زبان و ادبیات اردن: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
 
[[پرونده:زبان و ادبیات اردن.jpg|بندانگشتی|زبان و ادبیات اردن(1403). برگرفته از سایت خبرگزاری CNN، قابل بازیابی از https://edition.cnn.com/2017/05/31/middleeast/hamzeh-almaaytah-al-maa-bookstore-jordan/index.html]]
ادبيات و رسانه در [[اردن]] محدود به مرزهاي سياسي اين كشور نيست بلكه در مقياس بزرگتري مربوط به كل جهان عرب در گستره‌اي از شمال آفريقا تا خليج فارس است. اردني ها لزوما هويت و زبان خود را مجزا نمي دانند، بلكه خود را قسمتي از تاريخ پيشرفت زبان، ادبيات و رسانه هاي عربي برمي شمرند؛ براي مثال تا سال 1920 بيشتر اردن تحت حكومت دمشق (پايتخت سوريه) بود كه از اولين قرن اسلامي تاکنون مركز مهم ادبيات عرب است.
زبان و ادبیات اردن شامل [[زبان و خط رسمی اردن]]؛ [[تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی اردن]]؛ [[انواع جنبش های ادبی اردن]]؛ [[ادبیات معاصر اردن]] و [[مشاهیر ادبی اردن]] است که در ذیل شرح داده شده است:


به دليل روستا نشيني در اغلب مناطق اردن تا اوايل قرن 19 ادبيات اردن به صورت شفاهي بود كه البته به معني روستايي بودن اين ادبيات نيست. بيشتر اين ادبيات محلي به صورت شعر و بخشي از آن در قالب حماسه از شيوه هاي نويسندگان مشهور عرب در دمشق، [[قاهره]] و بغداد پيروي مي كرد.
ادبیات و رسانه در [[اردن]] محدود به مرزهای سیاسی این كشور نیست بلكه در مقیاس بزرگتری مربوط به كل جهان عرب در گستره‌ای از شمال آفریقا تا خلیج فارس است. اردنی‌ها لزوما هویت و زبان خود را مجزا نمی‌دانند، بلكه خود را قسمتی از تاریخ پیشرفت زبان، ادبیات و رسانه‌های عربی برمی‌شمرند؛ برای مثال تا سال 1920 بیشتر [[اردن]] تحت حكومت دمشق (پایتخت [[سوریه]]) بود كه از اولین قرن اسلامی تاکنون مركز مهم ادبیات عرب است.


نقش زبان عربي در فرهنگ اعراب فراتر از نقش ساير زبان ها در فرهنگ هايشان است. زبان عربي و توانايي استفاده از آن براي خلق تصورات خلاقانه و قوي، قدمتي طولاني دارد كه ريشه هاي آن را بايد در ادبيات قبل از اسلام و قبل از دوران باسوادي در شبه جزيره عربستان جستجو كرد.
به دلیل روستا‌نشینی در اغلب مناطق [[اردن]] تا اوایل قرن 19 ادبیات [[اردن]] به صورت شفاهی بود كه البته به معنی روستایی بودن این ادبیات نیست. بیشتر این ادبیات محلی به صورت شعر و بخشی از آن در قالب حماسه از شیوه‌های نویسندگان مشهور عرب در دمشق، [[قاهره]] و بغداد پیروی می‌كرد.


'''8-1 معرفي زبان و خط رسمي و زبان‌هاي رايج'''
نقش زبان عربی در فرهنگ اعراب فراتر از نقش سایر زبان‌ها در فرهنگ‌هایشان است. زبان عربی و توانایی استفاده از آن برای خلق تصورات خلاقانه و قوی، قدمتی طولانی دارد كه ریشه‌های آن را باید در ادبیات قبل از اسلام و قبل از دوران باسوادی در شبه جزیره عربستان جستجو كرد. 


علي رغم وجود اقليت هاي مختلف در اردن، زبان رسمي اين کشور عربي است که در تعاملات فرهنگي و اجتماعي به کار مي رود. يکي از اهداف وزارت [[فرهنگ اردن]] تشويق به استعمال زبان عربي فصيح در همه جا مي باشد.  
=== [[زبان و خط رسمی اردن|معرفی زبان و خط رسمی و زبان‌های رایج]] ===
علی رغم وجود اقلیت‌های مختلف در [[اردن]]، زبان رسمی این کشور عربی است که در تعاملات فرهنگی و اجتماعی به کار می‌رود. یکی از اهداف وزارت [[فرهنگ اردن]] تشویق به استعمال زبان عربی فصیح در همه جا می‌باشد. از جمله موسسات رسمی که در این زمینه فعالیت دارد آکادمی زبان عربی است که هدف عمده آن حفاظت از زبان عربی و احیای زبان تراث عربی و اسلامی در زمینه علوم و فنون مختلف است<ref>برگرفته از [https://mawred.org/wp_content/%20uploads/%202013/%2003/%20jordan_%20final.Doc%20%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%88%D8%B1%D8%AF%20%D8%A7%D9%84%D8%AB%D9%82%D8%A7%D9%81%D9%8A%D8%8C https://mawred.org/wp_content/%20uploads/%202013/]، ص. 29</ref>. آکادمی زبان عربی برای دستیابی به این هدف راهکارهای عملی متنوعی را در دستور کار خود دارد از جمله:


از جمله موسسات رسمي که در اين زمينه فعاليت دارد آکادمي زبان عربي است که هدف عمدة آن حفاظت از زبان عربي و احياي زبان تراث عربي و اسلامي در زمينه علوم و فنون مختلف است<ref>برگرفته از https://mawred.org/wp_content/%20uploads/%202013/%2003/%20jordan_%20final.Doc%20%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%88%D8%B1%D8%AF%20%D8%A7%D9%84%D8%AB%D9%82%D8%A7%D9%81%D9%8A%D8%8C ص. 29</ref>.
* اجرای پژوهش‌های مختلف در زمینه زبان عربی؛
* تشویق ترجمه و نشر به زبان عربی و برپایی مسابقات و ایجاد کتابخانه‌ها؛
* ترجمه مشهورترین آثار جهانی و نشر کتاب‌های ترجمه شده به زبان عربی و برعکس؛
* برگزاری سمینارهای زبان در داخل و خارج از [[اردن]] و تنظیم همایش‌های فرهنگی؛
* انتشار اصطلاحات جدید و به‌ روز از طریق رسانه‌ها و شیوه‌های دیگر<ref>Mawred. Org/ WP - content/ uploads/ 2013/ 03/ Jordan - final. Doc  المورد الثقافي، ص. 30</ref>.


آکادمي زبان عربي براي دستيابي به اين هدف راهکارهاي عملي متنوعي را در دستور کار خود دارد از جمله:
عربی اردنی مجموعه‌ای از گفتارهای زبان عربی است كه مردم [[اردن]] از آن‌ها استفاده می‌كنند. عربی اردنی دارای ساختار زبانی سامی است با تاثیرات لغتی از انگلیسی، تركی و فرانسوی. بیش از 6 میلیون نفر از این گفتار استفاده می‌كنند كه در سراسر جهان عرب فهمیده می‌شود. زبان اسناد رسمی و رسانه‌ها، عربی استاندارد مدرن است در حالی كه در مكالمات روزمره انواع متنوعی از عربی به‌كار می‌رود. گفتارهای تابع عربی - اردنی عبارتند از:


<nowiki>*</nowiki>اجراي پژوهش هاي مختلف در زمينه زبان عربي،
* گفتار روستاییان [[اردن]]؛
* گفتار بادیه‌نشینان [[اردن]]؛
* گفتار اردنی‌های شهر‌نشین.


<nowiki>*</nowiki>تشويق ترجمه و نشر به زبان عربي و برپايي مسابقات و ايجاد کتابخانه ها،
نظام نوشتار با توجه به كاركرد آن متفاوت است؛ برای مثال در كتاب‌ها از انگلیسی یا عربی فصیح استفاده می‌شود. انگلیسی نیز هرچند زبان رسمی نیست اما به طور گسترده‌ای در كشور استفاده می‌شود و زبان رایج تجارت و بانكداری و آموزش و پرورش است. یادگیری زبان‌های گفتاری عربی اردنی، عربی استاندارد مدرن و انگلیسی در اماكن عمومی و مدارس خصوصی اجباری است. زبان چركسی و چچنی نیز در بعضی اجتماعات كوچک در [[اردن]] استفاده می‌شود<ref>برگرفته از http://en.wikipedia.org/wiki/Jordan#Languages</ref>.


<nowiki>*</nowiki>ترجمه مشهورترين آثار جهاني و نشر کتاب هاي ترجمه شده به زبان عربي و برعکس،
=== [[تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی اردن|تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی‌]] ===
توسعه عربی كلاسیک به عنوان یک زبان، ریشه در سنت‌های ادبی مردم عرب و بخصوص بادیه‌نشینانی دارد كه گفتار آن‌ها سرانجام به صورت زبان استاندارد درآمد. مراد از عربی كلاسیک در اینجا زبان فصیح و شیواست. در فرهنگ سنتی اعراب به مردان فاضل، ادیب می‌گفتند؛ یعنی شخصی كه هم ادبیات را به خوبی می‌داند و هم اخلاق خوبی دارد. در خلال دوران‌های تاریخی ابتدایی در شبه جزیره‌ی عربستان، سروده‌های حماسی كه بیشتر بوسیله بادیه‌نشین‌ها سروده می‌شدند پایه‌های مهمی برای ادبیات و استفاده‌های زبانی بودند.


<nowiki>*</nowiki>برگزاري سمينارهاي زبان در داخل و خارج از اردن و تنظيم همايش هاي فرهنگي،
این شعرهای حماسی بیانگر تاریخ و شیوه‌ی زندگی مردم شبه جزیره عربستان قبل از ظهور اسلام است؛ حتی امروزه نیز بسیاری از این سروده‌های به جای مانده، مورد توجه شیوخ قبایل و میهمانان رسمی [[اردن|کشور اردن]] است. از اقسام شعر رایج در میان بادیه‌نشینان می‌توان به غزل و قصیده اشاره كرد كه هر كدام کاربردهای خود را داشته‌اند. امروزه نیز استفاده از این قالب‌های شعر با مضامین جایگزین رواج دارد؛ برای مثال در این شعرها به جای وصف اسب و شتر به وصف ماشین‌های بنز می‌پردازند. هم‌چنین از موضوعاتی كه در شعر معاصر بادیه‌نشینان به چشم می‌خورد می‌توان به جنگ فلسطین در 1948، جنگ خلیج فارس، آوارگان این جنگ‌ها و دمشق و عراق و حتی شهرهای اروپایی اشاره كرد. گونه دیگری از شعر در جهان عرب و در مناطقی چون دمشق، بغداد، قاهره، فض و كوردُبا شكل گرفت كه زَجَل نمونه‌ای از آن است. محبوبیت زَجَل در زبان عرب به‌دلیل نزدیكی آن به زبان عامیانه و گفتاری و استفاده آسان همراه موسیقی است.


<nowiki>*</nowiki>انتشار اصطلاحات جديد و به‌روز از طريق رسانه ها و شيوه هاي ديگر(2)
ادبیات در دوره پیش از اسلام دارای مضامین جنگ‌های قبیله‌ای و بیانگر جزییات زندگی صحرا‌نشینان بود. در حقیقت بیشتر اطلاعاتی که از نحوه زندگی قبایل عرب در آن دوران داریم ریشه در همین اشعار شفاهی دارد. هنوز هم شعر تنها قالب ادبی در میان صحرانشین‌هاست. رهبران قبایل اردنی هنوز هم در اشعار، ستایش، سرگرم و حتی نقد می‌شوند. شعر صحرا‌نشین‌ها به خوبی با موسیقی آنان عجین است و شعر خوانی با آواز و همراهی ساز علی‌الخصوص ساز رباب رایج است. این آوازها که در خاطره‌ها مانده نسل به نسل منتقل می‌شود و بخش مهمی از تاریخ ادبیات [[اردن]] بادیه‌نشین را تشکیل می‌دهد<ref>Shoup. J. A., Culture and customs of Jordan, p.cm. Culture and customs of the Middle East, p. 45, 46, 47</ref>.


عربي اردني مجموعه اي از گفتارهاي زبان عربي است كه مردم اردن از آنها استفاده مي كنند. عربي اردني داراي ساختار زباني سامي است با تاثيرات لغتي از انگليسي، تركي و فرانسوي. بيش از 6 ميليون نفر از اين گفتار استفاده مي كنند كه در سراسر جهان عرب فهميده مي شود. زبان اسناد رسمي و رسانه ها، عربي استاندارد مدرن است در حالي كه در مكالمات روزمره انواع متنوعي از عربي به‌كار مي‌رود.
تاریخ ادبیات نوشتاری یا مکتوب عرب از نوشتن قران در قرن 7 میلادی آغاز می‌شود و پیش از آن شعر و قصه به‌طور شفاهی نقل می‌شده‌ است. قران دارای نثری آمیخته به نظم می‌باشد که از صنعت ایجاز شگفت انگیزی برخوردار است. پس از نزول قران تا قرن هشتم، آثار شعری چندانی به‌وجود نیامد به جز استثناء‌هایی چون حسان بن ثابت که اشعاری در ستایش پیامبر (ص) سروده است. با این حال قرآن منشاء بسیاری از ژانرهای ادبی از قبیل سنت و صحیح و تفسیر و متونی مرتبط به دین از جمله نهج البلاغه گردید که در قرن دهم جمع آوری شده است<ref>Seyd. M. H.(2007), World infopaedia: Jordan, Paragun Publication, p. 250</ref>.  


گفتارهاي تابع عربي - اردني عبارتند از:
پیامبر (ص) همچنین سبب ساز نوشته شدن اولین بیوگرافی‌های عرب با نام سیره النبویه گردید؛ اولین آن‌ها توسط وهاب ابن منبه نوشته شد. اما بهترین آن‌ها متعلق است به محمد ابن هشام است که شرح زندگی پیامبر و جنگ‌های اوست. کتاب انساب الاشراف نوشته بلاذری نمونه‌ای از بیوگرافی و کتاب الاعتبار نوشته اسامــه بن المنقذ یک نمونه اتوبیوگرافی به شمار می‌رود.


1. گفتار روستائيان اردن
با حمایت خلیفه هشام بن عبد الملک آثار بسیاری از زبان‌های دیگر به عربی ترجمه شد. شاید اولین آن‌ها مکاتبات ارسطو با اسکندر‍ (Aristotle’s Correspondence with Alexander) با ترجمه‌ی درخشان سلم ابوالعلا (Abu al Ala) باشد. پس از دوران قرون وسطی برخی کتاب‌های یونان باستان از ترجمه‌های عربی، به این زبان بازگردانده شد. ادبیات غیر داستانی قبل از دوره‌ی مدرن همچنین شامل اشعار عاشقانه در قالب غزل و اشعار مدح و ثنا در قالب قصیده و قصه‌های عامیانه یا تاریخی بود<ref>Seyd. M. H.(2007), World infopaedia: Jordan, Paragun Publication, p. 251</ref>.


2. گفتار باديه نشينان اردن
در نثر غیر داستانی عرب ژانری وجود دارد که در آن حقایق، ایده‌ها، داستان‌ها و اشعاری مربوط به هم و ذیل یک عنوان واحد و خاص، جمع آوری می‌شود؛ مثلا درباره زنان یا باغداری یا حیوانات. از جمله آثار این ژانر کتاب‌هایی است که توسط جاحظ نوشته شده است<ref>Seyd. M. H.(2007), World infopaedia: Jordan, Paragun Publication, p. 252</ref>. همچنین ابن قتیبه در این ژانر تالیفاتی دارد که روش‌های عملی برای عناوینی نظیر اخلاق، قانون، بایگانی و حتی تمرین‌های نویسندگی را جمع‌آوری کرده است. کتاب‌های راهنمای روابط جنسی نیز در این ژانر تالیف شده نظیر باغ معطر و طوق الحمامه نوشته‌ی ابن حَزم و نزهــه الادب فی ما لایوجد فی کتاب نوشته احمد التیفاشی. کتاب‌های مهم تاریخی توسط مورخانی نظیرابن یعقوبی و طَبری نوشته شده و سفرنامه ابن خلدونِ بزرگ نمونه درخشان تاریخی دیگری است که بر مردم شناسی تمرکز دارد<ref>Seyd. M. H.(2007), World infopaedia: Jordan, Paragun Publication, p. 253</ref>. ادبیات معاصر عربی در نیمه دوم قرن 19 در قاهره و بیروت آغاز شد و سپس به سرزمین‌های عرب سرایت کرد. در این دوره رمان با موضوعاتی از قبیل عدالت، جنگ یا صرفا سرگرمی جایگزین فرمت‌های کلاسیک شد و اشعار نیز به سمت فرم‌های آزاد و شکستن قواعد زبان کلاسیک کشیده شد. یکی از اولین آثار اردنی که به انگلیسی هم ترجمه شد رمان ابراهیم نصرالله فلسطینی بود با نام دشت‌های تب (Prairiers of Fever) که در آن خاطرات خود را از دوران کار کردن در عربستان شرح داده است<ref>Shoup. J. A., Culture and customs of Jordan, p.cm. Culture and customs of the Middle East, ISSN 1550-1310, p. 47-48</ref>.


3. گفتار اردني هاي شهر نشين
[[غالب هلسا]] از دیگر پیشگامان ادبیات مدرن بود که 7 رمان و دو مجموعه داستان کوتاه نوشت. لیانه بدر رمانی با عنوان مجموعه‌ای از تبعیدیان (Series of exiles) نوشت که در آن شرح حال خود و مهاجرت از فلسطین به [[اردن]] و از [[اردن]] به [[لبنان]] و داستان سپتامبر سیاه و جنگ [[اردن]] و فلسطین را شرح می‌دهد<ref>Shoup. J. A., Culture and customs of Jordan, p.cm. Culture and customs of the Middle East, ISSN 1550-1310, p. 48</ref>. فدیه فقیر (Fadia Faqir) با رمان ستون‌های نمک (Pillars of salt) نمونه‌ی مهم دیگری در تاریخ ادبیات مدرن [[اردن]] است. این رمان درباره‌ی زندگی دو زن اردنی و تلاش‌های آنان برای احقاق حقوق زنان است که به انگلیسی نوشته شده است<ref>Shoup. J. A., Culture and customs of Jordan, p.cm. Culture and customs of the Middle East, ISSN 1550-1310, p. 49</ref>. نویسنده‌ی فلسطینی - اردنی دیگر به نام سحر خلیفه در رمان خارهای وحشی (Wild Thorns) زندگی در فلسطین اشغالی را وصف کرده است. و شاعری به نام محمد فاضل الحاجیه درباره دیدگاه‌های سیاسی (بحران‌های آمریکایی خاورمیانه) قصاید موفقی سرود که در دنیای عرب مشهور و به زبان انگلیسی ترجمه شد<ref>Shoup. J. A., Culture and customs of Jordan, p.cm. Culture and customs of the Middle East, ISSN 1550-1310, p. 49</ref>.


نظام نوشتار با توجه به كاركرد آن متفاوت است؛ براي مثال در كتاب ها از انگليسي يا عربي فصيح استفاده مي شود.
=== [[انواع جنبش های ادبی اردن|انواع ادبی‌]] ===
جنبش ادبی در [[اردن]] به دو ریشه مستحكم متصل است كه با تشكیل حكومت اردنی از سال 1921 میلادی تاكنون جان تازه‌ای به خود گرفته است:


انگليسي نيز هرچند زبان رسمي نيست اما به طور گسترده اي در كشور استفاده مي شود و زبان رايج تجارت و بانكداري و آموزش و پرورش است. يادگيري زبان هاي گفتاري عربي اردني، عربي استاندارد مدرن و انگليسي در اماكن عمومي و مدارس خصوصي اجباري است. زبان چركسي و چچني نيز در بعضي اجتماعات كوچك در اردن استفاده مي شود. (3)
* دربار امیر عبدالله بن حسین كه در آن زمان پادشاه این كشور بود و با استقبال از جنبش ادبی شكل گرفته در شرق [[اردن]] به شاعران و ادیبان بسیار اهمیت می‌داد تا جایی كه شاعران و ادیبان بزرگی همانند فؤاد الخطیب (شاعر الامیر)، مصطفی وهبی التل، عبدالمنعم الرفاعی، عمر ابورشیه، ودیع البستانی و عبدالمحسن الكاظمی همكاری‌های گسترده‌ای تحت نظارت پادشاه با دربار برقرار كردند و از آن طریق توانستند صدای خود را به روزنامه‌ها، هفته نامه‌ها و مجلات ادبی برسانند؛
* تراژدی به وجود آمده به دلیل همسایگی با فلسطین در شعر شعرا و نوشته‌های ادیبان اردنی تاثیر به سزایی در شكوفایی جنبش ادبی این كشور داشت به گونه‌ای كه سال‌های 1948 (اشغال فلسطین توسط اسرائیلی‌ها) تا 1967 (جنگ اعراب با اسرائیل) را اوج جنبش ادبی [[اردن]] می‌دانند.


بنابراین در تشریح ادبیات و جایگاه آن در كشور [[اردن]] همواره باید این دو موضوع را مورد نظر قرار داد<ref>المصلح أحمد(1953- 1993م)، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن. ص 11 و 12</ref>. علاوه بر شعر که بخش عمده‌ی ادبیات عرب و [[اردن]] را به خود اختصاص می‌دهد، امروزه کلیه ژانرهای ادبی در [[اردن]] به شکل قابل‌توجهی مورد استفاده ادیبان اردنی قرار گرفته است که نظم و نثر را در برمی‌گیرد؛ داستان کوتاه، رمان، نمایشنامه، نقد و دیگر گونه‌های متداول ادبی دنیا که به تفصیل در بخش‌های بعدی می‌آید.


'''8-2 تاريخ ادبيات و سبك هاي ادبي'''
=== [[ادبیات معاصر اردن|ادبیات معاصر]] ===
در مطالعه ادبیات اردنی، مناسب است كه در مرحله نخست تنها درباره شعر سخن به میان آید. سنت شعر اعراب همواره در نسل‌های گذشته، حال و آینده مهم‌ترین نوع ادبی بوده، هست و خواهد بود. در اولین نیمه قرن بیستم، شاعران رمانتیک عرب تحت تأثیر غرب از ساختار سنتی خود خارج شدند و شروع به نوشتن اشعار ساده و استفاده از زبانی همسو با زندگی مدرن كردند. آن‌ها همانند همپایگان اروپایی خود در قرن نوزدهم بر وجوه احساس در آثار خود تاكید داشتند.


توسعه عربي كلاسيك به عنوان يك زبان، ريشه در سنت هاي ادبي مردم عرب و بخصوص باديه نشيناني دارد كه گفتار آنها سرانجام به صورت زبان استاندارد درآمد. مراد از عربي كلاسيك در اينجا زبان فصيح و شيواست.
در میان شاعران جهان عرب همچون ابراهیم ناجی (1953) ابوشادی (1955- 1892)، علی محمود طاها (1949- 1903) از [[مصر]]، ابوشبكه (47- 1903) از [[لبنان]]، موتران (1949-1871) از [[سوریه]]، زهاوی (1936-1867) و روسافی (1945-1875) از عراق می‌توان از ابراهیم توكان (41-1905) از [[اردن]] نام برد. توكان در یاد و خاطره‌ی اردنی‌ها باقیست و همواره او را یاد می‌كنند. او اشعار عاشقانه را به خوبی اشعار ملی گرایانه خود می‌سرود<ref>برگفته از كتاب ادبيات معاصر فلسطين و اردن نوشته آقای بكير الوان از سايت<nowiki/>https://www.jstor.org/ </ref>.


در فرهنگ سنتي اعراب به مردان فاضل، اديب مي گفتند؛ يعني شخصي كه هم ادبيات را به خوبي مي داند و هم اخلاق خوبي دارد.
==== [[شعر اردن|جنبش شعری‌]] ====
شعر بخش عظیمی از نقشه‌ی ادبی [[اردن]] را به خود اختصاص داده‌ است و دلیل آن را می‌توان در میراث شعری كه در طول زمان در این كشور بوده و هم چنین ورود داستان، رمان و نمایشنامه از طریق غرب به [[اردن]] جست‌و‌جو کرد. دكتر فواز طوقان در كتاب خود به نام جنبش شعری در [[اردن]] تا سال 1977 میلادی با اشاره به جایگاه والای شعر در این كشور شعرای اردنی را به 4 دسته تقسیم می‌كند:


در خلال دوران هاي تاريخي ابتدائي در شبه جزيره ي عربستان، سروده هاي حماسي كه بيشتر بوسيله باديه نشين ها سروده مي شدند پايه هاي مهمي براي ادبيات و استفاده هاي زباني بودند.
* گروهی از شعرای سلف كه اشغال فلسطین توسط اسرائیل را به خود دیده‌اند و در این باره به سرایش قصیده‌های عمودی پرداختند و حركت رمانتیک‌گونه خود را وارد شعر كردند كه از بارزترین آن‌ها می‌توان از عبدالمنعم الرفاعی نام برد؛
* گروهی از شعرا كه در اشعار خود تا اندازه‌ای از سبک گروه اول پیروی كرد‌ند اما با گذشت زمان به حركتی نو روی آوردند كه از این دسته شاعران می‌توان از فدوی طوقان، سلمی خضراء الجیوسی و كمال ناصر نام برد؛ گونه شعری آنان ادغام شعر شعرای قدیمی و شعرای نوگراست؛
* شعرای گروه سوم را شاعرانی تشكیل می‌دهند كه تمامی اشعارشان از دوران مدرن تاثیر پذیرفته است و دارای ویژگی‌های شعر نو است؛ از مشهورترین شعرای این گروه می‌توان از عبدالرحیم عمر،‌ امین شنار، تیسیر سبول، فواز طوقان و حیدر محمود نام برد؛
* گروه چهارم شامل شاعران جوانی است كه بیشترین مساحت نقشه شعری [[اردن]] را در دهه هفتاد و پس از آن تشكیل دادند كه شمار آن‌ها به بیش از 70 شاعر بالغ می‌شود.


اين شعرهاي حماسي بيانگر تاريخ و شيوه ي زندگي مردم شبه جزيره عربستان قبل از ظهور اسلام است؛ حتي امروزه نيز بسياري از اين سروده هاي به جاي مانده، مورد توجه شيوخ قبايل و ميهمانان رسمي کشور اردن است. از اقسام شعر رايج در ميان باديه نشينان مي توان به غزل و قصيده اشاره كرد كه هر كدام کاربردهاي خود را داشته‌اند. امروزه نيز استفاده از اين قالب هاي شعر با مضامين جايگزين رواج دارد؛ براي مثال در اين شعرها به جاي وصف اسب و شتر به وصف ماشين هاي بنز مي پردازند. هم‌چنين از موضوعاتي كه در شعر معاصر باديه نشينان به چشم مي خورد مي‌توان به جنگ فلسطين در 1948، جنگ خليج فارس، آوارگان اين جنگ ها و دمشق و عراق و حتي شهرهاي اروپايي اشاره كرد.
در رابطه با جنبش شعری در [[اردن]] دكتر عبدالرحمن یاغی در كتاب خود به نام البحث عن قصیده المواجهــه، ‌سبک غالب شعری یک سده اخیر در این كشور را قصیده برشمرده كه شاعران اردنی در این سبک تاكنون دیوان‌های بسیاری به چاپ رسانیده‌اند<ref>المصلح أحمد(1953- 1993م)، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن . ص. 14 - 16</ref>. شعر در [[اردن|کشور اردن]] دو مرحله را پشت سر نهاده است:


گونه ديگري از شعر در جهان عرب و در مناطقي چون دمشق، بغداد، قاهره، فض و كوردُبا شكل گرفت كه زَجَل نمونه‌اي از آن است. محبوبيت زَجَل در زبان عرب بدليل نزديكي آن به زبان عاميانه و گفتاري و استفادة آسان همراه موسيقي است.
مرحله نخست: از سال 1921 آغاز و تا سال 1967 ادامه می‌یابد. پیش از سال 1921 میلادی یعنی در زمان حکومت اتراک بر [[اردن]]، این کشور حرکت ادبی را نمی‌شناخت زیرا هویت سیاسی مستقلی نداشت. در آن زمان روزنامه و آموزش عالی در [[اردن]] نبود و اهتمامی به درس و شعر وجود نداشت. تنها چهار مدرسه در اربد، معان، سلط و کرک بود<ref>عطيات محمد عبدالرحيم،(1999). الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 32</ref>. خفقان، فقدان آزادی و تسلط زبان ترکی و عنصر غیر عربی [[اردن]] را تبدیل به کشوری کرده بود که جهل و خرافات و جنگ بر آن فرمانروا بود؛ شعر فصیحی سروده نمیشد و تمام اشعار بدوی و تقلیدی و حاوی موضوعاتی چون وصف کرم و شجاعت و... بود.


ادبيات در دوره پيش از اسلام داراي مضامين جنگ هاي قبيله اي و بيانگر جزييات زندگي صحرا نشينان بود. در حقيقت بيشتر اطلاعاتي که از نحوه زندگي قبايل عرب در آن دوران داريم ريشه در همين اشعار شفاهي دارد. هنوز هم شعر تنها قالب ادبي در ميان صحرانشين هاست. رهبران قبايل اردني هنوز هم در اشعار، ستايش، سرگرم و حتي نقد مي شوند. شعر صحرا نشين ها به خوبي با موسيقي آنان عجين است و شعر خواني با آواز و همراهي ساز علي‌الخصوص ساز رباب رايج است. اين آوازها که در خاطره‌ها مانده نسل به نسل منتقل مي شود و بخش مهمي از تاريخ ادبيات اردن باديه نشين را تشکيل مي‌دهد<ref>Shoup. J. A., Culture and customs of Jordan, p.cm. Culture and customs of the Middle East, p. 45, 46, 47</ref>.
با روی کار آمدن ملک عبدالله تحولی نو در تعلیم و تربیت آغاز شد و برنامه‌های توسعه‌ی علم و آموزش به اجرا درآمد و آموزش پیشرفت کرد به طوری که تعداد مدارس در سال1923 به 38 مدرسه رسید. هم‌چنین روزنامه‌هایی شروع به انتشار کردند<ref>عطيات محمد عبدالرحيم،(1999). الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 32</ref>. وقایع سیاسی سال 1948، سهم زیادی در بیداری مردم و حرکت آنان داشت به طوری که پس از وقایع دهه پنجاه، ضمیر شاعران بیدار شد و در وصف قهرمانی‌های مردم فلسطین و درجهت انگیختن آن‌ها به مقاومت شعرهای فراوانی سرودند و همایش‌های بسیاری برای مقابله با خطرات صهیونیسم برپا شد<ref>عطيات محمد عبدالرحيم،(1999). الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 32</ref>.  


تاريخ ادبيات نوشتاري يا مکتوب عرب از نوشتن قران در قرن 7 ميلادي آغاز مي شود و پيش از آن شعر و قصه به طور شفاهي نقل مي‌شده است. قران داراي نثري آميخته به نظم مي باشد که از صنعت ايجاز شگفت انگيزي برخوردار است.  
با ورود قریب نیم میلیون پناهنده فلسطینی به [[اردن]] که به وضعیت نامطلوب اقتصادی منجر شد، دو ملت [[اردن]] و فلسطین به سرعت با هم درآمیختند و احزاب و گروه‌های سیاسی برای مقابله با دشمن تاسیس شد. در این زمان، [[شعر اردن]] وارد مرحله سیاسی خود شد؛ در این حال برخی شاعران به اشعار رمزگونه پرداختند و به [[سوریه]] و [[مصر]] پناه بردند<ref>عطيات محمد عبدالرحيم،(1999). الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 33</ref>. برخی شاعران فلسطینی مانند فواد خطیب، محمد علی حومانی و محمد شریقی نیز که به [[اردن]] وارد شده بودند پس از مدتی به کشور خود بازگشتند و برخی دیگر برای همیشه در [[اردن]] اقامت گزیدند و تابعیت [[اردن]] را قبول کردند<ref>عطيات محمد عبدالرحيم،(1999). الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 46</ref>.


پس از نزول قران تا قرن هشتم، آثار شعري چنداني به وجود نيامد به جز استثناء‌هايي چون حسان بن ثابت که اشعاري در ستايش پيامبر (ص) سروده است. با اين حال قرآن منشاء بسياري از ژانرهاي ادبي از قبيل سنت و صحيح و تفسير و متوني مرتبط به دين از جمله ''نهج البلاغه'' گرديد که در قرن دهم جمع آوري شده است. (5)
در دهه پنجاه، اشعار سرکشی سروده می‌شد که فقط در روزنامه‌های مخفیانه و زیرزمینی به چاپ می‌رسید؛ اشعاری که از آزادی و رهایی از ظلم و ستم حرف می‌زدند.


پيامبر ) همچنين سبب ساز نوشته شدن اولين بيوگرافي‌هاي عرب با نام ''سيرة النبويه'' گرديد؛ اولين آنها توسط وهاب ابن منبه نوشته شد. اما بهترين آنها متعلق است به محمد ابن هشام است که شرح زندگي پيامبر و جنگ‌هاي اوست. کتاب ''انساب الاشراف'' نوشته بلاذري نمونه‌اي از بيوگرافي و کتاب ''الاعتبار'' نوشته اسامــة بن المنقذ يک نمونه اتوبيوگرافي به شمار مي رود.
در فاصله سال‌های 1921 تا 1946 اشعار سروده شده در [[اردن]] غالبا تقلیدی و مناسبتی است؛ اشعاری طولانی که نوآوری در شکل و مضمون خود ندارند. برخی از این شاعران مقلد عبارتند از: حمزه العربی، عرّار، مختار شنقیطی، محمد شریقی، شکری شعشاعــه، ابراهیم مبیضین، محمد نهار رفاعی، عادل شمایلــه. در این دوره مدح، شوق به وطن، اشعار اجتماعی - فلسفی و شکایت از ظلم جایگاه مهمی در محتوای اشعار شاعران پیدا کرده بودند<ref>عطيات محمد عبدالرحيم،(1999). الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 64 و 65</ref>. بعد از وحدت جانب شرقی و غربی [[رود اردن]]، دو نوع شعر رواج یافت: شعر تقلیدی در شکل و محتوا، شعر تقلیدی در شکل و با محتوای نو.


با حمايت خليفه هشام بن عبد الملک آثار بسياري از زبانهاي ديگر به عربي ترجمه شد. شايد اولين آنها ''مکاتبات ارسطو با اسکندر''‍<sup>[1]</sup> با ترجمة درخشان سلم ابوالعلا<sup>[2]</sup> باشد. پس از دوران قرون وسطي برخي کتاب هاي يونان باستان از ترجمه هاي عربي، به اين زبان بازگردانده شد.
شعر تقلیدی در شکل و محتوا در دهه پنجاه و شصت صفحات روزنامه‌ها را پر می‌کردند؛ هدف آن‌ها بیداری مردم بود. تکرار و استعمال کلمات عامیانه از ویژگی‌های این اشعار بود. شاعران این دوره از اسلوب اشعار شوقی، رصافی، زهاوی، ابوریشه، جواهری و احمد صافی نجفی تاثیر می‌پذیرفتند. این شعرا شاگردان کوچک استادان بزرگی به شمار می‌رفتند که هیچ گونه ابداعی در زمینه شکل و احساسات و عواطف تاثیرگذار نداشتند و تنها اطلاعاتی را با کلام موزون بیان می‌کردند. برخی از این شاعران در مناسبت‌های مختلف دینی، وطنی و قومی به دیوان شاعران بزرگ رجوع می‌کردند و از قصائد آن‌ها در وزن، قافیه و موضوع تقلید می‌کردند<ref>عطيات محمد عبدالرحيم،(1999). الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 95 و 96</ref>.


ادبيات غير داستاني قبل از دورۀ مدرن همچنين شامل اشعار عاشقانه در قالب غزل و اشعار مدح و ثنا در قالب قصيده و قصه‌هاي عاميانه يا تاريخي بود. (6)
شعر تقلیدی در شکل با محتوای نو توسط شاعرانی انجام گرفت که موفق به ابداعاتی در مضامین شعری و محتوا شدند؛ برخی از آنان مانند خلیل زقطان، رجا سمرین، امین شنار، کمال ناصر و [[فدوی طوقان]] با سرودن اشعاری در زمینه‌ی وطن و مردم، خود را از دایره تقلید بیرون کشیدند و نوآوری‌هایی در شعر ایجاد کردند. گرایشات عاشقانه، اشعار تغزّلی، اشعار وطنی و سیاسی، وقایع فلسطین، فقر و امثال آن موضوعات جدیدی بودند که این شاعران به آن‌ها می‌پرداختند. وصف شهرهای [[اردن]]، خوراکی‌ها و عناصر طبیعت مانند بیابان‌، برف، بهار، تابستان، حیوانات، امور کشاورزی، درختان زیتون و انجیر، باران، طبیعت ساکت و رنگ‌های مختلف طبیعت نیز از موضوعات مورد علاقه شاعران در تقلید بود<ref>عطيات محمد عبدالرحيم،(1999). الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 115 و 116</ref>.


در نثر غير داستاني عرب ژانري وجود دارد که در آن حقايق، ايده‌ها، داستان‌ها و اشعاري مربوط به هم و ذيل يک عنوان واحد و خاص، جمع آوري مي شود؛ مثلا درباره زنان يا باغداري يا حيوانات. از جمله آثار اين ژانر کتابهايي است که توسط جاحظ نوشته شده است.(7) همچنين ابن قتيبه در اين ژانر تاليفاتي دارد که روش هاي عملي براي عناويني نظير اخلاق، قانون، بايگاني و حتي تمرينهاي نويسندگي را جمع‌آوري کرده است. کتاب‌هاي راهنماي روابط جنسي نيز در اين ژانر تاليف شده نظير ''باغ معطر'' و ''طوق الحمامه'' نوشتة ابن حَزم و ''نزهــة الادب في ما لايوجد في کتاب'' نوشته احمد التيفاشي.
در نیمه دوم قرن بیستم گروهی از شاعران اردنی که از حرکت ادبی جدید تاثیر پذیرفته بودند، برخی اشعارشان را در روزنامه‌ها و مجلات [[اردن]] به چاپ رساندند؛ ویژگی بارز این اشعار، سادگی و توانایی انتقال سریع عواطف و احساسات بود. این شاعران تلاش می‌کردند تا با استفاده از رموز و الفاظ استعاری، شعر غنائی را با شعر تاملی در هم آمیزند؛ بدین ترتیب تحولی نو در بنای قصیده به وجود آمد و قافیه‌ها متنوع شد و تحولی شگرف در شعر پدیدار شد. برخی از مردم این نوع شعر موسوم به شعر آزاد را نمی‌پسندیدند<ref>عطيات محمد عبدالرحيم،(1999). الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 222</ref>. ویژگی‌های شعر آزاد در [[اردن]] به شرحی است که می‌آید:


کتابهاي مهم تاريخي توسط مورخاني نظيرابن يعقوبي و طَبري نوشته شده و ''سفرنامة'' ابن خلدونِ بزرگ نمونة درخشان تاريخي ديگري است که بر مردم شناسي تمرکز دارد.(8)
* عمق فکر: شاعران شعر آزاد، از دایره‌ی اشعار طولانی، موزون و قافیه دار قدیمی خارج شده بودند و تلاش می‌کردند تا نوع جدیدی از شعر را به وجود بیاورند تا بتوانند در آن احساس و عواطف خود را به سرعت منتقل کنند. موضوعات این گونه‌ی جدید، دردها و رنج‌ها، مرگ، فلسطین و جنگ‌ها و شکست‌ها بود<ref>عطيات محمد عبدالرحيم،(1999). الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 223</ref>.
* استفاده از رمز: از بارزترین ویژگی‌های شعر آزاد، استفاده از کلمات و دلالت‌های رمزی است. در اشعار شاعرانی مانند عبدالرحیم عمر و امین شنار و سبول کلماتی مانند مسیح، دریا، کربلا، سنگ، عنتره و عبلــه، اصحاب کهف، حلاج و سندباد و... به عنوان رمز و نماد بسیار استعمال شده است<ref>عطيات محمد عبدالرحيم،(1999). الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 225</ref>.
* کلمات شعر آزاد: در شعر آزاد از کلمات خاصی استفاده می‌شود تا بتوانند کلمات را با مدلول خود پیوند دهند. بدین ترتیب کلمات و مدلول‌های جدیدی ابداع می‌شوند<ref>عطيات محمد عبدالرحيم،(1999). الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 227</ref>.
* نشانه‌های زندگی مردمی: در شعر آزاد به بیان زندگی عادی و معمولی روستاییان، درختان، حیوانات و آرزوهای وطن و... می‌پردازند<ref>عطيات محمد عبدالرحيم،(1999). الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 226</ref>.


ادبيات معاصر عربي در نيمه دوم قرن 19 در قاهره و بيروت آغاز شد و سپس به سرزمينهاي عرب سرايت کرد. در اين دوره رمان با موضوعاتي از قبيل عدالت، جنگ يا صرفا سرگرمي جايگزين فرمت هاي کلاسيک شد و اشعار نيز به سمت فرم هاي آزاد و شکستن قواعد زبان کلاسيک کشيده شد.  
بعد از حادثه‌ی حمله یهود به فلسطین، در سال 1948 در بسیاری از کشورهای عربی از جمله [[اردن]] در این زمینه اشعار فراوانی گفته شد و این مهم مورد توجه قرار گرفت. فلسطین و [[اردن]] از نظر جغرافیایی با هم همسایه هستند. بسیاری از شاعران در کشور [[اردن]] متولد می‌شوند و سپس به فلسطین می‌روند و برعکس؛ مانند سلمی خضراء جیوسی، رشید زید، عصام حماد<ref>عطيات محمد عبدالرحيم،(1999). الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 249</ref>. می‌توانیم شاعران فلسطینی - اردنی را به شاعران مُخَضرم نیز تقسیم کنیم، یعنی شاعرانی که هم پیش از حمله اسرائیل به فلسطین و هم پس از آن شعر گفته‌اند؛ مانند: فدوی طوقان، اسد محمد قاسم، یوسف خطیب و...<ref>عطيات محمد عبدالرحيم،(1999). الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 249</ref>. موضوعات این اشعار شوق به وطن، فقر، قهرمانیها، ایثار و فداکاری، جرائم انگلیس و یهود، بیداری سیاسی، عذاب و قتل، شکنجه، شهادت ، مشکلات پناهندگان و... است<ref>عطيات محمد عبدالرحيم،(1999). الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 250</ref>. به این ترتیب قضیه فلسطین باعث بیداری شعر [[اردن]] و نوآوری شکل و مضمون آن شد و غنای شعر عربی را به سوی آن سرازیر کرد<ref>عطيات محمد عبدالرحيم،(1999). الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 250</ref>. از نگاه محتوایی [[شعر اردن|شعر در اردن]] در موضوعاتی که ذیلا می‌آید خلاصه می‌شود:


يکي از اولين آثار اردني که به انگليسي هم ترجمه شد رمان ابراهيم نصرالله فلسطيني بود با نام ''دشت هاي تب''<sup>[3]</sup> که در آن خاطرات خود را از دوران کار کردن در عربستان شرح داده است. (9)
===== شعر مقاومت در برابر استعمار =====
مقاومت از جدیدترین موضوعات شعر عربی است. این نوع شعر، موسیقی و لحن بیان صریح و قوی دارد و باعث برانگیختن حس وطن دوستی و مقاومت در شنونده می‌شود؛ معمولا در آن از کلمات محکم و استوار استفاده می‌گردد. این اشعار حماسی محسوب شده و نوع کلمات و موسیقی به کار رفته در آن‌ها با اشعار دیگر متفاوت است<ref>عطيات محمد عبدالرحيم،(1999). الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 337</ref>. شاعران این‌گونه شعرها سعی می‌کنند مردم را به میادین جنگ بکشانند و حس مقاومت را در آن‌ها برانگیزند و قهرمانی‌های عمرمختار، انقلاب یمن، انقلاب الجزایر و انقلاب فلسطین در سال 1936 و 1947 را یادآور ‌شوند<ref>عطيات محمد عبدالرحيم،(1999). الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 338</ref>.


[[غالب هلسا]] از ديگر پيشگامان ادبيات مدرن بود که 7 رمان و دو مجموعه داستان کوتاه نوشت.
===== شعر خمر =====
مدام، خمر و مِی از موضوعات جدید در شعر [[اردن]] است که دارای هر دو معنای حقیقی و مجازی است. در اشعار عرار و حسنی زید موضوعاتی از این قبیل فراوان دیده می‌شود. عرار اصطلاح خمر را برای فرار از واقعیت، کم شدن درد ، رنج و نگرانی، کشف اسرار زندگی و حقایق وجود در شعر خود استفاده می‌کرد و حسنی زید برای رسیدن به عشق و زیبایی از آن در اشعارش استفاده می‌کرد. و به آن افتخار می‌کرد<ref>عطيات محمد عبدالرحيم،(1999). الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 461 و 462</ref>.


ليانه بدر رماني با عنوان ''مجموعه اي از تبعيديان''<sup>[4]</sup> نوشت که در آن شرح حال خود و مهاجرت از فلسطين به اردن و از اردن به [[لبنان]] و داستان سپتامبر سياه و جنگ اردن و فلسطين را شرح مي دهد. (10) فديه فقير<sup>[5]</sup> با رمان ''ستون''‌''هاي نمک''<sup>[6]</sup> نمونة مهم ديگري در تاريخ ادبيات مدرن اردن است. اين رمان دربارۀ زندگي دو زن اردني و تلاش‌هاي آنان براي احقاق حقوق زنان است که به انگليسي نوشته شده است. (11)
===== شعر وطن =====
در این اشعار موضوعاتی مانند عشق به وطن و قداست آن، فداکاری و ایثار، تحمل عذاب و مشقت برای مصالح وطن بیان می‌شوند. در اشعار حسنی زید، عرار ، خالد ساکت و محمد روسان موضوعات وطنی به وفور دیده می‌شود<ref>عطيات محمد عبدالرحيم،(1999). الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 464</ref>.


نويسندة فلسطيني - اردني ديگر به نام سحر خليفه در رمان ''خارهاي وحشي''<sup>[7]</sup> زندگي در فلسطين اشغالي را وصف کرده است. و شاعري به نام محمد فاضل الحاجيه درباره ديدگاههاي سياسي (بحران هاي آمريکايي خاورميانه) قصايد موفقي سرود که در دنياي عرب مشهور و به زبان انگليسي ترجمه شد. (12)
===== شعر تغزلی =====
ادبیات [[اردن]] اشعار تغزّلی زیبایی با موضوعات متنوع را در خود جای داده است. در این نوع شعر، زیبایی‌ها، تجارب شخصی، احساسات، شوق، وصال، لذات، ذوق و عواطف به فراوانی بیان می‌شود. این گونه شعر انواع مختلفی دارد که عبارتند از: غزل تعلیمی، سنت گرا، زنانه، غزل امروزی، غزل نو، غزل حسی، غزل عفیف، غزل مذکر، غلامیات. از جمله شاعران غزل سرا می‌توان از مصطفی زید مخطوط، عرار، حسنی فریز، محمود مطلق و... نام برد<ref>عطيات محمد عبدالرحيم،(1999). الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 147 - 473</ref>.


'''8-3 انواع ادبي'''
===== شعر اجتماعی و اصلاحی =====
اشعار اجتماعی به موضوعاتی از قبیل ازدواج، آزادی، فقر و بیچارگی، بیماری، جهل، فقدان عدالت اجتماعی و نقش انجمن‌های خیریه می‌پردازند<ref>عطيات محمد عبدالرحيم،(1999). الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 376</ref>. [[اردن|کشور اردن]] پس از حکومت عثمانی دچار فقر، جهل، بیماری بود و جایگاه زنان، سطح فرهنگ و آموزش، نازل و بی‌سوادی رایج بود. اساطیر و خرافات چیره و بدبختی و اندوه بر همه جا غالب بود. مردم با کمترین امکانات و محرومیت زندگی می‌کردند؛ غذا، آب و دارویی وجود نداشت و مردان کار خود را از دست داده بودند. دراین زمان شاعران به موضوعات اجتماعی پرداختند و در جهت اصلاح معضلات اجتماعی شاعری کردند<ref>عطيات محمد عبدالرحيم،(1999). الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 376</ref>.


جنبش ادبي در اردن به دو ريشه مستحكم متصل است كه با تشكيل حكومت اردني از سال 1921 ميلادي تاكنون جان تازه اي به خود گرفته است:
===== شعر فلسفی و انسانی =====
برخی از شاعران که از مکتب خیام، شاعران مهاجر و آراء صوفیان تاثیر پذیرفته بودند، براثر بیداری فلسفی ، شروع به سرودن شعر در زمینه‌های هستی، انسان و زندگی کردند<ref>عطيات محمد عبدالرحيم،(1999). الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 408</ref>. فدوی طوقان تلاش کرد تا دیدگاهی درباره‌ زندگی، جهان و وجود ارائه دهد. فوت برادرش ابراهیم طوقان تاثیر زیادی بر روح او گذاشت، از این رو پس از تأمل در حیات انسان وجود انسان بیهوده دانست<ref>عطيات محمد عبدالرحيم،(1999). الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 408</ref>. شکری شعشاعــه اشعاری با مضامین آمیخته با حکمت، فلسفه و اصلاحات اجتماعی دارد. حسنی زید نیز در اشعاری از تفاوت‌های طبقاتی سخن می‌گوید<ref>عطيات محمد عبدالرحيم،(1999). الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 410 و 411</ref>.


1. دربار امير عبدالله بن حسين كه در آن زمان پادشاه اين كشور بود و با استقبال از جنبش ادبي شكل گرفته در شرق اردن به شاعران و اديبان بسيار اهميت مي داد تا جايي كه شاعران و اديبان بزرگي همانند فؤاد الخطيب (شاعر الامير)، مصطفي وهبي التل، عبدالمنعم الرفاعي، عمر ابورشيه، وديع البستاني و عبدالمحسن الكاظمي همكاري هاي گسترده اي تحت نظارت پادشاه با دربار برقرار كردند و از آن طريق توانستند صداي خود را به روزنامه ها، هفته نامه ها و مجلات ادبي برسانند.
===== شعر سیاسی و اعتقادی و حزبی =====
شعر اردنی نقش مؤثری در بیداری مردم گردید و روزنامه‌های اردنی با انتشار قصائدی با مضامین سیاسی، اعتقادی و حزبی در بیداری مردم نقش به‌سزایی داشتند.


2. تراژدي به وجود آمده به دليل همسايگي با فلسطين در شعر شعرا و نوشته هاي اديبان اردني تاثير به سزايي در شكوفايي جنبش ادبي اين كشور داشت به گونه‌اي كه سال‌هاي 1948 (اشغال فلسطين توسط اسرائيلي ها) تا 1967 (جنگ اعراب با اسرائيل) را اوج جنبش ادبي اردن مي‌دانند.
احزاب سیاسی در سال 1946 در [[اردن]] تأسیس شدند، پس از تأسیس پادشاهی [[اردن]] احزاب در چارچوب قوانین به فعالیت پرداختند و بدین ترتیب موضوعات شعری جدیدی در قالب مناسبات، اشعار اعتقادی و انقلابی و اشعار قومی و حزبی شکل گرفت. این اشعار نقش درخوری در انتشار مرام احزاب سیاسی در [[اردن]] و تثبیت دیدگاه‌های آنان داشت<ref>عطيات محمد عبدالرحيم،(1999). الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 422 و 423</ref>.


بنابراين در تشريح ادبيات و جايگاه آن در كشور اردن همواره بايد اين دو موضوع را مورد نظر قرار داد. (13)
مرحله دوم از سال 1967 شروع شده و تا زمان حال نیز ادامه دارد<ref>قطامی سمير(1993)، الشعر فی الاردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 7</ref>.


علاوه بر شعر که بخش عمدة ادبيات عرب و اردن را به خود اختصاص مي‌دهد، امروزه کليه ژانرهاي ادبي در اردن به شکل قابل توجهي مورد استفاده اديبان اردني قرار گرفته است که نظم و نثر را در برمي‌گيرد؛ داستان کوتاه، رمان، نمايشنامه، نقد و ديگر گونه هاي متداول ادبي دنيا که به تفصيل در بخش‌های بعدي مي‌آيد.
بعد از شکست دردناک جنگ حزیران در سال 1967 موجی از ناامیدی، درد و رنج، بدبینی و یاس همه جا را فراگرفت و به دنبال یافتن عوامل شکست، در شعر و نثر آن زمان می‌توان انعکاس آن را ملاحظه کرد. نزار قبانی در قصیده ای طولانی، نزاعات، اختلافات، دردها و ناامیدی‌های آن عصر را به تصویر کشیده است<ref>قطامی سمير(1993)، الشعر فی الاردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 50</ref>. این شعر به نوعی ادبیات مقاومت بود. پس از سال 1967 شاعران بسیاری در [[اردن]] ظهور کردند. در این حال حرکت شعری در [[اردن]] با [[لبنان]]، [[مصر]]، عراق و [[سوریه]] هم‌زمان گردید. فعالیت‌های سیاسی پس از سال 1970 تاثیرات منفی بر شعر گذاشت، از این رو بسیاری از شاعران و نویسندگان با گرایش‌های سیاسی مختلف [[اردن]] را ترک کردند و آنان که در [[اردن]] باقی‌ماندند به رموز و کنایات و اشارات تاریخی و سیاسی در شعر پناه بردند در اشعارشان نگرانی، اضطراب و بیهودگی موج می‌زد<ref>قطامی سمير(1993)، الشعر فی الاردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 59</ref>. بخش دیگری از شاعران نیز سکوت اختیار کرده و شعری منتشر نکردند. دهه هفتاد و هشتاد، مرحله نزاع بین دو گروه شاعران جوان و شاعران سالخورده بود. اشعار شعرای جوان در این زمان در فضای خیالات و به دور از ذوق مردمی سروده می‌شد<ref>قطامی سمير(1993)، الشعر فی الاردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 59</ref>. گرچه در این دوره نیز اشعار تقلیدی وجود داشت ولی بیشترین گرایش به سوی تجدد و نوگرایی در شعر بود<ref>قطامی سمير(1993)، الشعر فی الاردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 60</ref>.


==== [[داستان کوتاه در اردن|داستان كوتاه]] ====
محققان در دو كشور [[اردن]] و فلسطین، طلایه دار داستان‌نویسی به‌ویژه داستان كوتاه در این دو كشور را خلیل بیدس صاحب مجله النفائس می‌دانند. مجموعه داستان كوتاه خلیل بیدس موسوم به مسارح الاذهان برای اولین بار در سال 1924 میلادی در [[مصر]] به چاپ رسید که نخستین کتاب در این زمینه به شمار می‌رود. خلیل بیدس در مجله النفائس، داستان‌ها و روایت‌های ترجمه شده از ادبیات کشورهای دیگر به ویژه داستان‌های کوتاه غربی را منتشر می‌کرد. اولین شماره این مجله را در سال 1908 انتشار یافت.


'''8-4 ادبيات معاصر'''
محمود سیف الدین الایرانی در کتاب ثقافتنا فی خمسین عاما نه تنها خلیل بیدس را پیشرو داستان کوتاه در فلسطین و [[اردن]] می‌داند بلکه وی را پیشرو این گونه در میان تمامی کشورهای عربی به شمار می‌آورد.


در مطالعه ادبيات اردني، مناسب است كه در مرحله نخست تنها درباره شعر سخن به ميان آيد. سنت شعر اعراب همواره در نسل هاي گذشته، حال و آينده مهم ترين نوع ادبي بوده، هست و خواهد بود.
اسد و یاغیان داستان نویسان دیگری را نیز به این شرح برمی‌شمارند: نجاتی صدقی، عارف عرونی، عبدالحمید یاسین، سمیره عزام، محمد صبحی ابوغنیمــه، شکری شعشاعــه، اسحاق موسی الحسینی، ابراهیم سکجها<ref>لمصلح أحمد(۱۹۹۵)، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن. ص. 17</ref>. پس از خلیل بیدس افرادی مانند حسنی فریز، عیسی الناعوری، امین فارس و محمد سعید الجنیدی را می‌توان ادامه‌دهنده‌ی راه وی نام برد. داستان كوتاه هم اكنون در [[اردن]] با رویكردی جدید به كار خود ادامه می‌دهد و از سبک‌های رمانتیک تا واقع‌گرایی و پیروی می‌کنند. همچنین نویسندگان زن در داستان نویسی به ویژه داستان كوتاه ورودی چشمگیر داشتند و هند ابوالشعر، انصاف قلعحی، رجاء ابوغزالــه، زلیخــه ابوریشه را می‌توان از سرآمدان نویسندگان زن نامید.


در اولين نيمه قرن بيستم، شاعران رمانتيك عرب تحت تأثير غرب از ساختار سنتي خود خارج شدند و شروع به نوشتن اشعار ساده و استفاده از زباني همسو با زندگي مدرن كردند. آنها همانند همپايگان اروپايي خود در قرن نوزدهم بر وجوه احساس در آثار خود تاكيد داشتند.
ادیبان اردنی محتوای داستان‌های كوتاه را در دهه پنجاه میلادی در این كشور بیشتر پیرامون موضوعات قدیمی می‌دانند، اما پس از گذشت یک دهه و در آغاز دهه شصت با ایجاد نوعی دگرگونی در اسلوب، بسیاری از اندرزها، امثال،‌ حوادث روز و جریان‌های فكری عصر حاضر در آن‌ها دیده می‌شود که نویسندگان شان از این رهگذر به موفقیت‌هایی در جشنواره‌های ادبی بین‌المللی نائل آمده‌اند<ref>لمصلح أحمد(۱۹۹۵)، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن. ص. 17 - 20</ref>.


در ميان شاعران جهان عرب همچون ابراهيم ناجي (1953) ابوشادي (1955- 1892)، علي محمود طاها (1949- 1903) از مصر، ابوشبكه (47- 1903) از لبنان، موتران (1949-1871) از سوريه، زهاوي (1936-1867) و روسافي (1945-1875) از عراق مي‌توان از ابراهيم توكان (41-1905) از اردن نام برد. توكان در ياد و خاطرة اردني ها باقيست و همواره او را ياد مي كنند. او اشعار عاشقانه را به خوبي اشعار ملي گرايانه خود مي سرود. (14)
اسامی برخی از نویسندگان داستان کوتاه درسال‌های 1977 تا 1988 به این شرح است:


===== مردان داستان نویس =====
عیسی ناعوری, شحاده ناطور، قاسم توفیق، فتحی الاسمر، فاروق خورشید، سهیر قلعجی، محمد احمد، طه عثمان، ابراهیم خلیل، ابراهیم طوباسی، ابراهیم عطاری، احمد عوده، احمد غطاشه، بدر علیان، بسام سلمان، بسمــه رجوب، جواهر رفاعیه، حسب الله یحیی، حسن رمضان،محمد حجازی، غسان تل.


'''8-4-1 جنبش شعري'''
===== زنان داستان نویس =====
لیلی اطرش، لیلی عمری، لینا حواری، لینا عبدالعلیم، عائشه رازم، فاطمه هندی، فلورا بقلــه، زینب شمروخ، زهره عمره.


شعر بخش عظيمي از نقشة ادبي اردن را به خود اختصاص داده است و دليل آن را مي‌توان در ميراث شعري كه در طول زمان در اين كشور بوده و هم چنين ورود داستان، رمان و نمايشنامه از طريق غرب به اردن جست و جو کرد.
==== [[رمان و داستان بلند در اردن|رمان و داستان]] ====
داستان در [[اردن|کشور اردن]] با ویژگی «ذوق» از دیگر کشورهای عربی متمایز می‌شود. و مانند رمان در سایر کشورها از جریانات و گروه‌ها تاثیر می‌پذیرد. رمان در [[اردن|کشور اردن]] همزمان با کشورهای دیگر عربی مانند [[مصر]]، عراق در اواخر قرن نوزدهم ظهور کرد و رواج یافت که گونه‌ی ادبی جدیدی در این کشور محسوب می‌شود<ref>سعافين ابراهيم(۱۹۹۵)، الروای‌ـة فی الاردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 11</ref>.


دكتر فواز طوقان در كتاب خود به نام ''جنبش شعري در اردن'' تا سال 1977 ميلادي با اشاره به جايگاه والاي شعر در اين كشور شعراي اردني را به 4 دسته تقسيم مي كند:
پژوهشگران در مورد ماهیت رمان و رمان نویسی در [[اردن]] تفاصیل زیادی بیان كرده‌اند، دكتر خالد الكركی از ادیبان اردنی در كتاب رمان در [[اردن]] معتقد است كه تاكنون موضوع رمان‌های اردنی همواره مثبت و امیدوار كننده بوده است؛ دكتر سمیر قطامی با نفی وجود رمان هنری در این كشور در بین سال‌های 1948 تا 1967 نظر خود را پیرامون سبک رمان‌ نویسی نویسندگان اردنی این گونه بیان می‌كند: تاكنون رمان هنرمندانه مناسب و قابل فهم در ادبیات [[اردن]] نوشته نشده است و رمان‌های موجود هم نتوانسته در اذهان خوانندگان جاودانه شود. دکتر ابراهیم خلیل معتقد است که داستان‌های ناب بعد از سال 1967 در [[اردن]] ظهور کردند؛ مانند اوراق عاقر از سالم نحاس، انت منذ الیوم از تیسیر سبول و کابوس از امین شنار<ref>المصلح أحمد(۱۹۹۵)، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن. ص. 21</ref>.


1. گروهي از شعراي سلف كه اشغال فلسطين توسط اسرائيل را به خود ديده اند و در اين باره به سرايش قصيده‌هاي عمودي پرداختند و حركت رمانتيك‌گونه خود را وارد شعر كردند كه از بارزترين آنها مي توان از عبدالمنعم الرفاعي نام برد.
با ورود به دهه هشتاد داستان‌ها نیز وارد مرحله جدیدی از نوآوری و ابداعات شدند و داستان‌های جدیدی به چاپ رسیدند؛ مانند: احیاء فی البحر المیت درسال 1982، اعترافات کاتم صوت در سال 1986 و متاهــه الاعراب فی ناطحاث السحاب در سال 1986 از مونس رزاز؛ داستان‌های مهم هی الطریق الی بلحارث در سال 1982 و وقت در سال 1984 از جمال ناجی؛ سپس داستان نویسان دیگری نیز مانند قاسم توفیق و ابراهیم نصر الله و الیاس فرکوح و احمد عوده و لیلی اطرش نیز آثار خود را عرضه کردند و فضای داستان نویسی متحول شد<ref>المصلح أحمد(۱۹۹۵)، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن. ص. 22</ref>. دکتر خالد کرکی در کتاب عن الروایه فی الاردن، داستان‌های [[اردن|کشور اردن]] را در شش دسته طبقه‌بندی می‌کند:


2. گروهي از شعرا كه در اشعار خود تا اندازه‌اي از سبك گروه اول پيروي كرد‌ند اما با گذشت زمان به حركتي نو روي آوردند كه از اين دسته شاعران مي‌توان از فدوي طوقان، سلمي خضراء الجيوسي و كمال ناصر نام برد؛ گونه شعري آنان ادغام شعر شعراي قديمي و شعراي نوگراست.
* رمان‌هایی كه بر پایه گفتگو و به سبك یادداشت‌های شخصی نوشته شدند و شخصیت‌های زیادی در آن به نقش آفرینی می‌پردازند؛
* رمان‌هایی كه نویسندگان آن‌ها رویكردی رمانتیک و واقع‌گرایانه دارند و افكار خویش را به شكل نمادین نگاشته ا ند؛
* در رمان‌های نویسندگان اردنی موضوعات پلیسی و روان شناسانه به چشم نمی‌خورد و بیشتر آن‌ها با ویژگی ادبیات جهان عرب و با تاثیر پذیری از افرادی هم چون الطیب صالح، الطاهر وطار وحنامینــه نوشته شده که از سال1967 به بعد ظهور کردند؛
* رمان‌هایی که نویسندگان آن‌ها به گزارش صرف وقایع روزانه و تاریخ معاصر خویش می‌پردازند و حوادث را به صورت مستقیم در آن بیان می‌كنند؛ فایز محمود،‌ احمد عوده، سالم النحاس و‌هاشم غرایبــه، جمال ناجی، مونس رزاز ... از این جمله هستند؛
* قضایای فلسطین طی چند دهه اخیر تاثیر زیادی در رمان نویسی نویسندگان اردنی داشته و آن را می‌توان محور اساسی برخی از رمان‌های اردنی دانست؛ از جمله رمان‌هایی كه به فلسطین و مشكلات مردم آن پرداخته می‌توان از ذكریات شكری شعشاعه، فتاه من فلسطین عبدالحلیم عباس، بیت وراء الحدود و جراح حدیده عیسی ناعوری و اوراق عاقر از سالم نحاس و داستان‌های امین شنار و عطیه عبد الله عطی‌ـۀ و احمد عوده و جمال ناجی و مونس رزاز و علی حسین خلف نام برد<ref>المصلح أحمد(۱۹۹۵)، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن. ص. 24</ref>؛
* رمان‌هایی که به آگاه کردن مردم از مسائل اجتماعی می‌پردازد و در تلاش برای معرفی شخصیت‌هایی است که به دنبال شناخت خویشتن هستند؛ مؤنس الرزاز با نوشتن رمان احیاء البحر المیت و سالم النحاس با خلق تلك الاعوام به قلم فرسایی در این عرصه پرداخته‌اند<ref>المصلح أحمد(۱۹۹۵)، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن. ص. 21 - 24</ref>.


3. شعراي گروه سوم را شاعراني تشكيل مي دهند كه تمامي اشعارشان از دوران مدرن تاثير پذيرفته است و داراي ويژگي‌هاي شعر نو است؛ از مشهورترين شعراي اين گروه مي توان از عبدالرحيم عمر،‌ امين شنار، تيسير سبول، فواز طوقان و حيدر محمود نام برد.
اهم داستان نویسان کشور [[اردن]] با ذکر مشهورترین آثارشان عبارت اند: شکری شعاعــه: ذکریات (خاطرات)، فی طریق الزمان ( در راه زمان)؛ علی حسین خلف: حافــه النهر (ساحل رود)، نجم المتوسط (ستاره متوسط)؛ غالب هلسا: الضحک (خنده)، البکاء علی الاطلال (گریه بر اطلال)، ثلاثــه وجوه لبغداد (سه چهره بغداد)؛ رشاد ابوشاور: ایام الحب و الموت (روزهای عشق و مرگ)، البکاء علی صدر الحبیب ( گریه بر سینه معشوق)؛ محمد عبده فریحات: الاجنحــه الامل (بال‌های آرزو)؛ جولیا صوالحــه: نار و رماد (آتش و خاکستر)، الحق الضائع (حق گمشده) ، هل ترجعین؟ (آیا برمی‌گردی؟)؛ عطیه عبدالله عطیه: الدم و التراب (خون و خاک)، متی تورق الاشجار؟ (کی برگ‌ها می‌ریزد؟)؛ عیسی ناعوری: لیلــه فی القطار (شبی در قطار) ، جراح جدیده (جراح جدید) ، بیت وراء الحدود (خانه ای پشت مرزها)<ref>سعافين ابراهيم(۱۹۹۵)، الروای‌ـة فی الاردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 368 - 372</ref>


4. گروه چهارم شامل شاعران جواني است كه بيشترين مساحت نقشه شعري اردن را در دهه هفتاد و پس از آن تشكيل دادند كه شمار آنها به بيش از 70 شاعر بالغ مي شود.
====   [[نقد ادبی در اردن|نقد ادبی]] ====
به اعتقاد پژوهشگران اردنی، [[نقد ادبی در اردن]] با نوشته‌های اساتیدی چون ناصرالدین الاسد، محمود السمره، عبدالرحمن یاغی،‌ هاشم یاغی، یوسف بكار، حسین جمعه و سمیر قطامی، محمود عصفور، نصرت عبدالرحمن، محمد علی ابوحمده و ناقدان جوانی هم چون فخری صالح و ابراهیم خلیل عبدالله رضوان، احمد مصلح، توفیق ابو رب، امینــه عدوان، خلیل سواحری شکل می‌گیرد<ref>المصلح أحمد(۱۹۹۵)، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن. ص. 26</ref>. مجلس نمایندگانی که امیر عبدالله تشکیل داد در بحث‌ها و جلسات خود، به موضوعات ادبی و شعری نیز می‌پرداخت. برخی از اعضای آن عبارتند از: احمد زکی پاشا، محمد شریقی، فواد خطیب، شکری شعشاعــه، احمد صافی نجفی و... <ref>المصلح أحمد(۱۹۹۵)، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن. ص. 26</ref>. بحث و گفتگوهای ادبی کم کم به روزنامه‌هایی مانند الشرق العربی، جزیره العرب، جهاد، العهد، انباء و حکمت نیز راه یافت. روزنامه الجزیره نقش مهمی در این زمینه ایفا می‌کرد که صاحب آن تیسیر ظبیان مردم را به بحث و گفتگوهای ادبی تشویق می‌کرد<ref>المصلح أحمد(۱۹۹۵)، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن. ص. 27</ref>.


در رابطه با جنبش شعري در اردن دكتر عبدالرحمن ياغي در كتاب خود به نام ''البحث عن قصيدة المواجهــة''، ‌سبك غالب شعري يك سده اخير در اين كشور را قصيده برشمرده كه شاعران اردني در اين سبک تاكنون ديوان هاي بسياري به چاپ رسانيده اند. (15)
در آغاز دهه پنجاه میلادی نقد ادبی در صفحاتی از مجلات ادبی هم چون القلم الحدید (1925)، الافق الحدید (1961 تا 1965) و سپس مجله افكار (1966م) دیده شد. در این مدت دانشگاهیان اردنی به نقد توجه ویژه‌ای كردند. با تاسیس دانشگاه [[اردن]]، دانشگاه یرموك و انجمن نویسندگان «رابطــه الکتاب الاردنیین» نقد ادبی شكوفایی رو به رشدی را تجربه کرد و کتاب‌ها و تحقیقات مهمی در این زمینه ارائه شد. محمد مشایخ اسامی حدود 72 نفر از اعضای فعال انجمن را در زمینه نقد ادبی آورده که در مجموع قریب 223 عنوان تخصصی در این زمینه ارائه داده اند<ref>المصلح أحمد(۱۹۹۵)، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن. ص. 28</ref>.


شعر در کشور اردن دو مرحله را پشت سر نهاده است :
برخی از پژوهشگران نهال نوپای نقد ادبی در [[اردن]] را با بحران‌هایی چون عدم مطلوبیت سطح مجلات ادبی و فقدان گستردگی آن در جهان عرب و عدم پوشش نقد مواجه می‌دانند و خواستار آنند كه ناقدان، شمولیت، دیدگاه‌های دقیق، دوری از تاریخ استنادی و ورود مستقیم به جوانب ابتكاری را در سرلوحه كار خود قرار دهند و به گونه ای دست به نقد ادبی زنند كه خوانندگان بیشتری در مناطق عرب زبان رغبت به مطالعه آن كنند. نقد ادبی در اردن را می‌توان به كالایی وارداتی تشبیه كرد كه هم چنان نویسندگان اردنی به دنبال كشف زوایا و نقاط ناشناخته آن هستند<ref>المصلح أحمد(۱۹۹۵)، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن. ص. 24 - 30</ref>. از آنجا که نقد ادبی هم مانند سایر زمینه‌های ادبی به ابداع و نوآوری نیاز دارد، از میان صدها نفری که روایت و قصه می‌نویسند تعداد اندکی نقاد ماهرند<ref>المصلح أحمد(۱۹۹۵)، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن. ص. 30</ref>. اسامی برخی از منتقدان اردنی فعال در روزنامه‌ها در سال‌های 1977 تا 1988 به این شرح است:


مرحله نخست: از سال 1921 آغاز و تا سال 1967 ادامه مي يابد. پيش از سال 1921 ميلادي يعني در زمان حکومت اتراک بر اردن، اين کشور حرکت ادبي را نمي شناخت زيرا هويت سياسي مستقلي نداشت. در آن زمان روزنامه و آموزش عالي در اردن نبود و اهتمامي به درس و شعر وجود نداشت. تنها چهار مدرسه در اربد، معان، سلط و کرک بود<ref>عطيات محمد عبدالرحيم،(1999). الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 32</ref>.
===== مردان منتقد =====
سمیر قطامی، ابراهیم سعافین، احسان عباس، خالد کرکی، محمد شاهین، جمیل جبر، حسنی فریز، حسنی محمود، ادیب نایف ذیاب، عبد الرحمن شاهین، جمیل علوش، ترکی مغیض، ابراهیم سنجلاوی، صالح حمارنه، صلاح جرار، ابراهیم ابوناب، سمیر فیاض، ابراهیم خلیل، عبدالرووف شمعون، عبدالحمید یاسین، سالم نحاس، سلیم برکات<ref>المصلح أحمد(۱۹۹۵)، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن. ص. 138 و 139</ref>.


خفقان، فقدان آزادي و تسلط زبان ترکي و عنصر غير عربي اردن را تبديل به کشوري کرده بود که جهل و خرافات و جنگ بر آن فرمانروا بود؛ شعر فصيحي سروده نميشد و تمام اشعار بدوي و تقليدي و حاوي موضوعاتي چون وصف کرم و شجاعت و... بود.
===== زنان منتقد =====
زلیخه ابوریشه، سمیره ناصر، فاطمه هندی، وفاء احمد، فخری صالح<ref>المصلح أحمد(۱۹۹۵)، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن. ص. 320 - 318</ref>.                   


با روي کار آمدن ملک عبدالله تحولي نو در تعليم و تربيت آغاز شد و برنامه هاي توسعة علم و آموزش به اجرا درآمد و آموزش پيشرفت کرد به طوري که تعداد مدارس در سال1923 به 38 مدرسه رسيد. هم‌چنين روزنامه هايي شروع به انتشار کردند. (17)
==== [[نمایشنامه نویسی در اردن|نمایشنامه]] ====
پژوهشگران و كارشناسان سرآغاز پدیده تئاتر و نمایشنامه نویسی در [[اردن]] را به كانون‌ها، انجمن‌ها و مدارس مرتبط می‌دانند. دكتر سمیر قطاس نخستین تلاش‌ها برای شكل گیری تئاتر و نمایشنامه نویسی در [[اردن]] را به سال 1945 میلادی و در كانون بازیگری و موسیقی شهر اربد می‌داند كه پس از آن نمایشنامه الشموع المحترقــه به نویسندگی صلاح ابو زید در سینما الزهراء شهر اربد در سال 1948 میلادی به روی صحنه رفت. وی هم چنین گروه هنری سینما و تئاتر [[اردن]] به ریاست ابراهیم مسیس را كه در اوایل دهه پنجاه میلادی آغاز به كاركرد، از دیگر نشانه‌های بروز تئاتر و نمایشنامه نویسی می‌داند.


وقايع سياسي سال1948، سهم زيادي در بيداري مردم و حرکت آنان داشت به طوري که پس از وقايع دهه پنجاه، ضمير شاعران بيدار شد و در وصف قهرماني هاي مردم فلسطين و درجهت انگيختن آنها به مقاومت شعرهاي فراواني سرودند و همايش هاي بسياري براي مقابله با خطرات صهيونيسم برپا شد.(18)
با این حال تمامی كارشناسان هنری آغاز رسمی تئاتر در [[اردن]] را با اجرای نمایشنامه الفخ در سال 1962 میلادی همزمان می‌دانند؛ این نمایشنامه به دست رابرت توماس نگاشته و توسط هانی صنوبر كارگردانی شد و در مركز اطلاعات آمریكایی در امان به روی صحنه رفت. در دهه شصت میلادی در [[اردن]] تعداد دیگری از گروه‌های نمایش پا به عرصه گذاشتند كه از آن جمله می‌توان گروه هواداران بازیگری المقدسی در قدس كه فعالیت‌های خود را به زبان انگلیسی انجام می‌دادند، گروه هواداران تئاتر وابسته به مجلس فرهنگی بریتانیا در قدس،‌ گروه هواداران درام وابسته به مركز اطلاعات آمریكایی در امان و گروه [[خانواده تئاتر اردن]] به ریاست هانی صنوبر و با حمایت عبدالحمید شرف وزیر فرهنگ وقت [[اردن]] را نام برد.  


با ورود قريب نيم ميليون پناهنده فلسطيني به اردن که به وضعيت نامطلوب اقتصادي منجر شد، دو ملت اردن و فلسطين به سرعت با هم درآميختند و احزاب و گروه هاي سياسي براي مقابله با دشمن تاسيس شد. در اين زمان، [[شعر اردن]] وارد مرحله سياسي خود شد؛ در اين حال برخي شاعران به اشعار رمزگونه پرداختند و به سوريه و [[مصر]] پناه بردند.(19) برخي شاعران فلسطيني مانند فواد خطيب، محمد علي حوماني و محمد شريقي نيز که به اردن وارد شده بودند پس از مدتي به کشور خود بازگشتند و برخي ديگر براي هميشه در اردن اقامت گزيدند و تابعيت اردن را قبول کردند.(20)
گروه [[خانواده تئاتر اردن]] در سال 1966 تعدادی از نمایشنامه‌های معروف نویسندگان صاحب سبک جهان هم چون اسكار وایلد،‌ هنری ابسن و رابرت توماس را برای اولین بار در [[اردن]] به نمایش درآوردند و پس از آن به بازسازی نمایشنامه‌های مشهورتری از سامرست موام،‌ برنارد شو و الخاندروكاسونا پرداختند. در سال 1966 میلادی و با تاسیس اداره فرهنگ و هنر اردن، ‌گروه خانواده تئاتر [[اردن]] به این اداره پیوست و فعالیت‌های خود را با اجرای تئاترهای دیگر افزایش داد<ref>المصلح أحمد(۱۹۹۵)، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن. ص. 84 -71</ref>. در سال‌های 1968 و 1969 این گروه به اجرای نمایشنامه‌های ژان پل سارتر، ‌لابسن و مولیر در [[اردن]] پرداخت.


در دهه پنجاه، اشعار سرکشي سروده مي شد که فقط در روزنامه هاي مخفيانه و زيرزميني به چاپ مي رسيد؛ اشعاري که از آزادي و رهايي از ظلم و ستم حرف مي زدند.
==== [[ادبیات کودکان و نوجوانان در اردن|ادبیات كودكان]] ====
ادبیات کودکان تمام آنچه که برای کودکان در زمینه‌های مختلف نوشته می‌شود، را دربر می‌گیرد که می‌تواند در اشکال گوناگونی مانند قصه، شعر، قصیده، نمایش، روایت عرضه شود<ref>المصلح أحمد(۱۹۹۵)، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن. ص. 31 و 32</ref>. ظهور ادبیات كودكان در [[اردن]] با انتشار مجله سامر در سال 1977 میلادی آغاز می‌شود<ref>المصلح أحمد(۱۹۹۵)، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن. ص. 33</ref> و از آن زمان تا كنون این جنبش ادبی از طریق روزنامه، ‌مجله و كتاب تداوم داشته است. در همین حال برخی سابقه ادبیات كودک در اردن را به دهه پنجاه با انتشار كتاب‌هایی در مرحله ابتدایی می‌دانند و كتاب‌های انا شید الجیل المسلم یوسف العظم و مجموعه شعری الطفل المنشد اسكندر الخوری را از نخستین تلاش‌ها پیرامون ادبیات كودكان می‌شمارند.


در فاصله سال‌هاي 1921 تا 1946 اشعار سروده شده در اردن غالبا تقليدي و مناسبتي است؛ اشعاري طولاني که نوآوري در شکل و مضمون خود ندارند. برخي از اين شاعران مقلد عبارتند از: حمزة العربي، عرّار، مختار شنقيطي، محمد شريقي، شکري شعشاعــة، ابراهيم مبيضين، محمد نهار رفاعي، عادل شمايلــة. در اين دوره مدح، شوق به وطن، اشعار اجتماعي - فلسفي و شکايت از ظلم جايگاه مهمي در محتواي اشعار شاعران پيدا کرده بودند.(21)
به هر حال نامگذاری سال 1979 میلادی به نام سال كودكان، دلیلی شد كه ادبیات كودكان و فرهنگ مرتبط با آن گسترش یافته و روزنامه و مجلات اردنی، صفحه‌ای را به ادبیات مخصوص كودكان اختصاص دهند. پس از آن چندین مجله تخصصی در رابطه با كودكان مانند فارس، البراعم و طارق آغاز به كار كرده و موفقیت‌های زیادی به دست آوردند. هم چنین اشعار و مجموعه‌های شعری از محمد قیسی، محمد ظاهر، محمود شبلی، کمال رشید و علی بتیری انتشار یافت و قصه نویسانی مانند فخری قعوار، محمود شقیر، علی حسین خلف، زلیخه ابوریشه، مفید نحله، منیره قهوجی، یحیی جوجو، عیسی جراجره و منیر هور به قصه گویی برای کودکان پرداختند<ref>المصلح أحمد(۱۹۹۵)، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن. ص. 35</ref>.


بعد از وحدت جانب شرقي و غربي رود اردن، دو نوع شعر رواج يافت: شعر تقليدي در شکل و محتوا، شعر تقليدي در شکل و با محتواي نو.  
در این راستا در سال 1985 همایش فرهنگی ملی در [[اردن]] با محوریت کودکان برگزار شد<ref>المصلح أحمد(۱۹۹۵)، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن. ص. 38</ref>. در سال 1989 انجمنی به نام انجمن ملی تربیت و تعلیم كودكان در اردن تاسیس شد كه هدف آن پرداختن به موضوع قصه، قصیده، نمایشنامه، كتابخانه كودكان، روزنامه كودكان و كتاب‌های مدرسه با موضوع كودك بود که در آن هم چنین پژوهش‌هایی درباره چگونگی روابط با كودكان انجام گرفت.


شعر تقليدي در شکل و محتوا در دهه پنجاه و شصت صفحات روزنامه ها را پر مي کردند؛ هدف آنها بيداري مردم بود. تکرار و استعمال کلمات عاميانه از ويژگي هاي اين اشعار بود. شاعران اين دوره از اسلوب اشعار شوقي، رصافي، زهاوي، ابوريشه، جواهري و احمد صافي نجفي تاثير مي پذيرفتند. اين شعرا شاگردان کوچک استادان بزرگي به شمار مي‌رفتند که هيچ گونه ابداعي در زمينه شکل و احساسات و عواطف تاثيرگذار نداشتند و تنها اطلاعاتي را با کلام موزون بيان مي کردند. برخي از اين شاعران در مناسبت هاي مختلف ديني، وطني و قومي به ديوان شاعران بزرگ رجوع مي‌کردند و از قصائد آنها در وزن، قافيه و موضوع تقليد مي کردند.(22)
در این راستا كنفرانس‌ها و جشنواره‌های متعددی پیرامون رسیدگی به اوضاع كودكان اردنی و ادبیات كودكان در شهرهای مختلف این كشور برگزار شد که از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به كنفرانس ملی و فرهنگی دانشگاه [[اردن]] اشاره کرد که در سال 1985 با عنوان ادبیات كودكان در [[اردن]] و مواجهه آن با خطر صهیونیسم به بحث و گفتگو پیرامون كودكان پرداخت و هم چنین كنفرانس جهانی پیرامون كودكان در سال 1990 كه با نظارت وزارت آموزش و پرورش و وزارت برنامه ریزی [[اردن]] برگزار شد.


شعر تقليدي در شکل با محتواي نو توسط شاعراني انجام گرفت که موفق به ابداعاتي در مضامين شعري و محتوا شدند؛ برخي از آنان مانند خليل زقطان، رجا سمرين، امين شنار، کمال ناصر و فدوي طوقان با سرودن اشعاري در زمينة وطن و مردم، خود را از دايره تقليد بيرون کشيدند و نوآوري هايي در شعر ايجاد کردند.
غالب شخصیت‌های قصه‌هایی که برای کودکان نوشته می‌شود را حیوانات تشکیل می‌دهند؛ بخش اعظم آن‌ها آموزشی هستند و درصدد انتقال مفاهیم و ارزش‌ها به کودکان هستند<ref>المصلح أحمد(۱۹۹۵)، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن. ص. 37 و 38</ref>. روکس عزیزی اسامی تعدادی از قصه نویسان کودک و نوجوان را منتشر کرده است؛ مانند: یوسف عظم، محمد عنانی، جهاد جمیل، راضی عبد هادی<ref>المصلح أحمد(۱۹۹۵)، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن. ص. 33</ref>. که نویسندگان دیگری مانند حسنی فریز، اسحاق موسی حسینی، فایز علی غول ، نبیل صوالحه و تغرید نجار را هم می‌توان به این فهرست اضافه کرد<ref>المصلح أحمد(۱۹۹۵)، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن. ص. 34</ref>. از نامدارانی كه در زمینه ادبیات كودک در [[اردن]] آثار تاثیر گذاری به جای گذاشتند می‌توان از محمد القیسی، محمد الظاهر، محمود الشلبی، فخری قعوار، مفید نحلــه، ‌منیره‌ القهوجی و روضــه الهدهد نام برد<ref>المصلح أحمد(۱۹۹۵)، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن. ص. 84 - 53</ref>.


گرايشات عاشقانه، اشعار تغزّلي، اشعار وطني و سياسي، وقايع فلسطين، فقر و امثال آن موضوعات جديدي بودند که اين شاعران به آنها مي پرداختند.
=== [[مشاهیر ادبی اردن|مشاهیر ادبی‌]] ===
هرچند قابل توجیه نیست كه ادبیات [[اردن]] را به تنهایی و به دور از جریان مدرن ادبیات عرب بررسی كنیم، اما می‌توانیم نوشتار جداگانه ای را بدان اختصاص دهیم؛ مسائل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، شخصیت‌های متفاوتی به اردنی‌ها بخشیده است. تعدادی از نویسندگان عرب و نویسندگان شرق شناس غربی در مورد ادبیات اردنی و فلسطینی به عنوان تكه‌های كوچكی از فرهنگ عرب قلم فرسایی كرده‌اند. گرچه جغرافیای سیاسی همیشه محدودیت‌های خود را بر ادبیات تحمیل نمی‌كند اما در نظر گرفتن مشخصه‌های ادبیات در مرزهای جغرافیایی با دیدی نقادانه كاملا معمول و رایج است.


وصف شهرهاي اردن، خوراکي ها و عناصر طبيعت مانند بيابان‌، برف، بهار، تابستان، حيوانات، امور کشاورزي، درختان زيتون و انجير، باران، طبيعت ساکت و رنگهاي مختلف طبيعت نيز از موضوعات مورد علاقه شاعران در تقليد بود.(23)
سرزمین مقدس مصیبت‌های بی‌شماری در 25 سال گذشته دیده است؛ نتیجۀ این مصائب تغییر ناگهانی افراد، حكومت بعضی مناطق و تغییر سریع در اهمیت ادبیات آنجا بود. به نظر می‌رسد این منطقه در حال حاضر در شرایط تغییرات پی‌در‌پی حتی در مرزهای جغرافیایی دارد. پیش از این جدا كردن واژه فلسطینی از اردنی كاملا مقبول بود اما اكنون بدلیل موقعیت‌های سیاسی مبهم در این منطقه، معنای خود را از دست داده است. در این جا به منظور راحتی، تمام نویسندگان عرب در دو کرانه [[رود اردن]] را اردنی در نظر می‌گیریم. هرچند در عین راحتی این کار بسیار گمراه كننده است. امروزه اغلب نویسندگان اردنی چه آن‌هایی كه در امان، بیروت، دمشق، بغداد یا حتی نیویورک ساكنند، ریشه‌های خود را در فلسطین می‌یابند<ref>برگرفته از كتاب ادبيات معاصر فلسطين و اردن - نوشته آقای بكير الوان از سايت https://www.jstor.org/</ref>.


در نيمه دوم قرن بيستم گروهي از شاعران اردني که از حرکت ادبي جديد تاثير پذيرفته بودند، برخي اشعارشان را در روزنامه ها و مجلات اردن به چاپ رساندند؛ ويژگي بارز اين اشعار، سادگي و توانايي انتقال سريع عواطف و احساسات بود. اين شاعران تلاش مي کردند تا با استفاده از رموز و الفاظ استعاري، شعر غنائي را با شعر تاملي در هم آميزند؛ بدين ترتيب تحولي نو در بناي قصيده به وجود آمد و قافيه ها متنوع شد و تحولي شگرف در شعر پديدار شد. برخي از مردم اين نوع شعر موسوم به شعر آزاد را نمي‌پسنديدند.(24)
==== [[مصطفی وهبی التل(عرار)|مصطفی وهبی التل]] ====
مصطفی وهبی التل مشهور به عرار (1897 تا 1949) مشهورترین ادیب اردنی است، وی رمان نویس، شاعر، اصلاح طلب، وکیل، معلم، قاضی، مبارز سیاسی، فیلسوف و یکی از مؤثرترین شخصیت‌ها برای ملت [[اردن]] و جنبش‌های ضد استعماری بود.


ويژگي هاي شعر آزاد در اردن به شرحي است که مي‌آيد:
==== [[حیدر محمود]] ====
حیدر محمود شاعر و ملی گرای اردنی است. وی در سال 1942 در حیفا متولد شد. خانواده‌ی وی خانه‌ی خود را در جنگ اعراب و اسرائیل در سال 1948 از دست دادند. او تحصیلات ابتدایی خویش را در امان و تحصیلات تکمیلی خود را در انگلیس و آمریکا سپری کرد. آثار محمود به چندین زبان از قبیل اسپانیایی، ژاپنی، کره ای، فرانسوی و صِربی منتشر شده است.


أ) عمق فکر: شاعران شعر آزاد، از دايرة اشعار طولاني، موزون و قافيه دار قديمي خارج شده بودند و تلاش مي کردند تا نوع جديدي از شعر را به وجود بياورند تا بتوانند در آن احساس و عواطف خود را به سرعت منتقل کنند. موضوعات اين گونة جديد، دردها و رنج ها، مرگ، فلسطين و جنگ ها و شکست ها بود.(25)
==== [[عزالدين مناصره|عزالدین مناصره]] ====
عزالدین مناصره(1945) از دانشگاه قاهره فارغ التحصیل شد. در برنامه‌های فرهنگی رادیو [[اردن]] حضور داشت. سپس به صوفیا مهاجرت کرد و مدرک دکترای خود را در رشته ادبیات گرفت و در دانشگاه الجزائر به تدریس پرداخت. آثار وی: دیوان یا عنب الخلیل، دیوان الخروج من البحر المیت، قمر جرش کان حزینا، باجس ابو عطوان یزرع فی الخلیل العنب<ref>عطيات محمد عبدالرحيم(1999). الحرکــة الشعریـة فی الاردن تطورها و مضامين‌ها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 536</ref>.  


ب) استفاده از رمز: از بارزترين ويژگي هاي شعر آزاد، استفاده از کلمات و دلالت‌هاي رمزي است. در اشعار شاعراني مانند عبدالرحيم عمر و امين شنار و سبول کلماتي مانند مسيح، دريا، کربلا، سنگ، عنترة و عبلــة، اصحاب کهف، حلاج و سندباد و... به عنوان رمز و نماد بسيار استعمال شده است.(26)
==== [[راضی صدوق]] ====
[[راضی صدوق]]، (1945) در طولکرم متولد شد و در همانجا به تحصیل پرداخت. کار علمی خود را در روزنامه‌های اردنی آغاز نمود و در روزنامه‌های جهاد و دفاع و منار به نوشتن پرداخت و به کار در رادیو مشغول شد. وی هم چنین مدیر مسئول مجله‌های هنا امان، رسالــه الاردن و حماه الوطن بود و حضور دائمی در روزنامه‌های عربی داشت. وی پنج دیوان شعر دارد که عبارتند از: کان لی قلب، ثائر بلا هویـه، النار و الطین، بقایا قصــه انسان، امطار الحزن و الدم<ref>عطيات محمد عبدالرحيم(1999). الحرکــة الشعریـة فی الاردن تطورها و مضامين‌ها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 531</ref>.  


ج) کلمات شعر آزاد: در شعر آزاد از کلمات خاصي استفاده مي شود تا بتوانند کلمات را با مدلول خود پيوند دهند. بدين ترتيب کلمات و مدلول هاي جديدي ابداع مي شوند.(27)
==== [[جمیل علوش]] ====
جمیل علوش،(1937 تا 2010) در بیروت متولد شد. تحصیلات متوسطه خود را در آنجا گذراند، سپس از دانشگاه دمشق فارغ التحصیل شد. به کویت سفر کرد و در وزارت دارایی مشغول به کار شد. به مطالعه و تحقیق درباره میراث عربی و به ویژه زبان عربی همت گماشت. مدرک دکتری خود را از دانشگاه یسوعیه گرفت و در دانشکده مهندسی امان مشغول به کار شد. دیوان‌های شعر او: عرس الصحراء، خوابی الحزن، اشواق، جراح و دعاء، مواکب البیع، صوت الشعر<ref>عطيات محمد عبدالرحيم(1999). الحرکــة الشعریـة فی الاردن تطورها و مضامين‌ها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 533</ref>.


د) نشانه هاي زندگي مردمي: در شعر آزاد به بيان زندگي عادي و معمولي روستاييان، درختان، حيوانات و آرزوهاي وطن و... می‌پردازند. (28)
==== [[اسد محمد قاسم]] ====
[[اسد محمد قاسم]]، (1931 تا 2001) در الجلیل متولد و در اربد بزرگ شد و به معلمی پرداخت. اشعار خود را در مجلات اردنی به چاپ می‌رساند. پس از فتنه 1957 به [[سوریه]] و عراق پناه برد و به عنوان رایزن در سفارت فلسطین مشغول به کار شد. از آثار اوست: اعاصیر فی الاردن، قصائد من الاردن<ref>عطيات محمد عبدالرحيم(1999). الحرکــة الشعریـة فی الاردن تطورها و مضامين‌ها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 534</ref>.  


بعد از حادثة حمله يهود به فلسطين، در سال 1948 در بسياري از کشورهاي عربي از جمله اردن در اين زمينه اشعار فراواني گفته شد و اين مهم مورد توجه قرار گرفت.
==== [[فدوی طوقان]] ====
فدوی طوقان، (1917 تا 2003) در شهر سلط متولد و از دانشگاه امریکایی بیروت فارغ التحصیل شد و به تدریس تاریخ و جغرافیا و ادبیات پرداخت. در زمینه داستان کوتاه، روایت، نقد، مقاله و ترجمه آثار متنوعی دارد و بیش از سایر ادبای [[اردن]]، در میادین ادبی حضور داشته است. وی رییس اتحادیه نویسندگان [[اردن]] بود. از آثار اوست: دیوان هیاکل الحب، دیوان بلادی<ref>عطيات محمد عبدالرحيم(1999). الحرکــة الشعریـة فی الاردن تطورها و مضامين‌ها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 532</ref>.  


فلسطين و اردن از نظر جغرافيايي با هم همسايه هستند. بسياري از شاعران در کشور اردن متولد مي شوند و سپس به فلسطين مي روند و برعکس؛ مانند سلمي خضراء جيوسي، رشيد زيد، عصام حماد.(29)
==== [[نجیب قسوس]] ====
نجیب قسوس، (1926 تا 1995) در شهر کرک متولد شد. در جوانی به حرفه معلمی پرداخت، سپس به نیروهای مسلح پیوست. وی دوست عرار بود. در دهه چهل و پنجاه، اشعار خود را در روزنامه‌ها و مجلات اردنی چاپ می‌کرد. وی توجه زیادی به ادبیات و میراث مردمی داشت. دیوان اغنی‌ـه الفجر از آثار اوست<ref>عطيات محمد عبدالرحيم(1999). الحرکــة الشعریـة فی الاردن تطورها و مضامين‌ها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 531</ref>.


مي توانيم شاعران فلسطيني - اردني را به شاعران مُخَضرم نيز تقسيم کنيم، يعني شاعراني که هم پيش از حمله اسرائيل به فلسطين و هم پس از آن شعر گفته‌اند؛ مانند: فدوي طوقان، اسد محمد قاسم، يوسف خطيب و....(30)
==== [[عبد الرحيم عمر|عبد الرحیم عمر]] ====
[[عبد الرحيم عمر|عبد الرحیم عمر]](1929 تا 1993) در روستای جیوس متولد شد در لندن و کویت درس خواند و سپس به [[اردن]] بازگشت و به کار در وزارت رسانه‌ها و صداو سیمای [[اردن]] مشغول شد و با مجله افکار به همکاری پرداخت. وی اشعار وطنی و سیاسی‌ای دارد که تنها در برخی روزنامه‌های مخفیانه احزاب چاپ گردید. دیوان‌های اشعار: اغنیات للصمت، من قبل و من بعد، قصائد مورقــه، اغانی الرحیل السابع، الاعمال الشعری‌ـه الکاملــه<ref>عطيات محمد عبدالرحيم(1999). الحرکــة الشعریـة فی الاردن تطورها و مضامين‌ها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 534</ref>.  


موضوعات اين اشعار شوق به وطن، فقر، قهرمانيها، ايثار و فداکاري، جرائم انگليس و يهود، بيداري سياسي، عذاب و قتل، شکنجه، شهادت ، مشکلات پناهندگان و... است.(31)
==== [[عبدالطيف عقل|عبد اللطیف عقل]] ====
عبد اللطیف عقل،(1942 تا 1993) در روستای دیر استیا در نابلس متولد شد. تحصیلات دبیرستانی خود را در امان گذراند و از دانشگاه دمشق فارغ التحصیل شد. مدرک فوق لیسانس و دکتری خود را از دانشگاهی در جنوب کالیفرنیا گرفت و به تدریس در دانشگاه‌های بیت لحم و النجاح پرداخت. از آثار وی: شواطیء القمر، اغانی القمــه والقاع، هی و الموت، قصائد حب لایعرف الرحمــه، الاطفال یطاردون الجراد، حواری‌ـه الحزن الواحد، الحسن بن زریق ما یزال یرحل، قلب البحر المیت<ref>عطيات محمد عبدالرحيم(1999). الحرکــة الشعریـة فی الاردن تطورها و مضامين‌ها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 533</ref>


به این ترتیب قضيه فلسطين باعث بيداري شعر اردن و نوآوري شکل و مضمون آن شد و غناي شعر عربي را به سوي آن سرازير کرد.(32)
==== [[آسيا خولــه عبدالهادی|آسیا خولــه عبدالهادی]] ====
[[آسيا خولــه عبدالهادی|آسیا خولــه عبدالهادی]]، در سال 1948 در سلمه/یافا متولد شد. دبیرستان خود را در سال 1966 به اتمام رساند و برای ادامه تحصیل در رشته حقوق به دانشگاه عربی بیروت رفت ولی پس از 3 سال بدون اتمام درس، تحصیل در این رشته را ترک کرد. در طی سال‌های 1966 تا 1983 در تعدادی از شرکت‌های نفتی کویت مشغول به کار شد. وی برای روزنامه کویتی القبس طی سال‌های 1983-1978، و روزنامه اردنی الاسواق به مدت 3 سال می‌نوشت. وی عضو انجمن نویسندگان اردنی است. رمان الحب و الخبز، (عشق و نان)، داستان‌های کوتاه سنوات الموت، (سال‌های مرگ) و رمان الشتاء المریر، (زمستان تلخ) از آثار اوست<ref>عطيات محمد عبدالرحيم(1999). الحرکــة الشعریـة فی الاردن تطورها و مضامين‌ها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 532</ref>.


از نگاه محتوايي شعر در اردن در موضوعاتي که ذيلا مي‌آيد خلاصه مي شود:
==== [[امین شناز]] ====
امین شنار، (1934 تا 2005) در سال 1934 در بیروت/رام الله متولد شد. ابتدا به عنوان مدرس در دانشکده ابراهیمی در قدس مشغول به کار شد. سپس از سال 1961  تا 1966 به عنوان سردبیر مجله الافق الجدید فعالیت نمود و از آغاز تأسیس روزنامه المنار نیز با آن همکاری داشت، سپس تا سال 1971 مدیر برنامه‌ها در تلویزیون [[اردن]] شد و فیلمنامه‌های فندق باب العمود و همس القنادیل و البحث عن المفقود و برنامه‌های علمی دینی با نام سبحان الله را برای تلویزیون [[اردن]] نوشت. هم چنین نویسنده‌ی نمایشنامه‌های متعدد و برنامه‌های متنوعی برای رادیو بود. رمان الکابوس وی جایزه رمان عربی را از دارالنهار [[لبنان]] در سال 1967 دریافت نمود. مهم‌ترین اثر شعری او المشعل الخالد است. وی تا سال 1977 نایب رئیس شهرداری شهر بیروت بود. وی هم چنین در روزنامه الدستور ستون ثابتی به نام «لحظات» داشت که بیش از 3 سال آن را ادامه داد و یک ستون هفتگی نیز به نام«مع الحیاه و الناس» را عهده‌دار بود، هم چنین به عنوان مدرس در دبیرستان‌های امان فعالیت کرد تا اینکه در اواخر دهه نود بازنشسته شد<ref>عطيات محمد عبدالرحيم(1999). الحرکــة الشعریـة فی الاردن تطورها و مضامين‌ها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 533</ref>.


'''شعر مقاومت در برابر استعمار:''' مقاومت از جديدترين موضوعات شعر عربي است. اين نوع شعر، موسيقي و لحن بيان صريح و قوي دارد و باعث برانگيختن حس وطن دوستي و مقاومت در شنونده مي‌شود؛ معمولا در آن از کلمات محکم و استوار استفاده مي‌گردد. اين اشعار حماسي محسوب شده و نوع کلمات و موسيقي به کار رفته در آنها با اشعار ديگر متفاوت است.(33)
==== [[حسنی زید الکيلانی|حسنی زید الکیلانی]] ====
[[حسنی زید الکيلانی|حسنی زید الکیلانی]]، در سال 1910 در یک خانواده فقیر در شهر سلط متولد شد (به روایت دیگر در سال 1912 در نابلس متولد شد). وی اشعار بسیاری در برخی نشریات مانند مجله الرائد و المعرفــه و روزنامه الجزیره به چاپ رساند. در دهه 1930 به تدریس پرداخت و به عنوان معلم در شهر الخلیل مشغول به کار شد و سپس به همراه مادرش تا سال 1940 در این شهر ماند و سپس به امان رفت. پس از بازگشت از فلسطین، ارتباط نزدیکی با ملک عبدالله بن حسین یافت و او را در قصائدش ستود و بابی به نام هاشمیات را در دیوانش به مدایح ملک عبدالله اختصاص داد.


شاعران اين‌گونه شعرها سعي مي کنند مردم را به ميادين جنگ بکشانند و حس مقاومت را در آنها برانگيزند و قهرماني هاي عمرمختار، انقلاب يمن، انقلاب الجزاير و انقلاب فلسطين در سال 1936 و 1947 را يادآور ‌شوند.(34)
ملک حسین نیز در سال 1948 سمتی در ارتش به وی اعطا کرد و در این منصب باقی ماند تا در سال 1960 در 50 سالگی بازنشسته شد. وی به همراه مادرش که فلج بود در [[جبل القلعه]] در امان زندگی می‌کرد تا اینکه خانه اش دچار آتش سوزی شد و به بیمارستان منتقل شد. در سال 1975 به ازرق و پس از 2 سال به زرقاء رفت. وی پای چپش را به دلیل بیماری دیابت از دست داد و در سال 1979 در شهر زرقاء دارفانی را وداع گفت. مهم ترین کتاب شعر او اطیاف و اغارید است<ref>معجم الادباء الاردينين فی (العصر الحديث) الطبعــة الاولي(2014)، وزارة الثقافــة، ص. 1</ref>.


'''شعر خمر:''' مدام، خمر و مِي از موضوعات جديد در شعر اردن است که داراي هر دو معناي حقيقي و مجازي است. در اشعار عرار و حسني زيد موضوعاتي از اين قبيل فراوان ديده مي شود. عرار اصطلاح خمر را براي فرار از واقعيت، کم شدن درد ، رنج و نگراني، کشف اسرار زندگي و حقايق وجود در شعر خود استفاده مي کرد و حسني زيد براي رسيدن به عشق و زيبايي از آن در اشعارش استفاده مي کرد. و به آن افتخار مي کرد.(35)
==== [[حسنی فريز|حسنی فریز]] ====
[[حسنی فريز|حسنی فریز]]، (1907 تا 1990) در سال 1907 در شهر سلط متولد شد. تحصیلات دبیرستان خود را با موفقیت در سال 1927 به پایان رساند و برای ادامه تحصیل به دانشگاه امریکایی بیروت رفت و لیسانس ادبیات خود را در سال 1932 اخذ نمود. سپس در شهرهای سلط، امان و کرک به حرفه تدریس پرداخت. در سال 1944 مدیر دبیرستان سلط شد. و پس از آن به عنوان بازرس در وزارت آموزش و پرورش مشغول به کار شد.  


'''شعر وطن:''' در این اشعار موضوعاتي مانند عشق به وطن و قداست آن، فداکاري و ايثار، تحمل عذاب و مشقت براي مصالح وطن بیان مي‌شوند. در اشعار حسني زيد، عرار ، خالد ساکت و محمد روسان موضوعات وطني به وفور ديده مي شود.(36)
پس از بازنشستگی نیز ابتدا به عنوان مشاور فرهنگی وزارت رسانه‌ها و سپس به عنوان مشاور فرهنگی تلویزیون [[اردن]] مشغول به کار شد. وی در روزنامه الرأی مقالات هفتگی منتشر می‌کرد. آخرین مقاله‌اش را یک روز قبل از وفات به چاپ رساند. وی عضو مجمع زبان عربی بود و در سال 1990 در امان وفات یافت و در سلط به خاک سپرده شد. تالیفات شعری او شامل بلادی، هیاکل الحب، غزل و زجل، الزهور است. هم چنین کتاب‌های داستان، مغامرات حمار، مغامرات تائبــه، عروه و عفراء، قصص من بلدی، قصص و تمثیلیات، شجره التفاح از آثار اوست<ref>معجم الادباء الاردينين فی (العصر الحديث) الطبعــة الاولي(2014)، وزارة الثقافــة، ص. 37</ref>.


'''شعر تغزلي:''' ادبيات اردن اشعار تغزّلي زيبايي با موضوعات متنوع را در خود جاي داده است. در اين نوع شعر، زيبايي‌ها، تجارب شخصي، احساسات، شوق، وصال، لذات، ذوق و عواطف به فراواني بيان مي‌شود.
==== [[محمد ادیب العامری|محمد ادیب العامری‌]] ====
در سال 1907 در یافا متولد شد. تحصیلات دبیرستان خود را درسال 1924 در یافا تمام کرد و برای اخذ لیسانس به دانشگاه امریکایی بیروت رفت و در سال 1930 لیسانس خود را در رشته زیست، شیمی و فیزیک اخذ نمود. در سال 1929 درخلال انقلاب «البراق» دستور بازداشت وی صادر شد، از این رو به [[اردن]] پناه برد و به عنوان معلم علوم تجربی در دبیرستان سلط مشغول به فعالیت شد و طولی نکشید که اداره این مدرسه را برعهده گرفت. سپس به عنوان بازرس در سال 1943 در وزارت معارف (آموزش و پرورش) مشغول به کار شد. آنگاه به فلسطین بازگشت و مشاور مدیر رادیو در قدس شد. پس از حادثه 1948 به [[اردن]] برگشت و مدیر رادیوی [[اردن]] گردید. وی هم‌چنین نماینده [[اردن]] در کمیسیون آتش‌بس بین‌المللی بود.  


اين گونه شعر انواع مختلفي دارد که عبارتند از: غزل تعليمي، سنت گرا، زنانه، غزل امروزي، غزل نو، غزل حسي، غزل عفيف، غزل مذکر، غلاميات.
در دهه‌های پنجاه و شصت نیز در مقامات عالی دولتی در وزارت خارجه، وزارت معارف، اداره واردات وصادرات، دیوان کارمندان و دیوان حسابرسی خدمت کرد. وی مقالات زیادی را در روزنامه‌ها و مجلات به چاپ رساند. از سال1967 به ترتیب وزیر امور خارجه ، سفیر [[اردن]] در [[مصر]] و وزیر فرهنگ و رسانه شد تا اینکه از مشاغل دولتی استعفا داد. در اواخر سال 1967 به عنوان رئیس [[انجمن نويسندگان اردن|انجمن نویسندگان اردن]] انتخاب شد و در سال 1978 درگذشت. وی دارای مقالات متعددی در روزنامه و مجلات عربی است و دارای تالیفاتی در زمینه تاریخ با عنوان القدس العربی‌ـه، عروبــه فلسطین فی التاریخ می‌باشد. هم چنین نویسنده کتاب‌های داستانی شعاع النور و قصص اخری است<ref>معجم الادباء الاردينين فی (العصر الحديث) الطبعــة الاولي(2014)، وزارة الثقافــة، ص. 73</ref>.  


از جمله شاعران غزل سرا مي‌توان از مصطفي زيد مخطوط، عرار، حسني فريز، محمود مطلق و... نام برد (37)
==== [[قاسم توفیق]] ====
در سال 1954 در جنین متولد شد، سپس به امان رفته و تحصیلات خود را در آنجا گذراند و در سال 1978 لیسانس ادبیات عرب را از دانشگاه [[اردن]] اخذ نمود. در بخش بانکی [[اردن]] مشغول به کار شد. وی بین [[اردن]] و امارات و تعدادی از کشورهای عربی و اروپایی در تردد بود. او عضو انجمن نویسندگان اردنی است و در زمینه داستان و رمان دارای تالیفاتی است؛ از مقدمات لزمن الحرب، آن لنا ان نفرح، العاشق، ذوالقرنین از آثار داستانی اوست و مؤلف رمان‌های ماری روز تعبر مدینــه الشمس، ارض اکثر جمالا، امان ورد اخیر، ورقــه التوت، حکای‌ـه اسمها الحب، الشندغــه می‌باشد<ref>معجم الادباء الاردينين فی (العصر الحديث) الطبعــة الاولي(2014)، وزارة الثقافــة، ص. 73</ref>.  


'''شعر اجتماعي و اصلاحي:''' اشعار اجتماعي به موضوعاتي از قبيل ازدواج، آزادي، فقر و بيچارگي، بيماري، جهل، فقدان عدالت اجتماعي و نقش انجمن هاي خيريه مي پردازند.(38)
==== [[شکری شعشاعــه]] ====
درسال 1890 در غزه هاشم متولد شد. تحصیلات ابتدایی خود را در زادگاهش گذراند و برای ادامه تحصیل به نابلس رفت و در رشته اقتصاد و مدیریت [[مالی]] تحصیل کرد. زبان‌های انگلیسی و [[فرانسه]] را به خوبی فراگرفت. سپس در سال 1919 به شرق [[اردن]] رفت و به همراه تعدادی از جوانان حرکت مقاومت ضد استعمار انگلیس بر شرق [[اردن]] را تشکیل داد. وی دروس ریاضی، اخلاق و تاریخ را در عکا تدریس می‌کرد. هم‌چنین ریاست دیوان محاسبات، بازرس مالی و مدیریت برق و تلگراف در شرق [[اردن]] و مدیر محاسبات عمومی‌ بود و مناصب متعددی را در عهد فیصلی و عهد امارت برعهده داشت؛ ازجمله وزیر کشور، وزیر دفاع، وزیر مالی و وزیر اقتصاد.


کشور اردن پس از حکومت عثماني دچار فقر ، جهل، بيماري بود و جايگاه زنان، سطح فرهنگ و آموزش، نازل و بي سوادي رايج بود. اساطير و خرافات چيره و بدبختي و اندوه بر همه جا غالب بود. مردم با کمترين امکانات و محروميت زندگي مي کردند؛ غذا، آب و دارويي وجود نداشت و مردان کار خود را از دست داده بودند. دراين زمان شاعران به موضوعات اجتماعي پرداختند و در جهت اصلاح معضلات اجتماعي شاعري کردند.(39)
وی عضو دیوان تفسیر قوانین و عضو مجلس سنا بود؛ مقالات بسیاری را در روزنامه‌ها و مجلاتی از جمله الاردن الجدید و الیقظــه به چاپ رساند و در سال 1963 درگذشت. کتاب شعر و با نام النفثات و رمان‌های فی طریق الزمان، فی الحکومــه و الحیاه از او به طبع رسید. و هم چنین دارای تألیفات دیگری از جمله ابوصوفه، العودات، قطامی، هاشم، همس الصور می‌باشد<ref>معجم الادباء الاردينين فی (العصر الحديث) الطبعــة الاولي(2014)، وزارة الثقافــة، ص. 244</ref>.


'''شعر فلسفي و انساني:''' برخي از شاعران که از مکتب خيام، شاعران مهاجر و آراء صوفيان تاثير پذيرفته بودند، براثر بيداري فلسفي ، شروع به سرودن شعر در زمينه هاي هستي، انسان و زندگي کردند.(40)
==== [[سيف الدين الکيلانی|سیف الدین الکیلانی‌]] ====
در سال 1914 در شهر قنفذه در یمن متولد شد. تحصیلات خود را درمدارس نابلس و یافا به اتمام رساند و در سال 1933 از دانشکده عربی در قدس فارغ التحصیل و به عنوان معلم در دبیرستان شهر الخلیل مشغول به کار شد. سپس به عنوان مدیر مدارس طبریا، مجدل و قلقیلیه فعالیت کرد. در سال 1945 از سمت خود استعفا داد و کارمند بانک «الامــه العربیـه» در قدس و سپس مدیر یکی از شعبه‌های این بانک در نابلس شد. پس از حادثه 1948 به تدریس در دبیرستان شهر کرکوک در عراق و سپس به دبیری در شهر حماه [[سوریه]] پرداخت و پس از آن مدیریت دبیرستان‌های اربد و سلط را برعهده گرفت.  


فدوي طوقان تلاش کرد تا ديدگاهي دربارة زندگي، جهان و وجود ارائه دهد. فوت برادرش ابراهيم طوقان تاثير زيادي بر روح او گذاشت، از اين رو پس از تأمل در حيات انسان وجود انسان بيهوده دانست.(41)
وی در دانشگاه ملبورن استرالیا بورسیه شد و در سال 1954 در رشته علوم تربیتی لیسانس و در سال 1956 فوق لیسانس گرفت. در خلال سال‌های 1956-1954 به نیوزلند، [[آمریکا|امریکا]]، انگلیس و [[فرانسه]] سفرکرد و در سال 1960 دکتری خود را در رشته علوم تربیتی در دانشگاه عین شمس قاهره به اتمام رساند. پس از آن بازرس وزارت آموزش و پرورش، مدیر دارالمعلمین در بیت حنینا در قدس شد. در سال1966 سفیر [[اردن]] در مغرب بود و پس از آن بازنشسته شد و درسال 1967 به عنوان مدرس در دانشگاه شهر رباط به تدریس پرداخت. در طی حیات خود مدال‌های متعددی دریافت نمود. سرانجام در سال 1968 در رباط مغرب درگذشت و در امان به خاک سپرده شد. کتاب‌های شعر خلجات قلب، حنین الی الوطن از آثار اوست<ref>معجم الادباء الاردينين فی (العصر الحديث) الطبعــة الاولي(2014)، وزارة الثقافــة، ص. 228</ref>.


شکري شعشاعــة اشعاري با مضامين آميخته با حکمت، فلسفه و اصلاحات اجتماعي دارد. حسني زيد نيز در اشعاري از تفاوت هاي طبقاتي سخن مي گويد. (42)
==== [[صباح المدنی]] ====
[[صباح المدنی]] در سال 1940 در امان متولد شد و در سال 1967 دبیرستان خود را به اتمام رساند سپس برای تحصیل در رشته علوم اجتماعی به دانشگاه بیروت رفت ولی در سال 1974 درس خود را نیمه تمام گذاشت. درسال 1993 خانواده ادیبان آینده را تاسیس کرد که بعدها به «ملتقی عمون للادب و النقد» تغییر نام داد. وی عضو اتحادیه نویسندگان و ادیبان [[اردن]] است. تالیفات وی شامل داستان‌های کوتاه با عناوین سهره علی شرفــه القلق، لیلی غادرنی قلبی و داستان‌های کودکان با عناوین مهنــه الامیر، لیلی فی قصر القطط، الامانــه و قصص اخری می‌باشد. عنوان ادبی دیگر نزیف الذاکره است<ref>معجم الادباء الاردينين فی (العصر الحديث) الطبعــة الاولي(2014)، وزارة الثقافــة، ص. 145 و 146</ref>.


'''شعر سياسي و اعتقادي و حزبي:''' شعر اردني نقش مؤثري در بيداري مردم گرديد و روزنامه هاي اردني با انتشار قصائدي با مضامين سياسي، اعتقادي و حزبي در بيداري مردم نقش به‌سزایی داشتند.
==== [[محمد صبحی ابوغنیمه]] ====
در سال 1902 در شهر اربد متولد شد. تحصیلات ابتدایی را در اربد گذراند، سپس به دمشق رفت و برای تحصیل در مدرسه مهندسی به آستانه سفرکرد، ولی وقوع جنگ جهانی سبب شد تا دوباره به دمشق بازگردد و در آنجا ادامه تحصیل دهد. پس از آن از دانشگاه برلین در رشته پزشکی فارغ التحصیل شد و در سال 1929 درمانگاه خود را در امان افتتاح نمود و در کنار پزشکی به فعالیت‌های مطبوعاتی و سیاسی روی آورد. وی مجلات المیثاق و الحمامــه را منتشر ساخت. در سال 1964 به عنوان سفیر در دمشق مشغول به کار شد و سپس در سال 1969 به کشورش بازگشت و در سال 1970 در دمشق درگذشت. داستان اغانی اللیل از تألیفات اوست. هم چنین عناوینی چون من الایام، نظره فی اعماق الانسان از او به جای مانده است<ref>معجم الادباء الاردينين فی (العصر الحديث) الطبعــة الاولي(2014)، وزارة الثقافــة، ص. 143</ref>.  


احزاب سياسي در سال 1946 در اردن تأسيس شدند، پس از تأسيس پادشاهي اردن احزاب در چارچوب قوانين به فعاليت پرداختند و بدين ترتيب موضوعات شعري جديدي در قالب مناسبات، اشعار اعتقادي و انقلابي و اشعار قومي و حزبي شکل گرفت. اين اشعار نقش درخوري در انتشار مرام احزاب سياسي در اردن و تثبيت ديدگاه هاي آنان داشت.(43)
==== [[محمود سیف الدین الایرانی|محمود سیف الدین الایرانی‌]] ====
در سال 1914 در یافا متولد شد. زبان انگلیسی و فرانسه را به خوبی می‌دانست. در اوایل دهه 1940 به امان رفت و به سمت معلمی مشغول کار شد، سپس به وزارت آموزش و پرورش منتقل شد و درسال 1971 به عنوان مشاور در وزارت رسانه‌ها انتخاب گردید و دبیری مجله رسالــه الاردن و سپس مجله الافکار را برعهده گرفت.  


مرحله دوم از سال 1967 شروع شده و تا زمان حال نيز ادامه دارد. (44)
در زمینه داستان کوتاه، مقالات ادبی و اجتماعی در روزنامه‌های الدفاع، الجامعــه الاسلامیـه، و فلسطین می‌نوشت. اول الشوط اولین مجموعه‌ی داستان‌های وی در سال 1937 به چاپ رسید. وی در زمینه داستان کوتاه مشهور است ولی بیشترین فعالیت او در زمینه ترجمه از زبان‌های دیگر است. او در سال 1974 از دنیا رفت. داستان‌های دیگر او اول الشوط، مع الناس، متی ینتهی اللیل، ما اقل الثمن، اصابع فی الظلام می‌باشد<ref>معجم الادباء الاردينين فی (العصر الحديث) الطبعــة الاولي(2014)، وزارة الثقافــة، ص. 151</ref><ref>لایقی، غلامرضا (1402). جامعه و فرهنگ [[اردن]]. تهران: [https://www.icro.ir سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی](در دست انتشار)</ref>.


بعد از شکست دردناک جنگ حزيران در سال 1967 موجي از نااميدي، درد و رنج، بدبيني و ياس همه جا را فراگرفت و به دنبال يافتن عوامل شکست، در شعر و نثر آن زمان مي‌توان انعکاس آن را ملاحظه کرد. نزار قباني در قصيده اي طولاني، نزاعات، اختلافات، دردها و نااميدي هاي آن عصر را به تصوير کشيده است.(45)
== نیز نگاه کنید به ==
 
[[زبان و ادبیات ژاپن]]؛ [[زبان و ادبیات روسی]]؛ [[زبان و ادبیات کانادا]]؛ [[زبان و ادبیات کوبا]]؛ [[زبان و ادبیات لبنان]]؛ [[زبان و ادبیات مصر]]؛ [[زبان و ادبیات تونس]]؛ [[زبان و ادبیات افغانستان]]؛ [[زبان و ادبیات چینی]]؛ [[زبان و ادبیات سنگال]]؛ [[زبان و ادبیات تایلند]]؛ [[زبان و ادبیات آرژانتین]]؛ [[زبان و ادبیات فرانسه]]؛ [[زبان و ادبیات اسپانیا]]؛ [[زبان و ادبیات مالی]]؛ [[زبان و ادبیات ساحل عاج]]؛ [[زبان و ادبیات سوریه]]؛ [[زبان و ادبیات اتیوپی]]؛ [[زبان و ادبیات زیمبابوه]]؛ [[زبان و ادبیات سیرالئون]]؛ [[زبان و ادبیات قطر]]؛ [[زبان و ادبیات سودان]]؛ [[زبان و ادبیات گرجستان]]؛ [[زبان و ادبیات تاجیکستان]]؛ [[زبان و ادبیات قزاقستان]]؛ [[زبان و ادبیات بنگلادش]]؛ [[زبان و ادبیات سریلانکا]]
اين شعر به نوعي ادبيات مقاومت بود. پس از سال 1967 شاعران بسياري در اردن ظهور کردند. در اين حال حرکت شعري در اردن با لبنان، مصر، عراق و سوريه هم زمان گرديد. فعاليت هاي سياسي پس از سال 1970 تاثيرات منفي بر شعر گذاشت، از اين رو بسياري از شاعران و نويسندگان با گرايش هاي سياسي مختلف اردن را ترک کردند و آنان که در اردن باقي ماندند به رموز و کنايات و اشارات تاريخي و سياسي در شعر پناه بردند در اشعارشان نگراني، اضطراب و بيهودگي موج مي زد. (46) بخش ديگري از شاعران نيز سکوت اختيار کرده و شعري منتشر نکردند. دهه هفتاد و هشتاد، مرحله نزاع بين دو گروه شاعران جوان و شاعران سالخورده بود. اشعار شعراي جوان در اين زمان در فضاي خيالات و به دور از ذوق مردمي سروده مي شد.(47)
 
گرچه در اين دوره نيز اشعار تقليدي وجود داشت ولي بيشترين گرايش به سوي تجدد و نوگرايي در شعر بود.(48)
 
 
'''2 - 4 - 8 داستان كوتاه:'''
 
محققان در دو كشور اردن و فلسطين، طلايه دار داستان نويسي به ويژه داستان كوتاه در اين دو كشور را خليل بيدس صاحب مجله ''النفائس'' مي‌دانند. مجموعه داستان كوتاه خليل بيدس موسوم به ''مسارح الاذهان'' براي اولين بار در سال 1924 ميلادي در مصر به چاپ رسيد که نخستين کتاب در اين زمينه به شمار مي رود. خليل بيدس در مجله ''النفائس''، داستان ها و روايت هاي ترجمه شده از ادبيات کشورهاي ديگر به ويژه داستان هاي کوتاه غربي را منتشر مي کرد. اولين شماره اين مجله را در سال 1908 انتشار يافت.
 
محمود سيف الدين الايراني در کتاب ''ثقافتنا في خمسين عاما'' نه تنها خليل بيدس را پيشرو داستان کوتاه در فلسطين و اردن مي داند بلکه وي را پيشرو اين گونه در ميان تمامي کشورهاي عربي به شمار مي آورد.
 
اسد و ياغيان داستان نويسان ديگري را نيز به اين شرح برمي شمارند: نجاتي صدقي، عارف عروني، عبدالحميد ياسين، سميرة عزام، محمد صبحي ابوغنيمــة، شکري شعشاعــة، اسحاق موسي الحسيني، ابراهيم سکجها. (49)
 
پس از خليل بيدس افرادي مانند حسني فريز، عيسي الناعوري، امين فارس و محمد سعيد الجنيدي را مي توان ادامه دهندۀ راه وي نام برد. داستان كوتاه هم اكنون در اردن با رويكردي جديد به كار خود ادامه مي دهد و از سبك هاي رمانتيك تا واقع گرايي و پیروی می‌کنند.
 
همچنين نويسندگان زن در داستان نويسي به ويژه داستان كوتاه ورودي چشمگير داشتند و هند ابوالشعر، انصاف قلعحي، رجاء ابوغزالــة، زليخــة ابوريشه را مي توان از سرآمدان نويسندگان زن ناميد.
 
اديبان اردني محتواي داستان هاي كوتاه را در دهه پنجاه ميلادي در اين كشور بيشتر پيرامون موضوعات قديمي مي دانند، اما پس از گذشت يك دهه و در آغاز دهه شصت با ايجاد نوعي دگرگوني در اسلوب، بسياري از اندرزها، امثال،‌ حوادث روز و جريان هاي فكري عصر حاضر در آنها ديده مي شود که نويسندگان شان از اين رهگذر به موفقيت هايي در جشنواره هاي ادبي بين المللي نائل آمده اند. (50)
 
اسامي برخي از نويسندگان داستان کوتاه درسال هاي 1977تا1988 به اين شرح است:
 
'''مردان داستان نويس:''' عيسي ناعوري, شحادة ناطور، قاسم توفيق، فتحي الاسمر، فاروق خورشيد، سهير قلعجي، محمد احمد، طه عثمان، ابراهيم خليل، ابراهيم طوباسي، ابراهيم عطاري، احمد عوده، احمد غطاشه، بدر عليان، بسام سلمان، بسمــة رجوب، جواهر رفاعيه، حسب الله يحيي، حسن رمضان،محمد حجازي، غسان تل.
 
'''زنان داستان نويس:''' ليلي اطرش، ليلي عمري، لينا حواري، لينا عبدالعليم، عائشه رازم، فاطمه هندي، فلورا بقلــة، زينب شمروخ، زهره عمره.
 
'''3 - 4 - 8 رمان و داستان'''
 
داستان در کشور اردن با ويژگي «ذوق» از ديگر کشورهاي عربي متمايز مي‌شود. و مانند رمان در ساير کشورها از جريانات و گروه ها تاثير مي پذيرد. رمان در کشور اردن همزمان با کشورهاي ديگر عربي مانند مصر، عراق در اواخر قرن نوزدهم ظهور کرد و رواج يافت که گونة ادبي جديدي در اين کشور محسوب مي شود.(51)
 
پژوهشگران در مورد ماهيت رمان و رمان نويسي در اردن تفاصيل زيادي بيان كرده‌اند، دكتر خالد الكركي از اديبان اردني در كتاب ''رمان در اردن'' معتقد است كه تاكنون موضوع رمان هاي اردني همواره مثبت و اميدوار كننده بوده است؛ دكتر سمير قطامي با نفي وجود رمان هنري در اين كشور در بين سال هاي 1948 تا 1967 نظر خود را پيرامون سبك رمان نويسي نويسندگان اردني اين گونه بيان مي كند: تاكنون رمان هنرمندانه مناسب و قابل فهم در ادبيات اردن نوشته نشده است و رمان هاي موجود هم نتوانسته در اذهان خوانندگان جاودانه شود. دکتر ابراهيم خليل معتقد است که داستان هاي ناب بعد از سال 1967 در اردن ظهور کردند؛ مانند ''اوراق عاقر'' از سالم نحاس، ''انت منذ اليوم'' از تيسير سبول و ''کابوس'' از امين شنار.(52)
 
با ورود به دهه هشتاد داستان ها نيز وارد مرحله جديدي از نوآوري و ابداعات شدند و داستان‌هاي جديدي به چاپ رسيدند؛ مانند: ''احياء في البحر الميت'' درسال1982، ''اعترافات کاتم صوت'' در سال1986و ''متاهــة الاعراب في ناطحاث السحاب'' در سال 1986 از مونس رزاز؛ داستان هاي مهم ''هي الطريق الي بلحارث'' در سال 1982 و ''وقت'' در سال 1984 از جمال ناجي؛ سپس داستان نويسان ديگري نيز مانند قاسم توفيق و ابراهيم نصر الله و الياس فرکوح و احمد عودة و ليلي اطرش نيز آثار خود را عرضه کردند و فضاي داستان نويسي متحول شد. (53)
 
دکتر خالد کرکي در کتاب ''عن الروايــة في الاردن،'' داستان هاي کشور اردن را در شش دسته طبقه بندي مي کند:
 
1. رمان‌هايي كه بر پايه گفتگو و به سبك يادداشت هاي شخصي نوشته شدند و شخصيت هاي زيادي در آن به نقش آفريني مي پردازند.
 
2. رمان هايي كه نويسندگان آنها رويكردي رمانتيك و واقع گرايانه دارند و افكار خويش را به شكل نمادين نگاشته ا ند.
 
3. در رمان هاي نويسندگان اردني موضوعات پليسي و روان شناسانه به چشم نمي خورد و بيشتر آنها با ويژگي ادبيات جهان عرب و با تاثير پذيري از افرادي هم چون الطيب صالح، الطاهر وطار وحنامينــة نوشته شده که از سال1967 به بعد ظهور کردند.
 
4. رمان‌هايي که نويسندگان آنها به گزارش صرف وقايع روزانه و تاريخ معاصر خويش مي‌پردازند و حوادث را به صورت مستقيم در آن بيان مي‌كنند؛ فايز محمود،‌ احمد عوده، سالم النحاس و هاشم غرايبــة، جمال ناجي، مونس رزاز ... از اين جمله هستند.
 
5. قضاياي فلسطين طي چند دهه اخير تاثير زيادي در رمان نويسي نويسندگان اردني داشته و آن را مي توان محور اساسي برخي از رمان هاي اردني دانست؛ از جمله رمان هايي كه به فلسطين و مشكلات مردم آن پرداخته مي توان از ''ذكريات'' شكري شعشاعه، ''فتاة من فلسطين'' عبدالحليم عباس، ''بيت وراء الحدود و'' ''جراح حديدة'' عيسي ناعوري و ''اوراق عاقر'' از سالم نحاس و داستان هاي امين شنار و عطية عبد الله عطيــۀ و احمد عودة و جمال ناجي و مونس رزاز و علي حسين خلف نام برد. (54)
 
6. رمان هايي که به آگاه کردن مردم از مسائل اجتماعي مي پردازد و در تلاش براي معرفي شخصيت‌هايي است که به دنبال شناخت خويشتن هستند؛ مؤنس الرزاز با نوشتن رمان ''احياء البحر الميت'' و سالم النحاس با خلق ''تلك الاعوام'' به قلم فرسايي در اين عرصه پرداخته اند. (55)
 
<nowiki>***</nowiki>
 
اهم داستان نويسان کشور اردن با ذکر مشهورترین آثارشان عبارت اند: شکري شعاعــة: ''ذکريات'' (خاطرات)، ''في طريق الزمان'' ( در راه زمان)؛ علي حسين خلف: حافــة النهر (ساحل رود)، ''نجم المتوسط'' ( ستاره متوسط)؛ غالب هلسا: ''الضحک'' (خنده)، ''البکاء علي الاطلال'' ( گريه بر اطلال)، ''ثلاثــة وجوه لبغداد'' (سه چهره بغداد)؛ رشاد ابوشاور: ''ايام الحب و الموت'' (روزهاي عشق و مرگ)، ''البکاء علي صدر الحبيب'' ( گريه بر سينه معشوق)؛ محمد عبده فريحات: ''الاجنحــة الامل'' (بال‌هاي آرزو)؛ جوليا صوالحــة: ''نار و رماد'' (آتش و خاکستر)، ''الحق الضائع'' (حق گمشده) ، ''هل ترجعين؟'' (آيا برمي‌گردي؟)؛ عطيــة عبدالله عطيــة: ''الدم و التراب'' (خون و خاک)، ''متي تورق الاشجار؟'' (کي برگ ها مي ريزد؟)؛ عيسي ناعوري: ''ليلــة في القطار'' (شبي در قطار) ، ''جراح جديدة'' (جراح جديد) ، ''بيت وراء الحدود'' (خانه اي پشت مرزها)(56)
 
  
 
'''4 - 4- 8 نقد ادبي:'''
 
به اعتقاد پژوهشگران اردني، نقد ادبي در اردن با نوشته هاي اساتيدي چون ناصرالدين الاسد، محمود السمرة، عبدالرحمن ياغي، هاشم ياغي، يوسف بكار، حسين جمعه و سمير قطامي، محمود عصفور، نصرت عبدالرحمن، محمد علي ابوحمدة و ناقدان جواني هم چون فخري صالح و ابراهيم خليل عبدالله رضوان، احمد مصلح، توفيق ابو رب، امينــة عدوان، خليل سواحري شکل مي گيرد.(57)
 
مجلس نمايندگاني که امير عبدالله تشکيل داد در بحث ها و جلسات خود، به موضوعات ادبي و شعري نيز مي پرداخت. برخي از اعضاي آن عبارتند از :احمد زکي پاشا، محمد شريقي، فواد خطيب، شکري شعشاعــة، احمد صافي نجفي و... .(58)
 
بحث و گفتگوهاي ادبي کم کم به روزنامه هايي مانند ''الشرق العربي''، ''جزيرة العرب''، ''جهاد''، ''العهد''، ''انباء'' ''و حکمت'' نيز راه يافت. روزنامه ''الجزيرة'' نقش مهمي در اين زمينه ايفا مي کرد که صاحب آن تيسير ظبيان مردم را به بحث و گفتگوهاي ادبي تشويق مي کرد. (59)
 
در آغاز دهه پنجاه ميلادي نقد ادبي در صفحاتي از مجلات ادبي هم چون ''القلم الحديد'' (1925)، ''الافق الحديد'' (1961 تا 1965) و سپس مجله ''افكار'' (1966م) ديده شد. در اين مدت دانشگاهيان اردني به نقد توجه ويژه اي كردند. با تاسيس دانشگاه اردن، دانشگاه يرموك و انجمن نويسندگان «رابطــة الکتاب الاردنيين» نقد ادبي شكوفايي رو به رشدي را تجربه کرد و کتابها و تحقيقات مهمي در اين زمينه ارائه شد. محمد مشايخ اسامي حدود 72 نفر از اعضاي فعال انجمن را در زمينه نقد ادبي آورده که در مجموع قريب 223 عنوان تخصصي در اين زمينه ارائه داده اند. (60)
 
برخي از پژوهشگران نهال نوپاي نقد ادبي در اردن را با بحران هايي چون عدم مطلوبیت سطح مجلات ادبي و فقدان گستردگی آن در جهان عرب و عدم پوشش نقد مواجه مي‌دانند و خواستار آنند كه ناقدان، شموليت، ديدگاه هاي دقيق، دوري از تاريخ استنادي و ورود مستقيم به جوانب ابتكاري را در سرلوحه كار خود قرار دهند و به گونه اي دست به نقد ادبي زنند كه خوانندگان بيشتري در مناطق عرب زبان رغبت به مطالعه آن كنند.
 
نقد ادبي در اردن را مي توان به كالايي وارداتي تشبيه كرد كه هم چنان نويسندگان اردني به دنبال كشف زوايا و نقاط ناشناخته آن هستند. (61) از آنجا که نقد ادبي هم مانند ساير زمينه هاي ادبي به ابداع و نوآوري نياز دارد، از ميان صدها نفري که روايت و قصه مي نويسند تعداد اندکي نقاد ماهرند. (62)
 
اسامي برخي از منتقدان اردني فعال در روزنامه ها در سالهاي 1977-1988 به اين شرح است:
 
'''مردان منتقد:''' سمير قطامي، ابراهيم سعافين، احسان عباس، خالد کرکي، محمد شاهين، جميل جبر، حسني فريز، حسني محمود، اديب نايف ذياب، عبد الرحمن شاهين، جميل علوش، ترکي مغيض، ابراهيم سنجلاوي، صالح حمارنه، صلاح جرار، ابراهيم ابوناب، سمير فياض، ابراهيم خليل، عبدالرووف شمعون، عبدالحميد ياسين، سالم نحاس، سليم برکات. (63)
 
'''زنان منتقد:''' زليخه ابوريشه، سميرة ناصر، فاطمه هندي، وفاء احمد، فخري صالح. (64)                      
 
 
'''5 - 4 - 8 نمايشنامه'''
 
پژوهشگران و كارشناسان سرآغاز پديده تئاتر و نمايشنامه نويسي در اردن را به كانون ها، انجمن ها و مدارس مرتبط مي دانند. دكتر سمير قطاس نخستين تلاش ها براي شكل گيري تئاتر و نمايشنامه نويسي در اردن رابه سال 1945 ميلادي و در كانون بازيگري و موسيقي شهر اربد مي داند كه پس از آن نمايشنامه ''الشموع المحترقــة'' به نويسندگي صلاح ابو زيد در سينما الزهراء شهر اربد در سال 1948 ميلادي به روي صحنه رفت. وي هم چنين گروه هنري سينما و تئاتر اردن به رياست ابراهيم مسيس را كه در اوايل دهه پنجاه ميلادي آغاز به كاركرد، از ديگر نشانه هاي بروز تئاتر و نمايشنامه نويسي مي داند.
 
با اين حال تمامي كارشناسان هنري آغاز رسمي تئاتر در اردن را با اجرای نمايشنامه ''الفخ'' در سال 1962 ميلادي همزمان مي دانند؛ اين نمايشنامه به دست رابرت توماس نگاشته و توسط هاني صنوبر كارگرداني شد و در مركز اطلاعات آمريكايي در امان به روي صحنه رفت.
 
در دهه شصت ميلادي در اردن تعداد ديگري از گروه هاي نمايش پا به عرصه گذاشتند كه از آن جمله مي توان گروه هواداران بازيگري المقدسي در قدس كه فعاليت هاي خود را به زبان انگليسي انجام مي دادند، گروه هواداران تئاتر وابسته به مجلس فرهنگي بريتانيا در قدس،‌ گروه هواداران درام وابسته به مركز اطلاعات آمريكايي در امان و گروه [[خانواده تئاتر اردن]] به رياست هاني صنوبر و با حمايت عبدالحميد شرف وزير فرهنگ وقت اردن را نام برد.
 
گروه خانواده تئاتر اردن در سال 1966 تعدادي از نمايشنامه هاي معروف نويسندگان صاحب سبك جهان هم چون اسكار وايلد،‌ هنري ابسن و رابرت توماس را براي اولين بار در اردن به نمايش درآوردند و پس از آن به بازسازي نمايشنامه هاي مشهورتري از سامرست موام،‌ برنارد شو و الخاندروكاسونا پرداختند.
 
در سال 1966 ميلادي و با تاسيس اداره فرهنگ و هنر اردن، ‌گروه خانواده تئاتر اردن به اين اداره پيوست و فعاليت هاي خود را با اجراي تئاترهاي ديگر افزايش داد. (65)
 
در سال هاي 1968 و 1969 اين گروه به اجراي نمايشنامه هاي ژان پل سارتر، ‌لابسن و مولير در اردن پرداخت.
 
 
'''6 - 4 - 8 ادبيات كودكان'''
 
ادبيات کودکان تمام آنچه که براي کودکان در زمينه هاي مختلف نوشته مي شود، را دربر مي‌گيرد که مي تواند در اشکال گوناگوني مانند قصه، شعر، قصيده، نمايش، روايت عرضه شود.(66)
 
ظهور ادبيات كودكان در اردن با انتشار مجله ''سامر'' در سال 1977 ميلادي آغاز مي شود (67) و از آن زمان تا كنون اين جنبش ادبي از طريق روزنامه، ‌مجله و كتاب تداوم داشته است. در همين حال برخي سابقه ادبيات كودك در اردن را به دهه پنجاه با انتشار كتاب هايي در مرحله ابتدايي مي دانند و كتاب هاي ''انا شيد الجيل المسلم'' يوسف العظم و مجموعه شعري ''الطفل المنشد'' اسكندر الخوري را از نخستين تلاش ها پيرامون ادبيات كودكان مي شمارند.
 
به هر حال نامگذاري سال 1979 ميلادي به نام سال كودكان، دليلي شد كه ادبيات كودكان و فرهنگ مرتبط با آن گسترش يافته و روزنامه و مجلات اردني، صفحه اي را به ادبيات مخصوص كودكان اختصاص دهند. پس از آن چندين مجله تخصصي در رابطه با كودكان مانند ''فارس''، ''البراعم'' و ''طارق'' آغاز به كار كرده و موفقيت هاي زيادي به دست آوردند. هم چنين اشعار و مجموعه هاي شعري از محمد قيسي، محمد ظاهر، محمود شبلي، کمال رشيد و علي بتيري انتشار يافت و قصه نويساني مانند فخري قعوار، محمود شقير، علي حسين خلف، زليخه ابوريشه، مفيد نحله، منيره قهوجي، يحيي جوجو، عيسي جراجره و منير هور به قصه گويي براي کودکان پرداختند. (68)
 
در این راستا در سال 1985 همايش فرهنگي ملي در اردن با محوريت کودکان برگزار شد.(69) در سال 1989 انجمني به نام انجمن ملي تربيت و تعليم كودكان در اردن تاسيس شد كه هدف آن پرداختن به موضوع قصه، قصيده، نمايشنامه، كتابخانه كودكان، روزنامه كودكان و كتاب هاي مدرسه با موضوع كودك بود که در آن هم چنين پژوهش هايي درباره چگونگي روابط با كودكان انجام گرفت.
 
در این راستا كنفرانس ها و جشنواره هاي متعددي پيرامون رسيدگي به اوضاع كودكان اردني و ادبيات كودكان در شهرهاي مختلف اين كشور برگزار شد که از مهم ترين آنها مي‌توان به كنفرانس ملي و فرهنگي دانشگاه اردن اشاره کرد که در سال 1985 با عنوان ادبيات كودكان در اردن و مواجهه آن با خطر صهيونيسم به بحث و گفتگو پيرامون كودكان پرداخت و هم چنين كنفرانس جهاني پيرامون كودكان در سال 1990 كه با نظارت وزارت آموزش و پرورش و وزارت برنامه ريزي اردن برگزار شد.
 
غالب شخصيت هاي قصه هايي که براي کودکان نوشته مي شود را حيوانات تشکيل مي دهند؛ بخش اعظم آنها آموزشي هستند و درصدد انتقال مفاهيم و ارزش ها به کودکان هستند. (70).
 
روکس عزيزي اسامي تعدادي از قصه نويسان کودک و نوجوان را منتشر کرده است؛ مانند: يوسف عظم، محمد عناني، جهاد جميل، راضي عبد هادي.(71) که نویسندگان ديگري مانند حسني فريز، اسحاق موسي حسيني، فايز علي غول ، نبيل صوالحه و تغريد نجار را هم مي توان به اين فهرست اضافه کرد.(72)
 
از نامداراني كه در زمينه ادبيات كودك در اردن آثار تاثير گذاري به جاي گذاشتند مي توان از محمد القيسي، محمد الظاهر، محمود الشلبي، فخري قعوار، مفيد نحلــة، ‌منيرة‌ القهوجي و روضــة الهدهد نام برد. (73)
 
 
'''8-5 مشاهير ادبي'''
 
هرچند قابل توجيه نيست كه ادبيات اردن را به تنهايي و به دور از جريان مدرن ادبيات عرب بررسي كنيم، اما مي توانيم نوشتار جداگانه اي را بدان اختصاص دهيم؛ مسائل سياسي، اجتماعي و فرهنگي، شخصيت هاي متفاوتي به اردني ها بخشيده است. تعدادي از نويسندگان عرب و نويسندگان شرق شناس غربي در مورد ادبيات اردني و فلسطيني به عنوان تكه هاي كوچكي از فرهنگ عرب قلم فرسايي كرده اند. گرچه جغرافياي سياسي هميشه محدوديت هاي خود را بر ادبيات تحميل نمي كند اما در نظر گرفتن مشخصه هاي ادبيات در مرزهاي جغرافيايي با ديدي نقادانه كاملا معمول و رايج است.
 
سرزمين مقدس مصيبت هاي بي‌شماري در 25 سال گذشته ديده است؛ نتيجۀ اين مصائب تغيير ناگهاني افراد، حكومت بعضي مناطق و تغيير سريع در اهميت ادبيات آنجا بود. به نظر مي رسد اين منطقه در حال حاضر در شرايط تغييرات پي‌در‌پي حتي در مرزهاي جغرافيايي دارد. پیش از این جدا كردن واژه فلسطيني از اردني كاملا مقبول بود اما اكنون بدليل موقعيت هاي سياسي مبهم در اين منطقه، معناي خود را از دست داده است. در اين جا به منظور راحتي، تمام نويسندگان عرب در دو کرانه [[رود اردن]] را اردني در نظر مي‌گيريم. هرچند در عين راحتي اين کار بسيار گمراه كننده است. امروزه اغلب نويسندگان اردني چه آنهايي كه در امان، بيروت، دمشق، بغداد يا حتي نيويورك ساكنند، ريشه هاي خود را در فلسطين مي يابند. (74)
 
- مصطفي وهبي التل مشهور به عرار (1949-1897) مشهورترين اديب اردني است، وي رمان نويس، شاعر، اصلاح طلب، وکيل، معلم، قاضي، مبارز سياسي، فيلسوف و يکي از مؤثرترين شخصيت ها برای ملت اردن و جنبش هاي ضد استعماري بود.
 
- حيدر محمود شاعر و ملي گراي اردني است. وي در سال 1942 در حيفا متولد شد. خانوادة وي خانة خود را در جنگ اعراب و اسرائيل در سال 1948 از دست دادند. او تحصيلات ابتدايي خويش را در امان و تحصيلات تکميلي خود را در انگليس و آمريکا سپري کرد. آثار محمود به چندين زبان از قبيل اسپانيايي، ژاپني، کره اي، فرانسوي و صِربي منتشر شده است.
 
- عزالدين مناصرة: ( 1945) از دانشگاه قاهره فارغ التحصيل شد. در برنامه هاي فرهنگي راديو اردن حضور داشت. سپس به صوفيا مهاجرت کرد و مدرک دکتراي خود را در رشته ادبيات گرفت و در دانشگاه الجزائر به تدريس پرداخت. آثار وي: ''ديوان يا عنب الخليل''، ''ديوان الخروج من البحر الميت''، ''قمر جرش کان حزينا''، ''باجس ابو عطوان يزرع في الخليل العنب''. (75)
 
- راضي صدوق: (1945) در طولکرم متولد شد و در همانجا به تحصيل پرداخت. کار علمي خود را در روزنامه هاي اردني آغاز نمود و در روزنامه هاي ''جهاد'' و ''دفاع'' و ''منار'' به نوشتن پرداخت و به کار در راديو مشغول شد. وي هم چنين مدير مسئول مجله هاي ''هنا  امان''، ''رسالــة الاردن'' و ''حماة الوطن'' بود و حضور دائمي در روزنامه هاي عربي داشت. وي پنج ديوان شعر دارد که عبارتند از: ''کان لي قلب''، ''ثائر بلا هويــة''، ''النار و الطين''، ''بقايا قصــة انسان''، ''امطار الحزن و الدم''. (76)
 
- جميل علوش: ( 1937-2010) در بيروت متولد شد. تحصيلات متوسطه خود را در آنجا گذراند، سپس از دانشگاه دمشق فارغ التحصيل شد. به کويت سفر کرد و در وزارت دارايي مشغول به کار شد. به مطالعه و تحقيق درباره ميراث عربي و به ويژه زبان عربي همت گماشت. مدرک دکتري خود را از دانشگاه يسوعيه گرفت و در دانشکده مهندسي  امان مشغول به کار شد. ديوان هاي شعر او: ''عرس الصحراء''، ''خوابي الحزن''، ''اشواق''، ''جراح و دعاء''، ''مواکب البيع''، ''صوت الشعر''. (77)
 
- [[اسد محمد قاسم]]: (1931-2001) در الجليل متولد و در اربد بزرگ شد و به معلمي پرداخت. اشعار خود را در مجلات اردني به چاپ مي رساند. پس از فتنه 1957 به سوريه و عراق پناه برد و به عنوان رايزن در سفارت فلسطين مشغول به کار شد. از آثار اوست: ''اعاصير في الاردن''، ''قصائد من الاردن''. (78)
 
فدوي طوقان: (1917-2003) در شهر سلط متولد و از دانشگاه امريکايي بيروت فارغ التحصيل شد و به تدريس تاريخ و جغرافيا و ادبيات پرداخت. در زمينه داستان کوتاه، روايت، نقد، مقاله و ترجمه آثار متنوعي دارد و بيش از ساير ادباي اردن، در ميادين ادبي حضور داشته است. وي رييس اتحاديه نويسندگان اردن بود. از آثار اوست: ''ديوان هياکل الحب''، ''ديوان بلادي''. (79)
 
- نجيب قسوس: (1926-1995) در شهر کرک متولد شد. در جواني به حرفه معلمي پرداخت، سپس به نيروهاي مسلح پيوست. وي دوست عرار بود. در دهه چهل و پنجاه ، اشعار خود را در روزنامه ها و مجلات اردني چاپ مي کرد. وي توجه زيادي به ادبيات و ميراث مردمي داشت. ديوان ''اغنيــة الفجر'' از آثار اوست. (80)
 
- [[عبد الرحيم عمر]]: (1929-1993) در روستاي جيوس متولد شد در لندن و کويت درس خواند و سپس به اردن بازگشت و به کار در وزارت رسانه ها و صداو سيماي اردن مشغول شد و با مجله ''افکار'' به همکاري پرداخت. وي اشعار وطني و سياسيي دارد که تنها در برخي روزنامه هاي مخفيانه احزاب چاپ گرديد. ديوان‌های اشعار: ''اغنيات للصمت''، ''من قبل و من بعد''، ''قصائد مورقــة''، ''اغاني الرحيل السابع''، ''الاعمال الشعريــة الکاملــة''. (81)
 
- عبد اللطيف عقل: (1942-1993) در روستاي دير استيا در نابلس متولد شد. تحصيلات دبيرستاني خود را در امان گذراند و از دانشگاه دمشق فارغ التحصيل شد. مدرک فوق ليسانس و دکتري خود را از دانشگاهي در جنوب کاليفرنيا گرفت و به تدريس در دانشگاه هاي بيت لحم و النجاح پرداخت. از آثار وي: ''شواطيء القمر''، ''اغاني القمــة والقاع''، ''هي و الموت''، ''قصائد حب لايعرف الرحمــة''، ''الاطفال يطاردون الجراد''، ''حواريــة الحزن الواحد''، ''الحسن بن زريق ما يزال يرحل''، ''قلب البحر الميت'' (82)
 
- آسيا خولــة عبدالهادي: در سال 1948 در سلمه/يافا متولد شد. دبيرستان خود را در سال 1966 به اتمام رساند و براي ادامه تحصيل در رشته حقوق به دانشگاه عربي بيروت رفت ولي پس از 3 سال بدون اتمام درس، تحصيل در اين رشته را ترک کرد. در طي سالهاي 1966-1983 در تعدادي از شرکت هاي نفتي کويت مشغول به کار شد. وي براي روزنامه کويتي ''القبس'' طی سالهاي 1978-1983، و روزنامه اردني ''الاسواق'' به مدت 3 سال مي نوشت. وي عضو انجمن نويسندگان اردني است.
 
رمان ''الحب و الخبز''، (عشق و نان)، داستان هاي کوتاه ''سنوات الموت''، (سالهاي مرگ) و رمان ''الشتاء المرير''، (زمستان تلخ) از آثار اوست. (83)
 
- امين شنار: (1934 - 2005) در سال 1934 در بيروت/رام الله متولد شد. ابتدا به عنوان مدرس در دانشکده ابراهيمي در قدس مشغول به کار شد. سپس از سال 1961-1966 به عنوان سردبير مجله ''الافق الجديد'' فعاليت نمود و از آغاز تأسيس روزنامه ''المنار'' نيز با آن همکاري داشت، سپس تا سال 1971 مدير برنامه ها در تلويزيون اردن شد و فيلمنامه هاي ''فندق باب العمود'' و ''همس القناديل'' و ''البحث عن المفقود'' و برنامه هاي علمي ديني با نام ''سبحان الله'' را براي تلويزيون اردن نوشت. هم چنين نويسندة نمايشنامه هاي متعدد و برنامه‌هاي متنوعي براي راديو بود. رمان ''الکابوس'' وي جايزه رمان عربي را از دارالنهار لبنان در سال 1967 دريافت نمود. مهم ترين اثر شعري او ''المشعل الخالد'' است. وی تا سال 1977 نايب رئيس شهرداري شهر بيروت بود. وي هم چنين در روزنامه ''الدستور'' ستون ثابتي به نام «لحظات» داشت که بيش از 3 سال آن را ادامه داد و يک ستون هفتگي نيز به نام«مع الحياة و الناس» را عهده دار بود، هم چنين به عنوان مدرس در دبيرستان هاي امان فعاليت کرد تا اينکه در اواخر دهه نود بازنشسته شد. (84)
 
- حسني زيد الکيلاني: در سال 1910 در يک خانواده فقير در شهر سلط متولد شد (به روايت ديگر در سال 1912 در نابلس متولد شد). وي اشعار بسياري در برخي نشريات مانند مجله ''الرائد'' و ''المعرفــة'' و روزنامه ''الجزيره'' به چاپ رساند.
 
در دهه 1930 به تدريس پرداخت و به عنوان معلم در شهر الخليل مشغول به کار شد و سپس به همراه مادرش تا سال 1940 در اين شهر ماند و سپس به امان رفت.
 
پس از بازگشت از فلسطين، ارتباط نزديکي با ملک عبدالله بن حسين يافت و او را در قصائدش ستود و بابي به نام هاشميات را در ديوانش به مدايح ملک عبدالله اختصاص داد.
 
ملک حسين نيز در سال 1948 سمتي در ارتش به وي اعطا کرد و در اين منصب باقي ماند تا در سال 1960 در 50 سالگي بازنشسته شد. وي به همراه مادرش که فلج بود در [[جبل القلعه]] در امان زندگي مي کرد تا اينکه خانه اش دچار آتش سوزي شد و به بيمارستان منتقل شد. در سال 1975 به ازرق و پس از 2 سال به زرقاء رفت. وي پاي چپش را به دليل بيماري ديابت از دست داد و در سال 1979 در شهر زرقاء دارفاني را وداع گفت.
 
مهم ترين کتاب شعر او ''اطياف و اغاريد'' است. (85)
 
- حسني فريز: (1907 - 1990) در سال 1907 در شهر سلط متولد شد. تحصيلات دبيرستان خود را با موفقيت در سال 1927 به پايان رساند و براي ادامه تحصيل به دانشگاه امريکايي بيروت رفت و ليسانس ادبيات خود را در سال 1932 اخذ نمود. سپس در شهرهاي سلط، امان و کرک به حرفه تدريس پرداخت. در سال 1944 مدير دبيرستان سلط شد. و پس از آن به عنوان بازرس در وزارت آموزش و پرورش مشغول به کار شد.
 
پس از بازنشستگي نيز ابتدا به عنوان مشاور فرهنگي وزارت رسانه ها و سپس به عنوان مشاور فرهنگي تلويزيون اردن مشغول به کار شد. وي در روزنامه ''الرأي'' مقالات هفتگي منتشر مي کرد. آخرين مقاله اش را يک روز قبل از وفات به چاپ رساند. وي عضو مجمع زبان عربي بود و در سال 1990 در امان وفات يافت و در سلط به خاک سپرده شد. تاليفات شعری او شامل ''بلادي''، ''هياکل الحب''، ''غزل و زجل''، ''الزهور'' است. هم چنين کتاب‌های داستان، ''مغامرات حمار''، ''مغامرات تائبــة''، ''عروة و عفراء''، ''قصص من بلدي''، ''قصص و تمثيليات''، ''شجرة التفاح'' از آثار اوست.(86)
 
- محمد اديب العامري
 
در سال 1907 در يافا متولد شد. تحصيلات دبيرستان خود را درسال1924 در يافا تمام کرد و براي اخذ ليسانس به دانشگاه امريکايي بيروت رفت و در سال 1930 ليسانس خود را در رشته زيست، شيمي و فيزيک اخذ نمود.
 
در سال 1929 درخلال انقلاب «البراق» دستور بازداشت وي صادر شد، از اين رو به اردن پناه برد و به عنوان معلم علوم تجربي در دبيرستان سلط مشغول به فعاليت شد و طولي نکشيد که اداره اين مدرسه را برعهده گرفت. سپس به عنوان بازرس در سال 1943 در وزارت معارف (آموزش و پرورش) مشغول به کار شد. و
 
آنگاه به فلسطين بازگشت و مشاور مدير راديو در قدس شد. پس از حادثه 1948 به اردن برگشت و مدير راديوي اردن گرديد. وي هم چنين نماينده اردن در کميسيون آتش بس بين المللي بد.
 
در دهه هاي پنجاه و شصت نيز در مقامات عالي دولتي در وزارت خارجه، وزارت معارف، اداره واردات وصادرات، ديوان کارمندان و ديوان حسابرسي خدمت کرد.
 
وي مقالات زيادي را در روزنامه ها و مجلات به چاپ رساند. از سال1967 به ترتيب وزير امور خارجه ، سفير اردن در مصر و وزير فرهنگ و رسانه شد تا اينکه از مشاغل دولتي استعفا داد.
 
در اواخر سال 1967 به عنوان رئيس [[انجمن نويسندگان اردن]] انتخاب شد و در سال 1978 درگذشت. وي داراي مقالات متعددي در روزنامه و مجلات عربي است و داراي تاليفاتي در زمينه تاريخ با عنوان ''القدس العربيــة''، ''عروبــة فلسطين في التاريخ'' مي باشد. هم چنين نويسنده کتاب هاي داستاني ''شعاع النور'' و ''قصص اخري'' است.(87)
 
- قاسم توفيق
 
در سال 1954 در جنين متولد شد، سپس به امان رفته و تحصيلات خود را در آنجا گذراند و در سال 1978 ليسانس ادبيات عرب را از دانشگاه اردن اخذ نمود. در بخش بانکي اردن مشغول به کار شد. وي بين اردن و امارات و تعدادي از کشورهاي عربي و اروپايي در تردد بود.
 
او عضو انجمن نويسندگان اردني است و در زمينه داستان و رمان داراي تاليفاتي است؛ از ''مقدمات لزمن الحرب''، ''آن لنا ان نفرح''، ''العاشق''، ''ذوالقرنين'' از آثار داستاني اوست ومؤلف رمان هاي ''ماري روز تعبر مدينــة الشمس''، ''ارض اکثر جمالا''، ''امان ورد اخير''، ''ورقــة التوت''، ''حکايــة اسمها الحب''، ''الشندغــة'' مي باشد. (88)
 
- شکري شعشاعــة
 
درسال 1890 در غزه هاشم متولد شد. تحصيلات ابتدايي خود را در زادگاهش گذراند و براي ادامه تحصيل به نابلس رفت و در رشته اقتصاد و مديريت مالي تحصيل کرد. زبان هاي انگليسي و [[فرانسه]] را به خوبي فراگرفت. سپس در سال 1919 به شرق اردن رفت و به همراه تعدادي از جوانان حرکت مقاومت ضد استعمار انگليس بر شرق اردن را تشکيل داد. وي دروس رياضي، اخلاق و تاريخ را در عکا تدريس مي کرد. هم‌چنین رياست ديوان محاسبات، بازرس مالي و مديريت برق و تلگراف در شرق اردن و مدير محاسبات عمومي بود و مناصب متعددي را در عهد فيصلي و عهد امارت برعهده داشت؛ ازجمله وزير کشور، وزير دفاع، وزير مالي و وزير اقتصاد.
 
وي عضو ديوان تفسير قوانين و عضو مجلس سنا بود؛ مقالات بسياري را در روزنامه‌ها و مجلاتي از جمله ''الاردن الجديد'' و ''اليقظــة'' به چاپ رساند و در سال 1963 درگذشت.
 
کتاب شعر و با نام ''النفثات'' و رمان هاي ''في طريق الزمان''، ''في الحکومــة'' و ''الحياة'' از او به طبع رسید. و هم چنين دارای تأليفات ديگري از جمله ''ابوصوفه''، ''العودات''، ''قطامي''، ''هاشم''، ''همس الصور'' می‌باشد. (89)
 
- سيف الدين الکيلاني
 
در سال 1914 در شهر قنفذه در يمن متولد شد. تحصيلات خود را درمدارس نابلس و يافا به اتمام رساند و در سال1933 از دانشکده عربي در قدس فارغ التحصيل و به عنوان معلم در دبيرستان شهر الخليل مشغول به کار شد.
 
سپس به عنوان مدير مدارس طبريا، مجدل و قلقيليه فعاليت کرد. در سال 1945 از سمت خود استعفا داد و کارمند بانک «الامــة العربيــة» در قدس و سپس مدير يکي از شعبه هاي اين بانک در نابلس شد. پس از حادثه 1948 به تدريس در دبيرستان شهر کرکوک در عراق و سپس به دبيري در شهر حماة سوريه پرداخت و پس از آن مديريت دبيرستان‌هاي اربد و سلط را برعهده گرفت.
 
وي در دانشگاه ملبورن استراليا بورسيه شد و در سال 1954 در رشته علوم تربيتي ليسانس و در سال 1956 فوق ليسانس گرفت. در خلال سالهاي 1954-1956 به نيوزلند، امريکا، انگليس و فرانسه سفرکرد و در سال 1960 دکتري خود را در رشته علوم تربيتي در دانشگاه عين شمس قاهره به اتمام رساند.
 
پس از آن بازرس وزارت آموزش و پرورش، مدير دارالمعلمين در بيت حنينا در قدس شد.
 
در سال1966 سفير اردن در مغرب بود و پس از آن بازنشسته شد و درسال1967به عنوان مدرس در دانشگاه شهر رباط به تدريس پرداخت. در طي حيات خود مدال هاي متعددی دريافت نمود. سرانجام در سال 1968در رباط مغرب درگذشت و در امان به خاک سپرده شد.
 
کتاب هاي شعر ''خلجات قلب''، ''حنين الي الوطن'' از آثار اوست. (90)
 
- صباح المدني در سال1940 در امان متولد شد و در سال1967 دبيرستان خود را به اتمام رساند سپس براي تحصيل در رشته علوم اجتماعي به دانشگاه بيروت رفت ولي در سال 1974 درس خود را نيمه تمام گذاشت.
 
درسال 1993 خانواده اديبان آينده را تاسيس کرد که بعدها به «ملتقي عمون للادب و النقد» تغيير نام داد. وي عضو اتحاديه نويسندگان و اديبان اردن است.
 
تاليفات وي شامل داستان‌های کوتاه با عناوين ''سهرة علي شرفــة القلق''، ''ليلي غادرني قلبي و'' داستان‌هاي کودکان با عناوين ''مهنــة الامير''، ''ليلي في قصر القطط''، ''الامانــة و قصص اخري'' مي باشد. عنوان ادبي ديگر ''نزيف الذاکرة'' است.(91)
 
- محمد صبحي ابوغنيمه
 
در سال 1902 در شهر اربد متولد شد. تحصيلات ابتدايي را در اربد گذراند، سپس به دمشق رفت و براي تحصيل در مدرسه مهندسي به آستانه سفرکرد، ولي وقوع جنگ جهاني سبب شد تا دوباره به دمشق بازگردد و در آنجا ادامه تحصيل دهد. پس از آن از دانشگاه برلين در رشته پزشکي فارغ التحصيل شد و در سال 1929 درمانگاه خود را در امان افتتاح نمود و در کنار پزشکي به فعاليت هاي مطبوعاتي و سياسي روي آورد.
 
وي مجلات ''الميثاق'' و ''الحمامــة'' را منتشر ساخت. در سال 1964 به عنوان سفير در دمشق مشغول به کار شد و سپس در سال 1969 به کشورش بازگشت و در سال 1970 در دمشق درگذشت.
 
داستان ''اغاني الليل'' از تأليفات اوست. هم چنين عناويني چون ''من الايام''، ''نظرة في اعماق الانسان'' از او به جاي مانده است. (92)
 
- محمود سيف الدين الايراني
 
در سال 1914 در يافا متولد شد. زبان انگليسي و فرانسه را به خوبي مي دانست. در اوايل دهه 1940 به امان رفت و به سمت معلمي مشغول کار شد، سپس به وزارت آموزش و پرورش منتقل شد و درسال1971 به عنوان مشاور در وزارت رسانه ها انتخاب گرديد و دبيري مجله ''رسالــة الاردن'' و سپس مجله ''الافکار'' را برعهده گرفت.
 
در زمينه داستان کوتاه، مقالات ادبي و اجتماعي در روزنامه هاي الدفاع، الجامعــة الاسلاميــة، و فلسطين مي نوشت.
 
''اول الشوط'' اولين مجموعة داستان هاي وي در سال 1937 به چاپ رسيد.
 
وي در زمينه داستان کوتاه مشهور است ولي بيشترين فعاليت او در زمينه ترجمه از زبان هاي ديگر است. او در سال 1974 از دنيا رفت.
 
داستان هاي ديگر او ''اول الشوط''، ''مع الناس''، ''متي ينتهي الليل''، ''ما اقل الثمن''، ''اصابع في الظلام'' مي باشد. (93)
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
'''منابع:'''
 
1.
 
2. Mawred. Org/ WP - content/ uploads/ 2013/ 03/ Jordan - final. Doc  المورد الثقافي، ص 30
 
3. <nowiki>http://en.wikipedia.org/wiki/Jordan#Languages</nowiki>
 
4.
 
5. Seyd. M.H., World infopaedia: Jordan, Paragun Publication, 2007, p. 250
 
6. Seyd. M.H., World infopaedia: Jordan, Paragun Publication, 2007, p.251
 
7. Seyd. M.H., World infopaedia: Jordan, Paragun Publication, 2007, p. 252
 
8. Seyd. M.H., World infopaedia: Jordan, Paragun Publication, 2007, p. 253
 
9. Shoup. John A., Culture and customs of Jordan, p.cm. - (Culture and customs of the Middle East, ISSN 1550-1310), pp. 47-48
 
10. Shoup. John A., Culture and customs of Jordan, p.cm. - (Culture and customs of the Middle East, ISSN 1550-1310), p. 48
 
11. Shoup. John A., Culture and customs of Jordan, p.cm. - (Culture and customs of the Middle East, ISSN 1550-1310), p. 49
 
12. Shoup. John A., Culture and customs of Jordan, p.cm. - (Culture and customs of the Middle East, ISSN 1550-1310), p. 49
 
13. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافيــة في الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن 1953- 1993م. ص 11 و 12
 
14. كتاب ادبيات معاصر فلسطين و اردن نوشته آقاي بكير الوان از سايت www.jstor.org
 
15. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافيــة في الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن 1953- 1993م. ص 14 - 16
 
16.
 
17. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 32
 
18. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 32
 
19. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 33
 
20. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 46
 
21. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 64 و 65
 
22. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 95 و 96
 
23. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 115 و116
 
24. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 222
 
25. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 223
 
26. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 225
 
27. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 227
 
28. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 226
 
29. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 249
 
30. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 249
 
31. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 250
 
32. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 250
 
33. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 337
 
34. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 338
 
35. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص461 و462
 
36. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 464
 
37. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 147-473
 
38. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعرية في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنة تاريخ الاردن ، 1999، ص 376
 
39. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 376
 
40. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 408
 
41. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 408
 
42. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 410و 411
 
43. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 422 و 423
 
44. قطامي سمير، الشعر في الاردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن 1993، ص7
 
45. قطامي سمير، الشعر في الاردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن 1993، ص50
 
46. قطامي سمير، الشعر في الاردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن 1993، ص59
 
47. قطامي سمير، الشعر في الاردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن 1993، ص59
 
48. قطامي سمير، الشعر في الاردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن 1993، ص60
 
49. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافيــة في الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 17
 
50. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافيــة في الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص17-20
 
51. سعافين ابراهيم، الروايــة في الاردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995، ص11
 
52. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافيــة في الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص21
 
53. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافيــة في الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 22
 
54. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافيــة في الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 24
 
55. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافيــة في الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 21-24
 
56. سعافين ابراهيم، الروايــة في الاردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995، ص 368 - 372
 
57. المصلح أحمد، ملامح عامة للحياة الثقافيــة في الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 26
 
58. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافيــة في الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 26
 
59. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافيــة في الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 27
 
60. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافيــة في الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 28
 
61. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافيــة في الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 24-30
 
62. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافيــة في الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 30
 
63. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافيــة في الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 138 و 139
 
64. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافيــة في الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 318-320
 
65. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافيــة في الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 71-84
 
66. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافيــة في الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 31 و 32
 
67. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافيــة في الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 33
 
68. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافيــة في الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 35
 
69. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافيــة في الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 38
 
70. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافيــة في الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 38 و 37
 
71. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافيــة في الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 33
 
72. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياــة الثقافيــة في الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 34
 
73. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافيــة في الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 53-84
 
74. كتاب ادبيات معاصر فلسطين و اردن - نوشته آقاي بكير الوان از سايت www.jstor.org
 
75. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 536
 
76. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 531
 
77. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 533
 
78. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 534
 
79. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 532
 
80. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 531
 
81. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 534
 
82. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 533
 
83. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 532
 
84. عطيات محمد عبدالرحيم، الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، 1999، ص 533
 
85. معجم الادباء الاردينين في (العصر الحديث) الطبعــة الاولي، وزارة الثقافــة، 2014 ص 1
 
86. معجم الادباء الاردينين في (العصر الحديث) الطبعــة الاولي، وزارة الثقافــة، 2014 ص 37
 
87. معجم الادباء الاردينين في (العصر الحديث) الطبعــة الاولي، وزارة الثقافــة، 2014 ص 73
 
88. معجم الادباء الاردينين في (العصر الحديث) الطبعــة الاولي، وزارة الثقافــة، 2014 ص 73
 
89. معجم الادباء الاردينين في (العصر الحديث) الطبعــة الاولي، وزارة الثقافــة، 2014 ص 244
 
90. معجم الادباء الاردينين في (العصر الحديث) الطبعــة الاولي، وزارة الثقافــة، 2014 ص 228
 
91. معجم الادباء الاردينين في (العصر الحديث) الطبعــة الاولي، وزارة الثقافــة، 2014 ص 145 و 146
 
92. معجم الادباء الاردينين في (العصر الحديث) الطبعــة الاولي، وزارة الثقافــة، 2014 ص 143
 
93. معجم الادباء الاردينين في (العصر الحديث) الطبعــة الاولي، وزارة الثقافــة، 2014 ص 151
 
94. معجم الادباء الاردينين في (العصر الحديث) الطبعــة الاولي، وزارة الثقافــة، 2014 ص 263
 
95. معجم الادباء الاردينين في (العصر الحديث) الطبعــة الاولي، وزارة الثقافــة، 2014 ص 278
 
96. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافيــة في الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 305-307
 
97. المصلح أحمد، ملامح عامــة للحياة الثقافيــة في الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن1995م. ص 305 و 306
 
----[1]. Aristotle’s Correspondence with Alexander
 
[2]. Abu al Ala
 
 
[3]. Prairiers of Fever
 
 
[4]. Series of exiles
 
 
[5]. Fadia Faqir
 
 
[6]. Pillars of salt
 
 
[7]. Wild Thorns


== کتابشناسی ==
== کتابشناسی ==
<references />

نسخهٔ کنونی تا ‏۵ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۲۱

زبان و ادبیات اردن(1403). برگرفته از سایت خبرگزاری CNN، قابل بازیابی از https://edition.cnn.com/2017/05/31/middleeast/hamzeh-almaaytah-al-maa-bookstore-jordan/index.html

زبان و ادبیات اردن شامل زبان و خط رسمی اردن؛ تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی اردن؛ انواع جنبش های ادبی اردن؛ ادبیات معاصر اردن و مشاهیر ادبی اردن است که در ذیل شرح داده شده است:

ادبیات و رسانه در اردن محدود به مرزهای سیاسی این كشور نیست بلكه در مقیاس بزرگتری مربوط به كل جهان عرب در گستره‌ای از شمال آفریقا تا خلیج فارس است. اردنی‌ها لزوما هویت و زبان خود را مجزا نمی‌دانند، بلكه خود را قسمتی از تاریخ پیشرفت زبان، ادبیات و رسانه‌های عربی برمی‌شمرند؛ برای مثال تا سال 1920 بیشتر اردن تحت حكومت دمشق (پایتخت سوریه) بود كه از اولین قرن اسلامی تاکنون مركز مهم ادبیات عرب است.

به دلیل روستا‌نشینی در اغلب مناطق اردن تا اوایل قرن 19 ادبیات اردن به صورت شفاهی بود كه البته به معنی روستایی بودن این ادبیات نیست. بیشتر این ادبیات محلی به صورت شعر و بخشی از آن در قالب حماسه از شیوه‌های نویسندگان مشهور عرب در دمشق، قاهره و بغداد پیروی می‌كرد.

نقش زبان عربی در فرهنگ اعراب فراتر از نقش سایر زبان‌ها در فرهنگ‌هایشان است. زبان عربی و توانایی استفاده از آن برای خلق تصورات خلاقانه و قوی، قدمتی طولانی دارد كه ریشه‌های آن را باید در ادبیات قبل از اسلام و قبل از دوران باسوادی در شبه جزیره عربستان جستجو كرد.

معرفی زبان و خط رسمی و زبان‌های رایج

علی رغم وجود اقلیت‌های مختلف در اردن، زبان رسمی این کشور عربی است که در تعاملات فرهنگی و اجتماعی به کار می‌رود. یکی از اهداف وزارت فرهنگ اردن تشویق به استعمال زبان عربی فصیح در همه جا می‌باشد. از جمله موسسات رسمی که در این زمینه فعالیت دارد آکادمی زبان عربی است که هدف عمده آن حفاظت از زبان عربی و احیای زبان تراث عربی و اسلامی در زمینه علوم و فنون مختلف است[۱]. آکادمی زبان عربی برای دستیابی به این هدف راهکارهای عملی متنوعی را در دستور کار خود دارد از جمله:

  • اجرای پژوهش‌های مختلف در زمینه زبان عربی؛
  • تشویق ترجمه و نشر به زبان عربی و برپایی مسابقات و ایجاد کتابخانه‌ها؛
  • ترجمه مشهورترین آثار جهانی و نشر کتاب‌های ترجمه شده به زبان عربی و برعکس؛
  • برگزاری سمینارهای زبان در داخل و خارج از اردن و تنظیم همایش‌های فرهنگی؛
  • انتشار اصطلاحات جدید و به‌ روز از طریق رسانه‌ها و شیوه‌های دیگر[۲].

عربی اردنی مجموعه‌ای از گفتارهای زبان عربی است كه مردم اردن از آن‌ها استفاده می‌كنند. عربی اردنی دارای ساختار زبانی سامی است با تاثیرات لغتی از انگلیسی، تركی و فرانسوی. بیش از 6 میلیون نفر از این گفتار استفاده می‌كنند كه در سراسر جهان عرب فهمیده می‌شود. زبان اسناد رسمی و رسانه‌ها، عربی استاندارد مدرن است در حالی كه در مكالمات روزمره انواع متنوعی از عربی به‌كار می‌رود. گفتارهای تابع عربی - اردنی عبارتند از:

  • گفتار روستاییان اردن؛
  • گفتار بادیه‌نشینان اردن؛
  • گفتار اردنی‌های شهر‌نشین.

نظام نوشتار با توجه به كاركرد آن متفاوت است؛ برای مثال در كتاب‌ها از انگلیسی یا عربی فصیح استفاده می‌شود. انگلیسی نیز هرچند زبان رسمی نیست اما به طور گسترده‌ای در كشور استفاده می‌شود و زبان رایج تجارت و بانكداری و آموزش و پرورش است. یادگیری زبان‌های گفتاری عربی اردنی، عربی استاندارد مدرن و انگلیسی در اماكن عمومی و مدارس خصوصی اجباری است. زبان چركسی و چچنی نیز در بعضی اجتماعات كوچک در اردن استفاده می‌شود[۳].

تاریخ ادبیات و سبک‌های ادبی‌

توسعه عربی كلاسیک به عنوان یک زبان، ریشه در سنت‌های ادبی مردم عرب و بخصوص بادیه‌نشینانی دارد كه گفتار آن‌ها سرانجام به صورت زبان استاندارد درآمد. مراد از عربی كلاسیک در اینجا زبان فصیح و شیواست. در فرهنگ سنتی اعراب به مردان فاضل، ادیب می‌گفتند؛ یعنی شخصی كه هم ادبیات را به خوبی می‌داند و هم اخلاق خوبی دارد. در خلال دوران‌های تاریخی ابتدایی در شبه جزیره‌ی عربستان، سروده‌های حماسی كه بیشتر بوسیله بادیه‌نشین‌ها سروده می‌شدند پایه‌های مهمی برای ادبیات و استفاده‌های زبانی بودند.

این شعرهای حماسی بیانگر تاریخ و شیوه‌ی زندگی مردم شبه جزیره عربستان قبل از ظهور اسلام است؛ حتی امروزه نیز بسیاری از این سروده‌های به جای مانده، مورد توجه شیوخ قبایل و میهمانان رسمی کشور اردن است. از اقسام شعر رایج در میان بادیه‌نشینان می‌توان به غزل و قصیده اشاره كرد كه هر كدام کاربردهای خود را داشته‌اند. امروزه نیز استفاده از این قالب‌های شعر با مضامین جایگزین رواج دارد؛ برای مثال در این شعرها به جای وصف اسب و شتر به وصف ماشین‌های بنز می‌پردازند. هم‌چنین از موضوعاتی كه در شعر معاصر بادیه‌نشینان به چشم می‌خورد می‌توان به جنگ فلسطین در 1948، جنگ خلیج فارس، آوارگان این جنگ‌ها و دمشق و عراق و حتی شهرهای اروپایی اشاره كرد. گونه دیگری از شعر در جهان عرب و در مناطقی چون دمشق، بغداد، قاهره، فض و كوردُبا شكل گرفت كه زَجَل نمونه‌ای از آن است. محبوبیت زَجَل در زبان عرب به‌دلیل نزدیكی آن به زبان عامیانه و گفتاری و استفاده آسان همراه موسیقی است.

ادبیات در دوره پیش از اسلام دارای مضامین جنگ‌های قبیله‌ای و بیانگر جزییات زندگی صحرا‌نشینان بود. در حقیقت بیشتر اطلاعاتی که از نحوه زندگی قبایل عرب در آن دوران داریم ریشه در همین اشعار شفاهی دارد. هنوز هم شعر تنها قالب ادبی در میان صحرانشین‌هاست. رهبران قبایل اردنی هنوز هم در اشعار، ستایش، سرگرم و حتی نقد می‌شوند. شعر صحرا‌نشین‌ها به خوبی با موسیقی آنان عجین است و شعر خوانی با آواز و همراهی ساز علی‌الخصوص ساز رباب رایج است. این آوازها که در خاطره‌ها مانده نسل به نسل منتقل می‌شود و بخش مهمی از تاریخ ادبیات اردن بادیه‌نشین را تشکیل می‌دهد[۴].

تاریخ ادبیات نوشتاری یا مکتوب عرب از نوشتن قران در قرن 7 میلادی آغاز می‌شود و پیش از آن شعر و قصه به‌طور شفاهی نقل می‌شده‌ است. قران دارای نثری آمیخته به نظم می‌باشد که از صنعت ایجاز شگفت انگیزی برخوردار است. پس از نزول قران تا قرن هشتم، آثار شعری چندانی به‌وجود نیامد به جز استثناء‌هایی چون حسان بن ثابت که اشعاری در ستایش پیامبر (ص) سروده است. با این حال قرآن منشاء بسیاری از ژانرهای ادبی از قبیل سنت و صحیح و تفسیر و متونی مرتبط به دین از جمله نهج البلاغه گردید که در قرن دهم جمع آوری شده است[۵].

پیامبر (ص) همچنین سبب ساز نوشته شدن اولین بیوگرافی‌های عرب با نام سیره النبویه گردید؛ اولین آن‌ها توسط وهاب ابن منبه نوشته شد. اما بهترین آن‌ها متعلق است به محمد ابن هشام است که شرح زندگی پیامبر و جنگ‌های اوست. کتاب انساب الاشراف نوشته بلاذری نمونه‌ای از بیوگرافی و کتاب الاعتبار نوشته اسامــه بن المنقذ یک نمونه اتوبیوگرافی به شمار می‌رود.

با حمایت خلیفه هشام بن عبد الملک آثار بسیاری از زبان‌های دیگر به عربی ترجمه شد. شاید اولین آن‌ها مکاتبات ارسطو با اسکندر‍ (Aristotle’s Correspondence with Alexander) با ترجمه‌ی درخشان سلم ابوالعلا (Abu al Ala) باشد. پس از دوران قرون وسطی برخی کتاب‌های یونان باستان از ترجمه‌های عربی، به این زبان بازگردانده شد. ادبیات غیر داستانی قبل از دوره‌ی مدرن همچنین شامل اشعار عاشقانه در قالب غزل و اشعار مدح و ثنا در قالب قصیده و قصه‌های عامیانه یا تاریخی بود[۶].

در نثر غیر داستانی عرب ژانری وجود دارد که در آن حقایق، ایده‌ها، داستان‌ها و اشعاری مربوط به هم و ذیل یک عنوان واحد و خاص، جمع آوری می‌شود؛ مثلا درباره زنان یا باغداری یا حیوانات. از جمله آثار این ژانر کتاب‌هایی است که توسط جاحظ نوشته شده است[۷]. همچنین ابن قتیبه در این ژانر تالیفاتی دارد که روش‌های عملی برای عناوینی نظیر اخلاق، قانون، بایگانی و حتی تمرین‌های نویسندگی را جمع‌آوری کرده است. کتاب‌های راهنمای روابط جنسی نیز در این ژانر تالیف شده نظیر باغ معطر و طوق الحمامه نوشته‌ی ابن حَزم و نزهــه الادب فی ما لایوجد فی کتاب نوشته احمد التیفاشی. کتاب‌های مهم تاریخی توسط مورخانی نظیرابن یعقوبی و طَبری نوشته شده و سفرنامه ابن خلدونِ بزرگ نمونه درخشان تاریخی دیگری است که بر مردم شناسی تمرکز دارد[۸]. ادبیات معاصر عربی در نیمه دوم قرن 19 در قاهره و بیروت آغاز شد و سپس به سرزمین‌های عرب سرایت کرد. در این دوره رمان با موضوعاتی از قبیل عدالت، جنگ یا صرفا سرگرمی جایگزین فرمت‌های کلاسیک شد و اشعار نیز به سمت فرم‌های آزاد و شکستن قواعد زبان کلاسیک کشیده شد. یکی از اولین آثار اردنی که به انگلیسی هم ترجمه شد رمان ابراهیم نصرالله فلسطینی بود با نام دشت‌های تب (Prairiers of Fever) که در آن خاطرات خود را از دوران کار کردن در عربستان شرح داده است[۹].

غالب هلسا از دیگر پیشگامان ادبیات مدرن بود که 7 رمان و دو مجموعه داستان کوتاه نوشت. لیانه بدر رمانی با عنوان مجموعه‌ای از تبعیدیان (Series of exiles) نوشت که در آن شرح حال خود و مهاجرت از فلسطین به اردن و از اردن به لبنان و داستان سپتامبر سیاه و جنگ اردن و فلسطین را شرح می‌دهد[۱۰]. فدیه فقیر (Fadia Faqir) با رمان ستون‌های نمک (Pillars of salt) نمونه‌ی مهم دیگری در تاریخ ادبیات مدرن اردن است. این رمان درباره‌ی زندگی دو زن اردنی و تلاش‌های آنان برای احقاق حقوق زنان است که به انگلیسی نوشته شده است[۱۱]. نویسنده‌ی فلسطینی - اردنی دیگر به نام سحر خلیفه در رمان خارهای وحشی (Wild Thorns) زندگی در فلسطین اشغالی را وصف کرده است. و شاعری به نام محمد فاضل الحاجیه درباره دیدگاه‌های سیاسی (بحران‌های آمریکایی خاورمیانه) قصاید موفقی سرود که در دنیای عرب مشهور و به زبان انگلیسی ترجمه شد[۱۲].

انواع ادبی‌

جنبش ادبی در اردن به دو ریشه مستحكم متصل است كه با تشكیل حكومت اردنی از سال 1921 میلادی تاكنون جان تازه‌ای به خود گرفته است:

  • دربار امیر عبدالله بن حسین كه در آن زمان پادشاه این كشور بود و با استقبال از جنبش ادبی شكل گرفته در شرق اردن به شاعران و ادیبان بسیار اهمیت می‌داد تا جایی كه شاعران و ادیبان بزرگی همانند فؤاد الخطیب (شاعر الامیر)، مصطفی وهبی التل، عبدالمنعم الرفاعی، عمر ابورشیه، ودیع البستانی و عبدالمحسن الكاظمی همكاری‌های گسترده‌ای تحت نظارت پادشاه با دربار برقرار كردند و از آن طریق توانستند صدای خود را به روزنامه‌ها، هفته نامه‌ها و مجلات ادبی برسانند؛
  • تراژدی به وجود آمده به دلیل همسایگی با فلسطین در شعر شعرا و نوشته‌های ادیبان اردنی تاثیر به سزایی در شكوفایی جنبش ادبی این كشور داشت به گونه‌ای كه سال‌های 1948 (اشغال فلسطین توسط اسرائیلی‌ها) تا 1967 (جنگ اعراب با اسرائیل) را اوج جنبش ادبی اردن می‌دانند.

بنابراین در تشریح ادبیات و جایگاه آن در كشور اردن همواره باید این دو موضوع را مورد نظر قرار داد[۱۳]. علاوه بر شعر که بخش عمده‌ی ادبیات عرب و اردن را به خود اختصاص می‌دهد، امروزه کلیه ژانرهای ادبی در اردن به شکل قابل‌توجهی مورد استفاده ادیبان اردنی قرار گرفته است که نظم و نثر را در برمی‌گیرد؛ داستان کوتاه، رمان، نمایشنامه، نقد و دیگر گونه‌های متداول ادبی دنیا که به تفصیل در بخش‌های بعدی می‌آید.

ادبیات معاصر

در مطالعه ادبیات اردنی، مناسب است كه در مرحله نخست تنها درباره شعر سخن به میان آید. سنت شعر اعراب همواره در نسل‌های گذشته، حال و آینده مهم‌ترین نوع ادبی بوده، هست و خواهد بود. در اولین نیمه قرن بیستم، شاعران رمانتیک عرب تحت تأثیر غرب از ساختار سنتی خود خارج شدند و شروع به نوشتن اشعار ساده و استفاده از زبانی همسو با زندگی مدرن كردند. آن‌ها همانند همپایگان اروپایی خود در قرن نوزدهم بر وجوه احساس در آثار خود تاكید داشتند.

در میان شاعران جهان عرب همچون ابراهیم ناجی (1953) ابوشادی (1955- 1892)، علی محمود طاها (1949- 1903) از مصر، ابوشبكه (47- 1903) از لبنان، موتران (1949-1871) از سوریه، زهاوی (1936-1867) و روسافی (1945-1875) از عراق می‌توان از ابراهیم توكان (41-1905) از اردن نام برد. توكان در یاد و خاطره‌ی اردنی‌ها باقیست و همواره او را یاد می‌كنند. او اشعار عاشقانه را به خوبی اشعار ملی گرایانه خود می‌سرود[۱۴].

جنبش شعری‌

شعر بخش عظیمی از نقشه‌ی ادبی اردن را به خود اختصاص داده‌ است و دلیل آن را می‌توان در میراث شعری كه در طول زمان در این كشور بوده و هم چنین ورود داستان، رمان و نمایشنامه از طریق غرب به اردن جست‌و‌جو کرد. دكتر فواز طوقان در كتاب خود به نام جنبش شعری در اردن تا سال 1977 میلادی با اشاره به جایگاه والای شعر در این كشور شعرای اردنی را به 4 دسته تقسیم می‌كند:

  • گروهی از شعرای سلف كه اشغال فلسطین توسط اسرائیل را به خود دیده‌اند و در این باره به سرایش قصیده‌های عمودی پرداختند و حركت رمانتیک‌گونه خود را وارد شعر كردند كه از بارزترین آن‌ها می‌توان از عبدالمنعم الرفاعی نام برد؛
  • گروهی از شعرا كه در اشعار خود تا اندازه‌ای از سبک گروه اول پیروی كرد‌ند اما با گذشت زمان به حركتی نو روی آوردند كه از این دسته شاعران می‌توان از فدوی طوقان، سلمی خضراء الجیوسی و كمال ناصر نام برد؛ گونه شعری آنان ادغام شعر شعرای قدیمی و شعرای نوگراست؛
  • شعرای گروه سوم را شاعرانی تشكیل می‌دهند كه تمامی اشعارشان از دوران مدرن تاثیر پذیرفته است و دارای ویژگی‌های شعر نو است؛ از مشهورترین شعرای این گروه می‌توان از عبدالرحیم عمر،‌ امین شنار، تیسیر سبول، فواز طوقان و حیدر محمود نام برد؛
  • گروه چهارم شامل شاعران جوانی است كه بیشترین مساحت نقشه شعری اردن را در دهه هفتاد و پس از آن تشكیل دادند كه شمار آن‌ها به بیش از 70 شاعر بالغ می‌شود.

در رابطه با جنبش شعری در اردن دكتر عبدالرحمن یاغی در كتاب خود به نام البحث عن قصیده المواجهــه، ‌سبک غالب شعری یک سده اخیر در این كشور را قصیده برشمرده كه شاعران اردنی در این سبک تاكنون دیوان‌های بسیاری به چاپ رسانیده‌اند[۱۵]. شعر در کشور اردن دو مرحله را پشت سر نهاده است:

مرحله نخست: از سال 1921 آغاز و تا سال 1967 ادامه می‌یابد. پیش از سال 1921 میلادی یعنی در زمان حکومت اتراک بر اردن، این کشور حرکت ادبی را نمی‌شناخت زیرا هویت سیاسی مستقلی نداشت. در آن زمان روزنامه و آموزش عالی در اردن نبود و اهتمامی به درس و شعر وجود نداشت. تنها چهار مدرسه در اربد، معان، سلط و کرک بود[۱۶]. خفقان، فقدان آزادی و تسلط زبان ترکی و عنصر غیر عربی اردن را تبدیل به کشوری کرده بود که جهل و خرافات و جنگ بر آن فرمانروا بود؛ شعر فصیحی سروده نمیشد و تمام اشعار بدوی و تقلیدی و حاوی موضوعاتی چون وصف کرم و شجاعت و... بود.

با روی کار آمدن ملک عبدالله تحولی نو در تعلیم و تربیت آغاز شد و برنامه‌های توسعه‌ی علم و آموزش به اجرا درآمد و آموزش پیشرفت کرد به طوری که تعداد مدارس در سال1923 به 38 مدرسه رسید. هم‌چنین روزنامه‌هایی شروع به انتشار کردند[۱۷]. وقایع سیاسی سال 1948، سهم زیادی در بیداری مردم و حرکت آنان داشت به طوری که پس از وقایع دهه پنجاه، ضمیر شاعران بیدار شد و در وصف قهرمانی‌های مردم فلسطین و درجهت انگیختن آن‌ها به مقاومت شعرهای فراوانی سرودند و همایش‌های بسیاری برای مقابله با خطرات صهیونیسم برپا شد[۱۸].

با ورود قریب نیم میلیون پناهنده فلسطینی به اردن که به وضعیت نامطلوب اقتصادی منجر شد، دو ملت اردن و فلسطین به سرعت با هم درآمیختند و احزاب و گروه‌های سیاسی برای مقابله با دشمن تاسیس شد. در این زمان، شعر اردن وارد مرحله سیاسی خود شد؛ در این حال برخی شاعران به اشعار رمزگونه پرداختند و به سوریه و مصر پناه بردند[۱۹]. برخی شاعران فلسطینی مانند فواد خطیب، محمد علی حومانی و محمد شریقی نیز که به اردن وارد شده بودند پس از مدتی به کشور خود بازگشتند و برخی دیگر برای همیشه در اردن اقامت گزیدند و تابعیت اردن را قبول کردند[۲۰].

در دهه پنجاه، اشعار سرکشی سروده می‌شد که فقط در روزنامه‌های مخفیانه و زیرزمینی به چاپ می‌رسید؛ اشعاری که از آزادی و رهایی از ظلم و ستم حرف می‌زدند.

در فاصله سال‌های 1921 تا 1946 اشعار سروده شده در اردن غالبا تقلیدی و مناسبتی است؛ اشعاری طولانی که نوآوری در شکل و مضمون خود ندارند. برخی از این شاعران مقلد عبارتند از: حمزه العربی، عرّار، مختار شنقیطی، محمد شریقی، شکری شعشاعــه، ابراهیم مبیضین، محمد نهار رفاعی، عادل شمایلــه. در این دوره مدح، شوق به وطن، اشعار اجتماعی - فلسفی و شکایت از ظلم جایگاه مهمی در محتوای اشعار شاعران پیدا کرده بودند[۲۱]. بعد از وحدت جانب شرقی و غربی رود اردن، دو نوع شعر رواج یافت: شعر تقلیدی در شکل و محتوا، شعر تقلیدی در شکل و با محتوای نو.

شعر تقلیدی در شکل و محتوا در دهه پنجاه و شصت صفحات روزنامه‌ها را پر می‌کردند؛ هدف آن‌ها بیداری مردم بود. تکرار و استعمال کلمات عامیانه از ویژگی‌های این اشعار بود. شاعران این دوره از اسلوب اشعار شوقی، رصافی، زهاوی، ابوریشه، جواهری و احمد صافی نجفی تاثیر می‌پذیرفتند. این شعرا شاگردان کوچک استادان بزرگی به شمار می‌رفتند که هیچ گونه ابداعی در زمینه شکل و احساسات و عواطف تاثیرگذار نداشتند و تنها اطلاعاتی را با کلام موزون بیان می‌کردند. برخی از این شاعران در مناسبت‌های مختلف دینی، وطنی و قومی به دیوان شاعران بزرگ رجوع می‌کردند و از قصائد آن‌ها در وزن، قافیه و موضوع تقلید می‌کردند[۲۲].

شعر تقلیدی در شکل با محتوای نو توسط شاعرانی انجام گرفت که موفق به ابداعاتی در مضامین شعری و محتوا شدند؛ برخی از آنان مانند خلیل زقطان، رجا سمرین، امین شنار، کمال ناصر و فدوی طوقان با سرودن اشعاری در زمینه‌ی وطن و مردم، خود را از دایره تقلید بیرون کشیدند و نوآوری‌هایی در شعر ایجاد کردند. گرایشات عاشقانه، اشعار تغزّلی، اشعار وطنی و سیاسی، وقایع فلسطین، فقر و امثال آن موضوعات جدیدی بودند که این شاعران به آن‌ها می‌پرداختند. وصف شهرهای اردن، خوراکی‌ها و عناصر طبیعت مانند بیابان‌، برف، بهار، تابستان، حیوانات، امور کشاورزی، درختان زیتون و انجیر، باران، طبیعت ساکت و رنگ‌های مختلف طبیعت نیز از موضوعات مورد علاقه شاعران در تقلید بود[۲۳].

در نیمه دوم قرن بیستم گروهی از شاعران اردنی که از حرکت ادبی جدید تاثیر پذیرفته بودند، برخی اشعارشان را در روزنامه‌ها و مجلات اردن به چاپ رساندند؛ ویژگی بارز این اشعار، سادگی و توانایی انتقال سریع عواطف و احساسات بود. این شاعران تلاش می‌کردند تا با استفاده از رموز و الفاظ استعاری، شعر غنائی را با شعر تاملی در هم آمیزند؛ بدین ترتیب تحولی نو در بنای قصیده به وجود آمد و قافیه‌ها متنوع شد و تحولی شگرف در شعر پدیدار شد. برخی از مردم این نوع شعر موسوم به شعر آزاد را نمی‌پسندیدند[۲۴]. ویژگی‌های شعر آزاد در اردن به شرحی است که می‌آید:

  • عمق فکر: شاعران شعر آزاد، از دایره‌ی اشعار طولانی، موزون و قافیه دار قدیمی خارج شده بودند و تلاش می‌کردند تا نوع جدیدی از شعر را به وجود بیاورند تا بتوانند در آن احساس و عواطف خود را به سرعت منتقل کنند. موضوعات این گونه‌ی جدید، دردها و رنج‌ها، مرگ، فلسطین و جنگ‌ها و شکست‌ها بود[۲۵].
  • استفاده از رمز: از بارزترین ویژگی‌های شعر آزاد، استفاده از کلمات و دلالت‌های رمزی است. در اشعار شاعرانی مانند عبدالرحیم عمر و امین شنار و سبول کلماتی مانند مسیح، دریا، کربلا، سنگ، عنتره و عبلــه، اصحاب کهف، حلاج و سندباد و... به عنوان رمز و نماد بسیار استعمال شده است[۲۶].
  • کلمات شعر آزاد: در شعر آزاد از کلمات خاصی استفاده می‌شود تا بتوانند کلمات را با مدلول خود پیوند دهند. بدین ترتیب کلمات و مدلول‌های جدیدی ابداع می‌شوند[۲۷].
  • نشانه‌های زندگی مردمی: در شعر آزاد به بیان زندگی عادی و معمولی روستاییان، درختان، حیوانات و آرزوهای وطن و... می‌پردازند[۲۸].

بعد از حادثه‌ی حمله یهود به فلسطین، در سال 1948 در بسیاری از کشورهای عربی از جمله اردن در این زمینه اشعار فراوانی گفته شد و این مهم مورد توجه قرار گرفت. فلسطین و اردن از نظر جغرافیایی با هم همسایه هستند. بسیاری از شاعران در کشور اردن متولد می‌شوند و سپس به فلسطین می‌روند و برعکس؛ مانند سلمی خضراء جیوسی، رشید زید، عصام حماد[۲۹]. می‌توانیم شاعران فلسطینی - اردنی را به شاعران مُخَضرم نیز تقسیم کنیم، یعنی شاعرانی که هم پیش از حمله اسرائیل به فلسطین و هم پس از آن شعر گفته‌اند؛ مانند: فدوی طوقان، اسد محمد قاسم، یوسف خطیب و...[۳۰]. موضوعات این اشعار شوق به وطن، فقر، قهرمانیها، ایثار و فداکاری، جرائم انگلیس و یهود، بیداری سیاسی، عذاب و قتل، شکنجه، شهادت ، مشکلات پناهندگان و... است[۳۱]. به این ترتیب قضیه فلسطین باعث بیداری شعر اردن و نوآوری شکل و مضمون آن شد و غنای شعر عربی را به سوی آن سرازیر کرد[۳۲]. از نگاه محتوایی شعر در اردن در موضوعاتی که ذیلا می‌آید خلاصه می‌شود:

شعر مقاومت در برابر استعمار

مقاومت از جدیدترین موضوعات شعر عربی است. این نوع شعر، موسیقی و لحن بیان صریح و قوی دارد و باعث برانگیختن حس وطن دوستی و مقاومت در شنونده می‌شود؛ معمولا در آن از کلمات محکم و استوار استفاده می‌گردد. این اشعار حماسی محسوب شده و نوع کلمات و موسیقی به کار رفته در آن‌ها با اشعار دیگر متفاوت است[۳۳]. شاعران این‌گونه شعرها سعی می‌کنند مردم را به میادین جنگ بکشانند و حس مقاومت را در آن‌ها برانگیزند و قهرمانی‌های عمرمختار، انقلاب یمن، انقلاب الجزایر و انقلاب فلسطین در سال 1936 و 1947 را یادآور ‌شوند[۳۴].

شعر خمر

مدام، خمر و مِی از موضوعات جدید در شعر اردن است که دارای هر دو معنای حقیقی و مجازی است. در اشعار عرار و حسنی زید موضوعاتی از این قبیل فراوان دیده می‌شود. عرار اصطلاح خمر را برای فرار از واقعیت، کم شدن درد ، رنج و نگرانی، کشف اسرار زندگی و حقایق وجود در شعر خود استفاده می‌کرد و حسنی زید برای رسیدن به عشق و زیبایی از آن در اشعارش استفاده می‌کرد. و به آن افتخار می‌کرد[۳۵].

شعر وطن

در این اشعار موضوعاتی مانند عشق به وطن و قداست آن، فداکاری و ایثار، تحمل عذاب و مشقت برای مصالح وطن بیان می‌شوند. در اشعار حسنی زید، عرار ، خالد ساکت و محمد روسان موضوعات وطنی به وفور دیده می‌شود[۳۶].

شعر تغزلی

ادبیات اردن اشعار تغزّلی زیبایی با موضوعات متنوع را در خود جای داده است. در این نوع شعر، زیبایی‌ها، تجارب شخصی، احساسات، شوق، وصال، لذات، ذوق و عواطف به فراوانی بیان می‌شود. این گونه شعر انواع مختلفی دارد که عبارتند از: غزل تعلیمی، سنت گرا، زنانه، غزل امروزی، غزل نو، غزل حسی، غزل عفیف، غزل مذکر، غلامیات. از جمله شاعران غزل سرا می‌توان از مصطفی زید مخطوط، عرار، حسنی فریز، محمود مطلق و... نام برد[۳۷].

شعر اجتماعی و اصلاحی

اشعار اجتماعی به موضوعاتی از قبیل ازدواج، آزادی، فقر و بیچارگی، بیماری، جهل، فقدان عدالت اجتماعی و نقش انجمن‌های خیریه می‌پردازند[۳۸]. کشور اردن پس از حکومت عثمانی دچار فقر، جهل، بیماری بود و جایگاه زنان، سطح فرهنگ و آموزش، نازل و بی‌سوادی رایج بود. اساطیر و خرافات چیره و بدبختی و اندوه بر همه جا غالب بود. مردم با کمترین امکانات و محرومیت زندگی می‌کردند؛ غذا، آب و دارویی وجود نداشت و مردان کار خود را از دست داده بودند. دراین زمان شاعران به موضوعات اجتماعی پرداختند و در جهت اصلاح معضلات اجتماعی شاعری کردند[۳۹].

شعر فلسفی و انسانی

برخی از شاعران که از مکتب خیام، شاعران مهاجر و آراء صوفیان تاثیر پذیرفته بودند، براثر بیداری فلسفی ، شروع به سرودن شعر در زمینه‌های هستی، انسان و زندگی کردند[۴۰]. فدوی طوقان تلاش کرد تا دیدگاهی درباره‌ زندگی، جهان و وجود ارائه دهد. فوت برادرش ابراهیم طوقان تاثیر زیادی بر روح او گذاشت، از این رو پس از تأمل در حیات انسان وجود انسان بیهوده دانست[۴۱]. شکری شعشاعــه اشعاری با مضامین آمیخته با حکمت، فلسفه و اصلاحات اجتماعی دارد. حسنی زید نیز در اشعاری از تفاوت‌های طبقاتی سخن می‌گوید[۴۲].

شعر سیاسی و اعتقادی و حزبی

شعر اردنی نقش مؤثری در بیداری مردم گردید و روزنامه‌های اردنی با انتشار قصائدی با مضامین سیاسی، اعتقادی و حزبی در بیداری مردم نقش به‌سزایی داشتند.

احزاب سیاسی در سال 1946 در اردن تأسیس شدند، پس از تأسیس پادشاهی اردن احزاب در چارچوب قوانین به فعالیت پرداختند و بدین ترتیب موضوعات شعری جدیدی در قالب مناسبات، اشعار اعتقادی و انقلابی و اشعار قومی و حزبی شکل گرفت. این اشعار نقش درخوری در انتشار مرام احزاب سیاسی در اردن و تثبیت دیدگاه‌های آنان داشت[۴۳].

مرحله دوم از سال 1967 شروع شده و تا زمان حال نیز ادامه دارد[۴۴].

بعد از شکست دردناک جنگ حزیران در سال 1967 موجی از ناامیدی، درد و رنج، بدبینی و یاس همه جا را فراگرفت و به دنبال یافتن عوامل شکست، در شعر و نثر آن زمان می‌توان انعکاس آن را ملاحظه کرد. نزار قبانی در قصیده ای طولانی، نزاعات، اختلافات، دردها و ناامیدی‌های آن عصر را به تصویر کشیده است[۴۵]. این شعر به نوعی ادبیات مقاومت بود. پس از سال 1967 شاعران بسیاری در اردن ظهور کردند. در این حال حرکت شعری در اردن با لبنان، مصر، عراق و سوریه هم‌زمان گردید. فعالیت‌های سیاسی پس از سال 1970 تاثیرات منفی بر شعر گذاشت، از این رو بسیاری از شاعران و نویسندگان با گرایش‌های سیاسی مختلف اردن را ترک کردند و آنان که در اردن باقی‌ماندند به رموز و کنایات و اشارات تاریخی و سیاسی در شعر پناه بردند در اشعارشان نگرانی، اضطراب و بیهودگی موج می‌زد[۴۶]. بخش دیگری از شاعران نیز سکوت اختیار کرده و شعری منتشر نکردند. دهه هفتاد و هشتاد، مرحله نزاع بین دو گروه شاعران جوان و شاعران سالخورده بود. اشعار شعرای جوان در این زمان در فضای خیالات و به دور از ذوق مردمی سروده می‌شد[۴۷]. گرچه در این دوره نیز اشعار تقلیدی وجود داشت ولی بیشترین گرایش به سوی تجدد و نوگرایی در شعر بود[۴۸].

داستان كوتاه

محققان در دو كشور اردن و فلسطین، طلایه دار داستان‌نویسی به‌ویژه داستان كوتاه در این دو كشور را خلیل بیدس صاحب مجله النفائس می‌دانند. مجموعه داستان كوتاه خلیل بیدس موسوم به مسارح الاذهان برای اولین بار در سال 1924 میلادی در مصر به چاپ رسید که نخستین کتاب در این زمینه به شمار می‌رود. خلیل بیدس در مجله النفائس، داستان‌ها و روایت‌های ترجمه شده از ادبیات کشورهای دیگر به ویژه داستان‌های کوتاه غربی را منتشر می‌کرد. اولین شماره این مجله را در سال 1908 انتشار یافت.

محمود سیف الدین الایرانی در کتاب ثقافتنا فی خمسین عاما نه تنها خلیل بیدس را پیشرو داستان کوتاه در فلسطین و اردن می‌داند بلکه وی را پیشرو این گونه در میان تمامی کشورهای عربی به شمار می‌آورد.

اسد و یاغیان داستان نویسان دیگری را نیز به این شرح برمی‌شمارند: نجاتی صدقی، عارف عرونی، عبدالحمید یاسین، سمیره عزام، محمد صبحی ابوغنیمــه، شکری شعشاعــه، اسحاق موسی الحسینی، ابراهیم سکجها[۴۹]. پس از خلیل بیدس افرادی مانند حسنی فریز، عیسی الناعوری، امین فارس و محمد سعید الجنیدی را می‌توان ادامه‌دهنده‌ی راه وی نام برد. داستان كوتاه هم اكنون در اردن با رویكردی جدید به كار خود ادامه می‌دهد و از سبک‌های رمانتیک تا واقع‌گرایی و پیروی می‌کنند. همچنین نویسندگان زن در داستان نویسی به ویژه داستان كوتاه ورودی چشمگیر داشتند و هند ابوالشعر، انصاف قلعحی، رجاء ابوغزالــه، زلیخــه ابوریشه را می‌توان از سرآمدان نویسندگان زن نامید.

ادیبان اردنی محتوای داستان‌های كوتاه را در دهه پنجاه میلادی در این كشور بیشتر پیرامون موضوعات قدیمی می‌دانند، اما پس از گذشت یک دهه و در آغاز دهه شصت با ایجاد نوعی دگرگونی در اسلوب، بسیاری از اندرزها، امثال،‌ حوادث روز و جریان‌های فكری عصر حاضر در آن‌ها دیده می‌شود که نویسندگان شان از این رهگذر به موفقیت‌هایی در جشنواره‌های ادبی بین‌المللی نائل آمده‌اند[۵۰].

اسامی برخی از نویسندگان داستان کوتاه درسال‌های 1977 تا 1988 به این شرح است:

مردان داستان نویس

عیسی ناعوری, شحاده ناطور، قاسم توفیق، فتحی الاسمر، فاروق خورشید، سهیر قلعجی، محمد احمد، طه عثمان، ابراهیم خلیل، ابراهیم طوباسی، ابراهیم عطاری، احمد عوده، احمد غطاشه، بدر علیان، بسام سلمان، بسمــه رجوب، جواهر رفاعیه، حسب الله یحیی، حسن رمضان،محمد حجازی، غسان تل.

زنان داستان نویس

لیلی اطرش، لیلی عمری، لینا حواری، لینا عبدالعلیم، عائشه رازم، فاطمه هندی، فلورا بقلــه، زینب شمروخ، زهره عمره.

رمان و داستان

داستان در کشور اردن با ویژگی «ذوق» از دیگر کشورهای عربی متمایز می‌شود. و مانند رمان در سایر کشورها از جریانات و گروه‌ها تاثیر می‌پذیرد. رمان در کشور اردن همزمان با کشورهای دیگر عربی مانند مصر، عراق در اواخر قرن نوزدهم ظهور کرد و رواج یافت که گونه‌ی ادبی جدیدی در این کشور محسوب می‌شود[۵۱].

پژوهشگران در مورد ماهیت رمان و رمان نویسی در اردن تفاصیل زیادی بیان كرده‌اند، دكتر خالد الكركی از ادیبان اردنی در كتاب رمان در اردن معتقد است كه تاكنون موضوع رمان‌های اردنی همواره مثبت و امیدوار كننده بوده است؛ دكتر سمیر قطامی با نفی وجود رمان هنری در این كشور در بین سال‌های 1948 تا 1967 نظر خود را پیرامون سبک رمان‌ نویسی نویسندگان اردنی این گونه بیان می‌كند: تاكنون رمان هنرمندانه مناسب و قابل فهم در ادبیات اردن نوشته نشده است و رمان‌های موجود هم نتوانسته در اذهان خوانندگان جاودانه شود. دکتر ابراهیم خلیل معتقد است که داستان‌های ناب بعد از سال 1967 در اردن ظهور کردند؛ مانند اوراق عاقر از سالم نحاس، انت منذ الیوم از تیسیر سبول و کابوس از امین شنار[۵۲].

با ورود به دهه هشتاد داستان‌ها نیز وارد مرحله جدیدی از نوآوری و ابداعات شدند و داستان‌های جدیدی به چاپ رسیدند؛ مانند: احیاء فی البحر المیت درسال 1982، اعترافات کاتم صوت در سال 1986 و متاهــه الاعراب فی ناطحاث السحاب در سال 1986 از مونس رزاز؛ داستان‌های مهم هی الطریق الی بلحارث در سال 1982 و وقت در سال 1984 از جمال ناجی؛ سپس داستان نویسان دیگری نیز مانند قاسم توفیق و ابراهیم نصر الله و الیاس فرکوح و احمد عوده و لیلی اطرش نیز آثار خود را عرضه کردند و فضای داستان نویسی متحول شد[۵۳]. دکتر خالد کرکی در کتاب عن الروایه فی الاردن، داستان‌های کشور اردن را در شش دسته طبقه‌بندی می‌کند:

  • رمان‌هایی كه بر پایه گفتگو و به سبك یادداشت‌های شخصی نوشته شدند و شخصیت‌های زیادی در آن به نقش آفرینی می‌پردازند؛
  • رمان‌هایی كه نویسندگان آن‌ها رویكردی رمانتیک و واقع‌گرایانه دارند و افكار خویش را به شكل نمادین نگاشته ا ند؛
  • در رمان‌های نویسندگان اردنی موضوعات پلیسی و روان شناسانه به چشم نمی‌خورد و بیشتر آن‌ها با ویژگی ادبیات جهان عرب و با تاثیر پذیری از افرادی هم چون الطیب صالح، الطاهر وطار وحنامینــه نوشته شده که از سال1967 به بعد ظهور کردند؛
  • رمان‌هایی که نویسندگان آن‌ها به گزارش صرف وقایع روزانه و تاریخ معاصر خویش می‌پردازند و حوادث را به صورت مستقیم در آن بیان می‌كنند؛ فایز محمود،‌ احمد عوده، سالم النحاس و‌هاشم غرایبــه، جمال ناجی، مونس رزاز ... از این جمله هستند؛
  • قضایای فلسطین طی چند دهه اخیر تاثیر زیادی در رمان نویسی نویسندگان اردنی داشته و آن را می‌توان محور اساسی برخی از رمان‌های اردنی دانست؛ از جمله رمان‌هایی كه به فلسطین و مشكلات مردم آن پرداخته می‌توان از ذكریات شكری شعشاعه، فتاه من فلسطین عبدالحلیم عباس، بیت وراء الحدود و جراح حدیده عیسی ناعوری و اوراق عاقر از سالم نحاس و داستان‌های امین شنار و عطیه عبد الله عطی‌ـۀ و احمد عوده و جمال ناجی و مونس رزاز و علی حسین خلف نام برد[۵۴]؛
  • رمان‌هایی که به آگاه کردن مردم از مسائل اجتماعی می‌پردازد و در تلاش برای معرفی شخصیت‌هایی است که به دنبال شناخت خویشتن هستند؛ مؤنس الرزاز با نوشتن رمان احیاء البحر المیت و سالم النحاس با خلق تلك الاعوام به قلم فرسایی در این عرصه پرداخته‌اند[۵۵].

اهم داستان نویسان کشور اردن با ذکر مشهورترین آثارشان عبارت اند: شکری شعاعــه: ذکریات (خاطرات)، فی طریق الزمان ( در راه زمان)؛ علی حسین خلف: حافــه النهر (ساحل رود)، نجم المتوسط (ستاره متوسط)؛ غالب هلسا: الضحک (خنده)، البکاء علی الاطلال (گریه بر اطلال)، ثلاثــه وجوه لبغداد (سه چهره بغداد)؛ رشاد ابوشاور: ایام الحب و الموت (روزهای عشق و مرگ)، البکاء علی صدر الحبیب ( گریه بر سینه معشوق)؛ محمد عبده فریحات: الاجنحــه الامل (بال‌های آرزو)؛ جولیا صوالحــه: نار و رماد (آتش و خاکستر)، الحق الضائع (حق گمشده) ، هل ترجعین؟ (آیا برمی‌گردی؟)؛ عطیه عبدالله عطیه: الدم و التراب (خون و خاک)، متی تورق الاشجار؟ (کی برگ‌ها می‌ریزد؟)؛ عیسی ناعوری: لیلــه فی القطار (شبی در قطار) ، جراح جدیده (جراح جدید) ، بیت وراء الحدود (خانه ای پشت مرزها)[۵۶]

  نقد ادبی

به اعتقاد پژوهشگران اردنی، نقد ادبی در اردن با نوشته‌های اساتیدی چون ناصرالدین الاسد، محمود السمره، عبدالرحمن یاغی،‌ هاشم یاغی، یوسف بكار، حسین جمعه و سمیر قطامی، محمود عصفور، نصرت عبدالرحمن، محمد علی ابوحمده و ناقدان جوانی هم چون فخری صالح و ابراهیم خلیل عبدالله رضوان، احمد مصلح، توفیق ابو رب، امینــه عدوان، خلیل سواحری شکل می‌گیرد[۵۷]. مجلس نمایندگانی که امیر عبدالله تشکیل داد در بحث‌ها و جلسات خود، به موضوعات ادبی و شعری نیز می‌پرداخت. برخی از اعضای آن عبارتند از: احمد زکی پاشا، محمد شریقی، فواد خطیب، شکری شعشاعــه، احمد صافی نجفی و... [۵۸]. بحث و گفتگوهای ادبی کم کم به روزنامه‌هایی مانند الشرق العربی، جزیره العرب، جهاد، العهد، انباء و حکمت نیز راه یافت. روزنامه الجزیره نقش مهمی در این زمینه ایفا می‌کرد که صاحب آن تیسیر ظبیان مردم را به بحث و گفتگوهای ادبی تشویق می‌کرد[۵۹].

در آغاز دهه پنجاه میلادی نقد ادبی در صفحاتی از مجلات ادبی هم چون القلم الحدید (1925)، الافق الحدید (1961 تا 1965) و سپس مجله افكار (1966م) دیده شد. در این مدت دانشگاهیان اردنی به نقد توجه ویژه‌ای كردند. با تاسیس دانشگاه اردن، دانشگاه یرموك و انجمن نویسندگان «رابطــه الکتاب الاردنیین» نقد ادبی شكوفایی رو به رشدی را تجربه کرد و کتاب‌ها و تحقیقات مهمی در این زمینه ارائه شد. محمد مشایخ اسامی حدود 72 نفر از اعضای فعال انجمن را در زمینه نقد ادبی آورده که در مجموع قریب 223 عنوان تخصصی در این زمینه ارائه داده اند[۶۰].

برخی از پژوهشگران نهال نوپای نقد ادبی در اردن را با بحران‌هایی چون عدم مطلوبیت سطح مجلات ادبی و فقدان گستردگی آن در جهان عرب و عدم پوشش نقد مواجه می‌دانند و خواستار آنند كه ناقدان، شمولیت، دیدگاه‌های دقیق، دوری از تاریخ استنادی و ورود مستقیم به جوانب ابتكاری را در سرلوحه كار خود قرار دهند و به گونه ای دست به نقد ادبی زنند كه خوانندگان بیشتری در مناطق عرب زبان رغبت به مطالعه آن كنند. نقد ادبی در اردن را می‌توان به كالایی وارداتی تشبیه كرد كه هم چنان نویسندگان اردنی به دنبال كشف زوایا و نقاط ناشناخته آن هستند[۶۱]. از آنجا که نقد ادبی هم مانند سایر زمینه‌های ادبی به ابداع و نوآوری نیاز دارد، از میان صدها نفری که روایت و قصه می‌نویسند تعداد اندکی نقاد ماهرند[۶۲]. اسامی برخی از منتقدان اردنی فعال در روزنامه‌ها در سال‌های 1977 تا 1988 به این شرح است:

مردان منتقد

سمیر قطامی، ابراهیم سعافین، احسان عباس، خالد کرکی، محمد شاهین، جمیل جبر، حسنی فریز، حسنی محمود، ادیب نایف ذیاب، عبد الرحمن شاهین، جمیل علوش، ترکی مغیض، ابراهیم سنجلاوی، صالح حمارنه، صلاح جرار، ابراهیم ابوناب، سمیر فیاض، ابراهیم خلیل، عبدالرووف شمعون، عبدالحمید یاسین، سالم نحاس، سلیم برکات[۶۳].

زنان منتقد

زلیخه ابوریشه، سمیره ناصر، فاطمه هندی، وفاء احمد، فخری صالح[۶۴].                  

نمایشنامه

پژوهشگران و كارشناسان سرآغاز پدیده تئاتر و نمایشنامه نویسی در اردن را به كانون‌ها، انجمن‌ها و مدارس مرتبط می‌دانند. دكتر سمیر قطاس نخستین تلاش‌ها برای شكل گیری تئاتر و نمایشنامه نویسی در اردن را به سال 1945 میلادی و در كانون بازیگری و موسیقی شهر اربد می‌داند كه پس از آن نمایشنامه الشموع المحترقــه به نویسندگی صلاح ابو زید در سینما الزهراء شهر اربد در سال 1948 میلادی به روی صحنه رفت. وی هم چنین گروه هنری سینما و تئاتر اردن به ریاست ابراهیم مسیس را كه در اوایل دهه پنجاه میلادی آغاز به كاركرد، از دیگر نشانه‌های بروز تئاتر و نمایشنامه نویسی می‌داند.

با این حال تمامی كارشناسان هنری آغاز رسمی تئاتر در اردن را با اجرای نمایشنامه الفخ در سال 1962 میلادی همزمان می‌دانند؛ این نمایشنامه به دست رابرت توماس نگاشته و توسط هانی صنوبر كارگردانی شد و در مركز اطلاعات آمریكایی در امان به روی صحنه رفت. در دهه شصت میلادی در اردن تعداد دیگری از گروه‌های نمایش پا به عرصه گذاشتند كه از آن جمله می‌توان گروه هواداران بازیگری المقدسی در قدس كه فعالیت‌های خود را به زبان انگلیسی انجام می‌دادند، گروه هواداران تئاتر وابسته به مجلس فرهنگی بریتانیا در قدس،‌ گروه هواداران درام وابسته به مركز اطلاعات آمریكایی در امان و گروه خانواده تئاتر اردن به ریاست هانی صنوبر و با حمایت عبدالحمید شرف وزیر فرهنگ وقت اردن را نام برد.

گروه خانواده تئاتر اردن در سال 1966 تعدادی از نمایشنامه‌های معروف نویسندگان صاحب سبک جهان هم چون اسكار وایلد،‌ هنری ابسن و رابرت توماس را برای اولین بار در اردن به نمایش درآوردند و پس از آن به بازسازی نمایشنامه‌های مشهورتری از سامرست موام،‌ برنارد شو و الخاندروكاسونا پرداختند. در سال 1966 میلادی و با تاسیس اداره فرهنگ و هنر اردن، ‌گروه خانواده تئاتر اردن به این اداره پیوست و فعالیت‌های خود را با اجرای تئاترهای دیگر افزایش داد[۶۵]. در سال‌های 1968 و 1969 این گروه به اجرای نمایشنامه‌های ژان پل سارتر، ‌لابسن و مولیر در اردن پرداخت.

ادبیات كودكان

ادبیات کودکان تمام آنچه که برای کودکان در زمینه‌های مختلف نوشته می‌شود، را دربر می‌گیرد که می‌تواند در اشکال گوناگونی مانند قصه، شعر، قصیده، نمایش، روایت عرضه شود[۶۶]. ظهور ادبیات كودكان در اردن با انتشار مجله سامر در سال 1977 میلادی آغاز می‌شود[۶۷] و از آن زمان تا كنون این جنبش ادبی از طریق روزنامه، ‌مجله و كتاب تداوم داشته است. در همین حال برخی سابقه ادبیات كودک در اردن را به دهه پنجاه با انتشار كتاب‌هایی در مرحله ابتدایی می‌دانند و كتاب‌های انا شید الجیل المسلم یوسف العظم و مجموعه شعری الطفل المنشد اسكندر الخوری را از نخستین تلاش‌ها پیرامون ادبیات كودكان می‌شمارند.

به هر حال نامگذاری سال 1979 میلادی به نام سال كودكان، دلیلی شد كه ادبیات كودكان و فرهنگ مرتبط با آن گسترش یافته و روزنامه و مجلات اردنی، صفحه‌ای را به ادبیات مخصوص كودكان اختصاص دهند. پس از آن چندین مجله تخصصی در رابطه با كودكان مانند فارس، البراعم و طارق آغاز به كار كرده و موفقیت‌های زیادی به دست آوردند. هم چنین اشعار و مجموعه‌های شعری از محمد قیسی، محمد ظاهر، محمود شبلی، کمال رشید و علی بتیری انتشار یافت و قصه نویسانی مانند فخری قعوار، محمود شقیر، علی حسین خلف، زلیخه ابوریشه، مفید نحله، منیره قهوجی، یحیی جوجو، عیسی جراجره و منیر هور به قصه گویی برای کودکان پرداختند[۶۸].

در این راستا در سال 1985 همایش فرهنگی ملی در اردن با محوریت کودکان برگزار شد[۶۹]. در سال 1989 انجمنی به نام انجمن ملی تربیت و تعلیم كودكان در اردن تاسیس شد كه هدف آن پرداختن به موضوع قصه، قصیده، نمایشنامه، كتابخانه كودكان، روزنامه كودكان و كتاب‌های مدرسه با موضوع كودك بود که در آن هم چنین پژوهش‌هایی درباره چگونگی روابط با كودكان انجام گرفت.

در این راستا كنفرانس‌ها و جشنواره‌های متعددی پیرامون رسیدگی به اوضاع كودكان اردنی و ادبیات كودكان در شهرهای مختلف این كشور برگزار شد که از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به كنفرانس ملی و فرهنگی دانشگاه اردن اشاره کرد که در سال 1985 با عنوان ادبیات كودكان در اردن و مواجهه آن با خطر صهیونیسم به بحث و گفتگو پیرامون كودكان پرداخت و هم چنین كنفرانس جهانی پیرامون كودكان در سال 1990 كه با نظارت وزارت آموزش و پرورش و وزارت برنامه ریزی اردن برگزار شد.

غالب شخصیت‌های قصه‌هایی که برای کودکان نوشته می‌شود را حیوانات تشکیل می‌دهند؛ بخش اعظم آن‌ها آموزشی هستند و درصدد انتقال مفاهیم و ارزش‌ها به کودکان هستند[۷۰]. روکس عزیزی اسامی تعدادی از قصه نویسان کودک و نوجوان را منتشر کرده است؛ مانند: یوسف عظم، محمد عنانی، جهاد جمیل، راضی عبد هادی[۷۱]. که نویسندگان دیگری مانند حسنی فریز، اسحاق موسی حسینی، فایز علی غول ، نبیل صوالحه و تغرید نجار را هم می‌توان به این فهرست اضافه کرد[۷۲]. از نامدارانی كه در زمینه ادبیات كودک در اردن آثار تاثیر گذاری به جای گذاشتند می‌توان از محمد القیسی، محمد الظاهر، محمود الشلبی، فخری قعوار، مفید نحلــه، ‌منیره‌ القهوجی و روضــه الهدهد نام برد[۷۳].

مشاهیر ادبی‌

هرچند قابل توجیه نیست كه ادبیات اردن را به تنهایی و به دور از جریان مدرن ادبیات عرب بررسی كنیم، اما می‌توانیم نوشتار جداگانه ای را بدان اختصاص دهیم؛ مسائل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، شخصیت‌های متفاوتی به اردنی‌ها بخشیده است. تعدادی از نویسندگان عرب و نویسندگان شرق شناس غربی در مورد ادبیات اردنی و فلسطینی به عنوان تكه‌های كوچكی از فرهنگ عرب قلم فرسایی كرده‌اند. گرچه جغرافیای سیاسی همیشه محدودیت‌های خود را بر ادبیات تحمیل نمی‌كند اما در نظر گرفتن مشخصه‌های ادبیات در مرزهای جغرافیایی با دیدی نقادانه كاملا معمول و رایج است.

سرزمین مقدس مصیبت‌های بی‌شماری در 25 سال گذشته دیده است؛ نتیجۀ این مصائب تغییر ناگهانی افراد، حكومت بعضی مناطق و تغییر سریع در اهمیت ادبیات آنجا بود. به نظر می‌رسد این منطقه در حال حاضر در شرایط تغییرات پی‌در‌پی حتی در مرزهای جغرافیایی دارد. پیش از این جدا كردن واژه فلسطینی از اردنی كاملا مقبول بود اما اكنون بدلیل موقعیت‌های سیاسی مبهم در این منطقه، معنای خود را از دست داده است. در این جا به منظور راحتی، تمام نویسندگان عرب در دو کرانه رود اردن را اردنی در نظر می‌گیریم. هرچند در عین راحتی این کار بسیار گمراه كننده است. امروزه اغلب نویسندگان اردنی چه آن‌هایی كه در امان، بیروت، دمشق، بغداد یا حتی نیویورک ساكنند، ریشه‌های خود را در فلسطین می‌یابند[۷۴].

مصطفی وهبی التل

مصطفی وهبی التل مشهور به عرار (1897 تا 1949) مشهورترین ادیب اردنی است، وی رمان نویس، شاعر، اصلاح طلب، وکیل، معلم، قاضی، مبارز سیاسی، فیلسوف و یکی از مؤثرترین شخصیت‌ها برای ملت اردن و جنبش‌های ضد استعماری بود.

حیدر محمود

حیدر محمود شاعر و ملی گرای اردنی است. وی در سال 1942 در حیفا متولد شد. خانواده‌ی وی خانه‌ی خود را در جنگ اعراب و اسرائیل در سال 1948 از دست دادند. او تحصیلات ابتدایی خویش را در امان و تحصیلات تکمیلی خود را در انگلیس و آمریکا سپری کرد. آثار محمود به چندین زبان از قبیل اسپانیایی، ژاپنی، کره ای، فرانسوی و صِربی منتشر شده است.

عزالدین مناصره

عزالدین مناصره(1945) از دانشگاه قاهره فارغ التحصیل شد. در برنامه‌های فرهنگی رادیو اردن حضور داشت. سپس به صوفیا مهاجرت کرد و مدرک دکترای خود را در رشته ادبیات گرفت و در دانشگاه الجزائر به تدریس پرداخت. آثار وی: دیوان یا عنب الخلیل، دیوان الخروج من البحر المیت، قمر جرش کان حزینا، باجس ابو عطوان یزرع فی الخلیل العنب[۷۵].

راضی صدوق

راضی صدوق، (1945) در طولکرم متولد شد و در همانجا به تحصیل پرداخت. کار علمی خود را در روزنامه‌های اردنی آغاز نمود و در روزنامه‌های جهاد و دفاع و منار به نوشتن پرداخت و به کار در رادیو مشغول شد. وی هم چنین مدیر مسئول مجله‌های هنا امان، رسالــه الاردن و حماه الوطن بود و حضور دائمی در روزنامه‌های عربی داشت. وی پنج دیوان شعر دارد که عبارتند از: کان لی قلب، ثائر بلا هویـه، النار و الطین، بقایا قصــه انسان، امطار الحزن و الدم[۷۶].

جمیل علوش

جمیل علوش،(1937 تا 2010) در بیروت متولد شد. تحصیلات متوسطه خود را در آنجا گذراند، سپس از دانشگاه دمشق فارغ التحصیل شد. به کویت سفر کرد و در وزارت دارایی مشغول به کار شد. به مطالعه و تحقیق درباره میراث عربی و به ویژه زبان عربی همت گماشت. مدرک دکتری خود را از دانشگاه یسوعیه گرفت و در دانشکده مهندسی امان مشغول به کار شد. دیوان‌های شعر او: عرس الصحراء، خوابی الحزن، اشواق، جراح و دعاء، مواکب البیع، صوت الشعر[۷۷].

اسد محمد قاسم

اسد محمد قاسم، (1931 تا 2001) در الجلیل متولد و در اربد بزرگ شد و به معلمی پرداخت. اشعار خود را در مجلات اردنی به چاپ می‌رساند. پس از فتنه 1957 به سوریه و عراق پناه برد و به عنوان رایزن در سفارت فلسطین مشغول به کار شد. از آثار اوست: اعاصیر فی الاردن، قصائد من الاردن[۷۸].

فدوی طوقان

فدوی طوقان، (1917 تا 2003) در شهر سلط متولد و از دانشگاه امریکایی بیروت فارغ التحصیل شد و به تدریس تاریخ و جغرافیا و ادبیات پرداخت. در زمینه داستان کوتاه، روایت، نقد، مقاله و ترجمه آثار متنوعی دارد و بیش از سایر ادبای اردن، در میادین ادبی حضور داشته است. وی رییس اتحادیه نویسندگان اردن بود. از آثار اوست: دیوان هیاکل الحب، دیوان بلادی[۷۹].

نجیب قسوس

نجیب قسوس، (1926 تا 1995) در شهر کرک متولد شد. در جوانی به حرفه معلمی پرداخت، سپس به نیروهای مسلح پیوست. وی دوست عرار بود. در دهه چهل و پنجاه، اشعار خود را در روزنامه‌ها و مجلات اردنی چاپ می‌کرد. وی توجه زیادی به ادبیات و میراث مردمی داشت. دیوان اغنی‌ـه الفجر از آثار اوست[۸۰].

عبد الرحیم عمر

عبد الرحیم عمر(1929 تا 1993) در روستای جیوس متولد شد در لندن و کویت درس خواند و سپس به اردن بازگشت و به کار در وزارت رسانه‌ها و صداو سیمای اردن مشغول شد و با مجله افکار به همکاری پرداخت. وی اشعار وطنی و سیاسی‌ای دارد که تنها در برخی روزنامه‌های مخفیانه احزاب چاپ گردید. دیوان‌های اشعار: اغنیات للصمت، من قبل و من بعد، قصائد مورقــه، اغانی الرحیل السابع، الاعمال الشعری‌ـه الکاملــه[۸۱].

عبد اللطیف عقل

عبد اللطیف عقل،(1942 تا 1993) در روستای دیر استیا در نابلس متولد شد. تحصیلات دبیرستانی خود را در امان گذراند و از دانشگاه دمشق فارغ التحصیل شد. مدرک فوق لیسانس و دکتری خود را از دانشگاهی در جنوب کالیفرنیا گرفت و به تدریس در دانشگاه‌های بیت لحم و النجاح پرداخت. از آثار وی: شواطیء القمر، اغانی القمــه والقاع، هی و الموت، قصائد حب لایعرف الرحمــه، الاطفال یطاردون الجراد، حواری‌ـه الحزن الواحد، الحسن بن زریق ما یزال یرحل، قلب البحر المیت[۸۲]

آسیا خولــه عبدالهادی

آسیا خولــه عبدالهادی، در سال 1948 در سلمه/یافا متولد شد. دبیرستان خود را در سال 1966 به اتمام رساند و برای ادامه تحصیل در رشته حقوق به دانشگاه عربی بیروت رفت ولی پس از 3 سال بدون اتمام درس، تحصیل در این رشته را ترک کرد. در طی سال‌های 1966 تا 1983 در تعدادی از شرکت‌های نفتی کویت مشغول به کار شد. وی برای روزنامه کویتی القبس طی سال‌های 1983-1978، و روزنامه اردنی الاسواق به مدت 3 سال می‌نوشت. وی عضو انجمن نویسندگان اردنی است. رمان الحب و الخبز، (عشق و نان)، داستان‌های کوتاه سنوات الموت، (سال‌های مرگ) و رمان الشتاء المریر، (زمستان تلخ) از آثار اوست[۸۳].

امین شناز

امین شنار، (1934 تا 2005) در سال 1934 در بیروت/رام الله متولد شد. ابتدا به عنوان مدرس در دانشکده ابراهیمی در قدس مشغول به کار شد. سپس از سال 1961 تا 1966 به عنوان سردبیر مجله الافق الجدید فعالیت نمود و از آغاز تأسیس روزنامه المنار نیز با آن همکاری داشت، سپس تا سال 1971 مدیر برنامه‌ها در تلویزیون اردن شد و فیلمنامه‌های فندق باب العمود و همس القنادیل و البحث عن المفقود و برنامه‌های علمی دینی با نام سبحان الله را برای تلویزیون اردن نوشت. هم چنین نویسنده‌ی نمایشنامه‌های متعدد و برنامه‌های متنوعی برای رادیو بود. رمان الکابوس وی جایزه رمان عربی را از دارالنهار لبنان در سال 1967 دریافت نمود. مهم‌ترین اثر شعری او المشعل الخالد است. وی تا سال 1977 نایب رئیس شهرداری شهر بیروت بود. وی هم چنین در روزنامه الدستور ستون ثابتی به نام «لحظات» داشت که بیش از 3 سال آن را ادامه داد و یک ستون هفتگی نیز به نام«مع الحیاه و الناس» را عهده‌دار بود، هم چنین به عنوان مدرس در دبیرستان‌های امان فعالیت کرد تا اینکه در اواخر دهه نود بازنشسته شد[۸۴].

حسنی زید الکیلانی

حسنی زید الکیلانی، در سال 1910 در یک خانواده فقیر در شهر سلط متولد شد (به روایت دیگر در سال 1912 در نابلس متولد شد). وی اشعار بسیاری در برخی نشریات مانند مجله الرائد و المعرفــه و روزنامه الجزیره به چاپ رساند. در دهه 1930 به تدریس پرداخت و به عنوان معلم در شهر الخلیل مشغول به کار شد و سپس به همراه مادرش تا سال 1940 در این شهر ماند و سپس به امان رفت. پس از بازگشت از فلسطین، ارتباط نزدیکی با ملک عبدالله بن حسین یافت و او را در قصائدش ستود و بابی به نام هاشمیات را در دیوانش به مدایح ملک عبدالله اختصاص داد.

ملک حسین نیز در سال 1948 سمتی در ارتش به وی اعطا کرد و در این منصب باقی ماند تا در سال 1960 در 50 سالگی بازنشسته شد. وی به همراه مادرش که فلج بود در جبل القلعه در امان زندگی می‌کرد تا اینکه خانه اش دچار آتش سوزی شد و به بیمارستان منتقل شد. در سال 1975 به ازرق و پس از 2 سال به زرقاء رفت. وی پای چپش را به دلیل بیماری دیابت از دست داد و در سال 1979 در شهر زرقاء دارفانی را وداع گفت. مهم ترین کتاب شعر او اطیاف و اغارید است[۸۵].

حسنی فریز

حسنی فریز، (1907 تا 1990) در سال 1907 در شهر سلط متولد شد. تحصیلات دبیرستان خود را با موفقیت در سال 1927 به پایان رساند و برای ادامه تحصیل به دانشگاه امریکایی بیروت رفت و لیسانس ادبیات خود را در سال 1932 اخذ نمود. سپس در شهرهای سلط، امان و کرک به حرفه تدریس پرداخت. در سال 1944 مدیر دبیرستان سلط شد. و پس از آن به عنوان بازرس در وزارت آموزش و پرورش مشغول به کار شد.

پس از بازنشستگی نیز ابتدا به عنوان مشاور فرهنگی وزارت رسانه‌ها و سپس به عنوان مشاور فرهنگی تلویزیون اردن مشغول به کار شد. وی در روزنامه الرأی مقالات هفتگی منتشر می‌کرد. آخرین مقاله‌اش را یک روز قبل از وفات به چاپ رساند. وی عضو مجمع زبان عربی بود و در سال 1990 در امان وفات یافت و در سلط به خاک سپرده شد. تالیفات شعری او شامل بلادی، هیاکل الحب، غزل و زجل، الزهور است. هم چنین کتاب‌های داستان، مغامرات حمار، مغامرات تائبــه، عروه و عفراء، قصص من بلدی، قصص و تمثیلیات، شجره التفاح از آثار اوست[۸۶].

محمد ادیب العامری‌

در سال 1907 در یافا متولد شد. تحصیلات دبیرستان خود را درسال 1924 در یافا تمام کرد و برای اخذ لیسانس به دانشگاه امریکایی بیروت رفت و در سال 1930 لیسانس خود را در رشته زیست، شیمی و فیزیک اخذ نمود. در سال 1929 درخلال انقلاب «البراق» دستور بازداشت وی صادر شد، از این رو به اردن پناه برد و به عنوان معلم علوم تجربی در دبیرستان سلط مشغول به فعالیت شد و طولی نکشید که اداره این مدرسه را برعهده گرفت. سپس به عنوان بازرس در سال 1943 در وزارت معارف (آموزش و پرورش) مشغول به کار شد. آنگاه به فلسطین بازگشت و مشاور مدیر رادیو در قدس شد. پس از حادثه 1948 به اردن برگشت و مدیر رادیوی اردن گردید. وی هم‌چنین نماینده اردن در کمیسیون آتش‌بس بین‌المللی بود.

در دهه‌های پنجاه و شصت نیز در مقامات عالی دولتی در وزارت خارجه، وزارت معارف، اداره واردات وصادرات، دیوان کارمندان و دیوان حسابرسی خدمت کرد. وی مقالات زیادی را در روزنامه‌ها و مجلات به چاپ رساند. از سال1967 به ترتیب وزیر امور خارجه ، سفیر اردن در مصر و وزیر فرهنگ و رسانه شد تا اینکه از مشاغل دولتی استعفا داد. در اواخر سال 1967 به عنوان رئیس انجمن نویسندگان اردن انتخاب شد و در سال 1978 درگذشت. وی دارای مقالات متعددی در روزنامه و مجلات عربی است و دارای تالیفاتی در زمینه تاریخ با عنوان القدس العربی‌ـه، عروبــه فلسطین فی التاریخ می‌باشد. هم چنین نویسنده کتاب‌های داستانی شعاع النور و قصص اخری است[۸۷].

قاسم توفیق

در سال 1954 در جنین متولد شد، سپس به امان رفته و تحصیلات خود را در آنجا گذراند و در سال 1978 لیسانس ادبیات عرب را از دانشگاه اردن اخذ نمود. در بخش بانکی اردن مشغول به کار شد. وی بین اردن و امارات و تعدادی از کشورهای عربی و اروپایی در تردد بود. او عضو انجمن نویسندگان اردنی است و در زمینه داستان و رمان دارای تالیفاتی است؛ از مقدمات لزمن الحرب، آن لنا ان نفرح، العاشق، ذوالقرنین از آثار داستانی اوست و مؤلف رمان‌های ماری روز تعبر مدینــه الشمس، ارض اکثر جمالا، امان ورد اخیر، ورقــه التوت، حکای‌ـه اسمها الحب، الشندغــه می‌باشد[۸۸].

شکری شعشاعــه

درسال 1890 در غزه هاشم متولد شد. تحصیلات ابتدایی خود را در زادگاهش گذراند و برای ادامه تحصیل به نابلس رفت و در رشته اقتصاد و مدیریت مالی تحصیل کرد. زبان‌های انگلیسی و فرانسه را به خوبی فراگرفت. سپس در سال 1919 به شرق اردن رفت و به همراه تعدادی از جوانان حرکت مقاومت ضد استعمار انگلیس بر شرق اردن را تشکیل داد. وی دروس ریاضی، اخلاق و تاریخ را در عکا تدریس می‌کرد. هم‌چنین ریاست دیوان محاسبات، بازرس مالی و مدیریت برق و تلگراف در شرق اردن و مدیر محاسبات عمومی‌ بود و مناصب متعددی را در عهد فیصلی و عهد امارت برعهده داشت؛ ازجمله وزیر کشور، وزیر دفاع، وزیر مالی و وزیر اقتصاد.

وی عضو دیوان تفسیر قوانین و عضو مجلس سنا بود؛ مقالات بسیاری را در روزنامه‌ها و مجلاتی از جمله الاردن الجدید و الیقظــه به چاپ رساند و در سال 1963 درگذشت. کتاب شعر و با نام النفثات و رمان‌های فی طریق الزمان، فی الحکومــه و الحیاه از او به طبع رسید. و هم چنین دارای تألیفات دیگری از جمله ابوصوفه، العودات، قطامی، هاشم، همس الصور می‌باشد[۸۹].

سیف الدین الکیلانی‌

در سال 1914 در شهر قنفذه در یمن متولد شد. تحصیلات خود را درمدارس نابلس و یافا به اتمام رساند و در سال 1933 از دانشکده عربی در قدس فارغ التحصیل و به عنوان معلم در دبیرستان شهر الخلیل مشغول به کار شد. سپس به عنوان مدیر مدارس طبریا، مجدل و قلقیلیه فعالیت کرد. در سال 1945 از سمت خود استعفا داد و کارمند بانک «الامــه العربیـه» در قدس و سپس مدیر یکی از شعبه‌های این بانک در نابلس شد. پس از حادثه 1948 به تدریس در دبیرستان شهر کرکوک در عراق و سپس به دبیری در شهر حماه سوریه پرداخت و پس از آن مدیریت دبیرستان‌های اربد و سلط را برعهده گرفت.

وی در دانشگاه ملبورن استرالیا بورسیه شد و در سال 1954 در رشته علوم تربیتی لیسانس و در سال 1956 فوق لیسانس گرفت. در خلال سال‌های 1956-1954 به نیوزلند، امریکا، انگلیس و فرانسه سفرکرد و در سال 1960 دکتری خود را در رشته علوم تربیتی در دانشگاه عین شمس قاهره به اتمام رساند. پس از آن بازرس وزارت آموزش و پرورش، مدیر دارالمعلمین در بیت حنینا در قدس شد. در سال1966 سفیر اردن در مغرب بود و پس از آن بازنشسته شد و درسال 1967 به عنوان مدرس در دانشگاه شهر رباط به تدریس پرداخت. در طی حیات خود مدال‌های متعددی دریافت نمود. سرانجام در سال 1968 در رباط مغرب درگذشت و در امان به خاک سپرده شد. کتاب‌های شعر خلجات قلب، حنین الی الوطن از آثار اوست[۹۰].

صباح المدنی

صباح المدنی در سال 1940 در امان متولد شد و در سال 1967 دبیرستان خود را به اتمام رساند سپس برای تحصیل در رشته علوم اجتماعی به دانشگاه بیروت رفت ولی در سال 1974 درس خود را نیمه تمام گذاشت. درسال 1993 خانواده ادیبان آینده را تاسیس کرد که بعدها به «ملتقی عمون للادب و النقد» تغییر نام داد. وی عضو اتحادیه نویسندگان و ادیبان اردن است. تالیفات وی شامل داستان‌های کوتاه با عناوین سهره علی شرفــه القلق، لیلی غادرنی قلبی و داستان‌های کودکان با عناوین مهنــه الامیر، لیلی فی قصر القطط، الامانــه و قصص اخری می‌باشد. عنوان ادبی دیگر نزیف الذاکره است[۹۱].

محمد صبحی ابوغنیمه

در سال 1902 در شهر اربد متولد شد. تحصیلات ابتدایی را در اربد گذراند، سپس به دمشق رفت و برای تحصیل در مدرسه مهندسی به آستانه سفرکرد، ولی وقوع جنگ جهانی سبب شد تا دوباره به دمشق بازگردد و در آنجا ادامه تحصیل دهد. پس از آن از دانشگاه برلین در رشته پزشکی فارغ التحصیل شد و در سال 1929 درمانگاه خود را در امان افتتاح نمود و در کنار پزشکی به فعالیت‌های مطبوعاتی و سیاسی روی آورد. وی مجلات المیثاق و الحمامــه را منتشر ساخت. در سال 1964 به عنوان سفیر در دمشق مشغول به کار شد و سپس در سال 1969 به کشورش بازگشت و در سال 1970 در دمشق درگذشت. داستان اغانی اللیل از تألیفات اوست. هم چنین عناوینی چون من الایام، نظره فی اعماق الانسان از او به جای مانده است[۹۲].

محمود سیف الدین الایرانی‌

در سال 1914 در یافا متولد شد. زبان انگلیسی و فرانسه را به خوبی می‌دانست. در اوایل دهه 1940 به امان رفت و به سمت معلمی مشغول کار شد، سپس به وزارت آموزش و پرورش منتقل شد و درسال 1971 به عنوان مشاور در وزارت رسانه‌ها انتخاب گردید و دبیری مجله رسالــه الاردن و سپس مجله الافکار را برعهده گرفت.

در زمینه داستان کوتاه، مقالات ادبی و اجتماعی در روزنامه‌های الدفاع، الجامعــه الاسلامیـه، و فلسطین می‌نوشت. اول الشوط اولین مجموعه‌ی داستان‌های وی در سال 1937 به چاپ رسید. وی در زمینه داستان کوتاه مشهور است ولی بیشترین فعالیت او در زمینه ترجمه از زبان‌های دیگر است. او در سال 1974 از دنیا رفت. داستان‌های دیگر او اول الشوط، مع الناس، متی ینتهی اللیل، ما اقل الثمن، اصابع فی الظلام می‌باشد[۹۳][۹۴].

نیز نگاه کنید به

زبان و ادبیات ژاپن؛ زبان و ادبیات روسی؛ زبان و ادبیات کانادا؛ زبان و ادبیات کوبا؛ زبان و ادبیات لبنان؛ زبان و ادبیات مصر؛ زبان و ادبیات تونس؛ زبان و ادبیات افغانستان؛ زبان و ادبیات چینی؛ زبان و ادبیات سنگال؛ زبان و ادبیات تایلند؛ زبان و ادبیات آرژانتین؛ زبان و ادبیات فرانسه؛ زبان و ادبیات اسپانیا؛ زبان و ادبیات مالی؛ زبان و ادبیات ساحل عاج؛ زبان و ادبیات سوریه؛ زبان و ادبیات اتیوپی؛ زبان و ادبیات زیمبابوه؛ زبان و ادبیات سیرالئون؛ زبان و ادبیات قطر؛ زبان و ادبیات سودان؛ زبان و ادبیات گرجستان؛ زبان و ادبیات تاجیکستان؛ زبان و ادبیات قزاقستان؛ زبان و ادبیات بنگلادش؛ زبان و ادبیات سریلانکا

کتابشناسی

  1. برگرفته از https://mawred.org/wp_content/%20uploads/%202013/، ص. 29
  2. Mawred. Org/ WP - content/ uploads/ 2013/ 03/ Jordan - final. Doc  المورد الثقافي، ص. 30
  3. برگرفته از http://en.wikipedia.org/wiki/Jordan#Languages
  4. Shoup. J. A., Culture and customs of Jordan, p.cm. Culture and customs of the Middle East, p. 45, 46, 47
  5. Seyd. M. H.(2007), World infopaedia: Jordan, Paragun Publication, p. 250
  6. Seyd. M. H.(2007), World infopaedia: Jordan, Paragun Publication, p. 251
  7. Seyd. M. H.(2007), World infopaedia: Jordan, Paragun Publication, p. 252
  8. Seyd. M. H.(2007), World infopaedia: Jordan, Paragun Publication, p. 253
  9. Shoup. J. A., Culture and customs of Jordan, p.cm. Culture and customs of the Middle East, ISSN 1550-1310, p. 47-48
  10. Shoup. J. A., Culture and customs of Jordan, p.cm. Culture and customs of the Middle East, ISSN 1550-1310, p. 48
  11. Shoup. J. A., Culture and customs of Jordan, p.cm. Culture and customs of the Middle East, ISSN 1550-1310, p. 49
  12. Shoup. J. A., Culture and customs of Jordan, p.cm. Culture and customs of the Middle East, ISSN 1550-1310, p. 49
  13. المصلح أحمد(1953- 1993م)، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن. ص 11 و 12
  14. برگفته از كتاب ادبيات معاصر فلسطين و اردن نوشته آقای بكير الوان از سايتhttps://www.jstor.org/
  15. المصلح أحمد(1953- 1993م)، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن . ص. 14 - 16
  16. عطيات محمد عبدالرحيم،(1999). الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 32
  17. عطيات محمد عبدالرحيم،(1999). الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 32
  18. عطيات محمد عبدالرحيم،(1999). الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 32
  19. عطيات محمد عبدالرحيم،(1999). الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 33
  20. عطيات محمد عبدالرحيم،(1999). الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 46
  21. عطيات محمد عبدالرحيم،(1999). الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 64 و 65
  22. عطيات محمد عبدالرحيم،(1999). الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 95 و 96
  23. عطيات محمد عبدالرحيم،(1999). الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 115 و 116
  24. عطيات محمد عبدالرحيم،(1999). الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 222
  25. عطيات محمد عبدالرحيم،(1999). الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 223
  26. عطيات محمد عبدالرحيم،(1999). الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 225
  27. عطيات محمد عبدالرحيم،(1999). الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 227
  28. عطيات محمد عبدالرحيم،(1999). الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 226
  29. عطيات محمد عبدالرحيم،(1999). الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 249
  30. عطيات محمد عبدالرحيم،(1999). الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 249
  31. عطيات محمد عبدالرحيم،(1999). الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 250
  32. عطيات محمد عبدالرحيم،(1999). الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 250
  33. عطيات محمد عبدالرحيم،(1999). الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 337
  34. عطيات محمد عبدالرحيم،(1999). الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 338
  35. عطيات محمد عبدالرحيم،(1999). الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 461 و 462
  36. عطيات محمد عبدالرحيم،(1999). الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 464
  37. عطيات محمد عبدالرحيم،(1999). الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 147 - 473
  38. عطيات محمد عبدالرحيم،(1999). الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 376
  39. عطيات محمد عبدالرحيم،(1999). الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 376
  40. عطيات محمد عبدالرحيم،(1999). الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 408
  41. عطيات محمد عبدالرحيم،(1999). الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 408
  42. عطيات محمد عبدالرحيم،(1999). الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 410 و 411
  43. عطيات محمد عبدالرحيم،(1999). الحرکــة الشعريــة في الاردن تطورها و مضامينها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 422 و 423
  44. قطامی سمير(1993)، الشعر فی الاردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 7
  45. قطامی سمير(1993)، الشعر فی الاردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 50
  46. قطامی سمير(1993)، الشعر فی الاردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 59
  47. قطامی سمير(1993)، الشعر فی الاردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 59
  48. قطامی سمير(1993)، الشعر فی الاردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 60
  49. لمصلح أحمد(۱۹۹۵)، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن. ص. 17
  50. لمصلح أحمد(۱۹۹۵)، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن. ص. 17 - 20
  51. سعافين ابراهيم(۱۹۹۵)، الروای‌ـة فی الاردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 11
  52. المصلح أحمد(۱۹۹۵)، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن. ص. 21
  53. المصلح أحمد(۱۹۹۵)، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن. ص. 22
  54. المصلح أحمد(۱۹۹۵)، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن. ص. 24
  55. المصلح أحمد(۱۹۹۵)، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن. ص. 21 - 24
  56. سعافين ابراهيم(۱۹۹۵)، الروای‌ـة فی الاردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 368 - 372
  57. المصلح أحمد(۱۹۹۵)، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن. ص. 26
  58. المصلح أحمد(۱۹۹۵)، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن. ص. 26
  59. المصلح أحمد(۱۹۹۵)، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن. ص. 27
  60. المصلح أحمد(۱۹۹۵)، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن. ص. 28
  61. المصلح أحمد(۱۹۹۵)، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن. ص. 24 - 30
  62. المصلح أحمد(۱۹۹۵)، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن. ص. 30
  63. المصلح أحمد(۱۹۹۵)، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن. ص. 138 و 139
  64. المصلح أحمد(۱۹۹۵)، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن. ص. 320 - 318
  65. المصلح أحمد(۱۹۹۵)، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن. ص. 84 -71
  66. المصلح أحمد(۱۹۹۵)، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن. ص. 31 و 32
  67. المصلح أحمد(۱۹۹۵)، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن. ص. 33
  68. المصلح أحمد(۱۹۹۵)، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن. ص. 35
  69. المصلح أحمد(۱۹۹۵)، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن. ص. 38
  70. المصلح أحمد(۱۹۹۵)، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن. ص. 37 و 38
  71. المصلح أحمد(۱۹۹۵)، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن. ص. 33
  72. المصلح أحمد(۱۹۹۵)، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن. ص. 34
  73. المصلح أحمد(۱۹۹۵)، ملامح عامــة للحياة الثقافی‌ـة فی الأردن، منشورات لجنــة تاريخ الاردن. ص. 84 - 53
  74. برگرفته از كتاب ادبيات معاصر فلسطين و اردن - نوشته آقای بكير الوان از سايت https://www.jstor.org/
  75. عطيات محمد عبدالرحيم(1999). الحرکــة الشعریـة فی الاردن تطورها و مضامين‌ها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 536
  76. عطيات محمد عبدالرحيم(1999). الحرکــة الشعریـة فی الاردن تطورها و مضامين‌ها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 531
  77. عطيات محمد عبدالرحيم(1999). الحرکــة الشعریـة فی الاردن تطورها و مضامين‌ها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 533
  78. عطيات محمد عبدالرحيم(1999). الحرکــة الشعریـة فی الاردن تطورها و مضامين‌ها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 534
  79. عطيات محمد عبدالرحيم(1999). الحرکــة الشعریـة فی الاردن تطورها و مضامين‌ها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 532
  80. عطيات محمد عبدالرحيم(1999). الحرکــة الشعریـة فی الاردن تطورها و مضامين‌ها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 531
  81. عطيات محمد عبدالرحيم(1999). الحرکــة الشعریـة فی الاردن تطورها و مضامين‌ها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 534
  82. عطيات محمد عبدالرحيم(1999). الحرکــة الشعریـة فی الاردن تطورها و مضامين‌ها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 533
  83. عطيات محمد عبدالرحيم(1999). الحرکــة الشعریـة فی الاردن تطورها و مضامين‌ها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 532
  84. عطيات محمد عبدالرحيم(1999). الحرکــة الشعریـة فی الاردن تطورها و مضامين‌ها، منشورات لجنــة تاريخ الاردن، ص. 533
  85. معجم الادباء الاردينين فی (العصر الحديث) الطبعــة الاولي(2014)، وزارة الثقافــة، ص. 1
  86. معجم الادباء الاردينين فی (العصر الحديث) الطبعــة الاولي(2014)، وزارة الثقافــة، ص. 37
  87. معجم الادباء الاردينين فی (العصر الحديث) الطبعــة الاولي(2014)، وزارة الثقافــة، ص. 73
  88. معجم الادباء الاردينين فی (العصر الحديث) الطبعــة الاولي(2014)، وزارة الثقافــة، ص. 73
  89. معجم الادباء الاردينين فی (العصر الحديث) الطبعــة الاولي(2014)، وزارة الثقافــة، ص. 244
  90. معجم الادباء الاردينين فی (العصر الحديث) الطبعــة الاولي(2014)، وزارة الثقافــة، ص. 228
  91. معجم الادباء الاردينين فی (العصر الحديث) الطبعــة الاولي(2014)، وزارة الثقافــة، ص. 145 و 146
  92. معجم الادباء الاردينين فی (العصر الحديث) الطبعــة الاولي(2014)، وزارة الثقافــة، ص. 143
  93. معجم الادباء الاردينين فی (العصر الحديث) الطبعــة الاولي(2014)، وزارة الثقافــة، ص. 151
  94. لایقی، غلامرضا (1402). جامعه و فرهنگ اردن. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی(در دست انتشار)