هنر سریلانکا: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
جز (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).)
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
هنر در [[سریلانکا|کشور سریلانکا]] شامل [[تاریخ هنر سریلانکا|تاریخ هنر]]؛ [[موسیقی در سریلانکا|موسیقی]]؛ [[موسیقی سنتی سریلانکا|موسیقی سنتی]]؛ [[تئاتر و هنرهای نمایشی سریلانکا|تئاتر و هنرهای نمایشی]]؛ [[تئاتر آیینی و مذهبی سریلانکا|تئاتر آیینی و مذهبی]]؛ [[ناداگاما]]؛ [[تئاتر نورتی در سریلانکا|تئاتر نورتی]]؛ [[تئاتر مدرن در سریلانکا|تئاتر مدرن؛]] [[سینمای سریلانکا]]؛ [[صنایع دستی در سریلانکا|صنایع دستی]]؛ [[معماری در سریلانکا|معماری؛]] [[مجسمه سازی در سریلانکا|مجسمه سازی؛]] [[نقاشی سریلانکا|نقاشی]] و [[نقاشی بودایی ها در سریلانکا]]<nowiki/>ست.


= '''1.  هنر''' =
=== کلیات تاریخ هنر ===
در سر تا سر کشور [[سریلانکا]] فرهنگ و هنر مشهود است. تقریباً تمام سریلانکایی‌ها خود را درگیر هنرهایی مثل موسیقی، رقص یا نقاشی می‌کنند که بخشی از فرهنگ این کشور را تشکیل می‌دهد. بخش‌های به خصوصی از جزیره به خاطر هنرهای خاص و ویژه‌شان شناخته‌ شده‌اند، مثلاً آمبالانگودا(Ambalangoda) برای تولید ماسک‌های چوبی سنتی و عروسک بازی و رقص های سنتی معروف است.  


= '''10-1. کلیات تاریخ هنر''' =
برای دیدن هنرهای دستی باید به مناطقی چون پلوناروا، آنوراداپورا، کندی، گال و ترینکومالی(Polonnarunia, Anuradapura, Kandy, Galle and Trincomalee) سفر کرد. این شهرها منبع هنر، فرهنگ و میراث فرهنگی و هنری سریلانکا هستند<ref name=":0">M.H.Syed. (2007). ''World Infopedia Srilanka.'' New Delhi: Pragun Publication.</ref>. سنت‌های سریلانکا در معماری، مجسمه‌سازی و نقاشی، به دوره عتیق برمی‌گردد. بقایای آثار کهن در مکان‌های باستان‌شناسی بازسازی و نگهداری شده‌اند و تأثیرات سنتی فرهنگ و هنر را منعکس می‌سازد، اما بیشتر گواهی است از الهامات برگرفته از مکتب بودیسم. ادبیات کلاسیک نیز ترکیبی از تأثیرات سبک هندی و موضوعات بودیسم را نمایان می‌ کند. از آغاز قرن بیستم و با قرار گرفتن ادیبان در مقابل ادبیات اروپا، نویسندگان خلاق محلی تنوع گسترده‌تری را به آثار ادبی بخشیده اند، و در موضوعات و مطالب بیشتر سکولار شده است.
در سر تا سر کشور [[سریلانکا]] فرهنگ و هنر مشهود است. تقريباً تمام سريلانكايي‌ها خود را درگير هنرهايي مثل موسيقي، رقص يا نقاشي مي‌كنند كه بخشي از فرهنگ این كشور را تشكيل مي‌دهد. بخش‌هاي به خصوصي از جزيره به خاطر هنرهاي خاص و ويژه‌شان شناخته‌ شده‌اند، مثلاً آمبالانگودا[1] براي توليد ماسك‌هاي چوبي سنتي و عروسك بازي و رقص های سنتي معروف است. برای دیدن هنرهاي دستي باید به مناطقی چون پلوناروا، آنوراداپورا، كندي، گال و ترينكومالي[2] سفر کرد. اين شهرها منبع هنر، فرهنگ و میراث فرهنگی و هنری سريلانكا هستند (M.H.Syed, 2007, ص. 137).


سنت‌هاي سريلانكا در معماري، مجسمه‌سازي و نقاشي، به دوره عتيق برمي‌گردد. بقاياي آثار كهن در مكان‌هاي باستان‌شناسي بازسازي و نگهداري شده‌اند و تأثيرات سنتی فرهنگ و هنر را منعكس مي‌سازد، اما بیشتر گواهي است از الهامات برگرفته از مكتب بوديسم. ادبيات كلاسيك نيز تركيبي از تأثيرات سبك هندي و موضوعات بوديسم را نمایان مي‌ کند. از آغاز قرن بيستم و با قرار گرفتن ادیبان در مقابل ادبيات اروپا، نویسندگان خلاق محلي تنوع گسترده‌تري را به آثار ادبی بخشیده اند، و در موضوعات و مطالب بيشتر سكولار شده است.  
از بسیاری از جهات هنر در [[سریلانکا]] الهام گرفته از سنت دیرپا و قدیمی بودیسم است، که در عوض سنت محلی و منطقه‌ای بی‌شماری را برای هزاران سال جذب کرده، و هنرهای متنوع بی‌نظیری را در [[سریلانکا]] پدید آورده است. بیشتر هنرهای [[سریلانکا]] از اعتقادات مذهبی نشأت می‌گیرد که در قالب‌های هنری گوناگونی مانند نقاشی، مجسمه‌سازی، معماری و غیره نمایان است. از طرفی فرهنگ هندی نشانه‌های عمیق و ماندگاری را در هنرهای سریلانکا بر جای گذاشته است. فرهنگ هند به معنای فرهنگ بودایی هند است که به واسطه بودیسم در قرن سوم قبل از میلاد به [[سریلانکا]] معرفی شد و به عنوان هسته فرهنگی سریلانکا جای گرفت <ref name=":0" />.  


از بسياري از جهات هنر در سريلانكا الهام گرفته از سنت ديرپا و قديمي بوديسم است، كه در عوض سنت محلي و منطقه‌اي بي‌شماري را براي هزاران سال جذب كرده ، و هنرهاي متنوع بي‌نظيري را در سريلانكا پديد آورده است. بيشتر هنرهاي سريلانكا از اعتقادات مذهبي نشأت مي‌گيرد كه در قالب‌هاي هنري گوناگوني مانند نقاشي، مجسمه‌سازي، معماري و غيره نمايان است. از طرفي فرهنگ هندي نشانه‌هاي عميق و ماندگاري را در هنرهاي سريلانكا بر جاي گذاشته است. فرهنگ هند به معناي فرهنگ بودايي هند است كه به واسطه بوديسم در قرن سوم قبل از ميلاد به سريلانكا معرفي شد و به عنوان هسته فرهنگی سريلانكا جاي گرفت. (M.H.Syed, 2007, ص. 138)
با تغییر برخی از پادشاهان سبک هنری سریلانکا نیز دچار دگرگونی شده و گویی تابع تحولات و رویدادهای تاریخی بوده است. به این صورت هر کدام از پادشاهان ویژگی‌ها و عناصر هنری خاصی را در هر دوره به آن اضافه کرده اند. برای مثال با سفارش ولیویتا سانگاراجا ساراناکارا(Welivita Sangaraja Saranakara)، پادشاه کیرتی سری راجاسینگ(Keerthi Sri Rajasinghe) صدها معبد بودایی را که قبلا  توسط مهاجمان خراب و ویران شده بودند، بازسازی و تعمیر کرد. معبد صخره‌ای دامبولا(Dambulla) توسط هنرمندان مکتب نیلاگاما ساخته شده است. در کنار این اقدامات مکتب‌های مختلف هنری به نام پارامپاراوا و مکتب نیلاگاما(Param Parawa Nilagama) از معروف ترین سنت‌ها هنری این کشور هستند.  


با تغییر برخی از پادشاهان سبك هنري سريلانكا نیز دچار دگرگونی شده و گویی تابع تحولات و رویدادهای تاريخي بوده است. به این صورت هر كدام از پادشاهان ويژگي‌ها و عناصر هنري خاصي را در هر دوره به آن اضافه كرده اند. برای مثال با سفارش وليويتا سانگاراجا ساراناكارا[3پادشاه كیرتي سري راجاسينگ[4] صدها معبد بودایی را كه قبلا  توسط مهاجمان خراب و ويران شده بودند، بازسازي و تعمير كرد. معبد صخره‌اي دامبولا[5] توسط هنرمندان مكتب نيلاگاما ساخته شده است.  در کنار این اقدامات مكتب‌هاي مختلف هنري به نام پارامپاراوا و مكتب نيلاگاما[6] از معروف ترين سنت‌ها هنری این کشور هستند.  
سریلانکا جزیره متمدن و با تاریخی متنوع، غنی و قدیمی است. این کشور به علت موقعیت مهم جغرافیایی اش از زمان های بسیار قدیم به عنوان شاهراه فرهنگی شرق و غرب عمل ‌کرده و این ویژگی از دوره قبل از مسیحیت به این جزیره چایگاهی بین‌المللی داده است. در دست نوشته‌هایی از امپراطوری موریان(Mauryan) در هند در قرن سوم قبل از میلاد، سریلانکا با عنوان تامباپانی(Tambapani) شناخته می‌شد. او از این کشور به خاطر خدمات خوبش به نیکی یاد می‌کند. ارتباطات سریلانکایی‌ها با بقیه کشورها در آسیا به گستردگی ارتباط غرب و شبه قاره هند بوده است، منابع مستند [[چین|کشور چین]به بسیاری از مناسبات فرهنگی، سیاسی و معاملات تجاری بین‌المللی دو کشور ([[چین]] و [[سریلانکا]]) اشاره کرده اند. مخارج و هزینه‌های دریایی چنگ هو(Cheng Ho) گواه مستدلی بر ارتباطات بین [[چین]] و [[سریلانکا]] است. هر چند با گسترش قدرت‌های اروپایی در اقیانوس هند ارتباط با کشور چین کمرنگ تر شد.  


سريلانكا جزيره متمدن  و با تاريخی متنوع، غني و قدیمی است. این کشور به علت موقعيت مهم جغرافیایی اش از زمان هاي بسيار قديم به عنوان شاهراه فرهنگي شرق و غرب عمل ‌كرده و این ویژگی از دوره قبل از مسيحيت به اين جزيره چایگاهی بين‌المللي داده است. در دست نوشته‌هايي از امپراطوري موريان[7] در هند در قرن سوم قبل از ميلاد، سريلانكا با عنوان تامباپاني[8] شناخته مي‌شد. او از اين كشور به خاطر خدمات خوبش به نیکی ياد مي‌كند.ارتباطات سريلانكايي‌ها با بقيه كشورها در آسيا به گستردگي ارتباط غرب و شبه قاره هند بوده است، منابع مستند کشور چین، به بسياري از مناسبات فرهنگي، سياسي و معاملات تجاري بين‌المللي دو كشور (چين و سريلانكا) اشاره کرده اند. مخارج و هزينه‌هاي دريايي چنگ هو[9] گواه مستدلي بر ارتباطات بين چين و سريلانكا است.  هر چند با گسترش قدرت‌هاي اروپايي در اقيانوس هند ارتباط با کشور چين كمرنگ تر شد.  
تاریخ مجسمه‌سازی و نقاشی [[سریلانکا]] به قبل از قرن دوم و سوم پیش از میلاد برمی‌گردد. تاریخچه‌های قدیمی سریلانکا، مانند ماهاواسما که در قرن ششم میلادی نوشته شد ارجاعات متعددی به هنر نقاشی و مجسمه‌سازی در سریلانکا دارد. اولین ارجاعات به هنر نقاشی به طرحی از یک کاخ بر روی یک پارچه با استفاده از شنگرف در قرن دوم قبل از میلاد است. تاریخچه‌های قدیمی توضیحاتی را از چندین نمونه‌های نقاشی در تالارهای مقبره‌های بودایی‌ها و خانه‌های موبدان و روحانیان بودایی داده است. قطعات باقی مانده از نقاشی‌های دیواری قدیمی در چندین مکان باستانی ثبت شده است. کتاب «ماهاواسما» نیز به یک مجسمه و به هنر حکاکی در ساختمان‌های قدیمی مانند«لوها پاسادا(Loha Pasada)» که یک خانه متعلق به موبدان بودایی در شهر «آنورادها پورا» است، اشاره دارد.  


تاريخ مجسمه‌سازي و نقاشي سريلانكا به قبل از قرن دوم و سوم پیش از ميلاد برمي‌گردد. تاريخچه‌هاي قدیمي سريلانكا، مانند ماهاواسما كه در قرن ششم ميلادي نوشته شد ارجاعات متعددي به هنر نقاشي و مجسمه‌سازي در سريلانكا دارد. اولين ارجاعات به هنر نقاشي به طرحي از يك كاخ بر روی يك پارچه با استفاده از شنگرف در قرن دوم قبل از ميلاد است. تاريخچه‌هاي قدیمي توضيحاتی را از چندين نمونه‌هاي نقاشي در تالارهاي مقبره‌هاي بودايي‌ها و خانه‌هاي موبدان و روحانیان بودایی داده است. قطعات باقي مانده از نقاشي‌هاي ديواري قديمي در چندين مكان باستاني ثبت شده است. کتاب «ماهاواسما» نيز به یک مجسمه و به هنر حكاكي در ساختمان‌هاي قديمي مانند«لوها پاسادا[10]» كه يك خانه متعلق به موبدان بودایی در شهر «آنورادها پورا» است، اشاره دارد.  
از بسیاری از جهات هنر سریلانکا بیان سنت قدیمی بودا است که سنت‌های داخلی و منطقه‌ای را برای هزاران سال جذب و درونی کرده است. نشانه‌های هندی در هنر سریلانکایی عمیق و واضح است؛ اما این تاثیرگذاری مانع شکل‌گیری سنت سریلانکایی در هنر نشده است. قدرت و دوام خصوصیت هنر سریلانکایی به وضوح در تصاویری از بودا در آنورادها پورا و مجسمه‌های برنز خدایان هندو در دوره سلطنت پلناوارا در قرن یازدهم و سیزدهم قابل تشخیص است.  


از بسياري از جهات هنر سريلانكا بيان سنت قدیمي بودا است كه سنت‌هاي داخلي و منطقه‌اي را براي هزاران سال جذب و دروني كرده است. نشانه‌هاي هندي در هنر سريلانكايي عميق و واضح است؛ اما این تاثیرگذاری مانع شكل‌گيري سنت سريلانكايي در هنر نشده است. قدرت و دوام خصوصيت هنر سريلانكايي به وضوح در تصاويري از بودا در آنورادها پورا و مجسمه‌هاي برنز خدايان هندو در دوره سلطنت پلناوارا در قرن يازدهم و سيزدهم قابل تشخيص است.  
بسیاری از تاریخ‌شناسان هنر، هنر سریلانکا را در تابعی از تحولات در حاکمیت پادشاهان پی در پی که از قرن دوم قبل از میلاد تا قرن نوزدهم بعد از میلاد حاکمان جزیره بوده‌اند، به حساب آورده اند. اگر چه این نوع توالی در ساختن تاریخ هنر مفید به نظر می آید اما به نظر می آید پادشاهان، اهمیت چندانی به پیوستگی هنری سریلانکا نمی‌دادند. تغییرات در سبک نقاشی‌ها و مجسمه‌سازی‌ها در طول تاریخ طولانی این مطلب را تایید نشان می‌کنند. تاریخ هنر، هنر سنتی سریلانکا را با اسامی مناطقی چون آنورادهاپورا، پلونورا، دامبادینا، یاپاهوا، کُتّه، گامپولا و کندی(Dambadeniya Yapahuwa Katteh Gampola Kandy) و همچنین دوران پادشاهی گذشته پیوند زده است. بر این اساس مراحل تاریخی جزیره سریلانکا به پنج دوره تقسیم‌بندی می‌شود:


بسياري از تاريخ‌شناسان هنر، هنر سريلانكا را در تابعی از تحولات در حاکمیت پادشاهان پي در پي كه از قرن دوم قبل از ميلاد تا قرن نوزدهم بعد از ميلاد حاكمان جزيره بوده‌اند، به حساب آورده اند. اگر چه اين نوع توالي در ساختن تاريخ هنر مفيد به نظر می آید اما به نظر می آید پادشاهان، اهمیت چندانی به پيوستگي هنري سريلانكا نمي‌دادند. تغييرات در سبک نقاشي‌ها و مجسمه‌سازي‌ها در طول تاريخ طولاني این مطلب را تایید نشان مي‌کنند. تاريخ هنر، هنر سنتي سريلانكا را با اسامی مناطقی چون آنورادهاپورا، پلونورا، دامبادينا، ياپاهوا، كُتّه، گامپولا و كندي[11] و همچنین دوران پادشاهي گذشته پیوند زده است. بر این اساس مراحل تاريخي جزيره سريلانكا به پنج دوره تقسيم‌بندي مي‌شود:
* دوران اولیه (سال 250 قبلا از میلاد تا سال 500 میلادی)؛
*  دوان میانه (سال 500 میلادی تا سال 1250 میلادی).


اولین آثار نقاشی و مجسمه‌سازی که مهم‌ترین بخش از تحولات معماری بودایی سریلانکا را تشکیل می‌دهد. آثار زیادی از دوره تاریخ اولیه در دسترس نیست، اما تاریخ مجسمه‌های برجسته سر در معابد قدیم، به قرن  دوم و سوم می‌رسند. این آثار هنری احتمالاً در اواخر دوران اولیه ساخته شده اند. ویژگی‌های هنری این مجسمه‌ها بیشتر شبیه سبک نقاشی و مجسمه‌سازی کلاسیک سریلانکا است. آثار تاریخی دوان میانی پیوستگی و استواری این مکتب را در طول این دوران نشان می‌دهند.


أ‌.     دوران اوليه (سال 250 قبلا از ميلاد تا سال 500 ميلادي)
* دوران اخیر و بخش یک (سال 1250 میلادی تا سال 1600 میلادی)؛
*  دوران اخیر و بخش دو (سال 1600 میلادی تا سال 1800 میلادی).


ب‌.    دوان میانه (سال 500 ميلادي تا سال 1250 ميلادي)
به طور کلی در طول تاریخ تغییر سبک های هنری، هنر سریلانکا را به مراحل مختلف تقسیم کرده که اوج آن در سبک نقاشی‌های دیواری و مجسمه‌های قرن هجدهم و نوزدهم برمی‌گردد. ناتورانیسم کلاسیک دوره‌های پیشین به تدریج به سبک متعالی هنری تبدیل شده که بیان کننده آثار سبک کلاسیک در سریلانکا است. بعد از سقوط پادشاهی پلونوارا در قرن سیزدهم میلادی کشور برای حدود 400 سال وارد مرحله نسبتاً ناپایدار سیاسی و پایتخت کشور در پنج شهر مختلف دامبادنیا یاپاهوا، کتّه، استیاواک، گامپولا و در نهایت در قرن هفدهم میلادی به شهر کندی(Gampola, Stiyaulake, Dambadenya, Yapahuwa, Kotte and Kandy) جابجا شدبعضی از تاریخ دانان هنر بر این باورند که در طول تاریخ شکاف و فاصله‌ای در سنت هنری سریلانکا رخ داده و کیفیت هنر به حد پایینی تنزل یافته است <ref>Bandaranagke. (1986).</ref>. در حالی که بعضی دیگر بر خلاف این نظر معتقدند میان دوران مختلف هنری از دوران اولیه تا دوران اخیر پیوستگی تاریخی وجود دارد<ref name=":0" />.


اولين آثار نقاشي و مجسمه‌سازي كه مهم‌ترين بخش از تحولات معماري بودايي سريلانكا را تشكيل مي‌دهد. آثار زیادی از دوره تاريخ اوليه در دسترس نيست، اما تاریخ مجسمه‌هاي برجسته سر در معابد قديم، به قرن  دوم و سوم مي‌رسند. این آثار هنری احتمالاً در اواخر دوران اوليه ساخته شده اند. ویژگی‌هاي هنري اين مجسمه‌ها بيشتر شبیه سبک نقاشي و مجسمه‌سازي كلاسيك سریلانکا است. آثار تاريخي دوان میانی پيوستگي و استواری اين مکتب را در طول اين دوران نشان مي‌دهند.
*  دوران مدرن (سال 1800 میلادی تا 1900 میلادی)<ref name=":1">رکنی، مهدیقلی (1391). جامعه و فرهنگ [[سریلانکا]]. تهران: [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی]( در دست انتشار)</ref>.[[پرونده:Srilankanculture.jpg|بندانگشتی|رقص سنتی کندی سریلانکا. برگرفته از سایت ایوار, قابل بازیابی از https://www.eavar.com/blog/2024/5/2/152758/srilankan-culture/]]


أ‌.     دوران اخير و بخش یک (سال 1250 ميلادي تا سال 1600 ميلادي)
==== رقص و موسیقی سنتی سریلانکا ====
نمایش صورتک ها (کولام(Kolam)) و نمایشی هایی به همراه آواز و رقص (سوکاری و ناداگام(Sokari and Nadagam))  از هنرهای نمایشی مردمی در سریلانکا شامل هستند. به طور کلی در سریلانکا چند نوع رقص سنتی وجود دارد:


ب‌.  دوران اخير و بخش دو (سال 1600 ميلادي تا سال 1800 ميلادي)
* رقص کندی، رقص با ماسک که بین تامیل‌ها به «کالوم(Kolom)» معروف است؛
* رقص مذهبی؛
* رقص «دیوها» که از اعتقادات مردم بودایی است و با ماسک انجام می‌شود؛
* رقص در دوره مدرن.<ref name=":1" />


به طور كلي در طول تاریخ تغيير سبك هاي هنري، هنر سريلانكا را به مراحل مختلف تقسیم کرده كه اوج آن در سبک نقاشي‌هاي ديواري و مجسمه‌هاي قرن هجدهم و نوزدهم برمي‌گردد. ناتورانيسم كلاسيك دوره‌هاي پيشين به تدريج به سبك متعالي هنري تبديل شده كه بيان كننده آثار سبك كلاسيك در سريلانكا است. بعد از سقوط پادشاهي پلونوارا در قرن سيزدهم ميلادي كشور براي حدود 400 سال وارد مرحله نسبتاً ناپايدار سياسي و پايتخت كشور در پنج شهر مختلف دامبادنيا ياپاهوا، كتّه، استياواك، گامپولا و در نهايت در قرن هفدهم ميلادي به شهر كندي[12] جابجا شد.  بعضي از تاريخ دانان هنر بر اين باورند كه در طول تاریخ شكاف و فاصله‌اي در سنت هنري سريلانكا رخ داده و كيفيت هنر به حد پايیني تنزل یافته است (Bandaranagke, 1986). در حالی که بعضی دیگر بر خلاف این نظر معتقدند میان دوران مختلف هنری از دوران اوليه تا دوران اخير پيوستگي تاريخی وجود دارد(M.H.Syed, 2007, ص. 138-142)
===== رقص کندی =====
رقص کلاسیک سینهالی به نام رقص مردم کندی شامل حرکات موزون، رقص جانوران و پرندگان و همچنین با داستان هایی از رامایانا، متن حماسی زبان سانسکریت هند باستان است. این رقص ها به مردم مناطق مرتفع و کوهستانی تعلق دارد. منطقه کندی بخشی از قلمرو پادشاهی کندی از سال های 1500 قبل از میلاد تا سال 1815 بوده است. اجرای رقص های کندی شامل اجرای حرکات موزون کلاسیک تامیل شامل بهاراتا ناتایام(bharata natyam) سبکی است که از جنوب هند نشات گرفته است. سبک بایلا(Baila) سبکی از آواز و رقص است که توسط پرتغالی ها در سال های 1500 معرفی شد و امروز در کشور سریلانکا مشهور است<ref name=":0" />.


ت‌.  دوران مدرن (سال 1800 ميلادي تا 1900 ميلادي) 
حرکت باوقار و آرام و گاهی تند و سریع، پریدن به هوا، به سرعت به دور خود چرخیدن، حرکت شنا گونه بالاتنه، حرکت همزمان دست‌ها و چشم‌ها، حرکت تو در تو و زیگ زاگ پاها، رقص سنتی [[سریلانکا]] را تشکیل می‌دهند. رقاص لباس مخصوص زردوزی و گلدوزی شده‌ای که با فلزهای تزئینی آذین‌بندی شده‌اند را می‌پوشد. مردها معمولاً پیراهن نمی‌پوشند و تنها به گردن و دستهایشان نوارهایی دال بر و خامه ‌دوزی شده از فلزهای قیمتی یا تزئینی آویزان می‌کنند. رقص با آهنگ‌های طبل، سورنا، نی، صور و گاهی خواندن شعر همراه است.


= 10-2.   رقص و موسیقی سنتي سريلانكا =
آموزش رقص از سنین شش یا هفت سالگی آغاز و ده تا پانزده سال ادامه می‌یابد. پس از آنکه هنر آموز آموزش‌ها و مهارت‌های لازم را کسب کرد، در مراسمی سنتی و نیمه مذهبی به اجرای رقص می‌پردازد. این مراسم که حکم جشن فارغ‌التحصیلی را دارد «وس باندیم(Ves Bondim)» نام دارد. این مراسم معمولاً در قسمتی از فضای باریک معبد به نمایش درمی‌آید. در جشن فارغ‌التحصیلی مردم، نماینده موبد بودایی و رقاص‌های نامور و مشهور حضور دارند. در این مراسم بعضی این شرکت کنندگان پیرامون رقص و امور هنری سخنرانی می‌کنند. آنگاه آخرین تکنیک‌های رقص سنتی به اجرا درمی‌آید. اگر چه معابد بودیزم به روی نوعی رقص و موسیقی سنتی باز است، اما آموزش‌‌های بودا شاخه «تیراودا(Theranada)» مشغول شدن موبد مذهبی و مردمی به موسیقی و رقص را در تضاد با سعادت حقیقی می‌دانند؛ ولی بنا به دلایل سیاسی، اجتماعی و نفوذ فرهنگ هندوئیزم بر بودیزم شاخه ماهایانا این رقص ها پذیرفته و رقص های مذهبی مردمی همیشه مورد تشویق و حمایت بودائیان بوده اند. رقص های مذهبی به منظور جلب توجه موجودات آسمانی یا ارواح خبیثه، جهت منافع دنیوی انسان اجراء می‌شوند.<ref name=":1" />
نمایش صورتک ها (کولام[13]) و نمایشی هایی به همراه آواز و رقص (سوکاری و ناداگام[14])  از هنرهای نمایشی مردمی در سریلانکا شامل هستند. به طور کلی در سريلانكا چند نوع رقص سنتي وجود دارد: رقص كندي، رقص با ماسك كه بين تاميل‌ها به «كالوم[15]» معروف است، رقض مذهبی، رقص «ديوها» كه از اعتقادات مردم بودایی است و با ماسك انجام مي‌شود و رقص در دوره مدرن.


= '''10-2-1.   رقص كندي''' =
===== رقص دیوها و شیاطین =====
رقص کلاسیک سینهالی به نام رقص مردم کندی شامل حرکات موزون، رقص جانوران و پرندگان و همچنین با داستان هایی از رامایانا ، متن حماسی زبان سانسکریت هند باستان است. این رقص ها به مردم مناطق مرتفع و کوهستانی تعلق دارد. منطقه کندی بخشی از قلمرو پادشاهی کندی از سال های 1500 قبل از میلاد تا سال 1815 بوده است. اجرای رقص های کندی شامل اجرای حرکات موزون کلاسیک تامیل شامل بهاراتا ناتایام[16] سبکی است که از جنوب هند نشات گرفته است. سبک بایلا[17] سبکی از آواز و رقص است که توسط پرتغالی ها در سال های 1500 معرفی شد و امروز در کشور سریلانکا مشهور است. (M.H.Syed, 2007, ص. 162).
بودائیان بعضی از امراض صعب‌العلاج جسمی و روحی را نتیجه حلول شیاطین یا ارواح خبیثه در جسم بیمار می‌دانند. در این میان عده‌ای نیز وجود داشته و دارند که مدعی ارتباط و نفوذ در این شیاطین و ارواح خطرناک هستند. آنان رقص ها، وردها و آهنگ‌های مختلفی را می‌دانند و برای شفای هر بیمار یا خنثی کردن هر جادوئی نسخه اصلی از این مجموعه را اجرا می‌نمایند. رقص های سنتی معنوی و مادی بسیار شبیه یکدیگرند.  لذا امتیاز هر کدام از دیگری کاری بس مشکل است. در رقص های معنوی اشعار مذهبی، حوادث مهم و داستان‌های عجیب و غریب در قالب شعر، در حالی که موسیقی موزونی آنها را همراهی می‌کند، خوانده می‌شود. بعضی از رقص های مذهبی – معنوی شیاطین مهم، موسوم به «یاکون ناتیم(Yakun Natima)ا» عبارتند از:<ref name=":1" />


حركت باوقار و آرام و گاهي تند و سريع، پريدن به هوا، به سرعت به دور خود چرخيدن، حركت شنا گونه بالاتنه، حركت همزمان دست‌ها و چشم‌ها، حركت تو در تو و زيگ زاگ پاها، رقص سنتي سريلانكا را تشكيل مي‌دهند. رقاص لباس مخصوص زردوزي و گلدوزي شده‌اي كه با فلزهاي تزئيني آذين‌بندي شده‌اند را مي‌پوشد. مردها معمولاً پيراهن نمي‌پوشند و تنها به گردن و دستهايشان نوارهايي دال بر و خامه ‌دوزي شده از فلزهاي قيمتي يا تزئيني آويزان مي‌كنند. رقص با آهنگ‌هاي طبل، سورنا، ني، صور و گاهي خواندن شعر همراه است.
====== رقص شیاطین تشنه خون ======
این شیاطین «ریری یاکا(Riri yaka)» نام دارند. سینهالیان بر این باورند که این شیاطین به شکل هجده حیوان خطرناک در جسم بیمار حلول و نفوذ می‌کنند. رقاص که به ارواح خبیثه و شیاطین نفوذ دارد، نوعی ماسک و لباس ویژه این شیاطین را می‌پوشد، دکوراسیون‌ خاصی از چوب و برگ گیاهان با قرائت وردهائی ویژه در محل اجرای رقص، ترتیب داده می‌شود. آنگاه رقص در برابر بیمار همراه با آهنگ، موسیقی وحشناک و حرکت‌های تند رقاص در دل شب برای چند ساعتی ادامه می‌یابد.


آموزش رقص از سنين شش يا هفت سالگي آغاز و ده تا پانزده سال ادامه مي‌يابد. پس از آنكه هنر آموز آموزشها و مهارتهاي لازم را كسب كرد، در مراسمي سنتي و نيمه مذهبي به اجراي رقص مي‌پردازد. اين مراسم كه حكم جشن فارغ‌التحصيلي را دارد «وس بانديم[18]» نام دارد. اين مراسم معمولاً در قسمتي از فضاي باريك معبد به نمايش درمي‌آيد. در جشن فارغ‌التحصيلي مردم، نماينده موبد بودايي و رقاص‌هاي نامور و مشهور حضور دارند. در این مراسم بعضي این شرکت کنندگان پيرامون رقص و امور هنري سخنرانی مي‌کنند. آنگاه آخرين تكنيك‌هاي رقص سنتي به اجرا درمي‌آيد. اگر چه معابد بوديزم به روي نوعي رقص و موسيقي سنتي باز است، اما آموزش‌‌هاي بودا شاخه «تيراودا[19]» مشغول شدن موبد مذهبي و مردمي به موسيقي و رقص را در تضاد با سعادت حقيقي مي‌دانند؛ ولي بنا به دلايل سياسي، اجتماعي و نفوذ فرهنگ هندوئيزم بر بوديزم شاخه ماهايانا این رقص ها پذیرفته و رقص هاي مذهبي مردمي هميشه مورد تشويق و حمايت بودائيان بوده اند. رقص هاي مذهبي به منظور جلب توجه موجودات آسماني يا ارواح خبيثه، جهت منافع دنيوي انسان اجراء مي‌شوند.  
رقاص در حین اجرای داغ مراسم ممکن است خود را محکم با شلاق بزند یا سر جوجه‌ای را جدا کند و خونش را به بیمار بدهد و یا خود بیاشامد – شاید دلیلش این باشد که شیطان تشنه خون، رضایت داده و از جسم مریض خارج شود. رقاص‌ها با فرمول خاصی که ماهیتش فقط برای خودشان روشن است، پودری به نام "دومالا(Dummala)" تهیه می‌کنند و در حالی که با مشعل می‌رقصند، آنرا بر روی شعله‌های مشعل می‌پاشند که سبب روشن شدن ناگهانی فضای اطراف می‌شود. ترتیب دادن چنین مراسمی هزینه سنگینی دارد.<ref name=":1" />


= 10-2-2.      رقص ديوها و شیاطین =
====== شیطان بزرگ قبرستان ======
بودائيان بعضي از امراض صعب‌العلاج جسمي و روحي را نتيجه حلول شياطين يا ارواح خبيثه در جسم بيمار مي‌دانند. در اين ميان عده‌اي نيز وجود داشته و دارند كه مدعي ارتباط و نفوذ در اين شياطين و ارواح خطرناک هستند. آنان رقص ها، وردها و آهنگ‌هاي مختلفی را مي‌دانند و براي شفاي هر بيمار يا خنثي كردن هر جادوئي نسخه اصلي از اين مجموعه را اجرا مي‌نمايند.
این شیطان «ماها ساهون یاکا(Maha sahon yaka)» نام دارد و نژادش سریلانکایی است. شیطان بزرگ قبرستان به شکل پنج حیوان می‌تواند در افراد نفوذ کند<ref name=":1" />.


رقص هاي سنتي معنوي و مادي بسيار شبيه يكديگرند.  لذا امتياز هر كدام از ديگري كاري بس مشكل است. در رقص هاي معنوي اشعار مذهبي، حوادث مهم و داستان‌هاي عجيب و غريب در قالب شعر، در حالي كه موسيقي موزوني آنها را همراهي مي‌كند، خوانده مي‌شود. بعضي از رقص هاي مذهبي – معنوي شياطين مهم، موسوم به «ياكون ناتيم[20]ا» عبارتند از:  
====== شیطان جادو ======
این شیطان «هونی یان یاکا(Haniyan yaka)» نامیده می‌شود و به شکل شش موجود می‌تواند به آدمیان صدمه بزند.<ref name=":1" />


= 10-2-3.      رقص شياطين تشنه خون =
====== دیو یا خدای صخره ======
اين شياطين «ريري ياكا[21]» نام دارند. سينهاليان بر اين باورند كه اين شياطين به شكل هجده حيوان خطرناك در جسم بيمار حلول و نفوذ مي‌كنند. رقاص كه به ارواح خبيثه و شياطين نفوذ دارد، نوعي ماسك و لباس ويژه اين شياطين را مي‌پوشد، دكوراسيون‌ خاصي از چوب و برگ گياهان با قرائت وردهائي ويژه در محل اجراي رقص، ترتيب داده مي‌شود. آنگاه رقص در برابر بيمار همراه با آهنگ، موسيقي وحشناك و حركت‌هاي تند رقاص در دل شب براي چند ساعتي ادامه مي‌يابد.
این دیو «گالی یاکا(Gale yaka)» نام دارد و مردم جنوب کشور و استان واوو به آن اعتقاد دارند. ویویا خدای صخره برخلاف شیطان‌های دیگر از آدمیان حمایت و پشتیبانی می‌کند. او شفادهنده امراض است و از امراض خطرناک پیشگیری می‌کند. برای اهالی و مردم منطقه‌ای که صخره و سنگی بزرگ در آن وجود دارد، مایه برکت و نعمت است. خدایان می‌توانند رابطه متقابل خوبی با آدمیان داشته باشند. آنان برای بعضی خدایان، از جمله خدای صخره غذا فراهم می‌کنند و سفره می‌چینند و در نهایت پس از اجرای مراسم مخصوص، غذاها را بین مردم تقسیم می کنند، اما غذاهای متعلق به شیاطین خطرناک را کسی نمی‌خورد.  


رقاص در حين اجراي داغ مراسم ممكن است خود را محكم با شلاق بزند يا سر جوجه‌اي را جدا كند و خونش را به بيمار بدهد و يا خود بياشامد – شايد دليلش اين باشد كه شيطان تشنه خون، رضایت داده و از جسم مريض خارج شود.
بودا نزد بوائیان، برترین و مهم‌ترین وجود در آفرینش و برتر از خدایان است. خرافات حاکم بین مردم و ترس و وحشتشان از شیاطین فراوانی که ساخته ذهن خود آنان است، تأثیر روانی جدی بر مردم خرافاتی دارد  به گونه‌ای که بعضی از صدای طبل که در شب تا فاصله نسبتاً زیادی بگوش می‌رسد، می‌ترسند. شواهدی از پیدایش رقص های شیاطین در تاریخ به چشم نمی‌خورد و معلوم نیست از کجاها وارد فرهنگ بوائیان شده است.<ref name=":1" />


رقاص‌ها با فرمول خاصي كه ماهيتش فقط براي خودشان روشن است، پودري به نام "دومالا[22]" تهيه مي‌كنند و در حالي كه با مشعل مي‌رقصند، آنرا بر روي شعله‌هاي مشعل مي‌پاشند كه سبب روشن شدن ناگهاني فضاي اطراف مي‌شود. ترتيب دادن چنين مراسمي هزينه سنگيني دارد.
===== رقص های کلاسیک هندی =====
همچنان که از نام آن پیداست، این نوع از رقص ها از هند به [[سریلانکا]] آمده است. در این رقص ها رقاص حرکت‌های یکی از پرندگان، حیوانات، کشاورزان، صنعتگران و غیره را به عنوان الگو انتخاب می‌کند. در پوشیدن لباس و نوع آرایش، خود را به شکل الگو انتخابی‌اش درمی‌آورد و سپس موزون با موسیقی‌ای که در مراسم نواخته می‌شود حرکت‌ها یا الگوی خویش را به نمایش می‌گذارد. گاهی آنها به صورت کاروان در خیابان‌ها به راه افتاده و مردم در دو طرف خیابان‌ها به تماشای آنان می‌ایستند. سریلانکا به جز طبل، موسیقی سنتی دیگری ندارد. در موسیقی‌های سنتی از طبل‌های «کندی» و مناطق ساحلی کشور، همراه با آلات موسیقی اصیل هندی استفاده می‌شود.<ref name=":1" />


= 10-2-4.      شيطان بزرگ قبرستان: =
===== جایگاه زن در رقص =====
اين شيطان «ماها ساهون ياكا[23]» نام دارد و نژادش سريلانكايي است. شيطان بزرگ قبرستان به شكل پنج حيوان مي‌تواند در افراد نفوذ كند.
در قرون وسطی، رقص «باراتا نوتیام» (Bharata Notyam)، با هدفی مشخص در زمانی معین توسط زنان اجرا می‌شد. این رقص کلاً یک هنر زنانه به حساب می‌آمد، اما رقص های معنوی ویژه مردان بوده است. زنان در دادگاه‌ها و اماکن مقدس خدایان هندو می‌رقصیدند و معمولا زنان پادشاهان (ملکه) بانی این گونه برنامه ها بوده‌اند. این رقص جنبه رسمی و تشریفاتی داشته و نزد زنان عامه معمول نبوده است.  


= 10-2-5.      شيطان جادو: =
رقص در دیدگاه عموم در شأن زن نبوده و مردم رقص را کار زنان بدنام و فواحش می‌دانسته‌اند. این استنباط اجتماعی باعث شده رقص بین زنان کاملاً از میان برود و به صورت هنری ویژه مردان درآید. جدای از این برداشت اجتماعی  که باعث می‌شده زنان از رقص فاصله بگیرند، رقص های سنتی قوت، سرعت و تحمل ادامه طولانی را می‌طلبید که عموماً از زنان ساخته نبوده است. بنابراین رقص های سنتی مردمی، کلاً توسط مردان به نمایش درمی‌آمده و رقص زنان فقط بین درباریان و اشراف رایج بوده است. از دهه سوم قرن بیستم زنان وارد صحنه‌ رقص شدند. از آن پس تا امروز قبح رقصیدن زن در جامعه شکسته شده است.<ref name=":1" />
اين شيطان «هوني يان ياكا[24]» ناميده مي‌شود و به شكل شش موجود مي‌تواند به آدميان صدمه بزند.


= '''10-2-6.      ''' ديو يا خداي صخره''':''' =
===== رقص سنتی در عصر جدید =====
اين ديو «گالي ياكا[25]» نام دارد و مردم جنوب کشور و استان واوو به آن اعتقاد دارند. ويويا خداي صخره برخلاف شيطان‌هاي ديگر از آدميان حمايت و پشتيباني مي‌كند. او شفادهنده امراض است و از امراض خطرناك پيشگيري مي‌كند. براي اهالي و مردم منطقه‌اي كه صخره و سنگي بزرگ در آن وجود دارد، مايه بركت و نعمت است. خدايان مي‌توانند رابطه متقابل خوبي با آدميان داشته باشند. آنان براي بعضي خدايان، از جمله خداي صخره غذا فراهم مي‌كنند و سفره مي‌چينند و در نهايت پس از اجراي مراسم مخصوص، غذاها را بين مردم تقسيم مي کنند، اما غذاهاي متعلق به شياطين خطرناك را كسي نمي‌خورد.  
در گذشته رقص و به خصوص رقص های معنوی در شان طبقات پایین اجتماعی بوده است. در قرن اخیر همراه با تحولات جدید، دولت هنرهای سنتی را مورد توجه و حمایت قرار داد و امکانات آموزشی هنری را فراهم کرده است. رقص های سنتی به وسیله دولت ترویج و تشویق می شود، به گونه‌ای که تفکرات قدیم که رقص را برای زنان ننگ می‌دانستند، از میان رفته است. دیدگاه‌های طبقاتی راجع به رقص نیز به تدریجا فراموشی سپرده شده و بر خلاف گذشته، امروز زنان فعالانه در صحنه رقص های سنتی و جدید شرکت دارند و احتمالاً تا آنجا پیش می‌رود که رقص به صورت هنری زنانه درآید<ref name=":2">مظفری, م. (1369). ''سریلانکا.'' کتابخانه مرکزی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی.</ref><ref name=":1" />


بودا نزد بوائيان، برترین و مهم‌ترين وجود در آفرينش و برتر از خدايان است. خرافات حاكم بين مردم و ترس و وحشتشان از شياطين فراواني كه ساخته ذهن خود آنان است، تأثير رواني جدي بر مردم خرافاتي دارد  به گونه‌اي كه بعضي از صداي طبل كه در شب تا فاصله نسبتاً زيادي بگوش مي‌رسد، مي‌ترسند. شواهدي از پيدايش رقص هاي شياطين در تاريخ به چشم نمي‌خورد و معلوم نيست از كجاها وارد فرهنگ بوائيان شده است.  
=== موسیقی ===
موسیقی مردمی و اقوام مردم سریلانکا همان موسیقی هایی کالام، سراری و ناداگام است که در دهکده‌ها و شهرهای کوچک در گوشه و کنار و در مراسم مذهبی در فضاهای باز اجرا می شوند. روستائیان بعد از یک روز کار در مزرعه و خانه، ازاین نمایش ها و موسیقی ها لذت می‌بردند. و اما موسیقی سنتی و کلاسیک سریلانکا در یک نگاه کلی تحت تأثیر و نفوذ هند و موسیقی مدرن آن تقلیدی از سبک های غربی بوده و هست. موسیقدانان سریلانکایی و طرفداران هر کدام از این دو سبک نیز گهگاه در برابر هم قرار می گیرند. طرفداران موسیقی غربی معتقدند موسیقی سنتی و کلاسیک هند چیزی چز موسیقی هندی نیست. بنا بر عقیده بعضی موسیقی سنتی فعلی سریلانکا تحت تاثیر مکاتب بودیسم و هندویزم و ریتم‌های آهنگین برده‌های آفریقایی، ملودی های اروپایی و هندی قرار داشته و دارد. در میان سبک های کلاسیک موسیقی معروف بایلا(Baila Missic)، موسیقی رقص سریلانکا است. این نوع از موسیقی تقلید از موسیقی پرتغالی‌ها است. بعد از ورود اروپایی‌های اشغالگر به این کشور ابزار و آلات موسیقی اروپایی  و وزن و آهنگ آن بر هنر این کشور تاثیر داشته ولی عملا در دهه 1960 موسیقی بایلا وارد جریان اصلی موسیقی سریلانکا شده است. امروزه ابزار موسیقی الکترونیکی با این آهنگ‌ها همراه است. مشهورترین خواننده بایلا(Baila) در دوره معاصر دسُمند دوسیلوا(Desmond de Silva) است. او هنوز الهام بخش بسیاری از گروه‌های موسیقی در سریلانکا است که شامل گروه های موسیقی شاناکا، هیپ هاپ، پاپ(Shanka, Hip-hap and Pop) و موسیقی کلاسیک سریلانکا می شوند.


= 10-2-7.      رقص هاي كلاسيك هندي =
بسیاری از ادوات موسیقی مردم سریلانکا توسط گروه‌های قبایل واقوام بومی آن ساخته شده است. چندین نوع از این ادوات موسیقی همچنان از گذشته تا امرئز در حال استفاده هستند. بیشترین وسیله موسیقی مورد استفاده، طبل دو سره و شبکه مانند مردم کندی است. تاما[[تاما]](Thammmatama) یک طبل دو قلو است که با دو چوب اجرا می‌شود. یاک برا(Yak Bera) نیز نوعی طبل است که با یک دست در یک سمت و با یک چوب در سمت دیگر نواخته می‌شود. هند رابانا(Hand Rabana) نیز نوعی طبل است که شبیه دایره زنگی است.  
همچنان كه از نام آن پيداست، اين نوع از رقص ها از هند به سريلانكا آمده است. در اين رقص ها رقاص حركت‌هاي يكي از پرندگان، حيوانات، كشاورزان، صنعتگران و غيره را به عنوان الگو انتخاب مي‌كند. در پوشيدن لباس و نوع آرايش، خود را به شكل الگو انتخابي‌اش درمي‌آورد و سپس موزون با موسيقي‌اي كه در مراسم نواخته مي‌شود حركت‌ها يا الگوي خويش را به نمايش مي‌گذارد. گاهی آنها به صورت كاروان در خيابان‌ها به راه افتاده و مردم در دو طرف خيابان‌ها به تماشاي آنان مي‌ايستند. سريلانكا به جز طبل، موسيقي سنتي ديگري ندارد. در موسيقي‌هاي سنتي از طبل‌هاي «كندي» و مناطق ساحلي كشور، همراه با آلات موسيقي اصيل هندي استفاده مي‌شود.


= 10-2-8.      جايگاه زن در رقص: =
موسیقی‌های فیلم‌های هندی همیشه با استقبال مردم سریلانکا روبرو می شود. به ویژه در طول دهه 1960 موسیقی فیلم‌های هندی در سریلانکا به طور قابل توجهی رواج یافت. آهنگ های تامیل و سینهالی در این دوره بر اساس تن و ضرب آهنگ موسیقی فیلم‌های هندی ساخته می‌شدند و این آهنگ‌های موسیقی مورد علاقه خانواده‌های سریلانکایی بودند. تا این که نوعی از انقلاب و دگرگونی هنری در فضای موسیقی سریلانکا روی داد. ترانه سرایانی مثل ماهاگاما سکارا شانتا و مولیگودا(Mahagama Sekara Shantha and Moligoda) برای بیان اندیشه های ملی گرایانه از قالب شعر بهره جسته و از طریق ادبیات به احساسات ملی‌گرایی مردم سریلانکا دامن زدند. درست در همین زمان یکی از بهترین آهنگ‌سازان سریلانکا آناندا ساماراکون(Ananda Samarakon) سرود ملی کشورش را سرود. این تحول کمک کرد تا موسیقی‌دان‌های سریلانکایی سبک موسیقی خود را توسعه و تنوع بخشند. آناندا سماراکون(Ananda Samarakone) (1962 – 1911) از تحصیلکرده های هند است و بر قالب‌های جدید شعر سرایی و موسیقی که بسیار پیچیده است، تسلط خوبی داشته است. آثار وی اکنون الهام بخش بسیاری از موسیقی‌های اخیر تولید شده در سریلانکا  است.
در قرون وسطي، رقص «باراتا نوتيام» (Bharata Notyam)، با هدفي مشخص در زماني معين توسط زنان اجرا مي‌شد. اين رقص كلاً يك هنر زنانه به حساب مي‌آمد، اما رقص هاي معنوي ويژه مردان بوده است. زنان در دادگاه‌ها و اماكن مقدس خدايان هندو مي‌رقصیدند و معمولا زنان پادشاهان (ملكه) بانی این گونه برنامه ها بوده‌اند. اين رقص جنبه رسمي و تشريفاتي داشته و نزد زنان عامه معمول نبوده است.  


رقص در ديدگاه عموم در شأن زن نبوده و مردم رقص را كار زنان بدنام و فواحش مي‌دانسته‌اند. اين استنباط اجتماعي باعث شده رقص بين زنان كاملاً از ميان برود و به صورت هنري ويژه مردان درآيد. جداي از اين برداشت اجتماعي  كه باعث مي‌شده زنان از رقص فاصله بگيرند، رقص هاي سنتي قوت، سرعت و تحمل ادامه طولاني را مي‌طلبيد كه عموماً از زنان ساخته نبوده است. بنابراين رقص هاي سنتي مردمي، كلاً توسط مردان به نمايش درمي‌آمده و رقص زنان فقط بين درباريان و اشراف رايج بوده است. از دهه سوم قرن بيستم زنان وارد صحنه‌ رقص شدند. از آن پس تا امروز قبح رقصيدن زن در جامعه شكسته شده است.  
بزرگترین موسیقی‌دان‌های سریلانکایی در دهه های اخیر افرادی چون: نیمال مندیس، محمد قوس، آمارادوا و پریمایسری کوناداسا(Nimal Mendis, Mohamed Ghouse, W.D.Amaradeva and Premasiri Kernadasa) هستند. گروه‌های موسیقی پاپ مثل لوس کابلروس(Los Cabelleros) توسط نریل فرناندو(Nerille Fernando) هدایت می‌شدند، و گروه های دیگری نیز مانند لا بامباس(La Bambas)، هامینگ بردز و لوس موچاچس(Humming Birds and Los Muchachos) در اواسط دهه 1960 در صحنه موسیقی سریلانکا ظاهر گردیدند. تمام این گروه‌های موسیقی پاپ تحت تأثیر خواننده محلی کارائیب به نام هری بلافونته(Harry Belafonte) قرار داشتند. تا اواخر دهه 1960 و اوایل دهه 1970 موسیقی پاپ کالیپسو(Calypso) در خانواده‌های سریلانکا رواج داشت تا این که در سال 1980، موسیقی فیلم های هندی باری دیگر با استقبال مردم روبرو شده و تا حد قابل توجهی موسیقی پاپ را از میدان و خانه های مردم بیرون کرد.


= 10-2-9.      رقص سنتي در عصر جديد: =
تا سال 1990 مشهورترین موسیقی‌های سریلانکا، موسیقی های فیلم ها، موسیقی پاپ هندی و پاپ غربی بوده است. عده‌ای که آرز شنیدن موسیقی راک و هوی متال را داشتند با روی کار آمدن گروه استیگماتا(Stigmata) آرزوشان به واقعیت پیوست. آخرین کار استیگماتا، تحت عنوان درخشان(Lucid) است که با سبک "هوی متال(Heavy Metal)" اجرا شده است. دیگر گروه‌های موسیقی تأثیرگذار و محبوب مردم  بایتا و سانتوش، ایرج و سامیتا و سانتی گراوز(Bathiya, Santhush, Iraj, Samitiha and Centigradz)هستند.<ref name=":1" />
در گذشته رقص و به خصوص رقص هاي معنوي در شان طبقات پايين اجتماعي بوده است. در قرن اخير همراه با تحولات جديد، دولت هنرهاي سنتي را مورد توجه و حمايت قرار داد و امكانات آموزشي هنري را فراهم كرده است. رقص هاي سنتي به وسيله دولت ترويج و تشويق می شود، به گونه‌اي كه تفكرات قديم كه رقص را براي زنان ننگ مي‌دانستند، از ميان رفته است. ديدگاه‌هاي طبقاتي راجع به رقص نيز به تدریجا فراموشي سپرده شده و بر خلاف گذشته، امروز زنان فعالانه در صحنه رقص هاي سنتي و جديد شركت دارند و احتمالاً تا آنجا پيش مي‌رود كه رقص به صورت هنري زنانه درآيد(مظفری, سریلانکا, 1369, ص. 119-124)


= '''10-3.  موسيقي''' =
=== فیلم و تئاتر ===
موسیقی مردمی و اقوام مردم سریلانکا همان موسیقی هایی كالام، سراري و ناداگام است که در دهكده‌ها و شهرهاي كوچك در گوشه و کنار و در مراسم مذهبی در فضاهاي باز اجرا می شوند.  روستائيان بعد از يك روز كار در مزرعه و خانه، ازاين نمایش ها و موسیقی ها لذت مي‌بردند. و اما موسيقي سنتی و کلاسیک سريلانكا در یک نگاه کلی تحت تأثير و نفوذ هند و موسیقی مدرن آن تقلیدی از سبک های غربی بوده و هست. موسیقدانان سریلانکایی و طرفداران هر کدام از این دو سبک نیز گهگاه در برابر هم قرار می گیرند. طرفداران موسیقی غربی معتقدند موسیقی سنتی و کلاسیک هند چیزی چز موسیقی هندی نیست. بنا بر عقیده بعضی موسیقی سنتی فعلی سریلانکا تحت تاثیر مكاتب بوديسم و هندويزم و ريتم‌هاي آهنگين برده‌هاي آفريقايي، ملودي های اروپايي و هندي قرار داشته و دارد. در میان سبک های کلاسیک موسیقی معروف بايلا[26] ، موسيقي رقص سريلانكا است. اين نوع از موسيقي تقلید از موسيقي پرتغالي‌ها است. بعد از ورود اروپايي‌های اشغالگر به اين كشور ابزار و آلات موسیقی اروپايي  و وزن و آهنگ آن بر هنر این کشور تاثیر داشته ولی عملا در دهه 1960 موسيقي بايلا وارد جريان اصلي موسيقي سريلانكا شده است. امروزه ابزار موسيقي الکترونیکی با اين آهنگ‌ها همراه است. مشهورترين خواننده بايلا[27] در دوره معاصر دسُمند دوسيلوا[28] است. او هنوز الهام بخش بسياري از گروه‌هاي موسيقي در سريلانكا است که شامل گروه های موسیقی شاناكا، هيپ هاپ، پاپ[29] و موسيقي كلاسيك سريلانكا می شوند.


بسياري از ادوات موسيقي مردم سريلانكا توسط گروه‌هاي قبايل واقوام بومي آن ساخته شده است. چندين نوع از اين ادوات موسيقي همچنان از گذشته تا امرئز در حال استفاده هستند. بيشترين وسيله موسيقي مورد استفاده، طبل دو سره و شبكه مانند مردم کندي است. تاما[[تاما]][30] يك طبل دو قلو است كه با دو چوب اجرا مي‌شود. ياك برا[31] نيز نوعي طبل است كه با يك دست در يك سمت و با يك چوب در سمت ديگر نواخته مي‌شود. هند رابانا[32] نيز نوعي طبل است که شبيه دایره زنگی است.  
==== تئاتر ====
در [[سریلانکا]]، هنر تئاتر سنتی و مدرن، قدیمی و جدید با هم پیوستگی محکمی دارند. در کلمبو، پایتخت کشور، تئاتر مدرن، بین‌المللی و در حال رشد وجود دارد. آثار اصلی و ترجمه  نمایشنامه‌‌نویسان مطرح جهان مانند بکث، گوگل و گورکی(Beketh, Gogole and Gorky) سطح و سبک های مختلفی دارند. در مواردی به منظور سرگرمی و گاهی جهت  شفا بیماران یا در مناطق روستایی، تئاترهای آئینی‌ قدیمی اجرا می‌شود


موسيقي‌هاي فيلم‌هاي هندي هميشه با استقبال مردم سريلانكا روبرو می شود. به ويژه در طول دهه 1960 موسیقي فيلم‌هاي هندي در سريلانكا به طور قابل توجهي رواج یافت. آهنگ هاي تاميل و سينهالي در این دوره بر اساس تن و ضرب آهنگ موسيقي فيلم‌هاي هندي ساخته مي‌شدند و اين آهنگ‌های موسيقي مورد علاقه خانواده‌هاي سريلانكايي بودند. تا این که نوعي از انقلاب و دگرگونی هنري در فضاي موسيقي سريلانكا روی داد. ترانه سراياني مثل ماهاگاما سكارا شانتا و موليگودا[33] براي بیان اندیشه های ملی گرایانه از قالب شعر بهره جسته و از طریق ادبیات به احساسات ملي‌گرايي مردم سریلانکا دامن زدند. درست در همين زمان يكي از بهترين آهنگ‌سازان سريلانكا آناندا ساماراكون[34] سرود ملي كشورش را سرود. اين تحول كمك كرد تا موسيقي‌دان‌هاي سريلانكایی سبك موسيقي خود را توسعه و تنوع بخشند. آناندا سماراكون[35] (1962 – 1911) از تحصيلكرده های هند است و بر قالب‌هاي جديد شعر سرايي و موسيقي كه بسيار پيچيده است، تسلط خوبی داشته است. آثار وی اکنون الهام بخش بسياري از موسيقي‌هاي اخير توليد شده در سريلانكا  است.
این سرگرمی‌ها از شیوه‌ها و روش‌های زندگی کشاورزی سرچشمه گرفته است و همانند تمام جوامع در حال پیشرفت بسیاری از قالب‌های قدیمی هنر تئاتر کم ‌رنگ‌تر می‌شوند و این در حالی است که تئاتر مدرن و جدید در حال شکوفایی است. ادیریویرا ساراتچاندرا مانام(Ediriweera Saratchandra’s Maname) به عنوان اولین نمایش مدرن به زبان سینهالی به شمار می رود که در سال 1956 تولید شد و به سبک نمایش قومی سنتی به نام ناداگام(nadagam) به روی صحنه رفت. موضوعات سیاسی و اجتماعی، کانون توجه بیشتر نمایش های معاصر در کشور است. تصاویر انیمیشن تولید داخل منحصراً به زبان سینهالی است و فیلم های تامیلی زبان از جنوب هند وارد می شود.<ref name=":1" />


بزرگترين موسيقي‌دان‌هاي سريلانكايي در دهه های اخیر افرادی چون: نيمال منديس، محمد قوس، آمارادوا و پريمايسري كوناداسا[36] هستند. گروه‌هاي موسيقي پاپ مثل لوس كابلروس[37] توسط نريل فرناندو[38] هدايت مي‌شدند، و گروه های دیگری نیز مانند لا بامباس[39]، هامينگ بردز و لوس موچاچس[40] در اواسط دهه 1960 در صحنه موسيقي سريلانكا ظاهر گردیدند. تمام اين گروه‌هاي موسيقي پاپ تحت تأثير خواننده محلي كارائيب به نام هري بلافونته[41] قرار داشتند. تا اواخر دهه 1960 و اوايل دهه 1970 موسيقي پاپ كاليپسو[42] در خانواده‌هاي سريلانكا رواج داشت تا این که در سال 1980، موسيقي فيلم های هندي باری دیگر با استقبال مردم روبرو شده و تا حد قابل توجهی موسيقي پاپ را از میدان و خانه های مردم بیرون كرد.
===== تئاتر آئینی – مذهبی =====
تئاترهای آئینی سریلانکا با اجراهای گسترده و فراوان به لحاظ تاریخی پیوستگی دارند. قدمت افسانه‌های قدیمی تئاتر به دوران قبل از بودائی‌ها برمی‌گردد. تئاترهای مذهبی و آئینی مانند تمام هنرهای زنده دیگر در طول زمان دستخوش تغییرات شده اند و بعضی از عناصر خود را از دست داده و برخی دیگر را جذب کرده اند. تئاترهای آئینی به طور کلی اجراهای طولانی مدت دارند. هدف اولیه تئاتر قومی سریلانک فرو نشاندن خشم خدایان و دیوها است، برخی مردم عادی بر این باورند که خدایانشان به ایشان نعمت‌ داده، بیماری شان را شفا داده و پریشان شان را علاج  می کنند. تصور بر این است که اگر مردم نذورات و خیرات ندهند و به مراسم تئاتر بی توجهی کنندد، خدایان مردم را در برابر دیوها و شیاطین رهل خواهند کرد.  


تا سال 1990 مشهورترين موسيقي‌هاي سريلانكا، موسيقي های فيلم ها، موسيقي پاپ هندي و پاپ غربي بوده است. عده‌اي که آرز شنیدن موسيقي راك و هوي متال را داشتند با روي كار آمدن گروه استيگماتا[43] آرزوشان به واقعیت پيوست. آخرين كار استيگماتا، تحت عنوان درخشان[44] است که با سبک "هوي متال[45]" اجرا شده است. ديگر گروه‌هاي موسيقي تأثيرگذار و محبوب مردم  بايتا و سانتوش، ايرج و ساميتا و سانتي گراوز[46]هستند.  
دسته‌ دیگر از تئاترهای آئینی جنبۀ شخصی دارند. به منظر پیشگیری از تأثیرات نامطلوب نجومی در مقیاس کوچکتری این مراسم برپا می شود. منجمان و ستاره شناسان و موبدان بودایی زمان های مناسبی را برای اجرای این گونه نمایش ها توصیه کنند.


= '''10-4.  فیلم و تئاتر''' =
اورو یاکاما(Oru Yakkama) (آداب کشتن گراز وحشی) نوعی از مراسم تئاترهای آئینی است. این واقعه منظوم تعریف و روایت و اغلب به صورت کمدی، خنده‌دار و با حرکات تقلیدی اجرا می شود. شکارچی پیش رفتن به شکار گراز، زمان مناسب شکار را با یک منجم مشورت می کند. در این نمایش شکارچی با جانواران و حیوانات مختلفی برخورد می‌کند و آنها را با گراز وحشی اشتباه می‌گیرد. در نهایت او به صید و شکار اصلی خود می‌رسد. رقاصی خود را به شکل گراز درمی‌آورد و پس از تلاش‌های بسیار سر انجام به دام شکارچی می‌افتد. با تیر و کمان شکار و گوشت آن در میان اهالی روستا پخش و توزیع می‌شود.<ref name=":3">E.R.Sarachchandra. (2006). ''The Folk Drama of Ceylon.'' Colombo: Migoda.</ref>


= '''10-4-1.   تئاتر''' =
در این توزیع، قوانین اجتماعی زندگی واقعی و روزمره به صورت ساده و برعکس وضعیت جاری در زندگی اجرا می‌شود: قسمت‌های نامطبوع گوشت را به اعضای طبقه بالای جامعه و بهترین قسمتهای آن را طعنه‌آمیز و نیش‌دار به اعضای طبقه پایین جامعه می دهند. این مراسم از سطح بالایی از طنز و نقد اجتماعی برخوردار است. این مسئله بیانگر این است که تئاتر و نمایشهای آئینی ضمن تعلق داشتن به جهان معنوی با مسائل روزمره و واقعیت‌های زندگی نیز سروکار دارند. این مراسم در گذشته در میان مردم سینهالی نمایشی مهم و برجسته به شمار می‌آمده است.
در سريلانكا، هنر تئاتر سنتي و مدرن، قديمي و جديد با هم پیوستگی محکمی دارند. در كلمبو، پايتخت كشور، تئاتر مدرن، بين‌المللي و در حال رشد وجود دارد. آثار اصلي و ترجمه  نمايشنامه‌‌نويسان مطرح جهان مانند بكث، گوگل و گوركي[47] سطح و سبك های مختلفی دارند. در مواردی به منظور سرگرمی و گاهی جهت  شفا بيماران یا در مناطق روستايي، تئاترهاي آئيني‌ قديمي اجرا مي‌شود


اين سرگرمي‌ها از شيوه‌ها و روش‌هاي زندگي كشاورزي سرچشمه گرفته است و همانند تمام جوامع در حال پيشرفت بسياري از قالب‌هاي قديمي هنر تئاتر كم ‌رنگ‌تر مي‌شوند و اين در حالي است كه تئاتر مدرن و جديد در حال شكوفايي است.  
یکی دیگر از نمایش های آئینی همگانی که توسط یک گروه اجرا می‌شود گام مادوا، دِوُل مادوا و پونا مادوا(Gam maduwa, Devol madewa and Puna maduva)  نام دارد که ضمن اجرای آن خدایی موثر در پیشگیری از ابتلای به بیماری‌های واگیری و مسری به نام پاتینی(Pattini) پرستش می شود. معابد پاتینی در سرتاسر کشور پراکنده است.  


ادیریویرا ساراتچاندرا مانام[48] به عنوان اولین نمایش مدرن به زبان سینهالی به شمار می رود که در سال 1956 تولید شد و به سبک نمایش قومی سنتی به نام ناداگام[49] به روی صحنه رفت. موضوعات سیاسی و اجتماعی، کانون توجه بیشتر نمایش های معاصر در کشور است. تصاویر انیمیشن تولید داخل منحصراً به زبان سینهالی است و فیلم های تامیلی زبان از جنوب هند وارد می شود.
نوع دیگری از نمایش های آئینی مرتبط با مریضی یا بدبختی و بدشانسی را بالی تُویل(Bali-thovil) می گویند.  بالی  آدابی است که طی آن هدایایی به خدایان سیارات و نجوم پیشکش می شود. نمایشی و مراسم بسیار دراماتیک تُویل برای تسکین بیمار و دفع شیاطین استفاده می‌شود. از دیگر ویژگی‌های مهم «بالی» استفاده از تصاویر است. تصاویر سفالی بزرگی که گاهی سه متر طول دارد. آن ها نقوشی برجسته ای را که به صورت برعکس در صحنه نمایش نصب کرده اند پس از نمایش از بین می‌برند. امروزه نمایش بالی به دلیل هزینه‌ها و مخارج زیادش به ندرت برگزار می‌شود. <ref name=":3" /><ref name=":1" />


= '''10-4-1-1.               تئاتر آئيني – مذهبي:''' =
====== ناداگاما ======
تئاترهاي آئيني سريلانكا با اجراهاي گسترده و فراوان به لحاظ تاريخي پيوستگی دارند. قدمت افسانه‌های قدیمی تئاتر به دوران قبل از بودائي‌ها برمي‌گردد. تئاترهاي مذهبي و آئيني مانند تمام هنرهاي زنده دیگر در طول زمان دستخوش تغييرات شده اند و بعضي از عناصر خود را از دست داده و برخی ديگر را جذب کرده اند. تئاترهاي آئيني به طور كلي اجراهاي طولاني مدت دارند. هدف اوليه تئاتر قومي سریلانک فرو نشاندن خشم خدايان و ديوها است، برخی مردم عادی بر این باورند که خدایانشان به ایشان نعمت‌ داده، بیماری شان را شفا داده و پريشان شان را علاج  می کنند. تصور بر اين است که اگر مردم نذورات و خيرات ندهند و به مراسم تئاتر بی توجهی کنندد، خدايان مردم را در برابر ديوها و شياطين رهل خواهند كرد.  
ناداگاما(Nadagama)، سابقه ای 200 ساله دارد و در اصل نمایشی از مردم دراویدی جنوب هند است. متن اولین نمایش ناداگامای از زبان تامیل به سینهالی ترجمه شده است. اولین نمایش [[ناداگاما]] سینهالی را مبلغان کاتولیک اجرا کردند. موسیقی و متن شعر گونه مهمترین شاخص این نمایش هستند. نمایش به صورت‌ آواز، سرود و گفتگوهای منظوم اجرا می شود. لذا موسیقی ناداگاما بعد جدیدی را به تئاتر قومی سینهالی اضافه کرد. بیشتر تئاترهای سینهالی درباره داستان‌های افسانه‌ای هستند. این نمایش در ابتدا با موضوعات و مطالب مربوط به مسیحیت سروکار داشته است. اگر چه این نمایش به لحاظ شیوه های اجرایی به سایر الگوهای سنتی اجرای نمایش ها  قوت و غنای بیشتری بخشید، اما نتوانسته نظر ادیبان را به خود جلب کند.<ref name=":1" />


دسته‌ دیگر از تئاترهاي آئيني جنبۀ شخصي دارند. به منظ.ر پیشگیری از تأثيرات نامطلوب نجومی در مقياس كوچكتری این مراسم برپا می شود.منجمان و ستاره شناسان و موبدان بودایی زمان های مناسبی را برای اجرای این گونه نمایش ها توصیه کنند.
====== نورتی ======
اواخر قرن نوزدهم با ورود شرکت تئاتر و نمایش پارسی شهر بمبئی هند به [[سریلانکا]] تئاتر شهری سینهالی ظهور کرد. اجرای تئاتر و نمایش پارسی با تئاترها و نمایش های دیگر کاملاً متفاوت بود و همین موضوع باعث شد تا تماشاچیان جذب آن شوند. این تئاتر پارسی که بعدها به زبان سینهالی به تئاتر نورتی(Nurti.cfhk) معروف شد ترکیبی از حالت‌های نمایشی هندی و اروپایی بود. ابتدا تماشاچیان اجرای این نوع از تئاتر و نمایش در کلمبو را جذاب دیدند و به همین ترتیب تماشاچیان و مخاطبان دیگر در شهرهای بزرگ جنوب و جنوب غربی آسیا جذب آن شدند. تئاتر نورتی کم کم در این کشور بومی و نمایش‌های سینهالی با همین سبک و سیاق نوشته و به همین ترتیب  با موسیقی کاملاً مشابه اجرا شدند. رفته رفته سالن تئاتر در کلمبو برای اجرای نمایش نورتی که طرفداران و مخاطبان آن نیز به سرعت در حال رشد بودنند، ساخته شد.  


اورو ياكاما[50] (آداب كشتن گراز وحشي) نوعی از مراسم تئاترهای آئيني است. اين واقعه منظوم تعريف و روايت و اغلب به صورت كمدي، خنده‌دار و با حركات تقليدي اجرا می شود. شكارچي پیش رفتن به شكار گراز، زمان مناسب شکار را با يك منجم مشورت می کند. در این نمایش شكارچي با جانواران و حيوانات مختلفی برخورد مي‌كند و آنها را با گراز وحشي اشتباه مي‌گيرد. در نهايت او به صيد و شكار اصلي خود مي‌رسد. رقاصی خود را به شكل گراز درمي‌آورد و پس از تلاش‌هاي بسيار سر انجام به دام شکارچی مي‌افتد. با تير و كمان شكار و گوشت آن در ميان اهالي روستا پخش و توزيع مي‌شود. (E.R.Sarachchandra, 2006)
به هرحال اولین تئاتر تجاری در [[سریلانکا]] به این صورت متولد و در دو دهه اول قرن بیستم شکوفا شد. نمایش‌ها و تئاترهای پر رونق نورتی نیز مانند تمام نمایشنامه‌های جدید احتیاج به تحول داشت. نمایشنامه‌نویسان سینهالی نه تنها به سرعت فرم‌ها و سبک‌های این نوع تئاتر را فرا گرفتند، بلکه نمایش را به فضایی فراتر از تئاتر پارسی کشانده و به تئاتر کلاسیک سانسکریت و به نمایشنامه‌های شکسپیر نیز روی آوردند. در میان نمایشنامه‌نویسانی که باعث رونق بیشتر نمایش نورتی شدند جان دوسیلوا(John de silva) بیش از دیگران شهرت کسب کرد. به همین دلیل اولین سالن تئاتر دولتی در کلمبو به اسم او نام گذاری شده است. تئاتر نورتی به رغم شهرت فراوانش، نتوانست بیش از سه دهه دوام بیابد.  


در اين توزيع، قوانين اجتماعي زندگي واقعي و روزمره به صورت ساده و برعكس وضعیت جاری در زندگی اجرا مي‌شود: قسمت‌هاي نامطبوع گوشت را به اعضاي طبقه بالاي جامعه و بهترين قسمتهاي آن را طعنه‌آميز و نيش‌دار به اعضاي طبقه پايين جامعه می دهند. اين مراسم از سطح بالايی از طنز و نقد اجتماعي برخوردار است. اين مسئله بیانگر این است كه تئاتر و نمايشهاي آئيني ضمن تعلق داشتن به جهان معنوي با مسائل روزمره و واقعيت‌های زندگی نیز سروكار دارند. اين مراسم در گذشته در ميان مردم سينهالي نمایشی مهم و برجسته به شمار مي‌آمده است.  
با ظهور صنعت «سینما»، حفظ آن به لحاظ [[مالی]] بسیار دشوار شد. با ورود فیلم‌های هندی تئاتر با چالش بزرگی روبرو گردید. ذائقه مخاطبان از تماشای تئاتر به دیدن فیلم سینایی تغییر کرد و تئاتر نتوانست مخاطبان خودش را نگه دارد. به این ترتیب تئاتر به سرعت با رکود مواجه شد و سالن تئاتر «تاورهال(Tower Hall)» نیز به سالن سینما تغییر پیدا کرد و به این ترتیب پایان زندگی و عمر کوتاه تئاتر شهری سینهالی رقم خورد<ref name=":1" />.


یکی دیگر از نمایش های آئيني همگاني كه توسط یک گروه اجرا مي‌شود گام مادوا، دِوُل مادوا و پونا مادوا[51]  نام دارد كه ضمن اجرای آن خدايي موثر در پیشگیری از ابتلای به بيماري‌هاي واگيري و مسري به نام پاتيني[52] پرستش می شود. معابد پاتینی در سرتاسر كشور پراكنده است.  
==== تئاتر مدرن ====
تئاتر مدرن سینهالی ادبیات محور متولد شد و بیشتر از سوی ادبیات غربی پشتیبانی می شد. برای مثال ترجمه‌های اقتباسی از نمایش‌های کلاسیک و مدرن از غرب، به سینهالی  هر سال در دانشگاه سیلان(Ceylon University College)، اجرا می‌شد و گروه‌های تئاتر آماتور برای تولید آثاری مناسب تلاش‌های می کردند. لذا جریان تئاتر مدرن سینهالی به این ترتیب به وجود آمد. ادیبان و کارشناسان ادبی که در آن زمان در این فعالیت‌ها شرکت می‌کردند در این نوع از تئاتر آثار ارزشمند هنری و زیبایی را مشاهده نکردند. آن‌ها براین باور بودند که هنر نمایشی سینهالی بدون یادگیری و تقلید درست از قالب‌ها، سبک‌ها و مدل‌های بین‌المللی به خصوص مدل‌ها و سبک‌های اروپایی توسعه و پیشرفت نخواهد کرد. به هر حال در طول دهه چهل و پنجاه در عرصه نوشتن و اجرای نمایش تلاش‌های زیادی شد.  


نوع دیگری از نمایش هاي آئيني مرتبط با مريضي يا بدبختي و بدشانسي را بالي تُويل[53] می گویند.  بالي  آدابي است كه طی آن هدایایی به خدايان سيارات و نجوم پیشکش می شود. نمايشي و مراسم بسيار دراماتيك تُويل براي تسكين بیمار و دفع شياطين استفاده مي‌شود. از ديگر ويژگي‌هاي مهم «بالي» استفاده از تصاوير است. تصاوير سفالي بزرگی که گاهي سه متر طول دارد. آن ها نقوشی برجسته ای را که به صورت برعكس در صحنه نمایش نصب کرده اند پس از نمایش از بين مي‌برند. امروزه نمایش بالي به دليل هزينه‌ها و مخارج زيادش به ندرت برگزار مي‌شود. (E.R.Sarachchandra, 2006)
ادیویرا سارچاندرا(Ediriweera Sarchchandra) استاد دانشگاه، برای خلق سبک نمایشی غیررئال (غیرواقعی) به مطالعه سنت‌های نمایشی بومی روی آورد. او در سال 1956 تئاتر بومی مانام(Maname) را آغاز کرد. این نمایش جدید نزد حامیان و فعالان تئاتر مدرن سینهالی اثری بسیارغیرمنتظره و در نوع خود بی نظیر بود. نمایشنامه نویسان سینهالی و کارگردانان امروز به سهولت در سراسراین سرزمین فعال هستند. هر چند اصراری بر بکارگیری یک قالب خاص ندارند، اما از هر عنصر قومی که با مقصود و هدفشان سازگار باشد، استفاده می کنند. اندک شماری از نویسندگان از نوشتن سبک رئال فاصله گرفته‌ و دید خود را نسبت به نمایش و نمایشنامه‌نویسی شعرگونه و منظوم تغییر داده اند<ref name=":0" /><ref name=":1" />.


= 10-4-1-2.  ناداگاما'''[54]''': =
=== سینما ===
ناداگام سابقه ای 200 ساله دارد و در اصل نمايشی از مردم دراويدي جنوب هند است. متن اولين نمایش ناداگاماي از زبان تاميل به سينهالي ترجمه شده است. اولين نمایش [[ناداگاما]] سينهالي را مبلغان كاتوليك اجرا کردند. موسیقی و متن شعر گونه مهمترین شاخص این نمايش هستند. نمايش به صورت‌ آواز، سرود و گفتگوهاي منظوم اجرا می شود. لذا موسيقي ناداگاما بعد جديدي را به تئاتر قومي سينهالي اضافه كرد. بيشتر تئاترهاي سينهالي درباره داستان‌هاي افسانه‌اي هستند. اين نمايش در ابتدا با موضوعات و مطالب مربوط به مسيحيت سروكار داشته است. اگر چه اين نمايش به لحاظ شیوه های اجرایی به سایر الگوهاي سنتي اجراي نمايش ها  قوت و غناي بیشتری بخشید، اما نتوانسته نظر اديبان را به خود جلب كند.
در آوریل سال 1900 میلادی فعالان عرصه سینمایی [[سریلانکا]] با وارد کردن فیلم از خارج و نمایش آن در سالنهای شهر، کارشان را آغاز کردند؛ اما تولید فیلم‌های مستند از سال 1949 و فیلم‌های سینمایی در دهه 1950 در این کشور آغاز شد <ref name=":2" />. سینمای این کشور از یک سو با چالش بزرگی به نام صنعت فیلم و سینمای هند و از سویی دیگر گسترش روزافزودن محبوبیت تلویزیون در بین خانواده ها روبرو است. اولین فیلم سینهالی زبان سریلانکا با نام «کاداوانو پرونداوا(Kadawunu Poronduwa)» (پیمان شکسته شده) در سال 1947 به نمایش درآمد. در سال 1956 فیلم اصیل سینهالی زبان با نام «رکاوا(Rekawa)»، )خط سرنوشت( با کارگردانی لستر جیمز پریس(Lester James Peries) سبک موسیقی و مدل رقص هندی را رها و برای نشان دادن زندگی و فرهنگ مردم سریلانکایی‌ها تلاش فراوان کرد. او دومین موفقستش را با ساختن فیلم‌ "گامپرالیا(Gamperaliya)" (روستای در حال تغییر) بر اساس رمان مارتین ویکراماسینگ(Martin Wixkramasinghe) رقم زد و مدل و سبک نوینی از تهیه فیلم را به کارگردانان نسل جدید سریلاانکا معرفی کرد. فیلم‌سازان مدرن سریلانکایی بیشتر تمایل به ساخت فیلم‌هایی با مضمون و محتوای جنگ‌های داخلی دارند. فیلم "مرگ در شب چهارده ماه(Death on a full moon day)" ساخته «پراسانا ویتاناگ(Prasanna Vithange)» از معروفترین این گونه فیلم ها است. البته داستان و تکنیک فیلم‌های تولید داخل نیز همان حال و هوای هالیوودی را دارند <ref name=":2" />. اکنون هر ساله حدود صدها فیلم، با زبان‌های انگلیسی، تامیل، سینهالی و هندی در سالن های سینماهای سریلانکا به نمایش در می آیند. اکثر فیلم‌های ساخت سریلانکا به زبان سینهالی و تعداد کمی از آن به زبان تامیل ساخته شده است <ref>Thomas, G. (2012). ''The rough guide to Srilanka.'' Rough Guides.</ref>. اما هنر سینمای کشور تا خودکفایی فاصله زیادی دارد. تعداد قابل توجهی از فیلم‌های تامیل زبان از جنوب هند وارد می‌شوند.  


= 10-4-1-3. «نورتي»'''[55]''': =
بیشتر سینماهای کشور در شهر کلمبو هستند<ref name=":2" />. چهار سینمای "مجستیک"، "سینما لیبرتی"، "ساووی" و "رگال(Majestic Cinema, Liberty, Savoy and Regal)" که از سینماهای خوب شهر کلمبو به حساب می‌آیند در دو نوبت صبح و عصر بیشتر فیلم‌های معروف و مشهور هالیوود را نشان می‌دهند. سینمای رگال همچنین محلی برای نمایش فیلم‌های تولید داخل کشور و همچنین جشنواره‌های فیلم‌های داخلی است. قیمت‌ بلیط‌ها 150 روپیه برای بزرگسالان و 100 روپیه برای بچه‌های زیر 12 سال است. علاوه بر این خانه های فرهنگ کشورهای خارجی نیز فیلم‌های هنری کشورهایشان را در فضای اختصاصی خودشان نمایش می‌دهند <ref>Planet, L. ''Lonely Planet Srilanka.'' Lonely Planet.</ref>. بسیاری از فیلم ها از طریق شبکه های توزیع فیلم و نرم افزار  که بر سر هر کوی و برزن هستند در دسترس مردم هستند. ضمن این که بعضی از مغازه‌ها نیز اقدام به فروش لوح های فشرده فیلم و نرم افزار می کنند.<ref name=":1" />
اواخر قرن نوزدهم با ورود شركت تئاتر و نمايش پارسي شهر بمبئي هند به سريلانكا تئاتر شهري سينهالي ظهور كرد. اجراي تئاتر و نمايش پارسي با تئاترها و نمايش هاي ديگر كاملاً متفاوت بود و همین موضوع باعث شد تا تماشاچیان جذب آن شوند. اين تئاتر پارسي كه بعدها به زبان سينهالي به تئاتر نورتي معروف شد تركيبی از حالت‌هاي نمايشي هندي و اروپايي بود. ابتدا تماشاچيان اجرای اين نوع از تئاتر و نمايش در كلمبو را جذاب ديدند و به همين ترتيب تماشاچيان و مخاطبان ديگر در شهرهاي بزرگ جنوب و جنوب غربي آسيا جذب آن شدند. تئاتر نورتي کم کم در این کشور بومي و نمايش‌هاي سينهالي با همين سبك و سياق نوشته و به همين ترتيب  با موسيقي كاملاً مشابه اجرا شدند. رفته رفته سالن تئاتر در كلمبو براي اجراي نمايش نورتي كه طرفداران و مخاطبان آن نيز به سرعت در حال رشد بودنند، ساخته شد.  


به هر  حال اولين تئاتر تجاري در سريلانكا به این صورت متولد و در دو دهه اول قرن بيستم شكوفا شد. نمايش‌ها و تئاترهاي پر رونق نورتي نیز مانند تمام نمايشنامه‌هاي جديد احتیاج به تحول داشت. نمايشنامه‌نويسان سينهالي نه تنها به سرعت فرم‌ها و سبك‌هاي اين نوع تئاتر را فرا گرفتند، بلکه نمایش را به فضایی فراتر از تئاتر پارسي کشانده و به تئاتر كلاسيك سانسكريت و به نمايشنامه‌هاي شكسپير نیز روی آوردند. در ميان نمايشنامه‌نويسانی كه باعث رونق بيشتر نمايش نورتي شدند جان دوسيلوا[56] بیش از دیگران شهرت كسب كرد. به همین دلیل اولين سالن تئاتر دولتی در كلمبو به اسم او نام گذاري شده است. تئاتر نورتي به رغم شهرت فراوانش، نتوانست بيش از سه دهه دوام بیابد. با ظهور صنعت «سينما»، حفظ آن به لحاظ [[مالی]] بسيار دشوار شد. با ورود فيلم‌هاي هندی تئاتر با چالش بزرگي روبرو گردید. ذائقه مخاطبان از تماشاي تئاتر به دیدن فيلم سینایی تغيير کرد و تئاتر نتوانست مخاطبان خودش را نگه دارد. به اين ترتيب تئاتر به سرعت با ركود مواجه شد و سالن تئاتر «تاورهال[57]» نیز به سالن سينما تغيير پيدا كرد و به این ترتیب پايان زندگي و عمر كوتاه تئاتر شهري سينهالي رقم خورد.
جدول شماره 1. فیلم های سینمایی سریلانکا  
 
= 10-4-1-4. تئاتر مدرن: =
تئاتر مدرن سينهالي ادبيات محور متولد شد و بيشتر از سوی ادبيات غربی پشتیبانی می شد. براي مثال ترجمه‌هاي اقتباسی از نمايش‌هاي كلاسيك و مدرن از غرب، به سينهالي  هر سال در دانشگاه سيلان[58]، اجرا مي‌شد و گروه‌هاي تئاتر آماتور براي توليد آثاری مناسب تلاش‌هاي می کردند. لذا جريان تئاتر مدرن سينهالي به اين ترتيب به وجود آمد. اديبان و كارشناسان ادبی كه در آن زمان در اين فعاليت‌ها شركت مي‌كردند در اين نوع از تئاتر آثار ارزشمند هنري و زيبایی را مشاهده نكردند. آن‌ها براين باور بودند كه هنر نمايشی سينهالي بدون يادگيري و تقلید درست از قالب‌ها، سبك‌ها و مدل‌هاي بين‌المللي به خصوص مدل‌ها و سبك‌هاي اروپايي توسعه و پیشرفت نخواهد کرد. به هر حال در طول دهه چهل و پنجاه در عرصه نوشتن و اجراي نمايش تلاش‌هاي زيادي شد.
 
اديويرا سارچاندرا[59] استاد دانشگاه، براي خلق سبك نمايشي غيررئال (غيرواقعي) به مطالعه سنت‌هاي نمايشي بومي روی آورد. او در سال 1956 تئاتر بومي مانام[60] را آغاز كرد. اين نمايش جديد نزد حامیان و فعالان تئاتر مدرن سینهالی اثری بسيارغيرمنتظره و در نوع خود بی نظیر بود. نمايشنامه نويسان سينهالي و كارگردانان امروز به سهولت در سراسراين سرزمين فعال هستند. هر چند اصراری بر بکارگیری يك قالب خاص ندارند، اما از هر عنصر قومي كه با مقصود و هدفشان سازگار باشد، استفاده می کنند. اندک شماری از نویسندگان از نوشتن سبك رئال فاصله گرفته‌ و ديد خود را نسبت به نمايش و نمايشنامه‌نويسي شعرگونه و منظوم تغییر داده اند (M.H.Syed, 2007, ص. 169-179).
 
= '''10-5.  سينما:''' =
در آوريل سال 1900 ميلادي فعالان عرصه سینمایی سريلانكا با وارد كردن فيلم از خارج و نمايش آن در سالنهاي شهر، كارشان را آغاز كردند؛ اما توليد فيلم‌هاي مستند از سال 1949 و فيلم‌هاي سينمايي در دهه 1950 در اين كشور آغاز شد (مظفری م. , سریلانکا, 1369). سینمای این کشور از یک سو با چالش بزرگی به نام صنعت فيلم و سينماي هند و از سویی دیگر گسترش روزافزودن محبوبیت تلويزيون در بین خانواده ها روبرو است. اولين فيلم سينهالي زبان سريلانكا با نام «كاداوانو پرونداوا[61]» (پيمان شكسته شده) در سال 1947 به نمايش درآمد. در سال 1956 فيلم اصیل سينهالي زبان با نام «ركاوا[62]»، )خط سرنوشت( با كارگرداني لستر جيمز پريس[63] سبك موسيقي و مدل رقص هندي را رها و برای نشان دادن زندگي و فرهنگ مردم سريلانكايي‌ها تلاش فراوان کرد. او دومین موفقستش را با ساختن فيلم‌ "گامپراليا[64]" (روستاي در حال تغيیر) بر اساس رمان مارتين ويكراماسينگ[65] رقم زد و مدل و سبك نوینی از تهیه فیلم را به كارگردانان نسل جديد سريلاانكا معرفي كرد. فيلم‌سازان مدرن سريلانكايي بيشتر تمایل به ساخت فيلم‌هايي با مضمون و محتواي جنگ‌هاي داخلي دارند. فيلم "مرگ در شب چهارده ماه[66]" ساخته «پراسانا ويتاناگ[67]» از معروفترين این گونه فیلم ها است. البته داستان و تكنيك فيلم‌هاي توليد داخل نيز همان حال و هواي هاليوودي را دارند (مظفری م. ح., سریلانکا, 1369, ص. 131). اکنون هر ساله حدود صدها فيلم، با زبان‌هاي انگليسي، تاميل، سينهالي و هندي  در سالن هاي سينماهای سريلانكا به نمايش در می آیند. اكثر فيلم‌هاي ساخت سريلانكا به زبان سينهالي و تعداد كمي از آن به زبان تاميل ساخته شده است (Thomas, 2012, ص. 89). اما هنر سینمای کشور تا خودكفايي فاصله زيادي دارد. تعداد قابل توجهی از فيلم‌هاي تاميل زبان از جنوب هند وارد مي‌شوند.
 
بيشتر سينماهای کشور در شهر كلمبو هستند (مظفری م. , سریلانکا, 1369, ص. 131)  چهار سينمای "مجستيك"، "سينما ليبرتي"، "ساووی" و "رگال[68]" که از سينماهاي خوب شهر كلمبو به حساب مي‌آيند در دو نوبت صبح و عصر بیشتر فيلم‌هاي معروف و مشهور هاليوود را نشان مي‌دهند. سينمای رگال همچنین محلی براي نمايش فيلم‌هاي توليد داخل كشور و همچنين جشنواره‌هاي فيلم‌هاي داخلي است. قيمت‌ بليط‌ها 150 روپيه براي بزرگسالان و 100 روپيه براي بچه‌هاي زير 12 سال است. علاوه بر این خانه های فرهنگ كشورهاي خارجي نيز فيلم‌هاي هنري كشورهايشان را در فضای اختصاصی خودشان نمايش مي‌دهند (Planet, p. 110). بسیاری از فیلم ها از طریق شبکه های '''توزیع فیلم و نرم افزار  که بر''' سر هر كوی و برزن هستند در دسترس مردم هستند. ضمن این که بعضي از مغازه‌ها نیز اقدام به فروش لوح های فشرده فیلم و نرم افزار می کنند.


{| class="wikitable"
{| class="wikitable"
| colspan="2" |'''آمار و ارقام'''
| colspan="2" |'''آمار و ارقام'''
|-
|-
|شمار سالن هاي سينما در كشور
|شمار سالن های سینما در کشور
|319  باب
|319  باب
|-
|-
|شمار صندلي‌هاي تماشاچيان
|شمار صندلی‌های تماشاچیان
|193420 عدد
|193420 عدد
|-
|-
|متوسط شمار تماشاچيان در روز
|متوسط شمار تماشاچیان در روز
|119018 نفر
|119018 نفر
|-
|-
| colspan="2" |'''فيلم‌هاي به نمايش گذارده شده:'''
| colspan="2" |'''فیلم‌های به نمایش گذارده شده'''
|-
|-
|به زبان سينهالي
|به زبان سینهالی
|40 درصد
|40 درصد
|-
|-
|به زبان تاميل
|به زبان تامیل
|36 درصد
|36 درصد
|-
|-
|به زبان انگليسي
|به زبان انگلیسی
|'''15 ''' درصد
|'''15 ''' درصد
|}  
|}
 
= '''10-6.  هنرهاي دستي''' =
سريلانكايي‌ها هنرهاي دستي غني، متنوع و فراوانی دارد  كه همه نشان دهنده سابقه و قدمت تاریخ و تمدن یک ملت و كشور هستند.
 
= '''10-6-1.   هنر ساخت ماسك''' =
ماسك يك پوشش تزئيني صورت است كه در رقص های سنتی سريلانكایی مورد استفاده قرار مي‌گيرد. در زمان‌هاي اوليه ماسك در مراسم مذهبي، تئاتر و براي رقص های مخصوی درمان بيماران استفاده مي‌شده است. مردم بر اين باور هستند كه ماسك ها قدرت درمانی دارند. بيشتر ماسك‌ها از چوب سبكی به نام كادورو ساخته شده‌اند .
 
= '''10-6-2.   سفالگري''' =
سفالگري يكي از قديمي‌ترين هنرهاي دستي سريلانكا است و همچنان تعداد زیادی از لوازم خانه و آشپزخانه سفالی هستند. حدود 70 درصد از ظروف و ديگ‌های آشپزي بعضی از گروه های اجتماعي همچنان سفالی و گلي  است. علاوه بر این محصولات ديگري مانند ظروف دکوری وگلدان هاي تزیین شده و مانند آن ها که کاربرد سوقاتی دارند از سفال درست مي‌شوند.
 
= '''10-6-3.   طراحي پارچه:''' =
در زبان سينهالي، به اين هنر پتيكارا[69] مي‌گويند، كه نقاشي بر روي پارچه نمونه‌هاي مهمي از سبك نقاشي مردمان كندي است. آثار مختلفی از قرن دوم تا قرن نوزدهم به هنر نقاشي روي پارچه (قلمکاری) در سريلانكا اشاره هایی دارند. منشأ این سبك هنري كه تا قرن هجدهم توسعه بیشتری نیز يافته در پوششي از ابهام است؛ چرا که در سبك آن با سبک قبل از قرن سيزدهم متفاوت است.  بعضی معتقدند طراحي روي پارچه هنری اندونزيايي است هر چند در سريلانكا به يك سبك خاصی گسترش يافته است. انواع  گوناگونی از طراحي پارچه كه در سرتاسر جزيره به فروش می رسند. بعضي از مهمترين و اصلي‌ترين طراحي‌هاي روي پارچه مخصوص شهر كندي است. نقاشي‌هاي آب رنگ روي پارچه در خيابان پرادنيا در حومه شهر زبانزد است (M.H.Syed, 2007, ص. 167-168).
 
= '''10-6-4.   جواهرات:''' =
سريلانكا توليد كننده مرغوب ترين جوا[[هرات]] دنیا است. فروش جواهرات كمك قابل توجهي را به اقتصاد كشور می کند. دو نوع روش سنتي و هنری براي ساخت جواهرات در کشور رایج است که یکی مربوط به شهر گال و دیگری شهر كندي است. مردم گال به کار هنری روی سنگ‌هاي قيمتي و مردم كندي به هنر نقره کاری و کار روی فلز شهرت دارند.
 
= 10-6-5.      آثار برنجي و چوب: =
اقلام و كالاهاي برنجي شامل جعبه‌ها، سيني‌ها، آواژورها، لولاي در، گلدان‌ها و چراغ‌هاي نفتي هنرمندانه با هنر قلمزنی تزئين شده‌اند. مردم این سرزمین همچنین از چوب ني خيزران براي ساخت اقلامي چون كيف‌، سبد، حصير، روميزي‌ و صندلي‌ استفاده مي کنند(M.H.Syed, 2007, ص. 167-168).
 
= '''10-7.  معماري''' =
"وداها" بومیان و مردم اصیل جزيره در گذشته غارنشين‌ بودند و بعضي از آنان حتي تا امروز سنت غارنشيني را حفظ كرده‌اند. بسياري از اين غارها، بعدها محل سکونت موبدان بودائي شده و آن ها مدت گوشه گیری خودشان و دوری گزیدن از مردم را در اين اماكن سپری می کردند. هنر معماري و بناي ساختمان‌هاي مسكوني احتمالاً توسط مهاجرين آسيايي به مردم سريلانكا (سينهاليان) معرفي شده است. بیشتر ساختمان های باقیمانده از گذشته با آجر و پوشش آهکی ساخته  شده است. آهک از این بناهای تاریخی در برابر آب و هوا و رویش جنگل های محافظت کند. ستون ها و راه پله های برخی عمارت های واقع در اولین پایتخت در آنورادهاپورا از سنگ ساخته شده اند. بسیاری از تالارهای و معابد بودایی گنبدی شکل و از آجر ساخته شده­اند (Silva, 1995, p. 550f). بعضی دیگر ستونهايي از چوب، سنگ و سقف‌هايی سفالين دارند. از جمله بناهای تاریخی بودایی "استوپا" ها و گنبدهاي گلابي شكلی هستند كه در اندازه‌هاي مختلف (حتی گاهي به اندازه يك تپه) با آجر و خشت در كنار درخت‌هاي مقدس «بو»، در محوطه معابد و يا در مكانهاي مذهبي ديگر بنا شده‌اند تا آثار و بقايای شخص «بودا» يا اشخاص بودایی را در آن ها نگهداری شود. سنت بناي استوپا همچنان بين بودائيان معمول است و در هر خيابان و محله‌اي نمونه‌اي از آن به چشم مي‌خورد. قديمي‌ترين استوپا به سبك معماري هندي در شهر آنوراداپورا متعلق به قرن سوم قبل از ميلاد است. بعضی آثار تاریخی و معماری دیگر و به خصوص تالار روناولی[70] واقع در آنورادهاپورا (در قرن 3 قبل از میلاد) با منارۀ طلایی اش که از کیلومترها نمایان است، شکل های متفاوتی دارند. در ستون ها و در یکی از دیوارهای آجری این معبد بودایی 400 سر فیل هر یک با ارتفاع دو متر و هفتاد سانتی وجود دارد.
 
معابد و کاخ های دومین پایتخت سریلانکا در پلوناروا (Polonnaruwa) قرن ها بعد یعنی در قرن 11 و 12 میلادی عصر طلایی آنورادهاپورا ساخته شده و به لحاظ نگهداری در وضعیت مطلوب تری قرار دارند. این پایتخت که محل فرمانروایی هر دو پادشاه سینهالی و تامیل بوده است ، آشکارا ترکیبی از فرم ها و الگوهای سینهالی و هندی را نمایش می دهد. تقریبا تمام این ساختمان ها به جز چند معبد بودایی همه آجری هستند. بعد از دورۀ پادشاهی پاراکراما باهو دورۀ ساخت بناهای زیبا و بی نظیر به پایان رسید و از آن پس پایتخت های قدیمی متروک و خراب و در جنگل ها باقی ماندند (Silva, 1995, p. 550f).
 
ساختمان‌هاي بعضي معابد و زيارتگاه‌ها شامل دو بخش هستند، سالن هاي سرباز بيروني و شبستان هاي داخلي كه مجسمه بودا در آن ها قرار دارند. سقف و ديوارهاي معابد مملو از تصاوير به ویژه تصاويري از بودا است كه بر اساس افسانه‌هاي منسوب به وي ترسيم شده‌اند. تندیس هاي بودا، شاگردان او، پرستش كنندگان آسمان و زمين، موجودات و الهه ها كه در برابر بودا عرض ادب مي‌كنند. حتي مجسمه‌هايي از بودا  در زندگي‌هاي قبلي‌اش(بنا بر اعتقاد به تناسخ)، در گوشه و كنار معابد به نمايش درآمده‌اند.
 
معماران و هنرمندان سينهالي، حداكثر مهارت خويش را جهت تزئين معابدشان به كار مي‌برند در پايين و جلوي پله‌هاي ورودي‌هاي هر معبدي، سنگي نيم دايره به نام «سنگ ماه[71]» قرار گرفته كه روي آن تصاوير گل‌ها و گياهان و حيوانات و در دو طرفش دو مجسمه كه ظرف گل در دست دارند، روي تكه سنگي حجاری شده‌اند. اين مجسمه‌ها «سنگ‌هاي نگهبان[72]» نام دارند.
 
از معماري تاریخی هندوها، تنها مخروبه «معبد يسوا» در شهر پولنّاروآ باقي مانده كه متعلق به قرن دهم و يازدهم ميلادي است. اين شهر پايتخت پادشاهي هندي و هندو مذهب به نام «چولاس» بوده است كه از اواخر قرن دهم تا اوايل قرن يازدهم ميلادي بر سريلانكا پادشاهی کرده است. ديگر معابد هندو متعلق به سده‌هاي اخير و به سبك معماري هندي ساخته و تزئين شد‌ه‌اند. به جز چند معبد در شهرهاي كلمبو و كندي، اكثر معابد هندوها در مناطق تاميل نشين كشور واقع شده اند.
 
ابنيه قديمي متعلق به مسلمين و مسيحيان، بيش از سيصد تا چهارسال قدمت ندارند. معماري مساجد به سبك معماري مسلمانان هند است و معماري كليساها به سبك معماري هلندي و انگليسي است. تاثیر هلندی ها در معماری شیروانی ها، پنجره ها و ایوان های کلیساهای واقع در کلمبو، جفنا و گاله مشهود است. (Silva, 1995, p. 550f) در ضمن معماري جديد سريلانكا متأثر از معماري‌هاي انگليسي و آمريكايي است.
 
= '''10-8.  هنر مجسمه‌سازي''' =
بیشتر مجسمه های چشمگیر در سریلانکا از سنگهای مرجانی و مربوط به  دورۀ آنورادهاپورا هستند. این سنگ ها نیم دایره که در کف راه پله ها قرار گرفته اند با خطوط متحد المرکز از شکل حیوانات، گل های نیلوفر آبی و پرندگان تراشیده شده اند. در سریلانکا حیوانات و به خصوص حیواناتی مانند فیل ، شیر و گاو نر مورد احترام هستند. مجسمه های محافظ سنگی اغلب در کنار مجسمه های پادشاهان، رقاصان، کوتوله ها و چهره های دیگر قرار می گرفته اند. پیشانی پله ها با تصاویری از کوتوله های سریلانکایی در حالت ها مختلف با چهره های مهربانشان به صورت زیبایی حکاکی شده که حس شوخ طبعی هنرمندان سینهالی را به خوی بیان می کند.
 
در طول تاريخ سريلانكا، بيشترين نيروي هنرمندان پيكره تراش صرف ساختن مجسمه های بودا شده است. هنرمندان تندیس های بودا را در شكل‌هاي ايستاده، نشسته و خوابيده در اندازه‌هاي مختلف از چند سانتي‌متري تا حدود 20متري از چوب، سنگ و فلز ساخته اند. بعضي از مجسمه‌هاي چندین قرن بودا  قدمت دارند. در پلوناروا سه چهرۀ بسیار بزرگ روی صخره ای تراشیده شده که دو تندیس بودای در حال نشسته و خوابیده و سومین  آن ها پیکری ایستاده از آناندا (Ananda) مرید بودا است. این آثار عمق احساس هنرمندان گذشته را به خوبی نشان می دهند. (Silva, 1995, p. 550f)
 
امروز مجسمه‌هاي بودا نه فقط در معابد بلكه در منازل، مغازه‌ها، اماكن عمومي، پاركها، خيابان‌ها فراوان به چشم مي‌خورد. در معابد بودائي علاوه بر پيكره‌هاي بودا و عبادت‌كنندگان، مجسمه حيواناتي مانند فيل، مار كبري، آهو، شير و درخت «بو» و غيره وجود دارد، كه با حفظ حالات طبيعي شان به طرز هنرمندانه ای رنگ‌آميز شده‌اند. امروزه براي ساختن اين نوع مجسمه‌ها از سيمان استفاده مي‌شود، اما گاهي براي جلب توجه بيشتر، هنرمندان اقدام به تهيه پيكره‌هاي چوبي مي‌كنند.
 
= '''10-9.  هنر نقاشي''' =
 
تاريخ هنر نقاشي در سريلانكا به دو دوره مشخص: دوره كلاسيك و دوره كندي تقسيم مي‌شود. دوره كلاسيك شامل آثار باقی مانده از قرن پنجم تا سيزدهم و دوره كندي از قرن هجدهم تا نوزدهم را در بر می گیرد. تاريخ دانان تصاويری آبرنگ چند زن  در سیگریا[73] را آسپاراس[74] (حوريان بهشتي) تفسير کرده اند  (M.H.Syed, 2007). این نقاشي‌ها قديمي‌ترين و مهم‌ترين نقاشي‌هاي به جا مانده از زمان سلطنت شاه كاسياپا [75] (495 – 477 قبل از ميلاد) است که در نقطه ای نسبتا مرتفع از صخره سیگریا و روی دیواری که با نوعي گچ پوشيده نقاشی شده اند  (Comaraswamy, 1956). نقاشي‌هاي سيگيريا صددرصد عيني  و واقعی (رئاليستی) نيستند و محتواي مذهبي نیز ندارند (M.H.Syed, 2007). این نقاشی های آبرنگ را هنرمندی ناشناسی ترسیم کرده است. بعد از سگيريا، از نظر تاریخی نقاشي‌هاي ديواري در تيوانكا[76] خانه نقاشي شهر پولنّاروا متعلق به قرن دوزادهم ميلادي است كه به عنوان جامع‌ترين پيكره‌هاي نقاشي شناخته می شود. از دوره سيگيريا تا دوره تيوانكا ششصد سال فاصله است. نقاشي‌هاي ديواري تيوانكا در واقع سبك كلاسيك – ناتورليستيك - توسعه يافته است. طول این دوره از دوران اوليه تاريخ تا زمان پادشاهي آنورادهاپو را شامل می شود.
 
سبك و تكنيك‌هاي نقاشي سيگيریا در مقایسه با نقاشي‌هاي ديواري آنورادهاپورا سبکی بي‌نظير است. از آنجا كه نقاشي نسبت به ابنيه و پيكره‌ها و تندیس ها زودتر در معرض خرابي قرار مي‌گيرد، نقاشي‌هاي زيادي از دوران قديم به يادگار نمانده است. اما همین تعداد باقي مانده بيانگر علاقه سينهاليان به اين هنر است. هر چند واقع شدن این آثار در غارهای کم عمق و دور از آب و هوا نیز دلیل اصلی پا بر جایی آن ها است.
 
اما آثار هنری متعلق به دوران استعمار تا اندازه ای تقلیدی و یا الگو گرفته از سبک های اروپایی هستند. ایده های مدرن در قرن بیستم باعث شد هنرمندان سریلانکا مجددا روی به سنت های قدیمی آورده و طراحی سنتی را تجربه کنند. نقاش های سریلانکایی – به ویژه چهل و دو گروهی که نهضت احیای هنری را آغاز کردند. اغلب مفاهیم قدیمی را با عناوین مدرن که بیان کنندۀ فرهنگ کشور است، را باز آفرینی کرده اند (Silva, 1995, p. 550f)
 
= '''10-9-1.   نقاشي بر روي چوب:''' =
این از نقاشي بومي بیشتر روی سطوح چوبی سقف ساختمان‌هاي مذهبي، جلد نسخه‌هاي خطي، جعبه هایی كه براي نگهداری و انبار كردن وسايل مقدس و همجنین لوح‌هاي پيشكش کاربرد داشته است  (M.H.Syed, 2007).
 
= 10-9-2.      نقاشي‌های بودايي‌ها در سريلانكا: =
ديوارهای اكثراً معابد پوشيده از نقاشي‌هاي متنوع است كه همگي نوعي داستان مذهبي و تاريخي را به زبان تصویر برای بيننده حکایت می کنند. به رغم قدمت نسبتا زیاد کيفيت رنگ‌هاي این آثار نقاشي‌ ها بسیار خوب بر جا مانده ‌است. به نظر مي‌رسد هنرمندان آن دوره در تهيه رنگ به موفقيت‌هاي شاياني دست يافته بودند. نقاشي‌هاي باستاني سينهالي به سبك نقاشي‌هاي سنتي هند است. استفاده از نقاشي براي تزئين معابد، سنت گذشتگان است كه همچنان از سوی نسل حاضر نیز دنبال مي‌شود، اما شكل و شيوه نقاشي‌هاي جديد سبك غربي به خود گرفته‌اند. (Comaraswamy, 1956)محتواي نقاشي‌هاي بودايي‌ها در سريلانكا را به طور كلي مي‌توان به چند موضوعات دسته‌بندي کرد:
 
-       زندگي بودا
 
-       داستان‌هاي مربوط به زندگي بودا
 
-       داستان‌هاي جاتاكا[77] (داستان‌هاي مربوط به زندگي پيشين بودا)
 
-       سوويسي ويوارانا [78]بيانات بيست و چهارمين بوداي پيشين كه بودهي‌ساتوا[79] را به عنوان گواتما بوداي[80] آينده تصديق كرد.
 
-       سولوسماستانا[81] شانزده مكان زيارتي
 
-       الهه های گوناگون و معرفي چندين جهنم و جهان زيرين (M.H.Syed, 2007)
 
اگر چه بوديسم با بيش از دو هزار سال قدمت اساس و پايه فرهنگ سريلانكا است؛ اما هنر هندويسم نيز فعالانه در عرصه های هنری شركت داشته است. (M.H.Syed, 2007)
 
 
----[1] - Ambalangoda.
 
[2] - Polonnarunia, Anuradapura, Kandy, Galle and Trincomalee.
 
[3] - Welivita Sangaraja Saranakara.
 
[4] - Keerthi Sri Rajasinghe.
 
[5] - Dambulla.
 
[6] - Param Parawa Nilagama.
 
[7] - Mauryan.
 
[8] - Tambapani.
 
[9] - Cheng Ho.
 
[10] - Loha Pasada.
 
[11] - Dambadeniya Yapahuwa Katteh Gampola Kandy.
 
[12] - Gampola, Stiyaulake, Dambadenya, Yapahuwa, Kotte and Kandy.
 
[13] - Kolam.
 
[14] - Sokari and Nadagam.
 
[15] - Kolom.
 
[16] - bharata natyam.
 
[17] - Baila.
 
[18] - Ves Bondim.
 
[19] - Theranada.
 
[20] - Yakun Natima.
 
[21] - Riri yaka.
 
[22] - Dummala.
 
[23] - Maha sahon yaka.
 
[24] - Haniyan yaka.
 
[25] - Gale yaka.
 
[26] - Baila Missic.
 
[27] - Baila.
 
[28] - Desmond de Silva.
 
[29] - Shanka, Hip-hap and Pop.
 
[30] - Thammmatama.
 
[31] - Yak Bera.
 
[32] - Hand Rabana.
 
[33] - Mahagama Sekara Shantha and Moligoda.
 
[34] - Ananda Samarakon.
 
[35] - Ananda Samarakone.
 
[36] -Nimal Mendis, Mohamed Ghouse, W.D.Amaradeva and Premasiri Kernadasa.
 
[37] - Los Cabelleros.
 
[38] - Nerille Fernando.
 
[39] - La Bambas.
 
[40] - Humming Birds and Los Muchachos.
 
[41] - Harry Belafonte.
 
[42] - Calypso.
 
[43] - Stigmata.
 
[44] - Lucid.
 
[45] - Heavy Metal.
 
[46] - Bathiya, Santhush, Iraj, Samitiha and Centigradz.
 
[47] - Beketh, Gogole and Gorky.
 
[48] - Ediriweera Saratchandra’s Maname.
 
[49] - nadagam.
 
[50] - Oru Yakkama.
 
[51] - Gam maduwa, Devol madewa and Puna maduva.
 
[52] - Pattini.
 
[53] - Bali-thovil.
 
[54] - Nadagama'''.'''
 
[55] - Nurti.cfhk
 
[56] - John de silva.
 
[57] - Tower Hall.
 
[58] - Ceylon University College.


[59] Ediriweera Sarchchandra.
=== هنرهای دستی ===
سریلانکایی‌ها هنرهای دستی غنی، متنوع و فراوانی دارد که همه نشان دهنده سابقه و قدمت تاریخ و تمدن یک ملت و کشور هستند.<ref name=":1" />
[[پرونده:Raksha-Mask-Sri-Lankan.jpg|بندانگشتی|ماسک راکشا. برگرفته از سایت بست فارسی, قابل بازیابی از https://bestfarsi.ir/articles/art/best-souvenirs-from-sri-lanka]]


[60] - Maname.
==== هنر ساخت ماسک ====
ماسک یک پوشش تزئینی صورت است که در رقص های سنتی سریلانکایی مورد استفاده قرار می‌گیرد. در زمان‌های اولیه ماسک در مراسم مذهبی، تئاتر و برای رقص های مخصوی درمان بیماران استفاده می‌شده است. مردم بر این باور هستند که ماسک ها قدرت درمانی دارند. بیشتر ماسک‌ها از چوب سبکی به نام کادورو ساخته شده‌اند<ref name=":1" />.


[61] - Kadawunu Poronduwa.
==== سفالگری ====
سفالگری یکی از قدیمی‌ترین هنرهای دستی سریلانکا است و همچنان تعداد زیادی از لوازم خانه و آشپزخانه سفالی هستند. حدود 70 درصد از ظروف و دیگ‌های آشپزی بعضی از گروه های اجتماعی همچنان سفالی و گلی است. علاوه بر این محصولات دیگری مانند ظروف دکوری وگلدان های تزیین شده و مانند آن ها که کاربرد سوقاتی دارند از سفال درست می‌شوند.<ref name=":1" />


[62] - Rekawa.
==== طراحی پارچه ====
در زبان سینهالی، به این هنر پتیکارا(Petikada) می‌گویند، که نقاشی بر روی پارچه نمونه‌های مهمی از سبک نقاشی مردمان کندی است. آثار مختلفی از قرن دوم تا قرن نوزدهم به هنر نقاشی روی پارچه (قلمکاری) در سریلانکا اشاره هایی دارند. منشأ این سبک هنری که تا قرن هجدهم توسعه بیشتری نیز یافته در پوششی از ابهام است؛ چرا که در سبک آن با سبک قبل از قرن سیزدهم متفاوت است.  بعضی معتقدند طراحی روی پارچه هنری اندونزیایی است هر چند در [[سریلانکا]] به یک سبک خاصی گسترش یافته است. انواع  گوناگونی از طراحی پارچه که در سرتاسر جزیره به فروش می رسند. بعضی از مهمترین و اصلی‌ترین طراحی‌های روی پارچه مخصوص شهر کندی است. نقاشی‌های آب رنگ روی پارچه در خیابان پرادنیا در حومه شهر زبانزد است <ref name=":0" /><ref name=":1" />.


[63] - Lester James Peries.
==== جواهرات ====
سریلانکا تولید کننده مرغوب ترین جوا[[هرات]] دنیا است. فروش جواهرات کمک قابل توجهی را به اقتصاد کشور می کند. دو نوع روش سنتی و هنری برای ساخت جواهرات در کشور رایج است که یکی مربوط به شهر گال و دیگری شهر کندی است. مردم گال به کار هنری روی سنگ‌های قیمتی و مردم کندی به هنر نقره کاری و کار روی فلز شهرت دارند.<ref name=":1" />


[64] - Gamperaliya.
==== آثار برنجی و چوب ====
اقلام و کالاهای برنجی شامل جعبه‌ها، سینی‌ها، آواژورها، لولای در، گلدان‌ها و چراغ‌های نفتی هنرمندانه با هنر قلمزنی تزئین شده‌اند. مردم این سرزمین همچنین از چوب نی خیزران برای ساخت اقلامی چون کیف‌، سبد، حصیر، رومیزی‌ و صندلی‌ استفاده می کنند<ref name=":0" /><ref name=":1" />.
[[پرونده:Red-square.jpg|بندانگشتی|مسجد سرخ. برگرفته از سایت ایوار, قابل بازیابی از https://www.eavar.com/blog/2024/4/15/152739/srilanka-attractions/]]


[65] - Martin Wixkramasinghe.
=== معماری ===
"وداها" بومیان و مردم اصیل جزیره در گذشته غارنشین‌ بودند و بعضی از آنان حتی تا امروز سنت غارنشینی را حفظ کرده‌اند. بسیاری از این غارها، بعدها محل سکونت موبدان بودائی شده و آن ها مدت گوشه گیری خودشان و دوری گزیدن از مردم را در این اماکن سپری می کردند. هنر معماری و بنای ساختمان‌های مسکونی احتمالاً توسط مهاجرین آسیایی به مردم سریلانکا (سینهالیان) معرفی شده است. بیشتر ساختمان های باقیمانده از گذشته با آجر و پوشش آهکی ساخته  شده است. آهک از این بناهای تاریخی در برابر آب و هوا و رویش جنگل های محافظت کند. ستون ها و راه پله های برخی عمارت های واقع در اولین پایتخت در آنورادهاپورا از سنگ ساخته شده اند. بسیاری از تالارهای و معابد بودایی گنبدی شکل و از آجر ساخته شده ­اند <ref name=":4">Silva, K. D. (1995). ''Encyclopedia Americana.'' Danbury, Connecticut: Grolier Incorporated.</ref>. بعضی دیگر ستونهایی از چوب، سنگ و سقف‌هایی سفالین دارند. از جمله بناهای تاریخی بودایی "استوپا" ها و گنبدهای گلابی شکلی هستند که در اندازه‌های مختلف (حتی گاهی به اندازه یک تپه) با آجر و خشت در کنار درخت‌های مقدس «بو»، در محوطه معابد و یا در مکانهای مذهبی دیگر بنا شده‌اند تا آثار و بقایای شخص «بودا» یا اشخاص بودایی را در آن ها نگهداری شود. سنت بنای استوپا همچنان بین بودائیان معمول است و در هر خیابان و محله‌ای نمونه‌ای از آن به چشم می‌خورد. قدیمی‌ترین استوپا به سبک معماری هندی در شهر آنوراداپورا متعلق به قرن سوم قبل از میلاد است. بعضی آثار تاریخی و معماری دیگر و به خصوص تالار روناولی(Runaweli) واقع در آنورادهاپورا (در قرن 3 قبل از میلاد) با منارۀ طلایی اش که از کیلومترها نمایان است، شکل های متفاوتی دارند. در ستون ها و در یکی از دیوارهای آجری این معبد بودایی 400 سر فیل هر یک با ارتفاع دو متر و هفتاد سانتی وجود دارد.


[66] - Death on a full moon day.
معابد و کاخ های دومین پایتخت سریلانکا در پلوناروا (Polonnaruwa) قرن ها بعد یعنی در قرن 11 و 12 میلادی عصر طلایی آنورادهاپورا ساخته شده و به لحاظ نگهداری در وضعیت مطلوب تری قرار دارند. این پایتخت که محل فرمانروایی هر دو پادشاه سینهالی و تامیل بوده است، آشکارا ترکیبی از فرم ها و الگوهای سینهالی و هندی را نمایش می دهد. تقریبا تمام این ساختمان ها به جز چند معبد بودایی همه آجری هستند. بعد از دورۀ پادشاهی پاراکراما باهو دورۀ ساخت بناهای زیبا و بی نظیر به پایان رسید و از آن پس پایتخت های قدیمی متروک و خراب و در جنگل ها باقی ماندند <ref name=":4" />.


[67] - Prasanna Vithange.
ساختمان‌های بعضی معابد و زیارتگاه‌ها شامل دو بخش هستند، سالن های سرباز بیرونی و شبستان های داخلی که مجسمه بودا در آن ها قرار دارند. سقف و دیوارهای معابد مملو از تصاویر به ویژه تصاویری از بودا است که بر اساس افسانه‌های منسوب به وی ترسیم شده‌اند. تندیس های بودا، شاگردان او، پرستش کنندگان آسمان و زمین، موجودات و الهه ها که در برابر بودا عرض ادب می‌کنند. حتی مجسمه‌هایی از بودا  در زندگی‌های قبلی‌اش(بنا بر اعتقاد به تناسخ)، در گوشه و کنار معابد به نمایش درآمده‌اند.


[68] - Majestic Cinema, Liberty, Savoy and Regal.
معماران و هنرمندان سینهالی، حداکثر مهارت خویش را جهت تزئین معابدشان به کار می‌برند در پایین و جلوی پله‌های ورودی‌های هر معبدی، سنگی نیم دایره به نام «سنگ ماه(Moon Stone)» قرار گرفته که روی آن تصاویر گل‌ها و گیاهان و حیوانات و در دو طرفش دو مجسمه که ظرف گل در دست دارند، روی تکه سنگی حجاری شده‌اند. این مجسمه‌ها «سنگ‌های نگهبان(Guard Stone)» نام دارند.


[69] - Petikada.
از معماری تاریخی هندوها، تنها مخروبه «معبد یسوا» در شهر پولنّاروآ باقی مانده که متعلق به قرن دهم و یازدهم میلادی است. این شهر پایتخت پادشاهی هندی و هندو مذهب به نام «چولاس» بوده است که از اواخر قرن دهم تا اوایل قرن یازدهم میلادی بر [[سریلانکا]] پادشاهی کرده است. دیگر معابد هندو متعلق به سده‌های اخیر و به سبک معماری هندی ساخته و تزئین شد‌ه‌اند. به جز چند معبد در شهرهای کلمبو و کندی، اکثر معابد هندوها در مناطق تامیل نشین کشور واقع شده اند.


[70] - Runaweli.
ابنیه قدیمی متعلق به مسلمین و مسیحیان، بیش از سیصد تا چهارسال قدمت ندارند. معماری مساجد به سبک معماری مسلمانان هند است و معماری کلیساها به سبک معماری هلندی و انگلیسی است. تاثیر هلندی ها در معماری شیروانی ها، پنجره ها و ایوان های کلیساهای واقع در کلمبو، جفنا و گاله مشهود است. <ref name=":4" /> در ضمن معماری جدید سریلانکا متأثر از معماری‌های انگلیسی و آمریکایی است<ref name=":1" />.
[[پرونده:Serilankaculturs-1200x460.jpg|بندانگشتی|مجسمه سازی سریلانکا. برگرفته از سایت ایوار, قابل بازیابی از https://www.eavar.com/blog/2024/5/2/152758/srilankan-culture/]]


[71] - Moon Stone.
==== هنر مجسمه‌سازی ====
بیشتر مجسمه های چشمگیر در سریلانکا از سنگهای مرجانی و مربوط به  دورۀ آنورادهاپورا هستند. این سنگ ها نیم دایره که در کف راه پله ها قرار گرفته اند با خطوط متحد المرکز از شکل حیوانات، گل های نیلوفر آبی و پرندگان تراشیده شده اند. در [[سریلانکا]] حیوانات و به خصوص حیواناتی مانند فیل، شیر و گاو نر مورد احترام هستند. مجسمه های محافظ سنگی اغلب در کنار مجسمه های پادشاهان، رقاصان، کوتوله ها و چهره های دیگر قرار می گرفته اند. پیشانی پله ها با تصاویری از کوتوله های سریلانکایی در حالت ها مختلف با چهره های مهربانشان به صورت زیبایی حکاکی شده که حس شوخ طبعی هنرمندان سینهالی را به خوی بیان می کند.


[72] - Guard Stone.
در طول تاریخ [[سریلانکا]]، بیشترین نیروی هنرمندان پیکره تراش صرف ساختن مجسمه های بودا شده است. هنرمندان تندیس های بودا را در شکل‌های ایستاده، نشسته و خوابیده در اندازه‌های مختلف از چند سانتی‌متری تا حدود 20متری از چوب، سنگ و فلز ساخته اند. بعضی از مجسمه‌های چندین قرن بودا  قدمت دارند. در پلوناروا سه چهرۀ بسیار بزرگ روی صخره ای تراشیده شده که دو تندیس بودای در حال نشسته و خوابیده و سومین  آن ها پیکری ایستاده از آناندا (Ananda) مرید بودا است. این آثار عمق احساس هنرمندان گذشته را به خوبی نشان می دهند<ref name=":4" />.


[73] - Sigiria.
امروز مجسمه‌های بودا نه فقط در معابد بلکه در منازل، مغازه‌ها، اماکن عمومی، پارکها، خیابان‌ها فراوان به چشم می‌خورد. در معابد بودائی علاوه بر پیکره‌های بودا و عبادت‌کنندگان، مجسمه حیواناتی مانند فیل، مارکبری، آهو، شیر و درخت «بو» و غیره وجود دارد، که با حفظ حالات طبیعی شان به طرز هنرمندانه ای رنگ‌آمیز شده‌اند. امروزه برای ساختن این نوع مجسمه‌ها از سیمان استفاده می‌شود، اما گاهی برای جلب توجه بیشتر، هنرمندان اقدام به تهیه پیکره‌های چوبی می‌کنند.<ref name=":1" />
[[پرونده:Jagath-Weerasinghe-6.jpg|بندانگشتی|در انتظار۱، اکریلیک روی بوم، ۲۰۱۸. برگرفته از سایت آوام, قابل بازیابی از [https://avammag.com/71522/art-researches/%D9%87%D9%86%D8%B1%D9%85%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D8%B3%D8%B1%DB%8C%D9%84%D8%A7%D9%86%DA%A9%D8%A7-%D8%AC%D8%A7%DA%AF%D8%A7%D8%AA-%D9%88%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%B3%DB%8C%D9%86%D9%87%D8%A7/ https://avammag.com/71522/art-researches/]]]


[74] - apsaras.
=== هنر نقاشی ===
تاریخ هنر نقاشی در سریلانکا به دو دوره مشخص: دوره کلاسیک و دوره کندی تقسیم می‌شود. دوره کلاسیک شامل آثار باقی مانده از قرن پنجم تا سیزدهم و دوره کندی از قرن هجدهم تا نوزدهم را در بر می گیرد. تاریخ دانان تصاویری آبرنگ چند زن  در سیگریا(Sigiria) را آسپاراس(apsaras) (حوریان بهشتی) تفسیر کرده اند  <ref name=":0" />. این نقاشی‌ها قدیمی‌ی و مهم‌ی نقاشی‌های به جا مانده از زمان سلطنت شاه کاسیاپا (Kasapayai) (495 – 477 قبل از میلاد) است که در نقطه ای نسبتا مرتفع از صخره سیگریا و روی دیواری که با نوعی گچ پوشیده نقاشی شده اند <ref name=":5">Comaraswamy, A. (1956). ''Medieval Sinhalese Art.'' New York: Pantheon Books.</ref>. نقاشی‌های سیگیریا صددرصد عینی  و واقعی (رئالیستی) نیستند و محتوای مذهبی نیز ندارند<ref name=":0" />. این نقاشی های آبرنگ را هنرمندی ناشناسی ترسیم کرده است. بعد از سگیریا، از نظر تاریخی نقاشی‌های دیواری در تیوانکا(Tivanka) خانه نقاشی شهر پولنّاروا متعلق به قرن دوزادهم میلادی است که به عنوان جامع‌ی پیکره‌های نقاشی شناخته می شود. از دوره سیگیریا تا دوره تیوانکا ششصد سال فاصله است. نقاشی‌های دیواری تیوانکا در واقع سبک کلاسیک – ناتورلیستیک - توسعه یافته است. طول این دوره از دوران اولیه تاریخ تا زمان پادشاهی آنورادهاپو را شامل می شود.  


[75] - Kasapayai.
سبک و تکنیک‌های نقاشی سیگیریا در مقایسه با نقاشی‌های دیواری آنورادهاپورا سبکی بی‌نظیر است. از آنجا که نقاشی نسبت به ابنیه و پیکره‌ها و تندیس ها زودتر در معرض خرابی قرار می‌گیرد، نقاشی‌های زیادی از دوران قدیم به یادگار نمانده است. اما همین تعداد باقی مانده بیانگر علاقه سینهالیان به این هنر است. هر چند واقع شدن این آثار در غارهای کم عمق و دور از آب و هوا نیز دلیل اصلی پا بر جایی آن ها است.  


[76] - Tivanka.
اما آثار هنری متعلق به دوران استعمار تا اندازه ای تقلیدی و یا الگو گرفته از سبک های اروپایی هستند. ایده های مدرن در قرن بیستم باعث شد هنرمندان سریلانکا مجددا روی به سنت های قدیمی آورده و طراحی سنتی را تجربه کنند. نقاش های سریلانکایی – به ویژه چهل و دو گروهی که نهضت احیای هنری را آغاز کردند. اغلب مفاهیم قدیمی را با عناوین مدرن که بیان کنندۀ فرهنگ کشور است، را باز آفرینی کرده اند<ref name=":4" /><ref name=":1" />.


[77] - Jataka.
==== نقاشی بر روی چوب ====
این از نقاشی بومی بیشتر روی سطوح چوبی سقف ساختمان‌های مذهبی، جلد نسخه‌های خطی، جعبه هایی که برای نگهداری و انبار کردن وسایل مقدس و همجنین لوح‌های پیشکش کاربرد داشته است<ref name=":0" /><ref name=":1" />.


[78] - Suvisi vivarana.
==== نقاشی‌های بودایی‌ها در سریلانکا ====
دیوارهای اکثراً معابد پوشیده از نقاشی‌های متنوع است که همگی نوعی داستان مذهبی و تاریخی را به زبان تصویر برای بیننده حکایت می کنند. به رغم قدمت نسبتا زیاد کیفیت رنگ‌های این آثار نقاشی‌ ها بسیار خوب بر جا مانده ‌است. به نظر می‌رسد هنرمندان آن دوره در تهیه رنگ به موفقیت‌های شایانی دست یافته بودند. نقاشی‌های باستانی سینهالی به سبک نقاشی‌های سنتی هند است. استفاده از نقاشی برای تزئین معابد، سنت گذشتگان است که همچنان از سوی نسل حاضر نیز دنبال می‌شود، اما شکل و شیوه نقاشی‌های جدید سبک غربی به خود گرفته‌اند.<ref name=":5" /> محتوای نقاشی‌های بودایی‌ها در سریلانکا را به طور کلی می‌توان به چند موضوعات دسته‌بندی کرد:


[79] - Bodhisattva.
* زندگی بودا؛
* داستان‌های مربوط به زندگی بودا؛
* داستان‌های جاتاکا(Jataka) (داستان‌های مربوط به زندگی پیشین بودا)؛
* سوویسی ویوارانا (Suvisi vivarana)بیانات بیست و چهارمین بودای پیشین که بودهی‌ساتوا(Bodhisattva) را به عنوان گواتما بودای(Guatama BVuddha) آینده تصدیق کرد؛
* سولوسماستانا(Solos mastana) شانزده مکان زیارتی؛
* الهه های گوناگون و معرفی چندین جهنم و جهان زیرین<ref name=":0" />.
اگر چه بودیسم با بیش از دو هزار سال قدمت اساس و پایه فرهنگ سریلانکا است؛ اما هنر هندویسم نیز فعالانه در عرصه های هنری شرکت داشته است. <ref name=":0" /><ref name=":1" />


[80] - Guatama BVuddha.
== نیز نگاه کنید به ==
[[هنر ژاپن]]؛ [[هنر در چین]]؛ [[هنر روسیه]]؛ [[هنر کانادا]]؛ [[هنر کوبا]]؛ [[هنر لبنان]]؛ [[هنر مصر]]؛ [[هنر تونس]]؛ [[هنر افغانستان]]؛ [[هنر سنگال]]؛ [[هنر تایلند|هنر تایلند؛ هنر آرژانتین]]؛ [[هنر زیمبابوه]]؛ [[هنر فرانسه]]؛ [[هنر اسپانیا]]؛ [[هنر سوریه]]؛ [[هنر مالی]][[هنر ساحل عاج|؛ هنر ساحل عاج]]؛ [[هنر سیرالئون]]؛ [[هنر قطر]]؛ [[هنر اوکراین]]؛ [[هنر اتیوپی]]؛ [[هنر سودان]]؛ [[هنر گرجستان]]؛ [[هنر تاجیکستان]]؛ [[هنر بنگلادش]]؛ [[هنر قزاقستان]]؛ [[هنر اردن]]


[81] - Solos mastana.
== کتابشناسی ==
<references />
[[رده:هنر]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۶ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۰۲:۰۵

هنر در کشور سریلانکا شامل تاریخ هنر؛ موسیقی؛ موسیقی سنتی؛ تئاتر و هنرهای نمایشی؛ تئاتر آیینی و مذهبی؛ ناداگاما؛ تئاتر نورتی؛ تئاتر مدرن؛ سینمای سریلانکا؛ صنایع دستی؛ معماری؛ مجسمه سازی؛ نقاشی و نقاشی بودایی ها در سریلانکاست.

کلیات تاریخ هنر

در سر تا سر کشور سریلانکا فرهنگ و هنر مشهود است. تقریباً تمام سریلانکایی‌ها خود را درگیر هنرهایی مثل موسیقی، رقص یا نقاشی می‌کنند که بخشی از فرهنگ این کشور را تشکیل می‌دهد. بخش‌های به خصوصی از جزیره به خاطر هنرهای خاص و ویژه‌شان شناخته‌ شده‌اند، مثلاً آمبالانگودا(Ambalangoda) برای تولید ماسک‌های چوبی سنتی و عروسک بازی و رقص های سنتی معروف است.

برای دیدن هنرهای دستی باید به مناطقی چون پلوناروا، آنوراداپورا، کندی، گال و ترینکومالی(Polonnarunia, Anuradapura, Kandy, Galle and Trincomalee) سفر کرد. این شهرها منبع هنر، فرهنگ و میراث فرهنگی و هنری سریلانکا هستند[۱]. سنت‌های سریلانکا در معماری، مجسمه‌سازی و نقاشی، به دوره عتیق برمی‌گردد. بقایای آثار کهن در مکان‌های باستان‌شناسی بازسازی و نگهداری شده‌اند و تأثیرات سنتی فرهنگ و هنر را منعکس می‌سازد، اما بیشتر گواهی است از الهامات برگرفته از مکتب بودیسم. ادبیات کلاسیک نیز ترکیبی از تأثیرات سبک هندی و موضوعات بودیسم را نمایان می‌ کند. از آغاز قرن بیستم و با قرار گرفتن ادیبان در مقابل ادبیات اروپا، نویسندگان خلاق محلی تنوع گسترده‌تری را به آثار ادبی بخشیده اند، و در موضوعات و مطالب بیشتر سکولار شده است.

از بسیاری از جهات هنر در سریلانکا الهام گرفته از سنت دیرپا و قدیمی بودیسم است، که در عوض سنت محلی و منطقه‌ای بی‌شماری را برای هزاران سال جذب کرده، و هنرهای متنوع بی‌نظیری را در سریلانکا پدید آورده است. بیشتر هنرهای سریلانکا از اعتقادات مذهبی نشأت می‌گیرد که در قالب‌های هنری گوناگونی مانند نقاشی، مجسمه‌سازی، معماری و غیره نمایان است. از طرفی فرهنگ هندی نشانه‌های عمیق و ماندگاری را در هنرهای سریلانکا بر جای گذاشته است. فرهنگ هند به معنای فرهنگ بودایی هند است که به واسطه بودیسم در قرن سوم قبل از میلاد به سریلانکا معرفی شد و به عنوان هسته فرهنگی سریلانکا جای گرفت [۱].

با تغییر برخی از پادشاهان سبک هنری سریلانکا نیز دچار دگرگونی شده و گویی تابع تحولات و رویدادهای تاریخی بوده است. به این صورت هر کدام از پادشاهان ویژگی‌ها و عناصر هنری خاصی را در هر دوره به آن اضافه کرده اند. برای مثال با سفارش ولیویتا سانگاراجا ساراناکارا(Welivita Sangaraja Saranakara)، پادشاه کیرتی سری راجاسینگ(Keerthi Sri Rajasinghe) صدها معبد بودایی را که قبلا  توسط مهاجمان خراب و ویران شده بودند، بازسازی و تعمیر کرد. معبد صخره‌ای دامبولا(Dambulla) توسط هنرمندان مکتب نیلاگاما ساخته شده است. در کنار این اقدامات مکتب‌های مختلف هنری به نام پارامپاراوا و مکتب نیلاگاما(Param Parawa Nilagama) از معروف ترین سنت‌ها هنری این کشور هستند.  

سریلانکا جزیره متمدن و با تاریخی متنوع، غنی و قدیمی است. این کشور به علت موقعیت مهم جغرافیایی اش از زمان های بسیار قدیم به عنوان شاهراه فرهنگی شرق و غرب عمل ‌کرده و این ویژگی از دوره قبل از مسیحیت به این جزیره چایگاهی بین‌المللی داده است. در دست نوشته‌هایی از امپراطوری موریان(Mauryan) در هند در قرن سوم قبل از میلاد، سریلانکا با عنوان تامباپانی(Tambapani) شناخته می‌شد. او از این کشور به خاطر خدمات خوبش به نیکی یاد می‌کند. ارتباطات سریلانکایی‌ها با بقیه کشورها در آسیا به گستردگی ارتباط غرب و شبه قاره هند بوده است، منابع مستند کشور چین، به بسیاری از مناسبات فرهنگی، سیاسی و معاملات تجاری بین‌المللی دو کشور (چین و سریلانکا) اشاره کرده اند. مخارج و هزینه‌های دریایی چنگ هو(Cheng Ho) گواه مستدلی بر ارتباطات بین چین و سریلانکا است. هر چند با گسترش قدرت‌های اروپایی در اقیانوس هند ارتباط با کشور چین کمرنگ تر شد.

تاریخ مجسمه‌سازی و نقاشی سریلانکا به قبل از قرن دوم و سوم پیش از میلاد برمی‌گردد. تاریخچه‌های قدیمی سریلانکا، مانند ماهاواسما که در قرن ششم میلادی نوشته شد ارجاعات متعددی به هنر نقاشی و مجسمه‌سازی در سریلانکا دارد. اولین ارجاعات به هنر نقاشی به طرحی از یک کاخ بر روی یک پارچه با استفاده از شنگرف در قرن دوم قبل از میلاد است. تاریخچه‌های قدیمی توضیحاتی را از چندین نمونه‌های نقاشی در تالارهای مقبره‌های بودایی‌ها و خانه‌های موبدان و روحانیان بودایی داده است. قطعات باقی مانده از نقاشی‌های دیواری قدیمی در چندین مکان باستانی ثبت شده است. کتاب «ماهاواسما» نیز به یک مجسمه و به هنر حکاکی در ساختمان‌های قدیمی مانند«لوها پاسادا(Loha Pasada)» که یک خانه متعلق به موبدان بودایی در شهر «آنورادها پورا» است، اشاره دارد.

از بسیاری از جهات هنر سریلانکا بیان سنت قدیمی بودا است که سنت‌های داخلی و منطقه‌ای را برای هزاران سال جذب و درونی کرده است. نشانه‌های هندی در هنر سریلانکایی عمیق و واضح است؛ اما این تاثیرگذاری مانع شکل‌گیری سنت سریلانکایی در هنر نشده است. قدرت و دوام خصوصیت هنر سریلانکایی به وضوح در تصاویری از بودا در آنورادها پورا و مجسمه‌های برنز خدایان هندو در دوره سلطنت پلناوارا در قرن یازدهم و سیزدهم قابل تشخیص است.

بسیاری از تاریخ‌شناسان هنر، هنر سریلانکا را در تابعی از تحولات در حاکمیت پادشاهان پی در پی که از قرن دوم قبل از میلاد تا قرن نوزدهم بعد از میلاد حاکمان جزیره بوده‌اند، به حساب آورده اند. اگر چه این نوع توالی در ساختن تاریخ هنر مفید به نظر می آید اما به نظر می آید پادشاهان، اهمیت چندانی به پیوستگی هنری سریلانکا نمی‌دادند. تغییرات در سبک نقاشی‌ها و مجسمه‌سازی‌ها در طول تاریخ طولانی این مطلب را تایید نشان می‌کنند. تاریخ هنر، هنر سنتی سریلانکا را با اسامی مناطقی چون آنورادهاپورا، پلونورا، دامبادینا، یاپاهوا، کُتّه، گامپولا و کندی(Dambadeniya Yapahuwa Katteh Gampola Kandy) و همچنین دوران پادشاهی گذشته پیوند زده است. بر این اساس مراحل تاریخی جزیره سریلانکا به پنج دوره تقسیم‌بندی می‌شود:

  • دوران اولیه (سال 250 قبلا از میلاد تا سال 500 میلادی)؛
  •  دوان میانه (سال 500 میلادی تا سال 1250 میلادی).

اولین آثار نقاشی و مجسمه‌سازی که مهم‌ترین بخش از تحولات معماری بودایی سریلانکا را تشکیل می‌دهد. آثار زیادی از دوره تاریخ اولیه در دسترس نیست، اما تاریخ مجسمه‌های برجسته سر در معابد قدیم، به قرن  دوم و سوم می‌رسند. این آثار هنری احتمالاً در اواخر دوران اولیه ساخته شده اند. ویژگی‌های هنری این مجسمه‌ها بیشتر شبیه سبک نقاشی و مجسمه‌سازی کلاسیک سریلانکا است. آثار تاریخی دوان میانی پیوستگی و استواری این مکتب را در طول این دوران نشان می‌دهند.

  • دوران اخیر و بخش یک (سال 1250 میلادی تا سال 1600 میلادی)؛
  •  دوران اخیر و بخش دو (سال 1600 میلادی تا سال 1800 میلادی).

به طور کلی در طول تاریخ تغییر سبک های هنری، هنر سریلانکا را به مراحل مختلف تقسیم کرده که اوج آن در سبک نقاشی‌های دیواری و مجسمه‌های قرن هجدهم و نوزدهم برمی‌گردد. ناتورانیسم کلاسیک دوره‌های پیشین به تدریج به سبک متعالی هنری تبدیل شده که بیان کننده آثار سبک کلاسیک در سریلانکا است. بعد از سقوط پادشاهی پلونوارا در قرن سیزدهم میلادی کشور برای حدود 400 سال وارد مرحله نسبتاً ناپایدار سیاسی و پایتخت کشور در پنج شهر مختلف دامبادنیا یاپاهوا، کتّه، استیاواک، گامپولا و در نهایت در قرن هفدهم میلادی به شهر کندی(Gampola, Stiyaulake, Dambadenya, Yapahuwa, Kotte and Kandy) جابجا شد.  بعضی از تاریخ دانان هنر بر این باورند که در طول تاریخ شکاف و فاصله‌ای در سنت هنری سریلانکا رخ داده و کیفیت هنر به حد پایینی تنزل یافته است [۲]. در حالی که بعضی دیگر بر خلاف این نظر معتقدند میان دوران مختلف هنری از دوران اولیه تا دوران اخیر پیوستگی تاریخی وجود دارد[۱].

رقص و موسیقی سنتی سریلانکا

نمایش صورتک ها (کولام(Kolam)) و نمایشی هایی به همراه آواز و رقص (سوکاری و ناداگام(Sokari and Nadagam))  از هنرهای نمایشی مردمی در سریلانکا شامل هستند. به طور کلی در سریلانکا چند نوع رقص سنتی وجود دارد:

  • رقص کندی، رقص با ماسک که بین تامیل‌ها به «کالوم(Kolom)» معروف است؛
  • رقص مذهبی؛
  • رقص «دیوها» که از اعتقادات مردم بودایی است و با ماسک انجام می‌شود؛
  • رقص در دوره مدرن.[۳]
رقص کندی

رقص کلاسیک سینهالی به نام رقص مردم کندی شامل حرکات موزون، رقص جانوران و پرندگان و همچنین با داستان هایی از رامایانا، متن حماسی زبان سانسکریت هند باستان است. این رقص ها به مردم مناطق مرتفع و کوهستانی تعلق دارد. منطقه کندی بخشی از قلمرو پادشاهی کندی از سال های 1500 قبل از میلاد تا سال 1815 بوده است. اجرای رقص های کندی شامل اجرای حرکات موزون کلاسیک تامیل شامل بهاراتا ناتایام(bharata natyam) سبکی است که از جنوب هند نشات گرفته است. سبک بایلا(Baila) سبکی از آواز و رقص است که توسط پرتغالی ها در سال های 1500 معرفی شد و امروز در کشور سریلانکا مشهور است[۱].

حرکت باوقار و آرام و گاهی تند و سریع، پریدن به هوا، به سرعت به دور خود چرخیدن، حرکت شنا گونه بالاتنه، حرکت همزمان دست‌ها و چشم‌ها، حرکت تو در تو و زیگ زاگ پاها، رقص سنتی سریلانکا را تشکیل می‌دهند. رقاص لباس مخصوص زردوزی و گلدوزی شده‌ای که با فلزهای تزئینی آذین‌بندی شده‌اند را می‌پوشد. مردها معمولاً پیراهن نمی‌پوشند و تنها به گردن و دستهایشان نوارهایی دال بر و خامه ‌دوزی شده از فلزهای قیمتی یا تزئینی آویزان می‌کنند. رقص با آهنگ‌های طبل، سورنا، نی، صور و گاهی خواندن شعر همراه است.

آموزش رقص از سنین شش یا هفت سالگی آغاز و ده تا پانزده سال ادامه می‌یابد. پس از آنکه هنر آموز آموزش‌ها و مهارت‌های لازم را کسب کرد، در مراسمی سنتی و نیمه مذهبی به اجرای رقص می‌پردازد. این مراسم که حکم جشن فارغ‌التحصیلی را دارد «وس باندیم(Ves Bondim)» نام دارد. این مراسم معمولاً در قسمتی از فضای باریک معبد به نمایش درمی‌آید. در جشن فارغ‌التحصیلی مردم، نماینده موبد بودایی و رقاص‌های نامور و مشهور حضور دارند. در این مراسم بعضی این شرکت کنندگان پیرامون رقص و امور هنری سخنرانی می‌کنند. آنگاه آخرین تکنیک‌های رقص سنتی به اجرا درمی‌آید. اگر چه معابد بودیزم به روی نوعی رقص و موسیقی سنتی باز است، اما آموزش‌‌های بودا شاخه «تیراودا(Theranada)» مشغول شدن موبد مذهبی و مردمی به موسیقی و رقص را در تضاد با سعادت حقیقی می‌دانند؛ ولی بنا به دلایل سیاسی، اجتماعی و نفوذ فرهنگ هندوئیزم بر بودیزم شاخه ماهایانا این رقص ها پذیرفته و رقص های مذهبی مردمی همیشه مورد تشویق و حمایت بودائیان بوده اند. رقص های مذهبی به منظور جلب توجه موجودات آسمانی یا ارواح خبیثه، جهت منافع دنیوی انسان اجراء می‌شوند.[۳]

رقص دیوها و شیاطین

بودائیان بعضی از امراض صعب‌العلاج جسمی و روحی را نتیجه حلول شیاطین یا ارواح خبیثه در جسم بیمار می‌دانند. در این میان عده‌ای نیز وجود داشته و دارند که مدعی ارتباط و نفوذ در این شیاطین و ارواح خطرناک هستند. آنان رقص ها، وردها و آهنگ‌های مختلفی را می‌دانند و برای شفای هر بیمار یا خنثی کردن هر جادوئی نسخه اصلی از این مجموعه را اجرا می‌نمایند. رقص های سنتی معنوی و مادی بسیار شبیه یکدیگرند.  لذا امتیاز هر کدام از دیگری کاری بس مشکل است. در رقص های معنوی اشعار مذهبی، حوادث مهم و داستان‌های عجیب و غریب در قالب شعر، در حالی که موسیقی موزونی آنها را همراهی می‌کند، خوانده می‌شود. بعضی از رقص های مذهبی – معنوی شیاطین مهم، موسوم به «یاکون ناتیم(Yakun Natima)ا» عبارتند از:[۳]

رقص شیاطین تشنه خون

این شیاطین «ریری یاکا(Riri yaka)» نام دارند. سینهالیان بر این باورند که این شیاطین به شکل هجده حیوان خطرناک در جسم بیمار حلول و نفوذ می‌کنند. رقاص که به ارواح خبیثه و شیاطین نفوذ دارد، نوعی ماسک و لباس ویژه این شیاطین را می‌پوشد، دکوراسیون‌ خاصی از چوب و برگ گیاهان با قرائت وردهائی ویژه در محل اجرای رقص، ترتیب داده می‌شود. آنگاه رقص در برابر بیمار همراه با آهنگ، موسیقی وحشناک و حرکت‌های تند رقاص در دل شب برای چند ساعتی ادامه می‌یابد.

رقاص در حین اجرای داغ مراسم ممکن است خود را محکم با شلاق بزند یا سر جوجه‌ای را جدا کند و خونش را به بیمار بدهد و یا خود بیاشامد – شاید دلیلش این باشد که شیطان تشنه خون، رضایت داده و از جسم مریض خارج شود. رقاص‌ها با فرمول خاصی که ماهیتش فقط برای خودشان روشن است، پودری به نام "دومالا(Dummala)" تهیه می‌کنند و در حالی که با مشعل می‌رقصند، آنرا بر روی شعله‌های مشعل می‌پاشند که سبب روشن شدن ناگهانی فضای اطراف می‌شود. ترتیب دادن چنین مراسمی هزینه سنگینی دارد.[۳]

شیطان بزرگ قبرستان

این شیطان «ماها ساهون یاکا(Maha sahon yaka)» نام دارد و نژادش سریلانکایی است. شیطان بزرگ قبرستان به شکل پنج حیوان می‌تواند در افراد نفوذ کند[۳].

شیطان جادو

این شیطان «هونی یان یاکا(Haniyan yaka)» نامیده می‌شود و به شکل شش موجود می‌تواند به آدمیان صدمه بزند.[۳]

دیو یا خدای صخره

این دیو «گالی یاکا(Gale yaka)» نام دارد و مردم جنوب کشور و استان واوو به آن اعتقاد دارند. ویویا خدای صخره برخلاف شیطان‌های دیگر از آدمیان حمایت و پشتیبانی می‌کند. او شفادهنده امراض است و از امراض خطرناک پیشگیری می‌کند. برای اهالی و مردم منطقه‌ای که صخره و سنگی بزرگ در آن وجود دارد، مایه برکت و نعمت است. خدایان می‌توانند رابطه متقابل خوبی با آدمیان داشته باشند. آنان برای بعضی خدایان، از جمله خدای صخره غذا فراهم می‌کنند و سفره می‌چینند و در نهایت پس از اجرای مراسم مخصوص، غذاها را بین مردم تقسیم می کنند، اما غذاهای متعلق به شیاطین خطرناک را کسی نمی‌خورد.

بودا نزد بوائیان، برترین و مهم‌ترین وجود در آفرینش و برتر از خدایان است. خرافات حاکم بین مردم و ترس و وحشتشان از شیاطین فراوانی که ساخته ذهن خود آنان است، تأثیر روانی جدی بر مردم خرافاتی دارد  به گونه‌ای که بعضی از صدای طبل که در شب تا فاصله نسبتاً زیادی بگوش می‌رسد، می‌ترسند. شواهدی از پیدایش رقص های شیاطین در تاریخ به چشم نمی‌خورد و معلوم نیست از کجاها وارد فرهنگ بوائیان شده است.[۳]

رقص های کلاسیک هندی

همچنان که از نام آن پیداست، این نوع از رقص ها از هند به سریلانکا آمده است. در این رقص ها رقاص حرکت‌های یکی از پرندگان، حیوانات، کشاورزان، صنعتگران و غیره را به عنوان الگو انتخاب می‌کند. در پوشیدن لباس و نوع آرایش، خود را به شکل الگو انتخابی‌اش درمی‌آورد و سپس موزون با موسیقی‌ای که در مراسم نواخته می‌شود حرکت‌ها یا الگوی خویش را به نمایش می‌گذارد. گاهی آنها به صورت کاروان در خیابان‌ها به راه افتاده و مردم در دو طرف خیابان‌ها به تماشای آنان می‌ایستند. سریلانکا به جز طبل، موسیقی سنتی دیگری ندارد. در موسیقی‌های سنتی از طبل‌های «کندی» و مناطق ساحلی کشور، همراه با آلات موسیقی اصیل هندی استفاده می‌شود.[۳]

جایگاه زن در رقص

در قرون وسطی، رقص «باراتا نوتیام» (Bharata Notyam)، با هدفی مشخص در زمانی معین توسط زنان اجرا می‌شد. این رقص کلاً یک هنر زنانه به حساب می‌آمد، اما رقص های معنوی ویژه مردان بوده است. زنان در دادگاه‌ها و اماکن مقدس خدایان هندو می‌رقصیدند و معمولا زنان پادشاهان (ملکه) بانی این گونه برنامه ها بوده‌اند. این رقص جنبه رسمی و تشریفاتی داشته و نزد زنان عامه معمول نبوده است.

رقص در دیدگاه عموم در شأن زن نبوده و مردم رقص را کار زنان بدنام و فواحش می‌دانسته‌اند. این استنباط اجتماعی باعث شده رقص بین زنان کاملاً از میان برود و به صورت هنری ویژه مردان درآید. جدای از این برداشت اجتماعی  که باعث می‌شده زنان از رقص فاصله بگیرند، رقص های سنتی قوت، سرعت و تحمل ادامه طولانی را می‌طلبید که عموماً از زنان ساخته نبوده است. بنابراین رقص های سنتی مردمی، کلاً توسط مردان به نمایش درمی‌آمده و رقص زنان فقط بین درباریان و اشراف رایج بوده است. از دهه سوم قرن بیستم زنان وارد صحنه‌ رقص شدند. از آن پس تا امروز قبح رقصیدن زن در جامعه شکسته شده است.[۳]

رقص سنتی در عصر جدید

در گذشته رقص و به خصوص رقص های معنوی در شان طبقات پایین اجتماعی بوده است. در قرن اخیر همراه با تحولات جدید، دولت هنرهای سنتی را مورد توجه و حمایت قرار داد و امکانات آموزشی هنری را فراهم کرده است. رقص های سنتی به وسیله دولت ترویج و تشویق می شود، به گونه‌ای که تفکرات قدیم که رقص را برای زنان ننگ می‌دانستند، از میان رفته است. دیدگاه‌های طبقاتی راجع به رقص نیز به تدریجا فراموشی سپرده شده و بر خلاف گذشته، امروز زنان فعالانه در صحنه رقص های سنتی و جدید شرکت دارند و احتمالاً تا آنجا پیش می‌رود که رقص به صورت هنری زنانه درآید[۴][۳]

موسیقی

موسیقی مردمی و اقوام مردم سریلانکا همان موسیقی هایی کالام، سراری و ناداگام است که در دهکده‌ها و شهرهای کوچک در گوشه و کنار و در مراسم مذهبی در فضاهای باز اجرا می شوند. روستائیان بعد از یک روز کار در مزرعه و خانه، ازاین نمایش ها و موسیقی ها لذت می‌بردند. و اما موسیقی سنتی و کلاسیک سریلانکا در یک نگاه کلی تحت تأثیر و نفوذ هند و موسیقی مدرن آن تقلیدی از سبک های غربی بوده و هست. موسیقدانان سریلانکایی و طرفداران هر کدام از این دو سبک نیز گهگاه در برابر هم قرار می گیرند. طرفداران موسیقی غربی معتقدند موسیقی سنتی و کلاسیک هند چیزی چز موسیقی هندی نیست. بنا بر عقیده بعضی موسیقی سنتی فعلی سریلانکا تحت تاثیر مکاتب بودیسم و هندویزم و ریتم‌های آهنگین برده‌های آفریقایی، ملودی های اروپایی و هندی قرار داشته و دارد. در میان سبک های کلاسیک موسیقی معروف بایلا(Baila Missic)، موسیقی رقص سریلانکا است. این نوع از موسیقی تقلید از موسیقی پرتغالی‌ها است. بعد از ورود اروپایی‌های اشغالگر به این کشور ابزار و آلات موسیقی اروپایی  و وزن و آهنگ آن بر هنر این کشور تاثیر داشته ولی عملا در دهه 1960 موسیقی بایلا وارد جریان اصلی موسیقی سریلانکا شده است. امروزه ابزار موسیقی الکترونیکی با این آهنگ‌ها همراه است. مشهورترین خواننده بایلا(Baila) در دوره معاصر دسُمند دوسیلوا(Desmond de Silva) است. او هنوز الهام بخش بسیاری از گروه‌های موسیقی در سریلانکا است که شامل گروه های موسیقی شاناکا، هیپ هاپ، پاپ(Shanka, Hip-hap and Pop) و موسیقی کلاسیک سریلانکا می شوند.

بسیاری از ادوات موسیقی مردم سریلانکا توسط گروه‌های قبایل واقوام بومی آن ساخته شده است. چندین نوع از این ادوات موسیقی همچنان از گذشته تا امرئز در حال استفاده هستند. بیشترین وسیله موسیقی مورد استفاده، طبل دو سره و شبکه مانند مردم کندی است. تاماتاما(Thammmatama) یک طبل دو قلو است که با دو چوب اجرا می‌شود. یاک برا(Yak Bera) نیز نوعی طبل است که با یک دست در یک سمت و با یک چوب در سمت دیگر نواخته می‌شود. هند رابانا(Hand Rabana) نیز نوعی طبل است که شبیه دایره زنگی است.

موسیقی‌های فیلم‌های هندی همیشه با استقبال مردم سریلانکا روبرو می شود. به ویژه در طول دهه 1960 موسیقی فیلم‌های هندی در سریلانکا به طور قابل توجهی رواج یافت. آهنگ های تامیل و سینهالی در این دوره بر اساس تن و ضرب آهنگ موسیقی فیلم‌های هندی ساخته می‌شدند و این آهنگ‌های موسیقی مورد علاقه خانواده‌های سریلانکایی بودند. تا این که نوعی از انقلاب و دگرگونی هنری در فضای موسیقی سریلانکا روی داد. ترانه سرایانی مثل ماهاگاما سکارا شانتا و مولیگودا(Mahagama Sekara Shantha and Moligoda) برای بیان اندیشه های ملی گرایانه از قالب شعر بهره جسته و از طریق ادبیات به احساسات ملی‌گرایی مردم سریلانکا دامن زدند. درست در همین زمان یکی از بهترین آهنگ‌سازان سریلانکا آناندا ساماراکون(Ananda Samarakon) سرود ملی کشورش را سرود. این تحول کمک کرد تا موسیقی‌دان‌های سریلانکایی سبک موسیقی خود را توسعه و تنوع بخشند. آناندا سماراکون(Ananda Samarakone) (1962 – 1911) از تحصیلکرده های هند است و بر قالب‌های جدید شعر سرایی و موسیقی که بسیار پیچیده است، تسلط خوبی داشته است. آثار وی اکنون الهام بخش بسیاری از موسیقی‌های اخیر تولید شده در سریلانکا  است.

بزرگترین موسیقی‌دان‌های سریلانکایی در دهه های اخیر افرادی چون: نیمال مندیس، محمد قوس، آمارادوا و پریمایسری کوناداسا(Nimal Mendis, Mohamed Ghouse, W.D.Amaradeva and Premasiri Kernadasa) هستند. گروه‌های موسیقی پاپ مثل لوس کابلروس(Los Cabelleros) توسط نریل فرناندو(Nerille Fernando) هدایت می‌شدند، و گروه های دیگری نیز مانند لا بامباس(La Bambas)، هامینگ بردز و لوس موچاچس(Humming Birds and Los Muchachos) در اواسط دهه 1960 در صحنه موسیقی سریلانکا ظاهر گردیدند. تمام این گروه‌های موسیقی پاپ تحت تأثیر خواننده محلی کارائیب به نام هری بلافونته(Harry Belafonte) قرار داشتند. تا اواخر دهه 1960 و اوایل دهه 1970 موسیقی پاپ کالیپسو(Calypso) در خانواده‌های سریلانکا رواج داشت تا این که در سال 1980، موسیقی فیلم های هندی باری دیگر با استقبال مردم روبرو شده و تا حد قابل توجهی موسیقی پاپ را از میدان و خانه های مردم بیرون کرد.

تا سال 1990 مشهورترین موسیقی‌های سریلانکا، موسیقی های فیلم ها، موسیقی پاپ هندی و پاپ غربی بوده است. عده‌ای که آرز شنیدن موسیقی راک و هوی متال را داشتند با روی کار آمدن گروه استیگماتا(Stigmata) آرزوشان به واقعیت پیوست. آخرین کار استیگماتا، تحت عنوان درخشان(Lucid) است که با سبک "هوی متال(Heavy Metal)" اجرا شده است. دیگر گروه‌های موسیقی تأثیرگذار و محبوب مردم  بایتا و سانتوش، ایرج و سامیتا و سانتی گراوز(Bathiya, Santhush, Iraj, Samitiha and Centigradz)هستند.[۳]

فیلم و تئاتر

تئاتر

در سریلانکا، هنر تئاتر سنتی و مدرن، قدیمی و جدید با هم پیوستگی محکمی دارند. در کلمبو، پایتخت کشور، تئاتر مدرن، بین‌المللی و در حال رشد وجود دارد. آثار اصلی و ترجمه  نمایشنامه‌‌نویسان مطرح جهان مانند بکث، گوگل و گورکی(Beketh, Gogole and Gorky) سطح و سبک های مختلفی دارند. در مواردی به منظور سرگرمی و گاهی جهت  شفا بیماران یا در مناطق روستایی، تئاترهای آئینی‌ قدیمی اجرا می‌شود

این سرگرمی‌ها از شیوه‌ها و روش‌های زندگی کشاورزی سرچشمه گرفته است و همانند تمام جوامع در حال پیشرفت بسیاری از قالب‌های قدیمی هنر تئاتر کم ‌رنگ‌تر می‌شوند و این در حالی است که تئاتر مدرن و جدید در حال شکوفایی است. ادیریویرا ساراتچاندرا مانام(Ediriweera Saratchandra’s Maname) به عنوان اولین نمایش مدرن به زبان سینهالی به شمار می رود که در سال 1956 تولید شد و به سبک نمایش قومی سنتی به نام ناداگام(nadagam) به روی صحنه رفت. موضوعات سیاسی و اجتماعی، کانون توجه بیشتر نمایش های معاصر در کشور است. تصاویر انیمیشن تولید داخل منحصراً به زبان سینهالی است و فیلم های تامیلی زبان از جنوب هند وارد می شود.[۳]

تئاتر آئینی – مذهبی

تئاترهای آئینی سریلانکا با اجراهای گسترده و فراوان به لحاظ تاریخی پیوستگی دارند. قدمت افسانه‌های قدیمی تئاتر به دوران قبل از بودائی‌ها برمی‌گردد. تئاترهای مذهبی و آئینی مانند تمام هنرهای زنده دیگر در طول زمان دستخوش تغییرات شده اند و بعضی از عناصر خود را از دست داده و برخی دیگر را جذب کرده اند. تئاترهای آئینی به طور کلی اجراهای طولانی مدت دارند. هدف اولیه تئاتر قومی سریلانک فرو نشاندن خشم خدایان و دیوها است، برخی مردم عادی بر این باورند که خدایانشان به ایشان نعمت‌ داده، بیماری شان را شفا داده و پریشان شان را علاج  می کنند. تصور بر این است که اگر مردم نذورات و خیرات ندهند و به مراسم تئاتر بی توجهی کنندد، خدایان مردم را در برابر دیوها و شیاطین رهل خواهند کرد.

دسته‌ دیگر از تئاترهای آئینی جنبۀ شخصی دارند. به منظر پیشگیری از تأثیرات نامطلوب نجومی در مقیاس کوچکتری این مراسم برپا می شود. منجمان و ستاره شناسان و موبدان بودایی زمان های مناسبی را برای اجرای این گونه نمایش ها توصیه کنند.

اورو یاکاما(Oru Yakkama) (آداب کشتن گراز وحشی) نوعی از مراسم تئاترهای آئینی است. این واقعه منظوم تعریف و روایت و اغلب به صورت کمدی، خنده‌دار و با حرکات تقلیدی اجرا می شود. شکارچی پیش رفتن به شکار گراز، زمان مناسب شکار را با یک منجم مشورت می کند. در این نمایش شکارچی با جانواران و حیوانات مختلفی برخورد می‌کند و آنها را با گراز وحشی اشتباه می‌گیرد. در نهایت او به صید و شکار اصلی خود می‌رسد. رقاصی خود را به شکل گراز درمی‌آورد و پس از تلاش‌های بسیار سر انجام به دام شکارچی می‌افتد. با تیر و کمان شکار و گوشت آن در میان اهالی روستا پخش و توزیع می‌شود.[۵]

در این توزیع، قوانین اجتماعی زندگی واقعی و روزمره به صورت ساده و برعکس وضعیت جاری در زندگی اجرا می‌شود: قسمت‌های نامطبوع گوشت را به اعضای طبقه بالای جامعه و بهترین قسمتهای آن را طعنه‌آمیز و نیش‌دار به اعضای طبقه پایین جامعه می دهند. این مراسم از سطح بالایی از طنز و نقد اجتماعی برخوردار است. این مسئله بیانگر این است که تئاتر و نمایشهای آئینی ضمن تعلق داشتن به جهان معنوی با مسائل روزمره و واقعیت‌های زندگی نیز سروکار دارند. این مراسم در گذشته در میان مردم سینهالی نمایشی مهم و برجسته به شمار می‌آمده است.

یکی دیگر از نمایش های آئینی همگانی که توسط یک گروه اجرا می‌شود گام مادوا، دِوُل مادوا و پونا مادوا(Gam maduwa, Devol madewa and Puna maduva)  نام دارد که ضمن اجرای آن خدایی موثر در پیشگیری از ابتلای به بیماری‌های واگیری و مسری به نام پاتینی(Pattini) پرستش می شود. معابد پاتینی در سرتاسر کشور پراکنده است.

نوع دیگری از نمایش های آئینی مرتبط با مریضی یا بدبختی و بدشانسی را بالی تُویل(Bali-thovil) می گویند.  بالی  آدابی است که طی آن هدایایی به خدایان سیارات و نجوم پیشکش می شود. نمایشی و مراسم بسیار دراماتیک تُویل برای تسکین بیمار و دفع شیاطین استفاده می‌شود. از دیگر ویژگی‌های مهم «بالی» استفاده از تصاویر است. تصاویر سفالی بزرگی که گاهی سه متر طول دارد. آن ها نقوشی برجسته ای را که به صورت برعکس در صحنه نمایش نصب کرده اند پس از نمایش از بین می‌برند. امروزه نمایش بالی به دلیل هزینه‌ها و مخارج زیادش به ندرت برگزار می‌شود. [۵][۳]

ناداگاما

ناداگاما(Nadagama)، سابقه ای 200 ساله دارد و در اصل نمایشی از مردم دراویدی جنوب هند است. متن اولین نمایش ناداگامای از زبان تامیل به سینهالی ترجمه شده است. اولین نمایش ناداگاما سینهالی را مبلغان کاتولیک اجرا کردند. موسیقی و متن شعر گونه مهمترین شاخص این نمایش هستند. نمایش به صورت‌ آواز، سرود و گفتگوهای منظوم اجرا می شود. لذا موسیقی ناداگاما بعد جدیدی را به تئاتر قومی سینهالی اضافه کرد. بیشتر تئاترهای سینهالی درباره داستان‌های افسانه‌ای هستند. این نمایش در ابتدا با موضوعات و مطالب مربوط به مسیحیت سروکار داشته است. اگر چه این نمایش به لحاظ شیوه های اجرایی به سایر الگوهای سنتی اجرای نمایش ها  قوت و غنای بیشتری بخشید، اما نتوانسته نظر ادیبان را به خود جلب کند.[۳]

نورتی

اواخر قرن نوزدهم با ورود شرکت تئاتر و نمایش پارسی شهر بمبئی هند به سریلانکا تئاتر شهری سینهالی ظهور کرد. اجرای تئاتر و نمایش پارسی با تئاترها و نمایش های دیگر کاملاً متفاوت بود و همین موضوع باعث شد تا تماشاچیان جذب آن شوند. این تئاتر پارسی که بعدها به زبان سینهالی به تئاتر نورتی(Nurti.cfhk) معروف شد ترکیبی از حالت‌های نمایشی هندی و اروپایی بود. ابتدا تماشاچیان اجرای این نوع از تئاتر و نمایش در کلمبو را جذاب دیدند و به همین ترتیب تماشاچیان و مخاطبان دیگر در شهرهای بزرگ جنوب و جنوب غربی آسیا جذب آن شدند. تئاتر نورتی کم کم در این کشور بومی و نمایش‌های سینهالی با همین سبک و سیاق نوشته و به همین ترتیب  با موسیقی کاملاً مشابه اجرا شدند. رفته رفته سالن تئاتر در کلمبو برای اجرای نمایش نورتی که طرفداران و مخاطبان آن نیز به سرعت در حال رشد بودنند، ساخته شد.

به هرحال اولین تئاتر تجاری در سریلانکا به این صورت متولد و در دو دهه اول قرن بیستم شکوفا شد. نمایش‌ها و تئاترهای پر رونق نورتی نیز مانند تمام نمایشنامه‌های جدید احتیاج به تحول داشت. نمایشنامه‌نویسان سینهالی نه تنها به سرعت فرم‌ها و سبک‌های این نوع تئاتر را فرا گرفتند، بلکه نمایش را به فضایی فراتر از تئاتر پارسی کشانده و به تئاتر کلاسیک سانسکریت و به نمایشنامه‌های شکسپیر نیز روی آوردند. در میان نمایشنامه‌نویسانی که باعث رونق بیشتر نمایش نورتی شدند جان دوسیلوا(John de silva) بیش از دیگران شهرت کسب کرد. به همین دلیل اولین سالن تئاتر دولتی در کلمبو به اسم او نام گذاری شده است. تئاتر نورتی به رغم شهرت فراوانش، نتوانست بیش از سه دهه دوام بیابد.

با ظهور صنعت «سینما»، حفظ آن به لحاظ مالی بسیار دشوار شد. با ورود فیلم‌های هندی تئاتر با چالش بزرگی روبرو گردید. ذائقه مخاطبان از تماشای تئاتر به دیدن فیلم سینایی تغییر کرد و تئاتر نتوانست مخاطبان خودش را نگه دارد. به این ترتیب تئاتر به سرعت با رکود مواجه شد و سالن تئاتر «تاورهال(Tower Hall)» نیز به سالن سینما تغییر پیدا کرد و به این ترتیب پایان زندگی و عمر کوتاه تئاتر شهری سینهالی رقم خورد[۳].

تئاتر مدرن

تئاتر مدرن سینهالی ادبیات محور متولد شد و بیشتر از سوی ادبیات غربی پشتیبانی می شد. برای مثال ترجمه‌های اقتباسی از نمایش‌های کلاسیک و مدرن از غرب، به سینهالی  هر سال در دانشگاه سیلان(Ceylon University College)، اجرا می‌شد و گروه‌های تئاتر آماتور برای تولید آثاری مناسب تلاش‌های می کردند. لذا جریان تئاتر مدرن سینهالی به این ترتیب به وجود آمد. ادیبان و کارشناسان ادبی که در آن زمان در این فعالیت‌ها شرکت می‌کردند در این نوع از تئاتر آثار ارزشمند هنری و زیبایی را مشاهده نکردند. آن‌ها براین باور بودند که هنر نمایشی سینهالی بدون یادگیری و تقلید درست از قالب‌ها، سبک‌ها و مدل‌های بین‌المللی به خصوص مدل‌ها و سبک‌های اروپایی توسعه و پیشرفت نخواهد کرد. به هر حال در طول دهه چهل و پنجاه در عرصه نوشتن و اجرای نمایش تلاش‌های زیادی شد.

ادیویرا سارچاندرا(Ediriweera Sarchchandra) استاد دانشگاه، برای خلق سبک نمایشی غیررئال (غیرواقعی) به مطالعه سنت‌های نمایشی بومی روی آورد. او در سال 1956 تئاتر بومی مانام(Maname) را آغاز کرد. این نمایش جدید نزد حامیان و فعالان تئاتر مدرن سینهالی اثری بسیارغیرمنتظره و در نوع خود بی نظیر بود. نمایشنامه نویسان سینهالی و کارگردانان امروز به سهولت در سراسراین سرزمین فعال هستند. هر چند اصراری بر بکارگیری یک قالب خاص ندارند، اما از هر عنصر قومی که با مقصود و هدفشان سازگار باشد، استفاده می کنند. اندک شماری از نویسندگان از نوشتن سبک رئال فاصله گرفته‌ و دید خود را نسبت به نمایش و نمایشنامه‌نویسی شعرگونه و منظوم تغییر داده اند[۱][۳].

سینما

در آوریل سال 1900 میلادی فعالان عرصه سینمایی سریلانکا با وارد کردن فیلم از خارج و نمایش آن در سالنهای شهر، کارشان را آغاز کردند؛ اما تولید فیلم‌های مستند از سال 1949 و فیلم‌های سینمایی در دهه 1950 در این کشور آغاز شد [۴]. سینمای این کشور از یک سو با چالش بزرگی به نام صنعت فیلم و سینمای هند و از سویی دیگر گسترش روزافزودن محبوبیت تلویزیون در بین خانواده ها روبرو است. اولین فیلم سینهالی زبان سریلانکا با نام «کاداوانو پرونداوا(Kadawunu Poronduwa)» (پیمان شکسته شده) در سال 1947 به نمایش درآمد. در سال 1956 فیلم اصیل سینهالی زبان با نام «رکاوا(Rekawa)»، )خط سرنوشت( با کارگردانی لستر جیمز پریس(Lester James Peries) سبک موسیقی و مدل رقص هندی را رها و برای نشان دادن زندگی و فرهنگ مردم سریلانکایی‌ها تلاش فراوان کرد. او دومین موفقستش را با ساختن فیلم‌ "گامپرالیا(Gamperaliya)" (روستای در حال تغییر) بر اساس رمان مارتین ویکراماسینگ(Martin Wixkramasinghe) رقم زد و مدل و سبک نوینی از تهیه فیلم را به کارگردانان نسل جدید سریلاانکا معرفی کرد. فیلم‌سازان مدرن سریلانکایی بیشتر تمایل به ساخت فیلم‌هایی با مضمون و محتوای جنگ‌های داخلی دارند. فیلم "مرگ در شب چهارده ماه(Death on a full moon day)" ساخته «پراسانا ویتاناگ(Prasanna Vithange)» از معروفترین این گونه فیلم ها است. البته داستان و تکنیک فیلم‌های تولید داخل نیز همان حال و هوای هالیوودی را دارند [۴]. اکنون هر ساله حدود صدها فیلم، با زبان‌های انگلیسی، تامیل، سینهالی و هندی در سالن های سینماهای سریلانکا به نمایش در می آیند. اکثر فیلم‌های ساخت سریلانکا به زبان سینهالی و تعداد کمی از آن به زبان تامیل ساخته شده است [۶]. اما هنر سینمای کشور تا خودکفایی فاصله زیادی دارد. تعداد قابل توجهی از فیلم‌های تامیل زبان از جنوب هند وارد می‌شوند.

بیشتر سینماهای کشور در شهر کلمبو هستند[۴]. چهار سینمای "مجستیک"، "سینما لیبرتی"، "ساووی" و "رگال(Majestic Cinema, Liberty, Savoy and Regal)" که از سینماهای خوب شهر کلمبو به حساب می‌آیند در دو نوبت صبح و عصر بیشتر فیلم‌های معروف و مشهور هالیوود را نشان می‌دهند. سینمای رگال همچنین محلی برای نمایش فیلم‌های تولید داخل کشور و همچنین جشنواره‌های فیلم‌های داخلی است. قیمت‌ بلیط‌ها 150 روپیه برای بزرگسالان و 100 روپیه برای بچه‌های زیر 12 سال است. علاوه بر این خانه های فرهنگ کشورهای خارجی نیز فیلم‌های هنری کشورهایشان را در فضای اختصاصی خودشان نمایش می‌دهند [۷]. بسیاری از فیلم ها از طریق شبکه های توزیع فیلم و نرم افزار  که بر سر هر کوی و برزن هستند در دسترس مردم هستند. ضمن این که بعضی از مغازه‌ها نیز اقدام به فروش لوح های فشرده فیلم و نرم افزار می کنند.[۳]

جدول شماره 1. فیلم های سینمایی سریلانکا

آمار و ارقام
شمار سالن های سینما در کشور 319  باب
شمار صندلی‌های تماشاچیان 193420 عدد
متوسط شمار تماشاچیان در روز 119018 نفر
فیلم‌های به نمایش گذارده شده
به زبان سینهالی 40 درصد
به زبان تامیل 36 درصد
به زبان انگلیسی 15  درصد

هنرهای دستی

سریلانکایی‌ها هنرهای دستی غنی، متنوع و فراوانی دارد که همه نشان دهنده سابقه و قدمت تاریخ و تمدن یک ملت و کشور هستند.[۳]

ماسک راکشا. برگرفته از سایت بست فارسی, قابل بازیابی از https://bestfarsi.ir/articles/art/best-souvenirs-from-sri-lanka

هنر ساخت ماسک

ماسک یک پوشش تزئینی صورت است که در رقص های سنتی سریلانکایی مورد استفاده قرار می‌گیرد. در زمان‌های اولیه ماسک در مراسم مذهبی، تئاتر و برای رقص های مخصوی درمان بیماران استفاده می‌شده است. مردم بر این باور هستند که ماسک ها قدرت درمانی دارند. بیشتر ماسک‌ها از چوب سبکی به نام کادورو ساخته شده‌اند[۳].

سفالگری

سفالگری یکی از قدیمی‌ترین هنرهای دستی سریلانکا است و همچنان تعداد زیادی از لوازم خانه و آشپزخانه سفالی هستند. حدود 70 درصد از ظروف و دیگ‌های آشپزی بعضی از گروه های اجتماعی همچنان سفالی و گلی است. علاوه بر این محصولات دیگری مانند ظروف دکوری وگلدان های تزیین شده و مانند آن ها که کاربرد سوقاتی دارند از سفال درست می‌شوند.[۳]

طراحی پارچه

در زبان سینهالی، به این هنر پتیکارا(Petikada) می‌گویند، که نقاشی بر روی پارچه نمونه‌های مهمی از سبک نقاشی مردمان کندی است. آثار مختلفی از قرن دوم تا قرن نوزدهم به هنر نقاشی روی پارچه (قلمکاری) در سریلانکا اشاره هایی دارند. منشأ این سبک هنری که تا قرن هجدهم توسعه بیشتری نیز یافته در پوششی از ابهام است؛ چرا که در سبک آن با سبک قبل از قرن سیزدهم متفاوت است.  بعضی معتقدند طراحی روی پارچه هنری اندونزیایی است هر چند در سریلانکا به یک سبک خاصی گسترش یافته است. انواع  گوناگونی از طراحی پارچه که در سرتاسر جزیره به فروش می رسند. بعضی از مهمترین و اصلی‌ترین طراحی‌های روی پارچه مخصوص شهر کندی است. نقاشی‌های آب رنگ روی پارچه در خیابان پرادنیا در حومه شهر زبانزد است [۱][۳].

جواهرات

سریلانکا تولید کننده مرغوب ترین جواهرات دنیا است. فروش جواهرات کمک قابل توجهی را به اقتصاد کشور می کند. دو نوع روش سنتی و هنری برای ساخت جواهرات در کشور رایج است که یکی مربوط به شهر گال و دیگری شهر کندی است. مردم گال به کار هنری روی سنگ‌های قیمتی و مردم کندی به هنر نقره کاری و کار روی فلز شهرت دارند.[۳]

آثار برنجی و چوب

اقلام و کالاهای برنجی شامل جعبه‌ها، سینی‌ها، آواژورها، لولای در، گلدان‌ها و چراغ‌های نفتی هنرمندانه با هنر قلمزنی تزئین شده‌اند. مردم این سرزمین همچنین از چوب نی خیزران برای ساخت اقلامی چون کیف‌، سبد، حصیر، رومیزی‌ و صندلی‌ استفاده می کنند[۱][۳].

مسجد سرخ. برگرفته از سایت ایوار, قابل بازیابی از https://www.eavar.com/blog/2024/4/15/152739/srilanka-attractions/

معماری

"وداها" بومیان و مردم اصیل جزیره در گذشته غارنشین‌ بودند و بعضی از آنان حتی تا امروز سنت غارنشینی را حفظ کرده‌اند. بسیاری از این غارها، بعدها محل سکونت موبدان بودائی شده و آن ها مدت گوشه گیری خودشان و دوری گزیدن از مردم را در این اماکن سپری می کردند. هنر معماری و بنای ساختمان‌های مسکونی احتمالاً توسط مهاجرین آسیایی به مردم سریلانکا (سینهالیان) معرفی شده است. بیشتر ساختمان های باقیمانده از گذشته با آجر و پوشش آهکی ساخته  شده است. آهک از این بناهای تاریخی در برابر آب و هوا و رویش جنگل های محافظت کند. ستون ها و راه پله های برخی عمارت های واقع در اولین پایتخت در آنورادهاپورا از سنگ ساخته شده اند. بسیاری از تالارهای و معابد بودایی گنبدی شکل و از آجر ساخته شده ­اند [۸]. بعضی دیگر ستونهایی از چوب، سنگ و سقف‌هایی سفالین دارند. از جمله بناهای تاریخی بودایی "استوپا" ها و گنبدهای گلابی شکلی هستند که در اندازه‌های مختلف (حتی گاهی به اندازه یک تپه) با آجر و خشت در کنار درخت‌های مقدس «بو»، در محوطه معابد و یا در مکانهای مذهبی دیگر بنا شده‌اند تا آثار و بقایای شخص «بودا» یا اشخاص بودایی را در آن ها نگهداری شود. سنت بنای استوپا همچنان بین بودائیان معمول است و در هر خیابان و محله‌ای نمونه‌ای از آن به چشم می‌خورد. قدیمی‌ترین استوپا به سبک معماری هندی در شهر آنوراداپورا متعلق به قرن سوم قبل از میلاد است. بعضی آثار تاریخی و معماری دیگر و به خصوص تالار روناولی(Runaweli) واقع در آنورادهاپورا (در قرن 3 قبل از میلاد) با منارۀ طلایی اش که از کیلومترها نمایان است، شکل های متفاوتی دارند. در ستون ها و در یکی از دیوارهای آجری این معبد بودایی 400 سر فیل هر یک با ارتفاع دو متر و هفتاد سانتی وجود دارد.

معابد و کاخ های دومین پایتخت سریلانکا در پلوناروا (Polonnaruwa) قرن ها بعد یعنی در قرن 11 و 12 میلادی عصر طلایی آنورادهاپورا ساخته شده و به لحاظ نگهداری در وضعیت مطلوب تری قرار دارند. این پایتخت که محل فرمانروایی هر دو پادشاه سینهالی و تامیل بوده است، آشکارا ترکیبی از فرم ها و الگوهای سینهالی و هندی را نمایش می دهد. تقریبا تمام این ساختمان ها به جز چند معبد بودایی همه آجری هستند. بعد از دورۀ پادشاهی پاراکراما باهو دورۀ ساخت بناهای زیبا و بی نظیر به پایان رسید و از آن پس پایتخت های قدیمی متروک و خراب و در جنگل ها باقی ماندند [۸].

ساختمان‌های بعضی معابد و زیارتگاه‌ها شامل دو بخش هستند، سالن های سرباز بیرونی و شبستان های داخلی که مجسمه بودا در آن ها قرار دارند. سقف و دیوارهای معابد مملو از تصاویر به ویژه تصاویری از بودا است که بر اساس افسانه‌های منسوب به وی ترسیم شده‌اند. تندیس های بودا، شاگردان او، پرستش کنندگان آسمان و زمین، موجودات و الهه ها که در برابر بودا عرض ادب می‌کنند. حتی مجسمه‌هایی از بودا  در زندگی‌های قبلی‌اش(بنا بر اعتقاد به تناسخ)، در گوشه و کنار معابد به نمایش درآمده‌اند.

معماران و هنرمندان سینهالی، حداکثر مهارت خویش را جهت تزئین معابدشان به کار می‌برند در پایین و جلوی پله‌های ورودی‌های هر معبدی، سنگی نیم دایره به نام «سنگ ماه(Moon Stone)» قرار گرفته که روی آن تصاویر گل‌ها و گیاهان و حیوانات و در دو طرفش دو مجسمه که ظرف گل در دست دارند، روی تکه سنگی حجاری شده‌اند. این مجسمه‌ها «سنگ‌های نگهبان(Guard Stone)» نام دارند.

از معماری تاریخی هندوها، تنها مخروبه «معبد یسوا» در شهر پولنّاروآ باقی مانده که متعلق به قرن دهم و یازدهم میلادی است. این شهر پایتخت پادشاهی هندی و هندو مذهب به نام «چولاس» بوده است که از اواخر قرن دهم تا اوایل قرن یازدهم میلادی بر سریلانکا پادشاهی کرده است. دیگر معابد هندو متعلق به سده‌های اخیر و به سبک معماری هندی ساخته و تزئین شد‌ه‌اند. به جز چند معبد در شهرهای کلمبو و کندی، اکثر معابد هندوها در مناطق تامیل نشین کشور واقع شده اند.

ابنیه قدیمی متعلق به مسلمین و مسیحیان، بیش از سیصد تا چهارسال قدمت ندارند. معماری مساجد به سبک معماری مسلمانان هند است و معماری کلیساها به سبک معماری هلندی و انگلیسی است. تاثیر هلندی ها در معماری شیروانی ها، پنجره ها و ایوان های کلیساهای واقع در کلمبو، جفنا و گاله مشهود است. [۸] در ضمن معماری جدید سریلانکا متأثر از معماری‌های انگلیسی و آمریکایی است[۳].

مجسمه سازی سریلانکا. برگرفته از سایت ایوار, قابل بازیابی از https://www.eavar.com/blog/2024/5/2/152758/srilankan-culture/

هنر مجسمه‌سازی

بیشتر مجسمه های چشمگیر در سریلانکا از سنگهای مرجانی و مربوط به  دورۀ آنورادهاپورا هستند. این سنگ ها نیم دایره که در کف راه پله ها قرار گرفته اند با خطوط متحد المرکز از شکل حیوانات، گل های نیلوفر آبی و پرندگان تراشیده شده اند. در سریلانکا حیوانات و به خصوص حیواناتی مانند فیل، شیر و گاو نر مورد احترام هستند. مجسمه های محافظ سنگی اغلب در کنار مجسمه های پادشاهان، رقاصان، کوتوله ها و چهره های دیگر قرار می گرفته اند. پیشانی پله ها با تصاویری از کوتوله های سریلانکایی در حالت ها مختلف با چهره های مهربانشان به صورت زیبایی حکاکی شده که حس شوخ طبعی هنرمندان سینهالی را به خوی بیان می کند.

در طول تاریخ سریلانکا، بیشترین نیروی هنرمندان پیکره تراش صرف ساختن مجسمه های بودا شده است. هنرمندان تندیس های بودا را در شکل‌های ایستاده، نشسته و خوابیده در اندازه‌های مختلف از چند سانتی‌متری تا حدود 20متری از چوب، سنگ و فلز ساخته اند. بعضی از مجسمه‌های چندین قرن بودا  قدمت دارند. در پلوناروا سه چهرۀ بسیار بزرگ روی صخره ای تراشیده شده که دو تندیس بودای در حال نشسته و خوابیده و سومین  آن ها پیکری ایستاده از آناندا (Ananda) مرید بودا است. این آثار عمق احساس هنرمندان گذشته را به خوبی نشان می دهند[۸].

امروز مجسمه‌های بودا نه فقط در معابد بلکه در منازل، مغازه‌ها، اماکن عمومی، پارکها، خیابان‌ها فراوان به چشم می‌خورد. در معابد بودائی علاوه بر پیکره‌های بودا و عبادت‌کنندگان، مجسمه حیواناتی مانند فیل، مارکبری، آهو، شیر و درخت «بو» و غیره وجود دارد، که با حفظ حالات طبیعی شان به طرز هنرمندانه ای رنگ‌آمیز شده‌اند. امروزه برای ساختن این نوع مجسمه‌ها از سیمان استفاده می‌شود، اما گاهی برای جلب توجه بیشتر، هنرمندان اقدام به تهیه پیکره‌های چوبی می‌کنند.[۳]

در انتظار۱، اکریلیک روی بوم، ۲۰۱۸. برگرفته از سایت آوام, قابل بازیابی از https://avammag.com/71522/art-researches/

هنر نقاشی

تاریخ هنر نقاشی در سریلانکا به دو دوره مشخص: دوره کلاسیک و دوره کندی تقسیم می‌شود. دوره کلاسیک شامل آثار باقی مانده از قرن پنجم تا سیزدهم و دوره کندی از قرن هجدهم تا نوزدهم را در بر می گیرد. تاریخ دانان تصاویری آبرنگ چند زن  در سیگریا(Sigiria) را آسپاراس(apsaras) (حوریان بهشتی) تفسیر کرده اند  [۱]. این نقاشی‌ها قدیمی‌ی و مهم‌ی نقاشی‌های به جا مانده از زمان سلطنت شاه کاسیاپا (Kasapayai) (495 – 477 قبل از میلاد) است که در نقطه ای نسبتا مرتفع از صخره سیگریا و روی دیواری که با نوعی گچ پوشیده نقاشی شده اند [۹]. نقاشی‌های سیگیریا صددرصد عینی  و واقعی (رئالیستی) نیستند و محتوای مذهبی نیز ندارند[۱]. این نقاشی های آبرنگ را هنرمندی ناشناسی ترسیم کرده است. بعد از سگیریا، از نظر تاریخی نقاشی‌های دیواری در تیوانکا(Tivanka) خانه نقاشی شهر پولنّاروا متعلق به قرن دوزادهم میلادی است که به عنوان جامع‌ی پیکره‌های نقاشی شناخته می شود. از دوره سیگیریا تا دوره تیوانکا ششصد سال فاصله است. نقاشی‌های دیواری تیوانکا در واقع سبک کلاسیک – ناتورلیستیک - توسعه یافته است. طول این دوره از دوران اولیه تاریخ تا زمان پادشاهی آنورادهاپو را شامل می شود.

سبک و تکنیک‌های نقاشی سیگیریا در مقایسه با نقاشی‌های دیواری آنورادهاپورا سبکی بی‌نظیر است. از آنجا که نقاشی نسبت به ابنیه و پیکره‌ها و تندیس ها زودتر در معرض خرابی قرار می‌گیرد، نقاشی‌های زیادی از دوران قدیم به یادگار نمانده است. اما همین تعداد باقی مانده بیانگر علاقه سینهالیان به این هنر است. هر چند واقع شدن این آثار در غارهای کم عمق و دور از آب و هوا نیز دلیل اصلی پا بر جایی آن ها است.

اما آثار هنری متعلق به دوران استعمار تا اندازه ای تقلیدی و یا الگو گرفته از سبک های اروپایی هستند. ایده های مدرن در قرن بیستم باعث شد هنرمندان سریلانکا مجددا روی به سنت های قدیمی آورده و طراحی سنتی را تجربه کنند. نقاش های سریلانکایی – به ویژه چهل و دو گروهی که نهضت احیای هنری را آغاز کردند. اغلب مفاهیم قدیمی را با عناوین مدرن که بیان کنندۀ فرهنگ کشور است، را باز آفرینی کرده اند[۸][۳].

نقاشی بر روی چوب

این از نقاشی بومی بیشتر روی سطوح چوبی سقف ساختمان‌های مذهبی، جلد نسخه‌های خطی، جعبه هایی که برای نگهداری و انبار کردن وسایل مقدس و همجنین لوح‌های پیشکش کاربرد داشته است[۱][۳].

نقاشی‌های بودایی‌ها در سریلانکا

دیوارهای اکثراً معابد پوشیده از نقاشی‌های متنوع است که همگی نوعی داستان مذهبی و تاریخی را به زبان تصویر برای بیننده حکایت می کنند. به رغم قدمت نسبتا زیاد کیفیت رنگ‌های این آثار نقاشی‌ ها بسیار خوب بر جا مانده ‌است. به نظر می‌رسد هنرمندان آن دوره در تهیه رنگ به موفقیت‌های شایانی دست یافته بودند. نقاشی‌های باستانی سینهالی به سبک نقاشی‌های سنتی هند است. استفاده از نقاشی برای تزئین معابد، سنت گذشتگان است که همچنان از سوی نسل حاضر نیز دنبال می‌شود، اما شکل و شیوه نقاشی‌های جدید سبک غربی به خود گرفته‌اند.[۹] محتوای نقاشی‌های بودایی‌ها در سریلانکا را به طور کلی می‌توان به چند موضوعات دسته‌بندی کرد:

  • زندگی بودا؛
  • داستان‌های مربوط به زندگی بودا؛
  • داستان‌های جاتاکا(Jataka) (داستان‌های مربوط به زندگی پیشین بودا)؛
  • سوویسی ویوارانا (Suvisi vivarana)بیانات بیست و چهارمین بودای پیشین که بودهی‌ساتوا(Bodhisattva) را به عنوان گواتما بودای(Guatama BVuddha) آینده تصدیق کرد؛
  • سولوسماستانا(Solos mastana) شانزده مکان زیارتی؛
  • الهه های گوناگون و معرفی چندین جهنم و جهان زیرین[۱].

اگر چه بودیسم با بیش از دو هزار سال قدمت اساس و پایه فرهنگ سریلانکا است؛ اما هنر هندویسم نیز فعالانه در عرصه های هنری شرکت داشته است. [۱][۳]

نیز نگاه کنید به

هنر ژاپن؛ هنر در چین؛ هنر روسیه؛ هنر کانادا؛ هنر کوبا؛ هنر لبنان؛ هنر مصر؛ هنر تونس؛ هنر افغانستان؛ هنر سنگال؛ هنر تایلند؛ هنر آرژانتین؛ هنر زیمبابوه؛ هنر فرانسه؛ هنر اسپانیا؛ هنر سوریه؛ هنر مالی؛ هنر ساحل عاج؛ هنر سیرالئون؛ هنر قطر؛ هنر اوکراین؛ هنر اتیوپی؛ هنر سودان؛ هنر گرجستان؛ هنر تاجیکستان؛ هنر بنگلادش؛ هنر قزاقستان؛ هنر اردن

کتابشناسی

  1. ۱٫۰۰ ۱٫۰۱ ۱٫۰۲ ۱٫۰۳ ۱٫۰۴ ۱٫۰۵ ۱٫۰۶ ۱٫۰۷ ۱٫۰۸ ۱٫۰۹ ۱٫۱۰ ۱٫۱۱ M.H.Syed. (2007). World Infopedia Srilanka. New Delhi: Pragun Publication.
  2. Bandaranagke. (1986).
  3. ۳٫۰۰ ۳٫۰۱ ۳٫۰۲ ۳٫۰۳ ۳٫۰۴ ۳٫۰۵ ۳٫۰۶ ۳٫۰۷ ۳٫۰۸ ۳٫۰۹ ۳٫۱۰ ۳٫۱۱ ۳٫۱۲ ۳٫۱۳ ۳٫۱۴ ۳٫۱۵ ۳٫۱۶ ۳٫۱۷ ۳٫۱۸ ۳٫۱۹ ۳٫۲۰ ۳٫۲۱ ۳٫۲۲ ۳٫۲۳ ۳٫۲۴ ۳٫۲۵ ۳٫۲۶ ۳٫۲۷ ۳٫۲۸ رکنی، مهدیقلی (1391). جامعه و فرهنگ سریلانکا. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی( در دست انتشار)
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ ۴٫۳ مظفری, م. (1369). سریلانکا. کتابخانه مرکزی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی.
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ E.R.Sarachchandra. (2006). The Folk Drama of Ceylon. Colombo: Migoda.
  6. Thomas, G. (2012). The rough guide to Srilanka. Rough Guides.
  7. Planet, L. Lonely Planet Srilanka. Lonely Planet.
  8. ۸٫۰ ۸٫۱ ۸٫۲ ۸٫۳ ۸٫۴ Silva, K. D. (1995). Encyclopedia Americana. Danbury, Connecticut: Grolier Incorporated.
  9. ۹٫۰ ۹٫۱ Comaraswamy, A. (1956). Medieval Sinhalese Art. New York: Pantheon Books.