تاریخ تونس: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
(صفحه‌ای تازه حاوی «شواهد باستانی موجود در موزه‌های تونس، به‌ویژه موزه باردو که در پایتخت این کشور قرار دارد، نشان می‌دهد این کشور دوران باستانی عصر حجر، مرد نئاندرتال و عصر یخبندان را به خود دیده است. منطقه قفصه واقع در جنوب غربی جمهوری تونس به دلیل آثار باستا...» ایجاد کرد)
 
جز (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).)
 
(۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
شواهد باستانی موجود در موزه‌های تونس، به‌ویژه موزه باردو که در پایتخت این کشور قرار دارد، نشان می‌دهد این کشور دوران باستانی عصر حجر، مرد نئاندرتال و عصر یخبندان را به خود دیده است. منطقه قفصه واقع در جنوب غربی جمهوری [[تونس]] به دلیل آثار باستانی کشف‌شده در آن خاستگاه تاریخی تمدنی تونس با سابقه‌ای بیش از نیم میلیون سال است و به «تمدن قفصی» یا «تمدن کاپسی» معروف است، امروزه، بخش مهمی از آثار کشف‌شده از حفریات منطقه قفصه در موزه باردو واقع در شهر تونس قرار دارد. بقایایی نیز از زندگی انسان در منطقه مکثر واقع در جنوب پایتخت تونس کشف شده است که تاریخ آن به عصر برنز با قدمتی بیش از سه هزار سال پیش از میلاد مسیح برمی‌گردد (شریف، ۱۹۹۳: ۱۳).


فینیقی‌ها نخستین اقوامی هستند که در فاصله زمانی ۸۱۴ تا ۱۴۶ قبل از میلاد مسیح (ع) به منطقه شمال آفریقا به‌ویژه تونس مهاجرت کردند؛ آنها توانستند پایه‌گذار تمدنی شوند که امروزه، به تمدن «قرطاج» یا «کارتاژ» معروف است و از نظر اهمیت تاریخی درکنار تمدن‌های معروفی، مانند کلدانی، کنعانی و عیلامی قرار دارد؛ تمدن قرطاج بود که تونس را وارد حوزه تمدنی کرد. قرطاج یا قرطاجنه واژه‌ای فینیقی و به معنی شهر جدید است. فینیقی‌ها با ایرانی‌ها در ارتباط بودند و درکنار عناصر تمدنی و فرهنگی، بسیاری از محصولات کشاورزی و صنایع‌دستی ایرانی را نیز وارد تونس کردند (کعاک، ۲۹:۱۳۸۷).  
[[پرونده:تاریخ تونس.jpg|بندانگشتی|تاریخ دوره باستان کشور تونس]]شواهد باستانی موجود در [[موزه‌های تونس]]، به‌ویژه موزە باردو که در پایتخت این کشور قرار دارد، نشان می‌دهد این کشور دوران باستانی عصــر حجر، مرد نئاندرتال و عصر یخبندان را به خود دیده اســت.


فینیقیان به کمک لوبیان و نومیدیان که همان صحرانوردان بربر و ساکنان اصلی تونس بودند، شهر قرطاجنه را در سال ۸۱۴ پیش از میلاد مسیح (ع)، یعنی ۴۰ سال پیش از شروع بازی‌های المپیک ساختند (شریف، ۱۹۹۳ :۱۵). قرطاج به‌گونه‌ای شهرت یافت که وقتی میهن اصلی فینیقیان در سواحل شرقی مدیترانه با هجوم آشوریان و ایرانیان نابود شد، به‌عنوان شاه‌شهر فینیقیان انتخاب شد. از مهم‌ترین شخصیت‌های این دوره می‌توان به شاهزاده خانمی فینیقی به نام «علیسه» اشاره کردکه شهر قرطاج را ساخت؛ رومیان او را «دیدو» می‌خوانند (همان: ۱۸).  
==== [[تاریخ دوره باستان تونس]] ====
منطقــە قفصــه واقع در جنــوب غربی جمهوری [[تونس]] بــه دلیل آثار باستانی کشف شده در آن خاستگاه تاریخی تمدنی [[تونس]] با سابقه‌ای بیش از نیم میلیون سال است و به «تمدن قفصی» یا «تمدن کاپسی» [[جامعه و نظام اجتماعی تونس|جامعــه و فرهنگ تونس]] معروف اســت. امروزه، بخش مهمی از آثار کشف شــده از حفریات منطقە قفصه در موزە باردو واقع در [[تونس|شــهر تونس]] قرار دارد. بقایایی نیز از زندگی انســان در منطقە مکثــر واقع در جنوب پایتخت تونس کشف شده است که تاریخ آن به عصر برنز با قدمتی بیش از سه هزار سال پیش از میلاد مسیح برمی‌گردد،<ref name=":2">شریف، محمدهادی (۱۹۹۳م). تاریخ تونس من عصور ماقبل التاریخ الی الاستقلال؛ الطبعة الثالثه، دار سراسر للنشر.</ref> فینیقی‌ها نخســتین اقوامی هســتند که در فاصلە زمانی 814 تا 146 قبل از میلاد مســیح (ع) به منطقە شــمال آفریقا به‌‌‌‌‌‌ویژه [[تونس]] مهاجرت کردند؛ آن‌ها توانســتند پایه‌گذار تمدنی شوند که امروزه، به تمدن «قرطاج» یا «کارتاژ» معروف اســت و از نظر اهمیت تاریخی در کنــار تمدن‌های معروفــی، مانند کلدانی، کنعانــی و عیلامی قرار دارد؛ تمــدن قرطاج بود که [[تونس|تونــس]] را وارد حوزە تمدنی کرد. قرطاج یا قرطاجنه واژهای فینیقی و به معنی شــهر جدید اســت. فینیقی‌ها با ایرانی‌ها در ارتباط بودند و در کنار عناصر تمدنی و فرهنگی، بسیاری از محصولات کشــاورزی و صنایع دســتی ایرانی را نیــز وارد تونس کردند.<ref name=":1">کعاک، عثمان(۱۳۸۷) . روابط ایران و تونس در گذر زمان. تهران: مرکز اسناد‌‌ و تاریخ دیپلماسی، ترجمه و تحقیق ستار عودی.</ref> فینیقیــان به کمک لوبیان و نومیدیان که همان صحرانوردان بربر و ســاکنان اصلی [[تونس]] بودند، شــهر قرطاجنه را در سال 814 پیش از میلاد مسیح (ع)، یعنی 40 سال پیش از شروع بازی‌های المپیک ســاختند.<ref name=":2" /> قرطــاج به‌گونه‌ای شــهرت یافت که وقتی میهن اصلی فینیقیان در ســواحل شــرقی مدیترانه با هجوم آشــوریان و ایرانیان نابود شــد، به عنوان شاه شــهر فینیقیان انتخاب شد. از مهم‌ترین شخصیت‌های این دوره میتوان به شاهزاده خانمی فینیقی به نام «علیســه» اشاره کرد که شهر قرطاج را ساخت؛ رومیان او را «دیدو» می‌خوانند.<ref name=":2" /> صدربعـل (د207ق م) و حنبعـل یـا‌هانیبـل (د183ق م) از دیگـر شـخصیت‌ها و فرماندهـان معـروف قرطاجـی هسـتند کـه بـه داشـتن اسـتعداد بـالای نظامـی و کشـیدن نقشـه‌های جنگـی مشـهور بودنـد. امـروزه، نـام قرطـاج و شـخصیت‌های آن در بسـیاری از نمادهـای فرهنگـی، اجتماعـی و اقتصادی [[تونس]] حضـور دارد و مایە مباهـات و افتخار تونسـی‌ها، به ویـژه در بعد تمدنی [[جامعه و نظام اجتماعی تونس|جامعه و فرهنگ تونـس]] اسـت؛ «فـرودگاه قرطـاج» مهم‌تریـن فـرودگاه بین‌المللـی [[تونس|تونـس]] در پایتخـت اسـت. تصویـری از «شـاهزاده علیسـه» بـر روی اسـکانس‌های تونسـی چـاپ شـده اسـت. قرطـاج دارای جامعـه‌ای بـاز اسـت و از تجـارت و نـاوگان دریانـوردی قـوی برخـوردار بـوده اسـت. زبـان اهالـی قرطـاج زبـان سـامی بـا الفبـای فینیقـی و از نظـر دینـی نیـز بـه مذهـب کنعانیـان و خدایانی اغلـب مؤنث، ماننـد تانیتو بعل‌هامـون اعتقـاد داشـتند. زنـان در جامعـە قرطاجـی کم‌وبیـش از حقوقـی همسـان بـا مـردان برخوردارنـد و قانون تک همسـری در این کشـور رسـمی است. [[نقاشی تونس|فسیفساء یا نقاشی]] بر روی کاشی و نیز ساخت سفال از هنرهای مهــم دورە حکومت قرطاجیان بر [[تونس]] اســت که هنوز هم در میان [[صنایع دستی در تونس|صنایع دســتی]] و [[صنعت گردشگری تونس|حوزە گردشگری تونس]] رواج بسیاری دارد. یونانی‌ها و رومی‌هــا رقبــای جدی فینیقی‌ها بودند و ســاکنان بومی [[تونس]] گاه متحد قرطاجیان و گاه متحد رومیان بودند. حاکمان قرطاج ســیصد شــهر را تحت حکومت خود داشتند.<ref name=":2" /> قرطاج ســرانجام در ســال  146قبل از میلاد مسیح (ع) به دست رومیان و در جنگ‌های موســوم به «پوئیک» درهم کوبیده شد و [[تاریخ دوره باستان تونس|دوره باستانی تونس]] پایان یافت.
====[[تاریخ دوران میانی تونس]]====
[[تونس|تونـس]] بـه همـراه رومیـان وارد دورە میانـی شـد. «رومنـه إفریقیـه» یـا رومی‌کـردن افریفیـه اصطلاحی اسـت کـه از منظر فرهنگـی به دوران سـلطە رومیـان بـر دو منطقـە إفریقیـه (تونـس کنونـی) و نومیدیـه (الجزایـر کنونـی) در فاصلـە زمانـی 146 قبـل از میـلاد مسـیح (ع) تـا سـال 533 میـلادی گفتـه می‌شـود.<ref name=":9">خالد، احمد، الزعیم، الشیخ، عبدالعزیز ،الثعالبی (۲۰۰۱م). تونس: الدارالعربیه للکتاب.</ref> [[تونس|تونـس]] در نـگاه رومیـان به‌منزلـە انبـار غله و آذوقه (مطامیـر رومیه) و مسـتعمرهای بـرای جمـع‌آوری مالیـات و خوشگذرانـی تفریحـات و سـرگرمی بـود.<ref>نیفر، منجی (۱۹۶۹م). الحضارة التونسیة من خلال الفسیفساء؛ تونس: الشرکة التونسیة للتوزیع.</ref> امروزه، بســیاری از آثار دوران حضور رومیان در مناطق گوناگون تونس، مانند قرطاج، جم، دقه، اوتیکا و سوسه برای بازدید جهانگردان وجــود دارد. یکی از ماندگارترین و مهم‌ترین آثار به‌جامانده از دوران حکومت رومیان در [[تونس]]، سیستم آبرسانی است که با نصب قنات هوایــی و نه زمینی، آب را از کوه‌های زغوان، واقع در جنوب [[تونس]]، به شــهر قرطاج می‌رســاند. عظمت این سیســتم آبرســانی را که در مدت 304 ســال ساخته شــد همانند اهرام [[مصر]] می‌دانند؛ طول این قنات123 کیلومتر است.<ref name=":0">ابن ابی ،دینار (۱۲۸۶ق). المونس‌فی اخبار إفریقیه و تونس. تونس: مطبعة الدولة التونسیة، الطبعة الاولی.</ref> ســاخت آمفی‌تئاتر برای انجام مراسمی، مانند جنگ گلادیاتورها از دیگر آثار باقی‌ماندە رومیان در [[تونس]] است. گردشگران خارجی از آمفی تئاتر موجود در شــهر تاریخی جم واقع در استان مهدیه بازدید می‌کنند. پررنگ شدن حضور بومیان [[تونس]] در نظام حکومتی رومیان از ویژگی‌هــای مهــم سیاســی [[تاریخ دوران میانی تونس|دورە میانــی تونس]] اســت؛ حضوری که زمینه را برای شــورش تونســی‌ها علیه اشــغالگران رومی فراهم ســاخت. سرانجام ســنت تاریخ، گریبان رومیان را گرفت و چون در [[تونس]] جا گرم کردند فرمان خیز از حلقوم هشتاد هزار وندال ژرمنی بلند شــد؛ وندال‌ها در سال 429 میلادی با حمله به [[تونس]]، رومیان را شکســت دادنــد و تا ســال 533 میلادی در این کشــور حکومت کردند.<ref name=":2" /> پس از وندال‌ها، بیزانســی‌ها بودند که تونــس را تصرف کردند. بیزانســی‌ها، ســودای احیای عظمت روم را در ســر می‌پروراند و به تبلیغ [[مسیحیت در تونس|مسیحیت]] توجه بسیاری داشتند؛ اما اراده و مشیت الهی بر این قرار گرفت که با نزول قرآن کریم، نقشە دینی [[فرهنگ سیاسی تونس|فرهنگی سیاسی]] جهان آن روز، تغییر کند و اســلام به‌منزلە قدرتی برتر در معادلات جهانی، پا به عرصە وجود گذارد.
====[[تاریخ دوران اسلامی تونس]]====
[[پرونده:موزه باردو کشور تونس.jpg|بندانگشتی|موزه باردو کشور تونس]]با ظهور خورشــید اسلام در شــبه جزیرە عربستان و منورشدن جهان بــه نور قــرآن، پیام توحیدی «قولــوا لا اله الا الله تفلحــوا» به [[تونس]] نیز رســید. [[مصر]]، آفریقای شــ[[مالی]] و اروپای شــرقی به هنگام بعثت حضرت محمد (صلی‌الله علیه و آله و صحبه المنتجبین) در 1 فوریە سال 610 میلادی در اختیار روم شرقی بود،<ref>رامیار، محمود (۱۳۸۵). تاریخ قرآن؛ تهران: امیرکبیر.</ref> بـا وفـات پیامبـر گرامـی اسـلام (ص) و آغـاز جریـان فتوحات و فتـح سـرزمین‌های شـام، فلسـطین و [[مصر|مصـر]] بـه دسـت مسـلمانان، راه بـرای فتـح افریقیـه همـوار شـد؛ [[تونس|تونـس]] در گذشـته بخشـی از افریقیه بـوده اسـت. افریقیـه در منابـع تاریخـی اسـلامی سـرزمینی، شـامل طرابلــس لیبــی تــا طنجــە مغــرب بــوده اســت،<ref>ابن، عبدالحکم (1415). فتوح مصر و المغرب. بی‌جا: مکتبة الثقافة الدینیة.</ref> و تونــس کنونــی عــروس و تختــگاه آن بــوده اســت.<ref name=":0" /> افریقیه در ســال 27 هجری قمری شاهد حضور نخستین طلیعە ســپاه مســلمانان بود، ســپاهی که تعدادی از صحابــە پیامبر گرامی اســلام (ص) نیز در آن حضور داشتند و سال‌های بعد نیز با حضور تابعیــن ادامــه یافــت. گزارش‌های تاریخــی پیرامــون چگونگی فتح [[تونس|تونــس]] متفاوت و گاهی متناقض اســت؛ اما این نکته مســلم اســت کــه فتــح [[تونس]] یــا افریقیه نتیجە طبیعــی و منطقی فتــح مصر بوده اســت.<ref name=":3">جعیط، هشام (۲۰۰۴م)؛ تأسیس الغرب الاسلامی القرن الاول و الثانی هجری. [[لبنان]]: دارالطلیعه.</ref> قدرت سیاسی و نظام حکومتی حاکم بــر فریقیه از زمان فتح این کشــور توســط مســلمانان در ســال 27 هجری قمری تا زمان حاضر، بســیار متغیر بوده است و این منطقه، فرمانروایــان، حکمرانــان خلفــا، امیران و دولتمــردان گوناگونی راتجربه کرده اســت. عمر بن خطاب (د23ق) رغبتی به فتح افریقیه نشان نداد؛ اما در دوران حکومت عثمان بن عفان (د35ق) بود که پروژە فتح افریقیه آغاز شد و پس از دوران خلافت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (ع)، که تمایلی به انجام اینگونه لشکرکشی‌ها نداشت، معاویه بن ابی سفیان (د60ق) پروندە فتح شمال آفریقا را دوباره به جریان انداخت و دستور فتح افریقیه را صادر کرد.
=====[[امویان در تونس]]=====
نخسـتین دورە حضور لشـکر مسـلمانان را در افریقیه دوران «وُلات» یـا «امیـران» می‌نامنـد کـه از سـال 84 تـا 184 قمـری طـول کشـیده اسـت.<ref name=":3" /> اوج ایـن دوران را زمـان حکومـت مهلبیـان دانسـته‌اند. فتـح إفریقیـه در زمـان خلافـت معاویـه، شـتاب بسـیاری بـه خـود گرفـت، امـا فتـح کامل ایـن منطقه تقریبـا در سـال هفتـاد هجـری ممکـن شـد و مسـلمانان توانسـتند بربرهـا را بـه اطاعـت خویـش درآورنـد. ورود اسـلام بـه افریقیـه، همـراه بـا انگیـزە دنیادوسـتی و جاه‌طلبـی حاکمـان بنی‌امیـه و برخـی از سـرداران و فاتحان مسـلمان بود،<ref name=":2" /> و موجب شـد تـا فرآینـد فتـح افریقیه و گسـترش اسـلام در این منطقـه طولانی شـود و دشـواری‌ها و موانـع محیطـی بسـیاری را فـراروی فاتحـان عـرب قـرار دهـد. بـرده‌داری و خریدوفـروش کنیـز و انتقـال آنهـا بـه مرکـز خلافـت تـا سـال 135 قمـری ادامـه داشـت و یکـی از اهـداف فاتحـان مسـلمان بـود.<ref name=":3" /> عقبــه بن نافــع فهــری (د63ق/ 683م) از مهم‌ترین فرمانداران سپاه مسلمانان در جریان فتح افریقیه بود؛ او که از سرداران معروف امویان در فتح [[مصر]] بود، توانســت نخســتین مسجد و پایگاه نظامی مســلمانان را در افریقیــه بنــا کند؛ بنایــی که امروزه، بــه جامع عقبه بن نافع معروف اســت و در شــهر قیــروان قرار دارد، شــهری که از مهم‌تریــن یادگارهــای دوران حکومت عقبه بن نافع اســت، دورانی که هنوز هم در [[تونس]] از آن به نیکی و عظمت یاد می‌شــود. عقبه بن نافع در دومین مأموریت خود به افریقیه در الجزایر به شهادت رسید. و امروزه، مزار او مکانی زیارتی اســت. حســان بن نعمان (د 86ق/707م) از دیگر ســرداران اموی بود که در فتــح افریقیه نقش مهمی داشــت؛ او توانســت قرطاجنــه را تصرفاند و به غائله زنی شــرور، معروف به کاهنه که از سران سرسخت و مخالف حضور و گسترش اسلام در إفریقیه بود، پایان دهد. ابن نعمان توانست اقدامات اداری و عمرانــی مهمــی، مانند برپایی نخســتین دیــوان در [[تونس]] و تعیین خراج برای غیرمسلمانان انجام دهد. <ref name=":3" />ســاخت جامع زیتونه در [[تونس|شــهر تونس]] به ســال  79قمری یکی از یادگارهای ابن نعمان اســت. عمر بن عبدالعزیز (د101ق/ 721م) که در [[تونس]] به پنجمین خلیفه از خلفای راشــدین معروف است، از مهم‌تریــن خلفای اموی تأثیرگذار در جریان اسلامی شــدن افریقیه به شــمار می‌رود؛ او توانســت با اعزام ده نفر از فقها به إفریقیه، نقش مهمی را در آموزش اسلام و شریعت به مردم تازه مسلمان‌ شده افریقیه ایفــا کنــد. از دیگر امرای اموی که در آبادانی [[تونس]] نقش داشــته‌ اند، می‌تــوان به عبیداللــه بن حبحاب (د123ق) اشــاره کرد کــه کارگاه کشتی ســازی موســوم به دارالصناعه را در ســال  114قمری مطابق بــا ســال 732 میلادی راه‌اندازی کرد. از زمــان خلافت عثمان (23تــا 35ق) تا ســال184 هجری قمری که بــه دوران والی‌ها معروف است، 28 والی بر إفریقیه حکومت کردند.
=====[[اغلبیان در تونس]]=====
تأســیس [[اغلبیان در تونس|دولت اغلبیــان (اغالبــه)]] در افریقیه به ســال 184ق/800 میلادی توســط ابراهیم بن اغلب (د196ق)، نقطە عطف مهمی در تاریخ [[تونس]]، به‌ویژه منطقە مغرب عربی،[i] اســت؛ زیرا آن‌ها توانستند با خاموش کردن شــورش‌ها، نخســتین دولت مستقل عرب‌تبار را در ایــن منطقــه پایه‌گذاری کنند و قلمرو حکومت خــود را از طرابلس تا قســنطینه گسترش دهند. تعداد عرب‌های مســلمان ساکن افریقیه را در زمان اغلبیان صدهزار نفر تخمین زده‌اند. <ref name=":2" />اغلبیــان بیشــتر بــا سیاســت حکومت کردنــد تا قــدرت نظامی،<ref name=":2" /> روی کار آمــدن حکومــت اغالبه موجب شــد تا نوع نظام حکومتی درا فریقیه از امارت به ولایت تغییر شــکل دهد؛ این تغییر نظام، احســاس اســتقلال بیشــتر بربرها از یک سو و از سوی دیگر، گســترش نفوذ اســمی و تشریفاتی خلافت عباسى را به همراه داشــت. نام خلفای عباسى در خطبه‌ی اغلبیان خوانده می‌شد و اسامی آن‌ها نیز روی سکه‌های رایج نقش می‌بست. اغلبیان، بهبود زندگى اجتماعى مردم افریقیه، ساماندهی مقوله فرهنــگ و برقــراری ارتباط و تعامل نیکو با دیگر کشــورها را هدف دیپلماســی سیاسی خویش قرار دادند و موفقیت‌های چشمگیری نیز به دست آوردند؛ برای نمونه میتوان به گسترش خوب زبان و ادبیات عربی و توســعه ارتباطات علمی افریقیه با دیگر کشورهای منطقه و نیز برخی از کشورهای شرق جهان اسلام اشاره کرد. راه‌اندازی [[نظام قضایی تونس|نظام دیوانی و قضایی]] منســجم، توجه به شهرســازی و تأسیسات عمرانی و آب‌رســانی در قیروان، ســاخت شهر مشهور «رقاده» در سال 263 قمــری، در نزدیکــی قیــروان و ســامان دادن به اوضــاع اجتماعی و اقتصادی افریقیه از دیگر فعالیت‌های [[اغلبیان در تونس|اغلبیان]] بود.


ادریسـیان در مغـرب و امویـان در اندلـس (755-710م)، دو مانـع جـدی گسـترش [[اغلبیان در تونس|حکومـت اغلبیـان]] در إفریقیـه بودنـد؛ بـا ایـن تفـاوت کـه حـب اهلبیـت (علیهم‌السـلام) نقطـه‌ی مشـترک اغلبیان و ادریسـیان بـود. ابراهیـم بـن اغلببـه بـا وجود دشـمنی با ادریسـیان، خواهـش ادریـس اصغـر را کـه از او خواسـته بـود بـه دلیـل قرابتش بـا رسـول‌الله (ص) بـا وی کاری نداشـته باشـد، پذیرفـت.<ref name=":5">جنحانی، حبیب (۱۹۶۸م). القیروان عبر عصور ازدهار الحضارة الاسلامیة في المغرب العربي. تونس: الدار التونسیه للنشر.</ref> ابنسـحنون (د256ق) فقیـه مشـهور و ابـنجزار (د369ق) پزشـک و عطرشـناس معـروف قیروانـی از شـخصیت‌های علمـی برجسـته در [[اغلبیان در تونس|دوران زمامداری اغلبیـان]] بودند. اغلبیـان در مـدت زمامـداری خـود بـر افریقیـه بخـش وسـیعی از مناطـق موجـود در کشـورهای اروپایـی شـمال دریـای مدیترانـه، ماننـد سیسـیل و مالـت را نیـز به تصـرف درآورده و [[مسیحیت در تونس|مسـیحیان]] این مناطـق را مطیـع خـود سـاختند.<ref>حموی، یاقوت (۱۳۹۹ق). معجم البلدان. بیروت: داراحیاء التراث العربی، جلد ۱.</ref>


صدربعل (د۲۰۷ق. م) و حنبعل یا هانیبل (د۱۸۳ق. م) از دیگر شخصیت‌ها و فرماندهان معروف قرطاجی هستند که به داشتن استعداد بالای نظامی و کشیدن نقشه‌های جنگی مشهور بودند، امروزه، نام قرطاج و شخصیت‌های آن در بسیاری از نمادهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی تونس حضور دارد و مایه مباهات و افتخار تونسی‌ها، به‌ویژه در بعد تمدنی جامعه و فرهنگ تونس است؛ «فرودگاه قرطاج» مهم‌ترین فرودگاه بین‌المللی تونس در پایتخت است، تصویری از «شاهزاده علیسه» بر روی اسکانس‌های تونسی چاپ شده است. قرطاج دارای جامعه‌ای باز است و از تجارت و ناوگان دریانوردی قوی برخوردار بوده است، زبان اهالی قرطاج زبان سامی با الفبای فینیقی و از نظر دینی نیز به مذهب کنعانیان و خدایانی اغلب مؤنث، مانند تانیتو بعل‌هامون اعتقاد داشتند. زنان در جامعه قرطاجی کم‌وبیش از حقوقی همسان با مردان برخوردارند و قانون تک‌همسری در این کشور رسمی است.  
=====[[فاطمیان در تونس]]=====
[[اغلبیان در تونس|حکومت اغلبیان]] در سال 296 هجری قمری مطابق با 909 میلادی به دســت داعی فرقە اسماعیلی ابوعبدالله شیعی (د298ق/ 911م) سقوط کرد. دوران حکومت عباسیان را به سه مرحلە قدرت مرکزی، دورە لشکرکشی و امارات مستقل تقسیم می‌کنند؛ [[فاطمیان در تونس|فاطمیان]] در دورە اخیر متولد شــدند و نقش شایســته و بایســته‌ای در تشــویق مردم به‌سوی علم و ادب داشتند،<ref>فاخوری، حنا (۱۹۸۶). الجامع فی تاریخ الادب العربی. لبنان: دارالجیل.</ref> برخی از اندیشــمندان تونسی برآنند که تأســیس دولت فاطمیان با هدف ملک و ســلطان نبوده است؛ بلکه دارای اهداف بلندی بود، آن‌ها قصد داشــتند از افریقیه به مثابه پلی به‌سوی شرق استفاده کنند.<ref name=":4">شاذلی نیفر، محمد (۲۰۰۸م)؛ الاسطول فی اللغة و الادب و التاریخ. تونس: بیت‌الحکمه.</ref> تولــد [[فاطمیان در تونس|فاطمیان]]،[ii] در إفریقیه و رشــد و بالندگی آن‌ها در مصر بود،[iii] اســماعیلیان از مرگ اســماعیل پسر امام صادق (ع) در ســال 142 قمری مطابق با 759 میلادی، تا [[فاطمیان در تونس|تشــکیل حکومــت فاطمیــان]] در إفریقیــه که نزدیــک به یک قــرن و نیم طول کشــید، تلاش گسترده، اما مخفیانه‌ای داشتند تا بتوانند ضمن حفظ و توســعە اعتقادات اســماعیلی، صاحب قدرت سیاســی نیز شوند؛ سرانجام برخلاف انتظارشان این تلاش در میان قبایل بربر که نه‌تنها از تفکر اســماعیلی، بلکه از اسلام هم آگاهی عمیقی نداشتند، به بار نشســت. دور بودن مغرب از سیطرە نفوذ عباسیان، وجود گروه‌های مخالف خلافت عباسیان و کوشش فوق‌العاده و جسورانە ابوعبدالله شیعی، زمینه‌ساز حکومتی شد که نزدیک به سه سده دوام آورد و آثار و نتایجی بر جای گذاشــت که از آن با نام تمدن فاطمی یاد می‌شــود. ابوعبدالله شــیعی در یمن زندگی می‌کرد؛ او در یکی از سال‌های حج‌گزاری، با حاجیان مغرب همراه شــد و توانســت آن‌ها را شــیفتە قــدرت بیــان و صداقــت خویش کنــد؛ به‌گونــه‌ای کــه او را «معلم» می‌خواندنــد؛ لقبــی کــه دارای بــار معنایــی عاطفی مثبتی اســت و هنــوز هم در محاوره‌هــای روزمرە مردم [[تونس]] به‌کار برده می‌شــود. ابوعبدالله شــیعی توانست در سال 280 قمری وارد سرزمین إفریقیه شــود و فعالیت‌هــای تبلیغــی خویــش را در ایــن منطقه آغــاز کند؛ فعالیت‌هایی که بر دانش شــرقی وی توأم با شــیوایی گفتار و نیز قوە  خیال و فطرت سالم مردم مسلمان بربر استوار بود؛ دعوت به آموزە مهدویــت و آمادگی بربرهــا برای قیام علیه حاکمــان عرب با هدف اصــلاح اجتماعی نیز در پیشــبرد کار ابوعبدالله بســیار مؤثر بود. او توانســت پس از سال‌ها کار تبلیغی و فرهنگی در میان بربرها به‌ویژه قبایلی مانند «کتامه»،[iv] و «صنهاجهو» و جلب حمایت ایشــان، رقاده پایتخــت اغلبیان را در ســال 296 قمری به تصــرف خود درآورد و حکومت مستقلی را پایه‌گذاری کند.<ref name=":2" /> ابوعبدالله پس از ورود به شهرهای رقاده و قیروان که با استقبال فقهی سنی نیز همراه بود، فرمان داد تا نام فاطمه زهرا (ع) و اسامی امامــان شــیعه (ع) را در خطبه‌های نماز جمعه قــرار داده و عبارت «حی علی خیرالعمل» را نیز در اذان بگویند. ابوعبدالله پس از تثبیت اوضــاع در إفریقیه به ســوی سجلماســه واقع در مغرب شــتافت و عبیداللــه مهــدی (د322ق)،[v] امام وقت اســماعیلیه را از زندان آزاد کــرد. ابوعبدالله که معتقد بود عبیدالله مهــدی، امام و همان مهدی منتظــر اســت قدرت، را بــه او واگذار کــرد و زمینه را بــرای انتقال فاطمیــان از مرحله دعوت به مرحله دولت فراهم ســاخت. عبیدالله پس از به‌دســت‌گرفتن قدرت، محبت ابوعبدالله را با خیانت تلافی کرد و دســتور قتل او را در ســال 298 قمری صادر کرد؛ اقدامی که خشــم بربرهای مســلمان را که علاقه بســیاری به ابوعبدالله داشتند، برانگیخت و عبیدالله را به ترک رقاده و قیروان مجبور کرد. عبیدالله به ســوی ســواحل شــرقی تونس مهاجرت و شــهر مهدیه را در سال 303قمری ســاخت. مهدیه، صبره و مســیله شــهرهایی هستند که در زمان فاطمیون ســاخته شــدند. تقویت ناوگان دریایی، ســرکوبی مخالفان به‌ویژه خوارج، تصرف مصر در ســال  359قمری توســط سردار بزرگ فاطمیان و فاتح مصر جوهر صقلی (د381ق)، تأسیس شــهر [[قاهره]] به‌منزله پایتخت جدید فاطمیــان و انتقال خلیفه فاطمی المعزلدین الله در سال  361قمری به قاهره و انتقال قدرت فاطمیان در افریقیــه بــه بلکیــن بن زیــری صنهاجــى (د373ق) از مهم‌ترین حوادث [[فاطمیان در تونس|دوران فاطمیان]] در افریقیه است.<ref name=":5" /> ســاخت ناوگان دریایی و گســترش صنعــت آن از دیگر اقدامات مهم فاطمیان اســت که در ادبیات إفریقیه، به‌ویژه اشــعار محمد بن‌هانی شــاعر دوره فاطمی و معروف به «متنبی المغرب،» به آن اشاره شــده اســت.<ref name=":4" /> تعداد کشــتی‌های ناوگان دریایی [[تونس]] را در دوران فاطمیان هشتاد عدد آورده‌اند (همان: 81) تونســی‌ها در دوران حکومــت فاطمیــان بــا عقاید و فقه شــیعه آشــنا شــدند و آمــوزش فقه شــیعی در کنــار فقه ســنی در مکانی به‌نــام بیت‌الحکمــه که نزدیک به جامــع عقبه بن نافــع در قیروان بود رواج داشــته اســت.<ref name=":1" /> همزیســتی پیــروان مذاهب اســلامی به هنــگام حضــور فاطمیان در مصــر به‌گونه‌ای مســالمت‌آمیز بوده اســت که مفســر بزرگ معاصــر [[تونس]] محمد طاهــر بــن عاشــور (د1973م) می‌گوید: «در زمــان [[فاطمیان در تونس|فاطمیــان]]، هیچ‌ یــک از علمای صالحین (اهل ســنت) [[مصر]] را ترک نکردند».<ref>ابن عاشور، محمد طاهر (۱۹۷۱). التحریر و التنویر.  تونس: الدارالتونسیه للنشر و التوزیع، جلد ۱.</ref> ابن ابی زید قیروانی (د386ق) از شــخصیت‌های معروف دوران [[اغلبیان در تونس|اغلبیان]] است.
===== [[موحدون در تونس]]=====
از دســت رفتن جایگاه فرهنگی سیاســی و وحدت‌بخش شهر قیروان در إفریقیــه و گســترش نوعــی از پراکندگــی سیاســی و فرهنگی در [[تونس|تونــس]] را از مهم‌تریــن پیامدهای منفی حضور بنی‌هلالدر إفریقیه دانســته‌اند؛<ref name=":8">جنحانی، حبیب (۱۹۶۸م). القیروان عبر عصور ازدهار الحضارة الاسلامیة في المغرب العربي. تونس: الدار التونسیه للنشر.</ref> ماننــد حکومــت صنهاجیان در شــهر مهدیــه، فرمانروایی بنی‌هلال در شــهر قیــروان و حکومت خراسانی‌ها در [[تونس|شــهر تونس]]. اختلاف‌های حکومتی و پراکندگی‌های سیاسی و فرهنگی، مسیحیان اروپایی را به طمع انداخت تا در سال 1130میلادی به إفریقیه حمله کنند و بســیاری از شــهرهای ساحلی این مناطق مسلمان‌نشــین را تحت نفوذ خود درآورند و تا سال‌ها بر آن حکومت کنند. موحدون توانستند با شکست اروپایی‌ها و پیروزی بر بنی‌هلال و نیز تصرف شــهرهای مهدیه و [[تونس]]، وحدت و ثبات سیاسی را دوباره به إفریقیه برگردانند؛ این اقدام موحدون به‌اندازه‌ای مهم اســت کــه از آن به فتح اســلامی جدید در إفریقیــه یاد می‌کنند.<ref name=":8" />
=====[[حفصیان در تونس]]=====
ابــن ابى‌حفــص ابو محمــد عبدالواحد بــن عمربن یحیــى هنتاتى (د618ق) نخســتین کســی اســت کــه موحــدون وی را قرمانروای إفریقیه کردند. اطاعت حفصیان از موحدیان تا زمان امیر ابوزکریای حفصی ادامه داشت، تا این که او در سال 634 قمری استقلال خود را از موحــدون اعــلام کرد.<ref name=":2" /> [[تونس|شــهر تونس]] در دورە حفصیــان، مرکــز حکومت افریقیه انتخاب شــد و رونق یافت.<ref name=":6">ناصری طاهری، عبدالله (۱۳۷۵). مقدمه‌ای بر تاریخ سیاسی اجتماعی شمال آفریقا از آغاز تا ظهور عثمانی‌ها. تهران: سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.</ref> برخــورداری از نیــروی دریایی قــوی، برقراری روابط حســنه با همســایگان مســیحی، اســتفاده از منابع انســانی غیربومی و وفادار بــه ســلاطین حفصی در ارتش، ماننــد اندلســیها، به‌کارگیری نظام اداری ســاده و کارآمد و بســتن پیمان با قبایل بزرگ و صاحب نفوذ از مهم‌تریــن ویژگی‌های [[حفصیان در تونس|دوران حکومت حفصیان]] اســت. دورانی که حوادث مهمی، مانند زوال خلافت عباســی، ضعف دولت موحدون در شــمال آفریقا، آغاز هشــتمین و آخرین جنگ از رشته جنگ‌های صلیبــى در افریقیــه (669ق/1271م) به رهبری لوئی نهم پادشــاه [[فرانسه]] با حمله به [[تونس]]،<ref name=":6" /> مهاجرت مسلمانان اندلس به [[تونس]] در آن اتفاق افتاد. با ســقوط پایتخت بیزانس در ســال1453 میلادی، به دست عثمانیان و اشغال [[تونس]] در سال 940قمری توسط فرماندە عثمانی به نام «بربروس،» [[حفصیان در تونس|حکومت وقت حفصیان]] از پادشاه [[اسپانیا]] درخواست کمک کرد؛ نیروی دریایی اســپانیا نیز به جنــگ عثمانی آمد و آن‌ها را شکست داد و بارباروس به الجزایر گریخت؛<ref>زرکلی، خیرالدین (۱۹۸۰م). الاعلام. بیروت: دارالملایین، جلد ۲ و ۴.</ref> نیروی دریایی اســپانیا در منطقە حلق‌الوادی واقع در شــمال شــرقی [[تونس|شــهر تونس]] مستقر شــد و [[حفصیان در تونس|حفصیان]] توانستند به مدت 41 سال دیگر و با حمایت پادشــاه اســپانیا حکومت را در دســت داشــته باشند. در نیمــە قــرن دهم هجری که [[مصر]] به دســت ترکان عثمانــی افتاده بود، نظامیان عثمانی از آنجا به شــمال آفریقا آمدند و با حمله به الجزایر، اســپانیولی‌ها را بیرون راندند و [[تونس]] که مقر حســن، آخرین پادشــاه حفصیان، بود به علت درگیری‌های داخلی و نفوذ قبایل عرب ضعیف شــده بود و ســرانجام به خطر افتاد و در ســال 941یا 942 میلادی خیرالدین بارباروس، سردار ترک عثمانی که خود راهزنی دریایی بود، آنجا را اشــغال کرد و اینگونه دولت [[حفصیان در تونس|حفصیان]] برافتاد و شمال آفریقا به حوزه عثمانی پیوست.<ref name=":6" /> ابن شباط تــوزری (د 681ق)، ابن عرفــه (د 803ق) و ابن‌خلدون (د 808ق) از مهمترین اندیشمندان [[تونس]] در [[حفصیان در تونس|دوران حفصیان]] به شمار می‌آین.
====[[عثمانیان در مصر|عثمانیان در تونس]]====
عثمانیـان نـام و حـدود کنونـی تونـس را در زمـان اشـغال ایـن کشـور تعییـن کردنـد و [[تونس|تونـس]] بـه شـکل یکـی از ایالت‌هـای پردرآمـد امپراطـوری عثمانـی درآمـد؛ ایالتـی کـه آن را تدای‌هـا و بیک‌هـا اداره می‌کردند.<ref>عبدالسلام، احمد (۱۹۸۷م). مواقف اصلاحیه فی تونس قبل الحمایة. تونس: الشرکة التونسیة للتوزیع.</ref> سلسـله‌های پادشـاهی مرادیونو حسـینی‌نوناز مهم‌تریـن و اثرگذارتریـن حکمرانـان عثمانـی در تونـس بودنـد؛ برخـی از مورخـان [[تونس|تونـس]] برآننـد کـه حضـور تـرکان عثمانـی در [[تونس|تونـس]]، الجزایـر و لیبـی از تکـرار اندلسـی دیگـر در جهـان اسـلام ممانعـت کـرد.<ref name=":1" /> جنـگ فرانسـه بـا [[تونس|تونـس]] بـرای تسـلط بـر جزیـرە کـرس (1782-1759م)، وقـوع جنـگ میـان جمهـوری ونیـز و [[تونس|تونـس]] بـرای تثبیـت حاکمیـت خـود بـر جزیـر زیبـای جربـه (1795م)، برقراری روابط حسـنه بین [[تونس]] و فرانسـه در زمان رویکار‌آمدن ناپلئـون، تحمیـل کاپیتولاسـیون فرانسـه بـر [[تونس|تونـس]] (1830م)، جایگزینـی زبـان عربـی به‌جـای زبـان ترکـی در مکاتبـات رسـمی [[تونس|تونـس]] (1830م)، نوسـازی ارتـش، راه‌انـدازی مدرسـە جنگـی بـاردو (1838م)، توسـعه، تجهیـز و تقویـت نیروی دریایی [[تونس]]، خریـد کشـتی بخـار از فرانسـه، انجـام اصلاحـات در برنامه‌هـای آموزشـی جامـع زیتونـه (1842م)، صـدور فرمان ممنوعیـت تجارت بـرده و آزادی بـردگان در [[تونس|تونـس]] (1859م)، راه‌انـدازی نخسـتین خط تلگـراف در [[تونس|تونـس]] (1846م)، تأسـیس بانـک (1874م)، صـدور فرمـان معـروف به عهدالامان در تاریخ 10 سـپتامبر 1857 میلادی با هدف یکسـان دانسـتن حقوق شـهروندی برای همە تونسـی‌ها، به‌ویژه در پرداخـت مالیـات از مهم‌تریـن حـوادث دوران عثمانـی اسـت.


فسیفساء یا نقاشی بر روی کاشی و نیز ساخت سفال از هنرهای مهم دوره حکومت قرطاجیان بر تونس است که هنوز هم در میان صنایع‌دستی و حوزه گردشگری تونس رواج بسیاری دارد. یونانی‌ها و رومی‌ها رقبای جدی فینیقی‌ها بودند و ساکنان بومی تونس‌گاه متحد قرطاجیان وگاه متحد رومیان بودند. حاکمان قرطاج سیصد شهر را تحت حکومت خود داشتند (شریف، ۲۴:۱۹۹۳). قرطاج سرانجام در سال ۱۴۶ قبل از میلاد مسیح (ع) به دست رومیان و در جنگ‌های موسوم به «پوئیک» درهم کوبیده شد و دوره باستانی تونس پایان یافت.  
اصلاحــات، آزادی، مجالس، پیشــرفت، اقتصــاد و ملیت از مهم‌ترین مفاهیمی اســت که ذهن نخبگان سیاسی فرهنگی [[تونس]] را در این دوران به خود مشــغول کرده بود. از مهم‌ترین شخصیت‌های فرهنگــی سیاســی ایــن دوران که نقــش مهمی در رســیدن [[تونس]] به استقلال این کشور داشتند، میتوان به افرادی، مانند محمد بن سعید مقدیــش (د1228ق) [vi]،شــیخ محمــد قبــادو (د1287ق) [vii]،احمد بن ابی ضیــاف (د1291ق) [viii]،محمد بیــرم خامس (د1306ق) [ix]، و خیرالدین تونسی (د1307ق) اشاره کرد؛ وزیر خیرالدین از مهم‌ترین و برجسته‌ترین شــخصیت‌های [[تونس]] در دوران حضور [[عثمانیان در تونس]] اســت؛ خیرالدیــن را پدر نهضت اصلاحــات در [[تونس]] لقب داده‌اند.<ref>ابوحمدان، سمیر (۱۹۹۳). خیرالدین التونسی. بیروت: دارالکتاب العالمی.</ref> جایـگاه و موقعیـت خیرالدیـن را در تونـس می‌تـوان بـا موقعیـت و جایـگاه امیرکبیـر در ایـران مقایسـه کـرد. خیرالدیـن پاشـا اصالتـا آسـیایی بـود و در کودکـی بـه [[تونس|تونـس]] منتقـل و در سـمت خـادم قصـر بـای انتخـاب شـد و بـه دلیـل هـوش و زیرکـی فراوانـی کـه از خـود بـروز داد، مـورد توجـه حاکـم وقـت [[تونس|تونـس]] قـرار گرفـت؛ او با فراگیـری فنـون نظامـی در مدرسـه جنگی باردو کـه از مدارس نوپا و مـدرن آن روزگار بـود، توانسـت بـه مراتـب بـالای نظامـی حکومتی، ماننـد فرماندهـی سـواره نظام ارتـش (1265ق)، وزیـر امـور دریایی (1273ق) و نخسـت‌وزیری (1289ق) برسـد و خدمـات ملـی ارزنـده‌ای، به‌ویـژه در زمینـه اصلاحـات سیاسـی و فرهنگـی از خـود باقی بگـذارد.


خیرالدیـن بـا وجـود کارشـکنی بسـیار مخالفـان داخلی و دشـمنان خارجی، به‌خصوص فرانسه و ایتالیا، توانست در دوران نخست‌وزیری چهارسـاله خـود، اصلاحـات اقتصـادی، سیاسـی، قضایـی، بازرگانی و کشـاورزی بزرگـی را در [[تونس|تونـس]] ایجـاد کنـد؛ او توانسـت با تأسـیس نهادهـای علمـی فرهنگـی اجتماعـی جدیـدی ماننـد مدرسـه‌ی صادقیه، بـه یکـی از شـخصیت‌های اصلاح‌طلب و جریان‌سـاز [[تونس|تونـس]] در دوره معاصـر تبدیـل شـود. خیرالدین می‌کوشـید تا از دخالت انگلسـتان و فرانسـه در امـور داخلـی [[تونس]] جلوگیـری کند؛ اما با مخالفت شـدید جریان‌هـای سیاسـی دربـار عثمانـی و کارشـکنی نمایندگان [[فرانسه|فرانسـه]] و انگلیس مواجه شـد و سـرانجام مجبور شـد تا در سـال 1294 قمری از مقـام خـود اسـتعفا دهـد. ایـن وزیـر مصلـح پـس از کناره‌گیری از قـدرت بـه آسـتانه ترکیـه رفـت و تا آخـر عمـر در آنجا مانـد. کتاب او بـا عنـوان «اقـوم المسـالک فـی معرفــه احـوال الممالـک» از تألیفاتی اسـت کـه در پیشـرفت بـه جریان اصلاحـات در [[تونس|تونـس]]، نقش مهمی را ایفـا کـرد؛ کتابـی که برخی از شـیوخ و علمای جامـع زیتونه [[تونس]] به‌ویـژه شـیخ سـالم بوحاجـب (1924-1828م) در نـگارش آن کمـک بسـیاری بـه خیرالدیـن کردنـد. خیرالدیـن بـه عدالـت، آزادی و شـورا بسـیار اهمیـت مـیداد و بـه ضـرورت بازنگـری و اجتهاد در شـریعت اسـلامی و اهمیـت اسـتفاده از تجربه‌هـا و دسـتاوردهای اروپایـی در جوامـع مسـلمان اعتقاد داشت.
=====[[فرانسویان در تونس]]=====
وجود حاکمان عثمانی در تونس برای فرانسـه‌ای که الجزایر را بخشـی از خـاک خـود اعـلام کـرده بودنـد، تحمل‌پذیـر نبـود. اشـغال الجزایـر در سـال 1245 قمـری برابـر بـا 1830 میـلادی و اعـلام ایـن کشـور به‌منزلـە جزئـی از خـاک [[فرانسه|فرانسـه]] در سـال 1840 میـلادی،<ref name=":6" /> شـورش بالکان علیه عثمانی، شکسـت [[فرانسه|فرانسـه]] از آلمـان (1870م)، جنـگ [[روسیه|روسـیه]] و عثمانـی (1877و 1878م)، اشـغال [[مصر|مصـر]] توسـط انگلیـس (1882م) و تشـکیل کنفرانـس برلیـن در سـال 1878 میـلادی از جملـه عوامـل بیرونـی اسـت کـه شـرایط را بـرای تصـرف تونـس توسـط [[فرانسه|فرانسـه]] کـه آن زمـان تقریبـا نزدیـک به یک میلیـون نفر جمعیت داشـت، فراهم کـرد.<ref name=":7">محجوبی، علی (۱۹۸۶م). انتصاب الحمایة الفرنسیه بتونس. تونس: سراسر للنشر.</ref> سـرانجام [[فرانسه|فرانسـه]] توانسـت در سـال  1881میـلادی تونـس را به بهانه ناتوانـی دولـت ایـن کشـور در برقـراری نظـم در مرزهایـش بـا الجزایر بـا ورود سـی‌وپنج هـزار نیـروی فرانسـه از راه زمیـن و دریـا اشـغال کنـد؛ نیروهـای فرانسـوی از شـمال و شـمال غربـی تونـس وارد ایـن کشـور شـدند و با تصرف شـهرهای کاف و بنزرت به سـوی پایتخت پیشـروی کردنـد.


اشـغال [[تونس|تونـس]] بـا واکنـش تنـد مـردم ایـن کشـور روبـه‌رو شـد و بسـیاری از شـهرهای ایـن کشـور، به‌ویـژه در قیـروان بـه مقاومـت در برابـر فرانسـویان قیـام کردند؛ امـا نتوانسـتند در برابر تجهیـزات نظامـی [[فرانسه|فرانسـه]] و روحیـە مسـالمت‌آمیز نابجـای حاکمـان وقـت [[تونس|تونـس]] بـه مقاومـت خویـش ادامـه دهنـد و اینگونـه بـود کـه کانون‌های مقاومـت در شـهرها یکـی پـس از دیگـری سـقوط کـرد و قیـروان کـه مرکـز حرکت ملـی مقاومت تونسـی‌ها به شـمار می‌رفت، نتوانسـت کاری انجـام دهـد. <ref name=":5" />طریقت‌هــای [[تصوف در تونس|تصــوف در تونــس]] و رهبــران آن در شــکل‌دهی بــه مقاومت‌هــای مردمی نقــش مهمی داشــتند. فرقه‌هــای قادریه، رحمانیــه، تیجانیه و سنوســیه که دارای پایگاه‌هــای مردمی بودند در بســیج نیروهای مردمی جهت مقاومت در برابر اشغالگران فرانسوی فعالیت داشتند.<ref name=":7" /> مقاومت تونسی‌ها در برابر فرانسویان راه به جایی نبرد و سرانجام در شــعبان 1298 هجــری قمــری مطابق بــا ژوئــن 1881 میلادی، تونس بــا امضای پیمان‌نامه‌هــای معروف «بهباردو» و «مرســی» که  میان حاکم وقت عثمانی و نمایندە [[فرانسه|فرانســه]] امضا شــد، رسما تحت حمایت [[فرانسه]] قرار گرفت. فرانسوی‌کردن [[تونس]] (فرنسه تونس) در حوزه‌های فرهنگ، سیاست و کشاورزی از مهم‌ترین اهداف استعمار [[فرانسه|فرانســه]] بــود که تا حــدود زیادی اثرگذار بــود.


'''دوره میانی'''
تثبیت جایــگاه زبان فرانســه در [[جامعه و نظام اجتماعی تونس|جامعه و فرهنگ تونس]] و وابســتگی اقتصادی به [[فرانسه|فرانســه]] از مهم‌ترین دســتاوردهای دوران فرانســویان بود کــه تا زمان حاضر نیز ادامه دارد. نیرومندشــدن نهضت اصلاحات و استقلال‌طلبی در شرق جهان اسلام و سرایت آن به [[تونس]] و نارضایتی شدید تونسی‌ها از اشــغال کشورشــان به دســت بیگانگان موجب شــد تا فرانسویان آخریــن ســرباز خــود را در  15 اکتبر 1963 میــلادی از خاک [[تونس]] خــارج کنند؛ روزی که در [[تونس]] به «عید الجلاء» معروف اســت. با خروج فرانســه از تونس تمامی زمین‌های کشــاورزی این کشــور در 12می 1964 میلادی متعلق به تونســی‌ها اعلام شــد. از مهم‌ترین شخصیت‌های فرهنگی اجتماعی این دوران می‌توان به افرادی، مانند علی وردانی (د1914م)، از شاعران معروف و فهرست‌نویسان نسخ خطی، شــیخ بشیر صفر (د1917م)، از علمای زیتونه، جغرافی‌دان، پــدر اصلاح‌طلبی معاصر [[تونس]] و مؤســس الجمعیــه الخلدونیه، و علی بوشوشــه (د1917م)، خبرنگاری میهن‌پرســت و مؤسس روزنامـــه الحاضره در سال 1888 میلادی، اشاره کرد.
===[[تونس معاصر]]===
[[تونس]] در دوران حکومت تشــریفاتی آخرین پادشاه سلسلە حسینیون و تحت حمایت [[فرانسه|فرانســه]] وارد تاریخ معاصر شــد. اشــغال [[تونس]] به دست ارتش آلمان در جریان جنگ جهانی دوم (1942م)، برگزاری تظا[[هرات]] گســتردە مردمــی در [[تونس]] (1938م)، پذیرش اســتقلال داخلی تونس توســط [[فرانسه|فرانســه]] (1954م)، اعلام اســتقلال [[تونس]] از [[فرانسه|فرانســه]] (سه‌شنبه 7 شــعبان 1375ق مطابق با 20مارس 1956م)، الغای نظام پادشاهی و استقرار نظام جمهوری (جمعه 28 ذی‌الحجه 1376ق برابــر با 26ژوئیه 1957م) از مهم‌ترین تحولات سیاســی معاصر [[تونس]] است. اســتقلال [[تونس|تونــس]] بــا اســتقبال بســیاری از کشــورهای جهــان روبــه‌رو شــد و حبیب بورقیبــه (د2000م) که از فعالان سیاســی و استقلال‌طلبان [[تونس]] بود از سوی مجلس مؤسسان به سمت نخستین رئیس‌جمهور این کشــور انتخاب شــد. خروج کامل ارتش [[فرانسه]] از [[تونس]]، عضویت در ســازمان ملل متحد و برقراری روابط سیاسی با شــماری از کشــورهای غربی و عربی در اولین سال استقلال اتفاق افتاد.


تونس به همراه رومیان وارد دوره میانی شد. «رومنة إفریقیه» یا رومی‌کردن افریفیه اصطلاحی است که از منظر فرهنگی به دوران سلطه رومیان بر دو منطقه افریقیه (تونس کنونی) و نومیدیه (الجزایر کنونی) در فاصله زمانی ۱۴۶ قبل از میلاد مسیح (ع) تا سال ۵۳۳ میلادی گفته می‌شود (خالداحمد، ۲۰۰۱ : ۴۱۵). تونس در نگاه رومیان به‌منزله انبار غله و آذوقه (مطامیر رومیه) و مستعمره‌ای برای جمع‌آوری مالیات و خوش‌گذرانی تفریحات و سرگرمی بود (نیفر، ۲۹:۱۹۶۹).  
اســتقلال [[تونس]] در مقایســه با استقلال الجزایر، تعداد تلفات انســانی بســیار کمتری داشــت. بورقیبه که تربیتی فرانســوی داشت و اندیشــه‌ای مخلــوط از افکار اســلامی، لائیک و سوسیالیســت با پایبندی به ایدئولوژی مدرنیسم داشت،<ref>ذوادی، محمود (۲۰۰۶م). الوجه الاخر للمجتمع التونسی. تونس: تبرالزمان.</ref> کوشید تــا اصلاحاتی همچون آتاتــورک در ترکیه و رضاخان در ایران انجام دهــد. تأکیــد بر ملی‌گرایــی به‌جای امت اســلامی، جدایــی دین از سیاست، الگوقراردادن اروپا، تضعیف نهادهای تاریخی دینی، مانند [[جامع زیتونه تونس|جامــع زیتونــه]] و مقام افتا و تقلیــل آن به نهــادی دولتی، مخالفت با احکام صریح شــرعی مانند دســتور به روزه‌خــواری در ماه مبارک رمضان در سال 1960 میلادی به بهانە پایین‌آمدن سطح تولید ملی و ضرورت فعالیت بیشــتر، کشف حجاب از زنان،[x] رواج زبان [[فرانسه]] در میــان جوانان، ســاماندهی به نظــام اداری، ممنوع‌کردن فعالیت احزاب سیاسی، اعلام ریاســت جمهوری مادام‌العمر بورقیبه توسط خودش (1974م) و وقوع شورش همگانی موسوم به انتفاضه الخبز (انقلاب نان) در ســال 1983 میلادی به دلیل افزایش قیمت نان از مهم‌ترین حوادث دوران زمامداری بورقیبه بود. سرانجام در7 نوامبر 1987 میلادی برابر با آبان  1366شمسی، ژنــرال زین‌العابدین بن علی که نخســت‌وزیر و فرمانــده ارتش بود، توانســت با اســتناد به گواهی پزشکی و اعلام اختلال روانی، بورقیبه را فاقــد توانایــی لازم بــرای اداره دولت معرفی کنــد و با انجام یک کودتای ســفید و آرام، قدرت سیاســی کشــور را به دســت گیرد.  


امروزه، بسیاری از آثار دوران حضور رومیان در مناطق گوناگون تونس، مانند قرطاج، جم، دقه، اوتیکا و سوسه برای بازدید جهانگردان وجود دارد. یکی از ماندگارترین و مهم‌ترین آثار به‌جامانده از دوران حکومت رومیان در تونس، سیستم آب‌رسانی است که با نصب قنات هوایی و نه زمینی، آب را از کوه‌های زغوان، واقع در جنوب تونس، به شهر قرطاج می‌رساند. عظمت این سیستم آب‌رسانی را که در مدت ۳۰۴ سال ساخته شد همانند اهرام [[مصر]] می‌دانند؛ طول این قنات ۱۲۳ کیلومتر است (ابن ابی دینار، ۲۳:۱۲۸۶).  
بن علی در نخســتین نطــق رادیویی خود موضوعاتــی، مانند حق مردم به مشــارکت در امور سیاســی و اقتصادی، لزوم تجدیدنظر در [[قانون اساسی تونس|قانون اساسی]]، برگزاری انتخابات آزاد با شرکت تمامی احزاب و گروه‌های سیاســی و اعلام عفو عمومی را اعلام و عهدنامه موسوم به وحدت ملی را صادر کرد. او در بیانیه معروف به هفت نوامبر اظهار داشــت که نخســتین اقدام او در حکومت جدید، اعتباربخشــی به دین مبین اســلام اســت و ایمان دارد که این دین حنیف مایه استواری تمدن و جامعه تونس است. شعارگرایی در دوران بن علی بسیار رونق داشت و وجود نهادها و مراکزی، مانند شورای ملی برای آزادی، کمیسیون پشــتیبانی و حمایت از مقاومت مدنی و سیاسی و کمیسیون حمایت از آزادی و حقوق بشــر بیشتر تشریفاتی بود. احیای بخشی از [[جامع زیتونه تونس|جامع زیتونه]]،[xi] پخش اذان از [[مساجد تونس|مســاجد]] و [[رادیو در تونس|رادیو]] و [[تلویزیون در تونس|تلویزیون]]، گنجاندن تقویم هجری در تقویم رســمی، تشکیل حلقه‌های شبانه‌روزی قرائت قرآن در مســاجد قیــروان و زیتونه، حمایت از برگزاری مســابقات ملی و بین‌المللــی قــرآن، تعییــن جایــزه بین‌المللی پژوهش‌های اســلامی، راه‌انــدازی رادیو قرآن، تأســیس بانک اســلامی زیتونه و کاســتن از حجاب‌ستیزی، به‌ویژه پس از سال  2007میلادی، از جمله اقدامات بنعلی در دوران حکومتش بود. از ســوی دیگــر، بســیاری از بخش‌هــای اقتصــادی [[تونس|تونــس]] در حوزه‌های بانکــی، مخابراتی، واردات و صــادرات، به‌ویژه واردات خــودرو، در اختیــار خانــواده بن علی بــا محوریت همســرش لیلی طرابلســی و بــرادران او بــود. این نمایی کلــی از دوران حکومت بن علی بود؛ حکومتی که با دیکتاتوری و خفقان همراه بود و هر صدای مخالفــی را در نطفــه خفه میکرد و بــه خود اجازه مــی‌داد تا عمق فکــر و زندگی خصوصی مــردم نیز دخالت کند.[xii] ســرانجام، اراده و مشیت خداوند متعال بر این قرار گرفت تا سنت الهی حتمیت زوال ســتمگران با خودسوزی دست‌فروشی تونسی به نام محمد بوعزیزی (شــهادت 4 ژانویــه 2011م) تحقق یابد و ســرنگونی حکومت بن علی را رقم زند.
====[[قیام مردم تونس]] ====
تونســی‌ها انقــلاب خویش را نخســتین انقلاب عربــی در قرن بیســت‌ویک می‌داننــد و نــام آن را انقــلاب کرامــت و آزادی (ثوره الکرامـــه و الحریه) گذاشتند. فرانسوی‌ها این قیام مردمی را انقلاب یاســمین (ثوره یاســمین)،[xiii] عرب‌ها اســم آن را بهــار عربی (الربیع العربی) و جمهوری اســلامی ایران نیز این حرکت را با نگاه به عمق آن بیداری اســلامی (الصحوه الاســلامیه) نامگــذاری کردند. نتیجە ایــن قیام مردمی که به گفته نخبگان تونســی نفســی تمدنــی (تنفس‌حضــاری) و از عمــق جان مردم تونس بود، با تقدیم 248 شــهید و 2078مجروح همراه بود. زین‌العابدین بن علی در تاریخ جمعه 14 ژانویه  2011میلادی مطابق با  24دی 1389 شمســی،[xiv] به عربستان فــرار کــرد و ملت تونس توانســت ارادە خــود را بر نظــام حاکم که شعارش التغییر (CHANGE) بود، حاکم کند. از مهم‌تریــن دلایل قیام مردم تونس میتوان به عوامل اقتصادی اجتماعــی فرهنگــی، مانند بی‌کاری، خفقان، ســرکوب هویت عربی اســلامی، تحقیــر کرامت انســانی، هیمنە نــگاه امنیتــی، بی‌عدالتی اقتصادی و اجتماعی و افزایش فاصلە طبقاتی اشاره کرد. مشیت الهی،[xv] ارادە مردم، نیــت صادقانه بوعزیزی، ترســو‌‌بودن بن علی، نافرمانی ارتــش از ســرکوب مــردم، حمایت اتحادیــە کارگــری از انقلاب، دسترسی جوانان به فیسبوک، رد‌‌وبدل رویدادهای انقلاب و پوشش خبری کامل حوادث انقلاب از سوی شبکه‌هایی مانند الجزیره نیز از مهم‌ترین دلایل پیروزی انقلاب تونسی بود. بــا فرار بن علی ریاســت موقت دولت بر عهدە محمد غنوشــی نخست‌وزیر وقت قرار گرفت و فؤاد مبزغ نیز در سمت رئیس‌جمهور موقت تا برگزاری انتخابات مجلس مؤسسان انتخاب شد. انتخابات مجلــس مؤسســان در 23 اکتبــر 2011 میلادی، بــا وجود 1500 فهرســت و 10500 کاندیــدا از  100حــزب سیاســی و بــا هــدف تصاحــب 217 صندلــی برگزار شــد. حزب اســلام‌گرای النهضه به ریاست راشد غنوشی به همراه دو حزب لیبرال و چپ‌گرای المؤتمر  و التکتــل بیش‌ترین آرای صندوق‌هــا را به خود اختصــاص دادند و حکومــت موقت تونس به ریاســت منصف مرزوقــی (رئیس حزب المؤتمر) و نخست‌وزیری حمادی جبالی (از رهبران حزب النهضه) تشــکیل شد، دولتی که پس از آن به الترویکا (مثلث قدرت) شهرت یافت؛ این‌گونه بود که استقرار دومین جمهوری تونس رقم خورد. تشــکیل کمیتە عالی حراســت از انقلاب، انحــلال حزب تجمع دستوری وابسته به نظام سابق، انحلال ادارە امنیت سیاسی و صدور عفــو عمومی برای مخالفان نظام ســابق، اقداماتــی بود که حکومت موقت اعلام کرد. ترور شــکری بلعید، از رهبران چپ‌گرا و مخالف حزب النهضه، در 6 فوریه 2013میلادی، نخســتین ترور سیاســی تونــس پــس از انقلاب بود و ترورهای دیگری را به دنبال داشــت و موجی از ناامنی را در کشور ایجاد کرد. برخی از کشــورهای عربی، اروپایی، امریکایی و آسیایی، مانند فرانســه، قطر، عربستان، ترکیه و امریکا کمک‌های مالی خویش را به تونس افزایش دادند. دولت [[قطر]] اعلام کرد سیزده میلیارد دینار جهت احداث دهکدە توریســتی در منطقە توزر سرمایه‌گذاری خواهد کرد. بودجە دولت موقت برای ســال 2013 میلادی، مبلغ 1200 میلیون دینار تونسی اعلام شد که یکی از مهم‌ترین محل‌های استحصال آن فروش املاک مصادره‌شده از سردمداران نظام سابق بود.


ساخت آمفی‌تئاتر برای انجام مراسمی، مانند جنگ گلادیاتورها از دیگر آثار باقی‌مانده رومیان در تونس است.گردشگران خارجی از آمفی‌تئاتر موجود در شهر تاریخی جم واقع در استان مهدیه بازدید می‌کنند. پررنگ‌شدن حضور بومیان تونس در نظام حکومتی رومیان از ویژگی‌های مهم سیاسی دوره میانی تونس است؛ حضوری که زمینه را برای شورش تونسی‌ها علیه اشغالگران رومی فراهم ساخت. سرانجام سنت تاریخ، گریبان رومیان را گرفت و چون در
بــا برگزاری انتخابــات مجلس تونس در اکتبــر 2014 میلادی برابــر با آبان 1393 شمســی، حزب اســلام‌گرای النهضه با کســب 992 هزار رأی از رقیب سرســختش حزب نداء تونس که 1 میلیون و 300 هزار رأی را به دســت آورد، عقب ماند. انتخابات تونس در رســانه‌های مصری بازتاب گســتردهای داشت؛ لیبرال‌های مصری از پیروزی حزب لیبرال ندا تونس خشنود بوده و از آن به‌منزلە «سقوط اخــوان تونس» نام بردند. تیتر روزنامە الاخبار چنین بود: «التوانســه اسقطوا الاخوان.» در این میان، مقالە فهمی هویدی (از نویسندگان و روزنامه‌نگاران معــروف مصــر) در روزنامه الشــروق جالب بــود؛ او در مقاله خود بــا عنــوان «تونس اذ نغبط‌ها و نحســدها» می‌نویســد: پیــروز اصلی انتخابات در تونس دموکراســی بوده اســت و مــا مصری‌ها به مردم تونــس پیرامــون دو نعمت انقلاب و دموکراســی غبطــه می‌خوریم؛ او همچنیــن در مقالــە دیگری با عنوان «خســروا المقاعد و کســبوا الاحترام» به تحلیل شکست اسلام‌گرایان النهضه می‌پردازد و اظهار می‌کند که حرکت النهضه چند کرســی را در انتخابات از دست داد؛ اما اعتبار و احترامی که کســب کرد، ارزش بیشتری داشت.<ref>«اخبار تونس» نشریه خبری رایزنی فرهنگی ج. ا. ایران در تونس در سال‌های ۱۳۹۱ تا ۱۳۹۲.</ref><ref>عصمتی‌بایگی، سیدحسن (1395). جامعه و فرهنگ تونس. تهران: [https://alhoda.ir/ موسسه فرهنگی, هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی], ص 49-24.</ref>


۲۷
== نیز نگاه کنید به ==
[[تاریخ روسیه]]؛ [[تاریخ سودان]]؛ [[تاریخ کانادا]]؛ [[تاریخ ژاپن]]؛ [[تاریخ لبنان]]؛ [[تاریخ مصر]]؛ [[تاریخ چین]]؛ [[تاریخ کوبا]]؛ [[تاریخ لبنان]]؛ [[تاریخ افغانستان]]؛ [[تاریخ سنگال]]؛ [[تاریخ ساحل عاج]]؛ [[تاریخ مالی]]؛ [[تاریخ اردن]]؛ [[تاریخ فرانسه]]؛ [[تاریخ سودان]]؛ [[تاریخ سوریه]]؛ [[تاریخ آرژانتین]]؛ [[تاریخ اسپانیا]]؛ [[تاریخ قطر]]؛ [[تاریخ امارات متحده عربی]]؛ [[تاریخ اتیوپی]]؛ [[تاریخ سیرالئون]]؛ [[تاریخ اوکراین]]؛ [[تاریخ زیمبابوه]]؛ [[تاریخ تایلند]]؛ [[تاریخ بنگلادش]]؛ [[تاریخ سریلانکا]]


== پاورقی ==
[i] <small>مغرب عربی به منطقه‌ای اطلاق می‌شود که کشورهای مغرب، [[تونس]]، الجزایر، لیبی و موریتانی را در بر می‌گیرد.</small>


<small>[ii] از فاطمیـان در منابـع مغربـی غالبـا ُ بـا عنـوان «عبیدییـن» یـاد می‌شـود کـه برگرفتـه از نـام عبیداللـه مهـدی مؤسـس دولت ایشـان اسـت.</small>


۲۸
<small>[iii] جهت اطلاع بیشتر از حکومت فاطمیان در تونس از نگاه تونسی‌ها، به کتاب: بنایی، عبدالحفیظ؛ مدخل إلی تاریخ التشیع فی [[تونس]] مراجعه فرمایید.</small>


تونس جاگرم کردند فرمان خیز از حلقوم هشتاد هزار وندال ژرمنی بلند شد؛ وندال‌ها در سال ۴۲۹ میلادی با حمله به تونس، رومیان را شکست دادند و تا سال ۵۳۳ میلادی در این کشور حکومت کردند (شریف، ۲۳:۱۹۹۳).
<small>[iv] منطقه‌ای در الجزایر کنونی</small>


پس از وندال‌ها، بیزانسی‌ها بودند که تونس را تصرف کردند. بیزانسی‌ها، سودای احیای عظمت روم را در سر می‌پروراند و به تبلیغ مسیحیت توجه بسیاری داشتند؛ اما اراده و مشیت الهی بر این قرار گرفت که با نزول قرآن کریم، نقشه دینی فرهنگی سیاسی جهان آن روز، تغییر کند و اسلام به‌منزله قدرتی برتر در معادلات جهانی، پا به عرصه وجود گذارد.  
<small>[v] گفته‌اند: عبیدالله، از نوادگان اسماعیل بن امام جعفر صادق (ع) بود. برخى او را از نوادگان عبدالله بن میمون اهوازی ایرانى دانسته‌اند. بنى‌عباس در نسب او طعن‌ها زده‌اند.</small>


'''دوران اسلامی'''
<small>[vi] فقیه و مورخ و مؤلف کتاب‌هایی مانند نزهـه الأنظار فی عجائب التواریخ و الأخبار. خیرالدین پاشا (د1890م) آموزش زبان عربی و تربیت دینی را در مدرسە نظامی باردو به او واگذار کرد. شیخ قبادو به نزدیکی علوم طبیعی و علوم روحانی معتقد بود و رمز آقایی اروپا بر جهان عرب را در تسلط آن‌ها بر علوم طبیعی و ریاضی‌ می دانست.کتاب «جریده عقدالئال فی التوسل للنبی بالآل» از جمله تألیفات اوست.</small>


با ظهور خورشید اسلام در شبه‌جزیره عربستان و منورشدن جهان به نور قرآن، پیام توحیدی «قولوا لا اله الا الله تفلحوا» به تونس نیز رسید. مصر، آفریقای شمالی و اروپای شرقی به هنگام بعثت حضرت محمد (صلی‌الله علیه و آله و صحبه المنتجبین) در ۱ فوریه سال ۶۱۰ میلادی در اختیار روم شرقی بود (رامیار، ۱۳۸۵: ۴۹). با وفات پیامبر گرامی اسلام (ص) و آغاز جریان فتوحات و فتح سرزمین‌های شام، فلسطین و مصر به دست مسلمانان، راه برای فتح إفریقیه هموار شد؛ تونس در گذشته بخشی از افریقیه بوده است. إفریقیه در منابع تاریخی اسلامی سرزمینی، شامل طرابلس لیبی تا طنجه مغرب بوده است (ابن عبدالحکم، ۲۱۱:۱۴۱۵) و تونس‌کنونی عروس و تختگاه آن بوده است (ابنابی دینار، ۱۲۸۶: ۱۵).  
<small>[vii] نویسنده، شاعر، اصلاح‌طلب، صوفی، استاد [[جامع زیتونه تونس|زیتونه]] و مترجم معروف [[تونس]].</small>


<small>[viii] مورخ، نویسنده، سیاست‌مدار و وقایع‌نگار مخصوص حکومت بایات عثمانی. کتاب او با عنوان «إتحاف أهل الزمان بأخبار ملوک تونس و عهدالأمان» از کتب مرجع پیرامون تاریخ تونس در دوران عثمانی است.</small>


<small>[ix] مورخ، جهانگرد، نویسنده کتاب «صفوه الاعتبار بمستودع الأمصار و الأقطار،» رئیس جمعیت اوقاف و مدیر مسئول روزنامه رسمی تونس، او از شخصیت‌هایی است که به جریان اصلاح طلبی در [[تونس]] یاری فراوان رساند و برای مدتی اداره چاپخانه‌ی رسمی [[تونس]] را بر عهده داشت.</small>


إفریقیه در سال ۲۷ هجری قمری شاهد حضور نخستین طلیعه سپاه مسلمانان بود، سپاهی که تعدادی از صحابه پیامبر گرامی اسلام (ص) نیز در آن حضور داشتند و سال‌های بعد نیز با حضور تابعین ادامه یافت.گزارش‌های تاریخی پیرامون چگونگی فتح تونس متفاوت وگاهی متناقض است؛ اما این نکته مسلم است که فتح تونس یا إفریقیه نتیجه طبیعی و منطقی فتح مصر بوده است (جعیط، ۲۰۰۴: ۱۳). قدرت سیاسی و نظام حکومتی حاکم بر إفریقیه از زمان فتح این کشور توسط مسلمانان در سال ۲۷ هجری قمری تا زمان حاضر، بسیار متغیر بوده است و این منطقه، فرمانروایان، حکمرانان خلفاء، امیران و دولتمردان گوناگونی را تجربه کرده است. عمر بن خطاب (د۲۳ق) رغبتی به فتح إفریقیه نشان نداد؛ اما در دوران حکومت عثمان بن عفان (د ۳۵ق) بودکه پروژه فتح إفریقیه آغاز شد و پس از دوران خلافت امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب (ع)، که تمایلی به انجام این‌گونه لشکرکشی‌ها نداشت، معاویه بن ابی سفیان (د۶۰ ق) پرونده فتح شمال آفریقا را دوباره به جریان انداخت و دستور فتح إفریقیه را صادر کرد.  
<small>[x] جالب است که بورقیبه می‌گوید در سال 1928میلادی جمعیت ادبی لیسور در تونس نشستی با عنوان «حجاب» برگزار کرد و من در سخنرانی خود گفتم: حجاب جزئی از شخصیت تونسی است و [[فرانسه]] می‌خواهد آن را از بین</small> <small>ببرد و ما آن را که نماد شخصیت ماست، ترک نخواهیم کرد!<ref>بورقیبه، حبیب (۱۹۷۸ م). حیاتی ارائی جهادی. تونس: نشریات کتابه الدوله للاعلام.</ref></small>


'''امویان (۴۱-۱۳۲ ق/ ۶۶۲-۷۵۰م)'''
<small>[xi] بورقیبه مؤسسه الجامع‌الأعظم در [[تونس]] را که از قدیمی‌ترین مراکز آموزش علوم اسلامی در غرب جهان اسلام بود، به رتبه [[جامع زیتونه تونس|دانشگاه زیتونه]] و مدتی بعد به درجه دانشکدهای از دانشکده‌های دانشگاه [[تونس]] فروکاست؛ بن علی در دوران حکومتش دانشگاه زیتونه را احیا کرد.</small>


نخستین دوره حضور لشکر مسلمانان را در افریقیه دوران «ولات» یا «امیران» می‌نامند که از سال ۸۴ تا ۱۸۴ قمری طول کشیده است (جعیط، ۲۰۰۴: ۱۲۹)، اوج این دوران را زمان حکومت مهلبیان دانسته‌اند (همو: ۱۸۶). فتح إفریقیه در زمان خلافت معاویه، شتاب بسیاری به خودگرفت، اما فتح کامل این منطقه تقریبا در سال هفتاد هجری ممکن شد و مسلمانان توانستند بربرها را به اطاعت خویش درآورند. ورود اسلام به إفریقیه،
<small>[xii] نگارنــده خــود شــاهد حساســیت نیروهــای امنیتــی بــه حجــاب زنــان و محاســن مــردان و برخــورد فیزیکــی بــا آن بــوده اســت.</small>


۲۹
<small>[xiii] گل یاسمین در تونس فراوان و نمادی از گردشگری این کشور است. این گل از منظر تاریخی و مانند دیگر گل‌هایی، چون مشک و نرگس و گل بهار و سوسن و زنبق از جلولا در نزدیکی قیروان و گلهای جلولا از اصفهان وارد [[تونس]] شده است.</small>


<small>[xiv] محمدرضا پهلوی، شاه مخلوع ایران، نیز در  26دی 1357شمسی از ایران فرار کرد.</small>


<small>[xv] فلما نسوا ما ذکروا به فتحنا علیهم أبواب کل شی حتی إذا فرحوا بما أتوا أخذناهم بغته فإذا هم مبلسون (المائده: 44).</small>


۳۰
<small>[xvi] ثعالبی از رهبران اصلاح طلب و مؤسس الحزب الحر الدستوری التونسی به سال  1920میلادی بود. او دو هدف عمده را در سیاست دنبال می‌کرد؛ یکی مبارزه با استعمار [[فرانسه]] و دیگری کوبیدن جریان دینی سنت‌گرای [[تونس]]؛ ثعالبی انگلستان را نمونه دموکراسی می‌دانست. «تونس الشهیده» و «روح التحرر فی القرآن» یا «الروح الحره للقرآن» از تألیفات مهم و اثرگذار اوست. ثعالبی در کتاب تونس الشهیده خواستار آزادی بیان، آزادی کار و آزادی رسانه شد و در کتاب «روح التحرر فی القرآن» نیز به موضوع دفاع از حقوق زن و کشف حجاب پرداخت. او سفرهای متعددی به شرق داشت و از کسانی بود که به میانجی‌گری و وساطت بین امام یحیی در یمن و ملک عبدالعزیز بن سعود اقدام کرد. حبیب بورقیبه، نخستین رئیس‌جمهور تونس از شاگردان و ارادتمندان ثعالبی بود.<ref name=":92">خالد، احمد، الزعیم، الشیخ، عبدالعزیز ،الثعالبی (۲۰۰۱م). تونس: الدارالعربیه للکتاب.</ref> اصلاح‌گران و شاگردان شیخ سالم بوحاجب و ثعالبی و مؤلف کتاب اثرگذار و جریان‌ساز «إمرأتنا فی الشریعـه و المجتمع» بود. کتاب او که در سال  1930میلادی منتشر شد، در حقیقت نوعی ساختارشکنی هنجارهای اجتماعی [[تونس]] در موضوع زن را به همراه داشت و تغییر نگاه به مقوله زن در اسلام را دنبال می‌کرد. طاهر حداد درَ این کتاب به این نکته اشاره کرده است که احوال شخصیه در اسلام، اموری دنیوی، عرضی و تغییرپذیر و تکامل‌پذیر است و به ذات و جوهر دین، مانند توحید و دیگر ارکان اسلام و نیز مکارم اخلاق و عدالت و مساوات بین مردم که تغییرناپذیرند ارتباطی ندارد.<ref name=":92" /> نگارش این کتاب جنجال بسیاری در جامعه تونس به راه انداخت. این کتاب یکی از منابع مهم شکل‌گیری مجله «الاحوال الشخصیه» در [[تونس]] بود.</small>  


همراه با انگیزه دنیادوستی و جاه‌طلبی حاکمان بنی‌امیه و برخی از سرداران و فاتحان مسلمان بود (شریف، ۱۹۹۳: ۳۲) و موجب شد تا فرآیند فتح إفریقیه وگسترش اسلام در این منطقه طولانی شود و دشواری‌ها و موانع محیطی بسیاری را فراروی فاتحان عرب قرار دهد. برده‌داری و خریدوفروش کنیز و انتقال آنها به مرکز خلافت تا سال ۱۳۵ قمری ادامه داشت و یکی از اهداف فاتحان مسلمان بود (جعیط، ۹۹:۲۰۰۴).
== کتابشناسی ==
 
عقبه بن نافع فهری (د۶۳ ق/ ۶۸۳م) از مهم‌ترین فرمانداران سپاه مسلمانان در جریان فتح إفریقیه بود؛ او که از سرداران معروف امویان در فتح مصر بود، توانست نخستین مسجد و پایگاه نظامی مسلمانان را در افریقیه بنا کند؛ بنایی‌که امروزه، به جامع عقبه بن نافع معروف است و در شهر قیروان قرار دارد، شهری که از مهم‌ترین یادگارهای دوران حکومت عقبه بن نافع است، دورانی که هنوز هم در تونس از آن به نیکی و عظمت یاد می‌شود. عقبه بن نافع در دومین مأموریت خود به إفریقیه در الجزایر به شهادت رسید و امروزه، مزار او مکانی زیارتی است. حسان بن نعمان (د۸۶ ق/ ۷۰۷م) از دیگر سرداران اموی بود که در فتح إفریقیه نقش مهمی داشت؛ او توانست قرطاجنه را تصرف‌اند و به غائله زنی شرور، معروف به کاهنه که از سران سرسخت و مخالف حضور و گسترش اسلام در إفریقیه بود، پایان دهد. ابن نعمان توانست اقدامات اداری و عمرانی مهمی، مانند برپایی نخستین دیوان در تونس و تعیین خراج برای غیرمسلمانان انجام دهد (جعیط، ۸۹:۲۰۰۴).
 
ساخت جامع زیتونه در شهر تونس به سال ۷۹ قمری یکی از یادگارهای ابن نعمان است. عمر بن عبدالعزیز (د۱۰۱ق/ ۷۲۱م)
 
 
 
که در تونس به پنجمین خلیفه از خلفای راشدین معروف است، از مهم‌ترین خلفای اموی تأثیرگذار در جریان اسلامی‌شدن إفریقیه به شمار می‌رود؛ او توانست با اعزام ده نفر از فقها به إفریقیه، نقش مهمی را در آموزش اسلام و شریعت به مردم تازه‌مسلمان‌شده إفریقیه ایفا کند. از دیگر امرای اموی که در آبادانی تونس نقش داشته‌اند، می‌توان به عبیدالله بن حبحاب (د۱۲۳ق) اشاره کرد که کارگاه کشتی‌سازی موسوم به دارالصناعه را در سال ۱۱۴ قمری مطابق با سال ۷۳۲ میلادی راه‌اندازی‌کرد. از زمان خلافت عثمان (۲۳ تا ۳۵ ق) تا سال ۱۸۴ هجری قمری که به دوران والی‌ها معروف است، ۲۸ والی بر إفریقیه حکومت کردند. عباسیان (۱۳۵-۱۸۳ ق/ ۷۵۲- ۷۹۹م)
 
با روی‌کارآمدن عباسیان، افریقیه به مکانی برای کشمکش قدرت بین امویان حاکم بر اندلس و نمایندگان خلیفه عباسی در إفریقیه تبدیل شد. مهلبیان عرب‌تبار که تجربه فرمانروایی در ایران را داشتند، با جلب رضایت خلیفه عباسی، توانستند امارت افریقیه را در اختیار خودگیرند آنها نخستین حاکمان غیرعرب بر إفریقیه بودند که با همراهی سی هزار سپاه خراسانی حکومت خود را در افریقیه برپا کردند؛ حضور خراسانی‌ها در تونس هنوز در ذهن تاریخی مردم تونس باقی است؛ تونسی‌ها آنها را «بنی خرسان» می‌نامند؛ پژوهشگران تونسی نیز بنی‌خرسان را سپر دفاعی عرب در افریقیه می‌دانند (جعیط، ۷۱:۲۰۰۴).
 
مهلبیان نقش مهمی در آشنایی مردم تونس با عناصر فرهنگ ایرانی داشتند.جنگ قدرت بین امویان و عباسیان موجب تلاش مضاعف تونسی‌ها برای حرکت به سوی خودمختاری و مستقل‌شدن
 
۳۱
 
 
 
۳۲
 
از خلافت عباسیان شد؛ اقدامی‌که سرانجام در زمان هارون‌الرشید به ثمر نشست و ابراهیم بن اغلب تمیمی (د۱۹۶ق) را، که معتمد هارون بود، بر تخت امارت نشاند؛ کسی‌که نخستین دولت مستقل را توانست در افریقیه تأسیس کند.
 
اغلبیان (۱۸۴-۲۹۶ ق/۸۰۰-۹۰۸م)
 
تأسیس دولت اغلبیان (اغالبه) در افریقیه به سال ۱۸۴ ق/۸۰۰ میلادی توسط ابراهیم بن اغلب (د۱۹۶ق)، نقطه عطف مهمی در تاریخ تونس، به‌ویژه منطقه مغرب عربی است؛ زیرا آنها توانستند با خاموش‌کردن شورش‌ها، نخستین دولت مستقل عرب‌تبار را در این منطقه پایه‌گذاری‌کنند و قلمرو حکومت خود را از طرابلس تا قسنطینه گسترش دهند. تعداد عرب‌های مسلمان ساکن إفریقیه را در زمان اغلبیان صدهزار نفر تخمین زده‌اند (شریف، ۴۲:۱۹۹۳). اغلبیان بیشتر با سیاست حکومت کردند تا قدرت نظامی (همان: ۶۸ ). روی‌کار آمدن حکومت اغالبه موجب شد تا نوع نظام حکومتی در افریقیه از امارت به ولایت تغییر شکل دهد؛ این تغییر نظام، احساس استقلال بیشتر بربرها از یک سو و از سوی دیگر، گسترش نفوذ اسمی و تشریفاتی خلافت عباسی را به همراه داشت. نام خلفای عباسی در خطبه اغلبیان خوانده می‌شد و اسامی آنها نیز روی سکه‌های رایج نقش می‌بست.
 
اغلبیان، بهبود زندگی اجتماعی مردم إفریقیه، سامان‌دهی مقوله فرهنگ و برقراری ارتباط و تعامل نیکو با دیگر کشورها را هدف دیپلماسی سیاسی خویش قرار دادند و موفقیت‌های چشمگیری نیز
 
'''به دست آوردند؛ برای نمونه می‌توان به‌گسترش خوب زبان و ادبیات'''
 
۱. مغرب عربی به منطقه‌ای اطلاق می‌شود که کشورهای مغرب، تونس، الجزایر، لیبی و موریتانی را در بر می‌گیرد.
 
 
 
عربی و توسعه ارتباطات علمی إفریقیه با دیگر کشورهای منطقه و نیز برخی از کشورهای شرق جهان اسلام اشاره کرد. راه‌اندازی نظام دیوانی و قضایی منسجم، توجه به شهرسازی و تأسیسات عمرانی و آب‌رسانی در قیروان، ساخت شهر مشهور «رقاده» در سال ۲۶۳ قمری، در نزدیکی قیروان و سامان‌دادن به اوضاع اجتماعی و اقتصادی افریقیه از دیگر فعالیت‌های اغلبیان بود.
 
ادریسیان در مغرب و امویان در اندلس (۷۱۰-۷۵۵م)، دو مانع جدی گسترش حکومت اغلبیان در إفریقیه بودند؛ با این تفاوت که حب اهل‌بیت (علیهم‌السلام) نقطه مشترک اغلبیان و ادریسیان بود. ابراهیم بن اغلببه با وجود دشمنی با ادریسیان، خواهش ادریس اصغر را که از او خواسته بود به دلیل قرابتش با رسول‌الله (ص) با وی کاری نداشته باشد، پذیرفت (جنحانی، ۱۹۶۸: ۶۶). ابن‌سحنون (د۲۵۶ق) فقیه مشهور و ابن جزار (د۳۶۹ق) پزشک و عطرشناس معروف قیروانی از شخصیت‌های علمی برجسته در دوران زمامداری اغلبیان بودند. اغلبیان در مدت زمامداری خود بر افریقیه بخش وسیعی از مناطق موجود در کشورهای اروپایی شمال دریای مدیترانه، مانند سیسیل و مالت را نیز به تصرف درآورده و مسیحیان این مناطق را مطیع خود ساختند (حموی، ۱۳۹۲: ۱/۲۳۰). فاطمیان (۲۹۶- ۳۶۱ ق/ ۹۰۹-۹۷۲م)
 
حکومت اغلبیان در سال ۲۹۶ هجری قمری مطابق با ۹۰۹ میلادی به دست داعی فرقه اسماعیلی ابوعبدالله شیعی (د۲۹۸ ق/ ۹۱۱م) سقوط کرد. دوران حکومت عباسیان را به سه مرحله قدرت مرکزی، دوره لشکرکشی و امارات مستقل تقسیم می‌کنند؛ فاطمیان در دوره
 
۳۳
 
 
 
۳۴
 
اخیر متولد شدند و نقش شایسته و بایسته‌ای در تشویق مردم به سوی علم و ادب داشتند (فاخوری، ۹۹۴:۱۹۸۶).
 
برخی از اندیشمندان تونسی برآنند که تأسیس دولت فاطمیان با هدف ملک و سلطان نبوده است؛ بلکه دارای اهداف بلندی بود، آنها قصد داشتند از افریقیه به مثابه پلی به سوی شرق استفاده‌کنند (شاذلی نیفر، ۲۰۰۸: ۷۷). تولد فاطمیان' در إفریقیه و رشد و بالندگی آنها در مصر بود.۲ اسماعیلیان از مرگ اسماعیل پسر امام صادق (ع) در سال ۱۴۲ قمری مطابق با ۷۵۹ میلادی، تا تشکیل حکومت فاطمیان در إفریقیه که نزدیک به یک قرن و نیم طول کشید، تلاش‌گسترده، اما مخفیانه‌ای داشتند تا بتوانند ضمن حفظ و توسعه اعتقادات اسماعیلی، صاحب قدرت سیاسی نیز شوند؛ سرانجام برخلاف انتظارشان این تلاش در میان قبایل بربر که نه‌تنها از تفکر اسماعیلی، بلکه از اسلام هم آگاهی عمیقی نداشتند، به بار نشست. دور بودن مغرب از سیطره نفوذ عباسیان، وجود گروه‌های مخالف خلافت عباسیان و کوشش فوق‌العاده و جسورانه ابوعبدالله شیعی، زمینه‌ساز حکومتی شد که نزدیک به سه سده دوام آورد و آثار و نتایجی بر جای‌گذاشت که از آن با نام تمدن فاطمی یاد می‌شود (جودکی، ۱۳۷۸: ۱۳).
 
ابوعبدالله شیعی در یمن زندگی می‌کرد؛ او در یکی از سال‌های حج‌گزاری، با حاجیان مغرب همراه شد و توانست آنها را شیفته قدرت بیان و صداقت خویش‌کند؛ به‌گونه‌ای که او را «معلم» ۱، از فاطمیان در منابع مغربی غالبا با عنوان «عبیدیین» یاد می‌شود که برگرفته از نام عبیدالله مهدی مؤسس دولت ایشان است.
 
۲ جهت اطلاع بیشتر از حکومت فاطمیان در تونس از نگاه تونسی‌ها، به کتاب: بنایی، عبدالحفیظ؛ مدخل إلی تاریخ التشیع فی تونس مراجعه فرمایید.
 
 
 
می‌خواندند؛ لقبی که دارای بار معنایی عاطفی مثبتی است و هنوز هم در محاوره‌های روزمره مردم تونس به‌کار برده می‌شود. ابوعبدالله شیعی توانست در سال ۲۸۰ قمری وارد سرزمین إفریقیه شود و فعالیت‌های تبلیغی خویش را در این منطقه آغاز کند؛ فعالیت‌هایی که بر دانش شرقی وی توأم با شیوایی‌گفتار و نیز قوه خیال و فطرت سالم مردم مسلمان بربر استوار بود؛ دعوت به آموزه مهدویت و آمادگی بربرها برای قیام علیه حاکمان عرب با هدف اصلاح اجتماعی نیز در پیشبرد کار ابوعبدالله بسیار مؤثر بود. او توانست پس از سال‌ها کار تبلیغی و فرهنگی در میان بربرها به‌ویژه قبایلی مانند «کتامه» و «صنهاجهو» و جلب حمایت ایشان، رقاده پایتخت اغلبیان را در سال ۲۹۶ قمری به تصرف خود درآورد و حکومت مستقلی را پایه‌گذاری کند (شریف، ۱۹۹۳: ۴۶).
 
ابوعبدالله پس از ورود به شهرهای رقاده و قیروان که با استقبال فقهای سنی نیز همراه بود، فرمان داد تا نام فاطمه زهرا (ع) و اسامی امامان شیعه (ع) را در خطبه‌های نماز جمعه قرار داده و عبارت «حی علی خیرالعمل» را نیز در اذان بگویند. ابوعبدالله پس از تثبیت اوضاع در افریقیه به سوی سجلماسه واقع در مغرب شتافت و عبیدالله مهدی (د۳۲۲ق)۲ امام وقت اسماعیلیه را از زندان آزاد کرد. ابوعبدالله که معتقد بود عبیدالله مهدی، امام و همان مهدی منتظر است قدرت، را به او واگذار کرد و زمینه را برای انتقال فاطمیان از مرحله دعوت به مرحله دولت فراهم ساخت. عبیدالله پس از به‌دست‌گرفتن قدرت، محبت ابوعبدالله را با خیانت تلافی ۱، منطقه‌ای در الجزایر کنونی.
 
a ۳۵
 
۲ گفته‌اند: عبیدالله، از نوادگان اسماعیل بن امام جعفر صادق (ع) بود، برخی او را از نوادگان عبدالله بن میمون اهوازی ایرانی دانسته‌اند. بنی‌عباس در نسب او طعن‌ها زده‌اند.
 
 
 
۳۶
 
کرد و دستور قتل او را در سال ۲۹۸ قمری صادر کرد؛ اقدامی‌که خشم بربرهای مسلمان را که علاقه بسیاری به ابوعبدالله داشتند، برانگیخت و عبیدالله را به ترک رقاده و قیروان مجبور کرد. عبیدالله به سوی سواحل شرقی تونس مهاجرت و شهر مهدیه را در سال ۳۰۳ قمری ساخت. مهدیه، صبره و مسیله شهرهایی هستند که در زمان فاطمیون ساخته شدند. تقویت ناوگان دریایی، سرکوبی مخالفان به‌ویژه خوارج، تصرف مصر در سال ۳۵۹ قمری توسط سردار بزرگ فاطمیان و فاتح مصر جوهر صقلی (د۳۸۱ق)، تأسیس شهر [[قاهره]] به‌منزله پایتخت جدید فاطمیان و انتقال خلیفه فاطمی المعزلدین الله در سال ۳۶۱ قمری به قاهره و انتقال قدرت فاطمیان در إفریقیه به بلکین بن زیری صنهاجی (د۳۷۳ق) از مهم‌ترین حوادث دوران فاطمیان در افریقیه است (جنحانی، ۱۹۶۸: ۹۶). ساخت ناوگان دریایی وگسترش صنعت آن از دیگر اقدامات مهم فاطمیان است که در ادبیات إفریقیه، به‌ویژه اشعار محمد بن هانی شاعر دوره فاطمی و معروف به «متنبی المغرب»، به آن اشاره شده است (نیفر، ۲۰۰۸: ۴۵). تعداد کشتی‌های ناوگان دریایی تونس را در دوران فاطمیان هشتاد عدد آورده‌اند (همان: ۸۱). تونسی‌ها در دوران حکومت فاطمیان با عقاید و فقه شیعه آشنا شدند و آموزش فقه شیعی در کنار فقه سنی در مکانی به نام بیت‌الحکمه که نزدیک به جامع عقبه بن نافع در قیروان بود رواج داشته است (کعاک، ۱۳۸۷: ۵۳). همزیستی پیروان مذاهب اسلامی به هنگام حضور فاطمیان در مصر به‌گونه‌ای مسالمت‌آمیز بوده است که مفسر بزرگ معاصر تونس محمد طاهر بن عاشور (د۱۹۷۳م) می‌گوید: «در زمان فاطمیان،
 
 
 
هیچ‌یک از علمای صالحین (اهل سنت) مصر را ترک نکردند» (ابن عاشور، ۱۹۷۱: ۱/۱۸۱)، ابن ابی زید قیروانی (د۳۸۶ق) از شخصیت‌های معروف دوران اغلبیان است. صنهاجیان (۳۶۱- ۵۴۳ ق/ ۹۷۲ - ۱۱۴۸م)
 
آنگاه که المعزلدین الله رهسپار مصر شد، فرمانروایی افریقیه را به جعفر بن علی بن حمدون زناتی پیشنهاد کرد، مشروط بر آنکه آن سرزمین استانی از مصر باشد؛ اما جعفر بن علی با استقلال موافق بود؛ المعز الدین الله، بلکین بن زیری بن مناد صنهاجی را در سمت نماینده خود در مغرب گذاشت و خود به مصر رفت و به این ترتیب آل‌زیری که در تثبیت حکومت فاطمیان در شمال آفریقا نقش داشتند و شورش‌های ضد فاطمی را خاموش کرده بودند، خود به فرمانروایی این منطقه رسیدند (ناصری طاهری، ۱۳۷۵: ۲۸۱). صنهاجیان یا بنی‌زیری‌ها از قبایل بزرگ بربر بودند که در منطقه‌ای واقع در الجزایر کنونی ساکن بودند و فاطمیان را در رسیدن به حکومت یاری کردند؛ آنها توانستند نخستین دولت مستقل بربرهای مسلمان را در افریقیه برپاکنند. إفریقیه در نیم‌قرن نخست حکمرانی زیری‌ها از امنیت، آرامش، فراوانی ارزاق و رونق اقتصادی خوبی برخوردار شد و صنعت، هنر و ادب نیز در این دوران گسترش یافت. اطاعت صنهاجیان از فاطمیان ادامه داشت تا اینکه معز بن بادیس صنهاجی (د۴۵۴ق/ ۱۰۶۲م) در سال ۴۳۷ هجری قمری برابر با ۱۰۴۶میلادی، با خواندن خطبه به نام خلیفه عباسی و تغییر مذهب از اسماعیلی به مالکی، بیعت خویش
 
۳۷
 
'''را با فاطمیان شکست و از اطاعت آنها سر باز زد؛ خلیفه فاطمی نیز'''
 
۱ امروزه نیز تونسی‌ها به الجزایری‌ها زیری می‌گویند.
 
 
 
۳۸
 
برای اعاده فرمانروایی خود بر افریقیه و تصرف قیروان، جنگ‌جویان عرب‌تبار و متعصب بنی‌هلال را به إفریقیه اعزام کرد؛ با ورود سپاه بنی‌هلال به قیروان، جنگ‌های خونین فرقه‌ای و مذهبی بسیاری میان شیعیان اسماعیلی و مالکی مذهبان به راه افتاد؛ کشمکش‌ها و درگیری‌های خونینی که هنوز هم خاطره تلخ آن در ذهن تاریخی تونسی‌ها باقی مانده است و از تصاویر تاریخی واگرایانه مذهبی در تاریخ إفریقیه است.
 
یازوری (د۴۵۰ق) وزیر فاطمی در نامه‌ای به ابن بادیس می‌نویسد: «اما بعد؛ اسب‌های تنومند و مردان با تجربه‌ای را به سوی شما روانه کردیم تا قضای الهی را محقق سازند» (جنحانی، ۱۰۶:۱۹۶۸)؛ با ورود بنی‌هلال به قیروان و تخریب شدید این شهر که پایتخت إفریقیه بود، تجزیه إفریقیه نیز شروع شد.ابن بادیس از بنی‌هلال شکست خورد و به مهدیه فرار کرد؛ بنی‌هلال سالیانی چند قدرت را در بخش‌هایی از افریقیه در دست داشتند. ابن رشیق قیروانی (۴۵۶ ق)، شاعر و ادیب و طرفدار نظریه صحت انتساب دیوان شعر امام علی (ع)، در کتاب العمده (ر.ک: فاخوری، ۳۸۷:۱۹۸۶) و ابواسحاق حصری قیروانی (د۴۸۸ ق)، شاعر و از نوادگان عقبه بن نافع، معروف‌ترین شخصیت‌های دوره صنهاجیان هستند.
 
'''موحدون (۵۵۵-۶۲۵ ق/ ۱۱۶۰-۱۲۲۷م)'''
 
ازدست‌رفتن جایگاه فرهنگی سیاسی و وحدت‌بخش شهر قیروان
 
'''در إفریقیه و گسترش نوعی از پراکندگی سیاسی و فرهنگی در تونس را از مهم‌ترین پیامدهای منفی حضور بنی‌هلال در إفریقیه'''
 
1، أما بعد؛ فقد أرسلنا إلیکم خیولا فحولا و حملنا علیها رجالا کهولا لیقضي الله أمرا کان مفعولا.
 
۲، جهت اطلاع بیشتر می‌توانید به کتاب: سویسی، محمد؛ انماط العمران البشری بإفریقیه و جزیره المغرب حتی العهد الحفصي؛ تونس: مرکز نشر الجامعی، ۲۰۰۱ مراجعه فرمایید.
 
 
 
دانسته‌اند (جنحانی، ۱۹۶۸: ۱۰۶)؛ مانند حکومت صنهاجیان در شهر مهدیه، فرمانروایی بنی‌هلال در شهر قیروان و حکومت خراسانی‌ها در شهر تونس، اختلاف‌های حکومتی و پراکندگی‌های سیاسی و فرهنگی، مسیحیان اروپایی را به طمع انداخت تا در سال ۱۱۳۰ میلادی به افریقیه حمله‌کنند و بسیاری از شهرهای ساحلی این مناطق مسلمان‌نشین را تحت نفوذ خود درآورند و تا سال‌ها بر آن حکومت کنند. موحدون توانستند با شکست اروپایی‌ها و پیروزی بر بنی‌هلال و نیز تصرف شهرهای مهدیه و تونس، وحدت و ثبات سیاسی را دوباره به افریقیه برگردانند؛ این اقدام موحدون به‌اندازه‌ای مهم است که از آن به فتح اسلامی جدید در افریقیه یاد می‌کنند (جنحانی، ۵۱:۱۹۶۸).
 
حفصیان (۶۲۶-۹۸۱ ق/ ۱۲۲۸-۱۵۷۴م)
 
ابن ابی حفص ابو محمد عبدالواحد بن عمربن یحیی هنتاتی (د۶۱۸ق) نخستین کسی است که موحدون وی را قرمانروای إفریقیه کردند. اطاعت حفصیان از موحدیان تا زمان امیر ابوزکریای حفصی ادامه داشت، تا این‌که او در سال ۶۳۴ قمری استقلال خود را از موحدون اعلام کرد (شریف، ۵۹:۱۹۶۸). شهر تونس در دوره حفصیان، مرکز حکومت إفریقیه انتخاب شد و رونق یافت (ناصری طاهری، ۱۳۷۵: ۳۵۰).
 
برخورداری از نیروی دریایی قوی، برقراری روابط حسنه با همسایگان مسیحی، استفاده از منابع انسانی غیربومی و وفادار به سلاطین حفصی در ارتش، مانند اندلسی‌ها، به‌کارگیری نظام اداری ساده و کارآمد و بستن پیمان با قبایل بزرگ و صاحب نفوذ از مهم‌ترین ویژگی‌های دوران حکومت حفصیان است. دورانی‌که
 
 
حوادث مهمی، مانند زوال خلافت عباسی، ضعف دولت موحدون در شمال آفریقا، آغاز هشتمین و آخرین جنگ از رشته جنگ‌های صلیبی در إفریقیه (۶۶۹ق/ ۱۲۷۱م) به رهبری لوئی نهم پادشاه فرانسه با حمله به تونس (ناصری طاهری، ۱۳۷۵: ۳۵۵) و مهاجرت مسلمانان اندلس به تونس در آن اتفاق افتاد.
 
با سقوط پایتخت بیزانس در سال ۱۴۵۳ میلادی، به دست
 
عثمانیان و اشغال تونس در سال۹۴۰ قمری توسط فرمانده عثمانی به نام «بربروس»، حکومت وقت حفصیان از پادشاه اسپانیا درخواست کمک کرد؛ نیروی دریایی اسپانیا نیز به جنگ عثمانی آمد و آنها را شکست داد و بارباروس به الجزایر گریخت (زرکلی، ۱۹۸۰ :۲/۲۱۷)؛ نیروی دریایی اسپانیا در منطقه حلق‌الوادی واقع در شمال شرقی شهر تونس مستقر شد و حفصیان توانستند به مدت ۴۱ سال دیگر و با حمایت پادشاه اسپانیا حکومت را در دست داشته باشند. در نیمه قرن دهم هجری که مصر به دست ترکان عثمانی افتاده بود، نظامیان عثمانی از آنجا به شمال آفریقا آمدند و با حمله به الجزایر، اسپانیولی‌ها را بیرون راندند و تونس که مقر حسن، آخرین پادشاه حفصیان، بود به علت درگیری‌های داخلی و نفوذ قبایل عرب ضعیف شده بود و سرانجام به خطر افتاد و در سال ۹۴۱ یا ۹۴۲ میلادی خیرالدین بارباروس، سردار ترک عثمانی‌که خود راهزنی دریایی بود، آنجا را اشغال کرد و این‌گونه دولت حفصیان برافتاد و شمال آفریقا به حوزه عثمانی پیوست (ناصری طاهری ،۱۳۷۵: ۳۶۱). ابن شباط توزری (د۶۸۱ ق)، ابن عرفه (د۸۰۳ ق) و ابن‌خلدون (د۸۰۸ ق) از مهم‌ترین اندیشمندان تونس در دوران حفصیان به شمار می‌آیند.
 
 
 
عثمانیان (۹۹۹-۱۲۸۹ ق/ ۱۵۹۱-۱۸۷۲م)
 
عثمانیان نام و حدود کنونی تونس را در زمان اشغال این کشور تعیین کردند و تونس به شکل یکی از ایالت‌های پردرآمد امپراطوری عثمانی درآمد؛ ایالتی که آن را تدای‌ها و بیک‌ها اداره می‌کردند (عبدالسلام، ۷:۱۹۸۷). سلسله‌های پادشاهی مرادیونو حسینینوناز مهم‌ترین و اثرگذارترین حکمرانان عثمانی در تونس بودند؛ برخی از مورخان تونس برآنند که حضور ترکان عثمانی در تونس، الجزایر و لیبی از تکرار اندلسی دیگر در جهان اسلام ممانعت کرد (کعاک، ۱۳۸۷: ۵۵).
 
جنگ فرانسه با تونس برای تسلط بر جزیره کرس (۱۷۵۹-۱۷۸۲ م)، وقوع جنگ میان جمهوری ونیز و تونس برای تثبیت حاکمیت خود بر جزیره زیبای جربه (۱۷۹۵م)، برقراری روابط حسنه بین تونس و فرانسه در زمان روی‌کارآمدن ناپلئون، تحمیل کاپیتولاسیون فرانسه بر تونس (۱۸۳۰م)، جایگزینی زبان عربی به‌جای زبان ترکی در مکاتبات رسمی تونس (۱۸۳۰م)، نوسازی ارتش، راه‌اندازی مدرسه جنگی باردو (۱۸۳۸م)، توسعه، تجهیز و تقویت نیروی دریایی تونس، خرید کشتی بخار از فرانسه، انجام اصلاحات در برنامه‌های آموزشی جامع زیتونه (۱۸۴۲م)، صدور فرمان ممنوعیت تجارت برده و آزادی بردگان در تونس (۱۸۵۹ م)، راه‌اندازی نخستین خط تلگراف در تونس (۱۸۴۶م)، تأسیس بانک (۱۸۷۴م)، صدور فرمان معروف به عهدالامان در تاریخ ۱۰ سپتامبر ۱۸۵۷ میلادی با هدف یکسان دانستن حقوق شهروندی برای همه تونسی‌ها، به‌ویژه در پرداخت مالیات از مهم‌ترین حوادث دوران عثمانی است.
 
 
اصلاحات، آزادی، مجالس، پیشرفت، اقتصاد و ملیت از مهم‌ترین مفاهیمی است که ذهن نخبگان سیاسی فرهنگی تونس را در این دوران به خود مشغول کرده بود. از مهم‌ترین شخصیت‌های فرهنگی سیاسی این دوران که نقش مهمی در رسیدن تونس به استقلال این کشور داشتند، می‌توان به افرادی، مانند محمد بن سعید مقدیش (د۱۲۲۸ق)، شیخ محمد قبادو (د۱۲۸۷ق)، احمد بن ابی ضیاف (د۱۲۹۱ق)۳، محمد بیرم خامس (د۱۳۰۶ق)" و خیرالدین تونسی (د۱۳۰۷ق) اشاره کرد؛ وزیر خیرالدین از مهم‌ترین و برجسته‌ترین شخصیت‌های تونس در دوران حضور عثمانیان در تونس است؛ خیرالدین را پدر نهضت اصلاحات در تونس لقب داده‌اند (ابوحمدان، ۵:۱۹۹۳).
 
جایگاه و موقعیت خیرالدین را در تونس می‌توان با موقعیت و جایگاه امیرکبیر در ایران مقایسه کرد. خیرالدین پاشا اصالتا آسیایی بود و در کودکی به تونس منتقل و در سمت خادم قصر بای انتخاب شد و به دلیل هوش و زیرکی فراوانی که از خود بروز داد، مورد توجه حاکم وقت تونس قرار گرفت؛ او با فراگیری فنون نظامی در مدرسه جنگی باردو که از مدارس نوپا و مدرن آن روزگار بود، توانست به مراتب بالای نظامی حکومتی، ۱. فقیه و مورخ و مؤلف کتاب‌هایی مانند نزهة الأنظار فی عجائب التواریخ و الأخبار، خیرالدین پاشا (د۱۸۹۰م) آموزش زبان عربی و تربیت دینی را در مدرسه نظامی باردو به او واگذار کرد. شیخ قبادو به نزدیکی علوم طبیعی و علوم روحانی معتقد بود و رمز آقایی اروپا بر جهان عرب را در تسلط آنها بر علوم طبیعی و ریاضیمی دانست.کتاب «جریدة عقدالثال في التوسل للنبي بالآل» از جمله تألیفات اوست.
 
۲، نویسنده، شاعر، اصلاح‌طلب، صوفی، استاد زیتونه و مترجم معروف تونس.
 
۳، مورخ، نویسنده، سیاستمدار و وقایع‌نگار مخصوص حکومت بایات عثمانی، کتاب او با عنوان «إتحاف أهل الزمان بأخبار ملوک تونس و عهدالامان» از کتب مرجع پیرامون تاریخ تونس در دوران عثمانی است.
 
۴ مورخ، جهانگرد، نویسنده کتاب «صفوه الاعتبار بمستودع الأمصار و الأقطار»، رئیس جمعیت اوقاف و مدیر مسئول روزنامه رسمی تونس، او از شخصیت‌هایی است که به جریان اصلاح‌طلبی در تونس یاری فراوان رساند و برای مدتی اداره چاپخانه رسمی تونس را بر عهده داشت.
 
 
 
مانند فرماندهی سواره‌نظام ارتش (۱۲۶۵ ق)، وزیر امور دریایی (۱۲۷۳ق) و نخست‌وزیری (۱۲۸۹ق) برسد و خدمات ملی ارزنده‌ای، به‌ویژه در زمینه اصلاحات سیاسی و فرهنگی از خود باقی بگذارد.
 
خیرالدین با وجود کارشکنی بسیار مخالفان داخلی و دشمنان خارجی، به‌خصوص فرانسه و ایتالیا، توانست در دوران نخست‌وزیری چهارساله خود، اصلاحات اقتصادی، سیاسی، قضایی، بازرگانی و کشاورزی بزرگی را در تونس ایجاد کند؛ او توانست با تأسیس نهادهای علمی فرهنگی اجتماعی جدیدی مانند مدرسه صادقیه، به یکی از شخصیت‌های اصلاح‌طلب و جریان‌ساز تونس در دوره معاصر تبدیل شود. خیرالدین می‌کوشید تا از دخالت انگلستان و فرانسه در امور داخلی تونس جلوگیری‌کند؛ اما با مخالفت شدید جریان‌های سیاسی دربار عثمانی و کارشکنی نمایندگان فرانسه و انگلیس مواجه شد و سرانجام مجبور شد تا در سال ۱۲۹۴ قمری از مقام خود استعفا دهد. این وزیر مصلح پس از کناره‌گیری از قدرت به آستانه ترکیه رفت و تا آخر عمر در آنجا ماند.کتاب او با عنوان «اقوم المسالک فی معرفة احوال الممالک» از تألیفاتی است که در پیشرفت به جریان اصلاحات در تونس، نقش مهمی را ایفا کرد؛ کتابی که برخی از شیوخ و علمای جامع زیتونه تونس به‌ویژه شیخ سالم بوحاجب (۱۸۲۸-۱۹۲۴م) در نگارش آن کمک بسیاری به خیرالدین کردند. خیرالدین به عدالت، آزادی و شورا بسیار اهمیت می‌داد و به ضرورت بازنگری و اجتهاد در شریعت اسلامی و اهمیت استفاده از تجربه‌ها و دستاوردهای اروپایی در جوامع مسلمان اعتقاد داشت.
 
فرانسویان (۱۲۹۸-۱۳۷۳ ق/ ۱۸۸۱ - ۱۹۵۴م)
 
وجود حاکمان عثمانی در تونس برای فرانسه‌ای که الجزایر را بخشی از خاک خود اعلام کرده بودند، تحمل‌پذیر نبود. اشغال الجزایر در سال ۱۲۴۵ قمری برابر با ۱۸۳۰ میلادی و اعلام این کشور به‌منزله جزئی از خاک فرانسه در سال ۱۸۴۰ میلادی (طاهری ناصری، ۱۴:۱۳۷۵)، شورش بالکان علیه عثمانی، شکست فرانسه از آلمان (۱۸۷۰ م)، جنگ [[روسیه]] و عثمانی (۱۸۷۷ و ۱۸۷۸م)، اشغال مصر توسط انگلیس (۱۸۸۲م) و تشکیل کنفرانس برلین در سال ۱۸۷۸ میلادی از جمله عوامل بیرونی است که شرایط را برای تصرف تونس توسط فرانسه که آن زمان تقریبا نزدیک به یک‌میلیون نفر جمعیت داشت، فراهم کرد (محجوبی، ۸:۱۹۸۶). سرانجام فرانسه توانست در سال ۱۸۸۱ میلادی تونس را به بهانه ناتوانی دولت این کشور در برقراری نظم در مرزهایش با الجزایر با ورود سی‌وپنج هزار نیروی فرانسه از راه زمین و دریا اشغال کند؛ نیروهای فرانسوی از شمال و شمال غربی تونس وارد این کشور شدند و با تصرف شهرهای کاف و بنزرت به سوی پایتخت پیشروی کردند. اشغال تونس با واکنش تند مردم این کشور روبه‌رو شد و بسیاری از شهرهای این کشور، به‌ویژه در قیروان به مقاومت در برابر فرانسویان قیام کردند؛ اما نتوانستند در برابر تجهیزات نظامی فرانسه و روحیه مسالمت‌آمیز نابجای حاکمان وقت تونس به مقاومت خویش ادامه دهند و این‌گونه بود که کانون‌های مقاومت در شهرها یکی پس از دیگری سقوط کرد و قیروان که مرکز حرکت ملی مقاومت تونسی‌ها به شمار می‌رفت، نتوانست کاری انجام دهد (جنحانی، ۱۹۸۶: ۱۰۹).
 
 
 
طریقت‌های تصوف در تونس و رهبران آن در شکل‌دهی به مقاومت‌های مردمی نقش مهمی داشتند. فرقه‌های قادریه، رحمانیه، تیجانیه و سنوسیه که دارای پایگاه‌های مردمی بودند در بسیج نیروهای مردمی جهت مقاومت در برابر اشغالگران فرانسوی فعالیت داشتند (محجوبی، ۱۹۸۶: ۱۷).
 
مقاومت تونسی‌ها در برابر فرانسویان راه به جایی نبرد و سرانجام در شعبان ۱۲۹۸ هجری قمری مطابق با ژوئن ۱۸۸۱ میلادی، تونس با امضای پیمان‌نامه‌های معروف «بهباردو» و «مرسی» که میان حاکم وقت عثمانی و نماینده فرانسه امضا شد، رسما تحت حمایت فرانسه قرار گرفت. فرانسوی‌کردن تونس (فرنسه تونس) در حوزه‌های فرهنگ، سیاست و کشاورزی از مهم‌ترین اهداف استعمار فرانسه بود که تا حدود زیادی اثرگذار بود. تثبیت جایگاه زبان فرانسه در جامعه و فرهنگ تونس و وابستگی اقتصادی به فرانسه از مهم‌ترین دستاوردهای دوران فرانسویان بود که تا زمان حاضر نیز ادامه دارد. نیرومندشدن نهضت اصلاحات و استقلال‌طلبی در شرق جهان اسلام و سرایت آن به تونس و نارضایتی شدید تونسی‌ها از اشغال کشورشان به دست بیگانگان موجب شد تا فرانسویان آخرین سرباز خود را در ۱۵ اکتبر ۱۹۶۳ میلادی از خاک تونس خارج‌کنند؛ روزی که در تونس به «عید الجلاء» معروف است. با خروج فرانسه از تونس تمامی زمین‌های کشاورزی این کشور در ۱۲ می ۱۹۶۴ میلادی متعلق به تونسی‌ها اعلام شد، از مهم‌ترین شخصیت‌های فرهنگی اجتماعی این دوران می‌توان به افرادی، مانند علی وردانی (د۱۹۱۴م)، از شاعران معروف و فهرست‌نویسان نسخ خطی، شیخ بشیر صفر (د۱۹۱۷م)، از علمای زیتونه، جغرافی‌دان، پدر اصلاح‌طلبی معاصر تونس و مؤسس الجمعیة الخلدونیة، و علی بوشوشه (د۱۹۱۷م)، خبرنگاری میهن‌پرست و مؤسس روزنامة الحاضره در سال ۱۸۸۸میلادی، اشاره کرد.
 
'''بخش۵. تاریخ معاصر'''
 
تونس در دوران حکومت تشریفاتی آخرین پادشاه سلسله حسینیون و تحت حمایت فرانسه وارد تاریخ معاصر شد. اشغال تونس به دست ارتش آلمان در جریان جنگ جهانی دوم (۱۹۴۲ م)، برگزاری تظاهرات گسترده مردمی در تونس (۱۹۳۸م)، پذیرش استقلال داخلی تونس توسط فرانسه (۱۹۵۴م)، اعلام استقلال تونس از فرانسه (سه‌شنبه ۷ شعبان ۱۳۷۵ ق مطابق با۲۰ مارس ۱۹۵۶م)، الغای نظام پادشاهی و استقرار نظام جمهوری (جمعه ۲۸ ذی‌الحجه ۱۳۷۶ ق برابر با ۲۶ ژوئیه ۱۹۵۷م) از مهم‌ترین تحولات سیاسی معاصر تونس است.
 
استقلال تونس با استقبال بسیاری از کشورهای جهان روبه‌رو شد و حبیب بورقیبه (د ۲۰۰۰م) که از فعالان سیاسی و استقلال‌طلبان تونس بود از سوی مجلس مؤسسان به سمت نخستین رئیس‌جمهور این کشور انتخاب شد. خروج کامل ارتش فرانسه از تونس، عضویت در سازمان ملل متحد و برقراری روابط سیاسی با شماری از کشورهای غربی و عربی در اولین سال استقلال اتفاق افتاد. استقلال تونس در مقایسه با استقلال الجزایر، تعداد تلفات انسانی بسیار کمتری داشت. بورقیبه که تربیتی فرانسوی داشت و اندیشه‌ای مخلوط از افکار اسلامی، لائیک و سوسیالیست با پایبندی به ایدئولوژی مدرنیسم داشت (ذوادی، ۲۰۰۶: ۵)، کوشید
 
 
 
تا اصلاحاتی همچون آتاتورک در ترکیه و رضاخان در ایران انجام دهد. تأکید بر ملی‌گرایی به‌جای امت اسلامی، جدایی دین از سیاست، الگوقراردادن اروپا، تضعیف نهادهای تاریخی دینی، مانند جامع زیتونه و مقام افتاء و تقلیل آن به نهادی دولتی، مخالفت با احکام صریح شرعی مانند دستور به روزه‌خواری در ماه مبارک رمضان در سال ۱۹۶۰ میلادی به بهانه پایین‌آمدن سطح تولید ملی و ضرورت فعالیت بیشتر، کشف حجاب از زنان، رواج زبان فرانسه در میان جوانان، سامان‌دهی به نظام اداری، ممنوع‌کردن فعالیت احزاب سیاسی، اعلام ریاست جمهوری مادام‌العمر بورقیبه توسط خودش (۱۹۷۴م) و وقوع شورش همگانی موسوم به انتفاضه الخبز (انقلاب نان) در سال ۱۹۸۳ میلادی به دلیل افزایش قیمت نان از مهم‌ترین حوادث دوران زمامداری بورقیبه بود.
 
سرانجام در ۷ نوامبر ۱۹۸۷ میلادی برابر با آبان ۱۳۶۶ شمسی، ژنرال زین‌العابدین بن علی که نخست‌وزیر و فرمانده ارتش بود، توانست با استناد به گواهی پزشکی و اعلام اختلال روانی، بورقیبه را فاقد توانایی لازم برای اداره دولت معرفی‌کند و با انجام یک کودتای سفید و آرام، قدرت سیاسی کشور را به دست گیرد. بن علی در نخستین نطق رادیویی خود موضوعاتی، مانند حق مردم به مشارکت در امور سیاسی و اقتصادی، لزوم تجدیدنظر در قانون اساسی، برگزاری انتخابات آزاد با شرکت تمامی احزاب و گروه‌های سیاسی و اعلام عفو عمومی را اعلام و عهدنامه موسوم به وحدت ملی را صادرکرد. او در بیانیه معروف به هفت نوامبر اظهار داشت ۱، جالب است که بورقیبه می‌گوید در سال ۱۹۲۸ میلادی جمعیت ادبی لیسور در تونس نشستی با عنوان «حجاب» برگزارکرد و من در سخنرانی خود گفتم: حجاب جزئی از شخصیت تونسی است و فرانسه می‌خواهد آن را از بین ببرد و ما آن را که نماد شخصیت ماست، ترک نخواهیم کرد! (بورقیبه، ۱۹۷۸: ۶۶).
 
 
که نخستین اقدام او در حکومت جدید، اعتباربخشی به دین مبین اسلام است و ایمان داردکه این دین حنیف مایه استواری تمدن و جامعه تونس است. شعارگرایی در دوران بن علی بسیار رونق داشت و وجود نهادها و مراکزی، مانند شورای ملی برای آزادی، کمیسیون پشتیبانی و حمایت از مقاومت مدنی و سیاسی و کمیسیون حمایت از آزادی و حقوق بشر بیشتر تشریفاتی بود. احیای بخشی از جامع زیتونها، پخش اذان از مساجد و رادیو و تلویزیون، گنجاندن تقویم هجری در تقویم رسمی، تشکیل حلقه‌های شبانه‌روزی قرائت قرآن در مساجد قیروان و زیتونه، حمایت از برگزاری مسابقات ملی و بین‌المللی قرآن، تعیین جایزه بین‌المللی پژوهش‌های اسلامی، راه‌اندازی رادیو قرآن، تأسیس بانک اسلامی زیتونه و کاستن از حجاب‌ستیزی، به‌ویژه پس از سال ۲۰۰۷ میلادی، از جمله اقدامات بن‌علی در دوران حکومتش بود.
 
از سوی دیگر، بسیاری از بخش‌های اقتصادی تونس در حوزه‌های بانکی، مخابراتی، واردات و صادرات، به‌ویژه واردات خودرو، در اختیار خانواده بن علی با محوریت همسرش لیلی طرابلسی و برادران او بود. این نمایی کلی از دوران حکومت بن علی بود؛ حکومتی که با دیکتاتوری و خفقان همراه بود و هر صدای مخالفی را در نطفه خفه می‌کرد و به خود اجازه می‌داد تا عمق فکر و زندگی خصوصی مردم نیز دخالت کند.۲ سرانجام، اراده و مشیت خداوند متعال بر این قرار گرفت تا سنت الهی حتمیت زوال ۱. بورقیبه مؤسسة الجامع‌الأعظم در تونس را که از قدیمی‌ترین مراکز آموزش علوم اسلامی در غرب جهان اسلام بود، به رتبه دانشگاه زیتونه و مدتی بعد به درجه دانشکده‌ای از دانشکده‌های دانشگاه تونس فروکاست؛ بن علی در دوران حکومتش دانشگاه زیتونه را احیا کرد.
 
۲. نگارنده خود شاهد حساسیت نیروهای امنیتی به حجاب زنان و محاسن مردان و برخورد فیزیکی با آن بوده است.
 
ستمگران با خودسوزی دست‌فروشی تونسی به نام محمد بوعزیزی (شهادت ۴ ژانویه ۲۰۱۱م) تحقق یابد و سرنگونی حکومت بن علی را رقم زند.
 
تونسی‌ها انقلاب خویش را نخستین انقلاب عربی در قرن بیست‌ویک می‌دانند و نام آن را انقلاب کرامت و آزادی (ثورة الکرامة و الحریة) گذاشتند. فرانسوی‌ها این قیام مردمی را انقلاب یاسمین (ثورة یاسمین)، عرب‌ها اسم آن را بهار عربی (الربیع العربی) و جمهوری اسلامی ایران نیز این حرکت را با نگاه به عمق آن بیداری اسلامی (الصحوة الاسلامیة) نام‌گذاری کردند. نتیجه این قیام مردمی‌که به‌گفته نخبگان تونسی نفسی تمدنی (تنفس حضاری) و از عمق جان مردم تونس بود، با تقدیم ۲۴۸ شهید و ۲۰۷۸ مجروح همراه بود. زین‌العابدین بن علی در تاریخ جمعه ۱۴ ژانویه ۲۰۱۱ میلادی مطابق با ۲۴ دی ۱۳۸۹ شمسی به عربستان فرار کرد و ملت تونس توانست اراده خود را بر نظام حاکم که شعارش التغییر (CHANGE) بود، حاکم کند.
 
از مهم‌ترین دلایل قیام مردم تونس می‌توان به عوامل اقتصادی اجتماعی فرهنگی، مانند بیکاری، خفقان، سرکوب هویت عربی اسلامی، تحقیر کرامت انسانی، هیمنه نگاه امنیتی، بی‌عدالتی اقتصادی و اجتماعی وافزایش فاصله طبقاتی اشاره‌کرد.مشیت‌الهی۳،
 
a
 
'''اراده مردم، نیت صادقانه بوعزیزی، ترسوبودن بن علی، نافرمانی'''
 
ارتش از سرکوب مردم، حمایت اتحادیه کارگری از انقلاب، ۱. گل یاسمین در تونس فراوان و نمادی از گردشگری این کشور است، این گل از منظر تاریخی و مانند دیگر گل‌هایی، چون مشک و نرگس و گل بهار و سوسن و زنبق از جلولا در نزدیکی قیروان و گل‌های جلولا از اصفهان وارد تونس شده است.
 
۲، محمدرضا پهلوی، شاه مخلوع ایران، نیز در ۲۶ دی ۱۳۵۷ شمسی از ایران فرار کرد.
 
۳، فلما نسوا ما ذکروا به فتحنا علیهم أبواب کل شی حتی إذا فرحوا بما أتوا أخذناهم بغته فإذا هم مبلسون (المائده: ۴۴).
 
 
دسترسی جوانان به فیس‌بوک، ردوبدل رویدادهای انقلاب و پوشش خبری کامل حوادث انقلاب از سوی شبکه‌هایی مانند الجزیره نیز از مهم‌ترین دلایل پیروزی انقلاب تونسی بود.
 
با فرار بن علی ریاست موقت دولت بر عهده محمد غنوشی نخست‌وزیر وقت قرار گرفت و فؤاد مبزغ نیز در سمت رئیس‌جمهور موقت تا برگزاری انتخابات مجلس مؤسسان انتخاب شد. انتخابات مجلس مؤسسان در ۲۳ اکتبر ۲۰۱۱ میلادی، با وجود ۱۵۰۰ فهرست و ۱۰۵۰۰ کاندیدا از ۱۰۰ حزب سیاسی و با هدف تصاحب ۲۱۷ صندلی برگزار شد. حزب اسلام‌گرای النهضه به ریاست راشد غنوشی به همراه دو حزب لیبرال و چپ‌گرای المؤتمر و التکتل بیشترین آرای صندوق‌ها را به خود اختصاص دادند و حکومت موقت تونس به ریاست منصف مرزوقی (رئیس حزب المؤتمر) و نخست‌وزیری حمادی جبالی (از رهبران حزب النهضه) تشکیل شد، دولتی که پس از آن به الترویکا (مثلث قدرت) شهرت یافت؛ این‌گونه بود که استقرار دومین جمهوری تونس رقم خورد. تشکیل کمیته عالی حراست از انقلاب، انحلال حزب تجمع دستوری وابسته به نظام سابق، انحلال اداره امنیت سیاسی و صدور عفو عمومی برای مخالفان نظام سابق، اقداماتی بود که حکومت موقت اعلام کرد. ترور شکری بلعید، از رهبران چپ‌گرا و مخالف حزب النهضه، در ۶ فوریه ۲۰۱۳ میلادی، نخستین ترور سیاسی تونس پس از انقلاب بود و ترورهای دیگری را به دنبال داشت و موجی از ناامنی را در کشور ایجاد کرد.
 
برخی از کشورهای عربی، اروپایی، امریکایی و آسیایی، مانند فرانسه، قطر، عربستان، ترکیه و امریکا کمک‌های مالی خویش را به
 
 
 
تونس افزایش دادند. دولت قطر اعلام کرد سیزده میلیارد دینار جهت احداث دهکده توریستی در منطقه توزر سرمایه‌گذاری خواهد کرد. بودجه دولت موقت برای سال ۲۰۱۳ میلادی، مبلغ ۱۲۰۰ میلیون دینار تونسی اعلام شد که یکی از مهم‌ترین محل‌های استحصال آن فروش املاک مصادره‌شده از سردمداران نظام سابق بود.
 
با برگزاری انتخابات مجلس تونس در اکتبر ۲۰۱۴ میلادی برابر با آبان ۱۳۹۳ شمسی، حزب اسلام‌گرای النهضه با کسب ۹۹۲ هزار رأی از رقیب سرسختش حزب نداء تونس که ۱ میلیون و ۳۰۰ هزار رأی را به دست آورد، عقب ماند. انتخابات تونس در رسانه‌های مصری بازتاب گسترده‌ای داشت؛ لیبرال‌های مصری از پیروزی حزب لیبرال نداء تونس خشنود بوده و از آن به‌منزله «سقوط اخوان تونس» نام بردند. تیتر روزنامه الاخبار چنین بود: «التوانسه اسقطوا الاخوان».
 
در این میان، مقاله فهمی هویدی (از نویسندگان و روزنامه‌نگاران معروف مصر) در روزنامه الشروق جالب بود؛ او در مقاله خود با عنوان «تونس اذ نغبطها و نحسدها» می‌نویسد: پیروز اصلی انتخابات در تونس دموکراسی بوده است و ما مصری‌ها به مردم تونس پیرامون دو نعمت انقلاب و دموکراسی غبطه می‌خوریم؛ او همچنین در مقاله دیگری با عنوان «خسروا المقاعد و کسبوا الاحترام» به تحلیل شکست اسلام‌گرایان النهضة می‌پردازد و اظهار می‌کند که حرکت النهضه چند کرسی را در انتخابات از دست داد؛ اما اعتبار و احترامی که کسب کرد، ارزش بیشتری داشت (گزارش رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در مصر در آبان ۱۳۹۳ ش).
 
۵۱
 
 
 
۵۲
 
'''از مهم‌ترین شخصیت‌های فرهنگی سیاسی مؤثر تونس در دوران معاصر می‌توان به افرادی، مانند عبدالعزیز ثعالبی (د۱۹۴۴م)، طاهر حداد (د۱۹۳۵م)، ابوالقاسم شابی (۱۹۰۹-۱۹۳۴م)"، علی‌دوعاجی (د۱۹۴۹م)، محمود بیرم تونسی (د۱۹۶۱م)، محمود مسعدی (د۲۰۰۵م)۶، حبیب بورقیبه (۱۹۰۳- ۲۰۰۰ م)، فرحات حشاد (شهید به سال ۱۹۵۲م)^،'''
 
۱. ثعالبی از رهبران اصلاح‌طلب و مؤسس الحزب الحر الدستوری التونسی به سال ۱۹۲۰ میلادی بود، او دو هدف عمده را در سیاست دنبال می‌کرد؛ یکی مبارزه با استعمار فرانسه و دیگری‌کوبیدن جریان دینی سنت‌گرای تونس؛ ثعالبی انگلستان را نمونه دموکراسی می‌دانست، «تونس الشهیدة» و «روح التحرر فی القرآن» یا «الروح الحرة للقرآن» از تألیفات مهم و اثرگذار اوست. ثعالبی در کتاب تونس الشهیدة خواستار آزادی بیان، آزادی کار و آزادی رسانه شد و در کتاب «روح التحرر فی القرآن» نیز به موضوع دفاع از حقوق زن و کشف حجاب پرداخت. او سفرهای متعددی به شرق داشت و از کسانی بود که به میانجی‌گری و وساطت بین امام یحیی در یمن و ملک عبدالعزیز بن سعود اقدام کرد. حبیب بورقیبه، نخستین رئیس‌جمهور تونس از شاگردان و ارادتمندان ثعالبی بود (خالد، ۲۰۰۶: ۱۳۳).
 
۲، حداد از اصلاح‌گران و شاگردان شیخ سالم بوحاجب و ثعالبی و مؤلف کتاب اثرگذار و جریان‌ساز «إمرأتنا فی الشریعة و المجتمع» بود.کتاب او که در سال ۱۹۳۰ میلادی منتشر شد، در حقیقت نوعی ساختارشکنی هنجارهای اجتماعی تونس در موضوع زن را به همراه داشت و تغییر نگاه به مقوله زن در اسلام را دنبال می‌کرد. طاهر حداد در این کتاب به این نکته اشاره کرده است که احوال شخصیه در اسلام، اموری دنیوی، عرضی و تغییرپذیر و تکامل‌پذیر است و به ذات و جوهر دین، مانند توحید و دیگر ارکان اسلام و نیز مکارم اخلاق و عدالت و مساوات بین مردم که تغییرناپذیرند ارتباطی ندارد (خالد، ۲۰۰۶: ۱۳۳). نگارش این کتاب جنجال بسیاری در جامعه تونس به راه انداخت این کتاب یکی از منابع مهم شکل‌گیری مجله «الاحوال الشخصیه» در تونس بود.
 
۳. شابی شاعر ملی تونس و ملقب به «شاعر الخضراء» است، او که از دانش‌آموختگان زیتونه بود، توانست در سال ۱۹۳۸ میلادی جمعیت ادبی عکاظ را در شهر توزر راه‌اندازی کند. بیت معروف «إذا الشعب یوما أراد الحیاة فلابد أن یستجیب القدر» که در انقلاب کرامت و آزادی تونس و دیگر حرکت‌های مردمی معاصر جهان عرب بسیار استفاده می‌شد، از سروده‌های اوست.
 
۴. دوعاجی از سردمداران طنز تونس و دارای آثاری مانند «سهرت من اللیالی» و «تحت السور» است. ۵. ادیب تونسی بود که به مصر مهاجرت کرد.کتاب «مذکرات المنفی» از اوست.
 
۶ نویسنده، ادیب و مؤسس دانشگاه تونس، از او تألیفاتی مانند السد و مولد النسیان به‌جا مانده است.
 
۷ نخستین رئیس‌جمهور تونس بود که دوران ریاست‌جمهوری‌اش از سال ۱۹۵۷ تا ۱۹۸۷ میلادی طول کشید. بورقیبه را در تونس رهبر، پدر استقلال، قائد اعظم و مجاهد أکبر می‌خوانند، او در محله طرابلسیه واقع در شهر ساحلی المنستیر و در خانواده‌ای فقیر متولد شد. پدرش بازنشسته ارتش بود. او در پنج‌سالگی به شهر تونس رفت و تحصیلات خود را در مدرسه صادقیه و مدرسه کارنو به پایان رساند و در سال ۱۹۲۴ میلادی به فرانسه رفت و در دانشکده حقوق و علوم سیاسی به تحصیلات خود ادامه داد، در سال ۱۹۲۷ میلادی به تونس بازگشت و وارد عالم سیاست شد. بورقیبه در آغاز فعالیت‌های سیاسی با شیخ عبدالعزیز ثعالبی بود، اما پس از مدتی از او جدا شد. مجاهدت، شجاعت و آشنایی بورقیبه با امور حقوقی او را در هدایت حرکت استقلال‌طلبی مردم تونس و سرانجام الغای نظام پادشاهی و اعلام نظام جمهوری در تونس یاری رساند.
 
۸. فرحات از مؤسسان اتحادیه عمومی کارگران تونس در سال ۱۹۴۵ میلادی بود که نقش برجسته‌ای در بسیاری از تحولات سیاسی معاصر تونس ایفا کرد و در سال ۱۹۵۲ میلادی به دست گروه ترور موسوم به «الید الحمراء»، وابسته به فرانسویان مقیم تونس، ترور شد. بر روی سنگ مزار فرحات حشاد این شعر عربی نوشته شده است: «یا من بدنیاه اشتغل و غره طول الامل؛ و الموت یأتي بغتة و القبر صندوق العمل».
 
 
 
'''محمد مزالی(۱۹۲۵ -۲۰۱۰ م) ،احمدبن صالح (متولد۱۹۲۶ م)، صالح بن یوسف (۱۹۰۷-۱۹۶۱ م)، هادی نویره (۱۹۱۱-۱۹۹۳ م)، زین العابدین بن علی (متولد ۱۹۳۶ م)، طارق طیب محمد بن بوعزیزی (۱۹۸۴-۲۰۱۱ م)، دکتر منصف مرزوقی (متولد۱۹۴۵م)، راشد الغنوشی،حمادی‌جبالی،مصطفی‌بن‌جعفر وحسین عباسی' اشاره‌کرد.'''
 
۱. مزالی نخست‌وزیر بورقیبه در سال‌های ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۶م بود و برخلاف بورقیبه به نظام چندحزبی اعتقاد داشت و از سیاست‌مدارانی بود که توانست با افکار خود، سال‌های ۱۹۸۰ میلادی به بعد را به دهه شورش جامعه مدنی علیه جاه‌طلبی بورقیبه تبدیل کند.
 
۲، او نخست‌وزیر بورقیبه در دهه شصت بود و به ناسیونالیسم اهمیت بسیاری می‌داد و پایه و اساس آن را وحدت مردمی می‌دانست، از مهم‌ترین دستاوردهای دوران نخست‌وزیری او می‌توان به تشکیل تعاونی‌های مردمی جهت مبارزه با احتکار و ثروت نامشروع اشاره کرد.
 
۳، از رهبران جنبش ملی تونس و مؤسس جنبش یوسفیه و از مخالفان سرسخت بورقیبه بود و سرانجام در هتل رویال فرانکفورت آلمان به قتل رسید.
 
۴، رجل سیاسی و نخست‌وزیر بورقیبه در دهه هفتاد و از مدافعان نظریه اقتصاد آزاد بود.
 
۵. بن‌علی دومین رئیس‌جمهور تونس بود که دوران ریاست‌جمهوری‌اش از سال ۱۹۸۷ تا ۲۰۱۱ میلادی ادامه داشت، او در منطقه ساحلی حمام سوسه متولد شد و در دوران دبیرستان به جریان مقاومت ملی در برابر فرانسه پیوست و به همین دلیل از مدرسه اخراج شد؛ اما توانست تحصیلات خود را در فرانسه ادامه دهد. او پس از گرفتن دیپلم و با حمایت ژنرال کافی، پدر همسرش، جهت گذراندن دوره نظامی به آمریکا رفت و در مدرسه عالی نظامی امنیتی بالتیمور و مدرسه توپخانه میدانی تگزاس ادامه تحصیل داد و پس از بازگشت به تونس در سمت رئیس امنیت نظامی تونس مشغول به کار شد. رایزن نظامی تونس در مغرب و اسپانیا، سفیر تونس در ورشو، وزیر کشور (۱۹۸۶م) و نخست‌وزیر بورقیبه در کارنامه سیاسی بن علی وجود دارد. بن علی در ۷ نوامبر ۱۹۸۷ میلادی توانست به بهانه کهولت بورقیبه و ضعف جسمانی وی در اداره کشور با انجام یک کودتای سفید قدرت را تصاحب کند و برای بیست سال حاکم مطلق تونس شود.گرایش به غرب، منع حجاب، ممانعت از فعالیت احزاب سیاسی اسلام‌گرا و دادن آزادی‌های مقطعی به برخی از جریان‌های دینی، مانند تصوف از ویژگی‌های دوره حکومت اوست. ۶ بوعزیزی دست‌فروشی تحصیل‌کرده بود که در شهر سیدی بوزید مخارج زندگی را تأمین می‌کرد تا این‌که در روز جمعه ۲۶ آذر ۱۳۸۹ شمسی (۱۱ محرم ۱۴۳۲ق/ ۱۷ دسامبر ۲۰۱۰م) در اعتراض به توقیف چرخ‌دستی‌اش از سوی یک مأمور زن شهرداری به‌نام فادیه حمدی (متولد ۱۹۶۵م) سیلی خورده و پس از این که به او گفته می‌شود degage یعنی گمشو، خود را در مقابل ساختمان شهرداری و در اعتراض به اوضاع بد اقتصادی و بیکاری آتش می‌زند، این اقدام به شهادت بوعزیزی منجر شد و خشم مردم را برانگیخت و دامنه اعتراضات مردمی را از شهر سیدی بوزید به دیگر شهرها کشاند و سرانجام موجب فرار بن علی شد. روزنامه‌های تونسی نوشتند که ژنرال بوعزیزی بر ژنرال بن علی پیروز شد. پس از بوعزیزی حداقل پنجاه نفر دیگر با تقلید از وی در کشورهای اسلامی و غیراسلامی با هدف رسیدن به خواسته‌های اجتماعی اقدام به خودسوزی کردند.
 
۷. مرزوقی اندیشمند، سیاستمدار و حقوق‌دانی است که تحصیلات خود را در مغرب، فرانسه و [[چین]] ادامه داد و سرانجام در رشته پزشکی دکترا گرفت؛ او در سال ۱۹۷۴میلادی به تونس بازگشت و در بخش اعصاب دانشگاه تونس مشغول به کار شد. مرزوقی فعالیت سیاسی را با هدف دفاع از حقوق انسان از سال ۱۹۹۴ میلادی شروع کرد که موجب دستگیری و زندانی‌شدن او شد. او در سال ۲۰۰۱ میلادی به خارج کشور رفت و پس از پیروزی انقلاب به تونس بازگشت. او حزب المؤتمر من أجل الجمهوریه را در سال ۲۰۰۱ میلادی تأسیس کرد و توانست با پیروزی انقلاب و شرکت در انتخابات مجلس مؤسسان، بیشترین رأی را پس از حزب النهضه به دست آورد و به‌عنوان چهارمین رئیس‌جمهور تونس انتخاب شود. ۸. رئیس حزب اسلام‌گرای النهضة.
 
۹. رئیس مجلس مؤسسان در دوران حکومت انتقالی. ۱۰، رئیس اتحادیه کارگری تونس.
 
۵۳

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۲ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۱۰

تاریخ دوره باستان کشور تونس

شواهد باستانی موجود در موزه‌های تونس، به‌ویژه موزە باردو که در پایتخت این کشور قرار دارد، نشان می‌دهد این کشور دوران باستانی عصــر حجر، مرد نئاندرتال و عصر یخبندان را به خود دیده اســت.

تاریخ دوره باستان تونس

منطقــە قفصــه واقع در جنــوب غربی جمهوری تونس بــه دلیل آثار باستانی کشف شده در آن خاستگاه تاریخی تمدنی تونس با سابقه‌ای بیش از نیم میلیون سال است و به «تمدن قفصی» یا «تمدن کاپسی» جامعــه و فرهنگ تونس معروف اســت. امروزه، بخش مهمی از آثار کشف شــده از حفریات منطقە قفصه در موزە باردو واقع در شــهر تونس قرار دارد. بقایایی نیز از زندگی انســان در منطقە مکثــر واقع در جنوب پایتخت تونس کشف شده است که تاریخ آن به عصر برنز با قدمتی بیش از سه هزار سال پیش از میلاد مسیح برمی‌گردد،[۱] فینیقی‌ها نخســتین اقوامی هســتند که در فاصلە زمانی 814 تا 146 قبل از میلاد مســیح (ع) به منطقە شــمال آفریقا به‌‌‌‌‌‌ویژه تونس مهاجرت کردند؛ آن‌ها توانســتند پایه‌گذار تمدنی شوند که امروزه، به تمدن «قرطاج» یا «کارتاژ» معروف اســت و از نظر اهمیت تاریخی در کنــار تمدن‌های معروفــی، مانند کلدانی، کنعانــی و عیلامی قرار دارد؛ تمــدن قرطاج بود که تونــس را وارد حوزە تمدنی کرد. قرطاج یا قرطاجنه واژهای فینیقی و به معنی شــهر جدید اســت. فینیقی‌ها با ایرانی‌ها در ارتباط بودند و در کنار عناصر تمدنی و فرهنگی، بسیاری از محصولات کشــاورزی و صنایع دســتی ایرانی را نیــز وارد تونس کردند.[۲] فینیقیــان به کمک لوبیان و نومیدیان که همان صحرانوردان بربر و ســاکنان اصلی تونس بودند، شــهر قرطاجنه را در سال 814 پیش از میلاد مسیح (ع)، یعنی 40 سال پیش از شروع بازی‌های المپیک ســاختند.[۱] قرطــاج به‌گونه‌ای شــهرت یافت که وقتی میهن اصلی فینیقیان در ســواحل شــرقی مدیترانه با هجوم آشــوریان و ایرانیان نابود شــد، به عنوان شاه شــهر فینیقیان انتخاب شد. از مهم‌ترین شخصیت‌های این دوره میتوان به شاهزاده خانمی فینیقی به نام «علیســه» اشاره کرد که شهر قرطاج را ساخت؛ رومیان او را «دیدو» می‌خوانند.[۱] صدربعـل (د207ق م) و حنبعـل یـا‌هانیبـل (د183ق م) از دیگـر شـخصیت‌ها و فرماندهـان معـروف قرطاجـی هسـتند کـه بـه داشـتن اسـتعداد بـالای نظامـی و کشـیدن نقشـه‌های جنگـی مشـهور بودنـد. امـروزه، نـام قرطـاج و شـخصیت‌های آن در بسـیاری از نمادهـای فرهنگـی، اجتماعـی و اقتصادی تونس حضـور دارد و مایە مباهـات و افتخار تونسـی‌ها، به ویـژه در بعد تمدنی جامعه و فرهنگ تونـس اسـت؛ «فـرودگاه قرطـاج» مهم‌تریـن فـرودگاه بین‌المللـی تونـس در پایتخـت اسـت. تصویـری از «شـاهزاده علیسـه» بـر روی اسـکانس‌های تونسـی چـاپ شـده اسـت. قرطـاج دارای جامعـه‌ای بـاز اسـت و از تجـارت و نـاوگان دریانـوردی قـوی برخـوردار بـوده اسـت. زبـان اهالـی قرطـاج زبـان سـامی بـا الفبـای فینیقـی و از نظـر دینـی نیـز بـه مذهـب کنعانیـان و خدایانی اغلـب مؤنث، ماننـد تانیتو بعل‌هامـون اعتقـاد داشـتند. زنـان در جامعـە قرطاجـی کم‌وبیـش از حقوقـی همسـان بـا مـردان برخوردارنـد و قانون تک همسـری در این کشـور رسـمی است. فسیفساء یا نقاشی بر روی کاشی و نیز ساخت سفال از هنرهای مهــم دورە حکومت قرطاجیان بر تونس اســت که هنوز هم در میان صنایع دســتی و حوزە گردشگری تونس رواج بسیاری دارد. یونانی‌ها و رومی‌هــا رقبــای جدی فینیقی‌ها بودند و ســاکنان بومی تونس گاه متحد قرطاجیان و گاه متحد رومیان بودند. حاکمان قرطاج ســیصد شــهر را تحت حکومت خود داشتند.[۱] قرطاج ســرانجام در ســال 146قبل از میلاد مسیح (ع) به دست رومیان و در جنگ‌های موســوم به «پوئیک» درهم کوبیده شد و دوره باستانی تونس پایان یافت.

تاریخ دوران میانی تونس

تونـس بـه همـراه رومیـان وارد دورە میانـی شـد. «رومنـه إفریقیـه» یـا رومی‌کـردن افریفیـه اصطلاحی اسـت کـه از منظر فرهنگـی به دوران سـلطە رومیـان بـر دو منطقـە إفریقیـه (تونـس کنونـی) و نومیدیـه (الجزایـر کنونـی) در فاصلـە زمانـی 146 قبـل از میـلاد مسـیح (ع) تـا سـال 533 میـلادی گفتـه می‌شـود.[۳] تونـس در نـگاه رومیـان به‌منزلـە انبـار غله و آذوقه (مطامیـر رومیه) و مسـتعمرهای بـرای جمـع‌آوری مالیـات و خوشگذرانـی تفریحـات و سـرگرمی بـود.[۴] امروزه، بســیاری از آثار دوران حضور رومیان در مناطق گوناگون تونس، مانند قرطاج، جم، دقه، اوتیکا و سوسه برای بازدید جهانگردان وجــود دارد. یکی از ماندگارترین و مهم‌ترین آثار به‌جامانده از دوران حکومت رومیان در تونس، سیستم آبرسانی است که با نصب قنات هوایــی و نه زمینی، آب را از کوه‌های زغوان، واقع در جنوب تونس، به شــهر قرطاج می‌رســاند. عظمت این سیســتم آبرســانی را که در مدت 304 ســال ساخته شــد همانند اهرام مصر می‌دانند؛ طول این قنات123 کیلومتر است.[۵] ســاخت آمفی‌تئاتر برای انجام مراسمی، مانند جنگ گلادیاتورها از دیگر آثار باقی‌ماندە رومیان در تونس است. گردشگران خارجی از آمفی تئاتر موجود در شــهر تاریخی جم واقع در استان مهدیه بازدید می‌کنند. پررنگ شدن حضور بومیان تونس در نظام حکومتی رومیان از ویژگی‌هــای مهــم سیاســی دورە میانــی تونس اســت؛ حضوری که زمینه را برای شــورش تونســی‌ها علیه اشــغالگران رومی فراهم ســاخت. سرانجام ســنت تاریخ، گریبان رومیان را گرفت و چون در تونس جا گرم کردند فرمان خیز از حلقوم هشتاد هزار وندال ژرمنی بلند شــد؛ وندال‌ها در سال 429 میلادی با حمله به تونس، رومیان را شکســت دادنــد و تا ســال 533 میلادی در این کشــور حکومت کردند.[۱] پس از وندال‌ها، بیزانســی‌ها بودند که تونــس را تصرف کردند. بیزانســی‌ها، ســودای احیای عظمت روم را در ســر می‌پروراند و به تبلیغ مسیحیت توجه بسیاری داشتند؛ اما اراده و مشیت الهی بر این قرار گرفت که با نزول قرآن کریم، نقشە دینی فرهنگی سیاسی جهان آن روز، تغییر کند و اســلام به‌منزلە قدرتی برتر در معادلات جهانی، پا به عرصە وجود گذارد.

تاریخ دوران اسلامی تونس

موزه باردو کشور تونس

با ظهور خورشــید اسلام در شــبه جزیرە عربستان و منورشدن جهان بــه نور قــرآن، پیام توحیدی «قولــوا لا اله الا الله تفلحــوا» به تونس نیز رســید. مصر، آفریقای شــمالی و اروپای شــرقی به هنگام بعثت حضرت محمد (صلی‌الله علیه و آله و صحبه المنتجبین) در 1 فوریە سال 610 میلادی در اختیار روم شرقی بود،[۶] بـا وفـات پیامبـر گرامـی اسـلام (ص) و آغـاز جریـان فتوحات و فتـح سـرزمین‌های شـام، فلسـطین و مصـر بـه دسـت مسـلمانان، راه بـرای فتـح افریقیـه همـوار شـد؛ تونـس در گذشـته بخشـی از افریقیه بـوده اسـت. افریقیـه در منابـع تاریخـی اسـلامی سـرزمینی، شـامل طرابلــس لیبــی تــا طنجــە مغــرب بــوده اســت،[۷] و تونــس کنونــی عــروس و تختــگاه آن بــوده اســت.[۵] افریقیه در ســال 27 هجری قمری شاهد حضور نخستین طلیعە ســپاه مســلمانان بود، ســپاهی که تعدادی از صحابــە پیامبر گرامی اســلام (ص) نیز در آن حضور داشتند و سال‌های بعد نیز با حضور تابعیــن ادامــه یافــت. گزارش‌های تاریخــی پیرامــون چگونگی فتح تونــس متفاوت و گاهی متناقض اســت؛ اما این نکته مســلم اســت کــه فتــح تونس یــا افریقیه نتیجە طبیعــی و منطقی فتــح مصر بوده اســت.[۸] قدرت سیاسی و نظام حکومتی حاکم بــر فریقیه از زمان فتح این کشــور توســط مســلمانان در ســال 27 هجری قمری تا زمان حاضر، بســیار متغیر بوده است و این منطقه، فرمانروایــان، حکمرانــان خلفــا، امیران و دولتمــردان گوناگونی راتجربه کرده اســت. عمر بن خطاب (د23ق) رغبتی به فتح افریقیه نشان نداد؛ اما در دوران حکومت عثمان بن عفان (د35ق) بود که پروژە فتح افریقیه آغاز شد و پس از دوران خلافت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (ع)، که تمایلی به انجام اینگونه لشکرکشی‌ها نداشت، معاویه بن ابی سفیان (د60ق) پروندە فتح شمال آفریقا را دوباره به جریان انداخت و دستور فتح افریقیه را صادر کرد.

امویان در تونس

نخسـتین دورە حضور لشـکر مسـلمانان را در افریقیه دوران «وُلات» یـا «امیـران» می‌نامنـد کـه از سـال 84 تـا 184 قمـری طـول کشـیده اسـت.[۸] اوج ایـن دوران را زمـان حکومـت مهلبیـان دانسـته‌اند. فتـح إفریقیـه در زمـان خلافـت معاویـه، شـتاب بسـیاری بـه خـود گرفـت، امـا فتـح کامل ایـن منطقه تقریبـا در سـال هفتـاد هجـری ممکـن شـد و مسـلمانان توانسـتند بربرهـا را بـه اطاعـت خویـش درآورنـد. ورود اسـلام بـه افریقیـه، همـراه بـا انگیـزە دنیادوسـتی و جاه‌طلبـی حاکمـان بنی‌امیـه و برخـی از سـرداران و فاتحان مسـلمان بود،[۱] و موجب شـد تـا فرآینـد فتـح افریقیه و گسـترش اسـلام در این منطقـه طولانی شـود و دشـواری‌ها و موانـع محیطـی بسـیاری را فـراروی فاتحـان عـرب قـرار دهـد. بـرده‌داری و خریدوفـروش کنیـز و انتقـال آنهـا بـه مرکـز خلافـت تـا سـال 135 قمـری ادامـه داشـت و یکـی از اهـداف فاتحـان مسـلمان بـود.[۸] عقبــه بن نافــع فهــری (د63ق/ 683م) از مهم‌ترین فرمانداران سپاه مسلمانان در جریان فتح افریقیه بود؛ او که از سرداران معروف امویان در فتح مصر بود، توانســت نخســتین مسجد و پایگاه نظامی مســلمانان را در افریقیــه بنــا کند؛ بنایــی که امروزه، بــه جامع عقبه بن نافع معروف اســت و در شــهر قیــروان قرار دارد، شــهری که از مهم‌تریــن یادگارهــای دوران حکومت عقبه بن نافع اســت، دورانی که هنوز هم در تونس از آن به نیکی و عظمت یاد می‌شــود. عقبه بن نافع در دومین مأموریت خود به افریقیه در الجزایر به شهادت رسید. و امروزه، مزار او مکانی زیارتی اســت. حســان بن نعمان (د 86ق/707م) از دیگر ســرداران اموی بود که در فتــح افریقیه نقش مهمی داشــت؛ او توانســت قرطاجنــه را تصرفاند و به غائله زنی شــرور، معروف به کاهنه که از سران سرسخت و مخالف حضور و گسترش اسلام در إفریقیه بود، پایان دهد. ابن نعمان توانست اقدامات اداری و عمرانــی مهمــی، مانند برپایی نخســتین دیــوان در تونس و تعیین خراج برای غیرمسلمانان انجام دهد. [۸]ســاخت جامع زیتونه در شــهر تونس به ســال 79قمری یکی از یادگارهای ابن نعمان اســت. عمر بن عبدالعزیز (د101ق/ 721م) که در تونس به پنجمین خلیفه از خلفای راشــدین معروف است، از مهم‌تریــن خلفای اموی تأثیرگذار در جریان اسلامی شــدن افریقیه به شــمار می‌رود؛ او توانســت با اعزام ده نفر از فقها به إفریقیه، نقش مهمی را در آموزش اسلام و شریعت به مردم تازه مسلمان‌ شده افریقیه ایفــا کنــد. از دیگر امرای اموی که در آبادانی تونس نقش داشــته‌ اند، می‌تــوان به عبیداللــه بن حبحاب (د123ق) اشــاره کرد کــه کارگاه کشتی ســازی موســوم به دارالصناعه را در ســال 114قمری مطابق بــا ســال 732 میلادی راه‌اندازی کرد. از زمــان خلافت عثمان (23تــا 35ق) تا ســال184 هجری قمری که بــه دوران والی‌ها معروف است، 28 والی بر إفریقیه حکومت کردند.

اغلبیان در تونس

تأســیس دولت اغلبیــان (اغالبــه) در افریقیه به ســال 184ق/800 میلادی توســط ابراهیم بن اغلب (د196ق)، نقطە عطف مهمی در تاریخ تونس، به‌ویژه منطقە مغرب عربی،[i] اســت؛ زیرا آن‌ها توانستند با خاموش کردن شــورش‌ها، نخســتین دولت مستقل عرب‌تبار را در ایــن منطقــه پایه‌گذاری کنند و قلمرو حکومت خــود را از طرابلس تا قســنطینه گسترش دهند. تعداد عرب‌های مســلمان ساکن افریقیه را در زمان اغلبیان صدهزار نفر تخمین زده‌اند. [۱]اغلبیــان بیشــتر بــا سیاســت حکومت کردنــد تا قــدرت نظامی،[۱] روی کار آمــدن حکومــت اغالبه موجب شــد تا نوع نظام حکومتی درا فریقیه از امارت به ولایت تغییر شــکل دهد؛ این تغییر نظام، احســاس اســتقلال بیشــتر بربرها از یک سو و از سوی دیگر، گســترش نفوذ اســمی و تشریفاتی خلافت عباسى را به همراه داشــت. نام خلفای عباسى در خطبه‌ی اغلبیان خوانده می‌شد و اسامی آن‌ها نیز روی سکه‌های رایج نقش می‌بست. اغلبیان، بهبود زندگى اجتماعى مردم افریقیه، ساماندهی مقوله فرهنــگ و برقــراری ارتباط و تعامل نیکو با دیگر کشــورها را هدف دیپلماســی سیاسی خویش قرار دادند و موفقیت‌های چشمگیری نیز به دست آوردند؛ برای نمونه میتوان به گسترش خوب زبان و ادبیات عربی و توســعه ارتباطات علمی افریقیه با دیگر کشورهای منطقه و نیز برخی از کشورهای شرق جهان اسلام اشاره کرد. راه‌اندازی نظام دیوانی و قضایی منســجم، توجه به شهرســازی و تأسیسات عمرانی و آب‌رســانی در قیروان، ســاخت شهر مشهور «رقاده» در سال 263 قمــری، در نزدیکــی قیــروان و ســامان دادن به اوضــاع اجتماعی و اقتصادی افریقیه از دیگر فعالیت‌های اغلبیان بود.

ادریسـیان در مغـرب و امویـان در اندلـس (755-710م)، دو مانـع جـدی گسـترش حکومـت اغلبیـان در إفریقیـه بودنـد؛ بـا ایـن تفـاوت کـه حـب اهلبیـت (علیهم‌السـلام) نقطـه‌ی مشـترک اغلبیان و ادریسـیان بـود. ابراهیـم بـن اغلببـه بـا وجود دشـمنی با ادریسـیان، خواهـش ادریـس اصغـر را کـه از او خواسـته بـود بـه دلیـل قرابتش بـا رسـول‌الله (ص) بـا وی کاری نداشـته باشـد، پذیرفـت.[۹] ابنسـحنون (د256ق) فقیـه مشـهور و ابـنجزار (د369ق) پزشـک و عطرشـناس معـروف قیروانـی از شـخصیت‌های علمـی برجسـته در دوران زمامداری اغلبیـان بودند. اغلبیـان در مـدت زمامـداری خـود بـر افریقیـه بخـش وسـیعی از مناطـق موجـود در کشـورهای اروپایـی شـمال دریـای مدیترانـه، ماننـد سیسـیل و مالـت را نیـز به تصـرف درآورده و مسـیحیان این مناطـق را مطیـع خـود سـاختند.[۱۰]

فاطمیان در تونس

حکومت اغلبیان در سال 296 هجری قمری مطابق با 909 میلادی به دســت داعی فرقە اسماعیلی ابوعبدالله شیعی (د298ق/ 911م) سقوط کرد. دوران حکومت عباسیان را به سه مرحلە قدرت مرکزی، دورە لشکرکشی و امارات مستقل تقسیم می‌کنند؛ فاطمیان در دورە اخیر متولد شــدند و نقش شایســته و بایســته‌ای در تشــویق مردم به‌سوی علم و ادب داشتند،[۱۱] برخی از اندیشــمندان تونسی برآنند که تأســیس دولت فاطمیان با هدف ملک و ســلطان نبوده است؛ بلکه دارای اهداف بلندی بود، آن‌ها قصد داشــتند از افریقیه به مثابه پلی به‌سوی شرق استفاده کنند.[۱۲] تولــد فاطمیان،[ii] در إفریقیه و رشــد و بالندگی آن‌ها در مصر بود،[iii] اســماعیلیان از مرگ اســماعیل پسر امام صادق (ع) در ســال 142 قمری مطابق با 759 میلادی، تا تشــکیل حکومــت فاطمیــان در إفریقیــه که نزدیــک به یک قــرن و نیم طول کشــید، تلاش گسترده، اما مخفیانه‌ای داشتند تا بتوانند ضمن حفظ و توســعە اعتقادات اســماعیلی، صاحب قدرت سیاســی نیز شوند؛ سرانجام برخلاف انتظارشان این تلاش در میان قبایل بربر که نه‌تنها از تفکر اســماعیلی، بلکه از اسلام هم آگاهی عمیقی نداشتند، به بار نشســت. دور بودن مغرب از سیطرە نفوذ عباسیان، وجود گروه‌های مخالف خلافت عباسیان و کوشش فوق‌العاده و جسورانە ابوعبدالله شیعی، زمینه‌ساز حکومتی شد که نزدیک به سه سده دوام آورد و آثار و نتایجی بر جای گذاشــت که از آن با نام تمدن فاطمی یاد می‌شــود. ابوعبدالله شــیعی در یمن زندگی می‌کرد؛ او در یکی از سال‌های حج‌گزاری، با حاجیان مغرب همراه شــد و توانســت آن‌ها را شــیفتە قــدرت بیــان و صداقــت خویش کنــد؛ به‌گونــه‌ای کــه او را «معلم» می‌خواندنــد؛ لقبــی کــه دارای بــار معنایــی عاطفی مثبتی اســت و هنــوز هم در محاوره‌هــای روزمرە مردم تونس به‌کار برده می‌شــود. ابوعبدالله شــیعی توانست در سال 280 قمری وارد سرزمین إفریقیه شــود و فعالیت‌هــای تبلیغــی خویــش را در ایــن منطقه آغــاز کند؛ فعالیت‌هایی که بر دانش شــرقی وی توأم با شــیوایی گفتار و نیز قوە خیال و فطرت سالم مردم مسلمان بربر استوار بود؛ دعوت به آموزە مهدویــت و آمادگی بربرهــا برای قیام علیه حاکمــان عرب با هدف اصــلاح اجتماعی نیز در پیشــبرد کار ابوعبدالله بســیار مؤثر بود. او توانســت پس از سال‌ها کار تبلیغی و فرهنگی در میان بربرها به‌ویژه قبایلی مانند «کتامه»،[iv] و «صنهاجهو» و جلب حمایت ایشــان، رقاده پایتخــت اغلبیان را در ســال 296 قمری به تصــرف خود درآورد و حکومت مستقلی را پایه‌گذاری کند.[۱] ابوعبدالله پس از ورود به شهرهای رقاده و قیروان که با استقبال فقهی سنی نیز همراه بود، فرمان داد تا نام فاطمه زهرا (ع) و اسامی امامــان شــیعه (ع) را در خطبه‌های نماز جمعه قــرار داده و عبارت «حی علی خیرالعمل» را نیز در اذان بگویند. ابوعبدالله پس از تثبیت اوضــاع در إفریقیه به ســوی سجلماســه واقع در مغرب شــتافت و عبیداللــه مهــدی (د322ق)،[v] امام وقت اســماعیلیه را از زندان آزاد کــرد. ابوعبدالله که معتقد بود عبیدالله مهــدی، امام و همان مهدی منتظــر اســت قدرت، را بــه او واگذار کــرد و زمینه را بــرای انتقال فاطمیــان از مرحله دعوت به مرحله دولت فراهم ســاخت. عبیدالله پس از به‌دســت‌گرفتن قدرت، محبت ابوعبدالله را با خیانت تلافی کرد و دســتور قتل او را در ســال 298 قمری صادر کرد؛ اقدامی که خشــم بربرهای مســلمان را که علاقه بســیاری به ابوعبدالله داشتند، برانگیخت و عبیدالله را به ترک رقاده و قیروان مجبور کرد. عبیدالله به ســوی ســواحل شــرقی تونس مهاجرت و شــهر مهدیه را در سال 303قمری ســاخت. مهدیه، صبره و مســیله شــهرهایی هستند که در زمان فاطمیون ســاخته شــدند. تقویت ناوگان دریایی، ســرکوبی مخالفان به‌ویژه خوارج، تصرف مصر در ســال 359قمری توســط سردار بزرگ فاطمیان و فاتح مصر جوهر صقلی (د381ق)، تأسیس شــهر قاهره به‌منزله پایتخت جدید فاطمیــان و انتقال خلیفه فاطمی المعزلدین الله در سال 361قمری به قاهره و انتقال قدرت فاطمیان در افریقیــه بــه بلکیــن بن زیــری صنهاجــى (د373ق) از مهم‌ترین حوادث دوران فاطمیان در افریقیه است.[۹] ســاخت ناوگان دریایی و گســترش صنعــت آن از دیگر اقدامات مهم فاطمیان اســت که در ادبیات إفریقیه، به‌ویژه اشــعار محمد بن‌هانی شــاعر دوره فاطمی و معروف به «متنبی المغرب،» به آن اشاره شــده اســت.[۱۲] تعداد کشــتی‌های ناوگان دریایی تونس را در دوران فاطمیان هشتاد عدد آورده‌اند (همان: 81) تونســی‌ها در دوران حکومــت فاطمیــان بــا عقاید و فقه شــیعه آشــنا شــدند و آمــوزش فقه شــیعی در کنــار فقه ســنی در مکانی به‌نــام بیت‌الحکمــه که نزدیک به جامــع عقبه بن نافــع در قیروان بود رواج داشــته اســت.[۲] همزیســتی پیــروان مذاهب اســلامی به هنــگام حضــور فاطمیان در مصــر به‌گونه‌ای مســالمت‌آمیز بوده اســت که مفســر بزرگ معاصــر تونس محمد طاهــر بــن عاشــور (د1973م) می‌گوید: «در زمــان فاطمیــان، هیچ‌ یــک از علمای صالحین (اهل ســنت) مصر را ترک نکردند».[۱۳] ابن ابی زید قیروانی (د386ق) از شــخصیت‌های معروف دوران اغلبیان است.

موحدون در تونس

از دســت رفتن جایگاه فرهنگی سیاســی و وحدت‌بخش شهر قیروان در إفریقیــه و گســترش نوعــی از پراکندگــی سیاســی و فرهنگی در تونــس را از مهم‌تریــن پیامدهای منفی حضور بنی‌هلالدر إفریقیه دانســته‌اند؛[۱۴] ماننــد حکومــت صنهاجیان در شــهر مهدیــه، فرمانروایی بنی‌هلال در شــهر قیــروان و حکومت خراسانی‌ها در شــهر تونس. اختلاف‌های حکومتی و پراکندگی‌های سیاسی و فرهنگی، مسیحیان اروپایی را به طمع انداخت تا در سال 1130میلادی به إفریقیه حمله کنند و بســیاری از شــهرهای ساحلی این مناطق مسلمان‌نشــین را تحت نفوذ خود درآورند و تا سال‌ها بر آن حکومت کنند. موحدون توانستند با شکست اروپایی‌ها و پیروزی بر بنی‌هلال و نیز تصرف شــهرهای مهدیه و تونس، وحدت و ثبات سیاسی را دوباره به إفریقیه برگردانند؛ این اقدام موحدون به‌اندازه‌ای مهم اســت کــه از آن به فتح اســلامی جدید در إفریقیــه یاد می‌کنند.[۱۴]

حفصیان در تونس

ابــن ابى‌حفــص ابو محمــد عبدالواحد بــن عمربن یحیــى هنتاتى (د618ق) نخســتین کســی اســت کــه موحــدون وی را قرمانروای إفریقیه کردند. اطاعت حفصیان از موحدیان تا زمان امیر ابوزکریای حفصی ادامه داشت، تا این که او در سال 634 قمری استقلال خود را از موحــدون اعــلام کرد.[۱] شــهر تونس در دورە حفصیــان، مرکــز حکومت افریقیه انتخاب شــد و رونق یافت.[۱۵] برخــورداری از نیــروی دریایی قــوی، برقراری روابط حســنه با همســایگان مســیحی، اســتفاده از منابع انســانی غیربومی و وفادار بــه ســلاطین حفصی در ارتش، ماننــد اندلســیها، به‌کارگیری نظام اداری ســاده و کارآمد و بســتن پیمان با قبایل بزرگ و صاحب نفوذ از مهم‌تریــن ویژگی‌های دوران حکومت حفصیان اســت. دورانی که حوادث مهمی، مانند زوال خلافت عباســی، ضعف دولت موحدون در شــمال آفریقا، آغاز هشــتمین و آخرین جنگ از رشته جنگ‌های صلیبــى در افریقیــه (669ق/1271م) به رهبری لوئی نهم پادشــاه فرانسه با حمله به تونس،[۱۵] مهاجرت مسلمانان اندلس به تونس در آن اتفاق افتاد. با ســقوط پایتخت بیزانس در ســال1453 میلادی، به دست عثمانیان و اشغال تونس در سال 940قمری توسط فرماندە عثمانی به نام «بربروس،» حکومت وقت حفصیان از پادشاه اسپانیا درخواست کمک کرد؛ نیروی دریایی اســپانیا نیز به جنــگ عثمانی آمد و آن‌ها را شکست داد و بارباروس به الجزایر گریخت؛[۱۶] نیروی دریایی اســپانیا در منطقە حلق‌الوادی واقع در شــمال شــرقی شــهر تونس مستقر شــد و حفصیان توانستند به مدت 41 سال دیگر و با حمایت پادشــاه اســپانیا حکومت را در دســت داشــته باشند. در نیمــە قــرن دهم هجری که مصر به دســت ترکان عثمانــی افتاده بود، نظامیان عثمانی از آنجا به شــمال آفریقا آمدند و با حمله به الجزایر، اســپانیولی‌ها را بیرون راندند و تونس که مقر حســن، آخرین پادشــاه حفصیان، بود به علت درگیری‌های داخلی و نفوذ قبایل عرب ضعیف شــده بود و ســرانجام به خطر افتاد و در ســال 941یا 942 میلادی خیرالدین بارباروس، سردار ترک عثمانی که خود راهزنی دریایی بود، آنجا را اشــغال کرد و اینگونه دولت حفصیان برافتاد و شمال آفریقا به حوزه عثمانی پیوست.[۱۵] ابن شباط تــوزری (د 681ق)، ابن عرفــه (د 803ق) و ابن‌خلدون (د 808ق) از مهمترین اندیشمندان تونس در دوران حفصیان به شمار می‌آین.

عثمانیان در تونس

عثمانیـان نـام و حـدود کنونـی تونـس را در زمـان اشـغال ایـن کشـور تعییـن کردنـد و تونـس بـه شـکل یکـی از ایالت‌هـای پردرآمـد امپراطـوری عثمانـی درآمـد؛ ایالتـی کـه آن را تدای‌هـا و بیک‌هـا اداره می‌کردند.[۱۷] سلسـله‌های پادشـاهی مرادیونو حسـینی‌نوناز مهم‌تریـن و اثرگذارتریـن حکمرانـان عثمانـی در تونـس بودنـد؛ برخـی از مورخـان تونـس برآننـد کـه حضـور تـرکان عثمانـی در تونـس، الجزایـر و لیبـی از تکـرار اندلسـی دیگـر در جهـان اسـلام ممانعـت کـرد.[۲] جنـگ فرانسـه بـا تونـس بـرای تسـلط بـر جزیـرە کـرس (1782-1759م)، وقـوع جنـگ میـان جمهـوری ونیـز و تونـس بـرای تثبیـت حاکمیـت خـود بـر جزیـر زیبـای جربـه (1795م)، برقراری روابط حسـنه بین تونس و فرانسـه در زمان رویکار‌آمدن ناپلئـون، تحمیـل کاپیتولاسـیون فرانسـه بـر تونـس (1830م)، جایگزینـی زبـان عربـی به‌جـای زبـان ترکـی در مکاتبـات رسـمی تونـس (1830م)، نوسـازی ارتـش، راه‌انـدازی مدرسـە جنگـی بـاردو (1838م)، توسـعه، تجهیـز و تقویـت نیروی دریایی تونس، خریـد کشـتی بخـار از فرانسـه، انجـام اصلاحـات در برنامه‌هـای آموزشـی جامـع زیتونـه (1842م)، صـدور فرمان ممنوعیـت تجارت بـرده و آزادی بـردگان در تونـس (1859م)، راه‌انـدازی نخسـتین خط تلگـراف در تونـس (1846م)، تأسـیس بانـک (1874م)، صـدور فرمـان معـروف به عهدالامان در تاریخ 10 سـپتامبر 1857 میلادی با هدف یکسـان دانسـتن حقوق شـهروندی برای همە تونسـی‌ها، به‌ویژه در پرداخـت مالیـات از مهم‌تریـن حـوادث دوران عثمانـی اسـت.

اصلاحــات، آزادی، مجالس، پیشــرفت، اقتصــاد و ملیت از مهم‌ترین مفاهیمی اســت که ذهن نخبگان سیاسی فرهنگی تونس را در این دوران به خود مشــغول کرده بود. از مهم‌ترین شخصیت‌های فرهنگــی سیاســی ایــن دوران که نقــش مهمی در رســیدن تونس به استقلال این کشور داشتند، میتوان به افرادی، مانند محمد بن سعید مقدیــش (د1228ق) [vi]،شــیخ محمــد قبــادو (د1287ق) [vii]،احمد بن ابی ضیــاف (د1291ق) [viii]،محمد بیــرم خامس (د1306ق) [ix]، و خیرالدین تونسی (د1307ق) اشاره کرد؛ وزیر خیرالدین از مهم‌ترین و برجسته‌ترین شــخصیت‌های تونس در دوران حضور عثمانیان در تونس اســت؛ خیرالدیــن را پدر نهضت اصلاحــات در تونس لقب داده‌اند.[۱۸] جایـگاه و موقعیـت خیرالدیـن را در تونـس می‌تـوان بـا موقعیـت و جایـگاه امیرکبیـر در ایـران مقایسـه کـرد. خیرالدیـن پاشـا اصالتـا آسـیایی بـود و در کودکـی بـه تونـس منتقـل و در سـمت خـادم قصـر بـای انتخـاب شـد و بـه دلیـل هـوش و زیرکـی فراوانـی کـه از خـود بـروز داد، مـورد توجـه حاکـم وقـت تونـس قـرار گرفـت؛ او با فراگیـری فنـون نظامـی در مدرسـه جنگی باردو کـه از مدارس نوپا و مـدرن آن روزگار بـود، توانسـت بـه مراتـب بـالای نظامـی حکومتی، ماننـد فرماندهـی سـواره نظام ارتـش (1265ق)، وزیـر امـور دریایی (1273ق) و نخسـت‌وزیری (1289ق) برسـد و خدمـات ملـی ارزنـده‌ای، به‌ویـژه در زمینـه اصلاحـات سیاسـی و فرهنگـی از خـود باقی بگـذارد.

خیرالدیـن بـا وجـود کارشـکنی بسـیار مخالفـان داخلی و دشـمنان خارجی، به‌خصوص فرانسه و ایتالیا، توانست در دوران نخست‌وزیری چهارسـاله خـود، اصلاحـات اقتصـادی، سیاسـی، قضایـی، بازرگانی و کشـاورزی بزرگـی را در تونـس ایجـاد کنـد؛ او توانسـت با تأسـیس نهادهـای علمـی فرهنگـی اجتماعـی جدیـدی ماننـد مدرسـه‌ی صادقیه، بـه یکـی از شـخصیت‌های اصلاح‌طلب و جریان‌سـاز تونـس در دوره معاصـر تبدیـل شـود. خیرالدین می‌کوشـید تا از دخالت انگلسـتان و فرانسـه در امـور داخلـی تونس جلوگیـری کند؛ اما با مخالفت شـدید جریان‌هـای سیاسـی دربـار عثمانـی و کارشـکنی نمایندگان فرانسـه و انگلیس مواجه شـد و سـرانجام مجبور شـد تا در سـال 1294 قمری از مقـام خـود اسـتعفا دهـد. ایـن وزیـر مصلـح پـس از کناره‌گیری از قـدرت بـه آسـتانه ترکیـه رفـت و تا آخـر عمـر در آنجا مانـد. کتاب او بـا عنـوان «اقـوم المسـالک فـی معرفــه احـوال الممالـک» از تألیفاتی اسـت کـه در پیشـرفت بـه جریان اصلاحـات در تونـس، نقش مهمی را ایفـا کـرد؛ کتابـی که برخی از شـیوخ و علمای جامـع زیتونه تونس به‌ویـژه شـیخ سـالم بوحاجـب (1924-1828م) در نـگارش آن کمـک بسـیاری بـه خیرالدیـن کردنـد. خیرالدیـن بـه عدالـت، آزادی و شـورا بسـیار اهمیـت مـیداد و بـه ضـرورت بازنگـری و اجتهاد در شـریعت اسـلامی و اهمیـت اسـتفاده از تجربه‌هـا و دسـتاوردهای اروپایـی در جوامـع مسـلمان اعتقاد داشت.

فرانسویان در تونس

وجود حاکمان عثمانی در تونس برای فرانسـه‌ای که الجزایر را بخشـی از خـاک خـود اعـلام کـرده بودنـد، تحمل‌پذیـر نبـود. اشـغال الجزایـر در سـال 1245 قمـری برابـر بـا 1830 میـلادی و اعـلام ایـن کشـور به‌منزلـە جزئـی از خـاک فرانسـه در سـال 1840 میـلادی،[۱۵] شـورش بالکان علیه عثمانی، شکسـت فرانسـه از آلمـان (1870م)، جنـگ روسـیه و عثمانـی (1877و 1878م)، اشـغال مصـر توسـط انگلیـس (1882م) و تشـکیل کنفرانـس برلیـن در سـال 1878 میـلادی از جملـه عوامـل بیرونـی اسـت کـه شـرایط را بـرای تصـرف تونـس توسـط فرانسـه کـه آن زمـان تقریبـا نزدیـک به یک میلیـون نفر جمعیت داشـت، فراهم کـرد.[۱۹] سـرانجام فرانسـه توانسـت در سـال 1881میـلادی تونـس را به بهانه ناتوانـی دولـت ایـن کشـور در برقـراری نظـم در مرزهایـش بـا الجزایر بـا ورود سـی‌وپنج هـزار نیـروی فرانسـه از راه زمیـن و دریـا اشـغال کنـد؛ نیروهـای فرانسـوی از شـمال و شـمال غربـی تونـس وارد ایـن کشـور شـدند و با تصرف شـهرهای کاف و بنزرت به سـوی پایتخت پیشـروی کردنـد.

اشـغال تونـس بـا واکنـش تنـد مـردم ایـن کشـور روبـه‌رو شـد و بسـیاری از شـهرهای ایـن کشـور، به‌ویـژه در قیـروان بـه مقاومـت در برابـر فرانسـویان قیـام کردند؛ امـا نتوانسـتند در برابر تجهیـزات نظامـی فرانسـه و روحیـە مسـالمت‌آمیز نابجـای حاکمـان وقـت تونـس بـه مقاومـت خویـش ادامـه دهنـد و اینگونـه بـود کـه کانون‌های مقاومـت در شـهرها یکـی پـس از دیگـری سـقوط کـرد و قیـروان کـه مرکـز حرکت ملـی مقاومت تونسـی‌ها به شـمار می‌رفت، نتوانسـت کاری انجـام دهـد. [۹]طریقت‌هــای تصــوف در تونــس و رهبــران آن در شــکل‌دهی بــه مقاومت‌هــای مردمی نقــش مهمی داشــتند. فرقه‌هــای قادریه، رحمانیــه، تیجانیه و سنوســیه که دارای پایگاه‌هــای مردمی بودند در بســیج نیروهای مردمی جهت مقاومت در برابر اشغالگران فرانسوی فعالیت داشتند.[۱۹] مقاومت تونسی‌ها در برابر فرانسویان راه به جایی نبرد و سرانجام در شــعبان 1298 هجــری قمــری مطابق بــا ژوئــن 1881 میلادی، تونس بــا امضای پیمان‌نامه‌هــای معروف «بهباردو» و «مرســی» که میان حاکم وقت عثمانی و نمایندە فرانســه امضا شــد، رسما تحت حمایت فرانسه قرار گرفت. فرانسوی‌کردن تونس (فرنسه تونس) در حوزه‌های فرهنگ، سیاست و کشاورزی از مهم‌ترین اهداف استعمار فرانســه بــود که تا حــدود زیادی اثرگذار بــود.

تثبیت جایــگاه زبان فرانســه در جامعه و فرهنگ تونس و وابســتگی اقتصادی به فرانســه از مهم‌ترین دســتاوردهای دوران فرانســویان بود کــه تا زمان حاضر نیز ادامه دارد. نیرومندشــدن نهضت اصلاحات و استقلال‌طلبی در شرق جهان اسلام و سرایت آن به تونس و نارضایتی شدید تونسی‌ها از اشــغال کشورشــان به دســت بیگانگان موجب شــد تا فرانسویان آخریــن ســرباز خــود را در 15 اکتبر 1963 میــلادی از خاک تونس خــارج کنند؛ روزی که در تونس به «عید الجلاء» معروف اســت. با خروج فرانســه از تونس تمامی زمین‌های کشــاورزی این کشــور در 12می 1964 میلادی متعلق به تونســی‌ها اعلام شــد. از مهم‌ترین شخصیت‌های فرهنگی اجتماعی این دوران می‌توان به افرادی، مانند علی وردانی (د1914م)، از شاعران معروف و فهرست‌نویسان نسخ خطی، شــیخ بشیر صفر (د1917م)، از علمای زیتونه، جغرافی‌دان، پــدر اصلاح‌طلبی معاصر تونس و مؤســس الجمعیــه الخلدونیه، و علی بوشوشــه (د1917م)، خبرنگاری میهن‌پرســت و مؤسس روزنامـــه الحاضره در سال 1888 میلادی، اشاره کرد.

تونس معاصر

تونس در دوران حکومت تشــریفاتی آخرین پادشاه سلسلە حسینیون و تحت حمایت فرانســه وارد تاریخ معاصر شــد. اشــغال تونس به دست ارتش آلمان در جریان جنگ جهانی دوم (1942م)، برگزاری تظاهرات گســتردە مردمــی در تونس (1938م)، پذیرش اســتقلال داخلی تونس توســط فرانســه (1954م)، اعلام اســتقلال تونس از فرانســه (سه‌شنبه 7 شــعبان 1375ق مطابق با 20مارس 1956م)، الغای نظام پادشاهی و استقرار نظام جمهوری (جمعه 28 ذی‌الحجه 1376ق برابــر با 26ژوئیه 1957م) از مهم‌ترین تحولات سیاســی معاصر تونس است. اســتقلال تونــس بــا اســتقبال بســیاری از کشــورهای جهــان روبــه‌رو شــد و حبیب بورقیبــه (د2000م) که از فعالان سیاســی و استقلال‌طلبان تونس بود از سوی مجلس مؤسسان به سمت نخستین رئیس‌جمهور این کشــور انتخاب شــد. خروج کامل ارتش فرانسه از تونس، عضویت در ســازمان ملل متحد و برقراری روابط سیاسی با شــماری از کشــورهای غربی و عربی در اولین سال استقلال اتفاق افتاد.

اســتقلال تونس در مقایســه با استقلال الجزایر، تعداد تلفات انســانی بســیار کمتری داشــت. بورقیبه که تربیتی فرانســوی داشت و اندیشــه‌ای مخلــوط از افکار اســلامی، لائیک و سوسیالیســت با پایبندی به ایدئولوژی مدرنیسم داشت،[۲۰] کوشید تــا اصلاحاتی همچون آتاتــورک در ترکیه و رضاخان در ایران انجام دهــد. تأکیــد بر ملی‌گرایــی به‌جای امت اســلامی، جدایــی دین از سیاست، الگوقراردادن اروپا، تضعیف نهادهای تاریخی دینی، مانند جامــع زیتونــه و مقام افتا و تقلیــل آن به نهــادی دولتی، مخالفت با احکام صریح شــرعی مانند دســتور به روزه‌خــواری در ماه مبارک رمضان در سال 1960 میلادی به بهانە پایین‌آمدن سطح تولید ملی و ضرورت فعالیت بیشــتر، کشف حجاب از زنان،[x] رواج زبان فرانسه در میــان جوانان، ســاماندهی به نظــام اداری، ممنوع‌کردن فعالیت احزاب سیاسی، اعلام ریاســت جمهوری مادام‌العمر بورقیبه توسط خودش (1974م) و وقوع شورش همگانی موسوم به انتفاضه الخبز (انقلاب نان) در ســال 1983 میلادی به دلیل افزایش قیمت نان از مهم‌ترین حوادث دوران زمامداری بورقیبه بود. سرانجام در7 نوامبر 1987 میلادی برابر با آبان 1366شمسی، ژنــرال زین‌العابدین بن علی که نخســت‌وزیر و فرمانــده ارتش بود، توانســت با اســتناد به گواهی پزشکی و اعلام اختلال روانی، بورقیبه را فاقــد توانایــی لازم بــرای اداره دولت معرفی کنــد و با انجام یک کودتای ســفید و آرام، قدرت سیاســی کشــور را به دســت گیرد.

بن علی در نخســتین نطــق رادیویی خود موضوعاتــی، مانند حق مردم به مشــارکت در امور سیاســی و اقتصادی، لزوم تجدیدنظر در قانون اساسی، برگزاری انتخابات آزاد با شرکت تمامی احزاب و گروه‌های سیاســی و اعلام عفو عمومی را اعلام و عهدنامه موسوم به وحدت ملی را صادر کرد. او در بیانیه معروف به هفت نوامبر اظهار داشــت که نخســتین اقدام او در حکومت جدید، اعتباربخشــی به دین مبین اســلام اســت و ایمان دارد که این دین حنیف مایه استواری تمدن و جامعه تونس است. شعارگرایی در دوران بن علی بسیار رونق داشت و وجود نهادها و مراکزی، مانند شورای ملی برای آزادی، کمیسیون پشــتیبانی و حمایت از مقاومت مدنی و سیاسی و کمیسیون حمایت از آزادی و حقوق بشــر بیشتر تشریفاتی بود. احیای بخشی از جامع زیتونه،[xi] پخش اذان از مســاجد و رادیو و تلویزیون، گنجاندن تقویم هجری در تقویم رســمی، تشکیل حلقه‌های شبانه‌روزی قرائت قرآن در مســاجد قیــروان و زیتونه، حمایت از برگزاری مســابقات ملی و بین‌المللــی قــرآن، تعییــن جایــزه بین‌المللی پژوهش‌های اســلامی، راه‌انــدازی رادیو قرآن، تأســیس بانک اســلامی زیتونه و کاســتن از حجاب‌ستیزی، به‌ویژه پس از سال 2007میلادی، از جمله اقدامات بنعلی در دوران حکومتش بود. از ســوی دیگــر، بســیاری از بخش‌هــای اقتصــادی تونــس در حوزه‌های بانکــی، مخابراتی، واردات و صــادرات، به‌ویژه واردات خــودرو، در اختیــار خانــواده بن علی بــا محوریت همســرش لیلی طرابلســی و بــرادران او بــود. این نمایی کلــی از دوران حکومت بن علی بود؛ حکومتی که با دیکتاتوری و خفقان همراه بود و هر صدای مخالفــی را در نطفــه خفه میکرد و بــه خود اجازه مــی‌داد تا عمق فکــر و زندگی خصوصی مــردم نیز دخالت کند.[xii] ســرانجام، اراده و مشیت خداوند متعال بر این قرار گرفت تا سنت الهی حتمیت زوال ســتمگران با خودسوزی دست‌فروشی تونسی به نام محمد بوعزیزی (شــهادت 4 ژانویــه 2011م) تحقق یابد و ســرنگونی حکومت بن علی را رقم زند.

قیام مردم تونس

تونســی‌ها انقــلاب خویش را نخســتین انقلاب عربــی در قرن بیســت‌ویک می‌داننــد و نــام آن را انقــلاب کرامــت و آزادی (ثوره الکرامـــه و الحریه) گذاشتند. فرانسوی‌ها این قیام مردمی را انقلاب یاســمین (ثوره یاســمین)،[xiii] عرب‌ها اســم آن را بهــار عربی (الربیع العربی) و جمهوری اســلامی ایران نیز این حرکت را با نگاه به عمق آن بیداری اســلامی (الصحوه الاســلامیه) نامگــذاری کردند. نتیجە ایــن قیام مردمی که به گفته نخبگان تونســی نفســی تمدنــی (تنفس‌حضــاری) و از عمــق جان مردم تونس بود، با تقدیم 248 شــهید و 2078مجروح همراه بود. زین‌العابدین بن علی در تاریخ جمعه 14 ژانویه 2011میلادی مطابق با 24دی 1389 شمســی،[xiv] به عربستان فــرار کــرد و ملت تونس توانســت ارادە خــود را بر نظــام حاکم که شعارش التغییر (CHANGE) بود، حاکم کند. از مهم‌تریــن دلایل قیام مردم تونس میتوان به عوامل اقتصادی اجتماعــی فرهنگــی، مانند بی‌کاری، خفقان، ســرکوب هویت عربی اســلامی، تحقیــر کرامت انســانی، هیمنە نــگاه امنیتــی، بی‌عدالتی اقتصادی و اجتماعی و افزایش فاصلە طبقاتی اشاره کرد. مشیت الهی،[xv] ارادە مردم، نیــت صادقانه بوعزیزی، ترســو‌‌بودن بن علی، نافرمانی ارتــش از ســرکوب مــردم، حمایت اتحادیــە کارگــری از انقلاب، دسترسی جوانان به فیسبوک، رد‌‌وبدل رویدادهای انقلاب و پوشش خبری کامل حوادث انقلاب از سوی شبکه‌هایی مانند الجزیره نیز از مهم‌ترین دلایل پیروزی انقلاب تونسی بود. بــا فرار بن علی ریاســت موقت دولت بر عهدە محمد غنوشــی نخست‌وزیر وقت قرار گرفت و فؤاد مبزغ نیز در سمت رئیس‌جمهور موقت تا برگزاری انتخابات مجلس مؤسسان انتخاب شد. انتخابات مجلــس مؤسســان در 23 اکتبــر 2011 میلادی، بــا وجود 1500 فهرســت و 10500 کاندیــدا از 100حــزب سیاســی و بــا هــدف تصاحــب 217 صندلــی برگزار شــد. حزب اســلام‌گرای النهضه به ریاست راشد غنوشی به همراه دو حزب لیبرال و چپ‌گرای المؤتمر و التکتــل بیش‌ترین آرای صندوق‌هــا را به خود اختصــاص دادند و حکومــت موقت تونس به ریاســت منصف مرزوقــی (رئیس حزب المؤتمر) و نخست‌وزیری حمادی جبالی (از رهبران حزب النهضه) تشــکیل شد، دولتی که پس از آن به الترویکا (مثلث قدرت) شهرت یافت؛ این‌گونه بود که استقرار دومین جمهوری تونس رقم خورد. تشــکیل کمیتە عالی حراســت از انقلاب، انحــلال حزب تجمع دستوری وابسته به نظام سابق، انحلال ادارە امنیت سیاسی و صدور عفــو عمومی برای مخالفان نظام ســابق، اقداماتــی بود که حکومت موقت اعلام کرد. ترور شــکری بلعید، از رهبران چپ‌گرا و مخالف حزب النهضه، در 6 فوریه 2013میلادی، نخســتین ترور سیاســی تونــس پــس از انقلاب بود و ترورهای دیگری را به دنبال داشــت و موجی از ناامنی را در کشور ایجاد کرد. برخی از کشــورهای عربی، اروپایی، امریکایی و آسیایی، مانند فرانســه، قطر، عربستان، ترکیه و امریکا کمک‌های مالی خویش را به تونس افزایش دادند. دولت قطر اعلام کرد سیزده میلیارد دینار جهت احداث دهکدە توریســتی در منطقە توزر سرمایه‌گذاری خواهد کرد. بودجە دولت موقت برای ســال 2013 میلادی، مبلغ 1200 میلیون دینار تونسی اعلام شد که یکی از مهم‌ترین محل‌های استحصال آن فروش املاک مصادره‌شده از سردمداران نظام سابق بود.

بــا برگزاری انتخابــات مجلس تونس در اکتبــر 2014 میلادی برابــر با آبان 1393 شمســی، حزب اســلام‌گرای النهضه با کســب 992 هزار رأی از رقیب سرســختش حزب نداء تونس که 1 میلیون و 300 هزار رأی را به دســت آورد، عقب ماند. انتخابات تونس در رســانه‌های مصری بازتاب گســتردهای داشت؛ لیبرال‌های مصری از پیروزی حزب لیبرال ندا تونس خشنود بوده و از آن به‌منزلە «سقوط اخــوان تونس» نام بردند. تیتر روزنامە الاخبار چنین بود: «التوانســه اسقطوا الاخوان.» در این میان، مقالە فهمی هویدی (از نویسندگان و روزنامه‌نگاران معــروف مصــر) در روزنامه الشــروق جالب بــود؛ او در مقاله خود بــا عنــوان «تونس اذ نغبط‌ها و نحســدها» می‌نویســد: پیــروز اصلی انتخابات در تونس دموکراســی بوده اســت و مــا مصری‌ها به مردم تونــس پیرامــون دو نعمت انقلاب و دموکراســی غبطــه می‌خوریم؛ او همچنیــن در مقالــە دیگری با عنوان «خســروا المقاعد و کســبوا الاحترام» به تحلیل شکست اسلام‌گرایان النهضه می‌پردازد و اظهار می‌کند که حرکت النهضه چند کرســی را در انتخابات از دست داد؛ اما اعتبار و احترامی که کســب کرد، ارزش بیشتری داشت.[۲۱][۲۲]

نیز نگاه کنید به

تاریخ روسیه؛ تاریخ سودان؛ تاریخ کانادا؛ تاریخ ژاپن؛ تاریخ لبنان؛ تاریخ مصر؛ تاریخ چین؛ تاریخ کوبا؛ تاریخ لبنان؛ تاریخ افغانستان؛ تاریخ سنگال؛ تاریخ ساحل عاج؛ تاریخ مالی؛ تاریخ اردن؛ تاریخ فرانسه؛ تاریخ سودان؛ تاریخ سوریه؛ تاریخ آرژانتین؛ تاریخ اسپانیا؛ تاریخ قطر؛ تاریخ امارات متحده عربی؛ تاریخ اتیوپی؛ تاریخ سیرالئون؛ تاریخ اوکراین؛ تاریخ زیمبابوه؛ تاریخ تایلند؛ تاریخ بنگلادش؛ تاریخ سریلانکا

پاورقی

[i] مغرب عربی به منطقه‌ای اطلاق می‌شود که کشورهای مغرب، تونس، الجزایر، لیبی و موریتانی را در بر می‌گیرد.

[ii] از فاطمیـان در منابـع مغربـی غالبـا ُ بـا عنـوان «عبیدییـن» یـاد می‌شـود کـه برگرفتـه از نـام عبیداللـه مهـدی مؤسـس دولت ایشـان اسـت.

[iii] جهت اطلاع بیشتر از حکومت فاطمیان در تونس از نگاه تونسی‌ها، به کتاب: بنایی، عبدالحفیظ؛ مدخل إلی تاریخ التشیع فی تونس مراجعه فرمایید.

[iv] منطقه‌ای در الجزایر کنونی

[v] گفته‌اند: عبیدالله، از نوادگان اسماعیل بن امام جعفر صادق (ع) بود. برخى او را از نوادگان عبدالله بن میمون اهوازی ایرانى دانسته‌اند. بنى‌عباس در نسب او طعن‌ها زده‌اند.

[vi] فقیه و مورخ و مؤلف کتاب‌هایی مانند نزهـه الأنظار فی عجائب التواریخ و الأخبار. خیرالدین پاشا (د1890م) آموزش زبان عربی و تربیت دینی را در مدرسە نظامی باردو به او واگذار کرد. شیخ قبادو به نزدیکی علوم طبیعی و علوم روحانی معتقد بود و رمز آقایی اروپا بر جهان عرب را در تسلط آن‌ها بر علوم طبیعی و ریاضی‌ می دانست.کتاب «جریده عقدالئال فی التوسل للنبی بالآل» از جمله تألیفات اوست.

[vii] نویسنده، شاعر، اصلاح‌طلب، صوفی، استاد زیتونه و مترجم معروف تونس.

[viii] مورخ، نویسنده، سیاست‌مدار و وقایع‌نگار مخصوص حکومت بایات عثمانی. کتاب او با عنوان «إتحاف أهل الزمان بأخبار ملوک تونس و عهدالأمان» از کتب مرجع پیرامون تاریخ تونس در دوران عثمانی است.

[ix] مورخ، جهانگرد، نویسنده کتاب «صفوه الاعتبار بمستودع الأمصار و الأقطار،» رئیس جمعیت اوقاف و مدیر مسئول روزنامه رسمی تونس، او از شخصیت‌هایی است که به جریان اصلاح طلبی در تونس یاری فراوان رساند و برای مدتی اداره چاپخانه‌ی رسمی تونس را بر عهده داشت.

[x] جالب است که بورقیبه می‌گوید در سال 1928میلادی جمعیت ادبی لیسور در تونس نشستی با عنوان «حجاب» برگزار کرد و من در سخنرانی خود گفتم: حجاب جزئی از شخصیت تونسی است و فرانسه می‌خواهد آن را از بین ببرد و ما آن را که نماد شخصیت ماست، ترک نخواهیم کرد![۲۳]

[xi] بورقیبه مؤسسه الجامع‌الأعظم در تونس را که از قدیمی‌ترین مراکز آموزش علوم اسلامی در غرب جهان اسلام بود، به رتبه دانشگاه زیتونه و مدتی بعد به درجه دانشکدهای از دانشکده‌های دانشگاه تونس فروکاست؛ بن علی در دوران حکومتش دانشگاه زیتونه را احیا کرد.

[xii] نگارنــده خــود شــاهد حساســیت نیروهــای امنیتــی بــه حجــاب زنــان و محاســن مــردان و برخــورد فیزیکــی بــا آن بــوده اســت.

[xiii] گل یاسمین در تونس فراوان و نمادی از گردشگری این کشور است. این گل از منظر تاریخی و مانند دیگر گل‌هایی، چون مشک و نرگس و گل بهار و سوسن و زنبق از جلولا در نزدیکی قیروان و گلهای جلولا از اصفهان وارد تونس شده است.

[xiv] محمدرضا پهلوی، شاه مخلوع ایران، نیز در 26دی 1357شمسی از ایران فرار کرد.

[xv] فلما نسوا ما ذکروا به فتحنا علیهم أبواب کل شی حتی إذا فرحوا بما أتوا أخذناهم بغته فإذا هم مبلسون (المائده: 44).

[xvi] ثعالبی از رهبران اصلاح طلب و مؤسس الحزب الحر الدستوری التونسی به سال 1920میلادی بود. او دو هدف عمده را در سیاست دنبال می‌کرد؛ یکی مبارزه با استعمار فرانسه و دیگری کوبیدن جریان دینی سنت‌گرای تونس؛ ثعالبی انگلستان را نمونه دموکراسی می‌دانست. «تونس الشهیده» و «روح التحرر فی القرآن» یا «الروح الحره للقرآن» از تألیفات مهم و اثرگذار اوست. ثعالبی در کتاب تونس الشهیده خواستار آزادی بیان، آزادی کار و آزادی رسانه شد و در کتاب «روح التحرر فی القرآن» نیز به موضوع دفاع از حقوق زن و کشف حجاب پرداخت. او سفرهای متعددی به شرق داشت و از کسانی بود که به میانجی‌گری و وساطت بین امام یحیی در یمن و ملک عبدالعزیز بن سعود اقدام کرد. حبیب بورقیبه، نخستین رئیس‌جمهور تونس از شاگردان و ارادتمندان ثعالبی بود.[۲۴] اصلاح‌گران و شاگردان شیخ سالم بوحاجب و ثعالبی و مؤلف کتاب اثرگذار و جریان‌ساز «إمرأتنا فی الشریعـه و المجتمع» بود. کتاب او که در سال 1930میلادی منتشر شد، در حقیقت نوعی ساختارشکنی هنجارهای اجتماعی تونس در موضوع زن را به همراه داشت و تغییر نگاه به مقوله زن در اسلام را دنبال می‌کرد. طاهر حداد درَ این کتاب به این نکته اشاره کرده است که احوال شخصیه در اسلام، اموری دنیوی، عرضی و تغییرپذیر و تکامل‌پذیر است و به ذات و جوهر دین، مانند توحید و دیگر ارکان اسلام و نیز مکارم اخلاق و عدالت و مساوات بین مردم که تغییرناپذیرند ارتباطی ندارد.[۲۴] نگارش این کتاب جنجال بسیاری در جامعه تونس به راه انداخت. این کتاب یکی از منابع مهم شکل‌گیری مجله «الاحوال الشخصیه» در تونس بود.  

کتابشناسی

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ ۱٫۴ ۱٫۵ ۱٫۶ ۱٫۷ ۱٫۸ ۱٫۹ شریف، محمدهادی (۱۹۹۳م). تاریخ تونس من عصور ماقبل التاریخ الی الاستقلال؛ الطبعة الثالثه، دار سراسر للنشر.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ کعاک، عثمان(۱۳۸۷) . روابط ایران و تونس در گذر زمان. تهران: مرکز اسناد‌‌ و تاریخ دیپلماسی، ترجمه و تحقیق ستار عودی.
  3. خالد، احمد، الزعیم، الشیخ، عبدالعزیز ،الثعالبی (۲۰۰۱م). تونس: الدارالعربیه للکتاب.
  4. نیفر، منجی (۱۹۶۹م). الحضارة التونسیة من خلال الفسیفساء؛ تونس: الشرکة التونسیة للتوزیع.
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ ابن ابی ،دینار (۱۲۸۶ق). المونس‌فی اخبار إفریقیه و تونس. تونس: مطبعة الدولة التونسیة، الطبعة الاولی.
  6. رامیار، محمود (۱۳۸۵). تاریخ قرآن؛ تهران: امیرکبیر.
  7. ابن، عبدالحکم (1415). فتوح مصر و المغرب. بی‌جا: مکتبة الثقافة الدینیة.
  8. ۸٫۰ ۸٫۱ ۸٫۲ ۸٫۳ جعیط، هشام (۲۰۰۴م)؛ تأسیس الغرب الاسلامی القرن الاول و الثانی هجری. لبنان: دارالطلیعه.
  9. ۹٫۰ ۹٫۱ ۹٫۲ جنحانی، حبیب (۱۹۶۸م). القیروان عبر عصور ازدهار الحضارة الاسلامیة في المغرب العربي. تونس: الدار التونسیه للنشر.
  10. حموی، یاقوت (۱۳۹۹ق). معجم البلدان. بیروت: داراحیاء التراث العربی، جلد ۱.
  11. فاخوری، حنا (۱۹۸۶). الجامع فی تاریخ الادب العربی. لبنان: دارالجیل.
  12. ۱۲٫۰ ۱۲٫۱ شاذلی نیفر، محمد (۲۰۰۸م)؛ الاسطول فی اللغة و الادب و التاریخ. تونس: بیت‌الحکمه.
  13. ابن عاشور، محمد طاهر (۱۹۷۱). التحریر و التنویر. تونس: الدارالتونسیه للنشر و التوزیع، جلد ۱.
  14. ۱۴٫۰ ۱۴٫۱ جنحانی، حبیب (۱۹۶۸م). القیروان عبر عصور ازدهار الحضارة الاسلامیة في المغرب العربي. تونس: الدار التونسیه للنشر.
  15. ۱۵٫۰ ۱۵٫۱ ۱۵٫۲ ۱۵٫۳ ناصری طاهری، عبدالله (۱۳۷۵). مقدمه‌ای بر تاریخ سیاسی اجتماعی شمال آفریقا از آغاز تا ظهور عثمانی‌ها. تهران: سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
  16. زرکلی، خیرالدین (۱۹۸۰م). الاعلام. بیروت: دارالملایین، جلد ۲ و ۴.
  17. عبدالسلام، احمد (۱۹۸۷م). مواقف اصلاحیه فی تونس قبل الحمایة. تونس: الشرکة التونسیة للتوزیع.
  18. ابوحمدان، سمیر (۱۹۹۳). خیرالدین التونسی. بیروت: دارالکتاب العالمی.
  19. ۱۹٫۰ ۱۹٫۱ محجوبی، علی (۱۹۸۶م). انتصاب الحمایة الفرنسیه بتونس. تونس: سراسر للنشر.
  20. ذوادی، محمود (۲۰۰۶م). الوجه الاخر للمجتمع التونسی. تونس: تبرالزمان.
  21. «اخبار تونس» نشریه خبری رایزنی فرهنگی ج. ا. ایران در تونس در سال‌های ۱۳۹۱ تا ۱۳۹۲.
  22. عصمتی‌بایگی، سیدحسن (1395). جامعه و فرهنگ تونس. تهران: موسسه فرهنگی, هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی, ص 49-24.
  23. بورقیبه، حبیب (۱۹۷۸ م). حیاتی ارائی جهادی. تونس: نشریات کتابه الدوله للاعلام.
  24. ۲۴٫۰ ۲۴٫۱ خالد، احمد، الزعیم، الشیخ، عبدالعزیز ،الثعالبی (۲۰۰۱م). تونس: الدارالعربیه للکتاب.