معبد دارای بزرگ‌ترین مجسمهٔ بودای درازکشیده و بیشترین تصاویر بودا در تایلند است و اولین مرکز آموزش عمومی به‌شمار می‌رود.

محوطهٔ معبد به دو قسمت تقسیم شده است که هر قسمت با دیوارهای سفیدکاری‌شده، احاطه شده‌اند. جالب‌ترین قسمت آن قسمت شمالی است که شامل فضایی پر از تصاویر بوداست و بناهای برج‌مانندی یادآور ۳ پادشاه سلسلهٔ چاکری هستند. کتابخانه‌ای از کتب مقدس بودا، سالن خطابه و ساختمان بزرگ اصلی که بودای دراز کشیده را در خود جای داده است، از دیگر قسمت‌های این معبد است؛ مدرسه‌ای نیز برای آموزش فلسفهٔ بودا و مرکز اصلی آموزش و حفظ طب سنتی تایلند و ماساژ تایلندی در آن قرار دارد.

بودای دراز کشیده مجسمه‌ای عظیم به ابعاد ۴۶ متر طول و ۱۵ متر ارتفاع است. این تندیس از هستهٔ مرکزی آجری با لایه‌ای از گچ، ساخته شده است و روکشی از طلای ناب روی آن کشیده‌اند. چشم‌ها و پاهای آن با مروارید تزیین شده است و کف پاها نشان‌دهنده ۱۸۰ مشخصهٔ بودا هستند.

معبد آرون

معبد آرون یا سپیدهٔ صبح به نام خدای هندوها «Aruna» نام‌گذاری شده است. این معبد در کنار رودخانهٔ چائو فرایا قرار دارد. پادشاه تاکسین این معبد قرن هفدهمی را به عنوان معبد سلطنتی و قصر خود برگزید؛ زیرا این معبد اولین نقطه در «تونبوری» است که نور سپیدهٔ صبح را از آن می‌توان دید. همچنین بودای زمردین پس از باز پس‌گیری از لائوس و قبل از این که به معبد فعلی برده شود، در اینجا نگهداری می‌شد. این معبد احترام ویژه‌ای دارد و پادشاهان تایلند آن را بازسازی کردند و بر وسعت آن افزودند. ساختمان اصلی دارای تراس است. عمارت‌های طبقهٔ یکم شامل مجسمه‌های بودا، در مهم‌ترین دورهٔ زندگی او است و در تراس دوم مجسمه‌هایی از خدایان هندو و فیل سه‌سر دیده می‌شوند. فیل سه‌سر در افسانه‌های تایلندی نماد خوش‌شانسی و خوشبختی است.

معبد بنچاما بوپیت (معبد مرمر)

این معبد از مرمر سفید ساخته شده و از این رو به معبد مرمری معروف است. این معبد جدیدترین معبد بانکوک است که پادشاه رامای پنجم در آغاز سدهٔ بیستم آن را ساخت. ساختمان آن نمونه‌هایی از معماری مدرن تایلندی است و در حیاط پشت آن ۵۳ تصویر بودا قرار دارد که ۳۳ تصویر، اصل و ۲۰ تصویر، کپی است؛ این تصاویر نشان‌دهندهٔ چهره‌های مختلف بودا در آسیا و کشورهای بودایی است.

معبد سوتاپ

این معبد بلندترین ساختمان اصلی را دارد و تندیس بودا متعلق به سدهٔ ۱۴م را در خود جای داده است که با دیوارهایی با نقوش خیالی از ۲۴ ساعت آخر زندگی بودا، احاطه شده است. حیاط پر از مجسمه‌های طلبه‌ها و ملوانانی است که با قایق‌هایی با بار برنج از چین بر می‌گشتند. درهای این معبد به فرمان پادشاه رامای دوم کنده‌کاری شده‌اند. در مراسم سالیانهٔ جشن برداشت برنج که تا قبل از جنگ جهانی دوم برگزار می‌شد، مردان درحالی‌که روی تابی غول پیکر تاب می‌خوردند، برای قاپیدن کیسه‌ای پر از نقره که از دیرک بلندی آویزان بود، رقابت می‌کردند. در برابر این معبد این تاب غول پیکر هنوز دیده می‌شود.

گراند پالاس (کاخ بزرگ)

این مجموعه در ۱۷۸۴ یعنی، ۲ سال پس از به تخت نشستن پادشاه رامای اول، کامل شد؛ فضایی به وسعت ۹۴۵۰۰۰ متر مربع دارد و شامل بیش از ۱۰۰ عمارت است و نمایانگر ۲۰۰ سال تاریخ سلطنتی و تجارب معماری است.

امروزه فقط در مراسم خاص مانند تاج‌گذاری از این کاخ استفاده می‌شود و بازدید از آن برای عموم نیز آزاد است. نمای ۴ ساختمان آن شایان مطالعه‌ای دقیق است؛ چراکه ارزش تاریخی دارد. اقامتگاه پادشاه رامای پنجم، هر از گاه برای دیدار مقامات بلندپایهٔ خارجی باز می‌شود». تالار عدالت امروزه برای مراسم تاج‌گذاری استفاده می‌شود. ساختمانی با سه جناح که بزرگ‌ترین ساختمان از نوع خود در قصر است و «گراند پالاس هال» نامیده می‌شود. این ساختمان را معماران بریتانیایی و کارگران تایلندی در ۱۸۸۲ م، ساختند و نمای خارجی آن آمیخته‌ای از معماری رنسانس ایتالیا و معماری سنتی تایلندی است. هر جناح، منارهٔ باریک و بلندی در نوک با تزئیناتی خیره کننده دارد.بلندترین این مناره‌ها حاوی خاکستر پادشاهان چاکری است و خاکستر شاهزاده‌هایی که هرگز به تخت ننشستند، در دیگر مناره‌ها نگهداری می‌شود.

برای مطالعه بیشتر نگاه کنید به:

Kislenko. Culture and Customs of Thailand. Westport, CT, Greenwood Press, 2004.

Klausner, William J.Thai Culture in Transition: Collected Writings. Bangkok, Siam Society, 1998.

Seidenfaden, E. The Thai Peoples. Bangkok, The Siam Society, 1963.

Warren, William. Thai folk art and crafts. National Identity Board, Prim Minister's Office, Bangkok, 1998.

نیز نگاه کنید به

پاورقی

[i] در ایران باستان هم مراسم آب‌پاشی به یکدیگر یا جشن آب‌ریزگان در تیرگان و به‌ویژه در سیزدهم تیرماه برای ستایش ایزد باران و دفع بیماری‌ها انجام می‌شده است. این جشن در دوره صفوی هم انجام می‌شد و در میان ایرانیان ارمنی هم رایج است که به آن وارداوار می‌گویند.

[ii] بعضی سال‌ها این مراسم با جشن نیمه شعبان و چراغانی مساجد مسلمانان و گاهی هم با هالووین که جشن مسیحیان است مصادف می‌شود که بسیار دیدنی است.

کتابشناسی

  1. حکمت، علی اصغر (۱۳۷۹).«سفرنامه برما (میانمار) و سیام (تایلند) با ضمیمه سفرنامه».رهاورد حکمت. ج۲، به کوشش محمد دبیرسیاقی. تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی. ص۵۸۵-۵۸۴.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ فیتس جرالد، هلن(۱۳۸۰). آداب تایلندی‌ها. ترجمه جواد پورموحدی و عباس اردکانیان. تهران. چغا.ص21.
  3. تمهیدی، محمد(۱۳۷۹). تایلند سرزمین طلایی (با تأکید بر نقش مسلمانان در آن کشور به‌انضمام سمینار شیخ احمد قمی و تاریخ سیام). تهران.الهدی.ص82.
  4. فیتس جرالد، هلن(۱۳۸۰). آداب تایلندی‌ها. ترجمه جواد پورموحدی و عباس اردکانیان. تهران. چغا.ص23.
  5. محمدربیع بن محمدابراهیم(۱۳۵۶). سفینه سلیمانی (سفرنامه سفیر ایران به سیام). تصحیح و تحشیه عباس فاروقی. تهران، دانشگاه تهران. مؤسسه انتشارات و چاپ.ص127-126.
  6. محمدربیع بن محمدابراهیم(۱۳۵۶). سفینه سلیمانی (سفرنامه سفیر ایران به سیام). تصحیح و تحشیه عباس فاروقی. تهران، دانشگاه تهران. مؤسسه انتشارات و چاپ.ص125-124.
  7. الهی، امیرنیما(۱۳۸۹). «نمایش سنتی خن در تایلند». نشریه نمایش. ش ۱۲۷ و ۱۲۸.فروردین و اردیبهشت.ص62.
  8. الهی، امیرنیما(۱۳۸۹). «نمایش سنتی خن در تایلند». نشریه نمایش. ش ۱۲۷ و ۱۲۸.فروردین و اردیبهشت.ص65.
  9. الهی، امیرنیما(۱۳۸۹). «نمایش سنتی خن در تایلند». نشریه نمایش. ش ۱۲۷ و ۱۲۸.فروردین و اردیبهشت.ص66.
  10. الهی، امیرنیما(۱۳۸۹). «نمایش سنتی خن در تایلند». نشریه نمایش. ش ۱۲۷ و ۱۲۸.فروردین و اردیبهشت.ص64.
  11. Otaganonta, W."Riddles of life" Bangkok Post. 13 Sep.1999.
  12. برازش، محمودرضا (۱۳۸۹). تایلند. مشهد. آفتاب هشتم.ص184.