تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی قزاقستان

از دانشنامه ملل

بخش ادبیات و هنر آکادمی علوم قزاقستان معروف به آئیزوف (Auezov) برای حفظ و احیاء ادبیات قزاق‌ها در یک پروژه مطالعاتی و پژوهشی گسترده در قالب برنامه‌های فرهنگی دولت و پروژه‌های بنیادین با استفاده از منابع تاریخ ادبیات روسی اقدام به تدوین ادبیات قزاقی در ۱۰ جلد کرده است. کتاب تاریخ ادبیات قزاقستان روند شکل گیری و توسعه ادبیات قزاقی رادر سه بخش و مرحله اصلی در دست تدوین دارد:

  • ادبیات دوره باستان و قرون وسطی؛
  • ادبیات دوران آبای «عصر جدید»؛
  • ادبیات دوران مدرن.

که این سه مرحله اصلی به شاخه‌های زیر تقسیم و مورد بررسی قرار گرفته است:

  • دوره تاریخ فرهنگ عامه قزاقستان؛
  • دوره تاریخ ادبیات باستان؛
  • دوره تاریخ ادبیات قزاق از قرون وسطی و دوره خانات قزاق؛
  • تاریخ ادبیات قزاق در نیمه اول قرن نوزدهم؛
  • تاریخ ادبیات قزاقستان در نیمه دوم قرن نوزدهم؛
  • تاریخ ادبیات قزاقستان از اوایل قرن بیستم؛
  • تاریخ ادبیات قزاقستان در دهه دوم و سوم قرن بیستم؛
  • تاریخ ادبیات قزاقستان در دهه چهل تا شصت قرن بیستم؛
  • تاریخ ادبیات قزاقستان در دهه شصت تا هشتاد از قرن بیستم؛
  • تاریخ ادبیات قزاق در دوره استقلال.

ادبیات ملی همچنان برای غلبه بر بحران ایدئولوژیک است که در کتاب ادبیات قزاق از دوران باستان - تا به امروز نگاشه شده است. جلد اول "تاریخ ادبیات قزاق" که توسط دانشمندان موسسه ادبیات و هنر آئیزوف نگارش یافته به فرهنگ عامه اختصاص داده شده است این بخش تلاش دارد تا فرهنگ عامه جنبه تاریخی و تاریخ شفاهی آن دوران را تبیین نماید. در فرهنگ عامه مطالعه آداب و رسوم، آداب و اعتقادات نیاکان قزاق و قوم قزاق، پیدایش و تکامل ژانرهای فرهنگ عامه، در شکل و فرم اولیه تا تکامل هنری ادبیات از طریق نقوش به جای مانده از آن دوران موردتوجه قرار گرفته است. با توجه به اهداف مطالعه فرهنگ عامه، فرایندهای فرهنگی در حال توسعه در همه ادوار تاریخ از ابتدا تا به امروز در نظر گرفته شده است.

همچنین به مراسم شکار باستان، حیوانات اهلی و کشاورزی و آداب و رسوم و فرهنگ عامه، جشن‌ها و مراسم خانوادگی و قومی شامل تعطیلات سال نو، جشنواره بهاری، جوک‌ها و آهنگ‌ها که قدمت آن به فرهنگ عامه پیش از اسلام بر می‌گردد اشاره شده است خانواده فرهنگ عامه آیین و مراسم عروسی و آهنگ‌های مراسم تشییع جنازه و آهنگ‌های خاص کودکان است. در فرهنگ عامه دوران باستان بنا بر اعتقادات و باورهای دینی و مذهبی یا اندیشه‌های عرفانی مانند شمنیسم و تنگریسم، به ادبیات سحر و جادو پرداخته شده است.

در فرهنگ عامه قرون وسطی، یک دوره طولانی، تشکیل دولت‌های فئودال را شامل می‌شود. با توجه به این واقعیت که در آن زمان متون فرهنگ عامه واقعی ضبط شده در دسترس نیست، بلکه منبع اصلی مستندات تاریخی این دوران به عنوان منبع اصلی نقوش حک شده بر روی سنگ‌ها و کتیبه های آثار باقیمانده امکان اطلاع از وضعیت ادبیات این دوران را به دست می‌دهد. از نقوش سنگواره‌ها و کتیبه‌ها آداب و رسوم، گاهی اوقات ژانرهای ادبی، افسانه‌های اجداد قزاق‌ها، قهرمانان حماسه‌ساز، شخصیت‌های داستان پری، شخصیت‌های تاریخی ترک‌های باستان، اسطوره‌های کهن با محوریت زمین و آسمان، معرفی اجداد ترکان، روح و انگیزه‌های حماسه قهرمانانه، "اوغوز نام" و بیان تعدادی از ضرب المثل‌ها و چیستان‌ها برداشت شده است که در فرهنگ عامه مورد بررسی قرار گرفته است.

در بخش دیگری از مجموعه تاریخ ادبیات قزاقستان وضعیت فرهنگ عامه در دوران مدرن و معاصر و چگونگی اصلاح ژانرهای سنتی را نشان می‌دهد و اشکال سبک جدید، ناشی از حوادث تاریخی، فرهنگی و اجتماعی-سیاسی که در قرن هجدهم، نوزدهم و بیستم بررسی کند. در طی این مدت، ژانرهای قدیمی به صورت ژانرهای جدید، تم‌ها و نقوش تازه توسعه یافته است. بنابراین در قرن هیجدهم و نوزدهم تا نیمه اول قرن بیستم، فرهنگ عامه کلاسیک و میراث گرانبهای قزاق‌ها را به طور خاص، در قالب داستان رمان، طنز، تاریخی و تغزلی حماسی (تصنیف) و آهنگ اشاره می‌کنند.

در توسعه و روند تحول ادبیات در قرون اخیر از سبک قدیم به سبک جدید به مبارزه با استعمارگران روسیه در قالب اشعار حماسی خود نمایی می‌کند. در قرن بیستم، شورش‌های آزادی‌بخش خلق قزاقستان در سال ۱۹۱۶ آهنگ‌های جدید، چیستان‌ها، ضرب المثل جدیدی به وجود آمد اما آنها به طور فعال تا نیمه اول قرن بیستم پایدار مانده است، و تنها چند نمونه کوچک از سبک آموزشی در زندگی روزمره مردم مدرن باقیمانده است. امروزه ژانرهای قدیمی و دوران کهن به ژانرهای مدرن شهر نشینی و تمدن جدید تغییر یافته است. لذا فرهنگ ادبی جدید و مدرن امروزی بخشی از میراث کلاسیک به شمار می‌رود.

در ادبیات باستان قزاقی گنجینه عظیمی از تاریخ باستان و قرون وسطی وجود دارد، این بخش شامل فرهنگ معنوی و علمی است که منابع مورداستفاده برای ادبیات باستان قزاقی نه تنها از زبان‌های ترکی، بلکه از زباهای روسی، عربی، فارسی، چینی، ترکی، مغولی، زبان‌های اروپای غربی، مربوط به ادبیات باستان و قرون وسطی قزاقستان و فرهنگ گرفته شده است. بخش بزرگی از مطالعه نقوش ادبی مطالعات ترکی در منابع کهن چینی، ترکی به بنیان‌های معنوی و تاریخی فرهنگی مشترک تمدن تورانی و نمونه ادبی وحدت ترک‌های مغول اختصاص داده شده است.

در این بخش به تشریح آثار ادبی نمایندگان برجسته‌ای از ادبیات قرون وسطی مانند بلاساغون، محمود کاشغری، احمد لاسائوئی، خوارزمی، قطب، سیف سارای، و آثار برجسته شاعران ناشناخته‌ای مانند حسام کاتب و کول گالیو آثار فارابی متفکر بزرگ شرق پرداخته شده است. تاریخ ادبیات قزاق در قرون وسطی و دوره خانات قزاق لایه عظیمی از تاریخ ادبیات سیستماتیک در قرن هیجدهم را در بر می‌گیرد. نمونه‌هایی از اشعار و ادبیات کتبی گروه ترکان و مغولان و اشعار دوران خانات قزاق در دوران حکومت طلایی دشت قپچاق‌ها در این بخش از تاریخ ادبیات قزاق‌ها موردبررسی قرار گرفته است و داستان‌هایی که به شرح زندگی و ماجراهای پیامبران قبل از محمد، بیوگرافی محمد (ص) و خلفای مسلمان اختصاص داده است.

در عصر اردوی طلایی، ادبیات توسعه یافت و مهم ترین آثار شاهکارهای ادبی کلاسیک از دوره‌های علمی- آموزشی و شرح زندگی و ماجراهای پیامبران قبل از محمد(ص) و بیوگرافی حضرت محمد (ص) و خلفای مسلمان اختصاص داده است. سیستم دولت و خانات قزاق در این دوران بر سبک ادبی قزاق‌ها تأثیر بسزایی گذاشته است. اشعار و آثار ادبی در این دوران به اخلاق، عزت و شرف، تشریح افکار در مورد زندگی و مرگ، و تنوع و ناپایداری جهان اختصاص داشته است. بزرگترین نمایندگان شعرا در این دوران ژورائو در قرن پانزدهم تا هجدهم. آسان در قرن پانزدهم، سوپیرا ژورائوقرن پانزدهم، ژیمبیت ژورائو در قرن هفدهم، بوده‌اند.

در عصر خانات قزاق نیز ادبیات به طور عمده در قالب آثار تاریخی نمود یافته است. و تاریخچه بسیاری از این آثار، نه تنها به عنوان وقایع و یا منابع روایی بلکه به عنوان آثار تاریخی مردم به شمار می‌رود. کتاب‌هایی که در این دوران نوشته شده است را می‌توان از کتاب خاطرات بابر زهیر الدین، کتاب جیم قدیرگالی، کتاب بهادرخان ابوالقاضیف نوشته شده در سنت نثر تاریخی مقاله شرق قرون وسطی، تاریخ رشیدی "و شعر" جهان نمای "محمد حیدر دولتی نام برد.

در نیمه دوم قرن نوزدهم شیوه‌های واقع‌گرایانه و واقعیت‌های هنری از ویژگی‌های این دوران است. آخرین دوره ادبیات قزاقستان یکی از غنی ترین، پربارترین و پیچیده ترین دوران است که بلوغ مدنی و ملی نویسندگان و شاعران در این دوران اتفاق افتاد. افق‌های جدید از تاریخ ادبیات قزاقستان، به طور گسترده در نیمه اول قرن نوزدهم ایجاد شد و استعداد افرادی مانند تیتان دولت، مخمدبیت و شوتانبای و پس از آن آبای در آستانه قرن بیستم شکوفا شد و نوعی خودآگاهی جدیدی در ادبیات قزاقستان ایجاد شد. در ادبیات قرن نوزدهم نوعی بیداری جدید در بین قزاق‌ها بوجود آمد و حیات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، اخلاقی و مدنیت آن‌ها را تحت تأثیر خود قرار داد.

ادبیات در قرن نوزدهم نقطه عطفی جدیدی را در تاریخ طولانی مردم قزاق با توجه عمیق بر هویت ملی، شهروندی، آزاد اندیشی و احیای آگاهی ملی در بین توده‌های مردم آغاز کرد. ادبیات در نیمه دوم قرن نوزدهم، به عنوان جانشین بهترین سنت‌های ادبیات کلاسیک قزاقستان با سبک‌های تازه و خلاقیتی جسورانه ایفای نقش کرد. اولین تأثیر آثار ادبی در این دوران اصلاحات در زندگی سیاسی استپ نشینان قزاقستان است که تحولی در آگاهی ملت پس از استقرار سیاست استعماری سلطنت روسیه به شمار می‌رود. در دورانی که حکومت تزاری روسیه به جای خانات قزاق مستقر شد و حکومت خانات قزاق رو به افول نهاد.

در نیمه دوم قرن نوزدهم آثار ادبی قزاق‌ها بیشتر معطوف به مبارزه با استعمار روسیه و جنبش‌های مدنی قزاق‌ها گردید. با ظهور شاعران و نویسندگان بزرگی مانند قونانبا اولی آبای و شاکریم... تحول دیگری در ادبیات قزاق‌ها بوجود آمد و بیش از هر زمان دیگر هویت مردم قزاق را آشکار ساخت، در این دوران مبارزات ضداستعماری قزاق‌ها با کمک ادبیات جدید وارد مرحله جدیدی شد و شاعرانی مانند شاکریم زندگی و حیات خود را در سرودن اشعار انقلابی فدا کرد. خلاصه اینکه نیمه دوم قرن نوزدهم عصر طلایی ادبیات قزاق به شمار می‌رود.

ادبیات قزاقستان در اوایل قرن بیستم نیز نسبت دوره‌های قبل روند تکاملی یافت. در این دوره به پدیده‌های هنری و توسعه ملی در آثار افرادی مانند آاوزوف، موکانوا، ژومالی یوا توجه بیشتری شده است. و تاریخ ادبیات به وسیله آاوزوف (۱۹۲۷) و ادبیات قزاق به وسیله سیفولین (۱۹۳۲)، ادبیات قزاق در قرن بیستم (۱۹۳۲) توسط موکانوا نگاشته شده است، اما بسیاری از وقایع این زمان به دلایل مختلف در تاریخ ادبیات قرن بیستم ذکر نشده است که شاید بتوان آن را تا حدی به سلطه نظام کمونیستی در جوامع آسیای مرکزی و قزاقستان مربوط دانست.

بخشی از ادبیات قرن بیستم به ارائه یک نمای کلی از کتابشناختی و تعداد زیادی از شاعران و نویسندگان، پرتره‌های تک نگاشت اختصاص داده شده است که در پیش گفتار و مقدمه "ادبیات قزاقستان از اوایل قرن بیستم" نوشته دکتر علوم زبان‌شناسی، استاد و رئیس پروژه تحقیقاتی، اگیوبایو به آنها اشاره شده است. ادبیات قزاقستان در سال‌های ۲۰-۳۰ قرن بیستم توجه ویژه‌ای به استقلال قزاقستان داشته است و در سال های ۲۰-۳۰، در قالب "شعر"، "نثر"، "درام،" نقد ادبی "و پرتره ادبی شاعران و نویسندگان بزرگی چون جوسیپ بیک، آیماتوا، جومبایوا، ساکن، سیفولین،" ایلیاس ژانسولوروا، بیمبیت مولیین، ژامبیل، و.. خودنمایی کرد.

ادبیات قزاق تقریبا از قرن پانزدهم به زبان قزاقی بوجود آمد و حماسه‌های قدیمی قزاق‌ها به زبان ترکی در قالب "قورقیت آتا" و "اوغیز نامه" سروده شده است. در دوره رواج اسلام در مناطق قزاقستان زبان ادبی نا همگونی وجود داشت و ادبیات کتبی اساسا در شهر‌ها رشد می‌کرد و در زندگی فرهنگی اهالی شهری آثار شاعران و نویسندگان درویشی نقش بزرگی داشتند یکی از معروف‌ترین آنها واعظ اسلام خواجه احمد یسوی بود وی مولف "دیوان حکمت" که حاوی موضوعات مذهبی و تصوف می‌باشد است. یسوی در اثر خویش ریاضت کشیدن و اطاعت را موعظه می‌کرد. یسوی اطمینان داشت که راه حقیقت راه رسیدن به پروردگار است.

در قزاقستان از قدیم برگزاری مسابقه شاعران بدیهه‌گو مناظره متداول بوده است و ادبیات کتبی قزاقی در شکل معاصرش فقط در نیمه دوم قرن نوزدهم تحت تاثیر تماس‌ها و گفنگو‌ها با فرهنگ روسی شکل گرفت. آثار آبای قونانبای اولی (۱۸۴۵-۱۹۰۴) بنیان‌گذار ادبیات واقع بینی و نوین قزاق، شاعر، اندیشمند بزرگ در آواخر قرن نوزدهم واوایل قرن بیستم نهضت فرهنگی و روشنگری را بنیان نهاد که در ترقی زبان ادبی قزاق تأثیر جدی داشت.

آبای فارسی را فرا گرفت و با ادبیات کلاسیک ایران از قبیل آثار فردوسی، سعدی، نظامی و حافظ آشنا شد و در بیست و هشت سالگی از اداره قبایل خود داری و کاملا به آموزش می‌پردازد، آثار ادبی آبای حاوی دیوان شعر، منظومه، ترجمه‌ها و اندیشه‌های عبرت‌آمیز هستند اندیشه عمیق فلسفی و آهنگ مدنی خاص آشعار وی می‌باشد در اندیشه‌های عبرت آمیزی موضوعات تاریخی، آموزشی و حقوقی را به میان می‌آورد، مردم را به راه مترقی، زحمت شدید و درست کاری دعوت می‌نماید.

شاعر و نویسنده میرژاکیپ دولت اولی (۱۸۸۵-۱۹۲۵) مولف چند دیوان و اولین رمان قزاق "جمال بدبخت" که چند بار چاپ شد و توجه منتقدین روس و جامعه قزاق را جلب کرد. وی همچنین آثار پوشکین، لرمونتوف، کریلوف را به زبان قزاقی بر گرداند.

شاکریم قودایبردی (۱۸۳۸-۱۹۳۱) شاعر، فیلسوف و اندیشمند نیز علاوه بر اشعار متعدد مولف رساله "شرایط اسلام" هم می‌باشد. شاکریم شاعران بر جسته جهان همچون بایرون، پوشکین، لرمونتوف، حافظ، نوایی، کانت وشاپنگاور را استادان خلاقیت‌های ادبی خویش شمرده است.

در دوره شوروی آثار ژامبیل ژابایف (۱۸۴۶-۱۹۴۵) شاعر ملی قزاق شهرت یافت. بعد از انقلاب اکتبر در آثار ژانبیل موضوعات نو از جمله سرود اکتبر، وطن من، در آرامگاه لنین، لنین و استالین. اشعار ژامیبل به تمام زبان‌های ملل اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی ترجمه شد و مقبولیت عام یافت.

در سال ۱۹۳۴ اتحاد نویسندگان قزاقستان تشکیل شد و در سال ۱۹۵۴ مختار آویزوف رمان تریلوژی "راه آبای" را به پایان رساند. در نیمه دوم قرن بیستم کتاب شاعر و نویسنده قزاق اولژاس سلیمنوف "آزیا" مورد توجه خوانندگان قرار گرفت در حال حاضر ادبیات قزاق در قرینه تمدن جهانی رشد می‌کند و امکانات و منافع خویش را در نظر گرفته گرایش جدید فرهنگی را ترقی می‌دهد.

از جمله افرادی که در ادبیات، خصوصا ادبیات دو قرن اخیر نقش آفرین بوده‌اند. بیمبیت مایلین (۱۸۹۴- ۱۹۳۸) یکی از بنیان‌گذاران ادبیات قزاق و سبیت مقاناف (۱۹۰۰-۱۹۷۳) که از سال ۱۹۲۲ نخستین اشعار، منظومه ها، مقالات و داستان‌های وی چاپ شد. مقاناف که حدود ۲۰۰ مقاله انتقاد ادبی نگاشته است می‌توان نام برد.

دکتر "بولاتیک باتیرخان" استادیار دانشکده شرق شناسی دانشگاه فارابی قزاقستان ادبیات فارسی را بر ادبیات شفاهی قزاقی تاثیرگذار دانست. به گزارش خبرگزاری مهر، دکتر " بولاتیک باتیرخان" استادیار دانشکده شرق شناسی دانشگاه فارابی قزاقستان در سخنانی در دومین روز از ششمین مجمع بین المللی استادان زبان و ادبیات فارسی که در تالار علامه امینی دانشگاه تهران برگزار می‌شود، ادبیات فارسی را بر ادبیات شفاهی قزاقی تاثیرگذار دانست.

باتیرخان زبان و ادبیات فارسی را بر داستان‌های حماسی و اشعار منظوم بسیار مشهود دانست و اظهار داشت. ارتباط داستان‌های حماسی و پهلوانی قزاقی با شاهنامه و برترین پهلوان حماسی در ادبیات قزاقی (آلپاسیس) دارای شباهت‌هایی است که از نظر نظم و روانی کلام از شاهنامه فردوسی تاثیر پذیرفته است؛ داستان‌های مانند رستم دستان-اسکندر ذوالقرنین، بهرام، جمشید وانوشیروان از سال‌های پیش در میان مردم قزاق سینه به سینه و نسل و به نسل حکایت شده است.

استادیار دانشکده شرق شناسی دانشگاه فارابی قزاقستان گفت. بین داستان‌های قزاقی و شاهنامه فردوسی شباهت‌های بسیار زیادی وجود دارد؛ در شاهنامه فردوسی و آلپامیس همه قهرمانان اسطوره‌ای ظلم ستیز بوده که برای حفظ استقلال و یکپارچگی سرزمین شان به مبارزه و جنگ برخواسته‌اند[۱][۲].

نیز نگاه کنید به

تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی روسیه؛ تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی کانادا؛ تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی کوبا؛ تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی تونس؛ ادبیات کلاسیک ژاپنی؛ تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی افغانستان؛ تاریخ ادبیات معاصر لبنان؛ تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی مصر؛ ادبیات باستان در چین؛ تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی سنگال؛ تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی آرژانتین؛ تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی فرانسه؛ تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی مالی؛ تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی تایلند؛ تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی اوکراین؛ تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی اسپانیا؛ تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی اردن؛ تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی سیرالئون.

کتابشناسی

  1. خبرگزاری مهر (1387). ادبیات قزاقی متاثر از فارسی. http://www.mehrnews.com/news/817084/ http://www.persian-language.com/news-8055.html
  2. صابری، اصغر (1395). جامعه و فرهنگ قزاقستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص 297-304.