زبان و ادبیات قزاقستان
۹ زبان و ادبیات
۱-۹ معرفي زبان و خط رسمي و زبان هاي رایج
زبان قزاقی از گروه زبان های ترکی قپچاقی است که بسیاری از واژگان آن از زبان هاي دیگر مثل: عربي، فارسی، مغولی و روسی گرفته شده است و نزدیکترین زبان ها به قزاقی، زبان کشور همسایه قرقیزی است. در قانون اساسی قزاقستان زبان ارتباطات بینالمللی روسی و زبان قزاقی زبان محاوره و زبان رسمی داخلی معرفی شده است.ولی زبان های اوکراینی، تاتاری، قرقیزی، اویغوری، ازبکی، باشقیری، فارسی تاجیکی، آلمانی، کرهای، ترکمنی، ارمنی و مغولی تنها تعدادی از جمله زبان هایی هستند که بزرگترین اقلیتهای قومی این کشور به آنها سخن میگویند. زبان قزاقی در دوران اتحاد جماهیر شوروی بعد از زبان روسی دومین زبان رایج در قزاقستان بود. ولی بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و استقلال قزاقستان با سیاست های متخذه از طرف دولت قزاقستان بتدریج این نسبت برعکس شد یعنی زبان قزاقی زبان اول و زبان روسی زبان دوم شده است: در قزاقستان حدود دوازده و نیم میلیون نفر، در فدراسیون روسیه حدود سه میلیون نفر، در چین حدود دو و نیم میلیون نفر در کشورهای اروپایی، سایر کشورهای آسیای مرکزی، افغانستان، پاکستان،
۲۶۶ گزارش خبرگزاری جوان: کتابخانه ملی ایران و قزاقستان در زمینه پژوهش های ایران شناسی و اسلام شناسی همکاری میکنند
http://www.yjc.ir/fa/news/4370417
۲۶۷دستنویس های ارزشمند کتابخانه ملی قزاقستان، نوشته سید شهاب کالالدینی تقارب فرهنگی، چکیده مقالات نخستین همایش تبادلات فرهنگی و تمدنی ایران و قزاقستان آذز ۹۲ جاپ دانشگاه شهید بهشتی.
291
ایران، ترکیه و آلمان حدود یک میلیون نفر زبان اصلیشان زبان قزاقی است. در زبان قزاقی لهجه وجود ندارد ولی به گویش های شمالی، شرقی ، جنوبی و غربی تقسیم میشود.
به طور کلی در زبان قزاقی تفاوت منطقهای چشمگیر نبوده و زیاد احساس نمیشود، علت آن موقعیت جغرافیایی "قزاقستان" است که در پرتوی آن قبایل و عشایر جایی که با ملل مجاور ارتباط برقرار کنند همیشه با همدیگر در تماس بودند. زبان ادبی قزاقی بر گویش آلماتی بنا نهاده شده است و زبان ادبی قزاقی در نیمه دوم قرن بیستم با فعالیت های ادبی شعرا و شخصیت های ادبی مانند "آبای قونانبای اولی" و "ابراهیم التینسارین" شکل گرفت. با ظهور دین اسلام و گسترش آن به آسیا و آسیای مرکزی، زبان عربی که زبان نوشتاری قرآن و گویش دینی بود، جای خود را به سرعت در میان ملتهای این مناطق باز کرد و حروف عربی رواج یافت که تا ۱۳۰۸/ ۱۹۲۹ به عربی مینوشتند و میخواندند ولی در سال ۱۹۲۹ عملا خط همه ملل غیر اسلاوی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی به حروف لاتین تبدیل شد و در سال ۱۹۴۰ زبان قزاقی به حروف "کیریل تغییر یافت که آن هم در حال حاضر در "قزاقستان" به صورت مستقل حفظ شده است. الفبای زبان قزاقی معاصر ۴۲ حرف دارد. در زبان قزاقی صفت، ضمیر یا عدد ترتیبی با توجه به مفهوم جمله میتواند مثل زبان روسی در جنس مذکر، مونث و خنثی استفاده شود.
در قزاقستان زبان حدود ۲۲ قوم مانند زبان هاي ازبکي، اوکرایني، تاجیکي و اویغوری در مدارس به عنوان تکدرس و فوق برنامه آموزش داده می شود به همین دلیل قزاقستان یکی از کشورهای نادری است که در حفظ تعادل زبان بدون اینکه هیچگونه مشکلی به وجود آید موفق بوده است و بعضی از کشورهای همسایه قزاقستان از این تجربه موفق استفاده کرده اند.
زبان قزاقی به طرق مختلف در غنی سازی فرهنگ قزاقستان موثر بوده و باعث افزایش اتحاد بین نژادهاي مختلف شده است: در قزاقستان با کمک بودجه ی دولتی حدود ۱۳۵ روزنامه و مجله در ۱۲ زبان چاپ می شود و هرساله در قزاقستان بیش از ۵۰ عنوان کتاب به زبان های اقلیت هاي قزاقستان در موضوعات مختلف با شمارگان بیش از ۰۰۰/۸۰ جلد به چاپ میرسد.
بر اساس برنامه ای که در سال ۲۰۰۱ تحت عنوان برنامه ۲۰۱۰ تدوین شد برای رشد زبان قزاقی مقرر شد که تا سال ۲۰۱۰ کلیه ادارات و موسسات دولتی به زبان قزاقی مکاتبه کنند که طبق پیش بینی تا سال ۲۰۱۰ این امر محقق شد. و بر اساس برنامه استراتژیک ۲۰۲۰ قزاقستان دولت قزاقستان تصیم دارد که تمامی شهروندان قزاقی تا سال ۲۰۲۰ میلادی به زبان قزاقی تکلم و مکاتبه کنند.
در سال ۲۰۰۸ میلادی با ابتکار" نور سلطان نظر بایف" رئیس جمهور قزاقستان" بنیاد رشد زبان دولتی را " زیر نظر نهاد ریاست جمهوری تاسیس کرد و بودجه مناسبی برای ترویج و گسترش زبان قزاقی اختصاص 292
داده شد. که در پی آن "مرکز بین المللی همکاري قزاقستان با کشورهاي اتحادیه اروپا در بخش زبان" تاسیس شد و دوبله فیلم های کودکان و نوجوانان به زبان قزاقی در دستور کار قرار گرفت.
زبان مردم قزاق در قرن ۱۰ در زمان سلسله کاراخان الفبای عربی بوده است و در قرن ۱۹ الفبای سیریلیک که توسط آلتینسارین ساخته شده بود جایگزین خط عربی شد.
با توجه به صحبت هایی که با رئیس موزه ملی قزاقستان شد، ایشان در مورد خط و زبان قزاقی گفت ما در موزه یک سالن داریم که مراحل تحول خط و زبان قزاقی را به نمایش میگذارد، در این سالن ۲۳ تابلو بزرگ وجود دارد که خطهای اویغوری ، فارسی، عربی، لاتین، سیریلیک با حدود ۲۰ فرم و شکل به نمایش گذارده شده است که پس از تغییرات متعددی که در خط و الفبای قزاق ها بوجود آمد هم اکنون همان خط سیریلیك به
کار میرود.
زبان قزاقی
شاخه ی زبانهای التای
زیر شاخه ی زبانهای التای گروه ترکی (زبانهای
سیبیریه | قارلوق | بولغار | آغوز | قیپچاق | |||
ساها | ازبکی | چوواش | ترکمن | تاتار | |||
خاکاسیا | ی | ||||||
اذری | باشقورت | ||||||
ویغاری | ترکی | قزاقی | |||||
گاگاوز | قاراقالپاق | ||||||
ناغای | |||||||
قومیق | |||||||
قاراشای | |||||||
بالقار |
293
سازمان بین المللی فرهنگ ترکی، با ۴۲ حرف استفاده می شود. که بر اساس "فرهنگ توضیحی زبان قزاقی" این زبان ۶۷ هزار واژه و ۲۴,۵ ترکیب کلمات دارد که کل آن ۹۱,۵ هزار واحد لغوی را تشکیل می دهد. ولی امروزه دولت قزاقستان برنامه ریزی میکند تا سال ۲۰۲۵ خطزبان قزاقی را باز به لاتین برگردانند. در سال ۱۹۹۲ برای حفظزبان ترکی و ایجاد پیوند و روابط نزدیک بین کشورهای ترکزبان بر اساس جلساتی که در باکو و استانبول با حضور وزرای فرهنگ کشورهای آذربایجان، قزاقستان، قرقیزستان، ازبکستان، ترکیه و ترکمنستان تشکیل شد سازمانی بوجود آمد تحت عنوان (سازمان بینالمللی فرهنگ ترکی) Uluslararas Tiirk Kiltiirii که بصورت اختصار ترکسوی TURKSOY به معنی ترکتبار تأسیس شد. که دفتر بین المللی این سازمان در ترکیه ، شهر آنکارا قرار دارد. این کشورها تعهد خود را به همکاری در یک چارچوب فرهنگی مشترک اعلام نمودند پس از آن موافقتنامه تاسیس این سازمان در تاریخ ۱۲ ژوئیه ۱۹۹۳ در آلماتی توسط اعضای این شورا تصویب شد. که در حال حاضر حدود ۱۵ کشور و منطقه ترک زبان عضو این سازمان هستند بر اساس مصوبات پنجمین اجلاس کشورهای ترک زبان در سال ۲۰۱۵ در استانه قزاقستان محور اصلی مذاکرات این نشست «همکاری در عرصه رسانهای و تبادل اطلاعات» در دستور کار قرار گرفت.
زبان قزاقی از شاخه زبان ترکی زبان هایی مانند: قاراقالپاق، ناغای، تاتار، باشقورت، قرقیز، تاتارهای کریمه، قاراشای، بالقار، قومیق و غیره قرار دارند.زبان قزاقی به خصوص با زبان های ناغای و قاراقالپاق مشترکات زیادی دارد.
تاریخ به وجود آمدن زبان قزاقی را می توانیم به دوران های زیر تقسیم بندی نماییم:
قرون ۷-۸ امپراتوری ترک غربی خانات ترکی
خانات قارلوق
قرون ۹-۱۰ مملکت آغوز حکومت قاراخان
حکومت قیماق
قرون ۱۱-۱۲حکومت هایی که بعد از حمله ی مغولان تشکیل شدند مانند: حکومت التین اردا، آق اردا و کاک اردا؛ در این زمان زبان قزاقی شروع به جدا شدن از دیگر زبان های ترکی کرد و به عنوان زبان رسمی حکومت دشت قبچاق شد.
قرون ۱۵-۱۷ زبان قزاقی به عنوان زبان ملی و رسمی خانات قزاق و مردم قزاق تبدیل شد. در قرون ۱۹-۲۰ در زمان سلطه روسها زبان قزاقی میان مردم بومی ارزش خود را حفظ کرد. 294
۲۶ نوامبر سال ۱۹۲۰ زبان قزاقی زبان رسمی جمهوری سوسیالیستی خودگردان قزاقستان شوروی شد.
۲۰ اوریل سال ۱۹۲۳ در جمهوری سوسیالیستی خودگردان قزاقستان شوروی تمام مستندات به زبان قزاقی انجام می شد.
۱۵ می سال ۱۹۳۳ کمیسیون اصطلاحات زبان قزاقی تشکیل شد
دسامبر سال ۱۹۳۶ زبان رسمی جمهوری سوسیالیستی قزاقستان شوروی شد.
نوامبر سال ۱۹۵۷ وزارت کشور جمهوری سوسیالیستی قزاقستان شوروی قانون «مستند کردن تمام مدارک به زبان قزاقی» را تایید کرد.
۲۲ اوریل سال ۱۹۸۹ وزارت کشور جمهوری سوسیالیستی قزاقستان شوروی تصویبنامه ی «بالا بردن سطح زبان قزاقی» را تایید کرد.
۱۶ دسامبر سال ۱۹۹۱ زبان قزاقی زبان رسمی جمهوری قزاقستان اعلام شد.
همان طور که قبلا اشاره شد زبان قزاقی یکی از زبانهای ترکی است. با وجود این در زبان قزاقی لغات عربی، فارسی و روسی هم می شود پیدا کرد. حتی دانشمندان پژوهش های زیادی مربوط به زبان قزاقی انجام دادند. به هر حال ما نمی توانیم درصد لغات این زبانها در زبان قزاقی را به طور دقیق بگوییم. فقط می توانیم به طور تقریبی میزان آن را بگوییم.
خط قزاقی به الفبای سیریلیک | خط قزاقی به الفبای عربی | خط قزاقی به الفبای لاتین |
apJIbIK aIaMIap TyMbICHIHaH a3aT
KaHe Kafip-Kaceri MeH KYKbIKTapI TeH 60JIbIII IIYHHere Keeni. AtaMIapra aKbII-IIapacaT, ap-oKIaH 6epiJIreH, coHIbIKTaH oJIap 6ip-6ipiMeH TybICTbIK, 6aybIpMaJIIbIK KapbIM-KaTbIHac kacayJIapI THic |
لیق ادامدار تومیسینان ازات جانه
قادیر-قاسیهتی مهن کوقیقتاری تهث بولیپ دونیهگه کهلهدی. ادامدارعا اقیل-پاراسات، ار- وجدان بهریلگهن، سوندیقتان ولار ءبیر-بیریمهن تویستیق، باویرمالدیق قاریم-قاتیناس جاساولاری ءتییس |
Barluq adamdar_twmusunan az
jane qadir-qasiyeti mer kuquqtar_tei bolup diiniyege keledi. Adamdarga aqul-parasat ar-ojdan berilgen, sonduqta olar bir-birimen twistuq, bawirmald1q qarnm-qatnas .jasawlar tis |
در سال های استقلال و قبل از آن تعداد بیگانگان (روس، آلمانی، کره ای و...) در قزاقستان کاهش و تعداد مردم
ترکزبان (ازبک، قرقیز، ترک، کرد، اویغور و...) افزایش یافت. طبق آمار سال ۱۹۹۹ در کشور قزاقستان
در صف اول نمایندگان مردم روس و اوکراین بودند. اما آمار سال ۲۰۰۹ نشان میدهد که در صف اول این آمار مردم ترک زبان توانستند جای خود را پیدا کنند. در قزاقستان تقریبا ۲۴ نژاد ترک زبان زندگی میکنند. مانند ازبک ها (حدود ۳۷۰۷۶۵ نفر)، اویغورها (تقریبا ۲۱۰۳۰۰ نفر)، ترکها (بیش از ۷۵۹۵۰ نفر)، 295
قیرقیزها (بیش از ۱۰۹۲۵ نفر) و ... به این ترتیب در کشور تعداد مردم اسلاو کاهش می یابد و بر عکس مردم ترک زبان افزایش می یابند. بنابر این در قزاقستان ۶۰,۵ درصد مردم به زبان های ترکی، ۳۴,۶ درصد به زبان های اسلاو و ۴,۹ درصد به زبان های دیگر سخن میگویند. این شاخص ها روند دموگرافیک وضعیت زبان رسمی کشور را تعیین میکند. هم چنین برای رشد و گسترش کشور زبان قزاقی پایه و اساس خواهد بود. چرا که تمام مردم ترک زبان در زندگی روزمره زبان قزاقی را به کار می برند. با وجود این مشکلات فراونی هم وجود دارد. مثلا ۹۷ درصد مردم قزاق زبان مادریشان را در سطح عالی و متوسط می دانند و فقط ۳ درصد مردم زبان مادریشان را نمی دانند. یعنی نمی توانند به این زبان سخن بگویند و بنویسند. اما این مساله در جامعه تاثیر چندانی ندارد چرا که تبادل اطلاعات به زبان قزاقی در محیط های رسمی (موسسه های دولتی، مدارس، دانشگاه ها، بانک ها، اماکن نظامی و...) فقط ۳۲,۸ درصد، در محیط غیر رسمی (روزنامه ها، مجلات، اینترنت، تلویزیون، رادیو و...) ۳۶,۱ درصد و در زندگی روزمره (بین دوستان، در بازار و ...) ۳۶,۱ درصد را تشکیل می دهد. که همان ۹۷ درصد مردم که زبان قزاقی را در سطح عالی می دانند، زبان مادریشان را به طور کامل استفاده نمی کنند؟ این جا مساله در یاد گرفتن زبان نیست، بلکه در استفاده و کار برد این زبان در جامعه است. یعنی زبان قزاقی با وجود سیاست زبان جمهوری قزاقستان به طور مساوی استفاده نمی شود.
برای حل این مساله دولت قزاقستان برنامه هایی تنظیم کرده است که به گسترش و رشد زبان قزاقی کمک می کند. که در زیر به بخشی از برنامه های دولتی اشاره می شود:
دولت برای رفع مشکلات و کنترل اقدامات لازم در این زمینه در سال ۲۰۰۸ بنیاد «توسعه زبان قزاقی» را ایجاد کرد. این موسسه در راه رشد، تشدید و حفظ زبان ملی، یعنی زبان قزاقی اقدامات مختلف مانند برگذار کردن دوره های آموزشی (سمینار، کنفرانس، نمایشگاه، مسابقات و غیره)، کمکهای مالی، اختصاص دادن بورسیه، تامین کتب درسی در زبان قزاقی و فعالیتهای غیره انجام می دهد.
سالانه نشست استادان زبان و ادبیات قزاقی برگذار میشود. در این نشست ها استادهای سراسر کشور دور هم جمع می شوند و روش موثری برای تدریس و تعلیم دانش آموزان را مطرح میکنند.
هر سال در پایتخت قزاقستان برای تشدید روابط و همچنین زنده ماندن زبان قزاقی تمام قزاقهای دنیا نشستی برگذار میکنند.
دانشگاه های قزاقستان برای توسعه و گسترش زبان قزاقی با دانشگاه های مختلف جهان مانند کره، فرانسه، روسیه، آلمان، لهستان و غیره روابطی بر قرار میکنند. یعنی بر اساس تبادل دانشجویان با همدیگر همکاری می کنند. دانشجویان خارجی به قزاقستان سفر می کنند و در دانشگاه های محلی زبان قزاقی و روسی را یاد میگیرند.
سیاست مربوط به زبان با حفظ تمام زبان های ملت های مختلف که در سرزمین قزاقستان زندگی می کند، استفاده گسترده زبان قزاقی را تامین می کند. این سیاست مسایلی مانند بهبود روش تدریس زبان رسمی، رشد زیرساخت تدریس زبان قزاقی، بالابردن سطح روند تدریس، افزایش سطح کاربرد زبان رسمی، بهبود فرهنگ زبان و غیره را بررسی میکند.
قوانینی که در جمهوری قزاقستان بر اساس سیاست زبان تصویب شده است:
۱۶۰ دسامبر سال ۱۹۹۱ زبان قزاقی به عنوان زبان رسمی جمهوری قزاقستان اعلام شد. ۴۰ اکتبر سال ۱۹۹۶ رییس جمهور قزاقستان سیاست زبان را قبول کرد. ۱۱۰ جولای سال ۱۹۹۷ قانون مربوط به «زبان جمهوری قزاقستان» تایید شد. ۵۰ اکتبر سال ۱۹۹۸ برنامه «توسعه و گسترش زبان ها» تایید شد.
در سالهای ۲۰۰۷ - ۲۰۱۰ آیین نامه ای در مورد افزایش فضای کاربرد زبان رسمی تصویب شد. سال ۲۰۰۱ برنامه ی ده ساله ی «توسعه و گسترش زبان ها» برای سالهای ۲۰۰۱ - ۲۰۱۱ تنظیم شد. برنامه ی ده ساله «توسعه و گسترش زبان ها» برای سال های ۲۰۱۱ - ۲۰۲۰ مورد تایید قرار گرفت. در تنیجه ی این برنامه ها زیرساخت تدریس زبان رسمی رواج یافت؛ مدارس، مراکز و کودکستان هایی که اطفال را در این اماکن به زبان قزاقی تربیت و تعلیم می دهند افزایش یافت؛ تعداد رسانه ها و اینترنت سایت هایی که به زبان قزاقی کار میکنند، بیشتر شد؛ برای بر قراری روابط با هموطنان خارج از کشور اقدامات لازم انجام می شود؛ سیستم حمایت زبان رسمی ایجاد شده و ... . ۲۶۸
تاریخ ادبیات و سبکهای ادبي
۲۶۸ تهیه تنظیم ایگریم ، ابان ماه ۱۳۹۳
297
بخش ادبیات و هنر آکادمی علوم قزاقستان معروف به آئیزوف Auezov برای حفظ و احیاء ادبیات قزاق ها در یک پروژه مطالعاتی و پژوهشی گسترده در قالب برنامه های فرهنگی دولت و پروژه های بنیادین با استفاده از منابع تاریخ ادبیات روسی اقدام به تدوین ادبیات قزاقی در ۱۰ جلد کرده است.
کتاب تاریخ ادبیات قزاقستان روند شکل گیری وتوسعه ادبیات قزاقی رادر سه بخش و مرحله اصلی در دست تدوین دارد: ۱) ادبیات دوره باستان و قرون وسطی، ۲) ادبیات دوران آبای «عصر جدید»، ۳) ادبیات دوران مدرن.
که این سه مرحله اصلی به شاخه های زیر تقسیم و مورد بررسی قرار گرفته است: ۱، دوره - تاریخ فرهنگ عامه قزاقستان ۲ دوره تاریخ ادبیات باستان
۳ دوره - تاریخ ادبیات قزاق از قرون وسطی و دوره خانات قزاق تاریخ ادبیات قزاق در نیمه اول قرن نوزدهم . تاریخ ادبیات قزاقستان در نیمه دوم قرن نوزدهم تاریخ ادبیات قزاقستان از اوایل قرن بیستم
۷ تاریخ ادبیات قزاقستان در دهه دوم و سوم قرن بیستم تاریخ ادبیات قزاقستان در دهه چهل تا شصت قرن بیستم ۹ تاریخ ادبیات قزاقستاندر دهه شصت تا هشتاد از قرن بیستم ۱۰، تاریخ ادبیات قزاق در دوره استقلال.
ادبیات ملی همچنان برای غلبه بر بحران ایدئولوژیک است که در کتاب ادبیات قزاق از دوران باستان - تا به امروز نگاشه شده است.
جلد اول "تاریخ ادبیات قزاق" که توسط دانشمندان موسسه ادبیات و هنرآئیزوف نگارش یافته به فرهنگ عامه اختصاص داده شده است این بخش تلاش دارد تا فرهنگ عامه جنبه تاریخی و تاریخ شفاهی آن دوران را تبیین نماید. در فرهنگ عامه مطالعه آداب و رسوم، آداب و اعتقادات نیاکان قزاق و قوم قزاق، پیدایش و
298
تکامل ژانرهای فرهنگ عامه، در شکل و فرم اولیه تا تکامل هنری ادبیات از طریق نقوش بجای مانده از آن دوران مورد توجه قرار گرفته است.
با توجه به اهداف مطالعه فرهنگ عامه، فرایندهای فرهنگی در حال توسعه در همه ادوار تاریخ از ابتدا تا به امروز در نظر گرفته شده است.
همچنین به مراسم شکار باستان، حیوانات اهلی و کشاورزی و آداب و رسوم و فرهنگ عامه، جشن ها و مراسم خانوادگی و قومی شامل تعطیلات سال نو، جشنواره بهاری، جوک ها و آهنگ ها که قدمت آن به فرهنگ عامه پیش از اسلام بر می گردد اشاره شده است خانواده فرهنگ عامه آیین و مراسم عروسی و آهنگ های مراسم تشییع جنازه و آهنگ های خاص کودکان است
در فرهنگ عامه دوران باستان بنا بر اعتقادات و باورهای دینی و مذهبی یا اندیشه های عرفانی مانند شمنیسم و تنگریسم، به ادبیات سحر و جادو پرداخته شده است.
در فرهنگ عامه قرون وسطی، یک دوره طولانی، تشکیل دولت های فئودال را شامل می شود. با توجه به این واقعیت که در آن زمان متون فرهنگ عامه واقعی ضبط شده در دسترس نیست، بلکه منبع اصلی مستندات تاریخی این دوران به عنوان منبع اصلی نقوش حک شده بر روی سنگ ها و کتیبه هاي آثار باقیمانده امکان اطلاع از وضعیت ادبیات این دوران را بدست می دهد.
از نقوشسنگواره ها و کتیبه ها آداب و رسوم، گاهی اوقات ژانرهای ادبی، افسانه های اجداد قزاق ها، قهرمانان حماسه ساز، شخصیت های داستان پری، شخصیت های تاریخی ترک های باستان، اسطوره های کهن با محوریت زمین و آسمان، معرفی اجداد ترکان، روح و انگیزه های حماسه قهرمانانه، "اوغوز نام" و بیان تعدادی از ضرب المثل ها و چیستان ها برداشت شده است که در فرهنگ عامه مورد بررسی قرار گرفته است.
در بخش دیگری از مجموعه تاریخ ادبیات قزاقستان وضعیت فرهنگ عامه در دوران مدرن و معاصر و چگونگی اصلاح ژانرهای سنتی را نشان می دهد و اشکال سبک جدید، ناشی از حوادث تاریخی، فرهنگی و اجتماعی-سیاسی که در قرن هجدهم، نوزدهم و بیستم بررسی کند. در طی این مدت، ژانرهای قدیمی به صورت ژانرهای جدید، تم ها و نقوش تازه توسعه یافته است: بنابراین در قرن هیجدهم و نوزدهم تا نیمه اول قرن بیستم، فرهنگ عامه کلاسیک و میراث گرانبهای قزاقها را به طور خاص، در قالب داستان رمان، طنز، ، تاریخی و تغزلی حماسی (تصنیف) و آهنگ اشاره میکنند
299
در توسعه و روند تحول ادبیات در قرون اخیر از سبک قدیم به سبک جدید به مبارزه با استعمارگران روسیه در قالب اشعار حماسی خود نمایی میکند.
در قرن بیستم، شورش های آزادیبخش خلق قزاقستان در سال ۱۹۱۶ آهنگ های جدید، چیستان ها، ضرب المثل جدیدی بوجود آمد اما آنها به طور فعال تا نیمه اول قرن بیستم پایدار مانده است، و تنها چند نمونه کوچک از سبک آموزشی در زندگی روزمره مردم مدرن باقیمانده است: امروزه ژانرهای قدیمی و دوران کهن به ژانرهای مدرن شهر نشینی و تمدن جدید تغییر یافته است. لذا فرهنگ ادبی جدید و مدرن امروزی بخشی از میراث کلاسیک بشمار میرود.
در ادبیات باستان قزاقی گنجینه عظیمی از تاریخ باستان و قرون وسطی وجود دارد، این بخش شامل فرهنگ معنوی و علمی است که منابع مورد استفاده برای ادبیات باستان قزاقی نه تنها از زبان های ترکی، بلکه از زباهای روسی، عربی، فارسی، چینی، ترکی، مغولی، زبان های اروپای غربی، مربوط به ادبیات باستان و قرون وسطی قزاقستان و فرهنگ گرفته شده است.
بخش بزرگی از مطالعه نقوش ادبی مطالعات ترکی در منابع کهن چینی، ترکی به بنیانهای معنوی و تاریخی فرهنگی مشترک تمدن تورانی و نمونه ادبی وحدت ترک های مغول اختصاص داده شده است.
در این بخش به تشریح آثار ادبی نمایندگان برجسته ای از ادبیات قرون وسطی مانند بلاساغون، محمود کاشغری، احمدلاسائوئی، خوارزمی، قطب، سیف سارای، و آثار برجسته شاعران ناشناخته ای مانند حسام کاتب و کول گالیو آثار فارابی متفکر بزرگ شرق پرداخته شده است.
تاریخ ادبیات قزاق در قرون وسطی و دوره خانات قزاق لایه عظیمی از تاریخ ادبیات سیستماتیک در قرن هیجدهم را در بر میگیرد. نمونه هایی از اشعار و ادبیات کتبی گروه ترکان و مغولان و اشعار دوران خانات قزاق در دوران حکومت طلایی دشت قپچاق ها در این بخش از تاریخ ادبیات قزاق ها مورد بررسی قرار گرفته است و داستان هایی که به شرح زندگی و ماجراهای پیامبران قبل از محمد، بیوگرافی محمد (ص) و خلفای مسلمان اختصاص داده است
در عصر اردوی طلایی، ادبیات توسعه یافت و مهم ترین آثار شاهکارهای ادبی کلاسیک از دوره های علمی- آموزشی و شرح زندگی و ماجراهای پیامبران قبل از محمد(ص) و بیوگرافی حضرت محمد (ص) و خلفای مسلمان اختصاص داده است
سیستم دولت و خانات قزاق در این دوران بر سبک ادبی قزاق ها تأثیر بسزایی گذاشته است. اشعار و آثار ادبی در این دوران به اخلاق، عزت و شرف، تشریح افکار در مورد زندگی و مرگ، و تنوع و ناپایداری جهان 300
اختصاص داشته است.بزرگترین نمایندگان شعرا در این دوران ژورائو در قرن پانزدهم تا هجدهم. آسان در قرن پانزدهم، سوپیرا ژورائوقرن پانزدهم، ژیمبیت ژورائو در قرن هفدهم، بوده اند.
در عصر خانات قزاق نیز ادبیات به طور عمده در قالب آثار تاریخی نمود یافته است. و تاریخچه بسیاری از این آثار، نه تنها به عنوان وقایع و یا منابع روایی بلکه به عنوان آثار تاریخی مردم بشمار میرود. کتابهایی که در این دوران نوشته شده است را می توان از کتاب خاطرات "بابر زهیر الدین ، کتاب "جیم قدیرگالی، کتاب بهادرخان ابوالقاضیف نوشته شده در سنت نثر تاریخی مقاله شرق قرون وسطی، تاریخ رشیدی "و شعر" جهان نمای "محمد حیدر دولتی نامبرد.
در نیمه دوم قرن نوزدهم شیوه های واقعگرایانه و واقعیت های هنری از ویژگی های این دوران است. آخرین دوره ادبیات قزاقستان یکی از غنی ترین، پربارترین و پیچیده ترین دوران است که بلوغ مدنی و ملی نویسندگان و شاعران در این دوران اتفاق افتاد. افق های جدید از تاریخ ادبیات قزاقستان، بطور گسترده در نیمه اول قرن نوزدهم ایجاد شد و استعداد افرادی مانند تیتان دولت، مخمدبیت و شوتانبای و پس از آن آبای در آستانه قرن بیستم شکوفا شد و نوعی خودآگاهی جدیدی در ادبیات قزاقستان ایجاد شد. در ادبیات قرن نوزدهم نوعی بیداری جدید در بین قزاق ها بوجود آمد و حیات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، اخلاقی و مدنیت آن ها را تحت تأثیر خود قرار داد.
ادبیات در قرن نوزدهم نقطه عطفی جدیدی را در تاریخ طولانی مردم قزاق با توجه عمیق بر هویت ملی، شهروندی، آزاد اندیشی و احیای آگاهی ملی در بین توده های مردم آغاز کرد.
ادبیات در نیمه دوم قرن نوزدهم، به عنوان جانشین بهترین سنت های ادبیات کلاسیک قزاقستان با سبک های تازه و خلاقیتی جسورانه ایفای نقش کرد.
اولین تأثیر آثار ادبی در این دوران اصلاحات در زندگی سیاسی استپ نشینان قزاقستان است که تحولی در آگاهی ملت پس از استقرار سیاست استعماری سلطنت روسیه بشمار می رود. در دورانی که حکومت تزاری روسیه بجای خانات قزاق مستقر شد و حکومت خانات قزاق رو به افول نهاد.
در نیمه دوم قرن نوزدهم آثار ادبی قزاق ها بیشتر معطوف به مبارزه با استعمار روسیه و جنبشهای مدنی قزاق ها گردید. با ظهور شاعران و نویسندگان بزرگی مانند قونانبااولی آبای و شاکریم ... تحول دیگری در ادبیات قزاق ها بوجود آمد و بیش از هر زمان دیگر هویت مردم قزاق را آشکار ساخت، در این دوران مبارزات ضد استعماری قزاق ها با کمک ادبیات جدید وارد مرحله جدیدی شد و شاعرانی مانند شاکریم زندگی و حیات 301
خود را درسرودن اشعار انقلابی فدا کرد. خلاصه اینکه نیمه دوم قرن نوزدهم عصر طلایی ادبیات قزاق بشمار میرود.
ادبیات قزاقستان در اوایل قرن بیستم نیز نسبت دوره های قبل روند تکاملی یافت. در این دوره به پدیده های هنری و توسعه ملی در آثار افرادی مانند آاوزوف، موکانوا، ژومالی یوا توجه بیشتری شده است. و تاریخ ادبیات بوسیله آاوزوف ( ۱۹۲۷ ) و ادبیات قزاق بوسیله سیفولین ( ۱۹۳۲)، ادبیات قزاق در قرن بیستم (۱۹۳۲) توسط موکانوا نگاشته شده است، اما بسیاری از وقایع این زمان بدلایل مختلف در تاریخ ادبیات قرن بیستم ذکر نشده است که شاید بتوان آن را تا حدی به سلطه نظام کمونیستی در جوامع آسیای مرکزی و قزاقستان
موبوط دانست.
بخشی از ادبیات قرن بیستم به ارائه یک نمای کلی از کتابشناختی و تعداد زیادی از شاعران و نویسندگان، پرتره های تک نگاشت اختصاص داده شده است که در پیش گفتار و مقدمه "ادبیات قزاقستان از اوایل قرن بیستم" نوشته دکتر علوم زبانشناسی، استاد و رئیس پروژه تحقیقاتی، اگیوبایو به آنها اشاره شده است. ادبیات قزاقستان در سال های ۲۰-۳۰ قرن بیستم توجه ویژه ای به استقلال قزاقستان داشته است: و در سال های۲۰-۳۰، در قالب "شعر"، "نثر"، "درام،" نقد ادبی "و پرتره ادبی شاعران و نویسندگان بزرگی چون جوسیپ بیک، آیماتوا، جومبایوا، ساکن، سیفولین،" ایلیاس ژانسولوروا، بیمبیت مولیین، ژامبیل، و.. خودنمایی کرد.
ادبیات قزاق تقریبا از قرن پانزدهم به زبان قزاقی بوجود آمد و حماسه های قدیمی قزاق ها به زبان ترکی در قالب "قورقیت آتا" و "اوغیز نامه" سروده شده است.
در دوره رواج اسلام در مناطق قزاقستان زبان ادبی نا همگونی وجود داشت و ادبیات کتبی اساسا در شهر ها رشد میکرد و در زندگی فرهنگی اهالی شهری آثار شاعران و نویسندگان درویشی نقش بزرگی داشتند یکی از معروفترین آنها واعظ اسلام خواجه احمد یسوی بود وی مولف "دیوان حکمت" که حاوی موضوعات مذهبی و تصوف می باشد است یسوی در اثر خویش ریاضت کشیدن و اطاعت را موعظه می کرد یسوی اطمینان داشت که راه حقیقت راه رسیدن به پروردگار است.
در قزاقستان از قدیم برگزاری مسابقه شاعران بدیهه گو مناظره متداول بوده است و ادبیات کتبی قزاقی در شکل معاصرش فقط در نیمه دوم قرن نوزدهم تحت تاثیر تماس ها و گفنگو ها با فرهنگ روسی شکل گرفت
302
آثارآبای قونانبای اولی (۱۸۴۵-۱۹۰۴) بنیان گذار ادبیات واقع بینی و نوین قزاق، شاعر، اندیشمند بزرگ در آواخر قرن نوزدهم واوایل قرن بیستم نهضت فرهنگی و روشنگری را بنیان نهاد که در ترقی زبان ادبی قزاق تأثیر جدی داشت.
آبای فارسی را فرا گرفت و با ادبیات کلاسیک ایران از قبیل آثار فردوسی، سعدی، نظامی و حافظ آشنا شد و در بیست و هشت سالگی از اداره قبایل خود داری و کاملا به آموزش میپردازد، آثار ادبی آبای حاوی دیوان شعر، منظومه، ترجمه ها واندیشه های عبرت آمیز هستند اندیشه عمیق فلسفی و آهنگ مدنی خاص آشعار وی می باشد در اندیشه های عبرت آمیزی موضوعات تاریخی، آموزشی و حقوقی را به میان می آورد، مردم را به راه مترقی، زحمت شدید و درست کاری دعوت می نماید.
شاعر و نویسنده میرژاقیپ دولات اولی (۱۸۸۵-۱۹۲۵) مولف چند دیوان و اولین رمان قزاق "جمال بدبخت" که چند بار چاپ شد و توجه منتقدین روس و جامعه قزاق را جلب کرد. وی همچنین آثار پوشکین، لرمونتوف، کریلوف را به زبان قزاقی بر گرداند.
شاکریم قودایبردی (۱۸۳۸-۱۹۳۱) شاعر، فیلسوف و اندیشمند نیز علاوه بر اشعار متعدد مولف رساله "شرایط اسلام" هم می باشد. شاکریم شاعران بر جسته جهان همچون بایرون، پوشکین، لرمونتوف، حافظ، نوایی، کانت وشاپنگاور را استادان خلاقیت های ادبی خویش شمرده است.
در دوره شوروی آثار ژامبیل ژابایف(۱۸۴۶-۱۹۴۵) شاعر ملی قزاق شهرت یافت. بعد از انقلاب اکتبر در آثار ژانبیل موضوعات نو از جمله سرود اکتبر، وطن من، در آرامگاه لنین، لنین و استالین. اشعار ژامیبل به تمام زبان های ملل اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی ترجمه شد ومقبولیت عام یافت.
در سال ۱۹۳۴ اتحاد نویسندگان قزاقستان تشکیل شد و در سال ۱۹۵۴ مختار آویزوف رمان تریلوژی "راه آبای" را به پایان رساند.
در نیمه دوم قرن بیستم کتاب شاعر و نویسنده قزاق اولژاس سلیمنوف "آزیا" مورد توجه خوانندگان قرار گرفت در حال حاضر ادبیات قزاق در قرینه تمدن جهانی رشد می کند و امکانات و منافع خویش را در نظر گرفته گرایش جدید فرهنگی را ترقی میدهد.
از جمله افرادی که در ادبیات ، خصوصا ادبیات دو قرن اخیر نقش آفرین بوده اند. بیمبیت مایلین (۱۸۹۴- ۱۹۳۸) یکی از بنیانگذاران ادبیات قزاق و سبیت مقاناف (۱۹۰۰-۱۹۷۳) که از سال ۱۹۲۲ نخستین اشعار،
303
منظومه ها، مقالات و داستان های وی چاپ شد. مقاناف که حدود ۲۰۰ مقاله انتقاد ادبی نگاشته است میتوان نامبرد.
دکتر "بولاتیک باتیرخان" استادیار دانشکده شرق شناسی دانشگاه فارابی قراقستان ادبیات فارسی را بر ادبیات شفاهی قزاقی تاثیرگذار دانست. به گزارش خبرگزاری مهر، دکتر " بولاتیک باتیرخان" استادیار دانشکده شرق شناسی دانشگاه فارابی قراقستان در سخنانی در دومین روز از ششمین مجمع بین المللی استادان زبان و ادبیات فارسی که در تالار علامه امینی دانشگاه تهران برگزار میشود، ادبیات فارسی را بر ادبیات شفاهی قزاقی تاثیرگذار دانست.
باتیرخان زبان و ادبیات فارسی را بر داستانهای حماسی و اشعار منظوم بسیارمشهود دانست و اظهار داشت: ارتباط داستان های حماسی و پهلوانی قزاقی با شاهنامه و برترین پهلوان حماسی در ادبیات قزاقی (آلپاسیس) دارای شباهتهایی است که از نظر نظم و روانی کلام از شاهنامه فردوسی تاثیر پذیرفته است؛ داستانهای مانند رستم دستان-اسکندرذوالقرنین، بهرام، جمشید وانوشیروان از سالهای پیش در میان مردم قزاق سینه به سینه و نسل و به نسل حکایت شده است.
استادیار دانشکده شرق شناسی دانشگاه فارابی قزاقستان گفت: بین داستانهای قزاقی و شاهنامه فردوسی شباهتهای بسیار زیادی وجود دارد؛ در شاهنامه فردوسی و آلپامیس همه قهرمانان اسطورهای ظلم ستیز بوده که برای حفظ استقلال و یکپارچی سرزمین شان به مبارزه و جنگ برخواستهاند.۲۶۹
زبان فارسی و غنیسازی آثار ادبی قزاقستان
قرن چهارم ه.ق برای مردم ساکن در فلات ایران و منطقه آسیای مرکزی و همچنین قزاقستان دوره تجدید و توسعه فرهنگ در این جوامع به حساب میآید، تا آنجا که یک ادیب قزاق، این دوره (قرن چهارم و ششم ه.ق.) را نوعی «رنسانس» و پایه توسعه فرهنگی در این جوامع نامیده است. در آن دوره خراسان ایران یکی از مراکز علمی و ادبی بهشمار میرفت که باعث نفوذ زبان و ادبیات فارسی در کشورهای آسیای مرکزی شد.
۲۶۹ ادبیات قزاقی متاثر از فارسی، برگرفته از خبرگزاری: مهر ، تاریخ: ۱۳۸۷/۱۰/۲۸
http://www.mehrnews.com/news/817084/
http://www.persian-language.com/news-8055.html
304
در قرون چهارم تا ششم ه.ق. از حوزه علم و ادب آثار ارزشمندی به رشته تحریر درآمد، به عنوان نمونه حکیم ابوالقاسم فردوسی با خلق اثر مشهور خویش شاهنامه، ضمن نگارش رسوم و سنن کهن ایرانیان، زبان فارسی را اعتلا بخشید.
شعرای دورههای پس از فردوسی همچون نظامی، عطار، سنایی، ناصر خسرو، سعدی، مولوی و حافظ نیز آثار برجستهای از خود باقی گذاشته، و به واسطه آثارشان در جهان مشهور شدهاند. آثار آنها ابتدا به کشورهای همسایه، به خصوص در آسیای مرکزی راه یافت.
در قرون هفتم تا نهم ه.ق در آسیای مرکزی و قزاقستان داستان یوسف و زلیخا؛ خسرو و شیرین، لیلی و مجنون، اسکندر نامه نظامی و گلستان سعدی ترجمه و منتشر شد. پرسشی که پاسخ آن جالب توجه به نظر میرسد که مردم مناطق مختلف آسیای مرکزی به کدام یک از شعرا و نویسندگان ایرانی علاقه بیشتری داشتهاند؟ میتوان از آثاری که در آن دوره نگاشته یا ترجمه شده است، این نکته را دریافت که در محافل ادبی، رفیعترین جایگاه را خمسه نظامی گنجوی به خود اختصاص داده است.
بیشتر شعرای قزاق اشعار فارسی را از زبانهای روسی، آلمانی یا فرانسوی به زبان قزاقی ترجمه کردهاند؛ البته در میان شعرای قزاق شاعر و ادیبی همچون شاکریم نیز بوده است که آثار شعرای ایرانی را بیواسطه از زبان فارسی به زبان قزاقی ترجمه کرده است. شاکریم از شعرای بزرگ ملی قزاق است که در اواسط قرن نوزدهم میلادی میزیست. شاکریم آثار متعددی را ترجمه کرد که از آن جملهاند: یازده غزل حافظ و چهار باب گلستان سعدی شامل سیرت پادشاهان، اخلاق درویشان، فضیلت و قناعت، و عشق و جوانی جالب است که شاکریم، لئو تولستوی را استاد معنوی خود شمرده و به آشنایی و دوستی با وی افتخار میکرد. شاکریم بعد از آبای و لئو تولستوی، شاعر بزرگ ایرانی، حافظ، را استاد و پیر خود میشمرد. او علاوه بر ترجمه چند غزل از حافظ به زبان قزاقی تلاش میکرد مانند حافظ شعر بسراید. یعنی در اشعار شاکریم استعاره، کنایه و تشبیهاتی چون مستی، یار، گل و بلبل، پیر، شراب، عاشق و معشوق و غیره را که حافظ در غزلهای خود به کار برده، میتوان مشاهده کرد.۲۷۰
۲۷۰ زبان فارسی و غنیسازی آثار ادبی قزاقستان گلبخت خدیبرگناوا، استاد دانشگاه الفارابی قزاقستان
http://press.jamejamonline.ir/newspreview/2178963521594672708
305
مشاهیر ادبی
با توجه به اینکه در دوران کوچ نشینی داستان ها، اسطوره ها، اشعار و فرهنگ ادبی قزاقستان بیشتر شفاهی و زبان به زبان نقل می شد در آن دوران مشاهیر ادبی زیادی وجود نداشت، بلکه تنها تعداد اندکی شخصیت علمی و ادبی مانند خواجه احمد یسوی وجود داشتند که در اینجا به اختصار به معرفی تعدادی از مشاهیر ادبی، شعرا و نویسندگان میپردازیم.
شاعر، نویسنده و رمان نویس که چندین مجموعه شعر و اولین رمان نویس قزاقستان بود که رمان "ناراضی جمال" را به زبان قزاقی (۱۹۱۰) نوشت، همچنین اشعار پوشکین، لرمانتف، و کریلوف، شیلر را ترجمه کرد، او به اصلاح طلب زبان قزاقی شهرت داشت.
در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم یک گروه از "کاتبان"، مانند نورژان نوشابایف، ژوسوپ و تعدادی از همکارانشان به طور فعال به جمع آوری نگرش های مردسالارانه و جمع آوری آثار فرهنگ عامه و موعظه پرداختند. احمد بایترسینف میرژاکیپ دولتف و احمد ومابایوا بعداز سال ۱۹۱۷ در روزنامه قزاقستان فعالیت می کردند.
خواجه احمد یسوی
خواجه احمد یسوی که متولد سال ۱۰۹۳ میلادی است در روستای سایرام (استیجاب) واقع در ۱۷۶ کیلومتری شمال شرقی آق صو بنیا آمد و پس از آن که برای تحصیل به شهر یسه عزیمت کرد در همانجا علم فراگرفت و در همان شهر در سال ۱۱۶۶ میلادی وفات یافت.
خواجه احمد که شاعری عارف بود که افکار و اندیشه های عرفانی خود را به شعر بیان کرده است و در کتاب "حکمت" که منتسب به او است با ترویج افکار خود فرقه یسویه را پی ریزی کرد که هنوز در آسیای مرکزی و بسیاری از مناطق جهان طرفدارانی دارد و مقبره او زیارتگاه مردم آسیای مرکزی و پیروان او در سرتا سر جهان است. فرقه یسویه تا چندین سال بر اعتقادات مردم حکمرانی می کرد ولی پس از آن فرقه نقشبندیه با الهام از فرقه یسویه جایگزین آن شد.
آبای
306
ابراهیم قونانبایف اولی معروف به آبای شاعر، فیلسوف، عارف برجسته، آهنگساز و پدر ادبیات نوین قزاق در ۲۹ ژوئیه ۱۸۴۵ در شهر سمیپالانینسک (شهر سمی) قزاقستان متولد شده است: او پس از تحصیلات ابتدایی به مکتب خانه های اسلامی شهر سمی وارد شد و با تحصیل در مدارس مذهبی سمیپالاتینسک زبان عربی و دروس اسلامی را فرا گرفت و در همین دوره با زبان فارسی و ترکی نیز آشنا شد.
او در ده سالگی اولین شعر خود را با نام "آمدم تا ببینم کیست اشتردوان" را سرود، آبای با فراگرفتن زبان روسی اشعار پوشکین را به زبان قزاقی برگرداند. مبارزه با بی عدالتی های اجتماعی و استعمار و آگاهی بخشی به مردم در اشعار آبای از جایگاه ویژه ای برخوردار است
در طول دوران حیات آبای اشعار او در بین سالهای ۱۸۸۹-۱۸۹۰ در روزنامه داله " ( "روزنامه استپ قرقیزستان") منتشر شد.
اولین مجموعه شعر ابای پس از مرگ او در سال ۱۹۰۹ در سن پترزبورگ منتشر شد. آثار آبای به بسیاری از زبان ملل مختلف ترجمه شده است.
آبای که در سال ۱۹۰۴ میلادی درگذشت در بین قزاق ها جایگاهی همچون فردوسی در بین ایرانیان دارد.
شاکریم
شاکریم کودایبردیف شاعر، تاریخدان و فیلسوف در تاریخ ۱۱ جولای سال ۱۸۵۸ درناحیه سمی پالاتینسک (استان سمی) به دنیا آمد. شاکریم که تحصیلات ابتدایی خود را در روستا خود گذراند عربی و فارسی را فراگرفت، و در حقیقت استاد و مربی واقعی شاکریم آبای شاعر بزرگ قزاقی بود. شاکریم که برادرزادهء شاعر نامدار قزاق آبای قونان بای اولو است به شکار باعقاب، اسب سواری ، نقاشی و ساخت ویولون و مخصوصا به موسیقی علاقه و تبحر فراوانی داشت در سن ۱۴-۱۵ سالگی تحت تأثیر آبای استاد خود سرودن شعر را آغاز کرد. مضامین اشعارش بیشتر در مورد طبیعت، اخلاق و خیر و شر بود. در سن بیست سالگی به سیاست روی آورد
او از چهل سالگی در سال ۱۸۹۸ بطور کامل به کارهای هنری پرداخت. او با مطالعه آثار ادبای شرق و غرب با آثار شاعرنی مانند حافظ، سعدی، نوایی، پوشکین و تولستوی آشنا شد و زبان های عربی و فارسی را خود فراگرفت و بخشی از کتاب گلستان سعدی و اشعار حافظ و مولانا را به خوبی به زبان قزاقی ترجمه کرد. پس از اینکه به سیستم حکومتی وارد شد پس از انقلاب سال های ۱۹۰۷-۱۹۰۵ و اقدامات سرکوب گرایانه استالین، جنگ جهانی اول، جنبش ملی وآزادی بخش سال ۱۹۱۶ درقزاقستان، انقلاب های فوریه واکتبر، جنگ های داخلی، استقرارحکومت شوروی و پیاده سازی نظام اشتراکی بخاطر بی عدالتی و ظلمهایی که از 307
سوی حاکمیت احساس می کرد به مبارزه با بی عدالتها پرداخت که به همین خاطر با مشکلات و موانع بیشماری مواجه گردید و سرانجام در سال ۱۹۳۱بدست نظام کمونیستی شوروی محکوم و مخفیانه اعدام شد و خانواده اورا تبعید و زندان کردند او که اشعار و سروده های خود را با الهام از حافظ، سعدی، تولستوی و پوشکین سرود در زمان حیاتش کتاب های «آیینه قزاق ها» وشعرهای «کالکامان مامیر» و «ینلیک کبک» چاپ شدند.
ژامبیل
ژامبیل ژابایف شاعر ملی قزاقی متولد ۱۸۴۶ و متوفی سال ۱۹۴۵ میلادی، او در طول جنگ جهانی دوم با الهام از فداکاری رزمندگان و میهن پرستی و ستایش سرزمین مادری خود اشعاری را سروده است. او برای مرد هم شعر می سرود و هم آواز می خواند و قزاق ها اورا به شاعری بدیحه سرا می شناسند. از زمان انقلاب اکتبر برای ساخت جامعه ای نو تلاش کرد و فرهنگ قزاق ها را ارتقاء بخشید. ژامبیل در نزد معلم خود سااوئمبای Suyumbay درس آموخت و به نواختن موسیقی پرداخت که آهنگ های بی نظیری سرود که آهنگ معروفش "آکونس" (akyns) تا قرنها در حافظه مردم قزاقستان باقی ماند. اشعار او در ستایش اسب استپ، یورت و زندگی کوچ نشینی قزاقها سروده شده است.
ژامبیل در مورد زندگی خود می گوید: "در سراسر وجود من جوش زندگی است که آن را در بهترین آهنگ های خود با موجی از احساس و انرژی تازه ای خوانده ام. من شاهد تولد یک کشور جدید در قزاقستان هستم. زندگی برای من تولد و شروعی تازه است جوانی بیست ساله قوی که با شور و شوق فراوان و با گرمی هر چه تمام تر به شکار و خواندن آواز میپردازم"
ژامبیل پس از سرودن اشعار و خواندن آوازهای فراوان سر انجام در سال ۱۹۴۵ وفات یافت و در باغی که خود در آلماتی ساخت دفن شد.
مختار
مختار ماگایوین نویسنده ملی قزاقستان. متولد ۲فوریه ۱۹۴۰ در منطقه سمیپالاتینسک. او در سال ۱۹۶۲ از دانشکده زبانشناسی دانشگاه ایالتی قزاقستان (دانشگاه فعلی فارابی) فارغ التحصیل شد.، در سال ۱۹۶۵ - تحصیلات تکمیلی خود را با نامزدی در رشته علم زبان آثاز و در سال ۱۹۶۷ فارغ التحصیل شد و در سال ۱۹۶۵ فعالیت های علمی خود را آغاز کرد ، او به عنوان رئیس بخش نقد ادبی در روزنامه قزاقستان" به کار پرداخت. دربین سالهای ۱۹۶۷-۱۹۸۱ معاون سردبیر خانه کتاب شد. و بعد به عنوان محقق ارشد موسسات ادبیات و هنر در آکادمی علوم قزاقستان در دوران اتحاد جماهیر شوروی شد و از سال ۱۹۸۸ - سردبیر مجله 308
"جولدیز"، و دبیر اتحادیه نویسندگان قزاقستان شد.مختار ماگایوین از سال ۱۹۷۲ شروع به نوشتن نثر و رمان کرد و رمانهای "شغال"، "مردان "، و نوشتن چند فیلمنامه تاریخی را نوشت.
ماگایوین نه تنها یک نویسنده ، بلکه یک مترجم بزرگ بوده است. او مجموعه کتابهای آموزش زبان قزاقی را تدوین کرد. او بحق به عنوان استاد ادبیات و نویسنده ملی قزاقستان و بهترین نویسنده جهان ترک به رسمیت شناخته شد و بخاطر خدمات او به جهان ترک برنده صندوق معتبر جایزه بین المللی هنرمندان و نویسندگان در ترکیه شد که جایزه او در ۷مه ۱۹۹۸ توسط سلیمان دمیرل رئیس جمهور وقت ترکیه اهدا شد. در سال ۲۰۰۲ مجموعه آثار او در سیزده جلد منتشر شد که بسیاری از آنها به زبان روسی و زبانهای خارجی منتشر شده است.
در منطقه آلماآتا متولد شد و در پای کوه خان تنگری بزرگ شد. او از موسسه ادبی گورکی فارغ التحصیل شد. او نویسنده کتاب "زندگی افسانه"، "زندگی رودخانه"، "مرثیه ای موتزارت"، "مورد علاقه" بود . او آهنگی باشعر خود به نام سارژاایلیائو سرود که به یک سروده ملی تبدیل شد. اشعار او را به زبان قزاقی کلاسیک روسی، ادبیات خارجی، از جمله والت ویتمن، "کمدی الهی" دانته ترجمه شده است: نام ماکاتایف موکاگالی در کنار نام آبای، آویزف و دیگر آثار کلاسیک ادبیات قزاق قرار گرفته است.نام او در کنار نام آبای، آویزوف و دیگر آثار کلاسیک ادبیات قزاق قرار گرفت.
ماکاتایف که برنده جایزه دولتی قزاقستان شد. بخاطر مدل های کلاسیک شامل ترجمه "برگهای علف" ویتمن و "کمدی الهی" دانته "غزل" شکسپیر و شاعران روسی الکساندر پوشکین جایگاه ویژه ای در جامعه ادبی قزاقستان. بدست آورد.
اولین مجموعه اشعار او تنها سیزده سال پس از اولین شعر و ترجمه آثار او به روسی منتشر شد. و سرانجام این شاعر بزرگ در سال ۱۹۸۰ در سن چهل و پنج سالگی در شهر آلماتی قزاقستان از دنیا رفت
دولت اولی در ۲۵ نوامبر سال ۱۸۸۵ در روستای ساریکوپینسکوی بدنیا آمد. او در کودکی در حالیکه تنها دو سال داشت پدر خود را از دست داد.
309
این نو جوان در سن دوازده ساللگی دوران ابتدایی خود را در روستای خود به پایان رساند و در سال ۱۹۰۱ وارد مدرسه دولتی قزاقستان اتحاد جماهیر شوروی شد و در سال ۱۹۰۲ پس از فارغ التحصیلی معلم زبان قزاقی در مدرسه احمد بایترسنیف روستا شد. او همزمان با معلمی به فعالیتهای ادبی و سیاسی پرداخت. در سال ۱۹۰۴ یک رویداد رخ داد که زندگی او را تغییر داد او با احمد بایترسنف و علیخان بیوکیخانف و علیخان ملاقات کرد که تحت تأثیر این دو رهبر در حال ظهور جنبش ملی اصلاح طلب قزاقستان قرار گرفت، او به جنبش ضد استعماری و ضد ایدئولوژی روسی پیوست
او در سال ۱۹۰۷ به سنت پترزبورگ برای شرکت در کنگره روسیه به عنوان نماینده حزب دموکرات قانون اساسی قزاقستان رفت. در سنت پترزبورگ، او ایجاد مجله "سرک" و انتشار شعر "ژاستاگان" (جوانان) را منتشر کرد. او همچنین مقاله ای تحت عنوان " بیزدین ماساتیمیز (هدف ما) برای شماره دوم مجله، که هرگز منتشر نشد نوشت.
شاعر دموکرات که در سال ۱۸۹۳ در منطقه کوکشتائو متولد شد. او در سیزده سالگی در نزد استاد خود فرهنگ عامه قزاقستان تخصص یافت و درگیر کار ادبی شد. به سرودن شعر و نوشتن داستان پرداخت. در سال ۱۹۱۲ وارد مدرسه در شهرستان ترویتسک، اوبلاست چلیابینسک شد، اما تنها یک سال به تحصیل پرداخت و به دلیل بیماری ترک تحصیل کرد.
او در سال۱۹۱۳ در روستایی در قزاقستان در نزدیکی ترویتسک، اوبلاست چلیابینسک مشغول تدریس شد اما در پاییز همان سال به شهرستان برگشت و دبیر مجله "آیکاپ" به عنوان یک شاعر و مقاله نویس مجرب مشغول کار شد.
تورایگیروف در شعر "برای جوانان"، "دانش آموز دوما"، "هدف مطالعه " جوانان قزاق را به تسلط بر مدارج عالی فرهنگ و آموزش و پرورش فرا می خواند.
وضعیت اجتماعی و سرنوشت زن قزاق دارای جایگاه ویژه ای در اشعار "زیبایی منسجم"، "عشق دختر"، "راه رفتن"، "شیرین روح من"، شعر "کمر سولو". یکی از قله های به رسمیت شناخته شده خلاقیت شعر فلسفی "زندگی در خطا"، که در مورد هدف و معنای وجود انسان، آرمان های بلند و واقعیت تلخ. انسان و شعر "مرد فقیر،" در قالب مبانی فلسفی سروده است و شجاعانه از کرامت انسانی و مبارزه با بی عدالتی های
310
اجتماعی دفاع کرده است. تصویر مثبت از یک مرد در شعر "مرد فقیر،" یکی از مهم ترین دستاوردهای هنری شاعر دموکرات شد. این شاعر در سال ۱۹۲۰ در حالی که تنها ۲۷ سال داشت درگذشت.
تورایگیروف در ارتقاء و گسترش شعر قزاقی سهم زیادی دارد و اشعار او در خزانه ادبیات قزاقستان گنجانده شده است. رمان "رویای شاعر"، "راه رویاها"، از جمله شاهکار ادبی این شاعر به شمار میرود. آثاراو در مجموعه ای اشعار قزاقستان بطور جداگانه منتشر شده است.
اولژاس سلیمانف، شاعر، ملی قزاقستان، نویسنده، زبان شناس و محقق، متخصص در علم زبان ترکی، سیاستمدار محبوب، یک شخصیت برجسته است که در ۱۸ مه سال ۱۹۳۶ میلادی در آلما آتا یک خانواده نظامی متولد شد. پدر او یک افسر قزاق سواره نظام بود.
خانواده سلیمانف از ظلم و بی عدالتی استالین در امان نبودند. و الیاس در سن کودکی پدرش مورد ضرب گلوله قرار گرفت و کشته شد.
اولژاس در سال ۱۹۵۴، پس از فارغ التحصیلی از مدرسه شماره ۲۸. سپس در دانشکده دانشگاه دولتی قزاق در رشته زمین شناسی تحصیل کرد. ولی با این حال استعداد شاعرانه راه زندگی او را تغییر داد. این مهندس زمین شناس در سال ۱۹۵۸ وارد دوره عالی ادبی گورکی در مسکو شد.
پس از دوره ریاست بخش مجله شعرهای "پروستو"، سردبیر هیئت تحریریه سناریو استودیو "قزاق" و اولین دبیر اتحادیه نویسندگان قزاقستان شد، اولین دبیر اتحادیه سینماگران قزاقستان، دبیر اتحادیه نویسندگان شوروی، از سال ۱۹۹۱ تا سال ۱۹۹۴ شد.
سلیمانوف شاعر و نویسنده ای خلاق شمرده می شد که از سال ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۱، عضو کمیته شورای عالی جمهوری قزاقستان در اکولوژی و محیط زیست، و به عنوان سفیر فوق العاده و تام الاختیار قزاقستان در ایتالیا ، یونان و مالت خدمت کرد و از سال ۲۰۰۱ نماینده دائم قزاقستان در یونسکو انتخاب شد.
سلیمانوف یک چهره سیاسی شاخص و بزرگ است که در بین سالهای (۱۹۸۹-۱۹۹۱)عضو شورای عالی جمهوری قزاقستان از شورای عالی اتحاد جماهیر شوروی و نماینده مردم در اتحاد جماهیر شوروی شد. اولژاس سلیمانوف نشان درجه یک دولت فرانسه و "نشان افتخار" برنده جایزه دولت قزاقستان اتحاد جماهیر شوروی و جایزه لنین کومسومول قزاقستان شد. در سینمای قزاقستان شهرت جهانی یافت. استودیو فیلم "قزاق"
311
(قزاق فیلم) فیلم هایی مانند " کیژ زیبیک"، "صبح اضطراب"، رمز عبور"، "خاکستری تلخ." از او منتشر کرده است.
اولژاس سلیمانوف به عنوان یک چهره شاخص در سیاست شناخته می شد که فعالیت گسترده ای در مسائل اجتماعی داشت و در زمان خود شاعر و نویسنده ای برجسته و درجه یک بشمار می رفت که کتاب های زیادی را به زبان های مختلف منتشر کرد.
او در روسیه به عنوان یک قزاق، نویسندگی می کرد و از صمیم قلب به مردم و هموطنان خود عشق می ورزید.
سلیمانوف درک درستی از توسعه تاریخی مردم قزاقستان را داشته است که مردم از آن درس می آموختند. تاریکی جنگ های شدید، زمان رعد و برق ما که هستیم، قزاق از کجا آمده است، از جمله آثار ادبی او است که آثار شاعرانه اش به شدت مورد توجه خوانندگان و منتقدان قرار گرفت و مورد تجلیل و قدردانی قرار گرفت. اولین کتاب اشعار او تحت عنوان " آرگاماکس" در سال ۱۹۶۱ منتشر شد.در همان سال او شعر خود "زمین، تعظیم فرد" که از بهترین اشعار اوست به عنوان بهترین آثار شوروی منتشر گردید.
مجموعه شعر "شبخورشیدی"، آن را با "شب پاریسی"، "طلوع آفتاب خوب"، "سال میمون"، "خشت کتاب"، "تکرار در ظهر"، " هر روز، صبح "،" ستاره دور "،" انتقال از آتش "،" تعیین ساحل "،"زبان نوشتن" از جمله آثار این نویسنده و شاعر بزرگ است.
سلیمانوف در "کتاب خشت" که یکی از مهم ترین آثارش است: به داستان عشق باستانی، که باعث می شود افراد به جایگاه رفیعی برسد و همچنین سنت معنوی و فلسفی شرقی پرداخته است.
استعداد ادبی سلیمانوف باعث شد که رمانهای " نگاهی به آدم "،" آخرین تغییر" و " سرزمین پدران "،" آبی مسیر"،" به عنوان فیلمنامه استفاده شد.
کتابخانه و آرشیو شخصی سلیمانوف در سال ۱۹۹۶ در گنجینه دولت مرکزی جمهوری قزاقستان قرار گرفت.
نویسنده ملی قزاقستان، در سال ۱۹۰۲ در منطقه کوستانای متولد شد. او از دوران کودکی، به یادگیری خواندن و نوشتن در روستای مادری خود پرداخت و به ادبیات علاقه مند شد. در سال ۱۹۱۶در یک مدرسه روسی درس خواند و در سال ۱۹۲۶-۱۹۲۸ در مدرسه کارگران در شهرستان اورنبورگ به تحصیل اشتغال یافت 312
در این زمان به آثار پوشکین، لرمانتف، ایوان کریلوف، و بعد لئو تولستوی، گوگول، فئودور داستایوفسکی و آنتوان چخوف . به خصوص ماکسیم گورکی علاقمند شد. بعد در مقام مسئول انتشارات دولتی قزاقستان و کمیساریای خلق آموزش و پرورش؛ سپس سردبیر روزنامه "اجتماعی قزاقستان" و رئیس کمیته هنرشد. در سال ۱۹۳۰، او جایگاه خود را به عنوان یک روزنامه نگار درخشان کرد. و با بازی "آمانگلدی"، فعالیت های نمایشی خود را آغاز کرد.
او یکی از بنیانگذاران ژانر جدید ادبیات قزاق است و آهنگ ها و داستان و اشعار معروف حماسه کوز ژیبیک "تارگین" و "" کوبلاندی را سرود.
موسرپف با آغاز کار ادبی نثر در ادبیات قزاقستان سهم عمده ای ایفا کرد. رمان های او "سرباز قزاقستان" (۱۹۴۸)، "بیداری زمین" (۱۹۵۳) از ادبیات ارزشمند نثر این نویسنده است. "سرباز قزاقستان" - یکی از اولین آثار نثر قزاقستان در مورد جنگ بزرگ میهنی است که بازتابی از سال های جنگ جهانی می باشد. او نویسنده ای قهرمان است که با قاطعیت مشکلات، غم و اندوهی که در جنگ بر مردم تحمیل شده بود پیروزی عقل، انسانیت و پیشرفت بر علیه ایئولوژی فاشیستی را نشان میداد.
او صاحب یک داستان حماسی بزرگ بنام "بیداری زمین"، است که آن را در سال ۱۹۵۳ نوشته است این رمان حوادث زندگی مردم قزاق و یک روایت حماسی قابل توجه است که مهم ترین وقایع تاریخ مردم قزاقستان را در طول چند دهه بیان میکند.
در سال ۱۹۷۶ او کتاب رمان جدید خود را که شامل مجموعه رمان های "شجاعت"، "مادر خشم،" "داستان عقاب." است را نوشت. او علاوه بر نوشتن تعداد زیادی رمان در روزنامه نیز به فعالیت های ادبی پرداخت که سهم بزرگ و ارزشمندی به فرهنگ مردم بومی کرده است.
شاعر ادبیات کلاسیک و رئیس اتحادیه نویسندگان قزاقستان است. ۱۳ آوریل سال ۱۹۰۰ در یک خانواده دامدار در منطقه آکملا متولد شد. او در موسسه استادان قرمز (۱۹۳۰-۱۹۳۵) به مطالعه پرداخت. او در سال ۱۹۲۲ شروع به انتشار آثار خود کرد.
رمان او به عنوان اولین اثر او در سال منتشر شد و در سال (۱۹۲۸) رمان "عشق نور" را منتشر کرد. کتابهای او به بسیاری از زبانها ترجمه شده است
313
موکانف از حافظه بسیار عالی برخوردار بود که بسیاری از داستان ها، ضرب المثل ها و شعر در سخنرانی ها و مکالمات شفاهی او تجلی میکرد. او در بهار سال ۱۹۳۳ در ۱ می در "ایزوستیا" روزنامه شعر خود را منتشر کرد.
او کتابی نوشت که شکوه میهن رو به رشد، مردم قهرمان آن در اشعار «آتشفشان،" "این است یک آهنگ"، "سرزمین مادری من سونگ نیست - یک باغ گل" یادداشت های عمیق فلسفی صدا در شعر "آواز جوانان" به تصویر کشده شده است: یکی از آثار نثر موکانف که در طول دوره ۱۹۲۷-۱۹۲۸ نوشته بود در پایان سال ۱۹۲۸، به چاپ رسید. یکی از مهم ترین رمان های او "بوتاگز" حوادث در آستانه انقلاب اکتبر و سال انقلاب جنگ داخلی در قزاقستان به تصویر میکشد
موکانف یک دانشمند، یک محقق و نظریه پرداز ادبی بود او همواره همگام با زمان خود فعالیت میکرد او در هر موضوعی یک مرد بزرگ بود، در استعداد، وسعت طبیعت، شخصیت ملی، اجتماعی بودن و انرژی بی حد و حصر که دوستان و دشمنان بسیاری داشته است. او یک فرد و یک هنرمند است که نگرش مبهمی نسبت به جامعه داشته است. او از دوستان افراد مشهوری مانند آلکسی تولستوی، چخف، گالینا سربریکف، قابیت موسریف ودیگران بوده است.
باخیت شکرالله یویچ
باخیت شکرالله یویچ (KexeeB BaxT IIIKypylaeBu)،شاعر، رمان نویس. عضو و برنده "جایزه روسی" اتحادیه جوانان جایزه قزاقستان، جایزه "ضد بوکر". این جایزه از جشنواره بین المللی سوم مسکو "مسکو حمل و نقل"، جوایز مجله "اکتبر" و مجله "دنیای جدید". او اولین جایزه هیئت داوران و هیئت منصفه رقابت های بین المللی ترجمه ترکی شعر «آک ترنا» بود. شکرالله یویچ شاعر، رمان نویس و برنده "جایزه روسی" اتحادیه جوانان جایزه قزاقستان، جایزه "ضد بوکر". از جشنواره بین المللی سوم مسکو جوایز مجله "اکتبر" و مجله "دنیای جدید" را دریافت کرده است. اولین کتاب اشعار او در بایگانی اتحادیه نویسندگان قزاقستان به مدت ۲۰ سال راکد مانده بود ولی در سال ۱۹۹۶ در آلما آتا به چاپ رسید. او در سال ۱۹۸۲ به کانادا مهاجرت کرد و در رادیو روسی کانادا و به عنوان مترجم صندوق بین المللی پول کار کرده است: شکرالله یویچ نویسنده مقالات متعدد در مجلات مهاجر "قاره"، "موج سوم"، "قوس" و "پژواک". است.
314
در ۴ اکتبر ۱۹۵۱ متولد شد او شاعر، نویسنده، مترجم، فیلمنامه نویس و کارگردان فیلم کارگر افتخار قزاقستان و شهروند افتخاری شهرستان کوکشتائو بود که عضو بررسی حادثه چرنوبیل بود.
بخیتژان عضو اتحادیه نویسندگان قزاقستان، عضو هیئت مدیره اتحادیه نویسندگان قزاقستان، و یکی از اعضای هیئت مدیره کنگره نویسندگان اروپایی (پراگ) است، که ادبیات قزاقستان و آسیای مرکزی را بررسی می کرد. عضو فرهنگستان آکادمی ادبی کریمه، سردبیر گلچین ادبی "ادبی آسیا" و "ادبی آلما آتا" همچنین عضو اتحادیه سینماگران کشورهای مستقل مشترک المنافع و کشورهای بالتیک، در سال های مختلف، دبیر اتحادیه سینماگران قزاقستان، معاون رئیس جمهور در انجمن ناشران و کتابفروشان قزاقستان و استاد افتخاری و برنده آرای مردمی "نام سرزمین مادری" در حوزه فرهنگ و هنر بوده است
متولد ۲۵ آوریل سال ۱۹۳۶ - نویسنده مشهورشوروی و قزاقستان، نویسنده مردمی فرهنگ قزاقستان که در سال ۱۹۶۵ از دانشگاه ایالتی قزاقستان کیروف (دانشگاه فعلي فارابي) فارغ التحصیل شد.
او در بین سالهای ۱۹۶۵-۱۹۶۷ به عنوان دستیار ادبی در روزنامه "ادبیات قزاقستان" در بین سالهای ۱۹۶۷- ۱۹۷۶ به عنوان سردبیر خانه چاپ و نشر، و در سال های ۱۹۷۶-۱۹۸۱ به عنوان ویرایشگر و در سال ۱۹۷۰ او به حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی پیوست و در ۲۲ اکتبر سال ۱۹۹۸ از طرف رئیس جمهور عنوان عنوان افتخاری "نویسنده خلق قزاقستان" و در ۱۲ دسامبر ۲۰۰۵ بخاطر خدمات قابل توجه در توسعه اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی کشور، تقویت دوستی و همکاری بین مردم جایزه ای به او اعطا شد.
شاعر، رمان نویس، مترجم و معلم که در ماه جولای سال ۱۸۹۳ م در منطقه شمال قزاقستان در سواحل دریاچه ساسیکول متولد شد. او از گروه ترکان و مغولان میانه است.پدر این شاعر "بیکن"، یک مرد مترقی زمان خود بود که به شدت به دانش علاقمند بود و سعی در القای این علاقه به فرزندان خود داشت، او با هفت پسر و دو دختر خانواده بزرگی داشتند که همه آنها بچه های جسور، فعال و زیبایی بودند.
ژومابایو در مدرسه پدر که برای کودکان و بستگان خود ایجاد کرده است به به مدت چهار سال به تحصیل می پردازد. در این مدرس زبان های شرقی و ادبیات شرقی، حساب و جغرافیا آموزش داده شود. ماگژان در تماس نزدیک با طبیعت بزرگ شده است به همین خاطر برداشت دوران کودکیش در بسیاری از آثار شاعرانه او، "توس"، "بهار در حال آمدن است"، "مادر"، و غیره تجلی یافته است. 315
در سال ۱۹۰۵ برای تحصیل درکیژیلژار " پتروپاولوسک فعلی عزیمت کرد و با شور و شوق به تحصیلات عربی، فارسی، زبان ترکی و تاریخ ترک ها پرداخت.
در سال ۱۹۱۰ پس از اتمام تحصیلات در این مدرسه با دریافت بالاترین نمره در بین همه افراد تصمیم می گیرد برای ادامه تحصیل خود نزد شاعر و دوست خود بیکموخامبیتف سرگیبایو برود و وارد مدارس "گالیا"، که از بالاترین نهادهای معنوی است شد. که همراه با موضوعات مذهبی هستند علوم سکولار، ادبیات، تاریخ، جغرافیا، هندسه، اصول اولیه موسیقی، و غیره و مهمتر از همه تشویق به نگارش اثر ادبی آموزش داده می شد.
ماگژان یک سال و نیم در مدارس مذهبی به تحصیل پرداخت و در سال ۱۹۱۳ او به پتروپاولسک بازگشت و شروع به یادگیری زبان روسی کرد و در سن چهارده سالگی سرودن شعر را آغاز کرد که آثار او تقریبا در همه روزنامه ها به زبان قزاقی و تاتاری چاپ شده است: اولین مجموعه اشعار خود را در سال ۱۹۱۲ درقازان منتشر کرد که موجب یک رویداد در ادبیات قزاقستان شد در این زمان روابط شاعر جوان و خلاق با افرادی که نقش مهمی در سرنوشت شاعر و ادبیات قزاق بازی کرده اند گره خورد.
در سال ۱۹۱۷ از حوزه فارغ التحصیل و با افتخار و به خانه خود بازگشت.در حالیکه انقلاب و جنگ های داخلی فضای سنگین، گیج کننده ای ایجاد کرده بود. وارد حزب آلاش شد و در سال ۱۹۱۸ اولین سردبیر روزنامه قزاق می شود.
در سال ۱۹۲۲ او به عنوان یک معلم ارشد در موسسه آموزشی قزاق- قرقیز دعوت به کار شد و همکاری با روزنامه "آک-پول"، مجلات "سانا" و "شلپان". در همان سال در قازان، و در سال ۱۹۲۳ در تاشکند شاهد انتشار مجموعه اشعار دوم خود بود.
او نقش فعالی در خانه چاپ و نشر "وستوک" برای تدوین و چاپ کتاب های درسی مدارس قزاقستان داشت و آثار مارکس، انگلس، لنین، آثار گورکی ارا به زبان قزاقی ترجمه کرد.
او در تعمیق و تکمیل کیفیت جدیدی از ارتباطات معنوی بین مردم قزاقستان و مردم روسیه بزرگ تلاش فراوان کرد و به عنوان یک معلم مکتب کلاسیک نقش بزرگی در تدریس خلاقیت های نویسندگان بزرگ روسی در مدارس قزاقستان ایفا کرده است. او به بسیاری از زبانهای دنیا منجمله روسی، عربی، فارسی، گویش ترکی و بسیاری از زبان ترکی تسلط داشت در سال ۱۹۲۹، او به اتهام نادرست ناسیونالیستی در ایجاد گروه "الکا" برای فعالیت های زیرزمینی دستگیر و زندانی شد. و به ده سال زندان محکوم شد و در سال ۱۹۳۸ در جوانی جان خود را از دست داد، او نه تنها به عنوان یک شاعر از وضعیت موجود رنج می برد بلکه بخاطر زندانی 316
شدن و تبعید و کشته شدن بستگانش در اردوگاه ها بسیار آزرده خاطر بود.نام و آوازه این شاعر جوان به مدت ۲۵ سال پس از مرگش در سال ۱۹۶۰ مسکوت ماند.
الیاس اسنبرلین ژانسوگورف
الیاس اسنبرلین ژانسوگورف(H.IIc Eceu6epiu acyrypoB) در ۱ می سال ۱۸۹۴ در یک روستای دور افتاده در منطقه کاپالسکو آلماتی به دنیا آمد.از درخشان ترین چهره های ادبیات قزاق، که از همان دوران کودکی بارقه های استعداد بزرگی در او دیده مي شد. او شاعري مردمی بود که علاقه و ارادت او به مردم در تمام وجودش احساس می شد و هر که اورا دیده است بخوبی از او یاد می کند و یاد و خاطره او برای همیشه در ذهنش باقي مي ماند. شکل و شمایل مردم استپ نشین، تفکر خلاقانه، کار مدام و تعهد کامل به ارتقاء مردم و جامعه خود از ویژگی های این شاعر بوده است او به عنوان شاعری متبحر یک ترانه محلی سرود که از افسانه های بزرگ مردم قزاقستان شد. در کودکی زبان عربی را فراگرفت و به جمع آوری اشعار شفاهی، افسانه ها و اهنگ ها پرداخت.
الیاس از سنین کودکی نه تنها تحت آموزش ساخت صنایع دستی قرار گرفت، بلکه به نواختن عود و آواز پرداخت او از خود علاقه زیادی به مسابقات آهنگ نشان داد.
این پسر باهوش و با استعداد در سال ۱۹۱۰ وارد دبیرستان شد، و به طور متناوب تا سال ۱۹۱۷ به تحصیل پرداخت و خیلی شروع به سرودن شعر کرد و نخستین شعر خود "امید" را در سال ۱۹۱۷ در روزنامه "ساری آرکا" منتشر کرد.
اولین نسخه خطی جوان مورخ ۱۹۱۵ و ۱۹۲۰به عنوان فرهنگ عامه وآهنگ غنای مردم بومی و شعر ابای را نگاشت و در تابستان سال ۱۹۲۰ برای پر کردن شکاف های علمی و آموزشی خود به تاشکند رفت و در آنجا در دوره های آموزش معلمی شرکت کرد و با موفقیت این دوره را پشت سرگذاشت و در همان زمان به عنوان یک مصحح در روزنامه "آک ژول" کار می کرد. او اشعاری می سرود و در رونامه چاپ میکرد. در سال ۱۹۲۱ در مدرسه به تدریس پرداخت. در پاییز سال ۱۹۲۲در روزنامه "تیلش" دعوت به کار شد. و در فوریه سال بعد به عنوان مدیر موسسه آموزش عمومی قزاقستان منصوب شد. اما نه روزنامه و نه موسسه هر گز او را از سرودن شعر باز نداشت.
الیاس در سال ۱۹۲۴ به مسکو می رود و مطالعات خود را درموسسه روزنامه نگاری آغاز میکند. در طی این مدت او یک شاعر مشهور شده بود، شاعر قزاق با مایاکوفسکی و دیگر شاعران عصر خود در روسیه
317
ملاقات کرد.او در سال ۱۹۲۸ از موسسه روزنامه نگاری فارغ التحصیل شد و بسیاری از اشعار خود را در طول این مدت سروده است ومهارت و بلوغ شاعرانه او به اوج خود رسید.
همراه با مردم خود به شنیدن سوت در صحرا، و ساخت کارخانه ها در جامعه درحال رشد و در محیط های استپ ، و چوپانان دیروز که به کارگر ومهندسان متخصص تبدیل شده اند عشق میورزید و با سرودن شعر ملودیک "بیشه طلایی" تولد طبقه کارگر قزاقستان احساس خود را به تصویر کشیده است. و تولد مس، چشمه های نفت و ورود اتومبیل و تراکتور در سرزمین مادری خود برای ایجاد تحول در جامعه در اشعارش تجلی یافته است.
در سال ۱۹۳۰، شعر "استپ" را سروده است.این شعر به یاد ماندنی نه تنها اوج خلاقیت شاعر شد، بلکه به عنوان یک دستاورد بزرگ برای شعر قزاقستان شناخته شده است. "استپ" - تاریخچه شاعرانه ای از مردم قزاق.را به نمایش گذاشته است که موضوع اصلی این شعر شادی مردم پس از سال ها درد و رنج و سختی ها است.بسیاری از اشعار او به زبان روسی ترجمه شده است و یوگنی یفتوشنکو، وینکوروف و لوکنین اشاره کرده اند که اشعار او با قدرت فوق العاده ای در سخنرانی و بیان هنری زندگی قزاقستان او نمایان است. در شعر "خواننده" شاعر ماهرانه و با دقت به اهمیت فرهنگ معنوی مردم، هویت خود و عاطفه و احساس بر اساس آهنگ ها و افسانه های محلی پرداخته است.
او آثار گورکی، مایاکوفسکی ، منتخب اشعار لرمانتف، الکساندر ژاروفرا ترجمه کرده است و در صدمین سالگرد مرگ پوشکین شاعر اشعار او را به زبان قزاقی ترجمه کرد که یک رویداد بی سابقه در ترجمه ادبیات قزاقستان بشمار میرود.
متاسفانه، زندگی شاعر کوتاه بود و یکی از قربانیان بی عدالتی بود که به طور غیر قانونی محکوم شد و تنها پس از یک چهام قرن آثار فوق العاده او تجدید چاپ شد. او به عنوان یک گوهر چند وجهی، استعداد متمایزی داشت. شعر او پر از افکار عمیق، احساس بزرگ شهروندی است
شاعر، دانشمند، متخصص در علم زبان ترکی، مترجم و نویسنده ای که در ۱۸ ژانویه سال ۱۸۷۳ در شهرستان تورگای در یک خانواده دهقان متولد شد. او تحصیلات اولیه را در روستای مادری خود تمام کرد پس از آن بین سال های (۱۸۸۶-۱۸۹۱) در مدرسه تورگای روسیه و قزاقستان تحت آموزش معلمان اورنبرگ قرار 318
گرفت. او در سالهای (۱۸۹۱-۱۸۹۵) به فراگیری آموزش حرفه ای پرداخت و در سال ۱۸۹۵ به شغل معلمی در محله خود مشغول شد.
در دوران حیات خود قربانی بی عدالتی و سرکوب حکومت استالیني شد. چون او خود را در بین مجامع و شخصیت های علمی مطرح نمیکرد لذا در تاریخ آوازه چندانی از او باقی نمانده است.
در سال ۱۹۰۹، به مدت دو سال به عنوان رئیس مدرسه روسیه و قزاقستان، در "کارکارلاینسک" کار کرد که بخاطر مخالفت با وضعیت موجود دستگیر و به اورنبورگ تبعید شد.
در این دوره تحقیقات علمی خود را در رشته زبان شناسی قزاقستان و روش تدریس زبان مادری انجام داد. در سال های بعد او شروع به توسعه اصول اصلاح الفبا و دستور زبان قزاقی کرد به همین خاطر او به عنوان آغازگر الفبای قزاقستان جدید شناخته می شود.
او در زمان خود به عنوان یک مدل خوب برای همه ملت های ترک در طول اصلاحات نوشتن خدمت کرده است. این نویسنده بزرگ راهنمای کتاب های مطالعه دستور زبان"، "رشد گفتار"، گلچین های ادبی مختلف را نوشت که این آثار هنوز هم در میان دانشمندان زبان شناسی قزاقستان و روش تدریس زبان قزاقی از جایگاه ویژه ای برخورداشت.
فعالیت های خلاقانه ادبی بایتیرسنف با افسانه نویسی آغاز شد. در شعرهای خود به نیازها و آرمان های مردم قزاق و رویاهای خود از آینده ی روشن قزاقستان توجه ویژه ای داشت.
در آثار «چهل افسانه" (۱۹۰۹)، "ماسا" (۱۹۱۱)، "پشه" (۱۹۱۱) رذایل و نقاط ضعف انسان را به عنوان بیکاری، تنبلی، غرور، جهل به سخره گرفته شده است.
او در سال ۱۹۱۳ نخستین سردبیر روزنامه "قزاقستان" شد. برنامه اصلی این روزنامه بررسی مشکلات توسعه زبان قزاقی بود.
پس از انقلاب سال ۱۹۱۷ به عضویت حزب "آلاش" در آمد و عضو کمیته انقلابی نظامی (قزاقستان) در منطقه قرقیزستان، کمیسر خلق منطقه آموزش و پرورش (۱۹۲۰-۱۹۲۱)، رئیس مرکز علمی (۱۹۲۱-۱۹۲۲) و عضو علمی شورای روش کمیساریای خلق شد.
در ۱۹۲۱-۱۹۲۸ او در موسسه آموزش و پرورش، جایی که او در مورد زبان قزاقی و ادبیات، تاریخ و فرهنگ سخنرانی می کرد مشغول کار شده است. در ۱۹۲۸-۱۹۲۹ استاد دانشگاه ایالتی قزاقستان شد. او ریشه کنی بی سوادی، بهبود فرهنگ و توسعه الفبای نوشتاری قزاقی را سرعت بخشید. 319
در ژوئن ۱۹۲۹ در جریان سفر به قیزیل اوردا دستگیر شد. او متهم شده بود که او در سال ۱۹۲۶ در کنگره مطالعات ترک در باکو شرکت کرده است و به اتهام ملاقات با دانشمندان خارجی برای کمک به اجرای طرح تفکیک قزاقستان از روسیه و سعی در برقراری تماس با مصطفی چوکایویم داشته است: در سال ۱۹۳۷، در موج جدیدی از سرکوب او دوباره دستگیر شد. و به عنوان "دشمن مردم" در ۸ دسامبر ۱۹۳۸ به ضرب گلوله کشته شد و اکنون خانه او در منطقه آلماآتا، به موزه تبدیل شده است. و خیابان های بسیاری از شهرستانهای قزاقستان و دانشگاه ایالتی کستانای به نام او نامگذاری شده است.
مختار آویزف نویسنده آکادمی علوم قزاقستان در دوران اتحاد جماهیر شوروی، که اولین دکتری در قزاقستان را دریافت کرد، استاد افتخاری و یکی از دانشمندان مشهور در سطح اتحاد جماهیر شوروی که در سمی منطقه فعلی آبای در سمیپالاتینسک در تاریخ ۲۸ سپتامبر ۱۸۹۷ متولد شد و در سال ۱۹۶۱ درگذشت. خانواده آویزوف با خانواده آبای در ارتباط بود. پدربزرگ مختار از دوستان و علاقمندان نسبت به خلاقیت های آبای بود. تحصیلات آویزوف در یک مدرسه روسی در دانشکده زبانشناسی معلمان لنینگراد (سن پترزبورگ) از دانشگاه آسیای مرکزی فارغ التحصیل شد.
آویزوف خلاقیت های خود را با نوشتن نمایشنامه به نمایش گذاشت و با نمایشنامه نویسی استعداد خود را شکوفا کرد. او بیش از بیست نمایشنامه مانند آثار کلاسیک جهان و درام روسی با عنوان "بازرس دولت" توسط گوگول "اتللو" و "رام کردن زن سرکش" نوشته ویلیام شکسپیر، "اشراف" ، "عشق بهار" نوشته است، و به زبان قزاقی ترجمه شده است .
"راه آبای" که رمان بسیار بلندی است در چهار جلد نوشته است که به زبان های مختلف از جمله به زبان فارسی نیز ترجمه شده است و در دو جلد بسیار قطور در ایران منتشر شده است، این کتاب از شاهکارهای ادبی مختار است. او یکی از چهره های درخشان در حوزه ادبیات قزاقستان است.
نثر ملی و درام نویسی را در اوایل قرن بیستم تجربه کرد و بر خلاف مایلین که بیشتر تمایل به مسائل اخلاقی در آثار خود داشت آویزوف موضوع اصلی داستان کوتاه و رمان های خود را نه تنها به درد و رنج توده مردم، ظلم و ستم و بیداری معنوی مردم توجه داشت.
در حالی که دیوار خود بیگانگی اجتماعی و اخلاقی بین افراد جامعه بوجود آمده بود، هیچ عدالتی احساس نمی شد. این شاعر جوان همه چیز را سیاه یا سفید نمی دید. اولین کار او بازی " کبک"، بر اساس افسانه محبوب
320
در مورد سرنوشت غم انگیز دو مرد جوان که جرات به قرار دادن احساسات خود را در نزاع قبیله ای نشان می داد بیان کرد.
از نوامبر سال ۱۹۱۹، با استقرار قدرت شوروی در منطقه سمیپالاتینسک نقش فعالی در زندگی سیاسی و اجتماعی منطقه و تحولات انقلابی آن داشت و مدتی در روزنامه "تیلی قزاقستان" کار کرد، و در برگزای دوره های تربیت معلم تلاش بسیار کرد.
سال ۱۹۳۰ نقطه عطفی در زندگی او ایجاد شد، زمانی که به اتهام واهی فعالیت های ناسیونالیستی دو سال از عمرش را در زندان گذراند که بهترین آثار او در همین زمان منتشر شد.
و در سال ۱۹۶۰ داستان ها و رمان های اولیه خود را در مجموعه "کاراش" تجدید چاپ شد، و انتشار رمان "زمان بی باکی» به زبان روسیه و قزاقستان منتشر کرد.
با افزایش تجربه و مهارت های هنری بتدریج طرح های بزرگی در مقیاس وسبع در ذهن او ایجاد شد. و با پرداختن به مطالعه اشعار، اندیشه ها و زندگی و بیوگرافی آبای، بزرگترین اثر ادبی خود را خلق کرد. او کنتاب ها و مقالات متعددی را در مود آبای نکاشته است.
میتوان گفت که مختار آویزوف تمام زندگی و تجربه خلاقانه خود را در سال ۱۹۴۷ با انتشار کتاب دوم رمان "راه آبای" که او را فرشته ای با توانایی فوق العاده و دارای رشد معنوی و عملی و نزدیکی با مردم خود معرفی کرد یک روایت حماسی بزرگ در مورد آبای بکار گرفت.
این رمان یکی از معدود آثار ادبیات جهان است که شخصیت های اصلی آن در اعماق وجود میلیون ها نفر از خوانندگان نفوذ کرده است. استعداد هنری مختار جهانی بود و نه تنها سهم بزرگی در توسعه درام و تئاتر قزاقستان داشت بلکه یکی از بزرگترین استادان بیان هنری قرن بیستم شناخته شده است.
آموزگار و مربی برجسته و علاقمند به فرهنگ عامه و مردم نگار در ۲ نوامبر سال ۱۸۴۱ در روستای ژانبورچی در محله نیکلاس شهرستان در استان کوستانای فعلی متولد شد. پس از مرگ پدرش، او در خانه پدر بزرگ خود که یکی از معتبرترین شخصیت های زمان خود بود بزرگ شد 321
ابراهیم در نه سالگی در اورنبورگ در اولین مدرسه ویژه کودکان قزاقستان مشغول به تحصیل شد و در سال ۱۸۵۷ پس از فارغ التحصیلی در اورنبورگ به عنوان یک مترجم باقی ماند.
آلتینسارین آثار شکسپیر، گوته، پوشکین، لرمانتف، نوایی، فردوسی و بسیاری دیگر از شعرا و شخصیت های علمی و ادبی جهان را مورد مطالعه قرار داد.
آلتینسارین در سال ۱۸۶۰ اورنبورگ را به قصد رفتن به قلعه تورگایی برای فعالیت در قالب معلمی ترک کرد.
در سال ۱۸۶۴ با مشارکت مستقیم او یک مدرسه ابتدایی برای کودکان قزاقستان افتتاح شد، لذا از همان زمان بصورت فعال به فعالیت آموزشی و مدیریت این موسسه آموزشی پرداخت.
او در همان شهرستان دستیار ارشد یک قاضی فدرال شد. اما با این حال آرمان ها و عشق و علاقه خود را در نظام آموزشی احساس می کرد. به همین خاطر اولین مدرس دخترانه را ایجاد کرد و کتاب های درسی را با الفبای قزاقی نوشته است. علاوه بر آن در توسعه کتابهای درسی به زبان روسی نقش فعالی داشت. تعدادی از کتاب های التیسارین که منتشر شده عبارتند از: "گلچین قزاقستان" در دو بخش (۱۸۷۹)، "هدایت اولیه آموزش زبان روسی - قرقیزی" (۱۸۷۹)، و "مکتوبات" ( "خواننده")، مربوط به سال ۱۸۸۹، میراث ادبی او شامل ترجمه، شعر، داستان کوتاه، قصه، مقالات قوم نگاری و داستان قزاقستان است و اوبه عنوان بنیانگذار ادبیات کودکان قزاقستان نامیده می شود.
در داستانهای کوتاه خود موفق به طرح مشکلات جدی زندگی اجتماعی مردم شد. ترجمه های التینسارین که با ژانرهای افسانه ای در ادبیات قزاقستان آغازشد، به شکل گیری زبان قزاقی کمک کرده است.
قصه کریلوف، در درجه اول برای کودکان دوران ابتدایی نوشته شده است که بعدا به یک ابزار موثر آموزشی نسل جوان تبدیل شد. "و آثار تولستوی، یوشینسکوو و دیگر نویسندگان و شاعران روسیه را ترجمه کرده است است. فعالیت های چند جانبه گسترده ای را در توسعه اقتصادی، فرهنگی و معنوی مردم قزاق کرده است و به عنوان یک مربی برجسته، معلم، نویسنده سهم بزرگی در پیشرفت فرهنگ دموکراتیک قزاقستان شناخته شده است.
او به افتخار معلم برجسته در سال ۲۰۰۷ توسط وزارت آموزش و پرورش و علوم جمهوری قزاقستان جایزه دپارتمان را دریافت کرد و سر انجام در ۱۷ ژوئیه یا ۲۹ ژوئیه سال ۱۸۸۹ در نزدیکی خانه اش در ساحل رودخانه تبول در گذشت و نزدیک قبر پدرش به خاک سپرده شد. 322
محمدبیت که یکی مردان جنگجوی و شاعری با روح بلند بوده است و برای آزادی و استقلال قزاقستان تلاش زیادی کرده است درمحل بیک تایو درمنطقه اورال متولد شده است.
او از دوران کودکی در سرودن شعر شور و عشق فراوانی داشت و استعداد شاعرانه خود را از همان اوایل کودکی بروز داد و شهرت استعداد شاعرانه او نه تنها در تسلط بر کلمات بود بلکه به دلیل کیفیت معنوی در عقل، شجاعت و انسانیت او بوده است.
هنگامی که محمبیت در میان مردم محبوب شد، جهانگیر خان می خواست او را از سرودن اشعار علیه دولت جلوگیری کند اما آزادیخواهی، او را از اطاعت و تسلیم شدن باز می دارد.
او در سال ۱۸۳۸، با یک گروه کوچک به خانات خیوه نقل مکان کرد. و دوباره می خواست آزادی و استقلال مردم را در مقابل دولت به آنها برگرداند اما موفق نشد.
محمبیت بخاطر مبارزه با دولت و خانان وقت دستیگر شد و آخرین سالهای زندگی خود را روستا بسر برد که در آخر سر سر سپردگان خان این شاعر مبارز را ناجوانمردانه کشتند و نام او به عنوان یک شاعر مبارز برای آزادی، استقلال و برقراری عدالت در خاطره مردم قزاقستان باقیماند.
شوژه
شوژه (IIIoe)، شاعر فرهنگ عامه قزاقستان و آهنگساز که موفقیت او در مسابقات شعر و سخنرانی از شعرای دیگر کم نبود. برخی از آثار او، مانند، "شنیدن صدای دومبرا" و "ستایش"، به ستایش فردی افراد مشهورو شناخته شده اختصاص داده شده است. او از دوران کودکی به نواختن عود و کوبیز و هنر شاعرانه تمایل فراوانی از خود نشان داد.
او در یک خانواده فقیرمتولد شد که در دوران کودکی بخاطر بیماری رنج زیادی را متحمل شده است. شوژه مجبور شد برای به دست آوردن استعداد شاعرانه با وجود تمام سختی های زندگی تلاش کند و از ظلم و ستم سخن می گفت، از دورویی و بیرحمی هایی که بردم تحمیل می شد و هزینه های سخت زندگی و بی عدالتی و استبداد بر مردم انتقاد میکرد
او با ابای آشنا بود، ابای از شوژه بخاطر سرودن بسیاری از حماسه ها، آهنگ های محلی و افسانه، قدردانی کرد، صداقت و شجاعت فداکارانه، ادب و احترام در اشعار این شاعر بزرگ موج میزد. 323
شالکیز ژیرائو
شالکیز ژیرائو (IIIaIKHH3 IIpay)، شاعر قصه گو و جنگجوی قزاقستان در غرب قزاقستان به دنیا آمد. مادر او یکی از اشراف فئودال بزرگ منطقه بود که در سن سه ماهگی مادرش را از دست داد.
او همواره تلاش میکرد که قدرت و توانایی خود را بیش از آنچه هست به نمایش بگذارد. که این موضوع در نوشته های دیگران و خود او بوضوح مشاهده می شود
این شاعر مشهورترین شاعر زمان خود قبل از انقلاب ۱۹۱۷ بود خلاقیت های شالکیز همواره توسط بسیاری از دانشمندان و محققان روسیه بصورت مغبت ارزیابی شده است.
آهنگ شالکیزدر مورد بیگ تیمور، چهار بار در جنگهای ادبی و نشریات مختلف تجدید چاپ. آثار او نمونه های کلاسیک هنر بداهه سرایی است اما عمق فلسفی بسیاری از آثار شاعر، که مورد نیاز فکر و کار خستگی ناپذیر تفکر اوست نشان می دهد که در این آثار مورد تجدید نظر قرار گرفتند ، در نتیجه از بداهه خالص بیرون آمد. او بنیانگذار شعر فلسفی قزاق شناخته می شود و بسیاری از نوشته های موجز او در فرهنگ قزاقستان به ضرب المثل تبدیل شده است.
شاعر معروف تمام عمر خود را در مبارزه سپری کرده است
در مورد نقش شالکیز در ادبیات قزاقستان "ماگائوین" نوشته است که : شالکیز در طول عمر طولانی در دشت قپجاق به عنوان شاعر اول عصر خود شناخته شده بود.
شالکیزآخرین سال های عمر خود را در دولت خاقان آذر قزاقستان به سر برد. و عادت به فرمانبرداری از حاکمان دوران خود نداشت.
این شاعر قصه گوی دارای احساسات مختلفی بود؛ زیرکی، خوی سرکش و ارائه تصاویر هنری
آثار او اثری از دوران باستان است که چشم انداز ساکنان استپ، طبیعت انسان، به خصوص شخصیت او، اخلاقی و اصول اخلاقی او را بیان میکند.
دوسپامبیت ژیرائو
دوسپامبیت ژیرائو (IocuaM6eT KIpay) در سال ۱۴۹۰ در شهرستان آزائو به دنیا آمد، و در سال ۱۵۲۳ درگذشت. او یکی از نمایندگان ادبیات قزاقستان باستان است، مبارزات نظامی ژیرائو در دوران شکل گیری مردم قزاق به عنوان یک ملت با هویت
324
مستقل بود، او در بسیاری از لشکرکشی های نظامی که در جنگ بین کریمه، قازان خان و نوگای صورت گرفت شرکت کرد
یکی از میراث های شاعرانه ژیرائو ماندن در فرهنگ عامه است، در آغاز قرن نوزدهم در برخی از نسخه های خطی برخی از آثارش در مجموعه های مختلف ادبی گنجانده شده است.
در آهنگ های افسانه ای و آثار ژیرائو میتوان در مورد افکار، اهداف زندگی، امید، جهان معنوی، اصول اخلاقی و چشم انداز نویسنده قضاوت کرد. او بیشتر آهنگ های رزمی می سرود که از نظر محتوا بسیار عمیق و در عین حال برای خواننده قابل درک می باشد.از کلمات بسیار زیبا و دقیق برای بیان افکار خود استفاده می کرد. ژیرائو در سال ۱۵۲۳ در مبارزات انتخاباتی آستاراخان به سختی مجروح شد و درگذشت.
کازتوگان ژیرائو
کازتوگان ژیرائو (Ka3TyraH Ipay)، که سال تولد و مرگ او بصورت دقیق مشخص نیست. شاعر بداههسرا، قصه گو و یکی از بنیانگذاران حماسه ملی است. او تقریبا در سال ۱۴۲۰ در منطقه ای نزدیکی شهر آستاراخان متولد شده است ولی محل و زمان مرگ اودر تاریخ ثبت نشده است و بنا بر اطلاعات موجود در شهر آکتائو در کنار سواحل ادیل از شاخه های ولگا بزرگ شده است. او در سال ۱۴۸۰ به قبیله آلشین و خانان قزاق پیوست و بسوی ساحل شرقی ادیل مهاجرت کرد.
میراث ادبی خلاق ژیرائو متشکل از تعدادی آهنگ است که زندگی، وجود، میهن و زندگی نظامی قزاق ها را توصیف می کند. که با آثار خود در ادبیات قزاق جایگاه والایی یافته است. و آثار او نگاهی اجمالی از آن زمان را به نمایش میگذارد.
در نوشته "اضطراب نگرانی مردم من " در مورد اینکه چگونه مردم خانه های خود را ترک کرده بودند و در جاهای دیگر و به ادیل مهاجرت کردند پرداخته است و در شعر "اوج قابل مشاهده است اما غیر قابل دسترس،" نویسنده در نقش یک جنگجو و فرمانده نظامی به نظر میرسد.
ژیرائو در اشعار خود به وضوح وضعیت سربازان عشایر ، وضعیت زندگی خود، شرایط محیطزیست، وسعت تخیل شاعر، غنا و زیبایی تکنیک های هنری خود را نشان میدهد.
صحنه های هنری و آهنگ های او برای قرن ها به عنوان یک مدرسه هنری و الگوهای ادبی باقی مانده است خلاقیت او به عنوان نمونه هایی از اشعار قزاقستان باستان در فرهنگ عامه آهنگ باقی مانده است.مجموعه اشعار این شاعر در سال های ۱۸۶۲، ۱۹۱۰ و ۱۹۷۰ منتشر شده است. 325
آسان کایگی سابیتولی
آسان کایگی سابیتولی (AcaH KaiiTbI Ca6HTy.III)؛ دولتمرد، شاعر، قصه گو و فیلسوفی که در نیمه دوم قرن چهاردهم در کناره های ولگا به دنیا آمده است. او یکی از با نفوذترین مشاوران محمد بزرگ، بنیانگذار خان نشین گروه ترکان و مغولان طلایی بود. سابیتولی به منظور بهبود وضعیت افراد به عنوان سیاست داخلی در مورد استفاده از زمین و چراگاه ها نظریه توافی خود را ارائه داد جایی که این مشکلات عادلانه و بدون تشدید تضاد بین خان و مردم عادی به عنوان یکی از حامیان توسعه سیاست خارجی و یک مدل واحد در جامعه قزاقستان را پیشنهاد کرد. او عدالت را برای همه بشریت جستجو میکرد مخصوصا برای استپ نشینان که همواره در معرض بلایای طبیعی بودند. ژروییک جایی که می زیست نه تنها یک مکان زیبا، بلکه حفاظت از دست دشمنان خارجی به شمار میرفت که مدل یک جامعه و برنامه جدیدی برای حفاظت از قزاق ها در عرصه تاریخی بود.
او که در مورد سر نوشت آینده مردم قزاقستان نگران بود و ایجاد یک بهشت در روی زمین را در سر می پروراند تمام تلاش خود را برای اتحاد بین تمام قبایل و خانات قزاق بکار گرفت.
آسانکایگی تمام استپ های قزاقستان را دست یابی به سرزمین موعود خود در نوردید و به هر جای جدید که می رسید با نگاه انتقادی و ارزیابی جامع به آن مینگریست.
هوش و ذکاوت، توانایی پیش بینی حوادث و فداکاری او خان را بر آن داشت که برای محافظت در برابر حاکمان همسایه که گوشه چشمی به سرزمین های جنوب شرق داشتند و به ظهور کشور تزاری روسیه توجه ویژه ای داشته باشد. نام آسانکایگی نه تنها بطور گسترده در میان قزاق ها ، بلکه در میان کشورهای همسایه زبانزد شد و چشم انداز اخلاقی هسته اصلی تفکر فلسفی این شاعر بزرگ را تشکیل میداد. تأملات فلسفی او از چند بخش عمده تشکیل شده بود؛ جایگاه انسان در جهان خلقت، ارزش و مفهوم انسانیت، مفاهیم اخلاقی و اصول ارائه شده اخلاقی در قالب شعر و گسترش اخلاق همراه با ویژگی های تمدن شرقی.
او ثابت کرد که جهان بینی قزاقستان از مفاهیم نزدیک در جوهر و فلسفه شاعرانه تشکیل شده است. حفاظت از توجه با عشق با انسانیت در مقابل پان ازبکیسم، ترکمنیسم، قرقیزیسم و کاراکالپاک از ایده ها و آرزوهای او بود که به یک نماد مبارزه علیه استبداد ، خشونت و بی عدالت تبدیل شد.
هر چند زمان فوت و محل دقیق او مشخص نیست ولی در محل دفن او دو روایت مطرح شده است: ۱. در اولتای در منطقه ژزکازگان. ۲. در ۱۶ کیلومتری روستای چیلی، در منطقه قیزل اوردا.
326