جغرافیای انسانی اردن

از دانشنامه ملل

جغرافیای انسانی در کشور اردن شامل جمعیت اردن؛ اقوام و نژادهای اردن؛ سیاست جمعیتی اردن؛ پراکندگی جمعیت در اردن؛ مهاجرت و تراکم جمعیت اردن؛ وضعیت شهرنشینی و روستا نشینی اردن و ساختار جمعیت اردن است که در ذیل شرح داده شده است:

جدول جمعیت و روند رشد جمعیت اردن(1403). برگرفته از سایت ویکی پدیا، قابل بازیابی از https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D9%85%D8%B9%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C_%D8%A7%D8%B1%D8%AF%D9%86

جمعیت

جمعیت اردن درحال حاضر یعنی در پایان سال 2022 معادل 11.302.000 نفر است که به شکل روز آمدی در سایت اداره آمار اردن قابل دستیابی است. تراكم جمعیت در 2022، ۱۲۷/۳ نفر به ازاء هر كیلومتر مربع است[۱]. جمعیت اردن را از نظر نوع معیشت و تفاوت‌های طبقاتی میتوان به سه عنصر فلسطینی، اردنی و بدویان (بادیه‌نشینان) تقسیم كرد. اردنی‌ها ساكن ساحل شرقی هستند كه از گذشته‌های دور در آنجا به كارهای كشاورزی اشتغال داشته، اكنون هم بیشتر امور كشاورزی و فعالیت‌های خدماتی كشور خود را بر عهده دارند[۲]. در ادامه به اطلاعات تفصیلی در خصوص نژاد، حرکات جمعیت شامل میزان رشد جمعیت، میزان مرگ و میر، مهاجرت، تراکم و پراکندگی جمعیت و همچنین وضعیت شهر‌نشینی و روستا‌نشینی می‌پردازیم و ساختار سنی و جنسی جمعیت در اردن را بیان می‌کنیم. از آنجا که جهان عرب فی‌الجمله دارای شاخص‌های جهان سوم می‌باشد بسیاری از اطلاعات روزآمد در این زمینه قابل دستیابی نیست ولی در نهایت دورنمایی از وضعیت جغرافیای انسانی در اردن را به دست می‌دهد.

نژاد

مردم اولیه امیرنشین اردن را اغلب قبایل عرب بدوی تشکیل می‌دادند. این قبایل به طور عمده از دو تیره “قیسی” (قیس بن عیلان) و “سمینی” در جنوب بودند. اما در حال حاضر اعراب صحرانشین و بدوی بیشتر در بخش شرقی زندگی می‌کنند که تحت مراقبت و نظارت دفتر امور قبایل می‌باشند.

البته باید از نظر نژادی میان اردنی‌های شرق رود اردن که عمدتاً از تیره خالص و اصیل مدیترانه‌ای و از نظر قومی‌ شبیه مردم صحرا نشین سوریه و عربستان سعودی هستند و اعراب دره‌ اردن، تفاوت قائل شد. اقوام اخیر، نسبتاً بلندتر، تنومندتر، و سرهایشان بزرگ‌تر است و بعضی از صاحب نظران معتقدند که اینان اخلاف کنعانی‌هایی هستند که احتمالاً اجدادشان در اقصی نقاط شمال شرقی - در ناحیه زاگرس - زندگی می‌کرده‌اند. از این رو قرابت قومی‌ و نژادی آن‌ها با ایرانیان بعید به نظر نمی‌آید. به هرحال اکنون اقوام عمده اردن را به سه دسته تقسیم می‌کنند[۳]:

بدویان

در ابتدای تأسیس امیرنشین اردن 40 درصد جمعیت این کشور را بدویان تشکیل می‌دادند، ولی امروزه تنها حدود 5 تا 7 درصد جمعیت این کشور را بدویان تشکیل می‌دهند[۴] و علی رغم کمی‌ تعداد، نقش عمده‌ای در این کشور دارند. حکومت اردن از نظر سیاسی بر بدویان مسلط است و توانسته حمایت آنان را نسبت به حکومت جلب نماید. ارتش این کشور عمدتاً از بدویان تشکیل یافته و افسران بلند پایه ارتش را نیز این گروه تشکیل می‌دهند.

در شرق این کشور جلوه‌های زندگی بدوی بیشتر به چشم می‌خورد. آنچه باعث حفظ شیوه زندگی بدوی در شرق اردن گردیده وجود نواحی کم باران است که بادیه نامیده می‌شود. بدویان به قبایل متعددی تقسیم می‌شوند که از مهم‌ترین این قبایل می‌توان به بنی خالد، بنی صخر، حویطات و رحسان اشاره نمود. آنان اصولاً مردمی‌ سرسخت هستند که با دنیای شهرنشینی بیگانه‌اند و با روستاییان نیز روابط مناسبی ندارند. هرچند امروزه دگرگونی‌هایی در شیوه زندگی عده‌ای از آنان حاصل گردیده است.

قفقازی‌ها

قفقازی‌ها گروه‌هایی با لهجه‌های چندگانه‌اند که چرکسی‌ها و چچن‌ها مهم‌ترینآن‌ها هستند که به اردن پیوستند و در مناطق بلقاء، امان، جرش، وادی السیر، زرقاء، ناعور، صویلح، سخنه و الازرق و مناطق دیگر ساکن شدند. چرکس‌ها و چچن‌ها در ساخت منطقه‌ای که به اردن شرقی (Trans Jordan) و بعدها به اردن‌ هاشمی‌ شناخته شد، مشارکت کردند.

چرکس‌ها و چچنی‌ها  به ترتیب بیست و پنج هزار و دو هزار نفر[۵] از جمعیت این کشور را تشکیل می‌دهند. این دو گروه به دو زبان متفاوت سخن می‌گویند. گروه اول سنی مذهب و گروه دوم شیعه هستند که همگی در سال 1880 پس از کنگره سال 1878 برلین که ناحیه قفقاز را به روسیه داد، به جنوب امپراطوری عثمانی آمدند و دولت اردن آن‌ها را در قسمت شمال شرقی اردن سکنا داد. امروزه چرکس‌ها و چچنی‌ها از نظر سیاسی از مردم اردن جدا نیستند و نسبت به خاندان‌ هاشمی‌ وفا دارند. در پارلمان یک کرسی به چرکس‌ها و دیگری به چچنی‌ها اختصاص دارد. تعدادی از آن‌ها به مقام وزارت رسیده‌اند و تا کنون یک چرکسی توانسته به مقام نخست وزیری دست یابد. بیشتر چرکس‌ها به کشاورزی و تجارت مشغول هستند، آن‌ها علاوه بر زبان محلی خود، به زبان عربی نیز صحبت می‌کنند. امروزه با توجه به ازدواج‌هایی که میان اعراب و چرکس‌ها صورت می‌گیرد، تفاوت میان این دو گروه کمتر شده است[۶].

با وجود ارتباطات خوبی چون مبادله تجاری و گاهی ارتباطات سببی که بین چرکسی‌ها و ساکنان عشایر اردنی این منطقه مثل: بنی شاکر، بنی حسن، بنی عباد، بنی صخر و العدوان و عشایر السلط از مسلمان و مسیحی و دیگران پیوند ایجاد کرد، ترس، آشوب و درگیری از مظاهر آشکار ساکنان هر دو طرف بود. اقلیت قفقازی مانند همه اقلیت‌ها در نقاط مختلف دنیا بر حفظ زبان و میراث و آداب و رسومش از نابودی تلاش کرد، چنان چه در بیشتر اوقات در موقعیت جغرافی خاص خودشان گردهم جمع می شدند.

مهاجرت چرکس‌ها و چچن ها تنها به خانواده‌هایی که در ربع پایانی قرن نوزدهم به اردن آمدند، محدود نمی شود و به دنبال آن خروج‌های دیگری در اثر انقلاب بلشویکی در روسیه و سختگیری و ظلم بر مسلمانان در قفقاز و دیگر مناطقی که انقلاب به آنجا کشیده شده بود، اتفاق افتاد[۷].

فلسطینی‌ها

فلسطینیان، ساكنان ساحل غربی رود اردن بودند كه از لحاظ معیشتی بیشتر شهرنشین و اهل حرفه و نسبتاً پیشرفته و از فرهنگی مترقی برخوردار بودند. فلسطینی‌ها حدود 40 درصد از جمعیت اردن را تشکیل می دهند. در پی تشکیل رژیم اسرائیل در سال 1948 گروه های فلسطینی که از موطن اصلی خود رانده شده بودند، به اردن مهاجرت کردند. نفوذ اقتصادی و فرهنگی مهاجرین فلسطینی در اردن همواره بیشتر از تعداد آن‌ها بوده است[۸].

حرکات جمعیت

از زمان شکل‌گیری بخش شرقی تا به امروز، تعداد ساکنان کشور اردن (کرانه شرقی) با سرعت چشمگیری افزایش یافته است. رشد جمعیت را سه عامل تعیین می‌کند؛ زاد و ولد، مرگ و میر و مهاجرت خارجی. فرق میان زاد و ولد و مرگ و میر نشان‌دهنده افزایش طبیعی یا جنبش خود ساکنان است، اما مهاجرت خالص خارجی، عبارت است از نتیجه ناشی از ریسک اردنی‌ها برای کار در خارج یا هر دلیل دیگری و افزایش تعداد ساکنان نتیجه بازگشت مهاجران اردنی از خارج می‌باشد. چنان که اردن را در مرتبه نهم بین کشورهای جهان از جهت رشد جمعیت در پایان دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد قرار داده است[۹]. این رشد گسترده و پیوسته جمعیت طی سال‌های 2019 - 1994 نیز ادامه دارد[۱۰].

افزایش طبیعی ساکنان اردن (از زمان تأسیس آن تاکنون) به دلیل بزرگ شدن پیاپی شکاف میان میانگین زاد و ولد و مرگ و میر است، چرا که در اثر پیشرفت قابل ملاحظه اردن در زمینه پیشگیری و درمان و گسترش امکانات و خدمات درمانی، بیمارستان‌ها و درمانگاه‌ها، افزایش تعداد پزشکان و به طور کلی بودجه روز افزونی که به خدمات درمانی اختصاص یافته، میانگین مرگ و میر به طور دائم رو به کاهش نهاده است. در آغاز دهه 80 میانگین خام مرگ و میر به حدود نه در 1000 رسید و به هر 900 نفر یک پزشک اختصاص یافت، درحالی که در نیمه دهه 70 به ازای هر 2500 نفر یک پزشک بود. میانگین مرگ و میر کودکان در فاصله سال های 195۵ - 195۰ که در هر 1000 نفر 162 نفر بود، در سال های 19۸۰ - 19۷۵ به 75 نفر در هر 1000 نفر رسید و در سال 1987 در هر 1000 نفر به 61 نفر رسید، طبیعی است که درفاصله زمانی کوتاه که سطح خدمات طبیعی خوب شده  و میزان دارو افزایش یافته بود، میانگین مرگ و میر به سرعت رو به کاهش نهد[۱۱]. رشد جمعیت این کشور طبق برآوردهای سال 2019 معادل ۲/۳ درصد است. ساختار سنی آن نیز 3۴/3 درصد بین 0 تا 15 سال، 62 درصد بین 64 ـ 15 سال و ۳/۷ درصد بین 65 و بالاتر می‌باشد[۱۲].

تعداد ساکنان اردن در طول دو دوره (1952 تا 1961 ) و ( 1961 تا 1979) به طور متوسط ۴/۸ درصد و در طول دوره (1979 تا 1988) ۳/۹ درصد افزایش یافته است. نرخ رشد جمعیت طی دوره 1979 تا 1994 به رقم 4/4 درصد تقلیل یافته و پس از آن ‌نرخ رشد جمعیت در طی سال‌های 1994 تا 2004 كاهش قابل ملاحظه‌ای داشته كه ۲/۶ درصد ثبت شده است، و طی سال‌های 2004 تا 2011 به رقم 2/2 درصد رسیده است. که در نهایت نرخ کاهشی پیوسته را طی سال‌های 1952 تا 2011 نشان می‌دهد[۱۳].

مهاجرت و تراکم و پراکندگی جمعیت

مهاجرت و جابه‌جایی جمعیت در كشور اردن نسبتاً زیاد انجام شده است، زیرا در زمان تشكیل آن، شمار بسیاری از ساكنان ساحل غربی رود اردن به ساحل شرقی مهاجرت كردند و بار دیگر پس از جنگ 1967 و اشغال بخشی از ساحل غربی به ‌وسیله رژیم اشغالگر قدس، 200 هزار نفر به ساحل شرقی كوچ كردند. به جز این عوامل تاریخی، عوامل دیگری كه مهاجرت‌ها را باعث شده است، توسعه شهرنشینی و نزدیک بودن به مركز صنایع مخصوصاً در امان و زرقا و رونق بازار كار در این دو شهر بوده است. همچنین بی‌ثباتی و اغتشاشات لبنان در دهه 1970‌ باعث شد كه بسیاری از طبقات ثروتمند و متمكن آن كشور به اردن‌ مهاجرت كنند[۱۴].

مهاجرت نقش مهمی‌ در رشد جمعیت اردن و تنوع قوانین از ربع پایانی قرن نوزدهم تا دهه چهل از این قرن داشته است؛ تعداد ساکنان شرق اردن در سال 1915، زمانی که اردن بخشی از امپراطوری عثمانی بود، 142هزار نفر محاسبه شده که در دوره پایانی در سال 1940 نزدیک به سیصدهزار نفر رسیده است. امان دائما مقصد مهاجران تازه وارد به اردن بود. زمانی که تعداد ساکنانش در سال 1949 به 87.591 نفر رسید، 26 هزار نفر از آن‌ها مهاجر بودند به استثناء مهاجران فلسطینی که به دنبال فاجعه فلسطین به آنجا مهاجرت کردند، تعداد آن‌ها تا آن سال علاوه بر 16 هزار نفر که در روستاها و بخش‌های تابعه آن بودند، نزدیک به 26هزار نفر تخمین زده شد.

مهاجرت‌های فلسطینی بر اثر فاجعه سال 1948 تا چندین سال بعد ادامه یافت و سازمان کمک رسانی به پناهندگان، تعداد آن‌ها را 108 هزار نفر تخمین زد. این رقم مهاجران مناطق امان (میخیم الوحدات و جبل الحسین) و زرقاء و اربد برای دستیابی به جیره غذایی ماهانه، توسط سازمان‌های کمک‌رسانی ثبت نام شده، درحالی که  مهاجران فلسطینی ساکن کرانه شرقی، نام خود را در این دفاتر به ثبت نرسانده بودند.

نقش مهاجرت به کشور در پیشرفت هویت دموگرافیک اردن و تنوع گروه‌های ساکن متوقف نمی‌شود و حجم جمعیتی آن در  سال های دهه پنجاه و دهه شصت - به ویژه بعد از جنگ ژانویه سال 1967 به دلیل ورود نزدیک به 200 هزار فلسطینی به کرانه شرقی (اردن‌ هاشمی‌ امروزی) رشد کرده است زیرا همیشه رژیم صهیونیستی با انجام عملیات تلاش بر بیرون راندن آنان از کرانه غربی داشته است.

باتوجه به مهاجرت فلسطینیان به اردن و الحاق دو کرانه غربی و شرقی، فلسطینیانی که در فاصله سال‌های 1988 - 1950 به کرانه شرقی مهاجرت کرده ودر آنجا مستقر شده بودند، به دلیل تأثیر مستقیمی‌ که بر ادغام ساکنان و شمار جمعیت و رشد آن داشتند از اردنیان به شمار می‌آمدند.

جریان مهاجرت به اردن از دیگر کشورهای عربی مانند مصر، لبنان، سوریه و بعضی کشورهای آسیایی مانند سریلانکا، فیلیپین، پاکستان و غیره در افزایش جمعیت اردن تأثیر قابل توجهی نداشته است، مگر عده ای معدود که تابعیت اردنی گرفته‌اند، ولی این مهاجرت ها دارای آثار اقتصادی، اجتماعی و جمعیت شناختی بوده که نباید در تحقیق درباره مهاجرت و نقش آن در کشور اردن و آثار آن بر استخدام، بیکاری، میانگین گردش کار، قیمت‌ها و دستمزدها و نیز تغییر الگوی مصرف وکاهش تولید در بعضی مناطق و بروز مشکلات اجتماعی و راهکارهای درمانی جدید درجامعه و دیگر آثاری که در تحقیقات علمی‌ معتبر درباره مهاجرت به اردن آمده، نادیده گرفته شود.

در مقابل این جریان مهاجرت به اردن، شاهد جریان مهاجرت به شکل گسترده برای کار از اردن به کشورهای عربی خلیج، اروپا و ایالات متحده امریکا و دیگر کشورها هستیم که طی سال‌های 1986 تا 1980 از ۴/۳۹ به ۶/۲۸ درصد افزایش داشته است[۱۵]. مهاجرت به اردن عمدتاً به عنوان کارگران روزمزد صورت می گیرد؛ در جدول زیر رشد مهاجرت به اردن طی یک دهه قابل مشاهده است.

جدول شماره 1. تغییر میزان مهاجرت به اردن برای کار در فاصله سال‌های 1979 تا 1987 [۱۶]

1979 1980 1984 1985 1986 1987
26415 79566 153000 101000 97885 235000

وضعیت شهرنشینی و روستا نشینی

بر اساس آخرین آمار اداره آمار اردن در پایان سال 2022، ۹۰/۳ درصد جمعیت قریب 10 میلیونی اردن در شهرها سکونت داشته‌اند، این درحالی است که درصد جمعیت شهرنشین  به كل جمعیت در سال 2011 ، ۸۲/۶ درصد و نرخ شهرنشینی این کشور طبق آمارهای سال 2010 معادل ۰/۷۹ درصد با رشد سالانه ۱/۶ درصد بوده است[۱۷]. در سال 2005 نیز به تقریب همان 79 درصد از جمعیت ۵/۷ میلیونی اردن در جوامع شهری از جمله امان، القاعده، زرقاء، اربد، السلط( Al-salt )، کرک و قسمت جنوبی شهر عقبه زندگی می‌کردند. در همان سال آمار رسمی‌ از جمعیت 1/1 میلیون نفری در امان خبر می‌دهد و در محدودهای بزرگ‌تر از محوطه امان ( از زرقاء و سویله( Suwaylih ) از شمال تا یدودا ( Yaduda )در نوب و غرب تا وادی السر(Al-sir) ) قریب نیمی‌ از جمعیت اردن زندگی می کردند[۱۸] جمعیت امان طی 12 سال یعنی از سال 2005 تا 2018 به تقریب دو برابر شده است. امان در مدتی کوتاه رشد سریعی کرد، از زمانی که تبدیل به پایتخت شد و به ویژه پس از اولین جنگ بین اعراب و اسرائیل در سال 1948، که تعداد زیادی از پناهندگان فلسطین به امان پناهنده شدند. امان یک بار دیگر هم افزایش جمعیت را تجربه کرد، آن هم در سال 1975 در نتیجه جنگ داخلی لبنان، تعدادی از بانک‌ها و دیگر کسب و کارها از بیروت نقل مکان کردند.

اردن دارای تعداد زیادی روستاست، این روستاها به منزله ستون فقرات کشاورزی و از منابع درآمد اردن محسوب می‌شود. با این حال فقط 21 درصد از کل جمعیت اردن در روستاها ساکن هستند[۱۹]. قطع ارتباط قانونی و اداری دو کرانه شرقی و غربی باعث شد که سفر از یک کرانه به کرانه دیگر سفر خارجی محسوب می شود، در حالی که در سال های 1950 تا 1988 این سفرها، به دلیل الحاق دو کرانه به یکدیگر سفرهای داخلی به شمار می‌آمد. به هر حال سفرهایی که میان دو کرانه‌ای فقط در کرانه شرقی صورت می گرفت نقش بزرگی در نمایان ساختن محدوده روش تقسیم جغرافیایی جمعیت ایفا می کرد که به پُر جمعیت شدن پایتخت و شهرهای اصلی و کم جمعیت شدن روستاها و بالا رفتن میانگین شهر نشینی در اردن انجامید.

میانگین سالانه رشد جمعیت از عدم توازن تقسیم جغرافیایی جمعیت در استان‌ها و نقش مهاجرت در آن پرده برمی دارد؛ در فاصله سال‌های 1952 تا 1961 پایتخت امان بالاترین میانگین رشد جمعیت 62/7 را در مقابل ۲/۸ - 2/2 درصد استان‌های دیگر داشت. میانگین جمعیت اردن کرانه شرقی در همان فاصله زمانی به حدود ۴/۸ درصد رسیده، که به این معناست که جریان‌های بزرگ مهاجرین استان‌ها را ترک کرده و روانه پایتخت شده‌اند.

حرکت جمعیت در فاصله  سال های 1961 تا 1979 به همین ترتیب بود، چرا که امان بالاترین میانگین رشد جمعیت را نشان می دهد(۵/۶ درصد). پس از آن، استان اربد ۴/۵ درصد سپس استان‌های بلقاء، کرک و معان که میانگین جمعیتآن‌ها به ترتیب ۳/۶، ۳/۵، ۲/۶ درصد می‌باشد [۲۰]. (برای اطلاعات بیشتر به جدول منبع [۲۱] رجوع شود).

مهاجرت‌های داخلی به ایجاد شکل نامتوازنی در تقسیم جمعیت در واحدهای اداری انجامید، همان طور که به متمرکز شدن جمعیت در مناطقی محدود از این واحدها منجر گردید. نسبت جمعیت شهرها در کل کشور در فاصله سال های 1952 تا 1988 به طور مستمر رو به افزایش بوده است در حالی که این نسبت در سال 1952 از 36 درصد تجاوز نکرد، ولی در سال 1961 تا 44 درصد و در سال 1979 تا 59 درصد و در سال 1988 تا 70 درصد افزایش یافت.‌‌[۲۲]برای اطلاعات بیشتر به جدول منبع [۲۳] رجوع شود.)

جدیدترین آمار که مربوط به اواخر سال 2019 میلادی می‌باشد تراکم جمعیت را در استان‌های اردن به شرح زیر بیان می‌کند[۲۴]:


منبع: محقق با توجه به اطلاعات رسمی‌ که اداره کل آمار درباره میزان جمعیت در سال 1961 - 1952 و 1979 ارائه داده این آمار را گرفته است و نیز از آماری که این اداره درباره تجمعات جمعیتی بیش از پنج هزار نفر در سال 1988 ارائه کرده استفاده نموده است.

ساختار جمعیت

نسبت جنسیتی جمعیت در اردن (تعداد پسران در ازای هر 100 دختر) به طور منسجم با اسلوب جهانی، ادامه یافته و جریانات سیاسی و جنگ ها و نوسانات اقتصادی و اجتماعی که در اردن در طی سه دهه اخیر رخ داد، بر ترکیب جنسیتی جمعیت اثر گذار نبوده است. این نسبت جنسیتی 109 پسر در ازای 100 دختر در سال 1979 برآورد شده است.

مهاجرت‌های فراوان از روستا به شهر و مهاجرت پسران به خارج از کشور برای کار و تحصیل بر نسبت جنسیتی گروه سنی 49 - 20 سال مؤثر بوده که در روستا و شهر یکسان است؛ به این ترتیب نسبت مردان در گروه سنی مذکور کمتر از زنان می‌باشد[۲۵].

در نهایت با توجه به درصد ذكور نسبت به كل جمعیت در سال 2022 که  ۵۲/۹ درصد است و نرخ جنسیت در سال 2022 که 112.5 مذكر بازای 100 مؤنث است[۲۶]، می‌توان بیان داشت که تغییر معنا داری در ساختار جنسیتی جمعیت اردن طی بیش از ربع قرن دیده نمی‌شود[۲۷].

در حال به روز رسانی و ویرایش

نیز نگاه کنید به

جغرافیای انسانی روسیه؛ جغرافیایی جمعیتی در چین؛ جغرافیای انسانی سودان؛ جغرافیای انسانی ژاپن؛ جغرافیای انسانی کانادا؛ جغرافیای انسانی کوبا؛ جغرافیای انسانی لبنان؛ جغرافیای انسانی تونس؛ جغرافیای انسانی مصر؛ جغرافیای انسانی ساحل عاج؛ جغرافیای انسانی مالی؛ جغرافیای انسانی افغانستان؛ جغرافیای انسانی تایلند؛ جغرافیای انسانی آرژانتین؛ جغرافیای انسانی فرانسه؛ جغرافیای انسانی اسپانیا؛ جغرافیای انسانی اوکراین؛ جغرافیای انسانی سوریه؛ جغرافیای انسانی قطر؛ جغرافیای انسانی امارات متحده عربی؛ جغرافیای انسانی اتیوپی؛ جغرافیای انسانی سیرالئون؛ جغرافیایی انسانی سنگال؛ جغرافیای انسانی زیمبابوه؛ جغرافیای انسانی گرجستان؛ جغرافیای انسانی تاجیکستان؛ جغرافیای انسانی قزاقستان؛ جغرافیای انسانی بنگلادش

کتابشناسی

  1. برگرفته از http://www.dos.gov.joدائرة الاحصاءات العامة الاردن
  2. Shoup, J. A. (2007), Culture and customs, p. 5
  3. پادشاهی اردن، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی معاونت بين‌الملل مركز بين‌المللی تبليغ، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی ص 13- 15
  4. Year Book 2013, Department of statistics, p. 13
  5. پادشاهي اردن، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي معاونت بين الملل مركز بين المللي تبليغ، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي ص 13- 15
  6. پادشاهي اردن، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي معاونت بين الملل مركز بين المللي تبليغ، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي ص 13- 15
  7. الدکتور احمد الربايعة. الدکتور احمد حمودة.السکان(1991)، و الحياة الاجتماعية منشورات لجنة تاريخ الاردن، ص 19 و 20
  8. برگرفته از https://www.dos.gov.jo دائره الاحصاءات  العامه الاردن  
  9. پادشاهي اردن، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی معاونت بين الملل مركز بين المللی تبليغ، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی ص 13- 15
  10. پادشاهي اردن، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی معاونت بين‌الملل مركز بين‌المللی تبليغ، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی ص 13- 15
  11. برگرفته ازhttp://arb.majalla.com/2012/12/article%2055240853
  12. برگرفته از http://www.dos.gov.jo دائرة الاحصاءات العامه الاردن
  13. الدکتور احمد الربايعة. الدکتور احمد حمودة.السکان(1991)، و الحياة الاجتماعية منشورات لجنة تاريخ الاردن
  14. برگرفته از http://www.dos.gov.jo دائرة الاحصاءات العامه الاردن
  15. Year Book 2018, Department of statistics, p.21  
  16. Year Book 2018, Department of statistics, p. 24  
  17. هلال احمد، علی، الدکتور احمد الربايعة، الدکتور احمد حمودة(۱۹۸۷)، جريان‌هاي مهاجرت و بيکاري در اردن، السکان و الحياة الاجتماعية منشورات لجنة تاريخ الاردن.1991، وزارت کار اردن، مجله العمل شماره41، سال يازدهم،
  18. الدکتور احمد الربايعة. الدکتور احمد حمودة (1991)، السکان و الحياة الاجتماعية منشورات لجنة تاريخ الاردن، ص19 - 23
  19. الدکتور احمد الربايعة. الدکتور احمد حمودة (1991)، السکان و الحياة الاجتماعية منشورات لجنة تاريخ الاردن، ص25
  20. الدکتور احمد الربايعة. الدکتور احمد حمودة (1991)، السکان و الحياة الاجتماعية منشورات لجنة تاريخ الاردن، ص 26
  21. برگرفته از http://www.dos.gov.jo دائرة الاحصاءات العامه الاردن
  22. الدکتور احمد الربايعة. الدکتور احمد حمودة.السکان(1991)، و الحياة الاجتماعية منشورات لجنة تاريخ الاردن
  23. Shoup, J. A. (2007), Culture and customs, p. 5
  24. الدکتور احمد الربايعة. الدکتور احمد حمودة.السکان(1991)، و الحياة الاجتماعية منشورات لجنة تاريخ الاردن ، ص 26
  25. الدکتور احمد الربايعة. الدکتور احمد حمودة.السکان(1991)، و الحياة الاجتماعية منشورات لجنة تاريخ الاردن ، ص 27
  26. الدکتور احمد الربايعة. الدکتور احمد حمودة.السکان(1991)، و الحياة الاجتماعية منشورات لجنة تاريخ الاردن ، ص 28
  27. لایقی، غلامرضا (1402). جامعه و فرهنگ اردن. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی( در دست انتشار)