تئاتر و هنرهای نمایشی لبنان: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
(صفحه‌ای تازه حاوی «'''تأتر''' پژوهشگران تاريخ هنر معاصر عرب عموماً بر اين باورند كه '''مارون النقاش'''  براي اولين بار تأتر را در لبنان و جهان عرب مطرح ساخت (نجم 1980، 31). النقاش كه در ايتاليا با اين هنر مدرن آشنا شده بود، در سال 1847 نمايشنامه بخيل را كه اقتباسي از نمايشن...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''تأتر'''
[[پرونده:هنرهای نمایشی لبنان.jpg|پیوند=http://wiki.icro.ir/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:%D9%87%D9%86%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C%20%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%D8%B4%DB%8C%20%D9%84%D8%A8%D9%86%D8%A7%D9%86.jpg|بندانگشتی|هنرهای نمایشی لبنان - برگرفته از سایت independentarabia - قابل بازیابی از: https://www.independentarabia.com/node/432206/%D8%AB%D9%82%D8%A7%D9%81%D8%A9/%D9%85%D8%B3%D8%B1%D8%AD/%D8%B1%D9%88%D8%AC%D9%8A%D9%87-%D8%B9%D8%B3%D8%A7%D9%81-%D9%88%D8%B9%D9%84%D9%8A-%D8%B4%D8%AD%D8%B1%D9%88%D8%B1-%D9%8A%D8%AE%D8%AA%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%85%D8%A3%D8%B3%D8%A7%D8%A9-%D8%A8%D9%8A%D8%B1%D9%88%D8%AA-%D9%85%D8%B3%D8%B1%D8%AD%D9%8A%D8%A7%D9%8B|425x425پیکسل]]پژوهشگران تاریخ هنر معاصر عرب عموماً بر این باورند که '''مارون النقاش'''  برای اولین بار [https://wikimelal.ir/%D8%AA%D8%A6%D8%A7%D8%AA%D8%B1%20%D9%88%20%D9%87%D9%86%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C%20%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%D8%B4%DB%8C%20%D9%84%D8%A8%D9%86%D8%A7%D9%86 تئاتر] را در [https://wikimelal.ir/%D9%84%D8%A8%D9%86%D8%A7%D9%86 لبنان] و جهان عرب مطرح ساخت.<ref>نجم. (1980). ص. 31.</ref> النقاش که در ایتالیا با این هنر مدرن آشنا شده بود، در سال 1847 نمایشنامه بخیل را که اقتباسی از نمایشنامه خسیس مولیر بود نوشت و در همان سال در محل سکونت خود به اجرا گذاشت. او در سال‌های بعد دو نمایشنامه دیگر هم نوشت و اجرا کرد؛ یکی نمایشنامه ابوالحسن المغفل یا هارون الرشید در سال 1849 و دیگر، حسود گستاخ در سال 1853. با مرگ زود هنگام النقاش در سال 1855، برخی از شاگردان و هوداران او، به [[مصر]] کوچ کردند و تجربه‌های نمایشی خود را در این کشور که شرایط مساعدتری برای فعالیت‌های هنری جدید داشت ادامه دادند و زمینه‌های بالندگی آن را در جهان عرب فراهم آوردند. در [https://wikimelal.ir/%D9%84%D8%A8%D9%86%D8%A7%D9%86 لبنان] تنها برخی تلاش‌های پراکنده در این زمینه ادامه یافت؛ از جمله ترجمه‌هایی که از نمایشنامه اروپایی صورت گرفت و یا اجرای برنامه‌های نمایشی که در مدارس و مجالس و مناسبت‌های اجتماعی، انجام می‌شد. از سال‌های اولیه قرن بیستم و در راستای جنبش ادبی با فزونی گرفتن ترجمه متون نمایشی غربی و نیز تألیف نمایشنامه‌هایی توسط نویسندگان و ادیبان لبنانی، هنر نمایش با مفهوم و قالب‌های جدید، بار دیگر سربرآورد. از جمله نمایشنامه‌هایی که از متون اروپایی ترجمه شده، اتللو از شکسپیر بود که در سال 1912 توسط [[خلیل مطران]] ترجمه و توسط گروه هنری جورج ابیض هنرمند مصری اجرا شد. در این مرحله، نمایشنامه‌ها بیشتر تحت تأثیر رویکرد رئالیسم اجتماعی بود. و از اولین نمایشنامه‌هایی که با این رویکرد نوشته شد، پدران و پسران، نوشته ادیب نامدار لبنانی و چهره بارز ادبیات مهجر، [[ميخائيل نعيمه|میخائیل نعیمه]] بود. نمایشنامه او اولین نمایشنامه‌ای بود که در جهان عرب به مسئله گسست و چالش بین نسل‌ها پرداخت و آن را مورد واکاوی قرار داد.<ref>الراعی. (1992). ص. 208.</ref> مسیری را که نعیمه آغاز کرد در سال‌های بعدی رهروان بسیاری داشت و نمایشنامه‌های متعددی با رویکرد واکاوی مسائل اجتماعی نوشته و اجرا شد. نمایشنامه بالاتر از انتقام با چنین رویکردی نوشته شد و در سال 1931 در [https://wikimelal.ir/%D8%A7%D9%84%D8%AC%D8%A7%D9%85%D8%B9%D8%A9%20%D8%A7%D9%84%D8%A7%D9%85%D9%8A%D8%B1%D9%83%D9%8A%D8%A9%20%D9%81%DB%8C%20%D8%A8%D9%8A%D8%B1%D9%88%D8%AA%20(%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87%20%D8%A2%D9%85%D8%B1%D9%8A%D9%83%D8%A7%D9%8A%DB%8C%20%D8%A8%D9%8A%D8%B1%D9%88%D8%AA) دانشگاه آمریکایی بیروت] به اجرا درآمد.<ref>الراعی. (1992). ص. 211.</ref>


پژوهشگران تاريخ هنر معاصر عرب عموماً بر اين باورند كه '''مارون النقاش'''  براي اولين بار تأتر را در لبنان و جهان عرب مطرح ساخت (نجم 1980، 31). النقاش كه در ايتاليا با اين هنر مدرن آشنا شده بود، در سال 1847 نمايشنامه بخيل را كه اقتباسي از نمايشنامه خسيس مولير بود نوشت و در همان سال در محل سكونت خود به اجرا گذاشت. او در سالهاي بعد دو نمايشنامه ديگر هم نوشت و اجرا كرد؛ يكي نمايشنامه ابوالحسن المغفل يا هارون الرشيد در سال 1849 و ديگر،حسود گستاخ در سال 1853. با مرگ زود هنگام النقاش در سال 1855، برخي از شاگردان و هوداران او، به [[مصر]] كوچ كردند و تجربه‌هاي نمايشي خود را در اين كشور كه شرايط مساعدتري براي فعاليت‌هاي هنري جديد داشت ادامه داند و زمينه‌هاي بالندگي آن رادر جهان عرب فراهم آوردند. در لبنان تنها برخي تلاش‌هاي پراكنده در اين زمينه ادامه يافت؛ از جمله ترجمه‌هايي كه از نمايشنامه اروپايي صورت گرفت و يا اجراي برنامه‌هاي نمايشي كه در مدارس و مجالس و مناسبتهاي اجتماعي، انجام مي‌شد. از سالهاي اوليه قرن بيستم و در راستاي جنبش ادبي با فزوني گرفتن ترجمه متون نمايشي غربي ونيز تأليف نمايشنامه‌هايي توسط نويسندگان و اديبان لبناني، هنر نمايش با مفهوم و قالبهاي جديد، بار ديگر سربرآورد. از جمله نمايشنامه‌هايي كه از متون اروپايي ترجمه شده ،اتللو از شكسپير بود كه در سال 1912 توسط خليل مطران ترجمه و توسط گروه هنري جورج ابيض هنرمند مصري اجرا شد. در اين مرحله، نمايشنامه‌ها بيشتر تحت تأثير رويكرد رئاليسم اجتماعي بود. و از اولين نمايشنامه‌هايي كه با اين رويكرد نوشته شد، پدران و پسران، نوشته اديب نامدار لبناني و چهره بارز ادبيات مهجر، [[ميخائيل نعيمه]] بود. نمايشنامه او اولين نمايشنامه‌اي بود كه در جهان عرب به مسئله گسست و چالش بين نسلها پرداخت و آن را مورد واكاوي قرار داد (الراعي 1992، 208). مسيري را كه نعيمه آغاز كرد در سالهاي بعدي رهروان بسياري داشت و نمايشنامه‌هاي متعددي با رويكرد واكاوي مسائل اجتماعي نوشته و اجرا شد. نمايشنامه بالاتر از انتقام با چنين رويكردي نوشته شد و در سال 1931 در دانشگاه آمريكايي بيروت به اجرا درآمد (پيشين، 211).
یکی از نقاط عطف حوزه تئاتر در این دوران، پیدا کردن راه حلی میانه برای مشکل زبان نمایشنامه‌ها بود. میخائیل نعیمه در نمایشنامه خود هر دو زبان عامیانه و فصیح را به کار گرفت تا بتواند با هر دو گروه مخاطب عام و خاص ارتباط برقرار کند و بدین‌سان گستره مخاطبان تئاتر که پیشتر محدود به گروه‌های خاص اجتماعی بود، دیگر طبقات اجتماعی را نیز شامل شود. این تحول هر چند موفقیتی نسبی به همراه داشت، نتوانست به فراگیری این هنر و جذب گسترده مخاطبان منجر شود. در سال‌های بعد هم با این که نمایشنامه‌های متعددی نوشته و تعداد بیشتری از زبان‌های مختلف به عربی ترجمه شد، محدودیت گستره مخاطبان همچنان برقرار ماند.


يكي از نقاط عطف حوزه تأتر در اين دوران، پيدا كردن راه حلي ميانه براي مشكل زبان نمايشنامه‌ها بود. ميخائيل نعيمه در نمايشنامه خود هر دو زبان عاميانه و فصيح را به كار گرفت تا بتواند با هر دو گروه مخاطب عام و خاص ارتباط برقرار كند و بدينسان گستره مخاطبان تأتر كه پيشتر محدود به گروه‌هاي خاص اجتماعي بود، ديگر طبقات اجتماعي را نيز شامل شود. اين تحول هر چند موفقيتي نسبي به همراه داشت،نتوانست به فراگيري اين هنر و جذب گسترده مخاطبان منجر شود. در سالهاي بعد هم با اين كه نمايشنامه‌هاي متعددي نوشته و تعداد بيشتري از زبان‌هاي مختلف به عربي ترجمه شد، محدوديت گستره مخاطبان همچنان برقرار ماند.  
مرحله نوین تئاتر معاصر [https://wikimelal.ir/%D9%84%D8%A8%D9%86%D8%A7%D9%86 لبنان] از دهه شصت قرن گذشته آغاز شد که با شکل‌گیری گروه‌های تئاتر<ref>الراعی. (1992). ص. 214.</ref> و بهره‌گیری از تجربه حدود نیم قرن، [https://wikimelal.ir/%D8%AA%D8%A6%D8%A7%D8%AA%D8%B1%20%D9%88%20%D9%87%D9%86%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C%20%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%D8%B4%DB%8C%20%D9%84%D8%A8%D9%86%D8%A7%D9%86 تئاتر] ملی [https://wikimelal.ir/%D9%84%D8%A8%D9%86%D8%A7%D9%86 لبنان] تبلور یافت. در دهه‌های شصت و هفتاد این قرن [https://wikimelal.ir/%D9%84%D8%A8%D9%86%D8%A7%D9%86 لبنان] نه تنها کانون فرهنگی منطقه که صحنه حضور پررنگ احزاب و جریان‌های گوناگون سیاسی بود. از سوی دیگر، گرایش‌های ادبی وهنری متأثر از مکاتب غربی مبتنی بر رویکردهای فلسفی در این دوران هوادارانی قابل توجه داشت. تئاتر هم متأثر از چنین فضایی صحنه چالش اندیشه‌های سیاسی و فلسفی شد و مخاطبان بسیاری را جذب کرد.


مرحله نوين تأتر معاصر لبنان از دهه شصت قرن گذشته آغاز شد كه با شكل‌گيري گروه‌هاي تأتر (پيشين، 214) و بهره‌گيري از تجربه حدود نيم قرن، تأتر ملي لبنان تبلور يافت. در دهه‌هاي شصت و هفتاد اين قرن لبنان نه تنها كانون فرهنگي منطقه كه صحنه حضور پررنگ احزاب و جريانهاي گوناگون سياسي بود. از سوي ديگر، گرايشهاي ادبي وهنري متأثر از مكاتب غربي مبتني بر رويكردهاي فلسفي در اين دوران هواداراني قابل توجه داشت. تأتر هم متأثر از چنين فضايي صحنه چالش انديشه‌هاي سياسي و فلسفي شد و مخاطبان بسياري را جذب كرد.  
گروه '''کارگاه حرفه‌ای تئاتر بیروت''' از اولین گروه‌های تئاتر جدید [https://wikimelal.ir/%D9%84%D8%A8%D9%86%D8%A7%D9%86 لبنان] بود که توسط '''روجیه عساف''' و نضال الاشقر شکل گرفت. روجیه عساف تحصیلکرده رشته تئاتر در استراسبورگ و از بارزترین چهره‌های تئاتر معاصر عرب و [https://wikimelal.ir/%D9%84%D8%A8%D9%86%D8%A7%D9%86 لبنان] است<ref>باشا، عبدو. (2010). هكذا انقلاب التغيير على أبطال التغيير في المسرح.  (الطبعة الأولى). بیروت: [https://daraladab.net/ دار الآداب للنشر والتوزيع]، ص. ۸۱.</ref> که در طول سال‌ها فعالیت‌های هنری خود تلاش فراوانی برای هدفمند ساختن هنر تئاتر و برقراری پیوند میان این هنر و جامعه صورت داد و از نقاط عطف زندگی هنری او برقراری ارتباط میان [https://wikimelal.ir/%D8%AA%D8%A6%D8%A7%D8%AA%D8%B1%20%D9%88%20%D9%87%D9%86%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C%20%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%D8%B4%DB%8C%20%D9%84%D8%A8%D9%86%D8%A7%D9%86 تئاتر] و دانشگاه بود.<ref>باشا، عبدو. (2010). هكذا انقلاب التغيير على أبطال التغيير في المسرح.  (الطبعة الأولى). بیروت: دار الآداب للنشر والتوزيع، ص. ۸۶.</ref> گروه هنری کارگاه تئاتر با اجراهای متعدد در [https://wikimelal.ir/%D9%84%D8%A8%D9%86%D8%A7%D9%86 لبنان] و کشورهای عرب نقش به‌سزایی در پی افکندن تئاتر امروز [https://wikimelal.ir/%D9%84%D8%A8%D9%86%D8%A7%D9%86 لبنان] داشت و قوی‌ترین تجربه تئاتری در تاریخ معاصر این هنر را در [https://wikimelal.ir/%D9%84%D8%A8%D9%86%D8%A7%D9%86 لبنان] به نام خود ثبت کرد.<ref>باشا، عبدو. (2010). هكذا انقلاب التغيير على أبطال التغيير في المسرح.(الطبعة الأولى). بیروت: [https://daraladab.net/ دار الآداب للنشر والتوزيع،] ص. ۸۷.</ref> برخی از نمایشنامه‌هایی که این گروه اواخر دهه شصت و نیمه اول دهه هفتاد قرن گذشته اجرا کرد عبارت است از: بازرس از گوگول و شماره ویژه که در سال 1968 اجرا شد، کارت بلانش (1970)، اعتصاب دزدها(1971) و مراورید، یاقوت و یک سیب که در سال 1972 به اجرا درآمد. عساف در دهه هشتاد تحت تأثیر پیروزی انقلاب اسلامی به اسلام گروید و در طول سال‌های بعد با خروج از دایره تجربه و آزمون به تئاتر حرفه‌ای روی آورد و موفق شد با حضور در جشنواره‌های بین‌المللی جوایزی دریافت کند که از جمله آن‌ها، جایزه بهترین نمایش از جشنواره کارتاژ در [[تونس]] (1983)، جایزه بهترین کارگردانی و نمایش از همایش بین‌المللی تئاتر [[قاهره]] (1994) و جایزه شیر طلایی از جشنواره تئاتر و نیز در سال 2008 بود.


گروه '''كارگاه حرفه‌اي تأتر بيروت''' از اولين گروه‌هاي تأتر جديد لبنان بود كه توسط '''روجيه عساف''' و نضال الاشقر شكل گرفت. روجيه عساف تحصيلكرده رشته تأتر در استراسبورگ و از بارزترين چهره‌هاي تآتر معاصر عرب و لبنان است (باشا 2010، 81) كه در طول سالها فعاليت‌هاي هنري خود تلاش فراواني براي هدفمند ساختن هنر تأتر و برقراري پيوند ميان اين هنر و جامعه صورت داد و از نقاط عطف زندگي هنري او برقراري ارتباط ميان تأتر و دانشگاه بود (پیشین، 86). گروه هنري كارگاه تأتر با اجراهاي متعدد در لبنان و كشورهاي عرب نقش بسزايي در پي افكندن تأتر امروز لبنان داشت و قوي‌ترين تجربه تأتري در تاريخ معاصر اين هنر را در لبنان به نام خود ثتب كرد (پيشين، 87). برخي از نمايشنامه‌هايي كه اين گروه اواخر دهه شصت و نيمه اول دهه هفتاد قرن گذشته اجرا كرد عبارت است از: بازرس از گوگول و شماره ويژه كه در سال 1968 اجرا شد، كارت بلانش (1970اعتصاب دزدها(1971) و مراوريد ، ياقوت و يك سيب كه در سال 1972 به اجرا درآمد. عساف در دهه هشتاد تحت تأثير پيروزي انقلاب اسلامي به اسلام گرويد و در طول سالهاي بعد با خروج از دايره تجربه و آزمون به تأتر حرفه‌اي روي آورد و موفق شد با حضور در جشنواره‌هاي بين‌المللي جوائزي دريافت كند كه از جمله آنها، جايزه بهترين نمايش از جشنواره كارتاژ در تونس (1983)، جايزه بهترين كارگرداني و نمايش از همايش بين‌المللي تأتر قاهره (1994) و جائزه شير طلائي از جشنواره تأتر و نيز در سال 2008 بود.  
'''گروه تئاتر تجربی'''  از دیگر گروه‌های [https://wikimelal.ir/%D8%AA%D8%A6%D8%A7%D8%AA%D8%B1%20%D9%88%20%D9%87%D9%86%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C%20%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%D8%B4%DB%8C%20%D9%84%D8%A8%D9%86%D8%A7%D9%86 تئاتر لبنان] نیز در همین سال‌ها توسط دو هنرمند لبنانی انطوان و لطیفه ملتقی تأسیس شد. فعالیت‌های هنری این گروه نیز در تبلور تئاتر مدرن در [https://wikimelal.ir/%D9%84%D8%A8%D9%86%D8%A7%D9%86 لبنان] نقش‌آفرین بود. '''انطوان ملتقی''' همچون روجیه عساف، تلاش می‌کرد تا هنر [https://wikimelal.ir/%D8%AA%D8%A6%D8%A7%D8%AA%D8%B1%20%D9%88%20%D9%87%D9%86%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C%20%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%D8%B4%DB%8C%20%D9%84%D8%A8%D9%86%D8%A7%D9%86 تئاتر] در [https://wikimelal.ir/%D9%84%D8%A8%D9%86%D8%A7%D9%86 لبنان] از مبنایی علمی و ساختاری مستحکم برخوردار گردد. این گروه اجراهای متعددی از آثار نمایشنامه‌نویسان بزرگ جهان را در کارنامه خود ثبت کرده است که از جمله آن‌ها: دو سیاهپوست کوچک از آگاتا کریستی، وصیت سگ که اقتباسی از سوزونا نویسنده برزیلی بود و کالیگولا از البرت کامو را می‌توان نام برد.<ref>الراعی. ص. 215.</ref>[[پرونده:تئاتر در لبنان.jpg|پیوند=http://wiki.icro.ir/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:%D8%AA%D8%A6%D8%A7%D8%AA%D8%B1%20%D8%AF%D8%B1%20%D9%84%D8%A8%D9%86%D8%A7%D9%86.jpg|بندانگشتی|تئاتر در [[لبنان]] - برگرفته از سایت aljasrah - قابل بازیابی از: https://aljasrah.net/aljasra22859/%D8%B1%D9%88%D8%AC%D9%8A%D9%87-%D8%B9%D8%B3%D8%A7%D9%81-%D8%B9%D8%A7%D8%B4%D9%82-%D9%81%D9%8A-%D8%AD%D8%AF%D9%8A%D9%82%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D9%85%D9%8A%D8%B1%D8%A9%D8%B1%D9%85%D8%B2%D9%8A-%D8%A7/]]
====[[تئاتر مدرن در لبنان]]====
'''گروه تئاتر معاصر''' که به مدرسه تئاتر معاصر بیروت هم شهرت داشت، توسط '''منیر ابودبس''' از پیشگامان هنر تئاتر امروز [https://wikimelal.ir/%D9%84%D8%A8%D9%86%D8%A7%D9%86 لبنان] تأسیس شد ابودبس که برخی او را پدر تئاتر امروز [https://wikimelal.ir/%D9%84%D8%A8%D9%86%D8%A7%D9%86 لبنان] دانسته‌اند<ref>باشا، عبدو. (2010). هكذا انقلاب التغيير على أبطال التغيير في المسرح. (الطبعة الأولى). بیروت: [https://daraladab.net/ دار الآداب للنشر والتوزيع]، ص. ۲۴۸.</ref> تلاش کرد تا روح شرقی را در قالب‌های غربی نمایش بدمد. این گروه تئاتر تا آغاز جنگ داخلی نمایشنامه‌های متعددی را که عمدتاً به کارگردانی ابودبس بود بر روی صحنه برد. ادیب شهریار از سوفوکلس، مکبث و هملت از شکسپیر، دکتر فاوست از گوته، پادشاه می‌میرد از یونسکو و استثناء و قاعده از برشت در زمره نمایشنامه‌های بود که توسط گروه تئاتر معاصر اجرا شد.<ref>الراعی. ص. 215.</ref>


'''گروه تأتر تجربي'''  از ديگر گروه‌هاي تأتر لبنان نيز در همين سالها توسط دو هنرمند لبناني انطوان و لطيفه ملتقي تأسيس شد. فعاليت‌هاي هنري اين گروه نيز در تبلور تأتر مدرن در لبنان نقش‌آفرين بود. '''انطوان ملتقي'''  همچون روجيه عساف، تلاش مي‌كرد تا هنر تأتر در لبنان از مبنايي علمي و ساختاري مستحكم برخوردار گردد. اين گروه اجراهاي متعددي از آثار نمايشنامه‌نويسان بزرگ جهان را در كارنامه خودثبت كرده است كه از جمله آنها: دو سياهپوست كوچك از آگاتا كريستي، وصيت سگ كه اقتباسي از سوزونا نويسنده برزيلي بود و كاليگولا از البرت كامو را مي‌توان نام برد. (الراعي ، 215).
گروه‌های تئاتر دیگری هم در این سال‌ها شکل گرفت که از جمله آن‌ها تئاتر ملی بود که بعدها به تئاتر شوشو معروف شد و توسط حسن علاء الدین با عنوان هنری شوشو بنیانگذاری شد و از پدیده‌های جدید در تاریخ تئاتر معاصر [https://wikimelal.ir/%D9%84%D8%A8%D9%86%D8%A7%D9%86 لبنان] بود. نمایشنامه‌های این گروه معمولاً کمیک و تک نفره اجرا می‌شد و با رویکردی انتقادی به طرح مسائل اجتماعی و سیاسی مردم‌پسند می‌پرداخت. گروه دیگری که در این سال‌ها فعالیت داشت، گروه تئاتر مردمی [https://wikimelal.ir/%D9%84%D8%A8%D9%86%D8%A7%D9%86 لبنان] بود که به گروه برادران رحبانی‌ شهرت داشت و عمدتاً به اجرای نمایشنامه‌های رادیویی و اپرا اهتمام می‌ورزید.<ref>الراعی. ص. 217.</ref>


'''گروه تأتر معاصر''' كه به مدرسه تأتر معاصر بيروت هم شهرت داشت، توسط '''منير ابودبس''' از پيشگامان هنر تأتر امروز لبنان تأسيس شد ابودبس كه برخي او را پدر تأتر امروز لبنان دانسته‌اند (باشا ،پیشین، 648) تلاش كرد تا روح شرقي را در قالبهاي غربي نمايش بدمد. اين گروه تآتر تا آغاز جنگ داخلي نمايشنامه‌هاي متعددي را كه عمدتاً به كارگرداني ابودبس بود بر روي صحنه برد. اديب شهريار از سوفوكلس، مكبث و هملت از شكسپير، دكتر فاوست از گوته، پادشاه مي‌ميرد از يونسكو و استثناء و قاعده از برشت در زمره نمايشنامه‌هاي بود كه توسط گروه تآتر معاصر اجرا شد. (الراعي ، 215).
از دیگر هنرمندان حوزه تئاتر که در این سال‌ها در مقام کارگردان و یا بازیگر، نقش قابل توجهی در شکل‌گیری تئاتر امروز [https://wikimelal.ir/%D9%84%D8%A8%D9%86%D8%A7%D9%86 لبنان] داشتند، نام‌هایی چون یعقوب الشدراوی، ریمون جباره، انطوان کرباج، شکیب خوری و بیرج فازلیان قابل ذکرند.


گروه‌هاي تآتر ديگري هم در اين سالها شكل گرفت كه از جمله آنها تأتر ملي بود كه بعدها به تأتر شو شو معروف شدو توسط حسن علاء الدين با عنوان هنري شوشو بنيانگذاري شد و از پديده‌هاي جديد در تاريخ تآتر معاصر لبنان بود. نمايشنامه‌هاي اين گروه معمولاً كميك و تك نفره اجرا مي‌شد و با رويكردي انتقادي به طرح مسائل اجتماعي و سياسي مردم‌پسند مي‌پرداخت. گروه ديگري كه در اين سالها فعاليت داشت، گروه تآتر مردمي لبنان بود كه به گروه برادران رحباني‌ شهرت داشت و عمدتاً به اجراي نمايشنامه‌هاي راديويي و اپرا اهتمام مي‌ورزيد. (پيشين، 217).
با آغاز جنگ داخلی، هنر تئاتر چون دیگر حوزه‌های فرهنگی هنری، به ویژه در سال‌های اول جنگ، دچار رکود شد و بسیاری از هنرمندان ناگزیر از ترک وطن شدند و گروهی هم از ادامه فعالیت‌های هنری بازماندند. در چنین فضایی، گروه‌های تئاتر خیابانی و مردمی تا حدودی خلاء موجود را پر کرد که با کمترین امکانات در مکان‌های عمومی به اجرا می‌پرداختند. از سال‌های اول دهه هشتاد هم با بازگشت برخی از هنرمندان به وطن، زمینه فعالیت‌های هنری و نمایشی به تدریج فراهم شد که تا پایان جنگ با فراز و فرودهایی ادامه یافت. بدیهی است بیشتر موضوعات مورد اهتمام تئاتر در آن سال‌ها، مسائل و رویدادهای جنگ و آثار روانی اجتماعی آن بود.


از ديگر هنرمندان حوزه تآتر كه در اين سالها در مقام كارگردان و يا بازيگر، نقش قابل توجهي در شكل‌گيري تآتر امروز لبنان داشتند، نامهايي چون يعقوب الشدراوي، ريمون جباره، انطوان كرباج، شكيب خوري و بيرج فازليان قابل ذكرند.
با پایان جنگ 15 ساله با اینکه نسل جدیدی از هنرمندان جوان به صحنه تئاتر آمدند و برخی از پیشکسوتان این حوزه چون روجیه عساف، شکیب خوری و ریمون جباره نیز فعالیت‌های خود را از سر گرفتند و [https://wikimelal.ir/%D8%AA%D8%A6%D8%A7%D8%AA%D8%B1%20%D9%88%20%D9%87%D9%86%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C%20%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%D8%B4%DB%8C%20%D9%84%D8%A8%D9%86%D8%A7%D9%86 تئاتر لبنان] جانی تازه گرفت، به دلایل گوناگون، دوران طلایی [https://wikimelal.ir/%D8%AA%D8%A6%D8%A7%D8%AA%D8%B1%20%D9%88%20%D9%87%D9%86%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C%20%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%D8%B4%DB%8C%20%D9%84%D8%A8%D9%86%D8%A7%D9%86 تئاتر لبنان] در دهه‌های شصت و هفتاد تکرار نشد. مشکلات و موانع گوناگونی بر سرر راه تئاتر امروز [https://wikimelal.ir/%D9%84%D8%A8%D9%86%D8%A7%D9%86 لبنان] قرار دارند که برخی سیاسی، بخشی اقتصادی و بعضی دیگر جنبه جهانی دارند. ریمون جباره معتقد است تئاتر امروز [https://wikimelal.ir/%D9%84%D8%A8%D9%86%D8%A7%D9%86 لبنان] رو به زوال است و علت آن را تقسیم‌بندی‌های سیاسی و طائفی می‌داند که حوزه تئاتر را تحت تأثیر قرار داده است. شکیب خوری که از کارگردانان برجسته امروز [https://wikimelal.ir/%D9%84%D8%A8%D9%86%D8%A7%D9%86 لبنان] و به تدریس رشته تئاتر هم اشتغال دارد، از اینکه تئاتر به عنوان وسیله تعبیر انسانی از مشکلات و دغدغه‌های اجتماعی، از مسیر اصلی خود خارج و در وضعیت‌های سیاسی گرفتار آمده، گله‌مند است. او همچنین هزینه‌های بالای اجرای تئاتر و عدم حمایت‌های لازم در این خصوص را یکی دیگر از عوامل عدم پیشرفت تئاتر می‌داند. جلال خوری نیز معتقد است [https://wikimelal.ir/%D8%AA%D8%A6%D8%A7%D8%AA%D8%B1%20%D9%88%20%D9%87%D9%86%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C%20%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%D8%B4%DB%8C%20%D9%84%D8%A8%D9%86%D8%A7%D9%86 تئاتر لبنان] بازتاب واقعیت‌های امروز این کشور است. وی می‌گوید: تئاتر ما نسخه‌برداری از تئاتر غرب است و بحران امروز تئاتر هم تابعی از بحران جهانی تئاتر است. او همچنین مشکلات [[مالی]] و سستی مضامین را عامل دیگری می‌داند که وضعیت نامطلوب تئاتر رقم زده است.[i]


با آغاز جنگ داخلي، هنر تآتر چون ديگر حوزه‌هاي فرهنگي هنري، به ويژه در سالهاي اول جنگ، دچار ركود شد و بسياري از هنرمندان ناگزير از ترك وطن شدند و گروهي هم از ادامه فعاليت‌هاي هنري بازماندند. در چنين فضايي، گروه‌هاي تآتر خياباني و مردمي تا حدودي خلاء موجود را پر كرد كه با كمترين امكانات در مكانهاي عمومي به اجرا مي‌پرداختند. از سالهاي اول دهه هشتاد هم با بازگشت برخي از هنرمندان به وطن، زمينه فعاليت‌هاي هنري و نمايشي به تدريج فراهم شد كه تا پايان جنگ با فراز و فرودهايي ادامه يافت. بديهي است بيشتر موضوعات مورد اهتمام تأتر در آن سالها، مسائل و رويدادهاي جنگ وآثار رواني اجتماعي آن بود.  
البته بایستی توجه داشت علاوه بر مشکلات مورد اشاره هنرمندان لبنانی، فزونی رو به روز کانال‌های ماهواره‌ای، خود عامل مهمی در جذب مخاطبان عام تئاتر است که [https://wikimelal.ir/%D9%84%D8%A8%D9%86%D8%A7%D9%86 لبنان] هم از این امر مستثنی نبوده است.<ref>صدر هاشمی، سید محمد (1330). جامعه و فرهنگ [[لبنان]]. تهران: [https://alhoda.ir موسسه فرهنگی،هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی]، ص. 230-235.</ref>


با پايان جنگ 15 ساله بااینکه نسل جديدي از هنرمندان جوان به صحنه تآتر آمدند و برخي از پيشكسوتان اين حوزه چون روجيه عساف، شكيب خوري و ريمون جباره نيز فعاليت‌هاي خود را از سر گرفتند و تأتر لبنان جاني تازه گرفت، به دلائل گوناگون، دوران طلائي تأتر لبنان در دهه‌هاي شصت و هفتاد تكرار نشد. مشكلات و موانع گوناگوني بر سرر راه تآتر امروز لبنان قرار دارند كه برخي سياسي، بخشي اقتصادي و بعضي ديگر جنبه جهاني دارند. ريمون جباره معتقد است تآتر امروز لبنان رو به زوال است و علت آن را تقسيم‌بندي‌هاي سياسي و طائفي مي‌داند كه حوزه تآتر را تحت تأثير قرار داده است. شكيب خوري كه از كارگردانان برجسته امروز لبنان و به تدريس رشته تآتر هم اشتغال دارد، از اينكه تآتر به عنوان وسيله تعبير انساني از مشكلات و دغدغه‌هاي اجتماعي، از مسير اصلي خود خارج و در وضعيت‌هاي سياسي گرفتار آمده، گله‌مند است. او همچنين هزينه‌هاي بالاي اجراي تأتر و عدم حمايت‌هاي لازم در اين خصوص را يكي ديگر از عوامل عدم پيشرفت تآتر مي‌داند. جلال خوري نيز معتقد است تآتر لبنان بازتاب واقعيت‌هاي امروز اين كشور است. وي مي‌گويد: تآتر ما نسخه‌برداري از تآتر غرب است و بحران امروز تآتر هم تابعي از بحران جهاني تآتر است. او همچنين مشكلات مالي و سستي مضامين را عامل ديگري مي‌داند كه وضعيت نامطلوب تآتر رقم زده است. *
== نیز نگاه کنید به ==
[[تئاتر و هنرهای نمایشی زیمبابوه]]؛ [[تئاتر و هنرهای نمایشی کانادا]]؛ [[تئاتر و هنرهای نمایشی روسیه]]؛ [[تئاتر و هنرهای نمایشی تونس]]؛ [[تئاتر و هنرهای نمایشی ژاپن]]؛ [[تئاتر و هنرهای نمایشی کوبا]]؛ [[تئاتر و هنرهای نمایشی مصر]]؛ [[هنر تئاتر مدرن چین]]؛ [[تئاتر و هنرهای نمایشی سنگال]]؛ [[تئاتر و هنرهای نمایشی آرژانتین]]؛ [[تئاتر و هنرهای نمایشی فرانسه]]؛ [[تئاتر و هنرهای نمایشی مالی]]؛ [[تئاتر و هنرهای نمایشی ساحل عاج]]؛ [[تئاتر و هنرهای نمایشی تایلند]]؛ [[تئاتر و هنرهای نمایشی اوکراین]]؛ [[تئاتر و هنرهای نمایشی اسپانیا]]؛ [[تئاتر و هنرهای نمایشی اردن]]؛ [[تئاتر و هنرهای نمایشی اتیوپی]]؛ [[تئاتر و هنرهای نمایشی سیرالئون]]؛ [[تئاتر و هنرهای نمایشی قطر]]؛ [[تئاتر و هنرهای نمایشی تاجیکستان]]؛ [[تئاتر و هنرهای نمایشی سریلانکا]]؛ [[تئاتر و هنرهای نمایشی گرجستان]]؛ [[تئاتر و هنرهای نمایشی قزاقستان]]؛ [[تئاتر و هنرهای نمایشی بنگلادش]]


البته بايستي توجه داشت علاوه بر مشكلات مورد اشاره هنرمندان لبناني، فزوني رو به روز كانالهاي ماهواره‌اي، خود عامل مهمي در جذب مخاطبان عام تآتر است كه لبنان هم از اين امر مستثني نبوده است.
== پاورقی ==
[i] در مصاحبه با روزنامه لبناني السفير مورخ 25/1/2010


----*در مصاحبه با روزنامه لبناني السفير مورخ 25/1/2010
== کتابشناسی ==
<references />
[[رده:هنرهای نمایشی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۷ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۵۹

پژوهشگران تاریخ هنر معاصر عرب عموماً بر این باورند که مارون النقاش  برای اولین بار تئاتر را در لبنان و جهان عرب مطرح ساخت.[۱] النقاش که در ایتالیا با این هنر مدرن آشنا شده بود، در سال 1847 نمایشنامه بخیل را که اقتباسی از نمایشنامه خسیس مولیر بود نوشت و در همان سال در محل سکونت خود به اجرا گذاشت. او در سال‌های بعد دو نمایشنامه دیگر هم نوشت و اجرا کرد؛ یکی نمایشنامه ابوالحسن المغفل یا هارون الرشید در سال 1849 و دیگر، حسود گستاخ در سال 1853. با مرگ زود هنگام النقاش در سال 1855، برخی از شاگردان و هوداران او، به مصر کوچ کردند و تجربه‌های نمایشی خود را در این کشور که شرایط مساعدتری برای فعالیت‌های هنری جدید داشت ادامه دادند و زمینه‌های بالندگی آن را در جهان عرب فراهم آوردند. در لبنان تنها برخی تلاش‌های پراکنده در این زمینه ادامه یافت؛ از جمله ترجمه‌هایی که از نمایشنامه اروپایی صورت گرفت و یا اجرای برنامه‌های نمایشی که در مدارس و مجالس و مناسبت‌های اجتماعی، انجام می‌شد. از سال‌های اولیه قرن بیستم و در راستای جنبش ادبی با فزونی گرفتن ترجمه متون نمایشی غربی و نیز تألیف نمایشنامه‌هایی توسط نویسندگان و ادیبان لبنانی، هنر نمایش با مفهوم و قالب‌های جدید، بار دیگر سربرآورد. از جمله نمایشنامه‌هایی که از متون اروپایی ترجمه شده، اتللو از شکسپیر بود که در سال 1912 توسط خلیل مطران ترجمه و توسط گروه هنری جورج ابیض هنرمند مصری اجرا شد. در این مرحله، نمایشنامه‌ها بیشتر تحت تأثیر رویکرد رئالیسم اجتماعی بود. و از اولین نمایشنامه‌هایی که با این رویکرد نوشته شد، پدران و پسران، نوشته ادیب نامدار لبنانی و چهره بارز ادبیات مهجر، میخائیل نعیمه بود. نمایشنامه او اولین نمایشنامه‌ای بود که در جهان عرب به مسئله گسست و چالش بین نسل‌ها پرداخت و آن را مورد واکاوی قرار داد.[۲] مسیری را که نعیمه آغاز کرد در سال‌های بعدی رهروان بسیاری داشت و نمایشنامه‌های متعددی با رویکرد واکاوی مسائل اجتماعی نوشته و اجرا شد. نمایشنامه بالاتر از انتقام با چنین رویکردی نوشته شد و در سال 1931 در دانشگاه آمریکایی بیروت به اجرا درآمد.[۳]

یکی از نقاط عطف حوزه تئاتر در این دوران، پیدا کردن راه حلی میانه برای مشکل زبان نمایشنامه‌ها بود. میخائیل نعیمه در نمایشنامه خود هر دو زبان عامیانه و فصیح را به کار گرفت تا بتواند با هر دو گروه مخاطب عام و خاص ارتباط برقرار کند و بدین‌سان گستره مخاطبان تئاتر که پیشتر محدود به گروه‌های خاص اجتماعی بود، دیگر طبقات اجتماعی را نیز شامل شود. این تحول هر چند موفقیتی نسبی به همراه داشت، نتوانست به فراگیری این هنر و جذب گسترده مخاطبان منجر شود. در سال‌های بعد هم با این که نمایشنامه‌های متعددی نوشته و تعداد بیشتری از زبان‌های مختلف به عربی ترجمه شد، محدودیت گستره مخاطبان همچنان برقرار ماند.

مرحله نوین تئاتر معاصر لبنان از دهه شصت قرن گذشته آغاز شد که با شکل‌گیری گروه‌های تئاتر[۴] و بهره‌گیری از تجربه حدود نیم قرن، تئاتر ملی لبنان تبلور یافت. در دهه‌های شصت و هفتاد این قرن لبنان نه تنها کانون فرهنگی منطقه که صحنه حضور پررنگ احزاب و جریان‌های گوناگون سیاسی بود. از سوی دیگر، گرایش‌های ادبی وهنری متأثر از مکاتب غربی مبتنی بر رویکردهای فلسفی در این دوران هوادارانی قابل توجه داشت. تئاتر هم متأثر از چنین فضایی صحنه چالش اندیشه‌های سیاسی و فلسفی شد و مخاطبان بسیاری را جذب کرد.

گروه کارگاه حرفه‌ای تئاتر بیروت از اولین گروه‌های تئاتر جدید لبنان بود که توسط روجیه عساف و نضال الاشقر شکل گرفت. روجیه عساف تحصیلکرده رشته تئاتر در استراسبورگ و از بارزترین چهره‌های تئاتر معاصر عرب و لبنان است[۵] که در طول سال‌ها فعالیت‌های هنری خود تلاش فراوانی برای هدفمند ساختن هنر تئاتر و برقراری پیوند میان این هنر و جامعه صورت داد و از نقاط عطف زندگی هنری او برقراری ارتباط میان تئاتر و دانشگاه بود.[۶] گروه هنری کارگاه تئاتر با اجراهای متعدد در لبنان و کشورهای عرب نقش به‌سزایی در پی افکندن تئاتر امروز لبنان داشت و قوی‌ترین تجربه تئاتری در تاریخ معاصر این هنر را در لبنان به نام خود ثبت کرد.[۷] برخی از نمایشنامه‌هایی که این گروه اواخر دهه شصت و نیمه اول دهه هفتاد قرن گذشته اجرا کرد عبارت است از: بازرس از گوگول و شماره ویژه که در سال 1968 اجرا شد، کارت بلانش (1970)، اعتصاب دزدها(1971) و مراورید، یاقوت و یک سیب که در سال 1972 به اجرا درآمد. عساف در دهه هشتاد تحت تأثیر پیروزی انقلاب اسلامی به اسلام گروید و در طول سال‌های بعد با خروج از دایره تجربه و آزمون به تئاتر حرفه‌ای روی آورد و موفق شد با حضور در جشنواره‌های بین‌المللی جوایزی دریافت کند که از جمله آن‌ها، جایزه بهترین نمایش از جشنواره کارتاژ در تونس (1983)، جایزه بهترین کارگردانی و نمایش از همایش بین‌المللی تئاتر قاهره (1994) و جایزه شیر طلایی از جشنواره تئاتر و نیز در سال 2008 بود.

گروه تئاتر تجربی  از دیگر گروه‌های تئاتر لبنان نیز در همین سال‌ها توسط دو هنرمند لبنانی انطوان و لطیفه ملتقی تأسیس شد. فعالیت‌های هنری این گروه نیز در تبلور تئاتر مدرن در لبنان نقش‌آفرین بود. انطوان ملتقی همچون روجیه عساف، تلاش می‌کرد تا هنر تئاتر در لبنان از مبنایی علمی و ساختاری مستحکم برخوردار گردد. این گروه اجراهای متعددی از آثار نمایشنامه‌نویسان بزرگ جهان را در کارنامه خود ثبت کرده است که از جمله آن‌ها: دو سیاهپوست کوچک از آگاتا کریستی، وصیت سگ که اقتباسی از سوزونا نویسنده برزیلی بود و کالیگولا از البرت کامو را می‌توان نام برد.[۸]

تئاتر مدرن در لبنان

گروه تئاتر معاصر که به مدرسه تئاتر معاصر بیروت هم شهرت داشت، توسط منیر ابودبس از پیشگامان هنر تئاتر امروز لبنان تأسیس شد ابودبس که برخی او را پدر تئاتر امروز لبنان دانسته‌اند[۹] تلاش کرد تا روح شرقی را در قالب‌های غربی نمایش بدمد. این گروه تئاتر تا آغاز جنگ داخلی نمایشنامه‌های متعددی را که عمدتاً به کارگردانی ابودبس بود بر روی صحنه برد. ادیب شهریار از سوفوکلس، مکبث و هملت از شکسپیر، دکتر فاوست از گوته، پادشاه می‌میرد از یونسکو و استثناء و قاعده از برشت در زمره نمایشنامه‌های بود که توسط گروه تئاتر معاصر اجرا شد.[۱۰]

گروه‌های تئاتر دیگری هم در این سال‌ها شکل گرفت که از جمله آن‌ها تئاتر ملی بود که بعدها به تئاتر شوشو معروف شد و توسط حسن علاء الدین با عنوان هنری شوشو بنیانگذاری شد و از پدیده‌های جدید در تاریخ تئاتر معاصر لبنان بود. نمایشنامه‌های این گروه معمولاً کمیک و تک نفره اجرا می‌شد و با رویکردی انتقادی به طرح مسائل اجتماعی و سیاسی مردم‌پسند می‌پرداخت. گروه دیگری که در این سال‌ها فعالیت داشت، گروه تئاتر مردمی لبنان بود که به گروه برادران رحبانی‌ شهرت داشت و عمدتاً به اجرای نمایشنامه‌های رادیویی و اپرا اهتمام می‌ورزید.[۱۱]

از دیگر هنرمندان حوزه تئاتر که در این سال‌ها در مقام کارگردان و یا بازیگر، نقش قابل توجهی در شکل‌گیری تئاتر امروز لبنان داشتند، نام‌هایی چون یعقوب الشدراوی، ریمون جباره، انطوان کرباج، شکیب خوری و بیرج فازلیان قابل ذکرند.

با آغاز جنگ داخلی، هنر تئاتر چون دیگر حوزه‌های فرهنگی هنری، به ویژه در سال‌های اول جنگ، دچار رکود شد و بسیاری از هنرمندان ناگزیر از ترک وطن شدند و گروهی هم از ادامه فعالیت‌های هنری بازماندند. در چنین فضایی، گروه‌های تئاتر خیابانی و مردمی تا حدودی خلاء موجود را پر کرد که با کمترین امکانات در مکان‌های عمومی به اجرا می‌پرداختند. از سال‌های اول دهه هشتاد هم با بازگشت برخی از هنرمندان به وطن، زمینه فعالیت‌های هنری و نمایشی به تدریج فراهم شد که تا پایان جنگ با فراز و فرودهایی ادامه یافت. بدیهی است بیشتر موضوعات مورد اهتمام تئاتر در آن سال‌ها، مسائل و رویدادهای جنگ و آثار روانی اجتماعی آن بود.

با پایان جنگ 15 ساله با اینکه نسل جدیدی از هنرمندان جوان به صحنه تئاتر آمدند و برخی از پیشکسوتان این حوزه چون روجیه عساف، شکیب خوری و ریمون جباره نیز فعالیت‌های خود را از سر گرفتند و تئاتر لبنان جانی تازه گرفت، به دلایل گوناگون، دوران طلایی تئاتر لبنان در دهه‌های شصت و هفتاد تکرار نشد. مشکلات و موانع گوناگونی بر سرر راه تئاتر امروز لبنان قرار دارند که برخی سیاسی، بخشی اقتصادی و بعضی دیگر جنبه جهانی دارند. ریمون جباره معتقد است تئاتر امروز لبنان رو به زوال است و علت آن را تقسیم‌بندی‌های سیاسی و طائفی می‌داند که حوزه تئاتر را تحت تأثیر قرار داده است. شکیب خوری که از کارگردانان برجسته امروز لبنان و به تدریس رشته تئاتر هم اشتغال دارد، از اینکه تئاتر به عنوان وسیله تعبیر انسانی از مشکلات و دغدغه‌های اجتماعی، از مسیر اصلی خود خارج و در وضعیت‌های سیاسی گرفتار آمده، گله‌مند است. او همچنین هزینه‌های بالای اجرای تئاتر و عدم حمایت‌های لازم در این خصوص را یکی دیگر از عوامل عدم پیشرفت تئاتر می‌داند. جلال خوری نیز معتقد است تئاتر لبنان بازتاب واقعیت‌های امروز این کشور است. وی می‌گوید: تئاتر ما نسخه‌برداری از تئاتر غرب است و بحران امروز تئاتر هم تابعی از بحران جهانی تئاتر است. او همچنین مشکلات مالی و سستی مضامین را عامل دیگری می‌داند که وضعیت نامطلوب تئاتر رقم زده است.[i]

البته بایستی توجه داشت علاوه بر مشکلات مورد اشاره هنرمندان لبنانی، فزونی رو به روز کانال‌های ماهواره‌ای، خود عامل مهمی در جذب مخاطبان عام تئاتر است که لبنان هم از این امر مستثنی نبوده است.[۱۲]

نیز نگاه کنید به

تئاتر و هنرهای نمایشی زیمبابوه؛ تئاتر و هنرهای نمایشی کانادا؛ تئاتر و هنرهای نمایشی روسیه؛ تئاتر و هنرهای نمایشی تونس؛ تئاتر و هنرهای نمایشی ژاپن؛ تئاتر و هنرهای نمایشی کوبا؛ تئاتر و هنرهای نمایشی مصر؛ هنر تئاتر مدرن چین؛ تئاتر و هنرهای نمایشی سنگال؛ تئاتر و هنرهای نمایشی آرژانتین؛ تئاتر و هنرهای نمایشی فرانسه؛ تئاتر و هنرهای نمایشی مالی؛ تئاتر و هنرهای نمایشی ساحل عاج؛ تئاتر و هنرهای نمایشی تایلند؛ تئاتر و هنرهای نمایشی اوکراین؛ تئاتر و هنرهای نمایشی اسپانیا؛ تئاتر و هنرهای نمایشی اردن؛ تئاتر و هنرهای نمایشی اتیوپی؛ تئاتر و هنرهای نمایشی سیرالئون؛ تئاتر و هنرهای نمایشی قطر؛ تئاتر و هنرهای نمایشی تاجیکستان؛ تئاتر و هنرهای نمایشی سریلانکا؛ تئاتر و هنرهای نمایشی گرجستان؛ تئاتر و هنرهای نمایشی قزاقستان؛ تئاتر و هنرهای نمایشی بنگلادش

پاورقی

[i] در مصاحبه با روزنامه لبناني السفير مورخ 25/1/2010

کتابشناسی

  1. نجم. (1980). ص. 31.
  2. الراعی. (1992). ص. 208.
  3. الراعی. (1992). ص. 211.
  4. الراعی. (1992). ص. 214.
  5. باشا، عبدو. (2010). هكذا انقلاب التغيير على أبطال التغيير في المسرح. (الطبعة الأولى). بیروت: دار الآداب للنشر والتوزيع، ص. ۸۱.
  6. باشا، عبدو. (2010). هكذا انقلاب التغيير على أبطال التغيير في المسرح. (الطبعة الأولى). بیروت: دار الآداب للنشر والتوزيع، ص. ۸۶.
  7. باشا، عبدو. (2010). هكذا انقلاب التغيير على أبطال التغيير في المسرح.(الطبعة الأولى). بیروت: دار الآداب للنشر والتوزيع، ص. ۸۷.
  8. الراعی. ص. 215.
  9. باشا، عبدو. (2010). هكذا انقلاب التغيير على أبطال التغيير في المسرح. (الطبعة الأولى). بیروت: دار الآداب للنشر والتوزيع، ص. ۲۴۸.
  10. الراعی. ص. 215.
  11. الراعی. ص. 217.
  12. صدر هاشمی، سید محمد (1330). جامعه و فرهنگ لبنان. تهران: موسسه فرهنگی،هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص. 230-235.