مهاجرین عراقی در ایران
ایران و عراق دو کشور همسایه و مسلمان هستند که از حیث تاریخی، سیاسی، فرهنگی و استراتژیک جایگاه مهمی در طول تاریخ و منطقه خاورمیانه دارند. در گذشته ایرانیان زیادی بنا به دلایل مختلف با عراق کنونی با هدف تجارت و یا تحصیل در حوزه علمیه نجف در تماس بودهاند به همین دلیل زبان فارسی در شهرهای مذهبی عراق و همچنین بصره به گونه ای فزاینده استفاده می شد. با روی کارآمدن حکومت های مختلف به ویژه حزب بعث و تقویت سیاست های عرب گرایی، وضع ایرانیان در این کشور در معرض تغییر و تحول قرار گرفت. حکومت های مختلف سعی می کردند مانع از گسترش نفوذ ایرانیان در عراق شوند و بدین ترتیب قوانین مختلفی در راستای کاهش جمعیت ایرانیان و محرومیت آنها از مشاغل مهم وضع گردید. کالبد شکافی روابط میان ایرانیان و عراقیها از گذشته تا به امروز میتواند افق راهی باشد برای مناسبات آتی دو کشور بویژه آنکه امروز تعاملات مردمی و اجتماعی از ارکان مهم دیپپلماسی را تشکیل میدهد. در این نوشتار از یک سو به دلایل و ریشههای اخراج ایرانیان از عراق پرداخته میشود و از سوی دیگر نیز پیشینه حضور عراقیها در ایران از منظرهای اجتماعی، سیاسی، حقوقی و نقش آفرینی های آنها مورد بررسی قرار میگیرد.
روابط ایران و عراق در گذر تاریخ
به شهادت تاریخ، پیشینه اختلافات بین ایران و عراق به عصر باستان و اختلاف بین دو فرهنگ و دو ملت عرب و عجم باز می گردد. اختلافات مرزی، مسائل مذهبی، منافشه عرب و عجم، حضور کردها در دو سوی مرز مشترک ایران و عراق، اختلاف افکنیهای خارجی، از مهم ترین عوامل تنش میان دو کشور در نیم قرن اخیر محسوب می شوند.
به عنوان مثال عراق در اوایل دهه هفتاد میلادی، مأموران گمرک و نیروی دریایی ایران را به نقض قوانین سازمان بندر بصره و تجاوز به حق حاکمیت عراق در آبهای اروندرود متهم کرد و پس از دخالت جامعه ملل، قطعنامه 1937 تصویب شد که بر اساس آن مالکیت عراق بر تمام اروندرود بغیراز پنج کیلومتراز آبهای آبادان گسترش یافت[۱].
در اوایل سال 1969 بود که اختلافات مرزی بین ایران و عراق بر سر حاکمیت اروندرود بار دیگر بالا گرفت. پس از تقویت حزب بعث در عراق و روی کار آمدن احمدحسن البکر بعنوان رئیس جمهور، شاه ایران در همان سال قطعنامه 1937 میلادی را یکطرفه ملغی اعلام کرد و در پی آن اروندرود را منحصراً در اختیار خود قرار داد[۲].
این اقدام، روابط دو کشور را به وخامت کشاند، ولی با میانجی گری الجزایر در جریان اجلاس سران کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) در سال 1975 میلادی، دو کشور به توافقاتی جهت پایان بخشیدن به اختلافات بین خود دست یافتند[۳].
هرچند این قرارداد ظاهراً باعث پایان یافتن اختلافات مرزی و بهبود روابط شد، ولی بار دیگر رژیم بعث عراق با اقدامات خود مقدمات از بین رفتن این آرامش نسبی را فراهم کرد. این بار آنها به بهانه اختلاف نظر با ایران و کشورهای حوزه خلیج فارس بر سر حاکمیت ایران بر جزایر سه گانه ایرانی، تبلیغات ضد ایرانی خود را آغاز کردند و در سال 1979 میلادی طی یادداشتی قرارداد الجزایر را لغو کردند و با ادعای حاکمیت مطلق عراق بر اروندرود، با حملات زمینی و هوایی ارتش بعث به خاک ایران، جنگ تحمیلی هشت ساله علیه جمهوری اسلامی ایران آغاز گردید[۲].
علل و مراحل اخراج ایرانیان از عراق
بطور عمده مهاجرت ایرانی تبار ها از عراق در سه مرحله انجام گرفت. مرحله اول در سال های نخست دهه 1350 بصورت محدود صورت گرفته است. مرحله دوم در سال های آغازین انقلاب اسلامی روی داده و مرحله سوم، در دوره پس از جنگ اول خلیج فارس در سال 1990 میلادی بوقوع پیوست[۴].
رژیم بعث در دوره ریاست احمدحسن البکر در سال 1971 به دلیل کمک های نظامی و تسلیحاتی رژیم شاه به مخالفان کُرد، و به بهانه اینکه ایرانیان مقیم در عراق ستون پنجم رژیم شاه در عراق بوده و علیه حکومت عراق فعالیت می کنند، دست به اخراج هزاران ایرانی ساکن درآن کشور زد. گفته می شود در مرحله اول حدود شصت هزار عراقی به خاک ایران تبعید شدند.
بنابر گزارش روزنامه کیهان در تاریخ نهم دیماه 1350، تعداد چهل و یک هزار نفر در ظرف 24 ساعت از عراق اخراج شدند[۵]. در اوایل دهه هشتاد میلادی و همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و با هدف تضعیف قدرت داخلی ایران، صدام حسین موج دوم مهاجرت را آغاز کرد. در این مرحله حدود چهل هزار عراقی اخراج شدند. در مقابل امام خمینی (ره) آنها را میهمانان گرامی خواند و در پیامی حمایت خود را از این افراد اعلام کرد[۶].
جمعیت اتباع عراقی در ایران و پراکندگی آنها
همانطور که اشاره شد، اخراج عراقی ها اغلب به دلیل نژاد ایرانی بود. اما گروه دیگری نیز در این میان به چشم میخورند که به دلیل فعالیت های سیاسی و مخالفت علنی با رژیم بعث در زمره اخراجی ها قرار گرفتند. این افراد همدل و همراه انقلاب اسلامی ایران بودند. آنها اصالتاً عراقی بودند و نه ایرانی. رژیم بعث ابتدا تمامی اموال و مدارک هویتی شان را سلب کرد و سپس مجبور شدند با دست خالی و پای برهنه خاک عراق را ترک کنند. آمار دقیقی از تعداد افراد اخراج شده در دسترس نیست اما بصورت تقریبی بین 350-650 هزار نفر برآورد شده است. تعداد آنها پس از جنگ خلیج فارس و آغاز مرحله سوم مهاجرت ممکن است به یک میلیون نفر رسیده باشد[۷].
در برخی گزارشها ادعا شده است که شمار قابل توجهی از این افراد نتوانستند ایرانی بودن خود را به اثبات برسانند و از دریافت شناسنامه ایرانی محروم شدند. بنابراین به فکر مهاجرت از ایران افتادند و به کشورهای عربی همسایه و یا کشورهای اروپایی رفتند و تعداد زیادی از آنها به محض سرنگونی رژیم صدام حسین به عراق باز گشتند[۸].
اما عراقی هایی که موفق به اخذ تابعیت ایرانی شدند به سرعت از اردوگاهها خارج شده و برای کار و سکونت به شهرهای بزرگ رفتند. آنها اغلب در ایلام، خوزستان، تهران، یزد و قم اقامت کردند. تعداد زیادی از کُردهای فِیلی راهی سرزمین اجدادشان در استان ایلام شده و در شهرهای مختلف آن مستقر شدند[۹].
چالش های حقوقی معاودین عراقی در ایران
وضعیت حقوقی معاودین عراقی در ایران به قوانین جمهوری اسلامی در چارچوب قوانین داخلی و بینالمللی برای پناهندگان تصویب کرده، وابسته است. ایران به عنوان یکی از کشورهای امضا کننده کنوانسیون 1951پناهندگان و پروتکل 1967موظف به حقوق پناهندگان است[۱۰]. اما مقررات داخلی نیز بر وضعیت آنها تأثیر گذار است. در ادامه به وضعیت معاودین عراقی از منظر حقوقی و چالش های پیش رو میپردازیم.
دریافت حق تابعیت
تابعیت رابطه ای است بین فرد و دولت که شخص تبعه را در قبال دریافت تابعیت، به حمایت دولت متبوع خود ذی حق می نماید. دولت ها آزادند در چارچوب قانون اساسی تعیین کنند که چه اشخاصی حق دریافت حق تابعیت آنها را دارند[۱۰].
دو سیستم خاک و خون به عنوان ضابطه اعطای تابعیت توسط دولت ها مطرح شده اند. در سیستم خون تحصیل تابعیت از راه نسب می باشد در حالیکه در سیستم خاک محل تولد تعیین کننده تابعیت هر شخص قرار داده می شود. در ایران با استناد به ماده 976 قانون اساسی، سیستم خون ضابطه اعطای تابعیت می باشد[۱۱].
یکی از مسایلی که در ایران همواره مورد مناقشه است، وضعیت حقوقی و تابعیت ایرانیان رانده شده از کشور عراق یا همان معاودین است. عراقیهای بسیار زیادی بنا به دلایل مختلف موفق به اثبات اصالت ایرانی خود نشدند و هم اکنون با گذشت بیش از چهار دهه از خدمات شهروندی مانند ثبت ازدواج، استخدام رسمی، تحصیل، خدمات درمانی، بیمه و غیره محروم ماندند. پس از فرروپاشی رژیم صدام حسین در سال 2003 تعداد زیادی از این افراد ناچار شدند به عراق برگردند. مدرك اقامتي اكثر پناهندگان در ايران كارت آمايش است.
اشتغال
در مورد اشتغال معاودین عراقی که موفق به اخذ تابعیت ایرانی نشدند، نیز مانند سایر بیگانگان رفتار می شود و بسیاری از شرایط و محدودیت های قانونی اشتغال شامل حال آنها نیز می گردد.آنها بطور قطع از استخدام در وظایف دولتی محروم هستند و هرگز نمی توانند بصورت کارفرما مشغول به کار شوند.
تحصیل
وضعیت تحصیل معاودین عراقی در ایران تحت تاثیر قوانین داخلی، دستور العملهای وزارت آموزش و پرورش و اقدامات حمایتی نهادهای بین المللی مانند کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد قرار دارد. دانش آموزان معاود نيز مانند اتباع كشور تا پايان دورة دبيرستان به راحتي ميتوانند به تحصيل خود ادامه دهند. جهت ثبت نام آنها مداركي از جمله كارت آمایش مورد نياز است. معاودین عراقی دارای کارت آمایش می توانند در کنکور سراسری ایران شرکت کنند. پذیرش آنها معمولا به عنوان دانشجوی بین المللی محسوب می شود و ملزم به پرداخت شهریه هستند[۱۲].
ازدواج
يكي از مسائلي كه متعاقب اقامت پناهندگان در هر جامعه ایی پيش مي آيد، ازدواج آنان با اتباع كشور پذيرنده است، ازدواج معاودين نيز معضلي غير قابل انكاراست بخصوص پس از سقوط رژيم بعث، مردان معاود مقيم كشور به راحتي با زناني از اتباع عراق ازدواج مي نمايند و عليرغم اينكه خود تابعيت ايراني ندارند افرادي ديگر با تابعيت خارجي (عراقي) وارد كشور ميكنند. همچنین ازدواج زنان ایرانی با مردان معاود نیز تا مدت ها بحث برانگیز بوده و فرزندان آنها به دلیل عدم دریافت شناسنامه ایرانی با چالش های حقوقی زیادی مواجه می شدند. به تازگی قانونی تصویب شده است که بر اساس آن فرزندان مادران ایرانی که با اتباع بیگانه ازدواج کردهاند تحت شرایطی میتوانند تابعیت ایرانی کسب کنند[۱۳].
نقش آفرینی و کارکردهای معاودین عراقی در ایران
همانگونه که اشاره شد معاودین عراقی که موفق به دریافت تابعیت ایرانی شدند زندگی نسبتا آرام و موفقی در ایران دارند. آنها توانستند درحوزه های مختلف به موفقیت های بزرگ دست یابند. بسیاری از آنها وارد دستگاه حکومتی شدند و در مناصب بسیار حساس دولتی فعالیت می کنند. برخی دیگر در زمینه آموزش در دانشگاه های ایران به تدریس می پردازند و به عنوان اساتید برجسته بویژه در زمینه زبان و ادبیات شناخته شده اند و بسیاری از آنها در حوزه اقتصادی فعالیت کرده و اغلب وارد بازار تهران شده و موفقیت های چشمگیری کسب نمودند.
نتیجه گیری
منطقه غرب آسیا و خلیج فارس همواره یکی از مناطق پرتنش و چالش آفرین جهان بوده، حضور جمهوری اسلامی ایران در این منطقه و همجواری با مناطق چالش برانگیزو ناامن نظیر عراق، افغانستان، سوریه، لبنان و... به طور حتم بر امنیت و منافع ملی ومنطقه ای ایران تأثیرگذار است. در این بین عراق یکی از مهمترین همسایه های ایران بوده و تاریخچه روابط این دو کشور مملو از فراز و نشیب ها است. مسئله اخراج شمار قابل ملاحظه ایی از شیعیان عراق به ایران توسط رژیم بعث نیز از مسائلی بود که فشارهای زیادی را بر ایران متحمل کرد. آن دسته از معاودینی که موفق به اخذ تابعیت ایرانی شدند وضعیت مشخصی داشتند. اغلب آنها توانستند جایگاه اجتماعی خود را بازیابند و موفقیت های زیادی در زمینه های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی کسب کنند. برخی از چهره های سرشناس و مقام های رتبه بالای حکومتی در ایران از معاودین عراقی هستند. ولی آن دسته از معاودینی که نتوانستند اصالت ایرانی خود را به اثبات برسانند همواره در معرض آسیب و فشار بودند و از بدست آوردن موفقیت در عرصه های مختلف محروم ماندند. آنها زندگی آرامی در ایران نداشتند و از این وضعیت نابسامان خود ناراضی هستند. متأسفانه بسیاری از آنها علیرغم ارائه خدمات بی شائبه در داخل ایران ، هنوز هم از دریافت تابعیت و مدارک هویتی ایرانی محروم مانده اند.
نیز نگاه کنید به
مهاجرت و پناهندگی در تایلند؛ مهاجرت و پناهندگی در ژاپن؛ مهاجرت و پناهندگی در روسیه؛ مهاجرت و پناهندگی در کانادا؛ مهاجرت و پناهندگی در کوبا؛ مهاجرت و پناهندگی در لبنان؛ مهاجرت و پناهندگی در مصر؛ مهاجرت و پناهندگی در چین؛ مهاجرت و پناهندگی در تونس؛ مهاجرت و پناهندگی در سنگال؛ مهاجرت و پناهندگی در آرژانتین؛ مهاجرت و پناهندگی در فرانسه؛ مهاجرت و پناهندگی در سودان؛ مهاجرت و پناهندگی در زیمبابوه؛ مهاجرت و پناهندگی در اوکراین؛ مهاجرت و پناهندگی در اسپانیا؛ مهاجرت و پناهندگی در اردن؛ مهاجرت و پناهندگی در سیرالئون؛ مهاجرت و پناهندگی در قطر؛ مهاجرت و پناهندگی در قزاقستان؛ مهاجرت و پناهندگی در بنگلادش؛ مهاجرت و پناهندگی در سریلانکا؛ مهاجرت و پناهندگی در تاجیکستان؛ تعداد مهاجران آرژانتین در سطح جهان؛ تعداد مهاجران مالی در سطح جهان؛ تعداد مهاجران سودان در سطح جهان؛ تعداد مهاجران اوکراینی در سطح جهان؛ تعداد مهاجران اردن در سطح جهان؛ تعداد مهاجران سیرالئونی در سطح جهان؛ تعداد مهاجران چینی در سطح جهان؛ مهاجرت اسپانیایی ها به خارج از کشور
کتابشناسی
- ↑ مهدوی, ع. ه. (1380). سیاست خارجی ایران در دوره پهلوی. تهران: پیکان.
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ تهران: روزنامه دنیای اقتصاد (1401). علت اخراج ایرانی ها از عراق چه بود ؟.
- ↑ بهمن، شعیب، سلمانیان، رضا، توفیقیان، ابو الحسن ( 1396). قطعنامه 598. تهران: مؤسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی،
- ↑ احمدی ع. (1384). اخراج ایرانیان از عراق. تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی.ص 396-400
- ↑ احمدی ع. (1384). اخراج ایرانیان از عراق. تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی. ص 396-400
- ↑ پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران. (1401). قابل بازیابی از https://+www.jamaran.news.com
- ↑ عراق جدید درمسیر ایران (2006)، قابل بازیابی از: http://www.hamshahrionline.ir
- ↑ دیب، کمال. (2013). موجز تاریخ العراق من ثورة العشرین الی الحروب الامریکیة و التحریرو قیام الجمهوریة الثانیة. بیروت: دار الفاربی.ص 178-180
- ↑ برگرفته از http://wikishia.net
- ↑ ۱۰٫۰ ۱۰٫۱ کیهانلو, ف. (1389). جایگاه مرتکبان جرایم تروریستی در احراز وضعیت پناهندگی. فصلنامه تحقیقات حقوقی.
- ↑ طلب, پ. ح. (1397). پانزده نکته درباره پناهندگان، قابل بازیابی از: https://+www.diaran.ir
- ↑ مرادی, م. (1394). وضعیت حقوقی معاودین مقیم ایران با تاکید بر موضوع اسناد جعلی آنها . ایلام: دانشگاه آزاد ایلام .
- ↑ شناختی روایت زنان ایرانی ازدواجکرده با اتباع خارجی افغان و عراق. فصلنامه مطالعات و تحقیقات اجتماعی در ایران . تهران .
نویسنده مقاله
اسراء قطبی فرد