روابط لبنان با جمهوری اسلامی ایران

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۱۵ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۲:۰۱ توسط Hedieh (بحث | مشارکت‌ها)
روابط ایران_لبنان

پیشینه روابط تاریخی لبنان و ایران

ریشه روابط تاریخی ایران و لبنان به قرون پیش از میلاد بازمی‌گردد. اشغال سرزمین شام در قرن ششم میلادی توسط کورش، حضور ایرانیان در بیروت، طرابلس، صور، صیدا و بعلبک را در پی داشت که با مردم این سرزمین که در آن روزگار به فینیقیه شناخته می‌شد، درآمیختند. در دوره سیطره و حضور ایرانیان در فینیقیه، این منطقه به عنوان مرکزی برای تجارت جهانی از شکوفایی برخوردار بود.

حاکمیت ایرانی‌ها هر چند پس از دو قرن با حمله اسکندر از میان رفت، بسیاری از ایرانیان در این سرزمین ماندگار شدند. همچنین در نیمه اول قرن هفتم میلادی در جریان جنگ‌های ایرانیان و بیزانس گروهی[۱] از ایرانی‌ها به این سرزمین آمده و در آن سکنی گزیدند. در متن امان نامه سردار اسلام ابوعبیده جراح به مردم بعلبک هنگام فتح بقاع، از ایرانی‌ها نیز ذکری به میان آمده‌است که به فارسی تکلم می‌کردند.[۲] در قرن اول هجری نیز گروه‌هایی از ایرانیان بعلبک و حمص به شهر صور در ساحل دریای مدیترانه مهاجرت کردند.[۳]

برپایی دولت صفوی در ایران و اعلام مذهب شیعه به عنوان مذهب رسمی‌ اما مهم‌ترین نقطه عطف در روابط تاریخی این دو سرزمین است. در این دوره با مهاجرت گروهی از عالمان و فقیهان جبل عامل به ایران، پیوندهای فرهنگی جدیدی بر مدار مذهب میان آنان شکل گرفت. حضور ده‌ها عالم دینی عاملی در ایران به بالندگی مذهب شیعه و تحکیم و گسترش فرهنگ شیعی و البته استحکام پایه‌های حاکمیت دولت شیعی صفوی انجامید. محقق کرکی و شیخ بهایی از جمله این عالمان بودند که نقش به‌سزایی در این زمینه‌ها داشتند.

طی قرون بعد نیز روابط ایرانیان با شیعیان لبنان کم و بیش ادامه یافت و البته به دلیل محدودیت‌های آنان تحت حاکمیت عثمانی‌ها به سختی صورت می‌گرفت. با فروپاشی امپراطوری عثمانی و تشکیل لبنان بزرگ تحت قیمومیت فرانسه و با توجه به وجود مراکز دانشگاهی مدرن در این کشور، گروهی از دانشجویان ایرانی برای ادامه تحصیل عازم بیروت شدند و به‌ ویژه در دانشگاه آمریکایی بیروت به تحصیل پرداختند.

ایجاد و تأسیس کرسی زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه دولتی لبنان و انتشار مجله الدراسات الادبیة نیز از جمله عوامل مؤثر در پیوندهای فرهنگی ایران و لبنان پس از استقلال این کشور به‌ شمار می‌رود.

عزیمت امام موسی صدر در سال 1338، از حوزه علمیه قم به لبنان نیز از عوامل مؤثر در پیوندهای تاریخی و فرهنگی اجتماعی مردم این دو سرزمین است. فعالیت‌های گسترده این روحانی اندیشمند و آگاه که خود از اصالتی عاملی برخوردار بود و اجرای طرح‌های مختلف در جهت ارتقاء سطح فرهنگ و آگاهی‌های سیاسی، اجتماعی، ایجاد خودباوری و نیز تقویت بنیه اقتصادی شیعیان، نقش مهمی‌ در بهبود نسبی وضعیت آنان که طی قرون گذشته شرایط سخت و محدودیت‌های بسیاری را تحمل کرده بودند، داشت. او همچنین گفتگو میان مسیحیان و مسلمانان را وجهه همت خود قرار داد که با استقبال طوائف مسیحی و مسلمان روبرو شد.

پیروزی انقلاب اسلامی‌ایران اما نقطه عطفی در تاریخ پیوندهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی ایرانیان با شیعیان لبنان بود.

روابط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی

روابط ایران و لبنان

روابط سیاسی لبنان و ایران[۴]

روابط رسمی‌ ایران و لبنان پس از استقلال لبنان و به رسمیت شناخته شدن در سال 1944 برقرار شد. پیش از آن، کنسولگری ایران در لبنان در سال 1912 که این سرزمین با عنوان متصرفیة حبل لبنان، ولایتی مستقل در امپراطوری عثمانی بود تأسیس و در سال 1927 به سرکنسولگری ایران در سوریه، لبنان (تحت قیمومیت فرانسه) و فلسطین و پس از استقلال این کشور، در سال 1955، به سفارت ایران در جمهوری لبنان ارتقاء یافت.

روابط ایران و لبنان پس از استقلال این کشور همراه با فراز و فرود بوده‌ است. هرچند رویکرد و سیاست‌های غرب‌گرایانه هر دو کشور، زمینه همکاری‌های مشترک را فراهم کرده بود، برخی اقدامات و اختلافات نیز به کاهش سطح روابط و گاه نیز به قطع کامل مناسبات سیاسی رسمی‌ می‌انجامید. در دوره ریاست جمهوری کامیل شمعون که دارای گرایش‌های غرب گرایانه بود، روابط میان دو کشور مودت‌آمیز بود. حمایت از پیمان بغداد، پیوستن به دکترین آیزنهاور و مخالفت سرسختانه با هواداران قومیت عرب، ناشی از همراهی او با سیاست‌های غرب بوده‌ است. در دوره ریاست جمهوری وی، شاه ایران از لبنان دیدار کرد و او نیز در پاسخ به ایران سفر کرد.

امتناع دولت لبنان از تحویل ژنرال تیموربختیار رییس برکنار شده ساواک که مورد غضب شاه و تحت تعقیب دولت ایران قرار داشت، از جمله مواردی بود که به تیرگی روابط و قطع آن از سوی ایران منجر شد که چند سال ادامه یافت و با سفر سلیمان فرنجیه رییس جمهور این کشور به تهران در سال 1971 دوباره برقرار گردید. در دوره ریاست جمهور فرنجیه به ویژه پس از شرکت وی در جشن‌های 2500 ساله شاهنشاهی، مناسبات دو کشور بهبود و همکاری‌های مشترک افزایش یافت. از آن پس، مناسبات نزدیک و دیدار متقابل مسئولان و هیئت‌های سیاسی دو کشور تا پیروزی انقلاب اسلامی‌ در ایران همچنان استمرار داشت.

انقلاب اسلامی‌ ایران در حالی پیروز شد که جنگ داخلی در این کشور ادامه داشت و نظام سیاسی از هم گسیخته و مناطق مسلمان‌نشین این کشور تحت فشار نیروهای مسیحی فالانژ از یکسو و تهاجم اسراییل از سوی دیگر قرار داشت. جمهوری اسلامی‌ ایران در اولین موضع‌گیری‌های سیاسی در خصوص تحولات این کشور، ضمن محکوم کردن تجاوزات اسراییل و نیز دخالت قدرت‌های خارجی، خواستار ایجاد نظام سیاسی عادلانه و با ثبات براساس خواست اکثریت مردم لبنان شد. روابط سیاسی ایران و لبنان تا پایان جنگ داخلی و امضای پیمان طائف از سوی طرف‌های درگیر در جنگ 15 ساله در وضعیتی عادی استمرار داشت. پس از آن نیز علی‌رغم آنکه این پیمان با حمایت غرب شکل گرفت و تغییری اساسی در ساختار طائفی پدید نیاورد و تأمین کننده منافع تام و تمام اکثریت مسلمان نیز نبود، جمهوری اسلامی‌ بنا بر منافع اکثریت مردم و به ویژه به خواست شیعیان این کشور که به انقلاب اسلامی‌ چشم دوخته بودند، روابط را با دولت این کشور توسعه بخشید. طی دو دهه از توسعه روابط، علاوه بر همکاری‌های سیاسی، فرهنگی و اقتصادی، حمایت از مقاومت این کشور در برابر تهدیدات و تهاجمات اسراییل از محور اساسی مناسبات دوجانبه ایران و لبنان بوده است.

روابط اقتصادی و تجاری لبنان و ایران[۵] [i]

روابط اقتصادی دو کشور از سال‌های پیش از پیروزی انقلاب اسلامی‌ برقرار بوده است. در طول جنگ 15 ساله داخلی مناسبات اقتصادی تقریباً در حال رکود بود. پس از پایان جنگ و آغاز مرحله جدید در روابط دو کشور، با دیدار متقابل مسئولان بخش‌های اقتصادی و تجاری و تشکیل کمیسیون‌های مشترک، روابط اقتصادی دو کشور نسبتاً فعال شده است. تاکنون شش دور نشست کمیسیون مشترک همکاری‌های اقتصادی جمهوری اسلامی‌ ایران و لبنان برگزار شده است که آخرین دور آن در سال 1387 بود. از سال 1376 تا 1390 بالغ بر 55 سند همکاری عمدتاً اقتصادی و تجاری میان دو کشور امضا شده است که بسیاری از آن‌ها به دلیل وضعیت سیاسی ناشی از اختلافات دو ائتلاف 14 و 8 مارس، هنوز اجرایی نشده است. طی دو دهه گذشته، همه ساله نمایشگاه‌های بازرگانی جمهوری اسلامی‌ ایران در لبنان برگزار شده است که معمولاً با استقبال مردم به ویژه مسلمانان و شیعیان این کشور همراه بوده است.

روابط فرهنگی لبنان و ایران[۶] [ii]

موافقتنامه فرهنگی میان دو کشور در سال 1956 (1335)، امضا شده است که تاکنون، فعالیت‌های فرهنگی دوجانبه به استناد آن انجام شده است. در این موافقتنامه فرهنگی، بر تلاش دو طرف برای بسط روابط فرهنگی و تحکیم روابط معنوی دو ملت تأکید و مبادلات فرهنگی از جمله، ایجاد تسهیلات برای مبادله کتب عام المنفعه و نشریات سودمند، مبادله گروه‌های مختلف برای آشنایی با کشورهای یکدیگر، برگزاری نمایشگاه هنرهای ملی، مورد توافق قرار گرفته است. اعزام متقابل استادان، هنرمندان، دانشجویان و نویسندگان و ایجاد زمینه لازم برای این امر از دیگر موارد این موافقتنامه فرهنگی است. به استناد ماده 4 این موافقتنامه، ایجاد کرسی‌های تدریس زبان فارسی در دانشگاه‌های لبنان و کرسی‌های تدریس زبان عربی در دانشگاه‌های ایران و تلاش برای توسعه آن‌ها، مورد توافق طرفین قرار گرفته است. تسهیل سفرهای سیاحتی نیز از بندهای دیگر این موافقتنامه است. در این موافقتنامه، ارزشیابی و معادل‌سازی مدارک تحصیلی در مقاطع ابتدایی، متوسطه و عالی نیز مودر توجه و تأکید قرار گرفته است. در ماده ده موافقتنامه فرهنگی ایران و لبنان به موضوع اعزام رایزن و یا وابسته فرهنگی به کشورهای دیگر پرداخته شده است و در ماده یازده نیز بر حمایت و تشویق همکاری بین سازمان‌های تربیت بدنی و برگزاری مسابقات ورزشی تأکید شده است.  

از جمله اقدامات صورت گرفته در دهه‌های پیش از انقلاب اسلامی، امضای موافقت‌نامه همکاری دانشگاه تهران و دانشگاه لبنان بوده است که براساس آن کرسی زبان فارسی در دانشگاه لبنان تأسیس و دکتر محمدی استاد اعزامی‌ از این دانشگاه، مسئولیت آن را برعهده گرفت.

افتتاح رایزنی فرهنگی ج. ا. ایران در بیروت در سال 1986 (1365) نقطه عطفی در روابط فرهنگی دو کشور پس از پیروزی انقلاب اسلامی‌ در ایران بود. هر چند به سبب شرایط جنگی و اوضاع نامساعد و بحران ناشی از جنگ داخلی، محدودیت‌ها و مشکلاتی فراروی هر گونه فعالیت فرهنگی مطلوب قرار داشت، برخی برنامه‌های فرهنگی هنری در بیروت و دیگر مناطق لبنان، به اجرا گزارده شد که نظر به استقبال مردم لبنان، در سال‌های بعد نیز ادامه یافت. پس از پایان جنگ داخلی و به ویژه پس از امضای برنامه مبادلات فرهنگی در سال 1991  میان دو کشور، فعالیت‌های فرهنگی ج. ا. ایران در لبنان توسعه یافت. این برنامه‌ها طیف گسترده‌ای از انواع فعالیت‌ها اعم از برگزاری جشنواره‌های فرهنگی هنری، هفته‌های فیلم، سمینار و میزگردهای علمی‌ و فرهنگی، انتشار مجله و کتاب، برگزاری دوره‌های آموزش زبان فارسی و یا حمایت از برگزاری چنین دوره‌هایی در مراکز دانشگاهی و مؤسسات فرهنگی لبنانی را در برمی‌گیرد. زمینه‌سازی و همکاری در تبادلات علمی‌ و گسترش مراودات بین دانشگاه‌ها و مراکز علمی‌ و حمایت از پژوهش‌های ایران‌شناسی از دیگر فعالیت‌های رایزنی فرهنگی ج. ا. ایران در لبنان طی دو دهه فعالیت فرهنگی است. تکریم اندیشمندان، فرهیختگان و ادیبان لبنانی و عرب یکی از برنامه‌های فرهنگی ج. ا. ایران در لبنان بوده است. در برخی از این برنامه‌ها تعدادی از ادیبان و شاعران مسیحی که آثار ارزشمندی درباره پیامبر (ص) و خاندان مکرم ایشان پدید آورده‌اند مورد تقدیر و ستایش قرار گرفته‌اند که بازتاب مثبتی در میان لبنانی‌ها به ویژه مسیحیان این کشور داشته و در تحکیم ارتباط با جامعه مسیحیان لبنانی تأثیرگزار بوده است. برگزاری نشست‌های گفتگوی میان اندیشمندان مسلمان و مسیحی در این کشور نیز از دیگر برنامه‌های اجرا شده در طول سال‌های گذشته بوده است که این امر نیز در مناسبات فرهنگی ایران و لبنان آثار مبتنی را به دنبال داشته است. به استناد برنامه مبادلات فرهنگی میان دو کشور، میان دانشگاه‌های جمهوری اسلامی‌ایران و لبنان تاکنون موافقتنامه‌های همکاری متعددی برای مبادله استاد و دانشجو امضا شده است که تنها برخی از آن‌ها جنبه عملی به خود گرفته است و بیشتر آن‌ها به دلیل عدم ثبات دولت‌ها و مسئولان مربوطه در لبنان و برخی ضعف‌های طرف ایرانی تاکنون یا عملاً اجرایی نشده است و یا به‌طور مطلوب به اجرا گزارده نشده است. همچنین بر اساس همین برنامه مبادلات فرهنگی، همه ساله بسیاری از مراکز انتشاراتی لبنانی به ویژه مراکز نشر اسلامی‌ و شیعی در نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران مشارکت و جمهوری اسلامی‌ ایران نیز معمولاً از طریق رایزنی فرهنگی و برخی مراکز انتشاراتی ایرانی در نمایشگاه‌ بین‌المللی و عربی کتاب در بیروت و برخی نمایشگاه‌های فصلی و محلی کتاب در این کشور حضور دارد.

در حوزه چاپ و نشر هم، رایزنی فرهنگی کشورمان تاکنون به چاپ و انتشار ده‌ها عنوان کتاب و مجله در موضوعات گوناگون اسلامی‌ و ایران‌شناسی اقدام کرده است.

کتابخانه رایزنی فرهنگی نیز در واقع کتابخانه‌ای تخصصی در زمینه مطالعات ایرانی در این کشور است که با دارا بودن حدود 9000 جلد کتاب در حوزه ادبیات، تاریخ، هنر و فرهنگ مورد استفاده علاقمندان به ویژه پژوهشگران و دانشجویان قرار دارد.

طی دهه‌‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ده‌ها طلبه لبنانی در حوزه علمیه قم مشغول فراگیری دروس حوزوی بوده‌اند. همچنین طی این سال‌ها تعداد قابل توجهی از دانشجویان لبنانی به ویژه شیعیان در مقاطع و رشته‌های مختلف در دانشگاه‌های ایرانی به تحصیل اشتغال داشته‌اند و هم‌اکنون ده‌ها تن از آنان که فارغ‌التحصیل شده‌اند در حوزه‌های پزشکی، مهندسی و علوم انسانی در این کشور به فعالیت مشغول شده‌اند. تعداد دانشجویان ایرانی در دانشگاه‌های لبنان به ویژه در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری نیز طی ده سال اخیر رو به افزایش گزارده است.

زبان فارسی در لبنان

ایران‌ شناسی در لبنان[۷] [iii]

ایران‌شناسی به مفهوم علمی‌ آن در این کشور وجود ندارد و صرفاً در برخی مقاطع در چارچوب آموزش زبان و معرفی ادبیات فارسی و یا برخی پژوهش‌ها و رساله‌‌های دانشگاهی و برگزاری نشست‌های علمی‌ به این موضوع پرداخته می‌شود. مجله «الدراسات الادبیة» نمونه‌ای از این موارد است. برخی از استادان دانشگاهی لبنان نیز به مطالعه تاریخ و تمدن ایران و تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی‌ ایران اهتمام دارند و با نگارش کتاب و مقاله و مشارکت در نشست‌های علمی، نتیجه مطالعات خود را ارائه می‌کنند.

هرچند با توجه به روابط دیرینه و مشترکات فرهنگی و نیز موافقت‌نامه‌های فرهنگی موجود، وضعیت آموزش زبان فارسی در این کشور چندان رضایت بخش نیست، با فعالیت‌های نمایندگی فرهنگی ج. ا. ا در لبنان ، آموزش این زبان در سال‌های اخیر با استقبال مواجه و رو به توسعه بوده است.

آموزش زبان فارسی در لبنان

پیش از آن، اولین گام‌ها برای آموزش زبان فارسی در این کشور از دانشگاه دولتی لبنان آغاز شد. در پی امضای توافق‌نامه فرهنگی همکاری میان دانشگاه تهران و دانشگاه مزبور در سال 1958 (1336 ش) دکتر محمد محمدی ملایری که خود دانش‌آموخته دانشگاه آمریکایی بیروت بود از سوی دانشگاه تهران برای راه‌اندازی کرسی زبان و ادبیات فارسی به عنوان زبان اختیاری در دانشگاه دولتی لبنان عازم بیروت شد و به مدت 10 سال مسئولیت کرسی و تدریس زبان و ادبیات فارسی را برعهده داشت. علاوه بر آن، او نسبت به معرفی زبان و ادبیات فارسی به ادب پژوهان و محافل ادبی لبنان اهتمام داشت و موفق شد مجله دو زبانه الدراسات الادبیة را در این دانشگاه منتشر کند. این نشریه، تنها به پژوهش‌های زبان و ادبیات فارسی اختصاص نداشت و در کنار این مهم، مقالاتی در حوزه ادبیات تطبیقی فارسی و عربی، زبان و ادبیات عرب و موضوعات تاریخی مرتبط نیز به دو زبان فارسی و عربی در آن درج می‌شد. در پی بازگشت دکتر محمدی به ایران، هرچند دکتر احمد لواسانی که دکترای خود را در رشته زبان و ادبیات عرب از دانشگاه لبنان دریافت کرده بود و با همکاری دکتر فکتور الکک که دکترای زبان و ادبیات فارسی را از دانشگاه تهران اخذ و به عنوان اولین استاد لبنانی حائز دکترا در این رشته به دانشگاه دولتی لبنان پیوسته شد، کار آموزش زبان فارسی را ادامه دادند ولی انتشار مجله مزبور به علل مختلف متوقف شد. با آغاز جنگ داخلی لبنان و بروز نابسامانی در دانشگاه‌ها، کار آموزش زبان فارسی نیز برای مدتی تعطیل و به دنبال تأسیس شاخه‌های این دانشگاه در مناطق مختلف لبنان که بنا بر شرایط جنگ صورت گرفت، دوباره به طور محدود از سر گرفته شد. پس از پایان جنگ، با پیگیری رایزنی فرهنگی ج. ا. ا در بیروت آموزش زبان فارسی مورد اهتمام بیشتری قرار گرفت و با راه‌اندازی مجدد کرسی زبان فارسی در دانشگاه دولتی لبنان تلاش برای توسعه آموزش این زبان و برگزاری دوره‌های آزاد آموزش آغاز شد. همچنین در ادامه این تلاش‌ها، مجله الدراسات الادبیة پس از 20 سال توقف، مجدداً با اهتمام دکتر فکتور الکک راه‌اندازی گردید.

از آنجا که زبان فارسی در دانشگاه دولتی و برخی دیگر از دانشگاه‌های لبنان صرفاً به عنوان زبان اختیاری در کنار دیگر زبان‌های شرقی و تنها در چند رشته، آموزش داده می‌شود، نتیجه مطلوبی همچون توانمند سازی زبان آموزان به خواندن متون فارسی و یا سخن گفتن به فارسی در پی نداشته است. لذا طی سال‌های گذشته از سوی رایزنی مزبور تلاش‌هایی برای راه‌اندازی گروه زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه دولتی این کشور صورت گرفته است که در پی امضای توافق‌نامه همکاری میان دانشگاه‌های تهران و دولتی لبنان در سال 1388، و توافق‌های اولیه انجام و برخی مصوبات قانونی نیز در این خصوص اخذ شده است. همچنین درس‌نامه زبان و ادبیات فارسی تهیه و به تأیید قطب علمی‌ دانشگاه فردوسی نیز رسیده است و در کمیته مربوطه در دانشکده ادبیات دانشگاه مزبور مورد تأیید قرار گرفته است. تغییر و تحولات سیاسی و جابجایی مسئولان مربوطه اما تاکنون مانع از آن بوده است که این مهم تحقق یابد. در صورت تأسیس و فعالیت این گروه آموزشی، نه تنها زبان فارسی که مقوله پژوهش در حوزه ادبیات فارسی و تاریخ و تمدن ایران و نیز ادبیات تطبیقی فارسی و عربی مورد اهتمام بیشتری قرار خواهد گرفت و البته تأثیر به‌سزایی در پیوندهای فرهنگی خواهد گزارد.

علاوه بر شاخه‌های دانشگاه دولتی در مناطق مختلف، آموزش زبان فارسی در برخی دیگر از دانشگاه‌ها از جمله دانشگاه قدیس یوسف و دانشگاه روح‌القدس انجام می‌شود. همچنین با پیگیری‌ها و پشتیبانی رایزنی فرهنگی اخیراً در مجموعه‌ای از مدارس غیرانتفاعی وابسته به المؤسسة الاسلامیۀ للتعلیم و التربیة که دارای 14 شعبه و مجتمع آموزشی در بیروت و شهرهای جنوبی و بقاع است، کار آموزش زبان فارسی آغاز شده است. همچنین مشابه این همکاری با سازمان مدارس المهدی وابسته به حزب الله صورت گرفته است.

از آنجا که در کنار نظام آموزشی لبنان دانش‌آموزان موظف به فراگیری یکی از زبان‌های انگلیسی یا فرانسه به عنوان زبان دوم پس از زبان عربی و مجاز به فراگیری یک زبان خارجی دیگر به عنوان زبان اختیاری می‌باشند، مشروط به فراهم آمدن زمینه‌های لازم و ساز و کارهای مناسب، امکان گسترش این تجربه جدید به دیگر مدارس وجود دارد.

آموزش زبان فارسی برای داوطلبان آزاد نیز طی دهه گذشته تاکنون در محل رایزنی فرهنگی برقرار و به ویژه در چند سال اخیر با استقبال بسیاری روبرو بوده است.

لبنان و انقلاب اسلامی

لبنان و انقلاب اسلامی

پیروزی انقلاب اسلامی‌ ایران بازتاب گسترده‌ای در لبنان داشت و آرایش نیروهای سیاسی این کشور را که تا آن زمان در جهت منافع جریان‌های مسیحی غرب‌گرا، بود به نفع مسلمانان و به ویژه شیعیان تغییر داد. این تحول که زمینه‌های آن از یک دهه قبل از آن و با تأسیس جنبش محرومین توسط امام موسی صدر در حال شکل‌گیری بود، با ایجاد اعتماد و بسیج سیاسی شیعیان، آنان را به امکان ایفای نقش مؤثر در صحنه سیاسی این کشور امیدوار ساخت.

جنبش امل هرچند از پیروزی انقلاب استقبال کرد به دلیل جریان محافظه‌‌کار که به تدریج و پس از ناپدید شدن امام موسی صدر بر آن حاکم شده بود، نتوانست پذیرای تام و تمام پیام‌های آن باشد و لذا عملاً گرفتار انشقاق و کناره‌گیری بسیاری از مسئولان و کادرهای اصلی شد. شکل‌گیری مجموعه سیاسی جدید که بعدها نام «حزب‌الله» را بر خود نهاد، نقطه عطفی مهم در تاریخ معاصر شیعیان لبنان بود. از آن پس طائفه شیعه با پشت سر گذاشتن دوران ضعف و فتور و  و نادیده شدن، به ایفای نقش در تحولات سیاسی، اجتماعی و مشارکت در نظام سیاسی پرداخت. شیعیان به پشتوانه چنین تحولی توانسته‌اند طی دو دهه اخیر با قدرتمندی تمام و با شکل دادن به جریان مقاومت، در برابر تهدیدات و حملات اسراییل، پایداری و به موفقیت‌های شگرفی دست یابند. در واقع شیعیان لبنان با پیروزی انقلاب اسلامی، هویت خود را بازیافتند و توانمندی‌های نهفته آنان نیز متبلور شد.

انقلاب اسلامی‌ علاوه بر شیعیان، در میان اهل سنت لبنان نیز هوادارانی یافت و برخی مجموعه‌ها نیز در این راستا شکل گرفت که جنبش توحید اسلامی‌ در طرابلس از جمله آنان بود. هر چند این جنبش دو سال پس از تأسیس به دلیل برخی تندروی‌ها و درگیری‌های خونین با جریان‌های سکولار مخالف، ناگزیر تن به محدودیت فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی داد، هواداری از پیام‌های انقلاب اسلامی‌ به عنوان نهضتی علیه استعمار و استبداد و احیا کننده هویت دینی مسلمانان، در میان برخی از روشنفکران، جوانان و عالمان دینی اهل سنت ادامه یافت. در عین حال تلاش‌هایی صورت گرفته است تا انقلاب اسلامی‌ را نهضتی صرفاً شیعی معرفی و حمایت ایران از حزب‌الله تهدیدی برای جامعه سنی لبنان معرفی شود. با وجود این تلاش‌ها که به ویژه در سال‌های اخیر به طور هدفمند دنبال می‌شود، جمهوری اسلامی‌ ایران توانسته است، روابط خود را با بسیاری از شخصیت‌ها و محافل و جریان‌های سنی در این کشور استمرار بخشد.

از سال‌های اولیه پس از پیروزی انقلاب اسلامی‌ و به ویژه پس از اعلام موجودیت حزب‌‌الله به عنوان ادامه خط انقلاب اسلامی‌ در لبنان، در میان مسیحیان غرب‌گرا و به ویژه جریان‌های تندرو و احزاب سیاسی مارونی نیز مخالفت‌هایی برانگیخته شد که تاکنون کم و بیش  ادامه دارد. علی‌رغم این مخالفت‌ها، روابط جمهوری اسلامی‌ ایران با بسیاری از شخصیت‌های سیاسی، مذهبی و فرهنگی مستقل و محافل و مراکز و جریان‌های سیاسی وابسته به مسیحیان از گذشته تاکنون استمرار داشته است.[۸]

پاورقی

[i] اطلاعات این بخش با استفاده از منبع زیر ارائه شده است:

- اطلاعات میدانی نگارنده

[ii] اطلاعات این بخش با استفاده از منبع زیر ارائه شده است:

- اطلاعات میدانی نگارنده

[iii] اطلاعات مربوط به زبان فارسی در لبنان با استفاده از منبع زیر ارائه شده است:

- اطلاعات میدانی نگارنده

نیز نگاه کنید به

کتابشناسی

  1. حتی، فیلیپ (۱۹۸۳). تاریخ لبنان و سوریة و فلسطین (حداد، جورج. و الیازجی، کمال.، مترجمان)، الجزء الاول. بیروت: دارالثقافة، ص. ۲۴۰.
  2. مكی، محمد علی (1991). لبنان: من الفتح العربی الی الفتح العثمانی. (الطبعة الرابعة). بیروت: دارالنهار للنشر، ص. 13-14.
  3. مكی، محمد علی (1991). لبنان: من الفتح العربی الی الفتح العثمانی. (الطبعة الرابعة). بیروت: دار النهار للنشر، ص. 32.
  4. برگرفته از https://www.iranianembassy.net
  5. برگرفته از https://www.+iranianembassy.net
  6. برگرفته از https://www.beirut.icro.ir
  7. برگرفته از https://www.beirut.icro.ir
  8. صدر هاشمی، سید محمد (1392). جامعه و فرهنگ لبنان. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص. 297-311.