تاریخ دوره باستان تاجیکستان

از دانشنامه ملل
تاریخ دوره باستان تاجیکستان(1403). برگرفته از سایت Advantour، قابل بازیابی از https://www.advantour.com/tajikistan/history.htm

زمان پیدایش نخستین آدمیان در سرزمین آسیای میانه را بطور یقین معین کردن خیلی دشوار است، زیرا قدیمی‌­ترین آثار زندگی آن‌ها باقی نمانده است. به گمان بعضی از دانشمندان گویا آسیای میانه در داخل منطقه تغییر بوزینه به انسان واقع بوده است[۱]. هرچند این عقیده نمی‌­تواند معمول و مقبول عموم واقع شود، با وجود این کشف قدیمی‌ترین یادگارهای حیات آدمی را در این سرزمین نباید خارج از امکان دانست. بعضی از دانشمندان نسبت به خیلی دیرینه بودن اسکان نسل بشر در آسیای میانه اظهار شبهه می­‌کردند. زیرا اولاً نشانه­‌های زندگی انسان در این محل خیلی کم و در برخی جاهای پراکنده یافت می­‌شدند و دوم اینکه اصلاً در اقشار فوقانی ساحل رودها به نظر می­‌رسیدند. ولی سال 1973 میلادی در مغز زرد خاک قراتاغ یاوان و سپس، در هفت محل جنوب تاجیکستان در مغز خاک‌های واقع در عمق 50-65 متر، آلات سنگی بدست آمد. حفریات دو باشگاه قراتاغ اول و لاهوتی اول نشان داد که در نشانه‌­های باشگاه جدید، آثار تمدن ناشناخته‌­ای وجود دارد که نام تمدن قراتاغ به خود گرفت. تاریخ قشر مذکور باستان شناسی از روی مدارک باستان شناسی 150-200 هزار سال مشخص گردیده و سپس با استفاده از روش‌های آزمایشگاهی گرما روشنایی دقیقاً تعیین شدند. تمدن قراتاغ از لحاظ مشخصات به تمدن قیراق سنگ منسوب است و تفاوت چندانی با تمدن سوآنی شبه جزیره هندوستان که در بالا بدان اشاره شد، ندارد. بعد از این کشفیات جای شبهه نیست که در تاجیکستان و آسیای میانه نخست گروه‌هایی مسکون شده‌­اند که به دوره‌­های تمدن قیراق سنگ تعلق داشته‌­اند[۲].

بررسی­‌های تاریخی نشان می‌­دهد که استپ­‌های شمال آسیا از نخستین مراکز شکل گیری فرهنگ‌های نخستین و پیدایی آثار عصر حجر بوده است. آریایی‌ها، که از مردم هند و اروپایی بودند، از بخش شمالی فلات ایران به سوی نواحی پایین­‌تر آن کوچ کردند و در دشت‌ها و مزارع سبز خوارزم ساکن شده، اندک اندک فرهنگ بزرگی را بوجود آوردند. شمار دیگری نیز در بخش دیگر فلات ایران تا ماورالنهر بیابان نشینی و کوچ نشینی را برگزیدند و به زندگی قبیله­‌ای روی آوردند که در آثار تاریخی و حماسه­‌های پیشین ایران «تورانی» خوانده شده­‌اند. ساکنین نخستین سرزمین ماورالنهر آسیای مرکزی قوم­‌های ایرانی از جمله سغدی، خوارزمی، باختری، سکایی و ... بوده‌­اند و قوم­‌های ترک نژاد و ترک زبان از حدود سده­‌ی پنجم به این منطقه وارد شده و در آنجا ساکن شده‌­اند. آسیای مرکزی در سده­‌ی ششم پیش از میلاد بخشی از امپراتوری هخامنشیان بوده است. اسکندر مقدونی در سده‌­ی چهارم پیش از میلاد بخش‌هایی از آن را فتح نموده و جانشینان اسکندر بنام دولت یونانی- باکتریا (باختر یا بلخ) مدتی بر این منطقه حکومت کرده‌­اند. در سده­‌ی نخست پیش از میلاد تخال‌ها که مردمانی بیابان گرد بودند، سرزمین باکتریا را فتح کردند و آن را تخارستان نامیدند. کوشانیان را که تا سده­‌ی سوم میلادی، در این سرزمین فرمانروایی داشته­‌اند، از این قوم دانسته‌­اند. در سده‌­ی چهارم میلادی هون‌­ها یا هیاطله که بعضی از خاورشناسان آنان را از مردم چین دانسته­‌اند سرزمین کوشانیان را گشودند. منابع چینی سرزمین مستقلی از سغدیان را در سده­‌ی هفتم میلادی (سده­‌ی نخست هجری قمری) در این منطقه گزارش می­‌دهند که به گونه خود مختار اداره می­‌شده است.

اشکانیان (250 پیش از میلاد تا 226 میلادی) با دولت روم و مهاجمان آسیای مرکزی پیوسته در جنگ و جدال بودند[۳]. پایتخت آن‌ها شهر فسا، در نزدیکی عشق آباد کنونی در ترکمنستان بوده است و حدود شمال خاوری قلمرو آنان به کنار آمو دریا (جیحون) می­رسیده که تمامی افغانستان امروزی را دربر می­‌گرفته است. پس از اشکانیان، ساسانیان بر سر کار آمدند و تمامی قلمرو پارت‌ها جزء قلمرو آنان شد[۴]. دولت ساسانیان بیش از چهارصد سال (224 یا 226-651 میلادی) وجود داشت. عهد ساسانیان از جهات خاص قابل توجه می‌­باشد. اول آنکه تقریباً از قرن چهارم میلادی در دولت ساسانیان مناسبات فئودالی با شتاب رشد می‌­کند. دوم آنکه در مقابل نیروهای مرکز گریز والیان برخی نواحی، مقام حکومت مرکزی در ایران ارتقاء می­‌یابد. از اینجاست که برخی دولت ساسانیان را «پادشاهی منظم» نامیده­‌اند[۵]. سوم آنکه نفوذ موبدان زرتشتی خیلی افزایش می‌­یابد. دین زرتشتی به درجه دین رسمی و دولتی ارتقاء می­‌یابد.

در عهد پسر و وارث اردشیر شاه، شاپور اول (242-272 میلادی) ساسانیان لشکر رومیان را قلع و قمع نمودند. در یک نبرد یکی از امپراتورهای روم کشته شد و در نبردی دیگر، امپراتور دیگر روم اسیر شد. دولت ساسانیان در عهد شاپور دوم (309-379 میلادی) خیلی نیرومند شده و در شرق و غرب در چندین نبرد پیروز گشته و شهرهایی را بنا کرد. ساسانیان باعث اعتراض شدید اقوام و از جمله موجب اعتراض شدید مردمان نواحی فتح شده آسیای میانه و ماورای قفقاز شدند. شورش این نواحی و تجاوز بادیه نشینان بنیاد دولت ساسانیان را متزلزل نمود. شاه و شاهزادگان ساسانی یا به اسارت می­‌افتادند و یا بدست بادیه نشینان آسیای میانه گروگان گرفتار می­‌شدند که پیروز (459-484 میلادی) از جمله پادشاهان مذکور است.

شاهان ساسانی کوشیدند که آسیای میانه را به دولت خود ملحق کنند و این تلاش آن‌ها چندان بیهوده نبود. سپس آن‌ها در اواسط قرن پنجم میلادی نواحی آسیای میانه را از دست دادند و این مناطق بدست کوچیان منتقل افتاد. ولی اندکی بعد ناحیه‌­های افغانستان جنوبی دوباره به تصرف ساسانیان در­آمد. دولت ساسانیان در اواسط قرن هفتم میلادی نتوانست مقابل لشکر پر قدرت عرب‌ها ایستادگی کنند و دولت ساسانیان شکست خورد[۶].

نیز نگاه کنید به

تاریخ دوران باستان چین؛ تاریخ دوره باستان روسیه؛ تاریخ دوره باستان افغانستان؛ تاریخ دوران باستان مصر؛ تاریخ دوره باستان لبنان؛ تاریخ دوره باستان کوبا؛ تاریخ دوره باستان تونس؛ تاریخ دوره باستان سنگال؛ تاریخ دوره باستان سیرالئون؛ تاریخ دوره باستان قطر؛ تاریخ دوره باستان اتیوپی؛ تاریخ دوره باستان اردن؛ تاریخ دوره باستان آرژانتین؛ تاریخ دوره باستان اوکراین؛ تاریخ دوره باستان زیمبابوه؛ تاریخ دوره باستان ساحل عاج؛ تاریخ دوره باستان سودان؛ تاریخ دوره باستان سوریه؛ تاریخ دوره باستان فرانسه؛ تاریخ دوره باستان تایلند؛ تاریخ دوره باستان مالی؛ تاریخ دوره باستان گرجستان؛ تاریخ دوره باستان قزاقستان؛ تاریخ دوره باستان سریلانکا

کتابشناسی

  1. نیسوتورخ، م.ف(1964)، مسایل وطن قدیمی اولیه‌ی انسانیت، مسایل اصلی آنتروپوژینیز، آمیزش مردم، مسکو،
  2. رانووف، و.ا(1966)، آلات سنگی و موقعیت آن‌ها در پالئولیت آسیای وسطی(رئوس مطالب گزارش‌ها)، مسکو، ص. 135.
  3. بلینسکی، آ(1371)، خراسان و ماوراءالنهر، ترجمه پرویز ورجاوند، تهران، موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ص. 22
  4. ورهرام، غلامرضا(1372)، تاریخ آسیای مرکزی در دوران اسلامی، مشهد: آستان قدس رضوی، ص. 61-62.
  5. مارکس، کارل، انگلوس، فردریش(1375)، استعمار (ایران و چین)؛ تهران: انتشارات سیاهکل، ص. 222
  6. زهریی، حسن(1391). جامعه و فرهنگ تاجیکستان. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (در دست انتشار)، ص. 26-24.