سیاست و حکومت بنگلادش
سیاست و حکومت
سیاست و حکومت بنگلادش شامل: ساختار سیاسی بنگلادش، قانون اساسی بنگلادش، قوه مجریه بنگلادش، نظام و نهاد قانون گذاری بنگلادش، نظام قضایی بنگلادش، فرهنگ سیاسی در بنگلادش، نظام حزبی بنگلادش، حزب ناسیونالیست( ملی گرای) بنگلادش، حزب عوامی لیگ بنگلادش، حزب مسلم لیگ بنگلادش، حزب جماعت اسلامی بنگلادش، حزب جانادال( حزب مردم ) در بنگلادش، حزب حركت وحدت اسلامی بنگلادش، تقسیمات اداری و سیاسی بنگلادش، شهرهای مهم بنگلادش، داكا، راجشاهی، چيتاگنگ، کولنا، سیلهت، روابط خارجی بنگلادش، عضویت بنگلادش در سازمان های بین المللی و منطقه ای، نمادهای ملی بنگلادش است که به شرح زیر است:
شکل نظام و نوع حکومت
نام رسمی و بین المللی این کشور، «جمهوری مردمی بنگلادش» و نام اختصاری آن «بنگلادش» و نام پیشین آن، پاکستان شرقی است. تاریخچه تشکیل دولت مستقل در بنگلادش: تاریخ تشکیل حکومت در این سرزمین را باید پس از استقلال این سرزمین درسال 1971 جستجو کرد. پیش از این مردم این سرزمین به نام «بنگال» یا «بنگلا» نامیده میشدند و محدوده جغرافیایی آن، شامل بنگلادش فعلی و کلکته بود و به زبان بنگالی حرف میزدند. سرزمین بنگال تا قبل از جنگ دوم جهانی، یکی از ایالت های هند بـــزرگ بود که پس از آن یعنی در سال 1947 و استقلال کشوری به نام پاکستان، به نام پاکستان شرقی، یعنی به کشور پاکستان که کشوری اسلامی تازه استقلال یافته بود، پیوست. اما دیری نگذشت که به دلیل توجه نکردن حاکمان پاکستان به زبان بنگالی و رسمیت نبخشیدن به آن، موج تظاهرات، اعتصابات و تشکیل نهضتهای دانشجویی برای مبارزه با پاکستان به راه افتاد و نهایتاً منجر به تشکیل کشوری مستقل به نام بنگلادش در سال 1971 شد. در بخش تاریخ همین کتاب به علل و عوامل و ریشه های آن پرداخته شده است.
در واقع تشکیل حکومت و دولت و تدوین قانون اساسی در این سرزمین را باید پس از سال 1971 دانست. طبق اولین پیش نویس قانون اساسی، قدرت در دست رئیس جمهور بود که این مساله تا قبل از دهه 1990 ادامه یافت؛ اما پس از این دوره، با اصلاحاتی که در قانون اساسی صورت گرفت، رئیس جمهور بیشتر جنبه تشریفاتی پیدا کرد و قدرت اصلی به نخست وزیر منتقل شد.
اسامی روسای جمهور کشور بنگلادش از دوره استقلال 1971 تا 2009 به شرح زیر می باشد:
1. شیخ مجیب الرحمان: 11 آپریل 1971 تا 12 ژانویه 1972؛
2. ابوسعید چودوری: 12 ژانویه 1972 تا 34 دسامبر 1973؛
3. محمد محمد الله: 26 دسامبر 1973 تا 25 ژانویه 1975؛
4. شیخ محبیب الرحمان (مجدد ): 25 ژانویه تا 15 آگست 1975؛
5. خوندوکار مشتاق احمد: 15 آگست تا 6 نوامبر 1975؛
6. ابوسادات محمد سیم: 6 نوامبر 1975 تا 21 آپریل 1977؛
7. ضیاء الرحمان: 21 آپریل 1977 تا 30 می 1981؛
8. عبدالستار: 30 می 1981 تا 24 مارچ 1982؛
9. حسین محمد ارشاد: 24 تا 27 مارچ 1982؛
10. آ. اف . ام ، احسن الدین چودوری: 27 مارچ 1982 تا 11 دسامبر 1983؛
11. حسین محمد ارشاد ( مجدد ): 11 دسامبر 1983 تا 6 دسامبر 1990؛
12. شهاب الدین احمد: 6 دسامبر 1990 تا 10 اکتبر 1991؛
13. عبدالرحمان بیسواس: 10 اکتبر 1991 تا اکتبر 1996؛
14. شهاب الدین احمد: 9 اکتبر 1996 تا 14 نوامبر 2001؛
15. بدرالاوزا چو دوری: 14 نوامبر 2001 تا 21جون 2002؛
16. جمیرالدین سرکار ( موقت ): 21 جون تا سپتامبر 2002؛
17. ایازالدین احمد: از سپتامبر 2002 تا ژانویه 2007؛
18. فخرالدین احمد: از ژانویه 2007 تا فوریه 2009؛
19. محمد ظل الرحمن: از فوریه 2009 - ...
رئیس جمهوری کنونی کشور، محمد ظل الرحمن فرزند محمد علی میان، متولد 9 مارس 1929 است. وی دارای تحصیلات عالیه و از دانشگاه داکا، درجه کارشناسی ارشد تاریخ دارد و عضو ارشد عوامی لیگ است. وی در انتخابات 11 فوریه 2009 برای پست رئیس جمهوری شرکت کرد و رئیس جمهور شد و در 12 فوریه 2009 سوگند یاد کرد.
بحران سیاسی تازه در بنگلادش
خشونت ها بار دیگر در اکتبر 2006 در بنگلادش آغاز شد، جایی که در 28 اکتبر 2006 مدت نخست وزیری خالده ضیاء به پایان رسیده و هم زمان با این موضوع نیز ایازالدین احمد، رئیس دولت موقت انتخاب شد. پیش از آغاز انتخابات ائتلاف احزاب به رهبری عوامی لیگ اعلام کرد انتخاباتی را که برای 22 ژانویه 2007 پیش بینی شده بود، تحریم میکند. به دنبال اوج گیری خشونت ها در ژانویه 2007 ایازالدین احمد حالت فوق العاده اعلام کرد و بیش از 60 هزار نیروی امنیتی برای مقابله با خشونت ها در پایتخت مستقر ساخت. بدین ترتیب انتخابات ژانویه 2007به تعویق افتاد. در 12 ژانویه 2007، فخرالدین احمد ( Fakhruddin Ahmed ) رئیس دولت موقت شد. او بلافاصله برای بررسی فساد گسترده در کشور هیئتی را تشکیل داد و کمیسیونی را مسئول این کار قرار داد. بیش از 160 نفر از سیاستمداران شناخته شده کشور از جمله خالده ضیاء و شیخ حسینه واجد، به جرم فساد دستگیر و به زندان افتادند. نتیجه اقدامات رئیس دولت موقت نه تنها بازداشت این افراد بلکه توقیف وسایل نقلیه لوکس و مسدود کردن حساب های بانکی آن ها نیز بود. دستگیری ها در ماه مارچ با بازداشت طارق رحمان پسر خالده ضیاء به جرم اخاذی ادامه یافت. خالده ضیاء نیز خود در سپتامبر به فساد مالی متهم شد. همچنین شیخ حسینه نیز به فساد و زمینه چینی به منظور قتل چهار تن از هواداران حزب رقیب متهم شد. هرچند بازداشت این دو به همراه بسیاری دیگر از سیاستمداران بنگلادش زیاد طول نکشید و خیلی زود آزاد شدند .
در ژوئن 2007 باران های موسمی و سیل بی سابقه ظرف یک دهه اخیر بنگلادش را فرا گرفت که در جریان آن بیش از 100 تن در چیتاگونگ کشته شدند. در ماه نوامبر همین سال نیز گردباد با بادهایی با سرعت 100 مایل بر ساعت بنگلادش را درنوردید که بیش از 3500 نفر در جنوب بنگلادش کشته شدند. بنا بر اعلام سازمان ملل، بیش از یک میلیون نفر نیز در جریان این گردباد عظیم بی خانمان شدند.
برگزاری انتخابات سراسری 2008 در بنگلادش
در دسامبر 2008 اولین انتخابات سراسری بنگلادش پس از دولت موقت که ارتش از آن حمایت میکرد، برگزار شد. عوامی لیگ به رهبری شیخ حسینه واجد با قاطعیت کامل 262 کرسی از 299 کرسی پارلمان را به دست آورد. ناظران بین المللی انتخابات را سالم و بدون تقلب اعلام کردند. شیخ حسینه واجد در 6 ژانویه 2009 کار خود را درسمت نخست وزیری بنگلادش آغاز کرد و ظل الرحمن نیز از جانب پارلمان بنگلادش، رئیس جمهور شد.
قانون اساسی
قانون اساسی بنگلادش در 4 نوامبر 1972 به تصویب رسید و از 16 دسامبر همان سال اجرا شد. اصلاحیه های مهم قانون اساسی در سال های 1973، 1974، 1975، 1977، 1979، 1981، 1988، 1989 و 1991 صورت گرفت. قانون اساسی در یازده فصل و 153 ماده تنظیم شده است.
در قانون اساسی بنگلادش، سیاست دولت در آغاز بر اساس ناسیونالیسم، سوسیالیسم، دموکراسی و سکولاریسم استوار بود. اما اصلاحیه سال 1977، واژه «اسلام» را جایگزین «سکولاریسم» کرد. در این اصلاحیه آمده است که:
«کشور بر مبنای توکل و ایمان به خدا، ناسیونالیسم، دموکراسی و سوسیالیسم هدایت خواهد شد».
در اصلاحیه بعدی که در سال 1988 صادر شد، «اسلام» را دین رسمی اعلام کرد. در 23 آوریل 1977 ، عنوان «بسم الله الرحمن الرحیم» در ابتدای قانون اساسی قرار گرفت و در واقع با این عمل، «اسلام» جایگزین «سکولاریسم» شد. در 23 ژوئن 1990، پیرو صدور اصلاحیه ای دیگر بر قانون اساسی، 30 کرسی برای زنان در نمایندگی مجلس پیشبینی شد. در اصلاحیه دوازدهم قانون اساسی که در اوت 1991 صادر شد، سیستم ریاست جمهوری به سیستم پارلمانی تغییر یافت و بدین صورت انتخاب رئیس جمهور از طرف مجلس[i] صورت خواهد گرفت [۱].
قانون اساسی بنگلادش مجموعاً دارای 11 فصل و 153 بند و چهار ضمائم می باشد. فصول یازده گانه شامل این عناوین است:
فصل اول: اصول سیاست بنیادین کشور؛
فصل دوم: حقوق اساسی؛
فصل سوم: قوه مجریه؛
فصل چهارم: قوه قضائیه؛
فصل پنجم: قوه مقننه؛
فصل ششم: قوه حزب ملی؛
فصل هفتم: انتخابات؛
فصل هشتم: بازرسی و حسابرسی؛
فصل نهم: نیروهای مسلح و رفاه عمومی؛
فصل دهم: مقررات ویژه و فوق العاده؛
فصل یازدهم: متمم اصلاح قانون اساسی[۲].
قوه مجریه
اجرای مصوبات دولت توسط نهاد نخست وزیری است و رئیس جمهور تقریبا جنبه تشریفاتی دارد. رئیس جمهور نیز به پیشنهاد نخست وزیر انتخاب می شود و در واقع قدرت در دست نخست وزیر است.
نظام و نهاد قانونگذاری
مجلس بنگلادش، جاتیا شانگشاد ( خانه ملت ) نام دارد و 300 عضو انتخابی دارد که با انتخابات، مستقیماً از طرف مردم انتخاب میشوند و 30 عضو مجلس نیز زن هستند که از طرف 300 نماینده انتخابی پس از انتخابات، تعیین میشوند. بنابر این تعداد کل نمایندگان مجلس 330 نفر میباشد. مدت نمایندگی مجلس پنج سال است. افراد 18 سال به بالا حق شرکت در انتخابات را دارند. رئیس جمهور حق انحلال پارلمان را دارد. حق اعلام جنگ فقط با مجلس میباشد.
در کشور بنگلادش، 300 حوزه انتخاباتی وجود دارد که از هر حوزه انتخاباتی فقط یک نماینده برای پارلمان با رأی مستقیم مردم انتخاب میشود. مثلاً در شهرستان داکا 6 حوزه انتخاباتی وجود دارد و از هر حوزه یک نماینده انتخاب میشود، یعنی شهروند داکا حق فقط یک رأی دارد. برای تشخیص واجدین شرایط، رأی دهندگان قبل از هر انتخاب عمومی، به فهرست داوطلبان نمایندگی که قبلا تهیه شده و در سراسر کشور توزیع شده است، و در واقع نقش شناسنامه را ایفا می کند، مراجعه میکنند. شایان ذکر است که هر کس فقط حق رأی دادن در محل سکونت خود و بر اساس فهرست داوطلبان را دارد. با رأی اکثریت اعضای پارلمان، از میان نمایندگان، نخست وزیر و با پیشنهاد نخست وزیر، رئیس جمهوری انتخاب میشوند. با پیشنهاد نخست وزیر، پارلمان وزرای دیگر را تعیین میکند. دیگر وزرا نیز حتماً باید عضو مجلس باشند ولی در باره رئیس جمهوری شرط عضویت در پارلمان وجود ندارد.
نظام قضایی
سیستم قضایی بنگلادش بر پایه دیوان عالی بنا شد که بزرگ ترین نهاد قضایی در کشور است و شامل دو بخش دادگاه عالی و استیناف میباشد. دادگاه عالی به عنوان حافظ و نگهبان قانون اساسی است و نظارت بر اجرای صحیح حقوق اساسی شهروندان را برعهده دارد. دادگاههای وابسته نیز در سراسر بخشها و نواحی کشور در قالب دادگاه های کیفری، خانواده، املاک، تجاری، شهری، نظامی و ... عمل میکنند. دیوان عالی شامل رئیس دادگستری و تعدادی از قضات مرتبط است و این گروه فقط به مسائل مرتبط در بخش استیناف عمل میکنند و سایر قضات نیز در بخش دادگاههای عالی مستقر هستند.
رئیس دادگستری و قضات مرتبط در این بخش مامور و منتخب از سوی رئیس جمهور هستند. در بخش دادگاه های استیناف، دادخواست ها و فرجام ها از سوی قضات شنیده میشود و حکم و دستور لازم برای بخش دادگاه ها صادر میشود. بخش دادگاه ها نیز ریاست، نظارت و کنترل بر همه دادگاه های وابسته را بر عهده دارد و در جایگاه دادگاه استیناف نیز عمل میکنند. قاضی ناحیه با همیاری و مساعدت قضات وابسته به معاونین و دادرسی ها، در سطح ناحیه ای نیز جلسات دادگاه را برگزار میکنند. مدت اعتبار رسمی فعالیت قضات و دفاتر آن ها تا اتمام سن 65 سالگی است[۳].
فرهنگ سیاسی
روند تغییر قدرت از ریاست جمهوری به نخست وزیری طبق قانون اساسی بنگلادش از دهه 1990 شکل گرفت. همان گونه که اشاره کردیم تا قبل از دهه 1990 ، رئیس جمهوری این کشور نقش اول را داشت و در واقع قدرت در دست رئیس جمهور بود؛ اما به دلیل پاره ای از مشکلات و درگیری های حزبی که عمدتاً دو حزب «عوامی لیگ» و «نشنال پارتی» در دورههای متعدد قدرت، داشتهاند، سرانجام رهبران این دو حزب که قدرت بیشتری در مجلس داشتند، برای تغییر در ساختار فوق به توافق رسیدند. در دوره حکومت خانم خالده ضیاء و نیز در حکومت خانم شیخ حسینه، هر دو نخست وزیر باگذراندن لایحه ای در مجلس، ریاست جمهوری را به مقام تشریفات تبدیل و نخست وزیر را به شخصیت اول سیاسی کشور تبدیل کردند.
بر اساس قانون اساسی این کشور، نخست وزیر در رأس قوه مجریه قرار دارد. پس از تشکیل پارلمان، حزب حاکم، نخست وزیر را تعیین میکند و وی کابینه خود را به تأیید مجلس میرساند. رئیس جمهور نیز از طرف مجلس برای مدت پنج سال انتخاب میشود. طبق آخرین اصلاحات در قانون اساسی بنگلادش، ریاست قوه مجریه به عهده نخست وزیر میباشد و رئیس جمهور نقش دوم را بر عهده دارد. در قانون اساسی بنگلادش تصریح شده است که در پایان دوه هر دولت، دولتی موقت تشکیل میشود[ii] و دولت او انتخابات سراسری را برگزار میکند. پس از پایان مراحل انتخابات، دولت موقت قدرت را به دولت جدید تحویل خواهد داد.
نظام حزبی، احزاب سیاسی و گروه های ذی نفوذ
از زمانی که بنگلادش بخشی از شبه قاره هند شد و پس از اینکه قسمتی از پاکستان [iii] شد و سپس بعد از استقلال، احزاب سیاسی در این خطه فعالیت گستردهای داشتند و اغلب این احزاب، منشأ خود را از احزاب سیاسی شبه قاره و یا پاکستان گرفتهاند.
حزب ناسیونالیست ( ملی گرای) بنگلادش(B.N.P)
ضیاء الرحمن در اول سپتامبر 1978 این حزب را تأسیس کرد. این حزب جایگزین حزب «جاگودال» شد. هدف از تأسیس این حزب، برقراری دموکراسی بر اساس وحدت ملی و حمایت مردم اعلام شد. ضیاء الرحمن رئیس حزب شد و مقرر شد حزب را دوازده عضو کمیته شورای ملی اداره کنند. پس از اینکه ژنرال ضیاء الرحمن رهبر حزب در کودتای نظامی کشته شد، کودتاچیان نیز پس از مدتی دستگیر و محاکمه شدند و معاون رئیس جمهور، عبدالستار، رئیس جمهور و ریاست حزب را عهده دار شد. وی نیز به وسیله کودتای ژنرال محمد ارشاد در 1982 بر کنار شد؛ ولی همچنان ریاست حزب را بر عهده داشت.
حزب ناسیونالیست بنگلادش همچنان به مخالفت با حکومت نظامی ارشاد ادامه داد و انتخابات ریاست جمهوری نیمه اکتبر 1986 را نیز تحریم کرد و به مبارزه برای سرنگونی دولت ارشاد ادامه داد. در پی این اقدامات، رهبر حزب دستگیر و زندانی شد ولی تظاهرات ضد دولتی همچنان ادامه یافت. در سال 1987 خانم خالده ضیاء از زندان آزاد شد. با افزایش فشار از جانب مخالفان، ارشاد استعفا داد. در انتخابات 27 فوریه 1991، حزب ناسیونالیست( ملی )بنگلادش، اکثریت آراء را بدست آورد و 172 کرسی را در مجلس تصاحب کرد. خانم خالده ضیاء، رهبر حزب نخست وزیر شد و در 20 مارس 1991 سوگند خورد و قدرت را به دست گرفت.[۴]
حزب عوامی لیگ
این حزب در 1949 تاسیس و پیش آهنگ حرکت آزادی بخش ملی در بنگلادش شد. در میان جناح های مختلف مسلم لیگ ایالت بنگال، برخوردهای تندی پیش آمد که موجب تقسیم مسلم لیگ به دو جناح چپ و راست شد و جناح چپ مسلم لیگ بعدها منشعب شد و احزابی را تأسیس کرد. این جناح در اواخر ژوئن 1949، ایجاد سازمان حزبی جدید یعنی «عوامی لیگ» را که طلایه دار «ناسیونالیسم بنگالی» شد، اعلام کرد. از نظر ایدئولوژیکی، عوامی لیگ ابتدا از اسلام صحبت می کرد و ارتباط با غیر مسلمانان نداشت. اما در نیمه دوم 1950، لغت اسلام حذف شد و حزب شروع به پذیرفتن شهروندان غیر مسلمان کرد. عوامی لیگ، از ناسیونالیسم بنگالی دفاع میکرد و پس از استقلال، ایدئولوژی خود را بر پایه «مجیبیسم» قرار داد که اعضای آن دارای مشی های متفاوتی از: ناسیونالیسم، لیبرالیسم، سکولاریسم و سوسیالیسم بودند. این حزب به دوستی با هند و شوروی سابق شهرت دارد. قانون اساسی بنگلادش را در 1972 این حزب تدوین کرد و به تصویب پارلمان رساند.
حزب عوامی لیگ در انتخابات مارس 1973 با کسب 292 کرسی از 300 کرسی مجلس، قدرت را به دست گرفت و درپی آن مجیب الرحمن، بانک ها، صنایع سنگین، تجارت خارجی، حمل و نقل و کشتیرانی را ملی اعلام کرد. این طرح جدید از طرف شیخ مجیب الرحمن در مارس 1974، انقلاب دوم در حکومت نامیده شد. مجیب الرحمن، سیستم تک حزبی را پس از استقلال اعلام کرد. فعالیت احزاب سیاسی ممنوع شد و یک حزب ملی واحد جانشین آنان شد که «بکشال» (bakshal)، مخفف نام "حزب کارگران و کشاورزران بنگلادش "، نامیده میشود.
قانون اساسی اصلاح وسیستم ریاست جمهوری جانشین سیستم پارلمانی شد. کودتای 1975، عوامی لیگ را از حکومت برکنار کرد. در انتخابات ریاست جمهوری 1978 کاندیدای عوامی لیگ از کاندیدای حزب ناسیونالیست ( ملی ) بنگلادش شکست خورد. در انتخابات پارلمانی فوریه 1979 نیز عوامی لیگ نتوانست اکثریت آراء را کسب نماید و در جایگاه حزب اقلیت به فعالیت خود ادامه داد.
سایر گروه های منشعب از عوامی لیگ به شرح زیر است:
1. گروه شیخ حسینه، دختر مجیب الرحمن که در زمان کودتای 15 اوت 1975، در داکا حضور نداشت و بعد از آن تاریخ به مدت شش سال در هند اقامت گزید و در اوایل 1981 به بنگلادش بازگشت. وی اکنون رهبری حزب را بر عهده دارد.
2. گروه میزان الرحمن چودری، از نزدیکان مجیب الرحمن و در دوره حکومت وی در کابینه بود.
3. گروه عبدالرزاق دبیر کل سابق عوامی لیگ که ازگروه شیخ حسینه جدا شد و حزب جدیدی به نام «بکشال» تشکیل داد.
حزب مسلم لیگ
از قدیمی ترین احزاب بنگلادش است که در استقلال پاکستان نقش عمدهای داشت، به همین دلیل پس از استقلال بنگلادش، این حزب به اتهام همکاری با پاکستان منحل شد. اما در سال 1976 که ضیاء الرحمن فعالیت احزاب را آزاد اعلام کرد، دوباره فعال شد. این حزب در میان توده مردم مسلمان بنگلادش نفوذ چشمگیری دارد؛ از این رو، سومین حزب بزرگ بنگلادش به شمار می رود، (اکنون از این گروه جز نام چیزی باقی نمانده است ) اما در میان افراد تحصیل کرده نفوذ ندارد [۵].
حزب جماعت اسلامی بنگلادش
حزبی سیاسی است که خواهان استقرار حکومت اسلامی در بنگلادش است. اساس این حزب را در سال 1942 ابوالاعلی مولانا مودودی پیریزی کرد و در سال 1947، به شکلی مستقل به نام جماعت اسلامی در پاکستان شرقی [iv] فعالیت خود را ادامه داد. این حزب از لحاظ سیاسی به دلیل همکاری با نیروهای نظامی پاکستان وهمراهی در مظالم علیه مردم بنگلادش، به جریان ضد استقلال بنگلادش معروف شد. هر چند، گاهی هدف انتقادات روشنفکران و مطبوعات قرار میگیرد. در حال حاضر حزب جماعت اسلامی در ردیف سوم احزاب سیاسی بنگلادش قرار دارد. این حزب پیرو مذهب اهل سنت حنفی است و پیروان آن از لحاظ طریقت صوفیه، پیرو عبدالقادر گیلانی میباشند. آنان برای شخصیت والای رسول اکرم (ص) اعتقاد و ارادت خاصی قائلند. رسول گرامی اسلام را به عنوان نبی و حی و زنده میدانند و گرفتن جشن و مراسم در روز تولد آن حضرت را تبرک به حساب میآورند.
مردم، مخالفین مراسم میلاد النبی (ص) را وهابی و ضد مقام مقدس حضرت رسول تلقی میکنند. معروف است که پروفسور غلام اعظم رهبر این حزب و استاد پیشین دانشگاه، در گذشته با چنین اظهاراتی، حساسیت های مذهبی را در بین علمای اهل سنت برانگیخته بود.
حزب جاتیا (جانادال)
حزب جانادال[v] در نوامبر 1983 توسط ارشاد تأسیس شد. اصول اساسی این حزب عبارت بودند از: 1- ناسیونالیسم، 2- ایدئولوژی و ارزش های اسلامی، 3- دموکراسی، 4- ترقی.
هدف ارشاد از تشکیل این حزب به صورت خلاصه، در ادامه آمده است:
1. مشروعیت بخشیدن به موقعیت خود از طریق انتخابات ریاست جمهوری؛
2. ایجاد پایگاهی برای خود و طرفدارانش در جهت مبارزه با مخالفان؛
3. تحقق بخشیدن به نقش ارتش در اداره امور کشور از طریق قانون اساسی؛
4. به اجرا درآوردن اصول اقتصادی واجتماعی.
در ماه سپتامبر 1985 این حزب در اتحادی پنج حزبی که «جبهه ملی» نامیده میشد شرکت کرد. این جبهه سیاست های دولت ارشاد را اعلام میکرد. در ژانویه 1986 پنج بخش جبهه ملی رسماً حزب جاتیادال ( حزب ملی ) را تشکیل دادند. این حزب، دولتی تشکیل داد که در مقابل تقاضای مخالفان را برای لغو حکومت نظامی در بر داشت. جاتیادال 153 کرسی از 300 کرسی را در انتخابات به دست آورد و 30 کرسی زنان را نیز نامزدهای جاتیادال کسب کردند. در نتیجه، میزان الرحمن چودری دبیرکل حزب جاتیادال به مقام نخست وزیری رسید. در اوایل سپتامبر 1986، ارشاد به این حزب پیوست و رئیس حزب شد و خود را نامزد ریاست جمهوری کرد و به پیروزی رسید.
حزب حرکت وحدت اسلامی
این حزب در سال 1976 تأسیس شد و اولین رئیس آن، مولانا عبدالرحیم بود. وی متفکر و مفسر برجسته اسلامی در بنگلادش بود و در میان روحانیون و روشنفکران اسلامی بسیار نفوذ داشت. آثار او هنوز هم در جامعه اسلامی و ادبی بنگلادش مقبولیت دارد. وی تفهیم القرآن مولانا ابوالاعلی مودودی و بسیاری از کتاب های دیگر را به زبان بنگالی ترجمه کرد. بیش از 60 عنوان کتاب در موضوعات مذهبی، اقتصادی و فلسفی از وی باقی مانده است. وی در سال 1987 وفات یافت. در بدو تأسیس، همه جریانات اسلامی و سیاسی بنگلادش زیر پرچم این حزب بود و در آن زمان این حزب، تحت نام «حزب دموکراتیک اسلامی» مشهور بود. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 1979، این حزب رسماً از انقلاب اسلامی ایران حمایت کرد و همه امکانات حزب از جمله هفته نامه «جهان نو» به نشر و تبلیغ ایده های سیاسی حضرت امام خمینی (ره ) پرداخت.
در حال حاضر دکتر عیسی شاهدی ریاست این حزب را بر عهده دارد. نام این حزب اخیرا به حزب حرکت وحدت اسلامی تغییر نام یافته است. خط مشی این حزب پیروی از خط مولانا عبدالرحیم است، اما به دلیل اینکه شعارشان احتراز از روش دموکراتیک غربی و اعتقاد به ایده قیام مردمی است، در جریانات سیاست کنونی بنگلادش نفوذ چندانی ندارد. در مجموع این حزب به طرفداری از انقلاب اسلامی ایران مشهور است. دیدگاه روحانیون و مردم آگاه نسبت به این حزب مثبت است.
سیاست های مذهبی حکومت و نقش مذهب در سیاست گذاری ها
برای تشریح موضوع، لازم است نگاهی کلی و مختصر به دیدگاه های دولت حاکم پس از استقلال بنگلادش که به چهار دوره شیخ مجیب الرحمن، ضیاء الرحمن، ارشاد و خانم خالده ضیاء تقسیم می شود، بیاندازیم. دولت شیخ مجیب الرحمن رهبر عوامی لیگ، متأثر از تفکرات سوسیالیستی و سکولاریستی حاکم بر هند و تحت نفوذ سیاستمداران هندی، به منزله رهبر مبارزات جدایی خواهانه، پس از اعلام استقلال این کشور، اصطلاحات سیاسی ناسیونالیسم، سوسیالیسم، دموکراسی و سکولاریسم را، که اصول اعتقادی حزب عوامی لیگ بود، در قانون اساسی بنگلادش به تصویب رساند.
در زمان حکومت مجیب الرحمن، فعالیت بخشهای خصوصی تجدید و کشور همانند نظامی کمونیستی و به صورت نظامی تک حزبی اداره میشد. ژنرال ضیاء الرحمن که دارای عقاید مذهبی ملی گرایانه بود، در سال 1976 اداره کشور را به دست گرفت و به ریاست جمهوری رسید. وی اقدام به اصلاح قانون اساسی کرد و «اسلام» را جایگزین سکولاریسم کرد و نماد اسلام یعنی«بسم ا... الرحمن الرحیم» را در اول قانون اساسی قرار داد و ماده 12 قانون اساسی را که شامل مکانیزمهای اجرایی سکولاریسم بود، به کلی حذف کرد.
دولت ژنرال حسین محمد ارشاد رئیس ستاد مشترک وقت که در سال 1982 در کودتایی بدون خونریزی رئیس جمهور شد و زمام امور را به دست گرفت، به ظاهر به روند اسلام گرایی ادامه دارد و اعلام کرد که اصول اسلام باید در قانون اساسی گنجانده شود. در هشتمین اصلاحیه قانون اساسی توسط مجلس ملی در 17 ژوئن 1988، اسلام دین رسمی کشور اعلام شد.
خانم خالده ضیاء به تأسی از شوهر خود و خانم شیخ حسینه واجد نیز به تأسی از پدر خود، دیدگاه مذهبی آنان را در مواضع و سیاستهای حکومتی خود اعمال کردهاند. در مجموع، موقعیت جغرافیایی این کشور و محدود شدن بیشتر در مرزهای خود با کشور هند، جمعیت بیش از حد و منابع محدود اقتصادی و احزاب قدرتمند تحت تاثیر از تفکرات خارجی و بالاخره هویت اصلی آن که کشوری مسلمان است، عواملی هستند که موجب شده است تا دولت های حاکم بر بنگلادش رابطه مسالمت آمیز با دیگر کشورها برای جلب کمک ها و سرمایه های خارجی و اخذ وام اتخاذ کنند. همچنین به تبع آن مداخله نکردن در مسائل داخلی دیگر کشورها، حل مسالمت آمیز اختلافات بین المللی و احترام به حقوق بین المللی و اصول مندرج در منشور ملل متحد را در دستور کار خود قرار میدهند؛ بر این اساس کوشش شده است از به کار بردن زور در روابط بین المللی جلوگیری و از خلع سلاح عمومی حمایت شود.
دولت بنگلادش معتقد است که اقیانوس هند باید منطقه صلح اعلام شود و دور از رقابت ابر قدرتها و مسابقه تسلیحاتی باشد. این کشور همچنین مخالف با نژاد پرستی است و در مسئله خاور میانه معتقد است که باید از حقوق حقه فلسطینیها دفاع شود. بنگلادش خواهان بهترین روابط با کشورهای منطقه است. تحکیم دوستی میان کشورهای منطقه در سازمان «سارک» انجام شده است. از طرف دیگر، از آنجا که بنگلادش از اقتصاد ضعیف و جمعیتی فراوان برخوردار است، سعی دارد که سیاست های مسالمت آمیز پیشه کند و در برابر کشورهای مختلف سیاست صبر و مدارا را پیش گیرد؛ زیرا اوضاع نظامی واقتصادی نابسامان این کشور اجازه رویارویی با کشورهای دیگر را به آن نمیدهد. از آنجا که بنگلادش در معرض مصایب طبیعی از قبیل سیل و طوفان قرار دارد، این گونه رخدادهای طبیعی بر سیاست خارجی این کشور تأثیر گذار بوده است.
عضویت در سازمان های بین المللی
کشور بنگلادش سیاست دوستی با تمام کشورها را در سر لوحه برنامههای خود قرار داده است. سیاست درهای باز و همکاریهای همه جانبه با کشورهای مختلف، فراهم کردن سیاست خصوصی سازی سازمانها، مراکز و صنایع گوناگون کشور، از جمله سیاستهای کلان دولت است.
عضو فعال سازمان ملل (UN)، جنبش غیر متعهدها، سازمان کنفرانس اسلامی (OIC)، کشورهای مشترک المنافع و بیشتر سازمانهای بین المللی و منطقه ای در سطح جهانی است. نخست وزیر بنگلادش در بیشتر نشست های جهانی از قبیل نشست تغذیه جهانی در رم، کنفرانس هایی در هند و سازمان OIC در پاکستان، نهمین دور «سارک» [1] د رمالدیو و D8 در ترکیه، پنجمین کنفرانس جهانی عصر در آلمان، کنفرانس کشورهای مشترک المنافع در انگلستان و ...، شرکت داشته است.
کشور بنگلادش با وجود عقب ماندگی در همه سطوح تجاری و اقتصادی خود، تلاش گستردهای برای توسعه روابط در زمینه های تجاری، بازرگانی، سرمایهگذاری و توریسم با کشورهای منطقه و همسایه به عمل آورده است[۶] .
در سال 1997، سرمایه گذاری مستقیم خارجی 121 میلیون دلار بود، در حالی که در سال 1999 به 317 میلیون دلار افزایش یافت. این افزایش بیشتر در بخش انرژی ( سوخت ) صورت گرفته است [۷]. دومین کنفرانس سران کشورهای اتحادیه دی هشت سازمان همکاری های اقتصادی هشت کشور عضو سازمان کنفرانس اسلامی، در اول مارس 1999 مطابق با 10 اسفند 1377 خورشیدی در هتل شرایتون شهر داکا، پایتخت بنگلادش توسط خانم شیخ حسینه نخست وزیر وقت این کشور افتتاح شد. اعضای تشکیل دهنده دی هشت شامل کشورهای بنگلادش، مصر، پاکستان، سری لانکا، ج.ا.ایران، اندونزی، مالزی و ترکیه هستند[۸]. شایان ذکر است که جمعیت کل کشورهای عضو جمعاً حدود 787 میلیون نفر می باشد که 13 درصد کل جمعیت جهان را شامل میشود [۹]
تقسیمات اداری و سیاسی استان ها و شهر های مهم، پایتخت
کشور بنگلادش به 7 ناحیه یا ایالت اصلی مرکب از داکا، چیتاگنگ، کولنا، راجشاهی، سیلهت، باریسال و رنگپور تقسیم شده است که در مجموع دارای 65 شهرستان، 490 شهر ( تانه )، 4451 بخش (اتحادیه ) و 59990 روستا می باشد.
تقسیمات اداری استان ها
بر اساس تقسیم بندی زیر، پنج مرکز تصمیم گیری اداری وجود دارند که به ترتیب شامل: 1.استانداری ، 2. فرمانداری ، 3. شهرداری ، 4. بخشداری و 5. شورای محلی میباشند.
استانداری
رئیس استانداری گرچه به نام استاندار( Divisional Commissionar)خوانده میشود ولی قدرت اجرایی مشخصی ندارد و در واقع نقش هماهنگ کننده با فرماندار را بازی میکند. استاندار و فرماندار هر دو از طــرف دولـــت ( وزارت کشور ) تعیــین میشوند و این فرماندار است که در واقع همه اختیارات اجرائی را در دست دارد.
فرمانداری
فرمانداری، دستگاه اصلی کشور داری در سطح فرمانداریها و شهرستانها می باشد. فرماندار از میان کادر کارمندان نظام بر اساس سابقه و تجربه کشور داری از طرف وزارت کشور تعیین میشود. همه کارهای نظام به فرماندار محول است. فرماندار در واقع مجری اصلی مسائل دولتی و نظام کشور در سطح فرمانداری و توابع آن میباشد.
شهرداری
در شهرهای مرکزی هر یک از فرمانداریها، یک شهرداری وجود دارد. تشکیلات شهرداری به صورت مجزی در کنار تشکیلات فرمانداری قرار دارد. عنوان شهرداران در شش شهر مرکزی استان ها «شهردار» و در شهرهای دیگر فرمانداریها «رئیس شهرداری» میباشد. هر شهرداری بر اساس وسعت و حوزه عملی خود به چند بخش تقسیم میشود و از هر بخش یک نماینده بنام کمیسیونر منتخب میشود. شهردار و نمایندگان بخشها با رأی مستقیم مردم تعیین میشوند. شورای شهرداری با شهردار ونمایندگان بخشهای مختلف تشکیل میشود. در انتخابات شهرداری، گرچه مستقیماً سیاست کشور را تعیین نمیکند، حضور مردم و سیستم برگزاری آن همانند انتخاب پارلمانی است و در سیاست گذاری کشور به طور غیر مستقیم نقش تعیین کننده ای ایفا میکند. هر شهروند حق دو رأی را دارد. یکی برای رئیس شهرداری و یا شهردار و دیگری برای نماینده بخش مربوطه بعنوان که شورای شهرداری و به نام کمیسیونر است.
اختیارات شهرداری
شهرداریها در واقع قدرت اجرایی اصلی دولتی را در دست ندارند، بــلکه در کنـــار فرماندار در شهر مرکزی فرمانداری نقش هماهنگی را بازی میکنند. از وظایف مهم شهرداری ساختن و بازسازی خیابان ها، کوچه ها و پل های حوزه عملیاتی خود، نظارت بر بهداشت عمومی و نظافت عامه شهر و اداره تعدادی مدارس ابتدایی و بعضی از مدارس دینی اطفال می باشد.
بخشداری
کارهای بخشداری در سه بخش تقسیم میشود: 1. کلانتری، 2. رسیدگی قضایی، 3. مسائل اجرایی، برنامه های عمرانی، بهداشتی و آموزشی. رئیس کلانتری اتفاقات جنایی را رسیدگی میکند. در بخش رسیدگی قضایی، دادگاه رسمی محلی دایر است و رئیس بخشداری مسائل دیگر بخشداری را رسیدگی میکند. رئیس بخشداری از میان کادر کارمندان نظام از طرف دولت منصوب میشود. بخشداری در سیستم حکومتی بنگلادش جنبه سنتی دارد. البته بنابر تصمیمات متفاوت سیاسی، در تشکیلات آن تغییراتی ظاهر میشود. مثلاً در زمان حکومت ژنرال ارشاد بخشداری ارتقا یافته، شبه فرمانداری معرفی شده بود و دو نفر رئیس شورای شبه فرمانداری و نایب رئیس آن، با رأی مستقیم مردم از طریق انتخابات عمومی منتخب میشدند. در دوره حکومت خانم خالده ضیاء این سیستم لغو شد و انتخابات این شورا نیز منتفی اعلام شد. ولی بعد از روی کار آمدن دولت خانم شیخ حسینه سیستم شبه فرمانداری در بخشداری ها احیا شد و قرار است در آینده نه چندان دور برای تشکیل آن شورا انتخابات عمومی برگزار شود. شایان ذکر است که تشکیلات شورای بخشداری هنوز بیشتر جنبه تشریفاتی دارد و رئیس شورای بخشداری نقش هماهنگ کننده را ایفا می کند. در شورای بخشداری فقط در سمت رئیس و نایب رئیس انتخابات برگزار میشود. هنوز مسئله انتخابات اعضای این شورا مشخص نشده است.
شورای محلی
شورای محلی شامل چند روستا میشود. این شورا به نام «یونین پریشاد» معروف است. معمولاً 3 یا 4 روستای بزرگ در این شورا شرکت دارد. محدوده این روستاها و شورا را دولت تعیین میکند. در این شورا از هر روستای بزرگ سه نماینده و یک رئیس از طرف مردم با رأی مستقیم انتخاب میشوند. شورای محلی از لحاظ سنتی خیلی نفوذ دارد و همه کارهای اجرایی و قضایی روستاها را رسیدگی میکند. برای انتخابات هر شورا در محله های مربوطه، حوزه رأی گیری گذاشته میشود و در آن زن و مرد بر اساس فهرست رأی دهندگان رأی میدهند و هر کس حق دو رأی دارد، یکی برای رئیس شورای محلی و دیگری برای روستای خود [۱۰]
پایتخت و شهرهای مهم
داکا
شهر داکا پایتخت و بزرگترین شهر بنگلادش است. این شهر در قرن دهم میلادی بنا نهاده شد و از سال 1608 تا 1704، پایتخت مغول در بنگال بود. قبل از این که در سال 1765 زیر سیطره دولت بریتانیا قرار گیرد، این شهر مرکز تجاری بریتانیا، فرانسه و هلند بود. سپس در سال 1905 مجدداً پایتخت و مرکز نامیده شد و در سال 1956 پایتخت پاکستان شرقی شد. در سال 1971 به هنگام جنگ برای استقلال، خسارات زیادی را متحمل شد. در سال 1982، تلفظ نام داکا از " Dacca" به " Dhaka" تغییر یافت. این شهر از نظر جغرافیایی در مرکز کشور و در ناحیه دلتایی رودخانه های «گنگ» و «براهماپوترا» قرار گرفته است. موقعیت شهر از نظر آب وهوایی بیشتر بارانی است. میانگین سالانه بارندگی حدود 80 درصد در طول سال و مربوط به ماه های می تا سپتامبر میباشد.
از نظر کشاورزی شهر داکا یکی از نواحی تولید برنج و کنف است. از جاذبه های شهر داکا، مساجد آن است که دارای بیش از صدها مسجد است و از میان آن ها مسجد بیت الملکرم، مسجد ملی است. مساجد و مراکز مهم تاریخی و دیدنی داکا، از نظر معماری و فضا و قدمت، عبارت اند از: هفت گنبد [vi]، مسجد ستاره [vii] (Star Mosque)، قلعه لال باغ (1678)، پارک بهادر شاه، موزه ملی، موزه احسن منزل، سالز کروزن، ساختمان قدیمی دادگاه عالی، باغ وحش، باغ بوتانیکال (باغ کشاورزی)، پارک ملی، شهید منار، قبر شاعر ملی قاضی نذرالاسلام، باغ سهروردی، اقامتگاه مخصوص ریاست جمهوری (Banya Bhavan) [viii]، پارک رامنا، ساختمان مجلس ملی (jatiyja sangsad)، موزه علوم، بنای یاد بود ملی.
راجشاهی
نام قبلی این شهر «رامپور بوالیا» (Rampur Boalia) بود. شهر راجشاهی در بخش غرب بنگلادش واقع شده است. این شهر در کنار رودخانه پادما (Padma) قرار گرفته است. راجشاهی در سال 1876 میلادی تأسیس شد و در حال حاضر، شهری صنعتی و فرهنگی و آموزشی است. این شهر دارای یک کالج پزشکــــی، انستیتو پـــرورش کــرم ابریشم، دانشگاه راجــــشاهی ( 1953م)، و تعدادی کالج بسیار خوب و معروف است. شهرت شهر راجشاهی بخاطر ابریشم، میوه، بخصوص منگو و لیچی (Lichi) است. از محصولات مهم کشاورزی این منطقه میتوان، برنج، کنف، نیشکر را ذکر کرد.
هنر صنایع دستی معروف راجشاهی، بافندگی، چوب کاری، نقره کاری و سفال سازی است. نواحی زیر مجموعه راجشاهی شهرهای نائوگائون (Naogaon) ، ناتور، چاپایی، نواب گنج، دیناجپور، پنچه گر (Panchagarh)، تاکوگائون (Thakuogan)، رنگ پور، گیلباندا(Gailbandha)، نیل پامارای، لال مونیر، کوری گرام (Kurigram)، پابنا، سراج گنج، بورا و حالی پورات میباشند. راجشاهی دارای 13 ناحیه است و بیش از 2407 کیلومتر مربع وسعت دارد. جمعیت آن حدود 18/870/150 نفر است.
چیتاگنگ
چیتاگنگ شهر بندری و مرکز تجاری و صنعتی بنگلادش است. این شهر در سال 1986، 1/750/000 نفر جمعیت داشته است. این شهر در کنار رودخانه کارنافول که حدود 19 کیلومتر تا دهانه خلیج بنگال ادامه دارد، واقع شده است. بندر چیتاگنگ قطب اقتصادی کشور و مهم ترین و اصلی ترین بندر بنگلادش است. از سوی دیگر، چیتاگنگ شهری باستانی است و دوره تاریخی این شهر از زمان تیپرا (Tippera) که به دوره بودایی معروف است، شروع شده و سپس به دوره های تسلط و سیطره آراکان ( هندوها ) و مغول ( دوره مسلمانان ) تقسیم بندی شده است.
در قرن شانزدهم میلادی پرتغالیها به این ناحیه هجوم آوردند و مدتی در این ناحیه ماندند. سپس در سال 1760 چیتاگنگ تحت تسلط و سیطره بریتانیا در آمد. از محصولات این ناحیه، کتان، کنف، برنج، چای و بامبو میباشد. چیتاگنگ دارای تپههای سرسبز و جنگلی و سواحل بسیار زیبایی است. این منطقه توسط خلیج بنگال و رودخانهها احاطه شده است و ارتفاع تپههای آن به بیش از 1200 متر از سطح دریا میرسد. میانگین ریزش باران در این منطقه 2/870 میلیمتر در سال است. از مراکز مهم و تاریخی این شهر، مقبره بایزید بسطامی، قبرستان 700 سرباز کشورهای مشترک المنافع و ژاپن، دریاچه فویز (Foys lake) ، موزه باستان شناسی، سیتاکوندا (Sitakunda) در 40 کیلومتری چیتاگنگ از مقبرههای مهم هندوها و یکی از قدیمیترین معابد در شبه قاره، آرامگاه شاه امانت، شاهی جامع مسجد(Shahi jame Mosque)، مسجد چاندانپورا، زرادخانه پرتغالیها، مناطق بندری، آکادمی مارین و بیپونی بیتان (Biponi Bitan) میباشند.
کولنا
شهر کولنا در جنوب غربی بنگلادش و در مسیر رودخانه بزرگ بای لب (Bhailab) واقع شده است. بر روی این رودخانه پل هوایی بزرگی نصب شده است که هم امکان تردد برای اتومبیلها و هم عبور قطار را ممکن ساخته است. این مسیر امکان تماس و ارتباط میان شهرهای بزرگ را از شمال به جنوب فراهم کرده است. شهر کولنا (خولنا) در ساحل پوپشا (Pupsha) میباشد که موقعیت مهم تجاری، بندری و انبار کالاهای تولیدی دارد.
صنایع مهم جنگلی این منطقه شامل کنف، دانه های روغنی، کتان و کاغذ است که مواد اولیه آن ها از مناطق سوندربان تامین میشوند. کولنا در سال 1884 میلادی تأسیس شد. شهرهای زیر مجموعه کولنا شامل نواحی ساتخیرا(Satkhira)، باقرات(Bagerhat)، جیسور، جینایدا(jhinaidah)،ماگورا (Magura)، نارائیل(Narail)، کوشتیا(Kustia)، چوادانگا (Chuadanga)، مهرپور (Meherpur) میباشند. کولنا دارای 14 ناحیه است و مجموعا 43 کیلومتر مربع وسعت و 21 میلیون نفر جمعیت دارد.
سیلهت
سیلهت در شمال شرقی بنگلادش واقع شده است. این شهر اولین نقطهای است که توجه همه توریستها را به خود جلب میکند. سیلهت در میان تپههای خاسیا (Khasia) و جینتیا (Jaintia) در شمال و تپههای تریپورا (Tripura) در جنوب واقع شده است. این منطقه بر خلاف سایر مناطق که زمین آنها مسطح میباشد، دارای پستی و بلندیها بسیار و تپههای سرسبز چای است. در فصل سرما، این منطقه سرسبزی و یکرنگی زیبایی دارد. از نظر تاریخی، سیلهت سرگذشتی طولانی و مشهور دارد.
این منطقه قبل از پیروزی و تسلط مسلمانان، توسط رؤسای قبیله و بزرگان هر قوم اداره می شد. در سال 1303 یکی از علمای بزرگ به نام حضرت شاه جلال به همراه 360 نفر از شاگردان و مریدان خود از دهلی برای تبلیغ و ترویج اسلام به این منطقه هجرت کرد و طی زندگانی پر برکت خود، جمعیت بسیاری را به دین مبین اسلام درآورد. سیلهت نه تنها بیش از 150 باغ بزرگ چای دارد بلکه افتخار دارد که سه باغ از بزرگ ترین باغهای چای در دنیا، از نظر میزان تولید و مساحت، در این منطقه موجود میباشد.
جدول 1. نام ایالت ها و شهرهای مهم (Statistical poket book,1998: 111-130 ).
نام ایالت* مساحت تعداد جمعیت تعداد جمعیت میزان باسوادی
نام شهر کیلو متر مربع (مردان) (زنان) (سن بالای 7)
*باریسال
1-بارگونا 1832 442 440 5 /52
2-شهرباریسال 2791 1291 1239 8/56
3-بولا 3403 873 824 6/36
4 -جالاکاتی 758 380 375 2/63
5-پاتواخالی 3205 719 710 47
6-پیروجپور 1308 603 595 6/63
*چیتاگنگ
7-بندر بان 4479 149 126 2/39
8-برهمان باریا 1927 1267 1229 1/43
9-چاندرپور 1704 1174 1179 8/45
10-شهرچیتاگنگ 5283 3401 3004 7/53
11-کومیلا 3085 2499 2331 3/43
12-کوکس بازار 2492 875 802 1/41
13-فنی 928 642 639 4/57
14-خاجراچاری 2700 215 196 9/40
15-لاکشمی پور 1456 767 761 8/49
16-نواخالی 3601 1278 1307 6/54
17-نگاماتی 6116 261 216 4/54
*سیلهت
18-هابی گنج 2637 888 869 9/38
19-ملوی بازار 2799 805 778 1/46
20-سنام گنج 3670 100 965 1/40
21-شهرسیلهت 3410 1288 1224 48
*داکا
22-شهر داکا 1464 4358 3540 6/73
23-فریدپور 2073 869 837 5/43
24-قاضی پور 1741 1001 926 4/57
25-گوپال گنج 1490 596 590 2/48
26-جمال پور 2032 1099 1050 35
27-کیشورگنج 2689 1330 1289 5/38
28-مداری پور 1145 613 594 3/46
29-منیک گنج 1379 662 666 8/40
30-منشی گنج 955 678 648 9/46
31-میمنسینگ 4363 2316 2231 6/39
32-ناراران گنج 759 1089 948 3/58
33-نارسینگدی 1141 983 920 8/41
34-نتروکونا 2810 1005 969 3/40
35-راجباری 1119 495 48 5/41
36-شریعت پور 1181 540 532 40
37-شعرپور 1364 665 639 3/30
38-تان جبل 3414 1742 1690 2/39
*کولنا
39-باگرات 3959 835 800 2/51
40-جودانگا 1158 483 453 4/37
41-جی سور 2567 1253 1173 48
42-جنایادا 1961 808 767 8/38
43-کولنا 4395 1258 1169 2/62
44-کوشتیا 1621 889 836 2/40
45-ماگورا 1049 424 407 2/39
46-مهرپور 716 287 275 6/36
47-ساتخیرا 3858 919 892 3/45
48-بوگرا 2920 1595 1534 2/47
49-دیناجپور 3438 1352 1271 1/43
50-گایل باندا 2179 1141 1122 4/35
51-جوی پورات 965 460 431 6/57
52-کوریگرام 2296 928 923 8/35
53-لالمونیرات 1242 536 508 41
54-نائوگائون 3436 1268 1225 2/48
55-ناتور 1896 780 746 4/43
56-نواب گنج 1702 694 676 2/35
57-فیلفاماری 1641 797 757 4/38
58-پابنا 2371 1140 1071 6/47
59-پانچاگاری 1405 398 381 1/43
60-راجشاهی 2407 1171 1126 7/51
61-رنگ پور 2308 1294 1229 9/36
62-سراج گنج 2498 1341 1273 41
63-تاگور گنج 1809 596 563 8/40
*- نام ایالتها در بالای شهرهای هر ایالت با علامت ستاره (*) مشخص شدهاند. بنگلادش به شش ایالت تقسیم میشود.
روابط خارجی بنگلادش؛ موقعیت آن در منطقه و جهان
ماده 25 قانون اساسی بنگلادش مصوب 1972 در زمینه سیاست خارجی میگوید:
«کشور روابط بین المللی خود را بر اساس احترام به حاکمیت ملی، مساوات، عدم مداخله در امور داخلی دیگر کشورها، حل مسالمت آمیز اختلافات بین المللی و احترام به حقوق بین المللی واصول مندرج در منشور ملل متحد بنیان خواهد گذاشت و بر اساس اصول بیان شده برای جلوگیری از به کار بردن زور در روابط بین المللی و خلع سلاح عموم کوشش خواهد شد».
دولت بنگلادش معتقد است که اقیانوس هند باید به عنوان منطقه صلح اعلام شود و دور از رقابت ابر قدرت ها و مسابقه تسلیحاتی باشد. این کشور همچنین مخالف با نژاد پرستی است و در مسئله خاور میانه معتقد است که باید از حقوق حقه فلسطینیها دفاع شود. بنگلادش خواهان بهترین روابط با کشورهای منطقه است. تحکیم دوستی میان کشورهای منطقه در سازمان سارک انجام شده است.
اهمیت استراتژیک کشور در منطقه
بنگلادش به علت قرار داشتن در جنوب شرق آسیا و شمال اقیانوس هند، از نظر استراتژیکی موقعیت خاصی دارد. این کشور از یک سو، مد نظر ابرقدرتها است و از سوی دیگر توجه کشور همسایه و همجوار مانند هند، پاکستان و چین را به خود جلب کرده است. بنگلادش زمانی بخشی از ایالت بنگال هند بود. پس از استقلال پاکستان، بنگال شرقی از هند مجزا و با نام پاکستان شرقی به کشور پاکستان ملحق شد.
جدایی دو بخش پاکستان از یکدیگر، مسائل و مشکلات فراوانی را به دنبال داشت تا آنکه در 1971 بنگلادش از پاکستان جدا و به صورت کشور مستقلی در آمد. این کشور به علت همسایگی با ایالات بنگال غربی، آسام و تریپورای هند برای این کشور اهمیت ویژهای دارد. هند، برای دسترسی به اقیانوس هند سعی دارد با کسب امتیازاتی از بنگلادش این امکان را برای خود فراهم کند. از طرف دیگر بنگلادش با دارا بودن ارتشی بزرگ میتواند متحد نظامی مهمی برای هر یک از کشورهای همسایه محسوب شود[۱۱].
پرچم؛ نشان و سرود ملی
پرچم ملی بنگلادش دارای زمینه رنگ سبز و تصویر خورشیدی به رنگ سرخ است. زمینه رنگ سبز پرچم نشانه جوانی و سرزنده بودن مردم و رنگ قرمز خورشید به منزله مبارزات استقلال طلبانه مردم بنگلادش میباشد.
سرود ملی بنگلادش نیز چنین است (ترجمه به فارسی):
بنگلادش طلایی من، عشق میورزم به تو،
برای ابد آسمانهایت و هوایت در قلب من جا دارد.
در بهار ای مادر من، رایحه ای از شکوفه های درختان انبه ترا سرشار از سرخوشی وصف ناشدنی میکند[۱۲].
آه که چه هیجانی دارد.
در پــــاییز ای مادر من، در مزارع پر محصولت همه جا را سرشار از لبخندهای شیرین میبینم .
آه که چه سایه های زیبایی، چه ظرافتی، چه فرش گستردهای در پیش پاهای درختان انجیر معابد ودر طول دو ساحل رودخانه دارد.
آه ای مادر، کلمات از لبان تو همچون شهد به گوشهای من میریزند.
آه که همه جانی، آه مادر من اگر غم در دیده تو بنشیند، چشمانم پر از اشک خواهند شد [۱۳][۱۴]
نیز نگاه کنید
سیاست و حکومت روسیه؛ سیاست و حکومت چین؛ سیاست و حکومت افغانستان؛ سیاست و حکومت کانادا؛ سیاست و حکومت سودان؛ سیاست و حکومت اردن؛ سیاست و حکومت ژاپن؛ سیاست و حکومت کوبا؛ سیاست و حکومت مالی؛ سیاست و حکومت ساحل عاج؛ سیاست و حکومت لبنان؛ سیاست و حکومت مصر؛ سیاست و حکومت فرانسه؛ سیاست و حکومت اسپانیا؛ سیاست و حکومت اوکراین؛ سیاست و حکومت قطر؛ سیاست و حکومت سیرالئون؛ سیاست و حکومت اتیوپی؛ سیاست و حکومت تایلند؛ سیاست و حکومت آرژانتین؛ سیاست و حکومت سوریه؛ سیاست و حکومت سنگال؛ سیاست و حکومت زیمبابوه؛ سیاست و حکومت بنگلادش؛ سیاست و حکومت سریلانکا؛ سیاست و حکومت تونس
پاورقی
[i]کثریت آرا [ii] طبق قانون اساسی، آخرین رئیس بازنشسته دادگاه عالی کشور، رئیس موقت دولت خواهد بود
[iii]پاکستان شرقی
[iv]بنگلادش فعلی
[v]حزب مردم
[vi]قرن هفدهم
[vii]قرن هیجدهم
[viii]1904
کتابشناسی
[1] - در این کنفرانس رؤسا واعضای پارلمان 7 کشور در جنوب شرق آسیا شرکت می کنند. کشورهای مذکور عبارتند از هند ، پاکستان ، مالدیو ، بنگلادش ، سری لانکا ، بوتان و نپال
- ↑ Lewis, 2011, 41-72
- ↑ Banglapedia , National Enlyclopedia of Bangladesh , Asiatic Society of Bangladesh , February 2006
- ↑ Banglapedia , National Enlyclopedia of Bangladesh , Asiatic Society of Bangladesh , February 2006
- ↑ Lewis, 2011, 75-105
- ↑ فرزین نیا، 1373: 172-184
- ↑ وزارت امورخارجه بنگلادش(2004). تاریخ ، فرهنگ ، سیستم حکومتی بنگلادش، وزارت امور خارجه بنگلادش. قابل دسترس از وب سایت وزارت امورخارجه بنگلادش.
- ↑ روزنامه اتفاق ، 28 سپتامبر 1999، داکا – بنگلادش
- ↑ روزنامه اتفاق ، داکا – بنگلادش ، 1/3/1999( 10 اسفند 1377
- ↑ روزنامه ایندیپندنت ، داکا – بنگلادش ، 3/3/1999 ( 12 اسفند 77)
- ↑ اورسجی، 1378: 13-12
- ↑ News paper Bangladesh Today , Februay 28 , Dhaka
- ↑ ( Philips and Gritzner, 2007:11
- ↑ The Independent Bangladesh Year books , 2011 , Dhaka , Bangladesh
- ↑ توسلی، محمد مهدی، علی زاده کندی، عزیز، توسلی، سینا(1391). جامعه و فرهنگ بنگلادش. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی( در دست انتشار)