رسانه و وسايل ارتباط جمعی چین: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱: | خط ۱: | ||
براساس اسناد و مدارک مکتوب، تاریخ روزنامه نگاری و یا خبر رسانی در [[چین]] باستان، به [[سلسله ی خن|دوران حاکمیت سلسله خَن]](206 پیش از میلاد تا220میلادی) برمیگردد، که اطلاعیهها، فرامین و احکام صادره از سوی دربار امپراتوری و برخی از اطلاعات و اخبار ضروری، از طریق انتشار محدود در اختیار مقامات و نهادهای خاصی قرار میگرفت. مقامات اجازه داشتند که برخی از این اطلاعات و اخبار را بهصورت شفاهی به آگاهی مردم نیز برسانند. برخی از مورخان نیز انتشار اینگونه روزنامههای خبری رسمی را مربوط به [[دوران بهار و پاییز|دوران حاکمیت سلسلههای بهار و پاییز]] و یا [[سلسله تانگ|سلسله تانگ]](618 تا906میلادی) میدانند. پیش از اختراع حروف چاپی، این [[مطبوعات در چین|نشریات]] یا دست نویس بوده و یا با حکاکی روی تخته چوب و سپس چاپ روی ابریشمی و یا کاغذ چاپ میشدند<ref>www.entarca.msn/encyclopedia</ref>. | براساس اسناد و مدارک مکتوب، تاریخ روزنامه نگاری و یا خبر رسانی در [[چین]] باستان، به [[سلسله ی خن|دوران حاکمیت سلسله خَن]](← [[سلسله هان]])(206 پیش از میلاد تا220میلادی) برمیگردد، که اطلاعیهها، فرامین و احکام صادره از سوی دربار امپراتوری و برخی از اطلاعات و اخبار ضروری، از طریق انتشار محدود در اختیار مقامات و نهادهای خاصی قرار میگرفت. مقامات اجازه داشتند که برخی از این اطلاعات و اخبار را بهصورت شفاهی به آگاهی مردم نیز برسانند. برخی از مورخان نیز انتشار اینگونه روزنامههای خبری رسمی را مربوط به [[دوران بهار و پاییز|دوران حاکمیت سلسلههای بهار و پاییز]] و یا [[سلسله تانگ|سلسله تانگ]](618 تا906میلادی) میدانند. پیش از اختراع حروف چاپی، این [[مطبوعات در چین|نشریات]] یا دست نویس بوده و یا با حکاکی روی تخته چوب و سپس چاپ روی ابریشمی و یا کاغذ چاپ میشدند<ref>www.entarca.msn/encyclopedia</ref>. | ||
پیش از اختراع [[مطبوعات در چین|روزنامه]] به شکل مدرن امروزین در اوایل قرن هفدهم، از سوی امپراتوریها و دولت های مهم جهان، از جمله دربار امپراتوری چین، بولتنها خبری رسمی برای ابلاغ دستورالعملها و بیانیههای رسمی دولتی منتشر میشد. در [[سلسله ی خن|دوران سلسله خَن]] این نوع رسانههای خبری تیپائو(Tipao)و یا دیپائو(Dipao) و در [[سلسله تانگ|دوران سلسله تانگ]]، کای یوانزیبائو(Kai Yuan Zi Bao) یا بولتن خبری دربار خوانده میشدند. نخستین اشاره به انتشار روزنامه توسط بخش غیر دولتی در این کشور مربوط به سال1582 و در اواخر [[سلسله مینگ|دوران سلسله مینگ]] به نام جینگ پائو(Jingpao) یا گازت [[پکن]](Peking Gazette) است که خیلیها آن را قدیمیترین روزنامه جهان دانستهاند<ref> Brook, T.(1998). The Confusions of Pleasure: Commerce and Culture in Ming China. Brekely University of California Press</ref>. | پیش از اختراع [[مطبوعات در چین|روزنامه]] به شکل مدرن امروزین در اوایل قرن هفدهم، از سوی امپراتوریها و دولت های مهم جهان، از جمله دربار امپراتوری چین، بولتنها خبری رسمی برای ابلاغ دستورالعملها و بیانیههای رسمی دولتی منتشر میشد. در [[سلسله ی خن|دوران سلسله خَن]](← [[سلسله هان]]) این نوع رسانههای خبری تیپائو(Tipao)و یا دیپائو(Dipao) و در [[سلسله تانگ|دوران سلسله تانگ]]، کای یوانزیبائو(Kai Yuan Zi Bao) یا بولتن خبری دربار خوانده میشدند. نخستین اشاره به انتشار روزنامه توسط بخش غیر دولتی در این کشور مربوط به سال1582 و در اواخر [[سلسله مینگ|دوران سلسله مینگ]] به نام جینگ پائو(Jingpao) یا گازت [[پکن]](Peking Gazette) است که خیلیها آن را قدیمیترین روزنامه جهان دانستهاند<ref> Brook, T.(1998). The Confusions of Pleasure: Commerce and Culture in Ming China. Brekely University of California Press</ref>. | ||
=== [[رسانه ها و مطبوعات در چین|رسانهها و مطبوعات در چین]] === | === [[رسانه ها و مطبوعات در چین|رسانهها و مطبوعات در چین]] === | ||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
از سالی که [[عضویت چین در سازمان تجارت جهانی|چین به سازمان تجارت جهانی]] پیوسته است(2001)، [[رسانه های چین|صنعت رسانهای چین]] به سوی تشکیل گروههای «بین رسانهای» و «رسانه منطقهای» حرکت کرده است تا بتواند با گروههای قوی رسانهای خارج از کشور رقابت نماید. گروه [[رادیو در چین|رادیو]]، [[تلویزیون در چین|تلویزیون]]، و [[صنعت فیلم و سینمای چین|فیلم چین]](China Radio, Film and TV. Group)، با سایر سازمانهای رادیو، تلویزیون، فیلم و شرکتهای متعدد رادیویی، تلویزیونی، و اینترنتی پیوند خورده و به بزرگترین و قویترین گروه چند رسانهای در این کشور تبدیل شده اند. این گروهها با شرکتهای رسانهای خارج از کشور مبادله و همکاری دارند. از سال 2003، 30 ایستگاه تلویزیونی خارجی از جمله [[شبکه های ماهواره ای در چین|تلویزیون ماهوارهای]] فونیکس، و تلویزیون بلومبرگ، در [[چین]] شعبه دایر کردهاند و کانال انگلیسی زبان سیسیتیوی، برنامههای خود را از طریق شبکه خبری فاکس در اختیار بینندگان آمریکایی خود قرار میدهد<ref>www.China.org.cn</ref>. | از سالی که [[عضویت چین در سازمان تجارت جهانی|چین به سازمان تجارت جهانی]] پیوسته است(2001)، [[رسانه های چین|صنعت رسانهای چین]] به سوی تشکیل گروههای «بین رسانهای» و «رسانه منطقهای» حرکت کرده است تا بتواند با گروههای قوی رسانهای خارج از کشور رقابت نماید. گروه [[رادیو در چین|رادیو]]، [[تلویزیون در چین|تلویزیون]]، و [[صنعت فیلم و سینمای چین|فیلم چین]](China Radio, Film and TV. Group)، با سایر سازمانهای رادیو، تلویزیون، فیلم و شرکتهای متعدد رادیویی، تلویزیونی، و اینترنتی پیوند خورده و به بزرگترین و قویترین گروه چند رسانهای در این کشور تبدیل شده اند. این گروهها با شرکتهای رسانهای خارج از کشور مبادله و همکاری دارند. از سال 2003، 30 ایستگاه تلویزیونی خارجی از جمله [[شبکه های ماهواره ای در چین|تلویزیون ماهوارهای]] فونیکس، و تلویزیون بلومبرگ، در [[چین]] شعبه دایر کردهاند و کانال انگلیسی زبان سیسیتیوی، برنامههای خود را از طریق شبکه خبری فاکس در اختیار بینندگان آمریکایی خود قرار میدهد<ref>www.China.org.cn</ref>. | ||
شبکههای ارتباطی همچون شینخوا، سیسیتیوی، و روزنامه مردم، هنوز هم بخش مهمی از سهم بازار داخلی و خارجی رسانهای را به خود اختصاص میدهند. رسانههای غیر وابسته داخلی( به جز هنگکنگ، و ماکائو)، دیگر با جدیت از خطوط ترسیم شده توسط دولت تبعیت نمیکنند. اما اداره کل مطبوعات و نشریات وابسته به [[شورای دولتی چین|شورای دولتی]] و [[مهمترین شبکه ی تلویزیونی چین|وزارت رادیو، فیلم و تلویزیون]]، همچنان مقررات سختگیرانه و شدیدی برای موضوعات ممنوعه وخطوط قرمز خبری تنظیم و به [[رسانه های چین|رسانهها]] ابلاغ میکنند. از جمله موضوعات ممنوعه را میتوان مشروعیت [[حزب کمونیست و احیای هویت ملی چین|حزب کمونیست]]، سیاستهای دولت در مورد تبت و سینک یانگ، فساد و فحشای مقامات و دولت، و گروه غیر قانونی فالون گونگ بر شمرد.البته پس از برگزاری هجدهمین [[کنگره حزب کمونیست چین|کنگره حزب کمونیست]] و برگزیده شدن نخبگان نسل پنجم برای رهبری کشور در اواخر سال 2012، به نظر میرسد در پارهای از سیاستهای اِعمال شده در خصوص محدود کردن [[مطبوعات در چین|مطبوعات]] به ویژه در زمینه فساد مقامات تجدید نظرهایی صورت گرفته است. | شبکههای ارتباطی همچون شینخوا، سیسیتیوی، و روزنامه مردم، هنوز هم بخش مهمی از سهم بازار داخلی و خارجی رسانهای را به خود اختصاص میدهند. رسانههای غیر وابسته داخلی(به جز هنگکنگ، و ماکائو)، دیگر با جدیت از خطوط ترسیم شده توسط دولت تبعیت نمیکنند. اما اداره کل مطبوعات و نشریات وابسته به [[شورای دولتی چین|شورای دولتی]] و [[مهمترین شبکه ی تلویزیونی چین|وزارت رادیو، فیلم و تلویزیون]]، همچنان مقررات سختگیرانه و شدیدی برای موضوعات ممنوعه وخطوط قرمز خبری تنظیم و به [[رسانه های چین|رسانهها]] ابلاغ میکنند. از جمله موضوعات ممنوعه را میتوان مشروعیت [[حزب کمونیست و احیای هویت ملی چین|حزب کمونیست]]، سیاستهای دولت در مورد تبت و سینک یانگ، فساد و فحشای مقامات و دولت، و گروه غیر قانونی فالون گونگ بر شمرد.البته پس از برگزاری هجدهمین [[کنگره حزب کمونیست چین|کنگره حزب کمونیست]] و برگزیده شدن نخبگان نسل پنجم برای رهبری کشور در اواخر سال 2012، به نظر میرسد در پارهای از سیاستهای اِعمال شده در خصوص محدود کردن [[مطبوعات در چین|مطبوعات]] به ویژه در زمینه فساد مقامات تجدید نظرهایی صورت گرفته است. | ||
علیرغم نظارت شدید دولت، [[رسانه های چین|رسانههای چین]] تجاری شده اند. نظارت دولت شامل حال [[ورزش در چین|ورزش]]، سرمایه گذاری و سرگرمیهای سود آور نمیشود. در دهه1980 و در [[دنگ شیائوپینگ، معمار اصلاحات چین|دوران دنگ شیائوپینگ]]، اندکی از نظارت شدید دولت بر [[رسانه های چین|رسانهها]] کاسته شد. همچنان که اشاره شد، بعد از اعتراضات میدان تیَن آنمِن در سال1989، کنترل رسانهها شدت یافت ولی در دوران جیانگ زمین و در دهه 1990 مجددا کنترلها کمتر شد. اما با نفوذ فزاینده [[اینترنت در چین|اینترنت]] و امکان بالقوه آن در تشویق ناراضیان، مقررات شدیدی در دوران خو جین تائو وضع شد. طبق گزارش خبرنگاران بدون مرز، چین در سال2010 از این نظر در رتبه 168 از میان 178 کشور جهان قرار داشت. | علیرغم نظارت شدید دولت، [[رسانه های چین|رسانههای چین]] تجاری شده اند. نظارت دولت شامل حال [[ورزش در چین|ورزش]]، سرمایه گذاری و سرگرمیهای سود آور نمیشود. در دهه1980 و در [[دنگ شیائوپینگ، معمار اصلاحات چین|دوران دنگ شیائوپینگ]]، اندکی از نظارت شدید دولت بر [[رسانه های چین|رسانهها]] کاسته شد. همچنان که اشاره شد، بعد از اعتراضات میدان تیَن آنمِن در سال1989، کنترل رسانهها شدت یافت ولی در دوران جیانگ زمین و در دهه 1990 مجددا کنترلها کمتر شد. اما با نفوذ فزاینده [[اینترنت در چین|اینترنت]] و امکان بالقوه آن در تشویق ناراضیان، مقررات شدیدی در دوران خو جین تائو وضع شد. طبق گزارش خبرنگاران بدون مرز، چین در سال2010 از این نظر در رتبه 168 از میان 178 کشور جهان قرار داشت. | ||
خط ۱۷۵: | خط ۱۷۵: | ||
در سرتاسر نیمه نخست قرن بیستم، [[چین|سرزمین چین]] در گیر جنگهای مستمر داخلی و تجاوز خارجی(ژاپن) بود، لذا زیر ساختهای ناقص، ابتدایی و توسعه نیافته ارتباطات موجود نیز در این درگیریها نابود شده و یا در خدمت نیروهای نظامی بود. به همین جهت، تا سال 1958 میلادی، زمینه برای تأسیس ایستگاه پخش تلویزیونی فراهم نبود. | در سرتاسر نیمه نخست قرن بیستم، [[چین|سرزمین چین]] در گیر جنگهای مستمر داخلی و تجاوز خارجی(ژاپن) بود، لذا زیر ساختهای ناقص، ابتدایی و توسعه نیافته ارتباطات موجود نیز در این درگیریها نابود شده و یا در خدمت نیروهای نظامی بود. به همین جهت، تا سال 1958 میلادی، زمینه برای تأسیس ایستگاه پخش تلویزیونی فراهم نبود. | ||
نخستین ایستگاه تلویزیونی در چین(تلویزیون پکن) در اول ماه مه سال 1958 راه اندازی شد و طی دو سال تعداد این ایستگاهها در شهرهای مختلف به 12 مورد رسید. در اوایل دهه 1960 که اتحاد جماهیر شوروی سابق کمکهای مالی و فنی خود را به کشور چین قطع کرد، توسعه ایستگاههای نوپای تلویزیونی نیز در این کشور دچار بحران شده و از 23 ایستگاه به 5 ایستگاه کاهش یافته و بقیه تعطیل شدند. با آغاز انقلاب فرهنگی(1966 تا1976) همه برنامههای تلویزیونی ایستگاههای مختلف یکسان شدند تا سیاستها «مبارزات طبقاتی»، «ضد امپریالیستی، ضد بورژوازی، و ضد سرمایه داری» حزب کمونیست و اندیشههای مائو را تبلیغ و تشریح کنند. لذا، پخش برنامههای عادی تلویزیون پکن و متعاقب آن در سایر ایستگاههای محلی در سال1967متوقف شد. تنها در اوایل دهه 1970 بود که برنامههای تلویزیونی به تدریج عادی شده و گسترش یافت. در این دوران، بخش خصوصی و رسانههای خارجی حق حضور در گسترش رسانهای دیداری و شنیداری نداشته و تمام مراحل سیاستگذاری، تولید و پخش برنامهها در اختیار حزب و دولت بود. سیاست مائو این بود که تلویزیون باید«چشم، گوش و زبان» حزب باشد و کاملا در خدمت تبلیغ سیاستها حزبی و دولت قرار گیرد. به همین جهت، کنترل شدیدی بر تولید و پخش تمام برنامههای این رسانه اعمال میشد و از سوی بخش تبلیغات حزب و مدیرکل (وزارت) رادیو، فیلم و تلویزیون تحت نظارت قرار داشت. ایستگاههای محلی هم به همین منوال تحت کنترل و نظارت کمیته محلی حزب و نماینده نهاد دولتی فوق در آن استان قرار داشتند. برنامههای قابل پخش نیز محدود به اخبار، تفسیر سیاسی، بیانیههای سیاسی و تبلیغاتی حزبی و دولتی و برخی برنامههای تفریحی مورد تأیید کمیته تبلیغات حزب میشد. پخش فیلمها و برنامههای خارجی تنها یک درصد از برنامهها را تشکیل میداد. آن هم صرفا شامل برنامهها تولید شده در کشورهای سوسیالیستی میشد. | نخستین ایستگاه تلویزیونی در [[چین]](تلویزیون پکن) در اول ماه مه سال 1958 راه اندازی شد و طی دو سال تعداد این ایستگاهها در شهرهای مختلف به 12 مورد رسید. در اوایل دهه 1960 که [[روسیه|اتحاد جماهیر شوروی]] سابق کمکهای مالی و فنی خود را به [[چین|کشور چین]] قطع کرد، توسعه ایستگاههای نوپای تلویزیونی نیز در این کشور دچار بحران شده و از 23 ایستگاه به 5 ایستگاه کاهش یافته و بقیه تعطیل شدند. با آغاز [[اجرای انقلاب فرهنگی در چین|انقلاب فرهنگی]](1966 تا1976) همه برنامههای تلویزیونی ایستگاههای مختلف یکسان شدند تا سیاستها «مبارزات طبقاتی»، «ضد امپریالیستی، ضد بورژوازی، و ضد سرمایه داری»[[حزب کمونیست و احیای هویت ملی چین|حزب کمونیست]] و اندیشههای [[مائو تسه تونگ(مائو زدونگ)، بنیانگذار جمهوری خلق چین|مائو]] را تبلیغ و تشریح کنند. لذا، پخش برنامههای عادی تلویزیون [[پکن]] و متعاقب آن در سایر ایستگاههای محلی در سال1967متوقف شد. تنها در اوایل دهه 1970 بود که برنامههای تلویزیونی به تدریج عادی شده و گسترش یافت. در این دوران، بخش خصوصی و رسانههای خارجی حق حضور در گسترش رسانهای دیداری و شنیداری نداشته و تمام مراحل سیاستگذاری، تولید و پخش برنامهها در اختیار حزب و دولت بود. سیاست [[مائو تسه تونگ(مائو زدونگ)، بنیانگذار جمهوری خلق چین|مائو]] این بود که تلویزیون باید«چشم، گوش و زبان» حزب باشد و کاملا در خدمت تبلیغ سیاستها حزبی و دولت قرار گیرد. به همین جهت، کنترل شدیدی بر تولید و پخش تمام برنامههای این رسانه اعمال میشد و از سوی بخش تبلیغات حزب و مدیرکل (وزارت) رادیو، فیلم و تلویزیون تحت نظارت قرار داشت. ایستگاههای محلی هم به همین منوال تحت کنترل و نظارت کمیته محلی حزب و نماینده نهاد دولتی فوق در آن استان قرار داشتند. برنامههای قابل پخش نیز محدود به اخبار، تفسیر سیاسی، بیانیههای سیاسی و تبلیغاتی حزبی و دولتی و برخی برنامههای تفریحی مورد تأیید کمیته تبلیغات حزب میشد. پخش فیلمها و برنامههای خارجی تنها یک درصد از برنامهها را تشکیل میداد. آن هم صرفا شامل برنامهها تولید شده در کشورهای سوسیالیستی میشد<ref>MBC. The Museum of Boroadcast Communication: www.museum.tv.China</ref>. | ||
( | === توسعه تلویزیون پس از اجرای اصلاحات === | ||
در دوران پس از اجرای اصلاحات، [[تلویزیون در چین|تلویزیون]] مهمترین رسانهای بود که به سرعت توسعه یافت. در اول ماه مه سال 1978، تلویزیون پکن به تلویزیون مرکزی چین(China Central Television. (CCTV))به عنوان تنها شبکه سراسری ملی، تغییر نام داد. در سال1994 در سرتاسر کشور بیش از700 ایستگاه تلویزیونی فعالیت میکرد که یک ایستگاه(سیسیتیوی) سراسری، 30 ایستگاه استانی، 300شبکه منطقهای، و 350 ایستگاه محلی بود. در همین مدت، تعداد دارندگان دستگاه [[تلویزیون در چین|تلویزیون]] از چند هزار خانواده در سال1960 به بیش از 230 میلیون خانواده در سال 1993 و تعداد بینندگان از 18 میلیون نفر در سال 1975 به 900میلیون بیننده در سال 1993رسید که بزرگترین شبکه تلویزیونی از نظر بیننده در جهان بهشمار میرفت. | |||
در سال1980، [https://english.cctv.com/ تلویزیون مرکزی چین] با برخی از کمپانیهای خارجی قرار داد مبادله برنامه امضا کرده و از تسهیلات ماهوارهای دریافت و پخش اخبار جهان بهرهمند گردید. در سال 1986، این ایستگاه نخستین کانال انگلیسی زبان خود را راه اندازی کرد و متعاقب آن سایر ایستگاههای استانی نیز اقدام به راه اندازی کانال خبری به زبان انگلیسی کردند. کانالهای آموزشی نیز به سرعت گسترش یافته و دورههای آموزشی تحصیلات تکمیلی و فنی و حرفهای فراگیر شده و میلیونها معلم، دانش آموز و دانشجو، و کشاورز در سراسر کشور تحت آموزش این شبکهها قرار گرفتند. توان تولید برنامههای مختلف نیز به شدت افزایش یافت و برنامههای خبری تلویزیون مرکزی از 3 مورد در روز به 11 مورد رسید. طبق آمار، درحال حاضر تعداد ایستگاههای رله برنامههای تلویزیونی در سرتاسر این کشور از مرز 10 هزار گذشته و میزان [[شبکه های ماهواره ای در چین|ایستگاههای ماهوارهای]] و زمینی ارسال و دریافت برنامه به بیش از 50 هزار مورد رسیده و سراسر کشور و بخش عظیمی از جهان را تحت پوشش قرار داده است. | |||
در | |||
=== [[مهمترین شبکه ی تلویزیونی چین|مهمترین شبکه تلویزیونی چین]] === | |||
[https://english.cctv.com/ تلویزیون مرکزی چین] بزرگترین و قدرتمندترین ایستگاه تلویزیونی [[چین]] است و با بیش از 250 سازمان تلویزیونی از 130 کشور مبادلات برنامهای و روابط تجاری دارد. این تلویزیون سه شبکه اختصاصی خبر، کودک، و موسیقی را راه اندازی نموده است<ref>https://english.cctv.com/</ref>. | |||
[https://english.cctv.com/ تلویزیون مرکزی چین(CCTV)]، با 22 کانال تنها شبکه ملی [[چین]] است که بخش بزرگی از بازار تولید و پخش برنامههای تلویزیونی را در چین در اختیار دارد. این شبکه تلویزیونی با حدود 10 هزار کارمند و با درآمدی بسیار بالا، تحت نظارت دو جانبه اداره تبلیغات(مسئول نهایی محتوای رسانهها) و اداره کل رادیو، فیلم و تلویزیون دولتی (که عملیات و برنامهها را فرماندهی میکند) اداره میشود. معاون وزیر به عنوان رئیس تلویزیون مرکزی هم هست. مدیران اصلی و سایر مسئولان توسط دولت منصوب میشوند. این شبکه اخبار ویژه خود را تهیه کرده و روزانه 11 بار خبر پخش کرده و قویترین و پرکارترین تولید کننده برنامههای تلویزیونی در این کشور بهشمار میرود. [https://english.cctv.com/ سی سی تی وی] تنها شبکهای است که مجوز خرید فیلم از خارج را دارد. تمامی شبکههای محلی باید اخبار ساعت 7 شب این شبکه را پوشش دهند. تقریبا 500 میلیون نفر مرتب این برنامه خبری را تماشا میکنند. اگر چه [https://english.cctv.com/ سی سی تی وی] قویترین شبکه چین است اما تنها 30 درصد مردم [[چین]] بیننده آن هستند. | |||
تلویزیون مرکزی چین | |||
علاوه بر 300 کانال شبکههای بین المللی، سراسری و استانی چین که در پکن نیز قابل دریافت هستند، شبکه (BTV) مخصوص [[پکن]] بوده و در اغلب مناطق چین نیز قابل دریافت است. این شبکه 14 کانال دارد و هر کانال به موضوع خاصی همچون ورزش، فیلمهای سینمایی، تئاتر، آموزش، خبر و ... میپردازد و برنامههای متنوعی به [[زبان چینی]] برای شهروندان پکنی تهیه و پخش میکند. میزان پوشش رادیو و تلویزیون سراسری در این شهر 99/99 درصد و سطح پوشش تلویزیونهای کابلی 64 درصد است. (سابقی ، 1386 : 25-26) | |||
علاوه بر 300 کانال شبکههای بین المللی، سراسری و استانی چین که در پکن نیز قابل دریافت هستند، شبکه (BTV) مخصوص پکن بوده و در اغلب مناطق چین نیز قابل دریافت است. این شبکه 14 کانال دارد و هر کانال به موضوع خاصی همچون ورزش، فیلمهای سینمایی، تئاتر، آموزش، خبر و ... میپردازد و برنامههای متنوعی به زبان چینی برای شهروندان پکنی تهیه و پخش میکند. میزان پوشش رادیو و تلویزیون سراسری در این شهر 99/99 درصد و سطح پوشش تلویزیونهای کابلی 64 درصد است. (سابقی ، 1386 : 25-26) | |||
=== ''ایجاد فضای بازتر برای برنامههای تلویزیونی'' === | === ''ایجاد فضای بازتر برای برنامههای تلویزیونی'' === |
نسخهٔ ۱۱ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۲۹
براساس اسناد و مدارک مکتوب، تاریخ روزنامه نگاری و یا خبر رسانی در چین باستان، به دوران حاکمیت سلسله خَن(← سلسله هان)(206 پیش از میلاد تا220میلادی) برمیگردد، که اطلاعیهها، فرامین و احکام صادره از سوی دربار امپراتوری و برخی از اطلاعات و اخبار ضروری، از طریق انتشار محدود در اختیار مقامات و نهادهای خاصی قرار میگرفت. مقامات اجازه داشتند که برخی از این اطلاعات و اخبار را بهصورت شفاهی به آگاهی مردم نیز برسانند. برخی از مورخان نیز انتشار اینگونه روزنامههای خبری رسمی را مربوط به دوران حاکمیت سلسلههای بهار و پاییز و یا سلسله تانگ(618 تا906میلادی) میدانند. پیش از اختراع حروف چاپی، این نشریات یا دست نویس بوده و یا با حکاکی روی تخته چوب و سپس چاپ روی ابریشمی و یا کاغذ چاپ میشدند[۱].
پیش از اختراع روزنامه به شکل مدرن امروزین در اوایل قرن هفدهم، از سوی امپراتوریها و دولت های مهم جهان، از جمله دربار امپراتوری چین، بولتنها خبری رسمی برای ابلاغ دستورالعملها و بیانیههای رسمی دولتی منتشر میشد. در دوران سلسله خَن(← سلسله هان) این نوع رسانههای خبری تیپائو(Tipao)و یا دیپائو(Dipao) و در دوران سلسله تانگ، کای یوانزیبائو(Kai Yuan Zi Bao) یا بولتن خبری دربار خوانده میشدند. نخستین اشاره به انتشار روزنامه توسط بخش غیر دولتی در این کشور مربوط به سال1582 و در اواخر دوران سلسله مینگ به نام جینگ پائو(Jingpao) یا گازت پکن(Peking Gazette) است که خیلیها آن را قدیمیترین روزنامه جهان دانستهاند[۲].
رسانهها و مطبوعات در چین
شکل گیری رسانهها
مطبوعات و رسانههای جدید در سرزمین چین، مانند سایر نمادهای فرهنگ غرب، در دوران حضور مسیونرها و تجار و نیروهای نظامی غرب در این منطقه از جهان و در دهه 1890 شکل گرفت. اغلب روزنامههایی که در آن زمان منتشر میشدند، توسط خارجیها، به ویژه میسیونرها و تجار غربی راه اندازی و مدیریت میشدند. لذا، یکی از قدیمی ترین روزنامههای این کشور روزنامه شِنبائو(Shen Bao) است که از سال1872 تا 1949 با بیش از25600شماره و به مدت 77 سال بدون وقفه منتشر گردید که در تاریخ روزنامه نگاری چین یک رکورد به شمار میرود[۳].
سفر نخستین گروه از دانشجویان چینی برای تحصیل در غرب و آشنایی آنها با سیستم روزنامه نگاری مدرن در کشورهای اروپایی نیز موجب شد تا پس از بازگشت آنان به چین، تلاش برای راه اندازی روزنامههای جدید افزایش یابد. جنبش چهارم ماه مه در سال1919نیز زمینه ظهور روزنامههای مستقل در این کشور را فراهم ساخت. ولی روند روزنامه نگاری مدرن و مستقل در دهههای 1930 به بعد به واسطه اعمال سانسورهای خفه کننده و شدید توسط دولت ملی در همان آغاز با مشکلات فراوانر روبه رو شده و این فضای محدود جایی برای شکوفایی خلاقیتهای مطبوعاتی باقی نگذاشت، اگرچه در همین شرایط نیز فرصتهای خوبی برای رشد روزنامه های آزاد و مستقل فراهم میشد.
مطبوعات چین در دوران حاکمیت حزب کمونیست
پس از روی کار آمدن حزب کمونیست در چین، رابطه مطبوعات و روزنامهها با دولت و حاکمیت در این کشور، 5 مرحله و فاز مختلف و گوناگون را پشت سر گذاشته که هر یک از این مراحل ویژگیهای خاص خود را دارند.
1-مرحله نخست از دوران تأسیس جمهوری خلق چین در سال1949آغاز و تا سال1966(آغاز دوران انقلاب فرهنگی) ادامه داشت. در این دوران مالکیت خصوصی از تمام مطبوعات و روزنامهها سلب و به تدریج همه رسانهها به ارگان حزب کمونیست تبدیل شدند. سلطه حزب و دولت بر مطبوعات در دوران تخیلی«جهش بزرگ به جلو»(1959 تا1962) که بیش از حد به جایگاه طبقاتی تأکید و انحراف از واقعیت ها حاکم بود، بیش از پیش سایه انداخت.
2-مرحله دوم از سال1966 آغاز و تا سال 1978(پایان دوران انقلاب فرهنگی و حاکمیت اندیشههای مائو و باند چهار نفره) ادامه یافت. در این مرحله انتشار تقریبا تمام روزنامهها، به غیر از 43 روزنامه متعلق به حزب، متوقف گردید. تمام روزنامههای استانی نیز دقیقا مطالب منتشره از سوی روزنامه خلق که ارگان رسمی و سخنگوی حزب کمونیست و دولت بوده و هنوز هم هست، را کپی کرده و تمام تیترها، سوتیترها، مطالب، اخبار و مقالات آن را عینا منتشر میکردند. در آن دوران مردم اخبار و مطالب این رسانهها را تماما دروغ، مبالغه آمیز و توخالی میپنداشتند.
3-مرحله سوم از سال 1978 (آغاز دوران اصلاحات) شروع و تا سال 1989 (تظاهرات خشونت آمیز میدان تیَن اَن مِن) ادامه یافت. دورانی که در یازدهمین اجلاس کمیته مرکزی حزب کمونیست اندیشههای اصلاح طلبانه و سیاست درهای باز دِنگ شیائو پینگ به تصویب و به مورد اجرا گذاشته شد. سیاست اصلاحات بار دیگر زمینه را برای شکوفایی مطبوعات و رسانهها فراهم کرد. مهمترین هدف رسانهها در این دوران تلاش برای به دست آوردن آزادی مطبوعات بود. توقف سوبسیدهای دولتی به مطبوعات و افزایش درآمدها از طریق چاپ آگهی و تبلیغات شرکتها و پرداختن به سایر فعالیتهای اقتصادی در این مدت، راه را برای استقلال بیشتر مطبوعات فراهم و در نتیجه، خودمختاری مدیران و سردبیران افزایش و رسانههای چین شاهد سریعترین رشدها بودند.
4-آغاز جنبش دانشجویی میدان تیَن اَنمِن در سال1989 و سرکوب خشونت آمیز آن، فاز چهارم مطبوعات چین بهشمار میآید. در این دوران، روزنامهنگارن و سردبیران مطبوعات با شرکت در تظاهرات، گزارشهای مستقل و آزادی از رویدادها و حوادث و جریان اعتراضات مردمی و دموکراسی خواهی آنان منتشر و به اعتراضات مردمی پیوسته بودند. آنها با حمل پلاکارتهایی با مضمون«ما را باور نکنید، ما دروغ میگوییم» همبستگی خود را با جریانات سیاسی و اجتماعی روز اعلام میکرده و مستقلا به تحلیل مسایل سیاسی روز میپرداختند. با سرکوب تظاهرات دانشجویی، بهار مطبوعات نیز خیلی زود به پایان رسید و پاییز سختی آغاز شد. رهبران و مقامات حزبی، مطبوعات و رسانهها را به همراهی با عوامل بورژوا متهم و آنها را تحت فشار شدید قرار دادند. بدینگونه بود که گفتمان امید بخش قانونی شدن فعالیت و آزادی مطبوعات سریعا فروکش کرد.
5-با محدود شدن فضای باز سیاسی به روی مطبوعات پس از جریان میدان تیان اَنمِن، مطبوعات شاهد عقبگرد از صحنه سیاسی و پیش گرفتن رویکردی اقتصادی و بازاری که اجازه میدهد رسانهها هرچه بیشتر به تجاری شدن روی آورده و سریع رشد و گسترش یابند[1]، و همزمان با محدودیتهای فراوانی در زمینههای سیاسی و اجتماعی مواجه شوند. در این روند ترکیبی از«منطق حزبی و منطق شدید بازار» که از ویژگیهای امروز مطبوعات و رسانههای چینی است، اعمال میشود.
دسته بندی مطبوعات در چین
امروزه، با توجه به آغاز پنجمین مرحله از روند مطبوعات در چین، میتوان رسانههای مکتوب(روزنامه) این کشور را که تعداد عناوین آنها بالغ بر2200 عنوان با تیراژ کلی بیش از6/96 میلیون نسخه[2] در روز است را در گروههای زیر دسته بندی کرد:
1-مطبوعات ارگان حزب کمونیست: مانند روزنامه پرتیراژ خلق(Peoples Daily)(به زبانهای، چینی، انگلیسی، عربی، اسپانیایی، فرانسوی بهصورت آنلاین) و سایر مطبوعات و روزنامههای وابسته و مطبوعات استانی این مؤسسه.
2-مطبوعات تجاری و روزنامههای تخصصی: مانند روزنامه وِن خویی(Wenhui Ribao)، روزنامه خلق راه آهن(Renmin Tiedabao)، و روزنامه تجارت چین(Zhogguo Shengbao).
3-روزنامههای ارگان شهرها: مانند روزنامه جوانان پکن(Beijing Youth Daily)، روزنامه شهری غرب چین(Huanxi Dushibao)، و سایر روزنامههای عصری که در شهرهای بزرگ منتشر میشوند.
4-نشریات مربوط به تجارت و بازرگانی: مانند روزنامهتجاری چِنگ دو(Chengdu Business Daily)، و اقتصاد روز(Economic Daily).
5-روزنامههای ارایه کننده اطلاعات خدماتی: مانند روزنامه های«راهنمای خرید» و «راهنمای خرید کالای بهتر».
6-نشریات گزیده اخبار و مقالات: مانند روزنامه گزیده اخبار.
7-روزنامهها و نشریات متعلق به ارتش: مانند روزنامه ارتش آزادیبخش خلق.
البته در کنار این روزنامهها، طیف وسیعی از هفته نامهها و مجلات هفتگی و یا شماره آخر هفته روزنامههای یومیه منتشر میشود که به خاطر گزارشهای مفصل و تحلیلی از مسایل سیاسی و اجتماعی روز از داخل و خارج کشور آنها، با استقبال فراوان خوانندگان قرار میگیرند. اکثر قریب به اتفاق روزنامهها در این کشور به زبان چینی رسمی ماندارین منتشر میشوند، ولی برخی از روزنامههای دولتی در مناطق اقلیت نشین این کشور مانند مغولستان داخلی، سین کیانگ و تبت، به زبان محلی چاپ میگردند. در چین حدود 20روزنامه نیز به زبان انگلیسی چاپ و منتشر میشود که روزنامههای چاینا دیلی، گلوال تایمز، روزنامه آنلاین خلق، از جمله آنها هستند.
لازم به ذکر است که، همانگونه که هنوز در این کشور روزنامه خصوصی وجود ندارد، مطبوعات و رسانه مستقل متعلق به اقوام و اقلیتهای نژادی(55 اقلیت قومی غیر از نژاد خَن) هم در این کشور به چشم نمیخورد.
سیستم توزیع مطبوعات و نشریات
تا سال1990میلادی که تمامی مطبوعات چین از سوبسید دولتی استفاده میکردند، اکثر روزنامهها و منشورات نیز توسط پست دولتی توزیع میشد. ولی با اجرای موفقیت آمیز اصلاحات اقتصادی و سیاست دولت مبنی بر اجرای اصلاحات تدریجی در بخش رسانهها، زمینه برای چاپ آگهیهای تجاری و تبلیغاتی و کسب درآمد از این طریق فراهم و نشریات بخش عمدهای از هزینههای خود را از این راه به دست آوردند. کاهش حمایت دولت از نشریات و مطبوعات و افزایش تقاضا و نیاز مردم به روزنامهها و مجلات با کیفیت، رقابت شدیدی را در میان آنان برای جذب خوانندگان به وجود آورد. لذا، در شبکه توزیع مطبوعات نیز تحولات عمیقی روی داد، به نحوی که با آغاز قرن 21تقریبا تمامی روزنامهها و مطبوعات سیستم توزیع خاص خود شامل: از طریق پست، دکههای مطبوعات، خرده فروشیهای خیابانی و... را دارند[۴].
نقش رسانهها در برنامههای سیاسی و فرهنگی چین
در دوران حکومت کمونیستها و حاکمیت اقتصاد متمرکز، کلیه مطبوعات چین تحت نظارت مستقیم حزب و دولت قرار داشت و واقعیات اجتماعی، سیاسی، و اقتصادی در آنها انعکاسی نداشت و آزادی ارایه نظر و عقیده محدود بود. با شروع سیاست اصلاحات و گشودن دربها، وضعیت گذشته تا حد بسیار زیادی تغییر یافته و مطبوعات به سوی نظامی فعالتر و بازتر قدم برداشته اند. اصلاحات و رشد و توسعه اقتصادی، حضور گسترده سرمایه گذاران خارجی، توسعه اجتماعی، بالا رفتن سطح دانش و آگاهی مردم، عضویت چین در سازمان تجارت جهانی، ورود گسترده سرمایههای خارجی تحت عناوین مختلف به چین، تحصیل قشر عظیمی از دانشجویان و مسئولان کشوری در خارج ازچین، پیشرفت وتوسعه فن آوری ارتباطات و اطلاع رسانی، الحاق هنگکنگ و ماکائو به سرزمین مادری، ضرورت بازنگری در سیاستهای مدیریتی کشور، تجدید ساختار حزبی و ورود نسل جدید به تشکیلات حزبی که خود را خیلی مقید به حرکت در چارچوب خشک ایدئولوژی حزبی نمی دانستند و در نهایت ضرورت گسترش روابط بینالملل چین و علل و عوامل گوناگون دیگر، موجب گردیده که فضای رسانههای گروهی و مطبوعات و رادیوتلویزیون در این کشور نسبت به گذشته تغییر پیدا کرده و از تنوع و آزادی بیشتری برخوردار شود و به صورت کنترل شده و برنامهریزی شده و به تدریج در چارچوب کلی سیاست حزب کمونیست چین از وضعیت مشهور«نه بزرگ» در زمینه مطبوعات، به شرایط مطلوبتر فعلی منتقل شود. سیاستگذاری واحد در زمینه مطبوعات، تخصصی شدن آنها، استفاده از فنآوری پیشرفته مطبوعاتی و انتشاراتی، بالا رفتن کیفیت چاپ و صحفهآرایی، استفاده از تصاویر رنگی، و تا حدی استفاده از سوبسیدهای دولتی، پرهیز از مسایل جنجالی و درگیریهای سیاسی و مطبوعاتی در زمینه مسایل داخلی و دهها امتیاز دیگر از ویژگیهای دنیای رسانههای جمعی امروز چین به شمار میروند.
رسانههای چین از مهمترین ابزارهای دولت در دفاع از خود در مقابل موضوعات حساسی که پیوسته مورد انتقاد قرار میگیرد به حساب میآید. پرداختن به موضوعاتی از قبیل حفظ محیط زیست، ثبات سیاسی و اجتماعی، پیوستگی ملی، مبارزه علیه فساد، حقوق بشر، و کاهش فقر در دستور العمل همه رسانهها قرار دارد.
چین در اجرای سیاست درهای باز خود تکیه بسیاری بر رسانهها نموده و کانالهای ارتباطی خود را به سرعت توسعه بخشیده است. هر یک از سازمانها و نهادها، همچون تلویزیون مرکزی چین(China Centeral Televion)، خبرگزاری شین خوا(Xinhua)و روزنامه مردم(Poeople’s Daily) از تولید برنامههایی که برای پیش برد نفوذ بین المللی چین تهیه کرده اند تا مبلغ 19/2 میلیارد دلار دریافت کرده اند. برای نمونه، کانال 9 انگلیسی زبان سیسیتیوی. تنها در عرض چند سال توانسته تا 98درصد از کره زمین را تحت پوشش خود قرار دهد. این رسانهها، دیدگاههای چین در قبال مسایلی که در داخل چین، و در آسیا و جهان روی میدهد تبیین می نمایند. توجه داشته باشیم که از 1949 تا اواخر دهه 1970، شهرت چین در خارج از مرزهایش تنها به بلوک شرق و اردوی سوسیالیستی و چند کشور در حال توسعه آسیایی و آفریقایی و آمریکای لاتین محدود میشد و ویژگی آن محتوای سیاسی و ایدئولوژیک آن بود. در این دوران، ابزار اصلی تبلیغاتی و رسانهای، دفاتر آژانس خبری شینخوا در این کشورها و انتشاراتی از قبیل چین خلقی(China Construction)، و سازندگی چین(China Radio, Film and TV. Group)و رادیو بین المللی چین بودند. فعالیتهای خارجی ایستگاههای تلویزیونی چین تنها به تبادل گزارشهای خبری با ایستگاههای تلویزیونی کشورهای کمونیست محدود میشد. از زمان اصلاحات اقتصادی، به تدریج این فعالیتها از حالت انفعالی و انزوا خارج و بسیار فعال شدهاند. بر اثر توسعه اقتصادی و بالا رفتن حس اعتماد بهنفس ناشی از آن، چین از سال 2005 اقدام به تأسیس شبکههای ماهوارهای چند کاناله و چند بعدی در خارج از کشور کرده، تا رشد و توسعه سریع خود را به نمایش گذاشته و توان خود برای ظاهر شدن در قالب یک ابر قدرت، البته صلح جو و غیر تهدید آمیز، نشان دهد[۵].
استقلال رسانهای در چین
در رسانههای جمعی چین، چیزی بهعنوان خبر، گزارش و تحلیل و تفسیرهای مستقل سیاسی از رویدادهای داخلی و بینالمللی، خارج از آنچه که از سوی خبرگزاری رسمی و دولتی شینخوا منتشر میشود، وجود ندارد. در واقع میتوان گفت، تمامی رسانههای گروهی چین، مجاز به استفاده از منابع تحلیلی و خبری، غیر از خبرگزاری شینخوا نیستند. هر خبر و تحلیلی که از سوی این بنگاه خبری منتشر شود قابل چاپ است، در غیر اینصورت هیچ نشریهای مجاز به چاپ هر گونه خبری نیست.
اگرچه اینترنت و سایتهای خبری مستقل و عمده مستقر در خارج از چین، این انحصار خبری و تحلیلی را نقض کرده اند، ولی بهصورت رسمی، این سلطه همچنان در اختیار خبرگزاری شینخوا است. حتی روزنامههای مهم و معتبری همچون روزنامه مردم، چاینادیلی، عصر پکن، و جوانان و... که سخنگوی حزب بوده و مسئولان آنها را عمدتا مقامات حزبی و دولتی تشکیل میدهند نیز مجاز به چاپ و انتشار خبر، خارج از شبکه خبری شینخوا نیستند. همین رویه مستمر اتکاء به یک منبع خبری، تاکنون مانع از آن شده که جامعه مطبوعاتی مستقل از دولت شکل بگیرد. خبرنگاران و تحلیلگران مطبوعاتی جرأت و جسارت آن را ندارند تا پا را فراتر از خطوط قرمز تعیین شده از سوی شورای مطبوعاتی و رسانهای چین بگذارند. اصلاً در سیستم قضایی دولت چین هم مقررات خاص جامعی برای برخورد با جرایم مطبوعاتی تعریف نشده است و در موارد نادری که جرمی اتقاق افتاده، بهصورت موردی و براساس تصمیم مقامات بالا برخورد شده و اینگونه تصمیمها، انعکاس آنچنانی هم در مطبوعات و رسانههای جمعی نداشته است. لذا، یکی از چالشهای پیش روی دولت برای تشکیل بنگاههای بزرگ رسانهای و اجازه فعالیت دادن به بخش خصوصی و مؤسسات رسانهای خارجی، نداشتن قوانین و مقررات لازم در این زمینه است. با ورود چین به سازمان تجارت جهانی و ضرورت رعایت قوانین و مقررات بینالمللی و تلاش بخش خصوصی و سرمایه گذاران وشرکتهای خارجی برای ورود به بخش صنعت مطبوعات و رسانههای چین، موجب گردیده تا دولتمردان که در حال حاضر کنترل کامل رسانههای این کشور را در اختیار دارند، برای رویارویی با چالشهای پیشروی و جلوگیری از خارج شدن رسانهها از چارچوب نظارتی و کنترلی دولت و آماده سازی بخش رسانهها برای روزی که احتمالاً بخشی از این صنعت توسط بخش خصوصی و سرمایهگذاران خارجی کنترل خواهد شد و بالا بردن توان رقابتی رسانههای داخلی، برنامه ریزیهای متعدد کوتاه مدت و بلند مدتی را انجام دهند تا بتوانند از خارج شدن این بخش حساس از کنترل کامل دولت مانع شوند.
در حال حاضر، مطبوعات رسالت خود را پیشبرد اهداف اصلاحات اقتصادی، ایجاد شبکههای اطلاع رسانی و آشنا ساختن مردم با سیستم جدید میدانند. علاوه بر مطبوعات رسمی، شمار مطبوعات درونگروهی نیز در حال افزایش است ولی آمار دقیق و روشنی از روزنامههای درون حزبی وجود ندارد. مجموع روزنامهها و نشریات رسمی و درونگروهی را بیش از 30000 مورد ذکر کرده اند[۶].
رسانهها و مطبوعات چین از نگاه آمار
در حال حاضر، براساس آمار منتشره، بیش از 2200 روزنامه، 9000 مجله، 273 ایستگاه رادیویی، 352 ایستگاه تلویزیونی در سطح ملی و استانی و محلی در این کشور به فعالیت رسانهای و اطلاع رسانی اشتغال دارند. طبق آمار، تا پایان سال2010، تعداد 822 ایستگاه رله و انتقال امواج کوتاه و متوسط رادیویی نیز در سرتاسر چین فعال بودهاند. در این سال 125.69 میلیون خانواده به تلویزیون دسترسی داشته و 1.22 میلیون خانواده در30شهر، امکان دسترسی به تلویزیون دیجیتالی داشتهاند که به ترتیب 94/5 درصد و 95/8 در صد از کل جمعیت چین را پوشش میدهند[۷].
پر تیراژترین روزنامه «روزنامه مردم»، ارگان حزب کمونیست چین، دارای تیراژ 5 میلیون نسخه است. پر تیراژترین روزنامه انگلیسی زبان«چاینا دیلی» است که تیراژ آن 120هزار نسخه است. مجله دو هفته یکبار تحت عنوان «صحبت های وسط ماه» با تیراژ 5 میلیون نسخه، پر فروشترین مجله چینی است.
مهمترین روزنامههای چین عبارتند از: روزنامه مردم و ضمیمه آن برای خارج از کشور، روزنامه گوانگ مین، روزنامه اخبار اقتصادی، روزنامه ارتش آزادیبخش، اخبار جوانان چین، اخبار زنان چین، اخبار آموزشی، اخبار ورزشی چین، روزنامه کارگران، روزنامه دهقانان، و روزنامه علوم و تکنولوژی[۸].
براساس پژوهشی که در سالهای 2007 و 2008 در انگلستان انجام گرفت، تأثیر رسانههای چین بر تغییر جریان اطلاعات جهانی، کمتر از 5 درصد بوده است. مطالعاتی هم که در جنوب شرق آسیا در این زمینه انجام گرفت نشان میدهد، قدرت نرم چین هنوز از حاکمیت در این منطقه به دور است. تصویر چین شاید بهتر از آمریکا باشد اما به خوبی ژاپن نیست. در حقیقت، در عصر انفجار اطلاعات که بازار بر مبنای تقاضا حرکت میکند، رسانههای دولتی چین با چالش مواجه شدهاند[۹].
البته باید متذکر شد که با توسعه فنآوری و گسترش ابزارهای اطلاع رسانی در چین، رسانه جدیدی در این کشور به وجود آمده و به سرعت رشد کرده است که 550 میلیون مشترک اینترنتی و 900 میلیون استفاده کننده از موبایل به عنوان ارتش این رسانه جدید، چین را در رأس کشورهای جهان در این زمینه قرار داده است. سایتهای مختلف اجتماعی، وبلاگهای فردی و جمعی، سایتهای متنوع خبری، رسانههای صوتی و تصویری، روزنامههای موبایلی، کتابهای الکترونیکی، و گسترش انواع رسانههای دیگر خبری، رقابت سختی را آغاز و عرصه را برای مطبوعات سنتی و سانسور و کنترلهای مرسوم دولتی تنگ کرده است.
رویکرد رقابتی رسانههای چین
از سالی که چین به سازمان تجارت جهانی پیوسته است(2001)، صنعت رسانهای چین به سوی تشکیل گروههای «بین رسانهای» و «رسانه منطقهای» حرکت کرده است تا بتواند با گروههای قوی رسانهای خارج از کشور رقابت نماید. گروه رادیو، تلویزیون، و فیلم چین(China Radio, Film and TV. Group)، با سایر سازمانهای رادیو، تلویزیون، فیلم و شرکتهای متعدد رادیویی، تلویزیونی، و اینترنتی پیوند خورده و به بزرگترین و قویترین گروه چند رسانهای در این کشور تبدیل شده اند. این گروهها با شرکتهای رسانهای خارج از کشور مبادله و همکاری دارند. از سال 2003، 30 ایستگاه تلویزیونی خارجی از جمله تلویزیون ماهوارهای فونیکس، و تلویزیون بلومبرگ، در چین شعبه دایر کردهاند و کانال انگلیسی زبان سیسیتیوی، برنامههای خود را از طریق شبکه خبری فاکس در اختیار بینندگان آمریکایی خود قرار میدهد[۱۰].
شبکههای ارتباطی همچون شینخوا، سیسیتیوی، و روزنامه مردم، هنوز هم بخش مهمی از سهم بازار داخلی و خارجی رسانهای را به خود اختصاص میدهند. رسانههای غیر وابسته داخلی(به جز هنگکنگ، و ماکائو)، دیگر با جدیت از خطوط ترسیم شده توسط دولت تبعیت نمیکنند. اما اداره کل مطبوعات و نشریات وابسته به شورای دولتی و وزارت رادیو، فیلم و تلویزیون، همچنان مقررات سختگیرانه و شدیدی برای موضوعات ممنوعه وخطوط قرمز خبری تنظیم و به رسانهها ابلاغ میکنند. از جمله موضوعات ممنوعه را میتوان مشروعیت حزب کمونیست، سیاستهای دولت در مورد تبت و سینک یانگ، فساد و فحشای مقامات و دولت، و گروه غیر قانونی فالون گونگ بر شمرد.البته پس از برگزاری هجدهمین کنگره حزب کمونیست و برگزیده شدن نخبگان نسل پنجم برای رهبری کشور در اواخر سال 2012، به نظر میرسد در پارهای از سیاستهای اِعمال شده در خصوص محدود کردن مطبوعات به ویژه در زمینه فساد مقامات تجدید نظرهایی صورت گرفته است.
علیرغم نظارت شدید دولت، رسانههای چین تجاری شده اند. نظارت دولت شامل حال ورزش، سرمایه گذاری و سرگرمیهای سود آور نمیشود. در دهه1980 و در دوران دنگ شیائوپینگ، اندکی از نظارت شدید دولت بر رسانهها کاسته شد. همچنان که اشاره شد، بعد از اعتراضات میدان تیَن آنمِن در سال1989، کنترل رسانهها شدت یافت ولی در دوران جیانگ زمین و در دهه 1990 مجددا کنترلها کمتر شد. اما با نفوذ فزاینده اینترنت و امکان بالقوه آن در تشویق ناراضیان، مقررات شدیدی در دوران خو جین تائو وضع شد. طبق گزارش خبرنگاران بدون مرز، چین در سال2010 از این نظر در رتبه 168 از میان 178 کشور جهان قرار داشت.
مجلات و نشریات مهم و تأثیر گذار
زمانی مجلههایی همچون مروری بر پکن(Beijing Reviw)، چین مصور(China Pictorial)، چین امروز(China Today)، و چین خلقی(People’s China)، و روزنامههایی مثل روزنامه مردم، و رادیو بین الملل چین، اصلیترین رسانههای گروهی برای معرفی کشور چین به خارجیان بودند، اما در سالهای اخیر، این کشور با بهرهگیری از فنآوریهای نوین ارتباطی گامهای بلندی در این زمینه برداشته است. گروه انتشارات بین المللی چین(China International Publishing Group. (CIPG))، در سال1949 با هدف معرفی چین به دنیا از طریق کتاب، مجله و وبسایت بنیان نهاده شد و اکنون بیش از 20 شعبه در چین و 12 شعبه در آمریکا، انگلیس، آلمان، بلژیک، روسیه، مصر، مکزیک، ژاپن، و هنگکنگ دارد. تعداد کارکنان آن 3000 نفر است که 100 نفر آنها خارجی هستند. این انتشاراتی هر سال بیش از 3000 عنوان کتاب و 30 نشریه ادواری به بیش از 10 زبان منتشر میسازد. این انتشاراتی وبسایت معروف WWW.CHINA.IRG.CN و 30 سایت دیگر را ساماندهی میکند. نمونههای مجلات آن عبارتند از:
مجله مروری بر پکن(Beijing Review): از هفته نامههای معتبر سراسری چین است و بهصورت هفتگی در پکن منتشر میشود. نخستین شماره آن در سال 1958 منتشر شد. گزارشها و مقالات آن در مورد امور فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی و تحولات چین است . تیراژ هر شماره 70 هزار نسخه اعلام میشود. این مجله، علاوه بر سراسر چین، در 150 کشور و منطقه هم همزمان توزیع میشود. نسخه چاپی آن به زبان انگلیسی است ولی نسخه آنلاین مجله به زبانهای انگلیسی، ژاپنی، فرانسوی، آلمانی، و چینی روی سایت قرار میگیرد. گفته میشود که سایت این مجله بیش از 700 هزار بازدید کننده دارد[۱۱].
چین مصور(China Pictorial):این مجله در سال 1950 بنیاد نهاده شد و هم اکنون به زبانهای چینی، انگلیسی، کرهای، و روسی به چاپ میرسد. نسخه آنلاین آن به زبانهای چینی، ژاپنی، روسی، فرانسوی، آلمانی، ایتالیای و عربی است[۱۲].
مجله زنان چین(Women in China): این مجله توسط فدراسیون سراسری زنان چین منتشر میشود. نخستین شماره آن در سال 1939 به چاپ رسید. هم اکنون این نشریه بهصورت دو ماهانه منتشر میشود. این مجله در سالهای 2003 و 2005 مقام دوم و سوم را در سطح ملی بهدست آورد[۱۳].
روزنامه گلوبال تایمز(Global Times): این روزنامه در آوریل سال2009 به زبان انگلیسی آغاز به انتشار نمود و هم اکنون از روزنامههای مطرح این کشور است که توسط لیگ جوانان چین وابسته به حزب کمونیست منتشر میشود[۱۴].
ماهنامه گلوبال(Global): این ماهنامه توسط خبرگزاری شینخوا منتشر میشود و اخبار و اطلاعات فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، و اقتصادی کشورهای مختلف دنیا را منعکس میسازد.
مجله شهر مصور(City Pictorial): این مجله مصور از مجلات محبوب چینی هاست.
مجله جامعه بین المللی در چین(International Community in China): مجلهای است ویژه خارجیهای مقیم چین و هر دو هفته یک بار به زبان انگلیسی منتشر میشود[۱۵].
هفته نامه آخر هفته شهر(City Weekend): نخستین شماره آن در سال 1998 منتشر شد و مجله سرگرمی محسوب میشود. این مجله هر دو هفته یکبار همزمان در شهرهای شانگهای و پکن منتشر میشود و اطلاعاتی درباره بازار، چه بخریم؟ کجا برویم؟ .. و معرفی گالریها، رستورانها و ... ارایه میدهد[۱۶].
مجله چین و جهان(China and World): مجلهای است تمام الکترونیک و مسایل چین معاصر را منتشر میکند[۱۷].
ماهنامه چین(China Monthly): این مجله چین دموکراتیک را ترسیم میکند[۱۸].
مجله بهار چین(China Spring): این مجله در سال1982 تأسیس شده و از نشریات ادواری طرفدار دموکراسی در چین است[۱۹].
مجلات و نشریات اسلامی
اگر چه انتشار نشریههای ادواری و غیر منظم با محتوای اسلامی از گذشتههای دور و حتی در دوران جنگ ضد ژاپنی چین در بین مسلمانان از سابقه نسبتا طولانی برخوردار است، ولی گسترش انتشار مجلات اسلامی توسط بخشهای غیردولتی و مساجد و مراکز اسلامی پس از اجرای اصلاحات و در بیست سال آخر قرن بیستم از نظر تعداد و کمیت در جامعه چین بی سابقه است.
انتشار حدود یکصد عنوان نشریه توسط مسلمانان مناطق مختلف چین در طول سه دهه گذشته، اگر چه در مقایسه با بیش از یازده هزار عنوان مجله و روزنامه منتشره در این کشور از نظر کمیت و کیفیت نا چیز و غیرقابل توجه است، ولی این اقبال بیانگر رویکرد جامعه مسلمانان این کشور به حفظ هویت و استفاده از فرصت ایجاد شده و ابزار مطبوعاتی برای مطرح ساختن فرهنگ، تاریخ و گذشته خود و اثبات وجود جامعه چند ده میلیونی مسلمان در جامعه 3/1 میلیارد نفری چینی است. از میان نشریات اسلامی، ماهنامه «المسلم الصینی» که به دو زبان چینی و اویغوری منتشر میشود و ماهنامه «مطالعات قوم خوی» که به ترتیب از سوی انجمن اسلامی سراسری چین و آکادمی علوم اجتماعی استان خودمختار نینگ شیا و با بودجه دولت چین منتشر و در دکه مطبوعات توزیع میشوند، تنها نشریات اسلامی هستند که بهصورت رسمی و با مجوز دولتی منتشر میگردند. بقیه مجلات و نشریات اسلامی، بهصورت غیر رسمی و غیر منظم و بدون مجوز رسمی دولت بوده و اجازه فروش و توزیع رسمی را ندارند. و لذا، با کمکهای مالی مردمی و نا منظم منتشر و بهصورت رایگان توزیع میشوند که برخی از این نشریات به شرح زیر میباشند:
1- ماهنامه «اطلاعات مسلمانان»: این ماهنامه در سال 1999 توسط انجمن آموزش فرهنگی مسلمانان شهر لانجو از استان گانسو تاسیس شد.
2- مجله «الفتح»: فصلنامه الفتح ابتدا در سال 1992 از سوی مدرسه زبانهای عربی ـ چینی شیگو در لانجو راه اندازی و سپس از سوی مرکز مبادلات فرهنگی مسلمانان لنجو منتشر میگردد.
3- فصلنامه «مسلمانان گانسو»: مجلهای است که از سوی انجمن اسلامی استان گانسو منتشر میگردد و سردبیر آن آقای یانگ گوانگرونگ(Yang Guang Rong) است. انتشار این مجله از سپتامبر سال 1991 آغاز و تاکنون بیش از 47 شماره از آن منتشر گردیده است.
4ـ دو ماهنامه «هنرهای اسلامی»: شامل شعر، ادبیات، نقاشی و خوشنویسی مسلمانان چین که از اوایل سال 2000 میلادی، توسط شرکت با مسئولیت محدود هنر اسلامی گانسو آغاز به نشر نموده است.
5- فصلنامه «پژوهش فرهنگ اسلامی»: مجله علمی و تحقیقاتی است که در سال1994 توسط موسسه فرهنگ اسلامی شهر شی آن، مرکز استان شانسی آغاز به انتشار نمود.
6 ـ فصلنامه «مسلمانان شانـگهای»: از سوی انجمن اسلامی شهر شانــگهای تهیه و منتشر میشود.
7ـ فصلنامه «مسلمانان جینَن»: در سال 1988 توسط انجمن اسلامی شهر جینَن مرکز استان شاندونگ تاسیس و منتشر گردید.
8 - فصلنامه «امین»: در سال 1997 از سوی مدرسه اسلامی شهر جوکو چاپ و منتشر گردیده است.
9 - گاهنامه «اخبار مسجد جنوب تیَنمو»: از سوی مسجد تیَنمو در شهر بندری تیَنجین و توسط گروهی از مسلمانان تهیه و منتشر میگردد.
10- نشریه «حوزهی تحصیل و آموزش»: دو هفته یکبار از سوی مسجد خَنجونگ(در استان شیَنسی) منتشر میشود.
11- نشریه «آموزشگاه فنی حرفهای مسلمانان دالی»: هر شش ماه یکبار از سوی آموزشگاه فنی حرفهای شهرستان دالی در استان یونن چاپ و منتشر میشود.
12-«مسلمانان خوی و ایغور خونَن»: نام نشریهای است که هر 6 ماه یکبار توسط انجمن اسلامی شهر خونَن مرکز استان خوبِی چاپ و منتشر میگردد.
13- نشریه«هلال»: مجله ماهانهای است که توسط مرکز تربیت فرهنگی مسلمانان شهر پینگ لیانگ در استان گَنسو در زمینه علوم قرآنی و تعلیمات اسلامی چاپ و منتشر میشود.
14- دو ماهنامه «نور ستاره»: نشریهای است که از سوی مرکز مبادلات فرهنگی مسلمانان شهر گویوان(از استان خودمختار مسلمان نشین نینگ شیا چاپ و توزیع میشود[۲۰].
روند رو به توسعه صنعت رسانه
بر اساس اظهارات مدیر کل مطبوعات و انتشارات چین که وابسته به شورای دولتی این کشور است، در برنامه پنجساله یازدهم (2010 -2005)، کل سرمایه گذاری، تولید محصول، و فروش در بخش صنعت مطبوعات و نشریات دو برابر و در صنعت چاپ این رقم سه برابر شده است. چین در سال2010 از نظر تعداد عناوین کتاب، تعداد نسخ چاپی، و همینطور تیراژ روزنامه، در دنیا مقام نخست و از نظر صنعت انتشارات الکترونیک مقام دوم و از نظر محصولات چاپی مقام سوم را داشته است.
بر اساس آمار منتشر شده در سمینار «مطبوعات چینیهای خارج از کشور» که در پنانگ مالزی برگزار شد، در حال حاضر بیش از280 روزنامه، 230 مجله، 70 ایستگاه رادیویی و 10 شبکه تلویزیونی در خارج از کشور توسط چینیهای ماوراء بحار به زبان چینی فعالیت میکنند[۲۱].
طبق آمار منتشر شده از سوی مقامات رسمی مطبوعات پکن، زنها بیش از مردان به تحصیل در رشته خبرنگاری روی میآورند. از مجموع 180هزار نفر خبرنگار شاغل در صنعت مطبوعات این کشور، بیش از 70هزار نفر از آنها را زنان تشکیل میدهند که حدود 40 درصد میشود. در حالی که در یک دهه پیش، زنان یک سوم خبرنگاران را تشکیل میدادند. در گذشته اغلب دانشجویان این رشته را مردان تشکیل میدادند، در حالیکه دختران بیشتر در رشته ادبیات تحصیل میکردند. در سالهای اخیر، دختران به خبرنگاری روی آوردهاند و به زودی نصف خبرنگاران را تشکیل خواهند داد. در حال حاضر 61 درصد خبرنگاران زیر40 سال هستند[۲۲].
رسانههای شنیداری(رادیو)
تاریخچه رادیو در چین
نخستین ایستگاه پخش برنامههای رادیویی در چین، در تاریخ 23 ژانویه سال 1923 میلادی توسط یک روزنامه نگار آمریکایی به نام اوسبُرن(E.G. Osborn)در شهر شانگهای راه اندازی شد. از این ایستگاه هر شب یک ساعت برنامه که عمدتا شامل موسیقی و کمی هم اخبار داخلی و خارجی بود پخش میشد که افزون بر شانگهای در برخی از شهرهای مهم دیگر نیز شنیده میشد. مؤسس این ایستگاه، سپس با همکاری یکی از تجار محلی اقدام به وارد کردن دستگاههای رادیوی ساخت آمریکا برای مشتریان نمود که در مدت اندکی بیش از 500 دستگاه رادیو به فروش رفته و مورد استقبال مردم واقع شد. این ایستگاه صرفا چند ماه به کار خود ادامه داده و به خاطر کمبود منابع مالی فعالیت آن متوقف گردید. به دنبال این حادثه دومین ایستگاه رادیویی در 15ماه مه سال1924 یک شرکت دیگر آمریکایی به نام کارول(Carol) با همکاری یک روزنامه محلی به نام شِن بائو(Shen Bao)فعالیت خود را آغاز کرد و با ایجاد شبکهای از استودیوها در سطح شهر شانگهای، برنامههای تولیدی این استودیوها را پخش میکرد. تا این سال دولت چین قانون و مقررات خاصی برای تأسیس ایستگاههای رادیویی توسط بخش خصوصی تدوین نکرده بود. لذا، در ماه اوت سال1924 نخستین قانون راه اندازی ایستگاههای رادیویی از سوی دولت تصویب و برای اجرا در اختیار متقاضیان قرار گرفت.
نخستین ایستگاه رادیویی که توسط یک فرد چینی راه اندازی شد، متعلق به شرکت سون سون(Sun Sun)بود که در ماه مارس سال1927 در ساختمان این شرکت کار خود را آغاز کرد. این ایستگاه روزانه 6 ساعت برنامه پخش می کرد. پخش برنامه این ایستگاه نیز پس از دو سال و نیم فعالیت متوقف شد.
تأسیس نخستین ایستگاه رادیویی دولتی
نخستین ایستگاه رادیویی دولتی که در تاریخ 9ماه مارس سال1935توسط دولت ملی(کومین تانگ) راه اندازی شد، ایستگاه پخش رادیویی شانگهای نام داشت که با خرید ایستگاه رادیویی که توسط خبرگزاری رویتر و شرکت میلینگتون دایر شده بود، فعالیت خود را آغاز کرد. پس از آن شهردار شانگهای 5 ایستگاه رادیویی دیگر را ایجاد نمود.
با پیشرفت اقتصادی شانگهای و توسعه تجارت داخلی و بین المللی در این شهر، شانگهای به مرکز توسعه رسانه رادیویی تبدیل شد. پیش از سال1931میلادی، تنها حدود 12 ایستگاه رادیویی در این شهر فعال بود، در حالی که در پایان سال 1932، تعداد ایستگاهها بالغ بر 49 استگاه شد که اغلب توسط چینیهای محلی و به منظور تبلیغ کالاهای تجاری مورد استفاده قرار میگرفت. در پایان سال 1936 تعداد رادیوهای در دست مردم به بیش از 70هزار دستگاه رسید[۲۳].
با آغاز جنگ داخلی و تجاوز ژاپن به چین، شانگهای رونق اقتصادی گذشته خود را از دست داد و در نتیجه ایستگاههای رادیویی نیز یکی پس از دیگری فعالیت خود ار متوقف کردند. این وضعیت با شکست ژاپن در سال 1945و پایان جنگ تغییر کرد و در پایان سال 1946 تعداد ایستگاههای رادیویی به بیش از 100 مورد رسید. در ماه مه همان سال دولت ملی مستقر در نَنجینگ برای سر و سامان دادن به ایستگاههای رادیویی غیر دولتی، و پایان دادن به هرج و مرج موجود در این زمینه، دومین قانون را در این خصوص تصویب و ابلاغ کرد. با اجرای این قانون و محدودیتهایی که اعمال شد، تنها 22 ایستگاه مجوز ادامه فعالیت یافته و این تعداد در ماه مه سال 1947 به 19 ایستگاه و در آستانه پیروزی حزب کمونیست بر دولت ملی کومین تانگ، تعداد ایستگاههای پخش رادیویی باز هم کاهش پیدا کرد[۲۴].
با آزاد شدن شهر شانگهای توسط نیروهای کمونیستی، ایستگاه رادیویی خلق شانگهای آغاز به کار نموده و سایر ایستگاههای خصوصی تحت نظارت و کنترل قرار گرفتند. در اکتبر سال 1952، شانزده ایستگاه بخش خصوصی در هم ادغام و تحت نظارت ایستگاه رادیویی خلق شانگهای قرار گرفت و در سپتامبر سال 1953، این دو سازمان در هم ادغام گردیده و ایستگاه خلق شانگهای تنها ایستگاه فعال رادیویی در این شهر شد.
وضعیت کنونی ایستگاههای رادیویی
پس از تأسیس جمهوری خلق چین در سال 1949، و حاکمیت حزب کمونیست بر این کشور، ایستگاههای رادیویی در سراسر چین توسعه یافته و در مناطق مختلف شبکههای رادیویی با هدف تبلیغ ایدهها و ایدئولوژی کمونیستی و سیاستها دولت آغاز به کار کردند. تمام این ایستگاهها و برنامههای آنها با نظارت و کنترل مستقیم حزب و دولت فعالیت کرده و به سخنگوی حزب و مدافع سیاستها دولت تبدیل شدند. پس از اجرای اصلاحات در اواخر دهه 1970، شبکههای رادیویی نیز متحول شده و برنامههای آنها براساس نیاز اقتصاد بازار شکل گرفت.
رادیو ملی چین ایستگاه رسمی رادیویی دولت چین است و 99 کانال پخش دارد و روزانه 200 ساعت برنامه پخش میکند. افزون براین، هر استان و منطقه خود مختار نیز ایستگاههای رادیویی خاص خود را دارند.
براساس آمار منتشره از سوی دولت چین، در سال 2010، بیش از 78/96 درصد جمعیت این کشور، زیر پوشش رادیویی قرار داشتند. در روستاها هم این رقم به 64/95 درصد میرسد. در این سال جمعا بالغ بر 14/68 میلیون ساعت برنامه رادیویی تولید شده که 04/67 میلیون ساعت آن برنامههای رادیویی بین المللی بوده است. تعداد ایستگاههای زمینی رله برنامههای موجهای کوتاه و بلند رادیویی نیز بیش از 822 ایستگاه است. در حال حاضر، تنها در شانگهای بیش از 100کانال رادیویی فعال است. در گذشته رادیو وسیلهای برای رساندن پیامها و سخنان مقامات حزبی و دولتی به گوش مردم بود ولی اکنون به وسیلهای دوطرفه و رساندن خواستهای مردم به گوش مسئولان تبدیل شده است.
رادیو بین المللی چین که در سال 1947 رسما تأسیس شد، امروزه اکثر نقاط دنیا را تحت پوشش خود دارد. این ایستگاه رادیویی روزانه 1520 ساعت برنامه به 61 زبان خارجی و 5 زبان محلی چینی پخش میکند. این رادیو دارای 30 دفتر تهیه خبر در خارج از کشور بوده و برنامههای آن از بیش از 50 موج کوتاه جهت پوشش دادن به تمام دنیا پخش میشود. صدای این رادیو از موج اِف اِم و اینترنت نیز قابل شنیدن است[۲۵].
رادیو پکن نیز در بیشتر استانها و مناطق خود مختار و در ژاپن، آمریکا، فرانسه، یوگسلاوی، پاکستان، مکزیک، آلمان، مصر، تایلند، و هنگ کنگ دفتر دارد. در سال 1990 ، بیش از 209/5 میلیون گیرنده رادیو در سرتاسر چین وجود داشته است[۸]. این رادیو از نظر زمان پخش و تعداد زبانهایی که برنامه پخش میکند، در میان ایستگاههای رادیویی جهان (برای خارجیان) مقام سوم را کسب کرده است[۲۶] .در هفدهم ماه آوریل سال 2012، نخستین رادیو موج اف ام رادیو بین المللی چین در خارج از کشور و در نواکیشوت، پایتخت کشور موریتانی آغاز به کار کرد[۲۷].
رسانههای دیداری(تلویزیون)
تاریخچه تلویزیون در چین
در سرتاسر نیمه نخست قرن بیستم، سرزمین چین در گیر جنگهای مستمر داخلی و تجاوز خارجی(ژاپن) بود، لذا زیر ساختهای ناقص، ابتدایی و توسعه نیافته ارتباطات موجود نیز در این درگیریها نابود شده و یا در خدمت نیروهای نظامی بود. به همین جهت، تا سال 1958 میلادی، زمینه برای تأسیس ایستگاه پخش تلویزیونی فراهم نبود.
نخستین ایستگاه تلویزیونی در چین(تلویزیون پکن) در اول ماه مه سال 1958 راه اندازی شد و طی دو سال تعداد این ایستگاهها در شهرهای مختلف به 12 مورد رسید. در اوایل دهه 1960 که اتحاد جماهیر شوروی سابق کمکهای مالی و فنی خود را به کشور چین قطع کرد، توسعه ایستگاههای نوپای تلویزیونی نیز در این کشور دچار بحران شده و از 23 ایستگاه به 5 ایستگاه کاهش یافته و بقیه تعطیل شدند. با آغاز انقلاب فرهنگی(1966 تا1976) همه برنامههای تلویزیونی ایستگاههای مختلف یکسان شدند تا سیاستها «مبارزات طبقاتی»، «ضد امپریالیستی، ضد بورژوازی، و ضد سرمایه داری»حزب کمونیست و اندیشههای مائو را تبلیغ و تشریح کنند. لذا، پخش برنامههای عادی تلویزیون پکن و متعاقب آن در سایر ایستگاههای محلی در سال1967متوقف شد. تنها در اوایل دهه 1970 بود که برنامههای تلویزیونی به تدریج عادی شده و گسترش یافت. در این دوران، بخش خصوصی و رسانههای خارجی حق حضور در گسترش رسانهای دیداری و شنیداری نداشته و تمام مراحل سیاستگذاری، تولید و پخش برنامهها در اختیار حزب و دولت بود. سیاست مائو این بود که تلویزیون باید«چشم، گوش و زبان» حزب باشد و کاملا در خدمت تبلیغ سیاستها حزبی و دولت قرار گیرد. به همین جهت، کنترل شدیدی بر تولید و پخش تمام برنامههای این رسانه اعمال میشد و از سوی بخش تبلیغات حزب و مدیرکل (وزارت) رادیو، فیلم و تلویزیون تحت نظارت قرار داشت. ایستگاههای محلی هم به همین منوال تحت کنترل و نظارت کمیته محلی حزب و نماینده نهاد دولتی فوق در آن استان قرار داشتند. برنامههای قابل پخش نیز محدود به اخبار، تفسیر سیاسی، بیانیههای سیاسی و تبلیغاتی حزبی و دولتی و برخی برنامههای تفریحی مورد تأیید کمیته تبلیغات حزب میشد. پخش فیلمها و برنامههای خارجی تنها یک درصد از برنامهها را تشکیل میداد. آن هم صرفا شامل برنامهها تولید شده در کشورهای سوسیالیستی میشد[۲۸].
توسعه تلویزیون پس از اجرای اصلاحات
در دوران پس از اجرای اصلاحات، تلویزیون مهمترین رسانهای بود که به سرعت توسعه یافت. در اول ماه مه سال 1978، تلویزیون پکن به تلویزیون مرکزی چین(China Central Television. (CCTV))به عنوان تنها شبکه سراسری ملی، تغییر نام داد. در سال1994 در سرتاسر کشور بیش از700 ایستگاه تلویزیونی فعالیت میکرد که یک ایستگاه(سیسیتیوی) سراسری، 30 ایستگاه استانی، 300شبکه منطقهای، و 350 ایستگاه محلی بود. در همین مدت، تعداد دارندگان دستگاه تلویزیون از چند هزار خانواده در سال1960 به بیش از 230 میلیون خانواده در سال 1993 و تعداد بینندگان از 18 میلیون نفر در سال 1975 به 900میلیون بیننده در سال 1993رسید که بزرگترین شبکه تلویزیونی از نظر بیننده در جهان بهشمار میرفت.
در سال1980، تلویزیون مرکزی چین با برخی از کمپانیهای خارجی قرار داد مبادله برنامه امضا کرده و از تسهیلات ماهوارهای دریافت و پخش اخبار جهان بهرهمند گردید. در سال 1986، این ایستگاه نخستین کانال انگلیسی زبان خود را راه اندازی کرد و متعاقب آن سایر ایستگاههای استانی نیز اقدام به راه اندازی کانال خبری به زبان انگلیسی کردند. کانالهای آموزشی نیز به سرعت گسترش یافته و دورههای آموزشی تحصیلات تکمیلی و فنی و حرفهای فراگیر شده و میلیونها معلم، دانش آموز و دانشجو، و کشاورز در سراسر کشور تحت آموزش این شبکهها قرار گرفتند. توان تولید برنامههای مختلف نیز به شدت افزایش یافت و برنامههای خبری تلویزیون مرکزی از 3 مورد در روز به 11 مورد رسید. طبق آمار، درحال حاضر تعداد ایستگاههای رله برنامههای تلویزیونی در سرتاسر این کشور از مرز 10 هزار گذشته و میزان ایستگاههای ماهوارهای و زمینی ارسال و دریافت برنامه به بیش از 50 هزار مورد رسیده و سراسر کشور و بخش عظیمی از جهان را تحت پوشش قرار داده است.
مهمترین شبکه تلویزیونی چین
تلویزیون مرکزی چین بزرگترین و قدرتمندترین ایستگاه تلویزیونی چین است و با بیش از 250 سازمان تلویزیونی از 130 کشور مبادلات برنامهای و روابط تجاری دارد. این تلویزیون سه شبکه اختصاصی خبر، کودک، و موسیقی را راه اندازی نموده است[۲۹].
تلویزیون مرکزی چین(CCTV)، با 22 کانال تنها شبکه ملی چین است که بخش بزرگی از بازار تولید و پخش برنامههای تلویزیونی را در چین در اختیار دارد. این شبکه تلویزیونی با حدود 10 هزار کارمند و با درآمدی بسیار بالا، تحت نظارت دو جانبه اداره تبلیغات(مسئول نهایی محتوای رسانهها) و اداره کل رادیو، فیلم و تلویزیون دولتی (که عملیات و برنامهها را فرماندهی میکند) اداره میشود. معاون وزیر به عنوان رئیس تلویزیون مرکزی هم هست. مدیران اصلی و سایر مسئولان توسط دولت منصوب میشوند. این شبکه اخبار ویژه خود را تهیه کرده و روزانه 11 بار خبر پخش کرده و قویترین و پرکارترین تولید کننده برنامههای تلویزیونی در این کشور بهشمار میرود. سی سی تی وی تنها شبکهای است که مجوز خرید فیلم از خارج را دارد. تمامی شبکههای محلی باید اخبار ساعت 7 شب این شبکه را پوشش دهند. تقریبا 500 میلیون نفر مرتب این برنامه خبری را تماشا میکنند. اگر چه سی سی تی وی قویترین شبکه چین است اما تنها 30 درصد مردم چین بیننده آن هستند.
علاوه بر 300 کانال شبکههای بین المللی، سراسری و استانی چین که در پکن نیز قابل دریافت هستند، شبکه (BTV) مخصوص پکن بوده و در اغلب مناطق چین نیز قابل دریافت است. این شبکه 14 کانال دارد و هر کانال به موضوع خاصی همچون ورزش، فیلمهای سینمایی، تئاتر، آموزش، خبر و ... میپردازد و برنامههای متنوعی به زبان چینی برای شهروندان پکنی تهیه و پخش میکند. میزان پوشش رادیو و تلویزیون سراسری در این شهر 99/99 درصد و سطح پوشش تلویزیونهای کابلی 64 درصد است. (سابقی ، 1386 : 25-26)
ایجاد فضای بازتر برای برنامههای تلویزیونی
پس از اجرای اصلاحات در اواخر دهه 1970، فضا برای فعالیت شبکههای تلویزیونی به طور چشمگیری بازتر شده و این تحول افزون بربخشهای فنی و اقتصادی، شامل بخشهای سیاسی و فرهنگی نیز گردید.
نخستین قدم برای ایجاد فضای باز در تلویزیون، رفع محدودیت از وارد کردن برنامههای خارجی بود. طی 20 سال پیش از اصلاحات تنها شرکت شبکه ملی مجاز به وارد کردن برنامههای تلویزیون خارجی بود که از نظر کمیت محدود و از نظر محتوا صرفا شامل برنامههای سیاسی و ایدئولوژیکی میگردید. با رفع این محدودیتها در سال 1986، شرکت تولید برنامههای تلویزیونی آمریکایی لوریمار[xliii]، با امضای قراردادی با تلویزیون مرکزی چین، یکجا بیش از 7500 ساعت برنامه تفریحی تولید آمریکا را در اختیار تلویزیون چین قرار داد. امروزه تمام شبکهها برای پر کردن ساعات پخش خود از برنامههای تولید خارج استفاده میکنند.
دومین قدم ایجاد شده در این فضا سازماندهی فستیوالهای بین المللی تلویزیونی بود که در سال1986 نخستین فستیوال تلویزیونی چین در شانگهای برگزار شد و امروزه بزرگترین در نوع خود در آسیا و یکی از معتبرترین فستیوالهای تلویزیونی جهان به شمار میرود. هفته بین المللی تلویزیون پکن، فستیوال تلویزیونی سیچوان نیز جزو ای فستیوال ها میباشند. در این فستیوالها، افزون بر داوری و اعطای جوایز، مبادلات آکادمیک، واردات و صادرات برنامههای تلویزیونی هم انجام میشود. فستیوال شانگهای بزرگترین بازار مبادله برنامه تلویزیونی در آسیاست. (www.China.org.cn)
سومین قدم، باز شدن فضای پخش تبلیغات و آگهی است که از نظر اقتصادی شبکههای تلویزیونی را مستقلتر و متکی به خود کرده و از این طریق بخش اعظمی از هزینههای مالی تأمین و وابستگی آنها به بودجههای دولتی کمتر شده است. در سالهای اخیر اغلب شبکهها تجاری شده و برخی تا 70 درصد هزینههای خود را از طریق پخش آگهی تأمین میکنند. البته، با افزایش بیش از حد ساعاتی که شبکههای تلویزونی به پخش تبلیغات و آگهی اختصاص میدادند، از سال 2011 محدودیتهایی برای پخش آگهی به نفع تماشگران برنامههای تلویزونی از سوی دولت اعمال گردید.
سیاستها جدید حزب کمونیست چین در زمینههای سیاست مدرن سازی، تمرکز زدایی، تکثر گرایی و رفع محدودیتها نیز زمینه را برای توسعه هرچه بیشتر انواع رسانههای تلویزیونی فراهم ساخته است.
کانالهای ماهوارهای
در اوایل دهه 1990، کانالهای ماهوارهای تلویزیون برای پخش بین المللی وارد عرصه رسانهای شدند. در سال 1992، شبکه چهار سیسیتیوی، به عنوان نخستین کانال تلویزیونی بین المللی چین به زبان چینی و برای چینیهای سراسر دنیا شروع به پخش برنامه کرد. در سال2000، کانال 9 شبکه سیسیتیوی بین المللی، به زبان انگلیسی بیست و چهار ساعته فعال شد. در حال حاضر، کانالهای عربی، روسی، فرانسوی، و پرتغالی این شبکه نیز به پخش برنامه میپردازند. در حال حاضر، کانال بین الملل سیسیتیوی، 98 درصد کره زمین را پوشش میدهد و در خارج از چین 45 میلیون نفر آبونمان آن شده اند. مخاطبان این کانالها هم از تنها چینیهای مقیم خارج تغییر یافته است. اگر چه بینندگان چینی مقیم خارج مهم هستند، ولی اکنون تمرکز بر روی جامعه آمریکا، اروپا و کشورهای همسایه قرار گرفته است. سکوی تلویزیونی دیوار بزرگ[xliv] که در سال 2004 تأسیس شده است از نمونه تلاشهای متمرکز و هماهنگ چین برای گسترش و تعمیق نفوذ رسانههای چینی در بازار رسانهای جهان است. این سکو تا کنون خدمات ماهوارهای را مستقیما به منازل آمریکا، اروپا، کانادا، آسیا، آفریقا، و آمریکای لاتین وصل کرده است. www.eai.nus.edu.sg)) در مجموع هم اینک 37 شبکه ماهوارهای از پکن و سایر استانهای چین به زبان ماندارین و 8 شبکه ماهوارهای به غیر زبان ماندارین، مانند کرهای، قزاقی، اویغوری، تبتی و... و 3 شبکه ماهوارهای انیمیشن و کارتونی و 11 شبکه ماهوارهای پولی از چین برنامه پخش میکنند.
شبکههای کابلی و دیجیتالی
در سال 1991 میلادی، نخستین شبکه کابلی در چین شکل گرفت و از سال1992 رسما در چین شروع به کار کرد. در سال1996 تلویزیون مرکزی چین 3 ماهواره و 4 ایستگاه انتقال از شرکت پان امریکن اجاره کرد و از آن پس برنامههای خود را در سرتاسر جهان پخش کرد. (کتاب سبز چین ،1380: 114)
هم اینک تعداد شبکههای کابلی در این کشور از مرز20هزار شبکه گذشته که مهمترین آنها شبکه تلویزیون کابلی شانگهای است که بیش از 2میلیون مشترک داشته و بزرگترین شبکه کابلی جهان از نظر تعداد مشترکان بهشمار میرود. این شبکه دارای 12 کانال است که تمامی زمینههای خبری، سیاسی، اقتصادی، آموزشی، ورزشی، موسیقی، خدمات عمومی، تفریحی و... را پوشش میدهد.
براساس آمار، در پایان سال2008، بیش از 5/44 میلیون مشترک تلویزیون کابلی دیجیتالی در چین وجود دارد. طبق برنامهها و سیاستگذاریهای صورت گرفته توسط دولت چین، تا سال2010 اغلب شهرها و مناطق چین تحت پوشش تلویزیون دیجیتالی قرار گرفته و تا سال 2015و فراگیر شدن تلویزیون دیجیتالی، پخش برنامه بهصورت آنالوگ متوقف خواهد شد و چین از تولیدکننده تلویزیونهای معمولی به یکی از تولید کنندگان تلویزیونهای دیجیتالی تبدیل خواهد شد.
نقش بخش خصوصی در تولید و تأمین برنامههای تلویزیونی
گسترش شبکههای تلویزبونی و اصلاحات صورت گرفته در قوانین و مقررات کنترل و نظارت بر رسانههای عمومی، موجب شده که بخش خصوصی حداقل در زمینه تولید برنامههای تلویزیونی، بخش دولتی را به چالش کشیده و دراین زمینه سلطهخود را بر تولید فیلم و سریال و برنامههای متنوع تلویزیونی بگستراند. با توجه به فاصله زیاد بین عرضه و تقاضا و کم هزینهتر بودن تولیدات بخش خصوصی، در حال حاضر اغلب شبکههای تلویزیونی تولید برنامههای خود را به بخش خصوصی واگذار کرده و هزینه خرید این برنامهها را نیز از طریق پخش آگهیهای تولید کنندگان صنعتی بخش خصوصی تأمین میکنند. در واقع میتوان گفت در حال حاضر بخش دولتی تنها کنترل و نظارت بر اجرای قوانین و مقررات را در دست داشته و این تولید کنندگان بخش خصوصی هستند که نیازهای شبکههای تلویزیونی را از نظر برنامه تأمین میکنند. بخش خصوصی 90 درصد برنامههای شبکههای کابلی را تولید میکنند و در مورد شبکههای غیر کابلی هم سهم عمدهای را به خود اختصاص دادهاند. چون تأمین برنامه برای انبوه شبکههای تلویزیونی موجود و همزمان مدیریت بر این مجموعه کاری سخت و طاقت فرسا است. لذا، بخش تولید با استفاده از امکانات بخش خصوصی و تولیدات مشترک و مبادله و خرید برنامه از کشورهای خارجی، نیازهای خود را تأمین میکند. پس از اجرای اصلاحات، خیل عظیمی از تولیدات شرکتهای خارجی در زمینههای علمی، آموزشی، ورزشی، تفریحی و سرگرمی و فیلم و سریال با دوبله شدن به زبان چینی و در برخی از موارد با زیر نویس چینی، از شبکههای گوناگون پخش میشود واین بازار عظیم، تولید کنندگان خارجی را نیز علیرغم محدودیتهای اعمال شده از سوی دولت، به این وادی کشانده و آنان با پذیرش تمامی مقررات، به تولید مشترک، و حتی در زمینه پخش مستقیم برنامههای تلویزیونهای خارجی در مناطقی خاص، با شبکههای تلویزیونی چین همکاری میکنند. ولی با همه این اوضاع و علیرغم تلاش بدون وقفه چین برای جذب سرمایههای خارجی در بخش اقتصادی و صنعتی، دولتمردان این کشور همچنان مانع ورود سرمایه خارجی به بخش رسانههای عمومی شده و کنترل خود را در این خصوص حفظ کردهاند.
میزان پوشش شبکههای تلویزیونی
طبق آمار سال 2010، 62/97 درصد جمعیت چین تحت پوشش تلویزیونی قرار دارند. 78/96 درصد جمعیت روستایی از تلویزیون برخوردارند. 72/188 میلیون خانواده که 40/46 در صد کل جمعیت را تشکیل میدهند از رادیو و تلویزیون کابلی برخوردارند. کل برنامههای تلویزیونی تولید شده در سال2010، 274290000 ساعت بود. برنامهها به 34 زبان تولید میشوند. تعداد کانالهای بین المللی 43 تاست که 31720000 ساعت برنامه پخش میکنند. درآمد رادیو و تلویزیون در این سال به 23017800 میلیون یوان رسید. 750900 نفر در رادیو و تلویزیون مشغول به کارند. تعداد ایستگاههای رله و انتقال امواج کوتاه و متوسط 822 واحد اعلام شده است.
(www.stats.gov.cn)
بخش 4- فنآوری جدید اطلاعات(اینترنت)
نخستین ارتباط اینترنتی چین با جهان خارج، در تاریخ 20سپتامبر سال 1987 برقرار شد و این رسانه جدید وارد عرصه رقابت اطلاعرسانی در این کشور شد. از آن زمان تا کنون، این رسانه به شدت توسعه یافته و گسترش پیدا کرده است، به نحویکه امروزه، کشور چین به بزرگترین پایگاه کاربران اینترنتی در جهان تبدیل شده است. با توسعه فنآوری اطلاعات در چین، اینترنت در یکی دو دهه گذشته در این کشور به پدیده فراگیر فرهنگی تأثیر گذاری تبدیل شده است.
در اواخر1994 بود که اینترنت ابعاد جدیدی به دیپلماسی عمومی چین داد. از سال 1995 رسانههای خبری، بنگاه های انتشاراتی، ایستگاههای رادیویی و تلویزیونی، برای بهره برداری از امکانات این رسانه وب سایتهای اینترنتی خود را راه اندازی نمودند. در سال 2001 وب سایتهای خبری متعددی همچون(China.com.cn) تحت نظارت نهادهای دولتی توسعه یافته و فراگیر شده و سایتهایی برای معرفی چین به خارجیها طراحی شد.
) www.eai.nus.edu.sg)
وزارت ارتباطات و کمیسیون توسعه و اصلاحات چین مسئولیت اجرای پروژه ملی توسعه باند پهن اینترنتی چین[xlv] را بر عهده گرفتند. این پروژه به عنوان یکی از طرحهای استراتژیک کشور مطرح شد. در چارچوب این پروژه، شبکه فیبری کشور توسعه یابد. لذا، سرمایهگذاریهای گستردهای برای بهرهبرداری از این فنآوری جدید صورت گرفت.
بنا به گزارش منتشره، چین برای گسترش هرچه بیشتر صنعت اینترنت، تا کنون 13 ماهواره را به فضا پرتاب کرده است. این پروژهها بهمنظور تکمیل پوشش کامل آسیا و اقیانوسیه توسط سیستم باید و [xlvi]( GPS ) چینی بوده است.
این سیستم که رقیب سیستم آمریکایی توییتر محسوب میشود، با ارسال 30 ماهواره تا سال 2020 تکمیل خواهد شد. این سیستم در حال حاضر، در حال گذراندن مراحل آزمایشی است و تا پایان سال 2012 یکصدهزار وسیله نقلیه در چین به دستگاه موقعیت یاب باید و مجهز خواهند شد. اگرچه در حال حاضر فقط بخشهای دولتی از برخی از خدمات باید و استفاده میکنند، ولی 30 میلیون نفر کاربر چینی از سیستم (GPS) استفاده میکنند. (رویدادنامه فرهنگی چین خرداد91)
کاربران اینترنت در چین از نگاه آمار
براساس آمار منتشره از سوی اداره آمار چین، تا ماه دسامبر سال 2011میلادی، تعداد کاربران اینترنتی در این کشور به بیش از 513 میلیون نفر رسید که نسبت به سال 2010، 56 میلیون افزایش یافته است. از این تعداد 136 میلیون کاربر روستایی هستند که نشان دهنده گسترش فوق العاده و فراگیری این رسانه است. پیش بینی شده است که تعداد کاربران اینترنتی در چین تا سال 2015 از مرز 718 میلیون نفر گذشته و شامل بیش از 7/52 درصد جمعیت این کشور خواهد شد. (China Daily ,2010) طبق این آمار، کاربران چینی به طور متوسط، هر هفته 7/18ساعت بهصورت آنلاین از اینترنت استفاده میکنند که 71 درصد از این ارتباطات برای کسب خبر از سایتهای مختلف خبری صورت میگیرد. براساس گزارش منتشره از سوی وزارت صنعت و فنآوری اطلاع رسانی چین، تا پایان سال 2009، تعداد وب سایتهای چینی به 23/3 میلیون مورد رسیده و سالانه 3/12 درصد بر این تعداد افزوده میشود (China Daily, 2010) و 49 درصد از کاربران به وبلاگهای موجود مراجعه کرده و تنها حدود 6 درصد از این وبسایتها از پایگاههای اینترنتی خارجی استفاده میکنند.
(www.thomascrampton.com ,2012)
طبق این گزارش، در سال 2011، کاربران چینی مجموعا بیش از 500 میلیارد ساعت از اینترنت استفاده کرده که 90 درصد این ارتباطات از داخل منازل شخصی بوده است. در همین سال، با توجه به افزایش فوق العاده کاربران اینترنتی و گسترش پایگاههای خرید اینترنتی، تعداد افرادی که خریدهای خود را از طریق اینترنت انجام دادهاند، به بیش از 194 میلیون نفر رسیده است و 300 میلیون نفر از کابران برای ارتباط با اینترنت از موبایل استفاده میکنند. (www.chinaperspective.com,2012)
کاربران اینترنتی از نظر پایه تحصیلات شامل 2/44 درصد پایینتر از مقطع راهنمایی، 3/33 درصد در مقطع متوسطه، 5/10 درصد لیسانس، و 9/11 درصد فوق لیسانس و بالاتر میشود. این کاربران از نظر سنی شامل 4/28 درصد زیر 20 سال، 8/29 درصد بین 20 تا 29 سال، 7/25 درصد بین 30 تا 39 سال، 4/11 درصد بین 40 تا 49 سال، و 8/4 درصد را افراد بالای 50 سال تشکیل می دهد. از نظر جنسیت نیز 1/44 درصد را زنان و 9/55 درصد را مردان تشکیل میدهند.
(Pretty Graph’s on China’s Internet user Demographics,2012)
نرخ ضریب نفوذ پهنای باند در چین در سال 2007 به 7/11 درصد رسید در حالیکه این نرخ در کشورهای توسعه یافته برابر با 7/25 درصد است. (رویدادنامه فرهنگی چین خرداد،91)
درحال حاضر، 81/363 میلیون نفر از کاربران چینی از باند پهن اینترنتی استفاده میکنند.
تا پایان سال 2011، جمعیت کاربران تجارت الکترونیک چین به200 میلیون نفر و حجم فروش الکترونیکی نیز در این مدت به 750 میلیارد یوان رسید. پیش بینی میشود چین تا سال2013 به جای آمریکا، به بزرگترین بازار خرده فروشی اینترنتی جهان تبدیل شود. (همان)
میکروبلاگ وِیبو[xlvii]، که نسخه چینی توییتر است، هم اکنون در سومین سال فعایت خود 350 میلیون کاربر دارد. کاربران با ارسال عکس و فیلم و اظهار نظر و پیام در مورد مسایل مبتلا به جامعه خود در سایت فعال هستند. دولت چین از طریق ویبو مرزهای جدید انتقاد پذیری، سانسور و خود سانسوری را میآزماید و از این طریق از افکار عمومی اطلاع مییابد. آمار نشان میدهد که شرکتهای اینترنتی»سینا[xlviii]»، «سو خو[xlix]» و «نت ایز[l]» محبوب ترین شرکتهای ارایه کننده خدمات اینترنتی در چین هستند که در این میان شرکت سینا با 8/94 میلیون مشترک، در صدر ایستاده است. (چاینا دیلی ، 2003)
سانسور در اینترنت
پیش از این، معمولا جریان اطلاعات یک طرفه و از سوی دولت به مردم انجام میگرفت ولی اینک جریان دو طرفه شده و مطالب انتقادی درباره مقامات محلی و دولت، رهبری و سیاستها حزبی دیگر مثل گذشته سانسور نمیشود. البته هرگونه مطلب که به تحریک مردم و به تظاهرات و اعتراضات جمعی منجر شود، به شدت سانسور میشود. براساس گزارش روزنامه گلوبال تایمز، دولت با این اقدام سعی دارد تا با قدرت، موضوع پخش شایعات از طریق اینترنت را کنترل و مدیریت نماید. مقامات دولتی گفته اندکه محدودیت قانونی برای کسانی اعمال میشود که میخواهند به عنوان کاربر جدید، کاربران خصوصی، و همچنین مؤسسات و افراد غیر حقیقی از اینترنت استفاده کنند خواهد شد و کاربران قدیمی همچنان، میتوانند با عناوین و اسامی غیر واقعی خود به فعالیت ادامه دهند. قوانین جدید بر اساس قانون عمومی چین و برای جلوگیری از حفاظت از سلامت فرهنگی اینترنت برقرار شده و کلیه کاربران باید به طور کامل این قانون را رعایت نمایند. (رویدادنامه فرهنگی آسیا و اقیانوسیه ، اسفند 90)
بنابر تحقیقی که خانم رِبِکا ماکینون[li] استاد مرکز مطالعات رسانهها و خبرنگاری و تیم وی در دانشگاه هنگکنگ انجام دادهاند، تا نیمه سال 2008، بیش از 253 میلیون چینی آنلاین بوده اند که با عبور از آمریکا، رتبه اول جهان را در تعداد کاربران به خود اختصاص دادند. کاربران چینی بعد از کره و فرانسه بیشترین مشارکت را در شبکههای اجتماعی اینترنتی، وبلاگها، چت رومها، وب سایتهایی که عکس و فیلم را به مشارکت می گذارند داشتهاند. به کارگیری هزاران پلیس اینترنتی که در بسیاری از شهرها به کار گرفته شده اند تنها یکی از سلاحهایی است که دولت چین در مبارزه با خواستههای قلبی و افکار مردم چین داز آنها استفاده میکند. در حال حاضر، دهها هزار وبسایت خارجی به روی کاربران چینی بسته شده اند. شهروندانی در هر شهر یا استان به عنوان داوطلب یا مزدگیر، برای هدایت مکالمات آنلاین به طرفداری از دولت، و یا به عنوان ناظر و گزارشگر مکالمات ضد دولتی به مقامات به کار گرفته میشوند. از مدیران و کارمندان شرکتهای اینترنتی( داخلی و خارجی) میخواهند تا سهم خود را در روند گفتگوهای آنلاین غیر قابل کنترل ایفا نمایند. فیلترینگ در سطوح مختلف خانگی، محلی و تجاری،ISP ها و شبکههای منطقهای و ملی صورت میپذیرد. همه شرکتهای مرتبط با وب سایتها، اعم از پرتالها، موتورهای جستجوگر، سرویسهای شبکههای اجتماعی، چت رومها، وبلاگها و ... برای آنکه مجوز شغلی خود را از دست ندهند، همگی ملزم هستند دستورهای سانسور صادر شده از طرف دولت را رعایت نمایند. موضوعات حساس سیاسی یا توسط کارمندان شرکتها و یا با برنامههای کامپیوتری که کارمندان حود شرکتها طراحی میشود حذف میگردند. این اقدامات یا طبق دستور مستقیم مسئولان دولتی و یا به خاطر جلوگیری از مشکلات احتمالی، توسط شرکتها(خود سانسوری) صورت میگیرد. از وبسایتهایی که در خارج از چین مستقر هستند و مطالبی به زبان چینی دارند و یا مخاطبان آنها چینیهای مقیم سرزمین چین میباشد نیز خواسته شده تا برخی از موضوعات حساس سیاسی را منتشر نسازند، در غیر این صورت فیلتر خواهند شد. برخی از شرکتهای خارجی به این درخواست تن نداده و فرصت حضور در بازار چین را از دست دادهاند. بقیه، همچون گوگل، یاهو و مایکروسافت، برای آنکه روابط خوبی با دولت چین داشته باشند، موتورهای جستجوگر خود را با نسخه سانسور شدهای ارایه کردهاند. در مقایسه با رسانههای سنتی، در وبلاگها تبلیغات حکومتی مشاهده نمیشود و احتمال بیشتری وجود دارد که دیدگاههای انتقادی و مخالفت با دولت نیز دیده شود. وبلاگ نویسان چینی از طنز، کنایه، ابهامات ادبی، و عبارات رمزی و حتی تصویر برای انتقال پیامهای مهم بهره میبرند. آنها معمولا واقع گرا و عملگرا هستند و هنگام ارسال مطلب میدانند چه چیز مشکلات جدی به همراه دارد و ارزش ریسک را ندارد. موضوعات مرتبط با گروه غیر قانونی فالون گنگ، سرکوب میدان تیان آنمِن در سال1989، استقلال خواهی تبت، رویدادها، المپیک، مخالفان، اقلیتهای نژادی، رهبران ملی، دستگیریهای سیاسی، مشکلات کار و اشتغال، سانسور، موارد مربوط به دفاع از حقوق افراد، مسایل تاریخی، موضوعات مذهبی، به شدت تحت سانسور میشوند. به هر صورت، روش و موضوعات سانسور در اینترنت مشابه سانسور در رسانههای سنتی و چاپی است. برخی از روزنامهها و مجلات چینی از کنار موضوعات سخت و بحث برانگیز از قبیل اینکه دفتر مرکزی نشریه یا ایستگاه تلویزیونی در کجا واقع شده؟ چه کسی مالک آن رسانه است؟چه کسی سردبیر آن است؟ ارتباط او با افراد در رأس قدرت چگونه است؟ ارزشهای این افراد چیست و به چیزی بستگی دارد، خیلی راحت میگذرند. به عبارت دیگر، علیرغم ماهیت حاکمیت محور دولت چین، شاغلان در رسانههای سنتی و جدید را نمیتوان فاقد قدرت معرفی کرد. (First Monday, 2009)
پروژهی سانسور سپر طلایی[lii] از سال 2000 با هدف کمک به پلیس اینترنتی در پکن به اجرا در آمد. بخشی از این پروژه«دیوار آتش چین بزرگ[liii]» نام دارد و از طریق پایگاههای ارایه دهنده خدمات اینترنتی، آدرسهای متخلف را مسدود میسازد. افزون بر این تدابیر، دولت چین از نظام القای خود سانسوری که کاربران همواره تحت کنترل و مراقبت هستند، نیز حمایت میکند. اعمال یا تهدید به اعمال سانسور تأثیر وحشتناکی بر شرکت های تجاری و اشخاص استفاده کننده از اینترنت میگذارند، تا آنجا که آنها مجبور میشوند به خود سانسوری در ارتباط تن دهند تا از پیامدهای اقتصادی و قانونی آن در امان بمانند. پذیرش سانسور پدیده پیچیده است که ریشه در فرهنگ سنتی این کشور داشته و همیشه موجب یأس و دلسردی مردم نسبت به دولت بوده است.
رسانههای صوتی و تصویری(لوح فشرده)
براساس گزارش منتشره از سوی دولت، بازار نرم افزار چین طی 10 سال گذشته، سالانه از رشد متوسط 38 درصدی برخوردار بوده است. ارزش این بازار در سال 2010 به 3/1 میلیارد یوان(معادل 204 میلیارد دلار) رسید. پیش بینی شده است این میزان در سال 2011 به 282 میلیارد دلار برسد. این افزایش همچنین موجب افزایش بازار خدمات اطلاعاتی در کشور شده است. (رویدادنامه فرهنگی چین ،1391)
طبق این گزارش، تعداد کل تولید محصولات بصری در سال 2010 ، 10913 عدد بوده که 4034 عدد آن وی سی دی ، 6836 عدد آن دیویدی و 43 عدد آن وی تی و سایر موارد بوده است. تعداد کل تولید محصولات سمعی در این سال نیز 10639 بوده که 3336 عدد آن آ تی، 5086 عدد سی دی، و 2217 عدد آن دی وی دی آ بودند. (www.stats.gov.cn)
تولید، صادرات و واردات محصولات صوتی و تصویری
بر اساس اطلاعات رسمی مربوط به سال 2009 آمار محصولات سمعی و بصری و انتشارات الکترونیک به شرح زیر است:
از نظر صادرات تعداد انواع محصولات صوتی 1878 نوع و تعداد دیسکت آنها 39250 عدد بوده که ارزش آنها 7380000 دلار می شود. این ارقام در زمینه واردات به ترتیب 5258 نوع، به تعداد 93655 دیسکت و به ارزش 91650000 دلار میشود. تعداد انواع محصولات بصری از نظر صادرات 17864 عدد و تعداد دیسکت آنها 60673 و ارزش آنها 53190000 دلار، و از نظر واردات 2274 نوع به تعداد 8507 دیسکت و به ارزش 33890000 دلار بوده است. تعداد انواع دی وی دی 10859 نوع به تعداد 29499 دیسک به ارزش 8390000 دلار و از نظر واردات 2254 نوع به تعداد 8481 دیسک و به ارزش 33590000 دلار بوده است. تعداد کل وی سی دس صادراتی 7005 عدد در 31174 دیسک به ارزش 44800000 دلار بوده. انتشارات الکترونیک در این سال از نظر صادرات 29 نوع، به تعداد 130 دیسک و به ارزش560000 دلار ؛ و از نظر واردات 1947 نوع به تعداد 65266 دیسک و ارزش 6401520000 دلار ذکر گردیده است. (همان)
خبرگزاریها
این کشور دو سازمان خبرگزاری داخلی و خبرگزاری خارجی دارد.خبرگزاری چین نو یا شین خوا، که ابتدا چین سرخ نامیده میشد، دارای بیش از100 شعبه و دفتر در داخل و خارج از چین بوده و هر روز بسیاری از روزنامهها، مجلات، و ایستگاههای رادیویی را به زبانهای چینی، انگلیسی، فرانسه، اسپانیایی، عربی، و روسی پوشش خبری میدهد. (کتاب سبز چین: 115) به شینخوا مجوز سانسور و ویرایش اخبار داده شده است. این قدرت باعث ضعف آزادی مطبوعات شده و به شینخوا قدرت کنترل کامل بازار خبر را داده است. شعب این خبرگزاری در شرق آسیا، خاورمیانه، آمریکای لاتین، و آفریقا و ... آن را به یکی از مهمترین آژانسهای خبری دنیا تبدیل کردهاند.
سرویس خبری چین هم همچون شین خوا، دفتر مرکزی خود را در پکن قرار داده است. این خبرگزاری عمدتا نیازهای خبری چینیهای مقیم خارج، شهروندان خارجی مقیم چین، اهالی هنگکنگ، ماکائو و تایوان را تأمین میکند. www.China.org.cn))
صنعت چاپ و نشر کتاب در چین
پس از اجرای اصلاحات، به ویژه بعد از عضویت چین در سازمان تجارت جهانی، بازار و صنعت چاپ و نشر کتاب در این کشور با تحولات گستردهای روبه رو شده است. پیش از آن هیچ فرد یا مؤسسه خصوصی حق حضور و فعالیت در این بخش را نداشت. اگرچه هنوز این صنعت به سختی توسط دولت کنتر میشود، ولی در مقایسه با ده سال پیش خیلی باز تر شده و علاوه بر بخش خصوصی، سرمایه گذاران خارجی نیز به این بازار علاقمند شده و در بخش هایی از این صنعت مجوز یافتهاند با همتایان چینی خود مشارکت نمایند.
در کشور چین، جمعا 581 مؤسسه بزرگ انتشاراتی فعالیت می کنند که همگی دولتی بوده و به دلیل کنترل شدید بخش کتاب از سوی دولت، این تعداد همچنان ثابت باقی مانده و هرگونه درخواست جدید از سوی اداره کل چاپ و نشر وابسته به شورای دولتی کنترل میشود. وظیفه این اداره کل ترسیم خط و مشی و سیاستها بخش صنعت چاپ و نشر در این کشور، تدوین قوانین و مقررات مربوطه و نظارت برحسن اجرای آن، هدایت و کمک به اجرای مقررات، بررسی و صدور مجوز برای متقاضیان جدید چاپ و نشر، نظارت بر تولیدات چاپی و نحوهی توزیع آنها، نظارت بر واردات و صادرات کتاب و نشریات و مطبوعات میباشد.
بیش از 40 درصد از این ناشران در شهر پکن مستقر بوده و شهر شانگهای با دارا بودن 7 درصد از مؤسسات و بنگاه های چاپ و نشر، در رده دوم قرار دارد. البته هر استان نیز حداقل یک مؤسسه بزرگ نشر دارد که زیر نظر حکومت محلی اداره شده و وابسته به یکی از بنگاههای بزرگ انتشاراتی است.
به طور کلی، تولیدات بخش صنعت چاپ و نشر در کشور چین را میتوان به 6بخش عمومی تقسیم کرد: چاپ و تولید کتاب، انتشار مطبوعات و مجلات، چاپ روزنامهها، تولیدات صوتی، تولیدات تصویری، و انتشارات الکترونیکی. انتشار کتاب با حدود سالانه 320هزار عنوان، 3/86درصد از این صنعت را به خود اختصاص داده، مطبوعات و مجلات 82/2درصد، روزنامهها 55/0درصد، تولیدات صوتی 52/3درصد، تولیدات تصویری 74/3 درصد، و تولیدات الکترونیکی 06/3درصد را تشکیل میدهند. بخش چاپ کتاب هم خود به سه گروه عمده تقسیم میشود: بخش کتابهای عادی و معمولی در موضوعات مختلف داستانی و غیر داستانی با 17/79 درصد، کتب درسی و آموزشی با 25/20 درصد، و کتب تصویری. (Siyu Meng,2011) در این کشور 30 بنگاه نشر خاص کتاب کودکان و نوجوانان نیز فعال هستند که در سالهای اخیر این بخش از ناشران با ده درصد رشد مواجه شده است[3].
تعداد سالانه عناوین کتابهای چاپ چین
براساس آمار منتشره از سوی اداره آمار کشور چین، در سال 2010 میلادی، جمعا 328 هزار عنوان کتاب توسط ناشران این کشور چاپ و منتشر شده است که 58 درصد این کتابها چاپ جدید بودهاند. تقسیم بندی موضوعات و محتوای این کتابها عبارت بودهاند از: علوم اجتماعی 58/20 درصد، کودکان و نوجوانان 21/14 درصد، کتابهای داستانی 31/10 درصد، علوم طبیعی و فنآوری 24/10 درصد، زبان 34/8 درصد، و کتابهای راهنما و متفرقه نیز 4/5 درصد را به خود اختصاص دادهاند. بنابر آخرین آمار رسمی منتشره، در سال 2010 تعداد کل عناوین کتابهای منتشر شده در چین بالغ بر 328 هزار عنوان با 17/7 میلیارد نسخه و 61 میلیارد صفحه بوده است.
(www.stats.gov.cn)
از این تعداد کتاب منتشره در سال2010، بخش قابل توجه(64145عنوان) مربوط به کتب درسی و آموزشی بوده است که تعداد 23939 عنوان آن کتابهای جدید بودهاند. از نظر فروش کتاب نیز کتب درسی و آموزشی 50 درصد از بازار کتاب را به خود اختصاص داده و اگر فروش کتابهای کمک آموزشی را نیز بر این میزان اضافه کنیم، سهم کتابهای درسی در بازار کتاب چین به 65 درصد خواهد رسید که نشان دهنده وابستگی شدید بازار نشر و فروش کتاب به کتابهای درسی است. به همین خاطر، در پایان سال 2010 بزرگترین گروه ناشران کتاب درسی در چین تحت عنوان«گروه ناشران آموزشی چین» در این کشور شکل گرفت.
قانون حق مالکیت معنوی(کپی رایت) درچین
تا سال 1991میلادی، در چین چیزی به نام کپی رایت و یا قانون مالکیت معنوی وجود نداشت. در سال 1990، نخستین مقررات در این خصوص تدوین و به تصویب رسیده و در سال 1991 به مورد اجرا گذاشته شد. در سال 1992 این کشور با امضای قانون بین المللی کپی رایت به عضویت کنوانسیون بِرن در خصوص حق مالکیت معنوی درآمد. علیرغم اصلاحات مکرر صورت گرفته در مقررات حق مالکیت معنوی چین، این قانون هنوز دارای نواقص زیادی اجرایی است. اگرچه پس از عضویت چین در کنوانسیون فوق، ناشران دولتی حداقل برای دفاع از حق و حقوق خود مجبور به تبعیت از این قانون شدند، ولی ناشران غیر رسمی و ناشران بخش خصوصی که تحت نام ناشران دولتی فعالیت میکنند، هنوز این قوانین را مراعات نکرده و به انحای مختلف از اجرای این مقررات طفره میروند. مسئولیت نظارت بر حق مالکیت معنوی و کپی رایت در چین بر عهده «مدیریت ملی کپی رایت چین[liv]» است. این مدیریت وظیفه تدوین مقررات و نظارت بر اجرای آن و همچنین نظارت بر قراردادهای منعقده بین ناشران چینی و خارجی در این خصوص را دارد. در سال 2010 میلادی، ناشران چینی کپی رایت 13724 عنوان کتاب خارجی را خریداری کردهاند که5284عنوان از آمریکا، 2492 عنوان از انگلیس، 739 عنوان از آلمان، 737 عنوان از فرانسه، 1766 عنوان از ژاپن، و 1027 عنوان آن از هنگکنگ بوده است.
(The Chinese Book Market: www.frankfurt-book-fair.com)
جدول عضویت چین در معاهدات بین المللی مربوط به حمایت از حقوق مالکیت فکری
تاریخ عضویت
رسمی |
تاریخ درخواست عضویت | عنوان معاهده | ردیف |
3 ژوئن 1980 | سوم مارس 1980 | سازمان جهانی مالکیت فکری | 1 |
19 مارس 1985 | 19 دسامبر 1984 | معاهده پاریس)حمایت از مالکیت صنعتی( | 2 |
4 اکتبر 1989 | 4 جولای 1989 | معاهده مادرید )ثبت بین المللی علایم( | 3 |
15 اکتبر 1992 | 10 جولای 1992 | معاهده جهانی حق نشر | 4 |
30 آوریل 1993 | 4 ژانویه 1993 | معاهده ژنو )حمایت از تولیدکنندگان آثار صوتی( | 5 |
1 ژانویه 1994 | 15 سپتامبر 1993 | معاهده همکاری حق اختراع | 6 |
منبع: www.culturelink.or.kr/policy_china.html
چهار دوره توسعه صنعت چاپ و نشر در چین
پس از اجرای اصلاحات اقتصادی در چین در سال 1978، صنعت نشر این کشور جهت انطباق با نیازهای جامعه، اقتصاد بازاری، افزایش توان مالی و مدیریتی، کسب آمادگی برای رقابت با بازار جهانی و رقبای بین المللی، و سرانجام عضویت در سازمان تجارت جهانی، چهار مرحله از توسعه را پشت سرنهاد.
دوره نخست( 1978 تا 1985): از سال 1978 تا 1985، دوره آغاز توسعه عادی صنعت نشر چین به شمار میرود. در این دوره صنعت چاپ به طور کلی نرخ رشد 10 درصدی داشته و گاهی به 16 درصد هم رسید که رقمی شایان توجه و نادر در این صنعت به حساب میآید.
دوره دوم( 1986 تا 1994): پس از سال 1985، میزان کل چاپ کتاب در چین هرگز از رقم چاپ سال 1985 تجاوز نکرد. صنعت نشر چین یک مدت طولانی 9 ساله را به بازنگری و تجدید نظر و کسب تجربه در صنعت نشر سپری کرد. پس از سال 1986 بازار کتاب چین شاهد یک رشد منفی و یا رشد کم بود که برای توسعه آن باید نیرویی تازه به صنعت نشر دمیده میشد. با رشد مصرف کتاب در چین در این دوره، رشد صنعت نشر نیز ارتقا یافت. در حقیقت، در این سال بازار فروش کتاب جای خود را به بازار خرید کتاب داد. این دوره گذر، به دلیل توسعه اقتصادی سریع چین امری اجتناب ناپذیر مینمود.
این دوره بیشتر دوره تجربه آموزی بود و بازنگریهایی در صنعت نشر انجام گرفت که باز هم چندان مؤثر و کارآ نبود. بررسیها نشان میدهد که علت رشد ناکافی این صنعـت در این دوره9 ساله، فقـدان تحـولات و تغییرات کافی برای توسعه بازار کتاب بود. ضمن آنکه نـو آوری در سیستم نشـر و توزیـع کتاب چین هنوز جایگاه مطلوبی نداشت.
دوره سوم(پس از سال1995): در سال1995، صنعت نشـر کتاب چین به دوره سردرگمی و بازنـگری در خود پایان داد و میزان تولید صنعت نشـر چـین افزایش یافت و یک دوره جدید توسعـه در این صنعت آغاز گردید. یکی از علتهای اصلی توسعه بازار کتاب و انتشارات چین در این دوران، رشد اقتصادی سریع و پایدار چین بود. در این دوره، ساختار صنعت نشر چین دستخوش تحـول گردیده و نظام اداری، اجرایی و روشهای مدیریتی و فروش نیز بهبود یافت. در این دوره، کنترل بر بهای کتابهای درسی مدارس ابتدایی و متوسطه چین بهتدریج کاهش یافت و فرایند تنویر افکار عمومی در زمینه توسعه صنعت نشر چین آغاز و آگاهی مردم به روند اصلاحات و مؤسساتی شدن و مالکیت اشتراکی این صنعت بیشتر شد.
دوره چهارم(پس از سال2001) و تشکیل گروههای انتشارات چین: دولت چین با استفاده از تجریبات بین المللی به این نتیجه رسید که توسعه سریع بازار کتاب و افزایش توان رقابتی صنعت نشر، پیش از عضویت کامل در سازمان تجارت جهانی، به ایجاد مؤسسات قوی انتشاراتی نیاز دارد. با این اقدام است که میتوان ضمن کمک به توسعه صنعت نشر، پاسخگوی نیازهای بازار داخلی و جهانی و بالا بردن توان رقابتی این صنعت در عرصه بین المللی بود.
بیشتر مؤسسات انتشاراتی چین که براساس تجربیات دهه 1950 در شوروی پیشین شکل گرفته بود، اغلب کوچک و یا متوسط بوده و بین 40 تا 300 کارمند داشته و تولید سالانهی آنها ببی 100 تا400 عنوان و فروش آنها نیز حد اکثر به 20 تا200 میلیون یوان میرسید. سود خالص این مؤسسات نیز کمتر از 10 میلیون یوان بود. طبعا، چنین وضعیتی پاسخگوی نیاز بازار داخلی هم نبود تا چه رسد به بازارهای بین المللی. لذا، دولت با ادغام بسیاری از این انتشاراتیها و تجمیع سرمایه آنها، و اختصاص بودجه لازم، بیش از 30 گروه انتشاراتی قوی به وجود آورد تا بتوانند از این پس به عنوان شرکتهای اقتصادی خود اتکا، و با ورود به عرصه بازار آزاد، با بخش خصوصی داخلی و رقبای بین المللی به رقابت به پردازند.
اینک، با گذشت چند سال از عضویت چین در سازمان تجارت جهانی و توسعه صنعت نشر، و کاهش کنترل و افزایش حمایت دولت، این مؤسسات از قدرت و توانایی و تجربیات نسبتا خوبی در زمینههای سرمایهگذاری، فنآوری، مدیریتی، بازاریابی، و سازماندهی، برخوردار شده و از نظر کمی و کیفی توسعه فراوانی یافتهاند، اگرچه در مقابل غولهای نشر خارجی هنوز از تواناییهای رقابتی کمتری برخوردار بوده و کارکرد منطقهای آنها ضعیف و در مواجهه با چالشهای اقتصاد بازار، با مشکلات روبه رو هستند. به همین دلیل است که هنوز دولت به بخش خصوصی و سرمایه گذاران خارجی اجازه ورود به عرصه سرمایه گذاری در بخش تولید و صنعت چاپ و نشر را نداده و آنها صرفا در بخش توزیع و خرده فروشی حق سرمایه گذاری دارند. (سابقی ، 1381)
عضویت در سازمان تجارت جهانی و ورود سرمایه گذاران خارجی در صنعت چاپ و نشر چین
عضویت چین در سازمان تجارت جهانی در سال 2001، تأثیر عمیق و گسترده و درازمدتی در صنایع فرهنگی، از جمله صنعت چاپ و نشر این کشور گذاشته و ناشران داخلی را در معرض چالش و رقابت سخت در بازار جهانی کتاب قرار داد. دولت چین برای فایق آمدن بر این مشکل اولا، تعدا زیادی از مؤسسات و بنگاههای چاپ و نشر این کشور را در هم ادغام نموده و گروههای انتشاراتی بزرگی را تشکیل داد تا توان رقابت در مدیریت، سرمایه و فنآوری آنها را در برابر رقبای خارجی بالا ببرد. تا کنون بیش از 30 گروه بزرگ انتشاراتی از ادغام دهها موسسه چاپ و نشر به وجود آمده است. ثانیا، صنعت و بازار چاپ و نشر را به عنوان بخشی از بازار فرهنگی این کشور، وادار به انطباق خود با بازار اقتصادی جدید کرد. لذا، بسیاری از ناشران دولتی به بنگاههای اقتصادی تبدیل شده و از حالت بودجه گیری دایم از دولت خارج شدهاند.
پس از عضویت چین در سازمان تجارت جهانی، افزون بر تغییرات فوق، به بخش خصوصی داخلی و سرمایه گذاران خارجی نیز بهصورت محدود اجازه ورود به بخش صنعت چاپ و نشر داده شد. اگرچه هنوز به بخش خصوصی اجازه فعالیت در این صنعت داده نشده است، ولی برخی از مؤسسات فرهنگی خصوصی اجازه یافته اند تا با همکاری ناشران دولتی و با استفاده از شابکهای در اختیار آنها به انتشار کتاب به پردازند و در واقع باز هم این ناشران دولتی و رسمی هستند که مسئولیت کتاب چاپ شده را بر عهده دارند و کتابها نیز با استفاده از سهمیه و نام آنها منتشر میشوند. اگرچه هنوز آمار دقیقی از دست اندرکاران غیر مستقیم بخش خصوصی در صنعت چاپ و نشر آمار دقیق در دست نیست، ولی بر اساس یک آمار گیری غیر رسمی انجام شده توسط فرهنگستان چاپ و نشر چین که در سال 2011 صورت گرفته و در سایت رسمی نمایشگاه بین المللی کتاب پکن منشر شده است، از 131 هزار نهاد و موسسه فعال در امر چاپ و نشر چین، حدود1/76 درصد فعالیتها آنها مربوط به بخش غیر دولتی بوده است. (www.bibf.net.cn)
علیرغم عضویت چین در سازمان تجارت جهانی در یک دهه پیش، بخش انتشار کتاب در این کشور، هنوز به روی سرمایه گذاران خارجی بسته است. در عین حال، راههای مختلف مشارکت و همکاری میان ناشران خارجی و داخلی، به ویژه در زمینه چاپ کتابهای علمی وجود دارد که بهصورت سرمایه گذاری مشترک(51درصد چینی و حد اکثر 49درصد سرمایه گذار خارجی) و همکاریهای کوتاه مدت و موردی و بلند مدت انجام میشود. در حال حاضر، تعداد زیادی از ناشران عمده خارجی در همین چارچوب در چین فعال شده و دفتر نمایندگی دایر نموده اند. در بازار کتاب چین، تنها بخش توزیع و خرده فروشی کتاب است که کاملا به روی بخش خصوصی و سرمایه گذاری خارجی باز شده است.
در این کشور 3 کانال عمده برای توزیع کتابهای منتشره وجود دارد: کتابفروشیهای زنجیرهای دولتی شینخوا که از زمان تأسیس جمهوری خلق چین در سال 1949 تاکنون بهصورت انحصاری شبکه و سیستم توزیع کتاب در این کشور را در اختیار خود داشته است؛ بخش خصوصی داخلی و سرمایه گذاران خارجی که پس از عضویت این کشور در سازمان تجارت جهانی به وجود آمده است؛ و فروش آنلاین و اینترنتی کتاب که در سالهای اخیر وارد عرصه رقابت در بازار فروش کتاب شده است. لذا، میتوان گفت، در این کشور هنوز سیستم منظم و شبکه فراگیر ملی توزیع کتاب شکل نگرفته است. چون اغلب کتاب فروشیهای عمده در شهرهای بزرگ قرار گرفته و سیستم ناقص توزیع موجود نیز تنها در سطح مراکز استانها و شهرهای بزرگ عمل میکنند، بنابراین، بخش عمدهای از کتابهای منتشره توسط ناشران محلی و منطقهای و شهرهای کوچک، تحت پوشش شبکه توزیع قرار نمیگیرند. لذا، این مناطق تنها از طریق سفارش اینترنتی کتاب و حضور در نمایشگاههای متعدد کتاب که در طول سال برگزار میشود، نیازهای خود به کتاب را برآورده میسازند.
آمار سالانه واردات و صادرات کتاب در چین
طبق آمار منتشره از سوی اداره آمار چین، این کشور در سال 2010 میلادی، جمعا بالغ بر 37 میلیون دلار کتاب و نشریات تولید این کشور را به خارج از چین صادر کرده است که نسبت به سال قبل 10 درصد افزایش داشته است. در همین سال بیش از 94 میلیون دلار کتاب و نشریه را وارد کرده است. در این کشور حدود 40 شرکت بازرگانی در زمینه واردات و صادرات کتاب اشتغال دارند که همگی به سازمانها و مؤسسات و نهادهای علمی، آموزشی و فناوری دولتی وابسته هستند. اعلب متقاضیان کتاب و نشریات خارجی را هم کتابخانهها و مؤسسات علمی و آموزشی این کشور تشکیل میدهند.
جدول آمار صادرات و واردات کتاب، مجله و روز نامه در سال 2010
نوع کالا | صادرات | واردات | ||||
نوع | تعداد
(10هزارنسخه) |
ارزش
(10هزار دلار) |
نوع | تعداد
(10هزارنسخه) |
ارزش
(10هزار لار) | |
کتب منتشره | 913328 | 23/707 | 11/3232 | 806076 | 57/568 | 01/9402 |
فلسفی-اجتماعی | 198094 | 32/105 | 18/826 | 177503 | 11/61 | 47/1606 |
فرهنگی و آموزشی | 170183 | 24/124 | 61/552 | 142811 | 28/126 | 86/1745 |
ادبیات و هنر | 206848 | 71/129 | 51/601 | 132207 | 23/90 | 30/1271 |
علوم طبیعی و فناوری | 100387 | 86/59 | 93/345 | 219256 | 59/107 | 77/3478 |
کودکان | 70337 | 47/140 | 86/264 | 42123 | 47/39 | 30/375 |
عمومی | 167479 | 64/147 | 03/641 | 92176 | 88/143 | 31/924 |
مجلات | 41065 | 79/194 | 97/423 | 72056 | 66/420 | 96/13828 |
روزنامه ها | 561 | 41/43 | 91/54 | 1582 | 65/1892 | 61/2777 |
جمع کل | 954954 | 64/945 | 00/3711 | 879714 | 87/2881 | 58/26008 |
منبع: China Statistical Year Book. 2011
گسترش شبکه توزیع اینترنتی و آنلاین کتاب
باتوجه به نواقص موجود در سیستم شبکه توزیع کتاب و گسترش فناوری اطلاعات در کشور چین، زمینه برای گسترش هرچه سریعتر تجارت آنلاین کتاب در این کشور فراهم شده است. لذا، این نوع از تجارت کتاب هر روز از جایگاه بهتری برخوردار شده و رقابت سختی میان ناشران و فروشندگان سنتی کتاب با ناشران و فروشندگان آنلاین کتاب به وجود آمده و بسیاری از ناشران عمده اقدام به تولید ابزار مورد نیاز برای تولید، توزیع، فروش و مطالعه کتابهای دیجیتالی خاص خود نمودهاند. حتی برخی از فروشگاههای بزرگ آنلاین فروش لوازم خانگی، لباس و لوازم برقی نیز برای جذب مشتری بیشتر، بخشی از فروشگاههای خود را به عرضه کتاب و محصولات چاپی اختصاص داده اند.
همچنین، پایگاههای اینترنتی مهمی همچون تِنسِنت[lv]، سینا، علی بابا، و بَیدو[lvi] نیز وارد بازار عرضه و نشر الکترونیکی شده و به نظر میرسد نرم افزارهای دریافت کتاب الکترونیکی از طریق گوشی موبایل، در حال تسخیر بازار فروش آنلاین کتاب است. براساس نظر سنجی صورت گرفته توسط فرهنگستان چاپ و نشر چین، تعداد افرادیکه در سال 2011 از طریق اینترنت و موبایل و سایر وسایل الکترونیکی به مطالعه کتاب میپردازند، به 6/36 درصد(121 میلیون نفر) رسیده و متوسط هزینه دانلود کتاب دیجیتالی حدود نیم دلار بوده است.
(سایت رسمی نمایشگاه بین المللی کتاب پکن.(www.bibf.net.cn.
عناوین و تعداد نمایشگاههای کتاب در چین
همانگونه که پیشتر ذکر شد، یکی از راههای توزیع و دسترسی به انواع کتاب در چین، نمایشگاههای مختلف کتابی است که در سطوح مختلف محلی، منطقهای، استانی، ملی و بین المللی در داخل و خارج چین و در طول سال برگزار میشود که عمدهترین آنها عبارتند از:
-نمایشگاه بین المللی کتاب پکن که از سال 1986 آغاز و در سال 2012 نوزدهمین دوره این نمایشگاه در ماه اوت برگزار خواهد شد.
-نمایشگاه بین المللی کتاب تایپه(تایوان) که از سال 1987 آغاز شده است.
-نمایشگاه بین المللی کتاب هنگکنگ.
-نمایشگاه ملی کتاب چین.
-نمایشگاه سفارش کتاب پکن.
-و حضور ناشران مختلف چینی در نمایشگاههای مهم بین المللی کتاب جهان، از جمله نمایشگاه کتاب تهران.
(Compiled by Book Information Centre Beijing,2012)
اهداف تعیین شده برای صنعت چاپ و نشر تا سال 2015
در ابتدای ورود چین به قرن بیست و یکم، و عضویت این کشور در سازمان تجارت جهانی، دولت چین برای بخش صنعت چاپ و نشر، به ویژه بخش مطبوعات و رسانهها، اهدافی را تا سال 2010 تعیین نمود که اهم آنها عبارت بودند از: دو برابر کردن میزان انتشار روزنامهها و تولیدات سمعی و بصری در این کشور؛ راه اندازی حدود 10 گروه بزرگ انتشاراتی که درآمد سالانه هرکدام از آنها بیش از یک میلیارد یوان بوده و بین 20 تا 30 گروه انتشاراتی که درآمد هر یک تا یک میلیارد یوان باشد؛ باید 80 درصد هزینههای روزنامهها و مطبوعات از محل درآمد حاصله از چاپ آگهی و تبلیغات تأمین شود؛ و توزیع مجلات و نشریات از طریق خرده فروشی و ایجاد دکههای مطبوعاتی صورت گیرد. (Report on China’s Press, Media, TV, Radio, Newspapers, 2005) اهداف تعیین شده برای توسعه این بخش از صنعت برای سالهای 2011 تا 2015 (دوازدهمین برنامه پنج ساله) نیز به شرح زیر است:
- رشد سالانه 5 درصدی عناوین کتابها(از 328 هزار عنوان در سال 2010 به 419 هزار عنوان در سال 2015 خواهد رسید).
- رشد سالانه 2 درصدی نسخ چاپی کتاب خواهد داشت و از 7/17 میلیون نسخه در سال 2010 به 7/92 میلیون نسخه در سال 2015 خواهد رسید.
- رشد سالانه 2 درصدی نسخ چاپی روزنامهها(از02/50 میلیارد نسخه در سال 2010 به 23/55 میلیارد نسخه در سال 2015 خواهد رسید).
-رشد سالانه 5/1 درصدی سرانه کتاب(از 3/5 نسخه در سال 2010 به 8/5 نسخه در سال 2015 خواهد رسید).
-تعداد واحدهای انتشار روزنامه و نشریات ادواری در سال 2015 به نصف تقلیل یافته و به کمتر از 5000 واحد خواهد رسید. در این دوره توسط دولت، 10 مرکز صنعت انتشار روزنامه و نشریات ادواری، و 10 گروه چند رسانهای فعال خواهند شد. (www.China-media-news.org)
بازار کتاب و سرانه هزینههای فرهنگی در چین
بر اساس دادههای ادارهی آمار دولت چین، ساکنان پکن در سال 2004 بالغ بر13 میلیارد یوان کتاب خریداری کردهاند که با توجه به 5/13 میلیون جمعیت این شهر، بهصورت میانگین هر شهروند پکنی 958 یوان کتاب خریداری کرده است. (Xinhua News Agency, 2005) اگرچه هنوز هزینههای خورد و خوراک مردم در جایگاه نخست سبد کالاهای مصرفی مردم قرار دارد، ولی این هزینههای فرهنگی، آموزشی و خدمات تفریحی است که جایگاه دوم را به خود اختصاص داده است. براساس گزارش منتشره در مطبوعات چین، هزینههای سرانه فرهنگی شهر نشینها از متوسط 375 یوان در سال 1996 به 902 یوان در سال 2002 افزایش یافته که تقریبا دو برابر افزایش سایر هزینه های مصرفی بوده است. سرانه فرهنگی روستاییان نیز 16 درصد کل هزینههای مصرفی آنان را تشکیل میدهد. (Beijing Reviw,2003) میانگین سرانه خرید کتاب برای هر نفر در چین در سال 2003 از نظر تعداد 26/5 نسخه و به لحاظ ارزشی 72/35 یوان بوده است که در مقایسه با سال 2002 افزایش یافته است .
این آمار حاکی است که میانگین سرانه میزان خرید کتاب برای هر چینی، علیرغم کمی افزایش نسبت به سال 2002، هنوز پایین است و در پنج سال گذشته بالاترین رقم مربوط به سال1999بوده که میانگین سرانهی خرید هر نفر 6 جلد کتاب گزارش شده است.
در کشور چین، کتابفروشیهای زنجیرهای«شینخوا» بزرگترین سهم از بازار خرده فروشان محلی کتاب در استانهای مختلف بوده اند و آن چه مورد توجه ناشران بوده این بوده که از طریق این کتابفروشی ها کتاب های خود را به فروش برسانند. با این حال پس از انجام اصلاحات در نظام توزیع کتاب در چین ، سیستم توزیع کتاب و مسیر آن تغییر کرده است . بسیاری از ناشران عمده فروشی خود را از طریق کتاب فروشی ها انجام می دهند. در سال های اخیر سهام کتاب چین افزایش داشته که این تغییر سهام بر بازار کتاب چین نیز تاثیر گذار بوده است .
میزان کتابخوانی در چین
براساس گزارش منتشره از سوی خبرگزاری شینخوا و براساس نتایج منتشره از یک بررسی که توسط آکادمی مطبوعات و انتشارات چین به عمل آمده است، در سال 2011 هر فرد چینی بهطور متوسط سالانه 4 کتاب، 100 روزنامه، و 67/6 مجله مطالعه نموده است. تنها 2/1درصد از افراد مورد بررسی در این مطالعه معتقد بودند که میزان مطالعه خوبی داشتهاند در حالیکه 7/50 درصد باور داشتند که به اندازه کافی مطالعه نداشتهاند. آقای کنیچی اوهمای[lvii]، یک استراتژیست ژاپنی در کتاب خود تحت عنوان«عصر آیکیوی پایین» نوشته است:«در چین ماساژخانه بیشتر از کتاب فروشی است.» براساس تحقیقات وی، چینیها روزانه به طور متوسط 15 دقیقه مطالعه میکنند که بسیار پایینتر از ژاپن است. به همین دلیل وی مردم چین را در ردیف جوامع با آی کیوی پایین شمرده است. (China Should Read More: Experts,2012) کارشناسان امور مطالعاتی معتقدند نبود فضای مناسب، کمبود امکانات لازم، توجه بیش از حد مردم به درآمد مادی و عدم توجه لازم به امر مطالعه، علت اصلی پایین بودن میزان مطالعه در میان مردم چین است.
نرخ فعلی مطالعه فراگیر و مطلوب بین سنین 18 تا 70 سال در چین، به 6/77 درصد میرسد که نشان دهندهی یک رشد نسبی 5/0 درصدی است. این نرخ شامل مطالعه کنندگان کتاب، مجله، روزنامه و اطلاعات دیجیتالی نیز میگردد. طبق گزارش منتشره در نمایشگاه کتاب شانگهای، هر فرد چینی به طور متوسط سالانه 6 جلد کتاب مطالعه میکند که به مراتب از سطح مطالعه مردم کشورهای غربی و اروپایی که سالانه بین 16 تا 24 جلد کتاب میخوانند، پایینتر است. لذا، دولت چین برای افزایش سطح مطالعه میان شهروندان این کشور برنامههای تشویقی و تلاشهای گستردهای انجام میدهد تا عادت به مطالعه در میان مردم، به ویژه دانش آموزان را بالا ببرد. در همین راستا از سال 2006، در بیش از 400 شهر چین فعالیتهایی را آغاز کرده است.
(Average Chinese read 6 Books a Year. www.chinadaily.com.cn)
به طور کلی، عادت به کتابخوانی مردم چین نیز مانند سایر کشورهای جهان درحال تغییر است. امروزه مردم این کشور بیشتر از طریق اینترنت، موبایل، لپ تاپ، وب سایت، و ابزارهای الکترونیکی دیگر به مطالعه کتاب می پردازند. (Internet Changing People’s Reading Habits in China,2009) چون حداقل هزینه دانلود یک کتاب الکترونیکی 3 یوان است درحالیکه حداقل قیمت یک کتاب چاپی بیش از 30 یوان میباشد. ضمن اینکه بخشهای سانسور شده کتابهای چاپی را میتوان در نسخه الکترونیکی به دست آورد.
طبق نظر سنجی صورت گرفته از یک میلیون خواننده کتاب در نمایشگاه بین المللی کتاب پکن در سال 2011، موضوعات و کتابهای مورد علاقه و مطلوب خوانندگان چینی عبارت بودهاند از: ادبیات، رمانهای نویسندگان داخلی و خارجی، سفرنامهها و شرح زندگی افراد مشهور در زمینهها و رشتههای مختلف، مجموعه مقالات، مسایل تاریخی، جغرافیا، علوم اجتماعی، زبانهای خارجی و مطالب فلسفی.
(Report of reading habit's: Chinese Readers Love Novels. www.english.cntv,2011)
براساس همین گزارش، برخی از کتابهای پر فروش سال2011 و نیمه نخست سال2012به شرح زیر بوده است.
آثار نویسندگان داخلی:
1-«رأس ساعت3: دوران تخت طلایی». اثر گوو جینگ مینگ؛
(Tiny Times 3: The Era of the Golden Throne. By: Guo Jingming)
2-جلد 1 و2 از مجموعه«تاریخ شمار دزدان مقبره» اثر نانپای سونشو؛
(The Graver Robbers Chronicles. By: Nanpai Sonshu)
3-«یادداشت رسمی شماره 8موسسه سرمایه» اثر شیائوچیائو لائوشو؛
(Capital Institute official Notes 8. By: Xiaoqiao Laushu)
4-«بوی صابون» اثر فوشی؛
(The Smel of Soap. By: Fu Shi)
5-«پدر رمان جاسوسی» اثر مای جیا؛
(Father of The Spy Novel. By: Mai Jia)
6-«محاصرهی قلعه» اثر چیان جونگ شو؛
(Fortress Besiged. By: Qian ZhongShu)
7-«سَبُک روی تخته» اثر هان هان؛
(Light and Above Board. By: Han Han)
8-«یاداشتهای رسمی هو ویدونگ» اثر شیائوچیائو لائوشو؛
(Hou Weiding Official Diary. By: Xiaoqiang Laushu)
9-«بررسی اشعار زیبای باستانی» اثر یو دان؛
(Review of the most beautiful avcient Poetry. By: Yu Dan)
10- و«یک مادر خوب مهمتر از یک معلم خوب است» اثر این جیانلی.
(A Good Mother is more Important than a good Teacher. By: Yin Jianly)
آثار نویسندگان خارجی:
1-«صد سال تنهایی» اثر گابریل گارسیا مارکز از کلمبیا؛
(One Hundred Years of Solitude. By: Gabriel Garcia Markez)
2-«بازی تاج و تخت» اثر جرج آر.آر. مارتین از آمریکا؛
(A Game of Throne. By: George R.R. Martin)
3-«خانه ابریشم» اثر آنتونی هوروویتز از انگلیس؛
(The House Of Silk. By: Anthony Horowitz)
4-«پیش از خواب رفتن من» اثر اس. جی. واتسون از انگلیس؛
(Befor I go Sleep. By: S.J. Watson)
5-«تو سیب چشم منی» اثر گیدنز کو از تایوان؛
(You are the Apple of my Eye. By: Giddens Ko)
6- و «بادبادک باز» اثر خالد حسینی از افغانستان. (www.openbook.com.cn/EN/BestSellers.aspx)
(The Kite Runner. By: Khaled Husaini)
آمار مطالعه با فنآوریهای نوین
براساس نظر سنجی صورت گرفته در سال 2008 میلادی، آمار مطالعه کتابهای الکترونیکی و روزنامه در چین درحال پیشی گرفتن از مطالعه کتابها و نشریات چاپی است. طبق این نظر سنجی، افراد بین 18 تا 70 سال، به طور متوسط روزانه 45 دقیقه وقت برای مطالعه آنلاین صرف میکنند. از این میزان 7/42درصد روزنامه،
بر اساس این بررسی، در مجموع تعداد خوانندگان کتاب، روزنامه و مجله چاپی در چین کاهش یافته است. و در مقابل در مقایسه با سال 2010، به مطالعه کنندگان اینترنتی به نحو قابل توجهی(1/11درصد) افزوده شده و در مجموع به 5/36 درصد رسیده است. متوسط زمانی که کاربران برای مطالعه از طریق اینترنت زمان صرف میکنند به 53/74 دقیقه رسیده است.
براساس گزارش منتشره در روزنامه گلوبال تایمز، تقسیم بندی مطالب مورد مطالعه در موبایل که 30 درصد مطالعات چینیها از این طریق صورت میگیرد، عبارتند از: 8/66 درصد روزنامه، 3/52 درصد کتاب، 9/46 درصد مجله، 23 درصد سایر مطالب خواندنی، 1/18 درصد مطالب منتشره در اینترنت، 9/3 درصد کتاب الکترونیکی، 8/1 درصد سیدی و دیویدی بوده است. (China Should Read More: ,2012) همچنین، براساس آمار منتشره در کتاب سال انتشارات دیجیتالی در چین(2010-2011) که از سوی فرهنگستان چاپ و نشر این کشور منتشر شده است، درآمد صنعت چاپ دیجیتالی چین از 3/3 میلیارد دلار در سال 2006 به بیش از 15 میلیارد دلار در سال 2011 افزایش یافته است. برخی از کتابهای ادبیات داستانی مشهور چینی، بیش از 900 میلیون بار در اینترنت مشاهده شده و بیش از 2 میلیون دلار فروش داشتهاند. (Smartphon Chang our habits, 2011)
براساس یک نظر سنجی که در سال 2012 از میان دانش آموزان مدارس راهنمایی شانگهای صورت گرفته است، 9/42 درصد از این دانش آموزان به خواندن پیامهای نوشتاری، 8/40 درصد به مطالعه میکروبلاگها، و 7/32 درصد کتاب الکترونیکی مطالعه میکنند. در این نظر سنجی آمده است که 2/27 درصد از پسران و 9/12 درصد از دختران اخبار ورزشی و 6/51 درصد از دختران و 9/52 درصد از پسران مطالب طالع بینی را از طریق اینترنت دنبال میکنند. (New Media Influences China’s Yang Readers, 2012)
افزون بر این، 6/27 درصد از کسانیکه در این جامعه آماری شرکت کردهاند گفته اند که ترجیح میدهند از طریق موبایل(اینترنتی) مطالعه کنند، که این آمار نشان دهنده افزایش 6/4 درصدی نسبت به سال 2010 است. این افراد معمولا به طور متوسط روزانه 53/13 دقیقه را به مطالعه از طریق موبایل میگذرانند. و مبلغ 75/20 یوان معادل 3/3 دلار برای این خدمات پرداخت میکنند. (خبرنامه 1 اردیبهشت رایزنی فرهنگی ج.ا.ایران در پکن، 1391)
آمار کتابهای منتشر شده در چین به تفکیک موضوع، در سال 2010 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نیزنگاه کنید به
- رسانهها و وسائل ارتباط جمعی کانادا
- رسانهها و وسائل ارتباط جمعی ژاپن
- رسانهها و وسائل ارتباط جمعی کوبا
- رسانهها و وسائل ارتباط جمعی تونس
- رسانهها و وسائل ارتباط جمعی لبنان
- رسانهها و وسائل ارتباط جمعی مصر
- رسانهها و وسائل ارتباط جمعی افغانستان
- رسانهها و وسائل ارتباط جمعی روسیه
- رسانهها و وسائل ارتباط جمعی سنگال
پاورقی
[1] - طبق آمار، در سال1997میلادی، تعداد روزنامه ها و مجلات در چین از 27هزار عنوان فراتر رفت.
[2] - طبق آمار جهانی، تعداد عناوین و تیراژ مطبوعات در چین در ردیف اول جهان قرار دارد و روزنامه های منتشره در این کشور5/14درصد کل روزنامه های جهان را به خود اختصاص داده و برای هر یکهزار نفر 86/75نسخه روزنامه منتشر می شود.
[3] - طبق آمار رسمی منتشره از سوی دولت چین، در حال حاضر حدود250میلیون کودک زیر سن14سال زندگی میکنند ک تقریبا 14درصد کل جمعیت کشور را شامل می شود و سالانه 16میلیون کودک تازه متولد نیز بر این آمار افزوده می گردد. تأمین نیاز این جمعیت عظیم به کتاب مورد نیاز به سرمایه گذاری، تولید، چاپ و توزیع گسترده ای دارد که از توان بنگاه های نشر دولتی داخلی خارج بوده و به ورود بخش خصوصی و سرمایه گذاران خارجی نیاز دارد.
کتابشناسی
- ↑ www.entarca.msn/encyclopedia
- ↑ Brook, T.(1998). The Confusions of Pleasure: Commerce and Culture in Ming China. Brekely University of California Press
- ↑ Chunming li, Wei Zhang,2006
- ↑ www.pressreference.com
- ↑ www.eai.nus.edu.sg/vol2no1-zhangxiaoling
- ↑ رستمی، محمد رضا(1398). جمهوری خلق چین. تهران: مرکز نشر وزارت امور خارجه،
- ↑ www.China.org.cn
- ↑ ۸٫۰ ۸٫۱ طاهری امین، زهرا(1380). چین. تهران: وزارت امور خارجه، موسسه چاپ و انتشارات،
- ↑ www.eai.nus.edu.sg
- ↑ www.China.org.cn
- ↑ http://www.bjreview.com.cn/
- ↑ http://china-pictorial.com.cn/
- ↑ https://www.fnyjlc.com/EN/volumn/current.shtml
- ↑ https://www.globaltimes.cn/%E4%B8%AD%E6%96%87%E6%95%85%E4%BA%8B/
- ↑ https://www.mfa.gov.cn/eng/zxxx_662805/202309/t20230926_11150122.html
- ↑ http://www.cityweekend.com.cn/shanghai
- ↑ https://www.worldscientific.com/toc/cwsr/01/04
- ↑ https://monthlyreview.org/geography/asia/china/
- ↑ https://chinaspringtogo.com/
- ↑ مجله دراسات قومیه هوی،2003
- ↑ خبرگزاری شین هوا(2007).روزنامه های چاینا دیلی و فرهنگ.
- ↑ روزنامه ی چاینا دیلی مورخ 30ژوئیه 2002.
- ↑ http://www.shme.com/
- ↑ https://www.radiomuseum.org/
- ↑ https://www.stats.gov.cn/
- ↑ http://www.china.org.cn/
- ↑ چهارمین خبرنامه رایزنی فرهنگی ج.ا.ایران در پکن ، 91
- ↑ MBC. The Museum of Boroadcast Communication: www.museum.tv.China
- ↑ https://english.cctv.com/