تاریخ دوره باستان و میانی بنگلادش: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
جز (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).)
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''2. تاریخ'''
به اعتبار منابع موثق تاریخ باستانی در بنگال از 1000 پیش از میلاد و با ورود آریاییان آغاز می‌شود، هر چند از متون کهن آریاییان اطلاع چندانی درباره اوضاع سیاسی بنگاله به دست نمی‌آید<ref name=":3">کریمی، جواد(1403). " بنگلادش". [https://rch.ac.ir/ دانشنامه جهان اسلام]، قابل بازیابی از https://rch.ac.ir/article/Details/11691?%D8%A8%D9%86%DA%AF%D9%84%D8%A7%D8%AF%D8%B4</ref><ref name=":4">امام الدین، س.، "بنگال/ بنگاله"، دانشنامه جهان اسلام، ذیل حرف ب. ص 333.</ref>. [[پرونده:تاریخ بنگلادش.jpg|بندانگشتی|تاریخ بنگلادش، برگرفته از travelmate، قابل بازیابی از https://www.travelmate.com.bd/history-of-bangladesh/#google_vignette]]اغلب اطلاعات تاریخی موجود به ایندوس (Indus) (سند) و بالای دره‌های گنگ (Ganges Valleys) و پس از آن انتهای رودبیهار (Bihar) مربوط است. ابتدا مهاجرت گروه‌های هند و آریایی (Indo-Aryan) به شمال هند صورت گرفته است. بنظر می‌رسد قومی‌ غیرآریایی در بنگال می‌زیستند که به بنگ (Bang) شهرت داشتند و این نام از کلمه "بنگا" یا "ونگا" گرفته شده است.


2 .1. تاریخ دوران باستان (پ.م.) و میانی
از این قوم در متون حماسی قدیم به زبان سنسکریت و کتب مذهبی هندوان (پوراناها) و همچنین ادبیات بودایی یاد شده است<ref name=":32">کریمی، جواد(1403). " بنگلادش". [https://rch.ac.ir/ دانشنامه جهان اسلام]، قابل بازیابی از https://rch.ac.ir/article/Details/11691?%D8%A8%D9%86%DA%AF%D9%84%D8%A7%D8%AF%D8%B4</ref><ref name=":32" /><ref name=":42">امام الدین، س.، "بنگال/ بنگاله"، دانشنامه جهان اسلام، ذیل حرف ب. ص 333.</ref>.


به اعتبار منابع موثق (دانشنامه جهان اسلام، ذیل واژه «بنگلادش») تاریخ باستانی در بنگال از 1000 پیش از ميلاد و با ورود آریاییان آغاز می شود، هر چند از متون کهن آریاییان اطلاع چندانی درباره اوضاع سیاسی بنگاله به دست نمی آید (امام الدین، 1377 : 333).
بنگال از زمان امپراطوری شاهان گوپتا (Gupta) که هندو بودند شکل گرفت. شاهان گوپتا ابتدا در شمال بنگال و سپس بیهار حکومت را به عهده داشتند. در میان پادشاهان سلسله گوپتا، «چاندراگوپتا، «سامودراگوپتا»، «ویکرامادیتا» و «سکندا گوپتا» از دیگران مشهورترند.


  اغلب اطلاعات تاريخي موجود به ايندوس [1] (سند) وبالاي دره هاي گنگ [2] و پس از آن انتهاي رودبيهار [3] مربوط است. ابتدا مهاجرت گروههاي هند و آريايي [4] به شمال هند صورت گرفته است. بنظر می رسد قومی غیر آریایی در بنگال می زیستند که به بنگ[5] شهرت داشتند و این نام از کلمه "بنگا" یا "ونگا"  گرفته شده است. از این قوم در متون حماسی قدیم به زبان سنسکریت و کتب مذهبی هندوان (پوراناها) و همچنین ادبیات بودایی یاد شده است (همانجا).  
در زمان گوپتاها برای نخستین بار آیین بودایی به این سرزمین راه یافت. در حدود هزار سال بعد، پادشاهی بودائی در بنگال به قدرت رسید. بسیاری از مورخان متفق القولند، «شاشانکا» (598 - 640 میلادی)، که وی هم هندو بود، نخستین پادشاهی بود که توانست در بنگال قلمرو مشخص ومهمی‌ را تحت پوشش قوای خود درآورد. در سال 750 میلادی، مردم، «گوپالا» (Gopala) را که بودایی بود، برای حکومت انتخاب کردند. وی سلسله «پالا» (pala) راتأسیس کرد. پادشاهان این سلسله پیرو [[آیین بودا]] بودند و به ترویج این آیین کمک کردند. آن‌ها صومعه‌ها ومدارس بودایی را تأسیس کردند. زائران چینی که در آن زمان به این منطقه مسافرت کرده اند، در مورد پارسایی و طرفداری بنگالی‌ها از مذهب بودا مطالبی نوشته‌اند. بودیسم بخصوص از طرف طبقات پایین مورد استقبال قرار گرفت. تبلیغ آرامش طلبی و صلح دوستی این آیین، سلطه گری «پالاها» به مناطق دیگر را تا حدودی تضعیف می‌کرد. «دارماپال» یکی از پادشاهان این سلسله به تعمیر و بنای معابد بوداها پرداخت و کشور را تا رودخانه ایندوس (سند) در غرب و کوههای ویندیا (Vindhya) در مرکز هند امتداد بخشید<ref>فرزين نيا، زیبا (1374). [[بنگلادش]]. تهران: [https://www.ipis.ir/ دفتر مطالعات سياسي بين المللي وزارت امورخارجه]، ص. 35-36.</ref>.


  بنگال از زمان امپراطوري شاهان گوپتا[6]  كه هندو بودند شكل گرفت. شاهان گوپتا ابتدا در شمال بنگال و سپس بيهار حكومت را به عهده داشتند. در ميان پادشاهان سلسلة گوپتا، «چاندراگوپتا »،     « سامودراگوپتا»، « ویكراماديتا» و «سکندا گوپتا» از ديگران مشهورتر ند. در زمان گوپتاها برای نخستین بار آیین بودایی به این سرزمین راه یافت. در حدود هزار سال بعد، پادشاهی بودائي در بنگال به قدرت رسيد.
حکمرانان بودایی پالا از قرن هشتم تا دهم بر این کشور حکومت کردند. سپس حکومت بدست هندوها افتاد و پادشاهان «سن» که هندو مذهب بودند، بعد از کشتارهای بی رحمانه، بر مقدرات این سرزمین مستقر شدند. در زمان حکومت سلسله شاهان سن، سپاهیان اسلام با فرماندهی اختیارالدین محمد بختیار خلجی در 595 در بنگال مستقر شدند و حکومت را از شاهان سن گرفتند.


    بسياري از مورخان متفق القولند، « شاشانكا» (640- 598 ميلادي )، كه وي هم هندو بود، نخستين پادشاهي بود كه توانست در بنگال قلمرو مشخص ومهمي را تحت پوشش قواي خود درآورد.
تسلط بودایی‌ها بر مقدرات این کشور، حتی در زمان حکمرانی هندوها ومسلمانان، از یک سو و اختلاط قوم بودایی با ساکنین مناطق مختلف از جانب دیگر، موجب شد که آنان با فرهنگ و زبان محلـــی نیـــز آشنایی و موانست پیدا کنند. بدین طریق در میان پیروان مذهب بودایی، قومیت‌ها، نژادها و فرهنگ‌های مختلف و متفاوت به وجود آمد. این تفاوت‌ها هنوز در جوامع بودائی در مناطق جنگلی و کوهستانی [[چيتاگنگ|چیتاگنگ]] و در سایر مناطق وجود دارد. در زبان‌ها و گویش‌های این قوم، تاثیر زبان‌ها و گویش‌های محلی محیط سکونت آنان بیشتر دیده می‌شود.


  در سال 750 ميلادي، مردم، « گوپالا» [7] را كه بودايي بود، براي حكومت انتخاب كردند. وي سلسلة « پالا » [8] راتأسيس كرد. پادشاهان اين سلسله پیرو [[آیین بودا]] بودند و به ترویج این آیین کمک کردند. آن ها صومعه ها ومدارس بودايي را تأسيس كردند. زائران چيني كه در آن زمان به اين منطقه مسافرت كرده اند، در مورد پارسايي و طرفداري بنگالي ها از مذهب بودا مطالبي نوشته اند. بوديسم بخصوص از طرف طبقات پايين مورد استقبال قرار گرفت. تبلیغ آرامش طلبی و صلح دوستی این آیین، سلطه گری «پالاها» به مناطق ديگر را تا حدودي تضعيف مي كرد. « دارماپال » يكي از پادشاهان اين سلسله به تعمير و بناي معابد بوداها پرداخت و كشور را تا رودخانة ايندوس  (سند ) در غرب و كوههاي وينديا [9] در مركز هند امتداد بخشيد (فرزین نیا، 1373: 36- 35).
از آن جا که [[بنگلادش]] کشوری تازه تاسیس است، تاریخ باستانی و میانی آن همان دانسته‌های مربوط به بخش شرقی هند کنونی یعنی ایالت بنگال غربی است. از این جهت برای درک بیشتر وضعیت زمان‌های پیشین این سرزمین، مختصر اشاره‌ای به تاریخ دوران بحث شده در سرزمینی که کلا بنگال نامیده می‌شد، ضروری است<ref name=":0">توسلی، محمد مهدی، علی زاده کندی، عزیز، توسلی، سینا(1391). جامعه و فرهنگ [[بنگلادش]]. تهران: [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی](در دست انتشار)</ref>.
===[[سلسله سِن در بنگلادش|سلسله سِن]] (1201- 1150م) ===
[[پرونده:سلسله سن.jpg|بندانگشتی|سلسله سن، قابل بازیابی از https://sellaismk.shop/product_details/23634130.html]]در سال 1150 میلادی، «بیجوی سن» یکی از فرماندهان هندو مذهب با شکست دادن آخرین پادشاه سلسله «پالا» قدرت را به دست آورد. وی سپس بنگال شرقی و کامروپا (در ایالت آسام هند) را به پادشاهی خود افزود و امپراتوری عظیمی‌ به وجود آورد. وی به مدت 64 سال حکومت کرد، که از نظر مدت زمان حکومت، در تاریخ حکمرانان مسلمان، هندو و بودایی شبه قاره بی سابقه است.


  حکمرانان بودایی پالا از قرن هشتم تا دهم بر اين كشور حكومت كردند. سپس حكومت بدست هندوها افتاد و پادشاهان « سن » كه هندو مذهب بودند ، بعد از كشتارهاي بي رحمانه، بر مقدرات اين سرزمين مستقر شدند. در زمان حكومت سلسله شاهان سن، سپاهيان اسلام با فرماندهي اختيارالدين محمد بختيار خلجي در 595 در بنگال مستقر شدند و حكومت را از شاهان سن گرفتند.
پس از وی فرزندش «والالا سن» به مدت 20 سال در کمال آرامش حکمرانی کرد. در همین زمان بود که «والالا» کنفرانس عظیم مذهبی هندوها را تشکیل داد (1158 - 1178) و سیستم کاست گرایی هندو را ترویج کرد. هر هندو به تناسب شغل و حرفه، ارزش و اهمیت پیدا می‌کرد. هندوهای بنگلادش و بنگال غربی تا امروز بر اساس همین سیستم طبقه بندی شده‌اند<ref>Kulke, H. and Rothermund, D. (1998'').'' History of India. 3<sup>rd</sup>. Ed. London and New York: Routledge، P.106-112</ref>.


    تسلط بودايي ها بر مقدرات اين كشور، حتي در زمان حكمراني هندوها ومسلمانان، از يك سو و اختلاط قوم بودايي با ساكنين مناطق مختلف از جانب ديگر، موجب شد كه آنان با فرهنگ و زبان محلـــي نيـــز آشنايي و موانست پيدا کنند. بدين طريق در ميان پيروان مذهب بودايي، قوميت ها، نژادها و فرهنگ هاي مختلف و متفاوت به وجود آمد. اين تفاوت ها هنوز در جوامع بودائي در مناطق جنگلي و كوهستاني [[چيتاگنگ]] و در ساير مناطق وجود دارد. در زبان ها و گويش هاي اين قوم، تاثير زبان ها و گويش هاي محلي محيط سكونت آنان بيشتر ديده مي شود.
وی در پایان عمر خود مذهبی‌تر شد و بر اثر گرایشات شدید به مذهب هندو و به دلیل ترک دنیا و به منظور پاک شدن از گناهان، به اتفاق همسرش خود را به رودخانه مقدس گنگ انداخت. اما قبل از ترک دنیا، حکومت رابه فرزندش «لاکشمن سن» واگذار کرد ( 1178 - 1201). او آخرین پادشاه سلسله هندو مذهب «سن» بود. «لاکشمن» فردی مقید به مذهب بود و پایتخت وی در بنگال غربی قرار داشت.


    از آن جا که [[بنگلادش]] کشوری تازه تاسیس است، تاریخ باستانی و میانی آن همان دانسته های مربوط به بخش شرقی هند کنونی یعنی ایالت بنگال غربی است. از این جهت برای درک بیشتر وضعیت زمان های پیشین این سرزمین، مختصر اشاره ای به تاریخ دوران بحث شده در سرزمینی که کلا بنگال نامیده می شد، ضروری است.
وی به هنگام حمله «اختیارالدین بختیار» (اواخر قرن دوازدهم م)، پیر و فرسوده شده بود. وی پس از حمله اختیار، به بیکرام پور در [[داكا|داکا]] گریخت و در همانجا وفات یافت. با پایان یافتن حکومت لاکشمن سن، حاکمیت هندوها در بنگال خاتمه یافت و سرانجام پرچم پر افتخار اسلام بتدریج در بنگال و همه شبه قاره، به اهتزاز در آمد<ref>امام الدین، س.(1391)."بنگال/ بنگاله". دانشنامه جهان اسلام، ذیل حرف ب،  ص. 334.</ref>. «پالا‌ها» بودایی مذهب بودند و «سن‌ها» هندو مذهب؛ ا ز آن جا که تضاد شدیدی بین تعلیمات بودایی و آیین هندوئی وجود داشت، طرفداران این دو آیین دائماً در ستیز با یکدیگر بودند به طوری که به هنگام حکمرانی پادشاهان هندو مذهب، بوداییان در سختی و مکنت به سر می‌بردند و اغلب بر اثر وضعیت آن زمان و سیاست وقت قتل عام می‌شدند. همین شرایط به هنگام حاکمیت پادشاهان بودایی مذهب، هندوان را شدیداً آزار می‌داد و گاه منجر به کشتار آنان می‌شد.


سرانجام پس از ظهور اسلام، مسلمانان در مقابل کینه جویی و آزار هر دوگروه قرا رگرفتند. به زودی آیین اسلام به لحاظ تبلیغ برادری و اجرای عدالت، توانست طرفداران بی شماری در بین دو گروه به دست آورد<ref>Kulke, H. and Rothermund, D. (1998'').'' History of India. 3<sup>rd</sup>. Ed. London and New York: Routledge، P.115</ref>.
===[[حکومت مسلمانان در بنگال]]===
[[پرونده:حکومت مسلمانان در بنگال.jpg|بندانگشتی|355x355پیکسل|حکومت مسلمانان در بنگلادش، قابل بازیابی از<nowiki/>https://iastoppers.com/landing/web-stories/who-was-the-first-ruler-to-establish-muslim-rule-in-bengal-know-all-about-it/]][[حکومت مسلمانان در بنگال]] از سال 1201 تا 1757 میلادی به طول انجامید. در 1201م. نیروهای قدرتمند مسلمان ترک آسیای میانه با هدف کنترل بنگال و گسترش اسلام در آن ناحیه، به سمت شرق حرکت کردند. با فشار نیروهای ترک، «لاکشمن سن» آخرین فرمانروای سلسله "سنا" در 1204 به سمت وانگا (بنگال شرقی) گریخت و به زودی، پیش از مرگ، پایتخت خود را در شهر ویکرامپور بنا نهاد. وی بدون داشتن وارث تاج و تخت، بدرود حیات گفت و پیروان بودایی او نیز نتوانستند سلسله سنا را از سقوط نجات دهند<ref>Phillips, D.A. and Gritzner, C.F. (2007). Bangladesh. New York: Chelsea House Publishers، P.35</ref>.


سلسله سِن (1201- 1150 م)
از این رو پس از شکست لاکشمن سن، به دست اختیارالدین بختیار، حکومت مسلمانان در بنگال شروع شد. این حکومت ادامه داشت تا زمانی که نیروهای بریتانیا با شکست «نواب سراج الدوله» (1765م.) در توطئه‌ای حساب شده آن را خاتمه دادند. بنگال در 1341 از انقیاد دهلی درآمد و مستقل شد. ترک‌ها در بنگال تا زمان فتح داکا توسط اکبر امپراتور هند، تا 1576 مستقل حکومت کردند<ref>Phillips, D.A. and Gritzner, C.F. (2007). Bangladesh. New York: Chelsea House Publishers، P.36</ref>. از این زمان بنگال به منزله ایالتی از هند، تحت سلطه تیموریان بزرگ هند درآمد و بعد از سقوط تیموریان (مغولان اعظم)، به دست نیروهای هند بریتانیا افتاد. در سده‌های13 تا 16 م. بنگال نقش اساسی در امپراتوری هند بازی کرد، زیرا با توجه به فرهنگ پیشرفته آن و نیز استفاده از زمین‌های کشاورزی فراوان، توانست به عنوان «سبد نان برای هند» <ref>Phillips, D.A. and Gritzner, C.F. (2007). Bangladesh. New York: Chelsea House Publishers، P.38</ref> نقشی برجسته ایفا نماید. بدین ترتیب مسلمانان طی دهه‌های متوالی موفق شدند بخش‌ها و فرمانداری‌های مختلف بنگال را فتح کنند. به طوری که ظرف مدت کوتاهی تمام بنگال (اعم از بنگلادش فعلی و بنگال غربی هند) تحت سیطره و نفوذ آنان در آمد. دلیل سریع پیشرفت اسلام در بنگال شرقی را نارضایتی مردم از وجود سیستم کاست و همچنین دستگاه حاکم می‌دانستند که حکومت خود را به نیروهای الهی نسبت می‌دادند<ref>West, B.A. (2009). Encyclopedia of the People of Asia and Oceania, New York: MV Hermitage، P.122</ref>.
====فرهنگ و تمدن====
سه عامل فرهنگی در ساخت فرهنگ و تمدن بنگلادش نقش داشته اند: بودیسم، هندوئیسم و اسلام. همچنین نباید از ذکر رودهای مهم این سرزمین و شاخه‌های آن‌ها که در آبادانی و یا ویرانی بسیاری از شهرها نقش مهمی‌ دارند و در عین حال پیشرفت فرهنگی و اقتصادی بنگاله در گرو همین رودهاست، غافل ماند<ref name=":02">امام الدین، س.(1391). "بنگال/ بنگاله". [https://rch.ac.ir/article/Paging دانشنامه جهان اسلام،] ذیل حرف ب، ص. 333.</ref>.


در سال 1150 ميلادي، « بيجوي سن » يكي از فرماندهان هندو مذهب با شكست دادن آخرين پادشاه سلسلة « پالا » قدرت را به دست آورد. وي سپس بنگال شرقي و كامروپا (در ايالت آسام هند ) را به پادشاهي خود افزود و امپراتوري عظيمي به وجود آورد. وي به مدت 64 سال حكومت كرد، كه از نظر مدت زمان حكومت، در تاريخ حكمرانان مسلمان، هندو و بودايي شبه قاره بي سابقه است.
میراث فرهنگی و تمدنی بنگاله که از دوران پادشاهان مسلمان باقی مانده، این است که در گوشه و کنار مملکت بناهای دولتی، قلعه‌ها، مساجد، مدارس، اقامتگاه‌ها، سراها و خانقاه‌ها ساخته و شبکه راه‌ها ایجاد شد. همچنین علم رواج یافت و بر احترام علما افزوده شد، عمران و آبادی شهر‌ها رونق گرفت و بازرگانی با کشورهای همجوار شرقی و غربی توسعه یافت؛ به خصوص تجارت دریایی و آمد و شد بازرگانان خارجی بر درآمد کشور افزود و قلمرو تجاری بنگلا گسترش یافت. در عهد اورنگ زیب امپراتور تیموریان هند، صدها مدرسه، مسجد، پل، جاده و عمارت مسکونی احداث شد و فرهنگ بابری رواج یافت. در دوران حکمرانی مسلمانان، در سرزمین زرخیز بنگال، فراوانی محصولات و کالاها و ارزانی چندان بود که آن را "باغ بهشت" می‌خواندند. پول خرمهره که در زمان هندوان رواج داشت، در همین زمان به سکه‌های زر و سیم بدل شد. به قول ابوالفضل علامی‌ در داکا و میمن سینگ معدن آهن و در مناطق هگلی و بردوان معادن الماس و انواع جواهر وجود داشت". جهانگردان خارجی از کارگاه‌های آهن و جواهر سازی و کاغذ و قالی یاد کرده‌اند. ململ (پارچه نازک کتانی) داکا در سراسر جهان شهرت داشت. در بنگال حریر و شکر سفید تولید می‌شد. تهیه نمک پیشه همگانی بود. کشتی‌های کوچک و بزرگ در آنجا ساخته می‌شد... در قرن سیزدهم، مارکوپولو از محصولات صادراتی آنجا، به ویژه پارچه، یاد کرده است. [[ابن بطوطه]] از رفاه و ارزانی بنگال در 746 سخن گفته است. در سده دهم پارچه‌های کتانی و ابریشمی، شکر و فلفل، برنج، کره، نمک و میوه از این سرزمین صادر می‌شد"<ref name=":02" />.


  پس از وي فرزندش « والالا سن » به مدت 20 سال در كمال آرامش حكمراني کرد. در همين زمان بود كه « والالا » كنفرانس عظيم مذهبي هندوها را تشكيل داد (78- 1158) و  سيستم كاست گرایی هندو را ترویج کرد. هر هندو به تناسب شغل و حرفه، ارزش و اهميت پيدا مي كرد. هندوهاي بنگلادش و بنگال غربي تا امروز بر اساس همين سيستم طبقه بندي شده اند
عناصر فرهنگ ایرانی از 600 م. به شبه قاره هند وارد شد و به زودی در بنگلا ریشه دواند. سنن پادشاهی و کشورداری ایران باستان سرمشق حکومت‌های این سرزمین شد. تکیه بر بردگان وارداتی برای خدمات خانگی، نظامی‌ و سیاسی و نیز اقتصاد بشدت متکی بر تجارت و پول از جمله نفوذ عناصر فرهنگ ایرانی در این سرزمین بود. نهاد پادشاهی و کشورداری ایرانی از اوایل سده هفتم در بنگال رواج یافت. در دربار پایتخت‌های پاندوا و گور، پادشاه مقدس شمرده می‌شد و به رسم ایرانیان اسباب جاه و جلال سلطنتی فراهم می‌آمد و به تقلید از شاهان ساسانی تشریفات درباری باشکوه انجام می‌شد. از سوی دیگر برای آن که دربار مسلمانان بنگال نتوانست اشرافی گری ایرانی را بوجود آورد، ناگزیر برای نگهداری از قصرها و کاخ‌های باشکوه خود مجبور شدند از مزدوران آسیای مرکزی استفاده کنند و بعدها جای اینان را سربازان سیاه پوست حبشی گرفت<ref name=":12">ایتن، ر.م. (1391). " عناصر فرهنگ ایران اسلامی در بنگال". [https://rch.ac.ir/article/Paging دانشنامه جهان اسلام]، ذیل حرف ب. ص 337.</ref>.


( Kilke and Rothermund, 1998:106 and 112).
"پیوندهای بنگال با ایران در سده هفتم و اوایل سده هشتم در معماری این خطه نیز به روشنی بازتاب یافته است. برج چهوتا پاندوا که در اواخر سده هفتم نزدیک کلکته ساخته شد، از قدیم‌ترین بناهای اسلامی‌ است که در بنگال به جا مانده است. این انتقال معماری ایرانی و مضامین عقیدتی آن به بنگال در مسجد ظفرخان غازی نیز دیده می‌شود"<ref name=":12" />.


    وي در پايان عمر خود مذهبي تر شد و بر اثر گرايشات شديد به مذهب هندو و به دلیل ترك دنيا و به منظور پاك شدن از گناهان، به اتفاق همسرش خود را به رودخانه مقدس گنگ انداخت. اما      قبل از ترك دنيا، حكومت رابه فرزندش « لاكشمن سن » واگذار کرد (1201- 1178). او آخرين پادشاه سلسلة هندو مذهب « سن » بود. « لاكشمن » فردي مقيد به مذهب بود و پايتخت وی در بنگال غربي قرار داشت. وي به هنگام حمله « اختيارالدين بختيار » (اواخر قرن دوازدهم م.)، پير و فرسوده شده بود . وي پس از حملة اختيار، به بيكرام پور در [[داكا]] گريخت و در همانجا وفات يافت. با پايان يافتن حكومت لاكشمن سن، حاكميت هندوها در بنگال خاتمه يافت و سرانجام پرچم پر افتخار اسلام بتدريج در بنگال و همه شبه قاره، به اهتزاز در آمد ( امام الدین، 1377 : 334).
پس از سلطه کامل تیموریان هند بر سرزمین‌های شرقی شبه قاره و سرتاسر بنگال، ورود فرهنگ ایرانی به آن سوی نیز مجددا آغاز شد؛ به زودی پای هنرمندان ایرانی که همایون با خود از ایران آورده بود، به بنگال رسید و هنر این استادان در گچ کاری بناهای سلطنتی در داکا، پایتخت جدید مغولان هند در ایالت بنگال، به خصوص در کاخ‌ها و باغ‌های باشکوه لال (لعل) باغ منعکس گردید. بعدها هنرمندان، دانشمندان، علما، نویسندگان و شاعران برجسته‌ا‌ی از مشهد، تهران، مازندران یا گیلان به بنگال مهاجرت کردند<ref>ایتن، ر.م.، " عناصر فرهنگ ایران اسلامی در بنگال"، [https://rch.ac.ir/article/Paging دانشنامه جهان اسلام]، ذیل حرف ب. ص 339.</ref>. امور دیوانی به زودی به دست ایرانیان افتاد و از این رو رسوم و اصطلاحات دیوانی ایرانی رواج یافت. در نتیجه زبان فارسی آرام آرام در دستگاه‌های دولتی رواج یافت<ref name=":0" />.
====آثار باستانی و تاریخی====
از معماری نیمه مخروبه و یا مخروبه دوران قدیم، یک نکته را می‌توان دریافت و آن طبیعت توسعه فرهنگ بنگالی است که به دوره تمدن کشاورزی باز می‌گردد.[[پرونده:آثار باستانی در بنگلادش.jpg|بندانگشتی|338x338پیکسل|آثار باستانی در بنگلادش، قابل بازیابی از https://www.travelmate.com.bd/top-10-historical-places-in-bangladesh/]]آثار بر جای مانده از قرن دوم قبل از میلاد در واقع بیانگر تمدن در دوره پالئوتیک (Paleothic) است که ذکر منطقه «وارندرا» (Varen dra) در ادبیات «ودیک» (Vedic) را نشان می‌دهد. زمانی که آریایی‌ها در شمال هند استقرار یافتند، مردم این منطقه را «نیشادا» (Nishada) می‌خواندند. باستان‌شناسان این مردم را «آسترواشیاتیک» (Austro-Asiatic) معرفی کرده‌اند. «نیشاداها» با فرهنگ «نئولتیک=نوسنگی» (Neolithic)، آشنایی داشتند و بعد‌ها با مردمی‌ که از نظر فرهنگی پیشرفته‌تر از آن‌ها بودند آمیزش یافتند. اینان بدنه اصلی جمعیت بنگال را تشکیل می‌دهند.


     « پالا ها » بودايي مذهب بودند و « سن ها » هندو مذهب؛ ا ز آن جا كه تضاد شديدي بين تعليمات بودايي و آيين هندوئي وجود داشت، طرفداران اين دو آيين دائماً در ستيز با يكديگر بودند به طوري كه به هنگام حكمراني پادشاهان هندو مذهب، بوداييان در سختی و مكنت به سر مي بردند و اغلب بر اثر وضعیت آن زمان و سیاست وقت قتل عام  مي شدند. همین شرایط به هنگام حاكميت پادشاهان بودایی مذهب، هندوان را شديداً آزار می داد و گاه منجر به کشتار آنان می شد.
آریایی کردن بنگال، فرهنگ «ودائی» با سیستم طبقاتی را در بنگال حاکم کرد و مردم بومی‌ آنجا جزو کاست «شودرا» (Soudras) شدند. همین موضوع، زمینه را برای حضور بودیسم و اسلام و مذاهب دیگر، بدون هیچگونه مقاومت و یا مخالفتی فراهم کرد.


  سرانجام پس از ظهور اسلام، مسلمانان در مقابل كينه جويي و آزار هر دوگروه قرا رگرفتند. به زودي آيين اسلام به لحاظ تبليغ برادري و اجراي عدالت، توانست طرفداران بي شماري در بين دو گروه به دست آورد Kilke and Rothermund, 1998:115)  ).
در قرن چهاردهم قبل از میلاد، اسکندر مقدونی، به شمال هند هجوم برد و در نتیجه یونانیان با مردم منطقه ادغام شدند. مورخین یونانی چون پلینی (Pliny) و بطلمیوس (Betelmuse) معتقدند که منطقه دلتایی به نام «گانگاریدا» (Gangaridai)، مشتق از کلمه گنگ است.


یونانیان نزد مردم منطقه به نام «یاوران» که به معنی کافر است، شناخته می‌شدند. فرهنگ ودایی، فرهنگ مذهبی دیگر چون اسلام و مسیحیت را نجس خواند؛ لذا حکومت آن‌ها قبول واقع شد.


حكومت مسلمانان در بنگال
آشوکا (Ashoka) فرمانروای بزرگ موریاها، بودیسم را در کل هند گسترش داد به گونه‌ای که دامنه آن تا [[چین]] و برمه نیز کشیده شد. مشهور است که وی 8004 معبد در سرتاسر هند ساخت؛ از جمله در بنگال. به طور مثال، «شل بان بیهار» (Shaiban) در کومیلا به عنوان یک معبد بودایی شناخته می‌شود.


حكومت مسلمانان در بنگال از سال 1201تا 1757 ميلادي به طول انجاميد. در 1201م. نیروهای قدرتمند مسلمان ترک آسیای میانه با هدف کنترل بنگال و گسترش اسلام در آن ناحیه، به سمت شرق حرکت کردند. با فشار نیروهای ترک، «لاکشمن سن» آخرین فرمانروای سلسله "سنا" در 1204 به سمت وانگا (بنگال شرقی) گریخت و به زودی، پیش از مرگ، پایتخت خود را در شهر ویکرامپور بنا نهاد. وی بدون داشتن وارث تاج و تخت، بدرود حیات گفت و پیروان بودایی او نیز نتوانستند سلسله سنا را از سقوط نجات دهند (Philips and Gritzner,2007:35 ). از این رو پس از شکست لاکشمن سن، به دست اختيارالدين بختيار، حكومت مسلمانان در بنگال شروع شد. این حکومت ادامه داشت تا زمانی که نیروهای بریتانیا با شكست « نواب سراج الدوله » (1765م.) در  توطئه ای حساب شده آن را خاتمه دادند. بنگال در 1341 از انقیاد دهلی درآمد و مستقل شد. ترک ها در بنگال تا زمان فتح داکا توسط اکبر امپراتور هند، تا 1576 مستقل حکومت کردند (Ibid:36). از این زمان بنگال به منزله ایالتی از هند، تحت سلطه تیموریان بزرگ هند درآمد و بعد از سقوط تیموریان (مغولان اعظم)، به دست نیروهای هند بریتانیا افتاد. در سده های13 تا 16 م. بنگال نقش اساسی در امپراتوری هند بازی کرد، زیرا با توجه به فرهنگ پیشرفته آن و نیز استفاده از زمین های کشاورزی فراوان، توانست به عنوان «سبد نان برای هند» ( Ibid:38) نقشی برجسته ایفا نماید. بدین ترتیب مسلمانان طي دهه هاي متوالي موفق شدند بخش ها و فرمانداري هاي مختلف بنگال را فتح كنند. به طوري كه ظرف مدت كوتاهي تمام بنگال ( اعم از بنگلادش فعلي و بنگال غربي هند ) تحت سيطره و نفوذ آنان در آمد. دلیل سریع پیشرفت اسلام در بنگال شرقی را نارضایتی مردم از وجود سیستم کاست و همچنین دستگاه حاکم می دانستند که حکومت خود را به نیروهای الهی نسبت می دادند (West, 2009:122).   
از قرن دوم قبل از میلاد تا قرن هشتم بعد ازمیلاد، دو سلسله «گوپتا» و «پالا» در بنگال حکومت کردند که مذهب مردم در همین دوره نیز بودایی بود. در واقع این دوره را دوره طلایی بنگال باستان خوانده‌اند.


از معروف‌ترین بناهای این دوره، ساختمان «پوندرانگار» (Pundranagar) در مهاستانگره واقع در «بوگرا» و «پهرپور» (Paharpur) در [[راجشاهی]] است. پهرپور، یکی از بزرگ‌ترین و معروف‌ترین مراکز معابد در شبه قاره هند است. دارماپالا از سلسله پالا، این معبد را که به نام «سوماپوراویهارا» (Somapura Vihara) شناخته شده است، بنا کرد. اما دردوره «شاشانکا» و «سلسله سن» (Sena)، جو قالب در بنگال با فرهنگ هندوئی بود و در این دو دوره معابد بسیاری بنا شد. به جز معبد مهاستانگره، معابد و یا آثاری از این دوره بر جای نمانده و فقط نامی‌ از آن‌ها در منابع آمده است.
*دوره هندوها، از قرن هشتم میلادی شروع شد و تا قرن دوازدهم ادامه داشت؛


2. 1. 1. فرهنگ و تمدن
*دوره پادشاهان و سلاطین، از اوایل قرن سیزدهم شروع شد و تا 1576 ادامه یافت؛*دوره مغول از 1576 تا 1757 ادامه طول کشید؛


سه عامل فرهنگی در ساخت فرهنگ و تمدن بنگلادش نقش داشته اند: بودیسم، هندوئیسم و اسلام. همچنین  نباید از ذکر رودهای مهم این سرزمین و شاخه های آن ها که در آبادانی و یا ویرانی بسیاری از شهرها نقش مهمی دارند و در عین حال پیشرفت فرهنگی و اقتصادی بنگاله در گرو همین رودهاست، غافل ماند (امام الدین، 1377: 333).
*دوره استعمار از 1757 تا 1947 ادامه داشت؛


  میراث فرهنگی و تمدنی بنگاله که از دوران  پادشاهان مسلمان باقی مانده، این است که در گوشه و کنار مملکت بناهای دولتی، قلعه ها، مساجد، مدارس، اقامتگاه ها، سراها و خانقاه ها ساخته و شبکه راه ها ایجاد شد. همچنین علم رواج یافت و بر احترام علما افزوده شد، عمران و آبادی شهر ها رونق گرفت و بازرگانی با کشورهای همجوار شرقی و غربی توسعه یافت؛ به خصوص تجارت دریایی و آمد و شد بازرگانان خارجی بر درآمد کشور افزود و قلمرو تجاری بنگلا گسترش یافت. در عهد اورنگ زیب امپراتور تیموریان هند، صدها مدرسه، مسجد، پل، جاده و عمارت مسکونی احداث شد و فرهنگ بابری رواج یافت. در دوران حکمرانی مسلمانان، در سرزمین زرخیز بنگال، فراوانی محصولات و کالاها و ارزانی چندان بود که آن را "باغ بهشت" می خواندند.  پول خرمهره که در زمان هندوان رواج داشت، در همین زمان به سکه های زر و سیم بدل شد. به قول ابوالفضل علامی در داکا و میمن سینگ معدن آهن و در مناطق هگلی و بردوان معادن الماس و انواع جواهر وجود داشت. " جهانگردان خارجی از کارگاه های آهن و جواهر سازی و کاغذ و قالی یاد کرده اند. ململ (پارچه نازک کتانی) داکا در سراسر جهان شهرت داشت. در بنگال حریر و شکر سفید تولید می شد. تهیه نمک پیشه همگانی بود. کشتی های کوچک و بزرگ در آنجا ساخته می شد...در قرن سیزدهم، مارکوپولو از محصولات صادراتی آنجا، به ویژه پارچه، یاد کرده است. [[ابن بطوطه]] از رفاه و ارزانی بنگال در 746 سخن گفته است. در سده دهم پارچه های کتانی و ابریشمی، شکر و فلفل، برنج، کره، نمک و میوه از این سرزمین صادر می شد" (همانجا).
* دوره پاکستان از 1947 شروع شد و تا 1971 که سال استقلال بنگلادش است، ادامه یافت؛


  عناصر فرهنگ ایرانی از 600 م. به شبه قاره هند وارد شد و به زودی در بنگلا ریشه دواند. سنن پادشاهی و کشورداری ایران باستان سرمشق حکومت های این سرزمین شد. تکیه بر بردگان وارداتی برای خدمات خانگی، نظامی و سیاسی و نیز اقتصاد بشدت متکی بر تجارت و پول از جمله نفوذ عناصر فرهنگ ایرانی در این سرزمین بود. نهاد پادشاهی و کشورداری ایرانی از اوایل سده هفتم در بنگال رواج یافت. در دربار پایتخت های پاندوا و گور، پادشاه مقدس شمرده می شد و به رسم ایرانیان اسباب جاه و جلال سلطنتی فراهم می آمد و به تقلید از شاهان ساسانی تشریفات درباری باشکوه انجام می شد. از سوی دیگر برای آن که دربار مسلمانان بنگال نتوانست اشرافی گری ایرانی را بوجود آورد، ناگزیر برای نگهداری از قصرها و کاخ های باشکوه خود مجبور شدند از مزدوران آسیای مرکزی استفاده کنند و بعدها جای اینان را سربازان سیاه پوست حبشی گرفت (اتین، 1377: 337).
*[[بنگلادش|کشور بنگلادش]] در 1971 به منزله واحد سیاسی مستقل، شناخته شد و پا به عرصه بین المللی گذاشت.
از مهم‌ترین آثار باستانی این کشور تا پیش از استقلال، دخیل دروازه (1465م)، گل مسجد (1434م)، مناره فیروز (1488م)، مسجد چوتی ستاره (1510م)، مسجد باروسونا چمکتی و قدم رسول (1510م)، مسجد آدینه در پاندورا (1864م)، گنبد «اکلاخی» (Eklakhi) در پاندورا، مسجد گلدی در سونارگان، مسجد باغا در پابنا، مسجد بابا آدم در داکا و مسجد کوزمیا در راجشاهی (1559م) هستند.


    "پیوندهای بنگال با ایران در سده هفتم و اوایل سده هشتم در معماری این خطه نیز به روشنی بازتاب یافته است. برج چهوتا پاندوا که در اواخر سده هفتم نزدیک کلکته ساخته شد، از قدیم ترین بناهای اسلامی است که در بنگال به جا مانده است. این انتقال معماری ایرانی و مضامین عقیدتی آن به بنگال در مسجد ظفرخان غازی نیز دیده می شود" (همانجا).  
«مسجد آدینه» در پاندورا توسط اسکندر شاه در سال 1344 ساخته شده است که یکی از مساجد جامع می‌باشد. از مهم‌ترین آثار باستانی این دوره، همان گنبد است اکلاخی که سلطان جلال الدین محمد شاه آن را ساخ و از نظر معماری، نوع آوری در هنر اسلامی‌ به حساب می‌آید.


    پس از سلطه کامل تیموریان هند بر سرزمین های شرقی شبه قاره و سرتاسر بنگال، ورود فرهنگ ایرانی به آن سوی نیز مجددا آغاز شد؛ به زودی پای هنرمندان ایرانی که همایون با خود از ایران آورده بود، به بنگال رسید و هنر این استادان در گچ کاری بناهای سلطنتی در داکا، پایتخت جدید مغولان هند در ایالت بنگال، به خصوص در کاخ ها و باغ های باشکوه لال (لعل) باغ منعکس گردید. بعدها هنرمندان، دانشمندان، علما، نویسندگان و شاعران برجسته ای از مشهد، تهران، مازندران یا گیلان به بنگال مهاجرت کردند (همان: 339). امور دیوانی به زودی به دست ایرانیان افتاد و از این رو رسوم و اصطلاحات دیوانی ایرانی رواج یافت. در نتیجه زبان فارسی آرام آرام در دستگاه های دولتی رواج یافت.
مهم‌ترین فردی که در زمینه معماری و ساخت بناهای قدیمی‌ شهرت داشت، فردی به نام «خان جهان علی» بود که صدها اثر از خود بر جای گذاشته است ؛ از آن جمله می‌توان به مسجد «شصت گنبد» (1450م)، که در واقع از بزرگ‌ترین مساجد بنگال است، نام برد. این اثر از جانب یونسکو، اثری جهانی شناخته شده است<ref>The Independent Year book , Bangladesh,1999 , Dhaka</ref>.


به طور کلی میراث فرهنگی بنگلادش را می‌توان به چند بخش شامل بناهای تاریخی، مجسمه‌ها، ظروف سفالی و فلزی، ابزار جنگی، کتیبه‌ها، نقاشی، آثار خطاطی و صنایع دستی تقسیم کرد.


2. 1. 2. آثار باستانی و تاریخی
بناهای تاریخی و باستانی که در [[بنگلادش]] وجود دارد شامل معابد هندوها، معابد بودایی‌ها، معابد ادیان دیگر، مساجد، مزارها، قلعه‌ها، کاخ‌ها و ساختمانهای اشراف قدیمی‌است. این آثار در سراسر کشور بویژه در چندین مرکز مهم از جمله داکا، سونارگان، راجشاهی، ناتور، مایناماتی، پاهار پر، ماهاستان، باقرهات، چیتاگنگ و [[سیلهت]] وجود دارند. مجسمه‌ها که قدیمی‌ترین آثار باستانی این سرزمین هستند، اغلب یا تندیس خدایان هندو یا تجسم بودا است. البته بعضی از مجسمه‌ها که تنها جنبه انسانی دارند و نه مذهبی نیز به دست آمده‌اند. در مناطق مختلف از جمله داکا، سونارگان و راجشاهی موزه‌های مختلف بنا شده‌اند، که غیر از موزه ملی در داکا و چندین موزه دیگر اکثریت این بناها، جزو بناهای تاریخی محسوب می‌شوند.


از معماري نيمه مخروبه و يا مخروبه دوران قديم، يك نكته را مي توان دريافت و آن طبيعت توسعه فرهنگ بنگالي است كه به دورة تمدن كشاورزي باز مي گردد.
یکی از مراکز باستانی [[بنگلادش]] در ماهاستان واقع در شهرستان بوگرا در شمال بنگلادش است که از زیر خاک کشف شده است. این محوطه باستانی از خرابه‌ها و نیمه خرابه‌های بناهای مذهبی بودایی‌ها است که شامل بناهای قرن چهارم وپنجم و بعضی از آن‌ها متعلق به قرن یازدهم میلادی است. این بناها شامل معبد و راهبه خانه هستند. کتیبه‌های سنگی نیز به دست آمده است که با خط آسوکا براهمی، که الان رایج نیست، نوشته شده است. مجسمه‌های کوچک سفالی، ظرف‌های نقش دار سنگی، مهر سفالی، ستون‌های سنگی و قالب‌های جواهر سازی و مجسمه سنگی بودا نیز در این بناها کشف شده است.


  آثار بر جاي مانده ازقرن دوم قبل از ميلاد در واقع بيانگر تمدن در دورة پالئوتيك [10] است كه ذكر منطقة « وارندرا»[11] در ادبيات «وديك » [12] را نشان مي دهد. زماني كه آريايي ها در شمال          هند    استقرار  يافتند، مردم اين منطقه را « نيشادا» [13]مي خواندند. باستان شناسان اين مردم را               « آسترواشياتيك » [14] معرفي كرده اند. « نيشاداها » با فرهنگ « نئولتيك = نوسنگي » [15]، آشنایی داشتند و بعد ها با مردمی که از نظر فرهنگی پیشرفته تر از آن ها بودند آمیزش یافتند. اینان بدنة اصلي جمعیت بنگال را تشكيل مي دهند.
در پاهارپور از توابع شهرستان راجشاهی واقع در غرب کشور بناهای بودائی از زیر خاک کشف شده که مربوط به قرن هشتم الی نهم میلادی و شامل معبد و مجسمه‌های سفالی و برنجی است.


  آريايي كردن بنگال، فرهنگ « ودائي » با سيستم طبقاتي را در بنگال حاكم کرد و مردم بومي آنجا جزو کاست « شودرا» [16] شدند. همين موضوع، زمينه را براي حضور بوديسم و اسلام و مذاهب ديگر، بدون هيچگونه مقاومت و يا مخالفتي فراهم کرد.
یکی دیگر از محوطه‌های باستانی که از زیر خاک کشف شده در منطقه بیسوبیهار در شهرستان بوگرا واقع است که متعلق به قرن دهم و یازدهم است. در مایناماتی در شهرستان کومیلا واقع در شرق بنگلادش معابد و راهبه خانه متعلق به بودائی‌ها و آثار زیادی از مجسمه‌های برنجی، سنگی و سفالی و اشیای دیگری از جمله سکه‌های طلایی کشف شده‌اند. بعضی از این سکه‌ها مربوط به دوره یکی از خلفای عباسی است.


    در قرن چهاردهم قبل از ميلاد، اسكندر مقدوني، به شمال هند هجوم برد و در نتیجه يونانيان با مردم منطقه ادغام شدند. مورخين يوناني چون پليني[17] و بطلميوس[18] معتقدند كه منطقة دلتايي به نام « گانگاريدا»[19]، مشتق از كلمة گنگ است.
از جمله بناهای تاریخی در [[بنگلادش]] آثار معماری سلطان غیاث الدین اعظم شاه (1409م) در سونارگاون پایتخت قدیمی‌ بنگال است که به صورت موزه در آمده و اشیای تاریخی، هنری و. .. در آن نگهداری می‌شود.


  يونانيان نزد مردم منطقه به نام « ياوران » كه به معني كافر است، شناخته مي شدند. فرهنگ ودايي،  فرهنگ مذهبي ديگر چون اسلام و مسيحيت را نجس خواند؛ لذا حكومت آن ها قبول واقع شد.
قلعه لال باغ واقع در شهر داکا شهرت فراوانی دارد. این قلعه را شاهزاده محمد اعظم فرزند شاه عالمگیر دهلی ساخته است. در داخل این قلعه مزار پری بی بی و مسجد پری بی بی وجود دارد. این ساختمان تبدیل به موزه شده است. قلعه لال باغ در سال 1678 م ساخته شد. در همین قرن دو قلعه دیگر در شهرستان نارایان گنج نزدیک داکا ساخته شدند که به قلعه حاجی گنج و قلعه سوناکاندا شهرت دارند.


  آشوكا  [20] فرمانروای بزرگ موریاها، بوديسم را در كل هند گسترش داد به گونه ای كه دامنة آن تا چين و برمه نيز كشيده شد. مشهور است كه وي 8004 معبد در سرتاسر هند ساخت؛ از جمله در بنگال. به طور مثال، «شل بان بيهار » [21] در كوميلا به عنوان يك معبد بودايي شناخته می شود.
در بین بناهای قدیمی‌ در داکا، باراکاترا و سوتاکاترا جایگاه ویژه‌ای دارند. کاترا به معنی خانه‌های بسیار در بنایی است که بین آن‌ها فاصله‌ای نباشد. خصوصیات این دو ساختمان این است که روی خیابان ساخته شده و طبقه همکف برای رفت آمد و وسایل نقلیه کاملاً باز گذاشته می‌شود. آن را می‌توان دروازه ورودی شهر نامگذاری کرد. باراکاترا (یعنی کاترای بزرگ) در سال 1644 ساخته شد و هنوز کاملاً سالم است.


    از قرن دوم قبل از ميلاد تا قرن هشتم بعد ازميلاد، دو سلسله « گوپتا» و « پالا» در بنگال حكومت كردند كه مذهب مردم در همين دوره نيز بودايي بود. در واقع اين دوره را دورة طلايي بنگال باستان خوانده اند.
از بین بناهای تاریخی و قابل دیدنی داکا که قدمت نسبتاً کمتری دارد، «احسن منزل» است که در سال 1872 م ساخته شد. اخیراً این ساختمان تبدیل به موزه شده است. خوابگاه دانشجویان دانشگاه داکا بنام خوابگاه لرد کارجون که در سال 1904 م ساخته شده نیز دیدنی است. ساختمان‌های دادگاه عالی [[بنگلادش]] و کاخ ریاست جمهوری که به سبک معماری اسلامی‌ و دارای چندین گنبد می‌باشد، میراث فرهنگی [[بنگلادش]] بوده و اهمیت خاصی دارند. کاخ مهاراجا در ناتور، خانه‌های تاگور در شیلائداح و شاهزادپور، خانه‌های تابستانی شاهزاده شجاع (برادر شاه عالمگیر) شاعر در کائور واقع در راجشاهی از قرن هفدهم، حمام و محل پذیرایی در داخل قلعه لال باغ در داکا، دروازه قدم حضرت رسول(ص) واقع در گنج از شهرستان نارایان گنج نزدیک داکا مربوط به قرن هیجدهم که دارای چهار طبقه است و سایر بناهای تاریخی دیگر در بنگلادش مانند مزار عرفای بزرگ، ذکر کردنی هستند. اغلب این عرفا از عربستان، یمن، ایران و آسیای میانه به این سرزمین آمدند و مبلغ اسلام بودند. از بین این مزارها آن‌هایی که شهرت خاصی دارند و می‌شود آن‌ها را زیارت کرد ودید، عبارت‌اند از مزار شاه جلال مجرد یمنی در سیلهت، پیرکله شهید شاه صوفی گیسو دراز در آخاتورا در شهرستان کومیلا، شاه مخدوم روپوش در راجشاهی، شاه نعمت الله در گائور، الوگ خان جهان معروف به خان جهان علی خان در باغرهات، مزار شاه علی بغدادی در داکا؛ همچنین در شهرستان چیتاگنگ مزار بایزید بسطامی‌ و مزار شاه امانت وجود دارد؛ البته از نظر بعضی از مورخان وی به بنگال نیامده بود و یکی از شاگردان وی، این مزار را برای یاد بود ساخته است.


    ازمعروفترين بناهای اين دوره، ساختمان «پوندرانگار »[22] در مهاستانگره واقع در « بوگرا» و «پهرپور»[23] درراجشاهي است. پهرپور، يكي از بزرگترين ومعروفترين مراكز معابد در شبه قارة هند است. دارماپالا از سلسلة پالا، اين معبد را كه به نام «سوماپوراويهارا» [24] شناخته شده است، بنا کرد. اما دردورة « شاشانكا» [25] و « سلسله سن» [26] ، جو قالب در بنگال با فرهنگ هندوئي بود و در اين دو دوره معابد بسیاري بنا شد. به جز معبد مهاستانگره، معابد و يا آثاري از اين دوره بر جاي نمانده و فقط نامي از آن ها در منابع آمده است.
دربین معابد هندو‌ها، بناهای دیدنی فراوانی وجود دارد، هرچند قدمت آن‌ها خیلی زیاد نیست. از بین آن‌ها دو بنا در آیودیای در [[کولنا]] و ماتورا پور در فریدپور وجود دارد که هر دو متعلق به قرن هفدهم است. معبد رامنات در دیناج پور ساخته 1752، بسیار زیبا است. در پوتیا از توابع راجشاهی سه معبد هندو مربوط به قرن نوزدهم وجود دارد که ازنظر معماری هر کدام ویژگی‌های خاص و دیدنی دارد. در سونارگاون یک معبد ساخته سال 1843 است که دو منار بسیار بلند دارد. در کاکس بازار واقع در جنوب شرقی کشور در بالای کوه، معبدی وجود دارد که متعلق به بودایی‌هاست و در سال 1800 ساخته شده است. در شهرک رامو در شهرستان کاکس بازار خانه‌ای است که مرکز مردم بودایی است. در جزیره ماهشکالی نزدیک چیتاگنگ معبدی است متعلق به بودائی‌ها که بسیار زیبا می‌باشد.


دورة هندوها، ا زقرن هشتم ميلادي شروع شد و تا قرن دوازدهم ادامه داشت.
از بین بناهای قدیمی‌ پل پانام در سونارگاون که در قرن پانزدهم ساخته شده و پل پاگلابه شرق شهر داکا که در سال 1661 م ساخته شده اهمیت خاصی دارند. هر دو پل هنوز سالم هستند. از بناهای مدرن بسیار جالب، «یادبود ملی» (شهید منار) در سوار، نزدیک داکا، است.


دورة پادشاهان و سلاطين، از اوايل قرن سيزدهم شروع شد و تا 1576 ادامه یافت.
مجسمه‌ها و دیگر اشیای تاریخی و باستانی که در [[بنگلادش]] وجود دارد، در موزه‌های مختلف در کشور جمع آوری شده است؛ به طور خلاصه می‌توان گفت که برخلاف اینکه به علت مرطوب بودن آب وهوا و بی توجهی به میراث فرهنگی مردم در طول 190 سال حکومت انگلیس در این سرزمین، بسیاری از میراث فرهنگی از بین رفته یا به انگلستان برده شده است؛ این میراث شامل تندیس‌های براهما، ویشنو، شیوا، شری کریشنا، گانشا، کالی و. ..؛ همچنین تعداد فراوانی از مجسمه‌های دیگر است. از طرف دیگر آثار و اشیای بسیاری از زمان حکومت مسلمانان حفظ شده است؛ از جمله این آثار، قرآن کریم نسخه خطی مربوط به قرن هفدهم، نمونه‌های اشعار بنگالی که با حروف عربی در قرن نوزدهم نوشته شده، کتیبه‌های عربی و فارسی از دوران مختلف و نمونه‌های زیادی از خطاطی به زبان عربی و فارسی در موزه ملی وجود دارند.


دورة مغول از 1576 تا 1757 ادامه طول کشید.
در زمینه [[صنایع دستی در بنگلادش|صنایع دستی]] باید گفت گرچه به مرور زمان اشیای کهن مردمان این کشور تحت تأثیر عواملی گوناگون از بین رفته‌اند، اما اکثریت آن‌ها محفوظ مانده است.


دورة استعمار از 1757 تا 1947 ادامه داشت.
تا زمانی که سرزمین بنگال توسط استعمارگران انگلیس اشغال نشده بود، این سرزمین در آن عصر یکی از غنی‌ترین کشورها محسوب می‌شد و بازرگانان سراسر دنیا به ویژه بازرگانان همه کشورهای اروپایی به بنگال می‌آمدند. در آن زمان جذابیت بنگال دو چیز بود: کشاورزی و [[صنایع دستی در بنگلادش|صنایع دستی]]<ref name=":0" />.
==نیز نگاه کنید به==
[[تاریخ دوران باستان چین]]؛ [[تاریخ دوره باستان روسیه]]؛ [[تاریخ دوره باستان کانادا]]؛ [[تاریخ دوره باستان افغانستان]]؛ [[تاریخ دوران باستان مصر]]؛ [[تاریخ دوره باستان لبنان]]؛ [[تاریخ دوره باستان کوبا]]؛ [[تاریخ دوره باستان تونس]]؛ [[تاریخ دوره باستان سنگال]]؛ [[تاریخ دوره باستان سیرالئون]]؛ [[تاریخ دوره باستان قطر]]؛ [[تاریخ دوره باستان اتیوپی]]؛ [[تاریخ دوره باستان اردن]]؛ [[تاریخ دوره باستان آرژانتین]]؛ [[تاریخ دوره باستان اوکراین]]؛ [[تاریخ دوره باستان زیمبابوه]]؛ [[تاریخ دوره باستان ساحل عاج]]؛ [[تاریخ دوره باستان سودان]]؛ [[تاریخ دوره باستان سوریه]]؛ [[تاریخ دوره باستان فرانسه]]؛ [[تاریخ دوره باستان تایلند]]؛ [[تاریخ دوران میانی زیمبابوه]]؛ [[تاریخ دوران میانی کانادا]]؛ [[تاریخ دوران میانی لبنان]]؛ [[تاریخ دوران میانی تونس]]؛ [[تاریخ دوران میانی سنگال]]؛ [[دوران امپراطوری تاریخ چین]]؛ [[دوره تزاری روسیه]]؛ [[تاریخ دوران میانی افغانستان]]؛ [[تاریخ دوران میانی سودان]]؛ [[تاریخ دوران میانی آرژانتین]]؛ [[تاریخ دوران میانی اوکراین]]؛ [[تاریخ دوران میانی قطر]]؛ [[تاریخ دوران میانی فرانسه]]؛ [[تاریخ دوران میانی ساحل عاج]]؛ [[تاریخ دوران میانی سوریه]]؛ [[تاریخ دوران میانی اردن]]؛ [[تاریخ دوران میانی اتیوپی]]؛ [[تاریخ دوران میانی سیرالئون]]؛ [[تاریخ دوران میانی مالی]]؛ [[تاریخ دوره میانی سریلانکا]]؛ [[تاریخ دوره میانی تاجیکستان]]؛ [[تاریخ دوره میانی قزاقستان]]


دورة پاكستان از 1947 شروع شد و تا 1971 که سال استقلال بنگلادش است، ادامه یافت.
= کتابشناسی =
 
<references />
  كشور بنگلادش در 1971 به منزله واحد سياسي مستقل، شناخته شد و پا به عرصة بين المللي گذاشت.
[[رده:تاریخ دوران میانی]]
 
    از مهم ترين آثار باستاني این کشور تا پیش از استقلال،  دخيل دروازه ( 1465م )، گل مسجد (1434 م )، مناره فيروز ( 1488 م )، مسجد چوتي ستاره ( 1510 م )، مسجد باروسونا چمكتي و قدم رسول (1510م )، مسجد آدينه در پاندورا (1864م )، گنبد «اكلاخي»[27] در پاندورا، مسجد گلدي در سونارگان، مسجد باغا در پابنا، مسجد بابا آدم در داكا و مسجد كوزميا در راجشاهي (1559م)  هستند.
 
  « مسجد آدينه » در پاندورا توسط اسكندر شاه در سال 1344 ساخته شده است كه يكي از مساجد جامع مي باشد. از مهمترين آثار باستاني اين دوره، همان گنبد است اكلاخي كه سلطان جلال الدين محمد شاه آن را ساخ و از نظر معماري، نوع آوري در هنر اسلامي به حساب مي آيد.
 
    مهمترين فردي كه در زمينة معماري و ساخت بناهاي قديمي شهرت داشت، فردي به نام «خان جهان علي » بود كه صدها اثر از خود بر جاي گذاشته است ؛ از آن جمله مي توان به مسجد «شصت گنبد» (1450 م )، كه در واقع از بزرگترين مساجد بنگال است، نام برد. اين اثر از جانب يونسكو،  اثری جهاني شناخته شده است (1999 , Book Year Independent The ).      
 
  به طور كلي ميراث فرهنگي بنگلادش را مي توان به چند بخش شامل بناهاي تاريخي، مجسمه ها، ظروف سفالي و فلزي، ابزار جنگي، كتيبه ها، نقاشي، آثار خطاطي و صنايع دستي تقسيم کرد.
 
  بناهاي تاريخي و باستاني كه در بنگلادش وجود دارد شامل معابد هندوها، معابد بودايي ها، معابد اديان ديگر، مساجد، مزارها، قلعه ها، كاخ ها و ساختمانهاي اشراف قديمي است. اين آثار در سراسر كشور بويژه در چندين مركز مهم از جمله داكا، سونارگان، راجشاهي، ناتور، مايناماتي، پاهار پر، ماهاستان، باقرهات، چيتاگنگ و سيلهت وجود دارند. مجسمه ها كه قديمي ترين آثار باستاني اين سرزمين هستند، اغلب يا تندیس خدايان هندو يا تجسم بودا است. البته بعضي از مجسمه ها كه تنها جنبه انساني دارند و نه مذهبي نيز به دست آمده اند. در مناطق مختلف از جمله داكا، سونارگان و راجشاهي موزه های مختلف بنا شده اند، که غير از موزه ملي در داكا و چندين موزه ديگر اكثريت این بناها، جزو بناهای تاريخي محسوب مي شوند.
 
    يكي از مراكز باستاني بنگلادش در ماهاستان واقع در شهرستان بوگرا در شمال بنگلادش است كه از زير خاك كشف شده است.  این محوطه باستانی از خرابه ها و نيمه خرابه هاي بناهاي مذهبي بودايي ها است كه شامل بناهاي قرن چهارم وپنجم و بعضي از آن ها متعلق به قرن يازدهم ميلادي است. اين بناها شامل معبد و راهبه خانه هستند. كتيبه هاي سنگي نيز به دست آمده است كه با خط آسوكا براهمي، كه الان رايج نيست، نوشته شده است. مجسمه هاي كوچك سفالي، ظرف هاي نقش دار سنگي،  مهر سفالي، ستون هاي سنگي و قالب هاي جواهر سازي و مجسمه سنگي بودا نيز در اين بناها كشف شده است.
 
  در پاهارپور از توابع شهرستان راجشاهي واقع در غرب كشور بناهاي بودائي از زير خاك كشف شده كه مربوط به قرن هشتم الي نهم ميلادي  و شامل معبد و مجسمه هاي سفالي و برنجي است.
 
    يكي ديگر از محوطه های باستاني كه از زير خاک كشف شده در منطقه بيسوبيهار در شهرستان بوگرا واقع است كه متعلق به قرن دهم و يازدهم است.
 
  در مايناماتي در شهرستان كوميلا واقع در شرق بنگلادش معابد و راهبه خانه متعلق به بودائي ها و آثار زيادي از مجسمه هاي برنجي، سنگي و سفالي و اشيای ديگري از جمله سكه هاي طلايي كشف شده اند. بعضی از اين سكه ها مربوط به دوره يكي از خلفای عباسي است.
 
  از جمله بناهاي تاريخي در بنگلادش آثار معماري سلطان غياث الدين اعظم شاه (1409 م ) در سونارگاون پايتخت قدیمی بنگال است كه به صورت موزه در آمده و اشیای تاريخي، هنري و ... در آن نگهداري مي شود.
 
    قلعه لال باغ واقع در شهر داكا شهرت فراوانی دارد. اين قلعه را شاهزاده محمد اعظم فرزند شاه عالمگير دهلي ساخته است. در داخل اين قلعه مزار پري بي بي و مسجد پري بي بي وجود دارد. اين ساختمان تبديل به موزه شده است. قلعه لال باغ در سال 1678 م ساخته شد. در همين قرن دو قلعه ديگر در شهرستان نارايان گنج نزديك داكا ساخته شدند كه به قلعه حاجي گنج و قلعه سوناكاندا شهرت دارند.
 
  در بين بناهاي قديمي در داكا، باراكاترا و سوتاكاترا جايگاه ويژه اي دارند. كاترا به معني خانه هاي بسیار در بنایی است كه بين آن ها فاصله اي نباشد. خصوصيات اين دو ساختمان اين است كه روي خيابان ساخته شده و طبقه همكف براي رفت آمد و وسایل نقليه كاملاً باز گذاشته مي شود. آن را مي توان دروازه ورودي شهر نامگذاري كرد. باراكاترا ( يعني كاتراي بزرگ ) در سال 1644 ساخته شد و هنوز كاملاً سالم است.
 
  از بين بناهاي تاريخي و قابل ديدني داكا كه قدمت نسبتاً كمتري دارد، « احسن منزل » است كه در سال 1872 م ساخته شد. اخيراً اين ساختمان تبديل به موزه شده است. خوابگاه دانشجويان دانشگاه داكا بنام خوابگاه لرد كارجون كه در سال 1904 م ساخته شده نيز ديدنی است. ساختمان هاي دادگاه عالي بنگلادش و كاخ رياست جمهوري كه به سبك معماري اسلامي و داراي چندين گنبد مي باشد، ميراث فرهنگي بنگلادش بوده و اهميت خاصي دارند. كاخ مهاراجا در ناتور، خانه هاي تاگور در شيلائداح و شاهزادپور، خانه هاي تابستاني شاهزاده شجاع ( برادر شاه عالمگير ) شاعر در كائور واقع در راجشاهي از قرن هفدهم، حمام و محل پذيرايي در داخل قلعه لال باغ در داكا، دروازه قدم حضرت رسول(ص) واقع در گنج از شهرستان نارايان گنج نزديك داكا مربوط به قرن هيجدهم که داراي چهار طبقه است و ساير بناهاي تاريخي ديگر در بنگلادش مانند مزار عرفای بزرگ، ذکر کردنی هستند. اغلب اين عرفا از عربستان، يمن، ايران و آسياي ميانه به اين سرزمين آمدند و مبلغ اسلام بودند. از بين اين مزارها آن هايي كه شهرت خاصي دارند و می شود آن ها را زيارت کرد وديد، عبارت اند از مزار شاه جلال مجرد يمني در سيلهت، پيركله شهيد شاه صوفي گيسو دراز در آخاتورا در شهرستان كوميلا، شاه مخدوم روپوش در راجشاهي، شاه نعمت الله در گائور، الوگ خان جهان معروف به خان جهان علي خان در باغرهات، مزار شاه علي بغدادي در داكا؛ همچنین در شهرستان چيتاگنگ مزار بايزيد بسطامي و مزار شاه امانت  وجود دارد؛ البته از نظر بعضي از مورخان وي به بنگال نيامده بود و يكي از شاگردان وي، این مزار را برای ياد بود ساخته است.
 
  دربین معابد هندو ها، بناهاي ديدني فراوانی وجود دارد، هرچند قدمت آن ها خيلي زياد نیست. از بين آن ها دو بنا در آيودياي در كولنا و ماتورا پور در فريدپور وجود دارد که هر دو متعلق به قرن هفدهم است. معبد رامنات در ديناج پور ساخته 1752، بسيار زيبا است. در پوتيا از توابع راجشاهي سه معبد هندو مربوط به قرن نوزدهم وجود دارد كه ازنظر معماري هر كدام ويژگي هاي خاص و ديدني دارد. در سونارگاون يك معبد ساخته سال 1843 است كه دو منار بسيار بلند دارد. در كاكس بازار واقع در جنوب شرقي كشور در بالاي كوه، معبدي وجود دارد كه متعلق به بودايي هاست و در سال 1800 ساخته شده است. در شهرك رامو در شهرستان كاكس بازار خانه اي است كه مركز مردم بودايي است. در جزيره ماهشکالي نزديك چيتاگنگ معبدي است متعلق به بودائي ها كه بسيار زيبا مي باشد.
 
  از بين بناهاي قديمي پل پانام در سونارگاون كه در قرن پانزدهم ساخته شده و پل پاگلابه شرق شهر داكا كه در سال 1661 م ساخته شده اهميت خاصي دارند. هر دو پل هنوز سالم هستند.
 
  از بناهاي مدرن بسيار جالب، « يادبود ملي » ( شهید منار) در سوار، نزديك داكا، است.
 
  مجسمه ها ودیگر اشيای تاريخي و باستاني كه در بنگلادش وجود دارد، در موزه هاي مختلف در كشور جمع آوري شده است؛ به طور خلاصه مي توان گفت كه برخلاف اينكه به علت مرطوب بودن آب وهوا و بي توجهي به ميراث فرهنگي مردم در طول 190 سال حكومت انگليس در اين سرزمين، بسياري از ميراث فرهنگي از بين رفته يا به انگلستان برده شده است؛ این میراث شامل تندیس های براهما، ویشنو، شيوا، شري كريشنا، گانشا، كالي و ...؛ همچنین تعداد فراواني از مجسمه هاي ديگر است. از طرف ديگر آثار و اشیای بسیاري از زمان حكومت مسلمانان حفظ شده است؛ از جمله اين آثار، قرآن کریم نسخه خطی مربوط به قرن هفدهم، نمونه هاي اشعار بنگالي كه با حروف عربي در قرن نوزدهم نوشته شده، كتيبه هاي عربي و فارسي از دوران مختلف و نمونه هاي زيادي از خطاطي به زبان عربي و فارسي در موزه ملي وجود دارند.
 
    در زمينه صنايع دستي بايد گفت گرچه به مرور زمان اشیای کهن مردمان این کشور تحت تأثير عواملي گوناگون از بين رفته اند، اما اكثريت آن ها محفوظ مانده است.
 
    تا زماني كه سرزمين بنگال توسط استعمارگران انگليس اشغال نشده بود، اين سرزمين در آن عصر يكي از غني ترين كشورها محسوب مي شد و بازرگانان سراسر دنيا به ويژه بازرگانان همه كشورهاي اروپايي به بنگال مي آمدند. در آن زمان جذابيت بنگال دو چيز بود: كشاورزي وصنايع دستي.
 
'''2 . 1. 2. 1. مساجد مشهور و تاريخي در بنگلادش'''
 
مسجد بيت المكرم
 
اين مسجد كه در منطقه پورانا پالتان در داكا واقع است، مسجدی ملي است و شهرت خاصي دارد. مسجد بيت المكرم بزرگترين مسجد در بنگلادش است. اين مسجد به سبك مسجدالحرام و بدون گنبد و مناره ساخته شده است. در اوايل سال 1960 م خانواده باواني (بواني )، كه يكي از بزرگترين خانواده هاي سرمايه دار پاكستانی بود، در ملك شخصي خود اين مسجد را با استفاده از سنگ مرمر كه در بنگلادش (پاكستان شرقي وقت ) بسيار گران بود، ساخت.  از زمان شروع ساخت تا پایان کار حدود سه سال طول کشید و در 26 ژانويه 1963 م رسماً افتتاح شد. پس از استقلال بنگلادش به دستور شيخ مجيب الرحمان اين مسجد، مسجد ملي شناخته شد و مديريت آن با نظارت دولت به بنیاد اسلامی (اسلاميك فاونديشن) سپرده شد.
 
 
مسجد ستاره
 
مسجد ستاره يكي از مشهورترين مساجد قديمي در داكا است. اين مسجد در دوره حكومت مغول در بنگال ساخته شد و در آن هنگام اسم مسجد، ميرزاغلام پير بود. اما چون بر روي 3 گنبد اين مسجد ستاره هاي زيادي زينت داده شده است، بين مردم به مسجد ستاره (به زبان بنگالي «ترا مسجد») مشهور شد.
 
 
مسجد بيگم بازار
 
اين مسجد يكي از قديمي ترين مساجد داكا است که به دستور نواب مرشد قلي خان حاكم بنگال وقت در طول سال هاي 1700 تا 1704 ساخته شد. ابتدا اين مسجد به نام مسجد كار طلب خان معروف بود، اما به دلیل واقع شدن درمنطقه تجاري بيگم بازار به نام مسجد بيگم بازار  شهرت یافت. ويژگي اين مسجد به دلیل سبک معماري آن است.
 
 
مسجد هفت گنبد
 
اين مسجد در قسمت غرب منطقه محمدپور در شهر داكا در ابتداي خيابان سات مسجد (يعني هفت مسجد ) قرار دارد. مسجد دارای هفت گنبد است و از این رو به سات گامبوج مسجد ( مسجد هفت گنبد ) مشهور شده است. طراحی بنا به سبک مغولی اسلامی هند است و بنای آن مربوط به دوره حكومت مغول در بنگال می باشد.
 
 
مسجد غوث الاعظم
 
اين مسجد در خیابان و محله " ماها خالی " داكا واقع شده و يكي از مجلل ترين مساجد در داكا است. در زمان جنگ عراق عليه ايران، با پول صدام حسين رئيس جمهور عراق و به منظور جلب حمايت مردم بنگلادش علیه ایران، اين مسجد ساخته شد. بنيان گذار آن مولانا عبدالمنان، صاحب امتياز روزنامه انقلاب است.
 
 
مسجد شصت گنبد
 
خواجه جهان مشهور به خان جهان علي خان اين مسجد را واقع در شهرستان باغرهات در قسمت جنوبي بنگلادش توسط در سال 1459 م ساخت. اين مسجد جزو قديمي ترين مساجد بنگلادش است. خان جهان علي خان، هم صوفي و هم فرماندار منطقه بود. وی دستور داد این مساجد را به منظور مركزی ديني وسياسي بنا کنند. پس از مسجد بيت المكرم، اين مسجد از بزرگ ترين مساجد بنگلادش محسوب می شود. بر بالای سقف مسجد، 77 گنبد ساخته شده، اما چون کل بنا روي 60 ستون احداث شده است، بين مردم به مسجد شصت گنبد مشهور است.
 
 
مسجد طلائي كوچك
 
اين مسجد يكي از قديم ترين مساجد اين سرزمين است و در زمان حكومت علاء الدين حسين شاه حاكم بنگال (حک: 1493 - 1519 م) ساخته شد. چون قسمت داخلي گنبدهاي اين مسجد مطلا می باشد، به سونا مسجد ( طلایی مسجد) مشهور شده است. جانشینان حسین شاه نیز به تقلید حسین شاه مسجد دیگری ساختند (1525م) و همچنان بخش های داخلی گنبد را مطلا کردند. چون مسجد نخستین کوچك تر و دومي بزرگ تر بود، به ترتيب به نام سوتر سونا مسجد ( مسجد طلائي كوچك ) و بارا سونا مسجد ( مسجد طلائي بزرگ ) مشهور شده اند. مسجد كوچك طلائي در شهرستان نواب گنج واقع در غرب بنگلادش و مسجد بزرگ طلائي در آن طرف مرز ( در بنگال غربي هند ) ساخته شده اند.
 
 
مسجد خواجه
 
يكي دیگر از قديمي ترين مساجد بنگلادش، مسجد خواجه است كه در كاجيرگائون، در شهرستان مولوي بازار، در شمال شرقی بنگلادش احداث شده است. اين مسجد را شمس الدين يوسف شاه (حک: سده چهاردهم میلادی) نوه سلطان شمس الدين الياس شاه يكي از مشهورترين سلاطين بنگال در سال 1478 م ساخته است و هم اکنون يكي از زيارتگاه هاي مهم كشور محسوب می شود.
 
 
مسجد هفت گنبد بل بازار
 
اين مسجد در بل بازار، در شهرستان نارسينگدي، نزديك داكا قرار دارد. قدمت آن حدود 250 سال است و از سبک معماري مغولی اسلامی بهره گرفته است. اين مسجد در دوره نواب ها پس از پايان حكومت مغول ساخته شده و به علت داشتن هفت گنبد، مشهور است.
 
 
مسجد ديوانه
 
اين مسجد در حضرت ناگار، بخش غربی شهر كيشور گنج،  در ناحیه شمال كشور واقع است. همسر زميندار معروف بنگلادش، خانواده ذوالقرن خان اين مسجد را احداث کرد. گفته اند که وی فرزندي نداشت و بسيار متدين بود و در خواب براي ساختن مسجد دستوري يافت و اين مسجد را ساخت. چون مردم او را پاگلا بي بي ( خانم ديوانه ) مي خواندند، اين مسجد به نام پاگلا مسجد ( مسجد ديوانه ) مشهور شد. مردم محلي اعتقاد دارند كه اگر كسي به اين مسجد نذر كند، نذرش برآورده مي شود.
 
 
باگا مسجد
 
اين مسجد واقع در روستاي باگا، در شهرستان راجشاهي، يكي از قديمي ترين مساجد بنگلادش است. اين مسجد را نصرت شاه حاكم بنگال در سال 930 هجري قمري ساخت. مسجد ده گنبد داشت که بخشي از آن در زلزله سال 1897 ويران شده و همان طور باقي مانده است. معماري اين مسجد جذابيت خاصي دارد. مي گويند در كارهاي معماري وهنري اين مسجد به ويژه در نقاشي های آن از هنرهاي ايراني استفاده شده است.
 
    در داكا و در مناطق ديگر بنگلادش مساجد قديمي و جديد فراواني وجوددارد. از جمله لال باغ شاهي، مسجد جامع، مسجد پري بي بي، مسجد باناني و ... .

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۲۲:۴۴

به اعتبار منابع موثق تاریخ باستانی در بنگال از 1000 پیش از میلاد و با ورود آریاییان آغاز می‌شود، هر چند از متون کهن آریاییان اطلاع چندانی درباره اوضاع سیاسی بنگاله به دست نمی‌آید[۱][۲].

تاریخ بنگلادش، برگرفته از travelmate، قابل بازیابی از https://www.travelmate.com.bd/history-of-bangladesh/#google_vignette

اغلب اطلاعات تاریخی موجود به ایندوس (Indus) (سند) و بالای دره‌های گنگ (Ganges Valleys) و پس از آن انتهای رودبیهار (Bihar) مربوط است. ابتدا مهاجرت گروه‌های هند و آریایی (Indo-Aryan) به شمال هند صورت گرفته است. بنظر می‌رسد قومی‌ غیرآریایی در بنگال می‌زیستند که به بنگ (Bang) شهرت داشتند و این نام از کلمه "بنگا" یا "ونگا" گرفته شده است.

از این قوم در متون حماسی قدیم به زبان سنسکریت و کتب مذهبی هندوان (پوراناها) و همچنین ادبیات بودایی یاد شده است[۳][۳][۴].

بنگال از زمان امپراطوری شاهان گوپتا (Gupta) که هندو بودند شکل گرفت. شاهان گوپتا ابتدا در شمال بنگال و سپس بیهار حکومت را به عهده داشتند. در میان پادشاهان سلسله گوپتا، «چاندراگوپتا، «سامودراگوپتا»، «ویکرامادیتا» و «سکندا گوپتا» از دیگران مشهورترند.

در زمان گوپتاها برای نخستین بار آیین بودایی به این سرزمین راه یافت. در حدود هزار سال بعد، پادشاهی بودائی در بنگال به قدرت رسید. بسیاری از مورخان متفق القولند، «شاشانکا» (598 - 640 میلادی)، که وی هم هندو بود، نخستین پادشاهی بود که توانست در بنگال قلمرو مشخص ومهمی‌ را تحت پوشش قوای خود درآورد. در سال 750 میلادی، مردم، «گوپالا» (Gopala) را که بودایی بود، برای حکومت انتخاب کردند. وی سلسله «پالا» (pala) راتأسیس کرد. پادشاهان این سلسله پیرو آیین بودا بودند و به ترویج این آیین کمک کردند. آن‌ها صومعه‌ها ومدارس بودایی را تأسیس کردند. زائران چینی که در آن زمان به این منطقه مسافرت کرده اند، در مورد پارسایی و طرفداری بنگالی‌ها از مذهب بودا مطالبی نوشته‌اند. بودیسم بخصوص از طرف طبقات پایین مورد استقبال قرار گرفت. تبلیغ آرامش طلبی و صلح دوستی این آیین، سلطه گری «پالاها» به مناطق دیگر را تا حدودی تضعیف می‌کرد. «دارماپال» یکی از پادشاهان این سلسله به تعمیر و بنای معابد بوداها پرداخت و کشور را تا رودخانه ایندوس (سند) در غرب و کوههای ویندیا (Vindhya) در مرکز هند امتداد بخشید[۵].

حکمرانان بودایی پالا از قرن هشتم تا دهم بر این کشور حکومت کردند. سپس حکومت بدست هندوها افتاد و پادشاهان «سن» که هندو مذهب بودند، بعد از کشتارهای بی رحمانه، بر مقدرات این سرزمین مستقر شدند. در زمان حکومت سلسله شاهان سن، سپاهیان اسلام با فرماندهی اختیارالدین محمد بختیار خلجی در 595 در بنگال مستقر شدند و حکومت را از شاهان سن گرفتند.

تسلط بودایی‌ها بر مقدرات این کشور، حتی در زمان حکمرانی هندوها ومسلمانان، از یک سو و اختلاط قوم بودایی با ساکنین مناطق مختلف از جانب دیگر، موجب شد که آنان با فرهنگ و زبان محلـــی نیـــز آشنایی و موانست پیدا کنند. بدین طریق در میان پیروان مذهب بودایی، قومیت‌ها، نژادها و فرهنگ‌های مختلف و متفاوت به وجود آمد. این تفاوت‌ها هنوز در جوامع بودائی در مناطق جنگلی و کوهستانی چیتاگنگ و در سایر مناطق وجود دارد. در زبان‌ها و گویش‌های این قوم، تاثیر زبان‌ها و گویش‌های محلی محیط سکونت آنان بیشتر دیده می‌شود.

از آن جا که بنگلادش کشوری تازه تاسیس است، تاریخ باستانی و میانی آن همان دانسته‌های مربوط به بخش شرقی هند کنونی یعنی ایالت بنگال غربی است. از این جهت برای درک بیشتر وضعیت زمان‌های پیشین این سرزمین، مختصر اشاره‌ای به تاریخ دوران بحث شده در سرزمینی که کلا بنگال نامیده می‌شد، ضروری است[۶].

سلسله سِن (1201- 1150م)

سلسله سن، قابل بازیابی از https://sellaismk.shop/product_details/23634130.html

در سال 1150 میلادی، «بیجوی سن» یکی از فرماندهان هندو مذهب با شکست دادن آخرین پادشاه سلسله «پالا» قدرت را به دست آورد. وی سپس بنگال شرقی و کامروپا (در ایالت آسام هند) را به پادشاهی خود افزود و امپراتوری عظیمی‌ به وجود آورد. وی به مدت 64 سال حکومت کرد، که از نظر مدت زمان حکومت، در تاریخ حکمرانان مسلمان، هندو و بودایی شبه قاره بی سابقه است.

پس از وی فرزندش «والالا سن» به مدت 20 سال در کمال آرامش حکمرانی کرد. در همین زمان بود که «والالا» کنفرانس عظیم مذهبی هندوها را تشکیل داد (1158 - 1178) و سیستم کاست گرایی هندو را ترویج کرد. هر هندو به تناسب شغل و حرفه، ارزش و اهمیت پیدا می‌کرد. هندوهای بنگلادش و بنگال غربی تا امروز بر اساس همین سیستم طبقه بندی شده‌اند[۷].

وی در پایان عمر خود مذهبی‌تر شد و بر اثر گرایشات شدید به مذهب هندو و به دلیل ترک دنیا و به منظور پاک شدن از گناهان، به اتفاق همسرش خود را به رودخانه مقدس گنگ انداخت. اما قبل از ترک دنیا، حکومت رابه فرزندش «لاکشمن سن» واگذار کرد ( 1178 - 1201). او آخرین پادشاه سلسله هندو مذهب «سن» بود. «لاکشمن» فردی مقید به مذهب بود و پایتخت وی در بنگال غربی قرار داشت.

وی به هنگام حمله «اختیارالدین بختیار» (اواخر قرن دوازدهم م)، پیر و فرسوده شده بود. وی پس از حمله اختیار، به بیکرام پور در داکا گریخت و در همانجا وفات یافت. با پایان یافتن حکومت لاکشمن سن، حاکمیت هندوها در بنگال خاتمه یافت و سرانجام پرچم پر افتخار اسلام بتدریج در بنگال و همه شبه قاره، به اهتزاز در آمد[۸]. «پالا‌ها» بودایی مذهب بودند و «سن‌ها» هندو مذهب؛ ا ز آن جا که تضاد شدیدی بین تعلیمات بودایی و آیین هندوئی وجود داشت، طرفداران این دو آیین دائماً در ستیز با یکدیگر بودند به طوری که به هنگام حکمرانی پادشاهان هندو مذهب، بوداییان در سختی و مکنت به سر می‌بردند و اغلب بر اثر وضعیت آن زمان و سیاست وقت قتل عام می‌شدند. همین شرایط به هنگام حاکمیت پادشاهان بودایی مذهب، هندوان را شدیداً آزار می‌داد و گاه منجر به کشتار آنان می‌شد.

سرانجام پس از ظهور اسلام، مسلمانان در مقابل کینه جویی و آزار هر دوگروه قرا رگرفتند. به زودی آیین اسلام به لحاظ تبلیغ برادری و اجرای عدالت، توانست طرفداران بی شماری در بین دو گروه به دست آورد[۹].

حکومت مسلمانان در بنگال

حکومت مسلمانان در بنگال از سال 1201 تا 1757 میلادی به طول انجامید. در 1201م. نیروهای قدرتمند مسلمان ترک آسیای میانه با هدف کنترل بنگال و گسترش اسلام در آن ناحیه، به سمت شرق حرکت کردند. با فشار نیروهای ترک، «لاکشمن سن» آخرین فرمانروای سلسله "سنا" در 1204 به سمت وانگا (بنگال شرقی) گریخت و به زودی، پیش از مرگ، پایتخت خود را در شهر ویکرامپور بنا نهاد. وی بدون داشتن وارث تاج و تخت، بدرود حیات گفت و پیروان بودایی او نیز نتوانستند سلسله سنا را از سقوط نجات دهند[۱۰].

از این رو پس از شکست لاکشمن سن، به دست اختیارالدین بختیار، حکومت مسلمانان در بنگال شروع شد. این حکومت ادامه داشت تا زمانی که نیروهای بریتانیا با شکست «نواب سراج الدوله» (1765م.) در توطئه‌ای حساب شده آن را خاتمه دادند. بنگال در 1341 از انقیاد دهلی درآمد و مستقل شد. ترک‌ها در بنگال تا زمان فتح داکا توسط اکبر امپراتور هند، تا 1576 مستقل حکومت کردند[۱۱]. از این زمان بنگال به منزله ایالتی از هند، تحت سلطه تیموریان بزرگ هند درآمد و بعد از سقوط تیموریان (مغولان اعظم)، به دست نیروهای هند بریتانیا افتاد. در سده‌های13 تا 16 م. بنگال نقش اساسی در امپراتوری هند بازی کرد، زیرا با توجه به فرهنگ پیشرفته آن و نیز استفاده از زمین‌های کشاورزی فراوان، توانست به عنوان «سبد نان برای هند» [۱۲] نقشی برجسته ایفا نماید. بدین ترتیب مسلمانان طی دهه‌های متوالی موفق شدند بخش‌ها و فرمانداری‌های مختلف بنگال را فتح کنند. به طوری که ظرف مدت کوتاهی تمام بنگال (اعم از بنگلادش فعلی و بنگال غربی هند) تحت سیطره و نفوذ آنان در آمد. دلیل سریع پیشرفت اسلام در بنگال شرقی را نارضایتی مردم از وجود سیستم کاست و همچنین دستگاه حاکم می‌دانستند که حکومت خود را به نیروهای الهی نسبت می‌دادند[۱۳].

فرهنگ و تمدن

سه عامل فرهنگی در ساخت فرهنگ و تمدن بنگلادش نقش داشته اند: بودیسم، هندوئیسم و اسلام. همچنین نباید از ذکر رودهای مهم این سرزمین و شاخه‌های آن‌ها که در آبادانی و یا ویرانی بسیاری از شهرها نقش مهمی‌ دارند و در عین حال پیشرفت فرهنگی و اقتصادی بنگاله در گرو همین رودهاست، غافل ماند[۱۴].

میراث فرهنگی و تمدنی بنگاله که از دوران پادشاهان مسلمان باقی مانده، این است که در گوشه و کنار مملکت بناهای دولتی، قلعه‌ها، مساجد، مدارس، اقامتگاه‌ها، سراها و خانقاه‌ها ساخته و شبکه راه‌ها ایجاد شد. همچنین علم رواج یافت و بر احترام علما افزوده شد، عمران و آبادی شهر‌ها رونق گرفت و بازرگانی با کشورهای همجوار شرقی و غربی توسعه یافت؛ به خصوص تجارت دریایی و آمد و شد بازرگانان خارجی بر درآمد کشور افزود و قلمرو تجاری بنگلا گسترش یافت. در عهد اورنگ زیب امپراتور تیموریان هند، صدها مدرسه، مسجد، پل، جاده و عمارت مسکونی احداث شد و فرهنگ بابری رواج یافت. در دوران حکمرانی مسلمانان، در سرزمین زرخیز بنگال، فراوانی محصولات و کالاها و ارزانی چندان بود که آن را "باغ بهشت" می‌خواندند. پول خرمهره که در زمان هندوان رواج داشت، در همین زمان به سکه‌های زر و سیم بدل شد. به قول ابوالفضل علامی‌ در داکا و میمن سینگ معدن آهن و در مناطق هگلی و بردوان معادن الماس و انواع جواهر وجود داشت". جهانگردان خارجی از کارگاه‌های آهن و جواهر سازی و کاغذ و قالی یاد کرده‌اند. ململ (پارچه نازک کتانی) داکا در سراسر جهان شهرت داشت. در بنگال حریر و شکر سفید تولید می‌شد. تهیه نمک پیشه همگانی بود. کشتی‌های کوچک و بزرگ در آنجا ساخته می‌شد... در قرن سیزدهم، مارکوپولو از محصولات صادراتی آنجا، به ویژه پارچه، یاد کرده است. ابن بطوطه از رفاه و ارزانی بنگال در 746 سخن گفته است. در سده دهم پارچه‌های کتانی و ابریشمی، شکر و فلفل، برنج، کره، نمک و میوه از این سرزمین صادر می‌شد"[۱۴].

عناصر فرهنگ ایرانی از 600 م. به شبه قاره هند وارد شد و به زودی در بنگلا ریشه دواند. سنن پادشاهی و کشورداری ایران باستان سرمشق حکومت‌های این سرزمین شد. تکیه بر بردگان وارداتی برای خدمات خانگی، نظامی‌ و سیاسی و نیز اقتصاد بشدت متکی بر تجارت و پول از جمله نفوذ عناصر فرهنگ ایرانی در این سرزمین بود. نهاد پادشاهی و کشورداری ایرانی از اوایل سده هفتم در بنگال رواج یافت. در دربار پایتخت‌های پاندوا و گور، پادشاه مقدس شمرده می‌شد و به رسم ایرانیان اسباب جاه و جلال سلطنتی فراهم می‌آمد و به تقلید از شاهان ساسانی تشریفات درباری باشکوه انجام می‌شد. از سوی دیگر برای آن که دربار مسلمانان بنگال نتوانست اشرافی گری ایرانی را بوجود آورد، ناگزیر برای نگهداری از قصرها و کاخ‌های باشکوه خود مجبور شدند از مزدوران آسیای مرکزی استفاده کنند و بعدها جای اینان را سربازان سیاه پوست حبشی گرفت[۱۵].

"پیوندهای بنگال با ایران در سده هفتم و اوایل سده هشتم در معماری این خطه نیز به روشنی بازتاب یافته است. برج چهوتا پاندوا که در اواخر سده هفتم نزدیک کلکته ساخته شد، از قدیم‌ترین بناهای اسلامی‌ است که در بنگال به جا مانده است. این انتقال معماری ایرانی و مضامین عقیدتی آن به بنگال در مسجد ظفرخان غازی نیز دیده می‌شود"[۱۵].

پس از سلطه کامل تیموریان هند بر سرزمین‌های شرقی شبه قاره و سرتاسر بنگال، ورود فرهنگ ایرانی به آن سوی نیز مجددا آغاز شد؛ به زودی پای هنرمندان ایرانی که همایون با خود از ایران آورده بود، به بنگال رسید و هنر این استادان در گچ کاری بناهای سلطنتی در داکا، پایتخت جدید مغولان هند در ایالت بنگال، به خصوص در کاخ‌ها و باغ‌های باشکوه لال (لعل) باغ منعکس گردید. بعدها هنرمندان، دانشمندان، علما، نویسندگان و شاعران برجسته‌ا‌ی از مشهد، تهران، مازندران یا گیلان به بنگال مهاجرت کردند[۱۶]. امور دیوانی به زودی به دست ایرانیان افتاد و از این رو رسوم و اصطلاحات دیوانی ایرانی رواج یافت. در نتیجه زبان فارسی آرام آرام در دستگاه‌های دولتی رواج یافت[۶].

آثار باستانی و تاریخی

از معماری نیمه مخروبه و یا مخروبه دوران قدیم، یک نکته را می‌توان دریافت و آن طبیعت توسعه فرهنگ بنگالی است که به دوره تمدن کشاورزی باز می‌گردد.

آثار باستانی در بنگلادش، قابل بازیابی از https://www.travelmate.com.bd/top-10-historical-places-in-bangladesh/

آثار بر جای مانده از قرن دوم قبل از میلاد در واقع بیانگر تمدن در دوره پالئوتیک (Paleothic) است که ذکر منطقه «وارندرا» (Varen dra) در ادبیات «ودیک» (Vedic) را نشان می‌دهد. زمانی که آریایی‌ها در شمال هند استقرار یافتند، مردم این منطقه را «نیشادا» (Nishada) می‌خواندند. باستان‌شناسان این مردم را «آسترواشیاتیک» (Austro-Asiatic) معرفی کرده‌اند. «نیشاداها» با فرهنگ «نئولتیک=نوسنگی» (Neolithic)، آشنایی داشتند و بعد‌ها با مردمی‌ که از نظر فرهنگی پیشرفته‌تر از آن‌ها بودند آمیزش یافتند. اینان بدنه اصلی جمعیت بنگال را تشکیل می‌دهند.

آریایی کردن بنگال، فرهنگ «ودائی» با سیستم طبقاتی را در بنگال حاکم کرد و مردم بومی‌ آنجا جزو کاست «شودرا» (Soudras) شدند. همین موضوع، زمینه را برای حضور بودیسم و اسلام و مذاهب دیگر، بدون هیچگونه مقاومت و یا مخالفتی فراهم کرد.

در قرن چهاردهم قبل از میلاد، اسکندر مقدونی، به شمال هند هجوم برد و در نتیجه یونانیان با مردم منطقه ادغام شدند. مورخین یونانی چون پلینی (Pliny) و بطلمیوس (Betelmuse) معتقدند که منطقه دلتایی به نام «گانگاریدا» (Gangaridai)، مشتق از کلمه گنگ است.

یونانیان نزد مردم منطقه به نام «یاوران» که به معنی کافر است، شناخته می‌شدند. فرهنگ ودایی، فرهنگ مذهبی دیگر چون اسلام و مسیحیت را نجس خواند؛ لذا حکومت آن‌ها قبول واقع شد.

آشوکا (Ashoka) فرمانروای بزرگ موریاها، بودیسم را در کل هند گسترش داد به گونه‌ای که دامنه آن تا چین و برمه نیز کشیده شد. مشهور است که وی 8004 معبد در سرتاسر هند ساخت؛ از جمله در بنگال. به طور مثال، «شل بان بیهار» (Shaiban) در کومیلا به عنوان یک معبد بودایی شناخته می‌شود.

از قرن دوم قبل از میلاد تا قرن هشتم بعد ازمیلاد، دو سلسله «گوپتا» و «پالا» در بنگال حکومت کردند که مذهب مردم در همین دوره نیز بودایی بود. در واقع این دوره را دوره طلایی بنگال باستان خوانده‌اند.

از معروف‌ترین بناهای این دوره، ساختمان «پوندرانگار» (Pundranagar) در مهاستانگره واقع در «بوگرا» و «پهرپور» (Paharpur) در راجشاهی است. پهرپور، یکی از بزرگ‌ترین و معروف‌ترین مراکز معابد در شبه قاره هند است. دارماپالا از سلسله پالا، این معبد را که به نام «سوماپوراویهارا» (Somapura Vihara) شناخته شده است، بنا کرد. اما دردوره «شاشانکا» و «سلسله سن» (Sena)، جو قالب در بنگال با فرهنگ هندوئی بود و در این دو دوره معابد بسیاری بنا شد. به جز معبد مهاستانگره، معابد و یا آثاری از این دوره بر جای نمانده و فقط نامی‌ از آن‌ها در منابع آمده است.

  • دوره هندوها، از قرن هشتم میلادی شروع شد و تا قرن دوازدهم ادامه داشت؛
  • دوره پادشاهان و سلاطین، از اوایل قرن سیزدهم شروع شد و تا 1576 ادامه یافت؛*دوره مغول از 1576 تا 1757 ادامه طول کشید؛
  • دوره استعمار از 1757 تا 1947 ادامه داشت؛
  • دوره پاکستان از 1947 شروع شد و تا 1971 که سال استقلال بنگلادش است، ادامه یافت؛
  • کشور بنگلادش در 1971 به منزله واحد سیاسی مستقل، شناخته شد و پا به عرصه بین المللی گذاشت.

از مهم‌ترین آثار باستانی این کشور تا پیش از استقلال، دخیل دروازه (1465م)، گل مسجد (1434م)، مناره فیروز (1488م)، مسجد چوتی ستاره (1510م)، مسجد باروسونا چمکتی و قدم رسول (1510م)، مسجد آدینه در پاندورا (1864م)، گنبد «اکلاخی» (Eklakhi) در پاندورا، مسجد گلدی در سونارگان، مسجد باغا در پابنا، مسجد بابا آدم در داکا و مسجد کوزمیا در راجشاهی (1559م) هستند.

«مسجد آدینه» در پاندورا توسط اسکندر شاه در سال 1344 ساخته شده است که یکی از مساجد جامع می‌باشد. از مهم‌ترین آثار باستانی این دوره، همان گنبد است اکلاخی که سلطان جلال الدین محمد شاه آن را ساخ و از نظر معماری، نوع آوری در هنر اسلامی‌ به حساب می‌آید.

مهم‌ترین فردی که در زمینه معماری و ساخت بناهای قدیمی‌ شهرت داشت، فردی به نام «خان جهان علی» بود که صدها اثر از خود بر جای گذاشته است ؛ از آن جمله می‌توان به مسجد «شصت گنبد» (1450م)، که در واقع از بزرگ‌ترین مساجد بنگال است، نام برد. این اثر از جانب یونسکو، اثری جهانی شناخته شده است[۱۷].

به طور کلی میراث فرهنگی بنگلادش را می‌توان به چند بخش شامل بناهای تاریخی، مجسمه‌ها، ظروف سفالی و فلزی، ابزار جنگی، کتیبه‌ها، نقاشی، آثار خطاطی و صنایع دستی تقسیم کرد.

بناهای تاریخی و باستانی که در بنگلادش وجود دارد شامل معابد هندوها، معابد بودایی‌ها، معابد ادیان دیگر، مساجد، مزارها، قلعه‌ها، کاخ‌ها و ساختمانهای اشراف قدیمی‌است. این آثار در سراسر کشور بویژه در چندین مرکز مهم از جمله داکا، سونارگان، راجشاهی، ناتور، مایناماتی، پاهار پر، ماهاستان، باقرهات، چیتاگنگ و سیلهت وجود دارند. مجسمه‌ها که قدیمی‌ترین آثار باستانی این سرزمین هستند، اغلب یا تندیس خدایان هندو یا تجسم بودا است. البته بعضی از مجسمه‌ها که تنها جنبه انسانی دارند و نه مذهبی نیز به دست آمده‌اند. در مناطق مختلف از جمله داکا، سونارگان و راجشاهی موزه‌های مختلف بنا شده‌اند، که غیر از موزه ملی در داکا و چندین موزه دیگر اکثریت این بناها، جزو بناهای تاریخی محسوب می‌شوند.

یکی از مراکز باستانی بنگلادش در ماهاستان واقع در شهرستان بوگرا در شمال بنگلادش است که از زیر خاک کشف شده است. این محوطه باستانی از خرابه‌ها و نیمه خرابه‌های بناهای مذهبی بودایی‌ها است که شامل بناهای قرن چهارم وپنجم و بعضی از آن‌ها متعلق به قرن یازدهم میلادی است. این بناها شامل معبد و راهبه خانه هستند. کتیبه‌های سنگی نیز به دست آمده است که با خط آسوکا براهمی، که الان رایج نیست، نوشته شده است. مجسمه‌های کوچک سفالی، ظرف‌های نقش دار سنگی، مهر سفالی، ستون‌های سنگی و قالب‌های جواهر سازی و مجسمه سنگی بودا نیز در این بناها کشف شده است.

در پاهارپور از توابع شهرستان راجشاهی واقع در غرب کشور بناهای بودائی از زیر خاک کشف شده که مربوط به قرن هشتم الی نهم میلادی و شامل معبد و مجسمه‌های سفالی و برنجی است.

یکی دیگر از محوطه‌های باستانی که از زیر خاک کشف شده در منطقه بیسوبیهار در شهرستان بوگرا واقع است که متعلق به قرن دهم و یازدهم است. در مایناماتی در شهرستان کومیلا واقع در شرق بنگلادش معابد و راهبه خانه متعلق به بودائی‌ها و آثار زیادی از مجسمه‌های برنجی، سنگی و سفالی و اشیای دیگری از جمله سکه‌های طلایی کشف شده‌اند. بعضی از این سکه‌ها مربوط به دوره یکی از خلفای عباسی است.

از جمله بناهای تاریخی در بنگلادش آثار معماری سلطان غیاث الدین اعظم شاه (1409م) در سونارگاون پایتخت قدیمی‌ بنگال است که به صورت موزه در آمده و اشیای تاریخی، هنری و. .. در آن نگهداری می‌شود.

قلعه لال باغ واقع در شهر داکا شهرت فراوانی دارد. این قلعه را شاهزاده محمد اعظم فرزند شاه عالمگیر دهلی ساخته است. در داخل این قلعه مزار پری بی بی و مسجد پری بی بی وجود دارد. این ساختمان تبدیل به موزه شده است. قلعه لال باغ در سال 1678 م ساخته شد. در همین قرن دو قلعه دیگر در شهرستان نارایان گنج نزدیک داکا ساخته شدند که به قلعه حاجی گنج و قلعه سوناکاندا شهرت دارند.

در بین بناهای قدیمی‌ در داکا، باراکاترا و سوتاکاترا جایگاه ویژه‌ای دارند. کاترا به معنی خانه‌های بسیار در بنایی است که بین آن‌ها فاصله‌ای نباشد. خصوصیات این دو ساختمان این است که روی خیابان ساخته شده و طبقه همکف برای رفت آمد و وسایل نقلیه کاملاً باز گذاشته می‌شود. آن را می‌توان دروازه ورودی شهر نامگذاری کرد. باراکاترا (یعنی کاترای بزرگ) در سال 1644 ساخته شد و هنوز کاملاً سالم است.

از بین بناهای تاریخی و قابل دیدنی داکا که قدمت نسبتاً کمتری دارد، «احسن منزل» است که در سال 1872 م ساخته شد. اخیراً این ساختمان تبدیل به موزه شده است. خوابگاه دانشجویان دانشگاه داکا بنام خوابگاه لرد کارجون که در سال 1904 م ساخته شده نیز دیدنی است. ساختمان‌های دادگاه عالی بنگلادش و کاخ ریاست جمهوری که به سبک معماری اسلامی‌ و دارای چندین گنبد می‌باشد، میراث فرهنگی بنگلادش بوده و اهمیت خاصی دارند. کاخ مهاراجا در ناتور، خانه‌های تاگور در شیلائداح و شاهزادپور، خانه‌های تابستانی شاهزاده شجاع (برادر شاه عالمگیر) شاعر در کائور واقع در راجشاهی از قرن هفدهم، حمام و محل پذیرایی در داخل قلعه لال باغ در داکا، دروازه قدم حضرت رسول(ص) واقع در گنج از شهرستان نارایان گنج نزدیک داکا مربوط به قرن هیجدهم که دارای چهار طبقه است و سایر بناهای تاریخی دیگر در بنگلادش مانند مزار عرفای بزرگ، ذکر کردنی هستند. اغلب این عرفا از عربستان، یمن، ایران و آسیای میانه به این سرزمین آمدند و مبلغ اسلام بودند. از بین این مزارها آن‌هایی که شهرت خاصی دارند و می‌شود آن‌ها را زیارت کرد ودید، عبارت‌اند از مزار شاه جلال مجرد یمنی در سیلهت، پیرکله شهید شاه صوفی گیسو دراز در آخاتورا در شهرستان کومیلا، شاه مخدوم روپوش در راجشاهی، شاه نعمت الله در گائور، الوگ خان جهان معروف به خان جهان علی خان در باغرهات، مزار شاه علی بغدادی در داکا؛ همچنین در شهرستان چیتاگنگ مزار بایزید بسطامی‌ و مزار شاه امانت وجود دارد؛ البته از نظر بعضی از مورخان وی به بنگال نیامده بود و یکی از شاگردان وی، این مزار را برای یاد بود ساخته است.

دربین معابد هندو‌ها، بناهای دیدنی فراوانی وجود دارد، هرچند قدمت آن‌ها خیلی زیاد نیست. از بین آن‌ها دو بنا در آیودیای در کولنا و ماتورا پور در فریدپور وجود دارد که هر دو متعلق به قرن هفدهم است. معبد رامنات در دیناج پور ساخته 1752، بسیار زیبا است. در پوتیا از توابع راجشاهی سه معبد هندو مربوط به قرن نوزدهم وجود دارد که ازنظر معماری هر کدام ویژگی‌های خاص و دیدنی دارد. در سونارگاون یک معبد ساخته سال 1843 است که دو منار بسیار بلند دارد. در کاکس بازار واقع در جنوب شرقی کشور در بالای کوه، معبدی وجود دارد که متعلق به بودایی‌هاست و در سال 1800 ساخته شده است. در شهرک رامو در شهرستان کاکس بازار خانه‌ای است که مرکز مردم بودایی است. در جزیره ماهشکالی نزدیک چیتاگنگ معبدی است متعلق به بودائی‌ها که بسیار زیبا می‌باشد.

از بین بناهای قدیمی‌ پل پانام در سونارگاون که در قرن پانزدهم ساخته شده و پل پاگلابه شرق شهر داکا که در سال 1661 م ساخته شده اهمیت خاصی دارند. هر دو پل هنوز سالم هستند. از بناهای مدرن بسیار جالب، «یادبود ملی» (شهید منار) در سوار، نزدیک داکا، است.

مجسمه‌ها و دیگر اشیای تاریخی و باستانی که در بنگلادش وجود دارد، در موزه‌های مختلف در کشور جمع آوری شده است؛ به طور خلاصه می‌توان گفت که برخلاف اینکه به علت مرطوب بودن آب وهوا و بی توجهی به میراث فرهنگی مردم در طول 190 سال حکومت انگلیس در این سرزمین، بسیاری از میراث فرهنگی از بین رفته یا به انگلستان برده شده است؛ این میراث شامل تندیس‌های براهما، ویشنو، شیوا، شری کریشنا، گانشا، کالی و. ..؛ همچنین تعداد فراوانی از مجسمه‌های دیگر است. از طرف دیگر آثار و اشیای بسیاری از زمان حکومت مسلمانان حفظ شده است؛ از جمله این آثار، قرآن کریم نسخه خطی مربوط به قرن هفدهم، نمونه‌های اشعار بنگالی که با حروف عربی در قرن نوزدهم نوشته شده، کتیبه‌های عربی و فارسی از دوران مختلف و نمونه‌های زیادی از خطاطی به زبان عربی و فارسی در موزه ملی وجود دارند.

در زمینه صنایع دستی باید گفت گرچه به مرور زمان اشیای کهن مردمان این کشور تحت تأثیر عواملی گوناگون از بین رفته‌اند، اما اکثریت آن‌ها محفوظ مانده است.

تا زمانی که سرزمین بنگال توسط استعمارگران انگلیس اشغال نشده بود، این سرزمین در آن عصر یکی از غنی‌ترین کشورها محسوب می‌شد و بازرگانان سراسر دنیا به ویژه بازرگانان همه کشورهای اروپایی به بنگال می‌آمدند. در آن زمان جذابیت بنگال دو چیز بود: کشاورزی و صنایع دستی[۶].

نیز نگاه کنید به

تاریخ دوران باستان چین؛ تاریخ دوره باستان روسیه؛ تاریخ دوره باستان کانادا؛ تاریخ دوره باستان افغانستان؛ تاریخ دوران باستان مصر؛ تاریخ دوره باستان لبنان؛ تاریخ دوره باستان کوبا؛ تاریخ دوره باستان تونس؛ تاریخ دوره باستان سنگال؛ تاریخ دوره باستان سیرالئون؛ تاریخ دوره باستان قطر؛ تاریخ دوره باستان اتیوپی؛ تاریخ دوره باستان اردن؛ تاریخ دوره باستان آرژانتین؛ تاریخ دوره باستان اوکراین؛ تاریخ دوره باستان زیمبابوه؛ تاریخ دوره باستان ساحل عاج؛ تاریخ دوره باستان سودان؛ تاریخ دوره باستان سوریه؛ تاریخ دوره باستان فرانسه؛ تاریخ دوره باستان تایلند؛ تاریخ دوران میانی زیمبابوه؛ تاریخ دوران میانی کانادا؛ تاریخ دوران میانی لبنان؛ تاریخ دوران میانی تونس؛ تاریخ دوران میانی سنگال؛ دوران امپراطوری تاریخ چین؛ دوره تزاری روسیه؛ تاریخ دوران میانی افغانستان؛ تاریخ دوران میانی سودان؛ تاریخ دوران میانی آرژانتین؛ تاریخ دوران میانی اوکراین؛ تاریخ دوران میانی قطر؛ تاریخ دوران میانی فرانسه؛ تاریخ دوران میانی ساحل عاج؛ تاریخ دوران میانی سوریه؛ تاریخ دوران میانی اردن؛ تاریخ دوران میانی اتیوپی؛ تاریخ دوران میانی سیرالئون؛ تاریخ دوران میانی مالی؛ تاریخ دوره میانی سریلانکا؛ تاریخ دوره میانی تاجیکستان؛ تاریخ دوره میانی قزاقستان

کتابشناسی

  1. کریمی، جواد(1403). " بنگلادش". دانشنامه جهان اسلام، قابل بازیابی از https://rch.ac.ir/article/Details/11691?%D8%A8%D9%86%DA%AF%D9%84%D8%A7%D8%AF%D8%B4
  2. امام الدین، س.، "بنگال/ بنگاله"، دانشنامه جهان اسلام، ذیل حرف ب. ص 333.
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ کریمی، جواد(1403). " بنگلادش". دانشنامه جهان اسلام، قابل بازیابی از https://rch.ac.ir/article/Details/11691?%D8%A8%D9%86%DA%AF%D9%84%D8%A7%D8%AF%D8%B4
  4. امام الدین، س.، "بنگال/ بنگاله"، دانشنامه جهان اسلام، ذیل حرف ب. ص 333.
  5. فرزين نيا، زیبا (1374). بنگلادش. تهران: دفتر مطالعات سياسي بين المللي وزارت امورخارجه، ص. 35-36.
  6. ۶٫۰ ۶٫۱ ۶٫۲ توسلی، محمد مهدی، علی زاده کندی، عزیز، توسلی، سینا(1391). جامعه و فرهنگ بنگلادش. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی(در دست انتشار)
  7. Kulke, H. and Rothermund, D. (1998). History of India. 3rd. Ed. London and New York: Routledge، P.106-112
  8. امام الدین، س.(1391)."بنگال/ بنگاله". دانشنامه جهان اسلام، ذیل حرف ب، ص. 334.
  9. Kulke, H. and Rothermund, D. (1998). History of India. 3rd. Ed. London and New York: Routledge، P.115
  10. Phillips, D.A. and Gritzner, C.F. (2007). Bangladesh. New York: Chelsea House Publishers، P.35
  11. Phillips, D.A. and Gritzner, C.F. (2007). Bangladesh. New York: Chelsea House Publishers، P.36
  12. Phillips, D.A. and Gritzner, C.F. (2007). Bangladesh. New York: Chelsea House Publishers، P.38
  13. West, B.A. (2009). Encyclopedia of the People of Asia and Oceania, New York: MV Hermitage، P.122
  14. ۱۴٫۰ ۱۴٫۱ امام الدین، س.(1391). "بنگال/ بنگاله". دانشنامه جهان اسلام، ذیل حرف ب، ص. 333.
  15. ۱۵٫۰ ۱۵٫۱ ایتن، ر.م. (1391). " عناصر فرهنگ ایران اسلامی در بنگال". دانشنامه جهان اسلام، ذیل حرف ب. ص 337.
  16. ایتن، ر.م.، " عناصر فرهنگ ایران اسلامی در بنگال"، دانشنامه جهان اسلام، ذیل حرف ب. ص 339.
  17. The Independent Year book , Bangladesh,1999 , Dhaka