فرهنگ عمومی سنگال
یکی دیگر از جنبه های شناخت یک ملت آشنایی با فرهنگ عامه آن می باشد که شامل مسائلی مانند آداب و رسوم در زمینه تهیه انواع غذاها، انواع لباس ها و مراسم و مراکز فرهنگی آن می شود. در این قسمت برای شناخت بهتر فرهنگ عمومی سنگال در این حوزه چنین مسائلی را مورد بر رسی قرار می دهیم.
آداب و رسوم
آداب و رسوم در کشور سنگال بسیار متنوع است که در اینجا به مهم ترین آن می پردازیم.
غذاهای سنتی
آشپزی سنگالی، شباهت هایی به آشپزی آفریقای غربی دارد، ولی تحت تأثیر آشپزی آفریقای شمالی، لبنان، فرانسه و یا پرتغال نیز قرار گرفته است. در غذاهای سنگالی ماهی، برنج و ارزن به میزان زیاد استفاده می شود. ازجمله غذاهای این کشور عبارتند از:
- "جی بوجِن" (Thiéboudienne) که مخلوطی از برنج، ماهی و انواع گیاهان است؛
- "یاساپوله" (Yassa Poulet) شامل برنج و مرغ دودی و سس پیاز است؛
- "چره" (Thiéré) نوعی کوس کوس (Couscous) به معنی ارزن بو داده است، گوشت بره، هویج، پیاز، کلم، کوس کوس، ارزن و گوجه مواد آن است؛
- "مافه" (Maffé) یک نوع خورشت شبیه فسنجان است که با گوشت و خمیر بادام زمینی تهیه می شود؛
- سوپ "کانجا" (Kandia): برنج، روغن نخل، بامیه، ماهی، گوشت، میگو، خرچنگ، فلفل سبز، سیر، نمک و فلفل از مواد تشکیل دهنده آن است.
نوشیدنی های این کشور چون اغلب مردم آن مسلمانند شامل چای، چای سبز و "بی ساپ" (Bissap) که نوعی چای قرمز است می باشد. اما در مناطق کازامانس مشروب نخل، "فلاگ" (Flag) و "گازل" (Gazelle) هم تولید و مصرف می شود.
رمان نویس معروف سنگالی "آمیناتا سوفال" (Aminata Sow Fall) در اثر خود «گوشه ای از زندگی و امید» جایگاه ویژه ای به آشپزی سنگالی در فرهنگ و زندگی روزانه سنگالی ها می دهد. اصطلاح "ترانگا"(Téranga) مفهومی است که مهمان نوازی سنگالی ها را در بر دارد، دور یک سفره خانوادگی و دوستانه جمع شدن، معنی می دهد. آشپزی سنگالی که نسبتاً در گوشه و کنار دنیا ناشناخته است نظر رسانه ها را به خود جلب کرده است. در این خصوص کتابی هم توسط "یوسو اِندور" (Youssou N’Dour) تحت عنوان «آشپزی مادرم» چاپ شده است.
لباس سنتی
با اینکه سبک لباس اروپایی در سنگال مخصوصاً درشهرهای بزرگ رایج است، اما زنان و مردان سنگالی لباس های سنتی نیز می پوشند. این لباس سنتی شامل "پاین" (Pagne) (دامن زنانه ی لنگی) لباس زنان و "بوبو" (Boubous) لباس مردان است. البته لباس بوبو را زنان هم می پوشند. این کلمه به ولوف معنی لباس می دهد. بوبوی زنان به شکل یک تونیک است که هم از ناحیه کمر و هم ناحیه گردن گشاد بوده و سرشانه می افتد. این لباس بسته به نوع پارچه آن هم می تواند لباس عادی و هم لباس مجلسی باشد، اطراف گردن، مچ آستین و جیب های آن گاهی گلدوزی های زیبایی دارد. بوبوی مردانه، در ناحیه یقه متفاوت و شکل مثلثی دارد.
پاین یا همرنگ تونیک و یا با آن متفاوت است. پاین انواع متفاوتی دارد، کوتاه یا بلند مروارید دوزی شده یا گلدوزی شده، ضخیم یا نازک و با رنگ های متفاوت است. نزد ولوف ها و سِرِرها، زنان پاین هایی با رنگ های شادتر و نقاشی های خاصی می پوشند. زنان دیولا بیشتر پاین می پوشند تا بوبو، مردان آنها تونیک از جنس نخ پوشیده تا سر زانو پوشیده و روی آن یک جیب بزرگ دارد. مردان طایفه ی "پول" (Peul) بوبو را همراه با یک شورت کوتاه می پوشند، در حالیکه زنان یک پاین کوتاه از جنس نخ و رنگ مشکی بر تن دارند.
نزد توکلروها، تونیک مردان کوتاه و سفید است و روی آن یک بوبو با یک جیب مثلثی و زیر آن هم یک شلوار کوتاه و پفی می پوشند. زنان یک بلوز زیر پاین می پوشند. در طول جشن ها و مراسم، لباس سنتی که نام آن "باساری" (Bassari) است از یک پوست بز برای مردان تشکیل شده است. لباس زنان هم پاین است که همراه با زیورآلات می باشد. در سنگال زنان برای دوخت لباس از رنگ های بسیار شاد استفاده می کنند.
در آفریقای غربی، خانواده های اشراف زاده همین لباس «بوبو» را بر تن داشتند و بسته به قبیله های گوناگون نقش و نگار آنها متفاوت بود. در مناطق استوایی لباس ها گشادتر بود. در حدود قرن پنجم میلادی، تجار عرب – بَربَر- وقتی به آفریقا رسیدند شروع به تجارت کردند. آنها لباس هایی شبیه «بوبو» را با خود به آنجا می بردند و کم کم ترکیبی از لباس عربی- آفریقایی «بوبوی» امروزی را تشکیل داد.
در آفریقای غربی و شرقی، تنها مسلمانان بوبو می پوشیدند، بقیه قبایل لباس های خاص سنتی خود را داشتند. با رشد و توسعه مُد لباس، ظهور چرخ خیاطی، خیاطی مدرن، طراحان زیاد آفریقایی در زمینه طراحی بوبو متخصص شده و شهرت زیادی در دنیا به آن دادند و سبک های جدیدی مد شد.
در آفریقا و به ویژه در آفریقای غربی، پارچه بهکار برده شده در تهیه بوبو و پاین، بازَن (Bazin) "واکس" (Wax) نام دارد که اصل آن اروپایی مخصوصاً ایرلندی و بریتانیایی است. این پارچه ها در زمان استعمار اروپا در قرن 19 به آفریقا وارد می شد.[۱]
مراسم خواستگاری و ازدواج
در سنگال مانند کشورهای دیگر برای هر ازدواج آداب و رسومی وجود دارد. در این کشور طایفه ها، قبایل و گروه های مختلفی وجود دارند که هر کدام به نوع خود آداب متفاوتی دارند. در سنگال ازدواج یک امر خانوادگی است. دوست پسر می تواند درخواست ازدواج کند، اما بدون رضایت خانواده، این درخواست به نوعی لغو می شود. دوست پسر باید با فرستادن پدر یا عموی خود از طریق خانواده دختر عبور کند.به طور کلی، این مردان خانواده از هر دو طرف (پدر، دایی...) هستند که پس از انجام "پرس و جو" از خانواده ها در مورد شهرت، مذهب و همچنین آنها تصمیم نهایی را می گیرند. همچنین مشکل کاست – طبقه بندی اجتماعی - (Castes) در سنگال مطرح است، یک سنت ملی واقعی که در نسل های گذشته تا کنون در حال اجرا است. سنگال چندین گروه قومی را گرد هم آورده و هر یک از اقوام آن آداب و رسوم خاص خود را دارد. بیشتر افراد ازدواج مذهبی می کنند، یعنی در مسجد یا کلیسا، سپس ازدواج مدنی در تالار شهر انجام می شود. اما ازدواج های قومی نیز وجود دارد، آنهایی که به قومیت مربوط می شوند. در واقع، سنگال پر از گروه های قومی است، برخی از آنها مدتهاست در منطقه ایجاد شده اند، برخی دیگر بعداً به دنبال جنگ، فتوحات، خشکسالی و غیره آمده اند. حدود 22 گروه قومی در سنگال شناسایی شده، وجود دارد لازم به ذکر است که در درون هر گروه قومی، اغلب زیر گروه هایی وجود دارند که به زبان هایی صحبت می کنند که گاهی اوقات با سایر زیر گروه های همان گروه قومی بسیار متفاوت است. عملاً، در هر مدل ازدواج در سنگال، کولا یا جهیزیه وجود دارد. مهریه مبلغی است از پول یا دارایی که باید به زن داده شود. جهیزیه در تمام ازدواج های سنگال قانونی است، دادن مبلغ زیادی به همسر آینده خود کمی اجباری شده و جامعه اطمینان حاصل می کند که این کار در مقابل نماینده عروس انجام می شود. این نوعی شناخت و همچنین روشی است که به همسر آینده اش اجازه می دهد تا لباس مناسب زن خود را برای عروسی آماده کند. مهره کولا میوه تلخی است که از درخت کولا می آید، اما دارای اهمیت نمادین بسیار قوی است: این نشانه اتحاد، جمع شدن، بخشش است. این میوه معمولاً بعد از ازدواج توزیع میشود.
ازدواج مسلمانان در مسجد است که کمترین زمان را می برد. عروسی در مسجد با حضور عروس و داماد و همچنین سرپرستان آنها (پدر، عمو یا برادر) برگزار می شود. حضور دختر جوان در مسجد اجباری نیست.[۲]
ازدواج در طایفه پولار ابتدا از زمزمه کردن درگوش ها شروع می شود، سپس خانواده داماد مبلغی را توسط یک نماینده به خانه عروس برده و از آن تقاضای ازدواج می کنند. پس از موافقت خانواده عروس آنها شرایط ازدواج را بیان می کنند یعنی مهریه چه مقدار باشد در صورت توافق، فردای آن روز نامزدی آنها اعلام می شود. قبل از مراسم ازدواج، تعدادی از خواهرها و دختر عموها، دخترخاله ها و دخترعموهای داماد، مبلغی را به نزد والدین عروس برده تا آنها تدارکات عروسی را مهیا سازند. در این مراسم دوستان و اقوام نیز شرکت دارند. مبلغی هم به مادر عروس هدیه داده می شود. در برابر مادر عروس به دختر و پسرها و عموها و خواهرهای داماد بعد از ازدواج هدیه می دهد (کادو می دهد). در طی مراسمی به نام کومال «به معنی پیوند دادن» خانواده ها ازدواج را تأئید و رسمی می نمایند.
روز عروسی بعد از نماز عصر است، امام دو شاهد از طرفین را احضار می کند، نمایندگان داماد مهریه، "کولا"[i](cola)، قیمت یک گاو، مبالغی که برای پدر و مادر عروس در نظر گرفته شده و مبلغی برای امام و مسجد را می آورند. نماینده ای از طرف خانواده عروس آمده و از نماینده داماد می خواهد که با دختر بر طبق قانون اسلامی رفتار کرده و به او احترام بگذارند.
نماینده ی داماد قسم می خورد. سپس امام (یا مأمور ثبت ازدواج) از عروس می خواهد که مهریه را طلب نماید (می گویند مهریه، مبلغی است که تنها اشک های پدر و مادر عروس را به خاطر رفتن دخترشان پاک می کند)، بالاخره وقتی مهریه پرداخت شد، ازدواج رسمی می شود. "کورتانگو" (Cortango) مراسمی است که در طی آن عروس خانه پدر را برای رفتن به خانه شوهر ترک می کند.
قبل از مراسم ابتدا عروس را به حمام می برند سپس موهای او را بافته و لباسی به نام" بوبو" (Boubou) به او می پوشانند. پس از آن دوستان و خواهران و اقوام داماد به دنبال عروس می روند. همراه عروس خانمی از طرف فامیل عروس همراه او می رود که او احساس تنهایی نکند. سپس عمه عروس، عروس را نزد مادر شوهر می برد و خانواده داماد مبلغی نمادین به او می دهند. بعد از آن عروس وارد شده و روی پاهای مادر شوهر دراز می کشد، مادر شوهر خودش روی حصیری که روی آن پوشیده شده از برنج و غله است دراز کشیده و این علامت باروری است.[۳]
سپس عروس همراه اقوام خود به منزل زناشویی خود می رود و هفت روز پس از عروسی از اتاق خود خارج نمی شود. در طول این مدّت خاله های و عمه ها به دیدن او آمده و او را برای زندگی آینده راهنمایی می کنند.[۳]در طایفه ای از آنان به نام مانژاک (Manjak) در قدیم از کودکی دختران را برای پسران انتخاب می کردند. دیگر اینکه هنگام خواستگاری از یک دختر، خانواده داماد باید اطمینان حاصل می کرده که فامیل دختر حتی اجداد او گناه هایی مثل قتل، جادوگری و غیره انجام نداده باشد و اگر انجام داده اند باید آن گناه را با قربانی کردن بز و غیره خریده و پاک کرده باشند.[۳] معمولأ مراسم ازدواج به سبک مسیحی در کلیسا و یا در محل تولد و سکونت عروس اجرا می شود. ازدواج همه روزه مگر روزهای مقدس یکشنبه و جمعه، می تواند صورت بگیرد. زن با مرد مطلقه نمی تواند در کلیسا ازدواج کند مگر با موافقت کشیش. در بعضی موارد زن و مرد قبل از ازدواج در کلیسا باید مراحل زیر را در چهار جلسه طی نمایند:
- ملاقات با یک زوج (زن و مرد) که از لحاظ معنوی آنها را راهنمایی کنند؛
- جلسه ای با دیگر افراد متأهل؛
- دومین ملاقات با یک زوج؛
- مبادله نظر با کشیش.
قبل از مراسم یا بعد از مراسم مبلغی توسط داماد در پاکت گذاشته و به کشیش داده می شود. هزینه دکوراسیون کلیسا و گل آرایی آنرا خانواده عروس به عهده می گیرند. اعلان ازدواج امر بسیار مهمی تلقی شده و به پایداری اوّلین ازدواج زوج کمک می کند، زیرا در مسیحیت ازدواج واحد است و اجازه طلاق را نمی دهد. پس از مراحل طی شده کشیش جمله ی «این برای همه خوبی ها و همه بدی ها تا اینکه مرگ ما را از هم جدا کند» را خوانده و طرفین به دست هم حلقه می زنند. 5% جمعیت سنگال جولا (Diola) و اغلب مسیحی هستند. ازدواج آنها از کودکی توسط والدین آنها تعیین می شود و درهمان کودکی خانواده ی پسر، مرغی به نشانه اتحاد و پیوند به خانه ی دختر می برد. پس از آنکه آنها بزرگ شدند مراسم ازدواج اجرا می شود.
با وجود اینکه اغلب جوانان امروزی به اسلام روی آورده و یا مسیحی شده اند، پدران و مادران سنتی میل به اجرای این مراسم دارند. تحولات آدابی متأثر از مدرنیسم و جهانی سازی باعث شده است که دختران امروزی قبل از ازدواج مادر شوند. مهاجرت به شهر های بزرگ نیز این رسوم را تغییر داده است. ولی امروز در این طایفه تا زمانیکه این مراسم اجرا نشود، دختر و پسر متأهل به حساب نمی آیند. معمولأ مراسم عروسی هفت روز است و فردای عروسی گاوی را قربانی می کنند که عروس و داماد نباید گوشت آن را بخورند.[۳]
در ازدواج طایفه سِرِر (Sérère) قبل از ازدواج مرحله ای به نام مرحله مذاکره وجود دارد که طرفین با هم به گفتگو می نشینند و در همان ابتدا مقداری پول پرداخت می شود. مقدار مهریه را دختر با مادرش تعیین می کنند. (مهریه صرف خرید جهیزیه می شود). سپس کولا (Cola) خریده شده و در تمام فامیل پخش می شود. قبل ازازدواج معمولاً دامادها برای مادر زن کار می کردند تا به او نشان دهند که لیاقت و کارایی یک مرد را برای اداره زندگی دارند. در مرحله ی بعدی روزی برای ازدواج تعیین می شود. معمولأ دو روز را انتخاب می کنند دوشنبه و جمعه طی مراسمی دختر را به خانه شوهر می آورند. از صبح تمام روستا دورهم جمع شده و تدارکات و مراسم عروسی را مهیا می سازند. در شب عروس را به حمام می برند و او را می آرایند عروس همراه خواهرش وارد منزلش می شود و روی یک حصیر می نشیند و دراین مدت توسط خاله هایش و مادرش به او توصیه های لازم می شود که وارد خانواده ای جدید شده و باید قوانین منزل پدری خود را کنار گذاشته و قوانین خانه شوهرش را اجرا کند. مراسم با ساز و آواز و پایکوبی ادامه می یابد. در اغلب مراسم ارزن، عسل و لوبیا وجود دارد که همه ی آنها نشانه باروری برای عروس است. هنگام ورود عروس به منزلش، پائین در منزل روی زمین جلوی پای او خطی می کشند و در آن آب می ریزند به این معنی که چشم های بد دور شوند. صلیبی روی زمین می کشند بدین معنی که دختر باید قوانین جدید خانه شوهر را بیاموزد.[۳]
معمولأ غذای ایده آل برای عروسی در تمام تیره ها موسوم به "جیبوجن" (Tieboudiène) است که مخلوطی از برنج و ماهی و انواع گیاهان است و نوشیدنی ایده آل شربت "زنجبیل" است. در پایتخت سنگال (داکار) در اثر تحولات مدرنیسم و جهانیسازی سن متوسط ازدواج زنان از نسل قدیم که 5/16 سال بوده در نسل جدید به 24 سال رسیده است. این موضوع نشان می دهد سن ازدواج مخصوصا در شهرها بالا رفته است. نویسندگان زیادی علت اصلی بالا رفتن سن ازدواج را تحصیلات زنان می دانند.[۴]
مراسم سوگواری
با توجه به اینکه تیره های مختلفی در سنگال وجود دارد مراسم تشییع جنازه متفاوت است. اما معمولاً با توجه به مسلمان بودن آنها مراسم خاکسپاری همان روز فوت شخص انجام می شود. مرحوم را در حضور نزدیکان و اقوام پس از اقامه نماز میت به خاک می سپارند. معمولاً زنان و کودکان در خاکسپاری شرکت نمی کنند. این مراسم از سه روز و گاهاً تا یک هفته به طول می انجامد. در نزد تیره ی "سِرِها" و "پُل ها" جسد را چند روز در روستا نگه داشته و سپس با رقص ها، شعرها و آئین های مذهبی او را دفن می کنند. نوع پذیرایی هم بستگی به وسع مالی آنها دارد.
اساطیر و افسانه ها
کشور سنگال دارای هزاران اسطوره (000 25) و قصه است که بر سر زبان های مردم جاری است. برخی از این اساطیر و افسانه ها مانند موارد ذیل میباشند.
خدایان و ارواح
سنگالی ها در قدیم و برخی از آنها همچنان امروزه بعد از خدا یا خدایا نشان به ارواح باور دارند. برخی از این ارواح نماد نیروها و نمودهای طبیعت برخی نماد قهرمانان مرده و برخی ترکیبی از این دو است. برخی از خدایانی که در آفریقای غربی از جمله سنگال و مناطق دیگر آفریقا نیایش می شوند دارای قدرت های مبهم اند و اسطوره های مربوط به آنان محدود است و آنچه این جا در رابطه با آن سخن می گوییم ارواحی است که از اهمیت بیشتری برخوردارند. اما پرسش این است که چرا مردم به جای نیایش یک خدا به ارواح اعتقاد دارند. پاسخ این است که این مردمان نمی توانند نیروهایی را که در زندگی آنان موثر است و ارواح نماد این نیروها است نادیده بگیرند دلیل دیگر اینکه در آغاز مردمان خدا را نیایش نمی کردند و تنها به هنگام دادخواهی از خدا یاد می کردند. خدا بر آن شد تا مردمان را به انجام خواست های خود وا دارد. پس خدا کوهی را آفرید که دارای قدرت سخن گفتن بود تا مردمان را از آن طریق با قوانین و فرمان های خود آشنا سازد. او نیز به مردمان قدرت خواب دیدن را عنایت کرد.
تفأل و پیشگویی
تفأل دارای گونه های مختلفی است و کوشش انسان ها بر آن است که از طریق تفأل از آینده، گذشته ناشناخته یا خواست خدایان و نیاکان آگاه شود. در روزگار کهن در بخش های از آفریقا از جمله سنگال زبان نوشتاری رایج نبود اما گونه هایی از تفأل نزد مردمان رایج بود که در آنها از نشانه هایی استفاده می شد که گونه ای خط تصویری یا وسیله گزارش و ارتباط بود. این گونه از تفألات از سنگال تا مالاگابی رایج و مشهورترین آنها نزد مردمان یوروبا در نیجریه ایفا (Ifa) مشهور است که از کشورهای همسایه به عاریت گرفته شده است. ایفا روحی است که غالبا با خدایی موسوم به ئورون – می لا، (Noron- Mila) یعنی آسمان رستگاری را می شناسند، رابطه دارد. در برخی از روایات این مردمان آفرینش توسط ئورون- می لا و به فرمان خدا انجام پذیرفت. روایت چنین است که وقتی خدا همه عناصر مورد نیاز آفرینش را فراهم ساخت ستاره صبح را چون پیکی نزد خدایان فرستاد و آنان را احضار کرد و تنها ئورون - می لا به حضور خدا رفت. پس ستاره صبح ئورون را گفت همه عناصر هستی در صدف حلزونی در چنته هستی که در میان ران های خدا قرار دارد فراهم شده است. ئورون- می لا چنته را برداشت از آسمان فرود آمد خاک را از چنته فرو ریخت و کبوتر و مرغی را بدان سان که در اسطوره آفرینش یوروبا – آفرینش زمین – مطرح شد مأمور ساخت تا خاک را پراکنده سازد.
این گونه از تفأل از انواع پیچیده و از تفأل با اشیای مختلف به رشته کشیده شده و انداختن آن ها بر زمین و تفسیر آن توسط پیشگو که در بسیاری از نقاط آفریقا رایج است آسان تر می باشد. در ترانسوال (Transool) مردمان وندا (Venda) از چهار پاره عاج مسطح و مردمان دیگر از طاس چوبی کنده کاری شده و آراسته به طرح جانوری چون تمساح برای تفأل استفاده می کنند.
در این گونه از تفأل چهار طاس نماد اعضای خانواده: پیرمرد، مرد جوان، پیرزن و زن جوان است. از ریختن طاس شانزده ترکیب احتمالی به وجود میآید که پیشگو با تفسیر آن به تفأل می پردازد. جام تفأل یا جام آب با مجموعه ای از آویزه ها از دیگر ابزار تفألی است که برای کشف اسرار و پیبردن به سحر و جادو در برخی از مناطق آفریقا کاربرد دارد.
خدایان و شهر ها
در اسطورههای دوسوی قاره آفریقا درباره خدایانی گفتگو میکنند که از آسمان به سوی مردم زمین آمدند و سپس در زمین ساکن شده و قلمروهای بزرگ آفریدند، از جمله دولت شهرهای غرب آفریقا را با زیبایی ساختند و قلمرو شبانان بوگاندا (Boganda) در شرق را به وجود آوردند. مردمان یوروبا (Yourba) در جنوب غربی نیجریه میراث بران یکی از ظریفترین آثار هنری هستند و میراث تاریخی آنان نیز غنی است. اگرچه بیشتر این مردم از راه کشاورزی زندگی میکنند، اما در عین حال تاریخ درازی از زندگی شهرنشینی نیز دارند، چرا که جامعه یوروبا در شکل شماری از دولت شهرها گسترش یافت. شناخته شده ترین این دولت شهرها ایله (Ile)، هیفه(Hiafah)، اویو(Oyo)، اووو(Ovo)، ایجه بو(Ijebo)، ایلورین (Ilorin) و ایبادان (Ibadan) هستند.
یوروباها در عین حال در همسایگی شهر بزرگ ادو(Edo)، در بنین و قسمتی از سنگال زندگی میکنند. در خود شهرها در اطراف کاخ اوبا (Oba) یا شاه مغازهداران، تاجران و صنعتگران زندگی میکردند، چرا که یوروباها از نظرگاه سنتی در میان ماهرترین صنعتگران قاره قرار دارند. بافندگان عالی، چرمکاران، شیشهسازان و نقشگران روی عاج و چوب هستند. در اساطیر یوروباها ایله - هیفه مقام مهمی را اشغال میکند، چرا که نقطهای است که زمین در آنجا آفریده شده است. اویو- اووو، که از آسمان به زمین گسیل داشته شد تا این مهم را به انجام برساند، بنیانگزار خود شهر نیز شد. هنگامی که اوریشاهای (Orishaha) دیگر، که در افسانههای یوروباها خدایان ساکن آسمان هستند، دیدند که کار او خوب بود، پائین آمدند تا از نزدیک نظاره کنند. یکی از آنها اورومیلا (Ormila) بود که به مردم هنر پیشگویی را آموخت و شهر بنین را بنیان گذاشت.
دو نویسنده مطرح سنگالی نیز که در این خصوص آثاری را چاپ کرده اند:
1-" اَگِسی دومینیک" (Aguessy Dominique)، که کتاب های زیر را چاپ کرده است:
- "را ه های دانایی: قصه ها و اساطیر سنگال، بِنین و اساطیر دنیا" در سال 1993
-Les Chemins de sagesse: contes et légendes du Sénégal et du Bénin. Harmattan, (Légende du monde).
- "کامِلِ اون پر حرف. قصه ها و اساطیر سنگال و بِنین" در سال 2000
-Le Caméléon bavard. Contes et légendes du Sénégal et du Bénin, Harmattan.
- "خانه ی هفت دری: قصه ها و اساطیر بِنین" در سال 2000
- La maison aux sept portes: Contes et légendes du Bénin, Harmattan.
2- احمد با آمپاته (Amadou BA Hampâté) که دو اثر زیر را نوشته است:
-"بودیل کوچولو همراه با قصه های دیگر" در حدود 259 صفحه در سال 1995
-Le petit Bodiel et autres contes de la savane, Stock, Paris, 259 pages.
- "قصه های بدوی تیره های سنگالی" در سال 1994
-Contes initiatiques peuls, Stock, Paris (…)
از دیگر کتب حماسی سنگال"حماسه ماندینگ (Manding)، پهلوان سونجاتاکیتا (Sonjakita)" است.[ii] شناخت گسترده و تخصصی اساطیر و افسانه های این کشور نیاز به تدوین یک تحقیق گسترده در حد یک کتاب دارد که از حوصله این نوشتار خارج است و در حد معرفی آن به همین مختصر بسنده شد.
جشن ها
در سنگال جشن های محلی جایگاه خاص خود را دارا هستند و عبارتند از:
لو سَمب
در این رسم "لو سَمب"(Le Simb)، یک جوان چهره ی خود را به صورت یک پلنگ یا یک شیر در آورده و به دنبال کودکان می دود و آنها را می ترساند. این رسم در داکار به علت یک سری سوء استفاده و اعتراض خانواده ها ممنوع اعلام شد اما هنوز در تئاترها حاضر است.
جشن محلی در "فَدیوث"
جشن محلی در "فَدیوث"(Fadioth)، هر سال در تابستان، تمام جوانانی که بیست ساله می شوند به مدت 2 یا 3 روز جشنی بر پا می کنند که آداب خاص خود را دارد.
اِکسولام
"اِکسولام" (Le Xulam)، هر سال در کازامانس "جشن شاه" برگزار می شود. در این مراسم نه تنها پسران، بلکه دختران هم با هم کشتی می گیرند.
گامو سنتی در کاوون
در مراسم "گامو"(Gamou) سنتی در "کاوون" (Kahone)، روسای سنتی منطقه شرکت کرده و موضوع آن پیشگویی است.
فوتامپاف
مراسم "فوتامپاف"(Futampaf)، مربوط به گذشتن از دوران نو جوانی به دوران جوانی است که با شروع باران های زمستانی شروع می شود.
6 - بیرون آمدن های "کانکورانگ" (Kankourang):
این رسم به مناسبت ختنهی پسران است.
7 - جشن "اِم بوسه" (Mbossé):
اِم بوسه توتم شهر کااولاک است و موضوع آن پیشگویی بوده و در ماه سپتامبر اجرا می شود.
8 - کُشتی سلطنتی:
در" فاتیک" (Fatick) هر ساله در ماه اکتبر و نوامبر تحت نظر شاه (رئیس) محلی این مراسم به مناسبت برداشت محصول اجرا می شود.
9- آداب و رسوم سرزمین "باساری" (Bassari):
این رسوم که همراه ماسک و کشتی است شامل: "او کوره"(Okoré) "آاِنگون"(A-Ngoun): برای کودکان بیمار اجرا می شود.
10 - "کانکورانگ دو اِم بور" (Kankourang de Mbour):
این جشن در ماه سپتامبر در ساحل کوچک به مناسبت ختنهی پسران اجرا می شود.[۵] به تمام این آداب و رسوم، مراسم ازدواج، تولد، غسل تعمید، مراسم ختنه و مراسم تدفین را نیز باید اضافه کرد.
تقویم سالانه
تقویم سالانه سنگال به میلادی است و روز شروع هفته شنبه و یکشنبه روز تعطیل رسمی است. با توجه یه اینکه در این کشور افراد مختلف با ملیت ها و مذاهب گوناگون زندگی می کنند، روزهای تعطیل را می توان به سه بخش تقسیم کرد:
جشن های مدنی
- روز اول سال اول ژانویه؛
- جشن ملی استقلال 4 آوریل؛
- روز کار اول مه؛
- روز زن 8 مارس؛
- جشن تفنگداران 23 اوت.
جشن های مسلمانان
- تمخرید (Tamkharit): اولین روز سال مسلمانان 3 نوامبر؛
- ماگال دو توبا(Magal de Touba): سالروز تبعید شیخ آمادو بامبا اِم باکه(Cheikh Amadou Bamba Mbacké)، بنیانگذار فرقه ی مریدیه 15 دسامبر؛
- مولود: تولد حضرت محمد (ص) 14 ژانویه؛
- شروع ماه رمضان 28 ژوئن؛
- عید فطر 28 ژوئیه؛
- تاباسکی (Tabaski): عید قربان 4 اکتبر.
جشن های مسیحیان
- عید پاک: 20 آوریل؛
- اَسانسیون (Ascension): معراج حضرت مسیح 29 مه ؛
- پنتاکوت (Pentecôte): هفتمین یکشنبه بعد از عید پاک 8 ژوئن؛
- اَسومسیون (Assomption): معراج حضرت مسیح 15 اوت؛
- توسَن (Toussaint): سالروز قدیسین 1 نوامبر؛
- نوئل: تولد حضرت مسیح و سال نو میلادی.[۶]
مناسبت های ملی و مذهبی
مناسبت های ملی در این کشور به شرح زیر است:
- جشن روز اول سال نو میلادی (اول ژانویه)؛
- روز ملی استقلال: این جشن در 4 آوریل 1960 اعلام شد. در این روز ارتش رژه می رود. مدارس جشن می گیرند. در شهر داکار، رئیس جمهور وقت همراه با یک شیر گرسنه از باغ وحش "هان"(Hann) به عنوان امپراطور مقدس "بوکاسا" (Bokassa) در این رژه شرکت می کند؛
- روز جهانی کارگر که اول ماه می است؛
- روز زن مطابق با هشتم مارس است؛
- روز تفنگداران سنگالی: تیراندازان سنگالی که برای آزادی فرانسه در دو جنگ جهانی شرکت کردند، که بیست و سوم ماه اوت است.
از آنجایی که کشور سنگال پذیرای دین اسلام و مسیحیت بوده و از طرفی هم مردمی با آئین های سنتی دارد، مناسبت های مذهبی آن نسبتاً متنوع است که معروفترین آنها عبارتند از:
- روز "تَمخَریت" (Tamkharit) یا همان روز عاشورای شیعه: شروع سال نو مسلمانان، که با روزاول هجرت مطابقت دارد و 24 نوامبر است. عده ای در این روز یک گاو قربانی می کنند و در کنار خانواده غذایی به نام "لاکس" (lax) می خورند، این غذا از ارزن، ذرت، ماست و شکر تهیه می شود.
- روز "َمَگَل دو طوبی" (Magal de Touba): روزتبعید شیخ "احمدو بامبا" (Cheikh Amadou Bamba) بنیانگذار فرقه ی مریدیه در تاریخ 12 اوت 1895 به گابون(Gabon) است. وی هفت سال در آنجا ماند. تعداد زیادی از سنگالی هایی که به وی ایمان دارند هر ساله به مسجد شهر طوبی میروند تا یاد او را زنده کنند. در این مراسم مردم به عبادت می پردازند، رویدادی است برای قدردانی از شیخ احمدو بامبا که از پیامبر خود برای حفظ دین اسلام و بشریت مقاومت و ایستادگی کرد. رهبر مریدیه روحانی "سالیلو اِم باکه" (Salilou M’baké) برای سازمان دهی هر چه بهتر مراسم مَگَل طبق رسم شیخ احمدو بامبا در سال 1921 (هجدهم ماه صفر) همه ی مسلمانان را دعوت به قربانی یک حیوان می کند، هر کس مطابق توانش از یک مرغ گرفته تا یک شترقربانی می کند. در روز مَگَل، در شهر طوبی کار کردن به جز مشاغل مربوط به قرآن و کتاب شیخ احمدو بامبا به نام " قصائد" (Khassaïds) (اشعار شیخ احمدو بامبا در مدح حضرت رسول (ص) و...) ممنوع است.
- جشن مولود (گامو): تولد حضرت محمد(ص) ؛ مراسم "گامو" (Gamou)، به مناسبت ولادت پیامبر (مولود النبی) است. خیابان های داکار عاری از جمعیت می شود و مردم برای عبادت به روستاها و هزاران زائر هم به شهر "تیووان"(Tivaouane) مقر رهبری طریقه ی تیجانیه می روند. (Gamou de Tivouane, 2012: 20)
- جشن شروع ماه رمضان؛
- جشن کوریته(Korité): عید فطر یکی از عید های مهم در سنگال به شمار می آید که از همه جا صدای تَم تَم ها و جِمبه ها به گوش می خورد؛
- شب لیله القدر: شب قدر، 27 رمضان ؛
- جشن تاباسکی: عید روز قربان.
در سنگال به عنوان یکی از کشورهای اسلامی، عید قربان در جوی حاکی از معنویت و روحانیت مراسم خاصی برگزار میشود و مردم سنگال آن را عاملی برای انسجام و همبستگی بیشتر خود میدانند. عید قربان در سنگال از مناسبت های دینی بسیار مهم برای مسلمانان این کشور به شمار می رود که دارای آداب و رسوم خاصی است. در همه شهرهای سنگال عید قربان را از اعیاد بزرگ دانسته و به سنّت نبوی تمسک میجویند.
از سنّت های بسیار مهم در نزد مسلمانان سنگال شرکت در مراسم (Aïd-el- Kébir) "عید الکبیر" عید قربان است که در زبان بومی "تاباسکی" (Tabaski) نامیده می شود و بنابر عرف، قربانی نمودن گوسفند برای تمامی کسانی که استطاعت خرید گوسفند (به قیمت چهل هزار الی یکصد هزار فرانک سیفا معادل 60 الی یکصدو پنجاه یورو) را داشته باشند، واجب است.
از آنجا که مردم سنگال دارای ایمانی فطری، روحیه بخشش و بسیار مهمان نواز هستند؛ روز عید قربان فرصتی است که اغلب مردم سعی می نمایند در دیدار با دیگران با گفتن کلمه بزبان بومی ولوف با تلفظ " بالماخ" (Balma akh) به معنای (مرا ببخش) از دیگران حلالیت بطلبند، طرف مقابل نیز با گفتن کلمه "بالنالا" (Balnala) به معنای (بخشیدمت) بلافاصله ابراز محبت می نماید و یکدیگر را در آغوش می گیرند.
در روز عید، پدران به همراه پسران جوان خانواده با پوشیدن لباس های نو محلّی موسوم به "بوبو"(Boubou) و مادران نیز به همراه دختران با پاهایی که با حنا رنگ شده و پوشیدن لباس های نو محلّی که از قبل خریداری شده، ابتدا در مراسم نماز عید قربان شرکت می نماید و سپس با انجام قربانی به توزیع گوشت آن در بین یتیمان و تهیدستان می پردازند و در نهایت برای دید و بازدید به خانه بزرگان فامیل و آشنایان می روند.
در این روز مسلمانان ضمن تبریک به مناسبت عید قربان، در ساعت 9 صبح به مساجد و نمازخانه ها می روند تا به همراه دیگر افراد، جوانان، پیران، زنان و مردان سنًت نبوی را با تأکید بر دین اسلام اقامه کنند. در این تجمع دینی صدای تکبیر و تبریک در مساجد شنیده می شود و عطری روحانی که نشانگر تقوا و ایمان است به مشام می رسد. نماز عید قربان در تمامی مساجد اصلی سنگال و بویژه مسجد بزرگ سنگال برگزار می شود که مقامات عالیرتبه دولتی، وزیر کشور و وزراء و شخصیت های مذهبی و خارجی مقیم شرکت می کنند که به امامت "علیون موسی سامب"(Alioune Moussa Samb) نماز عید اقامه می شود.
در اغلب مناطق این کشور رسم است که از چند هفته قبل از روز عید قربان، اکثر مردم به بازارهای خرید گوسفند مراجعه می کنند. حدود بیست روز قبل از عید، خیابان ها و کوچه ها مملو از گوسفند و گاو است، چرا که مردم گوسفندهای خریداری شده را برای قربانی کردن نگهداری می کنند. طبق آمارهای غیر رسمی فقط برای عید قربان 2012 حدود یک میلیون رأس گوسفند از کشورهای همسایه مانند مالی، موریتانی و نیجر به خریداران عمده داکار فروخته شده است. در این ایام، خوراکی های مخصوص عید قربان تهیه می شود و کودکان عیدی و هدایایی از خانواده های خود دریافت میکنند. قابل توجه آنکه این عید از آنچنان جایگاهی در بین سنگالی ها برخوردار است که حتی بانک ها برای تبلیغات خود، افتتاح حساب بانکی را ضامن اجرای خوب مراسم عید قربان جلوه می دهند.
در این روز همه مردم به منظور صله رحم و دیدار با خانواده ها، دوستان، اقوام و آشنایان خود از خانه ها خارج می شوند که این امر ازدحام بسیاری را در خیابان های شهرهای مختلف ایجاد می کند. به طوری که رفت و آمد مسافران را با مشکل مواجه می کند. جشن عید قربان سه روز طول می کشد که در شب اول عید قربان غذایی مخصوص را که با گوشت قربانی تهیه شده، در جمع بزرگان خانواده تناول می نمایند.[۷]
مناسبت های مسیحی
مناسبت های مسیحی عبارتند از:
- روز عید پاک: رستاخیز حضرت مسیح(ع) در8 آوریل است، این عید مهمترین عید مسیحیان است که در سنگال در ساحل کوچک و کازامانس مراسمی در کلیسا برگزار می شود؛
- روز معراج حضرت مسیح(ع): به آسمان رفتن حضرت مسیح(ع) 40 روز پس از پاک 17 مه است؛
- جشن "پِنتو کوت"(Pentecôte): هفتمین یکشنبه بعد از عید پاک، به یاد نزول روح القدس بر مبلغان مذهبی، 27 مه است؛
- روز معراج حضرت مریم(ع): 15 اوت است؛
- جشن توسَن: جشن اموات (Toussaint): جشنی به مناسبت یاد بود تمام قدیسین 1 نوامبر است؛
- جشن "نوئل" (Noël): تولد حضرت مسیح(ع)، مصادف با جشن سال نو در 25 دسامبر که 15 روز تعطیل است. به این تعطیلات، تعطیلات تابستان هم اضافه می شود.[۳]
یادبودهای دیگر شامل موارد ذیل است:
- یادبود غرق شدن کشتی "ژولا" (Joola)که بیش از 2000 قربانی در26 سپتامبر سال 2002 داشت؛
- "مَقدی گقا"(Mardi gras): شروع "کارِم: شروع روزه" (Carême) مسیحیان 21 فوریه است؛
- جشن روز مادر: 3 ژوئن است؛
- جشن "سَنت ولانتن" (Saint Valentin): جشن عشاق 14 فوریه است.
تفریحات
از جمله تفریحات سنگالی ها تماشا کردن مسابقه کُشتی است. قهرمان کشتی سنگال "یکینی" (Yékini) نام دارد که در طول 15 سال از 21 مبارزه در 19 مبارزه برنده شد. مردم چنان این بازی را دوست دارند که گاهی دچار تهوع و غش و سنکوپ می شوند. در یکی از همین مسابقات در 23 آوریل 2010، 3 نفر از جمله دو مرد و یک زن هنگام پخش اخبار دربارهی این مسابقه در اثر سکتهی قلبی فوت کردند. این قضیه چنان جدی بود که رئیس جمهور و وزیر ورزش به خانواده آنها تسلیت گفت. بر این اساس این تفریح در سنگال یکی از تفریحات مردمی و جذاب است. یکی دیگر از تفریحات آنها شب نشینی سر کوچه هاست و شب تا دیر وقت در جمع های صمیمانه ای به گفت و شنود می پردازند.
به لطف آب و هوای بسیار متنوع در سنگال هوانوردی جزء سرگرمی های ورزشی به شمار می آید. مهمترین آنها چتر بازی و گردش با هواپیماهای کوچک یک یا دو سرنشین است که این اجازه را می دهد که بعضی مناطق زیبای عاری از کوه از بالا مانند کَپ اِسکرینک (Cap-Skirring) و سین- سالوم(Sine-Saloum) را نظاره کرد.
موزه ها
در شهر داکار پنج موزه فعال است:
- گالری ملی هنر؛
- موزه ی "بوریبانا"(Boribana)؛
- موزه ی "تِ اودور مونود" (Théodore Monod) هنر آفریقایی؛
- موزه ی نیروهای ارتش سنگال؛
- موزه ی سنگور؛
- بنیاد لئو پولد سدار سنگور وجود دارد.
موزه های جزیرهی گوره شامل موارد زیر است:
- موزه تاریخی سنگال در گوره(Gorée) ؛
- موزه دریا؛
- موزه برده ها؛
- موزه زنِ "هاندریت- باتیلی"(Henriette-Bathily)
موزه های شهرهای دیگر به قرار زیراست:
- خانه فرهنگ دیولا در زیگِن شور؛
- موزه منطقه ای "تامبوکوندا" در شهر تامبوکوندا(Tamboucounda)؛
- موزه منطقه ای تیِس در شهر تیِس(Thiès)؛
- موزه زمین شناسی آفریقایی- بخش معادن و زمین شناسی.[۳]
کتابخانه های عمومی
تاریخ کتابخانه ها و آرشیوها در کشور سنگال وابسته به دوران استعمار است. اولین کتابخانه ها در قرن 19 میلادی به منظور نیاز استعمارگران احداث شد. در ابتدا مجموعه ای از کتاب های کوچک بود. اما پس از احداث مدرسه فرانسوی، راه آهن، تلگراف و ادارات نوشتار جای گفتار را گرفت (در قسمت ادبیات سنگال این دو واژه به طور کامل توضیح داده شده است). اولین کتابخانه ها در مناطق ساحلی که مقر استعمار بود شکل گرفت.
کشور سنگال دارای 6 زبان ملی است. این زبان ها به حروف عربی نبودند. تنها کسانی که به زبان عربی آشنایی داشتند مارابوها (دعا نویسان)بودند. نامه های دیپلماتیک نیز توسط مارابوت ها به زبان عربی نوشته می شد. کاربرد نوشتار به زبان عربی هم تنها به مسائل مذهبی محدود شده بود. علیرغم رابطه ای که بین نوشتار، جادو و مذهب وجود داشت، سهم نوشتار برای انتقال ایده ها، تاریخ و علم تکنولوژی ضعیف بود. تا اینکه کم کم تمدن مبتنی بر نوشتار شکل گرفت. "ام. کویاته" (M. Kouyate) این حقیقت را چنین بیان می کند: "ملت های دیگر از نوشتار برای بیان گذشته استفاده می کردند؛ اما این ابداع حافظه را در نزد آنها از بین برده است؛ آنها دیگر گذشته را حل نمی کنند زیرا نوشتار گرمای صدای انسان را ندارد... چه شناخت بی ارزشی مانند شناختی منجمد در کتاب های گنگ.".[۸] اما با این وجود کتاب ها به تدریج جای گفتار را گرفتند.
از نظر "شووریه" (J.Chevrier) "عمل خواندن به خوبی در آفریقا شناخته نشده است و مفهوم توسعه ای که ما در اروپا درک می کنیم را ندارد. کتاب در آنجا گران است، کمیاب است و عادات جمع گرایی و موانع روانشناختی آفریقایی ها، خواندن را برای آنها محدود می سازد. بنابراین در نزد آنها عمل خواندن امری شخصی به شمار می آید که گروه آن را نمی پسندد." [۹] بنابراین اولین مجموعه های کتاب برای برطرف کردن نیازهای شخصی و شغلی استعمار بود و راهی برای باز کردن فرهنگ و تمدن اروپایی برای آفریقایی هایی که در مدارس فرانسوی تحصیل می کردند، بوجود آورد.
اولین کتابخانه های عمومی
اولین کتابخانه در شهر "سنت لوئی" (Saint Louis) با 1351 جلد کتاب (Inventaire des papiers du greffe – Bibliotheque, 1803) تأسیس شد. اغلب کتاب های این کتابخانه در سال های اشغال انگلستان (1816- 1809) ناپدید شدند که البته پس از جنگ بازسازی شد.
در سال 1855، به مناسبت احداث مستعمره فرانسه، در جزیرهی "گوره" (Gorée) کتابخانهای اداری احداث شد. (Annuaire du sénégal, 1880: 187). مرکز A.O.F مرکز آفریقای غربی فرانسوی (Afrique Occidentale Française) در داکار شکل گرفت. با ایجاد این مرکز توسعه و سازماندهی کتابخانه ها و آرشیوها بیشتر شد و توسعه و رشد آموزش جهت متمدن سازی و تحقیقات علمی آفریقایی ها شکل گرفت.
کتابخانه ها به سیستم کتابداری مجهز شدند و یک کمیته ی کنترل متشکل از 3 عضو مسئولیت آنها را به عهده گرفت:
این سه عضو عبارتند از: مشاور عمومی، عضو اتاق تجارت و یک دفتر دار که توسط فرماندار انتخاب می شد.
پس از کتابخانه های اداری، اولین کتابخانه ی عمومی در شهر داکار در سال 1919 برای عموم مردم باز شد که یکی از مسئوولان آن شهردار بود. پس از جنگ جهانی دوم، تعداد کتاب های آن 2000 جلد بود. توسعه سریع شهر داکار و انتقال پایتخت از سنت لوئی به شهر داکار باعث رشد و توسعهی این کتابخانه شد.
در طول چهار دهه ای که از ایجاد A.O.F می گذشت، توجه به مسائل اداری و اقتصادی کشور سنگال توسط استعمار فرانسه 8 برابر قبل گردید و باعث شد که سیاست جدیدی برای احداث کتابخانه ها به کار رود. استان های جدید، ساختار دولت، بخش کشاورزی، معادن و زمین شناسی جز قسمت خاصی از کتابخانه ها شد. تحولات سیاسی حاصل از جنگ در توسعه ی آموزش تأثیر گذاشته و باعث احداث دانشگاه داکار و به طور غیرمستقیم ایجاد ساختارهای اسنادی برای تحقیقات علمی شد.
از سال 1940 تا 1970، جمعیت در مدارس ابتدایی از 21000 نفر به 266383 و از سال 1956 تا 1970، جمعیت دانش آموز در دوران متوسطه از 4331 به 48905 رسید. این رشد استثنایی در برنامه های آموزشی و تربیتی تأثیر کرد. بنابراین، برای مدت طولانی، سیاست اسنادی رشد قابل توجهی نسبت به نیازهای جدید نداشته است. این کشور همچنان در برابر نیازهای جدید تحقیقات علمی و تکنیکی قرار دارد.[۱۰]
در حال حاضر، از بین 22 کتابخانه، 9 کتابخانه در مراکز فرهنگی – اجتماعی شهر داکار قرار دارند. نام پنج کتابخانه مهم در شهر داکار عبارتند از:
- کتابخانه "عثمان سامبن" (1992) (Ousmane Sembène)؛
- کتابخانه جوانی" آمیناتا سوفال" (1995) (Aminata Sow FAll)؛
- کتابخانه" ایسا سامب واکام" مرکز فرهنگی (Issa Samb de Ouakam) (1997 تا 2011)؛
- کتابخانه "سِبیکوتان" (1998) (Sebikotane)؛
- کتابخانه "کور ماسار" (1998) (Keur Massar) (Sacré Cour) (2009).
کتابخانه های استان "کازامانس" (Casamance): اولین کتابخانه در این شهر در سال 2005 احداث شد. این شهر دارای 20 کتابخانه می باشد. کتابخانه های بخش والو و کیور (Walo et Cayor): در این دو بخش نیز از سال 2009 - 2006 کتابخانه بسیار فعال بوده است. کتابخانه "مِخِه" (Mekhé) این بخش در سال 2007 جایزه عالی ترین و در سال 2010 جایزه منظم ترین را از آن خود کرده است. در این بخش ها 6 کتابخانه وجود دارد. کتابخانه هائی نیز واقع در "سین و سالوم" (Sine et Saloum) می باشد.[۱۱]
کتابخانه آرشیو سنگال طبق حکم شماره ی 959 در اول ژویه 1913 دولت سنگال ساخته شد. کتابخانه ی فعلی محصول الحاق کتابخانه ی دولت AOF و دولت سنگال است.[۳]
کتابخانه ملی سنگال
کتابخانه ملی سنگال (BNS) نیز یک مؤسسه ی عمومی است که بیشتر ویژگی اداری طبق قانون شماره 17- 2002 در 3 آوریل 2002 دارد.[۱۲]
کتابخانه ملّی سنگال مأموریت ها و وظایف ذیل را بر عهده دارد:
- بدست آوردن و در اختیار قرار دادن کلیه تولیدات چاپی و انتشارات ملّی برای استفاده کنندگان و نیز نسخه برداری از دیگر منابع ادبی؛
- شناساندن این تولیدات چاپی در عرصه ملّی و بین المللی به منظور حفاظت از چاپ و نشر کتابشناسی ملّی؛
- اخذ تولیدات چاپی کشورهای خارجی در خصوص سنگال و نیز تولیدات چاپی جدید در زمینه معرفی میراث فرهنگی آفریقا و جهان؛
- ـحفاظت و صیانت از میراث فرهنگی ملّی سنگال؛
- اداره امور سینمایی و فعالیت های فیلمسازی.[۱۳]
نیز نگاه کنید به
فرهنگ عمومی ژاپن؛ فرهنگ عمومی سودان؛ فرهنگ عمومی زیمبابوه؛ فرهنگ عمومی سوریه؛ فرهنگ عمومی افغانستان؛ فرهنگ عمومی کوبا؛ فرهنگ عمومی کانادا؛ فرهنگ عمومی لبنان؛ فرهنگ عمومی تونس؛ فرهنگ عمومی روسیه؛ فرهنگ عمومی چین؛ فرهنگ عمومی ساحل عاج؛ فرهنگ عمومی مصر؛ فرهنگ عمومی فرانسه؛ فرهنگ عمومی اسپانیا؛ فرهنگ عمومی اوکراین؛ فرهنگ عمومی قطر؛ فرهنگ عمومی سیرالئون؛ فرهنگ عمومی اتیوپی؛ فرهنگ عمومی مالی؛ فرهنگ عمومی تاجیکستان؛ فرهنگ عمومی گرجستان؛ فرهنگ عمومی قزاقستان؛ فرهنگ عمومی بنگلادش؛ فرهنگ عمومی سریلانکا؛ فرهنگ عمومی تایلند؛ فرهنگ عمومی آرژانتین؛ فرهنگ عمومی اردن
پاورقی
[i]. کولا: (Cola)، میوه ای تلخ است که از محلی به نام کولاتیه (Kolatier) می آید. میوه ای نمادین است: علامت پیوند و نزدیکی و بخشش است. در موقعیت های مهم این میوه وجود دارد. کولا هنگام آشتی کردن دو شخصی که با هم قهر بودند استفاده می شود، این میوه نشانه ی آشتی کردن است.
[ii]. این نکته نیز قابل ذکر است که این موضوع بصورت ادبیات حماسی – تطبیقی با ادبیات ایران به ویژه موضوع " رویین تن" بودن شخصیت اسفندیار در شاهنامه فردوسی و " سونجا تاکیتا"، در پایان نامه یکی از دانشجویان بورسیه سنگالی در ایران در حال تهیه وتدوین می باشد.
کتابشناسی
- ↑ Les traditions vestimentaires. (2012). Retrieved May 26, 2012, from: http://senegaltradition.free.fr/traditions_corporelles/vetement.htm
- ↑ Le Mariage Au Sénégal: Une Union Multiple. (2020, October 17). Expat Dakar. Retrieved October 15, 2012, from: https://www.expat-dakar.com/blog/mariages-au-senegal-entre-coutume-et-tradition/
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ ۳٫۳ ۳٫۴ ۳٫۵ ۳٫۶ ۳٫۷ Les rites et les coutumes sénégalais. (2009). Retrieved January 25, 2012, from: http://www.senegal-mariage.com/senegal/rites-coutumes
- ↑ Kaufman, G., Lesthaeghe, R., & Meekers, D. (1989). Les caractéristiques et tendances du mariage. In D. Tabutin (Ed.), Population et sociétés en Afrique au sud du Sahara. Paris: L’Harmattan.
- ↑ Les fêtes au Sénégal. (2008). Au-Senegal.com. Retrieved March 12, 2012, from: http://www.au-senegal.com/les-fetes-et-jours-feries-au-senegal,056.html
- ↑ بصیری، محمدعلی، فتحی پور، ریحانه (1401).جامعه و فرهنگ سنگال. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی(در دست انتشار)
- ↑ مرکز فرهنگی ج.ا.ایران در داکار. (1390).بازیابی شده در تاریخ 10/12/1390، از :http://dakar.icro.ir
- ↑ Niane.(1960).94
- ↑ Chevrier.(1947).7
- ↑ Charpy, J. (1953). Les archives de l’Afrique occidentale française, A.B.C.D, N°12 . Archives of the History of African Colonization, Paris, France.
- ↑ Lire en Afrique. (2010). Bibliothèques. Retrieved January 16, 2010, from :http://www.lirenfrique.org
- ↑ Les rites et coutumes Sénégalais, (2009). 9
- ↑ بصیری، محمدعلی، فتحی پور، ریحانه (1401 ).جامعه و فرهنگ سنگال. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی(در دست انتشار)