جشن ها و سرودها در ساحل عاج

از دانشنامه ملل

آفریقا سرزمین تنوع جشن‌ها و مراسم سوگواری‌‌ست. به‌رغم تمام مشکلات اقتصادی و معیشتی، مردمان این قاره در هر مناسبتی که عموماً مرتبط با طبیعت و فصول‌اند، جشنی برای اظهار شادی یا به نشانه شکرگزاری برگزار می‌نمایند. در سوگواری‌ها نیز، این مردمان رسوم و آیین‌هایی متنوع و جالب دارند که گاه تشخیص آن از مراسم شادی و جشن دشوار می‌شود. این موضوع البته به جهان‌بینی و نوع تصور این مردم از مرگ و زندگی بستگی دارد. اینک نگاهی می‌اندازیم به جشن‌ها و سوگواری‌های بخشی از مردم آفریقا، یعنی اهالی ساحل‌ عاج.

جشن مردگان که در گراند بسام، به‌ طور سالیانه، به‌‌ شکل یک کارناوال فرهنگی برگزار می‌شود، جذابیت بالایی دارد. جشن برداشت محصول، به‌ طور سالیانه در کلیسا برگزار می‌شود که شامل اهدای نذر و اعانه به کلیسا نیز می‌شود. جشن‌های فرهنگی، هنری و موسیقیایی فراوانی نیز در شهرهای مختلف ساحل‌ عاج، به‌ویژه در ابیجان برگزار می‌شود. رقص‌های گروهی و چندنفره، از موارد اصلی این جشن‌هاست؛ به‌‌ طور‌‌ کلی، ساحل‌ عاجی‌ها با وجود فقر، مردمان شادی هستند. در لحظه زندگی می‌کنند و راه‌‌های لذت بردن از زندگی را می‌‌شناسند. زن‌ها قانع هستند و مردها هم عموماً زندگی را سخت نمی‌‌گیرند.[۱]

جشن‌ها

یکی از رسوم رایج در کشور ساحل‌ عاج، برگزاری جشن «آبیسا» (Abissa) است. این واژه به معنی جشن سال نو است؛ چیزی مشابه روز اول ژانویه. این جشن که در نواحی بسیاری، از جمله منطقه بسام، آسینی و خارج از ساحل‌ عاج، در بخش‌هایی از غنا و به مناسبت برداشت محصول پالم برگزار می‌شود، فرصتی‌‌ست برای آرزوی سلامت و رونق کسب‌وکار در سالی که پیش‌‌روست؛ از جمله مراسم آن، رژه‌های تم-تم، رقص و پای‌کوبی و آواز است. جشن آبیسا، یک هفته به طول می‌انجامد و آغاز آن مصادف است با اول نوامبر. هر گونه مراسم، اعم از سوگواری و جشن، ترجیحاً در این ایام اعلام می‌گردد و نکته مهم اینکه، اساساً این ایام، به اعتراف به خطاها، بدون واهمه از مجازات، اختصاص دارد. هر کسی که خطایی مرتکب شده باشد، در مقابل عموم، اعتراف و طلب بخشش می‌کند. کارهای نیک نیز به همین ترتیب، اعلام و ستوده می‌شوند؛ در کل، این مراسم در شادی و برای آشتی و صلح با خویشتن و دیگران برپا می‌گردد.[۲]

جشن مهم دیگر، جشن «اینیام» (Igname) است که در آخرین روز ماه فوریه و به میمنت پایان سال، به‌ ویژه در میان اقوام آکان، برگزار می‌شود. اینیام در حقیقت میوه‌ای‌‌ست استوایی، شبیه به سیب‌زمینی که از غنا به این سرزمین آورده شده است و از این‌ جهت مهم و به بیانی مقدس است که برای مهاجران که از سمت غنا به این سرزمین می‌آمده‌اند، غذایی بوده دربرابر قحطی و گرسنگی. در روز جشن، پادشاه طایفه آکان، خود را به زر می‌آراید و کسانی مقابل او به رقصی مشهور به «کینیان پلی» (Kinian.pli) مشغول می‌شوند؛ سپس، همه خود را با آب تطهیر می‌کنند و مراسم قربانی آغاز می‌گردد. بخشی از نذری‌ها سوزانده می‌‌شوند و بخشی دیگر، میان حضار و به نشانه وحدت میان مردگان و زندگان، تقسیم می‌شود. لازم به ذکر است که در طول مراسم، خوردن اینیام، برای یادآوری این موضوع که در گذشته این میوه خاص شاهان بوده، ممنوع است.

بنابر برخی افسانه‌ها، در برخی ممالک آکان‌ها، اینیام‌ها از طلا بوده‌اند. این میوه در نزد اقوام بائوله، در سطحی وسیع کشت و زرع می‌شود. این اقوام از اینیام، به‌ عنوان شاخصی در تقویم خود استفاده می‌کنند؛ به این صورت که زمان برداشت آن را مصادف با آغاز سال نو می‌دانند. اقوام دیگری به‌نام «ابی» (Abbey) که آن‌ها نیز از طایفه بزرگ آکان محسوب می‌شوند، دو بار در سال این جشن را برپا می‌کنند و در یکی از این فرصت‌ها، آیینی برپا می‌دارند به‌ نام «آیین قربانی می‌ری‌پو» (Miripôh) این آیین برای سپاسگزاری از خداوند و معمولاً در ماه‌های ژوئیه و اوت، یعنی زمانی که نخستین میوه‌های اینیام به‌‌دست می‌آیند، انجام می‌پذیرد و بسیار مهم است؛ چون بعد از انجام آن، اهالی هر روستا اجازه مصرف میوه اینیام را پیدا می‌کنند. این جشن همچنین بهانه‌ای‌‌ست برای تکریم آبا و اجداد، قهرمانان، خدایان و از قسمت‌های مهم آن تطهیر همگان در آب رودخانه است.[۳]

جشن معروف دیگری به‌نام «دیپری»،(Dipri) به ویژه در نزدیکی شهر ابیجان برگزار می‌شود که شرکت‌کنندگان در آن، با رفتارها و اعمال حیرت‌آور، بیننده را شگفت‌زده می‌کنند؛ به این شکل که با چاقو زخم‌هایی کمابیش عمیق در شکم خود ایجاد می‌کنند، بی‌آنکه اظهار درد و رنجی کنند؛ اما جادو و شگفتی این نمایش در آنجاست که زخم‌ها خیلی سریع خوب می‌شوند. این جشن عرفانی، ریشه در اسطوره‌ای کهن دارد و در ماه آوریل برگزار می‌شود.

جشن «گهوا»(Gueheva)، از دیگر مراسم معروف ساحل‌ عاج است. هر سال از اول تا پنجم مارس، در شهر مان، جشنواره‌ای برپاست که از تمام کشور و حتی خارج از کشور، مردم برای دیدن رقص و آوازهای محلی و به‌ ویژه ماسک‌های معروف این ناحیه، به شهر مان می‌آیند. این جشن بزرگ‌ترین گردهمایی ماسک‌‌ها در این سرزمین محسوب می‌شود؛ طی آن ماسک‌‌های تمامی روستاهای وه و دان از نواحی غرب آفریقا جمع می‌شوند. لازم به یادآوری‌‌ست که ماسک، عنصری اساسی در تمام مناسک و مراسم اجتماعی، آیینی و مذهبی ساحل‌ عاج است که نزد تمام اقوام، اعم از «دان»، «سنوفو» و «ماهو» (Mahou) دیده می‌شود و کارکرد اصلی آن در این جهان مدرن این است که میان خدایان و انسان‌ها میانجی است. باز در همین منطقه غرب ساحل‌ عاج و برای پاسداشت ماسک‌های «بهوا»(Behoua) و «کریدی»،(Kridy) جشن‌های بزرگ و مهمی با نام همین ماسک‌ها برگزار می‌شود.

از جمله مراسم جالب دیگر، جشن بلوغ نزد قومی به‌ نام «آدیوکرو» (Adoukrou)، ساکن در نواحی جنوبی ساحل‌ عاج و در شهری به‌ نام «دابو» (Dabou) است. این قوم نیز از آکان‌ها هستند و آیین‌ها و سنن بسیار و غنی‌ای دارند. جشن مذکور به دختران جوان یا دوشیزگان اختصاص دارد و زمانی برگزار می‌شود که این دختران به سن بلوغ می‌رسند. در واقع، خانواده دختر از فرصت این جشن استفاده می‌کنند تا به دیگران نشان دهند که دخترشان به سن بلوغ و ازدواج رسیده است و می‌تواند خانواده‌ای تشکیل دهد. طی مراسم، دختران لباس‌هایی زیبا همراه با زیورآلات و جواهرات به تن می‌کنند. مشابه همین جشن برای پسران 18 تا 21 سال و تحت نام «جشن نسل» برگزار می‌شود. در این جشن مهم، پسران باید ثابت کنند که توان دفاع از خانواده و قوم خویش را دارند. طول مدت آن یک ماه است و در ابتدای آن، خانواده پسر به او می‌رسند و تیمارش می‌کنند تا در هفته چهارم، شهامت و جنگاوری خود را به اهالی روستایش نشان دهد. هرکسی همچون دشمنی به او حمله می‌کند و ضربه‌ای می‌زند و او باید همه را تاب بیاورد. در آخر، شجاع‌ترین پسران، مورد تفقد قرار می‌گیرند، حمام و آرایش می‌شوند. این جشن، به‌دلیل طولانی بودنش و نیز اسبابی که باید فراهم شود، بسیار پرهزینه است که البته همین هزینه‌ها نشانگر تمول مالی خانواده نیز هست. هر جوان به‌ نوبه خود، باید همین اسباب و اموال را برای جوان‌ترهایی که در آینده باید جشن را برگزار کنند، آماده سازد.

همچنین، قومی در ذیل طایفه بزرگ آکان‌ها و در جنوب‌شرقی ساحل‌ عاج ساکن‌‌اند به‌ نام «آبوره» که جشنی جالب به‌ نام «جشن دهمین فرزند» برگزار می‌کنند. این جشن در حقیقت برای تکریم مادران و باروری‌شان برپا می‌شود. مردمان آبوره معتقدند که فرزند موهبتی است الهی و دهمین فرزند، نشانه لطف و نعمت و فراوانی است. این جشن در واقع گرامیداشت و تشویق خانواده‌های پرجمعیت است. تنها فرزندانی که از یک مادر به‌‌دنیا آمده‌اند شمارش می‌شوند. مراسم نیز با قربانی و میهمانی آغاز می‌شود. دوستان و فامیل، هر کدام با خروسی زیر بغل به جشن می‌آیند. اگر کدورتی میان افراد خانواده و فامیل باشد، در این مراسم بر طرف می‌شود و در هر بخشش و آشتی‌، یک خروس قربانی می‌شود. اگر خروس پس‌ از قربانی‌‌شدن پا در هوا روی زمین بیفتد، یعنی قربانی پذیرفته شده است، اما چنانچه روی شکم بمیرد، دوباره باید مراسم آشتی از سر گرفته و خروسی دیگر قربانی شود.

اشاره به دو جشن دیگر، نزد همین قوم، خالی از لطف نیست. یکی «جشن تمول» و دیگری «جشن سالمندی». جشن نخست را کسانی برگزار می‌کنند که در جامعه جایگاه و موقعیت خوبی کسب کرده‌‌اند؛ برای مثال تحصیلات بالایی داشته و در نتیجه پست و مقامی گرفته‌اند یا به هر شکلی پول و ثروتی کسب کرده‌‌اند. مهم همین ثروت است. برگزاری این جشن و اهمیت ثروت از این‌ جهت است که به‌ دلیل رواج سحر و جادو میان طوایف آکان، ثروت‌اندوزی کار ساده‌ای نیست. پس هر‌ کسی به ثروتی دست می‌یابد، آن را موهبتی الهی یا از عنایت و توجه نیاکان قلمداد می‌نماید. طی این جشن، ثروتمندان، فاخرترین لباس‌ها و گران‌ترین جواهراتشان را به تن کرده و تمام اهل روستا را به میهمانی خود دعوت می‌کنند؛ اما جشن سالمندی که نام محلی آن «اِبِب»(Ebeb) است، برای تکریم سالخوردگان برگزار می‌گردد. اگر کسی به صدسالگی نائل آید، از او به احترام نسل‌هایی که پدید آورده و زحماتی که برای ملتش کشیده است، تقدیر می‌شود.[۴]

نیز نگاه کنید به

کتابشناسی

  1. حسینی، روح الله، خان آبادی، سعید(1400). جامعه و فرهنگ ساحل‌ عاج. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی،ص 272-273.
  2. برگرفته از http://www.rezoivoire.net
  3. برگرفته از http://www.rezoivoire.net
  4. حسینی، روح الله، خان آبادی، سعید(1400). جامعه و فرهنگ ساحل‌ عاج. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص.273-278.