جغرافیای انسانی افغانستان

از دانشنامه ملل

جمعیت افغانستان در طول دهه‌های گذشته تحت تأثیر عوامل مختلفی از جمله جنگ، مهاجرت، و تغییرات اقتصادی دچار نوسانات زیادی شده است. بر اساس آخرین آمارهای سال 2024، جمعیت افغانستان حدود 41 میلیون نفر برآورد می‌شود که نشان‌دهنده تغییرات چشمگیری در مقایسه با دهه‌های گذشته است.

اهمیت مطالعه روندهای جمعیتی: بررسی و تحلیل روندهای جمعیتی برای سیاست‌گذاری در حوزه‌های مختلف مانند بهداشت، آموزش، شهرنشینی و مهاجرت اهمیت بسیاری دارد. پویایی‌های جمعیتی افغانستان نه تنها بر مدیریت داخلی کشور بلکه بر روابط و سیاست‌های منطقه‌ای نیز تأثیرگذار است.

ساختار هرم جمعیتی

هرم جمعیتی افغانستان در سال ۲۰۲۴ به طور قابل‌توجهی نشان‌دهنده جوانی جمعیت است. داده‌های سرشماری نشان می‌دهد که حدود ۶۰ درصد از جمعیت زیر ۳۰ سال سن دارند. این جوانی جمعیت نتیجه نرخ بالای باروری در دهه‌های گذشته و کاهش مرگ‌ومیر در سنین پایین است

  • تحلیل ساختار سنی

هرم سنی افغانستان طی دهه‌های گذشته تغییرات زیادی را تجربه کرده است. در دهه‌های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰، نرخ باروری بسیار بالابود که در سال‌های اخیر کاهش‌یافته است. این تغییرات ناشی از کاهش باروری، بهبود در شاخص‌های بهداشتی و تأثیرات مهاجرت است.  مقالات علمی نشان می‌دهند که این تغییرات به‌ویژه در پی کاهش باروری و بهبود خدمات بهداشتی و درمانی مشاهده می‌شود.

  • نسبت جنسیتی و توزیع سنی

نسبت جنسیتی در افغانستان در سال ۲۰۲۴ تقریباً متوازن است، با نسبت تقریبی ۱.۰۳ مرد به ۱ زن. بااین‌حال، نسبت جنسیتی در گروه‌های سنی مختلف به دلیل مهاجرت و مرگ‌ومیر نوساناتی دارد. در دهه‌های گذشته، به‌ویژه در سال‌های جنگ داخلی، نسبت مردان به زنان بالاتر بود، اما با بهبود شرایط اقتصادی، نسبت جنسیتی به سمت تعادل بیشتری حرکت کرده است.

مقایسه داده‌های ۲۰۱۴ نشان می‌دهد که نسبت جنسیتی به‌ازای هر ۱۰۶ مرد، ۱۰۰ زن بود. این نسبت در گروه‌های سنی جوان‌تر به ۱۰۸ مرد به ۱۰۰ زن افزایش‌یافته بود. در سال ۲۰۲۴، نسبت جنسیتی به سمت تعادل بیشتری حرکت کرده است.

  • پیش‌بینی‌های آینده

پیش‌بینی‌های جمعیتی نشان می‌دهد که جمعیت افغانستان تا سال ۲۰۵۴ به حدود ۵۵ میلیون نفر خواهد رسید. تغییرات پیش‌بینی‌شده شامل کاهش سهم جمعیت جوان و افزایش سهم جمعیت میان‌سال وسالمند است. پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهند که نرخ باروری به حدود ۳.۲ فرزند به‌ازای هر زن تا سال ۲۰۵۰ کاهش خواهد یافت. مطالعات اخیر همچنین بر چالش‌های مرتبط با پیرشدن جمعیت و کاهش نیروی کار جوان تأکید کرده‌اند .

  • پیامدها و چالش‌ها

پدیده سالخوردگی جمعیت که به‌تدریج در افغانستان نیز آغاز می‌شود، می‌تواند فشار زیادی بر دستگاه‌های بهداشتی و اجتماعی کشور وارد کند. کاهش نیروی کار جوان نیز ممکن است بر رشد اقتصادی تأثیرگذار باشد. دولت افغانستان نیازمند سیاست‌های جمعیتی و اقتصادی هوشمندانه‌ای است که به بهبود وضعیت بهداشتی و تأمین اجتماعی توجه ویژه داشته باشد.

ویژگی های جمعیتی

۱. باروری و زادوولد

نرخ باروری کل (TFR) در افغانستان طی سه دهه گذشته کاهش قابل‌توجهی داشته است. در دهه ۱۹۹۰، این نرخ حدود ۶.۶ فرزند به‌ازای هر زن بود، اما تا سال ۲۰۲۴ به حدود ۴.۴ فرزند کاهش‌یافته است. این کاهش به عواملی چون افزایش دسترسی به خدمات بهداشتی، بهبود سطح آموزش زنان، و تغییرات اجتماعی نسبت داده می‌شود.

  • تحلیل روند نرخ باروری کل (TFR):

کاهش نرخ باروری در افغانستان در درجه اول به‌خاطر افزایش سطح تحصیلات زنان و بهبود دسترسی به خدمات بهداشت باروری است. آموزش زنان به‌ویژه در مناطق شهری، منجر به تأخیر در ازدواج و کاهش تعداد فرزندان شده است . همچنین، برنامه‌های بهداشتی متمرکز بر بهبود دسترسی به خدمات پیشگیری از بارداری و بهداشت باروری تأثیر بسزایی در این کاهش داشته‌اند.

  • بررسی عوامل مؤثر بر تغییرات نرخ باروری:

- آموزش زنان: افزایش سطح تحصیلات زنان منجر به کاهش نرخ باروری در بسیاری از مناطق افغانستان شده است.

- دسترسی به خدمات بهداشت باروری: برنامه‌های بهداشتی و افزایش دسترسی به خدمات پیشگیری از بارداری نقش مهمی در کاهش نرخ باروری داشته‌اند.

- تغییرات اجتماعی: تغییر در الگوهای ازدواج و افزایش اشتغال زنان نیز تأثیرگذار بوده است .

  • مقایسه الگوهای باروری در مناطق مختلف:

الگوهای باروری در افغانستان به‌شدت متنوع است. در مناطق روستایی، نرخ باروری بالاتر است و حدود ۵ فرزند به‌ازای هر زن برآورد می‌شود. این تفاوت‌های منطقه‌ای به دلیل اختلاف در دسترسی به خدمات بهداشتی، آموزش، و فرصت‌های شغلی است.

۲. مرگ‌ومیر و امید به زندگی

  • بررسی تغییرات نرخ مرگ‌ومیر عمومی و نوزادان:

نرخ مرگ‌ومیر عمومی و نوزادان در افغانستان طی دهه‌های اخیر بهبودیافته است. نرخ مرگ‌ومیر نوزادان که در دهه ۱۹۹۰ حدود ۱۶۵ مرگ به‌ازای هر ۱۰۰۰ تولد زنده بود، در سال ۲۰۲۴ به حدود ۵۷ مرگ به‌ازای هر ۱۰۰۰ تولد زنده کاهش‌یافته است . این بهبود به دلیل افزایش دسترسی به خدمات بهداشتی و برنامه‌های واکسیناسیون گسترده است .

  • تحلیل امید به زندگی و تغییرات آن در دهه‌های مختلف:

امید به زندگی در افغانستان در دهه‌های اخیر به‌تدریج افزایش‌یافته است. از حدود ۴۵ سال در دهه ۱۹۹۰، امید به زندگی به ۶۲ سال برای مردان و ۶۵ سال برای زنان در سال ۲۰۲۴ رسیده است . بهبود شرایط بهداشتی، کاهش مرگ‌ومیر نوزادان و افزایش دسترسی به خدمات پزشکی از عوامل اصلی این بهبود هستند.

  • بررسی عوامل مؤثر بر بهبود شاخص‌های بهداشتی و سلامت:

- افزایش دسترسی به خدمات بهداشتی: توسعه مراکز بهداشتی و بیمارستان‌ها، به‌ویژه در مناطق روستایی، به بهبود شاخص‌های سلامت منجر شده است.

-برنامه‌های واکسیناسیون: برنامه‌های گسترده واکسیناسیون کودکان و مادران موجب کاهش مرگ‌ومیر نوزادان و افزایش امید به زندگی شده است.

-آموزش‌های بهداشتی: ارتقای سطح آموزش‌های بهداشتی و افزایش آگاهی عمومی نسبت به بهداشت و تغذیه از عوامل مؤثر در بهبود سلامت عمومی بوده است.

رشد جمعیت

۱. تحلیل نرخ رشد طبیعی جمعیت در ۵۰ سال گذشته

نرخ رشد طبیعی جمعیت افغانستان در پنجاه سال گذشته نوسانات قابل‌توجهی داشته است. در دهه ۱۹۸۰، افغانستان با بحران‌های جدی سیاسی و نظامی مواجه بود که تأثیر عمیقی بر ساختار جمعیتی کشور گذاشت. جنگ‌های داخلی و ناآرامی‌های گسترده باعث شد که نرخ رشد جمعیت به‌شدت کاهش یابد. در این دوره، نرخ رشد جمعیت به دلیل مهاجرت‌های گسترده به کشورهای همسایه و کاهش زادوولد، به طور موقت کاهش یافت .

در دهه ۱۹۹۰ و اوایل دهه ۲۰۰۰، به دنبال پایان برخی درگیری‌ها و بازگشت پناه‌جویان به کشور، نرخ رشد جمعیت به طور موقت افزایش یافت. بهبود نسبی در شرایط امنیتی و اقتصادی، همراه با افزایش زادوولد و بازگشت پناه‌جویان، به رشد جمعیت کمک کرد. در سال ۲۰۱۴، نرخ رشد طبیعی جمعیت افغانستان به حدود ۲.۳ درصد رسید. بااین‌حال، در سال ۲۰۲۴، این نرخ به حدود ۱.۹ درصد کاهش‌یافته است. این کاهش عمدتاً به دلیل کاهش نرخ باروری و بهبود شرایط بهداشتی و پزشکی، افزایش شهرنشینی، و تغییرات اجتماعی در کشور است .

۲. بررسی عوامل مؤثر بر تغییرات نرخ رشد

عوامل مختلفی بر تغییرات نرخ رشد جمعیت در افغانستان تأثیرگذار بوده‌اند. کاهش نرخ مرگ‌ومیر نوزادان و بهبود دسترسی به خدمات بهداشتی و درمانی از جمله این عوامل هستند. در سال‌های اخیر، برنامه‌های بهداشتی و آموزش‌های عمومی به‌ویژه در مناطق شهری، به کاهش نرخ باروری و افزایش امید به زندگی کمک کرده‌اند. بهبود شرایط بهداشتی، از جمله افزایش دسترسی به واکسیناسیون و خدمات بهداشت باروری، تأثیر عمده‌ای در کاهش نرخ مرگ‌ومیر نوزادان و افزایش امید به زندگی داشته است.

علاوه بر این، افزایش شهرنشینی و تغییرات اجتماعی نیز بر نرخ رشد جمعیت تأثیر گذاشته‌اند. افزایش سطح تحصیلات زنان و دسترسی به خدمات پیشگیری از بارداری، به کاهش نرخ باروری کمک کرده و به دنبال آن، نرخ رشد جمعیت کاهش‌یافته است. تغییرات فرهنگی و اجتماعی، از جمله تغییر در الگوهای ازدواج و نقش زنان در بازار کار، به کاهش نرخ باروری و در نتیجه کاهش نرخ رشد جمعیت کمک کرده اند.

۳. مقایسه نرخ رشد با کشورهای منطقه و جهان

مقایسه نرخ رشد جمعیت افغانستان با کشورهای منطقه و جهانی نشان می‌دهد که افغانستان هنوز یکی از بالاترین نرخ‌های رشد جمعیت را در منطقه دارد. بسیاری از کشورهای همسایه، از جمله ایران و پاکستان، کاهش‌های قابل‌توجهی در نرخ رشد جمعیت تجربه کرده‌اند. درحالی‌که افغانستان باوجود کاهش نرخ رشد، همچنان دارای نرخ رشد بالاتری است. این تفاوت به دلیل ساختار جمعیتی جوان افغانستان و تأخیر در انتقال جمعیتی است. ساختار سنی جوان و نرخ بالای باروری در مناطق روستایی به طور نسبی به افزایش نرخ رشد جمعیت کمک کرده است.

۴. تأثیر مهاجرت بر رشد جمعیت

مهاجرت، به‌ویژه مهاجرت‌های بین‌المللی، تأثیر قابل‌توجهی بر ساختار جمعیتی و نرخ رشد جمعیت افغانستان داشته است. میلیون‌ها افغان به دلیل جنگ‌ها، بحران‌های اقتصادی و ناپایداری‌های امنیتی به کشورهای همسایه و دیگر کشورها مهاجرت کرده‌اند. این مهاجرت‌ها به کاهش نرخ باروری و نیروی کار فعال در کشور منجر شده است. از سوی دیگر، بازگشت پناهندگان به کشور، در دوره‌های مختلف، به تغییرات سریع در نرخ رشد جمعیت انجامیده است. سیاست‌های مهاجرتی دولت افغانستان ، از جمله برنامه‌های حمایت از مهاجران بازگشتی و تلاش‌های برای مدیریت مهاجرت داخلی، به تغییرات جمعیتی کشور تأثیر گذاشته است.

پراکندگی جمعیت

۱. توزیع فضایی و تراکم جمعیت در افغانستان

پراکندگی جمعیت افغانستان به‌شدت نامتوازن است و عوامل جغرافیایی، اقتصادی و اجتماعی نقش مهمی در این توزیع نامتعادل دارند. مناطق شهری مانند کابل، هرات، و مزارشریف تراکم جمعیتی بسیار بالایی دارند، به‌طوری‌که در سال ۲۰۲۴ تراکم جمعیت در کابل به ۴۰۰۰ نفر در هر کیلومترمربع رسیده است. در مقابل، مناطق کوهستانی و روستایی مانند بدخشان، همچنان کم‌جمعیت هستند و تراکم جمعیتی در این مناطق کمتر از ۲۰ نفر در هر کیلومترمربع گزارش شده است.

توزیع جمعیت در افغانستان از نظر جغرافیایی به‌شدت تحت‌تأثیر عوامل محیطی است. مناطقی که دارای دسترسی به منابع آب و زمین‌های کشاورزی هستند، همچنان جمعیت بیشتری را به خود جذب کرده‌اند. در مقابل، مناطق خشک و کوهستانی با کمبود منابع طبیعی و زیرساخت‌های اقتصادی، جمعیت کمتری دارند و بسیاری از ساکنان آن مناطق در جستجوی فرصت‌های اقتصادی بهتر به شهرهای بزرگ مهاجرت کرده‌اند.

۲. روند تغییرات توزیع جمعیت در ۵۰ سال گذشته

طی پنجاه سال گذشته، مهاجرت داخلی از روستاها به شهرها روندی مداوم و پرشتاب بوده است. درحالی‌که در دهه ۱۹۸۰ تنها ۱۵ درصد جمعیت کشور در مناطق شهری زندگی می‌کردند، این رقم در سال ۲۰۲۴ به حدود ۳۰ درصد رسیده است. این افزایش ناشی از عواملی مانند جستجوی فرصت‌های اقتصادی، فرار از ناآرامی‌های امنیتی و بهبود دسترسی به خدمات بهداشتی و آموزشی در مناطق شهری بوده است.

همچنین، جنگ‌ها و ناآرامی‌ها در چند دهه گذشته نیز نقش مهمی در تغییر توزیع جمعیت افغانستان داشته‌اند. بسیاری از مردم از مناطق ناامن به شهرهای بزرگ و مناطق نسبتاً امن مهاجرت کرده‌اند. این مهاجرت‌ها ساختار جمعیتی کشور را به‌شدت تغییر داده است و تراکم جمعیت در شهرها به طور پیوسته افزایش‌یافته است.

۳. عوامل جغرافیایی و اقتصادی مؤثر بر توزیع جمعیت

عوامل جغرافیایی مانند دسترسی به منابع آب و زمین‌های کشاورزی، همواره یکی از مهم‌ترین عوامل در تعیین الگوی توزیع جمعیت افغانستان بوده‌اند. مناطق دارای زمین‌های حاصلخیز و آب کافی، جمعیت بیشتری را به خود جذب کرده‌اند. در مقابل، مناطق کوهستانی و خشک، به دلیل کمبود منابع، کمتر موردتوجه جمعیت قرار گرفته‌اند.

عوامل اقتصادی نیز تأثیر قابل‌توجهی بر تمرکز جمعیت در مناطق شهری داشته‌اند. به‌ویژه، فرصت‌های شغلی بیشتر در شهرها، سرمایه‌گذاری‌های عمومی در زیرساخت‌ها، و دسترسی به بازار کار، به افزایش جمعیت شهری منجر شده است. تمرکز سرمایه‌گذاری‌های اقتصادی در شهرها و عدم توسعه مناسب زیرساخت‌ها در مناطق روستایی، عامل اصلی افزایش مهاجرت به شهرها بوده است .

۴. مهاجرت‌های داخلی و اثرات آن بر توزیع جمعیت

مهاجرت‌های داخلی از مناطق روستایی به شهرها یکی از مهم‌ترین عوامل تغییر در توزیع جمعیت افغانستان است. این مهاجرت‌ها به‌ویژه در دهه‌های اخیر شدت گرفته و تأثیرات گسترده‌ای بر ساختار جمعیتی کشور داشته است. افراد جوان و خانواده‌ها به دنبال دسترسی بهتر به خدمات بهداشتی و آموزشی و فرصت‌های اقتصادی بیشتر به شهرهای بزرگ مهاجرت کرده‌اند.

این مهاجرت‌ها منجر به افزایش تراکم جمعیت در مناطق شهری و کاهش جمعیت در مناطق روستایی شده است. به‌ویژه، شهرهایی مانند کابل، هرات و مزارشریف شاهد افزایش شدید جمعیت بوده‌اند. این افزایش جمعیت چالش‌هایی مانند کمبود مسکن، ترافیک سنگین و فشار بر زیرساخت‌های شهری را به همراه داشته است .

۵. پیش‌بینی توزیع جمعیت در آینده

بر اساس پیش‌بینی‌های جمعیتی، روند مهاجرت داخلی در افغانستان ادامه خواهد داشت و انتظار می‌رود که تا سال ۲۰۵۰ حدود ۴۵ درصد از جمعیت کشور در مناطق شهری زندگی کنند. این تغییرات به‌ویژه در شهرهای بزرگ مانند کابل و هرات، با افزایش تراکم جمعیت و رشد اقتصادی همراه خواهد بود.

در مقابل، مناطق روستایی که از نظر اقتصادی کمتر توسعه یافته‌اند، شاهد کاهش جمعیت خواهند بود. این کاهش جمعیت ممکن است به چالش‌های بیشتری برای تأمین مواد غذایی و منابع طبیعی در این مناطق منجر شود .

شهر نشینی و روستا نشینی

1.روند شهرنشینی و رشد شهرها

  • تحلیل آماری روند شهرنشینی در ۵۰ سال گذشته

شهرنشینی در افغانستان طی پنجاه سال گذشته افزایش قابل‌توجهی داشته است. در دهه ۱۹۷۰، تنها حدود ۱۰ درصد از جمعیت کشور در مناطق شهری سکونت داشتند، اما باگذشت زمان و تا سال ۲۰۲۴ این رقم به حدود ۳۰ درصد رسیده است. این تغییر عمدتاً به دلیل مهاجرت گسترده روستاییان به شهرها، تغییرات اقتصادی و ایجاد فرصت‌های شغلی بهتر در مناطق شهری رخ‌داده است. رشد سریع شهرنشینی در افغانستان ، به‌ویژه در شهرهای بزرگ، به تغییرات چشمگیری در ساختارهای اقتصادی و اجتماعی منجر شده است.

  • بررسی الگوهای رشد کلان‌شهرها و شهرهای میانی

کلان‌شهرهایی همچون کابل، هرات و مزارشریف به‌عنوان کانون‌های اصلی رشد جمعیتی در افغانستان محسوب می‌شوند. کابل، به‌ویژه به‌عنوان پایتخت کشور، با افزایش جمعیت بسیار بالایی مواجه بوده و یکی از پرتراکم‌ترین شهرهای منطقه به شمار می‌رود. در سال ۲۰۲۴، جمعیت کابل به حدی رسیده که زیرساخت‌های آن با چالش‌های فراوانی مواجه شده‌اند. شهرهای میانی همچون قندهار و جلال‌آباد نیز رشد جمعیتی قابل‌توجهی را تجربه کرده‌اند، اگرچه سرعت رشد آن‌ها نسبت به کلان‌شهرهای بزرگ کمتر بوده است. این رشد شهرها علاوه بر عوامل جمعیتی، تحت‌تأثیر توسعه زیرساخت‌ها و دسترسی به منابع اقتصادی و خدماتی قرار گرفته است.

  • تحلیل عوامل مؤثر بر گسترش شهرنشینی

گسترش شهرنشینی در افغانستان به عوامل متعددی وابسته است. بهبود زیرساخت‌های حمل‌ونقل و راه‌های ارتباطی، فرصت‌های شغلی بیشتر در شهرها و تمرکز خدمات بهداشتی و آموزشی در مراکز شهری از جمله دلایل مهم این پدیده هستند. علاوه بر این، ناامنی‌های داخلی و جنگ‌های مستمر در مناطق روستایی نیز از عوامل کلیدی مهاجرت روستاییان به شهرها بوده است. در نتیجه، شهرنشینی به‌عنوان یک راه‌حل برای فرار از ناامنی و دستیابی به فرصت‌های بهتر در نظر گرفته می‌شود.

۲.تحولات جمعیت روستایی

  • تحلیل تغییرات جمعیت روستایی و علل آن

جمعیت روستایی افغانستان در دهه‌های اخیر روندی کاهشی را تجربه کرده است. درحالی‌که در سال ۲۰۲۴ حدود ۷۰ درصد از جمعیت کشور هنوز در مناطق روستایی سکونت دارند، این رقم در مقایسه با گذشته به میزان قابل‌توجهی کاهش‌یافته است. مهاجرت گسترده به شهرها به دلیل مشکلات اقتصادی، بیکاری و خشکسالی از جمله عوامل اصلی این کاهش بوده‌اند. افزایش نرخ شهرنشینی و مهاجرت‌های داخلی، به‌ویژه از مناطق روستایی به شهرها، تأثیرات گسترده‌ای بر کاهش جمعیت روستایی داشته است.

  • بررسی چالش‌های جمعیتی مناطق روستایی

جمعیت روستایی افغانستان با مشکلات فراوانی روبرو است که از جمله آن‌ها می‌توان به کاهش نیروی کار، افزایش فقر و کمبود خدمات بهداشتی و آموزشی اشاره کرد. این چالش‌ها باعث شده تا بسیاری از جوانان و خانواده‌ها به دنبال فرصت‌های بهتر زندگی به شهرها مهاجرت کنند. درعین‌حال، جمعیت سالمندان و افراد آسیب‌پذیر در روستاها باقی‌مانده و این موضوع به کاهش توان تولیدی مناطق روستایی و افزایش نابرابری‌های منطقه‌ای منجر شده است.

  • تحلیل سیاست‌های توسعه روستایی و تأثیر آن‌ها بر جمعیت

دولت افغانستان در طول دهه‌های اخیر تلاش‌هایی برای توسعه مناطق روستایی انجام داده است. پروژه‌های مرتبط با توسعه کشاورزی، بهبود زیرساخت‌های بهداشتی و آموزشی و همچنین برنامه‌های آبیاری از جمله اقدامات انجام‌شده بوده‌اند. بااین‌حال، به دلیل ناپایداری‌های سیاسی و اقتصادی، تأثیرات این برنامه‌ها به‌صورت یکپارچه در سراسر کشور مشاهده نمی‌شود. باوجود این تلاش‌ها، بسیاری از مناطق روستایی همچنان با مشکلات ساختاری مواجه هستند که نیاز به توجه و سرمایه‌گذاری بیشتری دارند.

۳ . چالش‌های شهرنشینی و پیش‌بینی‌های آینده

  • بررسی چالش‌های شهرنشینی (مانند حاشیه‌نشینی) و تأثیرات آن بر ساختار جمعیتی

یکی از چالش‌های مهم شهرنشینی در افغانستان ، پدیده حاشیه‌نشینی است. بسیاری از مهاجرانی که از مناطق روستایی به شهرها مهاجرت کرده‌اند، به دلیل کمبود مسکن و زیرساخت‌های کافی، مجبور به زندگی در مناطق حاشیه‌ای و غیررسمی شده‌اند. این مناطق اغلب فاقد خدمات اساسی همچون آب آشامیدنی، بهداشت و آموزش هستند و در نتیجه، مشکلات اجتماعی نظیر فقر، بیکاری و افزایش جرایم در این نواحی رایج است.

  • پیش‌بینی آماری نرخ شهرنشینی و الگوهای توزیع شهری - روستایی برای ۳۰ سال آینده

پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهد که تا سال ۲۰۵۰، نرخ شهرنشینی در افغانستان به حدود ۴۵ تا ۵۰ درصد خواهد رسید. این افزایش با رشد بیشتر کلان‌شهرهایی همچون کابل، هرات و مزارشریف همراه خواهد بود، درحالی‌که شهرهای کوچک و میانی نیز شاهد افزایش جمعیت خواهند بود. در مقابل، مناطق روستایی به کاهش جمعیت خود ادامه خواهند داد. این تغییرات باعث خواهد شد تا چالش‌های جدیدی در مدیریت شهرنشینی و تأمین خدمات ایجاد خواهد نمود.

نویسنده : نرگس شکوری

نیز نگاه کنید به

جغرافیای انسانی روسیه؛ جغرافیایی جمعیتی در چین؛ جغرافیای انسانی سودان؛ جغرافیای انسانی اردن؛ جغرافیای انسانی ژاپن؛ جغرافیای انسانی کانادا؛ جغرافیای انسانی کوبا؛ جغرافیای انسانی لبنان؛ جغرافیای انسانی تونس؛ جغرافیای انسانی مصر؛ جغرافیای انسانی ساحل عاج؛ جغرافیای انسانی مالی؛ جغرافیای انسانی تایلند؛ جغرافیای انسانی آرژانتین؛ جغرافیای انسانی فرانسه؛ جغرافیای انسانی اسپانیا؛ جغرافیای انسانی اوکراین؛ جغرافیای انسانی سوریه؛ جغرافیای انسانی قطر؛ جغرافیای انسانی امارات متحده عربی؛ جغرافیای انسانی اتیوپی؛ جغرافیای انسانی سیرالئون؛ جغرافیایی انسانی سنگال؛ جغرافیای انسانی زیمبابوه؛ جغرافیای انسانی گرجستان؛ جغرافیای انسانی تاجیکستان؛ جغرافیای انسانی قزاقستان؛ جغرافیای انسانی بنگلادش

کتابشناسی