جشنها و سرودها در بنگلادش
مردم بنگلادش به بازی و مسابقات و برگزاری جشنواره های فرهنگی از جمله موسیقی، فیلم، تیاتر، رقص و آواز اهمیت وتوجه خاصی دارند و معمولا برگزاری چنین مراسم و برنامه هایی در ایام خاصی برگزار می شوند.
معمولا مردم بنگلادش، اوقات فراغت خود را به ورزش می گذرانند و حضور چشمگیر مردم برای تماشای بازی ها، مسابقات و جشنواره هایی متعدد از جمله نکات درخور توجه است.
ورزش «کبدی» که یک ورزش خانگی است، از جمله ورزش های ملی بنگلادش به حساب می آید. فوتبال، کریکت، شنا، تنیس، بدمینتون، هاکی و شطرنج از جمله ورزش های رسمی این کشور است.
آخرین چهارشنبه
آخرین چهارشنبه ماه صفر در بنگلادش، هر سال تحت همین عنوان ( آخرین چهارشنبه ) مراسم خاص دینی برگزار می شود. بنابر روایت برادران اهل سنت، پیامبر گرامی اسلام (ص ) در ماه صفر بیمار شده بودند و درآخرین چهارشنبه آن ماه کمی احساس بهبودی نموده و برای آخرین بار در زندگی خود غسل کرده و در مسجد نبوی حضور یافتند و با مردم نمازگزاردند. به شکرانه آن صحت و سلامتی رسول گرامی اسلام، اصحاب آن حضرت با اهدای صدقات و انجام نیایش و شکرگزاری به درگاه پروردگار اظهار خوشحالی کردند. اکنون به یادبود آن روز شیرین، مسلمانان بنگلادش هر ساله در این روز غسل می کنند و آن را تبرک می دانند.[۱]
21 فوریه
همه ساله به مناسبت سالروز اکوشه (21 فوریه ) روز قیام دانشجویان برای دفاع از زبان مادری، به نخبگان فرهنگی کشور که در زمینه احیا و گسترش ادبیات و فرهنگ بنگالی تلاش کرده و آثار و نوشته هایی به جامعه عرضه کرده و می کنند، مدالهایی اهدا می شود.
شخص نخست وزیر همه ساله در این روز، که روز زبان مادری نیز گفته می شود، طی مراسمی خاص، «مدال اکوشه» را، که بزرگ ترین مدال فرهنگی ملی بنگلادش می باشد، به نخبگان در رشته های ادبیات، روزنامه نگاری، موسیقی، آموزشی، فرهنگی، فیلم و تیاتر اهدا می کند.
مدال مذکور شامل یک نشان طلا و مبلغ 40000 تاکا پول نقد و یک تقدیر نامه رسمی است.
جایگاه سرودهای سنتی در فرهنگ بنگلادش
با توجه به رشد چشمگیر ترانه ها و سرودهای اجرا شده به سبک مدرن و علاقه مندی نسل جوان فعلی به این نوع سبک از موسیقی و سرود، باید اذعان داشت که سرودهای سنتی جایگاه قبلی خود را از دست داده اند و به کارگیری این نوع سرودها امروزه بسیار کم رنگ تر شده است. بعضی از سرودها مربوط به دوره اسلامی و بعضی مربوط به دوره قبل از اسلام بنگلادش است.
در حال حاضر سرودهای سنتی، که به آن ها غزل گفته می شود، بیشتر در محافل و برنامه های فرهنگی روستاها و یا شهرها اجرا می شوند و معمولا بدون استفاده از آلات موسیقی است. این نوع غزل ها دارای مزامین عشق به خدا و پیامبر اکرم (ص ) است. معمولا توسط علمای مدارس علوم دینی در مناسبت های خاصی از جمله ماه مبارک رمضان و به هنگام سحر از طریق بلند گوهای مساجد این گونه سرودها را بدون نوا پخش می کنند، زیرا علمای اهل سنت موسیقی را جایزه نمی دانند. معمولا وسعت بهره گیری و خواندن این نوع غزل ها درزبان اردو بسیار بیشتر از زبان بنگالی است.
از مشهورترین غزل خوان ها در شبه قاره ، آقای مهدی حسن است که غزل های بسیار جذابی را سروده است و اغلب خوانندگان حرفه ای وخوش نام غزل خوان، از وی تقلید می کنند.
در گزارش روزنامه جاناکانتا، تاریخ 24/4/1381 ه. ش، آمده است که سلطان صلاح الدین یکی از خوانندگان مشهور در یکی از برنامه های فرهنگی کشور به مدت سه ساعت به خواندن سرودی که برگرفته از غزل های مهدی حسن بود، پرداخته است. این گزارش اشاره به جایگاه خاص این گونه سرودها در میان مردم دارد.
علاوه بر غزل، قصیده خوانی نیز در میان سرودهای سنتی مردم مسلمان بنگلادش و عمدتا در بخش قدیمی شهر داکا، در ایام ماه مبارک رمضان جایگاه ویژه ای دارد. قصیده ها محتوای اسلامی دارند و دامنه استفاده از آن ها در سرودهای سنتی بیشتر از غزل است. در غزل بیشتر به فضایل و عشق به پیامبر اکرم ( ص ) و در قصیده بیشتر به فضایل ماه مبارک رمضان پرداخته می شود.
معمولا اینگونه قصیده ها در دو بخش است، که بخش اول مربوط به نیمه اول ماه مبارک رمضان و دارای محتویات شادی است، اما بخش دوم که مربوط به نیمه دوم این ماه می شود، بیشتر از مضامین غم انگیز برخوردار است، که علت آن را وداع با این ماه گفته اند.
در روزنامه انقلاب 28/8/1381 ه . ش چاپ بنگلادش آمده است، سنت قصیده خوانی در داکا در دوره حکومت مغول ها به ویژه در زمان شایسته خان استاندارد بنگال که ایرانی الاصل و شیعه بود، در داکا رواج یافت.
معمــــولا قصیـــده ها به طور دسته جمعی، مرکب از یک گروه 20 نفره، در مراسم ها خوانده می شود. درماه مبارک رمضان، مسابقه های قصیده خوانی در سطح شهر برگزار می شود و به برندگان نیز جوایزی داده می شود.
قوالی
نوع دیگر از سرودهای دینی سنتی بنگلادش، قوالی است، که معمولا برای ستایش خداوند و عشق به پیامبر اکرم (ص ) خوانده می شود. قوالان قصاید و اشعار را به زبان اردو می خوانند که بیش از زبان بنگالی رایج است و عموما در بخش قدیمی شهر داکا و شهر چیتاگنگ طرفداران زیادی دارد.
سرودهای مرشدی ( معرفتی )
سرودهای مذهبی سنتی که معمولا در مناطق روستایی بنگلادش رایج است، به نام سرودهای «مرشدی» یا «معرفتی» مشهور است و همراه با موسیقی و به طور دسته جمعی اجرا می شوند.
اینگــونه سرودها بیشتر در خصوص آن دسته از «پیرها» که غالبا از شریعت پیروی نمی کنند و دارای فلسفه خاصی برای خود هستند و معتقد به وحدت خدا و پیامبر اکرم (ص ) و وحدت خالق و مخلوق و یا وحدت پیر و خدا هستند و پیرها را نجات دهنده می دانند، سروده می شود.
بایول
از دیگر سرودهای عرفانی، بایول نام دارد که همراه با موسیقی خوانده می شود. در میان طرفداران فرهنگ مدرن، بایول جایگاه خوبی دارد. معمولا اینگونه سرودها ریشه در تزکیه نفس و تفکرات تصوف اسلامی و هندو دارد. طرفداران این تفکر، معتقدند که جسم انسان خانه خدا است و پیروان همه ادیان را یکسان می دانند. آنان به شریعت اعتقادی ندارند. خواندن سرود توسط ترکیبی از زنان و مردان و به طور دسته جمعی برگزار می شود.
مردمی که دارای اعتقادات اسلامی هستند، با اینگونه سرودها که معمولا باحمایت وهدایت دولت از طریق رادیو و تلویزیون و یا در سینما پخش می شود، مخالف هستند.
شاری گان
یک نوع سرود روستایی است که تا قبل از استقلال بنگلادش در مناطق روستایی بسیار رایج بود. این سرودها دارای اشعار طولانی است که به طور دسته جمعی در جلسات برنامه های تفریحی و یا به هنگام کار کشاورزان خوانده می شود و دارای مضامین اسلامی و ملی است.
جاری
از دیگر سرودهای سنتی این کشور، سرود «جاری» است که از فارسی گرفته شده است. تا قبل از استقلال بنگلادش، اینگونه سرودها در شهرها و روستاها از محبوبیت خاصی در میان مردم داشت که به صورت داستان های مذهبی از جمله واقعه کربلا آمده است. آغاز این سرود با ستایش خدا و نعت پیامبر (ص ) و منقبت حضرت علی (ع )، حضرت فاطمه (س ) و حضرت امام حسن (ع) و حضرت امام حسین (ع ) و مدح پیروان و اولیای خدا آغاز می شود. در ابتدای سرود، چند پند و نصیحت و سپس اصل داستان ابتدا به صورت سرود توسط یک نفر، که «بیاتی» گفته می شود، و مشتق از کلمه بیت یا شعر است، خوانده می شود. سپس در طول اجرا، ابیات خاصی از آن به صورت دسته جمعی (شبیه به کر) خوانده می شود. در حال حاضر رونق گذشته را ندارد و در روستاها کم تر برگزار می شود.
رقابت شاعری
از دیگر سرودهای سنتی، رقابت شاعری است که در واقع مشاعره میان دو شاعر توانا است که به صورت سؤال و پاسخ در قالب شعر و در حضور حضار و علاقه مندان برگزار می شود. در حال حاضر انجام این برنامه ها که تا سال های اولیه استقلال بنگلادش رایج بود، اهمیت گذشته خود را از دست داده است.
واتیالی
این نوع سرودها که سنتی و بومی است، اساسا میان قایقرانان و ملوانان لنج ها به هنگام قایقرانی که به نام جزری نیز معروف است، خوانده می شود. در سروده های آنان، اشعاری پیرامون زندگی مردم ساحلی، عشق، سیل و طوفان و ... خوانده می شود. این نوع سرودها معمولا از طریق رادیو و تلویزیون نیز برای مردم پخش می شود.
ووانیا
این نوع سرودها توسط مردمان روستایی و بیشتر توسط درشکه چیان به زبان محلی خوانده می شود. اخیرا بعضی از خوانندگان به همراه موسیقی، از اینگونه اشعار در سرودهای خود بهره گرفته اند.[۲]
جشن «لالّن و حسن» در بنگلادش
یکی از جشن های مردمی است که هر ساله در ماه می برگزار می شود. این جشن بر اساس نام دو تن از شعرای صوفی بنگالی زبان، نامگذاری شده است. «لالن» مخفف نام «لالن فقیر» و «حسن» مخفف نام «حسن راجا» است. «لالن فقیر» از اهالی شهرستان کوشتیا واقع در غرب و «حسن راجا» از اهالی شهرستان سیلهت واقع در شمال شرقی بنگلادش بود. مشهور است که این دو آواز می خواندند و شعر می سرودند، اما اشعارشان از غنای عارفانه برخوردار نبود. لالن فقیر و حسن راجا، هر دو مشی صوفیانه در پیش گرفتند و عقاید خود را در قالب سرودهای صوفیانه ابراز کردند، هر چند بین افکار و عقاید آنان از یک طرف وعمل آنان از سوی دیگر بسیار تفاوت وجود داشت. «لالن فقیر» از سواد خوبی برخوردار نبود و در روستاها زندگی می کرد و از نظر مالی تقریبا زندگی متوسطی داشت. وی پیرو مکتب نوعی از تصوف بود که آمیخته از عقاید صوفی گری اسلامی، هندویی و بودایی بود و این مکتب بعدها به نام «بایول» مشهور گشت.
«بایول ها» بر این اعتقاد هستند که خدا در درون انسان سکونت دارد و در واقع خالق و مخلوق یکی است. لذا برای شناخت خدا، باید خود را شناخت.
مکتب بایول بر این باور است که حضرت محمد (ص ) همان خداست که تغییر نام داده و سفر به دنیای مادی کرده است. این مکتب معتقد است بین مسلمان و هندو فرقی نیست.
در بعضی از منابع متعلق به قرن نوزدهم آمده است که «بایول ها» همه اشیاء و موجودات جهان را اعم از طاهر و نجس یکسان می بینند و تفاوتی از نظر ماهیت قایل نیستند و برای تثبیت عقاید خود، مدفوع و ادرار و حتی خون را می خورند.
هر چند مدارک قابل قبول تاکنون در باره عقایدلالن فقیر ارایه نشده است، سروده ها و عقاید او کاملا بیانگر عقاید غیر اسلامی وی و به دور از شریعت اسلام است. لذا محافل اسلامی افکار و عقاید «بایول» را مردود می دانند. البته کسانی که دارای افکار غیر اسلامی و یا مخالف اسلام بوده اند و تکیه گاه فکری آنان مادی است، معمولا احترام خاصی برای بایول قایل هستند.
اما در خصوص «حسن راجا» باید گفت که وی ابتدا مالک و زمین دار و دارای ثروت فراوانی بود ولی بعدها زندگی اشرافی را رها کرد و به شیوه ساده زیست و مشی صوفیانه را برگزید. وی مقداری شعر سروده که ازاشعار و گفته هایش چنین بر می آید که معتقد به معرفت خداوند از راه شناخت خود شده است و همین کافی است و فردی که همیشه و در هر حال به خدا فکر می کند ، نیازی به عمل و یا پیروی از شریعت ندارد؛ لذا «حسن راجا» خواندن نماز و یا روزه گرفتن را زاید می دانست و ضرورتی برای آن قایل نبود.
گفتنی است که همه ساله جشنی از سوی سازمان های فرهنگی غیر دولتی در داکا و بعضی از شهرهای بنگلادش برای بزرگداشت این دو تن برپا می گردد که معمولا مورد حمایت افراد ماتریالیست قرار می گیرد.
در اینگونه جشن ها، زن ها و مردها به طور دسته جمعی و به صورت مختلط با هم به رقص و آواز و پایکوبی می پردازند. در قالب اشعاری که توسط زنان به صورت گروهی یا به صورت تک خوانی خوانده می شود، آیین اسلام را زیر سؤال برده و مسلمانان را به باد تمسخر می گیرند. به همین منظور محافل و اجتماعات این افراد مورد نفرت و خشم مسلمانان این کشور بوده و معمولا منجر به درگیری وتشنج می شود.
برگزاری مسابقه کشتی سنتی در چیتاگنگ
کشتی محلی و سنتی رایج در میان مردم به نام «بالی» معروف است و کلمه بالی یک کلمه بنگالی است به معنی «قدرت». دلیل این نام گذاری در مسابقه کشتی، قدرت فردی متکی به قدرت بازوی اوست.
می گویند یکی از تجار این شهر به نام عبدالجبار، در سال 1909 چنین مسابقه ای را بنیان نهاد و از همان زمان تاکنون ادامه دارد، به همین دلیل این مسابقه و رقابت را «بالی جبار» نیز می نامند.
مسابقه بالی جبار در سراسر کشور از محبوبیت فراوانی برخوردار است و بهمین جهت رسانه های خبری بااهمیت ویژه به موضوع می پردازند و ضمن پوشش خبری وسیع، گزارشات این مسابقه را به صورت مصور برای خوانندگان خود منتشر می سازند.
گفتنی است که کلمه «کشتی» در زبان فصیح بنگالی، «کوشتی» است که ریشة این کلمة در واقع فارسی است. ورزش کشتی از جمله ورزش هایی است که از سرزمین ایران به این منطقه آورده شده و به منزله نمادی از فرهنگ ایرانی شناخته شده است. این ورزش در دوران گذشته در میان مردم با شکوه خاصی انجام می شد، اما در حال حاضر از رونق آن کاسته شده است و فقط در جشن ها و در میان روستاییان برگزار می شود.[۳]
قصیّ
قصی، جشنواره ای است که آداب آن برگرفته از فرهنگ هندوهاست. در حقیقت این جشنواره، توسط هندوها در سطح وسیعی انجام می شود و مسلمانان نیز به شکلی محدودتر آن را برگزار می کنند.
مسلمانان این مراسم را صرفا به منظور سرگرمی و شادی انجام می دهند، اما هندوها این جشن را جزو آداب و رسوم خود دانسته و به آن پایبند هستند.
این فستیوال از نیمه شب آغاز می شود و تا نزدیکی های صبح ادامه دارد. پیش از انجام برنامة اصلی، همة لوازم ونیازهای ضروری پیش بینی وتهیه می شود. شرکت کنندگان حدود یک ماه قبل از مراسم، تخم پالم هندی را که در زمین کاشته بودند، از زمین بیرون آورده و بر روی سبدی مخصوص می گذارند، سپس داخل همان سبد را مزین به انواع میوه های مختلف، صدف ها و مرواریدهای گوناگون می کنند. پس از تزیین سبد مخصوص، اطراف آن را غذاهای خوشمزه و خوراکی های متنوع می گذارند و تا سپیده صبح به صرف خوراکی ها می پردازند.
در همان شب مراسم، همة حاضرین تکه هایی از چوب، از درختان مختلف را برداشته و آن ها را بر روی آب به طور شناور می ریزند و طی مدت شب، چوب ها در آب خیس می شوند؛ سپس زمانی که خورشید طلوع کرد، حاضرین در مراسم در همان آب استحمام می کنند. آن ها معتقدند که استحمام در این آب، مصونیت از امراض را برای مدت یکسال به همراه خواهد داشت.
از فعالیت های دیگر که برای شب مراسم انجام می دهن،د این است که یک روز پیش از مراسم، نزدیکی عصر، مقداری علف های آبی بر روی برکه های آب ریخته تاخیس شوند و در نیمه های شب مراسم، خودشان علف ها را جمعاوری کرده و سپس بر روی رودخانه های مختلف روانه می کنند. آن ها معتقدند که علف ها به رودخانة اصلی، بعد به دریا و در نهایت به سوی اقیانوس روانه می شود. مسلمانان به این اعتقادند که راهشان و هدفشان به خواجه خضر منتهی می شود.
پس از اتمام شب و روشنایی روز، کلیة حاضرین به نیت پاکی و خلوص و مصونیت از امراض مختلف، در همان آب استحمام می کنند و سپس به تناول خوراکی ها و میوه جات تزیین شده می پردازند.
برای هندوها، سبد مزین شده به منزلة خدای رفاه و آسایش است و برای مسلمانان جبنة تفریحی دارد. برگزاری این مراسم به منزله پیک نیک و تفریح مطرح است. در حقیقت این مراسم در میان مسلمانان و هندوها رواج دارد و در حال حاضر یکی از آداب رایج بنگالی ها است که از فرهنگ هندوها سرچشمه گرفته است.
نوبانا ( جشنواره دروکردن )
برگزاری این جشن جزو یکی از رسوم بنگالی هاست و برپایة آیین دینی خاصی نیست. این جشن در اواخر پاییز در بنگلادش اجرا می شود، زیرا فصل پاییز وقت درو کردن است و در این فصل کشاورزان برنج های طلایی را درو کرده و روانة خانه هایشان می شوند و با حاصل درو کردة خود پشته هایی درست می کنند. این اوقات برای آن ها و خانواده شان شادی بخش است و برای بزرگداشت و ثبت این ایام جشنی مجلل تدارک می بینند. این جشن پیرامون مناطقی که درو شده است، برگزار می شود. همسران کشاورزان انواع غذا و کیک های خوشمزه ای از برنج های درو شده تهیه می کنند. آن ها همسایگان، نزدیکان و آشنایان خود را برای شرکت در مــــراسم دعـــــوت می کننـــد و همه تا پاسی از شب به خوردن و شادی و سرور می پردازند. همچنین از خوانندگان جهت اجرای آوازهای بومی دعوت به عمل می آورند. عمدتا این مراسم در مناطق روستایی بنگلادش برگزار می شود.[۴]
نیز نگاه کنید به
جشنها و سرودها در ژاپن؛ جشنها و سرودها در روسیه؛ جشنها و سرودها در کوبا؛ جشنها و سرودها در کانادا؛ جشن ها و مراسم سنتی مصر؛ جشن ها و فستیوال های چينی؛ جشنها و سرودها در تونس؛ جشنها و سرودها در سنگال؛ جشنها و سرودها در آرژانتین؛ جشنها و سرودها در فرانسه؛ جشن ها و سرودها در مالی؛ جشن ها و سرودها در ساحل عاج؛ جشنها و سرودها در تایلند؛ جشنها و سرودها در اسپانیا؛ جشن ها و سرودها در اردن؛ جشنها و سرودها در اتیوپی؛ جشنها و سرودها در سیرالئون؛ جشنها و سرودها در قطر
کتابشناسی
- ↑ The Daily Ittefag Newspaper , 20 December 2001 , Dhaka , Bangladesh
- ↑ The Daily Jugantor , 24 April 2002 , Dhaka, Bangladesh
- ↑ The Daily Ittefag , Newspaper , 10 March 2002 , Dhaka , Bangladesh
- ↑ توسلی، محمد مهدی، علی زاده کندی، عزیز، توسلی، سینا(1391). جامعه و فرهنگ بنگلادش. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی