لبنان در یک نگاه

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۱۷ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۰۱ توسط Samiei (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «بندانگشتی|کشور [[لبنان]]لبنان امروز تا پیش از جنگ جهانی اول با نام جبل لبنان شناخته می‌شد این نام صرفاً به بخش شمالی کوهستانی غرب بلاد الشام در کناره شرقی دریای مدیترانه اطلاق می‌گشت؛ منطقه‌ای که بیشترین جمعیت آن را ...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
کشور لبنان

لبنان امروز تا پیش از جنگ جهانی اول با نام جبل لبنان شناخته می‌شد این نام صرفاً به بخش شمالی کوهستانی غرب بلاد الشام در کناره شرقی دریای مدیترانه اطلاق می‌گشت؛ منطقه‌ای که بیشترین جمعیت آن را مسیحیان مارونی تشکیل می‌دادند.

بخش‌های جنوبی این منطقه کوهستانی، جبل الشوف یا جبل الدروز نام داشت که محل سکونت دُرزی‌ها بود. با مهاجرت گروه‌هایی از مسیحیان مارونی از شمال به جنوب در قرون هفدهم و هجدهم، این نام به تدریج فراگیر شد و بر هر دو منطقه شمالی و جنوبی اطلاق گشت.

نام جبل‌ لبنان‌ تا پیش از سال 1861 که نظام حکومتی خودمختار متصرفیه با حمایت و نظارت بین‌المللی در این سرزمین تشکیل شد، مفهومی محدود و کاربردی محلی داشت و پس از آن بود که با مفهوم سرزمین و نظام اداری خاص، دارای کاربردی بین‌المللی در محدوده سرزمین‌های سوریه شد. پس از پایان جنگ جهانی اول و استقرار نظام قیمومیت فرانسه در جبل لبنان، با‌‌انضمام  بخش‌هایی از ولایت‌های سابق عثمانی شامل بیروت، بقاع، صور، صیدا و طرابلس، عنوان لبنان بزرگ بر سرزمین جدید گذاشته شد. سرانجام در سال 1926، در حالی که این سرزمین همچنان تحت قیمومیت فرانسویان بود، جمهوری لبنان تولد یافت. در سال‌های پرآشوب جنگ جهانی دوم که فرانسه تحت اشغال نیروهای نازی بود، استقلال لبنان از فرانسه اعلام و از سال 1943 کشور مستقل لبنان بر صحنه جغرافیا ظاهر شد.

اگر مهم‌ترین مؤلفه‌ های تشکیل دهنده یک دولت ملت را زبان، تاریخ، مذهب، فرهنگ و باورهای مشترک بدانیم، می‌توانیم بگوییم برآمدن کشور لبنان بیش از آن که تحت تأثیر این مؤلفه‌ها بوده باشد از مؤلفه‌هایی مانند فروپاشی امپراطوری عثمانی، اراده بین‌المللی و ابتکار فرانسویان متأثر شده است. از این روست که، بسیاری برآنند تشکیل این کشور مولود طبیعی فرایند شکل‌گیری دولت ملت نبوده و لذا از همان آغاز یک جمهوری متزلزل بوده است.[۱] از آنجا که در بین بیشتر لبنانی‌ها تفاهم بر سر مفهوم هویت ملی و تاریخ این سرزمین وجود ندارد و اولویت افراد پیش از هر چیز، خانواده و طایفه است، سخن گفتن از وحدت ملی یا منافع ملی، مشکل می‌نماید. چنین است که این سرزمین حتی در دهه‌های پس از استقلال، کمتر شاهد دوره‌های ثبات و آْرامش طولانی مدت بوده است. البته تأثیر عوامل خارجی در ناآرامی‌ها و بحران‌های این کشور مانند بحران سال 1958 و جنگ داخلی 15 ساله که این کشور را تا مرز فروپاشی کشاند، غیرقابل انکار است.

بحران‌ها و درگیری‌های خشونت‌بار خونین در این سرزمین به ویژه در دوران معاصر علی‌رغم وجود طوائف دینی و مذهبی متعدد، به ندرت علل دینی و مذهبی داشته و بیشتر به اهداف و منافع سیاسی و تناقضات اجتماعی طرف‌های درگیر مرتبط بوده است. با این همه، این سرزمین کوچک، در دوره‌هایی هر چند نه چندان طولانی، از آرامش نسبی نیز بی‌بهره نبوده است، این آرامش معمولاً در پی توافق نخبگان سیاسی اجتماعی یا رهبران و نمایندگان طوائف مذهبی حاصل آمده است.[۲]

نیز نگاه کنید به

چین در یک نگاه؛ روسیه در یک نگاه؛ کانادا در یک نگاه؛ کوبا در یک نگاه؛ تونس در یک نگاه؛ مصر در یک نگاه؛ ژاپن در یک نگاه؛ سنگال در یک نگاه؛ تایلند در یک نگاه؛ آرژانتین در یک نگاه؛ فرانسه در یک نگاه؛ اسپانیا در یک نگاه؛ مالی در یک نگاه؛ ساحل عاج در یک نگاه؛ سودان در یک نگاه؛ اردن در یک نگاه؛ قطر در یک نگاه؛ سیرالئون در یک نگاه؛ اتیوپی در یک نگاه؛ سوریه در یک نگاه؛ اوکراین در یک نگاه؛ بنگلادش در یک نگاه؛ سریلانکا در یک نگاه

کتابشناسی

  1. در ایسدل؛ آلا سدیر، بلیک جرالد اچ. (1369). جغرافیای سیاسی خاورمیانه و شمال آفریقا. ترجمه دره میرحیدر (مهاجرانی). تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، ص. 266.
  2. صدر هاشمی، سید محمد (1392). جامعه و فرهنگ لبنان. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص. 19_21.