فرهنگ عمومی اردن: تفاوت میان نسخهها
خط ۳۰۹: | خط ۳۰۹: | ||
==== موزه کودکان (متحف الاطفال) ==== | ==== موزه کودکان (متحف الاطفال) ==== | ||
این موزه با تلاش ملکه [[اردن]] خانم رانیا العبدالله در سال 2007 افتتاح شد که مکانی برای فعالیت، تحرک و ماجراجویی کودکان است و به کودکان فرصت تجربه، ابتکار و تعامل درست با محیط زیست را میدهد. ورودی این موزه برای تمامی کودکان از کلیه نقاط کشور رایگان و جز سه شنبهها در کلیه ایام هفته باز است. | این موزه با تلاش ملکه [[اردن]] خانم [[رانيا العبدالله|رانیا العبدالله]] در سال 2007 افتتاح شد که مکانی برای فعالیت، تحرک و ماجراجویی کودکان است و به کودکان فرصت تجربه، ابتکار و تعامل درست با محیط زیست را میدهد. ورودی این موزه برای تمامی کودکان از کلیه نقاط کشور رایگان و جز سه شنبهها در کلیه ایام هفته باز است. | ||
==== موزه آثار باستانی (متحف الآثار) ==== | ==== موزه آثار باستانی (متحف الآثار) ==== |
نسخهٔ ۵ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۰۱:۱۶
فرهنگ عمومی کشور اردن شامل آداب و رسوم اردن؛آداب و رسوم ازدواج در اردن؛ اساطیر، افسانه ها و قصه های عامیانه در اردن؛ جشن ها و سرودها در اردن؛ تقویم سالیانه اردن؛ مناسبتهای ملی و مذهبی اردن؛ تفریحات و سرگرمی مردم اردن؛ موزه های اردن و کتابخانه های عمومی اردن است که در ذیل شرح داده شده است:
فرهنگ عامه که تجلی غالب آن در آداب اجتماعی است از موضوعات مهمی است که پژوهشهای فراوانی پیرامون آن انجام گرفته است؛ این آداب و عادات در دو بخش کلی نو و کهن خلاصه میشود. گرچه درجامعه کنونی اردن عادتهای اجتماعی قدیم و جدید هر دو درکنار هم وجود دارند[۱]. ولی اساس فرهنگ اردن بر پایه عناصر عربی - اسلامی است[۲]. عادتهای اجتماعی جدید اردن در اموری مانند آراء و عقاید، لباس، تزیین در تمامی انواع آن، انواع خوردنی، موسیقی، ادبیات ، هنر و ... تحقق یافته[۳] که به طرز قابل تاملی از فرهنگ غربی تاثیر پذیرفته است. جنبههای قابلتوجه فرهنگ شامل موسیقی اردن، ورزشها و به خصوص فوتبال و بسکتبال و سایر ورزشهای وارداتی از اروپای غربی و آمریکا است[۴].
آداب و رسوم
آداب و رسوم اجتماعی فراوان و متنوع اردنیها را به طور کلی میتوان در پنج گروه خلاصه کرد:
آداب و رسوم مربوط به رابطه فرد با خانواده خود
عاداتی از قبیل احترام و اطاعت فرزندان نسبت به والدین و همسران نسبت به یکدیگر را شامل میشود. فرزندان علاوه بر بوسیدن دست پدر در زمان ورود او به منزل، هیچگاه زودتر از پدر خود به مکانی وارد نمیشوند و مشکلات خود را با مادر، نه پدر در میان میگذارند. در زمان غذا خوردن پدر، با وی شریک نمیشوند. همچنین زمانی که به سن ازدواج میرسند این موضوع را با مادر خود در میان میگذارند[۵]. البته بسیاری از این آداب قدیمی و تقلیدی رو به فراموشی و زوال نهاده است و آداب و رسوم جدیدی جایگزین آنها شده است؛ مثلاً در گذشته زن در همه امور تابع همسر خود بود اما امروزه چنین نیست! در امر تربیت فرزند نیز عادتهای قدیم جای خود را یه عادتها و روشهای جدید داده است. اکنون فرزندان به دنبال تحصیل و آموزش و به ویژه در زمینههای اقتصادی، دارای استقلال میباشند و کمتر به فرامین والدین خود و عادات قدیم توجه میکنند. البته هنوز هم احترام به همسر و پدر امر مهمی تلقی میگردد ولی دیگر بر اساس ترس از پدر نیست بلکه برخاسته از اصول عقلی میباشد[۶].
آداب و رسوم مربوط به رابطه فرد با جامعه خود
در اردن روابط اجتماعی بر محبت و همکاری با جامعه بنا نهاده شده است که شامل رابطه همسایگان یا رابطه روستاییان با هم در زمان کاشت و برداشت محصول است. این همکاریها در زمان اجرای مراسم ازدواج نیز مشاهده میشود که افراد حاضر هدیههایی به زوجین اهدا میکنند[۷].
آداب و رسوم مربوط به خوردن و نوشیدن و پوشاک
در اردن آداب خاصی در زمان خوردن غذا وجود دارد؛ مثلا هرگاه شخصی وارد مجلسی شود که در آن افراد مشغول خوردن غذا هستند با آنها مشارکت میکند، اگرچه سیر باشد و افراد خانواده همه با هم بر سر سفره غذا حاضر میشوند و در زمان خوردن غذا صحبت نمیکنند. در جامعه اردن میزبان باید قبل از تناول غذا آبی در اختیار میهمان قرار دهد تا دستهایش را بشوید و بهترین بخش غذا را به میهمان اختصاص دهد و بیش از اشتهای او برایش بگذارد و در ارائه غذا منزلت و جایگاه میهمان و سن آنها را در نظر بگیرد و ابتدا به پذیرایی مهمان کند که از نظر سن و رتبه در جایگاه بالاتری قرار دارد[۸]. میهمان نیز پیش از اجازه میزبان، اقدام به خوردن غذا نمیکند و ابتدا سالمندترین فرد شروع به خوردن غذا میکند و همه افراد با «بسم الله الرحمن الرحیم» غذای خود را آغاز و از دست راست برای خوردن غذا استفاده میکنند و به غذایی که در مقابل دیگریست دست دراز نمیکنند و در زمان خوردن غذا دست را در دهان قرار نمیدهند و مقداری از غذا را در ظرف باقی میگذارند و غذا را به سرعت میل میکنند.
آداب و رسوم مربوط به انتقام و حل تعارض
آداب و رسوم مربوط به جشنها و مناسبتهای اجتماعی که شامل عادات متنوعی از جمله آداب و رسوم ازدواج است[۹].
در ادامه به بیان تفصیلی منتخب اهم آداب و رسوم اردنیها میپردازیم:
آداب و رسوم ازدواج
آداب و رسوم ازدواج در اردن در دهههای اخیر تا حدود زیادی از شکل سنتی - که مراسم آن تا یک هفته طول میکشید ـ فاصله گرفته و به شیوهی غربی و یک روزه متمایل شده است. امروزه تفاوت چندانی میان رسوم ازدواج در اردن با کشوهای همسایه نظیر فلسطین، لبنان و سوریه و مصر یافت نمیشود. مراسم ازدواج سنتی اردنی در هر دو خانهی عروس و داماد برگزار میشود و مانند بسیاری رسوم دیگر در میان چادرنشینها و روستانشینها با اندکی تفاوت همراه است. عروسی در قبایل چادرنشین 5 تا 7 روز به طول میانجامد. ازدواج عموما میان اقوام نزدیک و ترجیحاً بین دختر عمو و پسر عمو انجام میشود و تنها در صورتی که پسر عمو از ازدواج انصراف دهد، دختر عمو اجازه دارد به پیشنهاد خواستگار دیگری فکر کند؛ با تداوم نسل از طریق ازدواج عموزادهها ثروت در درون خانواده باقی میماند و به دست غریبه نمیافتاد.
هنگامی که پسری به سن ازدواج میرسد، پدر او با زنان خانواده در مورد گزینهی برتر مشورت میکند و وقتی گزینه انتخاب میشود، داماد به منظور گفتگوی کوتاهی عروس را هنگام انجام کارهای روزانه یا چَرای گوسفندان ملاقات میکند؛ در جوامع کوچک سنتی فرصتهای اندکی برای معاشرت دختر و پسر پیش از ازدواج وجود دارد. در روز خواستگاری پسر به همراه پدر خود با لباس رسمی به خیمهی پدر عروس مراجعه میکنند. پدر عروس با دیدن آنها لباس رسمی میپوشد و از آنها در قسمت مردانهی خیمه پذیرایی میکند و صحبتهای اولیه انجام میشود. مراسم عروسی در اولین فرصت برپا میشود. فراهم نمودن جهیزیه خانه، بر عهدهی خانوادهی عروس است. خانوادهی عروس، همچنین لباس عروس را مهیا میکنند. خانوادهی داماد مسئول دعوت از مهمانان و تهیه غذای عروسی هستند. معمولاً یک عضو جوان یا نوجوان خود را برای دعوت شفاهی به خیمههای اقوام میفرستند. شیوخ (رؤسای قبایل) نیز دعوت میشوند. از بعد از ظهر نخستین روز هفتهی جشن، نزدیکان در چادر خانوادههای عروس و داماد جمع میشوند. در چادر خاندان داماد رقص و پایکوبی میشود و مردان تیر هوایی شلیک میکنند.
در روز پایانی یا اصلی عروسی داماد با مشایعت تعدادی از مردان به حمام میرود و لباس نو میپوشد و منتظر رسیدن عروس میماند. مهمانان به تدریج از راه میرسند. زنان خانواده خوراک روز جشن را که "منصف" نام دارد به همراه برنج و سس ماست آماده میکنند. مردان خانواده گوسفند، بز یا شتری قربانی و گوشت آن را برای طبخ آماده میکنند. در این فاصله از مهمانان با چای و قهوه پذیرایی میشود. عروس لباس میپوشد و با جواهرات آراسته میشود. پارچهی ابریشمی (معمولاً سبز رنگ) روی سر و صورت او میاندازند و او را بر اسب سوار میکنند. اسب توسط نزدیک ترین مرد خانواده عروس هدایت میشود. مردان دیگر به دنبال آنها حرکت میکنند و زنان هلهله کنان میآیند. مردان جوان میرقصند. قسمتهایی از جهاز عروس روی دست نشان داده میشود.
عروس به چادر کوچکی که مخصوص عروس و داماد در کنار چادر خانواده داماد بر پا شده، منتقل میشود. سپس داماد به او ملحق و عقد خوانده میشود. آنگاه زنان به چادر وارد میشوند و تبریک میگویند. بعد از آن زنان و مردان جداگانه غذا میخورند و پس از خوردن غذا چای یا قهوه مینوشند و متفرق میشوند. عروس به مدت یک هفته از خیمهی خویش خارج نمیشود. در این یک هفته داماد و برخی زنان فامیل از او دیدار میکنند. پس از گذشت یک هفته عروس به همراه زنان خانوادهی داماد به حمام میرود و با لباسهایی که معمولاً زنان متأهل میپوشند ملبس میشود و زندگی جدید خود را آغاز میکند.
مراسم سنتی ازدواج در میان روستانشینان طولانیتر است چون شامل دوران نامزدی هم میشود. در گذشته عروس و داماد در انتخاب همسر خود نقشی نداشتند. نامزدی توسط زنان سالمند خانوادهی داماد انجام میشد. به این ترتیب که آنان عروس خود را در محلهای عمومی مانند بازار یا حمام و... یا در مراسم روز یکشنبه (برای مسیحیان) نشان میکردند، سپس موضوع با مردان مطرح میشد و مردان خانواده با پدر عروس صحبت میکردند. پس از اخذ توافق اولیه خانوادهی داماد جشن نامزدی برپا میکنند و از مهمانان خانوادهی داماد توسط خانوادهی عروس در اتاقهای مجزا با شیرینی، آب میوه، چای و قهوه و در سالهای اخیر سیگار پذیرایی میشود.
در مراسم نامزدی توافقنامهای کتبی (عقدنامه) توسط طرفین و یک قاضی اسلامی امضاء میشود که در صورت طلاق، این توافقنامه بایستی کتباً ابطال شود. لباس عروس سنتی، تزیینات بسیار پر کاری داشت و آماده کردن آن گاهی تا چند ماه زمان میبرد. در دوخت این لباس همهی زنان فامیل عروس مشارکت میکردند.
مسئولیت برگزاری جشن عروسی و پذیرایی و اجرای موسیقی بر عهدهی خانوادهی داماد است. کماکان به مدت یک هفته قبل از روز عروسی، فامیل دو طرف گرد هم میآیند و به پایکوبی و آواز میپردازند؛ مضمون این آوازها قدرت بدنی داماد و زیبایی عروس است.
در روزهای اول عروسی ، غذای مفصل سرو نمیشود و پذیرایی شامل چای و شیرینی و میوه است. با گذشت روزها تعداد مهمانان بیشتر و پذیرایی مفصلتر میشود. شب پیش از عروسی، زنان، مهمانی حنابندان راه میاندازند. در روستاهای اردن، نقوش حنای خلیجی و هندی رایج نیست و حنا بیشتر به شکل نقطهای روی کف دست و پا قرار میگیرد. حنابندان زنان با رقص و آواز خوانی همراه است. صبح عروسی، دوستان داماد او را به حمام میبرند و اصلاح میکنند و هنگام حمام کردن آواز خوانی و لطیفهگویی میکنند.
وقتی عروس و داماد لباس پوشیدند و آماده شدند، خانواده و دوستان، آنان را به خانهی پدر و مادر داماد میرسانند. در قدیم این کار با اسب انجام میشد ولی امروز با اتومبیل و کامیون که بوق زنان و با کف زدن و آواز همراه است، مردان در بیرون خانه میمانند و زنان داخل میشوند. مردان جوان در جلوی درب خانه میرقصند. زنان هم در داخل پایکوبی خود را دارند و از پنجره رقص مردان را تماشا میکنند. در این حال کیک، شیرینی، چای، قهوه و سیگار تعارف میشود. غذای اصلی (منصف) هنگام ظهر سرو میشود.
پس از صرف غذا عروس به اتاقی میرود که داماد در آنجا منتظر اوست. در گذشته مراسم عروسی تا اثبات باکرگی عروس و تأیید آن توسط زنان دو خانواده ادامه مییافت. امروزه اما با تغییر سبک زندگی به خصوص در شهر امان، بسیاری از بخشهای مراسم حذف و مراسم یک روزه به سبک غربی رایج شده است. عروس لباس سفید غربی میپوشد و داماد هم کت و شلوار؛ بعضی خانوادههای ثروتمند لباس عروسی خود را از اروپا سفارش میدهند.
مراسم بردن عروس به خانهی داماد همچنان با کاروانی از اتومبیل همراهی میشود. امروزه به جای منزل داماد، مراسم در سالن عمومی یا تالار هتل برگزار میشود و دیگر زنانه-مردانه نیست. گروههای خانوادگی به دور یک میز مینشینند. گرچه خانوادههای اردنی امروز تمایل چندانی به مراسم تأیید باکرگی عروس در روز عروسی نشان نمیدهند، اما باکره بودن عروس هنوز مسئله بسیار حیاتی به شمار میرود. مردم اردن از 1940 تدریجاً به مراسم ازدواج کوتاه و اقتصادی به شیوهی غربی روی آوردند. اکنون تنها خانوادههای اندک شمار و ثروتمند به مراسم عروسی یک هفته ای علاقه نشان میدهند. اجرای مراسم سنتی عروسی چنان هزینهی بالایی میطلبد که داماد برای تأمین آن بایستی ازدواج خود را تا سی و چند سالگی به تاخیر بیاندازد. با تمام این احوال، جشن ازدواج نشان آبرو، سخاوت و طبقهی اجتماعی هر خانواده به شمار میرود[۱۰].
آشپزی اردنی
آشپزی اردنی یک روش سنتی برای آمادهسازی غذاست که اصالتاً اردنی است. این شیوه طی قرنها تغییرات اجتماعی و سیاسی که ریشه در عصر پارینه سنگی اردن دارند، آغاز شده است. تنوع فراوانی در شیوههای پخت غذا در اردن وجود دارد. آشپزی اصیل اردنی شامل پختن، سرخ کردن و کباب کردن همراه سبزیها، گوشت و مرغ است. از دیگر شیوههای رایج آشپزی میتوان به بریان کردن و تهیه غذا با سسهای ویژه اشاره کرد.
از آنجا که اردن یکی از بزرگترین تولیدکنندگان زیتون در دنیاست، روغن زیتون، روغن اصلی آشپزی در اردن است. سبزی، سیر، ادویه، پیاز، سُس گوجه فرنگی و لیمو طعم دهندههای رایج در غذاهای اردنیها هستند. آشپزی اردنی مجموعه ای برگرفته از غذاهای بیاباننشینها، روستاییان، کشورهای سوریه، لبنان و فلسطین است.
غذای ملی اردن، منصف (Mansif) نام دارد که از غذاهای بیابان نشینهاست؛ معنای آن در عربی به نصف است که مراد نصف یک بز یا گوسفند است. این غذا مخصوص جشنها و مراسم است. در هنگام سرو آن، داخل یک سینی یک ورق نان پهن میکنند. روی آن مقدار زیادی برنج میریزند و روی برنج گوشت گوسفند را قرار میدهند و به همراه سس ماست جلوی مهمانان میگذارند.
این غذا از نان، گوشت، ماست، برنج، مغزها و ادویه تشکیل شده است و در دیسهای بزرگ و دایرهای صرف میشود. در نسخههای مدرن، با گوشت مرغ هم طبخ میشود، حتی گاهی سیب زمینی و سبزیجات پخته مثل هویج هم در کنارش سرو میشود. امروزه برنج و گوشت آن در ظروف جدا سرو میشود که همهی اینها منصف را از حالت سنتی خود خارج کرده است. صبحانه معمولاً شامل انواع پنیرهای سفید، زیتونها، ترشی سبزیجات و نانهای تازه پخت به همراه مغز هستهی میوهها، کره و عسل میباشد. بهترین گزینهی نوشیدنی به همراه صبحانه چای یا آبمیوه است.
ناهار برای بسیاری از خانوادههای اردنی وعدهی غذایی اصلی است و معمولاً شامل گوشت و انواع متنوعی از سالادها میشود. شام معمولاً کمتر از ناهار است که البته این موضوع برای خانواده و برنامه کاری آنها می تواند متفاوت باشد. جمعیت زیاد فلسطینیها در این کشور باعث رواج غذای مشهور دیگری به نام مقلوبه شده است. این غذا از گوشت، پیاز سرخ کرده و انواع متنوعی از سبزیها تشکیل شده است. کلمه مقلوبه به معنی "وارونه" است و علت این نام گذاری آن است که این غذا در هنگام پخت بهطور کامل در یک ماهی تابه زیرورو میشود.
غذاهای بیابان نشینها
مهمترین بخش غذایی بیابان نشینها را شیر و فراوردههای شیری گوسفند و بز تشکیل میدهد، گرچه میزان نگهداری شتر و پرورش آن امروزه کاهش یافته است.
نان بخش مهم دیگری از غذای بیابان نشینهاست. آرد نان را از روستاهای نزدیک تهیه میکنند. چادر نشینها هم چای و هم قهوه مینوشند. قهوهی عربی برگرفته از قهوهی ترکی است. این نوع قهوه بر روی حرارت مستقیم آتش تهیه میشود و سه بار به جوش میآید تا آماده خوردن شود. پس از صرف غذاهایی چون منصف سه مرتبه قهوه برای مهمانان آورده میشود. چای هر روز و پس از هر غذا نوشیده میشود و سرو آن مراسم خاصی ندارد. مخلوط شیر و چای برای صبحانه متداول است. در هنگام دم کردن به چای شکر نیز اضافه میشود.
غذای روستانشینها
غذاهای روستانشینها مشابه غذاهای کشورهای فلسطین، سوریه، لبنان است؛ سبزیجات، فرآوردههای شیر، گوشت و حبوبات مصرف میشود. ماهی نقش چندانی در غذای آنها ندارد. آنها از زیتون، آب مرکبات، بادام و پسته زیاد تغذیه میکنند. در تابستان میوههایی نظیر هندوانه و انگور در دسترس است. در صبحانه چای، آب میوه، انواع پنیر و سبزی خورده میشود.
ناهار وعدهی مهمی به شمار میآید. غذایی به نام مسخن (Musakhin) شامل جوجه به همراه سماق است که روی نان سوری سرو میشود. به همراه ناهار معمولاً سالاد خورده میشود؛ سالادهایی نظیر سالاد لبنانی تبوله (Tabbuli) که تشکیل شده از بلغور گندم، جعفری، نعنا و پیاز سبز یا سالاد عربی که با گوجه فرنگی، خیار، پیازخرد شده، آب لیمو و روغن زیتون تهیه میشود. تحینی(Tahini) (خمیر کنجد و آب لیمو ترش) و تخم مرغ پختهی مزه دار شده با سیر و آب لیمو از چاشنیهای کنار غذا محسوب میشوند. وعدهی شام از ناهار سبک تر است. در گذشته شام در سوپی تشکیل شده از مواد غذایی و سبزیجات باقی ماندهی ناهار و نانهای خشک خلاصه میشد. اما و با عوض شدن عادتهای مردم، وعدهی شام مفصلتر شده است. از ادویههای مصرفی غذاهای اردن میتوان به فلفل سیاه و قرمز، سماق، دارچین، فلفل شیرین، هِل، میخک و تخم گشنیز اشاره کرد[۱۱].
لباس و پوشاک اردنی
لباس سنتی اردن به طور کلی از سنتهای سوریه بزرگ منشعب شده است. مردان بیابان نشین شلوار کتان میپوشند و بر روی آن لباس نخی بلند و آستین داری به نام دشداشه به رنگهای مختلف، البته آبی متداول تر است. روی دشداشه، کمربندی چرمیبسته میشود که در برخی از انواع آن، نوار چرمی به صورت ضربدری روی شانهها کشیده میشود و جای قرار دادن فشنگ و اسلحه و دشنه در آن تعبیه شده است. روی دشداشه عبا پوشیده میشود که جنس آن از پشم شتر تا ابریشم متفاوت است و عموما دارای حاشیه تزیینی طلا یا نقره کوب است. در زمستان مردان کت پشمی یا کتانی ضخیم نیز میپوشند که معمولاً ساخت دمشق میباشد.
پوشش سر مردان، نامهای مختلفی دارد از جمله شیماق یا کفیه که مربعی بزرگ به رنگ قرمز و مشکی است و از جنس کتان مخلوط با ابریشم است که از قطر تا شُده و روی سر قرار میگیرد. آنچه سر بند اردنی را از اعراب دیگر متفاوت میکند، منگولههای خیلی بلند و تزیین شده است که از هر چهار گوشهی سربند آویزان است.
برای نگه داشتن این پارچه بر روی سر، از ریسمان دو لایهای به نام عقال استفاده میشود. شکل این ریسمان و بلندی و تزیینات مختلف آن نشانگر اصلیت فرد (سوری، فلسطینی، اردنی یا سعودی) و نیز مجرد یا متأهل بودن اوست. چنان که مردان متأهل ریسمان را کاملا صاف بر روی سر و مردان مجرد با زاویه میگذارند.
قسمت اصلی لباس سنتی زنان، پیراهن بلند مشکی است که در قسمت یقه و حاشیهی پایین و حاشیهی جلویی و سرآستین، با رنگهای مختلف تزیین شده است. آستینها بسیار بلند و گشاد است و اضافهی آن با بند بسته میشود. آستینهای بلند کاربردهای زیادی به هنگام کار روزانه داشتهاند.
شکل تزیین سوزندوزی روی پیراهن نشان دهنده اصلیت زنان است و در روستانشینها و قبایل مختلف با هم فرق دارد؛ مثلا صحرانشینان از تزیینات سنگین ابریشم و کتان در رنگهای روشن مانند زرد، قرمز، نارنجی بر روی پیراهن استفاده میکنند. در بعضی قبایل رسم بر این است که دوشیزگان از رنگ آبی استفاده میکنند و زنان متأهل از رنگهای روشن و بیوهها معمولاً مشکی و آبی و تنها در قسمت یقه و روی سینه را با رنگهای دیگری میدوزند.
روی پیراهن کمربند پشمی یا چرمی بسته میشود. کمربند قرمز مخصوص زنان متاهل و آبی یا تیره مخصوص مجردهاست. روسری زنان با نام شامبر یا ملفه یک دور به دور صورت پیچیده میشود و سپس برای محکم نگاه داشتن آن از نوار پارچهای سربند به نام عصبه استفاده میشود. روستانشینان بیشتر به شهرها رفت و آمد دارند، بنابراین به پارچههای گرانتر دسترسی دارند. پیراهن مردان روستا کتانی و دکمه دار از بالا یا پایین است. بر روی آن بالا پوش تزیین شدهای میپوشند که در قسمت جلو و آستین و حاشیهی پایین آن با چرم یا پارچه تزیین شده است. شلوار آنها گشاد و در قسمت دم پا تنگ (شلوار گشاد تُرکی) و از جنس کتان است.
آنها بر روی پیراهن دشداشه یا مانند روستاییان فلسطینی اورکتی به نام قُمباز میپوشند که روی شانهی چپ تا کمر دکمه میخورد و بر روی آن کمر بند چرمیبسته میشود. برای آزادی حرکت بهتر دو انتهای جلوی کت را بالا آورده به کمربند وصل میکنند پارچهی این کت کتان- پشمِ انگلیسی یا کتان- ابریشم سوری است. البته جوانترها تی شرت و جین غربی میپوشند ولی مانند صحرانشینان از پوشش سر با همان رنگها و همان منگولههای اردنی دراز استفاده میکنند. این پوشش سر به دلیل کاربرد فراوان حتی با لباسهای غربی نیز استفاده میشود. از اواخر قرن نوزدهم کلاه ترکی موسم به طربوش (کلاه قرمز بلند با ریسمان و منگولهی ابریشمی) نیز رواج دارد[۱۲].
دسترسی زنان روستانشین به پارچههای ساخت دمشق، حمص و آلپو بیشتر است. تزیینات روی لباس روستانشینان، اصالت فلسطینی یا جنوب سوریهای آنها را نشان میدهد. از 1940 به این طرف لباس پوشیدن زنان تغییر زیادی کرده بنابراین ممکن است در نسلهای مختلف یک خانواده زنانی با لباسهای متفاوت مشاهده شود. امروزه بسیاری از زنان تنها در مراسم رسمی و جشنهای عروسی از لباس سنتی اردن استفاده میکنند. بخش اصلی لباس یعنی همان پیراهن بلند مشکی کتانی با صحرانشینان یکسان است که با ابریشم رنگی و نخ کتانی به رنگهای زرد و سفید و قرمز سوزن دوزی میشود. سوزن دوزی با طرح X بر روی قسمت سینه متداول است. زنان روستا مانند زنان صحرا بر روی پیراهن کمربند نمیبندند و به جای آستینهای خیلی بلند و گشاد، آستین تنگ تا مچ دارند. هنگام بیرون رفتن نوعی ژاکت تزیین شدهی سنگین میپوشند و پوشش سر آنها نیز همانند صحرانشینان شامل روسری و سربند است[۱۳].
آداب دیگر
علاوه بر نذر و برخی دیگر از آداب اسلامی با این که اشکال عرفانی اسلام و مسیحیت در اردن مورد استقبال قرار گرفته، باز هم مردم اردن به ارواح و سحر و جادو اعتقاد دارند. مردم بر این باورند که برخی از مکانهای باستانی توسط ارواح و اجنه خالی از سکنه شده و ارواح از گنجها و دفینههای آن مکان محافظت میکنند. یکی از باورها مربوط به سال 1986 در نزدیکی خرابههای دکاپلیس شهرستان ابیله(Abilah) میباشد؛ میگویند گنجینهای است از یکی از کلیساهای شهر، شامل دو ناقوس طلاکاری شده که در تنگهای بزرگ پنهان شده و در یکی از باغهای زیتون دفن شده است. این گنج توسط یک جن مونث حفاظت میشود که باعث گم شدن کسانی میشود که در پی یافتن این دفینه میباشند. این امکان وجود دارد که بالای گنج بایستید و آن را نبینید.
کسی که بخواهد گنج را پیدا کند، ابتدا باید بداند که چگونه آن جن را خشنود کند. داستانهای محلی روستاهای اطراف حرثا (Hartha) الخُریبه (al-Khuraybah) و قراکوش (Qarakush) حاکی از آن است که در اواسط قرن بیستم، یک جوینده گنج از شهر هوبراس (Hubras) قادر به جلب رضایت جن بوده و توانسته است دو ناقوس را بیابد و آنها را در دمشق به فروش رسانیده است. مردم اردن مانند بسیاری از افراد منطقهی مدیترانه، به چشم بد اعتقاد دارند؛ به عبارت صحیحتر چشم حسود، تحسین فرد، شئ یا حیوان، نیروی مخرب را جذب نموده و باعث آسیب دیدن آن فرد، شئ یا حیوان میشود. با استفاده از افسون و طلسم و به زبان آوردن نام خدا میتوان چشم بد را دفع کرد. هنگامیکه از شخصی یا چیزی تعریف میکنند، همیشه باید بگویند: ماشاالله به معنی هر چه خدا بخواهد! بر این باور هستند که این جمله بلایا را دور نگه میدارد. بچهها اغلب توسط طلسمهایی ساخته شده از شیشهی آبی رنگ یا پوشیدن حلقههای آبی از آسیبها محافظت میشوند.
آبیِ رنگ طلسم چشم زخم کمک میکند تا از آسیب دیدن جلوگیری شود. خطوطی از قرآن، مانند آیتالکرسی برای جلوگیری از چشم زخم برای افراد و نیز اشیاء استفاده میشود. مسیحیان اردن نیز به چشم زخم اعتقاد داشته و برای جلوگیری از آن از طلسمهای مریم مقدس و همچنین حلقهها و شیشههای آبی رنگ استفاده میکنند. مهرههای آبی یا آیات مذهبی را اغلب از آینهی ماشینها آویزان میکنند تا از چشم بد در امان باشند. کامیونها ممکن است عروسک یا یک لنگه کفش نوزاد را به آینه آویزان کنند تا با کودکان تصادف نکنند. حیوانات با ارزش نظیر اسب و شتر، حلقههای بافته شده در یال، دم یا آویزان شده از گردن دارند. طلسمها اغلب از درب ورودی خانهها و محل کسب و کار آویزان میشوند تا آن مکان را حفاظت کنند. امروز رفتارهایی مانند آویزان کردن طلسم در ماشین یا بالای درب ورودی تبدیل به بخشی از سنت شده است و انجام آن دلیل بر اعتقاد افراد به سحر یا توانایی طلسمها برای جلوگیری از آسیب نیست.
نوشتن طلسم هنوز هم در اردن به چشم میخورد. بعضی خانوادهها در زمینهی نوشتن طلسمهایی که باعث دفع شر یا کمک به درمان بیماریها میشود دارای تواناییهای خاص هستند؛ بسیاری از کسانی که این توانایی را دارند ادعا میکنند از نوادگان حضرت رسول(ص) هستند؛ معمولاً از طریق حضرت فاطمه(س) و دو فرزندش امام حسن و امام حسین(ع)! از مسیحیان کسانی که طلسم مینویسند کشیش هستند، بقیه انسانهای معمولی هستند که به دلایلی توانایی نوشتن طلسمهای تاثیر گذار به آنها داده شده است. مسیحیان نیز بدون مشکل از طلسمهای مسلمانان خریداری میکنند. رفتارهای سنتی اغلب خارج از حیطه اعتقادات مسلمانان و مسیحیان میباشد، با این حال تلاش میکنند با استفاده از مذهب سنتهایشان را تصدیق کنند. اردنیها به برخی از سنتها بسیار پایبند تر از اعتقادات هستند[۱۴].
بسیاری از آنچه که امروز موسیقی و رقص سنتی خوانده میشوند هم چون غذا نشأت گرفته از فرهنگ و سنت مردم روستایی بادیهنشین است. یکی از این رقصهای سنتی مشهور اردن دبکه است. در این رقص افراد شانه به شانه یکدیگر و در حالی که دستان همدیگر را گرفتهاند به صورت یک دایره قدم به قدم حرکت میکنند. موسیقی همراه این رقص شامل نی، طبل و مجمر میشود. این رقص که بین بادیهنشینها و غیر بادیهنشینها مشهور است، معمولاً در عروسیها انجام میشود.
اساطیر، افسانهها و قصههای عامیانه
ادبیات مردمی بخش مهمی از میراث مردمی هر ملتی را تشکیل میدهد که شامل حکایات، اسطورهها و خرافات، ترانهها، امثال، فکاهی و... است. این ادبیات ثمره میراث مردمیاست و به وسیله کلمات بیان میگردد. این میراث همیشه با فرهنگ عربی در ارتباط بوده و بر یکدیگر تاثیرات متقابلی داشتهاند. ادبیات مردمی نقش مهمی در حفظ فرهنگ و هویت عربی داشته است. راویان و حکایت گران این میراث و ادبیات را با زبانی بین فصیح و لهجه، از نسلی به نسل دیگر منتقل کردهاند.
ادبیات مردمی اردن جزئی از ادبیات مردمی جهان عرب و تکمیل کننده آن است. موضوعات مختلف ادبی از طریق روایت به نسلهای بعد منتقل میگردند و ویژگی خاص همه آنها، مجهول بودن مؤلف آنهاست. اکثر متون ادبیات مردمی نویسنده، مؤلف یا گویندهی مشخصی ندارند و اگر هم معلوم باشد راویان و صاحب نظران در مورد آن اختلاف دارند[۱۵].
اساطیر
اساطیر در تمامیکشورها به نسبت اختلاف سطح تمدنشان وجود دارد. ویژگی خاص اسطورهها این است که همه چیز به شکل عجیبی با هم آمیخته میشوند و انسان تلاش میکند تا صفاتی خیالی به آنها اضافه کند. مثلاً «غول» اسطورهای است خیالی که تقریبا در اسطورههای تمامی کشورها وجود دارد[۱۶]. کتاب اساطیر من بلادی از تألیفات استاد فایز علی الغول، از اولین کتابهایی است که در زمینهی اساطیر کشور اردن نوشته شده است. این کتاب حاوی 20 قصه اساطیری است. استاد فایز نقش قابلتوجهی در تثبیت این نوع قصه در اردن دارد[۱۷]. در یکی از داستانهای این کتاب به نام«بنتالترنج» سرزمین ترنج در پشت کوه قاف قرار دارد و مردم آن همه از جنس جن و عفریت هستند. در این سرزمین درختی وجود دارد که هر هزار سال میوه میدهد. در هر یک از میوههای این درخت، موجود شگفتانگیزی با رازی عجیب قرار دارد و در این میوهها غولی شگفتانگیز و عظیمالجثه با ناخنهای بلند چون شمشیر و دندانهای تیز وکمر خمیده است، در این داستان که غول قطعه بزرگی از شیرینیها را میخورد و به دنبال آن ناخنهایش قطع میشوند[۱۸].
در داستان دیگری تحت عنوان «قصــة عناد» زمین شکافته شده و جنی از آن خارج میگردد. این جن به «فرحــة» صداقت و دوستی خود را اثبات کرده و او را نصیحت میکند. سپس برای رساندن «فرحــة» به کاخ سلطان او را بر پشت خود سوار میکند[۱۹]. در داستان «شمعــة مفرقــة السبعــة» غول از کلمات مسجوع و هم آوا استفاده میکند؛ مثل: ماسی ماسی ماذا علی راسی؟ بری بری ماذا علی ظهری![۲۰] تقریباً در تمام این اسطورهها عنصری قدرتمند و خیالی با نام غول یا پری دیده میشود.
داستانهایی مانند«مکر»، «الشیخ شرتح» و «حتی الثعلب» از داستانهای حیوانات در کشور اردن به شمار میروند؛ داستانهایی کوتاه و دارای عناصر جزئی که هدف آنها بیان حقایقی در عالم طبیعت است. این داستانها خرافههایی هستند که هدفی اخلاقی مانند وعظ و نصیحت را دنبال میکنند. در این نوع داستان ، بخش کوچکی از حقیقت اولیه هنوز باقی است[۲۱].
در کتاب استاد فایز علی غول در داستانی تحت عنوان «عاقبــة العدوان» قهرمان از سوراخ سوزنی رد شده و وارد هندوانهای میشود تا شهری با هفت ستون را در آن بیابد. وی در این شهر میگردد و شگفتیهای متعددی را مشاهده میکند[۲۲]. «ابو سقسوفه» قصه دیگری است که در آن زمین پر از زنبورهای بزرگ و عظیم الجثه است و زنبورهای کوچک در آن به اندازه موش هستند[۲۳].
حکایات محلی
در اردن مانند دیگر کشورها حکایات محلی بسیاری وجود دارد؛ این حکایات معمولاً درباره اشخاص معروف و اتفاقات معلومی میباشند. این حکایات به شکل شفاهی از نسلی به نسل دیگر منتقل میگردند و انواع متعددی دارد؛ مانند حکایات مردمی که واقعیتهای جامعه را بیان میکنند، حکایات خرافی که امور خارقالعاده نقش اصلی را در آنها ایفا میکنند و در دنیایی غیر عادی اتفاق میافتند، حکایات حیوانات که اصل آنها به هند و یونان برمیگردد و هدف آنها، وعظ و ارشاد با اسلوبی واضح و روان است و حکایات سرگرم کننده که داستانهای کوتاهی هستند که موضوعات آنها، اتفاقات زندگی روزمره است و معمولاً امور خارق العاده در آنها بسیار کم اتفاق میافتد. هدف آنها، سرگرمی و شادی شنونده میباشد. همچنین حکایات اعتقادی مردم که تاثیرات دینی و اسلامی قابلتوجهی دارند و روح وعظ و ارشاد در آنها دیده میشود.
قصه و حماسه
قصه و حماسه به مثابه تاریخ اقوام است که ویژگیها، بزرگیها و قهرمانیهای آنان را به تصویر کشیده و وقایع و اتفاقات گوناگون و اختلافات آنها را بیان میکنند. این گونه روایات نیز به گونهی شفاهی از نسلی به نسل دیگر منتقل میگردند. مشهورترین قصههای عرب که در اردن نیز شهرت دارد عبارتاند از: سیره عنتره، قصۀ سیف بن ذی یزن، داستان شاهزاده ، قصۀ بنی هلال و داستان ظاهر بیبرس. این داستانها از وقایع بزرگ زمان جاهلی تا دوره ممالیک حکایت میکنند[۲۴]. در ادامه خلاصهای از هر یک میآید. محور سیره عنتره یکی از مشهورترین پهلوانان عرب به نام عنترة بن شداد است. وی در زمان جاهلیت زندگی میکرد و به شجاعت، شهامت و پهلوانی مشهور بود. همچنین در فن شعر و شاعری بسیار توانا بود تا جایی که جزء شاعران معلقات هفتگانه قرار گرفت.
این داستان، اتفاقات زمان قبل از تولد عنتره تا زمان قهرمانی و شجاعت وی را به تصویر میکشد. در طی داستان، عشق عنتره نسبت به دختر عمویش عبله و ویژگیهای مردم عرب به تصویر کشیده شده است. این داستان به شعر و نثر گفته شده و در حدود ده هزار بیت در 32 جلد میباشد[۲۵]. سیف بن ذی یزن پادشاه حِمیَری یمن است که در زمان چیرگی حبشیان بر یمن طرد و به ایران پناهنده شد. سپس با کمک انوشیروان شاهنشاه ایران توانست بر حبشیان پیروز شود و سرزمین اجداد خود را باز پسگیرد. پژوهشگران معتقدند که این پیروزی در سال 570 میلادی به وقوع پیوسته است.
این داستان به دلیل جنگ عربها برضد حبشیان محبوبیت زیادی در بین ملل عرب دارد. سیف بن ذی یزن یکتاپرست بود و در جریان اتفاقات و وقایع از کرامات و سحر کمک میگرفت. خیالات مردم اتفاقات خارق العادهای را به این داستان اضافه کرده است. در این قصه سفرها و جنگجوییهای سیف و فرزندان و سربازانش به تصویر کشیده شده است، هم چنین تاریخچه ساخت برخی شهرها نیز آمده است[۲۶].
داستان شاهزاده خانم با اتفاقاتی که در زمان عبد الملک بن مروان خلیفه اموی به وقوع میپیوندد، آغاز میشود و تا زمان واثق عباسی ادامه مییابد. محور داستان شاهزاده خانمی به نام فاطمه بنت مظلوم بن صحصاح است که قهرمانان مسلمان زیادی مانند امیر عبدالوهاب، امیر محمد بطال و عقبه سلیمی او را یاری میرسانند. در این داستان نبرد بین عرب و روم به تصویر کشیده میشود. شاهزاده به همراه قبیله خود (بنی کلاب) و تعدادی از قبایل عرب به منطقه مرزی در شمال برای جنگ با رومیان منتقل میشود. در این ماجرا به قدرت نظامی عرب و اراده و عزم قوی آنان در مقابل دشمن پرداخته میشود.
این داستان در حدود 7000 صفحه است و راوی برای بیان آن از دو شیوه شعر و نثر کمک میگیرد و تلاش میکند تا تصویری واضح از وقایع سیاسی و نظامی را نشان دهد و اطلاعات با ارزشی از عادات، تقالید، اعتقادات، حکایتها و اخبار زنان و مردان عرب، سودان، ایران و روم را ارائه کند[۲۷]. بنی هلال قصهای طولانی است که به شعر و نثر بیان شده است و داستانی پهلوانی به شمار میرود. در این داستان، جریان مهاجرت قبایل عربی قیس از یمن به سرزمینهای مغرب و اتفاقات مسیر و چگونگی غلبه بنی هلال بر سایر قبایل به تصویر کشیده میشود. بعضی مورخان بزرگ عرب مانند ابن خلدون، قبیله بنی هلال و وقایع جنگهای آنان را ثبت کردهاند[۲۸].
محور داستان ظاهر بیبرس، پادشاهی است که جنگهای فراوانی با صلیبیان و تاتارها انجام داد و پیروزیهای فراوانی را به دست آورد. این داستان از بخشهای مختلفی تشکیل میشود و در آنها به کردهای ایوبی، محمود بیبرس و ورود او به مصر، روابط او با ایوب و ایبک ترکمانی، چگونگی جلوس بر تخت پادشاهی مصر میپردازد و جز سرزمینهای اسلامی، جنوب اروپا و جزایر انگلیس را نیز در برمیگیرد[۲۹].
ضرب المثلها
ضرب المثلها گونه ای از گفتارند که در پس آنها تاریخچه و داستانی پند آموز نهفته است و به سرعت منتشر میشوند. ضرب المثل واضحترین گونه ادبیات مردمی است زیرا حکایات و داستانها و اتفاقات بسیاری را دربردارد. ریشه بسیاری از این امثال به تجارب انسانی، عادات و تقالید، میراث ادبی و ادیان در گذشته برمیگردد و ویژگیها ،دلالتهای اجتماعی، دینی و آموزشی زیادی را دربر دارد[۳۰].
امثال معمولاً از حقایقی حکایت میکنند که به شکل مختصر و آسان کوتاه شدهاند و هیچگونه پیچیدگی در آنها دیده نمیشود. این امثال جوانب فکری، اقتصادی و فلسفی را به تصویر میکشند که در پشت آنها تجربهای پنهان است[۳۱]. امثال با قابلیت حفظ آسان و دارا بودن مضامین بسیار، از دیگر انواع ادبیات مردمی متمایز میشوند؛ هر یک از ضرب المثلها محتوی حکمت و موعظهای هستند که آنها را به دونوع سلبی و ایجابی تقسیم میکند. در زمینه ضرب المثلهای عربی و به ویژه ضرب المثلهای کشور اردن تحقیقات زیادی صورت گرفته است. بسیاری از پژوهشگران این امثال را جمع آوری کرده و مجموعههایی فراهم آوردهاند. دانشمندان بزرگی از جمله ابشیهی، بکری، ثعالبی، زمخشری، سیوطی و بن عاصم در زمینه جمع آوری امثال تلاشهای زیادی انجام دادهاند[۳۲].
کنایات و تعابیر
کنایه یا پوشیده سخن گفتن گونهای دیگر از ادبیات مردمی است که ویژگی آن تاثیرگذاری فوق العاده آن است. کنایات زیادی در میان مردم عرب و کلام خداوند استعمال شده است. کنایهها دارای دو معنای دور و نزدیک هستند که معنای نزدیک آنها مورد نظر نیست؛ گوینده سخن را به نحوی بیان می کند که ذهن خواننده یا شنونده به کمک معنی صریح و نزدیک آن پی به معنی دور آن ببرد. تعابیر و اصطلاحات نیز شیوع زیادی در بین مردم دارند. ضرب المثلهای ملل مختلف تشابه ها و تفاوتهای زیادی دارند ولی در کنایات و تعابیر این اختلافات بیش از تشابهات به چشم میخورد؛ مثلا در کشور اردن با الفاظی کنایه گفته میشود که در سایر ملل عرب گفته نمیشود؛ مانند: ع الحارک: کنایه از سرعت، ع الحدید: کنایه از فقر و نداری، و قلیل الحیلــة: کنایه از عدم قدرت در مواجهه با سختیها و مشکلات[۳۳]
چیستان
لغز یا چیستان آن است که نام چیزی را پوشیده دارند، اما با ذکر اوصاف آن از شنونده بخواهند که نام را بیان کند. لغز ممکن است یک بیت یا یک شعر کامل یا کلامی موزون باشد؛ چیستانها وسیلهای برای فهم هوش افراد و سرعت و بدیههگویی به شمار میروند. در چیستانها مسائل آموزشی و تربیتی و فرهنگی زیادی گنجانده میشود و در تمامی فرهنگها و ملل وجود دارند؛ در زمان عباسیان و در داستانهایی مانند هزار و یک شب چیستانهای زیادی دیده میشود. در چیستانهای کشور اردن دلالتهای تاریخی و اجتماعی فراوانی یافت میشود که به باورها، اعتقادات، زندگی اقتصادی و فرهنگی مردم اردن اشاره میکنند[۳۴].
لطیفه
مجموعهای از کلمههایی که کنار هم قرار میگیرند و داستانی کوتاه (با جزئیات کم) خلق میکنند که از چاشنی طنز بهره برده است. نقطهی اشتراک لطیفهها، عادت شکنی و نوعی آشنایی زدایی است که موجب خندیدن مخاطب میشود. لطیفه در همه کشورها وجود دارد. برخی حتی در حالت عصبانیت و ناراحتی خود نیز نکاتی را میگویند که باعث خنده بقیه میشود. در کشورهای عربی نیز کتابهایی وجود دارد که سرشار از لطیفه است. شخصیت «جُحا» در نزد عربها یک شخصیت طنز آلود است که برای بیان لطیفه از آن استفاده میکنند. جامعه اردن نیز برطبق شرایط خود شخصیتهای طنزآلودی را ابداع کرده است. در اردن دربارهی دو شهر «الصریح» و «الخلیل» و اهالی آنجا لطیفههای فراوانی ساخته میشود. به تازگی شهرهای «السلط» و «الطفیله» نیز به آنها اضافه شده است[۳۵].
ترانههای محلی
ترانههای محلی جایگاه مهمی را در بین انواع ابداعات در میان کشورهای عربی و بهویژه کشور اردن دارند. این ترانهها که از طریق شفاهی منتقل شده و راوی آنها معلوم نیست در مناسبتهای مختلفی خوانده میشوند. این ترانهها به شکل مستقیم با زندگی مردم، عادات و تقالید و شیوههای زندگی آنان مرتبط هستند؛ در هریک از آنها نوعی عواطف و احساسات به چشم میخورد؛ در برخی شادی و سرگرمی و در برخی مشکلات زندگی و سختیها بیان میشود. شیوههای بیان آنها ساده و روان با نوعی موسیقی همراه است[۳۶].
انواع ترانههای اردنی
ترانههای محلی از جنبههای اصالت و تاثیرات محیط بر آنها با یکدیگر متفاوتند که در ادامه شرح انواع ترانهها در زندگی صحرانشینان میآید.
قصیده
قصیدهها طولانی هستند و موضوعات متنوعی را دربر دارند؛ با ذکر رسول خدا(ص) آغاز شده و با سلام و درود بر وی پایان میپذیرد و به موضوعات قبیلهای، وقایع جنگی و تاریخی و حماسهها میپردازند. از چند بخش مختلف تشکیل شده که هربخش دارای دو بیت است؛ سه مصرع اول هم قافیه و قافیه مصرع چهارم متفاوت است.
مانند: لبدی بکلامیو اعیــده و اخطه علی الجریــده و اعطیک خباراً جدیدة من مکــة لقصی حوران[۳۷]
هجین
از هجن (یعنی شتر) گرفته شده است زیرا آن را فقط روی شتر میخوانند. به همین دلیل به نام هجین(شتر) نامگذاری شده است. این نوع ترانه را معمولاً در مناطق روستایی و بیابانی میخوانند. از مقاطع مختلفی تشکیل میشود و قافیه هر مقطع با مقاطع دیگر متفاوت است؛ کارکرد آن کمک به آرامش نفس برای مقابله با مشکلات زندگی و کار است.
مانند: یا مرحبا بالغضی قرب هلی علی دیرتی بان یا نهیدها سکر مشرب والترف میـاح الردان[۳۸]
عتابا و موالیا و میجنا
«هنر موالی» از ابتکارات مردم واسط در عراق است که از یک حادثه حزنانگیز نشأت گرفته است؛ زمانی که هارون الرشید هم پیمانان برمکی خود را از بین برد، در مردان و زنان تاثیر قابلتوجهی گذاشت و آنان با حالت حزنانگیز و گریه آور ترانههایی را میخواندند که به عبارت «یا موالیا» ختم میشد. انواع مختلف موالیا از جمله مربع، مخمس، مسبع، ثمانی، اخضر و احمر وجود دارد.
مردم کشور اردن کمتر از اصطلاح «موالیا» استفاده میکنند و بیشتر اصطلاحاتی نظیر «عتابا و میجنا» را به کار میبرند. کلمه «عتابــة» از عتاب و حزن و ناله گرفته شده است. از میان انواع مختلف آن نوع «مربع» بیشتر در اردن استعمال میشود که درباره شکایت از سختیهای روزگار، دردها و رنجهاست؛ در ساخت آن، انسجام زیادی در ترکیب و جناس به چشم میخورد و یک لفظ با معانی مختلف تکرار میشود.
مانند: یا طولک طول نخلــة بباب جامـــــع
یا خدک لحمر من کل ورد جامـــــع
انا والله لارکع لک بکل جامـــــــــع
و جامع حبیبی ما یقربه حـــــــــدا
یا میجــــــنا[۳۹]
دلاعین
ترانهای است که معمولاً عادات، تقالید، آرزوها و باورهای روستاییان را بیان میکند و رقصآور است. در کشور اردن ترانههایی از این نوع وجود دارد که با نامهای متفاوتی خوانده و به مناطق مختلفی نسبت دادهمیشود. مانند: دبکــة رمثاویــة منسوب به شهر رمثا، دبکــة سلطیــة منسوب به شهر سلط، دبکــة معانیــة منسوب به شهر معان. دلاعین از مقاطع مختلفی تشکیل میشود که هر مقطع دارای چهار مصرع است؛ سه مصرع اول هم قافیه هستند و قافیه مصرع چهارم متفاوت است و معمولاً ابیات به «الف» ختم میشوند. در این ترانهها موضوعاتی از قبیل شیوه زندگی روستاییان، سیاست، اقتصاد، غم و شادی، شکایت و رنج، عشق و ازدواج و... بیان میشوند.
مانند: طلعت ع الدرج طخــة ع طخــة و طیت ع قلیبی ما قلـــت اخا والله یا ابنیه لنصب لک فخــة و اصیدک صید الحجل یا اعیونا[۴۰]
ترانههای ساده
در این نوع ترانهها معمولاً آرزوها و امیال شخصی و نیازهای جمعی مطرح میشود. این نوع ترانهها به سرعت منتشر و فراموش میگردند.
مانند: یا بو رشیده قلبنا الیوم مجروح جرحاً عمیقاً و بالحشا مستظل هبــت النار والبارود غــــنی یابی یا حامـی ظعــــــــنا[۴۱]
حداء
ترانهای است بر وزن رجز که معمولاً از چند مقطع تشکیل شده و قافیه هر مقطع با سایر مقاطع متفاوت است. این ترانه مانند قصیده توسط مردان خوانده میشود.
مانند: یا طیر ما جنک علوم عن طوشــة صارت شمال
تعلقت قبل الضـحی ما فکـــــها کود الظلام[۴۲]
ترانههای زنان
این ترانهها را معمولاً زنان در چهار مصرع میسرایند و موضوعاتی از قبیل حماسه و فخر و عزت و قوت و ... را شامل میشود که با عباراتی مانند «هیه، أویها و أوها» آغاز میشود. از انواع دیگر آن «تراوید» است که زنان در زمان عروسی آن را میخوانند. برخی دیگر از این ترانهها را زنان برای کودکان خود در جشنهایی مانند تولد، از شیر گرفتن کودک و بعضی دیگر را در مراسم طلب باران در مساجد و کنار قبور پیامبران میخوانند و در آن دعاها، توسلات و آیات قرآنی زیادی وجود دارد. ترانههای دیگری نیز وجود دارد که برای کودکان در زمان خواب (لالایی) خوانده میشد و در آن معمولاً ذکر خداوند گفته میشد؛ مانند:
نامت عیـــــون الناس عیـــــــن الله ما نامت ما عمر شـــــدة یا یمــة علی مخلوق دامت[۴۳]
اشعار بدوی
قدیمیترین نوع شعر است. این نوع شعر که معمولاً بر زبان مردم روستاها و بادیه جاری میشود وسیلهای برای بیان خواستهها، آرزوها و دردهای آنان است. اینگونه شعر زبان حال مردم و بیان جنگها و اتفاقات تاریخی و فرهنگی است. شعر بدوی در ویژگی واقعگرایی و صداقت، از دیگر اشعار جدا میشود. بیشتر اشعار بدوی زندگی قبیلهای و وقایع آن را بیان میکند و مجموعه تقالید، عادات و اصول زندگی در آن به چشم میخورد که شامل موضوعاتی از قبیل: مدح، ذم، رثا، حماسه، عتاب، حکمت، وصیت و ... است[۴۴].
جشنها و سرودها
جشنهای اردنی و بسیاری از کشورهای جهان اسلام با تعطیلات اسلامی همانند رمضان مرتبط است. افزون بر اینها کشور اردن بیش از کشورهایی همچون عربستان و عراق به جشنواره های فرهنگی توجه دارد تا خود را کشوری آزاد نشان دهد. بخشی از این جشنوارهها در ادامه می آید.
جشنواره ترانههای کودکان عرب
وزارت فرهنگ اردن هرسال جشنوارهی ترانههای کودکان را برگزار میکند که در نوع خود اولین جشنواره در کشورهای عربی محسوب میشود. اهداف این جشنواره شامل: غنیسازی فرهنگ کودکان، تشویق نویسندگان و موسیقیدانان به نوشتن و سرودن ترانههای جدید کودکانه، نشر ترانههای کودکانه با مضامین والا و هدفمند، تشویق به استفاده از زبان عربی فصیح در ترانههای کودکان، برقراری ارتباط با سایر کشورهای عربی و آگاهی از تجارب آنان و تشویق پژوهشهای صورت گرفته در زمینه کودکان است.
جشنواره ترانه اردن
وزارت فرهنگ اردن این جشنواره را همه ساله با همکاری اتحادیهی هنرمندان اردن برگزار میکند. هدف آن تشویق هنرمندان به ابداع و ابتکارو پیشرفت است. این جشنواره روح رقابت را در میان نویسندگان، موسیقی دانان و آوازخوانان بالا برده و بازارهای داخلی و خارجی زیادی برای آنان فراهم میآورد. در این جشنواره به نفر اول 10 هزار دینار، نفر دوم 7هزار دینار و نفر سوم 5 هزار دینار اعطا میگردد.
جشنواره نمایش کودکان اردن
این جشنواره توسط وزارت فرهنگ اردن برای اولین بار در سال 1992 برگزار شد و پس از چند سال توقف، دور نهم آن در سال 2012 برگزار گردید. این جشنواره در ایام تابستان و همزمان با تعطیلی مدارس برگزار میشود تا شاهد بیشترین حضور و مشارکت مردمیباشد. اهداف آن شامل استفاده از تجارب مختلف در زمینه فرهنگ کودکان و پیشرفت هنر نمایش کودکان و توسعه ذوق مردم در زمینه نمایش است.
جشنواره نمایش جوانان اردن
این جشنواره را وزارت فرهنگ هرساله با هدف ارائهی بهترین نمایشهای جوانان برگزار میکند. اهداف دیگر آن شامل حمایت از نمایش و پیشرفت آن، ایجاد روح رقابت سازنده بین بازیگران تئاتر و نمایش و تنظیم دیدارهایی بین آنها در زمینههای مختلف نمایشی است.
جشنواره حصاد (برداشت محصول)
این جشنواره در واقع نوعی برگشت به سوی زمین است، پس از اینکه زمین را رها کرده و به واردات مواد غذایی آماده اکتفا کردهاند و در واقع سعی دارد تا بوی نان تازه برخاسته از تنور، تپههای گندم طلایی و روزهای برداشت محصول را یادآوری کند؛ آداب و رسومی که امروزه رو به فراموشی نهاده است. در این جشنواره روستاییان و به ویژه پسران روستایی شرکت میکنند و روح همکاری و مساعدت بین آنان زنده میشود.
جشنواره خالدیه
وزارت فرهنگ هرساله جشنوارهای ویژهی اشعار محلی و نبطی در شهر خالدیه در استان مفرق برگزار میکند که در آن شاعرانی که در زمینه اشعار محلی و نبطی فعالیت دارند شرکت میکنند. در این جشنواره شبهای شعری برگزار میشود که در آن شاعرانی از سایر کشورهای عربی حضور دارند. مشهورترین شاعرانی که در شب شعرهای گذشته شرکت داشتهاند؛ عمر الفرّاء از سوریه، احمد فؤاد نجم از مصر، عیسی مقدادی و علی عید الساعی از اردن میباشند.
جشنواره شطنا برای گندم و زیتون
این جشنواره در سال 2007 در شهر اربد برگزار شد. شهر اربد در سال 2011 شهر فرهنگی اردن شناخته شد. این جشنواره تلاش دارد تا میراث مردمی اردن را احیا نماید.
جشنواره عبای سبز
این جشنواره که از سال 2008 آغاز شده، همه ساله درماه تموز در شهر عجلون به مدت 4روز برگزار میشود. در این جشنوراه تابلوهای هنری و آثار مختلف و متنوعی به نمایش گذاشته میشود که منعکسکننده واقعیتهای فرهنگی و تواناییهای استان و منطقه است.
جشنواره صهیل فی مطالع الزیتون
این جشنواره در ماه تشرین اول هرسال در زمان برداشت محصول زیتون برگزار میشود و در آن شاعران اردن و جهان عرب مشارکت میکنند و تلاش دارند تا میراث فرهنگی و میراث مزارع را به نمایش بگذارند.
انجمن فرهنگی امان
وزارت فرهنگ این جشنواره را همه ساله برگزار میکند که در آن پژوهشهایی در زمینههای قصه، نمایش، رمان، هنرهای تجسمی، میراث مردمی، فرهنگ و توسعه و... ارائه میشود[۴۵].
برخی از مهمترین و مشهورترین سرودها و نغمات اردنی به همراه نام سازنده شان به شرحی است که میآید:
• احمد الدراسیه: اسمر یا غالی، خالی یا خال، دمعی جراح، یا الله الله، یا الله یا معبود، یا شوقی!
• احمد الردور: خیل لفت علینا، شوقی، لک ویلی علیهم!
• احمد سویرکی: حفلة 1، سهره عرس 1، 2، 3 و 4، عمه یا عمه، یمه الهوا غدنبی!
• اشرف الحسامی: حبکم بالقلب، حطمنی، دیداها، غدتبنی، لاتذکرنی!
• امل شبلی: ان ما ندمتک، ای دنیا، لخاطری، یا جارحنی، یا ربی یا عالم، یاما یاما!
• احمد عنبده: الاردن اولا، شبابنا، کلمات قلبی، فاطر، یا شقاوته، یا ماکنت معاه، تشوبیه!
• العنود: خطمونی، مافی داعی، لاتسافرو ترحل، یا حبیبی!
• بشار اسرحان: احبک یا لبنان، اوراق الصبر، الا یا نفس، البارحه، الخیانة، بالعسکریة، حمام، روح بجسد، شعر سایب، یا حسین البشرک، یا علی!
• توفیق النحری: اشعل النار، القدس دیرتنا، بین الجناین، ماسلا قلبی هواکم، نزلت سلم، یا طیر الخضر، یا باالخیر!
• جمیل وسلوی العاص: جسر الحدید، مرحب یا ریم الفلا، یا ابن الحسین، یا دیراویه!
• جهاد سرکیس: بنیه، الف سلامه، طفی النار، لاتقول، مجنون لیلی!
• حسین السلمان: دار الهواشم، موال 1 و 2،هاجر، یا زمان، یا عم حسین[۴۶]
تقویم سالانه
تقویم سالانه کشور اردن براساس سال میلادی تنظیم شده با این تفاوت که جمعه و شنبه تعطیلات آخر هفته است و روزهای مذهبی مسلمانان نیز در آن آمده است و بسیاری از آنها تعطیل رسمی است. همچنین اول محرم، آغاز سال قمری تعطیل میباشد و دیگر تعطیلات رسمی بدین شرح است:
- 12 ربیع الاول: میلاد پیامبر (ص)؛
- 1 ژانویه (کانون الثانی) آغاز سال میلادی؛
- 1 شوال عید فطر (چهار روز تعطیل)؛
- 10 ذیحجه عید قربان (پنج روز تعطیل)؛
- 25 دسامبر (کانون الاول) عید میلاد مسیح؛
- 25 می (روز استقلال اردن)؛
- 1 می (روز جهانی کار و کارگر)[۴۷].
همچنین عید پاک که با تقویم روز عید پاک کلیسا مشخص میشود و از اعیاد مسیحیان است، همه ساله تعطیل است. علاوه بر آن روز پادشاهی ملک عبدالله (4 ژوئن) نیز تعطیل رسمی است.
مناسبتهای ملی و مذهبی
اعیاد مذهبی
- 1محرم: اول سال هجری قمری(عید)..... یک روز تعطیل؛
- 12ربیع الاول: میلاد پیامبر(ص)...........یک روز تعطیل؛
- 10ذی حجه: عید قربان..................... پنج روز تعطیل؛
- 1شوال: عید فطر............................چهار روز تعطیل؛
- 25دسامبر: عید المیلاد المجید.............یک روز تعطیل.
اعیاد ملی
- 1می: روز جهانی کار و کارگر.........یک روز تعطیل؛
- 25می: روز استقلال اردن..............یک روز تعطیل.
اعیاد دینی و ملی که جشن گرفته میشود اما تعطیل نیست:
- 27رجب: روز اسراء و معراج؛
- 30ژانویه: روز میلاد ملک عبدالله دوم؛
- 9ژوئن: روز آغاز سلطنت ملک عبدالله دوم (روز به تخت نشستن)؛
- 10ژوئن: روز انقلاب بزرگ عربی؛
- 10ژوئن: روز ارتش؛
- 14نوامبر: روز میلاد ملک حسین بن طلال[۴۸].
تفریحات؛ سفرو گردشگری
براساس پژوهشی رسمی که در سال 2008 انجام گرفته، بیشترین سفر از سوی خانوارهای ساکن پایتخت صورت گرفته که قریب 33 درصد از آمار سفرهای اردنیها را به خود اختصاص دادهاند. پس از آن ساکنان استان اربد با 21 درصد، زرقاء با 18 درصد، بلقاء با 11 درصد و عقبه با 4 درصد بیشترین سفر را انجام دادهاند. به این ترتیب بیشترین سفر از آن خانوادههاییست که در مناطق مرکزی اردن ساکنند که حدود 65 درصد است. پس از آن مردم مناطق شمالی با 25 درصد و سپس مردم مناطق جنوبی با 10 درصد قرار دارند. به نظر میرسد که آمار و ارقام حاکی از تمکن مالی بیشتر مردم مناطق مرکزی است. حدود 57درصد از این سفرها به قصد گذراندن تعطیلات، 32درصد به قصد دیدار اقوام و خویشاوندان، 8درصد سفرهای تحصیلی و مدرسه ای و دانشگاهی، 2درصد به قصد دیدن بازارها و خرید و 2درصد نیز با اهداف دیگر صورت پذیرفته است[۴۹].
مجموعه هزینههایی که جهت سفر با اهداف مختلف صرف شده حدود 61/4 میلیون دینار میباشد که بیشتر این هزینه توسط خانوادههای ساکن پایتخت صرف شده است[۵۰]. حدود 44 درصد از هزینههای سفر در مناطق جنوبی، 39درصد در مناطق مرکزی و 17درصد در مناطق شمالی خرج شده است. 67درصد از سفرها با وسیله نقلیه شخصی، 31 درصد با وسیله نقلیه عمومی و 2درصد با سایر وسایل حمل و نقل صورت پذیرفته است[۵۱]. در مجموع حدود 21/4درصد از خانوادهها اقدام به مسافرت کردهاند[۵۲]. که نشان از تمکن مالی همین کسر جماعت اردن دارد.
این در حالی است که میزان هزینه سفر یک روزه برای یک نفر 8 دینار است و در صورتی که مسافر شب را درجایی اقامت کند این هزینه بالغ بر 10 دینار میباشد[۵۳]. سیر و سفرهای کمتر از 20 کیلومتر 23 درصد از مجموع سفرها را تشکیل دادهاند. سفرهای بین 21-40 کیلومتر 24 درصد، سفرهای بین 80-41 کیلومتر 25 درصد و سفرهای با بیش از 80 کیلومتر 28درصد از سفرها را به خود اختصاص دادهاند[۵۴]. بیشترین سفرهای یک روزه (36 درصد سفرها) به پایتخت صورت گرفته است و بلقاء (18 درصد) و زرقاء (10 درصد) در مکانهای بعدی قرار دارند[۵۵].
بیشترین سفرهای اقامتی که افراد شب را در آنجا گذراندهاند به استان عقبه با رقم 38 درصد صورت گرفته است و پایتخت (19 درصد) و اربد (13 درصد) در مکانهای بعدی قرار دارند[۵۶]. مردم مناطق مرکزی حدود 69 درصد از سفرهایشان را به همان مناطق، 16/2 درصد را به مناطق شمال و 14/9 درصد به مناطق جنوب اختصاص دادهاند. مردم مناطق شمال 57 درصد از سفرهایشان را به مناطق خود، 36 درصد را به مناطق مرکزی و 8 درصد را به مناطق جنوب اختصاص دادهاند. مردم مناطق جنوب نیز 58 درصد از سفرها را به مناطق خود، 31 درصد به مناطق مرکزی، 11 درصد به مناطق شمال اختصاص دادهاند[۵۷].
سفرهایی که به استان بلقاء صورت پذیرفته، بیشتر برای دیدن بحر المیت [۵۸] و سفرهایی که به استان اربد صورت گرفته، بیشتر برای دیدن درههای شمالی[۵۹] و سفرهایی که به استان جرش صورت گرفته بیشتر برای دیدن شهر جرش، اطراف آن و دبین[۶۰] و سفرهایی که به استان کرک صورت گرفته، بیشتر برای دیدن درههای جنوبی[۶۱] و سفرهایی که به استان طفیله صورت گرفته، بیشتر برای دیدار از منطقه حفاظت شده ضانا (محمیة ضانا) بوده است[۶۲]. و سفرهایی که به استان معان صورت گرفته، بیشتر برای دیدن شهر تاریخی پتراء[۶۳] و در نهایت سفرهایی که به استان عقبه صورت گرفته، بیشتر برای دیدار از وادی رم بوده است[۶۴]. اکثر سفرها (33 درصد) در سه ماه آخر سال صورت گرفته است[۶۵].
موزههای اردن
اردن تاریخی طولانی دارد و نقش مهمی در تمدن و تاریخ بازی کرده است، از این رو دارای موزههای تاریخی بسیاری است. افزون بر آن اردن دارای موزههای گیاه شناسی، حیوان شناسی، فرهنگی، نظامی، سیاسی، علمی، اقتصادی، صنعتی، هنری، طبیعی و باستان شناسی نیز میباشد[۶۶]. اولین موزه در شهر جرش در سال 1923 افتتاح شد. در دهه شصت، سه موزه باستان شناسی دردانشگاههای اردن تاسیس شد و موزههای دیگری نیز در اربد، ام قیس، بیت رأس، تل العشایر، الحصن، قلعة الربض، جرش و امّ جمال تاسیس شد. در دهه هفتاد نیز بالغ بر ده موزه در زمینههای باستان شناسی، نظامی، مردمی و هنرهای زیبا و در دهه هشتاد قریب 11 موزه مختلف تاسیس شد[۶۷]. در سال 1994 همایش اهتمام به موزهها در امان تحت نظارت سازمان یونسکو برگزار شد که اغلب کشورهای عربی در آن شرکت کردند[۶۸]. مهمترین موزههای اردن به شرحی است که میآید:
موزه اردن (متحف الاردن)
موزه ملی اردن آثار تاریخی و آثار باستانی، حیات سیاسی و اجتماعی و فرهنگی اردن از عصر سنگ تا عصر کنونی را دربردارد. مساحت آن 10 هزار متر مربع است و در مرکز امان واقع شده است. این موزه فرصتی را برای پژوهشگران فراهم میآورد تا به پژوهش و تحقیق در زمینه تاریخ اردن و میراث آن بپردازند. این موزه از طریق توافقات صورت گرفته با برخی از موزههای جهانی ارتباط دارد.
موزه کودکان (متحف الاطفال)
این موزه با تلاش ملکه اردن خانم رانیا العبدالله در سال 2007 افتتاح شد که مکانی برای فعالیت، تحرک و ماجراجویی کودکان است و به کودکان فرصت تجربه، ابتکار و تعامل درست با محیط زیست را میدهد. ورودی این موزه برای تمامی کودکان از کلیه نقاط کشور رایگان و جز سه شنبهها در کلیه ایام هفته باز است.
موزه آثار باستانی (متحف الآثار)
این موزه همزمان با تأسیس دانشگاه اردن در سال 1962 در این دانشگاه تأسیس شد که آثار باستانی و تمدنی از عصر سنگ تا پایان دورههای اسلامی را به نمایش میگذارد. آثار این موزه از دو منبع اصلی شامل اداره آثار باستانی عمومی و حفاریهای صورت گرفته در جرش، پترا، تل السلامــة، تل المزار، رجم الکرسی، تل سیران، تل ابونصیر، تل ابوالصوان و تل السخنــة تأمین میشود.
موزه سکه شناسی بانک ملی اردن (متحف البنک الاهلی الاردنی للنمیات)
این موزه در سال 1999 تاسیس شد و شامل 40 هزار سکه است که دنایف القسوس(دبیر موزه) آنها را در طی 30 سال جمع آورده است. سکهها دورههای زمانی بیش از 2500 سال را پوشش میدهند که قدیمیترین آنها متعلق به 600 سال قبل از میلاد مسیح است. بر دیوارهای موزه عکسهایی از سکهها به همراه شرح مختصری از آنها به دو زبان عربی و انگلیسی ارائه شده است.
موزه تاریخ طبیعی اردن، دانشگاه یرموک (متحف التاریخ الطبیعی الاردنی)
این موزه در سال 1981 در دانشگاه یرموک تاسیس شد که با توجه به تنوع جانداران حیوانی، گیاهی و زمینشناسی موجود، از مهم ترین مراکز تحقیق و پژوهش در زمینه علوم طبیعی و محیط زیستی به شمار میرود. این موزه به سه بخش حیوانات، گیاهان و بخش زمین شناسی تقسیم میشود که در هر بخش نمونههای بسیاری گردآوری شده است. هم چنین این موزه خدمات آموزشی و فرهنگی متنوعی ارائه میدهد.
لاستوریا (متحف الحکایــة التراثی)
این موزه که در شهر مادبا قرار دارد، در سال 2013 به دست شاهزاده سمیه بنت الحسن افتتاح شد. هدف این موزه ایجاد همبستگی میان ادیان است که با ارائه آثار و مجسمهها، داستانهای پیامبران را روایت میکند. مانند: زندگی موسی(ع) و مسیح (ع) و یحیی(ع) و... .
موزه تاریخی سلط، خانه ابوجابر (متحف السلط التاریخی، بیت ابوجابر)
شهر سلط به سبب ساختمانهایی که از سنگ زرد ساخته شده و در دامنه تپهها با هماهنگی و انسجام پراکندهاند، به شهر منحصر به فردی تبدیل شده است. تاریخ عظیم این ساختمانها به عصر طلایی شهر( 1881 تا 1918 ) برمیگردد. سلط یکی از معدود شهرهای اردن است که در آن خانهها، مساجد و کلیساهای بسیاری با قدمت بیش از یکصد سال و معماری بینظیر وجود دارد. خانههای تاریخی این شهر بیش از هزار باب است که با سنگهای زرد ساخته شدهاند. این تعداد در هیچ شهر دیگری در اردن یافت نمیشود. خانه ابوجابر یکی از همین خانههای تاریخیست که در دل این شهر قدیمی واقع شده و تاریخچه آن به اوایل قرن 19 برمیگردد.
موزه آثار باستانی کرک (متحف آثار الکرک)
موزه کرک ابتدا در سال 1981 در داخل قلعه کرک ساخته و سپس نوسازی شد و در آن تابلوها و اطلاعات تاریخی، باستانشناسی و جغرافیایی جهت افزایش آگاهی بیننده افزوده و در سال 2004 به طور رسمی افتتاح شد.
موزه دارالسرایا (متحف دارالسرایا)
بنای این موزه قلعهایست که عثمانیها آن را در اواسط قرن 19 در سمت جنوبی تل اربد ساختند و پس از سال 1886 به مقر حاکم عثمانی السرایا تبدیل شد. اداره آثار باستانی عمومی در سال 1994 این قلعه را به موزه تبدیل نمود.
موزه مؤسسه راهآهن حجاز-اردن (متحف موسســة الخط الحدیدی الحجازی الاردنی)
این موسسه براساس قانون شماره 23 سال 1953 جهت اداره خطوط راه آهن و سرمایه گذاری در آنها تاسیس شده که موزه ای را در زمینه حمل و نقل ریلی راه اندازی نمود[۶۹]. افزون بر اینها موزهی سلطنتی اتومبیل، موزهی باستانشناسی آکابا، موزهی پیامبر (ص)، موزهی مدال شناسی بانک مرکزی اردن و موزه آداب و رسوم مشهور اردن از جمله موزههای دیدنی اردن میباشد. گفتنی است که مطابق آمار یونسکو بین سالهای 88 تا 94 میلادی تعداد موزههای اردن 18 موزه و شمار بازدیدکنندگان سالانه به ازای هر 100 نفر 11 نفر برآورد شده است[۷۰]. هم چنین نرخ بازدید کنندگان طی سالهای 2017 تا 2019 به این شرح است:
میانگین بینندگان موزهها و آثار باستانی ( 2017 تا 2019)
مکان | 2017 | 2018 | 2019 |
موزه باستان شناسی اردن | 202.000 | 265.455 | 339.050 |
موزه فولکلور | 215.550 | 268.050 | 291.500 |
موزه مادبا | 11.450 | 12.950 | 17.752 |
سایت غسل تعمید | 104.435 | 143.011 | 183.481 |
کلیسا و نقشه | 220.967 | 316.033 | 467.000 |
محوطه های باستانی جراش | 254.818 | 333.658 | 475.526 |
موزه و ارگ کرک | 16.257 | 27.950 | 48.938 |
سایت های باستان شناسی در پترا | 620.367 | 828.952 | 1.135.300 |
محوطه های باستانی در ام قیس | 157.633 | 146.656 | 78.518 |
محوطه های باستانی در عجلون | 201.634 | 250517 | 213.822 |
محوطه های باستانی در رام | 177.569 | 243.447 | 364.230 |
کوه نبو | 191.036 | 480.565 | 669.581 |
سایر محوطه های باستان شناسی | 302.444 | 514.776 | 267.338 |
مجموع | 2.676.178 | 3.832.020 | 4.552.036 |
آخرین آمار اداره آمار اردن به تفصیل تعداد بازدیدکنندگان را طی سال های 2017 تا 2019 نشان می دهد[۷۱]. که حاکی از نرخ رشد قابل توجه بازدیدکنندگان است.
کتابخانههای عمومی
مسئولیت کتابخانههای عمومی برعهده مقامات محلی است. نخستین کتابخانه در اربد در سال 1957 به عنوان طرح آزمایشی یونسکو تأسیس شد[۷۲]. پس از آن در دهه شصت سه اتفاق مهم در زمینه کتابخانهها افتاد؛ تاسیس کتابخانه عمومی امان در سال 1960، تاسیس دانشگاه اردن و کتابخانه آن در سال 1962 و تاسیس انجمن کتابخانههای اردن در سال 1963؛ این موسسات نقش مهمی در پیشرفت کتابخانههای اردن ایفا کردند[۷۳]. در این دهه، کتابخانههای عمومی دیگری در بخش شرقی اردن، در شهرهای کرک، معان، زرقا، سلط، عقبه، وادی السیر و عمان و اربد تاسیس شد. همچنین در این دهه، تعدادی کتابخانه تخصصی و بزرگ در وزارتخانهها و ادارات دولتی تاسیس گردید که مهمترین آنها تأسیس کتابخانه بانک مرکزی در سال 1964 و کتابخانه منابع طبیعی در سال 1965 بود.
در دهه هفتاد نیز تعداد کتابخانههای دانشگاهها و مراکز تربیت معلم افزایش یافتند ولی کتابخانههای عمومی تحول چندانی نداشتند؛ فقط دو کتابخانه عمومی در سال 1974 در شهرهای رمثا و مفرق و یک کتابخانه عمومی در جرش در سال 1979 تاسیس شد. در این دهه کتابخانه کودکان نیز تأسیس شد[۷۴]. که اتفاق مهم این دهه به شمار میرود[۷۵]. توجه و اهتمام به این کتابخانههای عمومی در دهه هفتاد افزایش یافت به طوری که تا پایان سال 1989 بالغ بر 39 کتابخانه به شرحی که میآید در شهرهای مختلف تاسیس گردید؛ در استان اربد: 15 کتابخانه، در پایتخت: 8 کتابخانه، در منطقه عمان: 6 کتابخانه، در استان بلقا: 6 کتابخانه، در استان مفرق: 3 کتابخانه، در استان معان: 3 کتابخانه، در استان کرک: 3 کتابخانه و در استان طفیله: 1 کتابخانه[۷۶]
تعداد کتابخانههای کودکان نیز افزایش قابل توجهی یافت به طوری که تا پایان سال 1988 به 26 کتابخانه در شهرهای مختلف اردن رسید؛ در پایتخت: 16 کتابخانه، در زرقا: 3 کتابخانه، در اربد:3 کتابخانه، در معان: 3 کتابخانه، در کرک:1 کتابخانه، و در مفرق: 1 کتابخانه[۷۷]. مهمترین کتابخانه های عمومی اردن کتابخانه عمومی عَمّان است که قریب 120.000 عنوان کتاب، 500 نشریه جاری، مجموعهای از منابع غیرکتابی و همچنین مجموعه ویژهای برای نابینایان را در اختیار دارد. کتابخانه عمومی و مرکز اطلاعرسانی عبدالحمید شومن نیز که توسط سازمانی غیرانتفاعی در سال 1986 تأسیس شده مجهز به فناوریهای نوین اطلاعرسانی و دارای 24500 عنوان کتاب و 1500 نشریه است[۷۸].
اما آمار منتشر شده توسط یونسکو بین سالهای 89 تا 94 میلادی تعداد کتابخانههای عمومی اردن را 4 کتابخانه و تعداد مراجعان را نامعلوم و تعداد کتابها را به ازای هر یکصد نفر 11 کتاب نشان میدهد[۷۹]. که چنان که مشاهده شد با آمار رسمی ارائه شده توسط اردن بسیار متفاوت است. این اختلاف فاحش میان اعداد و ارقام تعداد کتابخانهها را شاید بتوان ناشی از استانداردهای یونسکو برای معتبر شمردن موسسه یا نهادی به نام کتابخانه دانست[۸۰].
نیز نگاه کنید به
فرهنگ عمومی ژاپن؛ فرهنگ عمومی سودان؛ فرهنگ عمومی زیمبابوه؛ فرهنگ عمومی سوریه؛ فرهنگ عمومی افغانستان؛ فرهنگ عمومی سنگال؛ فرهنگ عمومی کوبا؛ فرهنگ عمومی کانادا؛ فرهنگ عمومی لبنان؛ فرهنگ عمومی تونس؛ فرهنگ عمومی روسیه؛ فرهنگ عمومی چین؛ فرهنگ عمومی ساحل عاج؛ فرهنگ عمومی مصر؛ فرهنگ عمومی فرانسه؛ فرهنگ عمومی اسپانیا؛ فرهنگ عمومی اوکراین؛ فرهنگ عمومی قطر؛ فرهنگ عمومی سیرالئون؛ فرهنگ عمومی اتیوپی؛ فرهنگ عمومی مالی؛ فرهنگ عمومی تاجیکستان؛ فرهنگ عمومی گرجستان؛ فرهنگ عمومی قزاقستان؛ فرهنگ عمومی بنگلادش؛ فرهنگ عمومی سریلانکا؛ فرهنگ عمومی تایلند؛ فرهنگ عمومی آرژانتین
کتابشناسی
- ↑ الدکتور احمد الربایعه؛ الدکتور احمد حمودة(1991)؛ السکان و الحیاة الاجتماعیــة منشورات لجنــة تاریخ الاردن.، ص. 88
- ↑ M.H. Seyd. World Infopedia Jordan. NewDelhi,p. 177
- ↑ الدکتور احمد الربایعه؛ الدکتور احمد حمودة(1991)؛ السکان و الحیاة الاجتماعیــة منشورات لجنــة تاریخ الاردن.، ص. 88
- ↑ M.H. Seyd. World Infopedia Jordan. NewDelhi,p. 177
- ↑ الدکتور احمد الربایعه؛ الدکتور احمد حمودة(1991)؛ السکان و الحیاة الاجتماعیــة منشورات لجنــة تاریخ الاردن.، ص. 89
- ↑ الدکتور احمد الربایعه؛ الدکتور احمد حمودة(1991)؛ السکان و الحیاة الاجتماعیــة منشورات لجنــة تاریخ الاردن.، ص. 90
- ↑ الدکتور احمد الربایعه؛ الدکتور احمد حمودة(1991)؛ السکان و الحیاة الاجتماعیــة منشورات لجنــة تاریخ الاردن.، ص. 90
- ↑ الدکتور احمد الربایعه؛ الدکتور احمد حمودة(1991)؛ السکان و الحیاة الاجتماعیــة منشورات لجنــة تاریخ الاردن.، ص. 92
- ↑ الدکتور احمد الربایعه؛ الدکتور احمد حمودة(1991)؛ السکان و الحیاة الاجتماعیــة منشورات لجنــة تاریخ الاردن.، ص. 93
- ↑ Shoup. J. A., Culture and customs of Jordan, p.cm. Culture and customs of the Middle East, ISSN 1550-1310, p. 92 - 98
- ↑ Shoup. J. A., Culture and customs of Jordan, p.cm. Culture and customs of the Middle East, ISSN 1550-1310, p. 71-78
- ↑ Shoup. J. A., Culture and customs of Jordan, p.cm. Culture and customs of the Middle East, ISSN 1550-1310, p. 77-80
- ↑ Shoup. J. A., Culture and customs of Jordan, p.cm. Culture and customs of the Middle East, ISSN 1550-1310, p. 80-86
- ↑ Shoup, J. A.(2007), Culture and customs, p. 39 - 41
- ↑ الدكتور العمدهانی(1996)، الأدب الشعبی فی الأردن، منشورات لجنــة تاریخ الأردن، ص. 19 - 15
- ↑ الدكتور العمدهانی(1996)، الأدب الشعبی فی الأردن، منشورات لجنــة تاریخ الأردن، ص. 20
- ↑ الدكتور العمدهانی(1996)، الأدب الشعبی فی الأردن، منشورات لجنــة تاریخ الأردن، ص. 20
- ↑ الدكتور العمدهانی(1996)، الأدب الشعبی فی الأردن، منشورات لجنــة تاریخ الأردن، ص. 21
- ↑ الدكتور العمدهانی(1996)، الأدب الشعبی فی الأردن، منشورات لجنــة تاریخ الأردن، ص. 21
- ↑ الدكتور العمدهانی(1996)، الأدب الشعبی فی الأردن، منشورات لجنــة تاریخ الأردن، ص. 21
- ↑ الدكتور العمدهانی(1996)، الأدب الشعبی فی الأردن، منشورات لجنــة تاریخ الأردن، ص. 20
- ↑ الدكتور العمدهانی(1996)، الأدب الشعبی فی الأردن، منشورات لجنــة تاریخ الأردن، ص. 23
- ↑ الدكتور العمدهانی(1996)، الأدب الشعبی فی الأردن، منشورات لجنــة تاریخ الأردن، ص. 23
- ↑ الدكتور العمدهانی(1996)، الأدب الشعبی فی الأردن، منشورات لجنــة تاریخ الأردن، ص 30-27
- ↑ الدكتور العمدهانی(1996)، الأدب الشعبی فی الأردن، منشورات لجنــة تاریخ الأردن، ص. 31
- ↑ الدكتور العمدهانی(1996)، الأدب الشعبی فی الأردن، منشورات لجنــة تاریخ الأردن، ص. 31و32
- ↑ الدكتور العمدهانی(1996)، الأدب الشعبی فی الأردن، منشورات لجنــة تاریخ الأردن، ص. 32و33
- ↑ الدكتور العمدهانی(1996)، الأدب الشعبی فی الأردن، منشورات لجنــة تاریخ الأردن، ص. 34
- ↑ الدكتور العمدهانی(1996)، الأدب الشعبی فی الأردن، منشورات لجنــة تاریخ الأردن، ص. 35
- ↑ الدكتور العمدهانی(1996)، الأدب الشعبی فی الأردن، منشورات لجنــة تاریخ الأردن، ص. 77
- ↑ الدكتور العمدهانی(1996)، الأدب الشعبی فی الأردن، منشورات لجنــة تاریخ الأردن، ص. 78
- ↑ الدكتور العمدهانی(1996)، الأدب الشعبی فی الأردن، منشورات لجنــة تاریخ الأردن، ص. 81-79
- ↑ الدكتور العمدهانی(1996)، الأدب الشعبی فی الأردن، منشورات لجنــة تاریخ الأردن، ص. 82و83
- ↑ الدكتور العمدهانی(1996)، الأدب الشعبی فی الأردن، منشورات لجنــة تاریخ الأردن، ص. 85و86
- ↑ الدكتور العمدهانی(1996)، الأدب الشعبی فی الأردن، منشورات لجنــة تاریخ الأردن، ص. 91-88
- ↑ الدكتور العمدهانی(1996)، الأدب الشعبی فی الأردن، منشورات لجنــة تاریخ الأردن، ص. 37و38
- ↑ الدكتور العمدهانی(1996)، الأدب الشعبی فی الأردن، منشورات لجنــة تاریخ الأردن، ص. 42و43
- ↑ الدكتور العمدهانی(1996)، الأدب الشعبی فی الأردن، منشورات لجنــة تاریخ الأردن، ص. 45و46
- ↑ الدكتور العمدهانی(1996)، الأدب الشعبی فی الأردن، منشورات لجنــة تاریخ الأردن، ص. 49-47
- ↑ الدكتور العمدهانی(1996)، الأدب الشعبی فی الأردن، منشورات لجنــة تاریخ الأردن، ص. 50و51
- ↑ الدكتور العمدهانی(1996)، الأدب الشعبی فی الأردن، منشورات لجنــة تاریخ الأردن، ص. 52و53
- ↑ الدكتور العمدهانی(1996)، الأدب الشعبی فی الأردن، منشورات لجنــة تاریخ الأردن، ص. 44
- ↑ الدكتور العمدهانی(1996)، الأدب الشعبی فی الأردن، منشورات لجنــة تاریخ الأردن، ص. 60-57
- ↑ الدكتور العمدهانی(1996)، الأدب الشعبی فی الأردن، منشورات لجنــة تاریخ الأردن، ص. 70-69
- ↑ برگرفته از وزارة الثقافیه فی المملكــة الاردنیــة الهاشمیــة http://www.culture.gov.jo/
- ↑ برگرفته از http://www.jordaniansongs.net/
- ↑ برگرفته از الموقع الالكترونی للمركز الجغرافی الملكی الأردنی http://www.rjgc.gov.jo/RJG
- ↑ برگرفته از الموقع الالكترونی للمركز الجغرافی الملكی الأردنی http://www.rjgc.gov.jo/RJG
- ↑ التقریر التحلیلی لنتائج مسح السیاســة المحلیــة(2009)، مدیریــة المسوح الاقتصادیــة، ایلول، ص. 1
- ↑ التقریر التحلیلی لنتائج مسح السیاســة المحلیــة(2009)، مدیریــة المسوح الاقتصادیــة، ایلول، ص. 2
- ↑ التقریر التحلیلی لنتائج مسح السیاســة المحلیــة(2009)، مدیریــة المسوح الاقتصادیــة، ایلول، ص. 3
- ↑ التقریر التحلیلی لنتائج مسح السیاســة المحلیــة(2009)، مدیریــة المسوح الاقتصادیــة، ایلول، ص. 6
- ↑ التقریر التحلیلی لنتائج مسح السیاســة المحلیــة(2009)، مدیریــة المسوح الاقتصادیــة، ایلول، ص. 20
- ↑ التقریر التحلیلی لنتائج مسح السیاســة المحلیــة(2009)، مدیریــة المسوح الاقتصادیــة، ایلول، ص. 23
- ↑ التقریر التحلیلی لنتائج مسح السیاســة المحلیــة(2009)، مدیریــة المسوح الاقتصادیــة، ایلول، ص. 27
- ↑ التقریر التحلیلی لنتائج مسح السیاســة المحلیــة(2009)، مدیریــة المسوح الاقتصادیــة، ایلول، ص. 28
- ↑ التقریر التحلیلی لنتائج مسح السیاســة المحلیــة(2009)، مدیریــة المسوح الاقتصادیــة، ایلول، ص. 28
- ↑ التقریر التحلیلی لنتائج مسح السیاســة المحلیــة(2009)، مدیریــة المسوح الاقتصادیــة، ایلول، ص. 31
- ↑ التقریر التحلیلی لنتائج مسح السیاســة المحلیــة(2009)، مدیریــة المسوح الاقتصادیــة، ایلول، ص. 33
- ↑ التقریر التحلیلی لنتائج مسح السیاســة المحلیــة(2009)، مدیریــة المسوح الاقتصادیــة، ایلول، ص. 33
- ↑ التقریر التحلیلی لنتائج مسح السیاســة المحلیــة(2009)، مدیریــة المسوح الاقتصادیــة، ایلول، ص. 33
- ↑ التقریر التحلیلی لنتائج مسح السیاســة المحلیــة(2009)، مدیریــة المسوح الاقتصادیــة، ایلول، ص. 35
- ↑ التقریر التحلیلی لنتائج مسح السیاســة المحلیــة(2009)، مدیریــة المسوح الاقتصادیــة، ایلول، ص. 35
- ↑ التقریر التحلیلی لنتائج مسح السیاســة المحلیــة(2009)، مدیریــة المسوح الاقتصادیــة، ایلول، ص. 35
- ↑ التقریر التحلیلی لنتائج مسح السیاســة المحلیــة(2009)، مدیریــة المسوح الاقتصادیــة، ایلول، ص. 40
- ↑ العمد، الدكتورهانی(1965 - 1995م)، الموسسات الثقافیه فی الأردن، منشورات اللجنــة العلیا لكتابــة تاریخ الأردن، ص. 77
- ↑ العمد، الدكتورهانی(1965 - 1995م)، الموسسات الثقافیه فی الأردن، منشورات اللجنــة العلیا لكتابــة تاریخ الأردن، ص. 73
- ↑ العمد، الدكتورهانی(1965 - 1995م)، الموسسات الثقافیه فی الأردن، منشورات اللجنــة العلیا لكتابــة تاریخ الأردن، ص. 78
- ↑ برگرفته از وزارة الثقافیه فی المملكــة الاردنیــة الهاشمیــة http://culture.gov.jo/new
- ↑ فرهنگ، خلاقیت و بازار: گزارش جهانی فرهنگ 1378/ 1998/ نویسنده گروه نویسندگان؛ ترجمه گروه مترجمان. - تهران: كمیسیون ملی یونسكو در ایران،مركز انتشارات، 1379.
- ↑ Year Book 2013, Department of statistics, p. 22
- ↑ دایرة المعارف کتابداری و اطلاع رسانی فاروق منصور ترجمه ویدا بزرگچمی
- ↑ فاروق منصور(1992)، النشر و المطابع و المكتبات؛ منشورات لجنــة تاریخ الأردن. ص. 35
- ↑ فاروق منصور(1992)، النشر و المطابع و المكتبات؛ منشورات لجنــة تاریخ الأردن. ص. 38
- ↑ فاروق منصور(1992)، النشر و المطابع و المكتبات؛ منشورات لجنــة تاریخ الأردن. ص. 38
- ↑ فاروق منصور(1992)، النشر و المطابع و المكتبات؛ منشورات لجنــة تاریخ الأردن. ص. 38
- ↑ فاروق منصور(1992)، النشر و المطابع و المكتبات؛ منشورات لجنــة تاریخ الأردن. ص. 39
- ↑ دایرة المعارف کتابداری و اطلاع رسانی فاروق منصور ترجمه ویدا بزرگچمی
- ↑ فرهنگ، خلاقیت و بازار: گزارش جهانی فرهنگ 1378/ 1998/ نویسنده گروه نویسندگان؛ ترجمه گروه مترجمان. - تهران: كمیسیون ملی یونسكو در ایران،مركز انتشارات، 1379. ص 551
- ↑ لایقی، غلامرضا (1402). جامعه و فرهنگ اردن. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی(در دست انتشار)