فرهنگ عمومی زیمبابوه: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:فرهنگ عمومی زیمبابوه.png|بندانگشتی|302x302پیکسل|فرهنگ عمومی زیمبابوه]][[زيمبابوه|زیمبابوه]] کشوری با قبایل مختلف و برخوردار از تنوع قومی و فرهنگی است. با این که مشابهتهایی در بعضی از سنتهای قبیلهای دیده میشود اما قبایل و گروههای دینی مختلف از آداب و سنن خاص خود پیروی میکنند. میان آداب و رسوم قبایل [[زيمبابوه|زیمبابوه]] با دیگر کشورهای جنوب صحرا به خصوص قبایل ساکن در آفریقای جنوبی مشابهتها و اشتراکات زیادی دیده میشود و برخی سنتهای قبیلگی با تفاوتهای جزئی در میان قبایل این کشورها پذیرفته شده و محترم است. | [[پرونده:فرهنگ عمومی زیمبابوه.png|بندانگشتی|302x302پیکسل|فرهنگ عمومی زیمبابوه]][[زيمبابوه|زیمبابوه]] کشوری با قبایل مختلف و برخوردار از تنوع قومی و فرهنگی است. با این که مشابهتهایی در بعضی از سنتهای قبیلهای دیده میشود اما قبایل و گروههای دینی مختلف از آداب و سنن خاص خود پیروی میکنند. میان آداب و رسوم قبایل [[زيمبابوه|زیمبابوه]] با دیگر کشورهای جنوب صحرا به خصوص قبایل ساکن در آفریقای جنوبی مشابهتها و اشتراکات زیادی دیده میشود و برخی سنتهای قبیلگی با تفاوتهای جزئی در میان قبایل این کشورها پذیرفته شده و محترم است. | ||
اعتقادات و باورهای مذهبی قبایل در شکل و نوع آداب و رسوم و تأثیر گذاری آنها در زندگی مردم قبیله بسیار مهم است. | اعتقادات و باورهای مذهبی قبایل در شکل و نوع آداب و رسوم و تأثیر گذاری آنها در زندگی مردم قبیله بسیار مهم است<ref>ایپکچی، محمدحسن (1399). جامعه و فرهنگ [[زیمبابوه در یک نگاه|زیمبابوه]]. تهران: [https://alhoda.ir/ موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی]، ص.193.</ref>. | ||
=== [[نقش زنان زیمبابوه در خانواده|نقش زنان در خانواده]] === | === [[نقش زنان زیمبابوه در خانواده|نقش زنان در خانواده]] === | ||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
پس از موافقت پدر دختر با اصل ازدواج، مرد جوان اجازه مییابد در کلبه محل زندگی دختر جوان موسوم به "آماکسی هیبا" با وی دیدار و صحبت کند. این دیدار میتواند در کنار چاه آب که معمولاً دختران جوان در آنجا گرد هم میآیند انجام شود. معمولاً دخترها گفت و گوی خود با خواستگارشان را به درازا میکشانند و گاهی این صحبتها 2 تا 3 سال طول میکشد. پس از موافقت دختر جوان با ازدواج، خواهر وی خبر آن را برای خانواده داماد برده و عروس آینده نیز کمر بند خود را به نشانه موافقت قطعی بر گردن داماد میاندازد. داماد نیز هدیهای برای دختر فرستاده منتظر اعلام تاریخ مراسم عروسی از سوی خانواده عروس میشود که گاه تا یک سال طول میکشد. پس از آن داماد رسماً از سوی پدر دختر احضار میشود. وی به همراه برادر بزرگتر و یا پسر عموی خود نزد پدر عروس رفته بعد از گفت و گو که غالباً بدون حضور سایر اعضای خانواده دختر صورت میگیرد قرار ملاقات بعدی بین دو خانواده گذاشته میشود. | پس از موافقت پدر دختر با اصل ازدواج، مرد جوان اجازه مییابد در کلبه محل زندگی دختر جوان موسوم به "آماکسی هیبا" با وی دیدار و صحبت کند. این دیدار میتواند در کنار چاه آب که معمولاً دختران جوان در آنجا گرد هم میآیند انجام شود. معمولاً دخترها گفت و گوی خود با خواستگارشان را به درازا میکشانند و گاهی این صحبتها 2 تا 3 سال طول میکشد. پس از موافقت دختر جوان با ازدواج، خواهر وی خبر آن را برای خانواده داماد برده و عروس آینده نیز کمر بند خود را به نشانه موافقت قطعی بر گردن داماد میاندازد. داماد نیز هدیهای برای دختر فرستاده منتظر اعلام تاریخ مراسم عروسی از سوی خانواده عروس میشود که گاه تا یک سال طول میکشد. پس از آن داماد رسماً از سوی پدر دختر احضار میشود. وی به همراه برادر بزرگتر و یا پسر عموی خود نزد پدر عروس رفته بعد از گفت و گو که غالباً بدون حضور سایر اعضای خانواده دختر صورت میگیرد قرار ملاقات بعدی بین دو خانواده گذاشته میشود. | ||
اگر گفت و گوها به خوبی پیش برود، خانواده پسر از عروس برای دیدار از خانه خود دعوت میکنند. دختر جوان را در این دیدار که حتماً هنگام غروب انجام میشود، یکی از خویشان نزدیک همراهی میکند. طبق رسوم اندبله مادر داماد با لباس مخصوص همراه با سایر اعضای خانواده به جز مادر بزرگ داماد که در داخل خانه میماند، بیرون از خانه از عروس استقبال میکنند. در این دیدار بزی به عنوان خوش یمن بودن وصلت قربانی میشود. پس از آن پدر داماد که تا این زمان با پدر عروس ملاقات نداشته، شخصی را به عنوان نماینده نزد پدر عروس میفرستد تا پس از گفت و گو با وی رسماً خواهش کند با ازدواج موافقت کند و پدر دختر نیز پس از کمی طفره رفتن و تظاهر به بی میلی سرانجام موافقت خود را اعلام و زمان رسمی ازدواج را مشخص میکند. | اگر گفت و گوها به خوبی پیش برود، خانواده پسر از عروس برای دیدار از خانه خود دعوت میکنند. دختر جوان را در این دیدار که حتماً هنگام غروب انجام میشود، یکی از خویشان نزدیک همراهی میکند. طبق رسوم اندبله مادر داماد با لباس مخصوص همراه با سایر اعضای خانواده به جز مادر بزرگ داماد که در داخل خانه میماند، بیرون از خانه از عروس استقبال میکنند. در این دیدار بزی به عنوان خوش یمن بودن وصلت قربانی میشود. پس از آن پدر داماد که تا این زمان با پدر عروس ملاقات نداشته، شخصی را به عنوان نماینده نزد پدر عروس میفرستد تا پس از گفت و گو با وی رسماً خواهش کند با ازدواج موافقت کند و پدر دختر نیز پس از کمی طفره رفتن و تظاهر به بی میلی سرانجام موافقت خود را اعلام و زمان رسمی ازدواج را مشخص میکند<ref>ایپکچی، محمدحسن (1399). جامعه و فرهنگ [[زیمبابوه در یک نگاه|زیمبابوه]]. تهران: [https://alhoda.ir/ موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی]، ص.194-195.</ref>. | ||
=== [[سنت ازدواج در زیمبابوه|سنت ازدواج]] === | === [[سنت ازدواج در زیمبابوه|سنت ازدواج]] === | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
در میان عامه مردم رسم است که میهمانان پیش از آن که خوردن غذا را آغاز کنند، دستها را در ظرف آبی که برایشان آورده میشود بشویند. خوردن غذا باید با دست راست باشد حتی اگر فرد چپ دست باشد زیرا خوردن غذا با دست چپ نوعی بی احترامی به صاحب خانه محسوب میشود. معمولاً غذا در یک ظرف (کاسه) ریخته شده و چند نفر از آن ظرف میخورند. میهمان در پایان در رفتاری احترام آمیز و برای آن که وانمود کند صاحب خانه بیش از مقدار لازم غذا تهیه کرده است، کمی از غذای خود را در ظرف باقی میذارد. | در میان عامه مردم رسم است که میهمانان پیش از آن که خوردن غذا را آغاز کنند، دستها را در ظرف آبی که برایشان آورده میشود بشویند. خوردن غذا باید با دست راست باشد حتی اگر فرد چپ دست باشد زیرا خوردن غذا با دست چپ نوعی بی احترامی به صاحب خانه محسوب میشود. معمولاً غذا در یک ظرف (کاسه) ریخته شده و چند نفر از آن ظرف میخورند. میهمان در پایان در رفتاری احترام آمیز و برای آن که وانمود کند صاحب خانه بیش از مقدار لازم غذا تهیه کرده است، کمی از غذای خود را در ظرف باقی میذارد. | ||
در فرهنگ غذایی مردم زیمبابوه تابوهایی نیز وجود دارد. برخی گروهها از خوردن گوشت حیوانات امتناع میکنند همان طور که برخی دیگر از مواد غذایی گیاهی تغذیه نمیکنند. اگر نام یکی از اعضای خانواده با نام دستهای از خوراکیها مشترک یا مشابه باشد، آن خانواده از خوردن آن نوع ماده غذایی خودداری میکنند. برای مثال، در زبان شونا به تمام انواع دام "انکومو" گفته میشود. در عین حال، "انکومو" نامی مردانه است. اگر یکی از افراد خانواده به این نام خوانده شود، خوردن گوشت دام برای اعضای آن فامیل ممنوع است<ref>https://fidelitygroup8zimbabwe.wordpress.com/traditional-costumes/2016</ref>. | در فرهنگ غذایی مردم زیمبابوه تابوهایی نیز وجود دارد. برخی گروهها از خوردن گوشت حیوانات امتناع میکنند همان طور که برخی دیگر از مواد غذایی گیاهی تغذیه نمیکنند. اگر نام یکی از اعضای خانواده با نام دستهای از خوراکیها مشترک یا مشابه باشد، آن خانواده از خوردن آن نوع ماده غذایی خودداری میکنند. برای مثال، در زبان شونا به تمام انواع دام "انکومو" گفته میشود. در عین حال، "انکومو" نامی مردانه است. اگر یکی از افراد خانواده به این نام خوانده شود، خوردن گوشت دام برای اعضای آن فامیل ممنوع است<ref>برگرفته از<nowiki/>https://fidelitygroup8zimbabwe.wordpress.com/traditional-costumes/2016</ref><ref>ایپکچی، محمدحسن (1399). جامعه و فرهنگ [[زیمبابوه در یک نگاه|زیمبابوه]]. تهران: [https://alhoda.ir/ موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی]، ص.199-200.</ref>. | ||
=== [[لباس های سنتی در زیمبابوه|لباس سنتی]] === | === [[لباس های سنتی در زیمبابوه|لباس سنتی]] === | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
1- مردمی که ابتدا به اصلاح امور نپردازند، هرگز امکان ندارد تولید کننده چیزی باشند. | 1- مردمی که ابتدا به اصلاح امور نپردازند، هرگز امکان ندارد تولید کننده چیزی باشند. | ||
2- طفل شیرخوارهای که با صدای بلند گریه سر ندهد، پشت مادرش خواهد مرد<ref>https://www.inspirationalstories.com/proverbs/t/zimbabwea</ref>. | 2- طفل شیرخوارهای که با صدای بلند گریه سر ندهد، پشت مادرش خواهد مرد<ref>برگرفته از<nowiki/>https://www.inspirationalstories.com/proverbs/t/zimbabwea</ref>. | ||
1- ضرب المثل [[قبیله اندبله]]: یک بچه شیر، خود یک شیر است<ref>https://www.africaourafrica.com/</ref>. | 1- ضرب المثل [[قبیله اندبله]]: یک بچه شیر، خود یک شیر است<ref>برگرفته از https://www.africaourafrica.com/</ref>. | ||
2- ضرب المثل [[قبيله شونا|قبیله شونا]]: افتخاری برای ساکنان کوهستان نیست که برای تکه سنگی از ساکنین دشت سؤال کنند<ref>https://www.bulawayo1872.com/aw/shona2.htm</ref>. | 2- ضرب المثل [[قبيله شونا|قبیله شونا]]: افتخاری برای ساکنان کوهستان نیست که برای تکه سنگی از ساکنین دشت سؤال کنند<ref>برگرفته از https://www.bulawayo1872.com/aw/shona2.htm</ref><ref>ایپکچی، محمدحسن (1399). جامعه و فرهنگ [[زیمبابوه در یک نگاه|زیمبابوه]]. تهران: [https://alhoda.ir/ موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی]، ص.201-202.</ref>. | ||
=== [[اساطیر و افسانهها و قصههای عامیانه در زیمبابوه|افسانه]] === | === [[اساطیر و افسانهها و قصههای عامیانه در زیمبابوه|افسانه]] === | ||
زندگی مردم [[زيمبابوه|زیمبابوه]] همیشه با داستان و افسانه عجین بوده است. افسانهها آنان را در پذیرش رویدادهای پیرامونی و واقعیتهای زندگی یاری کرده و با گذشتههایشان پیوند داده است. همین داستانها و افسانههای رایج در باره ویرانههای سنگی منطقه [[زيمبابوه|زیمبابوه]] بزرگ، سبب ایجاد تعلق و وابستگی میان مردم و تاریخ کشورشان شده است. میتوان گفت شناخت مردم از این ویرانهها که بخش درخشانی از تاریخ سرزمین [[زيمبابوه|زیمبابوه]] را در خود جای داده به واسطه همین افسانهها صورت گرفته است. یکی از نویسندگان پرتغالی معتقد بود مردم شیطان را سازنده این بناها میدانند. باید به این نکته توجه داشت که شیطان در باورهای آفریقایی با شیطان دین مسیحی تفاوتهای اساسی دارد. افسانهای دیگر که توسط برخی سیاحان مطرح شده میگوید سفیدپوستان این بناها را ساخته و سپس توسط سیاهان مسموم شده به قتل رسیدهاند. | زندگی مردم [[زيمبابوه|زیمبابوه]] همیشه با داستان و افسانه عجین بوده است. افسانهها آنان را در پذیرش رویدادهای پیرامونی و واقعیتهای زندگی یاری کرده و با گذشتههایشان پیوند داده است. همین داستانها و افسانههای رایج در باره ویرانههای سنگی منطقه [[زيمبابوه|زیمبابوه]] بزرگ، سبب ایجاد تعلق و وابستگی میان مردم و تاریخ کشورشان شده است. میتوان گفت شناخت مردم از این ویرانهها که بخش درخشانی از تاریخ سرزمین [[زيمبابوه|زیمبابوه]] را در خود جای داده به واسطه همین افسانهها صورت گرفته است. یکی از نویسندگان پرتغالی معتقد بود مردم شیطان را سازنده این بناها میدانند. باید به این نکته توجه داشت که شیطان در باورهای آفریقایی با شیطان دین مسیحی تفاوتهای اساسی دارد. افسانهای دیگر که توسط برخی سیاحان مطرح شده میگوید سفیدپوستان این بناها را ساخته و سپس توسط سیاهان مسموم شده به قتل رسیدهاند. | ||
طبق اساطیر، اجداد مردم شونا آتش را نمیشناختند و پادشاهان روزوی (Rozwi) (دومین امپراتوری پس از مونوموتاپا) مردم را با آتش و کشت غلات و دانههای دیگر آشنا ساختند. اجداد روزوی در منطقه زیمباس یا [[زيمبابوه|زیمبابوه]] به معنی جایگاه اقامت یا تدفین سرکردگان میزیستند و بر بسیاری از [[زيمبابوه|زیمبابوه]]<nowiki/>ایها فرمان میراندند<ref>پاریندر، جئوفری(1374). اساطیر آفریقا. ترجمه باجلان فرخی. تهران: اساطیر. ص. 191-195.</ref>. | طبق اساطیر، اجداد مردم شونا آتش را نمیشناختند و پادشاهان روزوی (Rozwi) (دومین امپراتوری پس از مونوموتاپا) مردم را با آتش و کشت غلات و دانههای دیگر آشنا ساختند. اجداد روزوی در منطقه زیمباس یا [[زيمبابوه|زیمبابوه]] به معنی جایگاه اقامت یا تدفین سرکردگان میزیستند و بر بسیاری از [[زيمبابوه|زیمبابوه]]<nowiki/>ایها فرمان میراندند<ref>پاریندر، جئوفری(1374). اساطیر آفریقا. ترجمه باجلان فرخی. تهران: اساطیر. ص. 191-195.</ref><ref>ایپکچی، محمدحسن (1399). جامعه و فرهنگ [[زیمبابوه در یک نگاه|زیمبابوه]]. تهران: [https://alhoda.ir/ موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی]، ص202-203.</ref>. | ||
=== [[تفریحات در زیمبابوه|مناسبتها، تعطیلات و تفریحات]] === | === [[تفریحات در زیمبابوه|مناسبتها، تعطیلات و تفریحات]] === | ||
خط ۹۷: | خط ۹۷: | ||
10- بیست و ششم دسامبر (باکسینگ دی) | 10- بیست و ششم دسامبر (باکسینگ دی) | ||
وجود امکانات متعدد و بسیار خوب گردشگری، طبیعت بسیار زیبا، آب وهوای مطبوع، امنیت، مردم مهربان و مهمان نواز و ... سبب شده است مردم از هر فرصتی برای سفر به مناطق مختلف کشور مانند آبشار ویکتوریا، وومبا، نیانگا، کاریبا، پارکهای ملی (حیات وحش) و... استفاده کنند. به جز سفر که بسیار مورد توجه است، مردم غالباً به فراخور امکانات خود تعطیلات و اوقات فراغتشان را با انجام [[ورزش در زیمبابوه|ورزش]]<nowiki/>هایی چون گلف، تنیس، کریکت، شنا، بدن سازی و یا با رفتن به سینما، تماشای تلویزیون و... میگذرانند. | وجود امکانات متعدد و بسیار خوب گردشگری، طبیعت بسیار زیبا، آب وهوای مطبوع، امنیت، مردم مهربان و مهمان نواز و ... سبب شده است مردم از هر فرصتی برای سفر به مناطق مختلف کشور مانند آبشار ویکتوریا، وومبا، نیانگا، کاریبا، پارکهای ملی (حیات وحش) و... استفاده کنند. به جز سفر که بسیار مورد توجه است، مردم غالباً به فراخور امکانات خود تعطیلات و اوقات فراغتشان را با انجام [[ورزش در زیمبابوه|ورزش]]<nowiki/>هایی چون گلف، تنیس، کریکت، شنا، بدن سازی و یا با رفتن به سینما، تماشای تلویزیون و... میگذرانند<ref>ایپکچی، محمدحسن (1399). جامعه و فرهنگ [[زیمبابوه در یک نگاه|زیمبابوه]]. تهران: [https://alhoda.ir/ موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی]، ص. 203-204.</ref>. | ||
=== [[موزههای زیمبابوه|موزهها]] === | === [[موزههای زیمبابوه|موزهها]] === | ||
خط ۱۰۵: | خط ۱۰۵: | ||
پس از بازسازی این موزه که سالها به طول انجامید، بالاخره موزه [[موتاره]] به عنوان یکی از چهار موزه ملی، سیزده سایت موزهای و یکصد و هفتاد مرکز یادبود و سایت تاریخی فرهنگی کشور معرفی و برای بازدید عموم بازگشایی شد. این موزه ابتدا در سال 1954 افتتاح و پس از آن در سال 1959 فعالیت رسمی آن از سوی دولت آغاز شد. | پس از بازسازی این موزه که سالها به طول انجامید، بالاخره موزه [[موتاره]] به عنوان یکی از چهار موزه ملی، سیزده سایت موزهای و یکصد و هفتاد مرکز یادبود و سایت تاریخی فرهنگی کشور معرفی و برای بازدید عموم بازگشایی شد. این موزه ابتدا در سال 1954 افتتاح و پس از آن در سال 1959 فعالیت رسمی آن از سوی دولت آغاز شد. | ||
==== [[گالری ملی زیمبابوه]] | ==== [[گالری ملی زیمبابوه]] ==== | ||
این گالری در سال 1957 توسط ملکه الیزابت افتتاح شد و در سال 2007 پنجاهمین سالگرد تأسیس خود را جشن گرفت. گالری ملی در ساختمان وسیعی در دو طبقه در مرکز هنرهای معاصر [[حراره]] قرار دارد. در این گالری تابلوهای نقاشی و آثار هنری در معرض بازدید عموم قرار داده شده است. | این گالری در سال 1957 توسط ملکه الیزابت افتتاح شد و در سال 2007 پنجاهمین سالگرد تأسیس خود را جشن گرفت. گالری ملی در ساختمان وسیعی در دو طبقه در مرکز هنرهای معاصر [[حراره]] قرار دارد. در این گالری تابلوهای نقاشی و آثار هنری در معرض بازدید عموم قرار داده شده است. | ||
خط ۱۴۷: | خط ۱۴۷: | ||
==== موزه زمین شناسی ==== | ==== موزه زمین شناسی ==== | ||
مجموعهای در بر دارندهی آثاری از تاریخ زمین شناسی و معدن در [[حراره]] میباشد<ref>مفرحی، احمد (1374). کتاب سبز [[زيمبابوه|زیمبابوه]]. تهران: وزارت امور خارجه. ص. 72.</ref>. | مجموعهای در بر دارندهی آثاری از تاریخ زمین شناسی و معدن در [[حراره]] میباشد<ref>مفرحی، احمد (1374). کتاب سبز [[زيمبابوه|زیمبابوه]]. تهران: وزارت امور خارجه. ص. 72.</ref><ref>ایپکچی، محمدحسن (1399). جامعه و فرهنگ [[زیمبابوه در یک نگاه|زیمبابوه]]. تهران: [https://alhoda.ir/ موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی]، ص.204-207.</ref>. | ||
=== [[كتابخانه های عمومی در زیمبابوه|کتابخانههای عمومی]] === | === [[كتابخانه های عمومی در زیمبابوه|کتابخانههای عمومی]] === | ||
خط ۱۷۸: | خط ۱۷۸: | ||
کتابخانه مجلس [[زيمبابوه|زیمبابوه]] با 115000 جلد کتاب | کتابخانه مجلس [[زيمبابوه|زیمبابوه]] با 115000 جلد کتاب | ||
کتابخانه مرکز اسناد ملی [[زيمبابوه|زیمبابوه]] | کتابخانه مرکز اسناد ملی [[زيمبابوه|زیمبابوه]]<ref>ایپکچی، محمدحسن (1399). جامعه و فرهنگ [[زیمبابوه در یک نگاه|زیمبابوه]]. تهران: [https://alhoda.ir/ موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی]، ص.207-209.</ref>. | ||
=== [[نمایشگاه بین المللی کتاب زیمبابوه|نمایشگاه بین المللی کتاب]] === | === [[نمایشگاه بین المللی کتاب زیمبابوه|نمایشگاه بین المللی کتاب]] === |
نسخهٔ ۵ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۵۹
زیمبابوه کشوری با قبایل مختلف و برخوردار از تنوع قومی و فرهنگی است. با این که مشابهتهایی در بعضی از سنتهای قبیلهای دیده میشود اما قبایل و گروههای دینی مختلف از آداب و سنن خاص خود پیروی میکنند. میان آداب و رسوم قبایل زیمبابوه با دیگر کشورهای جنوب صحرا به خصوص قبایل ساکن در آفریقای جنوبی مشابهتها و اشتراکات زیادی دیده میشود و برخی سنتهای قبیلگی با تفاوتهای جزئی در میان قبایل این کشورها پذیرفته شده و محترم است.
اعتقادات و باورهای مذهبی قبایل در شکل و نوع آداب و رسوم و تأثیر گذاری آنها در زندگی مردم قبیله بسیار مهم است[۱].
نقش زنان در خانواده
قبیله شونا یکی از دو قبیله مهم زیمبابوه است. در میان مردم شونا غلبه نظام موروثی در خانواده، شکل خاصی از روابط خانوادگی را در نظام فرهنگی قبیله به وجود آورده است. دراین شکل از خانواده، زنان از قدرت و استقلال بالایی برخوردارند. حق دریافت میراث برادر، امتیازی است که از سوی خانوادهها و ریش سفیدان قبیله به زنان داده میشود.
نقش زن ارشد در میان خانواده (Vetere) به خصوص از نظر چگونگی توزیع ارث و میراث برادر به همسر بیوهاش تعیین کننده است.
خواهران در ازدواج برادرها از قدرت زیادی برخوردارند و به عنوان مدافع حقوق همسران برادر انجام وظیفه مینمایند.
سنت خواستگاری
در قبیله اندبله پس از ظهور علایم بلوغ دردختران، جوانان خواستگار که به آنها «ایندانگه» گفته میشود میتوانند به خواستگاری دختران مورد علاقه خود بروند. این جوانان ابتدا به ملاقات پدر دختر مورد نظر رفته و درخواست خود را رسماً با وی در میان میگذارند. پدر دختر از شغل و درآمد مرد جوان جویا میشود.
پس از موافقت پدر دختر با اصل ازدواج، مرد جوان اجازه مییابد در کلبه محل زندگی دختر جوان موسوم به "آماکسی هیبا" با وی دیدار و صحبت کند. این دیدار میتواند در کنار چاه آب که معمولاً دختران جوان در آنجا گرد هم میآیند انجام شود. معمولاً دخترها گفت و گوی خود با خواستگارشان را به درازا میکشانند و گاهی این صحبتها 2 تا 3 سال طول میکشد. پس از موافقت دختر جوان با ازدواج، خواهر وی خبر آن را برای خانواده داماد برده و عروس آینده نیز کمر بند خود را به نشانه موافقت قطعی بر گردن داماد میاندازد. داماد نیز هدیهای برای دختر فرستاده منتظر اعلام تاریخ مراسم عروسی از سوی خانواده عروس میشود که گاه تا یک سال طول میکشد. پس از آن داماد رسماً از سوی پدر دختر احضار میشود. وی به همراه برادر بزرگتر و یا پسر عموی خود نزد پدر عروس رفته بعد از گفت و گو که غالباً بدون حضور سایر اعضای خانواده دختر صورت میگیرد قرار ملاقات بعدی بین دو خانواده گذاشته میشود.
اگر گفت و گوها به خوبی پیش برود، خانواده پسر از عروس برای دیدار از خانه خود دعوت میکنند. دختر جوان را در این دیدار که حتماً هنگام غروب انجام میشود، یکی از خویشان نزدیک همراهی میکند. طبق رسوم اندبله مادر داماد با لباس مخصوص همراه با سایر اعضای خانواده به جز مادر بزرگ داماد که در داخل خانه میماند، بیرون از خانه از عروس استقبال میکنند. در این دیدار بزی به عنوان خوش یمن بودن وصلت قربانی میشود. پس از آن پدر داماد که تا این زمان با پدر عروس ملاقات نداشته، شخصی را به عنوان نماینده نزد پدر عروس میفرستد تا پس از گفت و گو با وی رسماً خواهش کند با ازدواج موافقت کند و پدر دختر نیز پس از کمی طفره رفتن و تظاهر به بی میلی سرانجام موافقت خود را اعلام و زمان رسمی ازدواج را مشخص میکند[۲].
سنت ازدواج
تلقی مردم قبیله شونا از ازدواج نوعی تعهد اجتماعی است که میتواند روابط اجتماعی را نه تنها میان دو نفر که میان خانوادهها و دوستان زوجین نیز ایجاد و تحکیم نماید. شکل سنتی ازدواج در میان مردم قبیله شونا در یک قرن گذشته تغییرات زیادی کرده اما هنوز برخی آداب و رسوم مربوط به آن باقی است. در میان مردم شونا شیربها که آن را "رورا" مینامند، بخش اصلی ازدواج است. رسم پرداخت شیربها به خانواده عروس از رسوم به جا مانده از گذشته است. این رسم به ازدواج رسمیت بخشیده نوعی تضمین حمایتی از خانواده دختر در برابر پیامدهای آسیبزای خروج وی از جمع خانواده در پی ازدواج تلقی میشود. بدون اجرای رسم پرداخت شیربها از طرف خانواده داماد، ازدواجی صورت نمیگیرد. اما پس از ازدواج در صورت فوت زن، شوهر بیوه محسوب نمیشود و الزامی برای اجرای مراسم عزاداری ندارد. در خصوص اقوام وی نیز گویی هیچگاه ارتباطی میان او و خانواده همسر وجود نداشته است[۳].
مطالعات مردم شناختی در میان قبیله شونا نشان میدهد اگر چه پرداخت شیربها به عنوان قاعده عرفی پذیرفته شده اما همه خانوادههای شونا به آن عمل نمیکنند و اشکال دیگری از ازدواج که در آن دادن شیربها نقش و اهمیت کمتری دارد، میان مردم این قبیله رایج است.
غالب زنان شونا ازدواج را موهبتی از سوی نیاکان برای بهتر شدن وضعیت اقتصادی و اجتماعی خود میدانند.
ازدواج در قبیله اندبله معمولاً بین افراد همان قبیله صورت می گیرد و مردم اندبله ترجیح میدهند شریک زندگی خود را از تیرههای مختلف قبیله خود برگزینند. مراسم عروسی آنان با تشریفات و سلسله مراتب خاصی انجام میشود که نشان از عمق توجه مردم به فرهنگ کهن قبیله اندبله دارد.
طبق سنتهای قدیمی اندبله، ازدواج صرفاً پیوند بین دو فرد محسوب نمیشود بلکه نوعی ارتباط محکم بین دو خانواده است. اقوام اندبله خانوادههای متعددی دارند که عروس و دامادهای جوان نقش خاصی در تحکیم این خانواده بزرگ دارند.
در فرهنگ اندبله برای ازدواج تشریفات خاصی وجود دارد که در میان قبایل زیمبابوه منحصر به فرد است. براساس فرهنگ اندبله دختری که قصد ازدواج دارد پس از موافقت والدین با موضوع ازدواج برای همیشه از خانواده خود جدا میشود و به همین دلیل ازدواج نوعی جدایی همراه با شروع یک زندگی جدید برای اوست. در همه برنامهها و مراسم ازدواج، تمامی خانواده عروس حتی مردگان نیز باید در جریان روند این پیوند قرار گیرند. خانواده پسر نیز طی مراسمی خود را آماده پذیرش عضو جدید مینمایند که پس از موافقت اعضای خانواده بزرگ داماد با این عضویت، از این پس در شمار اعضای خانواده به شمار خواهد آمد. مردگان خانواده داماد نیز مانند خانواده عروس باید در جریان کامل ازدواج قرار گیرند.
خانواده و سنتهای قبیلگی
ورود و نفوذ فرهنگ غرب و مدرن گرایی، انواع جدیدی از شیوههای ازدواج را در میان قبایل زیمبابوه به صورت قاعده مند در آورده است. مطالعه تحقیقی دانشگاه پنسیلوانیا بر روی ازدواجهای قبیله شونا حاکی از ایجاد تغییرات تدریجی در آداب و رسوم سنتی مربوط به آن و رواج اشکال غیر رسمی ازدواج و تشکیل خانواده به ویژه در دهه گذشته، است. این تغییرات بیشتر از سوی جمعیت با سواد شهری پذیرفته شده و در میان آنها دیده میشود. بعضی از جوانان نیز بنا به دلایلی مانند عدم امکان پرداخت شیربها از سوی خانواده پسر و یا مخالفت خانوادهها با ازدواج دختر و پسر، بدون موافقت والدین راههای دیگری چون فرار را برای رسیدن به یکدیگر انتخاب کنند.
درازدواجهایی که شیربها داده میشود، شوهر و خانواده وی دارای آتوریته خاصی بوده از زن انتظار فرمانبرداری صرف دارند. در این ازدواجها معمولاً مرد توقع دارد که زن با انجام کار و کسب درآمد، در بخش اقتصادی زندگی نقش داشته باشد. در حالی که امروزه زنان به خصوص قشر تحصیل کرده چون گذشته تابع نظرات شوهر نبوده در مقابل فشار و خودرأیی همسران خود مقاومت میکنند و توقع دارند به صورت عادلانه در برنامهها و تصمیمات مهم زندگی مشارکت داشته باشند. مردها نیز غالباً نگران آنند که با افزایش اختیارات زنان، آنها قدرت بیشتری در خانواده به دست آورند. به خصوص اگر زنان به لحاظ اقتصادی نیز مستقل باشند، به زعم مردان آنها دیگر قادر به کنترل همسرانشان نبوده حفظ و مدیریت زندگی از دستشان خارج میشود[۴].
نقش نیاکان
بسیاری از مردم شونا معتقدند هر اتفاقی که بعد از ازدواج در زندگی زناشویی (طلاق، بیماری، مرگ و...) پیش آید، ناشی از تأثیر ارواح و شانس میباشد. اگر طلاقی روی دهد آن را ناشی از بد شانسی و نفوذ ارواح شیطانی یا ناراحتی ارواح نیاکان خود تلقی میکنند.
دخترانی که برای ازدواج آماده میشوند تحت مراقبت ارواح قبیله و درگذشتگان خویش قرار میگیرند و بزرگان خانواده به آنها تاکید میکنند که ازدواج خوشبختی، زندگانی طولانی و برکت برای آنان به ارمغان میآورد. درواقع در قبیله اندبله ازدواج به عنوان مرکزی در نظر گرفته میشود که مردگان، زندگان و افرادی که هنوز به دنیا نیامدهاند در آن با یکدیگر ملاقات مینمایند لذا تاریخ نمایشنامهای واقعی را برای آنان به نمایش میگذارد که سرشار از تحرک، پویایی و نوآوری است[۵].
سنتهای غذایی
مردم زیمبابوه دارای غذاهای سنتی خود هستند. "سادزا" غذای سنتی و متداولترین خوراک اغلب مردم این کشور است که به شکل پوره طبخ میشود. این غذا از آرد ذرت تهیه شده معمولاً با گوشت، مرغ و یا سبزیجات خورده میشود. جایگاه این ماده غذایی در میان مردم زیمبابوه مانند برنج در چین است.
مواد خوراکی دیگری مانند بادام زمینی، لوبیا، باتر نات (نوعی کدوی کوچک) و برگهای گیاه کدو که در تهیه خورش به کار میرود از انواع مواد خوراکی هستند که به وفور در غذاهای سنتی مردم دیده میشوند. گوشت شکار نیز معمولاً در مناسبتهای خاصی مصرف میشود. نوع گوشت غذا بستگی به میزان اهمیت مناسبت دارد. روز کریسمس برای مسیحیان زیمبابوه بسیار مهم بوده و غذاهای متعدد و مختلفی در این روز پخته میشود.
در میان عامه مردم رسم است که میهمانان پیش از آن که خوردن غذا را آغاز کنند، دستها را در ظرف آبی که برایشان آورده میشود بشویند. خوردن غذا باید با دست راست باشد حتی اگر فرد چپ دست باشد زیرا خوردن غذا با دست چپ نوعی بی احترامی به صاحب خانه محسوب میشود. معمولاً غذا در یک ظرف (کاسه) ریخته شده و چند نفر از آن ظرف میخورند. میهمان در پایان در رفتاری احترام آمیز و برای آن که وانمود کند صاحب خانه بیش از مقدار لازم غذا تهیه کرده است، کمی از غذای خود را در ظرف باقی میذارد.
در فرهنگ غذایی مردم زیمبابوه تابوهایی نیز وجود دارد. برخی گروهها از خوردن گوشت حیوانات امتناع میکنند همان طور که برخی دیگر از مواد غذایی گیاهی تغذیه نمیکنند. اگر نام یکی از اعضای خانواده با نام دستهای از خوراکیها مشترک یا مشابه باشد، آن خانواده از خوردن آن نوع ماده غذایی خودداری میکنند. برای مثال، در زبان شونا به تمام انواع دام "انکومو" گفته میشود. در عین حال، "انکومو" نامی مردانه است. اگر یکی از افراد خانواده به این نام خوانده شود، خوردن گوشت دام برای اعضای آن فامیل ممنوع است[۶][۷].
لباس سنتی
مردم زیمبابوه غالباً از پارچههای رنگارنگ برای تهیه لباسهایشان استفاده میکنند. زنان بر روی لباس و به دور خود پارچههای بلندی میپیچند. پوشش سنتی مردان بالا پوشی است که معمولاً از پوست حیوانات تهیه میشود. پوشیدن لباسهای سنتی در میان زنان و مردان مسن جامعه به ویژه در مراسم و مناسبتهای رسمی و ملی مانند روز قهرمانان و روز استقلال، متداولتر است. افراد مسن لباسهای سنتیتری را به تن میکنند. معمولاً نوع پوشش سنتی نشان از سن و موقعیت اجتماعی آنان دارد. زنان متأهل علاوه بر پوشیدن لباس سنتی خود، پارچه کلفتی را بر دوش میاندازند و به احترام همسرانشان سر خود را با پارچهای مانند شال و روسری میپوشانند.
با نفوذ و رواج فرهنگ غرب، امروزه بیشتر مردم به خصوص جوانان از الگوهای سنتی و شیوههای زندگی پدران و مادران خود پیروی نمیکنند[۸].
ضرب المثلها
ضرب المثلهای آفریقایی ریشه در داستانهای فولکلور داشته و از نسلی به نسل دیگر منتقل شدهاند. ضرب المثلها مفاهیم فرهنگی جامعه مانند زبان، آداب و رسوم، سنن و... را در برمیگیرند.
فرهنگ اندبله دارای گستره وسیعی از ضرب المثلهاست و شباهتهای بسیاری با ضرب المثلهای قبیله زولو در آفریقای جنوبی دارد. "پلینگ"، مجموعه ضرب المثلهای اندبله را در کتاب "ضرب المثلهای اندبله" جمع آوری کرده است. این کتاب از سال 1977 تا کنون چندین بار تجدید چاپ شده است. وی در این کتاب، 425 ضرب المثل را در 16 فصل تقسیم بندی کرده معانی مختلف آنها را به زبان انگیسی در این اثر آورده است[۹].
نمونهای از ضرب المثلهای قبایل زیمبابوه:
1- مردمی که ابتدا به اصلاح امور نپردازند، هرگز امکان ندارد تولید کننده چیزی باشند.
2- طفل شیرخوارهای که با صدای بلند گریه سر ندهد، پشت مادرش خواهد مرد[۱۰].
1- ضرب المثل قبیله اندبله: یک بچه شیر، خود یک شیر است[۱۱].
2- ضرب المثل قبیله شونا: افتخاری برای ساکنان کوهستان نیست که برای تکه سنگی از ساکنین دشت سؤال کنند[۱۲][۱۳].
افسانه
زندگی مردم زیمبابوه همیشه با داستان و افسانه عجین بوده است. افسانهها آنان را در پذیرش رویدادهای پیرامونی و واقعیتهای زندگی یاری کرده و با گذشتههایشان پیوند داده است. همین داستانها و افسانههای رایج در باره ویرانههای سنگی منطقه زیمبابوه بزرگ، سبب ایجاد تعلق و وابستگی میان مردم و تاریخ کشورشان شده است. میتوان گفت شناخت مردم از این ویرانهها که بخش درخشانی از تاریخ سرزمین زیمبابوه را در خود جای داده به واسطه همین افسانهها صورت گرفته است. یکی از نویسندگان پرتغالی معتقد بود مردم شیطان را سازنده این بناها میدانند. باید به این نکته توجه داشت که شیطان در باورهای آفریقایی با شیطان دین مسیحی تفاوتهای اساسی دارد. افسانهای دیگر که توسط برخی سیاحان مطرح شده میگوید سفیدپوستان این بناها را ساخته و سپس توسط سیاهان مسموم شده به قتل رسیدهاند.
طبق اساطیر، اجداد مردم شونا آتش را نمیشناختند و پادشاهان روزوی (Rozwi) (دومین امپراتوری پس از مونوموتاپا) مردم را با آتش و کشت غلات و دانههای دیگر آشنا ساختند. اجداد روزوی در منطقه زیمباس یا زیمبابوه به معنی جایگاه اقامت یا تدفین سرکردگان میزیستند و بر بسیاری از زیمبابوهایها فرمان میراندند[۱۴][۱۵].
مناسبتها، تعطیلات و تفریحات
تقویم رسمی کشور مطابق تقویم میلادی بوده مانند سایر کشورهای مسیحی جهان، اول ژانویه در زیمبابوه آغاز سال نو محسوب میشود. تعطیلات رسمی سال 10 روز و به شرح ذیل میباشد:
1- اول ژانویه (اولین روز سال نو)
2- هجدهم آوریل (روز استقلال)
3- اول می (روز کارگر)
4- بیست و پنجم می (روز آفریقا)
5- دوم جولای (روز زن و کودک)
6- دوشنبه هفته دوم آگوست (روز قهرمان)
7- سه شنبه هفته دوم آگوست (روز ارتش)
8- بیست و دوم دسامبر (روز وحدت)
9- بیست و پنجم دسامبر (روز کریسمس)
10- بیست و ششم دسامبر (باکسینگ دی)
وجود امکانات متعدد و بسیار خوب گردشگری، طبیعت بسیار زیبا، آب وهوای مطبوع، امنیت، مردم مهربان و مهمان نواز و ... سبب شده است مردم از هر فرصتی برای سفر به مناطق مختلف کشور مانند آبشار ویکتوریا، وومبا، نیانگا، کاریبا، پارکهای ملی (حیات وحش) و... استفاده کنند. به جز سفر که بسیار مورد توجه است، مردم غالباً به فراخور امکانات خود تعطیلات و اوقات فراغتشان را با انجام ورزشهایی چون گلف، تنیس، کریکت، شنا، بدن سازی و یا با رفتن به سینما، تماشای تلویزیون و... میگذرانند[۱۶].
موزهها
در سال 1972، موزههای ملی و یادمانهای تاریخی زیمبابوه (NMMZ) به عنوان مهمترین سازمان میراث فرهنگی کشور در مجلس ثبت و معرفی شد. هماکنون این مرکز زیر نظر وزارت کشور اداره میشود.
موزه موتاره
پس از بازسازی این موزه که سالها به طول انجامید، بالاخره موزه موتاره به عنوان یکی از چهار موزه ملی، سیزده سایت موزهای و یکصد و هفتاد مرکز یادبود و سایت تاریخی فرهنگی کشور معرفی و برای بازدید عموم بازگشایی شد. این موزه ابتدا در سال 1954 افتتاح و پس از آن در سال 1959 فعالیت رسمی آن از سوی دولت آغاز شد.
گالری ملی زیمبابوه
این گالری در سال 1957 توسط ملکه الیزابت افتتاح شد و در سال 2007 پنجاهمین سالگرد تأسیس خود را جشن گرفت. گالری ملی در ساختمان وسیعی در دو طبقه در مرکز هنرهای معاصر حراره قرار دارد. در این گالری تابلوهای نقاشی و آثار هنری در معرض بازدید عموم قرار داده شده است.
با توجه به اهمیت فرهنگی گالری ملی زیمبابوه، رایزنی فرهنگی ج.ا.ایران با همکاری این مرکز هنری نخستین نمایشگاه آثار خوشنویسی قرآنی خوشنویسان ایرانی را به مدت یک ماه در سال 1387 در این مرکز برپا نمود.
گالری ملی بولاوایو
آغاز غیر رسمی فعالیت آن ابتدای دهه 90 و افتتاح رسمی این گالری در سال 1993 بود.
گالری ملی موتاره
در سال 1999 تأسیس شده است. برخی اشیای تاریخی، آثار هنری و فرهنگی، صنایع دستی، باز سازی سبک زندگی قبایل مختلف کشور و ... در این مرکز به نمایش گذاشته شده است.
موزه ملی معدن
این موزه در شهر کوئه کوئه قرار دارد و تحت مدیریت موزههای ملی و آثار تاریخی فعالیت میکند.
موزه راه آهن بولاوایو
این موزه شامل مجموعه تاریخی از راه آهن رودزیا و زیمبابوه بوده در کنار خط آهن شهر بولاوایو واقع شده است. قدیمیترین نمایشگاه آن در سال 1897 آغاز به کارکرد. واگن مخصوص سیسیل رودز در دوره استعمار به همراه مجموعهای از لکوموتیوهای بخاری و ابزار و ادوات حمل و نقل قدیمی در این موزه به نمایش گذاشته شده است.
گالری هنری حراره
گالری هنری حراره در سال 2009 تأسیس و به بهرهبرداری رسید.
موزه تاریخ ملی
این موزه در سال 1964 در بولاوایو تأسیس شد.
موزه علوم انسانی
نام آن در گذشته "موزه ملکه ویکتوریا" بود. موزه در شهر حراره قرار دارد و آثاری از تاریخ قرون گذشته کشور در آن به نمایش گذاشته شده است.
موزه تاریخ طبیعی
در سال 1901 "سیسیل رودز" در بازدید از شهر بولاوایو با درخواست برخی از اساتید برای تأسیس موزه موافقت کرد و در سال 1902 نخستین بخش موزه آغاز به کار نمود. در سال 1905، دومین ساختمان به بهره برداری رسید و در سال 1910، با حضور فرزند ملکه ویکتوریا رسماً افتتاح شد. چهارمین ساختمان موزه نیز در سال 1922 به بهره برداری رسید. توسعههای بعدی موزه در سالهای 1930 و 1936 اتفاق افتاد. دراین سال بنا به تصمیم دولت نژادپرست رودزیا این موزه به نام "موزه ملی رودزیا" نامگذاری شد. شهرداری بولاوایو در سال 1960، پنجمین ساختمان موزه را ساخت و در 20 مارس 1964 آن را افتتاح کرد و تکمیل این موزه هنوز ادامه دارد.
امروزه، مجموعه آثار تحقیقی موزهها مانند یافتههای زمین شناسی، فسیلها به همراه آثاری از تاریخ اجتماعی جنوب و مرکز آفریقا دراین موزه نگهداری میشوند.
موزه تاریخ طبیعی زیمبابوه، در بر گیرنده مجموعهای از آثار فرهنگی تپههای "ماتوبو" (Matobo)، میراث جهانی خامی (Khami)، بولاوایوی قدیم، مزار یادبود قهرمانان و کلیه آثار و بناهای تاریخی و فرهنگی منطقه "ماتابله لند" میباشد. این موزه ابتدا در سال 1962 در پارک "صد ساله" برپا گردید و در سال 1982 به عنوان بهترین موزه آثار طبیعی در منطقه جنوب آفریقا و چهارمین موزه بزرگ قاره آفریقا معرفی شد. موزه دارای 9 گالری، یک سالن سخنرانی باظرفیت 120 صندلی، 8 مرکز تحقیقاتی و مرکز مطالعه میباشد[۱۷].
این موزه برنامههای آموزشی برای دانشجویان و عموم را نیز ارائه مینماید[۱۸].
موزه نظامی
موزه نظامی زیمبابوه پس از سالها تلاش برای جمع آوری آثار نظامی، در ژانویه 1974 در مدرسه دفاع نظامی شهر گوئرو (Guwero) افتتاح شد. آثار متعلق به نیروی هوایی مهمترین بخش آن را تشکیل میدهد. همچنین، آثار به جا مانده از جنگهای آزادی بخش و تسلیحات رژیم نژادپرست رودزیا در زمان جنگ جهانی دوم در آن به نمایش در آمده است.
موزه ملکه ویکتوریا
در این موزه که در حراره قرار دارد آثارفرهنگی، اجتماعی، نحوه زندگی و آداب و رسوم قبایل به ویژه شونا، آثار و بقایای انسانهای نخستین و ... به نمایش گذاشته شده است[۱۹].
موزه زمین شناسی
مجموعهای در بر دارندهی آثاری از تاریخ زمین شناسی و معدن در حراره میباشد[۲۰][۲۱].
کتابخانههای عمومی
مهمترین کتابخانه های کشور عبارتند از:
کتابخانه عمومی بولاوایو
این کتابخانه قدیمیترین کتابخانه کشور است که در سال 1896 تأسیس و با اهدای یک صد جلد کتاب توسط "سیسیل جان رودز" فعالیت خود را شروع کرد. امکانات کتابخانه شامل صحافی، اینترنت، تجهیزات تصویر برداری از منابع، واحد سمعی و بصری (ویدئو) بوده افراد با پرداخت حق عضویت میتوانند از کتابخانه استفاده کنند. این کتابخانه از سوی برخی کشورهای خارجی و رایزنی فرهنگی انگلیس حمایت مالی میشود و در شرایط سخت اقتصادی کشور هم چنان از کمکهای شهرداری برخوردار بود.
کتابخانه عمومی گوئرو (1897)
کتابخانه عمومی ملکه ویکتوریا در موتاره (1902)
کتابخانه عمومی حراره با200 هزارجلد کتاب
کتابخانههای شهرداری
کتابخانههای وابسته به شهرداریها همواره در تاریخ قبل و بعد از استقلال زیمبابوه با کمک دولت در مراکز شهری فعالیت داشتند.
در شهر حراره ده کتابخانه در مناطقی که در گذشته سیاهپوست نشین بودند، فعالیت دارند که مهمترین آنها "کتابخانه مرکزی هایفیلد" است و بیش از 28000 جلد کتاب دارد. سایر شعبات آن دارای حداقل 9000 جلد کتاب میباشند. کتابخانههای شهرداری حراره با دریافت حق عضویت سالانه بسیار ناچیز به علاقمندان خدمت رسانی میکنند. این کتابخانهها از سوی مراکز بین المللی اهدای کتاب مورد حمایت فرهنگی و تجهیز منابع قرار میگیرند.
کتابخانه اصلی شهرداری بولاوایو کتابخانه "امزیلیکازی" (Mzilikazi) نام دارد و دارای 7 شعبه میباشد. مجموع منابع کتابخانههای هشت گانه فوق برابر 160 هزار جلد با 20 هزار عضو است. در گذشته تجهیز منابع کتابخانه با کمکهای شهرداری "آبردین" (Aberdeen) اسکاتلند (به عنوان خواهر خوانده بولاوایو) انجام میشد.
کتابخانههای روستایی
با این که 75 درصد مردم زیمبابوه در مناطق روستایی زندگی میکنند اما امکانات کتابخانهای روستایی نسبت به مراکز شهری بسیار پایین است. به همین دلیل دولت زیمبابوه در سال 1990 تصمیم گرفت اجرای برنامه توسعه منابع و کتابخانههای روستایی در کشور را به طور جدی پیگیری نماید. برنامه توسعه کتابخانه در روستاها بر مدارس ابتدایی و تا حدودی مقطع متوسطه متمرکز بود. وزارت آموزش و برخی سازمانهای مردم نهاد، این گونه کتابخانهها را مورد حمایت قرار دادند. بعدها، مراکز و سازمانهای مردم نهاد دیگری چون "شورای توسعه کتاب زیمبابوه" و "اتحادیه توسعه کتاب آفریقا" کمکهای زیادی به پیشرفت فعالیتهای کتابخانههای روستایی نمودند.
سایر کتابخانههای مهم زیمبابوه
کتابخانه ملی زیمبابوه
این کتابخانه در سال 1943 در بولاوایو تأسیس شد و دارای 100 هزار جلد کتاب میباشد.
کتابخانه مجلس زیمبابوه با 115000 جلد کتاب
کتابخانه مرکز اسناد ملی زیمبابوه[۲۲].
نمایشگاه بین المللی کتاب
نمایشگاه کتاب در زیمبابوه برای نخستین بار در سال 1985 از سوی گروهی از ناشران و نویسندگان داخلی با هدف توسعه بازار کتاب کشور در سطح ملی، منطقهای ، قارهای و جهانی برپا شد.
این نمایشگاه هر ساله در پایان ماه جولای و اوایل ماه آگوست به مدت سه روز در حراره برگزار میشود. فعالیتهای عمده نمایشگاه عبارتند از[۲۳]:
1- برپایی غرفههای ناشرین داخلی و برخی ناشرین آفریقایی و آسیایی
2- برگزاری نشستهای ادبی در خصوص نشر کتاب و توسعه کتاب خوانی
3- تشکیل کارگاههای آموزشی نویسندگان و ناشرین داخلی
4- فعالیتهای ویژه برای تشویق کودکان و نوجوانان به مطالعه کتاب[۲۴]
نیز نگاه کنید به
فرهنگ عمومی ژاپن؛ فرهنگ عمومی سودان؛ فرهنگ عمومی اردن؛ فرهنگ عمومی سوریه؛ فرهنگ عمومی افغانستان؛ فرهنگ عمومی سنگال؛ فرهنگ عمومی کوبا؛ فرهنگ عمومی کانادا؛ فرهنگ عمومی لبنان؛ فرهنگ عمومی تونس؛ فرهنگ عمومی روسیه؛ فرهنگ عمومی چین؛ فرهنگ عمومی ساحل عاج؛ فرهنگ عمومی مصر؛ فرهنگ عمومی فرانسه؛ فرهنگ عمومی اسپانیا؛ فرهنگ عمومی اوکراین؛ فرهنگ عمومی قطر؛ فرهنگ عمومی سیرالئون؛ فرهنگ عمومی اتیوپی؛ فرهنگ عمومی مالی
کتابشناسی
- ↑ ایپکچی، محمدحسن (1399). جامعه و فرهنگ زیمبابوه. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص.193.
- ↑ ایپکچی، محمدحسن (1399). جامعه و فرهنگ زیمبابوه. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص.194-195.
- ↑ https://sundaynews.co.zw/
- ↑ JSTOR. (1993).(32)1. p35.
- ↑ JSTOR. (1993).(32)1. p35.
- ↑ برگرفته ازhttps://fidelitygroup8zimbabwe.wordpress.com/traditional-costumes/2016
- ↑ ایپکچی، محمدحسن (1399). جامعه و فرهنگ زیمبابوه. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص.199-200.
- ↑ https://fidelitygroup8zimbabwe.files.wordpress.com/2013/08/idzilla.png
- ↑ Pelling. J.N.(2000). Ndebele Proverbs. Mambo Press. p. 5-6.
- ↑ برگرفته ازhttps://www.inspirationalstories.com/proverbs/t/zimbabwea
- ↑ برگرفته از https://www.africaourafrica.com/
- ↑ برگرفته از https://www.bulawayo1872.com/aw/shona2.htm
- ↑ ایپکچی، محمدحسن (1399). جامعه و فرهنگ زیمبابوه. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص.201-202.
- ↑ پاریندر، جئوفری(1374). اساطیر آفریقا. ترجمه باجلان فرخی. تهران: اساطیر. ص. 191-195.
- ↑ ایپکچی، محمدحسن (1399). جامعه و فرهنگ زیمبابوه. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص202-203.
- ↑ ایپکچی، محمدحسن (1399). جامعه و فرهنگ زیمبابوه. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص. 203-204.
- ↑ پاریندر، جئوفری(1374). اساطیر آفریقا. ترجمه باجلان فرخی. تهران: اساطیر. ص. 191-195.
- ↑ https://www.naturalhistorymuseumzimbabwe.com/ourmuseum/history
- ↑ عرب احمدی، امیربهرام (1382). زیمبابوه سرزمین رازهای جاودان. تهران: توسعه دانش و پژوهش ایران. ص. 119.
- ↑ مفرحی، احمد (1374). کتاب سبز زیمبابوه. تهران: وزارت امور خارجه. ص. 72.
- ↑ ایپکچی، محمدحسن (1399). جامعه و فرهنگ زیمبابوه. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص.204-207.
- ↑ ایپکچی، محمدحسن (1399). جامعه و فرهنگ زیمبابوه. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص.207-209.
- ↑ برگرفته از http://www.zibfa.org.zw/
- ↑ ایپکچی، محمدحسن (1339). جامعه و فرهنگ زیمبابوه. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص. 193-210.