جغرافیای انسانی مصر

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۱۹ توسط Samiei (بحث | مشارکت‌ها)
پراکندگی جمعیت در مصر

جمعیت مصر در اول ماه ژانویه 2015، 87963276 نفر بوده است که از این تعداد، 44880233 نفر مرد و 43083043 نفر زن بوده‌اند. جمعیت استان­‌های مصر تفاوت­‌های بسیای با هم دارد؛ استان قاهره (کلانشهر قاهره) با جمعیتی حدود 9278441 نفر، بیشترین جمعیت و پس از آن استان جیزه با جمعیت 7585115 نفردر مرتبه دوم، استان شرقیة با جمعیت 6485412 نفر در مرتبه بعد و استان جنوب سیناء با جمعیتی حدود 167426 نفر دارای کمترین جمعیت بوده است.[۱]

تراکم جمعیت در مصر، 1130 نفر در هر کیلومتر مربع از مناطق قابل سکونت است. بالاترین تراکم جمعیت در استان قاهره با 47285 نفر در هر کیلومتر مربع و پایین‌ترین آن در استان سوئز با 67 نفر در هر کیلومتر مربع است.

اقلیت های قومی مصر

نژاد مردم امروز مصر، عمدتا عرب، قبطی و نوبه­ای است که 99.4% از کل جمعیت مصر را تشکیل می­‌دهند. عرب­‌ها عموما با ورود اسلام به مصر به این سرزمین مهاجرت کردند و در طول قرون متمادی با امتزاج با دیگر نژادها، جمعیت آنان رو به افزایش گذاشت. قبطی­‌ها که مهمترین اقلیت نژادی در مصر به شمار می­‌آیند، از بقایای مردم مصر قدیم‌­اند که پس از ورود اسلام، همچنان بر دیانت مسیحی باقی ماندند. نوبه­ای­‌ها نیز که از مهاجران آفریقایی‌­اند، در گذشته­‌های نه چندان دور، عمدتا در مناطق جنوبی مصر سکنی داشتند که با احداث سد اسوان ناگزیر از مهاجرت به مناطق دیگر شدند و امروز علیرغم تلاش برای حفظ آداب و سنت‌­های خود، کم و بیش جذب جامعه و فرهنگ مصری شده‌­اند. نوبه­ای­‌ها نسبت به اعراب و قبطی­‌ها، چهره تیره‌­تری دارند.

بدوها، قبایلی عرب‌­اند که در گذشته عمدتا صحراگرد بوده­ و به چوپانی روزگار می­‌گذراندند و از ویژگی­‌های فرهنگی و اجتماعی خاصی برخوردار بودند. بدوها از دهه‌­های اولیه قرن بیستم و در پی تحولات اجتماعی کم و بیش در جامعه مصر ادغام شده‌­اند.[۲]

گروه‌­های دیگری از نژادهای غیر مصری نیز از قرون گذشته در این سرزمین سکنی داشتند. از جمله آنها نژادهای اروپایی است که در دوره‌­های مختلف تاریخی به این سرزمین آمدند و به تدریج در جامعه مصر استحاله شدند. از مشهورترین اقلیت­‌های نژادی که در جامعه مصری ادغام شده‌­اند، ارمنی­‌ها و یونانی­‌ها هستند.[۳]

مهاجرت‌­های داخلی

مهاجرت­‌های داخلی، یکی از مسائل عمده و تأثیرگذار در رشد جمعیت مصر است که خود یکی از مهمترین و خطیرترین مسائل جامعه و عامل مستقیم بسیاری از مشکلات اقتصادی و اجتماعی است. دو مسئله عمده جمعیتی در مصر، رشد رو به افزایش و دیگری توزیع نامتوازن جمعیت است که مهاجرت­‌های داخلی ارتباط مستقیم با آن دارد. موضوع مهاجرت­‌های داخلی به عنوان یک پدیده قابل ملاحظه اجتماعی و اقتصادی از اوایل قرن بیستم مورد توجه قرار گرفت. روند مهاجرت­‌های داخلی را در طول قرن بیستم می­توان به 5 مرحله تقسیم کرد:

مرحله 1907 تا 1944- در این سال‌­ها، حجم مهاجرت­‌ها تقریبا ثابت بود. دلیل این مهاجرت­‌ها هم کاهش فرصت­‌های شغلی در پی اشغال مصر توسط انگلیس و بحران جهانی اقتصاد در دهه 30 قرن گذشته بود.

مرحله دوم، 1945 تا 1951 است. مهاجرت‌­ها با آغاز جنگ جهانی دوم رو به رشد گزارد و همزمان با جنگ موج مهاجرت از روستاها به مراکز مهم شهری (قاهره، اسکندریه و شهرهای اطراف کانال سوئز) آغاز و با ادامه جنگ افزایش یافت، به گونه‌­ای که حجم مهاجرت­‌ها در سال 1947 به 1/7 میلیون نفر با معدل تقریبی 9% رسید.

مرحله 1952 تا 1966 مصر شاهد گسترش و افزایش میزان مهاجرت­‌ها بود. تحولات پس از انقلاب 1952 و اجرای پروژه­‌های بزرگ توسعه محور دولتی به امواج دیگری از مهاجرت­‌ها دامن زد. گروه‌های مهاجران از دلتای نیل به سوی مناطق جدید صنعتی و مراکز شهری روی آوردند. گروه­‌هایی هم به سمت جنوب (اسوان و السد العالی) و وادی الجدید مهاجرت کردند. حجم این مهاجرت‌­ها در سال 1960 به حدود 3 میلیون نفر و معدل 11/5% جمعیت رسید که بالاترین نرخ مهاجرت داخلی مصر در طول قرن بیستم بود.

مرحله 1967 تا 1972، مرحله کوچ‌­های اجباری بود. جنگ ژوئن 1967 مصر و اسرائیل که به نابودی شهرهای اطراف کانال سوئز و تعطیل شدن تردد کشتی­‌های تجاری در کانال منجر شد، مهاجرت بسیاری از ساکنان­ این مناطق را (حدود یک میلیون نفر) در پی داشت.

مرحله 1973 تا 1996، مرحله مهاجرت معکوس بود. به دنبال سازش مصر و اسرائیل و سپس بازگشایی کانال سوئز و فعال شدن مراکز تجاری، صنعتی و گردشگری در شهرها و مناطق اطراف آن، پدیده مهاجرت در این مناطق شکل معکوس به خود گرفت. میزان مهاجرت‌­های داخلی مصر از 11/5% در سال 1960 به 6/5% در سال 1996 کاهش یافت.[۳]

مهاجرت­‌ها عموما در ترکیب جمعیتی مناطق مهاجرفرست و مهاجرپذیر، تغییراتی را پدید آورده­است که مهمترین آن، افزایش جمعیت شهرهای قاهره و اسکندریه و شهرهای اطراف کانال سوئز است. علاوه بر آن، این مهاجرت­‌ها، به افزایش معدل آسیب­‌های اجتماعی در شهرها و مناطق مهاجرپذیر انجامیده است.[۳]

پیش­بینی می‌­شود با اجرای طرح­‌های توسعه (شامل ایجاد مجتمع‌­های زراعی، صنعتی، سیاحتی و معدنی) با هدف آبادسازی مناطق صحرایی و مهمتر از آن، جذب جمعیت از وادی و دلتای نیل که به نظر می­‌رسد تا نیمه­‌های قرن بیست ­و یکم، بسیاری از اهداف این طرح تحقق یابد، به شکل­‌گیری امواج دیگری از مهاجرت­‌های داخلی در این کشور بیانجامد که البته، کاهش حجم مهاجرت­‌ها رابه شهرهای قاهره بزرگ، اسکندریه و منطقه کانال سوئز در پی خواهد داشت[۳][۴].

نیز نگاه کنید به

جغرافیای انسانی روسیه؛ جغرافیایی جمعیتی در چین؛ جغرافیای انسانی سودان؛ جغرافیای انسانی اردن؛ جغرافیای انسانی ژاپن؛ جغرافیای انسانی کانادا؛ جغرافیای انسانی کوبا؛ جغرافیای انسانی لبنان؛ جغرافیای انسانی تونس؛ جغرافیای انسانی ساحل عاج؛ جغرافیای انسانی مالی؛ جغرافیای انسانی افغانستان؛ جغرافیای انسانی تایلند؛ جغرافیای انسانی آرژانتین؛ جغرافیای انسانی فرانسه؛ جغرافیای انسانی اسپانیا؛ جغرافیای انسانی اوکراین؛ جغرافیای انسانی سوریه؛ جغرافیای انسانی قطر؛ جغرافیای انسانی امارات متحده عربی؛ جغرافیای انسانی اتیوپی؛ جغرافیای انسانی سیرالئون؛ جغرافیایی انسانی سنگال؛ جغرافیای انسانی زیمبابوه؛ جغرافیای انسانی گرجستان؛ جغرافیای انسانی تاجیکستان؛ جغرافیای انسانی قزاقستان؛ جغرافیای انسانی بنگلادش

کتابشناسی

  1. بازیابی شده از https://www.misrintranet.capmas.gov.eg/lang=1.
  2. موسوعة مصر الحدیثة (1996). مصر: الهيئة العامة للكتاب، وزارة الثقافة، ج 3، ص34.
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ ۳٫۳ حسانین، محمد احمد علي (2010). الهجرة الداخلية في مصر (الطبعة الاولي). بيروت: مركز دراسات الوحدة العربية، ص 44.
  4. صدر هاشمی، سید محمد (1392). جامعه و فرهنگ مصر. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص20 - 24.