ادیان در لبنان: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۹۵: خط ۹۵:


=== [[یهودی ها در لبنان]] ===
=== [[یهودی ها در لبنان]] ===
گرچه حضور [[یهودی ها در لبنان|یهودیان]] در [[لبنان]] به قرن دهم میلادی بازمی‌گردد ولی بیشتر آنان در قرن هجدهم از مغرب غربی به این کشور آمدند پس از تأسیس دولت اسراییل در سرزمین‌های اشغالی فلسطین، بسیاری از آنان به آنجا مهاجرت کردند  جمعیت آنان در سال 1958 حدود 15000 نفر بود که به ویژه پس از آغاز جنگ‌های داخلی گروهی دیگر از آن‌ها [[لبنان]] را ترک کردند. امروز جمعیت بسیار اندکی از آنان در [[لبنان]] باقی مانده است.<ref>حیدر، محمود. (2011). الطوائف اللبنانية: سيرة ذاتية. بیروت: [https://manila.mfa.ir رایزنی فرهنگی ج. ا. ا.]</ref><ref>صدر هاشمی، سید محمد (1392). جامعه و فرهنگ [[لبنان]]. تهران: [https://alhoda.ir موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی]، ص. 179-192.</ref>
گرچه حضور [[یهودی ها در لبنان|یهودیان]] در [[لبنان]] به قرن دهم میلادی بازمی‌گردد ولی بیشتر آنان در قرن هجدهم از مغرب غربی به این کشور آمدند پس از تأسیس دولت اسراییل در سرزمین‌های اشغالی فلسطین، بسیاری از آنان به آنجا مهاجرت کردند  جمعیت آنان در سال 1958 حدود 15000 نفر بود که به ویژه پس از آغاز جنگ‌های داخلی گروهی دیگر از آن‌ها [[لبنان]] را ترک کردند. امروز جمعیت بسیار اندکی از آنان در [[لبنان]] باقی مانده است.<ref>حیدر، محمود. (2011). الطوائف اللبنانية: سيرة ذاتية. بیروت: [https://manila.mfa.ir رایزنی فرهنگی ج. ا. ا.]</ref>


== نیز نگاه کنید به ==
== نیز نگاه کنید به ==
خط ۱۰۷: خط ۱۰۷:
== کتابشناسی ==
== کتابشناسی ==
<references />
<references />
== منبع اصلی ==
صدر هاشمی، سید محمد (1392). جامعه و فرهنگ [[لبنان]]. تهران: [https://alhoda.ir/ موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی]، ص. 179-192.
== نویسنده مقاله ==
سید محمد صدر هاشمی
[[رده:ادیان و مذاهب]]
[[رده:ادیان و مذاهب]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۷ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۲۲

 ادیان در کشور لبنان شاملدين در جامعه و سياست لبنان؛ طوائف مسيحی لبنان؛ اسلام و مسلمانان لبنان؛ تشیع در لبنان؛ تسنن در لبنان؛ مذهب درزی در لبنان و یهودی ها در لبنان است که در ذیل شرح داده شده است:

دین در سیاست لبنان - برگرفته از سایت goodtitevs - قابل بازیابی از: https://goodtitevs.best/product_details/5963441.html

دين در جامعه و سياست لبنان

لبنان یکی از متنوع‌ترین کشورها به لحاظ دینی و مذهبی است. پیروان مذاهب گوناگون و در طول تاریخ در قالب طوایف مذهبی در روند تحولات سیاسی اجتماعی این سرزمین نقش‌آفرین بوده‌اند و لذا امروز از این طوایف به عنوان واحدهای سیاسی اجتماعی نام برده می‌شود. هر چند در طول قرن‌های گذشته در میان طوایف ، اختلاف و نزاع که گاه با درگیری‌های خشونت‌بار و خونین همراه بوده است، استمرار داشته است، اصل همزیستی همواره مورد توجه و تأکید رهبران و نخبگان دینی و مذهبی بوده است؛ اصولاً یکی از عوامل بقای این جامعه متکثر مذهبی، همین اصل بوده است.

علی‌رغم تأثیرات فرهنگی و آموزش‌های غربی در فرهنگ عمومی‌ کشور، پایبندی به سنت‌های مذهبی به وضوح قابل مشاهده است. البته نسبت این پایبندی در میان مسلمانان بیشتر از مسیحیان و در میان مذاهب مسیحی، پیروان مذاهب شرقی از پایبندی‌های بیشتری برخوردارند.

در قانون اساسی لبنان بر دین و مذهب خاصی تأکید نشده است و تنها از آزادی اندیشه و اعتقادات سخن رفته است؛ در عین حال طوایف مذهبی به رسمیت شناخته شده و بر جایگاه آنان در ساختار سیاسی کشور تأکید شده است. بر همین مبناست که نمایندگان این طوایف در ارکان حکومت و نظام سیاسی و مدیریتی کشور حضور دارند. طوایف مذهبی بر اساس قوانین مصوب دارای استقلال بوده و رسیدگی به احوال شخصی پیروان هر مذهب همچون ازدواج، طلاق، ارث، سرپرستی و... بر اساس رویه قضایی ویژه همان مذهب انجام می‌شود.

از آنجا که از سال 1923 که آخرین سرشماری رسمی‌ و تحت قیمومیت فرانسویان صورت گرفت و نشان می‌داد که مسیحیان از اکثریت برخوردارند، تاکنون آمار رسمی‌ از جمعیت طوایف مذهبی ارائه نشده است، تعداد دقیق جمعیت پیروان مذاهب چندان روش نیست؛ برخی قرائن و آمارهای تخمینی مجامع بین‌المللی و برخی پژوهش‌ها[۱] حاکی از اکثریت داشتن مسلمانان نسبت به مسیحیان است.

از 18 طائفه مذهبی لبنان، مسیحیان 12 طائفه، مسلمانان 5 طائفه و یهودی‌ها هم یک طائفه با جمعیتی بسیار اندک را تشکیل می‌دهند.

 طوائف مسيحی لبنان

مارونی‌های لبنان - برگرفته از سایت lorientlejour - قابل بازیابی از: https://today.lorientlejour.com/article/1290313/in-mar-maroun-day-homily-maronite-patriarch-calls-for-parliamentary-elections-to-be-held-on-time.html

مارونی

مارونی‌ها خود را پیروان مارون زاهد می‌دانند که در اواخر قرن چهارهم و اوایل قرن پنجم میلادی در منطقه‌ای میان حلب و انطاکیه در شمال شام می‌زیسته است.[۲] او با تبلیغ دین مسیح در منطقه‌ای که عموماً مشرک بودند، موفق شد تا بسیاری از مردم را به مسیحیت درآورد.[۳] پس از مرگ او، پیروانش به تبلیغ آیین او پرداختند و به مسیحیان مارونی اشتهار یافتند. از آنجا که مارونی‌ها معتقد به مشیت یگانه مسیح بودند پس از آن که مجمع مسکونی ششم در قسطنطنیه در سال 680م، با تصویب طبیعت و مشیت دوگانه مسیح، اعتقاد به یگانگی مشیت او را تکفیر کرد، آنان ضمن خودداری از تأیید مصوبه مزبور، رابطه خود را با کلیسای رم نیز قطع کردند.[۴] و در همان سال کلیسای مستقل خود را بنیان گزاردند.[۵] درگیری‌های ناشی از اختلافات اعتقادی میان مارونی‌ها و مسیحیان پیرو کلیسای رم به تدریج باعث مهاجرت‌های پراکنده مارونی‌ها به مناطق امن کوهستانی لبنان شد. مهاجرت‌های عمده اما در بین سال‌های 969 م و 1071م تحت فشار و سرکوب دولت بیزانس صورت گرفت.[۶] مارونی‌ها در جبل لبنان کلیساهای خود را یکی پس از دیگری ایجاد کردند و با ورود جنگجویان صلیبی به حمایت از آنان پرداختند.[۷]

ارتباطات نزدیک و حمایت همه جانبه مسیحیان مارونی از صلیبی‌ها سبب شد تا به تدریج مسئله اتحاد با کلیسای رم مورد توجه بخش وسیعی از رهبران مذهبی آنان قرار گیرد. علی‌رغم مخالفت‌های صورت گرفته با این مسئله، در سال 1180 م این اتحاد صورت واقع به خود گرفت[۸] و از آن پس اعتقاد به مشیت یگانه مسیح نیز مورد اظهار و نفی قرار گرفت.[۹] در دوره مملوکی، پس از آن که شیعیان کسروان از سوی  سپاهان دمشق به شدت سرکوب و بخش عمده‌ای از آنان ناگزیر این منطقه را ترک کردند، مارونی‌های بسیاری جایگزین آنان شدند.[۱۰] همچنین در دوره امارت خاند‌‌ان‌های معن و شهاب در قرون 17 و 18 بسیاری از مارونی‌ها به جنوب مهاجرت و در منطقه کوهستانی شوف سکنی گزیدند[۱۱] و بدین‌سان به تدریج منطقه نفوذ آنان گسترش یافت. دردوره قیمومیت فرانسه، مارونی‌ها با حمایت حاکمان فرانسوی در حوزه‌های گوناگون سیاسی و اقتصادی از نفوذ بیشتری برخوردار شدند که زمینه را برای نقش‌آفرینی آن‌ها در ساختار حاکمیت پس از استقلال این کشور فراهم ساخت.

امروز، ماورنی‌ها بزرگترین طائفه در میان طوائف مسیحی لبنان به‌شمار می‌روند و مرجعیت دینی آن‌ها کلیسای بکرکی و پاتریاک بشارة المرعی که در سال 2011 به این سمت انتخاب شد، رهبری مذهبی آنان را بر عهده دارد.

مارونی‌های لبنان در تحولات دو قرن اخیر به ویژه بحران‌های 1841 و 1860 و نیز جنگ‌های داخلی 15 ساله این سرزمین نقش مؤثری داشتند. پس از جنگ، هر چند از وزن سیاسی آنان نسبت به گذشته تا حدودی کاسته شد، در ساختار قدرت همچنان حضوری تأثیرگذار دارند؛ ازجمله رییس جمهور از میان آنان انتخاب می‌شود.

روم ارتدوکس

روم ارتدوکس در لبنان - برگرفته از سایت greekcitytimes - قابل بازیابی از: https://greekcitytimes.com/2022/05/30/greek-orthodox-rum-in-lebanon/

دومین مذهب مسیحی به لحاظ جمعیت پیروان و پس از طائفه مارونی قرار دارد. آنان از اعراب مسیحی شام‌اند که در گذشته پیرو کلیسای واحد ملکی بودند که همه مسیحیان شام و مصر را تحت پوشش خود داشت. با بروز انشقاق میان کلیسای رم و کلیسای بیزانس در سال 1054، ملکی‌ها به کلیسای بیزانس پیوستند در سال 1684، ملکی‌ها خود دچار انشعاب شدند و سرانجام در سال 1724 دو کلیسای مستقل روم ارتدوکس و روم کاتولیک شکل گرفت.[۱۲] پس از این انشعاب، بسیاری از ارتدوکس‌ها به لبنان مهاجرت کردند. گروهی از آنان نیز در پی حملات وهابی‌ها در اوایل قرن 19، به لبنان گریختند.[۱۳] آنان عموماً در منطقه الکوره در شمال لبنان سکونت دارند و گروه‌هایی از آنان نیز در بیروت و برخی شهرهای ساحلی اقامت دارند. مرجعیت دینی روم ارتدوکس در دمشق استقرار دارد[۱۴] پیروان این مذهب بیشتر در کار تجارت و مشاغل حرفه‌ای هستند و با مسلمانان دارای رابطه تفاهم‌آمیز و جمعیت آنان در حدود 10% کل جمعیت لبنان تخمین زده می‌شود.[۱۵]

روم کاتولیک

این مذهب در میان مسیحیان لبنان، پس از روم ارتدکس، بیشترین پیرو را دارد. مسیحیان روم کاتولیک که به ملکی هم معروفند، به دلیل پیوستن به کلیسای رم در اواخر قرن 17 به دنبال درگیری‌هایی که با ارتدوکس‌ها داشتند و برای رهایی از آزار آنان، به لبنان مهاجرت کردند.[۱۳] مرجعیت دینی روم کاتولیک در دمشق مستقر است و جمعیت آنان حدود 250000 نفر تخمین زده می‌شود.[۱۶]

سریان ارتدوکس

پیروان این مذهب به یعقوبی هم مشهورند و مرجعیت مذهبی آنان پاتریاک انطاکیه و مناطق شرق است که در دمشق اقامت دارد و جمعیت آنان در حدود 20000 نفر تخمین زده می‌شود.[۱۷]

سریان کاتولیک

انشعابی از سریان ارتدوکس است که در سال 1798 کلیسای رم آن را به رسمیت شناخت. پاتریاک آنان در انطاکیه مستقر است و جمعیت آنان حدود 15000 نفر تخمین زده می‌شود.[۱۶]

قبطی

قبطی‌های لبنان جمعیتی کمتر از 2000 تن دارند و عموماً مصری الاصلند. مرجعیت مذهبی آنان در مصر مستقر است[۱۸] و به عنوان هجدمین طائفه مذهبی به رسمیت شناخته شده‌اند و به دلیل جمعیت اندک، به عنوان یکی از مذاهب اقلیت به‌شمار می‌روند.

کلدانی

کلدانی های لبنان - برگرفته از سایت chaldeansoflebanon - قابل بازیابی از: https://en.chaldeansoflebanon.org/the-chaldean-synod-held-in-baghdad/

مذهب کلدانی انشعابی از کلیسای نسطوری است که در سال 1828 از سوی کلسیای رم به رسمیت شناخته شد. مرجعیت دینی آنان پاتریاک بابل و در بغداد مستقر است. کلدانی‌های لبنان عموماً از اواخر قرن نوزدهم از عراق به لبنان مهاجرت کرده‌اند. پیروان این مذهب در حدود 60000 تن تخمین زده می‌شوند[۱۸] و در شمار طوائف اقلیت قرار دارند.

نسطوری

نسطوری‌ها عراقی الاصلند که در سال 1933 به لبنان مهاجرت کرده‌اند. جمعیت آنان تا 10000 تن تخمین زده می‌شود و مرجعیت دینی آنان در بغداد مستقر است.[۱۹] نسطوری‌ها از جمله طوائف مذهبی اقلیت در لبنان به‌شمار می‌روند.

لاتین

بیشتر کاتولیک‌های لاتین یا مسیحیان شرقی، ریشه اروپایی[۲۰] دارند و تعداد کمی‌ از آنان اصالتاً لبنانی‌اند. آنان از کلیسای واتیکان پیروی می‌کنند و جمعیتی حدود 25000 نفر دارند.[۱۶]

ارمنی

در نتیجه انشعاباتی که در نیمه‌های قرن هجدهم در کلیسای ارمنی کیلیکیا در شمال سوریه روی داد، گروه‌های زیادی از ارمنی‌های کاتولیک برای رهایی از آزار ارتدوکس‌ها به لبنان مهاجرت کردند. همچنین در اواخر قرن نوزدهم و در پی سرکوب ارمنی‌های آسیای صغیر و کیلیکیا توسط عثمانی‌ها، بسیاری از آنان که عمدتاً ارتدکس بودند رو به سوی لنبان گزاردند.[۲۱] با ادامه سرکوب و کشتار ارمنی‌ها، این مهاجرت‌ها در سال 1915 نیز تکرار شد.[۲۲]

ارمنی‌های لبنان عموماً در بیروت و در مناطق خاص همچون برج حمود و انطلیاس سکونت داشته و به سنت‌های قومی‌خود شدیداً وفادارند. آنان به دلیل ویژگی‌های زبانی و فرهنگی از پیروان دیگر مذاهب و ادیان باز‌ شناخته می‌شوند. در میان طائفه ارمنی، ارتدوکس‌‌ها با حدود 150000 نفر بیشترین و کاتولیک‌ها  با 20000 نفر، کمترین جمعیت را دارا می‌باشند.[۲۳]

پروتستان

بیشتر آنان در نیمه دوم قرن نوزدهم و تحت تأثیر تبلیغاتی گروه‌های تبشیری آمریکایی انگلیسی (انجیلی)، از دیگر مذاهب مسیحی به این مذهب گرویدند.[۲۴] پروتستان‌ها شامل چند فرقه هستند که مهم‌ترین آن‌ها انجیلی‌های سوری لبنانی با جمعیتی حدود 15000 تن و انجیلی‌های بیروتی با حدود 5000 تن هستند.[۲۵]

پروتستان‌ها عمدتآً در بیروت و در دو منطقه رأس بیروت و اشرفیه ساکن و در زمره طوائف اقلیت به‌شمار می‌روند و دارای کلیساهای مستقل از واتیکان می‌باشند.

اسلام و مسلمانان لبنان

تشیع در لبنان

از چگونگی پدید آمدن تشیع در لبنان، روایت‌های مختلفی وجود دارد. روایت‌های عمدتاً شیعی حضور ابوذر غفاری در عهد خلافت عثمان در منطقه جبل عامل را زمینه‌ساز آن دانسته‌اند.[۲۶][۲۷]در صورت پذیرش این روایت‌ها، با توجه به قدرت امویان و برخورد خشن با مخالفان، حضور شیعیان در جنوب لبنان در دوره اموی بسیار محدود بوده است. آنچه مسلم است آن که با سقوط امویان در سال 745م (128ه) و دور شدن مرکز خلافت از شام، زمینه حضور شیعیان در لبنان بیشتر و با ظهور دولت‌های شیعی در مصر و شام، گرایش به تشیع در جبل عامل رو به فزونی گزارد و طی قرون بعد، مناطق وسیعی از این سرزمین تحت سیطره شیعیان قرار گرفت.[۲۸] هر چند جمعیتی از شیعیان لبنان دارای گرایش‌های نُصیری و اسماعیلی بودند، بیشتر آن‌ها به ویژه اکثریت مطلق ساکنان جبل عامل، گرایش شیعی اثنی عشری داشتند.

ساکنان طرابلس در شمال لبنان نیز تا پیش از حمله صلیبی‌ها عمدتاً شیعه بوده و علی‌رغم سال‌ها مقاومت در برابر محاصره و حملات آنان، سرانجام دولت شیعی بنی‌عمار سقوط کرد. ساکنان منطقه کسروان، واقع در جبل لبنان نیز تا قرن چهاردهم میلادی عموماً شیعه بوده‌اند.[۲۹] با پایان کار صلیبی‌ها، مملوکی‌ها به بهانه همکاری شیعیان با صلیبی‌ها و با  اتهام عدم اعتقاد آنان به اسلام، حملاتی را علیه آنان آغاز کردند که به دلیل مقاومت سرسختانه شیعیان در مراحل اولیه چندان با توفیق همراه نبود. سرانجام با فتوای ابن‌تیمیه فقیه حنبلی شام و بسیج نیروی بسیار با حمله‌ای گسترده و سنگین در سال 1305، توانستند شیعیان را در این منطقه قلع و قمع کنند؛ تعداد بسیاری کشته و آنان که جان سالم به در برده بودند ناگزیر از فرار به جنوب و یا منطقه بقاع شدند و جمعیت اندکی از آنان نیز برای در امان ماندن به تغییر مذهب روی آورد.[۳۰] علی‌رغم جمعیت معتنابه شیعیان در دوره مملوکی و عثمانی از آنجا که آنان را دشمن می‌پنداشتند، نه تنها از حیات سیاسی به دور نگه داشته شدند که تحت فشارها و محرومیت‌های فراوان قرار گرفتند. در دوره عثمانی اصولاً شیعیان را به رسمیت نمی‌شناختند و تنها در دوره نظام اداری خودمختار (متصرفیة) بود که اندک سهمی‌ در اداره امور به آنان داده شد.[۳۱]

علی‌رغم محرومیت‌های اشاره شده، تحولات فرهنگی اجتماعی جامعه شیعه این سرزمین قابل توجه است. نهضت علمی‌جبل عامل (از نیمه‌های قرن هشتم تا نیمه‌های قرن دهم هجری) که به تاسیس حوزه‌های علمی‌ و ظهور ده‌ها فقیه و عالم نامدار شیعی انجامید، تنها یکی از فرازهای تاریخی شیعیان لبنان است. محمد بن مکی الجزینی مشهور به شهید اول، علی بن عبدالعالی معروف به محقق کرکی و زین الدین بن علی الجباعی مشهور به شهید ثانی که هرکدام در پربار ساختن فقه شیعی و استمرار حرکت اجتهادی در تشیع نقش موثری داشتند، از بستر این نهضت دینی و فرهنگی برآمدند. حضور تعداد قابل توجهی از عالمان جبل عاملی در ایران که به دعوت شاهان صفوی صورت گرفت نیز در تعمیق و گسترش فرهنگ و آموزه‌های شیعی و استحکام پایه‌های حکومت صفویان تأثیرغیرقابل انکاری داشت.

تحولات سیاسی اجتماعی در جامعه لبنان از جمله جنبش اصلاحی در میان شیعیان در نیمه اول قرن بیستم و ادامه آن در نیمه دوم آن قرن که به شکل‌گیری جنبش محرومین و سازمان امل توسط امام موسی صدر انجامید، پس از قرن‌ها، زمینه حضور آنان در صحنه‌های سیاسی و اجتماعی را فراهم ساخت. ظهور جنبش حزب‌الله در سال‌های اولیه دهه هشتاد قرن گذشته، تحت تأثیر پیروزی انقلاب اسلامی‌ در ایران، در واقع ادامه روند تحولات مزبور بود.

جمعیت شیعیان بر اساس آمار وزارت کشور لبنان در سال 1992، حدود 25/8% ساکنان این کشور بوده است و امروز جمعیت آنان تا حدود 33% از کل جمعیت تخمین زده می‌شود.[۳۲] مذهب شیعه در سال 1967 همچون دیگر مذاهب به رسمیت شناخته شد و شورای عالی اسلامی‌ شیعیان به عنوان مسئول دفاع از حقوق و ارتقای سطح اقتصادی و اجتماعی آنان تأسیس گردید.[۳۳] این شورا علاوه بر محاکم قضایی، بر موقوفات مربوط به شیعیان نیز نظارت می‌کند. مسئول فعلی شورای مزبور شیخ عبدالامیر قبلان است که پس از درگذشت شیخ مهدی شمس‌الدین، جانشین او شد. مؤسس و اولین رییس این شورا نیز امام موسی صدر بود که در سال 1979 و در سفر به لیبی مفقود و تاکنون از سرنوشت او اطلاع موثقی در دست نیست، به همین جهت و تا روشن شدن وضعیت وی، مسئولان این شورا از عنوان نایب رییس استفاده می‌کنند.

امروز علاوه بر جبل عامل و بقاع، بسیاری از شیعیان در حومه جنوبی بیروت و برخی آن‌ها نیز در غرب بیروت سکنی دارند و از فعالیت‌های گسترده سیاسی اجتماعی و اقتصادی و حضوری تأثیرگذار در ساختار قدرت برخوردارند؛ از جمله رییس مجلس نمایندگان از میان سیاستمداران شیعه برگزیده می‌شود.

تسنن در لبنان

جمعیت مسلمانان سنی در سرزمین لبنان تاپیش از برآمدن مملوکی‌ها، اندک بود. با سقوط دولت شیعی فاطمی‌ و به ویژه پس از شکست صلیبی‌ها و ظهور مملوکی‌ها در صحنه قدرت، بسیاری از سنی‌های شام به تدریج به لبنان مهاجرت و در طرابلس، بیروت و صیدا و سایر مناطق ساحلی که تحت حاکمیت مملوکی‌ها قرار داشت سکنی گزیدند.[۳۴]

جمعیت‌ سنی‌های‌ لبنان در دوره حاکمیت عثمانی‌ها نیز به دلیل حمایت حکومتی و هم مذهب بودن، از افزایش چشمگیری برخوردار شد؛ به گونه‌ای که امروز بیشترین جمعیت ساکن در دو شهر صیدا و طرابلس و نیز غرب بیروت سنی مذهبند و برخی از آنان در منطقه بقاع از جمله بعلبلک سکنی دارند.[۳۵]

مرجع رسمی‌ سنی‌های لبنانی که عموماً  حنفی مذهب و حدود 30% از جمعیت را تشکیل می‌دهند دارالفتوی است که علاوه بر مسائل دینی و احوال شخصیه، امور موقوفات آنان را نیز اداره می‌کند. مفتی اهل سنت لبنان، شیخ محمد رشید قبانی است که از سال 1990 در این سمت قرار دارد. طائفه سنی لبنان از طوائف اصلی و در ساختار قدرت سیاسی نیز حضوری تعیین کننده دارد، از جمله نخست‌وزیر بایستی از میان آنان برگزیده شود.

مذهب درزی در لبنان

دروزیان لبنان - برگرفته از سایت cfr - قابل بازیابی از: https://www.cfr.org/blog/weekend-reading-and-listening-syrias-druze-how-define-caliphate-and-open-letter-middle-eastern

مذهب درزی در قرن پنجم هجری در دوره حکومت الحاکم با مرالله ششمین خلیفه فاطمی‌ مصر و با حمایت او در میان گروهی از اسماعیلیان و توسط شخصی به نام محمد بن اسماعیل درزی معروف به انشتکین بنیان گزارده شد. در نتیجه اختلافاتی که در همان اوان در میان هوداران مذهب جدید بروز کرد، محمد بن اسماعیل کشته شد و حمزة بن علی الزوزنی از داعیان بزرگ آن به امامت رسید.[۳۶][۳۷] [i] او اهتمام بسیاری برای سامان دادن به اوضاع مذهب و تجدید اصول آن به کار برد اما به دلیل اختلافات اصولی میان مبانی اعتقادی آن و مذهب اسماعیلیه و دیگر مذاهب سنی، هواداران آن ناگزیر از کتمان فعالیت‌های تبلیغی بودند و لذا به ایجاد نظام سری آن روی آوردند. در پی ناپدید شدن اسرار آمیز الحاکم با مرالله، حمزة بن علی از این رویداد، به عنوان غیبت نام برد و پیروان را به انتظار بازگشت پیروزمندانه او دعوت کرد. از آنجا که مذهب جدید نتوانست گسترش چندانی در مصر داشته باشد، رهبران آن ، فعالیت‌های تبلیغی خود را به شام که عشایر عرب آنجا اکثراً اسماعیلی و یا قرمطی مذهب بودند منتقل کردند و با استقبال ساکنان مناطق وادی التیم و شوف روبرو شدند.[۳۸] در جریان جنگ‌های صلیبی، شجاعت و جنگ‌آوری درزی‌ها مورد توجه حاکمان سنی دمشق قرار گرفت؛ مسئله‌ای که تأثیر به‌سزایی در تثبیت جامعه درزی و قدرت گرفتن رهبران فئودال آن داشت. پس از سقوط دولت مملوکی و ورود عثمانی‌ها به شام، فخرالدین اول از رهبران خاندان درزی معن به رهبری منطقه درزی‌نشین دست یافت و زان پس درزی‌ها همواره در تحولات سیاسی اجتماعی لبنان حضوری تأثیر گذار داشته‌اند.

مذهب درزی از جمله مذاهب باطنی منسوب به اسلام[ii] و آموزه‌های آن آمیزه‌ای از مبانی اعتقادی اسلام و دیگر ادیان است. پس از آن که در سال 1043 باب دعوت درزی بسته شد،[۳۹] مبانی اعتقادی و فقهی آنان همچنان سری و تنها عقال درزی از آن آگاهند و آنانند که بایستی اعمال مذهبی را انجام ‌دهند و طبقه جهال وظیفه عملی در این خصوص ندارند.[۴۰]

درزی‌ها حمزة بن علی را مؤسس حقیقی مذهب خود و بنیانگذار مبانی نظری آن می‌دانند و به پیروی از او، خود را موحدین درزی می‌خوانند.[۴۱] مناطق سنتی سکونت درزی‌های لبنان، عمدتاً الشوف، وادی التیم و المتن است و البته در برخی از دیگر مناطق همچون بیروت نیز پراکنده‌اند و جمعیت آنان در حدود 170000 تن تخمین زده می‌شود. مرجعیت مذهبی درزی‌ها، شورای مذهبی درزی است که در رأس آن شیخ العقل قرار دارد. شیخ العقل فعلی درزی‌های لبنان شیخ نعیم حسن است که از سال 2006 در این سمت قرار دارد. درزی‌های لبنان همچنین دارای مؤسسات اوقاف، محاکم مذهبی، مراکز بهداشت و شورای درزی تحقیقات و توسعه‌اند و برخی دیگر از مؤسسات خیریه آموزشی را نیز در اختیار دارند.[۴۲]

علوی

علوی‌های لبنان گرچه از مذاهب شیعی شمرده می‌شوند، آموزه‌ی آنان از دیگر ادیان و مذاهب تأثیر پذیرفته است. خاستگاه اصلی علوی‌ها سوریه است و حضور نیروهای نظامی‌ سوریه طی سه دهه گذشته در لبنان، زمینه‌ساز مهاجرت بسیاری از آنان به این کشور شد. در سال‌های اخیر از سوی دولت لبنان به رسمیت شناخته شده‌اند و بنابراین همچون دیگر طوائف مذهبی رسمی، دارای محاکم خاص و دارای نماینده در پارلمان‌اند.[۴۳] جمعیت آنان بین 80000 تا 120000 تن برآورد شده است که عمدتاً در شمال این کشور و در منطقه مشهور به جبل محسن در طرابلس سکونت دارند.

یهودی ها در لبنان

گرچه حضور یهودیان در لبنان به قرن دهم میلادی بازمی‌گردد ولی بیشتر آنان در قرن هجدهم از مغرب غربی به این کشور آمدند پس از تأسیس دولت اسراییل در سرزمین‌های اشغالی فلسطین، بسیاری از آنان به آنجا مهاجرت کردند  جمعیت آنان در سال 1958 حدود 15000 نفر بود که به ویژه پس از آغاز جنگ‌های داخلی گروهی دیگر از آن‌ها لبنان را ترک کردند. امروز جمعیت بسیار اندکی از آنان در لبنان باقی مانده است.[۴۴]

نیز نگاه کنید به

ادیان در ژاپن؛ ادیان در کانادا؛ ادیان در چین؛ ادیان در کوبا؛ ادیان در تونس؛ ادیان در مصر؛ ادیان در افغانستان؛ ادیان در روسیه؛ ادیان در سنگال؛ ادیان در فرانسه؛ ادیان در اسپانیا؛ ادیان در آرژانتین؛ ادیان در مالی؛ ادیان در ساحل عاج؛ ادیان در سیرالئون؛ ادیان در زیمبابوه؛ ادیان در اتیوپی؛ ادیان در سوریه؛ ادیان در اردن؛ ادیان در قطر؛ ادیان در اوکراین؛ ادیان در بنگلادش؛ ادیان در گرجستان؛ ادیان در تاجیکستان؛ ادیان در سریلانکا؛ ادیان در قزاقستان؛  ادیان در تایلند

پاورقی

[i] برخی از پژوهشگران برآنند که الزوزنی، فردی ایرانی و متولد زوزن خراسان است.از جمله: کردعلی و نیز، زهرالدین، صالح، 1994.

[ii]در خصوص وابستگی مذهب درزی به اسلام، نظریات گوناگونی وجود دارد. گروهی اساس آن را آمیزه‌ای از باورهای شیعی، مسیحیت و زرتشتی می‌دانند که با اساطیر رنگ و بوگرفته از فرهنگ بومی‌درآمیخته است. برخی نیز درزی‌ها را در زمره مسلمانان می‌دانند که در طول زمان و به دلیل در اقلیت بودن و برای اجتناب از شکنجه و فشار، اعتقادات خود را  مخفی نگه داشته‌اند.

کتابشناسی

  1. در ایسدل؛ آلا سدیر، بلیک جرالد اچ. (1369). جغرافیای سیاسی خاورمیانه و شمال آفریقا. ترجمه دره میرحیدر (مهاجرانی). تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، ص. ۳۶۵.
  2. المقداد. (1999). ص. 17.
  3. ضوء الاب بطرس. (1997). تاريخ الموارنة: الديني و السياسي و الحضاري. بيروت: دار النهار للنشر، ص. 80.
  4. الصلیبی، کمال. (1991). بيت بمنازل كثيرة: الكيان اللبناني بين التصور و الواقع. (ترجمة: عفيف الرزاز). الجزء الاول. الطبعة الثانية. بيروت: مؤسسة نوفل، ص. 103.
  5. الصلیبی، کمال. (1991). بيت بمنازل كثيرة: الكيان اللبناني بين التصور و الواقع. (ترجمة: عفيف الرزاز). جلد۱. الطبعة الثانية. بيروت: مؤسسة نوفل، ص121.
  6. الصلیبی، کمال. (1991). بيت بمنازل كثيرة: الكيان اللبناني بين التصور و الواقع. (ترجمة: عفيف الرزاز). الجزء الاول. الطبعة الثانية. بيروت: مؤسسة نوفل، ص. ۱۲۵.
  7. الصلیبی، کمال. (1991). بيت بمنازل كثيرة: الكيان اللبناني بين التصور و الواقع. (ترجمة: عفيف الرزاز). الجزء الاول. الطبعة الثانية. بيروت: مؤسسة نوفل، ص. ۱۳۰.
  8. الصلیبی، کمال. (1991). بيت بمنازل كثيرة: الكيان اللبناني بين التصور و الواقع. (ترجمة: عفيف الرزاز). الجزء الاول. الطبعة الثانية. بيروت: مؤسسة نوفل، ص. ۱۳۱.
  9. الصلیبی، کمال. (1991). بيت بمنازل كثيرة: الكيان اللبناني بين التصور و الواقع. (ترجمة: عفيف الرزاز). الجزء الاول. الطبعة الثانية. بيروت: مؤسسة نوفل، ص۱۰۴.
  10. مكی، محمد علی (1991). لبنان: من الفتح العربی الی الفتح العثمانی. (الطبعة الرابعة). بیروت: دار النهار للنشر، ص. ۲۳۰.
  11. الصلیبی، کمال. (1991). تاريخ لبنان الحديث. الجزء الثانی. الطبعة السابعة. بيروت: دار النهار للنشر، ص. 13.
  12. الصلیبی، کمال. (1991). تاريخ لبنان الحديث. الجزء الثانی. الطبعة السابعة. بيروت: دار النهار للنشر، ص. ۲۳.
  13. ۱۳٫۰ ۱۳٫۱ الصلیبی، کمال. (1991). بيت بمنازل كثيرة: الكيان اللبناني بين التصور و الواقع. (ترجمة: عفيف الرزاز). الجزء الاول. الطبعة الثانية. بيروت: مؤسسة نوفل، ص. ۱۸۹.
  14. المقداد، ص. 24.
  15. الصلیبی، کمال. (1991). تاريخ لبنان الحديث. الجزء الثانی. الطبعة السابعة. بيروت: دار النهار للنشر، ص۲۵.
  16. ۱۶٫۰ ۱۶٫۱ ۱۶٫۲ المقداد، ص. 27.
  17. المقداد، ص. 25.
  18. ۱۸٫۰ ۱۸٫۱ المقداد، ص. 28.
  19. المقداد، ص. 26.
  20. قرم، جورج. (2004). لبنان المعاصر: تاریخ و مجتمع. (نقله الى العربية بواسطة الدكتور حسان قبيسي). الطبعة الأولى. بيروت: المكتبة الشرقية، ص۱۶.
  21. الصلیبی، کمال. (1991). تاريخ لبنان الحديث. الجزء الثانی. الطبعة السابعة. بيروت: دار النهار للنشر، ص. ۲۷.
  22. الصلیبی، کمال. (1991). بيت بمنازل كثيرة: الكيان اللبناني بين التصور و الواقع. (ترجمة: عفيف الرزاز). الجزء الاول. الطبعة الثانية. بيروت: مؤسسة نوفل، ص. ۱۷۹.
  23. المقداد. (1999). ص. 25-27.
  24. الصلیبی، کمال. (1991). بيت بمنازل كثيرة: الكيان اللبناني بين التصور و الواقع. (ترجمة: عفيف الرزاز). الجزء الاول. الطبعة الثانية. بيروت: مؤسسة نوفل، ص. ۶۷.
  25. المقداد، ص. 26.
  26. آل صفا، محمد جابر. (1998). تاريخ جبل عامل. الطبعة الثالثة. بیروت: دار النهار للنشر، ص. ۲۳۳.
  27. مكی، محمد علی (1991). لبنان: من الفتح العربی الی الفتح العثمانی. (الطبعة الرابعة). بیروت: دار النهار للنشر، ص. ۳۴.
  28. حيدر أحمد د. علي راغب. (2007). المسلمون الشيعة. الطبعة الأولى. بیروت: دار الهادي للطباعة والنشر، ص. 353.
  29. الصلیبی، کمال. (1991). تاريخ لبنان الحديث. الجزء الثانی. الطبعة السابعة. بيروت: دار النهار للنشر، ص. ۱۵.
  30. حيدر أحمد د. علي راغب. (2007). المسلمون الشيعة. الطبعة الأولى. بیروت: دار الهادي للطباعة والنشر، ص. ۲۱.
  31. المقداد، ص. 40.
  32. المقداد، ص. 41.
  33. قرم، جورج. (2004). لبنان المعاصر: تاریخ و مجتمع. (نقله الى العربية بواسطة الدكتور حسان قبيسي). الطبعة الأولى. بيروت: المكتبة الشرقية، ص. ۱۱۱.
  34. الصلیبی، کمال. (1991). تاريخ لبنان الحديث. الجزء الثانی. الطبعة السابعة. بيروت: دار النهار للنشر، ص. ۱۷.
  35. المقداد، ص. 42.
  36. کرد علی، محمد. (1972). خطط الشام، الجزء الثانی. بيروت: دارالعلم للملايين، ص. ۲۶۵.
  37. زهر الدين، صالح. (1994). تاريخ المسلمين الموحدين الدروز. الطبعة الثانية. بیروت: المركز العربي للابحاث والتوثيق، ص. 37-38.
  38. الصلیبی، کمال. (1991). تاريخ لبنان الحديث. الجزء الثانی. الطبعة السابعة. بيروت: دار النهار للنشر، ص. ۱۵۸.
  39. زهر الدين، صالح. (1994). تاريخ المسلمين الموحدين الدروز. الطبعة الثانية. بیروت: المركز العربي للابحاث والتوثيق، ص. ۳۵.
  40. زهر الدين، صالح. (1994). تاريخ المسلمين الموحدين الدروز. الطبعة الثانية. بیروت: المركز العربي للابحاث والتوثيق، ص. ۴۵.
  41. زهر الدين، صالح. (1994). تاريخ المسلمين الموحدين الدروز. الطبعة الثانية. بیروت: المركز العربي للابحاث والتوثيق، ص. ۲۹.
  42. زهر الدين، صالح. (1994). تاريخ المسلمين الموحدين الدروز. الطبعة الثانية. بیروت: المركز العربي للابحاث والتوثيق، ص. ۲۴۹-۲۶۰.
  43. قرم، جورج. (2004). لبنان المعاصر: تاریخ و مجتمع. (نقله الى العربية بواسطة الدكتور حسان قبيسي). الطبعة الأولى. بيروت: المكتبة الشرقية، ص. ۱۸.
  44. حیدر، محمود. (2011). الطوائف اللبنانية: سيرة ذاتية. بیروت: رایزنی فرهنگی ج. ا. ا.

منبع اصلی

صدر هاشمی، سید محمد (1392). جامعه و فرهنگ لبنان. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص. 179-192.

نویسنده مقاله

سید محمد صدر هاشمی