سیاست و حکومت سودان
ساختار سیاسی حاکم بر سودان، ریاست جمهوری و فدرالی است[۱]. رئیس جمهور، اعضای پارلمان، استانداران و شوراهای استانی در شمال سودان، از طریق انتخابات تعیین میشوند. رئیسجمهور و استانداران با رأی مستقیم مردم انتخاب میشوند، ولی نمآیندگان مجلسهای ملّی و استانی توسط هریک از احزاب شرکتکننده در انتخابات، به نسبت آراء ملی که کسب کردهاند، تعیین میشوند[۲].
همانگونه که در تصویر شماره (7)، باعنوان «ساختار تشکیلاتی نهاد ریاست جمهوری سودان» مشاهده میشود، رئیسجمهور این کشور علاوهبر «معاون اوّل رئیس جمهور»(النائب الأوّل لرئیس الجمهوریه)، شش «معاون» دارد. یکی از این شش نفر «نائب رئیس الجمهوریه» و پنج معاون دیگر «مساعد رئیس الجمهوریه» نامیده میشوند. توضیح اینکه «نائب رئیس الجمهوریه» ـ پس از رئیسجمهور و معاون اوّل وی ـ سومین مقام در قوه مجریه سودان بهشمار میرود و جایگاهی بالاتر از پنج معاون دیگر دارد.
براساس اصل پنجاه و سومقانون اساسی جمهوری سودان (مصوب سال 2005م.)، شرط سنّی برای نامزدی ریاست جمهوری، حداقل چهل(40) سال است[۳].
افرادی که حداقل 17 سال دارند از حق رأی در انتخابات ریاست جمهوری برخوردارند[۱].
از سال 1986م.( 1365هـ.ش) به بعد، نخستین انتخابات چندمنظوره در جمهوری سودان، از تاریخ دهم تا دوازدهم آوریل 2010م. (بیست و دوم تا بیست و چهارم فروردین ماه 1389هـ.ش) برگزار شد[۴]. انتخابات، حزب کنگره ملّی اکثریت آراء را به دست آورد و درحال حاضر، حزب حاکم، بهشمار میآید[۲][۵].
براساس قانون اساسی دوره انتقالی سودان، مصوب سال 2005م. (1384هـ.ش) ساختار قوای سهگانه در جمهوری سودان، به شرح زیر است:
قوه مجریه
براساس اصل چهل و نهم قانون اساسی دوره انتقالی جمهوری سودان، رئیسجمهور و هیأت وزیران ملّی، در رأس قوه مجریه قرار دارند [۳]. طبق اصل پنجاه و هفتم قانون اساسی مذکور، قدرت اصلی در اختیار رئیسجمهور است. مدّت ریاست جمهوری کشور، حداکثر دو دوره پنج ساله تعیین شده است[۳].
توضیح این نکته ضروری است که ژنرال عمر حسن احمد البشیر (متولد 1944میلادی)، از سی ام ژوئن 1989م. (دهم تیر ماه 1368) با کمک نیروهای نظامیبه حکومت دست یافته و از آن زمان تاکنون، با عناوین مختلف، زمام امور سودان را در اختیار داشته و طولانیترین مدت ریاست جمهوری سودان، در تاریخ این کشور را به خود اختصاص داده است.
وی با انقلاب نجات ملی(ثوره الإنقاذ الوطنی) ـ حرکت نظامیجنبش اسلامیسودان، علیه صادق المهدی ـ در تاریخ سی ام ژوئن 1989م. (دهم تیر ماه 1368)، زمام امور را در اختیار گرفت و تا سال 1993م. (1372هـ. ش) باعنوان «رئیس شورای نجات ملّی» کشور را بهصورت شورایی، اداره کرد و در سال 1993م. (برابر با 1372هـ.ش) براساس تصمیم «شورای نجات ملی»، عنوان «رئیسجمهور سودان» را به خود اختصاص داد.
در دوره حکومت انتقالی، از سال 2005 تا 2011م. (1384 تا 1390 هـ.ش)، براساس موافقتنامه جامع صلح جنوب، باعنوان «موافقتنامه نیواشا»[I] عنوان «رئیسجمهور سودان» برای عمر البشیر، محفوظ ماند تا سرانجام در اواسط فروردین ماه 1389 (یازدهم تا پانزدهم آوریل 2010م.) با برگزاری انتخابات پارلمانی و ریاست جمهوری سودان ژنرال عمر حسن احمد البشیر با کسب 6/901/694 رأی (68/24 درصد از کل آراء مأخوذه) بر نامزدهای دیگرپیشی گرفت[II] و برای مدّت پنج سال بهعنوان «رئیسجمهور سودان» از سوی مردم این کشور انتخاب شد[۴].
مطابق اصل پنجاه و هشتم قانون اساسی، برخی اختیارات رئیسجمهور سودان عبارتاند از:
- حفظ امنیت کشور
- عزل و نصب بعضی مقامات و مسئولان براساس وظایف تعیین شده در قانون اساسی
- ریاست هیأت وزیران ملّی
- اعلان جنگ براساس قانون اساسی و قوانین عادی
- اعلان آغاز و پایان وضعیت فوق العاده (اضطراری) براساس قانون اساسی و قوانین عادی
- صدور دستور برای تجدید نظر در قانون اساسی و تأیید قوانین عادی
- تأیید احکام اعدام، عفو محکومان یا تخفیف در مجازات آنان، براساس قانون اساسی و قوانین عادی
- نمایندگی کشور در روابط خارجی و تعیین سفیران سودان و پذیرش استوارنامههای سفیران کشورهای دیگر
- توجیه سیاست خارجی کشور، نظارت بر حسن اجرای آن، تأیید موافقتنامهها و قراردادهای بین المللی، پس از تصویب در مجلس ملّی
اعلام رأی دادگاه قانون اساسی درباره موضوعات و مسائل مرتبط با قانون اساسی[۳].
براساس بند (1) اصل پنجاه ویکم قانون اساسی دوره انتقالی جمهوری سودان مصوب سال 2005م. (1384هـ.ش) منظور از «ریاست جمهوری»، رئیسجمهور سودان و دو جانشین وی (نایب رئیس اوّل و نایب رئیس) است. بند (2) اصل پنجاه و یکم تأکید دارد که در ریاست جمهوری، تصمیمات اصلی و اساسی براساس مشارکت و همکاری جمعی اتّخاذ میشود تا زمینههای اجرای موافقتنامه جامع صلح جنوب (CPA)، فراهم شود[۳].
طبق اصل شصت و دوم قانون اساسی سودان، رئیسجمهور باید یکی از دو جانشین (نایب رئیس اوّل و نایب رئیس) را از جنوب سودان[III] و دیگری را از شمال این کشور برگزیند. درصورتیکه رئیسجمهور منتخب مردم از شمال سودان باشد، باید نایب رئیس اوّل کسی باشد که بهعنوان رئیس حکومت جنوب انتخاب شده است و برعکس، درصورتی رئیسجمهور منتخب مردم از جنوب سودان باشد، باید نایب رئیس اوّل از مردم شمال کشور باشد. فرد مورد نظر را حزبی که در مناطق شمالی سودان، بیشترین کرسیهای پارلمانی را در اختیار میگیرد، معرفی خواهد کرد. صلاحیّتهای لازم برای نامزدی در انتخابات رئیس جمهوری سودان و احراز پست معاون رئیس جمهور یکسان[۳] است و شامل موارد زیر میشود:
ـ داشتن تابعیّت سودان، از بدو تولّد
ـ بهره مندی از عقل سلیم
ـ داشتن حداقل چهل سال
ـ تسلّط به خواندن و نوشتن
ـ نداشتن محکومیت کیفری مرتبط با خیانت در امانت یا فساد اخلاقی[۳]
در سال 2005م. (1384هـ.ش) براساس موافقتنامه جامع صلح جنوب (CPA) دکتر جان گارانگ، رئیس جنبش آزادیبخش مردمیجنوب سودان (SPLM)، بهعنوان معاون اوّل رئیسجمهور و رئیس حکومت جنوب انتخاب شد و بعد از مرگ وی، در همان سال، معاون وی، سالواکر میاردیت ریاست جنبش آزادیبخش مردمیجنوب سودان را بر عهده گرفت و بهعنوان معاون اوّل رئیسجمهور و رئیس حکومت جنوب سودان انتخاب شد. وی تا ماه ژوئیه 2011م. (تیرماه 1390هـ.ش) عهدهدار این مسئولیّت بوده است. پیش از تجزیه جمهوری سودان و در دوران انتقالی این کشور ـ سالهای 2005 تا 2011م. (1384 تا 1390هـ.ش) معاون رئیس جمهور، یکی از شمالیها، به نام علی عثمان محمّد طه بوده است.
یادآوری این نکته نیز ضروری است که پس از امضای موافقتنامه صلح دارفور معروف به موافقتنامه ابوجا، منی ارکو مناوی رئیس جنبش آزادیبخش دارفور که طرف دولت در مذاکرات صلح دارفور بود، بهعنوان دستیار ارشد رئیسجمهور و رئیس حکومت انتقالی دارفور کار خود را آغاز کرد[۶].
هیأت وزیران: رئیسجمهور سودان، ضمن مشورت با دو جانشین (نایب رئیس اوّل و نایب رئیس) خود، اعضای هیأت وزیران را تعیین میکند. جلسات هیأت وزیران، به ریاست رئیسجمهور است و در غیاب وی، جانشین(نایب رئیس) جلسات را اداره میکند[۷][۸].
قوه مقنّنه
قوّه مقنّنه (قانونگذاری) در سودان شامل دو مجلس، به شرح زیر است:
مجلس ملّی
براساس قانون اساسی دوره انتقالی ، سودان دارای یک پارلمان فدرال به نام مجلس ملّی یا «المجلس الوطنی» است که اعضای آن براساس سهمیهبندی مندرج در موافقتنامه جامع صلح (CPA) از میان حزب حاکم، جنبش جنوب و دیگر احزاب سیاسی انتخاب شدهاند.
مجلس ملّی یا پارلمان سودان، دارای 354 کرسی نمآیندگی و مقر آن در شهر خارطوم است. شصت (60) درصد از نمایندگان مجلس ملّی، با رأی مستقیم مردم و براساس تقسیمات جغرافیایی، از استانهای مختلف، انتخاب میشوند. پانزده (15) درصد از نمایندگان این مجلس، توسط احزاب مختلف، باتوجّه به میزان و نسبت آرای آنها، تعیین میشوند و بیست و پنج (25) درصد از کرسیهای پارلمانی نیز، به تشکلهای زنان، اختصاص دارد.
در مجلسهای محلّی استانها، با همین نسبتها (60 درصد با رأی مستقیم مردم، 15 درصد توسط احزاب و 25 درصد توسط تشکلهای زنان) نمایندگان انتخاب میشوند[۷].
مجلس استانها
مجلس نمایندگان استانها که به آن «مجلس الولایات» یا مجلسایالتها گفته میشود، دارای 34 نماینده است. دو نماینده از هر استان با انتخاب مجلس محلّی آن استان، در مجلس نمایندگان استانها (ایالتها)، حضور دارند. مقر این مجلس نیز همانند مجلس ملّی در خارطوم است[۷].
علاوهبر مجلس ملی و مجلس نمایندگان استانها یا «مجلس الولایات»، هر استان (ایالت) برای خود مجلس قانونگذاری جداگانهای دارد که به مجلسایالتی معروف است و مقر آن در همانایالت میباشد[۶][۹].
قوه قضائیه
قوه قضائیه، مستقل از قوای مجریه و مقننه فعالیّت میکند و حتی از نظر اداری و مالی نیز دارای استقلال است. رئیس قوه قضائیه، ریاست دیوان عالی کشور را نیز، برعهده دارد. دستگاه قضایی سودان در سال 1899م. (1278هـ.ش) تأسیس شده است و بخشهای مختلف آن عبارتاند از:
دیوان عالی کشور: هفتاد (70) قاضی دیوان حضور دارند و احکام صادر شده از سوی دیوان عالی کشور، قابل تجدید نظر نیست.
دادگاههای استیناف (یا تجدید نظر): شامل جمعاً یکصد و سی (130) قاضی در استانهای مختلف کشور،
دادگاههای عمومی: جمعاً یکصد و سی و سه (133) دادگاه در سراسر کشور وجود دارد که ریاست هریک از آنها را یک قاضی بر عهده دارد.
دادگاههای بدوی: شامل سیصد و نود و هفت (397) دادگاه در سراسر کشور، از نوع درج یک، دو و سه.
دادگاههای روستایی: دادگاهها، که جنبه مردمیدارند، افراد خوشنام و اشخاص مورد اعتماد مردم، به دعاوی مطرح شده رسیدگی میکنند و در سراسر کشور، یک هزار و شصت و دو (1062) دادگاه روستایی فعالیت دارند[۱۰].
براساس اصل یکصد و نوزدهم قانون اساسی جمهوری سودان مصوب سال 2005م. (1384هـ.ش) دادگاه قانون اساسی این کشور، از نُه (9) قاضی متخصّص، متعهّد و نام آشنا، تشکیل میشود. این دادگاه مستقل از قوای مجریه و مقنّنه است و جدا از قوه قضائیه فعالیت میکند[۳]. این دادگاه، صیانت از قانون اساسی، حمایت از حقوق انسان و آزادیهای عمومیرا، برعهده دارد و درصورت بروز اختلاف نظر بین قوای سهگانه درباره اصولی از قانون اساسی، نسبت به تفسیر اصول مورد نظر، اقدام میکند. دادگاه قانون اساسی، برای رسیدگی به اختلافات رئیس جمهور، جانشین (معاون اول) وی و رئیس قوّه قضائیه و ریاست دیوان عالی کشور، صلاحیّت لازم را دارد[۱۰][۱۱].
قانون اساسی
طبق قانون اساسی جمهوری سودان، حکومت این کشور، مبتنیبر اصول دموکراسی است و براساس نظام فدرالی اداره میشود. در قانون اساسی این سرزمین، علاوهبر تبیین ساختار کلی حکومت و نهادهای حکومتی اعم از ریاست جمهوری، مجلس، قوه قضائیه و حکومتهای فدرالی استانها ، وظایف هریک از این نهادها بیان شده و موارد زیر نیز، پذیرفته و مورد تأکید قرار گرفته است:
- کرامت انسان و رعایت حقوق و آزادیهای عمومیمردم
- عدالت
- برابری همه در مقابل قانون
- حاکمیّت عموم مردم
- رعایت مفاد تعهدات و موافقتنامههای پذیرفته شده از سوی دولت سودان
- ممنوعیت شکنجه
- آزادی بیان
- برابری زن و مرد و حمایت دولت از مادران و کودکان با تأکید بر نقشِ زنان در خانواده و جامعه
قانون اساسی جمهوری سودان، بر اجرای شریعت اسلامی، تأکید دارد و مبانی حقوقی این قانون، بیشتر براساس دین اسلام است ولی حقوق دیگر ادیان نیز در آن، محترم شمرده شده است. مسیحیان و پیروان ادیان سنّتی در سودان، ملزم به رعایت مقرّرات اسلامینیستند و حتّی به دعاوی آنها، در دادگاههای ویژه و مطابق با قوانین و مقرّرات برگرفته از قوانین انگلیس، رسیدگی میشود. علاوهبر این اقلیّتهای دینی و مذهبی، در انجام دادن عبادتها مطابق با عقایدشان، از آزادی برخوردارند[۱۲].
باتوجّه به انتقادهایی که از سوی منتقدان در داخل و خارج از کشور، به قانون اساسی سودان وارد شده و با عنایت به تحوّلات تاریخی این کشور، از سال 1953م. (1332هـ.ش) تاکنون قوانین اساسی متعدّدی به شرح زیر، در سودان اجرا شدهاند:
نخستین قانون اساسی مصوب سال 1953م. ( 1332هـ.ش)
قانون اساسی مصوب سال 1956م. (1335هـ.ش)
فرمان قانون اساسی، مصوب سال 1958م. (1337هـ.ش)
قانون اساسی سال 1964م. (1343هـ.ش) که در سالهای 1965، 1966 و 1968م. (1344، 1345 و 1347هـ.ش) مورد تجدیدِ نظر واقع شده است.
قانون اساسی مصوب سال 1973م. (1352هـ.ش)
قانون اساسی دوره انتقالی مصوب سال 1985م. (1364هـ.ش)
قانون اساسی مصوب سال 1998م. (1377هـ.ش)
قانون اساسی دوره انتقالی مصوب سال 2005م. (1384هـ.ش)
بادقّت در قانون اساسی جمهوری سودان و تغییرات اعمال شده در آن، میتوان دریافت که قوانین اساسی این کشور آمیزهای از قوانین اساسی جمهوری اسلامی ایران، مصر، لیبی و انگلیس است.
پس از امضای موافقتنامه جامع صلح جنوب (CPA) ـ بین دولت سودان و جنبش آزادیبخش مردمیجنوب سودان ـ در سال 2005م. (1384هـ.ش)، آخرین قانون اساسی دوره انتقالی جمهوری سودان در هفده (17) فصل، به شرح زیر، تدوین شد:
فصل اول: حکومت و مبانی آن
فصل دوم: آزادیها، حقوق و وظایف
فصل سوم: قوّه مجریه
فصل چهارم: قوّه مقنّنه
فصل پنجم: قوّه قضائیه
فصل ششم: دادستانی کل
فصل هفتم: خدمات عمومی
فصل هشتم: مؤسسات و کمیسیونهای مستقل
فصل نهم: نیروهای مسلّح، ضابطین قانونی و نیروهای امنیت ملّی
فصل دهم: پایتخت
فصل یازدهم: حکومت جنوب سودان
فصل دوازدهم: استانها و منطقه اَبیی
فصل سیزدهم: امور مالی و اقتصادی
فصل چهاردهم: حالت فوق العاده و اعلان جنگ
فصل پانزدهم: سرشماری و انتخابات
فصل شانزدهم: حق تعیین سرنوشت جنوب سودان
فصل هفدهم: احکام متفرقه
قانون اساسی دوره انتقالی جمهوری سودان برای دوره 6 ساله انتقالی ـ سالهای 2005 تا 2011م. (1384 تا 1390هـ.ش) تدوین و در تاریخ ششم ژوئیه سال 2005م. ( شانزدهم تیرماه 1384هـ.ش) تأیید شده است[۳][۱۳].
نظام حزبی
در جمهوری سودان نظام چندحزبی وجود دارد و مهمترین احزاب سیاسی این کشور عبارتاند از:
- حزب کنگره ملّی یا «حزب المؤتمر الوطنی»
- حزب امّت
- حزب کنگره مردمی
- حزب اتحاد دموکراتیک
- حزب کمونیست سودان
- انصار السنّه[۱۴]
تقسیمات اداری و سیاسی
جمهوری سودان متشکّل از هفده (17) استان و یکصد و هفتاد و شش (176) ناحیه است. استانداران از طریق انتخابات تعیین میشوند. در هر استان یک مجلس محلّی، وجود دارد. نمآیندگان مجالس محلّی، با برگزاری انتخابات و براساس شیوهایترکیبی ـ60 درصد با رأی مستقیم مردم، 15 درصد توسط احزاب و 25 درصد توسط تشکلهای زنان ـ انتخاب میشوند.
هر استان نیز به چند ناحیه(محلّیه) تقسیم میشود و یکی از افراد مورد اعتماد هر ناحیه، بهعنوان رئیس آن ناحیه تعیین میشود.
اسامیاستانهای سودان، مراکز و تعداد جمعیّت آنها، در جدول صفحه بعد، نوشته شده است. جدول، نام استانهای سودان براساس تعداد ساکنان آنها، مرتّب شده است. در سال 1390 هجری شمسی، پیشنهادی برای تأسیس یک استان به نام «ولایه غرب کُردُفان» یا «استان کردفانِ غربی»، مطرح شده که تا زمان تألیف این کتاب، مراحل قانونی آن طی نشده است[۱۵][۱۶].
فهرست اسامیاستانهای جمهوری سودان و مراکز آنها
ردیف | نام استان | نام مرکز استان | |
عربی | فارسی | ||
1. | الخرطوم | خارطوم | خارطوم |
2. | الجزیره | جزیره | وَد مدنی |
3. | شمال کُردُفان | کردفانِ شمالی | الأُبیِّض |
4. | جنوب کُردُفان | کردفانِ جنوبی | کادقلی |
5. | شمال دارفور | دارفور شمالی | الفاشِر |
6. | جنوب دارفور | دارفور جنوبی | نیالا |
7. | کَسَلا | کَسَلا | کَسَلا |
8. | شرق دارفور | دارفور شرقی | الضعین |
9. | النّیل الأبیض | نیل سفید | ربک |
10. | البحر الأحمر | دریای سُرخ | بورت[IV]سودان |
11. | القَضارِف | قَضارِف | القَضارِف |
12. | سِنّار | سِنّار | سنجه |
13. | نهر النّیل | رود نیل | الدامر |
14. | النّیل الأزرَق | نیل آبی | الدّمازین |
15. | غرب دارفور | دارفور غربی | الجنینه |
16. | الشّمالیه | شمالی | دُنقلا |
17. | وسط دارفور | دارفور میانی | زالنجی |
]
پرچم
همانگونه که در تصویر شماره (8) مشاهده میشود، رنگهای پرچم سودان، شباهت زیادی به پرچم کشورهای اسلامیدارد و مشتمل بر سه نوار قرمز، سفید و سیاه است که مثلّث سبز رنگی در سمت چپ پرچم, این سه نوار را قطع میکند[۱۷].
رنگ قرمز در نوار بالایی پرچم، نمادی از خون شهیدان سودانی است. رنگ سفید در نوار میانی، نمادی از پاکدلی، شرافت، صلح و دوستی و رنگ سیاه در نوار پایینی، برگرفته از نام کشور، نشانگر شجاعت و نمادی از ارج نهادن به میراث فرهنگی کشور و گرامیداشت سودان و وابستگی آن به قاره سیاه است. مثلث سبز رنگ که بخشهایی از هر سه نوار قرمز، سفید و سیاه را دربرمیگیرد، نمادی از حاصلخیزی، خرّمی و سرسبزی زمینهای کشاورزی در سودان است.
شایان ذکر است که در پرچم سودان تا حدودی گرایشهای ملّی گرایی (ناسیونالیستی) عربی، مدّ نظر قرار گرفته است[۱۸].
ملاحظه:
پرچم سودان از هنگام استقلال تا سال 1969 میلادی(1348هـ . ش.) مشتمل بر سه نوار رنگیِ آبی، زرد و سبز بود که رنگ آبی در آن نشانه رود نیل، زرد نشانه صحرا و سبز نشانه زمینهای کشاورزی بود. در سال 1969م. (1348هـ . ش.) پرچم سودان تغییر یافته و به شکل امروزی درآمده است[۱۷][۱۹].
نشان رسمی
همانگونه که در تصویر شماره (9) مشاهده میشود، نشان رسمی جمهوری سودان، پرندهای شکاری از پرندگان بومی آفریقایی به نام«صقر الجدیان» است که بالهایش را به سمت بالا گشوده و سرش را به سمت چپ چرخانده است. پاهایاین پرنده در نشان رسمی، قابل دیدن نیستند و در قسمت میانی بدن آن نیز تصویری از نوعی سپر سنّتی مشاهده میشود که توسط نیروهای انقلابی مهدی سودانی در قرن نوزدهم میلادی، بهکار میرفت. در قسمت بالایی نشان، عبارت «النَّصرُ لَنا»(پیروزی از آن ماست) و در پایین آن نیز نام کشور به زبان عربی «جمهوریه السّودان»(جمهوري سودان) نوشته شده است.
در اوراق و اسناد رسمی، خودرو اختصاصی و پرچم رئیس جمهور سودان، مُهرهای دستگاههای دولتی، سفارتها و کنسولگریهایاین کشور، لباسهای رسمی اعضای تیمهای ورزشی، بهویژه تیم ملّی، پولهای رایج و ماننداینها، نقشی از نشان رسمی جمهوری سودان مشاهده میشود.
]
در دوران حکومت جعفر محمّد نُمَیری[V] این نشان، توسط جمعی از هنرمندان سودانی، طرّاحی شد و برای نخستین بار در سال 1970م. (1349هـ.ش) مورد استفاده قرار گرفت. یادآوریاین نکته نیز، خالی از لطف نیست که در نشانِ پیشینِ سودان[VI]، تصویری از یک کرگدن در میان دو نخل و شاخههای زیتون مشاهده میشد و باتوجّه بهاینکه سودانیان، کرگدن را، حیوانی کودن و خشمگین میدانند، نسبت به نشان قبلی انتقادهایی داشتند. به همین دلیل در دولت نُمَیری، برای تغییر آن اقدام شد.
ملاحظات:
]
1. همانگونه که در تصویر شماره (11) مشاهده میشود «صقر الجدیان» یا «Secretary bird» نوعی پرنده شکاری است که تا حدودی به عقاب شباهت دارد ولی از راسته شترمرغسانان با پاهای بلند و دمهایی دراز و منقاری قوی است و بیشتر در دشتهای باز و وسیع زندگی میکند.
2. قدرت، هوشمندی، تیزبینی، زیبایی و توانایی پرواز در ارتفاعات را، میتوان از دلایل انتخاباین پرنده شکاری، برای نشان رسمی جمهوری سودان، دانست.
3. این پرنده، از چنان قدرتی برخوردار است که نه تنها از ماران نمیترسد؛ بلکه آنها را شکار میکند.
4. این نوع پرنده، که برای صیّادی نیزمیتوان آن را آموزش داد، در جمهوری سودان استانهای کُردُفان، دارفور، نیل آبی(النیل الأزرق) ـ مناطق شمالی سودان جنوبی ، جمهوری آفریقای مرکزی و آفریقای جنوبی یافت میشود.
5. نشان رسمی سودان، غالباً به رنگهای سیاه، خاکستری و سفید که با رنگ اصلی پرنده همخوانی دارند، ساختهمیشود. البتّه گاهی ممکن است به رنگهای دیگر نیز، مورد استفاده قرار گیرد. بهعنوان مثال در پرچم ریاست جمهوری سودان، نشان یادشده دارای رنگ طلایی است.
6. همانگونه که در تصویر نشانِ رسمی سودان مشاهده میشود پاهای پرنده شکاری احتمالاً، به دلیل طولانی بودن در نشان، ظاهر نیست[۲۰].
سرود ملی
سرود ملّی سودان، در سال 1956م. (1335هـ. ش) براساس شعر «سید احمد محمّد صالح» ساخته شده و تنظیم آهنگ آن را «احمد مرجان» برعهده داشته است. متن عربی سرود ملّی سودان، چنین است:
نَحن جُند الله جُندُ الوطن إن دعا داعی الفداء لن نخــن
نتحدى الموت عند المحن نشتری المجد بأغلى ثمن
هذه الأرض لنا فلیعش سوداننا علماً بین الأمم
یا بنی السّودان هذا رمزکم یحمل العبء و یحمى أرضکم[۲۱]
ترجمه سرود ملّی سودان:
ما سپاهیان خدا و سربازان وطن هستیم که هنگام نیاز بهایثار و جانبازی، هرگز خیانت نمیکنیم.
در زمان سختیها و دشواریها، با سرافرازی و جانبازی، مرگ را به هماوردی میخوانیم و برای دستیابی به شکوه و بزرگی، سنگینترین هزینهها را نیز، میپردازیم.
از آنجایی که سرزمین سودان از آنِ ماست، باید همواره در میان کشورها، سربلند و سرافراز باشد.
ای فرزندان سودان! رمز و راز سرفرازی شما همین سرزمین است که سختیهایِ دفاع آن را برای شما آسان مینماید[۲۲].
شخصیت های سیاسی
در این بخش، به منظور رعایت اختصار، فقط به ذکر نامها و مسئولیتهای مقامات بلندپایه در جمهوری سودان از جمله رؤسای سه قوه و اعضای هیأت دولت این کشور بسنده میشود.
رئیسجمهور و اعضای هیأت وزیران
- ژنرال عمر حسن احمد البشیر، رئیس جمهور
- علی عثمان محمّد طه، معاون اوّل رئیس جمهور(«النائب الأوّل لرئیس الجمهوریه»)
- دکتر الحاج آدم یوسف، معاون رئیس جمهور، باعنوان «نائب رئیس الجمهوریه»[VII]
- دکتر نافع علی نافع، معاون رئیس جمهور، باعنوان «مساعد رئیس الجمهوریه»
- دکتر جلال یوسف الدقیر، معاون رئیس جمهور، باعنوان «مساعد رئیس الجمهوریه»
- موسی محمّد احمد، معاون رئیس جمهور، باعنوان «مساعد رئیس الجمهوریه»
- جعفر الصادق محمّد عثمان المیرغنی، معاون رئیس جمهور، باعنوان «مساعد رئیس الجمهوریه»
- عبدالرحمن الصادق المهدی، معاون رئیس جمهور، باعنوان «مساعد رئیس الجمهوریه»[۱]
- بکری حسن صالح، وزیر امور ریاست جمهوری
- احمد سعد عمر خضر، وزیر امور هیأت وزیران
- عبد الرّحیم محمّد حسین، وزیر دفاع
- ابراهیم محمود حامد، وزیر کشور
- علی احمد کرتی، وزیر امور خارجه
- محمّد بشاره دوسه، وزیر دادگستری
- احمد بلال عثمان، وزیر فرهنگ و اطّلاع رسانی
- علی محمود عبد الرّسول، وزیر دارایی و اقتصاد ملّی
- عبد الحلیم اسماعیل المتعافی، وزیر کشاورزی
- عبد الوهّاب محمّد عثمان، وزیر صنعت
- عوض احمد الجاز، وزیر نفت
- عثمان عمر علی الشّریف، وزیر بازرگانی
- فیصل حسن ابراهیم، وزیر منابع دامی، جانوران آبزی و مراتع طبیعی
- اسامه عبدالله محمّد الحسن، وزیر نیرو
- احمد بابکر نهار، وزیر راه
- کمال عبد اللّطیف عبد الرّحیم، وزیر آموزش و پرورش
- خمیس کنجو کنده، وزیر آموزش عالی و تحقیقات علمی
- الفاتح تاج السّر، وزیر ارشاد و اوقاف
- مشاعر احمد الامین الدولب، وزیر رفاه و تأمین اجتماعی
- اشراقه سید محمود، وزیر کار و توسعه منابع انسانی
- صدیق محمّد توم حمد النّایر، وزیر ورزش و جوانان
- حسن عبد القادر هلال، وزیر محیطزیست
- بحر ادریس ابوقرده، وزیر بهداشت
- عیسی بشری، وزیر ارتباطات
- محمّد عبدالکریم الهد، وزیر گردشگری
- مصطفی عثمان اسماعیل، وزیر سرمایهگذاری و بهرهبرداری
- حسبو محمّد عبدالرّحمن، وزیر امور دولت مرکزی [۲۳]
رؤسای مجلس ملّی
- احمد ابراهیم الطاهر، رئیس مجلس ملّی سودان
- دکتر حسن عبدالله الترابی، رئیس سابق مجلس ملّی سودان از سال1996 تا 1999م.(1375 تا 1378هـ.ش)
- محمّد امین الخلیفه، رئیس اسبق مجلس ملّی سودان از سال 1992 تا 1996م.(1371تا 1375هـ.ش) [۲۴].
رؤسای قوه قضائیه
- محمّد حمد احمد ابوسن، رئیس قوه قضائیه
- جلال الدّین محمّد عثمان، رئیس پیشین قوه قضائیه. وی تا شهریور ماه 1392هـ.ش این مسئولیت را برعهده داشته است [۲۵].
سایر شخصیتهای سیاسی سودان
در دانشنامه رقومی(دیجیتال) سودان، نامهای شخصیتهای زیر، در زمره نخستینهای سودان آمده است:
- اسماعیل ازهری (1279ـ 1348 هـ..ش)، نخستین رئیس شورای رهبری و اوّلین نخست وزیر
- جعفر محمّد نُمَیری (متولّد 1309هـ.ش)، اوّلین رئیس جمهور
- ابراهیم عبود، نخستین رئیس شورای نظامی
- بابکر عوض الله، اوّلین رئیس مجلس نمآیندگان
- خلف الله خالد، نخستین وزیر دفاع
- احمد محمّد احمد الجعلی، اوّلین فرمانده کل ارتش سودان
- حماد توفیق، نخستین وزیر دارایی
- محمّد حمد النیل، اوّلین سفیر سودانی
- محمّد احمد ابو رنات، نخستین رئیس قوه قضائیه[۱][۲۶]
نیروهای مسلّح و نقش آنها
ارتش سودان در سال 1925م. (1304هـ.ش) باعنوان «نیروی دفاع از سودان»(قوه دفاع السّودان) تأسیس شد. ارتش سودان از نظرترتیب زمانی تأسیس، رتبه سوم ارتشهای آفریقا بعد از مصر و الجزایر را دارد و از لحاظ صنایع نظامی، پس از آفریقای جنوبی، مصر و الجزایر مقام چهارم آفریقا و رتبه چهل و چهارم ارتشهای جهان را به خود اختصاص داده است [۲۷].
ارتش جمهوری سودان، با 188/000 نفر نیرو، دارای ارکان و بخشهایی به شرح زیر است:
الف) نیروهای مسلّح سودان با تقسیمات زیر:
· نیروی زمینی
· نیروی هوایی
· نیروی دریایی
· نیروی پدافند هوایی
ب) نیروهای احتیاط با تقسیمات زیر:
· وظیفه عمومی
سن اعزام افراد به خدمت وظیفه عمومیدر سودان، 18 سال است.
· دفاع مردمی(الدّفاع الشعبی)
تعداد نیروهای احتیاط سودان، حدود 3/000/000 نفر است.
ج) ساخت ادوات نظامی:
این بخش از سال 1993م. (1372هـ.ش)، برای تأمین نیازهای دفاعی کشور، تأسیس شده و در زمینه تولید ادوات نظامی، فعالیت دارد. مهمترین تولیدات این بخش، تانک، زره پوش و نفربر است.
د) دانشکدهها و مراکز تخصصی زیر:
· دانشکده نیروی هوایی که در سال1993م. (1372هـ.ش)، تأسیس شده است.
· دانشکده فرماندهی و ستاد
· دانشکده نظامی«کرری»[VIII]
· دانشسرای «سلاح المهندسین»
· دانشسرای عالی نظامینُمَیری
· مرکز آموزش پیاده نظام ـ جبیت
قانون اساسی دوره انتقالی جمهوری سودان، مصوب سال 2005م. (1384هـ.ش) در فصل نهم مشتمل بر هشت اصل به «نیروهای مسلّح، ضابطین قانونی و نیروهای امنیت ملّی»(القوّات المسلّحه، أجهزه تنفیذ القانون و الأمن الوطنی) این کشور، پرداخته است.
در اصل یکصد و چهل و چهارم این قانون، درباره نیروهای مسلح سودان، به موضوعات زیر اشاره شده است:
«نیروهای مسلح سودان»(القوّات المسلّحه السّودانیه) و «ارتش آزادی بخش مردمیسودان»(الجيش الشعبي لتحرير السّودان)، بهطور جداگانه فعالیت میکنند و نیروهای نظامیکل کشور بهشمار میروند و بدون وابستگی حزبی، بهصورت تخصّصی، در عرصههای نظامیفعالیت میکنند.
دولت سودان میتواند، با رعایت ضوابط و مقرّرات قانونی، از نیروهای نظامی، برای مأموریتهای غیرنظامینیز استفاده کند.
دفاع از حاکمیت و تمامیت ارضی کشور، نظام مبتنیبر قانون اساسی، دموکراسی و حقوق اساسی مردم، حفظ کشور در برابر تهدیدات خارجی و داخلی، مشارکت در عمران و آبادانی آن و همکاری در مقابله با بلایای عمومیاز مأموریتها و وظایف نیروهای مسلح ملّی بهشمار میرود.
براساس اصل یکصد و چهل و هشتم قانون اساسی سودان، نیروهای پلیس این کشور، بهعنوان ضابطان قانونی، شناخته شدهاند.
طبق اصل یکصد و پنجاهم قانون اساسی سودان، «شورای امنیت ملّی» این کشور موظّف است در برابر تهدیدات، راهبرد (استراتژی) امنیت ملّی سودان را، تعیین کند.
یادآوری این نکته نیز ضروری است که در جمهوری سودان سازمان امنیت ملّی سودان، بهعنوان بخشی از نیروهای مسلّح این کشور بهشمار میرود.
براساس اصل یکصد و پنجاه و یکم، «دستگاه امنیت ملّی»(جهاز الأمن الوطني) سودان زیر نظر ریاست جمهوری است و برای حفظ امنیت این سرزمین در مقابل خطرات داخلی و خارجی، وظیفه دارد با تأسیس دفاتر در نقاط مختلف کشور، علاوهبر جمع آوری اطّلاعات لازم و تحلیل آنها، نظر مشورتی خود را به مسئولان ذیربط ارائه کند [۳].
در جمهوری سودان، ارتش از نقش و جایگاه ویژهای برخوردار است. بهطوری که رئیسجمهور کنونی این کشور که از سال 1989م. (1368هـ.ش) با کمک نیروهای نظامیبه حکومت دست یافته، یکی از امیران ارتش سودان بوده و هنوز در زمره نظامیان این سرزمین است. علاوهبر این، در زمان نگارش این نوشتار یکی از معاونان رئیسجمهور و دو تن از وزیران سودان نیز، از چهرههای شاخص نظامیکشور بودهاند.
درباره نقش و جایگاه ارتش، باید به این نکته نیز اشاره شود که از آغاز استقلال جمهوری سودان ـ نخستین روز سال 1956م. (یازدهم دی ماه 1334هـ.ش) ـ تاکنون، در دورههای مختلفی، به شرح زیر، زمام امور کشور در اختیار نظامیان بوده است:
· حکومت ژنرال ابراهیم عبود از سال 1958 تا 1964م. (1337 تا 1343هـ. ش)
· دوره ژنرال جعفر نُمَیری از سال 1969 تا 1985م. (1348 تا 1364هـ.ش) [۲۸].
· حکومت ژنرال سوار الذّهب ازآوریل 1985م. (اردیبهشت 1364) و تشکیل دولت انتقالی توسط وی تا سال 1986م. (1365هـ. ش)
· دوره ژنرال عمر حسن احمد البشیر از30 ژوئن 1989م. (دهم تیر ماه 1368) تاکنون [۲۹][۳۰].
روابط خارجی کشور سودان
در چند دهه اخیر، روابط خارجی جمهوری سودان، با عنایت به موقعیّت استراتژیک آن، همواره تحت تأثیر معادلات منطقهای و بینالمللی و بازتاب تمامنمای اوضاع داخلی بهویژه مشکل منطقه جنوبی این کشور، بوده است [۳۱][۳۲].
بنابر این، پیش از پرداختن، به روابط خارجی این کشور، به اهمّیّت استراتژیک آن، اشاره میشود.
اهمّیّت استراتژیک سودان
کارشناسان مسائل استراتژیک معتقدند سودان دروازه ورود به آفریقا است و در واقع شاهراه قاره آفریقا محسوب میشود که تحولات این کشور میتواند بر قاره سیاه تأثیرات مستقیمیبگذارد. البتّه از موقعیت سودان در دریای سرخ هم نمیتوان غافل بود چرا که عظیمترین بنادر و پایانههای نفتی عربستان درست مقابل سواحل سودان واقع شده است [۳۳].
سودان، حلقه ارتباط بین چندین کشور از منطقه خاورمیانه و حوزه دریای مدیترانه با کشورهای آفریقایی و عربی بهشمار میرود [۳۴].
این سرزمین، با قرارگرفتن در بخش مرکزی و گذرگاه اصلی رود نیل، از این نظر نیز، از موقعیتی استراتژیک برخوردار است [۲۳].
دولت سودان، بهعنوان یک کشور اسلامی، عربی و آفریقایی، دارای قدرت بالقوّه، برای حضور درعرصههای سیاسی بوده؛ ولی عدم انسجام داخلی و مشکلات اقتصادی، مانع آن شدهاند که این کشور به نحو شایسته و بایسته زمینه، نقش خود را ایفا کند [۳۱][۳۵].
اولویتهای سیاست خارجی
بهطور کلی اولویتهای کلی در سیاست خارجی جمهوری سودان و روابط خارجی این کشور را، میتوان چنین برشمرد:
- رفع مشکلات با کشورهای عربی و بهبود و ارتقای روابط با آنها،
- ایجاد رابطه دوستانه گسترده با کشورهای آفریقایی،
- بهرهگیری از اتّحادیه آفریقا[IX] و سازمانهای منطقهای در عرصه فعالیتهای بینالمللی،
- بهبود و گسترش روابط با کشورهای آسیایی به منظور بهرهگیری از همکاریهای آنها در مسیر توسعه اقتصادی، فنّی و تکنولوژیکی،
- کوشش برای جلوگیری از تهدیدات و خطرات احتمالی از سوی دشمنان خارجی، بهویژه آمریکا و اسرائیل،
- کوشش برای تنشزدایی در روابط با آمریکا، بدون دادن امتیازات اساسی،
- بهبود و گسترش روابط با کشورهای اروپایی، با بهرهگیری از مشوّقهای اقتصادی،
- بهرهگیری از سیاستها و روشهای دیپلماتیک برای ارائه تصویر سیاسی مناسب از سودان و تلاش برای خنثیسازی فشارهای بینالمللی علیه این کشور که با استفاده از اهرمهایی مانند مبارزه باتروریسم یا حمایت از دموکراسی و حقوق بشر اعمال میشوند [۳۱].
بر این اساس، جمهوری سودان در سازمانها و اتّحادیههای مهم بینالمللی و منطقهای، بهویژه اتّحادیه آفریقا، سازمان کنفرانس اسلامی و جامعه کشورهای عربی عضویت و حضور مؤثر دارد و در میان کشورهای عربی و آفریقایی از اهمّیّت و جایگاه ویژهای برخوردار است[۳۶].
عضویت سودان در سازمانهای منطقهای و بین المللی
سودان افزون بر سازمان ملل متّحد (UN)، در سازمانها، مجامع و تشکّلهای مهم منطقهای و بینالمللی، از جمله موارد زیر عضویت دارد:
- سازمان همکاریهای اسلامی(OIC)
- جنبش عدم تعهد (NAM)
- اتّحادیه آفریقا (AU)
- جامعه کشورهای عربی (LAS)
- گروه هفتاد و هفت (Gـ77)
- آژانس بینالمللی انرژی اتمی(IAEA)
- اتّحادیه بین المجالس(IPU)
- بانک عرب برای پیشرفت اقتصادی آفریقا (ABEDA)
- صندوق پیشرفت اقتصادی و اجتماعی عرب (AFESD)
- گروه کشورهای آفریقایی، دریای کارائیب و اقیانوس آرام (ACP)
- بانک توسعه آفریقا (AFDB)
- صندوق پولی اعراب (AMF)
- کنفرانس صلح آفریقا (PCA)
- شورای وحدت اقتصادی عربی (CAEU)
- بازار مشترک شرق و جنوب آفریقا (COMESA)
-سازمان خواربار و کشاورزی (FAO)
-صندوق جهانی توسعه کشاورزی (IFAD)
-بانک جهانی بازسازی و پیشرفت وابسته به بانک جهانی (IBRD)
-سازمان جهانی هواپیمایی کشوری (ICAO)
-صلیب سرخ و جمعیّت هلال احمر (ICRM)
-جامعه جهانی توسعه (IDA)
-بانک توسعه اسلامی(IDB)
-بنگاه پولی جهانی وابسته به بانک جهانی (IFC)
-صندوق بینالمللی پول (IMF)
-سازمان بینالمللی دریانوردی (IMO)
-سازمان جهانی پلیس جنایی (INTERPOL)
-کمیته بینالمللی المپیک (IOC)
-سازمان بینالمللی استاندارد (ISO)
-سازمان بینالمللی ارتباطات ماهوارهای (ITSO)
-اتّحادیه بینالمللی ارتباطات مخابراتی (ITU)
-آژانس بینالمللی تضمین سرمایهگذاری (MIGA)
-سازمان منع سلاحهای شیمیایی (OPCW)
-دیوان دائمیدادگستری (PCA)
-کمیسیون سازمان ملل متّحد برای بازرگانی و توسعه (UNCTAD)
-سازمان علمی، آموزشی و فرهنگی سازمان ملل متّحد (UNESCO)
-سازمان پیشرفت صنعتی ملل متحد (UNIDO)
-کمیساریای عالی امور پناهندگان (UNHCR)
-سازمان جهانی توسعه صنعتی (UNIDO)
-اتّحادیه پست جهانی(UPU)
-سازمان جهانی مالکیت معنوی (WIPO)
-سازمان بینالمللی مهاجرت (IOM)
-فدراسیون جهانی اتحادیههای کارگری (WFTU)
-اتحادیه اقتصادی آفریقای مرکزی (CAEU) [۳۷][۳۸].
مهمترین شرکای تجاری
مهمترین شرکای تجاری جمهوری سودان در بخش صادرات، کشورهای چین، ژاپن، اندونزی، هند، عربستان سعودی، مصر، امارات متحده عربی هستند و در بخش واردات نیز، چین، عربستان سعودی، مصر، هند، امارات متحده عربی، مهمترین شریکان بازرگانی آن کشور، بهشمار میروند [۳۹][۴۰].
ریشههای جنگ داخلی در سودان و تجزیه آن
موقعیّت استراتژیک و عوامل ژئوپولتیکی میتوانستند موجبات قدرت هرچه بیشتر سودان، در عرصههای بینالمللی را فراهم آورند و فرصتی شایسته برای این کشور، بهشمار آیند. امّا مخالفتهای برخی گروههای داخلی، دخالتهای بعضی کشورهای خارجی و فشارهای بینالمللی، آنها را به تهدیدی علیه امنیّت ملّی سودان تبدیل کرد و سرانجام در نوزدهم تیرماه 1390هـ.ش، به تجزیه وسیعترین کشور عربی و آفریقایی انجامید و دو کشور به «جمهوری سودان» و «سودان جنوبی» از آن پدیدار شد [۴۱].
البته در دوران پس از استقلال، دولتهای حاکم بر این کشور، روشهای چندان کارآمدی برایایجاد وحدت و همبستگی بین اقوام و نژادهای مختلف و تقریب میان فرهنگهای گوناگون در پیش نگرفتند.
تفاوتهای فرهنگی از یک سو و محرومیتها و مشکلات اقتصادی در برخی مناطق از سوی دیگر، زمینههای اختلافات داخلی را فراهم ساخت و دخالتهای برخی دولتهای بیگانه نیز، آتش درگیری و جنگ داخلی را در بعضی مناطق، برافروخت. این اختلافات سالها ادامه داشت و تلاشهای دولت فعلی، به ریاست ژنرال عمر البشیر، برای حفظ یکپارچگی و تمامیّت ارضی سودان نیز، سودی نبخشید.
پس از بیش از دو دهه جنگ داخلی و درگیری در جنوب سودان، از اواخر سال 2002م. (1381 هـ.ش) مذاکرات بین دولت مرکزی سودان و مخالفان جنوب این کشور، برای نیل به توافق و پایان درگیری آغاز شد. این مذاکرات، حدود دو سال طول کشید و سرانجام، موافقتنامه جامع صلح جنوب، باعنوان «موافقتنامه نیواشا»، مشتمل بر هشت (8) پروتکل تنظیم شد و در تاریخ دهم ژانویه 2005م. (بیستم دی ماه 1383هـ.ش) در کشور کنیا، به امضای معاون اوّل وقت سودان، علی عثمان محمد طه و رئیس جنبش آزادیبخش مردمیجنوب سودان (SPLM)، جان گارانگ، رسید.
طبق این موافقتنامه، درگیریهای جنوب سودان پایان یافت و طرفین توافق کردند جنوب سودان به مدّت شش سال حکومت خودمختار داشته باشد و حداکثر پس از شش سال، درباره سرنوشت نهایی جنوب سودان ـ جدایی از سرزمین اصلی یا اتّحاد بخش شمالی و جنوبی سودان ـ همهپرسی انجام شود.
براساس موافقتنامه نیواشا، روز نهم ژانویه سال 2011 م. (19 دی ماه 1389) در جنوب سودان، همهپرسی انجام شد. طبق نتایج اعلام شده همهپرسی، سه میلیون و هشتصد و سی و هفت هزار و چهارصد و شش (3/837/406) نفر یعنی نود و هشت و هشتاد و سه صدم (98/83) درصد از ساکنان جنوب سودان، جدایی این منطقه از بخش شمالی سودان را تایید کردند؛ درحالیکه تنها چهل و چهار هزار و هشتصد و هشتاد و هشت(44/888) نفر یعنی یک و هفده صدم درصد ( 1/17) خواهان اتّحاد بخش شمالی و جنوبی سودان بودند[۴۲].
در نخستین دهه از قرن بیست و یکم، با مداخلات برخی کشورهای خارجی و اوج گرفتن منازعات داخلی در جمهوری سودان، زمینههای تجزیه این سرزمین فراهم شد. باتوجّه به اهمّیت این موضوع، قسمت به ریشههای جنگ داخلی در سودان، برخی عوامل مؤثر در درگیریهای داخلی این کشور و تجزیه آن، اشاره میشود[۴۳].
ریشههای جنگ داخلی سودان
تا روز نهم ژانویه سال 2011م. (19 دی ماه 1389) جمهوری سودان با دو میلیون و پانصد و پنج هزار و هشتصد و ده (2/505/810) کیلومتر مربع وسعت، بزرگترین کشور عربی و آفریقایی بهشمار میرفت. از شمال تا جنوب این کشور، یک هزار و ششصد (1600) کیلومتر فاصله داشت و طیف وسیعی از محیطهای طبیعی از بیابان گرفته تا جنگلهای انبوه استوایی و شیوههای زیستی گوناگون از اشتغال به کشاورزی دیم و آبی، دامداری کوچنده یا یکجانشین تا کسب روزی با شکار یا صیّادی را دربرمیگرفت [۴۴].
جنگ داخلی در جنوب سودان از سال 1983م. (1362هـ.ش) آغاز و در سال 2005م. (1384هـ.ش) با امضا توافقنامه به پایان رسید. البتّه پیش از این نیز بین سالهای 1955 تا 1972م. (سالهای 1334 تا 1351هـ.ش) سودان، شاهد جنگ داخلی دیگری بود [۴۵].
درگیری داخلی در سودان، ریشه در اختلافات نژادی، قومی، فرهنگی، اجتماعی و مذهبی دارد. شمال و جنوب سودان، از مناسبات فرهنگی جداگانهای برخوردار بودهاند. از دیرباز، مناسبات شمال بیشتر با خاورمیانه و منطقه مدیترانه و ارتباطات جنوب با آفریقای سیاه بوده است. بین شمال و جنوب نیز اختلافات نژادی و فرهنگی بسیاری وجود دارد. تفاوتهای نژادی و زبانی با یک تفاوت مذهبی تکمیل میشود. شمالیها بیشتر مسلماناند و عربی را بهعنوان زبان رسمیو اصلی خویش پذیرفتهاند، درحالیکه اغلب جنوبیها مسیحی هستند و انگلیسی را زبان اصلی خود میدانند.
استعمار انگلیس نیز شکاف بین شمال و جنوب سودان را عمیقتر کرده است. سودان از سال1899 تا 1956م. (1278 تا 1335هـ.ش) تحت کنترل دولت انگلیس بوده است. انگلیسیها با شمال و جنوب بهصورت واحدهای جداگانهای برخورد میکردند. آنها با رسمیکردن زبان انگلیسی در بخش جنوبی، فاصلههای فرهنگی و اجتماعی را دو چندان ساختند. دولت انگلیس هیچگونه تلاشی برای توسعه اقتصادی و اجتماعی جنوب به عمل نیاورد. بهطوری که در سال 1956م. (1335هـ.ش) یعنی زمان استقلال، 88 درصد از افرادی که دوره آموزش متوسطه را به پایان رسانده بودند، در بخش شمالی کشور سکونت داشتند. این مسأله سبب شد که تقریباً تمامیمناصب کشور بعد از خروج انگلیسیها در دست عربها قرار گیرد و حیات سیاسی، اقتصادی، نظامیو فرهنگی کشور در انحصار آنان دراید. طبیعتاً تعداد کمیاز جنوبیها توانستند در ادارات محلی استخدام شوند.
بعد از استقلال نیز دولت مرکزی همه سرمایهگذاریها را در شمال متمرکز کرد و به اختلافات دامن زد. در اواسط دهه 1960م. (دهه 1340هـ.ش) سرانه تولید ناخالص شمال 10 برابر جنوب بود [۴۴]. در آن زمان عملاً هیچ راه شوسهای در جنوب وجود نداشت. جنوبیهای سیاه به تدریج احساس عدم حضور و فراموششدگی کردند و از سفیدپوشان شمال منزجر شدند.
در سال 1955م. (1334هـ.ش) جنوبیها بهطور آشکار برضد شمال به مبارزه برخاستند و به اینترتیب جنگ داخلی سودان آغاز شد. عملیات جنگی را «جنبش آزادیبخش مردم سودان» به رهبری سرهنگ جانگارانگ آغاز کرد. این جنگ تا سال 1972 ادامه یافت. سال، دولت سودان با «جنبش آزادیبخش مردم سودان» موافقتنامهای امضا کرد و به سه استان جنوبی کشور خودمختاری داد. یک شورای عالی اجرایی نیز در آوریل 1972م. (فروردین 1351هـ.ش) در جنوب تشکیل شد. انتخابات مجلس محلی در نوامبر 1973 برگزار گردید [۴۶].
اگرچه پایان جنگ داخلی موقعیت دولت مرکزی سودان را تحکیم نمود؛ ولی در سال 1984م. (1363هـ.ش) جنگ بین شمال و جنوب، بار دیگر از سر گرفته شد. جعفر نمیری رئیسجمهور سودان در سال 1983م. (1362هـ.ش)، جنوب کشور را به 3 منطقه کوچکتر تقسیم کرد که هریک دارای مجلس خاص خود بود. این امر بیانگر سیاست دولت مرکزی در اجرای سیاست «تفرقه بیانداز و حکومت کن» بود. در سپتامبر 1983م. (شهریور 1362هـ.ش) جعفر نُمَیری، اجرای قوانین اسلامی(قوانین شریعت) را در دستور کار خود قرار داد که موجبات خشم جنوبیهای غیرمسلمان را فراهم آورد. از سوی دیگر، دوره، نابرابریها بین شمال و جنوب درحال افزایش بود و حکومت مرکزی برای توسعه جنوب هیچ گونه تلاشی به عمل نیاورده بود. این مسائل سبب ازسرگیری جنگ داخلی شد.
در 6 آوریل 1985م. (هیجدهم فروردین 1364هـ.ش) درحالیکه نُمَیری در آمریکا به سر میبرد، عبدالرّحمن سوار الذهب با یک کودتای خونین قدرت را در دست گرفت و صادقالمهدی رهبر حزب امّت نخستوزیر شد. صادقالمهدی در ژوئیه 1985م. (تیرماه 1364هـ.ش) با جانگارانگ در «آدیسآبابا»(پایتخت اتیوپی) ملاقات نمود. امّا به دنبال سقوط یک هلیکوپتر غیرنظامیسودان در جنوب، تماس دو طرف قطع شد. در همین سال، دولت مرکزی در شمال نیز با بحران روبهرو شد. در سپتامبر 1985م. (شهریور 1364هـ.ش) شورشهایی در چند واحد ارتش در شمال روی داد که گفته میشد، شورشیان قصد کودتا داشتند [۴۶].
ناراضیان شمال در«جبهه اسلامیملّی» به رهبری دکتر حسن التّرابی گرد آمده بودند. آنها خواستار اسلامیکردن تمام کشور از جمله جنوب بودند.
به هر حال ناآرامیها در شمال و جنوب موجب تضعیف دولت مرکزی شد. «جنبش آزادیبخش مردم سودان» نیز توانست به پیشرویهای قابل توجّهی دست یابد؛ به نحوی که برخی از واحدهای آن تا سیصد (300) کیلومتری خارطوم پیش رفتند. با روی کار آمدن عمرالبشیر، رئیسجمهور فعلی سودان، در سال 1989م. (1368هـ.ش)، مذاکرات بین دو طرف در 19 اوت همان سال در اتیوپی آغاز شد. مذاکرات، جنوب مسأله لغو قوانین اسلامیرا مطرح کرد که با مخالفت دولت مرکزی روبهرو شد و مذاکرات بدون نتیجه پایان یافت [۴۷].
به دنبال آن دولت بشیر حملات شدیدی را بر ضد جنوب آغاز کرد و مناطق استراتژیک مهمیرا از آنها بازپس گرفت و آنها را به باریکهای در مرز با اوگاندا و کنیا عقب راند. این شکستهای نظامیسبب انشعاب گروهی از«جنبش آزادیبخش مردم سودان» به رهبری ریاک مشار شد. در سال 1993م. (1372هـ.ش) دولت سه استان جنوب کشور را به 10ایالت تقسیم کرد و با سپردن مسئولیتهای هرایالت به سران قبایل، ضربه دیگری بر «جنبش آزادیبخش مردم سودان» وارد کرد.
امّا از دسامبر 1995م. (آذر ماه 1374هـ.ش) «جنبش آزادیبخش مردم سودان» بار دیگر حملات خود را آغاز کرد و توانست برخی مناطق از دست رفته را بازپس گیرد. در اواخر دسامبر 1996م. (اوایل دی ماه 1375هـ.ش) صادقالمهدی نخستوزیر پیشین سودان وارد اسمره شد. وی با رهبران جناحهای مختلف مخالف دولت سودان ارتباط برقرار کرد و زمینه همکاری میان آنها را فراهم ساخت. به دنبال آن، نیروهای مخالف شمال با «جنبش آزادیبخش مردم سودان» متحد شدند و«ائتلاف دموکراتیک ملّی سودان» را تشکیل دادند.
نیروهای نظامی«ائتلاف دموکراتیک ملّی سودان» از 13 ژانویه 1997م. (24 دی ماه 1376هـ.ش) عملیات خود را از شرق و جنوب بر ضد دولت مرکزی آغاز کردند و بخشهایی از استان نیل آبی از جمله شهرهای کورموک، قیسان، مبان و درّه نیل آبی را به تصرّف درآوردند و خود را به شهر استراتژیک دمازین رساندند. تأسیسات برق آبی این شهر برق خارطوم پایتخت سودان و برخی دیگر از مناطق کشور را تأمین میکند. شهرهای کورموک و قیسان در مناطق مرزی با اریتره و اتیوپی قرار دارند. امّا شهر مبان با مرز فاصله زیادی دارد و تقریباً از نقاط مرکزی سودان بهشمار میرود.
سودان دولتهای اریتره، اتیوپی و اوگاندا را متّهم کرد که نیروهای نظامیآنها هم تعرّض دخالت مستقیم داشتهاند . علاوهبر این، دولت سودان، مصر، اسرائیل، آمریکا و سازمان ملل را نیز به حمایت از تعرّض مخالفان دولت متّهم ساخت. دولتهای اریتره، اتیوپی و اوگاندا، همچنین مخالفان دولت سودان ادّعا کردند کهایران از دولت سودان حمایت میکند. به اینترتیب کشورهای مختلفی بهطور مستقیم یا غیرمستقیم در بحران سودان نقش داشتهاند . به عبارت دیگر بحران سودان دارای ابعاد منطقهای و فرامنطقهای است[۴۸].
جمهوری سودان پیش از تجزیه، در همسایگی و نزدیکی ده کشور قرار داشت و همین امر یکی از علل آسیبپذیری آن شده بود. سودان از شمال با مصر و لیبی، از غرب با چاد و آفریقای مرکزی، از جنوب با جمهوری دموکراتیک کنگو، اوگاندا و کنیا، از شرق با اریتره و اتیوپی همسایه بود و دریای سرخ آن را از عربستان سعودی جدا میکرد [۲۳].
جمهوری سودان در دهههای اخیر، با اکثر همسایگان خود اختلافاتی داشته و همین سبب شده است که آنها از مخالفان دولت سودان حمایت کنند. ریشه اختلافات سودان با همسایگانش به دو عامل باز میگردد: یکی سیاستهای بنیادگرایی اسلامیسودان و دیگری روابط نزدیک آن با جمهوری اسلامی ایران. این مسائل موجب نگرانی همسایگان سودان شده بود. به دنبال برگزاری سومین نشست کنفرانس مردمیعربی و اسلامیبه دبیر کلی حسن التّرابی در مارس 1995م. (1374هـ.ش) در شهر خارطوم، تبلیغات شدیدی توسط کشورهای همسایه صورت گرفت. از جمله گفته شد سودان به مرکزی برای آموزش نظامیو تأمین تدارکات تمام گروههای مبارز اسلامیدر منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا تبدیل شده است. همچنین ادّعا شد که سودان سودایایجاد رشتهای از کشورهای اسلامیبنیادگرا از جنوب اتیوپی تا اقیانوس هند را در سر میپروراند. اینگونه تبلیغات، مانع نزدیک شدن کشورهای همسایه به سودان گردیده است.
ترور ناموفّق حسنی مبارک، رئیسجمهور مصر در 22 ژوئن 1995م. (دوم تیر ماه 1374هـ.ش) در آدیسآبابا، پایتخت اتیوپی نیز با مخالفت کشورهای همسایه سودان روبهرو شد. وی برای شرکت در کنفرانس سران سازمان وحدت آفریقا به اتیوپی سفر کرده بود که در مسیر فرودگاه به آدیس آبابا مورد سوءقصد قرار گرفت. بعدا گفته شد که سوءقصدکنندگان به سودان گریختهاند. سودان با وجود درخواستهای مکرّر اتیوپی، از تحویل سوءقصدکنندگان به این دولت، به این دلیل که اعلام میکرد آنها در سودان نیستند، خودداری کرد [۴۸][۴۹].
رقابت قدرتهای بزرگ
منطقه شاخ آفریقا در دهه 1970م. (دهه 1350هـ.ش) شاهد رقابت شدید آمریکا و شوروی برای گسترش نفوذ خود بود. با فروپاشی اتّحاد جماهیر شوروی در سال 1991م. (1370هـ.ش) نظام دوقطبی حاکم بر جهان از میان رفت. با شکلگیری نظام جدید بینالمللی، مناطق ژئو اکونومیک اهمیت یافتند؛ درحالیکه در نظام دوقطبی، مناطق ژئوپولیتیک از اهمّیّت زیادی برخوردار بودند [۵۰].
علاوهبر این، فروپاشی شوروی و تحوّلات اروپای شرقی موجب تقویت احساسات ناسیونالیستی در برخی از مناطق جهان شد. این احساسات در آفریقا بسیار قوی است. زیرا قبیلهگرایی، نژادپرستی و تضادهای منطقهای و مذهبی ریشههای عمیقی در جوامع آفریقایی دارد. این موضوع تهدیدی برای وحدت ملّی و ثبات کشورهای آفریقایی بهشمار میرود و حتی باعث تشدید جنگهای داخلی شده است. این پدیده را در برخی کشورهای این قارّه، ازجمله سودان میتوان دید [۵۱][۵۲].
فشارهای بینالمللی
باعنایت به موقعیّت استراتژیک سودان و اهمّیّت آن، در طول دهههای اخیر، نه تنها قدرتهای بزرگ، بلکه سازمانهای بینالمللی و منطقهای، رویدادها، تحوّلات و مسائل این سرزمین را همواره مورد توجّه قرار دادهاند. مروری بر قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل متّحد به آسانی این نکته را آشکار میکند که شورای امنیّت، در دوران فعالیت خویش، پنجاه و یک قطعنامه را درباره سودان، خصوصاً مسائل داخلی آن، با شمارههای زیر، تصویب کرده است:
112، 1044، 1054، 1070، 1372، 1547، 1556، 1564، 1569، 1570، 1575، 1586، 1589، 1591، 1593، 1627، 1651، 1653، 1663، 1665، 1672، 1679، 1706، 1709، 1713، 1714، 1755، 1769، 1779، 1784، 1812، 1828، 1841، 1870، 1881، 1891، 1913، 1919، 1922، 1923، 1935، 1945، 1978، 1982، 1990، 1997، 1999، 2003، 2024، 2032 و 2035 [۵۳].
در بیشتر این قطعنامهها، به درگیریهای داخلی سودان پرداخته شده است. بهطوریکه صدور این قطعنامهها را میتوان یکی از عوامل مؤثر در زمینهسازی برای تجزیه سودان، قلمداد کرد[۵۲].
مناقشات میان جمهوری سودان و اتیوپی
تا سال 1991م. (1370هـ.ش) روابط جمهوری سودان با اتیوپی، به علت چندین عامل، از جمله موارد زیر، تیره بود.
نخست اختلافاتایدئولوژیک دو کشور بود.هایلهسلاسی، امپراتور مسیح اتیوپی با اسرائیل روابط نزدیکی داشت که خوش آیند سودان نبود. در سال 1974م. (1353هـ.ش) منگیستوهایلهماریام، با یک کودتای مارکسیستی،هایلهسلاسی را سرنگون کرد و قدرت را در اتیوپی به دست گرفت و نظام حکومتی این کشور را به جمهوری دمکراتیک خلق تبدیل کرد. منگیستوهایلهماریام، دارایگرایشهای سوسیالیستی بود و به همین دلیل روابط بسیار نزدیکی با مسکو و کوبا برقرار کرد. درحالیکه دولت جعفر نُمَیری در سودان، به غرب تمایل داشت. در این بازه زمانی هم، گرایشهای دو کشور به شرق و غرب آنها را از یکدیگر دور میکرد.
دوّم اینکه دو کشور با یکدیگر اختلافات ارضی و مرزی داشتند. در سال 1965م. (1344هـ.ش) کمیسیون مشترکی برای حلّ این اختلافات تشکیل شد. در سالهای 1966م. (1345هـ.ش) و 1969م. (1348هـ.ش) مذاکرات دو کشور منجربه امضای موفقتنامهای خصوص شد که نتوانست اختلافات ارضی و مرزی دو کشور را حل کند.
سوّم اینکه دو کشور از مخالفان یکدیگر حمایت میکردند. دولت اتیوپی از جنبش جنوب سودان حمایت میکرد. دولت سودان نیز از مبارزان اریتره پشتیبانی مینمود. این حمایتها برای هر دو کشور مشکلاتی اقتصادی نیز به دنبال داشت. از سوی دیگر، حمایتهای مذکور جنگ داخلی را در سودان و اتیوپی تشدید میکرد و موجب به راه افتادن موج جدیدی از آوارگان میشد و همین امر، هزینههایی را برای دو کشورایجاد میکرد. به همین دلیل دو کشور در سال 1972م. (1351هـ.ش) موافقتنامهای امضا کردند که براساس آن اتیوپی متّعهد شد که از جنبش جنوب سودان حمایت نکند.
در سال 1977م. (1356هـ.ش) دولت اتیوپی حملات شدیدی را بر ضد مبارزان اریتره آغاز کرد. در نتیجه، مبارزان مجبور به فرار به داخل مرزهای سودان شدند. نیروی هوایی اتیوپی در تعقیب آنها، حریم هوایی سودان را شکست. سودان نیز حمایت خود را از مبارزان اریتره از سرگرفت. جنگ در اریتره در سال 1978م. (1357هـ.ش) نیز، ادامه یافت. در سال 1979م. (1358هـ.ش) با میانجیگری رئیسجمهور سیرالئون، رهبران اتیوپی و سودان با یکدیگر ملاقات نمودند. این ملاقات منجربه برقراری روابط دوستانهای میان سودان و اتیوپی شد. به دنبال آن، سودان اعلام کرد که تعداد آوارگان مختلف از جمله آوارگان اربتره کشور افزایش یافته است. سودان خواهان خروج این آوارگان از خاک خود بود.
در 1980م. (1359هـ.ش)هایله ماریام اعلام آمادگی کرد که به سودان مسافرت و با مقامات این کشور مذاکره کند؛ مشروط بر آنکه سودان دفاتر مبارزان اریتره را در خاک خود تعطیل و از ورود آنها به خاک خود، جلوگیری کند. به دنبال اظهارات مذکور جعفر نُمَیری حمایت خود را از استقلال طلبان اریتره کم کرد و در نوامبر 1980م. (آبان ماه1359) وارد آدیسآبابا پایتخت اتیوپی شد. در پایان مذاکرات شش روزه، رهبران دو کشور در بیانیه مشترکی اعلام کردند که به هیچگونه اعمال «خرابکارانه»ای برضد یکدیگر متوسّل نخواهند شد. در سال 1981م. (1360هـ.ش) رهبر اتیوپی از خارطوم دیدار کرد. مذاکرات وی با رهبر سودان موجب بسته شدن مرزهای دو کشور شد. در نتیجه، رفت و آمد مبارزان و انتقال اسلحه برای آنها متوقف گردید. در ژوئیه (تیر ماه) همان سال نیز تمام دفاتر مبارزان اریتره در شهرهای مختلف سودان بسته شد. نیروهای نظامیدو کشور نیز در مرزها مستقر شدند و از ارسال هرگونه تدارکات نظامیاز سودان به اریتره، جلوگیری گردید.
با این حال، جنگ در اریتره و جنوب سودان ادامه یافت. سوارالذّهب تصمیم گرفت که مبارزان جنوب را سرکوب کند. برای این منظور در سال 1986م. (1365هـ.ش) صادق المهدی، نخست وزیر سودان باهایله ماریام، رهبر اتیوپی ملاقات کرد. به دنبال این دیدار دو کشور بار دیگر موافقت کردند که از حمایت مخالفان یکدیگر دست بردارند.
در سال 1991م. (1370هـ.ش) ملس زناوی،هایله ماریام را سرنگون و قدرت را در اتیوپی در دست گرفت. وی با استقلال اریتره موافقت نمود و به اینترتیب مشکل عمدهای که باعث تیرگی روابط دو کشور شده بود از میان رفت. پس از آن روابط دو کشور روبه بهبودی نهاد تا جایی که در اکتبر 1991م. (مهرماه 1370هـ.ش) ملس زناوی، رئیسجمهور اتیوپی و عمرالبشیر، رئیسجمهور سودان موافقتنامه دوستی و همکاری امضاء کردند [۴۸].
در پی آن اعلام شد که ارتش اتیوپی به ارتش سودان کمک کرده است تا شهر پوچالا را که در تصرف جنبش آزادیبخش مردم سودان بود در سال 1992م.(1371هـ.ش) باز پس گیرد. این مسأله موجب شد تا یک مقام ارشد «جنبش آزادیبخش مردم سودان» به اتیوپی سفر کند. ملاقات، مقامات اتیوپی قول دادند که اجازه ندهند ارتش سودان از طریق خاک اتیوپی به جنوب حمله کند. با این حال ملس زناوی، رئیسجمهور اتیوپی روز بعد از مذاکرات یعنی در 2 ژوئیه 1992م. (دوازدهم تیرماه 1371هـ.ش) از خارطوم دیدار کرد و به دنبال آن روابط دو کشور روز به روز گسترش یافت.
در اوایل ژوئیه 1993م. (تیر ماه 1372هـ.ش) اعلام شد که سودان و اتیوپی یک پروتکل همکاری در مسائل امنیتی، دفاعی و اقتصادی امضا کردهاند. به موجب این پروتکل، دو کشور متعهّد شدند که از مخالفان یکدیگر حمایت نکنند. براساس این پروتکل اتیوپی، بهطور رسمی، به حمایت خود از «جنبش آزادیبخش مردم سودان» خاتمه داد.هایله ماریام به نیروهای این جنبش اجازه داده بود که از خاک اتیوپی برای حمله به ارتش سودان استفاده کند. سودان نیز به جبهه آزادیبخش مردم اریتره اجازه داده بود که از پایگاههای خود در سودان به اتیوپی حمله برد.
امّا از ژانویه 1994م. (دی ماه 1372هـ.ش) روابط دو کشور بار دیگر تیره شد. زیرا وزیر امور خارجه اتیوپی «جبهه اسلامیملّی سودان» به رهبری حسن التّرابی را به حمایت از افراطیون اسلامیاریتره متّهم کرد.ترور ناموفق حسنی مبارک، رئیسجمهور مصر در اتیوپی نیز مزید بر علت شد. دولت اتیوپی سودان را متّهم به حمایت از «تروریستها» کرد و اعلام نمود که سه نفر از طراحان و عاملان اینترور به خاک سودان پناهنده شدهاند. اتیوپی خواستار دستگیری و استرداد این افراد شد؛ امّا خارطوم از این کار خودداری نمود.
به دنبال آن، دولت اتیوپی تعداد اعضای سفارت خود را در خارطوم به حداقل کاهش داد و پرواز هواپیماهای سودانی به مقصد «آدیس آبابا» را لغو و تعدادی از سودانیهای مقیم اتیوپی را اخراج کرد. گذشته از این، دولت اتیوپی مورد از سودان به شورای امنیت سازمان ملل متحد شکایت نمود و خواستار رسیدگی شورا به این مسأله شد.
در همین حال، سودان تدابیر امنیتی و نظامیشدیدی را در مرزهای خود با اتیوپی و اریتره در پیش گرفت و بر تعداد نیروهای نظامیخود در مرز با این دو کشور افزود و هفت پُست مراقبت و بازرسی جدید در مرزهای خود با اتیوپیایجاد کرد. پس از آن، برخوردهای مرزی بین دو کشور رو به افزایش نهاد. در ژانویه 1996م. (دی ماه 1375هـ.ش) دولت سودان طی بیانیهای اعلام کرد که نیروهای اتیوپی به خاک سودان حمله و پُست مرزی«طایع»را اشغال کردهاند. بیانیه اضافه شده بود که نیروهای اتیوپی همچنین بین روزهای 28 دسامبر و اوّل ژانویه (برابر با هشتم تا یازدهم دی ماه) به پستهای «حماریا» و «الاو» حمله کردهاند.
این نخستین بار بود که خبرهای مربوط به وقوع درگیری بین دو کشور، بهطور رسمی، تأیید میشد. دولت سودان به دنبال برخوردهای مذکور خواستار تشکیل جلسه اضطراری شورای امنیت سازمان ملل متحد برای بررسی «تجاوزات مسلحانه اتیوپی» به خاک خود شد. سودان، همچنین برای مقابله با هرگونه برخورد نظامی، بسیج عمومیاعلام کرد.
با آغاز حملات «ائتلاف دموکراتیک ملّی سودان» از 13 ژانویه 1997م. (بیست و سوم دی ماه 1376هـ.ش) دولت سودان اتیوپی را متّهم کرد که به شهرهای مرزی این کشور حمله برده است. به همین دلیل سودان شکایتی از اتیوپی را تسلیم شورای امنیت سازمان ملل متحد نمود. در مقابل، وزیر امور خارجه اتیوپی گفت که کشورش در حوادث نظامیجاری در سودان، نقشی ندارد؛ امّا درصورت لزوم آماده استفاده از حق «دفاع از خود» میباشد. وی، همچنین در نامهای به شورای امنیت سازمان ملل متحد، اتّهامهای مطرح شده از سوی سودان را رد کرد [۴۸][۵۴].
مناقشات میان سودان و اریتره
بهطوری که گفته شد سودان در طول جنگهای استقلال اریتره، از «جبهه آزادیبخش مردم اریتره» به رهبریایسایاس اَفوئرکی(Isaias Afwerki) حمایت میکرد. رزمندگان اریتره از سودان بهعنوان پایگاه استفاده میکردند و در خاکِ این کشور جادههای تدارکاتی برای دسترسی به مناطق تحت کنترل مبارزان نیز احداث شده بود. اریتره در یک همهپرسی که سازمان ملل متحد در آوریل 1993م. (اردیبهشت 1372هـ.ش) برگزار کرد، به استقلال دست یافت. سودان، یکی از نخستین کشورهایی بود که استقلال اریتره را به رسمیت شناخت. عمر البشیر، رئیسجمهور سودان در جشنهای استقلال اریتره شرکت کرد و آمادگی کشورش را برای هرگونه همکاری اعلام نمود. به دنبال آن اَفوئرکی، نخستین رئیسجمهور اریتره، در 25 ژوئن 1993م. (پنجم تیر ماه 1372هـ.ش) از سودان دیدار کرد و درباره گسترش روابط دو کشور با رئیسجمهور سودان مذاکره نمود. وی سفر، سفارت اریتره را در خارطوم افتتاح کرد. به دنبال این دیدار، اعلام شد که سودانیها برای سفر به اریتره نیازی به روادید ندارند [۵۵].
با این حال، دو کشور با یکدیگر اختلافات ایدئولوژیک داشتند. از یک سو، «جبهه آزادیبخش مردم اریتره» گرایشهای سوسیالیستی داشت و از سوی دیگر، آفوئرکی روابط نزدیکی با اسرائیل داشت. درحالیکه دولت سودان، تمایلات بنیادگرایی اسلامیداشت. درباره اختلافاتایدئولوژیک سودان و اریتره، آفوئرکی در ماه اوت 1992م. (مرداد ماه 1371هـ.ش) گفت: «هیچ کشوری حق ندارد خط فکری وایدئولوژیک خود را بر کشور دیگری تحمیل کند. نظام کنونی سودان، مسألهای است مربوط به خود آن کشور و سودان نباید درصدد صدور افکار خود به کشور دیگری باشد» [۵۶].
از همان زمان، آشکار بود که روابط گرم و حسنه دو کشور با مشکل روبهرو شده است. با گذشت کمتر از یک سال، به دنبال حملات تبلیغاتی شدید سودان و اریتره بر ضد یکدیگر، در دسامبر 1993م. (آذر ماه 1372هـ.ش) روابط دو کشور تیره گردید. رئیسجمهور اریتره ادعا کرد عناصر مسلّح مخالف این کشور در سودان پایگاه دارند. وی افزود که در 16 دسامبر 1993م. (بیست و ششم آذرماه 1372هـ.ش) بیش از سی مبارز اسلامگرا، وابسته به جهاد اریتره، از مرز سودان وارد این کشور شده و در درگیری نظامیکه بین آنان و مأموران مرزی اریتره روی داده است، یک مأمور اریتره و بیست اسلامگرا، کشته شدهاند. وی ضمن متّهم ساختن جبهه اسلامیحاکم در سودان به حمایت از جنبش اسلامیاریتره گفت: «مقامات اریتره و سودان دو سال برای حل این مسأله وقت صرف کردند ولی اقدام مثبتی از سوی خارطوم به عمل نیامده است.» وی افزود که از حسنی مبارک رئیسجمهوری مصر خواستار میانجیگری شده است.
وزیر خارجه سودان با تکذیب ادعاهای مذکور، پیشنهاد اریتره درباره کنترل متقابل مناطق مرزی دو کشور را رد کرد. وی اعلام کرد که بیش از چهارصد هزار(400/000) پناهنده اریترهای در سودان به سر میبرند که موجب دردسر دو کشور شدهاند. وزیر خارجه سودان افزود که هفتاد و پنج (75) درصد نیازهای این پناهندگان را دولت سودان تأمین میکند و کمکهای بینالمللی بسیار ناچیز است و این امر بر اقتصاد سودان تأثیر نامطلوب دارد. وی گفت سودان از استقلال اریتره همواره حمایت کرده است و از نخستین کشورهایی بوده که استقلال این کشور را به رسمیت شناخته است [۴۸].
در ماه اوت 1994م. (مرداد ماه 1373هـ.ش) اریتره و سودان موافقتنامهای درباره امنیت مرزها و بازگشت پناهندگان دو کشور امضاء کردند. به موجب این موافقتنامه قرار شد دو کشور از مخالفان یکدیگر حمایت نکنند و مرزهای خود را به روی آنان ببندند. امّا در نوامبر (آبان ماه) همین سال دوباره روابط بین دو کشور تیره شد. دولت اریتره سودان را متّهم کرد چهارصد (400) نفر از «تروریستهای» اریترهای را آموزش داده است. در مقابل، سودان نیز اعلام نمود که اریتره سه هزار(3/000) نفر از «شورشیان» سودانی را در اردوگاههای خود آموزش میدهد [۴۶].
در دسامبر 1994م. (آذرماه 1373هـ.ش) اریتره به دلیل رفتار خصومتآمیز سودان، مناسبات دیپلماتیک خود را با این کشور قطع کرد. علی عبدالله صالح، رئیسجمهور یمن میان دو کشور میانجیگری نمود و مذاکراتی بین دو طرف در یمن انجام شد که به نتیجهای نرسید. به دنبال آن، میان ارتشهای سودان و اریتره در مرز دو کشور درگیریهایی با سلاح سنگین روی داد. خارطوم مسئولیت این حوادث را متوجّه اریتره دانست و رژیم آفوئرکی را آغازگر «تجاوز» قلمداد کرد. زیرا نیروهای اریتره در منطقه مرزی «درّهجاش» به سوی مأموران و مردم یکی از نقاط مرزی شلیک کرده بودند. دولت سودان همچنین اریتره را متّهم کرد که افرادی را به سودان فرستاده است تا چند نفر از شخصیتهای سودانی و اریترهای را ـ که اسمره معتقد است حامیمخالفان مسلّح اسلامیدر اریتره هستند ـترور کنند. دولت اریتره «جبهه ملّی اسلامی» سودان به رهبری حسن التّرابی را مسئول قدرت یافتن «جنبش جهاد اسلامی» میدانست که از خاک سودان به اریتره حمله میکردند [۵۷].
بحران بین دو کشور در سال 1995م. (1374هـ.ش) ادامه یافت. در اوایل این سال حملاتی از سوی کماندوهای شاخه نظامیجهاد اسلامیاریتره که از سودان وارد این کشور شده بودند، صورت گرفت. در ژانویه 1995م. (دی ماه 1374هـ.ش) دولت سودان اعلام کرد که نیروهای ارتش اریتره از مرز میان دو کشور عبور و به خاک سودان تجاوز کردهاند و درگیریهایی میان نیروهای دو طرف به وقوع پیوسته است. این درگیریها در مرز بین دو کشور در نزدیکی شهر «کسلا»، در جنوب شرقی خارطوم روی داد. رئیس کمیته دفاع و امنیت پارلمان سودان مقارن شدن تحرکات اریتره با حملات اتیوپی به سودان را حاکی از وجود توطئهای به زیان سودان دانست.
علی عثمان محمّد طه وزیر امور خارجه وقت سودان نیز اعلام کرد اطّلاعات موجود بیانگر آن است که میان اریتره و اوگاندا در سطح وسیعی هماهنگی وجود دارد و رئیسجمهور اوگاندا قبل از سفر به قاهره از اسمره دیدار کرده است. وی افزود ما مدارک مصوّری در اختیار داریم که نشان میدهد عناصر نظامیاریتره به آموزش نیروهای جان گارانگ، در داخل اراضی سودان مبادرت کردهاند. وی افزود این عکسها بهعنوان سند برای ملس زناوی، رئیس دورهای سازمان وحدت آفریقا نیز، ارسال شده و نوار خاصی نیز مورد تسلیم وی گردیده است.
به دنبال آن، رئیس جمهوری اریتره اعلام کرد که از تمامیگروههایی که برای سرنگونی عمر البشیر در سودان فعالیت کنند، حمایت خواهد کرد. وی گفت کمکهای نظامی، اسلحه و تجهیزات در اختیار گروههای مخالف دولت سودان قرار خواهد داد. بدینترتیب، اسمره، پایتخت اریتره به پایگاه «اتّحاد دموکراتیک ملّی» سودان، اصلیترین گروه مخالف سودانی تبدیل شد. خارطوم این گروه را به مینگذاری، حمله به کشاورزان، قاچاق در مرز سودان و اریتره و کشتن مأموران مرزی سودان متّهم کرده است.
در ماه ژوئیه 1996م. (تیر ماه 1375هـ.ش) بار دیگر اوضاع در مرزهای سودان با اریتره بحرانی شد. دولت سودان ادعا کرد که نیروهای این کشور موفّق شدهاند حملات یکصد و بیست (120) سرباز اریترهای را که با خودروهای رزمیحمایت میشدند، دفع نمآیند. این حمله به پُست مرزی «جبل ابوگامون» سودان در نزدیکی مرز این کشور با اریتره صورت گرفته بود. با این حال به نظر میرسید که این حمله به وسیله نیروهای مخالف سودانی مستقر در اریتره صورت گرفته و نیروهای اریتره در آن دخالت نداشتهاند.
از آن به بعد نیز مرزهای بین دو کشور بارها شاهد حوادثی از قبیل درگیری مسلحانه و انفجار مین بوده که تعدادی از شهروندان سودانی را به کام مرگ فرستاده است. در دسامبر 1996م. (آذر ماه 1375هـ.ش) نمآینده دائم سودان در سازمان ملل متّحد در نامهای خطاب به پطرس غالی دبیر کل سازمان ملل متّحد ـ که بهعنوان سند شورای امنیت انتشار یافت به بیست و هفت مورد از تجاوزات ارتش اریتره به خاک سودان، در فاصله زمانی نه (9) ماهه، اشاره کرده بود. تیراندازی و شلیک توپخانه نیروهای اریتره به سوی خاک سودان، درگیریهای مرزی مکرّر این نیروها با نیروهای سودانی که حداقل در دو مورد منجر به کشته شدن نه (9) نفر سودانی شد، مینگذاری در خاک سودان و به اسارت گرفتن برخی از اهالی روستاهای مرزی از جمله این تجاوزات، اعلام شده بود.
نمآینده دائم سودان در سازمان ملل متّّحد، حمایت اریتره از ائتلاف گروههای مخالف سودان باعنوان «ائتلاف دموکراتیک ملّی سودان» را اعلام و خواستار کمک دبیر کل سازمان ملل، برای قطع این تجاوزات شد. امّا دولت اریتره دخالت خود در عملیات مذکور را تکذیب کرد و آن را به مخالفان دولت سودان نسبت داد. به دنبال تشدید تنش میان خارطوم و اَسمره، دولت سودان در مرزهای خود با اریتره، برای مقابله با تحریکات گروههای سودانی مخالفی که در اریتره مستقر بودند، آمادهباش نظامیکامل اعلام کرد و اظهار داشت این اقدام برای جلوگیری از سقوط شهر «کَسَلا» به دست نیروهای مخالف صورت گرفته است. بیانیه دولت سودان همچنین بهطور ضمنی تأییدی بر این مسأله بود که تجاوزات قبلی از سوی گروههای مخالف دولت سودان صورت گرفته است.
با ورود صادقالمهدی به اریتره در دسامبر 1996م. (آذر ماه 1375هـ.ش) بحران در روابط دو کشور وارد مرحله جدیدی شد. وی بعد از ورود به اریتره خود را نخستوزیر قانونی سودان خواند و خواستار سرنگونی حکومت عمر البشیر، رئیسجمهوری سودان شد. با شروع حملات «ائتلاف دموکراتیک ملّی سودان» در سال 1997م. (1376هـ.ش) سودان، اریتره و اتیوپی را به تجاوز نظامیبه خاک خود متّهم کرد. امّا، اریتره در عینحال که منکر کمک سیاسی به ائتلاف مذکور نشد؛ دخالت نیروهای نظامیخود را عملیات تکذیب کرد. مدیر بخش خاورمیانه و آفریقای وزارت امور خارجه اریتره، ارتباط گفت: «ما بارها اعلام کردهایم که رژیم سودان دشمن ملّت این کشور و همسایگان آن است و از همین رو ما کمکهای سیاسی خود را از احزاب مخالف دولت سودان دریغ نمیکنیم.»
اریتره و اتیوپی با آنکه اجازه داده بودند ائتلاف دموکراتیک ملّی سودان از خاک آنها استفاده کند، امّا اعطای هرگونه کمک نظامیو مالی به آن را تکذیب کردند [۴۸][۵۸].
مناقشات میان سودان و اوگاندا
روابط سودان و اوگاندا نیز در طول سالهای گذشته تیره بوده است. اوگاندا، مدّعی است که سودان از شورشیان شمال این کشور حمایت میکند. در مقابل، سودان نیز ادّعا میکند که نیروهای جنوب این کشور از حمایت اوگاندا برخوردارند. به گفته دولت سودان، اوگاندا به «جنبش آزادیبخش مردم سودان» به رهبری جانگارانگ اجازه داده بود تا در خاک آن کشور بهایجاد اردوگاههای نظامیاقدام کند و نیروهای خود را آموزش دهد و از خاک اوگاندا اسلحه برای نیروهای گارانگ ارسال شود. از اینها گذشته، «جنبش آزادیبخش مردم سودان» در شهرهای اصلی اوگاندا، دفتر داشت.
یوری موسهوینی، رئیسجمهور اوگاندا در سال 1992م. (1371هـ.ش) در نامهای ـ که برای سرهنگ معمر قذافی، رهبر لیبی ارسال کرد ـ ریشه جنبش گارانگ را در سیاستهای نژادپرستانه دولت سودان دانست. وی تبعیض نژادی در سودان را بسیار شدیدتر از تبعیض نژادی میان سفیدها و آفریقاییها در آفریقای جنوبی خواند. موسه وینی نامه اضافه کرده بود که عناصر عربی که قدرت را در سودان در دست دارند، به آزار و اذیت آفریقاییها میپردازند [۴۸].
در سال 1992م. (1371هـ.ش) لیبی، به میانجیگری میان دو کشور پرداخت. به دنبال آن، اعلامیهای در طرابلس منتشر شد که به موجب آن طرفین موافقت کردند کمیسیون مشترکی برای تعیین مرزها و حل و فصل مسایل دیگر مربوط به روابط دو کشور تشکیل شود. امّا این کمیسیون هرگز شکل نگرفت. در سال1992م. (1371هـ.ش) حدود هشتاد هزار (80/000) سودانی و در ماه اوت 1993م. (مرداد ماه1372هـ.ش) حدود پنجاه هزار(50/000) نفر به اوگاندا پناهنده شدند [۴۶].
زمان جنگ بین دولت مرکزی و «جنبش آزادیبخش مردم سودان» شدّت گرفته بود. همچنین در دهههای 1980 و 1990م. (دهههای 1360 و 1370هـ.ش) نیروهای ارتش سودان در تعقیب چریکهای جنوب، بارها مرزهای بینالمللی اوگاندا را نقض کردند. در اکتبر 1991م. (مهر ماه 1370)، مه 1992م. (اردیبهشت 1371هـ.ش)، دسامبر 1993م. (آذر ماه 1372هـ.ش) و ژانویه 1995م. (دی ماه 1374هـ.ش) دولت اوگاندا، سودان را متّهم کرد که هواپیماهایش شمال اوگاندا را بمباران کردهاند.
در سال 1994م. (1373هـ.ش) دو کشور یکدیگر را متّهم به حمایت از چریکهای مخالف دولت کردند. به دنبال آن روابط دو طرف تیره شد. در ماه آوریل (فروردین) همان سال اوگاندا اعلام کرد که مقادیر زیادی اسلحه و مهمّات در ساختمان کنسولگری سودان در کامپالا کشف کرده است. در نتیجه، اوگاندا، دیپلماتهای سودان را از خاک خود اخراج نمود. با رفتار متقابل سودان، روابط سیاسی دو کشور قطع شد.
این بار «جمهوری مالاوی»(یکی از کشورهای جنوب شرق آفریقا)برای بهبود روابط دو کشور به میانجیگری پرداخت. رئیسجمهور مالاوی ابتدا به اوگاندا و سپس به سودان سفر کرد و با رهبران دو کشور ملاقات نمود. مذاکرات، دو طرف موافقت کردند تا کنفرانس سه جانبهای در مالاوی به ریاست رئیسجمهور این کشور تشکیل شود. طرفین همچنین توافق کردند کمیسیونی برای انجام دادن اقدامات لازم جهت نظارت بر مرزها تشکیل دهند. قرار شد این کمیسیون درباره اتّهامات مطرح شده از سوی دو کشور نیز به تحقیق و بررسی بپردازد.
امّا با پیشروی نیروهای گارانگ در مناطق جنوبی سودان، دوباره روابط دو کشور تیره شد. نیروهای جان گارانگ در تابستان 1995م. (1374هـ.ش) حمله جدیدی را آغاز کردند. آنها شهر «توریت» را که در سال 1991م. (1370هـ.ش) از دست داده بودند، محاصره و تا سی و پنج کیلومتری شهر «جوبا» پیشروی کردند. دولت سودان ادّعا کرد که نیروهای جنوب با کمک ارتش اوگاندا موفّق به پیشرویهای مذکور شدهاند.
امّا دولت اوگاندا دخالت نیروهای نظامیخود را مورد تکذیب کرد. عمرالبشیر رئیسجمهوری سودان از این فراتر رفت و گفت اوگاندا، اریتره و مصر برای سرنگونی حکومت سودان محور واحدی تشکیل دادهاند. وی افزود اریتره با تهیّه تانک، سلاحهای سنگین و کمکهای فنی و هواپیماهای نظامی، مصر با حمل این تجهیزات، در حمله اوگاندا به جنوب این کشور شرکت داشتهاند. به ادّعای سودان، اوگاندا پل ارتباطی کمکهای غرب و اسرائیل به ارتش جنوب است.
در ژوئیه 1996م. (تیر ماه 1375هـ.ش) در حملهای که به اردوگاه آوارگان سودانی در شمال اوگاندا صورت گرفت، یکصد و پانزده نفر از آنها کشته شدند. وزیر دفاع اوگاندا دولت سودان را متّهم به رهبری این حمله کرد و گفت این حمله را حدود ششصد نفر از«شورشیان» ارتش مقاومت مسیح که از خاک سودان وارد اوگاندا شدهاند، انجام دادهاند. رئیسجمهوری اوگاندا نیز دولت سودان را به حمایت از شورشیان بنیادگرای مسیحی ارتش مقاومت مسیح متّهم کرد و ضمن رد پیشنهاد گفتگو با چریکها، گفت راهی جز کشتن آنها وجود ندارد. به دنبال آن، اوضاع در مرزهای اوگاندا و سودان بحرانی شد. رئیسجمهوری سودان اعلام کرد که نیروهای نظامی این کشور در منطقه مرزی با سودان به حال آمادهباش در آمدهاند و خطر وقوع جنگ منطقه مرزی اجتنابناپذیر است.
در سپتامبر 1996م. (شهریور 1375هـ.ش) اعلام شد که هواپیماهای سودانی مواضع نیروهای اوگاندا در شمال این کشور را هدف بمباران قرار دادهاند. وزیر مشاور در امور خارجی سودان گفت نیروهای ارتش جنوب در حال تدارک حمله نظامیبه نیروهای دولتی بودند که هواپیماهای سودانی پایگاههای آنان را در عمق هشت مایلی داخل خاک سودان، مورد حمله قرار دادند. وی افزود در صورتی که اثبات شود هواپیماهای سودانی به اشتباه خاک اوگاندا را مورد تعرض قرار دادهاند، کشورش از دولت اوگاندا عذرخواهی خواهد کرد.
به دنبال بحرانی شدن روابط دو کشور، جمهوری اسلامی ایران به میانجیگری پرداخت. در اثر تلاشهایایران کارشناسان دو کشور در اکتبر 1996م. (مهرماه 1375هـ.ش) در تهران دیدار و گفتگو کردند و در نتیجه، موافقتنامه صلح میان سودان و اوگاندا به امضا رسید. مذاکرات مشاور رئیس جمهوری مالاوی هم که کشورش میانجی پیشین صلح میان دو کشور بود، حضور داشت. این موافقتنامه صلح در سفر رئیسجمهور وقتایران به آفریقا به امضای وزرای امور خارجه دو کشور رسید.
یک ماه پس از آن یعنی در اوائل نوامبر1996م. (اواسط آبان ماه 1375هـ.ش) با حضور وزرای امور خارجه چهار کشور اوگاندا، سودان، مالاوی وایران در تهران سند صلحی میان دو کشور امضاء گردید. سند به روند اقدامهای انجام شده از زمان انعقاد موافقتنامه خارطوم که در پی اظهار تمایل مقامهای دو کشور سودان و اوگاندا و در جریان سفر رئیسجمهورایران به امضاء رسید و همچنین، دیدار وزیران امور خارجه سه کشور در حاشیه پنجاه و یکمین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک اشاره شده است. سند همچنین با اشاره به اجلاس کازشناسان چهار کشور در تهران در اوایل اکتبر 1996م. (اواسط مهرماه 1375هـ.ش) و امضای پیشنویس موافقتنامه صلح، شرح وظایف گروه تحقیق و اقدامهای انجام شده توسط طرفین برای اجرای موافقتنامه خارطوم تشریح و اعلام گردید که اقدامها، نشانههای مثبتی برای تحقق اهداف موافقتنامه مزبور مشاهده شده است.
براساس این سند، وزیران چهار کشور توافق کردند به منظور اجرای ماده 11 موافقتنامه خارطوم برای ارزیابی آخرین پیشرفتهای حاصل شده در جهت اجرای این توافقنامه و همچنین اتّخاذ تصمیم برای برداشتن گامهای بعدی در دسامبر 1996م. (آذرماه 1375هـ.ش) در اوگاندا تشکیل جلسه دهند. در پایان این سند از تلاشهای میانجیگرانه جمهوری اسلامی ایران قدردانی شده بود.
کمتر از یک ماه بعد، اعلام شد که اوگاندا به ارتش جنوب سودان کمکهای نظامیاعطاء کرده است. وزیر امور خارجه اوگاندا با رد هرگونه کمک نظامیبه «ارتش آزادیبخش مردم سودان» بر حمایت معنوی از این ارتش تأکید کرد. وی گفت اوگاندا با سیاستهای «جبهه ملّی اسلامیسودان» که برایترویج فرهنگ عربی و دین اسلام در جنوب سودان تلاش میکند، به شدّت مخالف است. وی هشدار داد اگر این سیاست دولت خارطوم ادامه یابد، اوگاندا هدف بعدی خواهد بود. وی حمایت اخلاقی اوگاندا را از «ارتش آزادیبخش مردم سودان» مانند حمایت آن از کنگره ملّی آفریقا در زمان مبارزه با آپارتاید (نژاد پرستی) در آفریقای جنوبی دانست. همچنین دولت اوگاندا در ژانویه 1997م. (دی ماه 1375هـ.ش) سودان را متّهم کرد که در امور داخلی این کشور دخالت میکند و به مخالفان آن کمک مینماید.
با آغاز حملات «ائتلاف دموکراتیک سودان» در سال 1997م. (1376هـ.ش) دولت سودان، اوگاندا را نیز متّهم نمود که در مناقشات داخلی سودان دخالت کرده و هدف آن بیثبات کردن سودان است. وزیر امور خارجه سودان در اینباره گفت اتّحادی بین اریتره، اتیوپی و اوگاندا برای بیثبات کردن سودان وجود دارد و اوگاندا سومین شریک آنهاست.
خصوص، موسهوینی، رئیسجمهور اوگاندا گفت: «به نظر میرسد سودان در صدد حلّ مشکلات داخلی خود در میدان نبرد است و تلاشهای اوگاندا برای حل بحران به جایی نرسیده است. ما از اینکه سودان از شورشیان اوگاندا حمایت میکند، خشمگین هستیم.» وی میدانهای نبرد را تنها مکان برای حل اختلافهای کشورش با سودان دانست. وی افزود با این حال، درصورت برگزاری یک کنفرانس صلح، ما سعی خواهیم کرد از اندیشهمان استفاده کنیم [۴۸].
پس از تجزیه جمهوری سودان در نوزدهم تیرماه 1390هـ.ش، دیگر مرز مشترکی بین سودان و اوگاندا وجود ندارد[۵۹].
مناقشات میان سودان و کنیا
سودان با کنیا هم اختلافهای ارضی و مرزی دارد. اختلاف دو کشور بر سر منطقه سه گوش «ایلِمی»(Ilemi) است. اتیوپی نیز نسبت به این منطقه ادّعای ارضی دارد. به اینترتیب «ایلِمی» مورد ادّعای هر سه کشور است. کنیا از سال 1942م. (1321هـ.ش) مسئولیت حفظ امنیّت این منطقه را بر عهده دارد و برای اداره آن یک پاسگاه نظامیدر «کیبیش»(kibish) دایر کرده است. قبایل این منطقه از راه دامداری زندگی میکنند و حق عبور از مرزهای این منطقه مثلّث شکل را دارند. همین مسأله گهگاه موجب بروز درگیری بین سه کشور میشود. در ژوئیه 1988م. (تیر ماه 1367هـ.ش) نیروهای نظامیکنیا، اردوگاهی را در خاک اتیوپی بمباران کردند. در دسامبر 1991م. (آذرماه 1370هـ.ش) نیز در پی ممانعت از چرای احشام قبایل این منطقه، برخوردهایی بین نیروهای دو کشور روی داد [۶۰]. در سال 1992م. (1371هـ.ش) مسأله «ایلِمی» موجب بروز تنش میان کنیا و سودان شد. کنیا سال دست به اجرای طرحهایی منطقه ـ مانندِ ساختنِ شهرکی در کیبیش ـ زد که «ایلِمی» را بهطور رسمیضمیمه خاک این کشور میساخت. کنیا نیروی نظامیخود را منطقه از چهارصد نفر به یک هزار نفر افزایش داد. انتظار میرفت در شهرک احداث شده، سه هزار نفر اسکان داده شوند ولی، بهتدریج بر این تعداد افزوده شد. مدارسی هم منطقه احداث شد. کنیا قبایل شمال را تشویق کرد که در اطراف شهر جدید چادر بزنند و از چراگاههای آن استفاده کنند. این چراگاهها پیشتر مورد استفاده قبایل سودانی بود.
کنیا به دلیل داشتن کنترل انحصاری بر منابع آب این منطقه سعی کرده است قبایل غیر کنیایی را از منطقه بیرون کند. در سالهای اخیر نایروبی به شکل مؤثری توانسته استایلِمیرا بهصورت مستعمره خود در آورد. کنیا مورد از هرج و مرج در جنوب سودان و اختلاف بین سودان و اتیوپی استفاده کرده است. منطقه دو قبیله متّحد به سر میبرند که تجارت اسلحه بین سودان و جنوب اتیوپی را در دست دارند. کنیا تلاش کرده است اتّحاد این دو قبیله را از بین ببرد. ظاهراً، قبایل این منطقه بهعنوان یک نیروی مستقل عمل میکردند؛ ولی گفته میشد که این قبایل، مخالف جنبش جدایی طلب جنوب سودان بودند و از پادگان سودان در «ملکان» اسلحه دریافت میکردند.(Ibid.)
کنیا همچنین اجازه داده است که از بنادر و خاک آن برای «جنبش جنوب سودان» اسلحه حمل شود. در ماه مه 1992م. (خرداد ماه 1371هـ.ش) دو کشتی حامل اسلحه و تجهیزات نظامیکه از بندر سعودی «ینبع» در دریای سرخ بارگیری شده بودند در بندر مومباسای کنیا محموله خود را تخلیه کردند. این سلاحها سپس از طریق کنیا به جنوب سودان ارسال شد .[۶۱]
پس از تجزیه جمهوری سودان در نوزدهم تیرماه 1390هـ.ش، دیگر مرز مشترکی بین سودان و کنیا وجود ندارد[۶۲].
نیز نگاه کنید به
سیاست و حکومت روسیه؛ سیاست و حکومت چین؛ سیاست و حکومت افغانستان؛ سیاست و حکومت کانادا؛ سیاست و حکومت تونس؛ سیاست و حکومت سودان؛ سیاست و حکومت اردن؛ سیاست و حکومت ژاپن؛ سیاست و حکومت کوبا؛ سیاست و حکومت مالی؛ سیاست و حکومت ساحل عاج؛ سیاست و حکومت لبنان؛ سیاست و حکومت مصر؛ سیاست و حکومت فرانسه؛ سیاست و حکومت اسپانیا؛ سیاست و حکومت اوکراین؛ سیاست و حکومت قطر؛ سیاست و حکومت سیرالئون؛ سیاست و حکومت اتیوپی؛ سیاست و حکومت تایلند؛ سیاست و حکومت آرژانتین؛ سیاست و حکومت سوریه؛ سیاست و حکومت سنگال؛ سیاست و حکومت زیمبابوه
پاورقی
[I] - «موافقتنامه نیواشا» در تاریخ دهم ژانویه 2005م. (بیستم دی ماه 1383هـ.ش) در کشور کنیا، به امضای معاون اوّل وقت سودان، علی عثمان محمد طه و رئیس جنبش آزادیبخش مردمی جنوب سودان (SPLM)، جان گارانگ، رسید. طبق این موافقتنامه، طرفین توافق کردند جنوب سودان به مدّت شش سال حکومت خودمختار داشته باشد و حداکثر پس از شش سال، درباره تعیین سرنوشت نهایی جنوب سودان ـ جدایی از سرزمین اصلی یا اتّحاد بخش شمالی و جنوبی سودان ـ همهپرسی انجام شود.
[II] - انتخابات ریاست جمهوری سودان در سال 2010 میلادی، برای نخستینبار در 25 سال گذشته با حضور چندین حزب برگزار شده است. در این انتخابات، علاوهبر ده نامزدی که از سوی احزاب مختلف معرفی شده بودند، دو نامزد مستقل هم، حضور داشتند. اما دو رقیب عمده عمر البشیر، انتخابات ریاست جمهوری 2010 م. را تحریم کرده بودند[۶۳].
[III] - البته، از سال 2005م. (1384هـ.ش) تا زمان نگارش این کتاب، در جمهوری سودان قانون اساسی جدیدی، به تصویب نرسیده است. ولی بهطور طبیعی، پس از استقلال سودان جنوبی در تیرماه 1390هـ.ش، برخی اصول مندرج در قانون اساسی دوره انتقالی سودان، مصوب سال 2005م. (1384هـ.ش)، مانند اصل شصت و دوم، عملاً فاقد اعتبار شده است.
[IV] - اصل این واژه ،«پورت» (Port) به معنی «بندر» است.
[V] - جعفر محمّد نُمیری، از سال 1969 تا 1985 میلادی، رئیس جمهور سودان بوده است.
[VI] - برای مشاهده نمایی از این نشان، رجوع کنید به تصویر شماره (10)
[VII] - رئیسجمهور سودان علاوهبر معاون اوّل، دارای شش معاون دیگر است. که تنها یکی از آنها، عنوان «نائب رئیس الجمهوریه»، دارد و پنج نفر دیگر از عنوان «مساعد رئیس الجمهوریه»، برخوردارند. «نائب رئیس الجمهوریه»، پس از رئیسجمهور و معاون اول وی، سومین مقام اجرایی کشور بهشمار میرود و مقامی بالاتر از پنج معاون دیگر که «مساعد رئیس الجمهوریه»، نامیده میشوند ـ دارد.
[VIII] - «کلیه کرری العسکریه»، نخستین دانشکده نظامی سودان است که در شمال شهر «اُم دُرمان». تأسیس شده است.
[IX] - سازمان وحدت آفریقا (Organization of African Unity) یا به اختصار(OAU) با هدف ارتقای صلح، اتّحاد و همکاری بین کشورهای آفریقایی در تاریخ ۲۵ ماه مه ۱۹۶۳م.(پنجم خرداد ماه 1342هـ.ش) در آدیس آبابا پایتخت اتیوپی بنیان نهاده شد. نام این سازمان از سال ۲۰۰۲م. (1381هـ.ش) به اتحادیه آفریقا (AU) تغییر یافته است.
کتابشناسی
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ برگرفته از 2013 ,sudanway.sd/government.htm
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ وزارة الإعلام جمهورية السّودان(2011). السّودان: أرض الفرص، حقائق و أرقام . الخرطوم: وزارة الإعلام، يوليو.ص11
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ ۳٫۳ ۳٫۴ ۳٫۵ ۳٫۶ ۳٫۷ ۳٫۸ ۳٫۹ برگرفته از http://esudany.com/constitution.html
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ برگرفته از http://www.rohama.org/fa/news/4081
- ↑ معماریان، مریم، امیدی، مصطفی (1394). جامعه و فرهنگ سودان. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص.48.
- ↑ ۶٫۰ ۶٫۱ برگرفته از http://www.mfa.gov.ir/cms/cms/khartoum/fa/PoliticalPart
- ↑ ۷٫۰ ۷٫۱ ۷٫۲ وزارة الإعلام جمهورية السّودان(2011). السّودان: أرض الفرص، حقائق و أرقام . الخرطوم: وزارة الإعلام، يوليو.14
- ↑ معماریان، مریم، امیدی، مصطفی (1394). جامعه و فرهنگ سودان. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص.48-51.
- ↑ معماریان، مریم، امیدی، مصطفی (1394). جامعه و فرهنگ سودان. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص.51.
- ↑ ۱۰٫۰ ۱۰٫۱ وزارة الإعلام جمهورية السّودان(2011). السّودان: أرض الفرص، حقائق و أرقام . الخرطوم: وزارة الإعلام، يوليو.15
- ↑ معماریان، مریم، امیدی، مصطفی (1394). جامعه و فرهنگ سودان. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص.51-52
- ↑ وزارة الإعلام جمهورية السّودان(2011). السّودان: أرض الفرص، حقائق و أرقام . الخرطوم: وزارة الإعلام، يوليو.13
- ↑ معماریان، مریم، امیدی، مصطفی (1394). جامعه و فرهنگ سودان. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص.52-54
- ↑ معماریان، مریم، امیدی، مصطفی (1394). جامعه و فرهنگ سودان. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص.54.
- ↑ وزارة الإعلام جمهورية السّودان(2011). السّودان: أرض الفرص، حقائق و أرقام . الخرطوم: وزارة الإعلام، يوليو.12
- ↑ معماریان، مریم، امیدی، مصطفی (1394). جامعه و فرهنگ سودان. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص.54-55
- ↑ ۱۷٫۰ ۱۷٫۱ نجّاری سهل آبادی، محمّد(1390). دانشنامه کشورها و قارّه های جهان. مشهد: امید مهر- مرندیز. چاپ اوّل, جلد دوم.413
- ↑ برگرفته ازhttp://www.worldflags101.com/s/sudan-flag.aspx
- ↑ معماریان، مریم، امیدی، مصطفی (1394). جامعه و فرهنگ سودان. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص.55-56
- ↑ معماریان، مریم، امیدی، مصطفی (1394). جامعه و فرهنگ سودان. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص.56.
- ↑ برگرفته از 2013, nationalanthems.info/sd.htm
- ↑ معماریان، مریم، امیدی، مصطفی (1394). جامعه و فرهنگ سودان. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص.57-58.
- ↑ ۲۳٫۰ ۲۳٫۱ ۲۳٫۲ برگرفته از http://www.sudan.sd/sudangi.php?lang=ar
- ↑ برگرفته از http://www.parliament.gov.sd/ar/index.php
- ↑ برگرفته از http://www.lawsofsudan.net/index.php
- ↑ معماریان، مریم، امیدی، مصطفی (1394). جامعه و فرهنگ سودان. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص.58-60.
- ↑ وزارة الإعلام جمهورية السّودان(2011). السّودان: أرض الفرص، حقائق و أرقام . الخرطوم: وزارة الإعلام، يوليو.24
- ↑ هالت، ام. و دالی، ام. دبلیو (1366). تاریخ سودان بعد از اسلام. ترجمه محمّد تقی اکبری. مشهد: بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی، ص.181-233.
- ↑ برگرفته از http://www.mfa.gov.ir/cms/cms/khartoum/fa/PoliticalPart
- ↑ معماریان، مریم، امیدی، مصطفی (1394). جامعه و فرهنگ سودان. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص.60-62
- ↑ ۳۱٫۰ ۳۱٫۱ ۳۱٫۲ سید جوادی، سید باقر(1379). شناسنامه مطبوعات جهان: سودان. تهران: بنیاد اندیشه اسلامی، ص. 40
- ↑ معماریان، مریم، امیدی، مصطفی (1394). جامعه و فرهنگ سودان. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص.63.
- ↑ برگرفته از http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=143087
- ↑ محمد عبد الحی، 1982. 11
- ↑ معماریان، مریم، امیدی، مصطفی (1394). جامعه و فرهنگ سودان. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص.63
- ↑ معماریان، مریم، امیدی، مصطفی (1394). جامعه و فرهنگ سودان. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص.63-64.
- ↑ وزارة الإعلام جمهورية السّودان(2011). السّودان: أرض الفرص، حقائق و أرقام . الخرطوم: وزارة الإعلام، يوليو.17-19
- ↑ معماریان، مریم، امیدی، مصطفی (1394). جامعه و فرهنگ سودان. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص.64-65.
- ↑ وزارة الإعلام جمهورية السّودان(2011). السّودان: أرض الفرص، حقائق و أرقام . الخرطوم: وزارة الإعلام، يوليو.20-21
- ↑ معماریان، مریم، امیدی، مصطفی (1394). جامعه و فرهنگ سودان. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص.66.
- ↑ امیدی، مصطفی1387، «طریقت های صوفیه در سودان» ، مجموعه مقالات آفریقا در آیینه فرهنگ تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی: انتشارات بین المللی الهدی.
- ↑ برگرفته از https://www.mehrnews.com/fa/NewsDetail.aspx
- ↑ معماریان، مریم، امیدی، مصطفی (1394). جامعه و فرهنگ سودان. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص.66-67.
- ↑ ۴۴٫۰ ۴۴٫۱ درایسدل، آلاسدیر و بلیک 1369، جرالداچ، جغرافیای سیاسی خاورمیانه و شمال آفریقا، ترجمه دره میرحیدرمهاجرانی، تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی. ص 392-290
- ↑ گزارش تحلیلی عصرایران ۲۴ مهر ۱۳۸۹، «سودان ؛ تجزیه صلح آمیز یا جنگ جدید؟!» کد خبر: ۱۴۰۷۹۰ .
- ↑ ۴۶٫۰ ۴۶٫۱ ۴۶٫۲ ۴۶٫۳ برگرفته از Europa World Yearbook, vol.19.1995
- ↑ کریملو، داود، 1373 اریتره. تهران: مؤسسه چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه.22
- ↑ ۴۸٫۰ ۴۸٫۱ ۴۸٫۲ ۴۸٫۳ ۴۸٫۴ ۴۸٫۵ ۴۸٫۶ ۴۸٫۷ جعفری ولدانی، اصغر(1376). «بحران در روابط سودان با همسایگان آن». اقتصاد «اطّلاعات سیاسی - اقتصادی»، شماره 125 و 126(بهمن و اسفند): 62-72.
- ↑ معماریان، مریم، امیدی، مصطفی (1394). جامعه و فرهنگ سودان. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص.67-69.
- ↑ جعفری ولدانی، اصغر.بهمن و اسفند 1376 ، «بحران در روابط سودان با همسایگان آن»، نشریه: اقتصاد «اطّلاعات سیاسی - اقتصادی» - شماره 125 و 126 ص79
- ↑ گوی، جوجون. بهار و تابستان 1373 «تغییرات سیاسی در آفریقا»، ترجمه محسن پاک آئین، مجله سیاست خارجی، سال هشتم، شماره 1 و2 .ص53-54
- ↑ ۵۲٫۰ ۵۲٫۱ معماریان، مریم، امیدی، مصطفی (1394). جامعه و فرهنگ سودان. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص.70.
- ↑ برگرفته از http://www.un.org/en/sc/documents/resolutions
- ↑ معماریان، مریم، امیدی، مصطفی (1394). جامعه و فرهنگ سودان. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص.70-73.
- ↑ برگرفته از 2013:13 Elu,
- ↑ کریملو، داود، 1373 اریتره. تهران: مؤسسه چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه.ص177
- ↑ برگرفته از فصلنامه خاورمیانه،1373. 692
- ↑ معماریان، مریم، امیدی، مصطفی (1394). جامعه و فرهنگ سودان. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص.73-75.
- ↑ معماریان، مریم، امیدی، مصطفی (1394). جامعه و فرهنگ سودان. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص.75-78.
- ↑ برگرفته از 16ـ15 :1992 Elu
- ↑ برگرفته از 16 :1992 Elu
- ↑ معماریان، مریم، امیدی، مصطفی (1394). جامعه و فرهنگ سودان. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص.78-79.
- ↑ برگرفته از 7/2/1389 ,https://www.amejamonline.ir/printable.aspx?newsnum=100873599712