روابط قطر با ج. ا. ایران
انگلستان تا سال 1971م، مسئول سامان دهی روابط خارجی قطر بود؛ ولی دخالت بریتانیا در ساختار سیاسی این سرزمین نسبت به شیخ نشینهای دیگر کمتر بوده است؛ زیرا تاریخ برقراری روابط تحت الحمایگی قطر با انگلستان، جدید بوده و به سال 1916م، باز میگردد، ثانیاً پایداری زیاد و محافظه کارانهی قطر در برابر اندیشههای دنیای غرب، از نقاط قابل تأمل بود. ایران و قطر از روزگاران کهن به لحاظ همبستگی و همسایگی، روابط بسیار دوستانهای داشتهاند. مبادلات بازرگانی و رفت و آمدهای پی در پی بین مردم دو سرزمین برقرار بوده است. به همین دلیل، ایران همواره سعی کرده است، روابط اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی دو کشور گسترش یابد.
روابط ایران و قطر دوستانه و بر پایهی احترام متقابل بوده است. ایران که خواهان تفاهم و گسترش روابط دوستانه با همهی کشورها میباشد، از نخستین کشورهایی بود که استقلال قطر را به رسمیت شناخت و باز آمدن این سرزمین کهن را به عنوان یک سرزمین سیاسی مستقل به جامعهی بین المللی شادباش گفت و در 24 مهر 1350ه.ش اعلام شناسایی و برقراری سیاسی در سطح سفارت بین دو کشور منتشرگردید. امیروقت قطر در فروردین 1349 به طور رسمی به ایران مسافرت کرد. همچنین در مهر 1350 موافقت نامهی تحدید حدود فلات قاره، بین ایران و قطر بسته شد.
در6 آذر 1350 ه.ش، نخستین سفیر ایران در قطر، وارد دوحه شد و استوارنامهی خود را به امیر قطر تسلیم کرد. پس از این شیخ خلیفه بن حمد آل ثانی، عهدهدار امور قطر شد، و روابط دو کشور در جهت منافع طرفین گسترش یافت. در بیستم فروردین 1351 ه.ش، نخستین سفیر قطر در ایران، به تهران آمد.
تا پیروی انقلاب اسلامی ایران ادامه داشت. پس از استقرار نظام جمهوری اسلامی در ایران روابط سیاسی دو کشور تا سال 1366 در سطح کاردار و از آن تاریخ به بعد در سطح سفیر ارتقا یافته است.
روابط ایران و قطر پس از انقلاب اسلامی
در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، روابط ایران با قطر بر اساس تعالیم و رهبریهای مقام معظم رهبری، حضرت آیتالله خامنهای که توجه ویژهای به مسائل خلیجفارس و روابط با کشورهای کرانهی جنوبی خلیج فارس مبذول میفرمایند، روز به روز گسترش فزایندهای یافته و پیوندهای استواری بین ملت و دولت قطر به وجود آمده است، به طوری که در دیدار مقامات دولتی ایران، بارها از روند رو به گسترش روابط ایران و قطر اظهار خشنودی شده است.
به هرحال ایجاد روابط عمیقتر فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و... با قطر و تقویت روزافزون آن، یکی از راههای مناسب برای حضور همه جانبهی ایران در قطر و دیگر سرزمینهای عربی جنوب دریای پارس است؛ زیرا كشور قطر، طرفدار ایران و فرهنگ ایرانی است و بیشتر دست اندرکاران دولتی آن، نژاد ایرانی دارند و متمایل به جمهوری اسلامی ایران هستند.
سفر امیر قطر به تهران و سفر رؤسای جمهوری اسلامی ایران به قطر، گستردش فوقالعادهی روابط بین دو کشور را به دنبال داشته است. نقش ایران و زمینه سازی آن در انتقال میزبانی كنفرانس اسلامی به دوحه، همواره مورد تأکید بسیار از مقامات قطری بوده است.
با روی کار آمدن شیخ حمد بن خلیفه آل ثانی و آغاز دورهی انفتاح روابط سیاسی، سقف مبادلات تجاری و روابط فرهنگی به ویژه پس از جنگ ایران و عراق، رو به گسترش نهاد.
موافقت نامهها و همکاریهای مشترک با ایران
ایران و قطر برای همکاری دو جانبه، ارزش بسیاری قائلاند و به همین جهت همکاری دو طرف در حال افزایش است.
شیخ حمد بنجاسم بن جبرآل ثانی، وزیر امور خارجه که در 19تیر 1372 ه.ش به تهران سفر کرد، با اشاره به سیاست کشورش مبنی بر استوار کردن همکاریهای اقتصادی دو جانبه و منطقهای، به ویژه با همسایگان، مناسبات اقتصادی ایران را بسیار مهم توصیف کرد.
در ملاقات مقامات ایران و قطر، تواققات سودمندی صورت گرفته، از جمله بهرهبرداری مشترک از بزرگترین حوزهی گاز جهان، در مرز دریایی ایران و قطر به نام حوزهی پارس را میتوان نام برد.
ملاقات ولیعهد قطر در نوامبر 1991م، نقطهی عطفی در روابط کشور بود، که طی آن، اساس همکاریهای مشترک پایهی ریزی شد و در این راستا چندین توافقنامه و قرارداد اقتصادی فرهنگی به امضا رسید كه از جملهی این قراردادها میتوان موارد زیر را ذكر كرد:
- قرارداد حمل و نقل هوایی به منظور گسترش امر هوابری بین دو کشور بر این اساس هفتهای چهار پرواز بایستی بین تهران دوحه برقرار شود.
- قرارداد بازرگانی که هدف از امضای آن، گسترش تبادلات بازرگانی و همکاریهای اقتصادی و فنی بین ایران و قطر و تشویق صادرات و واردات مواد صنعتی و کشاورزی و همچنین سرمایه گذاری بین دو طرف است.
- قراردادهای فرهنگی که به منظور برقراری همکاری بیشتر بین دو کشور منعقد شده و در زمینههای علمی و پرورشی است. این قرارداد در دو زمینهی آموزش و پرورش و آموزش عالی است.
- قرارداد همکاریهای کارگری و اجتماعی که هدف آن، مبادلهی آگاهیها و بررسیهای مربوط به نیروی کار و همکاری در زمینههای تأمین اجتماعی، کارگری و برنامههای پیشرفت اجتماعی است.
- موافقتنامههای همکاری متعدد در زمینهی ورزش، امور خبری و رسانهای، سیاحتی و گردشگری، فرهنگی و ... منعقد شده است.
روابط مستمر و تنگاتنگ ایران و قطر از سال 86 به بعد که منجر به سفرهای امیر قطر و رئیس جمهوری اسلامی ایران گردید و ملاقاتهای امیرقطر با مقام معظم رهبری و رهنمودهای معظمله پیرامون مسائل سیاسی، فرهنگی و اقتصادی دو کشور و از جهتی موضعگیریهای منطقی امیرقطر در حوزهی مسائل سیاسی و احترام به منافع ملی ایران، یکی دیگر از نشانههای روابط ممتاز دو کشور میباشد. تعامل منطقی دو کشور مسلمان، زمینهی سفر ولیعهد قطر به ایران و متعاقباً سفر معاون اول رئیس جمهور ایران به دوحه و دیدار مقامات عالی رتبهی دو کشور را ایجاد نمود. خروجی این تعاملات، انعقاد موافقتنامههای مختلف در حوزههای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بود. تحلیلگران و کارشناسان مسائل سیاسی و اقتصادی معتقدند كه روابط حسنهی مذکور، در آیندهی نزدیک، فعالیتهای اقتصادی ایرانیان در امارات را به سوی قطر هدایت خواهد نمود و آن کشور به عنوان یکی از قطبهای اقتصادی ایران شناخته میشود.
تبیین رویکرد و عملکرد نظام سیاسی قطر به انقلاب اسلامی (علاقه، بی تفاوتی یا مخالفت)
گروه و قطبهای تأثیرگذار و صاحب نفوذ كشور قطر، در گروههای زیر تقسیمبندی میشوند:
علما و روحانیون علاقمند
علما و صاحب نظران حوزهی دین در قطر، در دو بخش خلاصه میشود. شخصیتهای مذهبی و اهل اندیشه همانند شیخ یوسف قرضاوی، رئیس اتحاد علمای مسلمین جهان، و شیخ قرهداغی، دبیر اتحاد علمای مسلمین که متنفذ و دارای توانمندی علمی میباشند و به افکار تقریب مذاهب و وحدت مسلمین اعتقاد و باور دارند. این افراد، نگاهشان به اصل انقلاب، امام و رهبری، نگاه نسبتاً مثبتی است و با مداخلهی دشمنان انقلاب، از جمله آمریکا شدیداً مخالفت دارند و بارها از مواضع مقام معظم رهبری در رابطه با وحدت امت اسلامی، حمایت جدی نمودهاند. شیخ یوسف قرضاوی در آبانماه 1389 در یک مصاحبهی رسمی در شبکهی الجزیره، از فتوای حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب پیرامون حرمت اهانت به عقاید اهل تسنن حمایت نموده و تشکر کرد. شیخ علی قرهداغی مکرراً در سمینارهای وحدت اسلامی در ایران مشارکت نموده است؛ در همین رابطه میتوان از خانم دکتر عایشه المناعی نام برد. نامبرده ریاست دانشگاه شریعت قطر را بر عهده دارد و شخصیت صاحب نفوذ در کشور قطر میباشد. ایشان بارها از مواضع جمهوری اسلامی حمایت نموده است. خوشبختانه دولت قطر به دلیل روحیهی دموکراسی و عدم اعتقاد جدی به مبانی فکری وهابیت، شرایط رشد افراد مذکور را ایجاد مینماید و از آنان حمایت میکند و امیرقطر علیرغم اینکه در یک خانوادهی متعصب وهابی تربیت شده است؛ ولی اعتقاد دارد اندیشهی دینی وهابی مانع توسعهی کشور میباشد؛ لذا سعی میکند از روحانیون نواندیش حمایت نموده و از دخالت افکار متعصبین در حوزهی فرهنگی و اجرایی کشور جلوگیری نمایند.
علمای مخالف یا بی تفاوت
بسیاری از روحانیون قطر که ملیت قطری دارند؛ ولی اصالتاً متعلق به ملل مختلف میباشند، به عنوان ائمهی جماعات مسجد و تحت پوشش وزارت اوقاف قطر فعالیت میکنند و عمدهی آنان از وهابیون متعصب میباشند. ضمن اینکه بدنهی وزارت اوقاف قطر، در اختیار علمای وهابی قرار دارد؛ لذا در بسیاری از امور، شیعیان با مشکل مواجه میشوند. وزارت اوقاف با حمایت سیستمهای امنیتی کشور مذکور، از حضور روحانیون ایرانی در ایام محرم و ماه مبارک رمضان جلوگیری میكنند و نسبت به جریانات انقلابی به ویژه مبانی فکری انقلاب اسلامی ایران، نگاه مثبتی ندارند. نکتهی قابل توجه اینکه به دلیل روابط ممتاز سیاسی، فرهنگی و اقتصادی ایران و قطر و عقلانیتی که بر کشور میزبان حاکم است، بروز و ظهور چنین اندیشهای به شکل شفاف و علنی امکان ندارد؛ بلکه با ظرافت خاص، برای ایرانیان به ویژه شیعیان، مانع و مشکل ایجاد میکنند.
نویسندگان و هنرمندان
دیدگاه نویسندگان و هنرمندان صاحب نفوذ، نسبت به ایران اسلامی، قابل تفصیل است. نگاه به ایران و سوایق تمدنی آن، مورد اجماع تمامی نویسندگان و هنرمندان قطری بوده و ایران را کشوری با پیشینهی تاریخی و سوابق تمدنی میدانند و در حوزهی فرهنگی و هنری، ظرفیت بالایی برای ایران قائل هستند. اكثر نویسندگان، نسبت به ایران امروز یا به عبارتی، ایران بعد از انقلاب اسلامی نظر مثبت داشته و معتقدند دستاوردهای علمی فرهنگی خوبی داشته است؛ ولی تعداد اندکی از آنان به ویژه نویسندگان، به دلیل حضور کارشناسان آمریکایی و شبکههای ماهوارهای تحت تأثیر قرار گرفته و ذهنیاتی نسبت به ایران امروز دارند و گاهی مواقع در نشریات و روزنامههای کثیرالانتشار به نقد ایران امروز میپردازند.
از جمله شخصیت فرهنگی که متأسفانه تحت ثأثیر شبهات مخالفین ایران قرار گرفته است و در بعضی مواقع مقالاتی در مخالفت با انقلاب اسلامی مینویسد، آقای عبدالمجید انصاری است.
تاریخ ومیراث مشترک فرهنگی
کشور قطر از دیرباز گاهوارهی فرهنگی کهن و مرکزی آباد و گاهی مركز فرهنگی کشورهای منطقه بوده است. به دلیل نزدیکی به جزیرهی بحرین و ایران، وسیلهی پیوند شبه جزیرهی عربستان با مردم ایران و دیگر نواحی بوده است؛ به همین جهت از فرهنگ مردم هر دو سرزمین بهره گرفته و برای مردم شبه جزیرهی عربستان کم و بیش به منزلهی کلید دنیای با فرهنگ آن زمان به شمار میرود.
واژهی قطر، در عربی و فارسی معنی ویژهای ندارد، از آنجا که در حال حاضر نام بینالمللی این شبه جزیره «کاتار» یا «کتر» است، میتوان پنداشت که واژهی قطر از دو پاره «قط» و «کت» و «ار» به وجود آمده است. کت در زبان فارسی باستان همانند «کت»، «کند» و «کده» به معنی شهر، ده، قصبه، سرزمین، جایگاه و محل است، و «ار» نیز به معنی بزرگواری، پرهیز، شرافت، ارزش، احترامهای معنوی و دانشهای آسمانی است. به هم پیوستن این دو واژه به صورت «کتر» که امروزه به شكل قطر درآمده است، شاید نشانهای از مسکن و زیستگاه مردمان بسیار کهن باشد که در این شبه جزیره میزیستهاند، و در روزگار زندگانی خود، چنان ارزش و منزلتی داشتهاند که بر دانش، پرهیزگاری و بزرگواری آنان تأکید شده و سرزمینشان را چنین نامی دادهاند.
دریای پارس و کرانههای جنوبی آن، از جمله شبه جزیرهی قطر، در روزگار عیلامیان، تحت حکمرانی آنان بود. در دورهی مادها، نخست جزو یکی از ایالتهای جنوب باختری و سپس جزو ساتراپ یا استان چهادهم پادشاهی ماد، به نام «درنگیانه» و بخشی از کرمان بود. در روزگار هخامنشیان، شبه جزیرهی قطر، بر پایهی بند شش، ستون نخست کتیبه بیستون، جزو استان پارس بوده است. در اوایل فرمانروایی ساسانیان، شبه جزیره قطر یکی از پایگاههای ایران بود. در اوایل حکومت اسلامی، کرانههای خلیج فارس و دریای مکران به دست مسلمانان افتاد. ابوهریره از یاران پیامبر(ص) در روزگار خلافت عمر بن خطاب، بر شبه جزیرهی قطر، بحرین و کرانههای باختری خلیج فارس دست یافت و سپس به سوی کرانههای خاوری تاخت.
قطر در یکم سپتامبر 1971م (شهریور 1350) استقلال یافت و ظاهراً تعهدات پیشین این كشور نسبت به بریتانیا از میان رفت؛ ولی سیاست و اقتصاد قطر همانند گذشته وابسته به انگلستان است.
روابط فرهنگی جمهوری اسلامی ایران و قطر
قبل از انقلاب
بین دو کشور ایران و قطر از سالهای دور ارتباطات بازرگانی وجود داشت، مردم جنوب ایران به علت نزدیکی، به آن کشور رفت و آمد میکردند. به تبع گسترش ارتباطات و افزایش رفت و آمدها، روابط فرهنگی نیز بین دو کشور ادامه داشته است که نتیجهی آن تأثیر فرهنگی بین دو کشور است. بیشتر اتباع قطر ترجیح میدادند که ایام تعطیلی خود را در ایران و برای زیارت اماکن مقدسه و یا برای دیدن شهرهای مختلف بگذرانند. با تأسیس مدارس ایرانی در قطر در سال 1351، سرپرستی مدارس ایرانی در قطر نیز آغاز به کار نمود. قبل از انقلاب اسلامی ایران روابط فرهنگی و رفت و آمد بین مقامات فرهنگی دو کشور کم و بیش ادامه داشت و به ویژه پس از استقلال این کشور، تا سال 1357، در زمینههای هنری و ورزشی روابط قابل توجهی وجود داشت.
بعد از انقلاب
با انقلاب اسلامی ایران، از سال 1370 همکاریهای فرهنگی و روابط سیاسی و اقتصادی دو كشور، توسعه یافت. مسافرت مقامات جمهوری اسلامی ایران و قطر در سال مذکور و تهیهی پیش نویس موافقتنامهی همکاری آموزشی میان دو کشور و همچنین مسافرت چند تن از سردبیران روزنامههای معروف قطر برای شرکت در «کنفرانس بینالمللی حمایت از انقلاب اسلامی فلسطین» و نیز شرکت ورزشکاران رشتههای گوناگون در رقابتهای بینالمللی دهه فجر در سالهای مختلف، از آن جمله است. در سال 1371 در چهارچوب موافقتنامهی آموزشی بین دو کشور و بنا به دعوت وزارت آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران، عدهی زیادی از مسئولین آموزش و پرورش و دانش آموزان آن کشور، به مدت 10 روز در اردوی تابستانی تربیتی- آموزشی شرکت کرده و از شهرهای مختلف نیز دیدن نمودند. در سال 1372 بنا به دعوت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی جمهوری اسلامی ایران، وزیر فرهنگ قطر وارد تهران شد و یک یادداشت تفاهمی نیز به امضاء رساندند، متعاقباً در سفر وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به قطر در سال 79 شمسی برابر با 16/4/1421 ه.ق، و مصادف با 18/7/2000 میلادی، موافقتنامهی فرهنگی، هنری بین دولت جمهوری اسلامی ایران و دولت قطر منعقد گردید و به امضای وزرای فرهنگی دو کشور رسید. در متن موافقتنامه، مدت اعتبار 5 سال لحاظ شده است که امکان تمدید آن میباشد؛ لذا از سال 2006 لغایت 2008 تمدید شد و مجدداً طی مکاتبهای با وزیر فرهنگ و هنر قطر، آقای دکتر الکواری، تقاضای تمدید پنج سالهی موافقتنامه از تاریخ 1/1/89 لغایت 1/1/94 شد که مورد موافقت اولیه قرار گرفت.
شایان ذکر است كه به علت تبلیغات منفی استکبار جهانی علیه جمهوری اسلامی ایران، دولتمردان قطر نسبت به جمهوری اسلامی ایران نظر مساعدی نداشتند و در اوایل انقلاب اسلامی، تمایل چندانی به تقویت روابط فرهنگی از خود نشان نمیدادند و نه تنها برای ایرانیان مجوز ورود صادر نمیكردند؛ بلكه تعدادی از آنها را نیز از قطر اخراج کردند. پس از پایان جنگ تحمیلی و تجاوز عراق به کویت در 1990م، حسن نیت جمهوری اسلامی ایران نسبت به کشورهای عربی از جمله قطر، ثابت شد و روابط فرهنگی بین دو کشور وارد مرحلهی نوینی گردید. نمونهای از روابط ممتاز فرهنگی دو کشور را میتوان به نخستین هفته فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در قطر که در سال 1384 ه.ش، و دومین هفتهی فرهنگی ایران در دوحه در سال 89 که به مناسبت دوحه پایتخت فرهنگی جهان عرب برگزار گردید، اشاره نمود. در دومین هفتهی فرهنگی، قریب به 160 هنرمند و فعال فرهنگی در رشتههای مختلف از ایران اعزام شدند و به مدت یک هفته توانمندیهای فرهنگی و هنری خود را ارائه نمودند. حضور اهالی فرهنگ و هنرمندان برجستهی ایرانی، چنان مؤثر واقع شد که دکتر الکواری، وزیر فرهنگ و هنر و میراث قطر، طی نامهای از امیر قطر تقاضا نمود تشکر دولت این کشور را به دولت ایران اعلام نمایند. ضمناً وزیر فرهنگ قطر که در سال 88، از طرف وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و ریاست سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی به ایران دعوت شده بودند، اعلام نمودند بعد از هفتهی فرهنگی به ایران سفر کرده و ضمن هماهنگیهای فرهنگی و هنری بین دو کشور، از دولت ایران جهت حضورش در این هفتهی فرهنگی، تشکر نمایند. این سفر در دی ماه سال 89 عملی شد و توافقهای فرهنگی هنری بین وزرای فرهنگی دو کشور به عمل آمد. ضمن این که تصمیم گرفته شد در آیندهی نزدیک، هفتهی فرهنگی قطر در ایران برگزار گردد. عمده تفاهمنامههای همکاری فیمابین دو كشور در دهههای اخیر، تفاهمنامهی علمی آموزشی و فرهنگی هنری، بودهاست.
ایرانیان مقیم
علل اصلی مهاجرت ایرانیان به قطر
اكتشاف نفت در کرانههای جنوبی خلیج فارس، از جمله شبه جزیرهی قطر، سبب گسترش شیخ نشینها گردید و ساختار اجتماعی آنها دگرگون شد. صدور نخستین بارهای نفتی و سرازیر شدن سرمایههای زیاد به این منطقه از جهان، باعث شد نواحی مسکونی که تا آن زمان به شکل واحدهای کوچک در اطراف کرانه پراکنده بودند، به صورت بزرگترین و مدرنترین شهرهای جنوب باختری آسیا درآیند. این رشد که همراه با گسترش تلاش بخشهای صنعتی، بازرگانی، خدماتی و... بود، نیازمند نیروی کار بزرگی شد که در نتیجه، در دو دههی 1950 و 1960م، دنیای خارج شاهد حرکات گروههای بزرگ انسانی به سوی این شیخ نشینها بود.
در این میان ایرانیان، رکن اساسی نیروی کار ارائه شده به شیخ نشینها، به ویژه قطر را تشکیل دادند و این مسأله تا آنجا پیش رفت که در حال حاضر میتوان گفت از کل جمعیت کویت، بیش از 10 درصد ایرانی الاصل میباشند. از کل جمعیت قطر بیش از 35 درصد ایرانی و ایرانی تبار هستند و 60 درصد کل بازرگانی غیر نفتی امارات عربی متحده توسط ایرانیان یا ایرانی الاصلها صورت میگیرد. این مهاجرتها به دنبال بهدست آوردن سرمایه به آن سوی دریای پارس انجام گرفته است. بیشتر جمعیت قطر از مهاجران میباشند که در دههی 1970م، افزایش یافته است. در حدود 000/50 نفر از ساکنان قطر را مهاجران هندی، پاکستانی، ایرانی و عرب تشکیل میدهند که میتوان بالا بودن سطح دستمزدها را از جمله انگیزههای مهم این مهاجرتها ارزیابی نمود.
مهاجران ایرانی، شامل بازرگانان، پیمانکاران برق و ساختمان، کارگران فنی و خدماتی هستند که بیشتر آنها از استانهای سیستان و بلوچستان، فارس و هرمزگان مهاجرت كردهاند. ایرانیان ساکن قطر، از چهار گروه زیر تشکیل شدهاند:
- ایرانیانی که از دیرباز به این سرزمین آمدهاند و تابع قطر شدهاند و دارای گذرنامه قطری هستند.
- ایرانیانی که گذرنامه ایرانی و یا قطری ندارند
- این مهاجران دارای کارت ویژه هستند که با آن میتوانند کار و مسافرت کنند. این کارت، سال به سال تمدید میشود و قطریها میتوانند آن را باطل کنند.
- شاغلهای ایرانی که گذرنامه ایرانی و جواز اقامت معتبر قطر را زیر نظر کفیل دارند.
- ایرانی الاصلهایی که در حال حاضر با ویزای بحرینی یا پاکستانی، در قطر حضور دارند.
جمعیت ایرانیان
کشور قطر یکی از کشورهای همسایهی ایران و سواحل خلیج فارس است. این کشور با اکتشاف نفت به یک کشور مهاجر پذیر تبدیل شده در این بین جمعیت قابل توجهی از ایرانیان به دلایل مختلف از قبیل كشف حجاب در ایران، بهدست آوردن اشتغال در ابعاد صنعتی، تجاری و بازرگانی و...، به این کشور مهاجرت نمودند.
نكتهی قابل توجه این است كه تعداد ایرانیان مهاجر در گذشتههای دور زیاد بوده است که بنا به نقل و قولهای مختلف، تعداد آنان به 000/40 نفر نیز میرسید؛ ولی به دلیل مشکلاتی که ایجاد شد، بسیار به ایران برگشتند و جمعیت آنان کاهش یافت كه در حال حاضر به حدود 20000 نفر میرسد.
تاریخ نشان میدهد كه ایرانیان همواره میتوانند در انتقال تمدن و فرهنگ ایرانی، نقش اساسی داشته باشند؛ بنابراین لازم است كه ابتدا وضعیت فرهنگی ایرانیان مقیم تحلیل و بررسی شود؛ سپس با تدوین استراتژیک و همه جانبه، به حفظ و توسعهی فرهنگ ایران و صدور ارزشهای اسلامی آن پرداخته شود؛ لذا انجام یک پژوهش علمی لازم بود تا با شناخت نقاط ضعف و قوت و جایگاه فرهنگی ایرانیان مقیم، زمینهی ارائهی راهکار و برنامههای اجرایی و معرفی به نهادها و مراجع ذیربط فراهم آید. در همین رابطه تحقیق نسبتاً جامعی توسط رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در قطر، تحت عنوان آسیب شناسی ایرانیان مقیم، تهیه شده و در آن، نقاط ضعف و قوت و راهکارهای منطقی و معقول مکتوب شده است.
ایرانیان كه بخش عمدهای از مهاجران را تشکیل میدهند، از گذشته تا كنون، به دلایل خاصی به این كشور مهاجرت كردهاند، از جمله این كه اکتشاف نفت قطر و توسعهی آن، همزمان با دورهی ملی شدن صنعت نفت ایران و اعتصابها و به تعطیلی کشاندن پالایشگاهها که زمینهی جذب یا مهاجرت را برای عدهای به آن سوی سواحل خلیج فارس مهیا ساخت. دیگر آن که دورهی فراخوانی خدمت نظام وظیفه، توسط دولت رضاشاه و تعقیب و گریزهای جدی دولت او، موجب شد تا عدهای به این كشور روی آورند. سومین مرحلهی مهاجرت ایرانیان در دروه كشف حجاب بود که عدهای به دلیل این كه دولت قطر به پوشش و ظواهر اسلامی متأثر از حکومت وهابیون در سعودی مقید بود، برای حفظ حجاب خود، مهاجرت را ترجیح دادند.
رسانههای مورد استفاده ایرانیان مقیم کشور قطر
اطلاعات نشان میدهد که میانگین استفادهی ایرانیان مقیم کشور قطر از رادیو و تلویزیون دولت قطر، 23 درصد، استفاده از کانالهای فارسی زبان پخش شده از کشور جمهوری اسلامی ایران 18 درصد، استفاده از برنامههای تلویزیونی سحر1 و سحر2 دولت جمهوری اسلامی ایران 6 درصد، استفاده از کانالهای تلویزیونی و رادیویی غیر فارسی (عربی، هندی و...) 29 درصد و استفاده از کانالهای تلویزیونی فارسی زبان آمریکایی و اروپایی 24 درصد میباشد. استفاده از روزنامهها و مجلات عربی رایج در کشور قطر با میانگین 71 درصد؛ بنابراین ملاحظه میشود كه ایرانیان مقیم کشور قطر، بیشتر تحت تأثیر رسانههای دیگر كشورها هستند.
زبان مورد استفاده ایرانیان مقیم کشور قطر
اطلاعات پژوهشی نشان میدهد كه ایرانیان مقیم کشور قطر، 48 درصد از زبان عربی، 32 درصد از زبان فارسی، 20 درصد از زبان انگلیسی استفاده میكنند؛ بنابراین اگرچه استفاده از فرهنگ عربی در این کشور حاکم است؛ ولی باید ایرانیان به انحاء مختلف، از زبان فارسی استفاده نمایند وگرنه به مرور زمان زبان فارسی به فراموشی سپرده خواهد شد.
میزان پایبندی ایرانیان مقیم کشور قطر به رعایت مراسم سنتی (نوروز، چهارشنبه سوری، سیزده بدر، چیدن سفره هفت سین و...)
اطلاعات نشان میدهد 8/35 درصد از ایرانیان مقیم، به اجرای مراسمی مانند مراسم عید نوروز، چهارشنبه سوری، سیزده بدر، چیدن سفرهی هفت سین و مراسم تحویل سال نو، توجه دارند؛ ولی درصد زیادی نیز به این امر توجهی ندارند؛ همچنین نتایج پژوهشی که در سال 1383 توسط رایزنی فرهنگی نیز انجام گرفته است، نشان میدهد که میان اعیاد فطر، قربان و نوروز، عید نوروز جایگاه کمتری در بین ایرانیان دارد و 20 درصد ایرانیان مقیم به مراسم عید نوروز و سیزده بدر مقید هستند و درصد پایینی به چهارشنبه سوری پایبند هستند.
پوشش ایرانیان مقیم کشور قطر
18 درصد از ایرانیان مقیم کشور قطر از پوشش اروپایی، 53 درصد از پوشش اسلامی با فرهنگ عربی، 29 درصد از پوشش با فرهنگ ایرانی استفاده میکنند. استفاده از پوشش عربی با 53 درصد در درجه اول قرار دارد.
59 درصد از مردان خانواده در منزل و بیرون شبیه به پوشش مردان ایرانی یعنی استفاده از پیراهن و شلوار و 23 درصد دارای پوشش عربی؛ یعنی استفاده از پیراهن بلند سفید (دشداشه) همراه با چفیه میباشند. خانمها نیز 40 درصد در منزل و بیرون منزل دارای پوشش عربی میباشند؛ یعنی در منزل پیراهن بلند همراه با شال و در بیرون با عبا یا جلابیهی بلند سیاه، با روبند (نقاب) و 44 درصد نیز در منزل دارای پوشش ایرانی؛ ولی در بیرون دارای پوشش عربی میباشند و تنها 16 درصد از خانمها در منزل و بیرون دارای پوشش ایرانی هستند؛ یعنی از مانتو، چادر یا مقنعه استفاده میکنند. ایرانیان، به دلایل مختلف، سعی میکنند بیشتر از پوشش عربی استفاده نمایند که دلیل این امر برای مردان همان ضرب المثل معروف «خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو» میباشد. احتمالاً استفاده از پوشش عربی باعث زمینهی کاری بیشتر برای ایرانیان میگردد. دلایل دیگر آن؛ دسترس بودن لباسهای عربی در محافل و ادارات، محدودیت دوخت لباس ایرانی، کمیاب بودن لباسهایی چون مانتوی زنانه و مقنعه میباشد.
سکونت ایرانیان مقیم کشور قطر براساس استانهای کشور ایران
5/32 درصد ایرانیان مقیم از استان فارس، 46/16 درصد از استان هرمزگان، 10/13 درصد از استان سیستان و بلوچستان، 38/8 درصد از استان بوشهر و 53/29 درصد نیز از سایر استانها میباشند. بر این اساس، اکثر ایرانیان مقیم، از خطهی جنوب کشورمان میباشند.
پراکندگی سکونت ایرانیان مقیم کشور قطر براساس درجهی فرهنگی مناطق شهر دوحه
اطلاعات نشان میدهد كه 4/14 درصد ایرانیان ساكن در مناطق مسکونی درجه 1، 3/11 درصد در مناطق مسکونی درجه2، 33 درصد در مناطق مسکونی درجه3 و 3/41 درصد در مناطق مسکونی درجه 4 شهر دوحه سکونت دارند.
مناطق مسکونی | مناطق مسکونی | درصد |
مناطق مسکونی گروه 1 | رفنه، هلال، عزیزیه، سد، منتزه | 4/14 |
مناطق مسکونی گروه 2 | غرافه، مدینه خلیفه، سیلیه، ریان، مطار | 3/11 |
مناطق مسکونی گروه 3 | عین خالد، منصوره، نجمه، وادی السیل، صنایع | 33 |
مناطق مسکونی گروه 4 | بوهاور قدیم، بوهامور جدید، غانم، ام غویلینه، عبدالعزیز | 3/41 |
فرهنگ ازدواج بین ایرانیان مقیم کشور قطر
اکثریت قریب به اتفاق ایرانیان مقیم قطر، شیعه و سنی هستند و گروه بسیار اندکی را کلیمیها تشکیل میدهند. پیروان این مذاهب سعی میکنند براساس اعتقادات خود، همسر آیندهی خود را انتخاب کنند و کمتر اتفاق میافتد که پسر شیعه با دختر سنی و یا دختر شیعه با پسر سنی ازدواج کند؛ هر چند طرفین، یکدیگر را واقعاً خواسته باشند. همچنین ازدواج فرد قطری با غیر قطری و شهروندانی كه غیر از كشورهای شورای همکاری خلیج فارس هستند، به مجوز از دادگستری نیازمندند.
1. مهریه ازدواج
مهریهی ازدواج، بین ایرانیان مقیم قطر، براساس موقعیتهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خانوادههای عروس و داماد تعیین میشود. مبلغ مهریه در بین ایرانیان مقیم، بین 15 هزار ریال تا 150 هزار ریال قطری، به همراه 100 لیرهی طلا تعیین میگردد. البته به تناسب وضعیت اقتصادی مبالغ تفاوت میكند.
پرداخت مهریه به صور مختلف است. گروهی مهریه را به صورت نقد و فی المجلس پرداخت مینمایند و گروهی نیز مبلغ مهریه را مشخص میکنند؛ ولی پرداخت آن به زمان آینده برمیگردد. به عبارت دیگر پرداخت مهریه تابع فرهنگ فعلی داخل ایران است.
2. تعدد زوجات
گرچه در بین ایرانیان مقیم بیشتر فرهنگ عربی حاکم است؛ ولی در رابطه با تعدد زوجات، فرهنگ ایرانی غالب است و بیشتر از یک همسر انتخاب نمیکنند. در بین ایرانیان مقیم قطر، براساس فرهنگ قطر برای مراسم ازدواج اصلاً نیازی به شناسنامه نیست و با توجه به کارت هویت شخصی، صیغهی عقد جاری میشود.
3. سن ازدواج
سن ازدواج ایرانیان مقیم کشور قطر، براساس جنسیت افراد متفاوت است. در حال حاضر تقریباً سن ازدواج پسران بین 22-20 سال و برای دختران 20-18 رواج یافته است؛ اما گفتنی است، تعداد دخترانی که شرایط ازدواج برایشان فراهم نشده، بسیار زیاد است.
نحوهی ازدواج با ملیتهای مختلف، تابع مراسم ازدواج محکمهی قطر و قوانین خاص آن است. قطریها نمیتوانند با ملیتهای دیگر ازدواج نمایند. در صورت وجود چنین موردی باید موضوع در محکمهی قانونی قطر تصویب شود که این عمل حداقل 4 ماه زمان میبرد.
سوگواری ایرانیان و آداب و رسوم آن
در رابطه با مراسم مرگ و میر بین ایرانیان مقیم کشور قطر، باید گفت، اكثر ایرانیان مقیم در کشور قطر شیعه و سنی مذهب هستند؛ لذا بر همین اساس، فرهنگ مربوط به مراسم فوت افراد نیز تغییر میکند.
1.مراسم غسل و کفن
ایرانیان مقیم، مراسم غسل و کفن را یکسان انجام میدهند و این مراسم با فرهنگ داخل کشور ایران یکسان است.
2.چگونگی بستن سنگ قبر
قبر ایرانیان سنی مذهب مقیم، تحت تأثیر فرهنگ دینی وهابی حاکم، دارای مقبره و سنگ نوشته خاصی نیست و به صورت بسیار عادی قبر با خاک پوشانده میشود؛ ولی ایرانیان مقیم که شیعه مذهب هستند، روی قبرها را با سنگ نوشته و یا مقبره میپوشانند. برخلاف اهل سنت، بسیاری از شیعیان مقیم، هر هفته به قبرستان میروند و زیارت اهل قبور را بهجای میآورند.
3. نحوهی سوگواری ایرانیان مقیم قطر برای فوت افراد
چون ایرانیان مقیم، در جامعهای با فرهنگ عربی زندگی میكنند؛ لذا نحوهی سوگواری آنان نیز بیشتر تابع این فرهنگ است و بیشتر به صورت عربی سوگواری میکنند. ضمناً بین نحوهی سوگواری افراد جوان و پیر تفاوتی وجود ندارد.
- حسینیهها و مساجد
برخی از مساجد و حسینیهها برای ایرانیان مقیم نقش مؤثر فرهنگی ایفا میکنند؛ ولی برخی مساجد در این زمینه نقش چندانی ندارند و فعالیت آنها چشمگیر نیست.
1. حسینیههایی که برنامههای دینی را به زبان فارسی اجرا میكنند:
حسینیه الزهرا (حسینیهی لاریها)
حسینیهی الزهرا معروف به حسینیهی لاریها، با مساحتی در حدود 1300 متر مربع، در سال 1349 در مرکز شهر دوحه با سبک معماری ایرانی اسلامی بنا گردیده است. این حسینیه دارای مسجدی مستقل به نام حسن بن علی بود و علاوه بر آن، امکانات دیگری چون فضای مسجد، آشپزخانه و سرویسهای بهداشتی داشت. حضور مردم در مراسم مختلف این حسینیه چشمگیر بود و در آن جمع کثیری از اقشار مختلف مردم شامل بازاریان، کارگران، نیروهای اداری و فرهنگیان اعزامی از ارگانهای دولتی جمهوری اسلامی ایران، حضور مییابند. اکثر شرکت کنندگان این حسینیه، افراد40 سال به بالا بودند.حسینیهی مذکور و مسجد حسن بن علی كه متعلق به آن حسینیه بود، در سال 2010، برای تبدیل آن منطقه به محل تجاری تخریب گردید و مخاطبین آن عمدتاً به حسینیهی جهرمیها مراجعه میکنند.
حسینیهی دارالحسین معروف به حسینیه جهرمیها
حسینیهی دارالحسین كه به حسینیه جهرمیها معروف است، قبل از انقلاب اسلامی ایران به مساحت 1200 متر مربع در محلهی امغویلینهی دوحه، با سبک معماری اسلامی- ایرانی و با حضور هنرمندان اصفهانی ساخته شده است و در سال 1370 بازسازی شد. از ویژگیهای بارز این حسینیه میتوان به موارد زیر اشاره نمود.
- این حسینیه تنها پایگاه مشخص قبل از انقلاب و بعد از انقلاب، برای فعالیت سیاسی ایرانیان مقیم قطر بوده و هم اکنون تنها حسینیهای است که تمثال رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران، حضرت امام خمینی و تمثال مقام معظم رهبری، آیت الله خامنهای، در آن نصب است.
- این حسینیه تنها پایگاهی است که برنامههای سیاسی مانند مراسم ارتحال حضرت امام خمینی و مراسم مربوط به شب قدر در آن برگزار میشود.
- به دلیل حساسیت دولت قطر نسبت به فعالیت ایرانیان و عدم صدور ویزا جهت سخنرانان ایرانی، فعالیت این حسینیه، كمتر شده است.
حسینیهی امام علی بن ابی طالب معروف به حسینیهی بیرمیها
حسینیهی امام علی، معروف به حسینیه بیرمیها، با مساحت تقریبی 500 متر مربع، در دو طبقه، در سال 1970 در منطقهی عبدالعزیز، بنا گردیده است. از ویژگیهای مهم این حسینیه میتوان به جوان بودن مدیریت حسینیه اشاره نمود.
حسینیه لامردیها
حسینیهی لامردیها با مساحت تقریب 150 متر مربع در منطقهی غانم جدید، بنا گردیده است. این حسینیه که ساختمانی قدیمی دارد، فعالیتهای مذهبی خود را، ویژهی مردان، با مدیریت حاج حیدر سلیمان و همکاری آقای حسن زاده ادامه میدهد. هزینههای این حسینیه از محل خیرین و کمکهای مردمی تأمین میگردد.
فعالیتهای مذهبی حسینیه در طول سال بهویژه در اعیاد و ایام سوگواری و بهویژه ماههای محرم، صفر و رمضان میباشد. از نظر مشارکت مردمی اکثر شرکت کنندگان حسینیه از نظر سنی افراد 40 سال به بالا میباشند. این حسینیه شبهای جمعه، مراسم مذهبی دارد. حضور و مشارکت مردمی در حسینیه، در حد متوسط ارزیابی میشود. یکی از ویژگیهای بارز این حسینیه وجود برخی از عناصر روشنفکر و منتقد در مسائل عقیدتی است.
مسجد بوکشیشیه
مسجد بوکشیشیه، با مساحتی تقریبی 500 متر مربع، در سال 1965 میلادی در منطقهی منتزه، توسط آقایان حاج محسن بوکشیشیه، حاج ابراهیم بوکشیشیه و حاج داوود بوکشیشیه بنا گردیده است. دراین مسجد در طول سال فعالیتهای مذهبی ارائه میشود و علاوه بر برگزاری نماز جماعت یومیه به امامت حجت الاسلام و المسلمین آقای حق شناس، برنامههای مذهبی دیگری برگزار میگردد.
حضور مردان در مراسم مسجد، در سطح متوسط ارزیابی میشود و اکثر شرکت کنندگان این مسجد 40 سال به بالاتر هستند. این افراد بیشتر کارگران، مأموران اعزامی سفارت جمهور اسلامی و برخی از متدینین ایرانی الاصل مقیم کشور قطر میباشند؛ در ضمن، مراجعینی از ملیتهای هندی و پاکستانی که شیعه مذهب هستند، در این مسجد حضور مییابند.
از ویژگیهای بارز این مسجد میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- در مسجد بوکشیشیه نماز جماعت به صورت منظم و به امامت حجت الاسلام و المسلمین آقای حق شناس برگزار میشود.
- مسجد بوکشیشیه تنها مسجدی است که در آن سه وعده نماز جماعت برگزار میگردد و دعای توسل هر هفته، شبهای چهارشنبه در آن برگزار میشود.
حسینیهها و مساجد شیعیان که ایرانیان در آنها حضور دارند و برنامه به زبان عربی ارائه میشود:
حسینیهی محمد طالب
حسینیهی محمد طالب، قبل از انقلاب اسلامی ایران در منطقهی غانم قدیم در دو طبقه با مساحت تقریبی 600 متر مربع، به مدیریت آقای محمد طالب بنا گردید. برنامههای مذهبی این حسینیه، زنانه و مردانه است. هزینههای حسینیه، توسط مردم خیر و موقوفات و کمکهای فرزندان محمد طالب، تأمین میگردد. این حسینیه در طول سال برنامهی مذهبی ثابت ندارد؛ ولی به صورت متفرقه در ماههای محرم و صفر و وفات ائمه و اعیاد، برنامههای مذهبی اجرا میکند. درجهی حضور و مشارکت مردمی در این حسینیه، خوب برآورد میشود و اکثر شرکت کنندگان آن را افراد 40 سال و بالاتر تشکیل میدهند. از ویژگیهای حسینیه محمد طالب، میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
الف) برنامههای مذهبی حسینیه به زبان عربی ارائه میشود و اکثر مستمعین آن، ایرانیانی هستند که به زبان عربی صحبت میکنند.
ب) تشریفات و پذیراییها در حسینیه بیشتر به سبک عربی انجام میگیرد.
حسینیهی رسول اعظم (حسینیهی کویتیها)
حسینیه رسول اعظم، معروف به حسینیه کویتیها، واقع در منطقه منتزه، در اول محرم 1417 ه.ق، برابر با 17/4/1996 میلادی، با مساحت تقریبی 500 متر ساخته شد. این حسینیه فعالیت مذهبی خود را برای اقشار مختلف زن و مرد با مدیریت حاج آقای خلیل رضوانی ادامه میدهد.
هزینههای این حسینیه را کویتیهای مقیم کشور قطر و مردم خیر تأمین میكنند. فعالیتهای مذهبی حسینیه در طول سال بوده و برنامههای خاص آن، بیشتر در ماه مبارک رمضان، محرم و صفر برگزار میشود. حضور و مشارکت مردم در این حسینیه خوب است و اکثر شرکت کنندگان را افراد 40 سال به بالا تشكیل میدهد و عموماً از منطقهی الشرقیهی عربستان و شیعه مذهب میباشند. درضمن، یکی از ویژگیهای خاص این حسینیه این است که به دلیل تمکن مالی، برای اجرای برنامههای مختلف مذهبی، از وعاظ و منبریها و مداحان تراز اول دعوت به عمل میآورند.
حسینیه امام رضا
حسینیهی امام رضا، قبل از انقلاب اسلامی ایران به مساحت تقریبی 400 متر مربع، در محلهی دوحهی جدید، بنا گردید.
این حسینیه فعالیتهای مذهبی خود را برای اقشار مختلف زن و مرد با مدیریت حاج جاسم نجار، ادامه داد. و هم اکنون فرزندان آن مرحوم، مدیریت حسینیه را به عهده دارند. هزینههای حسینیه توسط مردم خیر و موقوفات تأمین میگردد. هم چنین خطبای عرب از کشورهای بحرین و عربستان سعودی به عنوان منبری این حسینیه، بابت مناسبتهای مختلف، افاضه فیض مینمایند. حضور و مشارکت مردمی در این حسینیه خوب بوده و اکثر شرکت کنندگان این حسینیه، افراد 40 سال به بالا هستند. از ویژگیهای این حسینیه میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
- مراسم این حسینیه به زبان عربی ارائه میشود و اکثر شرکت کنندگانی که در این حسینیه شرکت میکنند، به زبان عربی تکلم میکنند.
- مدیران این حسینیه که فرزندان مرحوم حاج جاسم نجار هستند از جوانان فعال و بانشاط میباشند.
حسینیهی صفار
حسینیهی صفار، با مساحتی در حدود 300 متر مربع، در یک و نیم طبقه، توسط مرحوم محمد صفار، در منطقهی غانم جدید، بنا گردید. این حسینیه، فعالیتهای مذهبی خود را برای اقشار مختلف زن و مرد با مدیریت فرزندان مرحوم محمد صفار به نام آقایان یوسف صفار، عبدالغنی صفار، حسن صفار و سلمان صفار ادامه میدهد.
حسینیهی صفار در ماههای رمضان، محرم و صفر، فعالیتهای مذهبی دارد و در بقیهی ماههای سال مراسم مذهبی کمتری برگزار میشود. از نکات بارز حسینیه صفار میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
- ارائهی برنامههای مذهبی حسینیه، به زبان عربی است.
- وعاظ حسینیه بیشتر از کشورهای ایران و عربستان سعودی هستند.
مسجد امام صادق
مسجد امام صادق، با مساحت تقریبی 1000 متر مربع در تاریخ 26/11/1412 ه.ق، برابر با 21/11/1992 میلادی در محلهی مطار، به صورت زیبایی بنا گردیده است. در این مسجد، علاوه بر حیات مسجد، منزل امام جماعت مسجد و مجلس پذیرایی وجود دارد. در این مسجد نماز صبح، ظهر، عصر، مغرب و عشا، به صورت جماعت برگزار میگردد. همچنین برنامههای تبلیغی اسلامی و حفظ قرآن کریم و مراسم افطاری و سخنرانی در ماه مبارک رمضان و مراسم مربوط به اعیاد و وفاتها در این مسجد به صورت منظم و باشکوه خاصی برگزار میگردد. هزینههای این مسجد توسط افراد خیر بنام حاج محسن، آقای علی جعفر و محمد سلیمان برادر حاج حیدر سلیمان و جمع دیگری از افراد خیر تأمین میگردد.
امام جماعت مسجد حجت الاسلام و المسلمین سید شاکر یوسف است که اصالتاً قطری است و تحصیلات خود را در حوزهی علمیهی قم گذرانده است. به دلیل گرایش نامبرده به جمهوری اسلامی ایران، وزارت اوقاف قطر، ایشان را از امامت مسجد کنار گذاشته و شخص دیگری از طرف اوقاف منصوب شده است و لذا عزل آقای سید شاکر باعث شده است که استقبال مردمی کم شده و همچون گذشته فعالیت چشمگیری ندارد. از ویژگیهای بارز این حسینیه، میتوان موارد زیر را ذكر كرد:
- بیشترین شرکت کنندگان این مسجد را قشر جوان تشکیل میدهند.
- این مسجد دارای کتابخانه، واحد سمعی و بصری، نشر و انتشارات است.
- این مسجد تنها پایگاهی است که با مجامع خیریه قطر همکاریهای رسمی دارد و در فعالیتهای آنها مانند اهدای خون در ایام عاشورا شریک است.
- این مسجد دارای سالن پذیرایی بسیار بزرگ و مناسبی است که در مراسم مختلف از آن استفاده میشود.
- از زمانی که دولت رسما مانع کار تبلیغی جناب حجه الاسلام شاکر شد و اوقاف بر تعیین امام جماعت آن نظارت میكند، حضور شیعیان در مسجد امام صادق کم رنگ شده است.
- با پیگیری شیعیان صاحب نفوذ در مرداد ماه سال 88، ممنوعیت حجت الاسلام آقای سید شاکر منتفی گردید و مجدداً امامت مسجد به نامبرده واگذار شد و جمعیت قابل توجهی از شیعیان، در مراسم نماز جماعت و امور دینی شرکت میکنند.
مسجد امام زین العابدین
مسجد امام زین العابدین، قبل از انقلاب اسلامی ایران با مساحت تقریبی 250 متر مربع در دو طبقه و در منطقه منصورهی دوحه، بنا شده است. این مسجد در سال 1383 شمسی، توسط جمعی از خیرین كاملاً بازسازی شد. فعالیتهای مذهبی این مسجد، مردانه است و با مدیریت آقای حاج منصور امرالله که مدیریت کاروان ثقلین را نیز به عهده دارد، ادامه میدهد. هزینههای این مسجد از محل نذورات مردمی و بخشی از کمکهای حیدر سلیمان جهت دعوت از روحانیون و شخص حاج منصور تأمین میگردد. فعالیتهای مذهبی مسجد در طول سال میباشد و برنامههای خاص مسجد هر روز به طور منظم به امامت آقای سید عقیل بحرینی برگزار میشود یک شب در هفته برنامهی مذهبی دارد.
حضور افراد و مشارکت مردمی در این مسجد در سطح متوسط است. میانگین سنی اکثریت شرکت کنندگان آن 40 سال به بالا میباشد. ویژگیهای بارز این مسجد به قرار زیر است:
- این مسجد در طول سال امام جماعت دارد.
- امام جماعت این مسجد در حوزهی علمیه قم تحصیل كردهاست.
- متولی مسجد، طرح گسترش آن را در دست اقدام دارد.
مسجد صفار
مسجد صفار با مساحت تقریبی 400 متر مربع در دو طبقه، در سال 1324 هجری، توسط آقای محمد صفار، در منطقه غانم قدیم، بنا گردیده است. ایشان اصالتاً ایرانی است؛ ولی در کشور بحرین زندگی کرده است. بنا بر نقل قول ایرانیان مقیم دوحه، مسجد صفار اولین مسجدی است که توسط شیعیان در دوحهی قطر بنا گردید؛ به همین دلیل قرار است که این مسجد بازسازی شود و جز آثار مذهبی تلقی گردد.
مسجد صفار فعالیتهای مذهبی خود را برای زن و مرد با مدیریت فرزندان مرحوم محمد صفار، آقایان، یوسف صفار، عبدالغنی صفار، حسن صفار و سلمان صفار ادامه میدهد. هزینههای مسجد توسط فرزندان مرحوم، ادارهی اوقاف و تعدادی از خیرین و تجار تأمین میگردد. بیشترین مراجعین به مسجد، شیعیان ایرانی، قطری و سعودی میباشند. حضور مردم در مسجد صفار در سطح خیلی خوب ارزیابی میشود.
امام جماعت مسجد صفار آقای سید عبدالله از کشور سعودی بود که بعد از وفات ایشان، شیخ محمد حبیب، به عنوان جانشین، امام جماعت مسجد گردید.
حسینیه و مسجد بحرینیها (بحارنه)
این مسجد در منطقهی الهلال شهر دوحه که بیشتر ساکنان آن شیعه هستند، واقع شدهاست. این حسینیه با زمینی به مساحت تقریبی 2500 متر مربع و با مساحت تقریبی 1500 متر مربع زیربنا در سال 2001 میلادی توسط آقای فردان بنا گردیده است. البته ساختمان حسینیه با هزینهی مرحومه زهور علی فردان ساخته شده است. ساختمان حسینیه با معماری اسلامی- ایرانی- عربی، به طرز هنرمندانهای توسط مهندسی اصفهانی به نام ابوالفضل، طراحی گردیدهاست. این حسینیه برای زنان و مردان، برنامه اجرا مینماید و مراجعین آن ملیتهای ایرانی، قطری، بحرینی، پاکستانی، افغانی و... دارند و برنامههای آن به زبان عربی ارائه میشود.
حضور مردم در این مکان در سطح عالی ارزیابی میشود. این حسینیه قبلاً در نزدیکی ساختمان الفردان در منطقهی غانم جدید، بنا گردیده بود که با توجه به گسترش شهر دوحه، آن ساختمان، تخریب و بهجای آن زمین فعلی توسط دولت قطر جهت ساخت مسجد و حسینیه، به بانیان آن واگذار گردید.
امام جمعه و جماعت مسجد بحرینیها، آقای دکتر ناصر کاظم میباشد. ایشان مدت شش سال است که امامت جماعت مسجد را به عهده دارد. وی متولد کشور عراق است و فارغ التحصیل دکترا در رشته الهیات و معارف اسلامی از دانشگاه الازهر مصر است و فوق لیسانس خود را در دمشق پایتخت کشور سوریه اخذ نموده است. ایشان نمایندهی شیعیان در منصب قضاوت و شورای حل اختلاف در دادگستری قطر بوده و یکی از نیروهای وزارت العدل دولت قطر محسوب میشود و در صورت نیاز، در شورای حل اختلاف، احکام شیعه را بیان مینماید.
حسینیههای زنانه
علاوه بر حسینیههای ذکر شده، زنان شیعه از ملیتهای مختلف در کشور قطر در حسینیههای مختلف، فعالیتهای مذهبی دارند. این حسینیهها بیشتر در منطقهی الهلال شهر دوحه واقع شده است و علت آن، سکونت شیعیان در این منطقه است. بانیان این حسینیهها بیشتر از کشور بحرین، ایران و امارات متحده عربی هستند. حسینیههای خواهران عبارتند از:
- ماتم نویس (الزهرا)-- ماتم زینب -- ماتم سید علی- ماتم نصره- ماتم ام حسن- ماتم محمد جواد
- ماتم فاطمه خالد- ماتم رضی- ماتم ام عبدالرحمن از خانواده صایغ- ماتم بیت التاجر معروف به فاطمه بنت شداد- ماتم بیت امنه- ماتم ام عادل
دفتر هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران در قطر
هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران از سال 1966 میلادی فعالیت خود را با برقراری پرواز بین قطر و میهن عزیزمان ایران آغاز نموده و در این مدت در خدمت هموطنان عزیز بوده است. در حال حاضر «هما»، به شهرهای شیراز و لار دارای پرواز میباشد که پرواز دوحه به شیراز روزهای جمعه و پرواز دوحه به لار روزهای دوشنبه انجام میگیرد.
وابستهی کار
وابستهی کار ایران در قطر در حقیقت نمایندهی وزارت کار و امور اجتماعی جمهوری اسلامی ایران در کشور مستقر میباشد و حدود سال 1367 شمسی راه اندازی شده است. وظایف این دفتر پیگیری اشتغال نیروی کار ایرانی در ردههای مختلف مانند کارگران ساده، ماهر، نیمه ماهر، نیروی کار متخصص در ردههای مختلف و دانش فنی ایران در این کشور میباشد. ارتباط با دو وزارتخانه کار و امور اجتماعی قطر برای اجرای توافقنامههای مربوطه بین دو کشور، همچنین سایر دستگاهها مربوطه و بخش خصوصی به منظور تقویت همکاریهای دو جانبه در زمینههایی كه اشاره شد، از جمله وظایف وابستگی کار میباشد.
شعب بانک صادرات ایران/ قطر
شعبهی دوحهی این بانک، در سال 1970 میلادی در این کشور تأسیس شده است. این خدمات را به هموطنان عزیز مقیم قطر و سایر مشتریان محترم ارائه مینماید: افتتاح انواع حسابهای ارزی و ریالی، جاری، پس انداز، قرض الحسنه، سپردههای بلند مدت، اعطای تسهیلات مالی به صورت وام، اعتبار در حسابها، تنزیل اسناد، گشایش اعتبارات اسنادی (L/C)، صدور انواع ضمانت نامهها، حوالجات، سیستم کارت (ATM) و سایر خدمات بانکی. و همچنین شعبهی دوم این بانک در 2/6/2008 در خیابان سلوی افتتاح شده و شروع به کار نموده است و همانند شعبهی دوحه، تمامی خدماتی که شعبهی دوحه ارائه مینماید، در شعبهی خیابان سلوی هم انجام میشود.
رستورانها و معروفترین فروشگاههای ایرانی
رستورانهای ایرانی مانند رستوران شاطر عباس، مطعم قصر ساحل واقع در رستوران راس النسعه، رستوران سندباد، قصر تهران، شبستان و رستوران اصفهان واقع در سوق واقف، از نمادهای ایرانی استفاده كردهاند. در طرز ساخت رستوران، از نماد پرچم سه رنگ جمهوری اسلامی ایران، رومیزی و تزئینات داخلی از طرح ایرانی، فرشهای ایرانی و تصاویر زیبا و آثار باستانی ایران و آثار هنری هنرمندان اصفهان استفاده شده است.
لازم به ذکر است كه پرسنل خدماتی این رستورانها بیشتر فیلیپینی هستند؛ زیرا مجوز به کارگیری آشپز و کمک آشپز و کارگر ایرانی، به رستورانهای ایرانی داده نمیشود. البته تعداد کارگران ایرانی در رستوران اصفهان نسبت به رستورانهای ایرانی دیگر، بیشتر است. در این رستورانها برخی از فرهنگ و آداب سنتی ایران چون برگزاری چهارشنبه سوری، چیدن سفرهی هفت سین در ایام عید نوروز به همراه پخش موسیقی ایرانی استفاده میشود.
معروفترین فروشگاهها و مرکز خرید ایرانی در قطر عبارتند از: فروشگاه العالم الجدید، فروشگاه انصار گالری (واقع در سیتی سنتر)، سوق واقف (بازار ایرانیان)، فروشگاه ایران سنتر، واقع در مجتمع سیتی سنتر، فروشگاه فرش ایران سنتر، فروشگاه فرش سجاده الیدویه و فروشگاه دوحه سیتی.
ایران شناسی
ایران شناسی به مفهوم علمی آن دراین کشور درقالب دپارتمان و یا مرکزی مستقل وجود ندارد و صرفا در برخی مقاطع در چارچوب آموزش و معرفی ادبیات فارسی و یا برخی پروهشها و رسالههای دانشگاهی و برگزاری نشستهای علمی به این موضوع پرداخته میشود.
گزارش کوتاهی از وضع آموزش زبان فارسی در کشور قطر
سال 2000 تا 2003 عمدتاً دو مرکز دانشگاه قطر و معهد اللغات (دانشسرای زبان) که وابسته به وزارت آموزش و پرورش عالی کشور است، برای آموزش زبان فارسی در شهر دوحه، پایتخت کشور قطر، فعال بوده است. لازم به یادآوری است که در دانشگاه قطر فقط در نیم سال اول 6 واحد درس اختیاری زبان فارسی 1 و 2 ارائه میشد. این روند هنوز هم ادامه دارد.
معهد اللغات که در آن چهار زبان انگلیسی، فرانسه، عربی و فارسی آموزش داده میشود، یک نوع مرکز آموزش ضمن خدمت است و به کارکنان و کارمندان بخشهای دولتی و غیر دولتی که دورههای زبان را در آن جا با موفقیت بگذرانند، به ازای هر دورهی زبان آموزی و دانش افزایی، امتیازی تعلق میگیرد. همین امر برای زبان آموزان این مرکز در کلاسهای انگلیسی و عربی و تعدادی در کلاسهای آموزش زبان فرانسه و شمار کمتری در کلاسهای زبان فارسی (تا سال 2005)حضور مییافتند.
سپتامبر سال 2003 با حضور دکتر یوسفی استاد دانشگاه فردوسی مشهد در دوحه، در مدرسه اللغات که یک مرکز آموزشی وابسته به وزارت دفاع قطر است، شاخهی زبان فارسی تأسیس شد. در این مرکز هم سه زبان انگلیسی، فرانسه و فارسی تدریس میشود و اخیراً شاخهی زبان عربی هم تأسیس شده است. زبان آموزان این مرکز، همه از کارکنان وابسته به وزارت دفاع قطر هستند.
تا سال 2004 که دکتر روح الله هادی، استاد از دانشگاه تهران، در دوحه حضور داشتند و علاوه بر تدریس در دانشگاه قطر، به عنوان برنامهی اصلی و موظف، کلاسهای زبان فارسی معهد اللغات و رایزنی را نیز اداره میکردند، آموزش زبان فارسی در دو مرکز، هم از نظر کمی و کیفی و هم از نظر جذب دانشجویان و زبان آموزان علاقمند به زبان فارسی رونق خوبی داشت.
با اعلام رسمی پایان ماموریت آقای دکتر هادی در دانشگاه قطر بصورت یکجانبه و بدون معرفی استاد جایگزین از سوی دانشگاه تهران و بی نتیجه ماندن تلاشهای رایزنی برای جذب استاد از ج ا ا و بازگشت ایشان به ایران، دانشگاه قطر به کشور مصر متوسل شد. از آن سال تاکنون، جز دو ترم متناوب (در سالهای 2005 و 2007) که مسئولیت تدریس فارسی در دانشگاه قطر به صورت حق التدریسی به دکتر یوسفی واگذار شد، وضع زبان فارسی در دانشگاه قطر به سامان نبوده و دانشجویان از استادان مصری رضایتی نداشتهاند و طبعاً حاصل آموزش هم چندان مطلوب نبوده و یکی دو ترم آموزش زبان فارسی به دلیل نیامدن استاد معلق مانده است. متأسفانه به دلیل تراکم کاری جناب آقای دکتر یوسفی و ممانعت رسمی طرف قرارداد ایشان از همکاری با سایر نهادها حضورشان در دانشگاه، دانشجویان زبان و ادبیات فارسی از داشتن استاد ایرانی محروم ماندند.
تعداد دانشجویان زبان فارسی در دانشگاه قطر در سالهای 2004 2003 به طور متوسط 50 نفر در دو سطح بوده است. ضمناً دانشجویان زبان فارسی این دانشگاه به لحاظ جنسیت همه دختر هستند چون این درس از سوی گروه عربی دانشکدهی علوم انسانی ارائه میشود و این گروه فقط در بخش دختران فعال است؛ ولی از سال 2009 حدود 30 نفر دانشجوی دختر و پسر رشتهی زبان عربی بالاجباردر درس زبان فارسی شرکت میکنند؛ اما در دروس عمومی، تدریس زبان فارسی اختیاری بوده و دانشجویان در هر ترم متغیر هستند. به طور متوسط 6 نفر در دو سطح اجباری و اختیاری حضور دارند که نسبت به قبل رشد نسبی داشته است.
از سال 2004 تا 2007، کلاسهای زبان فارسی معهداللغات که با همکاری رایزنی فرهنگی در تأمین استاد فعال بود، به محل رایزنی منتقل شد که توسط آقای دکتر یوسفی تدریس میشد و از این تاریخ به بعد، به دلیل منع قانونی اشتغال در دو مرکز، آموزش زبان فارسی، از حضور دكتر یوسفی محروم شد و آقای دکتر فرحانی جایگزین ایشان گردید که كلاسهای ایشان، مورد استقبال دانشجویان قرار گرفته است.
تعداد زبان آموزان معهداللغات در دورههای مختلف متفاوت بوده و میانگین آنها در سال 2004 در سه سطح حدود 20 نفر بوده است و پس از انتقال کلاسها به رایزنی فرهنگی، این تعداد با اندک نوسانی ثابت مانده است.
از سال 2006، به همت دکتر امانی علاقمند به زبان فارسی و فرهنگ ایرانی که هم اکنون در دانشگاه تگزاس شعبهی قطر به تدریس مشغول است، با همکاری سرپرستی مدارس ایرانی در منطقه، مرکز دیگری پایه گذاری شد که برنامهاش آموزش زبان فارسی به فرزندان ایرانیانی است که در خارج از ایران متولد شدهاند و زبان فاسی را به خوبی نمیدانند. در این مرکز از کتابهای دورهی ابتدایی نظام آموزش و پرورش ایران استفاده میشود و بالاترین سطح آموزش در این مرکز پنجم ابتدایی است و مسئولیت خطیر آموزش را تنی چند از فرهنگیان اعزامی به منطقه به عهده گرفتهاند. بیشترین زبان آموزان در این مرکز، کودکان مقطع ابتدایی هستند و شمار اندکی از دورهی راهنمایی و دبیرستان هم در این مرکز، زبان فارسی را فرا میگیرند.
در کنار رایزنی فرهنگی، مراکز دیگری همچون، «الثقافی العربی»، «برلیتز»، «ارتش قطر» و دانشگاه قطر، در سالهای اخیر، اقدام به فعالیت آموزش زبان فارسی نمودند.
با توجه به آنچه كه گفتهشد، آموزش زبان فارسی در کشور قطر، وضع چندان بسامانی ندارد. علی رغم پیگیریهای رایزنی فرهنگی و تدوین برنامهی دورهای، جهت راهاندازی کرسی زبان فارسی و ارائهی یک نسخه به ریاست دانشگاه قطر، متأسفانه بینتیجه ماند و در سال یک ترم آموزش زبان فارسی دایر است که فعلاً توسط یکی از اساتید اعزامی از ایران تدریس میگردد. در بررسیهای به عمل آمده، مشخص گردید که حضور کارشناسان آمریکایی در سیستم آموزشی قطر، باعث شده است تا با ظرافت خاصی مانع راه اندازی کرسی زبان فارسی گردند و صرفاً به دورههای کوتاه مدت اکتفا کنند و لذا پیشنهاد میشود از خانم شیخه موزه همسر امیر قطر که خود دارای توان علمی بوده و در کشور قطر صاحب نفوذ میباشند دعوت به عمل آید و در یکی از بندههای تفاهم نامه، موضوع کرسی زبان فارسی مندرج گردد تا آموزش این زبان در این كشور، سازماندهی و نهادینه گردد.
متونی که در مراکز آموزشی زبان فارسی قطر استفاده میشود در برخی مراكز کتاب دکتر هادی به نام الفارسیه المبسطه للعرب میباشد. مرکز برلیتز نیزازكتاب دورهی آموزشی زبان فارسی از مبتدی تا پیشرفته، تألیف مهدی ضرغامیان استفاده میكند. مرکز الثقافی العربی، انتخاب متن به استاد واگذار میگردد و متون متغییر است، ارتش قطر از متون دکتر یوسفی استفاده میکند، رایزنی هم کتاب آزفا را انتخاب نموده است.
- مطالبی دربارهی منابع آموزشی زبان فارسی
علاوه بر نبود نیروی انسانی متخصص در دانشگاه قطر و دیگر مراکز آموزش زبان فارسی، مشکل عمده و اساسی برای آموزش زبان فارسی در این کشور و شاید در همهی کشورهای حوزهی خلیج فارس، کمبود و حتی میتوان گفت نبود منابع آموزشی است. به خصوص منابع آموزشی که ویژه عرب زبانان تدوین شده باشد.
البته مشکل کمبود و نبود منابع آموزشی و برنامهی گسترده و مدون قابل اجرا در همهی کشورها برای آموزش زبان فارسی، فراگیر است. جز چند اثر مانند آزفا تالیف استاد دکتر ثمره که با همه قدمتش هنوز قابل استفاده است، آموزش زبان فارسی دکتر پورنامداریان، دورهی آموزش فارسی استاد ضرغامیان، منبع قابل توجه دیگری نداریم و این متون هم عموماً برای مخاطبان انگلیسی زبان تدوین شدهاست و به هر حال کار تجربههای فردی هستند. کتابهایی هم که کانون زبان فارسی پس از تشکیل گروه زبان فارسی در آن کانون، با درک این نیاز عمده، به عنوان منابع آموزش زبان فارسی تدوین و منتشر کرده؛ البته شایان توجه هست؛ اما این آثار که عمدتاً تلخیص و بازنویسی متون داستانی ادبیات کهن فارسی است و در جای خود نیاز به نقد و بررسی و بازنگری و تنقیح دارد، بیشتر کارهای آموزشی است که برای زبان آموختگان قابل استفاده است.
آموزش زبان، به منابع استانداردی نیاز دارد که با روشهای استاندارد و به روز شده و طبعاً به کمک گروهی از پژوهشگران و متخصصان آموزش زبان تهیه و تدوین شده باشد؛ ضمن آن که برای مخاطبان عرب زبان، با توجه به ویژگیهای این زبان و ارتباط تنگاتنگش با زبان فارسی، منابع فارسی، منابع آموزشی خاصی كه با منابع آموزش برای انگلیسی زبانان و دیگر مخاطبانی که با خط و الفبای فارسی آشنا نیستند، متفاوت باشد، باید تدوین کرد. اگر کارهایی در زمینهی آموزش زبان فارسی انجام گرفته در این مورد هیچ منبع قابل توجه و جدیدی وجود ندارد. (البته کتاب دکتر احمد لواسانی که سالها پیش از انقلاب اسلامی تدوین شده، با همهی قدمت، کار ارزشمندی است).
سرپرستی مدارس ایرانیان قطر
براساس اسناد و مدارک موجود، تا سال 1349 تنها یک مدرسهی ایرانی غیر دولتی در قطر مشغول فعالیت بوده است و اولین مدرسهی دولتی ایران در این کشور از سال تحصیلی 50-49 شروع به کار نمود که به دانش آموزان پسر اختصاص داشته است.
با رشد تعداد دانش آموزان ایرانی و استقبال خانوادهها از تحصیل فرزندانشان در مدارس ایرانی، تعداد واحدهای آموزشی دولتی نیز رو به افزایش گذاشته و در کنار مدارس پسرانه، مدارس دخترانهی ایرانیان در دورههای راهنمایی و متوسطه هم به مرور توسعه پیدا کرده است. این مدارس در قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تا بهمن ماه 1370 زیر نظر سرپرستی مدارس ایرانی در امارات متحده عربی (معاونت قطر و بحرین) فعالیت میکرده است و از زمان پیروزی انقلاب به بعد، سرپرستی مدارس جمهوری اسلامی ایران در قطر و بحرین با استقرار در شهر دوحه، به صورت مستقل به فعالیت میپردازد. هم اکنون فرزندان ایرانیان مقیم و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران در شش واحد آموزشی و دو واحد پیش دبستانی در قطر و یک مجتمع آموزشی در بحرین، به شرح زیر به تحصیل اشتغال دارند:
- پیش دبستانی و مهد کودک دخترانه شهید باهنر
- پیش دبستانی شهید فهمیده
- دبستان دخترانهی شهید باهنر كه 15 کلاس درس در قالب نمونه و عادی فعالیت میکند
- دبستان پسرانهی شهید فهمیده كه در سال 1373 تأسیس شد و با 15 کلاس درس به صورت نمونهی مردمی فعالیت میکند.
- مدرسهی راهنمایی پسرانه شهید بهشتی كه 9 کلاس دارد و دانش آموزان به صورت عادی و نمونه مشغول به تحصیل هستند.
- مجتمع آموزشی دخترانهی شهید رجایی. در این مجتمع 9 کلاسه، دورهی راهنمایی و همهی رشتههای متوسطهی نظری و پیش دانشگاهی و رشتهی کامپیوتر برای تحصیل دانش آموزان وجود دارد.
- دبیرستان پسرانهی شهید بهشتی. در این دبیرستان همهی رشتههای متوسطه نظری و دوره پیش دانشگاهی تدریس میشود.
- مجتمع آموزشی بحرین. این واحد به صورت مجتمع اداره میشود و دانش آموزان دورههای ابتدایی، راهنمایی و متوسطه، در آن به تحصیل اشتغال دارند.
- مجتمع ورزشی شهید بهشتی. این مجتمع در سال 1377 به بهره برداری رسیده است. سالن سرپوشیدهی آن در ساعات آموزشی به ورزش دختران اختصاص داشته و برنامههای خود را در قالب فوتبال، فوتسال، والیبال، تنیس روی میز و هندبال، برای دانش آموزان و همکاران در حین ساعات آموزشی و به صورت فوق برنامه ارائه مینماید.
- مجتمع مسکونی فرهنگیان با تعداد 60 واحد مسکونی ویژهی معلمان اعزامی
- مجموع دانش آموزان ایرانی در كشور قطر، 1350 نفر میباشند که تحت سرپرستی مدارس ایران هستند.
آموزش غیر رسمی زبان و ادبیات فارسی توسط رایزنی فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران از سال 82-1381 در گروه زبانهای خارجی وزارت آموزش و پرورش قطر آغاز شد. دانشجویان، دورههای آموزش زبان فارسی را در 6 ترم تحصیلی طی میکنند. اولین دورهی فراگیران زبان فارسی در پایان سال تحصیلی 84-1383 فارغ التحصیل شده و گواهی رسمی فراگیری دورهی عمومی زبان فارسی را از وزارت آموزش و پرورش قطر دریافت کردند. این دورهها عمدتاً برای کارمندان دولت و نهادهای قطری ارائه میشود و به صورت آموزشهای ضمن خدمت است.
مراکز آموزش زبان فارسی در قطر: رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در قطر دانشگاه قطر ارتش قطر
مرکز فرهنگی العربی- مرکز برلیتز
زمینهها و راههای مناسب برای ایجاد یا توسعه روابط فرهنگی، موانع ومشکلات
راهبردها و سیاستهای رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در قطر
اهداف کلان فرهنگی نظام مؤثر بر فعالیتهای رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در قطر
تدوین و تنظیم هر برنامه اعم از کوتاه، میان و بلند مدت، بدون در نظر گرفتن اهداف کلان کشور، غیر ممکن بوده و ره به جایی نمیبرد. اهداف کلان، این امکان را به برنامه ریزان و سیاستگذاران میدهد تا برنامههایی هدفمند و هماهنگ تدوین نمایند و با توجه به شرایط، امکانات و واقعیتهای موجود، در راستای اجرای درست و متوازن برنامهها قدم بردارند. رایزنی جمهوری اسلامی ایران در قطر نیز بدون در نظر گرفتن این اهداف و بدون شناخت آنها نمیتواند برنامههایی منسجم و صحیح و قابل اجرا ارائه نماید. آنچه در پی میآید، حاصل مجموعه اهداف و چشم اندازهای فرهنگی در حوزهی روابط بینالملل است که کلیهی دستگاههای مرتبط در کشور به آن عمل نمودهاند و منبع اصلی و عمدهی تدوین برنامههای کوتاه، میان و بلند مدت محسوب میشود. تلاش شده است تا اهدافی مد نظر قرار گیرند که حاصل هم افزایی کلیهی منابع مورد تأیید بوده و منویات اصلی نظام را تأمین نماید. شایان توجه است که این اهداف، اهداف رایزنی جمهوری اسلامی ایران در قطر محسوب نمیشود؛ بلکه اهداف کلانی هستند که رایزنی مذکور با توجه به آنها، راهبردها، سیاستها و برنامههای خود را ارائه میدهد:
1. تبیین منطق انقلاب اسلامی و اسلام ناب محمدی، بر مبنای اندیشههای حضرت امام خمینی و دیدگاههای مقام معظم رهبری با بیان روشنفکرانه، عالمانه و با ادبیات روز.
2. تحکیم روابط با جهان اسلام و ارائهی تصویر روشن از انقلاب اسلامی و تبیین دستاوردها و تجربیات سیاسی، فرهنگی و اقتصادی جمهوری اسلامی و معرفی فرهنگ و هنر غنی تمدن ایرانی و مردم سالاری دینی.
3. تقویت هویت اسلامی و ایرانی ایرانیان خارج از کشور، کمک به ترویج زبان فارسی در میان آنان، حمایت از حقوق آنان و تسهیل مشارکت آنان در توسعه ملی.
4. تقویت و تسهیل حضور فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در مجامع جهانی و سازمانهای فرهنگی بینالمللی
5. تلاش برای همگرایی بیشتر میان کشورهای اسلامی
6. ارتباط فعال با کشورها و ملتها و تحکیم پیوند مودّت و تقویت همبستگی با مسلمانان و دیگر ملل جهان.
7. شناخت فرهنگ و تجربههای بشری و استفاده از دستاوردهای علمی و فرهنگی جهان با بهره گیری از کلیهی روشها و ابزارهای مفید و مناسب.
8. اهتمام جدی به زبان و ادبیات فارسی و تقویت و ترویج و گسترش آن در کشورهای دیگر جهان.
9. حمایت از مسلمانان و ملتهای مظلوم و مستضعف و مبارزه با ظلم و سلطه گری.
فرصتها و تهدیدهای پیش رو در برنامه ریزیهای فرهنگی در کشور قطر
فرصتها و تهدیدها، فرایند دیگری از نظام برنامهریزی را تشکیل میدهند که بدون توجه به آنها و لحاظ ویژگیهای آنها، برنامههایی ناقص نامتوازن و گاه متضاد و خنثی کننده اجرا میشود. فرصتها همان ظرفیتها و قابلیتهای موجود است که میتوانند برنامهها را تقویت نمایند و تهدیدها، مجموعه متغیرهای بازدارندهی محیطی (اعم از درونی و بیرونی) است که بدون توجه به آنها، برنامههای تدوین شده قابلیت اجرایی پیدا نمیکنند.
فرصتها (ظرفیتها و قابلیتها)
حوزهی فرهنگ و هنر جمهوری اسلامی ایران همواره از ظرفیتها و قابلیتهای مهم و گاه منحصر به فردی در تنظیم روابط و مناسبات مؤثر بین المللی برخوردار است که با بهکارگیری صحیح و برنامه ریزی شده، از آنها در جهت ارتقا و گسترش بسیاری از مناسبات فرهنگی، سیاسی و اقتصادی میتوان بهره جست. از سوی دیگر هم اکنون بسیاری از کشورهای جهان، ایران را با محصولات قوی فرهنگی و هنری از جمله فیلم، موسیقی، نرم افزارهای دینی، صنایع دستی، هنرهای سنتی، آثار باستانی و... میشناسند. در عین حال کشور قطر به عنوان مقصد فعالیتهای رایزنی فرهنگی ایران، فرصتهای مناسبی را در جریان تصمیم گیریهای روابط بین فرهنگی فراهم میکند که شناخت درست و صحیح آنها و ارائهی برنامههای مشخص، میتواند گامهای مؤثری در جهت تحکیم روابط فرهنگی میان دو کشور و انجام منویّات نظام بردارد. طبعاً اگر از این فرصتها به نحو مناسب استفاده نشود، پس از مدتی تبدیل به تهدید میشوند و اهداف نظام و وظایف رایزنی فرهنگی را تحت تأثیر قرار میدهند. از جمله مهمترین فرصتها میتوان به محورهای زیر اشاره کرد:
- تولید فراوان محصولات فرهنگی و هنری با کیفیت و محتوای مناسب در ایران جهت ارائه در کشور قطر
- سابقه تاریخی و تمدنی جمهوری اسلامی ایران به عنوان مهمترین پشتوانه گفت و گوی فرهنگها و تمدنها واستفاده متقابل از ظرفیتهای فرهنگی
- سابقهی تاریخی مشترک و روابط متقابل دو کشور با توجه به نزدیکی جغرافیایی
- سابقهی مشترک دینی به ویژه حضور شیعیان و پذیرفته شدن مذهب شیعه در کشور قطر.
- حضور شمار زیادی از ایرانیان در قطر از سالهای دور تاکنون و حضور آنها در عرصههای مختلف اقتصادی، فرهنگی و حتی سیاسی.
- وجود مدارس، حسینیهها، مساجد و محافل مردمی ویژهی شیعیان قطر و ایرانیان مقیم.
- علاقهمندی مسئولان دو کشور ایران و قطر به ارتقای سطح روابط، در مقایسه با دیگر کشورهای عربی.
- علاقهمندی مسئولان کشور قطر به نشان دادن شرایط دموکراسی در کشور خود و نیز پیاده کردن اصول دموکراسی در فعالیتهای مختلف.
- وجود شبکهی تلویزیونی معتبر و گستردهی الجزیره در قطر
- وجود مؤسسات معتبر و گستردهی الجزیره، در قطر.
- حضور برخی از خانوادههای ایرانی تبار در دستگاه سیاسی و نظام اقتصادی قطر.
- علاقهمندی کشور به جذب متخصصان و نیروهای کارآمد ایرانی در مشاغلی چون صنعت، نفت، ورزش و... .
- رواج قابل توجه زبان فارسی در کنار زبانهای عربی و انگلیسی در محاورات روزمره.
- مهاجر پذیر بودن کشور قطر و وجود تنوع فرهنگی حاصل از آن.
- وجود شهرک دانشگاهی در قطر که نمایندگی دانشگاههای معتبر جهان را دارد. میتوان با برنامه ریزی مناسب نمایندگی دانشگاههای معتبر ایرانی را در این شهرک ایجاد کرد. این امر در جذب دانشجویان ایرانی مقیم و در حفظ هویت آنان بسیار مؤثر است.
تهدیدها (چالشها و تنگناها)
چالشها و تنگناها مجموعه متغیرهایی هستند که بدون توجه و شناخت آنها، هرگونه برنامه ریزی و اجرا، ممکن است با مشکلاتی روبهرو میشود و گاه حتی متوقف شود. چالشها در واقع به شناخت درست از محیط پیرامونی که هر برنامه در اجرا، ممکن است با آنها درگیر شود، مربوط است. شناخت صحیح چالشها، سبب میگردد با هر مدیریت و برنامهای بتواند با توجه به واقعیات موجود اهداف، سیاستها و برنامههای خود را تدوین نماید و اجرا كند. تهدیدهای پیش رو در روابط میان ایران و قطر را میتوان به شرح زیر برشمرد:
- وجود پایگاه قوی نظامی آمریکا در قطر و نظارت شدید آمریکا بر کلیهی عرصههای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی این کشور.
- حساسیت فراوان آمریکائیان و دولت مردان قطر به ارتباط شیعیان قطر با مراکز فرهنگی و سیاسی جمهوری اسلامی ایران.
- روابط آشکار اقتصادی کشور قطر با رژیم اشغالگر قدس. یادآوری میشود که قطر تنها کشور حوزهی خلیج فارس است كه اقتصادی قوی دارد.
- حاکمیت سلفیگری افراطی و وهابیت در مراکز دینی و حتی سیاسی قطر.
- گرایش به فرهنگ غرب در جامعهی قطر، به دلیل حضور مستشاران غربی و ثروت ناشی از فروش نفت و گسترش ارتباط با کشورهای غربی.
- نفوذ فراوان روحانیون وهابی بر سیاستمداران و دولت مردان قطر.
- حضور و نفوذ فراوان فرهنگ غربی بر مراکز فرهنگی، آموزشی و دانشگاهی.
- محدودیت امکانات فرهنگی جمهوری اسلامی ایران
راهبردها (استراتژیها)
راهبردها، برنامههای عملیاتی کلی هستند که بر تعهدات و تأکیدهای برنامه ریزان، بر نحوهی تدوین برنامه و تخصیص منابع برای نیل به اهداف کلی دلالت میکند. راهبردها، در همان حال که تأمین کنندهی نیازها و اجرا کنندهی منویات اهداف کلی هستند، به نحوی تدوین و اجرای برنامهها نیز مرتبط میشوند. در این مجموعه تلاش شده است راهبردهایی انتخاب شوند که هم به واقعیتها نزدیک باشند، هم تأمین کنندهی منویات اصلی اهداف کلان باشند و هم بتوان برای آنها مصادیق برنامهای و اجرایی تألیف نمود. این راهبردها به شرح زیر هستند:
- تلاش برای ایجاد وحدت و تعامل سازنده و فعال در عرصههای فرهنگی و هنری میان دو کشور ایران و قطر.
- آگاه كردن افکار عمومی کشور قطر، به ویژه اقشار تحصیل کرده و نخبگان آنها، با منطق انقلاب اسلامی و نیز دستاوردها و تجربیات سه دههی انقلاب اسلامی به عنوان نهاد کامل مردم سالاری دینی در جهت حذف و کاهش دیدگاهها و تبلیغات منفی علیه ایران.
- عرضهی صحیح فرهنگ و تمدن ایران و ویژگیهای فرهنگی، هنری، جغرافیایی، تاریخی و تمدنی آن، با بهرهگیری از ابزارهای نوین و ظرفیتها و قابلیتهای موجود در کشور قطر.
بهکارگیری روشهای مناسب و فراگیری ترویج و گسترش زبان و ادبیات فارسی در میان ایرانیان مقیم قطر، علاقه مندان قطری و سایر افراد مهاجر از ملل مختلف.
- ارائهی تصویری روشن از وجوه مشترک بین فرقههای مختلف اسلامی و سعی در نزدیک نمودن این فرقهها به یکدیگر در جهت جلوگیری از تنشهای موجود بر ضد شیعیان.
- شناخت جریانات غیر اسلامی و نیز جریانات منحرف اسلامی در کشور قطر و بررسی روشهای مفید و متنوع در مواجههی فکری و فرهنگی با آنها.
- برنامه ریزی برای تعامل صادقانه و منصفانه با تجار و شهروندان قطری و نیز تعامل درست زمانی که در جمهوری اسلامی ایران به عنوان میمهان حضور دارند
سیاستها و جهتگیریها
سیاستها در واقع جهت گیریهای اصلی اجرایی برنامهها را مشخص میکنند. سیاستها پل ارتباطی میان راهبردها و برنامهها هستند و اینکه با چه روشها و رویکردهایی راهبردها به برنامه منجر میشود. این سیاستها و جهت گیریها، به شرح زیر هستند:
- بهرهگیری از ظرفیتهای بالای دانشگاهی و آموزشی قطر جهت آموزش فرهنگ، هنر و زبان فارسی و آئینهای اسلامی و ایرانی.
- همکاری و ارتباط نزدیک با سفارتخانهی جمهوری اسلامی ایران و سایر مراکز دولتی و غیر دولتی ایرانی که در قطر فعال هستند، برای اجرا و برگزاری برنامههای فرهنگی، هنری و دینی و نیز تولید آثار مکتوب و سمعی و بصری در موضوعات مختلف جهت توزیع در میان اقشار مختلف جامعهی قطر.
- بهره گیری از مشارکت فعال ایرانیان مقیم قطر و تشکلها و نهادهای مدنی فرهنگی، هنری و دینی قطر در زمینهی ترویج و گسترش زبان و ادبیات فارسی و تفکرات شیعی انقلاب اسلامی و سایر فعالیتها و خدمات فرهنگی، هنری و ادبی.
- تلاش برای بهره گیری از ظرفیتهای قوی رسانههای دیداری، شنیداری و نوشتاری قطر، از جمله شبکهی تلویزیونی الجزیره، در جهت پیشبرد اهداف نظام مقدس جمهوری اسلامی و نیز تقویت روابط فرهنگی دو کشور.
- بهره گیری از فضاها و مراکز دینی و فرهنگی مسمانان قطر به ویژه شیعیان و ایرانیان مقیم، در جهت اجرای برنامههای رایزنی.
- پرهیز از فعالیتهای تکراری و پر هزینه و کم ثمر و کارهای تشریفاتی و ظاهری و لزوم رویکرد ابتکاری و نوآورانه.
آشنایی بارایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در کشور قطر
در راستای گسترش و تعمیق روابط فرهنگی میان دو کشور جمهوری اسلامی ایران و قطر، رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در دوحه با حضور جناب آقای مهندس میرسلیم و وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی (وقت) در سال 1375 و در محل سفارت جمهوری اسلامی در دوحه رسماً افتتاح گردید و آقای سید محمد حسین هاشمی به عنوان نخستین رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در این کشور منسوب گردید.
رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در دوحه، نخستین مرکز فرهنگی اسلامی است که پس از مرکز فرهنگی کشورهای آمریکا و انگلستان و فرانسه در این کشور افتتاح شده است و همزمان با میلاد امیرمؤمنان حضرت علی ابن ابیطالب، در 13 رجب سال 1421 هـ.ق. در محل جدید و در مرکز شهر دوحه، در منطقهی الهلال در یک فضای بزرگ، پرچم جمهوری اسلامی ایران بر فراز ساختمان این مرکز برافراشته گردید.
به طور میانگین، 40 درصد از قطریهایی که ایرانی تبار هستند، با سفارت جمهوری اسلامی ایران برای اخذ ویزا و همهی ایرانیان مقیم، برای امور کنسولی (تولد، مرگ، ازدواج، طلاق، وکالت و...) ارتباط منظم و فعالی دارند و همچنین 30 درصد از افراد مقیم، با رایزنی فرهنگی، آشنا و مرتبط هستند. عدم ارتباط کامل با رایزی فرهنگی نه تنها زمینهی انتقال درست نیازهای فرهنگی را از بین میبرد؛ بلکه باعث میشود كه استعدادها و تواناییهای چشم گیری که بین ایرانیان مقیم وجود دارد، شکوفا نشود و همچنین به دلیل دوری از وطن و کم رنگ شدن تعاملات فرهنگی با داخل کشور، با مشکلات فرهنگی و آموزشی روبهرو شوند که نشانهی بارز آن در سبک لباس پوشیدن، نحوهی گذراندن اوقات فراغت، گرایشهای موسیقی، استفاده از کانالهای ماهوارهای غیرمجاز میباشد.
در تحقیقی که در سال 1383 توسط رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی در قطر انجام گرفته است، علل عدم ارتباط ایرانیان مقیم با نهادهای فرهنگی و به ویژه رایزنی فرهنگی را چنین اعلام کردند:
20 درصد از آنان معتقدند كه مؤسسات و نهادهای ایرانی در کشور قطر پاسخ گوی مشکلات و سؤالات آنان نیستند.
32 درصد خود را با این نهادها بیگانه و ناآشنا احساس میکنند.
4درصد نداشتن وسایل ارتباطی نظیر ماشین، تلفن و... را مانع برقراری ارتباط میدانند.
16 درصد همهی موارد فوق را دلیل ارتباط دانستهاند.
28 درصد هیچ مشکلی در برقراری ارتباط با این سازمانها ندارند.
رایزنی جمهوری اسلامی ایران در قطر دارای بخشهای مختلفی است كه میتواند زمینه و راههای مناسب برای ایجادیاتوسعه روابط فرهنگی باشد و مراجعه كنندگان از این بخشها استفاده مینمایند.
کتابخانهی رایزنی فرهنگی
کتابخانه با حدود 10000 جلد کتاب ارزشمند در زمینههای تاریخ، تفسیر، حدیث، ایران شناسی، ادبیات، علوم عقلی و نقلی، فلسفه، عرفان، منابع اولیه کتب مرجع، دائره المعارفهای اسلامی، نوجوانان و کودکان، کتابهای عربی و تا حدودی کتبی به زبانهای انگلیسی و فرانسه، یکی از غنیترین کتابخانههای زبان فارسی موجود در این کشور میباشد.
فهرست کتب این کتابخانه براساس فهرست نویسی کنگرهی آمریکا که نظام فهرست مشهور میان کتابخانههای مشهور و مهم در جهان است، تنظیم شده و بخشهای عمدهی آن نیز با تعدادی از کتابخانههای مهم در داخل کشور، از جمله کتابخانههای سازمان فرهنگ و ارتباط، دانشگاه شیراز، دانشگاه آزاد، به صورت کوششی تحت سیستم جستجوی کتابخانهای برنامهی «پارس آذرخش»، فعالیت میکند. در این کتابخانه، بخش کتب کودکان به وسیله تعداد قابل توجهی از کتب و قصههای زیبای کودکانه کانون پرورش فکری کوکان و نوجوانان و برخی دیگر از مؤسسات فعال در زمینههای کتابهای داستانی کودکان، تکمیل شده است.
در بخش كتب مرجع این کتابخانه، کتابهای ارزشمند و منابع دست اول برای محققان و اندیشمندانی که در زمینههای گوناگون ایران شناسی و تاریخ و ادبیات و علوم حدیث و سایر موارد مربوطه، قصد انجام فعالیتهای تحقیقی و مطالعاتی را داشته باشند، وجود دارد و در بسیار از زمینهی پاسخگوی نیازهای تحقیقاتی آنها میباشد. لازم به ذکر است که این بخش فقط برای مطالعهی محققان بوده و تنها در محل کتابخانه قابل استفاده و بهره برداری میباشد.
در بخش امانات، در حدود 200 نفر از متقاضیان و استفاده کنندگان کتابها ثبت نام نموده و به تناسب نیازهای خود، از بخش امانات این کتابخانه استفاده مینمایند.
واحد سمعی و بصری
از جمله بخشهای فعال این رایزنی، واحد سمعی و بصری آن است که به وسیلهی تعداد قابل توجهی از فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی و کارتونهای کودکان و فیلمهای آموزشی متنوع و همچنین موسیقی سنتی و اصیل ایرانی و مطالب گوناگون ایران شناسی و آموزش زبان فارسی، خط، نگارگری، موسیقی، ادعیه، زیارات و سخنرانیهای اساتید و بزرگان دینی و علمی تجهیز شده است. این واحد، محصولات خود را در سه قالب CD، لوحهای فشرده (CD و DVD) و نوار کاست، به متقاضیان عرضه میکند. این واحد افزون بر 300 نوار ویدئویی و CD، لوح فشرده و نوار کاست دارد.
واحد محصولات فرهنگی
این واحد از دو قسمت تشکیل شده است:
1. اقلام دیداری
2. مجموعه صنایع دستی ایرانی
بخش قابل توجهی از صنایع دستی شامل تابلوهای خاتمکاری و صنایع فلزی قلمزنی و پارچههای قلمکاری و ظروف نقاشی شده مرغی و تابلوهای معرق و ظروف مسی نقشدار در این واحد به معرض نمایش گذاشته شده است. و در صورت لزوم برای نمایش در نمایشگاههای مختلف از آنها استفاده میشود.
3. ایرانی شناسی و زبان فارسی
در این بخش اقلام قابل توجهی از منابع ایرانی شناسی و زبان فارسی به صورت کتاب و CD، نقشه و بروشور عرضه شده است.
مجموع محصولات و اقلام فرهنگی ارسالی از مرکز برای اهدا به علاقه مندان
در این بخش، تعدادی نشریات ویژهی کودکان و نوجوانان، به زبانهای فارسی و عربی در معرض دید عموم علاقه مندان قرار گرفت است؛ همچنین کتب و نشریات و مجلات ارسالی از ایران در حوزهی مباحث تقریب مذاهب، ایران شناسی، خانواده و سیاست، به صورت رایگان در اختیار علاقه مندان قرار گرفته است.
محصولات و اقلام فرهنگی صادره از رایزنی فرهنگی
- مجلات التاخی
- ویژه نامه به مناسبتهای دینی و ملی
- مجموعه مقالات سید جمال الدین اسد آبادی
- مجموعه مقالات پروین اعتصامی
- مجموعه مقالات سمینار فقه اهل بیت بین السنه و الشیعه
- CD سمینارها و مراسم هنری، فرهنگی و دینی
- بولتن فرهنگی
- مجموعه سمینار خیام
- خطوات علی طریق التقریب، سه جلد
نیز نگاه کنید به
روابط کانادا با جمهوری اسلامی ایران؛ روابط روسیه با جمهوری اسلامی ایران؛ روابط افغانستان و جمهوری اسلامی ایران؛ روابط تونس با جمهوری اسلامی ایران؛ روابط ژاپن با جمهوری اسلامی ایران؛ روابط کوبا با جمهوری اسلامی ایران؛ روابط لبنان با جمهوری اسلامی ایران؛ روابط مصر با جمهوری اسلامی ایران؛ روابط ایران و چین؛ روابط جمهوری سنگال با جمهوری اسلامی ایران؛ روابط آرژانتین با ج.ا.ایران؛ روابط فرانسه با ج.ا. ایران؛ روابط مالی با جمهوری اسلامی ایران؛ روابط سودان با جمهوری اسلامی ایران؛ روابط ساحل عاج با جمهوری اسلامی ایران؛ روابط زیمبابوه با ج. ا. ایران؛ روابط تایلند با ج.ا.ایران؛ روابط اوکراین با ج. ا. ایران؛ روابط اسپانیا با ج. ا. ایران؛ روابط اردن با ج.ا.ایران؛ روابط اتیوپی با ج.ا.ایران؛ روابط سیرالئون با ج. ا. ایران؛