تاریخ دوره باستان سنگال

از دانشنامه ملل

تاریخ باستان سنگال مربوط به پیدایش انسان از آب و آبادانی است که سواحل رودخانه سنگال حکایت از این مسئله دارد. تعداد زیادی استخوان های انسان همراه سنگ های تراشیده شده مورد استفاده در اطراف این رود یافته شده است. حدود پنجاه هزار سال قبل انسان ها در سنگال می زیسته اند. حفاری های اخیر در جزیره سبز (داکار) این مسئله را اثبات نموده است. یافته های باستان شناسی در قرون متمادی در حوزه های "نیرو دو ریپ" (Nioro-du-Rip) در سی کیلومتری "کائولاک" (Kaolack) پایتخت "سین سالوم" (Sine-Saloum) حاکی از ساکنانی و مردمانی بوده که در آنجا زندگی می کرده اند.

امروز این آثار معرفی کننده یک تمدن قدیمی درخشان است. از زیور آلات، ظروف سفالی که در دوره های مختلف از بناها و قبرهای هرمی شکل در این مناطق کشف شده است، قدمت و همچنین ادامه حضور انسان را در سنگال از دوره دیرینه سنگی (کهن) تا پایان ماقبل تاریخ را نشان می دهد.[۱]

تاریخ مکتوب قرن سه و چهارم آفریقا موجود نیست. به همین دلیل کسی نمی داند که دقیقاً امپراطوری غنا (Ghana) با دین روح پرستی (Animiste) که از نیجر تا سنگال را پوشش می داد چگونه متولد شده است. از قرن هشتم مسافران عرب به دلیل شکوه این منطقه، پادشاهان آن با لباس های مزین به طلا و زیور آلات و ارتش­ های مجهز به ده ها هزار تیرانداز آن جذب این منطقه شدند. این امپراطوری روابط تجاری مختلف با آفریقای شمالی داشت. کاروان های آن با حمل نمک، چرم، عاج و پارچه های پر زرق و برق بطور مستمر با عبور از صحرا با شمال آفریقا رفت و آمد می نمود.[۲]

از این صحرا بود که "اَلمُراویدها" (Almoravide) که بربر های کمتر جنگجو بودند در قرن دوازده با نام جهاد (دعوت به اسلام) به این حوزه وارد شده و مردم منطقه را دعوت به اسلام نمودند. رئیس آن‌ها "وارا اویب" (Wara Oyobe) مسلمان شد. همچنین اقوام "توکولور" (Toucouleurs) که دارای حکومت های سلطنتی شاخص در اطراف رود سنگال بودند مسلمان گردیدند. ولی بقیه ساکنان که در برابر اسلام آوردن مقاومت می کردند بر عقاید و افکار آفریقایی خود باقی مانده و به سوی شمال غربی و جنوب کشور مهاجرت نمودند. از جمله آن‌ها "سِرِرها" (Sérère) به سوی "سین سالوم" (Sine-Saloum) "ولوف ها" (Wolofs) به سمت رودخانه "بونوم" (Bounoum) جابجا شدند.[۳]

حکایت های مسافران عرب به عنوان اولین مورخین آفریقا برای شکل گیری اولین حکومت عجیب و جالب است. همچنین افسانه "احمدو" (Amadou) پسر فاتح المراود که سلسله "جلوف" (Djolof) را تشکیل داد نیز قابل توجه می باشد. احمدو پس از مرگ پدر با ازدواج مجدد مادرش مخالف بود و تصمیم گرفت به صورت مجرد و تنها در کرانه های رود سنگال زندگی کند. هر از چند گاهی محل زندگی خود را ترک می کرد، برای اینکه مشاجرات و درگیری های میان روستاییان را حل و فصل نماید. حضور فرشته گونه و نیز دانش قوی او خیلی سریع از او یک شخصیت جذاب و محترم میان مردم به وجود آورد. رهبران محلی تصمیم گرفتند که برای جابجایی او را روی تخت مجللی حمل کنند. پس از او پسر شایسته اش ابوبکر بن عمر (Abou Beker Ben Omar) برای مردم "جلوف" (Djolof) سلسله سلطنتی قابل توجهی را تأسیس کرد.[۴]

ابتدای قرن دوازده یک امپراطوری جدید ظهور کرد. آن امپراطوری مالی (Mali) بود یا به عبارت دیگر همان امپراطوری "مالینکه" (Malinké) که از شمال شرقی گینه تا جنوب غربی مالی فعلی را در بر می گرفت. در اوایل قرن سیزده جنگ های سختی را علیه "سونجا تاکیتا" (Soundiata keita) یکی از امپراطوران بزرگ "سور نان گورو کانته" (Sournan gourou kanté) سلطنت غنایی "سوسو" (Sosso) به راه انداخت. این امپراطور شکست خورد و کشته شد. پس از این شکست سونجاتا و جانشینان او سلطه خود را از اقیانوس اطلس تا صحرا و از گینه تا دره نیجر از دست دادند. با نام امپراطوری غنا، امپراطوری مالینکه پس از این پیروزی، سریع گسترش یافت و بسیار ثروتمند و قدرتمند گردید. شهرت آن تا اروپا گسترش یافت. این شهرت به دلیل گسترش مرز تولید علم به لطف حضور شعرا، هنرمندان، دانشمندان عرب بود که در قلب این امپراطوری فعال بودند. در سال 1337 م "کان کان موسی" (Kan kan Moussa) آخرین امپراطور این سلسله که به اتفاق آراء مورد احترام بود فوت کرد و مرگ او شروع زوال این امپراطوری باشکوه گردید. بدنبال حملات مکرر و کمرشکن اقوام به مرکز این امپراطوری، خاندان مالینکه مجبور شدند به سوی مناطق بالا (شمال) و حوزه مرکزی کازامانس (Casamance) عقب نشینی نمایند.[۵]

در قرن چهاردهم تحت تأثیر ابوبکر بن عمر فرزند المورایدها، امپراطوری "جلوف"(Djolof)، متولد شد. امروز منشأ وحدت فرهنگی "ولوف ها" (Wolofs) از گذشته این امپراطور می باشد. ولوف ها مهمترین گروه قومی سنگال فعلی هستند. جلوف ها تقسیم به پادشاهی های کوچک شدند و سرگرم مبارزه و غارت امپراطوری مالی گردیدند. پس از این مرحله آن‌ها یک جامعه سلسله مراتبی محکم شکل دادند که کمی به صورت بیابان نشین و فرقه گرایی تجلی می نمودند. خیلی سریع اختلافات و جاه طلبی های شخصی بنیان های این امپراطوری جدید را تخریب کرد. جلوف ها در پایان قرن شانزدهم قطعه قطعه شدند. بعد از این دوره جنگ های برادر کشی برای کسب قدرت میان آن‌ها شروع شد و تا سه قرن دوام یافت.[۶][۷]

نیز نگاه کنید به

تاریخ دوران باستان چین؛ تاریخ دوره باستان روسیه؛ تاریخ دوره باستان افغانستان؛ تاریخ دوران باستان مصر؛ تاریخ دوره باستان لبنان؛ تاریخ دوره باستان کوبا؛ تاریخ دوره باستان تونس؛ تاریخ دوره باستان سیرالئون؛ تاریخ دوره باستان قطر؛ تاریخ دوره باستان اتیوپی؛ تاریخ دوره باستان اردن؛ تاریخ دوره باستان آرژانتین؛ تاریخ دوره باستان اوکراین؛ تاریخ دوره باستان زیمبابوه؛ تاریخ دوره باستان ساحل عاج؛ تاریخ دوره باستان سودان؛ تاریخ دوره باستان سوریه؛ تاریخ دوره باستان فرانسه؛ تاریخ دوره باستان تایلند؛ تاریخ دوره باستان مالی؛ تاریخ دوره باستان گرجستان؛ تاریخ دوره باستان تاجیکستان؛ تاریخ دوره باستان قزاقستان؛ تاریخ دوره باستان سریلانکا

کتابشناسی

  1. Thilmans, G. (1979). Les disques perforés en céramique des cites protohistorique du fleuve SénégalNotes Africaines, (162), 59-64.
  2. Mauny, R. (1970). Les Siècles obscures de L’Afrique noir. Paris: Fayard.
  3. Gravrand.(1990).10-40
  4. Gellar, S. (1995). Senegal: An African nation between Islam and the west. Pxford: West view press.
  5. Bathily, A. (1989). Les portes de L’or: La royaum (Sénégal) de L’ere Musulmane au temps des negrièrs (VIIIe-XVIII siecles). Paris: L’Harmattan.
  6. Barry, B. (2000). Le Royaume du waalo: Le Sénégal avant la Conquet. Paris: Karthala.
  7. بصیری، محمدعلی، فتحی پور، ریحانه (1401).جامعه و فرهنگ سنگال. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی(در دست انتشار)