فرهنگ عمومی بنگلادش: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''. فرهنگ عامه'''، '''عمومی'''
فرهنگ عمومی در کشور بنگلادش شامل [[آداب و رسوم بنگلادش|آداب و رسوم،]] [[غذای بنگلادشی]]، [[لباس ملی و سنتی مردم بنگلادش]]، [[مراسم خواستگاری و ازدواج در بنگلادش|مراسم خواستگاری و ازدواج،]] [[اساطیر، افسانه‌ها و قصه‌های عامیانه در بنگلادش|اساطیر، افسانه‌ها و قصه‌های عامیانه]]، [[جشن‌ها و سرودها در بنگلادش|جشن‌ها و سرودها]]، [[تقویم سالیانه بنگلادش|تقویم سالیانه]]، [[مناسبت‌های ملی و مذهبی بنگلادش|مناسبت‌های ملی و مذهبی،]] [[موزه‌های بنگلادش]]، [[فرهنگ كتابت، كتابداری و كتابخانه در بنگلادش|فرهنگ كتابت، كتابداری و كتابخانه]]، [[كتابخانه های عمومی در بنگلادش|كتابخانه های عمومی،]][[کتابخانه های دانشگاهی بنگلادش|کتابخانه های دانشگاهی و]] [[کتابخانه ملی بنگلادش]] است که به شرح زیر است:


'''7. 1. آداب و رسوم'''
=== [[آداب و رسوم بنگلادش|آداب و رسوم]] ===
در مراسم «[[شب برات در بنگلادش|شب برات]]» (نیمه شعبان)، مردم مسلمان [[بنگلادش]] غذاهای مختلف از جمله کیک، نان، حلوا و غذاهای شیرین درست می کنند و در میان محتاجان و فقیران تقسیم می کنند. همچنین غذاهای مختلف برای نزدیکان و آشنایان می فرستند. از مراسم دیگری که مردم بنگال انجام می دهند، پختن غذایی است به نام «کچوری» ،که از برنج و بعضی حبوبات تهیه می شود. این غذا در روز محرم تهیه و بین مردم فقیر تقسیم می شود. این غذا آمیخته با گوشت قربانی است.


·   در مراسم « شب برات » ( نیمه شعبان ) ، مردم مسلمان بنگلادش غذاهاي مختلف از جمله كيك، نان، حلوا و غذاهاي شيرين درست می کنند و در ميان محتاجان و فقيران تقسيم مي كنند. همچنین غذاهاي مختلف براي نزديكان و آشنايان مي فرستند.  
14 آوریل هرسال مصادف با «نوروز بنگال» است. به گفته محققان بنگالی، امیر فتح اله شیرازی، دانشمند ایرانی الاصل، به دستور اکبر شاه برای تسهیل اخذ مالیات و خراج زمین در ایالت بنگال تقویمی به وجود آورد. وی بر اساس تقویم خورشیدی، سال جدید بنگالی را پایه گذاری کرد. به حساب تقویم وی، نوروز 2012 را در [[بنگلادش]] برابر با 1419 سال محاسبه کرده بود.  


·   از مراسم ديگري كه مردم بنگال انجام مي دهند، پختن غذايي است به نام « كچوري» ،كه از برنج و بعضي حبوبات تهیه می شود. اين غذا در روز محرم تهيه و بين مردم فقير تقسيم مي شود. اين غذا آميخته با گوشت قرباني است.  
مردم روز اول سال بنگالی را پاس می دارند و فقط در این روز، رییس جمهور و نخست وزیر و رهبران محلی و رسانه ها پیام هایی به مردم می دهند و این روز تعطیل رسمی مـــی بــاشد. مردم در پارک ها جشن های بوبشاکی ( روز نخستین ماه ) را برگزار می کنند. در این روز مسابقات مردمی مانند کشتی و انواع بازی های دیگر و نمایشگاه صنایع دستی برگزار می شود <ref name=":0">The daily Ittefag , 15 April (1999) Bangladesh</ref>. شایان ذکر است که همه کارهای دولتی و مردمی بر اساس سال میلادی انجام می شود و تقویم میلادی، تقویم رسمی دولتی است.  


·   14 آوريل هرسال مصادف با «نوروز بنگال» است. به گفتة محققان بنگالي، امير فتح اله شيرازي، دانشمند ايراني الاصل، به دستور اكبر شاه براي تسهيل اخذ ماليات و خراج زمين در ايالت بنگال تقویمی به وجود آورد. وي بر اساس تقويم خورشيدي، سال جديد بنگالي را پایه گذاری کرد. به حساب تقویم وی، نوروز 2012 را در بنگلادش برابر با 1419 سال محاسبه کرده بود.
=== [[غذای بنگلادشی|غذاهای سنتی]] ===
 
غذاهای سنتی بنگلادش شباهت بسیار زیادی با غذاهای بنگال غربی در هند دارد. معروف ترین غذاهای بنگلادش، غذاهای گوشتی، فرآورده های دریایی و غذاهای تهیه شده از سبزیجات هستند. این ها عبارت اند از<ref>Alfred, L. and Lindsy, R. (2009) Food of the World: Afghanistan and Bangladesh. Delhi: Global Media Publications, p.34-50</ref>:
·    مردم روز اول سال بنگالی را پاس می دارند و فقط در اين روز، رئيس جمهور و نخست وزير و رهبران محلي و رسانه ها پيام هايي به مردم مي دهند و اين روز تعطيل رسمي مـــي بــاشد. مردم در پارك ها جشن هاي بوبشاكي ( روز نخستین ماه ) را برگزار مي كنند. در اين روز مسابقات مردمي مانند كشتي و انواع بازي هاي ديگر و نمايشگاه صنايع دستي برگزار مي شود (The daily Ittefag , 15 April 1999 , Bangladesh ).
 
شایان ذکر است که همه كارهاي دولتي و مردمي بر اساس سال ميلادي انجام مي شود و تقویم میلادی، تقویم رسمی دولتی است.
 
 
'''7. 1. 1.غذاهای سنتی'''
 
غذاهای سنتی بنگلادش شباهت بسیار زیادی با غذاهای بنگال غربی در هند دارد. معروف ترین غذاهای بنگلادش، غذاهای گوشتی، فرآورده های دریایی و غذاهای تهیه شده از سبزیجات هستند. این ها عبارت اند از(Alfred and Lindsay, 2009: 34-50):
 
'''7. 1. 2.غذاهای گوشتی و دریایی'''


==== غذاهای گوشتی و دریایی ====
کالیا (گوشت گوساله با ادویه های مخصوص بنگالی)، چکن مکانی (مرغ با ادویه)، رزالا (گوشت بره در ماست)، پراون کاری (میگو با کاری مخصوص)، ماکر تو کاری (ماهی با کاری)، ماهی دوپیازه، باپالیش پتی (خوراک ماهی مخصوص بنگلادشی)، ماهی با روغن خردل، رشمی کباب، تیکه کباب، ویندالو (کباب مخصوص بنگالی).
کالیا (گوشت گوساله با ادویه های مخصوص بنگالی)، چکن مکانی (مرغ با ادویه)، رزالا (گوشت بره در ماست)، پراون کاری (میگو با کاری مخصوص)، ماکر تو کاری (ماهی با کاری)، ماهی دوپیازه، باپالیش پتی (خوراک ماهی مخصوص بنگلادشی)، ماهی با روغن خردل، رشمی کباب، تیکه کباب، ویندالو (کباب مخصوص بنگالی).


'''7. 1. 3.غذاهای غیر گوشتی'''
==== غذاهای غیر گوشتی ====
 
بنگلادشی ماسور دال (دال عدس بنگالی)، ساکر گنتو، فولکو پیر باتی جال، اسفناج بنگالی، شاکتو.
بنگلادشی ماسور دال (دال عدس بنگالی)، ساکر گنتو، فولکو پیر باتی جال، اسفناج بنگالی، شاکتو.


دسر و سس های مخصوص بنگالی
==== دسر و سس های مخصوص بنگالی ====
 
میستی دوی (ماست شیرین)، منگو لاسی (ماست انبه)، کاسترد کارامل (پودینگ تخو مرغ)، توشا حلوا، لمون کرد (ماست لیمو)، اگ حلوا (حلوا تخو مرغ)، شاندش (دسر پنیر تازه)، شیمای سویت ورمیشلی، تمتو چاتنی (سس گوجه فرنگی)، چری چاتنی (سس گیلاس)، کیوی چاتنی.بازی های محلی معروف
میستی دوی (ماست شیرین)، منگو لاسی (ماست انبه)، کاسترد کارامل (پودینگ تخو مرغ)، توشا حلوا، لمون کرد (ماست لیمو)، اگ حلوا (حلوا تخو مرغ)، شاندش (دسر پنیر تازه)، شیمای سویت ورمیشلی، تمتو چاتنی (سس گوجه فرنگی)، چری چاتنی (سس گیلاس)، کیوی چاتنی.
 
 
'''7. 1. 4.بازي هاي محلي معروف'''
 
مــــردم بنگلادش علاقة زيادي به ورزش دارند و بيشتر اوقات فراغت خود را به ورزش مي گذرانند. تماشاي ورزش در كنار بازي هاي ورزشي نيز علاقه مندان زيادي دارد و جزو اصلی سرگرمی عموم می باشد.
 
 
'''7. 1. 5.لباس سنتی'''
 
نظر به اینکه، اقوام مختلفی از سرزمین هند عموما و کشورهای دیگر خصوصا ترکیب جمعیتی این کشور را تشکیل می دهند، رسمی ترین لباس سنتی مردان، «کورتا شلوار» و زنان، «قمیص شلوار» است، که هردو شامل پیراهنی بلند و شلواری نسبتا گشاد شبیه به پوشاک مردم پاکستان و ناحیه پنجاب هند است. با این وجود بسیاری از زنان بنگلادشی از «ساری/سارنگ» هندی نیز استفاده می کنند.
 
 
'''7. 1. 6.مراسم خواستگاری و ازدواج'''
 
ازدواج در حقيقت پيوند قانوني ميان زن و مرد است. معمولاً مردان بنگلادش قبل از 35سالگي و زنان قبل از 25 سالگي ازدوج مي كنند. بر اساس تحقيقات و مطالعاتی کهICDDr/B  انجام داده است، در سال 1975، ميانگين ازدواج دخترها در مناطق روستايي 6/16 بود كه در سال 1992 به 8/20 افزايش يافته است. مساله ازدواج در ميان مردم مسلمان و هند و بنگلادش داراي سه خصيصه مهم است:
 
اول ؛ به پيشنهاد خانواده پسر (داماد)، مراحل نخستین یعنی تماس با خانواده عروس صورت می گیرد.
 
دوم ؛ پس از توافق طرفین، ازدواج در منزل عروس انجام مي شود.
 
سوم ؛ عروسي را والدين عروس و داماد، فاميل، دوستــــان و آشنـــايان شركت كننده، برگزار می کنند.
 
   در ميان مسلمانان، ميزان مهريه تعيين شده توسط داماد يا خانواده اش به عروس پرداخت شود. مبلغ فوق در نكاح نامه دقيقاً ذكر مي شود. اين امر در خصوص ازدواج هاي قانوني و شرعي است.
 
   در ميان هندوها، داماد موظف به تهيه وسايل مشخص است و پرداخت مبلغ معين به نام «پان» (pan) و يا هزينه مراسم ازدواج، به پدر عروس صورت می گیرد. معمولاً در جشن عروسي مبلغ زيادي از مهريه مطالبه مي شود. قسمتي از مهريه در روز جشن عروسي دريافت مي شود و در روز جشن دامادي نيز مقداري جواهر آلات با نام هديه ازدواج به عروس داده مي شود. البته داماد مي تواند مابقي مهريه را به صورت مدت دار پرداخت كند.
 
    در مراسم هندوها، تمامي مبالغ تعيين شده به طور نقد در روز مراسم ازدواج دريافت مي شود.    در ميان رسوم ازدواج هندوها، آنان حق ازدواج با patri – family ( نسبت هاي فاميلي ) را ندارند. در بعضي موارد به آن patri- clan نيز گفته مي شود.
 
     بر اساس قوانين اسلامي، طبق آيين نامه 1961 ،كه در سال 1986 اصلاح شــــد، مــــردان مي توانند زن دوم را به شرط رضايت و موافقت همسر اول به عقد خود در آورند.
 
  در آيين هندوها، اجازه طلاق به زن و شوهر داده نشده است، اما مي توانند در صورت ناسازگاري در زندگي، از يكديگر جدا شوند.
 
 
'''7. 1. 7.جشنواره « زردچوبه زني » براي جشن ازدواج''' 
 
اين جشن در حال حاضر جزو مراسم ازدواج بنگالي ها محسوب مي شود. اين فرهنگ نيز برگرفته از آداب و رسوم هندوهاست.
 
  حدود يك روز پيش از مراسم اصلي ازدواج، اين رسم برگزار مي شود. درقسمتي از اين جشنواره، دختراني از جانب دو خانواده با لباس هاي زردرنگ به نام ساري در منزل مورد نظر جمع مي شوند، سپس ماده اي زرد رنگ درست كرده و آن را در سبدي مخصوص تزيين مي كنند. پس از انجام اين قسمت از مراسم، همه آن ها استحمام می کنند و شيريني مي خورند.
 
  در همان روز از خانوادة عروس، دختران جواني با ساري هاي قرمز رنگ روانة منزل مزبور مي شوند و به لاك زدن و رنگ زدن دست ها و پاهاي حاضرين در اين مراسم مي پردازند.
 
توضيح اينكه، مراسم زردچوبه زني به گونه اي است كه حاضرين در منزل گاهي اوقات اعضاي مختلف بدن خود را به زردچوبه آغشته مي كنند و پس از ساعاتي چند استحمام مي كنند.
 
 
'''7. 2. اساطیر و افسانه ها و قصه های عامیانه'''
 
اسطوره های مردم بنگلادش، همانند همه ملل ریشه در تاریخ حماسی دارد و از آن جا که تاریخ باستان و دوران حماسی بنگلادش عینا برگرفته از دوران مشابه در هند باستان است، بنابراین، هستی شناسی بنگالی با هستی شناسی هندی گره خورده و منبعی جز «وداها» و «پوراناها» در دست نیست. به بخشی از این مطالب در فصل تاریخ باستان بنگلادش اشاره کردیم که برای جلوگیری از تکرار مطالب، به همان بسنده می شود.
 
    معروفترین قصه های عامیانه بنگلادش، «تاکورماجولی» یا قصه های مادر بزرگ است که مجموعه ای از قصه های عامیانه و افسانه های ملی و مردمی بنگلا ها است. «داکشینا رانجان میترا مجمدر» نخستین کسی است که به جمعاوری افسانه ها و قصه های بنگالی پرداخت و آن ها را در مجموعه موصوف در 1907م منتشر کرد. بر اساس این کتاب شخصیت هایی مانند بیانگومی-بیانگوما به شخصیت های افسانه ای در میان کودکان و نوجوانان تبدیل شدند. کتاب های دیگری نیز بعدها به تقلید از این مجموعه منتشر شد، مانند: تاکور ددر جولی (قصه های پدر بزرگ ساک)، دادا موشایر تولی (داستانهای پدر بزرگ پدری ساک)، تاندیدیر تولی (داستانهای مادر بزرگ پدری ساک). 
 
'''7. 3. جشن ها و سرودها'''
 
مردم بنگلادش به بازي و مسابقات و برگزاري جشنواره هاي فرهنگي از جمله موسيقي، فيلم، تئاتر، رقص و آواز اهميت وتوجه خاصي دارند و معمولاً برگزاري چنين مراسم و برنامه هايي در ايام خاصي برگزار مي شوند.
 
   معمولاً مردم بنگلادش، اوقات فراغت خود را به ورزش مي گذرانند و حضور چشمگير مردم براي تماشاي بازي ها، مسابقات و جشنواره هايي متعدد از جمله نكات درخور توجه است.
 
   ورزش « كبدي » كه يك ورزش خانگي است، از جمله ورزش هاي ملي بنگلادش به حساب مي آيد.  فوتبال، كريكت، شنا، تنيس، بدمينتون، هاكي و شطرنج از جمله ورزش هاي رسمي اين كشور است.
 
'''7. 3. 1.آخرين چهارشنبه'''
 
آخرين چهارشنبه ماه صفر در بنگلادش، هر سال تحت همين عنوان ( آخرين چهارشنبه ) مراسم خاص ديني برگزار مي شود. بنابر روايت برادران اهل سنت، پيامبر گرامي اسلام (ص ) در ماه صفر بيمار شده بودند و درآخرين چهارشنبه آن ماه كمي احساس بهبودي نموده و براي آخرين بار در زندگي خود غسل كرده و در مسجد نبوي حضور يافتند و با مردم نمازگزاردند. به شكرانه آن صحت و سلامتي رسول گرامي اسلام، اصحاب آن حضرت با اهدای صدقات و انجام نيايش و شكرگزاري به درگاه پروردگار اظهار خوشحالي کردند. اکنون به یادبود آن روز شیرین،  مسلمانان بنگلادش هر ساله در اين روز غسل می کنند و آن را تبرك مي دانند(The Daily Ittefag Newspaper , 20 December 2001 , Dhaka , Bangladesh. ).
 
'''7. 3. 2.  21 فوريه'''
 
همه ساله به مناسبت سالروز اكوشه (21 فوريه ) روز قيام دانشجويان براي دفاع از زبان مادري، به نخبگان فرهنگي كشور كه در زمينه احيا و گسترش ادبيات و فرهنگ بنگالي تلاش کرده و آثار و نوشته هايي به جامعه عرضه کرده و مي کنند، مدالهايي اهدا مي شود.
 
   شخص نخست وزير همه ساله در اين روز، كه روز زبان مادري نيز گفته مي شود، طي مراسمي خاص، « مدال اكوشه » را، كه بزرگ ترين مدال فرهنگي ملي بنگلادش مي باشد، به نخبگان در رشته هاي ادبيات، روزنامه نگاري، موسيقي، آموزشي، فرهنگي، فيلم و تئاتر اهدا مي کند.
 
    مدال مذكور شامل يك نشان طلا و مبلغ 40000 تاكا پول نقد و يك تقدير نامه رسمي است.
 
==== جايگاه سرودهاي سنتي در فرهنگ بنگلادش ====
با توجه به رشد چشمگير ترانه ها و سرودهاي اجرا شده به سبك مدرن و علاقه مندي نسل جوان فعلي به اين نوع سبك از موسيقي و سرود، بايد اذعان داشت كه سرودهاي سنتي جايگاه قبلي خود را از دست داده اند و به كارگيري اين نوع سرودها امروزه بسيار كم رنگ تر شده است. بعضي از سرودها مربوط به دوره اسلامي و بعضي مربوط به دوره قبل از اسلام بنگلادش است.
 
  در حال حاضر سرودهاي سنتي، كه به آن ها غزل گفته می شود، بيشتر در محافل و برنامه هاي فرهنگي روستاها و يا شهرها اجرا مي شوند و معمولا بدون استفاده از آلات موسيقي است. اين نوع غزل ها داراي مزامين عشق به خدا و پيامبر اكرم (ص ) است. معمولاً توسط علمای مدارس علوم ديني در مناسبت هاي خاصي از جمله ماه مبارك رمضان و به هنگام سحر از طريق بلند گوهاي مساجد این گونه سرودها را بدون نوا پخش مي کنند، زیرا علمای اهل سنت موسيقي را جايزه نمي دانند. معمولاٌ وسعت بهره گيري و خواندن اين نوع غزل ها درزبان اردو بسيار بيشتر از زبان بنگالي است.
 
   از مشهورترين غزل خوان ها در شبه قاره ، آقاي مهدي حسن است كه غزل هاي بسيار جذابي را سروده است و اغلب خوانندگان حرفه اي وخوش نام غزل خوان، از وي تقليد مي كنند.
 
   در گزارش روزنامه جاناكانتا، تاريخ 24/4/1381 ه‍. ش، آمده است كه سلطان صلاح الدين يكي از خوانندگان مشهور در يكي از برنامه هاي فرهنگي كشور به مدت سه ساعت به خواندن سرودي كه برگرفته از غزل هاي مهدي حسن بود، پرداخته است. این گزارش اشاره به جایگاه خاص این گونه سرودها در میان مردم دارد.
 
   علاوه بر غزل، قصيده خواني نيز در ميان سرودهاي سنتي مردم مسلمان بنگلادش و عمدتاً در بخش قديمي شهر داكا، در ايام ماه مبارك رمضان جايگاه ويژه اي دارد. قصيده ها محتواي اسلامي دارند و دامنه استفاده از آن ها در سرودهاي سنتي بيشتر از غزل است. در غزل بيشتر به فضايل و عشق به پيامبر اكرم ( ص ) و در قصيده بيشتر به فضائل ماه مبارك رمضان پرداخته مي شود.
 
     معمولاً اينگونه قصيده ها در دو بخش است، كه بخش اول مربوط به نيمه اول ماه مبارك رمضان و داراي محتويات شادي است، اما بخش دوم كه مربوط به نيمه دوم اين ماه مي شود، بيشتر از مضامین غم انگيز برخوردار است، كه علت آن را وداع با اين ماه گفته اند.
 
  در روزنامه انقلاب 28/8/1381 ه‍ . ش چاپ بنگلادش آمده است، سنت قصيده خواني در داكا در دوره حكومت مغول ها به ويژه در زمان شايسته خان استاندارد بنگال كه ايراني الاصل و شيعه بود، در داكا رواج یافت. 
 
    معمــــولاً قصيـــده ها به طور دسته جمعي، مركب از يك گروه 20 نفره، در مراسم ها خوانده مي شود. درماه مبارك رمضان، مسابقه هاي قصيده خواني در سطح شهر برگزار مي شود و به برندگان نيز جوايزي داده مي شود.
 
'''7. 3. 3.قوالي'''
 
نوع ديگر از سرودهاي ديني سنتي بنگلادش، قوالي است، كه معمولاً براي ستايش خداوند و عشق به پيامبر اكرم (ص ) خوانده مي شود. قوالان قصاید و اشعار را به زبان اردو می خوانند که بيش از زبان بنگالي رايج است و عموماً در بخش قديمي شهر داكا و شهر چيتاگنگ طرفداران زیادی دارد.
 
'''7. 3. 4.سرودهاي مرشدي ( معرفتي )'''
 
سرودهاي مذهبي سنتي كه معمولاً در مناطق روستايي بنگلادش رايج است، به نام سرودهاي «مرشدي » يا « معرفتي » مشهور است و همراه با موسيقي و به طور دسته جمعي اجرا مي شوند.
 
   اينگــونه سرودها بيشتر در خصوص آن دسته از « پيرها» كه غالباً از شريعت پيروي نمي كنند و داراي فلسفه خاصي براي خود هستند و معتقد به وحدت خدا و پيامبر اكرم (ص ) و وحدت خالق و مخلوق و يا وحدت پير و خدا هستند و پيرها را نجات دهنده مي دانند، سروده مي شود.
 
'''7. 3. 5.بائول'''
 
از ديگر سرودهاي عرفاني، بائول نام دارد كه همراه با موسيقي خوانده مي شود. در ميان طرفداران فرهنگ مدرن، بائول جايگاه خوبي دارد.  معمولاً اينگونه سرودها ریشه در تزكيه نفس و تفكرات تصوف اسلامي و هندو دارد. طرفداران اين تفكر، معتقدند كه جسم انسان خانه خدا است و پيروان همه اديان را يكسان مي دانند. آنان به شريعت اعتقادي ندارند. خواندن سرود توسط تركيبي از زنان و مردان و به طور دسته جمعي برگزار مي شود.
 
   مردمي كه داراي اعتقادات اسلامي هستند، با اينگونه سرودها كه معمولاً باحمايت وهدايت دولت از طريق راديو و تلويزيون و يا در سينما پخش مي شود، مخالف هستند.
 
 
'''7. 3. 6.شاري گان'''
 
يك نوع سرود روستايي است كه تا قبل از استقلال بنگلادش در مناطق روستايي بسيار رايج بود. اين سرودها داراي اشعار طولاني است كه به طور دسته جمعي در جلسات برنامه هاي تفريحي و يا به هنگام كار كشاورزان خوانده مي شود و داراي مضامین اسلامي و ملی است.
 
'''7. 3. 7.جاري'''


از ديگر سرودهاي سنتي اين كشور، سرود «جاري» است كه از فارسي گرفته شده است. تا قبل از استقلال بنگلادش، اينگونه سرودها در شهرها و روستاها از محبوبيت خاصي در ميان مردم داشت که به صورت داستان هاي مذهبي از جمله واقعه كربلا آمده است. آغاز اين سرود با ستايش خدا و نعت پيامبر (ص ) و منقبت حضرت علي (ع )، حضرت فاطمه (س ) و حضرت امام حسن (ع) و حضرت امام حسين (ع ) و مدح پيروان و اولياي خدا آغاز مي شود. در ابتداي سرود، چند پند و نصيحت و سپس اصل داستان ابتدا به صورت سرود توسط يك نفر، كه «بياتي» گفته مي شود، و مشتق از كلمه بيت يا شعر است، خوانده مي شود. سپس در طول اجرا، ابيات خاصي از آن به صورت دسته جمعي (شبیه به کر) خوانده مي شود. در حال حاضر رونق گذشته را ندارد و در روستاها كم تر برگزار مي شود.  
مــــردم [[بنگلادش]] علاقه زیادی به ورزش دارند و بیشتر اوقات فراغت خود را به ورزش می گذرانند. تماشای ورزش در کنار بازی های ورزشی نیز علاقه مندان زیادی دارد و جزو اصلی سرگرمی عموم می باشد.لباس سنتی


'''7. 3. 8.رقابت شاعري'''
نظر به اینکه، اقوام مختلفی از سرزمین هند عموما و کشورهای دیگر خصوصا ترکیب جمعیتی این کشور را تشکیل می دهند، رسمی ترین لباس سنتی مردان، «کورتا شلوار» و زنان، «قمیص شلوار» است، که هردو شامل پیراهنی بلند و شلواری نسبتا گشاد شبیه به پوشاک مردم پاکستان و ناحیه پنجاب هند است. با این وجود بسیاری از زنان بنگلادشی از «ساری/سارنگ» هندی نیز استفاده می کنند.


از ديگر سرودهاي سنتي، رقابت شاعري است كه در واقع مشاعره ميان دو شاعر توانا است كه به صورت سؤال و پاسخ در قالب شعر و در حضور حضار و علاقه مندان برگزار مي شود. در حال حاضر انجام اين برنامه ها كه تا سال های اوليه استقلال بنگلادش رايج بود، اهميت گذشته خود را از دست داده است.  
==== [[مراسم خواستگاری و ازدواج در بنگلادش|مراسم خواستگاری و ازدواج]] ====
ازدواج در حقیقت پیوند قانونی میان زن و مرد است. معمولا مردان [[بنگلادش]] قبل از 35سالگی و زنان قبل از 25 سالگی ازدوج می کنند. بر اساس تحقیقات و مطالعاتی که [https://www.icddrb.org/ ICDDr/B]  انجام داده است، در سال 1975، میانگین ازدواج دخترها در مناطق روستایی 6/16 بود که در سال 1992 به 8/20 افزایش یافته است. مساله ازدواج در میان مردم مسلمان و هند و [[بنگلادش]] دارای سه خصیصه مهم است:


'''7. 3. 9.واتيالي'''
* اول، به پیشنهاد خانواده پسر (داماد)، مراحل نخستین یعنی تماس با خانواده عروس صورت می گیرد؛


اين نوع سرودها كه سنتي و بومي است، اساساً ميان قايقرانان و ملوانان لنج ها به هنگام قايقراني كه به نام جزري نيز معروف است، خوانده مي شود. در سروده هاي آنان، اشعاري پيرامون زندگي مردم ساحلي، عشق، سيل و طوفان و ... خوانده مي شود. اين نوع سرودها معمولاً از طريق راديو و تلويزيون نیز براي مردم پخش مي شود.
* دوم، پس از توافق طرفین، ازدواج در منزل عروس انجام می شود؛


* سوم، عروسی را والدین عروس و داماد، فامیل، دوستــــان و آشنـــایان شرکت کننده، برگزار می کنند.


'''7. 3. 10.ووانيا'''
در میان مسلمانان، میزان مهریه تعیین شده توسط داماد یا خانواده اش به عروس پرداخت شود. مبلغ فوق در نکاح نامه دقیقا ذکر می شود. این امر در خصوص ازدواج های قانونی و شرعی است. در میان [[هندوها در بنگلادش|هندوها]]، داماد موظف به تهیه وسایل مشخص است و پرداخت مبلغ معین به نام «پان» (pan) و یا هزینه مراسم ازدواج، به پدر عروس صورت می گیرد. معمولا در جشن عروسی مبلغ زیادی از مهریه مطالبه می شود. قسمتی از مهریه در روز جشن عروسی دریافت می شود و در روز جشن دامادی نیز مقداری جواهر آلات با نام هدیه ازدواج به عروس داده می شود. البته داماد می تواند مابقی مهریه را به صورت مدت دار پرداخت کند.


اين نوع سرودها توسط مردمان روستايي و بيشتر توسط درشكه چيان به زبان محلي خوانده مي شود. اخيراً بعضي از خوانندگان به همراه موسيقي، از اينگونه اشعار در سرودهاي خود بهره گرفته اند ( The Daily Jugantor , 24 April 2002 , Dhaka, Bangladesh.).
در مراسم [[هندوها در بنگلادش|هندوها]]، تمامی مبالغ تعیین شده به طور نقد در روز مراسم ازدواج دریافت می شود.در میان رسوم ازدواج هندوها، آنان حق ازدواج با patri – family ( نسبت های فامیلی ) را ندارند. در بعضی موارد به آن patri- clan نیز گفته می شود. بر اساس قوانین اسلامی، طبق آیین نامه 1961، که در سال 1986 اصلاح شــــد، مــــردان می توانند زن دوم را به شرط رضایت و موافقت همسر اول به عقد خود در آورند. در آیین [[هندوها در بنگلادش|هندوها]]، اجازه طلاق به زن و شوهر داده نشده است، اما می توانند در صورت ناسازگاری در زندگی، از یکدیگر جدا شوند.


==== [[جشنواره زردچوبه زنی برای جشن ازدواج در بنگلادش|جشنواره «زردچوبه زنی» برای جشن ازدواج]]  ====
این جشن در حال حاضر جزو مراسم ازدواج بنگالی ها محسوب می شود. این فرهنگ نیز برگرفته از آداب و رسوم [[هندوها در بنگلادش|هندوها]]<nowiki/>ست. حدود یک روز پیش از مراسم اصلی ازدواج، این رسم برگزار می شود. درقسمتی از این جشنواره، دخترانی از جانب دو خانواده با لباس های زردرنگ به نام ساری در منزل مورد نظر جمع می شوند، سپس ماده ای زرد رنگ درست کرده و آن را در سبدی مخصوص تزیین می کنند. پس از انجام این قسمت از مراسم، همه آن ها استحمام می کنند و شیرینی می خورند.


'''7. 3. 11.جشن «لالّن و حسن» در بنگلادش'''
در همان روز از خانواده عروس، دختران جوانی با ساری های قرمز رنگ روانه منزل مزبور می شوند و به لاک زدن و رنگ زدن دست ها و پاهای حاضرین در این مراسم می پردازند. توضیح اینکه، مراسم زردچوبه زنی به گونه ای است که حاضرین در منزل گاهی اوقات اعضای مختلف بدن خود را به زردچوبه آغشته می کنند و پس از ساعاتی چند استحمام می کنند.  


یکی از جشن های مردمی است که هر ساله در ماه می برگزار می شود. اين جشن بر اساس نام دو تن از شعرای صوفي بنگالي زبان، نامگذاري شده است. «لالن» مخفف نام « لالن فقير» و «حسن» مخفف نام « حسن راجا » است. « لالن فقير» از اهالي شهرستان كوشتيا واقع در غرب و «حسن راجا» از اهالي شهرستان سيلهت واقع در شمال شرقي بنگلادش بود. مشهور است که این دو  آواز مي خواندند و شعر مي سرودند، اما اشعارشان از غناي عارفانه برخوردار نبود. لالن فقير و حسن راجا، هر دو مشي صوفيانه در پيش گرفتند و عقايد خود را در قالب سرودهاي صوفيانه ابراز كردند، هر چند بين افكار و عقايد آنان از يك طرف وعمل آنان از سوي ديگر بسيار تفاوت وجود داشت. « لالن فقير » از سواد خوبي برخوردار نبود و در روستاها زندگي مي كرد و از نظر مالي تقريباً زندگي متوسطي داشت. وي پيرو مكتب نوعي از تصوف بود كه آميخته از عقايد صوفي گري اسلامي، هندويي و بودايي بود و اين مكتب بعدها به نام « بائول » مشهور گشت.  
=== [[اساطیر، افسانه‌ها و قصه‌های عامیانه در بنگلادش|اساطیر و افسانه ها و قصه های عامیانه]] ===
اسطوره های مردم [[بنگلادش]]، همانند همه ملل ریشه در تاریخ حماسی دارد و از آن جا که تاریخ باستان و دوران حماسی [[بنگلادش]] عینا برگرفته از دوران مشابه در هند باستان است، بنابراین، هستی شناسی بنگالی با هستی شناسی هندی گره خورده و منبعی جز «وداها» و «پوراناها» در دست نیست. به بخشی از این مطالب در فصل تاریخ باستان [[بنگلادش]] اشاره کردیم که برای جلوگیری از تکرار مطالب، به همان بسنده می شود.


   « بائول ها » بر اين اعتقاد هستند كه خدا در درون انسان سكونت دارد و در واقع خالق و مخلوق يكي است. لذا براي شناخت خدا، بايد خود را شناخت.  
معروفترین قصه های عامیانه [[بنگلادش]]، «تاکورماجولی» یا قصه های مادر بزرگ است که مجموعه ای از قصه های عامیانه و افسانه های ملی و مردمی بنگلا ها است. «داکشینا رانجان میترا مجمدر» نخستین کسی است که به جمعاوری افسانه ها و قصه های بنگالی پرداخت و آن ها را در مجموعه موصوف در 1907م منتشر کرد. بر اساس این کتاب شخصیت هایی مانند بیانگومی-بیانگوما به شخصیت های افسانه ای در میان کودکان و نوجوانان تبدیل شدند. کتاب های دیگری نیز بعدها به تقلید از این مجموعه منتشر شد، مانند: تاکور ددر جولی (قصه های پدر بزرگ ساک)، دادا موشایر تولی (داستانهای پدر بزرگ پدری ساک)، تاندیدیر تولی (داستانهای مادر بزرگ پدری ساک).


   مكتب بائول بر اين باور است كه حضرت محمد (ص ) همان خداست كه تغيير نام داده و سفر به دنياي مادي كرده است. اين مكتب معتقد است بين مسلمان و هندو فرقي نيست.  
=== [[جشن‌ها و سرودها در بنگلادش|جشن ها و سرودها]] ===
مردم بنگلادش به بازی و مسابقات و برگزاری جشنواره های فرهنگی از جمله موسیقی، فیلم، تیاتر، رقص و آواز اهمیت وتوجه خاصی دارند و معمولا برگزاری چنین مراسم و برنامه هایی در ایام خاصی برگزار می شوند. معمولا مردم بنگلادش، اوقات فراغت خود را به ورزش می گذرانند و حضور چشمگیر مردم برای تماشای بازی ها، مسابقات و جشنواره هایی متعدد از جمله نکات درخور توجه است. ورزش «کبدی» که یک ورزش خانگی است، از جمله ورزش های ملی [[بنگلادش]] به حساب می آید.  فوتبال، کریکت، شنا، تنیس، بدمینتون، هاکی و شطرنج از جمله ورزش های رسمی این کشور است.  


    در بعضي از منابع متعلق به قرن نوزدهم آمده است كه « بائول ها » همه اشياء و موجودات جهان را اعم از طاهر و نجس يكسان مي بينند و تفاوتي از نظر ماهيت قائل نيستند و براي تثبيت عقايد خود، مدفوع و ادرار و حتي خون را مي خورند.  
==== آخرین چهارشنبه ====
آخرین چهارشنبه ماه صفر در بنگلادش، هر سال تحت همین عنوان ( آخرین چهارشنبه ) مراسم خاص دینی برگزار می شود. بنابر روایت برادران اهل سنت، پیامبر گرامی اسلام (ص ) در ماه صفر بیمار شده بودند و درآخرین چهارشنبه آن ماه کمی احساس بهبودی نموده و برای آخرین بار در زندگی خود غسل کرده و در مسجد نبوی حضور یافتند و با مردم نمازگزاردند. به شکرانه آن صحت و سلامتی رسول گرامی اسلام، اصحاب آن حضرت با اهدای صدقات و انجام نیایش و شکرگزاری به درگاه پروردگار اظهار خوشحالی کردند. اکنون به یادبود آن روز شیرین،  مسلمانان [[بنگلادش]] هر ساله در این روز غسل می کنند و آن را تبرک می دانند.<ref name=":0" />


   هر چند مدارك قابل قبول تاكنون در باره عقايدلالن فقير ارائه نشده است، سروده ها و عقايد او كاملاً بيانگر عقايد غير اسلامي وي و به دور از شريعت اسلام است. لذا محافل اسلامي افكار و عقايد «بائول» را مردود مي دانند. البته كساني كه داراي افكار غير اسلامي و يا مخالف اسلام بوده اند و تكيه گاه فكري آنان مادي است، معمولاً احترام خاصي براي بائول قائل هستند.  
==== 21 فوریه ====
همه ساله به مناسبت سالروز اکوشه (21 فوریه ) روز قیام دانشجویان برای دفاع از زبان مادری، به نخبگان فرهنگی کشور که در زمینه احیا و گسترش ادبیات و فرهنگ بنگالی تلاش کرده و آثار و نوشته هایی به جامعه عرضه کرده و می کنند، مدالهایی اهدا می شود. شخص نخست وزیر همه ساله در این روز، که روز زبان مادری نیز گفته می شود، طی مراسمی خاص، «مدال اکوشه» را، که بزرگ ترین مدال فرهنگی ملی [[بنگلادش]] می باشد، به نخبگان در رشته های ادبیات، روزنامه نگاری، موسیقی، آموزشی، فرهنگی، فیلم و تیاتر اهدا می کند. مدال مذکور شامل یک نشان طلا و مبلغ 40000 تاکا پول نقد و یک تقدیر نامه رسمی است.  


  اما در خصوص « حسن راجا » بايد گفت كه وي ابتدا مالك و زمين دار و داراي ثروت فراواني بود ولی بعدها زندگي اشرافي را رها کرد و به شیوه ساده زیست و مشی صوفيانه را برگزید. وي مقداري شعر سروده كه ازاشعار و گفته هايش چنين بر مي آيد كه معتقد به معرفت خداوند از راه شناخت خود شده است و همين كافي است و فردي كه هميشه و در هر حال به خدا فكر مي كند ، نيازي به عمل و يا پيروي از شريعت ندارد؛ لذا « حسن راجا » خواندن نماز و يا روزه گرفتن را زائد مي دانست و ضرورتي براي آن قائل نبود.  
==== جایگاه [[سرودهای سنتی در بنگلادش|سرودهای سنتی در فرهنگ بنگلادش]] ====
با توجه به رشد چشمگیر ترانه ها و سرودهای اجرا شده به سبک مدرن و علاقه مندی نسل جوان فعلی به این نوع سبک از موسیقی و سرود، باید اذعان داشت که سرودهای سنتی جایگاه قبلی خود را از دست داده اند و به کارگیری این نوع سرودها امروزه بسیار کم رنگ تر شده است. بعضی از سرودها مربوط به دوره اسلامی و بعضی مربوط به دوره قبل از اسلام بنگلادش است.  


   گفتني است كه همه ساله جشني از سوي سازمان هاي فرهنگي غير دولتي در داكا و بعضي از شهرهاي بنگلادش براي بزرگداشت اين دو تن برپا مي گردد كه معمولاً مورد حمايت افراد ماترياليست قرار مي گيرد.  
در حال حاضر سرودهای سنتی، که به آن ها غزل گفته می شود، بیشتر در محافل و برنامه های فرهنگی روستاها و یا شهرها اجرا می شوند و معمولا بدون استفاده از آلات موسیقی است. این نوع غزل ها دارای مزامین عشق به خدا و پیامبر اکرم (ص ) است. معمولا توسط علمای مدارس علوم دینی در مناسبت های خاصی از جمله ماه مبارک رمضان و به هنگام سحر از طریق بلند گوهای مساجد این گونه سرودها را بدون نوا پخش می کنند، زیرا علمای اهل سنت موسیقی را جایزه نمی دانند. معمولاٌ وسعت بهره گیری و خواندن این نوع غزل ها درزبان اردو بسیار بیشتر از زبان بنگالی است. از مشهورترین غزل خوان ها در شبه قاره ، آقای مهدی حسن است که غزل های بسیار جذابی را سروده است و اغلب خوانندگان حرفه ای وخوش نام غزل خوان، از وی تقلید می کنند.


  در اينگونه جشن ها، زن ها و مردها به طور دسته جمعي و به صورت مختلط با هم به رقص و آواز و پایکوبی مي پردازند. در قالب اشعاري كه توسط زنان به صورت گروهي يا به صورت تك خواني خوانده مي شود، آيين اسلام را زير سؤال برده و مسلمانان را به باد تمسخر مي گيرند. به همين منظور محافل و اجتماعات اين افراد مورد نفرت و خشم مسلمانان اين كشور بوده و معمولاً منجر به درگيري وتشنج مي شود.
در گزارش روزنامه جاناکانتا، تاریخ 1381/4/24 ه‍. ش، آمده است که سلطان صلاح الدین یکی از خوانندگان مشهور در یکی از برنامه های فرهنگی کشور به مدت سه ساعت به خواندن سرودی که برگرفته از غزل های مهدی حسن بود، پرداخته است. این گزارش اشاره به جایگاه خاص این گونه سرودها در میان مردم دارد.


علاوه بر غزل، قصیده خوانی نیز در میان سرودهای سنتی مردم مسلمان بنگلادش و عمدتا در بخش قدیمی شهر [[داكا|داکا]]، در ایام ماه مبارک رمضان جایگاه ویژه ای دارد. قصیده ها محتوای اسلامی دارند و دامنه استفاده از آن ها در سرودهای سنتی بیشتر از غزل است. در غزل بیشتر به فضایل و عشق به پیامبر اکرم ( ص ) و در قصیده بیشتر به فضایل ماه مبارک رمضان پرداخته می شود.


'''7. 3. 12.برگزاري مسابقه كشتي سنتي در چيتاگنگ'''
معمولا اینگونه قصیده ها در دو بخش است، که بخش اول مربوط به نیمه اول ماه مبارک رمضان و دارای محتویات شادی است، اما بخش دوم که مربوط به نیمه دوم این ماه می شود، بیشتر از مضامین غم انگیز برخوردار است، که علت آن را وداع با این ماه گفته اند.


كشتي محلي و سنتي رايج در ميان مردم به نام « بالي » معروف است و كلمه بالي يك كلمه بنگالي است به معني « قدرت ». دليل این نام گذاری در مسابقه كشتي، قدرت فردي متكي به قدرت بازوي اوست.
در روزنامه انقلاب 1381/8/28 ه‍ . ش چاپ [[بنگلادش]] آمده است، سنت قصیده خوانی در [[داكا|داکا]] در دوره حکومت مغول ها به ویژه در زمان شایسته خان استاندارد بنگال که ایرانی الاصل و شیعه بود، در [[داكا|داکا]] رواج یافت. 


   مي گويند يكي از تجار اين شهر به نام عبدالجبار، در سال 1909 چنين مسابقه اي را بنيان نهاد و از همان زمان تاكنون ادامه دارد، به همين دليل اين مسابقه و رقابت را « بالي جبار » نیز مي نامند.  
معمــــولا قصیـــده ها به طور دسته جمعی، مرکب از یک گروه 20 نفره، در مراسم ها خوانده می شود. درماه مبارک رمضان، مسابقه های قصیده خوانی در سطح شهر برگزار می شود و به برندگان نیز جوایزی داده می شود.


  مسابقه بالي جبار در سراسر كشور از محبوبيت فراواني برخوردار است و بهمين جهت رسانه هاي خبري بااهميت ويژه به موضوع می پردازند و ضمن پوشش خبري وسيع، گزارشات اين مسابقه را به صورت مصور براي خوانندگان خود منتشر مي سازند.  
==== قوالی ====
نوع دیگر از سرودهای دینی سنتی بنگلادش، قوالی است، که معمولا برای ستایش خداوند و عشق به پیامبر اکرم (ص ) خوانده می شود. قوالان قصاید و اشعار را به زبان اردو می خوانند که بیش از زبان بنگالی رایج است و عموما در بخش قدیمی شهر داکا و شهر [[چيتاگنگ|چیتاگنگ]] طرفداران زیادی دارد.  


  گفتني است كه كلمه « كشتي » در زبان فصيح بنگالي، « كوشتي » است كه ريشة اين كلمة در واقع فارسي است. ورزش كشتي از جمله ورزش هايي است كه از سرزمين ايران به اين منطقه آورده شده و به منزله نمادي از فرهنگ ايراني شناخته شده است. اين ورزش در دوران گذشته در ميان مردم  با شكوه خاصي انجام مي شد، اما در حال حاضر از رونق آن كاسته شده است و فقط در جشن ها و در ميان روستاييان برگزار مي شود(The Daily Ittefag , Newspaper , 10 March 2002 , Dhaka , Bangladesh).  
==== سرودهای مرشدی (معرفتی) ====
سرودهای مذهبی سنتی که معمولا در مناطق روستایی [[بنگلادش]] رایج است، به نام سرودهای «مرشدی» یا «معرفتی» مشهور است و همراه با موسیقی و به طور دسته جمعی اجرا می شوند.  


'''7. 3. 13.قصيّ'''
 اینگــونه سرودها بیشتر در خصوص آن دسته از «پیرها» که غالبا از شریعت پیروی نمی کنند و دارای فلسفه خاصی برای خود هستند و معتقد به وحدت خدا و پیامبر اکرم (ص ) و وحدت خالق و مخلوق و یا وحدت پیر و خدا هستند و پیرها را نجات دهنده می دانند، سروده می شود.  


قصي، جشنواره اي است كه آداب آن برگرفته از فرهنگ هندوهاست. در حقيقت اين جشنواره، توسط هندوها در سطح وسيعي انجام مي شود و مسلمانان نيز به شكلي محدودتر آن را برگزار مي كنند.  
==== بایول ====
از دیگر سرودهای عرفانی، بایول نام دارد که همراه با موسیقی خوانده می شود. در میان طرفداران فرهنگ مدرن، بایول جایگاه خوبی دارد. معمولا اینگونه سرودها ریشه در تزکیه نفس و تفکرات تصوف اسلامی و هندو دارد. طرفداران این تفکر، معتقدند که جسم انسان خانه خدا است و پیروان همه ادیان را یکسان می دانند. آنان به شریعت اعتقادی ندارند. خواندن سرود توسط ترکیبی از زنان و مردان و به طور دسته جمعی برگزار می شود.  


  مسلمانان اين مراسم را صرفاً به منظور سرگرمي و شادي انجام مي دهند، اما هندوها اين جشن را جزو آداب و رسوم خود دانسته و به آن پايبند هستند.  
مردمی که دارای اعتقادات اسلامی هستند، با اینگونه سرودها که معمولا باحمایت وهدایت دولت از طریق رادیو و تلویزیون و یا در سینما پخش می شود، مخالف هستند.  


  اين فستيوال از نيمه شب آغاز مي شود و تا نزديكی هاي صبح ادامه دارد. پيش از انجام برنامة اصلي، همة لوازم ونيازهاي ضروري پيش بيني وتهيه مي شود. شركت كنندگان حدود يك ماه قبل از مراسم، تخم پالم [1] هندي را كه در زمين كاشته بودند، از زمين بيرون آورده و بر روي سبدي مخصوص [2] مي گذارند، سپس داخل همان سبد را مزين به انواع ميوه هاي مختلف، صدف ها و مرواريدهاي گوناگون مي كنند. پس از تزئين سبد مخصوص، اطراف آن را غذاهاي خوشمزه و خوراكي هاي متنوع مي گذارند و تا سپيده صبح به صرف خوراكي ها مي پردازند.  
==== شاری گان ====
یک نوع سرود روستایی است که تا قبل از استقلال بنگلادش در مناطق روستایی بسیار رایج بود. این سرودها دارای اشعار طولانی است که به طور دسته جمعی در جلسات برنامه های تفریحی و یا به هنگام کار کشاورزان خوانده می شود و دارای مضامین اسلامی و ملی است.


   در همان شب مراسم، همة حاضرين تكه هايي از چوب، از درختان مختلف را برداشته و آن ها را بر روي آب به طور شناور مي ريزند و طي مدت شب، چوب ها در آب خيس مي شوند؛ سپس زماني كه خورشيد طلوع كرد، حاضرين در مراسم در همان آب استحمام مي كنند. آن ها معتقدند كه استحمام در اين آب، مصونيت از امراض را براي مدت يكسال به همراه خواهد داشت.  
==== جاری ====
از دیگر سرودهای سنتی این کشور، سرود «جاری» است که از فارسی گرفته شده است. تا قبل از استقلال [[بنگلادش]]، اینگونه سرودها در شهرها و روستاها از محبوبیت خاصی در میان مردم داشت که به صورت داستان های مذهبی از جمله واقعه کربلا آمده است. آغاز این سرود با ستایش خدا و نعت پیامبر (ص ) و منقبت حضرت علی (ع )، حضرت فاطمه (س ) و حضرت امام حسن (ع) و حضرت امام حسین (ع ) و مدح پیروان و اولیای خدا آغاز می شود. در ابتدای سرود، چند پند و نصیحت و سپس اصل داستان ابتدا به صورت سرود توسط یک نفر، که «بیاتی» گفته می شود، و مشتق از کلمه بیت یا شعر است، خوانده می شود. سپس در طول اجرا، ابیات خاصی از آن به صورت دسته جمعی (شبیه به کر) خوانده می شود. در حال حاضر رونق گذشته را ندارد و در روستاها کم تر برگزار می شود.  


  از فعاليت هاي ديگر كه براي شب مراسم انجام مي دهن،د اين است كه يك روز پيش از مراسم، نزديكي عصر، مقداري علف هاي آبي بر روي بركه هاي آب ريخته تاخيس شوند و در نيمه هاي شب مراسم، خودشان علف ها را جمعاوري كرده و سپس بر روي رودخانه هاي مختلف روانه مي كنند. آن ها معتقدند كه علف ها به رودخانة اصلي، بعد به دريا و در نهايت به سوي اقيانوس روانه مي شود. مسلمانان به اين اعتقادند كه راهشان و هدفشان به خواجه خضر منتهي مي شود.  
==== رقابت شاعری ====
از دیگر سرودهای سنتی، رقابت شاعری است که در واقع مشاعره میان دو شاعر توانا است که به صورت سوال و پاسخ در قالب شعر و در حضور حضار و علاقه مندان برگزار می شود. در حال حاضر انجام این برنامه ها که تا سال های اولیه استقلال بنگلادش رایج بود، اهمیت گذشته خود را از دست داده است.  


    پس از اتمام شب و روشنايي روز، كلية حاضرين به نيت پاكي و خلوص و مصونيت از امراض مختلف، در همان آب استحمام مي كنند و سپس به تناول خوراكي ها و ميوه جات تزئين شده مي پردازند.  
==== واتیالی ====
این نوع سرودها که سنتی و بومی است، اساسا میان قایقرانان و ملوانان لنج ها به هنگام قایقرانی که به نام جزری نیز معروف است، خوانده می شود. در سروده های آنان، اشعاری پیرامون زندگی مردم ساحلی، عشق، سیل و طوفان و ... خوانده می شود. این نوع سرودها معمولا از طریق رادیو و تلویزیون نیز برای مردم پخش می شود.  


   براي هندوها، سبد مزين شده به منزلة خداي رفاه و آسايش است و براي مسلمانان جبنة تفريحي دارد. برگزاري اين مراسم به منزله پيك نيك و تفريح مطرح است. در حقيقت اين مراسم در ميان مسلمانان و هندوها رواج دارد و در حال حاضر يكي از آداب رایج بنگالي ها است كه از فرهنگ هندوها سرچشمه گرفته است.
==== ووانیا ====
این نوع سرودها توسط مردمان روستایی و بیشتر توسط درشکه چیان به زبان محلی خوانده می شود. اخیرا بعضی از خوانندگان به همراه موسیقی، از اینگونه اشعار در سرودهای خود بهره گرفته اند <ref name=":0" />.


'''7. 3. 14. نوبانا ( جشنواره دروكردن )'''
==== جشن «لالّن و حسن» در بنگلادش ====
یکی از جشن های مردمی است که هر ساله در ماه می برگزار می شود. این جشن بر اساس نام دو تن از شعرای صوفی بنگالی زبان، نامگذاری شده است. «لالن» مخفف نام «لالن فقیر» و «حسن» مخفف نام «حسن راجا» است. «لالن فقیر» از اهالی شهرستان کوشتیا واقع در غرب و «حسن راجا» از اهالی شهرستان [[سیلهت]] واقع در شمال شرقی [[بنگلادش]] بود. مشهور است که این دو  آواز می خواندند و شعر می سرودند، اما اشعارشان از غنای عارفانه برخوردار نبود. لالن فقیر و حسن راجا، هر دو مشی صوفیانه در پیش گرفتند و عقاید خود را در قالب سرودهای صوفیانه ابراز کردند، هر چند بین افکار و عقاید آنان از یک طرف وعمل آنان از سوی دیگر بسیار تفاوت وجود داشت. «لالن فقیر» از سواد خوبی برخوردار نبود و در روستاها زندگی می کرد و از نظر [[مالی]] تقریبا زندگی متوسطی داشت. وی پیرو مکتب نوعی از تصوف بود که آمیخته از عقاید صوفی گری اسلامی، هندویی و بودایی بود و این مکتب بعدها به نام «بایول» مشهور گشت.  


برگزاري اين جشن جزو يكي از رسوم بنگالي هاست و برپاية آيين ديني خاصي نيست. اين جشن در اواخر پاييز در بنگلادش اجرا مي شود، زیرا فصل پاييز وقت درو كردن است و در اين فصل كشاورزان برنج هاي طلائي را درو كرده و روانة خانه هايشان مي شوند و با حاصل درو كردة خود پشته هايي درست مي كنند. اين اوقات براي آن ها و خانواده شان شادي بخش است و براي بزرگداشت و ثبت اين ايام جشني مجلل تدارك مي بينند. اين جشن پيرامون مناطقي كه درو شده است، برگزار مي شود. همسران كشاورزان انواع غذا و كيك هاي خوشمزه اي از برنج هاي درو شده تهيه مي كنند. آن ها همسايگان، نزديكان و آشنايان خود را براي شركت در مــــراسم دعـــــوت مي كننـــد و همه تا پاسي از شب به خوردن و شادي و سرور مي پردازند. همچنين از خوانندگان جهت اجراي آوازهاي بومي دعوت به عمل مي آورند. عمدتا اين مراسم در مناطق روستايي بنگلادش برگزار مي شود.  
«بایول ها» بر این اعتقاد هستند که خدا در درون انسان سکونت دارد و در واقع خالق و مخلوق یکی است. لذا برای شناخت خدا، باید خود را شناخت. مکتب بایول بر این باور است که حضرت محمد (ص ) همان خداست که تغییر نام داده و سفر به دنیای مادی کرده است. این مکتب معتقد است بین مسلمان و هندو فرقی نیست. در بعضی از منابع متعلق به قرن نوزدهم آمده است که «بایول ها» همه اشیا و موجودات جهان را اعم از طاهر و نجس یکسان می بینند و تفاوتی از نظر ماهیت قایل نیستند و برای تثبیت عقاید خود، مدفوع و ادرار و حتی خون را می خورند.  


هر چند مدارک قابل قبول تاکنون در باره عقایدلالن فقیر ارایه نشده است، سروده ها و عقاید او کاملا بیانگر عقاید غیر اسلامی وی و به دور از شریعت اسلام است. لذا محافل اسلامی افکار و عقاید «بایول» را مردود می دانند. البته کسانی که دارای افکار غیر اسلامی و یا مخالف اسلام بوده اند و تکیه گاه فکری آنان مادی است، معمولا احترام خاصی برای بایول قایل هستند. اما در خصوص «حسن راجا» باید گفت که وی ابتدا مالک و زمین دار و دارای ثروت فراوانی بود ولی بعدها زندگی اشرافی را رها کرد و به شیوه ساده زیست و مشی صوفیانه را برگزید. وی مقداری شعر سروده که ازاشعار و گفته هایش چنین بر می آید که معتقد به معرفت خداوند از راه شناخت خود شده است و همین کافی است و فردی که همیشه و در هر حال به خدا فکر می کند ، نیازی به عمل و یا پیروی از شریعت ندارد؛ لذا «حسن راجا» خواندن نماز و یا روزه گرفتن را زاید می دانست و ضرورتی برای آن قایل نبود.


'''7. 4. تقویم سالانه؛ تاریخچه و مبنای سال نو؛ تعطیلات رسمی'''
گفتنی است که همه ساله جشنی از سوی سازمان های فرهنگی غیر دولتی در داکا و بعضی از شهرهای بنگلادش برای بزرگداشت این دو تن برپا می گردد که معمولا مورد حمایت افراد ماتریالیست قرار می گیرد. در اینگونه جشن ها، زن ها و مردها به طور دسته جمعی و به صورت مختلط با هم به رقص و آواز و پایکوبی می پردازند. در قالب اشعاری که توسط زنان به صورت گروهی یا به صورت تک خوانی خوانده می شود، آیین اسلام را زیر سوال برده و مسلمانان را به باد تمسخر می گیرند. به همین منظور محافل و اجتماعات این افراد مورد نفرت و خشم مسلمانان این کشور بوده و معمولا منجر به درگیری وتشنج می شود.


'''7. 4. 1.تاريخچه سال نو بنگالي ( نوروز )'''
==== برگزاری مسابقه کشتی سنتی در چیتاگنگ ====
کشتی محلی و سنتی رایج در میان مردم به نام «بالی» معروف است و کلمه بالی یک کلمه بنگالی است به معنی «قدرت». دلیل این نام گذاری در مسابقه کشتی، قدرت فردی متکی به قدرت بازوی اوست. می گویند یکی از تجار این شهر به نام عبدالجبار، در سال 1909 چنین مسابقه ای را بنیان نهاد و از همان زمان تاکنون ادامه دارد، به همین دلیل این مسابقه و رقابت را «بالی جبار» نیز می نامند. مسابقه بالی جبار در سراسر کشور از محبوبیت فراوانی برخوردار است و بهمین جهت رسانه های خبری بااهمیت ویژه به موضوع می پردازند و ضمن پوشش خبری وسیع، گزارشات این مسابقه را به صورت مصور برای خوانندگان خود منتشر می سازند.


سال بنگالي (پهيلا بيشاخ )، همچنان که پیشتر اشاره شد، در 14 آوريل 2012 م قدم به سال 1419 خود نهاد. پروفسور دكتر قاضي دين محمد، استاد بازنشسته بخش ادبيات بنگالي دانشگاه داكا و نايب رئيس سابق دانشگاه آسيايي بنگلادش، در خصوص اينكه تقويم سال بنگالي از چه زمان و يا دوره هایي آغاز شده است، می نویسد:  
گفتنی است که کلمه «کشتی» در زبان فصیح بنگالی، «کوشتی» است که ریشه این کلمه در واقع فارسی است. ورزش کشتی از جمله ورزش هایی است که از سرزمین ایران به این منطقه آورده شده و به منزله نمادی از فرهنگ ایرانی شناخته شده است. این ورزش در دوران گذشته در میان مردم  با شکوه خاصی انجام می شد، اما در حال حاضر از رونق آن کاسته شده است و فقط در جشن ها و در میان روستاییان برگزار می شود<ref name=":0" />.


  « سال و يا تقويم بنگالي بر اساس سال هجري قمري تنظيم گرديده است. پيامبر گرامي اسلام(ص ) در 20 سپتامبر سال 622 م مطابق با 12 ربيع الاول از مكه به مدينه هجرت کردند. سپس در سال 638 م خليفه دوم به ياد بود واقعة هجرت، تقويم هجري قمري را پايه گذاري و بنيان نهاد. ( در اين محاسبه به جاي 12 ربيع الاول، اول ماه محرم يعني 16 جولاي 622 م مبناي محاسبه آغاز سال قرار گرفت). بدين ترتيب براي حفظ منظم ماه هاي سال ، 2 ماه و چهار روز پيشتر از 12 ربيع الاول، كه في الواقع زمان هجرت رسول اكرم (ص ) بود، به جلوه کشیده شد تا روز اول ماه محرم به منزله آغاز سال جديد هجري قمري براي مسلمانان شناخته شود.  
==== قصیّ ====
قصی، جشنواره ای است که آداب آن برگرفته از فرهنگ هندوهاست. در حقیقت این جشنواره، توسط هندوها در سطح وسیعی انجام می شود و مسلمانان نیز به شکلی محدودتر آن را برگزار می کنند.  


   « حاكمان مسلمان در شبه قاره تقويم هجري قمري را رايج كرده بودند و در بنگال از زمان فتح بنگال توسط اختيار الدين محمد بختيار خلجي در سال 600 هجري قمري برابر با 1203 م تا زمان حكومت اكبر شاه به سال 1233 م از حاكمان مقتدر مغول، تقويم هجري قمري همچنان ملاك عمل بود. در آن زمان ماليات از محصولات رعايا گرفته مي شد. اين محصولات با فصل ها ارتباط داشت ولي سال هجري قمري دائم متغير بود و با فصل برداشت محصول تطابق پيدا نمي كرد. از طرف ديگر همان گونه كه همه مي دانند هر سال زمان هجري قمري حدود 11 روز به پيش مي رود و در هر 5/32 سال، نسبت به سال شمسي يك سال اضافه مي شود. مثلاً ماه رمضان در امسال بعد از 5/32 سال در همين فصل خواهد بود. اين مشكلي جدي بود در رابطه با اخذ ماليات محصولات كشاورزي از رعايا كه در زمان حكومت اكبر شاه حل وفصل يافت. زماني هم كه اكبر شاه بر تخت دهلي نشست، در شبه قاره تقويم هاي شكابدو، كلابدو، بيكرمابدو، پالابدو، گوفتابدو، و سن جلالي و سن سكندري و ... رواج داشت، ولي هيچ كدام جنبه عمومي و ملي نداشته بلكه منطقه اي ومحلي و بعضاً قومي بود. بدين خاطر اكبر به يكي از نديمان خويش بنام امير فتح ا... شيرازي، كه نجوم شناس و از اهالي شيراز ايران بود، دستور داد تقويمی بر اساس زمان شمسي ترسيم كند تا اخذ ماليات از محصولات رعايا ميسر شود.  
مسلمانان این مراسم را صرفا به منظور سرگرمی و شادی انجام می دهند، اما هندوها این جشن را جزو آداب و رسوم خود دانسته و به آن پایبند هستند.  


  « اكبر شاه در 14 فوريه 1556 م مطابق با 28 ربيع الثاني 963 ه‍ ق به حكومت رسيد. براي زنده و جاويد نگهداشتن تاريخ به حكومت رسيدن اكبر شاه، امير فتح ا... شيرازي تدوين گر تقويم بنگالي، همان سال را يعني سال 963 ه‍.ق را به منزله مبدأ سال بنگالي در نظر گرفت و گرفتن ماليات از محصولات كشاورزي توسط حاكمان از اين تاريخ قرار داده شد و آن سال مبدأ سال بنگالي نامگذاري شد. روزي كه سال بنگالي تولد يافت، در حقيقت سال 963 بود. به عبارت ديگر، سال بنگالي ها در واقع دوبار تعيين گرديد. يك بار در سال 622 م و بار دیگر در سال 963 هجري قمري برابر با 1556م. اكنون 447 سال از آن زمان ( مبدأ سال بنگالي ) گذشته است. با توجه به این که هر ماه قمري 29 روز و 12 ساعت و 40 ثانيه را در بر مي گيرد، پس با گذشت هر 354 روز و 9 ساعت، يك سال قمري محاسبه مي شود و از طرف ديگر 365 روز و 5 ساعت و 47 دقيقه و 46 ثانيه شامل يك سال شمسي مي شود. لذا تفاوت تعداد روز در محاسبه سال قمري نسبت به سال شمسي، 11 روز زيادتر است. به اين دلیل سال قمري نسبت بــــه سال شمسي كوچك تر مي شود و در هر 5/32 سال يك سال به تقويم قمري اضافه مي شود. بهمين علت در 447 سال گذشته، تقويم بنگالي بيش از 14 سال نسبت  به سال هجري قمري كم شده است» ( ''روزنامه انقلاب''،  14 آوريل 2003 م ).  
این فستیوال از نیمه شب آغاز می شود و تا نزدیکی های صبح ادامه دارد. پیش از انجام برنامه اصلی، همه لوازم ونیازهای ضروری پیش بینی وتهیه می شود. شرکت کنندگان حدود یک ماه قبل از مراسم، تخم پالم هندی را که در زمین کاشته بودند، از زمین بیرون آورده و بر روی سبدی مخصوص می گذارند، سپس داخل همان سبد را مزین به انواع میوه های مختلف، صدف ها و مرواریدهای گوناگون می کنند. پس از تزیین سبد مخصوص، اطراف آن را غذاهای خوشمزه و خوراکی های متنوع می گذارند و تا سپیده صبح به صرف خوراکی ها می پردازند.  


   اسامي روزها و ماه هاي تقويم بنگالي عمدتاً از شوكابدو تقويم قديمي هند گرفته شده است. روزهاي هفته بر اساس اسامي ستاره ها و اسامي ماه ها بر اساس منظومه سياره ها نامگذاري شده است.  در تقويم شمسي عمدتاً تاثير 27 سياره مشهود است. شایان ذكر است در زمان اكبر هر روز از ماه به يك نام جداگانه نامگذاري شده بود و تا زمان جهانگير اين امر ادامه داشت. بعداً در زمان شاه جهان هر ماه به چهار قسمت تقسيم شد و براي هر روز هفته، نام هاي جداگانه انتخاب گرديد. در حال حاضر نام هفت روز هفته در بنگلادش عبارت اند از :
در همان شب مراسم، همه حاضرین تکه هایی از چوب، از درختان مختلف را برداشته و آن ها را بر روی آب به طور شناور می ریزند و طی مدت شب، چوب ها در آب خیس می شوند؛ سپس زمانی که خورشید طلوع کرد، حاضرین در مراسم در همان آب استحمام می کنند. آن ها معتقدند که استحمام در این آب، مصونیت از امراض را برای مدت یکسال به همراه خواهد داشت.  


رابي ( خورشيد )
از فعالیت های دیگر که برای شب مراسم انجام می دهند،این است که یک روز پیش از مراسم، نزدیکی عصر، مقداری علف های آبی بر روی برکه های آب ریخته تاخیس شوند و در نیمه های شب مراسم، خودشان علف ها را جمعاوری کرده و سپس بر روی رودخانه های مختلف روانه می کنند. آن ها معتقدند که علف ها به رودخانه اصلی، بعد به دریا و در نهایت به سوی اقیانوس روانه می شود. مسلمانان به این اعتقادند که راهشان و هدفشان به خواجه خضر منتهی می شود.


شوم ( ماه )
پس از اتمام شب و روشنایی روز، کلیه حاضرین به نیت پاکی و خلوص و مصونیت از امراض مختلف، در همان آب استحمام می کنند و سپس به تناول خوراکی ها و میوه جات تزیین شده می پردازند.


منگل ( مريخ )
برای هندوها، سبد مزین شده به منزله خدای رفاه و آسایش است و برای مسلمانان جبنه تفریحی دارد. برگزاری این مراسم به منزله پیک نیک و تفریح مطرح است. در حقیقت این مراسم در میان مسلمانان و هندوها رواج دارد و در حال حاضر یکی از آداب رایج بنگالی ها است که از فرهنگ هندوها سرچشمه گرفته است.


بود ( عطارد )  
==== نوبانا ( جشنواره دروکردن ) ====
برگزاری این جشن جزو یکی از رسوم بنگالی هاست و برپایه آیین دینی خاصی نیست. این جشن در اواخر پاییز در بنگلادش اجرا می شود، زیرا فصل پاییز وقت درو کردن است و در این فصل کشاورزان برنج های طلایی را درو کرده و روانه خانه هایشان می شوند و با حاصل درو کرده خود پشته هایی درست می کنند. این اوقات برای آن ها و خانواده شان شادی بخش است و برای بزرگداشت و ثبت این ایام جشنی مجلل تدارک می بینند. این جشن پیرامون مناطقی که درو شده است، برگزار می شود. همسران کشاورزان انواع غذا و کیک های خوشمزه ای از برنج های درو شده تهیه می کنند. آن ها همسایگان، نزدیکان و آشنایان خود را برای شرکت در مــــراسم دعـــــوت می کننـــد و همه تا پاسی از شب به خوردن و شادی و سرور می پردازند. همچنین از خوانندگان جهت اجرای آوازهای بومی دعوت به عمل می آورند. عمدتا این مراسم در مناطق روستایی بنگلادش برگزار می شود.


بريهشپتي ( مشتري )
=== تقویم سالانه؛ تاریخچه و مبنای سال نو؛ تعطیلات رسمی ===


شوكرو ( زهره )  
==== تاریخچه سال نو بنگالی ( نوروز ) ====


شوني ( زحل )
سال بنگالی (پهیلا بیشاخ )، همچنان که پیشتر اشاره شد، در 14 آوریل 2012 م قدم به سال 1419 خود نهاد. پروفسور دکتر قاضی دین محمد، استاد بازنشسته بخش ادبیات بنگالی دانشگاه داکا و نایب رییس سابق [https://aub.ac.bd/ دانشگاه آسیایی بنگلادش]، در خصوص اینکه تقویم سال بنگالی از چه زمان و یا دوره هایی آغاز شده است، می نویسد: <blockquote>«سال و یا تقویم بنگالی بر اساس سال هجری قمری تنظیم گردیده است. پیامبر گرامی اسلام(ص ) در 20 سپتامبر سال 622 م مطابق با 12 ربیع الاول از مکه به مدینه هجرت کردند. سپس در سال 638 م خلیفه دوم به یاد بود واقعه هجرت، تقویم هجری قمری را پایه گذاری و بنیان نهاد.<ref>در این محاسبه به جای 12 ربیع الاول، اول ماه محرم یعنی 16 جولای 622 م مبنای محاسبه آغاز سال قرار گرفت</ref>. بدین ترتیب برای حفظ منظم ماه های سال ، 2 ماه و چهار روز پیشتر از 12 ربیع الاول، که فی الواقع زمان هجرت رسول اکرم (ص ) بود، به جلوه کشیده شد تا روز اول ماه محرم به منزله آغاز سال جدید هجری قمری برای مسلمانان شناخته شود. </blockquote><blockquote>«حاکمان مسلمان در شبه قاره تقویم هجری قمری را رایج کرده بودند و در بنگال از زمان فتح بنگال توسط اختیار الدین محمد بختیار خلجی در سال 600 هجری قمری برابر با 1203 م تا زمان حکومت اکبر شاه به سال 1233 م از حاکمان مقتدر مغول، تقویم هجری قمری همچنان ملاک عمل بود. در آن زمان مالیات از محصولات رعایا گرفته می شد. این محصولات با فصل ها ارتباط داشت ولی سال هجری قمری دایم متغیر بود و با فصل برداشت محصول تطابق پیدا نمی کرد. از طرف دیگر همان گونه که همه می دانند هر سال زمان هجری قمری حدود 11 روز به پیش می رود و در هر 5/32 سال، نسبت به سال شمسی یک سال اضافه می شود. مثلا ماه رمضان در امسال بعد از 5/32 سال در همین فصل خواهد بود. این مشکلی جدی بود در رابطه با اخذ مالیات محصولات کشاورزی از رعایا که در زمان حکومت اکبر شاه حل وفصل یافت. زمانی هم که اکبر شاه بر تخت دهلی نشست، در شبه قاره تقویم های شکابدو، کلابدو، بیکرمابدو، پالابدو، گوفتابدو، و سن جلالی و سن سکندری و ... رواج داشت، ولی هیچ کدام جنبه عمومی و ملی نداشته بلکه منطقه ای ومحلی و بعضا قومی بود. بدین خاطر اکبر به یکی از ندیمان خویش بنام امیر فتح ا... شیرازی، که نجوم شناس و از اهالی شیراز ایران بود، دستور داد تقویمی بر اساس زمان شمسی ترسیم کند تا اخذ مالیات از محصولات رعایا میسر شود. </blockquote><blockquote>«اکبر شاه در 14 فوریه 1556 م مطابق با 28 ربیع الثانی 963 ه‍ ق به حکومت رسید. برای زنده و جاوید نگه داشتن تاریخ به حکومت رسیدن اکبر شاه، امیر فتح ا... شیرازی تدوین گر تقویم بنگالی، همان سال را یعنی سال 963 ه‍.ق را به منزله مبدا سال بنگالی در نظر گرفت و گرفتن مالیات از محصولات کشاورزی توسط حاکمان از این تاریخ قرار داده شد و آن سال مبدا سال بنگالی نامگذاری شد. روزی که سال بنگالی تولد یافت، در حقیقت سال 963 بود. به عبارت دیگر، سال بنگالی ها در واقع دوبار تعیین گردید. یک بار در سال 622 م و بار دیگر در سال 963 هجری قمری برابر با 1556م. اکنون 447 سال از آن زمان (مبدا سال بنگالی ) گذشته است. با توجه به این که هر ماه قمری 29 روز و 12 ساعت و 40 ثانیه را در بر می گیرد، پس با گذشت هر 354 روز و 9 ساعت، یک سال قمری محاسبه می شود و از طرف دیگر 365 روز و 5 ساعت و 47 دقیقه و 46 ثانیه شامل یک سال شمسی می شود. لذا تفاوت تعداد روز در محاسبه سال قمری نسبت به سال شمسی، 11 روز زیادتر است. به این دلیل سال قمری نسبت بــــه سال شمسی کوچک تر می شود و در هر 5/32 سال یک سال به تقویم قمری اضافه می شود. بهمین علت در 447 سال گذشته، تقویم بنگالی بیش از 14 سال نسبت  به سال هجری قمری کم شده است».<ref>روزنامه انقلاب،  14 آوریل 2003 م</ref></blockquote>اسامی روزها و ماه های تقویم بنگالی عمدتا از شوکابدو تقویم قدیمی هند گرفته شده است. روزهای هفته بر اساس اسامی ستاره ها و اسامی ماه ها بر اساس منظومه سیاره ها نامگذاری شده است.  در تقویم شمسی عمدتا تاثیر 27 سیاره مشهود است. شایان ذکر است در زمان اکبر هر روز از ماه به یک نام جداگانه نامگذاری شده بود و تا زمان جهانگیر این امر ادامه داشت. بعدا در زمان شاه جهان هر ماه به چهار قسمت تقسیم شد و برای هر روز هفته، نام های جداگانه انتخاب گردید. در حال حاضر نام هفت روز هفته در بنگلادش عبارت اند از:


'''7. 5. مناسبت های ملی و مذهبی'''
* رابی (خورشید)؛
* شوم (ماه)؛
* منگل (مریخ)؛
* بود (عطارد)؛
* بریهشپتی (مشتری)؛
* شوکرو (زهره)؛
* شونی (زحل).


=== مناسبت های ملی و مذهبی ===
این مناسبت ها با توجه به تعداد مذاهب مختلف در بنگلادش به شرح زیر است:  
این مناسبت ها با توجه به تعداد مذاهب مختلف در بنگلادش به شرح زیر است:  


'''7. 5. 1.نمازجمعه'''
==== نمازجمعه ====
 
نمازجمعه در عین حال که در نظر عموم مردم از اهمیت خاصی برخوردار است، روش برگزاری آن باعث شده تا فقط مفهوم عبادی مد نظر باشد و از طرح مسایل سیاسی خبری نیست.  
نمازجمعه در عين حال كه در نظر عموم مردم از اهميت خاصي برخوردار است، روش برگزاري آن باعث شده تا فقط مفهوم عبادي مد نظر باشد و از طرح مسایل سیاسی خبری نیست.
 
    به طـــور كلي در همه مساجد کشور، که جمعا حدود دويست هزار مسجد می شوند، در روز جمعه هر هفته، هم زمان نماز جمعه برگزار مي شود. در روستاها 99 درصد مردم مسلمان و در شهرها 90 درصد و در پايتخت در حدود 80 درصد مردم مسلمان در نمازهاي جمعه شركت مي كنند.
 
    ائمه مساجد و يا جمعه از طرف نمازگزاران و يا كميتة مديريت مسجد مربوطه، به طور دائمي و به صورت حقوق بگير استخدام مي شوند. فقط خطيب و ائمه جماعت « مسجد بيت المكرم »، مسجد ملي بنگلادش در پايتخت، و نیز امام جماعت مسجد جامع شهر چيتاگنگ، از طرف دولت و از طريق بنياد اسلامي دولتي منصوب مي شوند.
 
   تقريباً در تمام مساجد، خطبه هاي نماز جمعه از روي كتابی قديمي خوانده مي شود. در اين كتاب براي هر ماه 4 يا 5 خطبه پيش بيني و نگارش شده است. محتوي اين خطبه ها مسائل اعتقادي،  اخلاقي و معاد مي باشد و جنبه هاي مذهبي را در بر مي گيرد.
 
   در مسجد بيت المكرم و چند مسجد مهم ديگر، خطبه هاي نماز جمعه را خطيب و امام جمعه آن مساجد مي نويسند و مي خوانند. شایان ذكر است كه بجز يكي دو مسجد، در همه مساجد خطبه هاي نماز جمعه به زبان عربي خوانده مي شود. در يكي دو مسجد مذكور كه كاملاً به دست جماعت اسلامي است، خطبه به زبان بنگالي ايراد مي شود. معلوم است كه خطبة عربي را اكثر مردم نمي فهمند و هيچ رابطه اي با زندگي مردم ندارد؛ به همین دلیل از انعكاس آن در مطبوعات هيچ اثري نيست. البته از يكي دو دهة پيش اين سنت به همه مساجد ترويج شده است كه قبل از خطبة عربي، خلاصة خطبه و يا مسايل ضروري را امام جمعه در سخنان قبل از خطبه به زبان بنگالي بيان کند، ولي عملاً به علت ضعف علمي وكمبود اطلاعات و يا مشكلات ديگر، به آن عمل نمي شود.
 
  دو روزنامه در داكا ( یعنی روزنامه های سنگرام و ملت ) خلاصة خطبه نماز جمعه مسجد بيت المكرم را كه اكثراً مربوط به مسائل ديني و اجتماعي روزمره مي باشد، منعكس مي كنند. مولانا عبيد الحق، امام جمعه بيت المكرم، بزرگ ترين خطيب مساجد بنگلادش است. وی نیز از طرف دولت برگزيده و استخدام شده است.
 
   نمازهاي جمعه در بنگلادش به جز چند نمونه، در راديو و تلويزيون منعكس نمي شود. حتي در مطبوعات كشور نيز انعكاس ندارد. البته در چند نمونه كه بعد از نماز جمعه مراسم سياسي و يا سخنراني هاي بزرگ سياسي مذهبي در محوطة بيروني مسجد ملي كشور برگزار  مي شود، خبر آن در مطبوعات به چاپ مي رسد كه در خصوص نماز جمعه فقط جنبة اشاره و فرعي دارد. اين نكته را نبايد از نظر دور داشت كه علت اصلي آن نداشتن مركزيت واحد براي نماز جمعه مي باشد و اصولاً در نماز جمعه مطلب مهمي بيان نمي شود كه مطبوعات بدان بپردازند.
 
 
'''7. 5. 2.ماه مبارك رمضان'''
 
حلول ماه مبارك رمضان در هرسال را كميته فقهي رسمي، از طرف بنياد اسلامي بنگلادش، به نام «كميته رؤيت هلال ماه» اعلام مي کند.
 
   افطاري دادن در اين ايام براي مردم اين سرزمين بسيار اهميت دارد و مردم معتقد هستند كه افطاري دادن سبب افزايش بركت روزي آن ها خواهد شد. افطاري نيز، خود براي اين مردم اهميت خاصي دارد و به محض غروب آفتاب و شنيدن اذان، افطار مي کنند. افطاري دادن در ميان دستگاه هاي دولتي، احزاب، گروه ها و انجمن هاي فرهنگي بسيار چشمگير است و هر دسته و گروهي سعي دارد در اين مهمانی الهي سهيم باشد.
 
    يكي از سنت هاي رايج در اين كشور براي بيدار كردن مردم به هنگام سحر، آژيري است كه از كارخانه ها براي بيداري مردم به صدا در مي آورند.
 
  از نگاه جماعت اهل تسنن، « اعتكاف» در مسجد در روزهاي آخر ماه مبارك مستحب بوده و حتي يك نفر بعد از روز بيستم ماه مبارك بايد از سوي اهالي محل در مسجد اعتكاف كند، در غير اين صورت ترك سنت شده است.
 
  شب هاي قدر در فرهنگ مذهبي مردم بنگلادش بسيار مهم است و شب 27 رمضان را شب زنده داري مي كنند. هفدهم رمضان را روز جنگ بدر مي دانند و مراسمي را نيز براي بزرگداشت آن ترتيب مي دهند. نماز تراويح نيز  ازجايگاه بسيار والايي بین اهل سنت برخوردار است. نماز تراويح هر شب ماه مبارك رمضان خوانده مي شود و بيست ركعت می باشد که بایستی به جماعت خوانده شود. در اين نماز هر شب یک جزء از قرآن کریم توسط امام حافظ قرآن خوانده مي شود. اين نماز از نظر فقهي مستحب است اما مردم عاشقانه گاهي تا يك ساعت ونيم ايستاده اين نماز را به جا مي آورند.
 
  عيد فطر نيز يكي از بزرگترين اعياد مذهبي اين كشور است و معمولاً سه روز تعطيل رسمي از سوي دولت اعلام مي شود. از نيمــــه دوم مـــاه مبارك رمضان مردم به خريد عيد مي پردازند و در روز عيد لباس نو مي پوشند و صله رحم به جا مي آورند و شيريني مخصوص عيد و انواع غذاها را مهيا مي كنند. راديو و تلويزيون نيز در این ایام برنامه هاي مخصوص پخش مي كنند.
 
'''7. 5. 3.عيد قربان ( عيد الاضحي )'''
 
عيد سعيد قربان، دومين عيد بزرگ مذهبي مسلمانان است كه با شكوه هر چه تمام تر در كشور برگزار می شود. آداب و رسوم اين عيد سعيد در شبه قاره، به ويژه در بنگلادش  جلوه خاصي داردكه به شرح مختصري از آن پرداخته می شود.
 
'''7. 5. 4.كميته رؤيت هلال'''
 
بنياد اسلامي بنگلادش كه بزرگ ترين سازمان دولتي اسلامي بنگلادش محسوب مي شود، براي اعلام تاريخ شرعي رؤيت هلال ماه شوال ( عيد فطر ) و عيد قربان و... كميته ويژه اي دارد كه به رياست وزير مذهب و با عضويت علما و رجال ديني كشور تشكيل مي شود. در بيست و نهمين روز از هر ماه قمري كميته فوق تشكيل جلسه مي دهد. چنانچه رويت هلال ماه در يكي از نقاط كشور با شواهد عيني معتبر رؤيت شود، كميته مذكور آغاز ماه جديد را اعلام مي كند، در غير اين صورت بعد از پايان 30 روز كامل، اولين روز ماه جديد قمري آغاز مي شود. معمولاً رويت هلال در آسمان بنگلادش با ايران يكسان است.
 
 
'''7. 5. 5.تاريخ و نمازعيد قربان'''
 
باتوجه به اينكه اكثريت مطلق مردم بنگلادش اهل تسنن ( حنفي مذهب ) هستند، آداب و سنت هاي عيد سعيد قربان مطابق با همان فقه برگزار مي شود. نماز عيد قربان داراي دو ركعت و هر ركعت داراي سه تكبير مي باشد. نماز عيد قربان طبق فقه اهل سنت، واجب عيني است. نماز عيدين ( عید فطر و عید قربان) طبق فقه اهل سنت بايد در مصلي بزرگ ( عيد گاه ) برگزار شود؛ ولي مدت ها است كه اين سنت حسنه در بنگلادش ناديده گرفته شده است.
 
    اجتماع اصلي نماز عيد در عيدگا ه ملي كشور، با امامت خطيب مسجد ملي بيت المكرم برگزار مي شود.
 
قرباني
 
   افراد مستطيع موظف هستند در عيد قربان بعد از اقامه نماز عيد به نيت تقرب به خداوند متعال، حيوانی حلال گوشت را،كه عمدتاً گوسفند یا بز یا گاو مي باشد، ذبح كنند. طبق فقه اهل سنت هفت نفر مي توانند يگ گاو و يا شتر را مشتركاً قرباني كنند. ولي گوسفند و يا بز را يك نفر مي تواند قرباني كند. در روز عيد قربان اكثر مردم مسلمان بنگلادش، مانند سنّتی، ذبح گوسفند يا گاو را برخورد فرض مي دانند و به آن اهتمام ويژه دارند. اين روز حال وهواي يك جشن بزرگ ملي و مذهبي را دارد.
 
 
'''7. 5. 6.گوشت قرباني'''
 
مستحب است كه گوشت قرباني را به سه قسمت تقسيم كنند، يك قسمت براي خود، يك قسمت براي بستگان و قسمت سوم براي فقرا و مستمندان. پوست گاو و گوسفند ذبح شده بايد به ايتام و فقرا،  صدقه داده شود. گفتني است عيد قربان معمولاً سه روز تعطيل رسمي است و دفاتر كليه روزنامه ها در اين ايام تعطيل است و اكثر مردم به روستاها و شهرها رفته و ايام عيد را با بستگان خود مي گذرانند.
 
 
'''7. 5. 7.عاشورا و كربلا در فرهنگ بنگلادش'''
 
با عنایت به اسلامی بودن کشور، فرهنگ مردم بنگلادش فرهنگي است كه در آن تاريخ، سنت ها، عقايد، انديشه ها، سليقه ها و باورهای جمع شده تحت تأثير ارزش هاي اسلامي است. از این رو، از روزي كه نور اسلام براي اولين بر این سرزمين تابید، اهميت ماه محرم و روز عاشورا نيز در فرهنگ جمعی مردم اين سرزمين جاری شد.
 
    قبل از اينكه ايام روزه ماه مبارك رمضان واجب شود، رسول مكرم (ص ) خود روزه هاي عاشورا را مي گرفت و طبق دستور، اصحاب گرامي نيز اين روزها را روزه مي گرفتند. در ماه شعبان سال دوم هجري قمري حكم روزه برای ماه مبارك رمضان نازل شد. پيامبر گرامي اسلام (ص ) در كنـــــار گـــرفتن روزه در ماه مبارك رمضان، روز عاشورا در ماه محرم را نيز روزه مي گرفتند. بنابراین به تبعیت از این سنت، از بدو تبليغات اسلام در سرزمين بنگلادش، آن هائي كه به اسلام گرويدند، سعي کردند تا روز عاشورا را روزه بگيرند؛ كه اين سنت هنوز ادامه دارد.
 
   مراسم عمومی دیگر این روز، سخنرانی و وعظ و خطابه واعظين مذهبي در اجتماعات عمومي پیرامون اين رخداد عظیم تاریخی است. آن ها همچنین نقل مي كنند كه قيامت در روز عاشورا برپا خواهد شد. اين سخنراني ها در اذهان مردم اثر مثبتي مي گذارد.
 
   به طور تخميني پس از گذشت هفتاد سال از ظهور اسلام، در روز دهم محرم سال 61 هجري مطابق با سال 680 ميلادي حضرت امام حسين علیه السلام در دشت كربلا به مرتبه شهادت رسيد. حادثه كربلا در بين مسلمانان بنگلادش، الهامی را به وجود آورد كه در مبارزه براي اقامه حق و عدالت در صورتي كه نياز باشد بايد جان را فدا كرد. در پي تأثيرگذاري در شيعيان وتحت تأثير قرار گرفتن مردم بنگلادش، مراسم مخصوص برگزاري روز عاشورا به وجود آمد. از جمله راهپيمايي تعزیه وتأسيس امام باره ( حسینیه) بود كه هنوز هم رواج دارد و اين ها تأثيرات مذهب تشيع را در بنگلادش نشان مي دهد.
 
     در سال 1609 ميلادي شهر داكا تبديل به مركز استان بنگال ( حكومت مغول در شبه قاره هند ) شد و به نام شهر « جهانگير نگر » ( شهر جهانگير ) مشهور شد. جهانگیر نگر از بدو تأسيس تحت تأثير عقايد تشيع قرار گرفت و با برگزاري مراسم عاشورا اين تأثير بيشتر نمايان شد.
 
   شایان ذكر است كه در سراسر شبه قاره هند به جز دكن هند ( جنوب هند ) فقط در شهر داكا قديمي ترين امام باره به نام « حسينيه دالان » وجود دارد كه معماري آن متاثر از سنت فرهنگي بنگلادش است. امام باره دیگری را نیز حاجي محمد محسن معروف به « قهرمان بذل وبخشش » در محلي بنام مورالي، تابع شهرستان جيسور ( واقع در غرب بنگلادش ) تأسيس کرد که هنوز باقي مانده است.  همچنین در منطقه خاركي، تابع شهرستان جيسور، محلي وجود دارد که به «كربلا» معروف است. در منطقه عظيم پور ( واقع در قسمت غربي ) شهر داكا نيز جائي به نام كربلايي وجود دارد.
 
   از آغاز پيدايش اسلام در سرزمين بنگلادش تا به امروز، اسامي تعداد بي شماري از كودكان را به نام مبارك حضرت امام حسين علیه السلام مزین می کنند. پدران و مادران اسامي فرزندان خود را طوري تعيين كرده اند كه اسم حضرت امام حسين علیه السلام در  تركيب اسم ها وجود داشته باشد، مانند: علاء الدين حسين شاه، شهادت حسين، سجاد حسين، حسين علي، منير حسين، انور حسين، ذاكر حسين، ارشاد حسين، مشرف حسين، ابوالحسين، فدا حسین و .... حتي به نام پسران حضرت امام حسين (ع)، اسم بسياري از كودكان مزین به نام هایی از این قرار است : زين العابدين، علي اصغر، علي اكبر و .... اسم هاي سكينه، زينب و فاطمه نيز به مناسبت رخداد كربلا برای دختران انتخاب می شود. واقعه غم انگيز كربلا و روز عاشورا و نیز شهادت حضرت امام حسين (ع) و اصحاب و يارانش در ذهن و اندیشه مردم مسلمان بنگلادش متجلي است و بخشی از باورهای مردمی و به معنایی فرهنگ دینی بنگلادش را تشكيل داده است. همين عوامل است كه نشان دهنده سیمای واقعي فرهنگ بنگلادش است.
 
   به مناسبت واقعه كربلا تصورات زيادي نيز در ميان مردم وجود دارد كه بخشی از اجزای  فرهنگ اين كشور را تشکیل می دهد. مثلاً اگر در موقع غروب در آسمان ابر قرمز ديده شود، مردم تصور مي كنند كه آن ابر از خون شهداي كربلا به وجود آمده است ( قرمز شده است). گرچه ايــن تصور اساس ندارد، اما آن خاطره شهادت كربلا را در اذهان مردم عامه و روستانشين زنده مي سازد. در بسياري از خانواده هاي مسلمان بنگلادش قسمتي از گوشت قرباني عيدالاضحي را با روش خاصي تا روز عاشورا نگه می دارند و در آن روز می خوردند.
 
   در ادبيات بنگـــالي كتاب هايي تحت عنوان « جنگنامه » به رشته تحرير در آمده است. اين كتاب ها به صورت منظوم نوشته شده اند و نوعي اشعار طولاني هستند که در اصطلاح محلي « پونتي » گفته مي شود. نيـــز ادبيـــات مرثيه، جاري، قصيده، غزل و ... در زبان بنگالي رشد پيدا كرده اند و اين آثار مردم بنگال را با حادثه كربلا مانوس می کنند. نوحه اي است كه با اين جملات آغاز شده است: «اي شمر ! خنجرت را آهسته بر گلويم بزن تا بتوانم ناله زين العابدين را بشنوم». اين نوحه در بين مردم روستائي بنگال، در همه خانواده ها شهرت پيدا كرده است. هر كس اين نوحه را مي شنود اشك در چشمانش جاري مي شود.
 
    در مورد رخداد غم انگيز كربلا كتاب هاي زيادي به نظم و نثر به زبان بنگالي نوشته شده است . در قرن هفدهم شاعر بنگالي شاغريب الله كتابي با عنوان ''جنگنامه بزرگ صحيح'' را نوشت. در اين كتاب منظره شهادت حضرت امام حسين علیه السلام منعكس شده است؛ به ويژه منظره جدا سازي سر مبارك آن حضرت توسط شمر، وقتي که بر سينه مبارك آن حضرت نشست و سر امام را جدا ساخت و از جمله عرش، لوح و قلم، بهشت و دوزخ و ... شروع به ناليدن كردند و آسمان و زمين وحتي كوه ها و باغ ها  و دشت كربلا ناله كردند، خورشيد و ماه همه سياه شدند و جانوران بر اين حادثه ناليدند.
 
   در قرن هفدهم با همين مضمون شاعر ديگري به نام محمد خان كتابي منظوم با عنوان ''مقتل حسين (ع)'' نوشت که توجه همگان را جلب كرد.
 
   در سال هاي مختلف كتاب هاي ديگري نيز با عنوان ''جنگ نامه'' ( در مورد حادثه كربلا) نوشته شد. در آثار قرن نوزدهم، در نوشته های مربوط به محرم، عاشورا و كربلا بعضي از تعبيرات هنري ادبي مشاهده مي شود. در اين عصر ادبيات نثر رشد پيدا كرد و نوشتن شعر ونظم ( با جنبه هاي هنري جديد ) ادامه يافت و اديبان، واقعه غم انگيز كربلا را در قالب نثر آغاز كردند. در اواخر قرن نوزدهم، مير مشرف حسين كتاب بزرگ  ''درياي غم''  را در باره حادثه كربلا نوشت که نظر همگان را جلب كرد و مردم  از آن به طور گسنرده استقبال کردند. در واقع اين كتاب نيمي تاريخي و نيمي تخيلي است، يعني نه كاملاً تاريخ است نه كاملاً داستان، بلكه شبه داستان يا شبه تاريخ است. با وجود این، هنوز اين كتاب محبوب مردم مسلمان بنگال است و تقريباً در همه خانه ها نسخه هاي آن پيدا مي شود. زماني در روستاهاي سراسر بنگال مرتباً مجالس براي خواندن و شنيدن ''درياي غم'' تشكيل مي شد. يك نفر اين كتاب را مي خواند و ديگران گوش می کردند؛ شنوندگان در حين شنيدن، احساساتي و غمگين مي شدند. محبوبيت اين كتاب هنوز در میان عموم باقي است. كتاب ديگري در زبان بنگالي يافت نمي شود كه مانند كتاب ''درياي غم'' در باره واقعه كربلا موردتوجه و پذيرش عمومي قرار گرفته باشد.
 
  ما مي دانيم حضرت امام حسين علیه السلام كه سردار بزرگ حق و عدالت و انصاف بود، در روز دهم محرم سال 61 هجري قمري در كربلا در ساحل رود فرات عليه ارتش بزرگ حاكم ظالم وقت، يزيد شجاعانه جنگيد و شهادت را به جان خريد و شهادت آن حضرت الگوي مسلمانان قرار گرفت و در تاريخ اقامه حق وعدالت، غایت روشن و شكوهمند ايثارگري گشت و به مقام سيدالشهدا رسيد. وي ضمن قرباني کردن جان پاک خود در دشت كربلا، به اثبات رساند كه قافله حق در حركت خودتسليم نمي شود. حادثه كربلا به مردم مسلمان الهام مي بخشد تا متحد شوند و براي اجراي حق و عدالت و عليه بي عدالتي و ستمگري و ظلم قيام كنند. در انقلابی كه در سال 1857 ميلادي عليه انگليسيها  (در سراسر شبه قاره ) آغاز شد، تأثير عاشورا کاملا مشهود است. راهپيمايان شركت كننده در مراسم عاشورا در شهر داكا، به پادگان انگليسي ها در آرمانيتولا حمله و آنجا را تخريب كردند.
 
  از آغاز رشد ادبيات بنگالي تا به امروز، در مورد حادثه كربلا بسيار نوشته شده است و كتاب ها و كتابچه ها به تعداد زيادي منتشر شده است؛ برای نمونه به چند كتاب اشاره می کنیم: ''قتل قاسم و نجات زين العابدين'' به قلم ابوعلي محمد حامد علي، ''كربلا'' به قلم محمد عبدالباري، ''كربلا''  از خيره الله،  ''جنگ كربلا''  از ضمير حسين القادري، ''مراسم محرم'' از خان بهادر عابد علي، ''زمينه تاريخي و درياي غم'' از عبدالغفور صدقي،  ''ادبيات مرثيه بنگالي''، از دكتر غلام ثقلين،  ''داستان كربلا'' از ا، ن، م، بذل الرشيد،  ''تاريخنامه جنگ كربلا و خانواده پيامبر''  و  ''تاريخنامه كربلا و خانواده امام''  از محمد بركت الله. نيز تعداد زيادي از كتابچه ها تحت عنوان « حسن و حسين ع» و «كربلا» به زبان بنگالي منتشر شده است. شاعران بنگالي از جمله شهادت حسين، غلام مصطفي، قاضي نذرالاسلام، فرخ احمد و ... در باره محرم و كربلا اشعار ارزنده اي را سروده اند. شاعر شهادت حسين در شعر خود با عنوان « شهيد كربلا»  مي سراید ( برگردان به فارسی):
 
اي مردم بشنويد كه صداي ناله در سراسر گيتي بلند است، آه ! آه ! يا حسين ! در آسمان بلند است، آنكه جايش در جنات است، در دشت كشته مي شود، و ناله رودخانه به ساحل مي رسد.
 
و در شعر دیگری با نام « محرم » مي سراید (برگردان به فارسی) :
 
اين همان محرم است، غم آنروز اي مسلمانان ! فراموش كرده ايد ؟، دين شما اسلام است، ...  


  شاعر ملي بنگلادش قاضي نذر الاسلام با كلمات زيبا و منظوم، محرم را در اشعار بنگالي تقديم كرده است (برگردان به فارسی):
به طـــور کلی در همه مساجد کشور، که جمعا حدود دویست هزار مسجد می شوند، در روز جمعه هر هفته، هم زمان نماز جمعه برگزار می شود. در روستاها 99 درصد مردم مسلمان و در شهرها 90 درصد و در پایتخت در حدود 80 درصد مردم مسلمان در نمازهای جمعه شرکت می کنند.


امروز همان ماه محرم باز آمده است، ايثارگري مي خواهيم نه مرثيه و ناله را ...  
ایمه مساجد و یا جمعه از طرف نمازگزاران و یا کمیته مدیریت مسجد مربوطه، به طور دایمی و به صورت حقوق بگیر استخدام می شوند. فقط خطیب و ایمه جماعت «مسجد بیت المکرم»، مسجد ملی بنگلادش در پایتخت، و نیز امام جماعت مسجد جامع شهر چیتاگنگ، از طرف دولت و از طریق بنیاد اسلامی دولتی منصوب می شوند.  


   فروخ احمد شاعر معروف در شعر خود تحت عنوان « شهيد كربلا» مي گوید (برگردان به فارسی):
تقریبا در تمام مساجد، خطبه های نماز جمعه از روی کتابی قدیمی خوانده می شود. در این کتاب برای هر ماه 4 یا 5 خطبه پیش بینی و نگارش شده است. محتوی این خطبه ها مسایل اعتقادی،  اخلاقی و معاد می باشد و جنبه های مذهبی را در بر می گیرد.


توشه ها را بردار،  ببين در پيش رويت دشت كربلا و اسب سواران را،  شن ها  در آن دشت مثل دوزخ مي سوزانند، و نشاني از سبزه و گياه ندارند، ماتم در آسمان و هوا بلند مي شود، درختان و سنگ ها نيز در ماتم هستند، امروز ما آمده ايم در دشت كربلا ، اي حسين ! ...
در [[مسجد بیت المکرم]] و چند مسجد مهم دیگر، خطبه های نماز جمعه را خطیب و امام جمعه آن مساجد می نویسند و می خوانند. شایان ذکر است که بجز یکی دو مسجد، در همه مساجد خطبه های نماز جمعه به زبان عربی خوانده می شود. در یکی دو مسجد مذکور که کاملا به دست جماعت اسلامی است، خطبه به زبان بنگالی ایراد می شود. معلوم است که خطبه عربی را اکثر مردم نمی فهمند و هیچ رابطه ای با زندگی مردم ندارد؛ به همین دلیل از انعکاس آن در مطبوعات هیچ اثری نیست. البته از یکی دو دهه پیش این سنت به همه مساجد ترویج شده است که قبل از خطبه عربی، خلاصه خطبه و یا مسایل ضروری را امام جمعه در سخنان قبل از خطبه به زبان بنگالی بیان کند، ولی عملا به علت ضعف علمی وکمبود اطلاعات و یا مشکلات دیگر، به آن عمل نمی شود.  


شاعران و اديبان بنگالی تلاش كرده اند تا ضمن بيان تاريخ ايثارگري در محرم، ملت را به همان مكتب سوق دهند. قاضي نذر الاسلام در نوشته هاي خود مي گويد: اي مسلمانان بيدار شويد، فرياد حيدري (يا علي ) بزنيد، بگذاريد همه چيز باخون شهيد سرخ شود ...  
دو روزنامه در داکا ( یعنی روزنامه های سنگرام و ملت ) خلاصه خطبه نماز جمعه مسجد بیت المکرم را که اکثرا مربوط به مسایل دینی و اجتماعی روزمره می باشد، منعکس می کنند. مولانا عبید الحق، امام جمعه بیت المکرم، بزرگ ترین خطیب مساجد [[بنگلادش]] است. وی نیز از طرف دولت برگزیده و استخدام شده است.


   به مناسبت محرم و عاشورا بسياري از سازمان ها و انجمن هاي اجتماعي و فرهنگي، سمينارها، اجتماعات، سخنراني هاي مذهبي، مجالس دعا و نيايش، مجالس درود رساني به پيامبر اكرم (ص ) و غيره تدارك دیده می شود. در مساجد، مزارها و خانقاه ها، جلسه ها و محفل هاي ويژه برگزار می شود. روزنامه ها و مجلات، مقالات و اشعاري به مناسبت محرم وعاشورا منتشر مي كنند. در بعضي جاها نمايشگاه هایی به مناسبت عاشورا ومحرم تشكيل مي شود. راديو و تلويزيون برنامه هاي ويژه پخش مي كنند. البته اين برنامه ها بدون موسيقي پخش مي شوند. در واقع عاشورا و محرم در فرهنگ این سرزمین، مثل حسی انقلابي، در جریان است (روزنامه انقلاب – داكا : 10 ژوئن 1995 م – نويسنده استاد حسن عبدالقيوم).
نمازهای جمعه در بنگلادش به جز چند نمونه، در رادیو و تلویزیون منعکس نمی شود. حتی در مطبوعات کشور نیز انعکاس ندارد. البته در چند نمونه که بعد از نماز جمعه مراسم سیاسی و یا سخنرانی های بزرگ سیاسی مذهبی در محوطه بیرونی مسجد ملی کشور برگزار  می شود، خبر آن در مطبوعات به چاپ می رسد که در خصوص نماز جمعه فقط جنبه اشاره و فرعی دارد. این نکته را نباید از نظر دور داشت که علت اصلی آن نداشتن مرکزیت واحد برای نماز جمعه می باشد و اصولا در نماز جمعه مطلب مهمی بیان نمی شود که مطبوعات بدان بپردازند.  


==== ماه مبارک رمضان ====
حلول ماه مبارک رمضان در هرسال را کمیته فقهی رسمی، از طرف بنیاد اسلامی بنگلادش، به نام «کمیته رویت هلال ماه» اعلام می کند. افطاری دادن در این ایام برای مردم این سرزمین بسیار اهمیت دارد و مردم معتقد هستند که افطاری دادن سبب افزایش برکت روزی آن ها خواهد شد. افطاری نیز، خود برای این مردم اهمیت خاصی دارد و به محض غروب آفتاب و شنیدن اذان، افطار می کنند. افطاری دادن در میان دستگاه های دولتی، احزاب، گروه ها و انجمن های فرهنگی بسیار چشمگیر است و هر دسته و گروهی سعی دارد در این مهمانی الهی سهیم باشد.


'''7. 5. 8.عید میلاد النبی (ص)'''
یکی از سنت های رایج در این کشور برای بیدار کردن مردم به هنگام سحر، آژیری است که از کارخانه ها برای بیداری مردم به صدا در می آورند. از نگاه جماعت اهل تسنن، «اعتکاف» در مسجد در روزهای آخر ماه مبارک مستحب بوده و حتی یک نفر بعد از روز بیستم ماه مبارک باید از سوی اهالی محل در مسجد اعتکاف کند، در غیر این صورت ترک سنت شده است.  


بنياد اسلامي بنگلادش ( اسلاميك فاونديشن ) كه از طرف دولت، بر امور مسائل كشور نظارت دارد، برنامه هاي گوناگوني را بدين مناسبت تدارك مي بيند و هر ساله در اين روز، مراسم بزرگ همراه با سخنرانی و نعت برگزار می کند. لازم است پیش از صحبت درباره عید میلاد النبی (ص)، اشاره کوتاهی به عکس العمل وهابیت تحت عنوان «سیره النبی» در برابر این عید بشود.  
شب های قدر در فرهنگ مذهبی مردم بنگلادش بسیار مهم است و شب 27 رمضان را شب زنده داری می کنند. هفدهم رمضان را روز جنگ بدر می دانند و مراسمی را نیز برای بزرگداشت آن ترتیب می دهند. نماز تراویح نیز  ازجایگاه بسیار والایی بین اهل سنت برخوردار است. نماز تراویح هر شب ماه مبارک رمضان خوانده می شود و بیست رکعت می باشد که بایستی به جماعت خوانده شود. در این نماز هر شب یک جز از قرآن کریم توسط امام حافظ قرآن خوانده می شود. این نماز از نظر فقهی مستحب است اما مردم عاشقانه گاهی تا یک ساعت ونیم ایستاده این نماز را به جا می آورند.  


'''7. 5. 8. 1. سيرة النبي'''
عید فطر نیز یکی از بزرگترین اعیاد مذهبی این کشور است و معمولا سه روز تعطیل رسمی از سوی دولت اعلام می شود. از نیمــــه دوم مـــاه مبارک رمضان مردم به خرید عید می پردازند و در روز عید لباس نو می پوشند و صله رحم به جا می آورند و شیرینی مخصوص عید و انواع غذاها را مهیا می کنند. رادیو و تلویزیون نیز در این ایام برنامه های مخصوص پخش می کنند.  


   دليل اينكه بعضي از دسته جات و ياگروه ها از عنوان و اصطلاح « سيره النبي » در مقابل «ميلادالنبي » (ص ) استفاده مي كنند، اين است كه چون اين افراد تحت تأثير افكار وهابيت قرار دارند و از طرفي هم نمي خواهند رو در روي افكار عمومي قرار گيرند؛ آن ها برگزاري روز عيد و جشن را نوعي « بدعت » مي دانند، بنابراین، از اين روز به نام « سيره النبي » ياد مي كنند.  
==== عید قربان ( عید الاضحی ) ====
عید سعید قربان، دومین عید بزرگ مذهبی مسلمانان است که با شکوه هر چه تمام تر در کشور برگزار می شود. آداب و رسوم این عید سعید در شبه قاره، به ویژه در بنگلادش  جلوه خاصی داردکه به شرح مختصری از آن پرداخته می شود.  


    طرفداران حزب جماعت اسلامي و بعضي از پيروان مكتب وهابيت حامي « سيره النبي » هستند و پيروان پيرها و اهل تصوف و سني ها طرفدار « ميلادالنبي (ص)» هستند. منطق اين گروه اين است كه طبق حديث پيامبر، فقط عيد فطر و عيد قربان عید های مسلمانان تلقي مي شوند و عيد ديگري وجود ندارد.  
==== کمیته رویت هلال ====
[[بنیاد اسلامی بنگلادش]] که بزرگ ترین سازمان دولتی اسلامی [[بنگلادش]] محسوب می شود، برای اعلام تاریخ شرعی رویت هلال ماه شوال ( عید فطر ) و عید قربان و... کمیته ویژه ای دارد که به ریاست وزیر مذهب و با عضویت علما و رجال دینی کشور تشکیل می شود. در بیست و نهمین روز از هر ماه قمری کمیته فوق تشکیل جلسه می دهد. چنانچه رویت هلال ماه در یکی از نقاط کشور با شواهد عینی معتبر رویت شود، کمیته مذکور آغاز ماه جدید را اعلام می کند، در غیر این صورت بعد از پایان 30 روز کامل، اولین روز ماه جدید قمری آغاز می شود. معمولا رویت هلال در آسمان بنگلادش با ایران یکسان است.  


==== تاریخ و نمازعید قربان ====
[[پرونده:Baitul Mukarram (Arabic, بيت المكرّم; Bengali, বায়তুল মুকাররম; The Holy House).jpg|بندانگشتی|مسجد ملی بیت المکرم]]
باتوجه به اینکه اکثریت مطلق مردم بنگلادش اهل تسنن (حنفی مذهب) هستند، آداب و سنت های عید سعید قربان مطابق با همان فقه برگزار می شود. نماز عید قربان دارای دو رکعت و هر رکعت دارای سه تکبیر می باشد. نماز عید قربان طبق فقه اهل سنت، واجب عینی است. نماز عیدین ( عید فطر و عید قربان) طبق فقه اهل سنت باید در مصلی بزرگ ( عید گاه ) برگزار شود؛ ولی مدت ها است که این سنت حسنه در بنگلادش نادیده گرفته شده است.


'''7. 5. 8. 2.تاريخ ميلاد النبي (ص)'''
اجتماع اصلی نماز عید در عیدگاه ملی کشور، با امامت خطیب مسجد ملی بیت المکرم برگزار می شود.  


بنا بر روايت مشهور اهل سنت، دوازدهم ماه ربيع الاول روز تولد و روز وفات حضرت ختمي مرتبت (ص) است، ولي با توجه به گفته پيامبر اكرم (ص ) كه فرموده اند تولد و وفات من براي شما باعث سعادت است، چنين روزي جشن گرفته مي شود.  
==== قربانی ====
افراد مستطیع موظف هستند در عید قربان بعد از اقامه نماز عید به نیت تقرب به خداوند متعال، حیوانی حلال گوشت را،که عمدتا گوسفند یا بز یا گاو می باشد، ذبح کنند. طبق فقه اهل سنت هفت نفر می توانند یگ گاو و یا شتر را مشترکا قربانی کنند. ولی گوسفند و یا بز را یک نفر می تواند قربانی کند. در روز عید قربان اکثر مردم مسلمان بنگلادش، مانند سنّتی، ذبح گوسفند یا گاو را برخورد فرض می دانند و به آن اهتمام ویژه دارند. این روز حال وهوای یک جشن بزرگ ملی و مذهبی را دارد.  


'''7. 5. 8. 3.چگونگي مراسم'''
==== گوشت قربانی ====
مستحب است که گوشت قربانی را به سه قسمت تقسیم کنند، یک قسمت برای خود، یک قسمت برای بستگان و قسمت سوم برای فقرا و مستمندان. پوست گاو و گوسفند ذبح شده باید به ایتام و فقرا،  صدقه داده شود. گفتنی است عید قربان معمولا سه روز تعطیل رسمی است و دفاتر کلیه روزنامه ها در این ایام تعطیل است و اکثر مردم به روستاها و شهرها رفته و ایام عید را با بستگان خود می گذرانند.  


مراسم عيد « ميلاد النبي (ص)» و « سيره النبي » به صورت همايش، سخنراني هاي مذهبي در مساجد و محافل عمومي و مردمي برگزار مي شود. سازمان ها و مراكز فرهنگي و ادبي هر يك متناسب با برنامه هاي خود  اقدام به مسابقه هاي قرائت قرآن، نعت خواني، سرود، مقاله نويسي و ... مي كنند.   گفتني است كه جشن ميلاد النبي (ص ) در بعضي نقاط از سه تا هفت روز ادامه دارد.  
=== عاشورا و کربلا در فرهنگ بنگلادش ===
با عنایت به اسلامی بودن کشور، فرهنگ مردم بنگلادش فرهنگی است که در آن تاریخ، سنت ها، عقاید، اندیشه ها، سلیقه ها و باورهای جمع شده تحت تاثیر ارزش های اسلامی است. از این رو، از روزی که نور اسلام برای اولین بر این سرزمین تابید، اهمیت ماه محرم و روز عاشورا نیز در فرهنگ جمعی مردم این سرزمین جاری شد.  


'''7. 5. 9. جشن جلوس'''
قبل از اینکه ایام روزه ماه مبارک رمضان واجب شود، رسول مکرم (ص ) خود روزه های عاشورا را می گرفت و طبق دستور، اصحاب گرامی نیز این روزها را روزه می گرفتند. در ماه شعبان سال دوم هجری قمری حکم روزه برای ماه مبارک رمضان نازل شد. پیامبر گرامی اسلام (ص ) در کنـــــار گـــرفتن روزه در ماه مبارک رمضان، روز عاشورا در ماه محرم را نیز روزه می گرفتند. بنابراین به تبعیت از این سنت، از بدو تبلیغات اسلام در سرزمین بنگلادش، آن هایی که به اسلام گرویدند، سعی کردند تا روز عاشورا را روزه بگیرند؛ که این سنت هنوز ادامه دارد.  


سنـــي هاي تند رو اقدام به برگزاري راهپيمايي مردم به نام « جشن جلوس عيدالنبي » (ص ) مي كنند. در اين راهپيمايي پيروان آن ها به صورت گسترده شركت مي كنند و آن را باعث ثواب و اجر و نشانه عشق ومحبت نسبت به رسول خدا تلقي مي كنند. پيش آهنگ برگزاري چنين رسمي، پيروان مكتب «احمديه سنيه طيبيه » مي باشند كه پير اين سلسله اهل پاكستان است و در اين ايام به بنگلادش سفر مي كند. نام وی سيد شاه محمد طاهر از منطقه سیالكوت پاكستان مي باشد.  بزرگ ترين راهپيمايي جشن جلوس عيد ميلادالنبي در شهر چيتاگنگ هر ساله در 12 ربيع الاول برگزار مي شود.  
مراسم عمومی دیگر این روز، سخنرانی و وعظ و خطابه واعظین مذهبی در اجتماعات عمومی پیرامون این رخداد عظیم تاریخی است. آن ها همچنین نقل می کنند که قیامت در روز عاشورا برپا خواهد شد. این سخنرانی ها در اذهان مردم اثر مثبتی می گذارد.  


   مردم معتقد به اين روز ( به غير از پيروان وهابيت)، به مناسبت عيد ميلاد النبي (ص ) در خانه هاي خود غذاهاي متنوعي پخته و در ميان فقرا و نيازمندان تقسيم مي كنند. در مناطق مختلف چيتاگنگ، براي برگزاري اين مراسم مذهبي، گاو ذبح مي كنند و گوشت آن را در بين اقوام تقسيم مي کنند؛ زيرا اين عمل را نوعي تبرك مي دانند.  
به طور تخمینی پس از گذشت هفتاد سال از ظهور اسلام، در روز دهم محرم سال 61 هجری مطابق با سال 680 میلادی حضرت امام حسین علیه السلام در دشت کربلا به مرتبه شهادت رسید. حادثه کربلا در بین مسلمانان [[بنگلادش]]، الهامی را به وجود آورد که در مبارزه برای اقامه حق و عدالت در صورتی که نیاز باشد باید جان را فدا کرد. در پی تاثیرگذاری در شیعیان وتحت تاثیر قرار گرفتن مردم بنگلادش، مراسم مخصوص برگزاری روز عاشورا به وجود آمد. از جمله راهپیمایی تعزیه وتاسیس امام باره (حسینیه) بود که هنوز هم رواج دارد و این ها تاثیرات مذهب تشیع را در بنگلادش نشان می دهد.  


'''7. 5. 10. ملاحظات'''
در سال 1609 میلادی شهر داکا تبدیل به مرکز استان بنگال ( حکومت مغول در شبه قاره هند ) شد و به نام شهر «جهانگیر نگر» (شهر جهانگیر) مشهور شد. جهانگیر نگر از بدو تاسیس تحت تاثیر عقاید تشیع قرار گرفت و با برگزاری مراسم عاشورا این تاثیر بیشتر نمایان شد.  


در سال هاي گذشته در این روزت، فقط مراكز آموزشي و غير دولتي تعطيل بودند، اما از سال 2001 دولت اقدام به تعطیل رسمي کرد. اعلاميـــه هاي تبــــريك این روز از ســـوي رئيس جمهوري، نخست وزير و مسئولين دولتي و شخصيت ها بازتاب مطبوعاتي یافته است. این روز در شبه قاره هند هميشه با قرائت قرآن و محفل ميلاد، که روز شادي و عيد است، برگزار مي شود. در دوره تسلط انگليسی ها، اين روز تعطيل رسمي بود و به نام روز « فاتحه دوازدهم » شهرت داشت و مردم در آن روز جشن مي گرفتند. ظاهراً تا قبل از استقلال پاكستان از هند، همين نام کاربرد داشت، اما پس از استقلال پاكستان، اين روز به نام « عيد ميلاد النبي » (ص ) تغيير يافت. در اين روز، مردم با خواندن سرود و شعر و ابیات نغز و بسیار معروف شیخ مصلح الدین سعدي شیرازی علیه الرحمه، یعنی:
شایان ذکر است که در سراسر شبه قاره هند به جز دکن هند (جنوب هند) فقط در شهر داکا قدیمی ترین امام باره به نام «حسینیه دالان» وجود دارد که معماری آن متاثر از سنت فرهنگی بنگلادش است. امام باره دیگری را نیز حاجی محمد محسن معروف به «قهرمان بذل و بخشش» در محلی بنام مورالی، تابع شهرستان جیسور ( واقع در غرب بنگلادش ) تاسیس کرد که هنوز باقی مانده است.همچنین در منطقه خارکی، تابع شهرستان جیسور، محلی وجود دارد که به «کربلا» معروف است. در منطقه عظیم پور ( واقع در قسمت غربی ) شهر داکا نیز جایی به نام کربلایی وجود دارد.


«بلغ العلي بكماله/ كشف الدجي بجماله/ حسنت جميع خصاله/ صلو عليه و آله»، محافل جشن و شادمانی و سخنرانی خود را گرم و پرنشاط می سازند. همچنین خواندن اشعار دیگر فارسی در این مراسم رواج دارد. گروهي هم دست به راهپيمايي مي زنند و از اين طريق سرور و شادي خود را بروز مي دهند یا  با پخش شيريني، شادي خود را نشان مي دهند.  
از آغاز پیدایش اسلام در سرزمین بنگلادش تا به امروز، اسامی تعداد بی شماری از کودکان را به نام مبارک حضرت امام حسین علیه السلام مزین می کنند. پدران و مادران اسامی فرزندان خود را طوری تعیین کرده اند که اسم حضرت امام حسین علیه السلام در  ترکیب اسم ها وجود داشته باشد، مانند: علا الدین حسین شاه، شهادت حسین، سجاد حسین، حسین علی، منیر حسین، انور حسین، ذاکر حسین، ارشاد حسین، مشرف حسین، ابوالحسین، فدا حسین و .... حتی به نام پسران حضرت امام حسین (ع)، اسم بسیاری از کودکان مزین به نام هایی از این قرار است: زین العابدین، علی اصغر، علی اکبر و .... اسم های سکینه، زینب و فاطمه نیز به مناسبت رخداد کربلا برای دختران انتخاب می شود. واقعه غم انگیز کربلا و روز عاشورا و نیز شهادت حضرت امام حسین (ع) و اصحاب و یارانش در ذهن و اندیشه مردم مسلمان بنگلادش متجلی است و بخشی از باورهای مردمی و به معنایی فرهنگ دینی بنگلادش را تشکیل داده است. همین عوامل است که نشان دهنده سیمای واقعی فرهنگ بنگلادش است.


ريشه اختلاف براي نام گذاري چنين روزي را بايد در تلاش طرفداراني دانست كه طرفدار افكار وهابي هستند.  
به مناسبت واقعه کربلا تصورات زیادی نیز در میان مردم وجود دارد که بخشی از اجزای  فرهنگ این کشور را تشکیل می دهد. مثلا اگر در موقع غروب در آسمان ابر قرمز دیده شود، مردم تصور می کنند که آن ابر از خون شهدای کربلا به وجود آمده است. گرچه ایــن تصور اساس ندارد، اما آن خاطره شهادت کربلا را در اذهان مردم عامه و روستانشین زنده می سازد. در بسیاری از خانواده های مسلمان بنگلادش قسمتی از گوشت قربانی عیدالاضحی را با روش خاصی تا روز عاشورا نگه می دارند و در آن روز می خوردند.  


طرفداران عيد ميلادالنبي (ص ) معتقدند كه اگر پيامبر خدا خلق نمي شد، هيچ مخلوقي هم خلق نمي شد، لذا اين عيد بزرگترین عید جهان است و بايد قدر آن شمرده شود؛ از این رو معتقدند اين روز حتی اگرنوعي بدعت هم شمرده شود، بدعت خوبي است و باعث افزايش روحيه اسلامي و اخوت در جامعه مي شود.  
در ادبیات بنگـــالی کتاب هایی تحت عنوان «جنگنامه» به رشته تحریر در آمده است. این کتاب ها به صورت منظوم نوشته شده اند و نوعی اشعار طولانی هستند که در اصطلاح محلی «پونتی» گفته می شود. نیـــز ادبیـــات مرثیه، جاری، قصیده، غزل و ... در زبان بنگالی رشد پیدا کرده اند و این آثار مردم بنگال را با حادثه کربلا مانوس می کنند. نوحه ای است که با این جملات آغاز شده است: «ای شمر! خنجرت را آهسته بر گلویم بزن تا بتوانم ناله زین العابدین را بشنوم». این نوحه در بین مردم روستایی بنگال، در همه خانواده ها شهرت پیدا کرده است. هر کس این نوحه را می شنود اشک در چشمانش جاری می شود.


'''7. 5. 11. نماز عيدين'''  
در مورد رخداد غم انگیز کربلا کتاب های زیادی به نظم و نثر به زبان بنگالی نوشته شده است . در قرن هفدهم شاعر بنگالی شاغریب الله کتابی با عنوان جنگنامه بزرگ ''صحیح'' را نوشت. در این کتاب منظره شهادت حضرت امام حسین علیه السلام منعکس شده است؛ به ویژه منظره جدا سازی سر مبارک آن حضرت توسط شمر، وقتی که بر سینه مبارک آن حضرت نشست و سر امام را جدا ساخت و از جمله عرش، لوح و قلم، بهشت و دوزخ و ... شروع به نالیدن کردند و آسمان و زمین وحتی کوه ها و باغ ها  و دشت کربلا ناله کردند، خورشید و ماه همه سیاه شدند و جانوران بر این حادثه نالیدند.


نماز عيد فطر و عید قربان در بنگلادش و عموماً در كشورهاي شبه قاره ، اهميت ويژه اي دارد و هر شهري معمولاً داراي مصلاي مخصوص ( عیدگاه ) مي باشد كه نماز عيد اصلي در آنجا برگزار مي شود. رسانه های گروهی مانند راديو و تلويزيون و مطبوعات به صورت كامل خبر بــــرگــزاري مراسم را پخش مي كنند. مطبوعات با چاپ عكس هاي ويژه اي از هر نماز، گوشه هايي از عظمت آن را به تصوير مي كشند. تلويزيون بيشترين اهميت را در اخبار سراسري خود به گزارش هاي مصور نمازهاي عيد از پايتخت و شهرستان ها مي دهد. در بعضي مصلاها جمعيت نمازگزاران به بيش از يك ميليون نفر مي رسد.  
در قرن هفدهم با همین مضمون شاعر دیگری به نام محمد خان کتابی منظوم با عنوان مقتل حسین (ع) نوشت که توجه همگان را جلب کرد.  


  علي رغم پخش وانتشار گزارش هاي كامل مصور از نمازهاي عيد، متأسفانه فقط به ظاهر امر پرداخته مي شود. اصولاً مسائل سياسي، اجتماعي مسائل جهان اسلام، به ندرت در خطبه ها مطرح مي شود. در چند سال اخير تلويزيون بنگلادش سعي كرده است كه اخبار مراسم نمازهاي عيد كشورهاي اسلامي از جمله ايران، مالزي، اندونزي و غيره را نشان دهد.؛ مراسم نماز عيد ايران که با شكوه خاصي برگزار می شود، توجه و تحسين مردم را بر می انگیزد.  
در سال های مختلف کتاب های دیگری نیز با عنوان ''جنگ نامه'' (در مورد حادثه کربلا) نوشته شد. در آثار قرن نوزدهم، در نوشته های مربوط به محرم، عاشورا و کربلا بعضی از تعبیرات هنری ادبی مشاهده می شود. در این عصر ادبیات نثر رشد پیدا کرد و نوشتن شعر ونظم ( با جنبه های هنری جدید ) ادامه یافت و ادیبان، واقعه غم انگیز کربلا را در قالب نثر آغاز کردند. در اواخر قرن نوزدهم، میر مشرف حسین کتاب بزرگ  دریای غم  را در باره حادثه کربلا نوشت که نظر همگان را جلب کرد و مردم  از آن به طور گسترده استقبال کردند. در واقع این کتاب نیمی تاریخی و نیمی تخیلی است، یعنی نه کاملا تاریخ است نه کاملا داستان، بلکه شبه داستان یا شبه تاریخ است. با وجود این، هنوز این کتاب محبوب مردم مسلمان بنگال است و تقریبا در همه خانه ها نسخه های آن پیدا می شود. زمانی در روستاهای سراسر بنگال مرتبا مجالس برای خواندن و شنیدن ''دریای غم'' تشکیل می شد. یک نفر این کتاب را می خواند و دیگران گوش می کردند؛ شنوندگان در حین شنیدن، احساساتی و غمگین می شدند. محبوبیت این کتاب هنوز در میان عموم باقی است. کتاب دیگری در زبان بنگالی یافت نمی شود که مانند کتاب ''دریای غم'' در باره واقعه کربلا موردتوجه و پذیرش عمومی قرار گرفته باشد.  


'''7. 5. 12. شب برات'''
ما می دانیم حضرت امام حسین علیه السلام که سردار بزرگ حق و عدالت و انصاف بود، در روز دهم محرم سال 61 هجری قمری در کربلا در ساحل رود فرات علیه ارتش بزرگ حاکم ظالم وقت، یزید شجاعانه جنگید و شهادت را به جان خرید و شهادت آن حضرت الگوی مسلمانان قرار گرفت و در تاریخ اقامه حق وعدالت، غایت روشن و شکوهمند ایثارگری گشت و به مقام سیدالشهدا رسید. وی ضمن قربانی کردن جان پاک خود در دشت کربلا، به اثبات رساند که قافله حق در حرکت خود تسلیم نمی شود. حادثه کربلا به مردم مسلمان الهام می بخشد تا متحد شوند و برای اجرای حق و عدالت و علیه بی عدالتی و ستمگری و ظلم قیام کنند. در انقلابی که در سال 1857 میلادی علیه انگلیسی ها  (در سراسر شبه قاره ) آغاز شد، تاثیر عاشورا کاملا مشهود است. راهپیمایان شرکت کننده در مراسم عاشورا در شهر داکا، به پادگان انگلیسی ها در آرمانیتولا حمله و آنجا را تخریب کردند.  


شب نيمه شعبان در ميان اكثريت قاطع مسلمانان بنگلادش، « شب برات » شناخته شده است. بدين مناسبت اكثر مردم، شب را در مساجد و در حال تعبد و نيايش مي گذرانند. مردم به زيارتگاه ها مي روند و مزار اوليا و بزرگان مذهبي در این شب رونق خاصي پيدا مي كند.  
از آغاز رشد ادبیات بنگالی تا به امروز، در مورد حادثه کربلا بسیار نوشته شده است و کتاب ها و کتابچه ها به تعداد زیادی منتشر شده است؛ برای نمونه به چند کتاب اشاره می کنیم: قتل قاسم و نجات زین العابدین به قلم ابوعلی محمد حامد علی، کربلا به قلم محمد عبدالباری، کربلا  از خیره الله،  جنگ کربلا  از ضمیر حسین القادری، مراسم محرم از خان بهادر عابد علی، زمینه تاریخی و دریای غم از عبدالغفور صدقی،  ادبیات مرثیه بنگالی، از دکتر غلام ثقلین،  داستان کربلا از ا، ن، م، بذل الرشید،  تاریخنامه جنگ کربلا و خانواده پیامبر  و  تاریخنامه کربلا و خانواده امام  از محمد برکت الله. نیز تعداد زیادی از کتابچه ها تحت عنوان «حسن و حسین ع» و «کربلا» به زبان بنگالی منتشر شده است. شاعران بنگالی از جمله شهادت حسین، غلام مصطفی، قاضی نذرالاسلام، [[فرخ احمد]] و ... در باره محرم و کربلا اشعار ارزنده ای را سروده اند. شاعر شهادت حسین در شعر خود با عنوان «شهید کربلا»  می سراید:<ref name=":1">برگردان به فارسی</ref> <blockquote>ای مردم بشنوید که صدای ناله در سراسر گیتی بلند است، آه! آه! یا حسین! در آسمان بلند است، آنکه جایش در جنات است، در دشت کشته می شود، و ناله رودخانه به ساحل می رسد.</blockquote>و در شعر دیگری با نام «محرم» می سراید:<ref name=":1" /><blockquote>این همان محرم است، غم آنروز ای مسلمانان! فراموش کرده اید ؟، دین شما اسلام است، ... </blockquote>شاعر ملی بنگلادش [[قاضی نذر الاسلام]] با کلمات زیبا و منظوم، محرم را در اشعار بنگالی تقدیم کرده است:<ref name=":1" /><blockquote>امروز همان ماه محرم باز آمده است، ایثارگری می خواهیم نه مرثیه و ناله را ... </blockquote>فروخ احمد شاعر معروف در شعر خود تحت عنوان «شهید کربلا» می گوید:<ref name=":1" /> <blockquote>توشه ها را بردار،  ببین در پیش رویت دشت کربلا و اسب سواران را،  شن ها  در آن دشت مثل دوزخ می سوزانند، و نشانی از سبزه و گیاه ندارند، ماتم در آسمان و هوا بلند می شود، درختان و سنگ ها نیز در ماتم هستند، امروز ما آمده ایم در دشت کربلا ، ای حسین! ...</blockquote>شاعران و ادیبان بنگالی تلاش کرده اند تا ضمن بیان تاریخ ایثارگری در محرم، ملت را به همان مکتب سوق دهند. قاضی نذر الاسلام در نوشته های خود می گوید: ای مسلمانان بیدار شوید، فریاد حیدری (یا علی ) بزنید، بگذارید همه چیز باخون شهید سرخ شود ...  


  « شب برات » واژه اي فارسي است و نشانگر نفوذ فرهنگ فارسي در این منطقه است. طبق روايات اهل سنت، بعد از شب قدر، شب نيمه شعبان بزرگ ترين و پربرك ترين شب سال محسوب مــي شود كـــه در آن شب خداوند (جل و علا) حيات و ممات و روزي بندگان را مقدر مي كنـــد  وگنـــاه گنهكاران را به اغماض مي نگرد. خداوند بندگان خود را مخاطب قرار مي دهد و می فرمایدكه آيا كسي هست كه از من مغفرت طلب كند تا من او را عفو نمايم؛ آيا كسي هست كه از من طلب رزق كند تا من به او رزق بدهم. در اين باب روايات زيادي دركتب اهل سنت وجود دارد. هر چند طرفداران وهابيت اين روايات را جعلي تلقي مي كنند. « شب برات » در جامعة بنگلادش سنتی حسنه است و به فرهنگی ريشه دار تبديل شده است. مردم ترجيح مي دهند كه آن شب را در مساجد در بيداري و عبادت بگذرانند. روزنامه هاي بنگلادش گزارش ها و مقاله هاي ويژه اي در اين رابطه انتشار مي دهند.  اين روز تعطيل رسمــــي است و شيعيان اين شب را که سالروز تولد حضرت ولی عصر (عج ) است، گرامي مي دارند (روزنامه انقلاب ، 7 فوريه 1999 م ، داكا ، بنگلادش).
به مناسبت محرم و عاشورا بسیاری از سازمان ها و انجمن های اجتماعی و فرهنگی، سمینارها، اجتماعات، سخنرانی های مذهبی، مجالس دعا و نیایش، مجالس درود رسانی به پیامبر اکرم (ص ) و غیره تدارک دیده می شود. در مساجد، مزارها و خانقاه ها، جلسه ها و محفل های ویژه برگزار می شود. روزنامه ها و مجلات، مقالات و اشعاری به مناسبت محرم وعاشورا منتشر می کنند. در بعضی جاها نمایشگاه هایی به مناسبت عاشورا ومحرم تشکیل می شود. رادیو و تلویزیون برنامه های ویژه پخش می کنند. البته این برنامه ها بدون موسیقی پخش می شوند. در واقع عاشورا و محرم در فرهنگ این سرزمین، مثل حسی انقلابی، در جریان است.<ref>روزنامه انقلاب – داکا: 10 ژوین 1995 م – نویسنده استاد حسن عبدالقیوم</ref>


==== عید میلاد النبی (ص) ====
[[بنیاد اسلامی بنگلادش]] ( اسلامیک فاوندیشن ) که از طرف دولت، بر امور مسایل کشور نظارت دارد، برنامه های گوناگونی را بدین مناسبت تدارک می بیند و هر ساله در این روز، مراسم بزرگ همراه با سخنرانی و نعت برگزار می کند. لازم است پیش از صحبت درباره عید میلاد النبی (ص)، اشاره کوتاهی به عکس العمل وهابیت تحت عنوان «سیره النبی» در برابر این عید بشود.


'''7. 5. 13.مراسم مذهبي هندوها به مناسبت بزرگداشت سالروز تولد شري كريشنا'''
==== سیره النبی ====
دلیل اینکه بعضی از دسته جات و یاگروه ها از عنوان و اصطلاح «سیره النبی» در مقابل «میلادالنبی» (ص ) استفاده می کنند، این است که چون این افراد تحت تاثیر افکار وهابیت قرار دارند و از طرفی هم نمی خواهند رو در روی افکار عمومی قرار گیرند؛ آن ها برگزاری روز عید و جشن را نوعی «بدعت» می دانند، بنابراین، از این روز به نام «سیره النبی» یاد می کنند.  


مراسم مذهبي هندوها به مناسبت بزرگداشت سالروز تولد شري كريشنا، خداي آيين هندو، در مجامع هندوها در سراسر بنگلادش در 12 اوت مطابق با 21 مرداد بــــرگزار مي شود. جامعه هندوهاي بنگلادش با راهپيمايي در خیابان ها، اين روز مذهبي را گرامي مي دارند.  
طرفداران حزب جماعت اسلامی و بعضی از پیروان مکتب وهابیت حامی «سیره النبی» هستند و پیروان پیرها و اهل تصوف و سنی ها طرفدار «میلادالنبی (ص)» هستند. منطق این گروه این است که طبق حدیث پیامبر، فقط عید فطر و عید قربان عید های مسلمانان تلقی می شوند و عید دیگری وجود ندارد.  


    به گزارش روزنامه اتفاق، «شري كريشنا» براي سركوب نیروهای شر و سرپرستي از نیروهای خیر به دنيا آمده بود. گفته هاي وي دركتاب  ''بهگوادگيتا'' ( نغمه های آسمانی)، كتاب مذهبي هندوها جمعاوري شده است. منابع هندو حاكي از آن است كه تولد شري كريشنا در 1506 ق .م صورت گرفته است. به عقيدة آن ها، زماني كه دنيا پر از ظلم و بي ديني شده بود، شري كريشنا، در شهر متورا در هند متولد شد. نام مادر او وديبوكي و پدر او بشن ديو بود. جامعه هندوهاي بنگلادش در اين روز با راهپيمايي مذهبي خود، اين روز را گرامي مي دارند و تعطيل رسمي است.  
==== تاریخ میلاد النبی (ص) ====
بنا بر روایت مشهور اهل سنت، دوازدهم ماه ربیع الاول روز تولد و روز وفات حضرت ختمی مرتبت (ص) است، ولی با توجه به گفته پیامبر اکرم (ص ) که فرموده اند تولد و وفات من برای شما باعث سعادت است، چنین روزی جشن گرفته می شود.  


===== چگونگی مراسم =====
مراسم عید «میلاد النبی (ص)» و «سیره النبی» به صورت همایش، سخنرانی های مذهبی در مساجد و محافل عمومی و مردمی برگزار می شود. سازمان ها و مراکز فرهنگی و ادبی هر یک متناسب با برنامه های خود  اقدام به مسابقه های قرایت قرآن، نعت خوانی، سرود، مقاله نویسی و ... می کنند.   گفتنی است که جشن میلاد النبی (ص ) در بعضی نقاط از سه تا هفت روز ادامه دارد.


'''7. 5. 14. مراسم آیینی دورگاپوجا'''
==== جشن جلوس ====
سنـــی های تند رو اقدام به برگزاری راهپیمایی مردم به نام «جشن جلوس عیدالنبی» (ص ) می کنند. در این راهپیمایی پیروان آن ها به صورت گسترده شرکت می کنند و آن را باعث ثواب و اجر و نشانه عشق و محبت نسبت به رسول خدا تلقی می کنند. پیش آهنگ برگزاری چنین رسمی، پیروان مکتب «احمدیه سنیه طیبیه» می باشند که پیر این سلسله اهل پاکستان است و در این ایام به بنگلادش سفر می کند. نام وی سید شاه محمد طاهر از منطقه سیالکوت پاکستان می باشد.  بزرگ ترین راهپیمایی جشن جلوس عید میلادالنبی در شهر چیتاگنگ هر ساله در 12 ربیع الاول برگزار می شود.  


بزرگ ترين عيد هندوها در بنگلادش مراسم آیینی دورگا است. اين مراسم در ماه كارتيك طبق تقويم بنگالي در فصل پاييز از 6تا9 كارتيك برگزار مي شود. بدين مناسبت بت هاي رنگارنگ در معابد هندوها نصب مي شود. بت اصلي اين عيد که همدوها آن را پرستش می کنند، « دورگا » نام دارد كه مادر، دختر و يا الهه زن « حافظ خلقت » نامیده می شود. پرستش از روز ششم ماه كارتيك شروع می شود. روز هشتم معتقدین از صبح تا غروب گرسنگی می کشند و چيزي نمی خورند و در روز نهم خداي دورگا به همراه ولوله جشن و شادي هندوها روي دست آنان حمل شده و به رودخانه «بوري گانگا » انداخته مي شود و بدين ترتیب بزرگ ترين جشن هندوهاي بنگلادش به پايان می رسد.  
مردم معتقد به این روز ( به غیر از پیروان وهابیت)، به مناسبت عید میلاد النبی (ص ) در خانه های خود غذاهای متنوعی پخته و در میان فقرا و نیازمندان تقسیم می کنند. در مناطق مختلف چیتاگنگ، برای برگزاری این مراسم مذهبی، گاو ذبح می کنند و گوشت آن را در بین اقوام تقسیم می کنند؛ زیرا این عمل را نوعی تبرک می دانند.  


    در مقاله « جشن پاييزي پرستش دورگا و چند كلام » به قلم آنيندوآكاش، که در روزنامه اتفاق در 23 اكتبر 2001 م به چاپ رسيده است، مطالبي درباره دورگا نوشته شده است. در اين مقاله آمده است كه در زمان قديم جنگي بين خدايان شر و خدايان خير رخ داده بود كه خدايان خير شكست خورده و از بهشت رانده شدند. بعداً خدايان رانده شده نزد خداي شيوا و ویشنو رفته و از آن ها كمك خواستند. بعد از شنيدن شرح مظالم خدايان شر، اين دو خدا خشمگين شده و در پي آن، از چهره هاي آن دو نوري درخشيد و از خدايان ديگر بنام برهما، ايندرا و ... نور ساطع شد و از مجموعه اين نورها، خداي دورگا در هیئت الهه ای زيبا به وجود آمد. اين دورگا در عصرهاي گوناگون براي سركوب بدان و پرورش خوبان در اين جهان نزول مي كند؛ اساس و مبناي پرستش دورگا در اين ايام در بنگلادش ریشه در این اسطوره دارد.
===== ملاحظات =====


   طبق اظهارات اين نويسنده قبلاً اين جشن مخصوص اربابان جامعه بوده و بعدهاً جنبه مردمي یافته است. به مناسبت جشن پرستش دورگا، ادارات يك روز و دانشگاه ها و مدارس كشور در بنگلادش  به مدت هفت روز تعطيل مي باشند.  
در سال های گذشته در این روزت، فقط مراکز آموزشی و غیر دولتی تعطیل بودند، اما از سال 2001 دولت اقدام به تعطیل رسمی کرد. اعلامیـــه های تبــــریک این روز از ســـوی رییس جمهوری، نخست وزیر و مسیولین دولتی و شخصیت ها بازتاب مطبوعاتی یافته است. این روز در شبه قاره هند همیشه با قرایت قرآن و محفل میلاد، که روز شادی و عید است، برگزار می شود. در دوره تسلط انگلیسی ها، این روز تعطیل رسمی بود و به نام روز «فاتحه دوازدهم» شهرت داشت و مردم در آن روز جشن می گرفتند. ظاهرا تا قبل از استقلال پاکستان از هند، همین نام کاربرد داشت، اما پس از استقلال پاکستان، این روز به نام «عید میلاد النبی» (ص ) تغییر یافت. در این روز، مردم با خواندن سرود و شعر و ابیات نغز و بسیار معروف شیخ مصلح الدین سعدی شیرازی علیه الرحمه، یعنی:<blockquote>«بلغ العلی بکماله/ کشف الدجی بجماله/ حسنت جمیع خصاله/ صلو علیه و آله»، محافل جشن و شادمانی و سخنرانی خود را گرم و پرنشاط می سازند. همچنین خواندن اشعار دیگر فارسی در این مراسم رواج دارد. گروهی هم دست به راهپیمایی می زنند و از این طریق سرور و شادی خود را بروز می دهند یا  با پخش شیرینی، شادی خود را نشان می دهند. </blockquote>ریشه اختلاف برای نام گذاری چنین روزی را باید در تلاش طرفدارانی دانست که طرفدار افکار وهابی هستند.  


==== مراسم مذهبي آبتني هندوها ( آشتومي ) در بنگلادش  ====
طرفداران عید میلادالنبی (ص ) معتقدند که اگر پیامبر خدا خلق نمی شد، هیچ مخلوقی هم خلق نمی شد، لذا این عید بزرگترین عید جهان است و باید قدر آن شمرده شود؛ از این رو معتقدند این روز حتی اگرنوعی بدعت هم شمرده شود، بدعت خوبی است و باعث افزایش روحیه اسلامی و اخوت در جامعه می شود.  
پيروان مذهب هندو در بنگلادش، در آبراه « لانكال بند» در ناراين گنج، در حومة جنوب شرق شهر داكا، مراسم تاريخي آییني خود به نام « آبتني هشتمين » را جشن مي گيرند. مكان اين مراسم ويژه آبتني در ساحل رود « براهماپوترا » به وسعت سه كيلومتر مي باشد.  


   اين مراسم هر ساله در ماه «چوبترا» ( آخرين ماه به تقويم بنگالي)، مطابق با هشتم ماه هجري، برگزار مي شود. در اين منطقه 10 معبد، 6 آستانه ،3 پناهگاه و 13 جايگاه آبتني هندوها وجود دارد. در اين مراسم علاوه بر هزاران هندو از داخل بنگلادش، جمعیت بی شماری از هندوستان و نپال نيز شركت مي كنند. اين مراسم در حدود سه روز طول می کشد (روزنامه بنگلادش آبزرور ، داكا – بنگلادش ، 24/3/99 ).
==== نماز عیدین   ====
نماز عید فطر و [[عید قربان در بنگلادش]] و عموما در کشورهای شبه قاره ، اهمیت ویژه ای دارد و هر شهری معمولا دارای مصلای مخصوص ( عیدگاه ) می باشد که نماز عید اصلی در آنجا برگزار می شود. رسانه های گروهی مانند رادیو و تلویزیون و مطبوعات به صورت کامل خبر بــــرگــزاری مراسم را پخش می کنند. مطبوعات با چاپ عکس های ویژه ای از هر نماز، گوشه هایی از عظمت آن را به تصویر می کشند. تلویزیون بیشترین اهمیت را در اخبار سراسری خود به گزارش های مصور نمازهای عید از پایتخت و شهرستان ها می دهد. در بعضی مصلاها جمعیت نمازگزاران به بیش از یک میلیون نفر می رسد.  


علی رغم پخش وانتشار گزارش های کامل مصور از نمازهای عید، متاسفانه فقط به ظاهر امر پرداخته می شود. اصولا مسایل سیاسی، اجتماعی مسایل جهان اسلام، به ندرت در خطبه ها مطرح می شود. در چند سال اخیر تلویزیون بنگلادش سعی کرده است که اخبار مراسم نمازهای عید کشورهای اسلامی از جمله ایران، مالزی، اندونزی و غیره را نشان دهد.؛ مراسم نماز عید ایران که با شکوه خاصی برگزار می شود، توجه و تحسین مردم را بر می انگیزد.


'''7. 5. 15. جشن های ملي بودائي هاي عشاير'''
==== [[شب برات در بنگلادش|شب برات]] ====
شب نیمه شعبان در میان اکثریت قاطع مسلمانان بنگلادش، «شب برات» شناخته شده است. بدین مناسبت اکثر مردم، شب را در مساجد و در حال تعبد و نیایش می گذرانند. مردم به زیارتگاه ها می روند و مزار اولیا و بزرگان مذهبی در این شب رونق خاصی پیدا می کند.  


جشن های بوداییان بنگلادش هر ساله به مناسبت آغاز سال نو بنگالي برگزار مي شود. مهم ترین آن ها به شرح هستند.  
«شب برات» واژه ای فارسی است و نشانگر نفوذ فرهنگ فارسی در این منطقه است. طبق روایات اهل سنت، بعد از شب قدر، شب نیمه شعبان بزرگ ترین و پربرک ترین شب سال محسوب مــی شود کـــه در آن شب خداوند (جل و علا) حیات و ممات و روزی بندگان را مقدر می کنـــد  وگنـــاه گنهکاران را به اغماض می نگرد. خداوند بندگان خود را مخاطب قرار می دهد و می فرمایدکه آیا کسی هست که از من مغفرت طلب کند تا من او را عفو نمایم؛ آیا کسی هست که از من طلب رزق کند تا من به او رزق بدهم. در این باب روایات زیادی درکتب اهل سنت وجود دارد. هر چند طرفداران وهابیت این روایات را جعلی تلقی می کنند. «[[شب برات در بنگلادش|شب برات]]» در [[جامعه بنگلادش]] سنتی حسنه است و به فرهنگی ریشه دار تبدیل شده است. مردم ترجیح می دهند که آن شب را در مساجد در بیداری و عبادت بگذرانند. روزنامه های بنگلادش گزارش ها و مقاله های ویژه ای در این رابطه انتشار می دهند.  این روز تعطیل رسمــــی است و شیعیان این شب را که سالروز تولد حضرت ولی عصر (عج ) است، گرامی می دارند.<ref>روزنامه انقلاب ، 7 فوریه 1999 م ، داکا ، [[بنگلادش]]</ref>


==== مراسم مذهبی هندوها به مناسبت بزرگداشت سالروز تولد شری کریشنا ====
مراسم مذهبی هندوها به مناسبت بزرگداشت سالروز تولد شری کریشنا، خدای آیین هندو، در مجامع هندوها در سراسر بنگلادش در 12 اوت مطابق با 21 مرداد بــــرگزار می شود. جامعه هندوهای بنگلادش با راهپیمایی در خیابان ها، این روز مذهبی را گرامی می دارند.


7. 5. 15. 1.جشن بدر پرو بار ونا
به گزارش روزنامه اتفاق، «شری کریشنا» برای سرکوب نیروهای شر و سرپرستی از نیروهای خیر به دنیا آمده بود. گفته های وی درکتاب  ''[[بهگوادگیتا]]'' ( نغمه های آسمانی)، کتاب مذهبی هندوها جمعاوری شده است. منابع هندو حاکی از آن است که تولد شری کریشنا در 1506 ق .م صورت گرفته است. به عقیده آن ها، زمانی که دنیا پر از ظلم و بی دینی شده بود، شری کریشنا، در شهر متورا در هند متولد شد. نام مادر او ودیبوکی و پدر او بشن دیو بود. جامعه هندوهای بنگلادش در این روز با راهپیمایی مذهبی خود، این روز را گرامی می دارند و تعطیل رسمی است.  


پيروان آیین بودا در بنگلادش باعشق و علاقة خاص مذهبي خود جشن بدر پرو بار ونا را،كه بزرگ ترين عيد مذهبي آنان محسوب می شود، برگزار مي كنند. از جمله برنامه هاي اين روز پرتاب بادبادك هاي آتش به هوا و رعايت سكوت براي طلب خير همگان است. در اين روز در معابد بودائي ها، مراسم اعطاي خرقة مذهبي به روحانيون بودايي صورت می گیرد (روزنامه اتفاق ، 25 اكتبر 1999 م ، داكا ، بنگلادش).
===== [[مراسم آیینی دورگاپوجا]] =====
بزرگ ترین عید [[هندوها در بنگلادش]] مراسم آیینی دورگا است. این مراسم در ماه کارتیک طبق تقویم بنگالی در فصل پاییز از 6تا9 کارتیک برگزار می شود. بدین مناسبت بت های رنگارنگ در معابد هندوها نصب می شود. بت اصلی این عید که همدوها آن را پرستش می کنند، «دورگا» نام دارد که مادر، دختر و یا الهه زن «حافظ خلقت» نامیده می شود. پرستش از روز ششم ماه کارتیک شروع می شود. روز هشتم معتقدین از صبح تا غروب گرسنگی می کشند و چیزی نمی خورند و در روز نهم خدای دورگا به همراه ولوله جشن و شادی هندوها روی دست آنان حمل شده و به رودخانه «بوری گانگا» انداخته می شود و بدین ترتیب بزرگ ترین جشن هندوهای بنگلادش به پایان می رسد.  


در مقاله «جشن پاییزی پرستش دورگا و چند کلام» به قلم آنیندوآکاش، که در روزنامه اتفاق در 23 اکتبر 2001 م به چاپ رسیده است، مطالبی درباره دورگا نوشته شده است. در این مقاله آمده است که در زمان قدیم جنگی بین خدایان شر و خدایان خیر رخ داده بود که خدایان خیر شکست خورده و از بهشت رانده شدند. بعدا خدایان رانده شده نزد خدای شیوا و ویشنو رفته و از آن ها کمک خواستند. بعد از شنیدن شرح مظالم خدایان شر، این دو خدا خشمگین شده و در پی آن، از چهره های آن دو نوری درخشید و از خدایان دیگر بنام برهما، ایندرا و ... نور ساطع شد و از مجموعه این نورها، خدای دورگا در هییت الهه ای زیبا به وجود آمد. این دورگا در عصرهای گوناگون برای سرکوب بدان و پرورش خوبان در این جهان نزول می کند؛ اساس و مبنای پرستش دورگا در این ایام در بنگلادش ریشه در این اسطوره دارد.


7. 5. 15. 2.بودا پورنيما
طبق اظهارات این نویسنده قبلا این جشن مخصوص اربابان جامعه بوده و بعدها جنبه مردمی یافته است. به مناسبت جشن پرستش دورگا، ادارات یک روز و دانشگاه ها و مدارس کشور در بنگلادش  به مدت هفت روز تعطیل می باشند.  


در 29 آوريل هر سال، پيروان آیین بودا، بزرگ ترين جشن مذهبي خود را به نام «پورنيما » برگزار مي كنند. بدين مناسبت سازمان هاي مختلف بودايي برنامه هاي گوناگونی تدارك مي بينند. دولت بنگلادش نيز اين روز را تعطيل رسمي اعلام كرده است. بنا به روايت بودايي ها در چنين روزي «بودا » بنيانگذار آیین بودایی، متولد شده است (روزنامه اتفاق ، داكا، بنگلادش، 29 آوريل 1999/9 ارديبهشت 78 ).
==== مراسم مذهبی آبتنی هندوها ( آشتومی ) در بنگلادش  ====
پیروان مذهب هندو در بنگلادش، در آبراه «لانکال بند» در ناراین گنج، در حومه جنوب شرق شهر داکا، مراسم تاریخی آیینی خود به نام «آبتنی هشتمین» را جشن می گیرند. مکان این مراسم ویژه آبتنی در ساحل رود «براهماپوترا» به وسعت سه کیلومتر می باشد.  


این مراسم هر ساله در ماه «چوبترا» ( آخرین ماه به تقویم بنگالی)، مطابق با هشتم ماه هجری، برگزار می شود. در این منطقه 10 معبد، 6 آستانه ،3 پناهگاه و 13 جایگاه آبتنی هندوها وجود دارد. در این مراسم علاوه بر هزاران هندو از داخل بنگلادش، جمعیت بی شماری از هندوستان و نپال نیز شرکت می کنند. این مراسم در حدود سه روز طول می کشد.<ref>روزنامه بنگلادش آبزرور ، داکا – بنگلادش ، 24/3/99</ref>


7. 5. 15. 3.   29 آوريل، اولين ماه از سال
==== جشن های ملی بودایی های عشایر ====
جشن های بوداییان بنگلادش هر ساله به مناسبت آغاز سال نو بنگالی برگزار می شود. مهم ترین آن ها به شرح هستند:


بودايي ها دراولين ماه سال بنگالي بزرگترين عيد خود را با نام جشن «بدر كمال» برگزار مي كنند و بدين مناسبت يك روز تعطيل است.
==== جشن بدر پرو بار ونا ====
پیروان [[آیین بودا]] در بنگلادش باعشق و علاقه خاص مذهبی خود جشن بدر پرو بار ونا را،که بزرگ ترین عید مذهبی آنان محسوب می شود، برگزار می کنند. از جمله برنامه های این روز پرتاب بادبادک های آتش به هوا و رعایت سکوت برای طلب خیر همگان است. در این روز در معابد بودایی ها، مراسم اعطای خرقه مذهبی به روحانیون بودایی صورت می گیرد.<ref>روزنامه اتفاق ، 25 اکتبر 1999 م ، داکا ، بنگلادش</ref>


===== بودا پورنیما =====
در 29 آوریل هر سال، پیروان آیین بودا، بزرگ ترین جشن مذهبی خود را به نام «پورنیما» برگزار می کنند. بدین مناسبت سازمان های مختلف بودایی برنامه های گوناگونی تدارک می بینند. دولت بنگلادش نیز این روز را تعطیل رسمی اعلام کرده است. بنا به روایت بودایی ها در چنین روزی «بودا» بنیانگذار آیین بودایی، متولد شده است .<ref>روزنامه اتفاق ، داکا، [[بنگلادش]]، 29 آوریل 1999/9=اردیبهشت 78</ref>


7. 5. 15. 4.  16مارس، سالروز تولد شيخ مجيب الرحمان 
===== 29 آوریل، اولین ماه از سال =====
بودایی ها دراولین ماه سال بنگالی بزرگترین عید خود را با نام جشن «بدر کمال» برگزار می کنند و بدین مناسبت یک روز تعطیل است.


سالروز تولد شيخ مجيب الرحمان بنيانگزار استقلال بنگلادش، بعد از روي كارآمدن دولت خانم شيخ حسينه دختر ايشان، بنگلادش اين روز را تعطيل رسمي اعلام كرده است.
===== 16مارس، سالروز تولد شیخ مجیب الرحمان  =====
سالروز تولد شیخ مجیب الرحمان بنیانگزار استقلال بنگلادش، بعد از روی کارآمدن دولت خانم [[شیخ حسینه]] دختر ایشان، بنگلادش این روز را تعطیل رسمی اعلام کرده است.


===== 26مارس، روز استقلال ملی بنگلادش =====
در 26 مارس 1970 ارتش پاکستان به ارتش بنگلادش در داکا یورش برد و اقدام به سرکوب آزادیخواهان کرد و در نهایت منجر به استقلال بنگلادش شد. به یادبود آن روز، در [[تاریخ بنگلادش]] این روز، روز استقلال و ملی شناخته می شود و تعطیل رسمی است.


7. 5. 15. 5.  26مارس، روز استقلال ملي بنگلادش
===== 16دسامبر، روز پیروزی  =====
در چنین روزی در پی جنگ 9 ماهه داخلی در 1971، نیروهای پاکستان از ارتش هند، که پشتیبان چریک های آزادیبخش بنگلادش بودند، شکست خوردند و مجبور به  ترک بنگلادش شدند. به همین مناسبت این روز را روز پیروزی نامیده اند و تعطیل رسمی است.


در 26 مارس 1970 ارتش پاكستان به ارتش بنگلادش در داكا يورش برد و اقدام به سركوب آزاديخواهان كرد و در نهایت منجر به استقلال بنگلادش شد. به یادبود آن روز، در تاريخ بنگلادش اين روز، روز استقلال و ملي شناخته می شود و تعطیل رسمی است.
===== اولین ماه مه، روز کارگر =====
اولین روز ماه مه سال میلادی همچون کشورهای دیگر جهان، روز کارگر و به نام روز مه برگزار می شود و بدین مناسبت یک روز تعطیل رسمی است.


===== 15 اوت، روز سوگواری ملی =====
از زمان روی کارآمدن دولت خانم شیخ حسینه، روز قتل مجیب الرحمان به دست کودتاچیان نظامی در سال 1957، روز سوگواری ملی نامیده شده و تعطیل رسمی است.


7. 5. 15. 6.  16دسامبر، روز پيروزي 
===== 14آوریل، روز بنگال  =====
روز اول سال بنگالی است و تعطیل رسمی است.  


در چنين روزي در پي جنگ 9 ماهه داخلي در 1971، نيروهاي پاكستان از ارتش هند، كه پشتيبان چريك هاي آزاديبخش بنگلادش بودند، شكست خوردند و مجبور به  ترک بنگلادش شدند. به همین مناسبت این روز را روز پیروزی نامیده اند و تعطيل رسمي است.
==== آخرین چهارشنبه ماه صفر  ====
آخرین چهارشنبه ماه صفر به عنوان یادگار روز بهبود نسبی کسالت رسول خدا (ص ) در بستر بیماری، این روز تعطیل اختیاری رسمی است، یعنی ادارات دولتی باز است و فقط موسسات آموزشی تعطیل است.  


==== فاتحه یازدهم، 11ماه ربیع الثانی  ====
سالروز وفات شیخ عبدالقادر جیلانی ( گیلانی ) یک روز تعطیل رسمی است و بدین مناسبت موسسات آموزشی کشور نیز تعطیل و مابقی مراکز اختیاری است.


7. 5. 15. 7. اولين ماه مه، روز كارگر
==== 27ماه رجب، شب معراج ====
این روز به نام یادگار معراج النبی (ص ) برگزار می شود و یک روز تعطیل رسمی اختیاری است، به خصوص موسسات آموزشی تعطیل است.  


اولين روز ماه مه سال ميلادي همچون كشورهاي ديگر جهان، روز كارگر و به نام روز مه برگزار مي شود و بدين مناسبت يك روز تعطيل رسمي است.
==== تعطیلات دیگر ====
 
علاوه بر روزهای مذکور، برای پیروان مذهب هندو 10 روز، برای مسیحیان 8 روز و برای بودایی ها 5 روز تعطیل در نظر گرفته شده است. شایان ذکر است که برای موسسات آموزشی در بنگلادش در سال یک ماه تعطیلات در فصل تابستان است و ماه رمضان را نیز عموما در تعطیلی به سر می برند.  
 
7. 5. 15. 8. 15 اوت، روز سوگواري ملي
 
از زمان روي كارآمدن دولت خانم شيخ حسينه، روز قتل مجيب الرحمان به دست كودتاچيان نظامي در سال 1957، روز سوگواري ملي ناميده شده و تعطيل رسمي است.
 
 
7. 5. 15. 9.  14آوريل ،روز بنگال 
 
روز اول سال بنگالي است و تعطيل رسمي است.
 
 
7. 5. 15. 10.آخرين چهارشنبه ماه صفر 
 
آخرين چهارشنبه ماه صفر به عنوان يادگار روز بهبود نسبي كسالت رسول خدا (ص ) در بستر بيماري، اين روز تعطيل اختياري رسمي است، یعنی ادارات دولتي باز است و فقط مؤسسات آموزشي تعطيل است.
 
 
7. 5. 15. 11.فاتحه يازدهم، 11ماه ربيع الثاني 
 
سالروز وفات شيخ عبدالقادر جيلاني ( گيلاني ) يك روز تعطيل رسمي است و بدين مناسبت مؤسسات آموزشي كشور نيز تعطيل و مابقي مراكز اختياري است.
 
 
7. 5. 15. 12.  27ماه رجب، شب معراج
 
اين روز به نام يادگار معراج النبي (ص ) برگزار مي شود و يك روز تعطيل رسمي اختياري است، به خصوص مؤسسات آموزشي تعطيل است.
 
 
7. 5. 15. 13.تعطيلات ديگر
 
علاوه بر روزهاي مذكور، براي پيروان مذهب هندو 10 روز، براي مسيحيان 8 روز و براي بودايي ها 5 روز تعطيل در نظر گرفته شده است.  
 
شایان ذكر است كه براي مؤسسات آموزشي در بنگلادش در سال يك ماه تعطيلات در فصل تابستان است و ماه رمضان را نيز عموماً در تعطيلي به سر مي برند.
 
'''7. 6. موزه ها'''


=== موزه ها ===
ریشه های تاریخی و تمدنی بنگلادش را باید در زمان های گذشته جستجو کرد. موزه‌های متعدد در این کشور، نشانگر میراث فرهنگی قوی آن است.
ریشه های تاریخی و تمدنی بنگلادش را باید در زمان های گذشته جستجو کرد. موزه‌های متعدد در این کشور، نشانگر میراث فرهنگی قوی آن است.


    «موزه تحقیقاتی ورندا»[3] در شهر راجشاهی، در سال 1910 تأسیس شد. این موزه زیر نظر خانواده «کومارسرات کومارروی»[4] اداره می شود. خانواده «نرندرا نارایان روی» [5] و «چودری بالده»، مؤسس موزه دیگری است که به نام «بالده‌ها»[6] خوانده می شود و در شهر داکا در سال 1925م تأسیس شده است.
==== موزه تحقیقاتی ورندا ====
 
«موزه تحقیقاتی ورندا»(Varenda)در شهر [[راجشاهی]در سال 1910 تاسیس شد. این موزه زیر نظر خانواده «کومارسرات کومارروی»(Kumar SaratKumar Roy) اداره می شود. خانواده «نرندرا نارایان روی»(Narendra Narayan Roy)و «چودری بالده»، موسس موزه دیگری است که به نام «بالده‌ها»(Baldha) خوانده می شود و در شهر داکا در سال 1925م تاسیس شده است.
    موزه های دیگر عبارتند از: «موزۀ داکا»، «موزه رامالا» و «موزه کومیلا» که در سال 1913م تأسیس شده اند. «موزه داکا ساهیتاپریشاد» [7] ، «موزه رانگ پور» [8] ، «موزه ساهیتا پریشاد» و «سیلهت پریشاد» را باید به لیست موزه‌های قبل از سال های 1947 افزود که بنگال هنوز جزو مستعمرۀ بریتانیا بود.
 
    اولین موزه‌ای که به شیوۀ معماری سنتی ساخته شد، موزه شهر پهارپور[9] است که در سال 1957 بنا شد. در سال های بعد یعنی 1966 و 1967 به ترتیب موزه‌هایی به همین سبک در کومیلا و بهارپور احداث شد.
 
    خانه شاعر معروف زبان بنگالی، «رابیندرانات تاگور»، که به «کوتی باری» [10] معروف است، در «شیلی دها» [11] در منطقۀ کوشتیا در سال 1957 ساخته شد و بعدها آن را توسعه دادند و نهایتاً به صورت موزه درآمده است. در چیتاگنگ، موزه‌ای در سال 1967 ساخته شد که ویژه صنایع محلی و سنتی است. در دیناچ‌پور نیز موزه‌ای در سال 1961 ساخته شده است. موزۀ مرکزی در سال 1966 میلادی در شهر داکا ساخته شد و موزۀ داکا در سال 1975، به این موزه الحاق و با نام «موزۀ مرکزی بنگلادش»  خوانده شد. در 20 سپتامبر 1983م، ساختمان جدیدی در شاه باغ ساخته شد و همۀ اشیاء موجود در موزه داکا به این موزه یعنی «موزه ملی بنگلادش» انتقال یافت. در حال حاضر بیش از هشتاد موزه در کشور بنگلادش وجود دارد که اسامی معروفترین آن ها به این شرح است:
 
موزه آزادی (جنگ برای آزادی و استقلال بنگلادش)
 
مؤسسه فرهنگی عشایری قومی دررانگاماتی
 
موزه قصر نواب در داکا
 
موزه ضیاء، درخانه چیتاگنگ (محلی است که رئیس جمهور بنگلادش در آنجا کشته شده است).
 
موزه یادبود عثمانی در سیلهت که در منطقه داکانگری می‌باشد.
 
موزه لالان[12] در چیئوریا [13] و موزه «حسن راجا» در سونام گنج[14] . مقبره دو نفر از شعرای بزرگ حماسی سرای بنگلادش در این دو موزه بنا شده و از این حیث معروفند.
 
لیست موزه‌های موجود در مراکز شهرها
 
شهر بوگرا(Bogra)
 
موزه زیلا پریشاد (Zila Parishad)
 
شهر چیتاگنگ (Chittagong)
 
موزه نژادها و فرهنگ شناسی
 
موزه انستیتو تحقیقاتی جنگلی
 
موزه دانشگاه چیتاگنگ
 
موزه ماهی ها
 
شهر چاندپور (Chandpur)
 
موزه ماهیها
 
شهر کامیلا (Comilla)
 
موزه رامالا
 
شهر کوکس بازار (Coxs Bazar)
 
موزه ماهیها
 
شهر داکا (Dhaka)
 
موزه ملی بنگلادش
 
موزه فرهنگ و آداب رسوم سنتی در آکادمی بنگلا
 
قلعه لال باغ
 
موزه علوم و تکنولوژی
 
موزه ملی هنر شیل پاکالا آکادمی
 
موزه کارت پستال
 
موزه زین‌العابدین شیشو چیتراشالا
 
موزه گیاه شناسی بنگلادش
 
موزه تعاونیهای روستایی – صنعتی
 
گالری طراحی نساجی، کاشی، سرامیک وصنایع دستی
 
موزه بچه‌ها در شیشو آکادمی
 
داکانگر جادوگر
 
موکتی جودا، جادوگهر
 
موزه شیخ مجیب الرحمن در بنگاباندا
 
موزه پلیس
 
موزه علوم


شهر دیناج پور
موزه های دیگر عبارتند از:


موزه دیناج پور
«موزۀ داکا»، «موزه رامالا» و «موزه کومیلا» که در سال 1913م تاسیس شده اند. «موزه داکا ساهیتاپریشاد» (Dhaka sahitya parishad )، «موزه رانگ پور» -(Rangpur Museum)، «موزه ساهیتا پریشاد» و «[[سیلهت]] پریشاد» را باید به لیست موزه‌های قبل از سال های 1947 افزود که بنگال هنوز جزو مستعمرۀ بریتانیا بود. اولین موزه‌ای که به شیوۀ معماری سنتی ساخته شد، موزه شهر پهارپور(Paharpur)است که در سال 1957 بنا شد. در سال های بعد یعنی 1966 و 1967 به ترتیب موزه‌هایی به همین سبک در کومیلا و بهارپور احداث شد.


شهر زیدپور
==== خانه شاعر معروف زبان بنگالی ====
خانه شاعر معروف زبان بنگالی، «رابیندرانات تاگور»، که به «کوتی باری»-(Kuthibatri)معروف است، در «شیلی دها» (Shilaidaha)در منطقۀ کوشتیا در سال 1957 ساخته شد و بعدها آن را توسعه دادند و نهایتا به صورت موزه درآمده است. در چیتاگنگ، موزه‌ای در سال 1967 ساخته شد که ویژه صنایع محلی و سنتی است. در دیناچ‌پور نیز موزه‌ای در سال 1961 ساخته شده است. موزۀ مرکزی در سال 1966 میلادی در شهر داکا ساخته شد و موزۀ داکا در سال 1975، به این موزه الحاق و با نام «موزۀ مرکزی بنگلادش»  خوانده شد. در 20 سپتامبر 1983م، ساختمان جدیدی در شاه باغ ساخته شد و همۀ اشیا موجود در موزه داکا به این موزه یعنی «[https://bangladeshmuseum.gov.bd/ موزه ملی بنگلادش]» انتقال یافت. در حال حاضر بیش از هشتاد موزه در [[بنگلادش|کشور بنگلادش]] وجود دارد که اسامی معروفترین آن ها به این شرح است:


موزه زید پور
* موزه آزادی (جنگ برای آزادی و استقلال بنگلادش)؛
* موسسه فرهنگی عشایری قومی دررانگاماتی؛
* موزه قصر نواب در داکا؛
* موزه ضیا، درخانه چیتاگنگ <ref>محلی است که رییس جمهور بنگلادش در آنجا کشته شده است</ref>؛
* موزه یادبود عثمانی در [[سیلهت]] که در منطقه داکانگری می‌باشد؛
* موزه لالان(Lalan) در چییوریا (Chheuria)؛
* موزه «حسن راجا» در سونام گنج (Sunamganj).
* مقبره دو نفر از شعرای بزرگ حماسی سرای [[بنگلادش]] در این دو موزه بنا شده و از این حیث معروفند.


شهر کوشتیا
==== فهرست موزه‌های موجود در مراکز شهرها ====


شهر میمنسینگ
* شهر بوگرا(Bogra)؛
* موزه زیلا پریشاد (Zila Parishad)؛
* شهر چیتاگنگ (Chittagong)؛
* موزه نژادها و فرهنگ شناسی؛
* موزه انستیتو تحقیقاتی جنگلی؛
* موزه دانشگاه چیتاگنگ؛
* موزه ماهی ها درشهر چاندپور (Chandpur)؛
* موزه ماهی ها در شهر کامیلا (Comilla)؛
* موزه رامالا؛
* شهر کوکس بازار (Coxs Bazar)؛
* موزه ماهی ها در شهر داکا (Dhaka)؛
* [https://bangladeshmuseum.gov.bd/ موزه ملی بنگلادش]؛
* موزه فرهنگ و آداب رسوم سنتی در آکادمی بنگلا؛
* قلعه لال باغ؛
* موزه علوم و تکنولوژی؛
* موزه ملی هنر شیل پاکالا آکادمی؛
* موزه کارت پستال؛
* موزه زین‌العابدین شیشو چیتراشالا؛
* موزه گیاه شناسی بنگلادش؛
* موزه تعاونیهای روستایی – صنعتی؛
* گالری طراحی نساجی، کاشی، سرامیک وصنایع دستی؛
* موزه بچه‌ها در شیشو آکادمی؛
* داکانگر جادوگر؛
* موکتی جودا، جادوگهر؛
* موزه [[شیخ مجیب الرحمن]] در بنگاباندا؛
* موزه پلیس؛
* موزه علوم؛
* شهر دیناج پور؛
* موزه دیناج پور؛
* شهر زیدپور؛
* موزه زید پور؛
* شهر کوشتیا؛
* شهر میمنسینگ؛
* موزه میمنسینگ؛
* موزه زین‌العابدین سنگراشالا؛
* شهر کیشوگنج؛
* موزه کیشو گنج؛
* شهر [[راجشاهی]]؛
* موزه تحقیقاتی ورندا؛
* آکادمی کلکسیون؛
* شهید لسمیتری سنگراشالا دردانشگاه راجشاهی؛
* شهر رانگ پور؛
* موزه رانگ پور؛
* شهر رانگاماتی؛
* موسسه فرهنگی قومیت‌ها؛
* شهر ستم گنج؛
* موزه راجاحسن.


موزه میمنسینگ
==== فهرست موزه‌های خارج از مراکز شهری ====


موزه زین‌العابدین سنگراشالا
* سونارگان؛
* موزه هنرهای فولکوریک بنگلادش در نزدیک شهر داکا؛
* بیریسیری؛
* موزه آکادمی فرهنگی آپاجاتیا نزدیک شهر میمنسینگ؛
* چیوریا؛
* موزه لالان نزدیک شهر کوشتیا؛
* شیری دها؛
* موزه یادبود تاگور در شیری‌دها کاتوبوری کوشتیا؛
* ماهاشتانا؛
* هنرهای معماری ماهاشتانا نزدیک شهر بوگرا؛
* شاه جادپور؛
* موزه یادبود کاچیربوری نزدیک پابنا؛
* پهارپور؛
* موزه هنرهای معماری در نزدیک شهر ناگودان؛
* گوروداسپور(خابجی پور)؛
* موزه چالان‌بی در منطقه راجشاهی؛
* مینی ماتی؛
* موزه هنرهای معماری نزدیک شهر کومیلا؛
* موزه جنگ آزادیبخش.


شهر کیشوگنج
لیست فوق شامل همۀ موزه‌های کشور نمی‌شود، زیرا دانشگاه ها، کالج‌ها و موسسات آموزشی [[بنگلادش]] هر یک برای خود موزه‌های مخصوصی دارند.


موزه کیشو گنج
=== [[فرهنگ كتابت، كتابداری و كتابخانه در بنگلادش]] ===
مسلما رشد کتابخانه‌ها رابطۀ مستقیم با توسعۀ آموزش در کشور دارد. کتابخانه‌ها در [[بنگلادش]] به چهار گروه تقسیم می‌شوند:


شهر راجشاهی
* کتابخانه‌های دانشگاهی؛
* کتابخانه‌های عمومی؛
* کتابخانه ملی؛
* کتابخانه ویژه( اختصاصی).


موزه تحقیقاتی ورندا
قرن نوزدهم مصادف با تاسیس کتابخانۀ عمومی و کتابخانه درکالج‌های کشور است. هر یک از این کالج‌ها به نوبۀ خود دارای مجموعه‌ای از کتب مفید و ارزشمند هستند که دانشجویان و علاقه‌مندان از آن بهره مند می شوند.


آکادمی کلکسیون
طرح تاسیس کتابخانۀ عمومی در بنگلادش به نیمۀ قرن نوزدهم باز می‌گردد. در سال 1854 چهار کتابخانۀ بزرگ عمومی به نام های کتابخانه عمومی «وودبرن» (Woodburn)در بوگرا، کتابخانه عمومی «جیسور» (Jessore)، «کتابخانه عمومی باریسال»(Barisal) و کتابخانۀ عمومی «رنگپور»(Rangpur)گشایش یافتند. دولت در سال 1958، کتابخانۀ عمومی مرکزی در شهر داکا را تاسیس کرد. دانشگاه داکا در سال 1921 تاسیس شد که با رشد کتابخانه آکادمی بنگلادش همراه بود. در کتابخانه کالج بیش از 18000 جلد کتاب وجود داشت که هستۀ مرکزی کتابخانه دانشگاه داکا را تشکیل می‌داد. این کتابخانه در طول عمر 91 ساله خود، بزرگ ترین کتابخانۀ آکادمی کشور است. در این میان باید اذعان داشت که کتابخانه آکادمی دانشگاه های دیگر نیز از رشد خوبی برخوردار بوده‌اند.


شهید لسمیتری سنگراشالا دردانشگاه راجشاهی
در زمینۀ کتابخانه‌های ویژه، ذکر این نکته ضروری است که از نیمه‌های دهه 60 قرن بیستم، «کتابخانه ویژه» (اختصاصی) و مراکز اسناد و اطلاعات، توانسته‌اند در زمینه‌های مختلف تحقیقاتی خدماتی، با کمک افراد و شخصیت‌ها و آژانس‌های تخصصی، رشد و توسعه درخور توجهی پیدا کنند. «[[کتابخانه ملی بنگلادش|کتابخانه ملی]]» که مخزن مرکزی همۀ انتشارات و اسناد در بنگلادش است، دقیقاٌ پس از استقلال این کشور توانسته‌ است جایگاه مهمی برای خود کسب کند. در دهۀ سوم قرن بیستم نیز تعداد زیادی کتابخانۀ خصوصی به ابتکار خانواده های زمیندار تاسیس شد که از میان آن ها کتابخانه‌های خاندان «زمینداربلده» (Baldah)، «مهاراجه»(Maharaja) و «دیناجپور»(Dinajpur)درخور توجه هستند. کتاب های این کتابخانه ها بعدها در اختیار کتابخانۀ مرکزی عمومی بنگلادش قرار داده شد. از نظر آماری، تعداد کتاب های موجود در کتابخانه های دانشگاه های معروف [[بنگلادش]] به شرح زیر است:<ref>تا زمان نگارش این کتاب</ref>


شهر رانگ پور
جدول شماره 1. تعداد کتاب های دانشگاه های معروف [[بنگلادش]]
 
موزه رانگ پور
 
شهر رانگاماتی
 
مؤسسه فرهنگی قومیت‌ها
 
شهر ستم گنج
 
موزه راجاحسن
 
لیست موزه‌های خارج از مراکز شهری:
 
سونارگان
 
موزه هنرهای فولکوریک بنگلادش در نزدیک شهر داکا
 
بیریسیری
 
موزه آکادمی فرهنگی آپاجاتیا نزدیک شهر میمنسینگ
 
چیوریا
 
موزه لالان نزدیک شهر کوشتیا
 
شیری دها
 
موزه یادبود تاگور در شیری‌دها کاتوبوری کوشتیا
 
ماهاشتانا
 
هنرهای معماری ماهاشتانا نزدیک شهر بوگرا
 
شاه جادپور
 
موزه یادبود کاچیربوری نزدیک پابنا
 
پهارپور
 
موزه هنرهای معماری در نزدیک شهر ناگودان
 
گوروداسپور(خابجی پور)
 
موزه چالان‌بی در منطقه راجشاهی
 
مینی ماتی
 
موزه هنرهای معماری نزدیک شهر کومیلا
 
موزه جنگ آزادیبخش
 
لیست فوق شامل همۀ موزه‌های کشور نمی‌شود، زیرا دانشگاه ها، کالج‌ها و مؤسسات آموزشی بنگلادش هر یک برای خود موزه‌های مخصوصی دارند.
 
 
'''7. 7. کتابخانه های عمومی'''
 
مسلماً رشد کتابخانه‌ها رابطۀ مستقیم با توسعۀ آموزش در کشور دارد. کتابخانه‌ها در بنگلادش به چهار گروه تقسیم می‌شوند:
 
1. کتابخانه‌های آکادمیک
 
2. کتابخانه‌های عمومی
 
3. کتابخانه ملی
 
4. کتابخانه ویژه
 
     قرن نوزدهم مصادف با تأسیس کتابخانۀ عمومی و کتابخانه درکالج‌های کشور است. هر یک از این کالج‌ها به نوبۀ خود دارای مجموعه‌ای از کتب مفید و ارزشمند هستند که دانشجویان و علاقه‌مندان از آن بهره مند می شوند.
 
   طرح تاسیس کتابخانۀ عمومی در بنگلادش به نیمۀ قرن نوزدهم باز می‌گردد. در سال 1854 چهار کتابخانۀ بزرگ عمومی به نام های کتابخانه عمومی «وودبرن» [15] در بوگرا، کتابخانه عمومی «جیسور»[16]، «کتابخانه عمومی باریسال»[17] و کتابخانۀ عمومی «رنگپور»[18] گشایش یافتند.
 
   دولت در سال 1958، کتابخانۀ عمومی مرکزی در شهر داکا را تأسیس کرد. دانشگاه داکا در سال 1921 تأسیس شد که با رشد کتابخانه آکادمی بنگلادش همراه بود. در کتابخانه کالج بیش از 18000 جلد کتاب وجود داشت که هستۀ مرکزی کتابخانه دانشگاه داکا را تشکیل می‌داد. این کتابخانه در طول عمر 91 ساله خود، بزرگ ترین کتابخانۀ آکادمی کشور است. در این میان باید اذعان داشت که کتابخانه آکادمی دانشگاه های دیگر نیز از رشد خوبی برخوردار بوده‌اند.
 
    در زمینۀ کتابخانه‌های ویژه، ذکر این نکته ضروری است که از نیمه‌های دهه 60 قرن بیستم، «کتابخانه ویژه» (اختصاصی) و مراکز اسناد و اطلاعات، توانسته‌اند در زمینه‌های مختلف تحقیقاتی خدماتی، با کمک افراد و شخصیت‌ها و آژانس‌های تخصصی، رشد و توسعه درخور توجهی پیدا کنند.
 
   «کتابخانه ملی» که مخزن مرکزی همۀ انتشارات و اسناد در بنگلادش است، دقیقاًٌ پس از استقلال این کشور توانسته‌ است جایگاه مهمی برای خود کسب کند.
 
    در دهۀ سوم قرن بیستم نیز تعداد زیادی کتابخانۀ خصوصی به ابتکار خانواده های زمیندار تأسیس شد که از میان آن ها کتابخانه‌های خاندان «زمینداربلده»[19] ،«مهاراجه»[20]و «دیناجپور»[21] درخور توجه هستند. کتاب های این کتابخانه ها بعدهاً در اختیار کتابخانۀ مرکزی عمومی بنگلادش قرار داده شد.
 
    از نظر آماری، تعداد کتاب های موجود در کتابخانه های دانشگاه های معروف بنگلادش به شرح زیر است (تا زمان نگارش این کتاب):
{| class="wikitable"
{| class="wikitable"
|نام کتابخانه
|نام کتابخانه
|تعداد کتب
|تعداد کتب
|سال تأسیس
|سال تاسیس
|-
|-
|کتابخانه دانشگاه داکا
|کتابخانه دانشگاه داکا
خط ۷۱۹: خط ۴۶۹:
از میان کتابخانه‌های فوق، کتابخانه دانشگاه داکا دارای نادرترین کتاب ها است و مجموع کتاب های این کتابخانه، به زبانهای بنگالی، سنسکریت، فارسی و عربی می‌باشد.
از میان کتابخانه‌های فوق، کتابخانه دانشگاه داکا دارای نادرترین کتاب ها است و مجموع کتاب های این کتابخانه، به زبانهای بنگالی، سنسکریت، فارسی و عربی می‌باشد.


کتابخانه‌های عمومی
==== کتابخانه‌های عمومی ====
 
کتابخانه عمومی داکا، در سال 1958 تاسیس شد. به دنبال تاسیس این کتابخانه، در شهرهای چیتاگنگ، [[کولنا]] و راجشاهی نیز کتابخانه‌های عمومی تاسیس شد.
کتابخانه عمومی داکا، در سال 1958 تأسیس شد. به دنبال تأسیس این کتابخانه، در شهرهای چیتاگنگ، کولنا و راجشاهی نیز کتابخانه‌های عمومی تأسیس شد.
 
   در سال 1962 کتابخانۀ مرکزی به نام «کتابخانه مرکزی پاکستان» باهدف جمعاوری مواد انتشاراتی، درداکا تأسیس شد که پس از استقلال این کشور، به «مرکز کتابخانه عمومی بنگلادش» تغییر نام داد.
 
    در وزارت فرهنگ بنگلادش، بخشی  به نام «کتابخانه‌های عمومی» در سال 1983 تأسیس شد. کتابخانه‌هایی که در نیمۀ قرن نوزدهم تأسیس شده‌اند، شامل کتابخانه‌های راجشاهی (1871م)، داکا(1874م)، کومیلا(1884م)، پابنا(1890م)، ناکالی(1871م)، سیهلت(1871م)، چیتاگنگ(1904م)، کوکس بازار(1906م)،منشی گنج(1908م)، کیشور گنج(1909م)، کوشتیا(1914م)، فریدپور(1914م)، کولنا(1914م)، دیناجپور(1930م)و میمنسینگ (1930م) می‌باشند که ابتدا توسط افراد خیر و غیر دولتی تأسیس شدند و سپس تحت پوشش و حمایت دولت قرار گرفتند. در حال حاضر تعداد اینگونه کتابخانه‌ها در سطح کشور به 883 باب رسیده است. تعدادکتب در هر یک از کتابخانه‌های فوق، حدود 1500 جلد می‌باشد. «کتابخانه ملی بنگلادش» تحت نظارت «مدیریت آرشیو ملی کشور» در وزارت امور فرهنگ قرار دارد و محلی برای جمعاوری همۀ اسناد و انتشارات کشور می باشد.
 
کتابخانه‌های اختصاصی
 
بیش از یکصد کتابخانۀ اختصاصی وابسته به ارگان ها و سازمان ها ومراکز دولتی و غیر دولتی تخصصی وجود دارد که بیشتر آن ها در شهر داکا وجود دارند، مانند: مرکز تحقیقات کشاورزی، بانک کشاورزی، صنایع سبک و سنگین، دایره اطلاعات آموزشی و مراکز آموزشی، انستیتو مطالعات بنگلادش، کمیسیون انرژی اتمی، دایره توسعه صادرات، کمیسیون طرح و برنامه، وزارت امورخارجه، کشاورزی، مجلس، آکادمی بنگلا، موزه، جامعه آسیایی (The Independent Bangladesh Yearbook 1991, Dhada, p.p.111-114 ).
 
اطلاعاتی در مورد کتابخانه عمومی داکا
 
این کتابخانه تحت نظارت وزارت فرهنگ می‌باشد که به منزله هستۀ مرکزی عمل می‌کند و مجموعاً در هر یک از 64 مرکز تقسیمات کشوری، یک باب کتابخانۀ عمومی دارد.
 
    کتابخانۀ عمومی در شهر داکا، از نظر بنا و تجهیزات داخلی، دارای سالن مطالعات، سالن برای کودکان و سالن برای عموم می‌باشد. همچنین دارای آمفی‌تئاتر بزرگی است که حدود پانصد نفر گنجایش دارد. کتابخانۀ عمومی در داکا دارای محوطۀ بزرگ و باز است که به مناسبت‌های مختلف از آن استفاده می‌شود. این کتابخانه، آمفی‌تئاتر خود را برای انجام برنامه‌های متعدد، اجاره می‌دهد و معمولاً جلسات فرهنگی و هنری و اسلامی سازمان های مختلف در این مکان برگزار می‌شود. نمایندگی فرهنگی ج.ا.ایران نیز بعضی از برنامه های فرهنگی خود را در این محل برگزار می کند.
 
    روزانه صدها نفر برای مطالعه و یا کارهای تحقیقاتی به این مکان مراجعه می‌کنند. تعدادی کتاب فارسی نیز در این کتابخانه وجود دارد که به علت عدم استفاده از آن ها، درحال از بین رفتن هستند.     
 
----[1] - پالم هندي : نوعي نخل است ومانند درخت نارگيل با برگ هاي پنجه اي و سوزني است. اين درخت در بعضي از مناطق هندوستان مقدس است و از ميوة آن در امور طبابت محلي استفاده مي كنند.
 
 
[2] - سبد يا حصيري راگويند كه از درخت بامبو درست مي شود و در روستاها يا شهرهاي هند و بنگلادش به عنوان برنج يا گندم و يا لپه پاك كردن بكار مي رود.
 
132 -Varenda
 
133 -Kumar SaratKumar Roy
 
134 -Narendra Narayan Roy
 
135 -Baldha
 
136-  Dhaka sahitya parishad
 
137 -Rangpur Museum
 
138   -Paharpur
 
139 -Kuthibatri
 
140 -Shilaidaha
 
141 –Lalan
 
 
142 -Chheuria
 
143- Sunamganj
 
[15] Woodburn
 
[16] Jessore


[17] Barisal
در سال 1962 کتابخانۀ مرکزی به نام «کتابخانه مرکزی پاکستان» باهدف جمعاوری مواد انتشاراتی، درداکا تاسیس شد که پس از استقلال این کشور، به «مرکز کتابخانه عمومی بنگلادش» تغییر نام داد.


[18] Rangpur
در وزارت فرهنگ بنگلادش، بخشی  به نام «کتابخانه‌های عمومی» در سال 1983 تاسیس شد. کتابخانه‌هایی که در نیمۀ قرن نوزدهم تاسیس شده‌اند، شامل کتابخانه‌های راجشاهی (1871م)، داکا (1874م)، کومیلا (1884م)، پابنا (1890م)، ناکالی (1871م)، سیهلت (1871م)، چیتاگنگ (1904م)، کوکس بازار(1906م)، منشی گنج(1908م)، کیشور گنج (1909م)، کوشتیا (1914م)، فریدپور(1914م)، کولنا(1914م)، دیناجپور (1930م) و میمنسینگ (1930م) می‌باشند که ابتدا توسط افراد خیر و غیر دولتی تاسیس شدند و سپس تحت پوشش و حمایت دولت قرار گرفتند. در حال حاضر تعداد اینگونه کتابخانه‌ها در سطح کشور به 883 باب رسیده است. تعدادکتب در هر یک از کتابخانه‌های فوق، حدود 1500 جلد می‌باشد. «[[کتابخانه ملی بنگلادش]]» تحت نظارت «مدیریت آرشیو ملی کشور» در [https://moca.gov.bd/ وزارت امور فرهنگ] قرار دارد و محلی برای جمعاوری همۀ اسناد و انتشارات کشور می باشد.


[19] Baldah
==== کتابخانه‌های اختصاصی ====
بیش از یکصد کتابخانۀ اختصاصی وابسته به ارگان ها و سازمان ها ومراکز دولتی و غیر دولتی تخصصی وجود دارد که بیشتر آن ها در شهر داکا وجود دارند، مانند: مرکز تحقیقات کشاورزی، بانک کشاورزی، صنایع سبک و سنگین، دایره اطلاعات آموزشی و مراکز آموزشی، انستیتو مطالعات بنگلادش، کمیسیون انرژی اتمی، دایره توسعه صادرات، کمیسیون طرح و برنامه، وزارت امورخارجه، کشاورزی، مجلس، آکادمی بنگلا، موزه، جامعه آسیایی.<ref>The Independent Bangladesh Yearbook 1991, Dhada, p.p.111-114</ref>


[20] Maharaja
==== اطلاعاتی در مورد کتابخانه عمومی داکا ====
این کتابخانه تحت نظارت وزارت فرهنگ می‌باشد که به منزله هستۀ مرکزی عمل می‌کند و مجموعا در هر یک از 64 مرکز تقسیمات کشوری، یک باب کتابخانۀ عمومی دارد. کتابخانۀ عمومی در شهر داکا، از نظر بنا و تجهیزات داخلی، دارای سالن مطالعات، سالن برای کودکان و سالن برای عموم می‌باشد. همچنین دارای آمفی‌تیاتر بزرگی است که حدود پانصد نفر گنجایش دارد. کتابخانۀ عمومی در داکا دارای محوطۀ بزرگ و باز است که به مناسبت‌های مختلف از آن استفاده می‌شود. این کتابخانه، آمفی‌تئاتر خود را برای انجام برنامه‌های متعدد، اجاره می‌دهد و معمولا جلسات فرهنگی و هنری و اسلامی سازمان های مختلف در این مکان برگزار می‌شود. نمایندگی فرهنگی ج.ا.ایران نیز بعضی از برنامه های فرهنگی خود را در این محل برگزار می کند. روزانه صدها نفر برای مطالعه و یا کارهای تحقیقاتی به این مکان مراجعه می‌کنند. تعدادی کتاب فارسی نیز در این کتابخانه وجود دارد که به علت عدم استفاده از آن ها، درحال از بین رفتن هستند.<ref>توسلی محمد مهدی علی زاده ،کندی ،عزیز ،توسلی، سینا (1391) جامعه و فرهنگ [[بنگلادش]] تهران [https://www.icro.ir/ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی]</ref>
== نیز نگاه کنید به ==
[[فرهنگ عمومی ژاپن]]؛ [[فرهنگ عمومی سودان]]؛ [[فرهنگ عمومی زیمبابوه]]؛ [[فرهنگ عمومی سوریه]]؛ [[فرهنگ عمومی افغانستان]]؛ [[فرهنگ عمومی سنگال]]؛ [[فرهنگ عمومی کوبا]]؛ [[فرهنگ عمومی کانادا]]؛ [[فرهنگ عمومی لبنان]]؛ [[فرهنگ عمومی تونس]]؛ [[فرهنگ عمومی روسیه]]؛ [[فرهنگ عمومی در چین|فرهنگ عمومی چین]]؛ [[فرهنگ عمومی ساحل عاج]]؛ [[فرهنگ عمومی در مصر|فرهنگ عمومی مصر]]؛ [[فرهنگ عمومی فرانسه]]؛ [[فرهنگ عمومی اسپانیا]]؛ [[فرهنگ عمومی اوکراین]]؛ [[فرهنگ عمومی قطر]]؛ [[فرهنگ عمومی سیرالئون]]؛ [[فرهنگ عمومی اتیوپی]]؛ [[فرهنگ عمومی مالی]]؛ [[فرهنگ عمومی تاجیکستان]]؛ [[فرهنگ عمومی گرجستان]]؛ [[فرهنگ عمومی قزاقستان]]؛ [[فرهنگ عمومی سریلانکا]]؛ [[فرهنگ عمومی تایلند]]؛ [[فرهنگ عمومی آرژانتین]]؛ [[فرهنگ عمومی اردن]]


[21] Dinajpur
== کتابشناسی ==
<references />
[[رده:فرهنگ عمومی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۶ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۰۴

فرهنگ عمومی در کشور بنگلادش شامل آداب و رسوم، غذای بنگلادشی، لباس ملی و سنتی مردم بنگلادش، مراسم خواستگاری و ازدواج، اساطیر، افسانه‌ها و قصه‌های عامیانه، جشن‌ها و سرودها، تقویم سالیانه، مناسبت‌های ملی و مذهبی، موزه‌های بنگلادش، فرهنگ كتابت، كتابداری و كتابخانه، كتابخانه های عمومی،کتابخانه های دانشگاهی و کتابخانه ملی بنگلادش است که به شرح زیر است:

آداب و رسوم

در مراسم «شب برات» (نیمه شعبان)، مردم مسلمان بنگلادش غذاهای مختلف از جمله کیک، نان، حلوا و غذاهای شیرین درست می کنند و در میان محتاجان و فقیران تقسیم می کنند. همچنین غذاهای مختلف برای نزدیکان و آشنایان می فرستند. از مراسم دیگری که مردم بنگال انجام می دهند، پختن غذایی است به نام «کچوری» ،که از برنج و بعضی حبوبات تهیه می شود. این غذا در روز محرم تهیه و بین مردم فقیر تقسیم می شود. این غذا آمیخته با گوشت قربانی است.

14 آوریل هرسال مصادف با «نوروز بنگال» است. به گفته محققان بنگالی، امیر فتح اله شیرازی، دانشمند ایرانی الاصل، به دستور اکبر شاه برای تسهیل اخذ مالیات و خراج زمین در ایالت بنگال تقویمی به وجود آورد. وی بر اساس تقویم خورشیدی، سال جدید بنگالی را پایه گذاری کرد. به حساب تقویم وی، نوروز 2012 را در بنگلادش برابر با 1419 سال محاسبه کرده بود.

مردم روز اول سال بنگالی را پاس می دارند و فقط در این روز، رییس جمهور و نخست وزیر و رهبران محلی و رسانه ها پیام هایی به مردم می دهند و این روز تعطیل رسمی مـــی بــاشد. مردم در پارک ها جشن های بوبشاکی ( روز نخستین ماه ) را برگزار می کنند. در این روز مسابقات مردمی مانند کشتی و انواع بازی های دیگر و نمایشگاه صنایع دستی برگزار می شود [۱]. شایان ذکر است که همه کارهای دولتی و مردمی بر اساس سال میلادی انجام می شود و تقویم میلادی، تقویم رسمی دولتی است.

غذاهای سنتی

غذاهای سنتی بنگلادش شباهت بسیار زیادی با غذاهای بنگال غربی در هند دارد. معروف ترین غذاهای بنگلادش، غذاهای گوشتی، فرآورده های دریایی و غذاهای تهیه شده از سبزیجات هستند. این ها عبارت اند از[۲]:

غذاهای گوشتی و دریایی

کالیا (گوشت گوساله با ادویه های مخصوص بنگالی)، چکن مکانی (مرغ با ادویه)، رزالا (گوشت بره در ماست)، پراون کاری (میگو با کاری مخصوص)، ماکر تو کاری (ماهی با کاری)، ماهی دوپیازه، باپالیش پتی (خوراک ماهی مخصوص بنگلادشی)، ماهی با روغن خردل، رشمی کباب، تیکه کباب، ویندالو (کباب مخصوص بنگالی).

غذاهای غیر گوشتی

بنگلادشی ماسور دال (دال عدس بنگالی)، ساکر گنتو، فولکو پیر باتی جال، اسفناج بنگالی، شاکتو.

دسر و سس های مخصوص بنگالی

میستی دوی (ماست شیرین)، منگو لاسی (ماست انبه)، کاسترد کارامل (پودینگ تخو مرغ)، توشا حلوا، لمون کرد (ماست لیمو)، اگ حلوا (حلوا تخو مرغ)، شاندش (دسر پنیر تازه)، شیمای سویت ورمیشلی، تمتو چاتنی (سس گوجه فرنگی)، چری چاتنی (سس گیلاس)، کیوی چاتنی.بازی های محلی معروف

مــــردم بنگلادش علاقه زیادی به ورزش دارند و بیشتر اوقات فراغت خود را به ورزش می گذرانند. تماشای ورزش در کنار بازی های ورزشی نیز علاقه مندان زیادی دارد و جزو اصلی سرگرمی عموم می باشد.لباس سنتی

نظر به اینکه، اقوام مختلفی از سرزمین هند عموما و کشورهای دیگر خصوصا ترکیب جمعیتی این کشور را تشکیل می دهند، رسمی ترین لباس سنتی مردان، «کورتا شلوار» و زنان، «قمیص شلوار» است، که هردو شامل پیراهنی بلند و شلواری نسبتا گشاد شبیه به پوشاک مردم پاکستان و ناحیه پنجاب هند است. با این وجود بسیاری از زنان بنگلادشی از «ساری/سارنگ» هندی نیز استفاده می کنند.

مراسم خواستگاری و ازدواج

ازدواج در حقیقت پیوند قانونی میان زن و مرد است. معمولا مردان بنگلادش قبل از 35سالگی و زنان قبل از 25 سالگی ازدوج می کنند. بر اساس تحقیقات و مطالعاتی که ICDDr/B  انجام داده است، در سال 1975، میانگین ازدواج دخترها در مناطق روستایی 6/16 بود که در سال 1992 به 8/20 افزایش یافته است. مساله ازدواج در میان مردم مسلمان و هند و بنگلادش دارای سه خصیصه مهم است:

  • اول، به پیشنهاد خانواده پسر (داماد)، مراحل نخستین یعنی تماس با خانواده عروس صورت می گیرد؛
  • دوم، پس از توافق طرفین، ازدواج در منزل عروس انجام می شود؛
  • سوم، عروسی را والدین عروس و داماد، فامیل، دوستــــان و آشنـــایان شرکت کننده، برگزار می کنند.

در میان مسلمانان، میزان مهریه تعیین شده توسط داماد یا خانواده اش به عروس پرداخت شود. مبلغ فوق در نکاح نامه دقیقا ذکر می شود. این امر در خصوص ازدواج های قانونی و شرعی است. در میان هندوها، داماد موظف به تهیه وسایل مشخص است و پرداخت مبلغ معین به نام «پان» (pan) و یا هزینه مراسم ازدواج، به پدر عروس صورت می گیرد. معمولا در جشن عروسی مبلغ زیادی از مهریه مطالبه می شود. قسمتی از مهریه در روز جشن عروسی دریافت می شود و در روز جشن دامادی نیز مقداری جواهر آلات با نام هدیه ازدواج به عروس داده می شود. البته داماد می تواند مابقی مهریه را به صورت مدت دار پرداخت کند.

در مراسم هندوها، تمامی مبالغ تعیین شده به طور نقد در روز مراسم ازدواج دریافت می شود.در میان رسوم ازدواج هندوها، آنان حق ازدواج با patri – family ( نسبت های فامیلی ) را ندارند. در بعضی موارد به آن patri- clan نیز گفته می شود. بر اساس قوانین اسلامی، طبق آیین نامه 1961، که در سال 1986 اصلاح شــــد، مــــردان می توانند زن دوم را به شرط رضایت و موافقت همسر اول به عقد خود در آورند. در آیین هندوها، اجازه طلاق به زن و شوهر داده نشده است، اما می توانند در صورت ناسازگاری در زندگی، از یکدیگر جدا شوند.

جشنواره «زردچوبه زنی» برای جشن ازدواج 

این جشن در حال حاضر جزو مراسم ازدواج بنگالی ها محسوب می شود. این فرهنگ نیز برگرفته از آداب و رسوم هندوهاست. حدود یک روز پیش از مراسم اصلی ازدواج، این رسم برگزار می شود. درقسمتی از این جشنواره، دخترانی از جانب دو خانواده با لباس های زردرنگ به نام ساری در منزل مورد نظر جمع می شوند، سپس ماده ای زرد رنگ درست کرده و آن را در سبدی مخصوص تزیین می کنند. پس از انجام این قسمت از مراسم، همه آن ها استحمام می کنند و شیرینی می خورند.

در همان روز از خانواده عروس، دختران جوانی با ساری های قرمز رنگ روانه منزل مزبور می شوند و به لاک زدن و رنگ زدن دست ها و پاهای حاضرین در این مراسم می پردازند. توضیح اینکه، مراسم زردچوبه زنی به گونه ای است که حاضرین در منزل گاهی اوقات اعضای مختلف بدن خود را به زردچوبه آغشته می کنند و پس از ساعاتی چند استحمام می کنند.

اساطیر و افسانه ها و قصه های عامیانه

اسطوره های مردم بنگلادش، همانند همه ملل ریشه در تاریخ حماسی دارد و از آن جا که تاریخ باستان و دوران حماسی بنگلادش عینا برگرفته از دوران مشابه در هند باستان است، بنابراین، هستی شناسی بنگالی با هستی شناسی هندی گره خورده و منبعی جز «وداها» و «پوراناها» در دست نیست. به بخشی از این مطالب در فصل تاریخ باستان بنگلادش اشاره کردیم که برای جلوگیری از تکرار مطالب، به همان بسنده می شود.

معروفترین قصه های عامیانه بنگلادش، «تاکورماجولی» یا قصه های مادر بزرگ است که مجموعه ای از قصه های عامیانه و افسانه های ملی و مردمی بنگلا ها است. «داکشینا رانجان میترا مجمدر» نخستین کسی است که به جمعاوری افسانه ها و قصه های بنگالی پرداخت و آن ها را در مجموعه موصوف در 1907م منتشر کرد. بر اساس این کتاب شخصیت هایی مانند بیانگومی-بیانگوما به شخصیت های افسانه ای در میان کودکان و نوجوانان تبدیل شدند. کتاب های دیگری نیز بعدها به تقلید از این مجموعه منتشر شد، مانند: تاکور ددر جولی (قصه های پدر بزرگ ساک)، دادا موشایر تولی (داستانهای پدر بزرگ پدری ساک)، تاندیدیر تولی (داستانهای مادر بزرگ پدری ساک).

جشن ها و سرودها

مردم بنگلادش به بازی و مسابقات و برگزاری جشنواره های فرهنگی از جمله موسیقی، فیلم، تیاتر، رقص و آواز اهمیت وتوجه خاصی دارند و معمولا برگزاری چنین مراسم و برنامه هایی در ایام خاصی برگزار می شوند. معمولا مردم بنگلادش، اوقات فراغت خود را به ورزش می گذرانند و حضور چشمگیر مردم برای تماشای بازی ها، مسابقات و جشنواره هایی متعدد از جمله نکات درخور توجه است. ورزش «کبدی» که یک ورزش خانگی است، از جمله ورزش های ملی بنگلادش به حساب می آید.  فوتبال، کریکت، شنا، تنیس، بدمینتون، هاکی و شطرنج از جمله ورزش های رسمی این کشور است.

آخرین چهارشنبه

آخرین چهارشنبه ماه صفر در بنگلادش، هر سال تحت همین عنوان ( آخرین چهارشنبه ) مراسم خاص دینی برگزار می شود. بنابر روایت برادران اهل سنت، پیامبر گرامی اسلام (ص ) در ماه صفر بیمار شده بودند و درآخرین چهارشنبه آن ماه کمی احساس بهبودی نموده و برای آخرین بار در زندگی خود غسل کرده و در مسجد نبوی حضور یافتند و با مردم نمازگزاردند. به شکرانه آن صحت و سلامتی رسول گرامی اسلام، اصحاب آن حضرت با اهدای صدقات و انجام نیایش و شکرگزاری به درگاه پروردگار اظهار خوشحالی کردند. اکنون به یادبود آن روز شیرین،  مسلمانان بنگلادش هر ساله در این روز غسل می کنند و آن را تبرک می دانند.[۱]

21 فوریه

همه ساله به مناسبت سالروز اکوشه (21 فوریه ) روز قیام دانشجویان برای دفاع از زبان مادری، به نخبگان فرهنگی کشور که در زمینه احیا و گسترش ادبیات و فرهنگ بنگالی تلاش کرده و آثار و نوشته هایی به جامعه عرضه کرده و می کنند، مدالهایی اهدا می شود. شخص نخست وزیر همه ساله در این روز، که روز زبان مادری نیز گفته می شود، طی مراسمی خاص، «مدال اکوشه» را، که بزرگ ترین مدال فرهنگی ملی بنگلادش می باشد، به نخبگان در رشته های ادبیات، روزنامه نگاری، موسیقی، آموزشی، فرهنگی، فیلم و تیاتر اهدا می کند. مدال مذکور شامل یک نشان طلا و مبلغ 40000 تاکا پول نقد و یک تقدیر نامه رسمی است.

جایگاه سرودهای سنتی در فرهنگ بنگلادش

با توجه به رشد چشمگیر ترانه ها و سرودهای اجرا شده به سبک مدرن و علاقه مندی نسل جوان فعلی به این نوع سبک از موسیقی و سرود، باید اذعان داشت که سرودهای سنتی جایگاه قبلی خود را از دست داده اند و به کارگیری این نوع سرودها امروزه بسیار کم رنگ تر شده است. بعضی از سرودها مربوط به دوره اسلامی و بعضی مربوط به دوره قبل از اسلام بنگلادش است.

در حال حاضر سرودهای سنتی، که به آن ها غزل گفته می شود، بیشتر در محافل و برنامه های فرهنگی روستاها و یا شهرها اجرا می شوند و معمولا بدون استفاده از آلات موسیقی است. این نوع غزل ها دارای مزامین عشق به خدا و پیامبر اکرم (ص ) است. معمولا توسط علمای مدارس علوم دینی در مناسبت های خاصی از جمله ماه مبارک رمضان و به هنگام سحر از طریق بلند گوهای مساجد این گونه سرودها را بدون نوا پخش می کنند، زیرا علمای اهل سنت موسیقی را جایزه نمی دانند. معمولاٌ وسعت بهره گیری و خواندن این نوع غزل ها درزبان اردو بسیار بیشتر از زبان بنگالی است. از مشهورترین غزل خوان ها در شبه قاره ، آقای مهدی حسن است که غزل های بسیار جذابی را سروده است و اغلب خوانندگان حرفه ای وخوش نام غزل خوان، از وی تقلید می کنند.

در گزارش روزنامه جاناکانتا، تاریخ 1381/4/24 ه‍. ش، آمده است که سلطان صلاح الدین یکی از خوانندگان مشهور در یکی از برنامه های فرهنگی کشور به مدت سه ساعت به خواندن سرودی که برگرفته از غزل های مهدی حسن بود، پرداخته است. این گزارش اشاره به جایگاه خاص این گونه سرودها در میان مردم دارد.

علاوه بر غزل، قصیده خوانی نیز در میان سرودهای سنتی مردم مسلمان بنگلادش و عمدتا در بخش قدیمی شهر داکا، در ایام ماه مبارک رمضان جایگاه ویژه ای دارد. قصیده ها محتوای اسلامی دارند و دامنه استفاده از آن ها در سرودهای سنتی بیشتر از غزل است. در غزل بیشتر به فضایل و عشق به پیامبر اکرم ( ص ) و در قصیده بیشتر به فضایل ماه مبارک رمضان پرداخته می شود.

معمولا اینگونه قصیده ها در دو بخش است، که بخش اول مربوط به نیمه اول ماه مبارک رمضان و دارای محتویات شادی است، اما بخش دوم که مربوط به نیمه دوم این ماه می شود، بیشتر از مضامین غم انگیز برخوردار است، که علت آن را وداع با این ماه گفته اند.

در روزنامه انقلاب 1381/8/28 ه‍ . ش چاپ بنگلادش آمده است، سنت قصیده خوانی در داکا در دوره حکومت مغول ها به ویژه در زمان شایسته خان استاندارد بنگال که ایرانی الاصل و شیعه بود، در داکا رواج یافت. 

معمــــولا قصیـــده ها به طور دسته جمعی، مرکب از یک گروه 20 نفره، در مراسم ها خوانده می شود. درماه مبارک رمضان، مسابقه های قصیده خوانی در سطح شهر برگزار می شود و به برندگان نیز جوایزی داده می شود.

قوالی

نوع دیگر از سرودهای دینی سنتی بنگلادش، قوالی است، که معمولا برای ستایش خداوند و عشق به پیامبر اکرم (ص ) خوانده می شود. قوالان قصاید و اشعار را به زبان اردو می خوانند که بیش از زبان بنگالی رایج است و عموما در بخش قدیمی شهر داکا و شهر چیتاگنگ طرفداران زیادی دارد.

سرودهای مرشدی (معرفتی)

سرودهای مذهبی سنتی که معمولا در مناطق روستایی بنگلادش رایج است، به نام سرودهای «مرشدی» یا «معرفتی» مشهور است و همراه با موسیقی و به طور دسته جمعی اجرا می شوند.

 اینگــونه سرودها بیشتر در خصوص آن دسته از «پیرها» که غالبا از شریعت پیروی نمی کنند و دارای فلسفه خاصی برای خود هستند و معتقد به وحدت خدا و پیامبر اکرم (ص ) و وحدت خالق و مخلوق و یا وحدت پیر و خدا هستند و پیرها را نجات دهنده می دانند، سروده می شود.

بایول

از دیگر سرودهای عرفانی، بایول نام دارد که همراه با موسیقی خوانده می شود. در میان طرفداران فرهنگ مدرن، بایول جایگاه خوبی دارد. معمولا اینگونه سرودها ریشه در تزکیه نفس و تفکرات تصوف اسلامی و هندو دارد. طرفداران این تفکر، معتقدند که جسم انسان خانه خدا است و پیروان همه ادیان را یکسان می دانند. آنان به شریعت اعتقادی ندارند. خواندن سرود توسط ترکیبی از زنان و مردان و به طور دسته جمعی برگزار می شود.

مردمی که دارای اعتقادات اسلامی هستند، با اینگونه سرودها که معمولا باحمایت وهدایت دولت از طریق رادیو و تلویزیون و یا در سینما پخش می شود، مخالف هستند.

شاری گان

یک نوع سرود روستایی است که تا قبل از استقلال بنگلادش در مناطق روستایی بسیار رایج بود. این سرودها دارای اشعار طولانی است که به طور دسته جمعی در جلسات برنامه های تفریحی و یا به هنگام کار کشاورزان خوانده می شود و دارای مضامین اسلامی و ملی است.

جاری

از دیگر سرودهای سنتی این کشور، سرود «جاری» است که از فارسی گرفته شده است. تا قبل از استقلال بنگلادش، اینگونه سرودها در شهرها و روستاها از محبوبیت خاصی در میان مردم داشت که به صورت داستان های مذهبی از جمله واقعه کربلا آمده است. آغاز این سرود با ستایش خدا و نعت پیامبر (ص ) و منقبت حضرت علی (ع )، حضرت فاطمه (س ) و حضرت امام حسن (ع) و حضرت امام حسین (ع ) و مدح پیروان و اولیای خدا آغاز می شود. در ابتدای سرود، چند پند و نصیحت و سپس اصل داستان ابتدا به صورت سرود توسط یک نفر، که «بیاتی» گفته می شود، و مشتق از کلمه بیت یا شعر است، خوانده می شود. سپس در طول اجرا، ابیات خاصی از آن به صورت دسته جمعی (شبیه به کر) خوانده می شود. در حال حاضر رونق گذشته را ندارد و در روستاها کم تر برگزار می شود.

رقابت شاعری

از دیگر سرودهای سنتی، رقابت شاعری است که در واقع مشاعره میان دو شاعر توانا است که به صورت سوال و پاسخ در قالب شعر و در حضور حضار و علاقه مندان برگزار می شود. در حال حاضر انجام این برنامه ها که تا سال های اولیه استقلال بنگلادش رایج بود، اهمیت گذشته خود را از دست داده است.

واتیالی

این نوع سرودها که سنتی و بومی است، اساسا میان قایقرانان و ملوانان لنج ها به هنگام قایقرانی که به نام جزری نیز معروف است، خوانده می شود. در سروده های آنان، اشعاری پیرامون زندگی مردم ساحلی، عشق، سیل و طوفان و ... خوانده می شود. این نوع سرودها معمولا از طریق رادیو و تلویزیون نیز برای مردم پخش می شود.

ووانیا

این نوع سرودها توسط مردمان روستایی و بیشتر توسط درشکه چیان به زبان محلی خوانده می شود. اخیرا بعضی از خوانندگان به همراه موسیقی، از اینگونه اشعار در سرودهای خود بهره گرفته اند [۱].

جشن «لالّن و حسن» در بنگلادش

یکی از جشن های مردمی است که هر ساله در ماه می برگزار می شود. این جشن بر اساس نام دو تن از شعرای صوفی بنگالی زبان، نامگذاری شده است. «لالن» مخفف نام «لالن فقیر» و «حسن» مخفف نام «حسن راجا» است. «لالن فقیر» از اهالی شهرستان کوشتیا واقع در غرب و «حسن راجا» از اهالی شهرستان سیلهت واقع در شمال شرقی بنگلادش بود. مشهور است که این دو  آواز می خواندند و شعر می سرودند، اما اشعارشان از غنای عارفانه برخوردار نبود. لالن فقیر و حسن راجا، هر دو مشی صوفیانه در پیش گرفتند و عقاید خود را در قالب سرودهای صوفیانه ابراز کردند، هر چند بین افکار و عقاید آنان از یک طرف وعمل آنان از سوی دیگر بسیار تفاوت وجود داشت. «لالن فقیر» از سواد خوبی برخوردار نبود و در روستاها زندگی می کرد و از نظر مالی تقریبا زندگی متوسطی داشت. وی پیرو مکتب نوعی از تصوف بود که آمیخته از عقاید صوفی گری اسلامی، هندویی و بودایی بود و این مکتب بعدها به نام «بایول» مشهور گشت.

«بایول ها» بر این اعتقاد هستند که خدا در درون انسان سکونت دارد و در واقع خالق و مخلوق یکی است. لذا برای شناخت خدا، باید خود را شناخت. مکتب بایول بر این باور است که حضرت محمد (ص ) همان خداست که تغییر نام داده و سفر به دنیای مادی کرده است. این مکتب معتقد است بین مسلمان و هندو فرقی نیست. در بعضی از منابع متعلق به قرن نوزدهم آمده است که «بایول ها» همه اشیا و موجودات جهان را اعم از طاهر و نجس یکسان می بینند و تفاوتی از نظر ماهیت قایل نیستند و برای تثبیت عقاید خود، مدفوع و ادرار و حتی خون را می خورند.

هر چند مدارک قابل قبول تاکنون در باره عقایدلالن فقیر ارایه نشده است، سروده ها و عقاید او کاملا بیانگر عقاید غیر اسلامی وی و به دور از شریعت اسلام است. لذا محافل اسلامی افکار و عقاید «بایول» را مردود می دانند. البته کسانی که دارای افکار غیر اسلامی و یا مخالف اسلام بوده اند و تکیه گاه فکری آنان مادی است، معمولا احترام خاصی برای بایول قایل هستند. اما در خصوص «حسن راجا» باید گفت که وی ابتدا مالک و زمین دار و دارای ثروت فراوانی بود ولی بعدها زندگی اشرافی را رها کرد و به شیوه ساده زیست و مشی صوفیانه را برگزید. وی مقداری شعر سروده که ازاشعار و گفته هایش چنین بر می آید که معتقد به معرفت خداوند از راه شناخت خود شده است و همین کافی است و فردی که همیشه و در هر حال به خدا فکر می کند ، نیازی به عمل و یا پیروی از شریعت ندارد؛ لذا «حسن راجا» خواندن نماز و یا روزه گرفتن را زاید می دانست و ضرورتی برای آن قایل نبود.

گفتنی است که همه ساله جشنی از سوی سازمان های فرهنگی غیر دولتی در داکا و بعضی از شهرهای بنگلادش برای بزرگداشت این دو تن برپا می گردد که معمولا مورد حمایت افراد ماتریالیست قرار می گیرد. در اینگونه جشن ها، زن ها و مردها به طور دسته جمعی و به صورت مختلط با هم به رقص و آواز و پایکوبی می پردازند. در قالب اشعاری که توسط زنان به صورت گروهی یا به صورت تک خوانی خوانده می شود، آیین اسلام را زیر سوال برده و مسلمانان را به باد تمسخر می گیرند. به همین منظور محافل و اجتماعات این افراد مورد نفرت و خشم مسلمانان این کشور بوده و معمولا منجر به درگیری وتشنج می شود.

برگزاری مسابقه کشتی سنتی در چیتاگنگ

کشتی محلی و سنتی رایج در میان مردم به نام «بالی» معروف است و کلمه بالی یک کلمه بنگالی است به معنی «قدرت». دلیل این نام گذاری در مسابقه کشتی، قدرت فردی متکی به قدرت بازوی اوست. می گویند یکی از تجار این شهر به نام عبدالجبار، در سال 1909 چنین مسابقه ای را بنیان نهاد و از همان زمان تاکنون ادامه دارد، به همین دلیل این مسابقه و رقابت را «بالی جبار» نیز می نامند. مسابقه بالی جبار در سراسر کشور از محبوبیت فراوانی برخوردار است و بهمین جهت رسانه های خبری بااهمیت ویژه به موضوع می پردازند و ضمن پوشش خبری وسیع، گزارشات این مسابقه را به صورت مصور برای خوانندگان خود منتشر می سازند.

گفتنی است که کلمه «کشتی» در زبان فصیح بنگالی، «کوشتی» است که ریشه این کلمه در واقع فارسی است. ورزش کشتی از جمله ورزش هایی است که از سرزمین ایران به این منطقه آورده شده و به منزله نمادی از فرهنگ ایرانی شناخته شده است. این ورزش در دوران گذشته در میان مردم  با شکوه خاصی انجام می شد، اما در حال حاضر از رونق آن کاسته شده است و فقط در جشن ها و در میان روستاییان برگزار می شود[۱].

قصیّ

قصی، جشنواره ای است که آداب آن برگرفته از فرهنگ هندوهاست. در حقیقت این جشنواره، توسط هندوها در سطح وسیعی انجام می شود و مسلمانان نیز به شکلی محدودتر آن را برگزار می کنند.

مسلمانان این مراسم را صرفا به منظور سرگرمی و شادی انجام می دهند، اما هندوها این جشن را جزو آداب و رسوم خود دانسته و به آن پایبند هستند.

این فستیوال از نیمه شب آغاز می شود و تا نزدیکی های صبح ادامه دارد. پیش از انجام برنامه اصلی، همه لوازم ونیازهای ضروری پیش بینی وتهیه می شود. شرکت کنندگان حدود یک ماه قبل از مراسم، تخم پالم هندی را که در زمین کاشته بودند، از زمین بیرون آورده و بر روی سبدی مخصوص می گذارند، سپس داخل همان سبد را مزین به انواع میوه های مختلف، صدف ها و مرواریدهای گوناگون می کنند. پس از تزیین سبد مخصوص، اطراف آن را غذاهای خوشمزه و خوراکی های متنوع می گذارند و تا سپیده صبح به صرف خوراکی ها می پردازند.

در همان شب مراسم، همه حاضرین تکه هایی از چوب، از درختان مختلف را برداشته و آن ها را بر روی آب به طور شناور می ریزند و طی مدت شب، چوب ها در آب خیس می شوند؛ سپس زمانی که خورشید طلوع کرد، حاضرین در مراسم در همان آب استحمام می کنند. آن ها معتقدند که استحمام در این آب، مصونیت از امراض را برای مدت یکسال به همراه خواهد داشت.

از فعالیت های دیگر که برای شب مراسم انجام می دهند،این است که یک روز پیش از مراسم، نزدیکی عصر، مقداری علف های آبی بر روی برکه های آب ریخته تاخیس شوند و در نیمه های شب مراسم، خودشان علف ها را جمعاوری کرده و سپس بر روی رودخانه های مختلف روانه می کنند. آن ها معتقدند که علف ها به رودخانه اصلی، بعد به دریا و در نهایت به سوی اقیانوس روانه می شود. مسلمانان به این اعتقادند که راهشان و هدفشان به خواجه خضر منتهی می شود.

پس از اتمام شب و روشنایی روز، کلیه حاضرین به نیت پاکی و خلوص و مصونیت از امراض مختلف، در همان آب استحمام می کنند و سپس به تناول خوراکی ها و میوه جات تزیین شده می پردازند.

برای هندوها، سبد مزین شده به منزله خدای رفاه و آسایش است و برای مسلمانان جبنه تفریحی دارد. برگزاری این مراسم به منزله پیک نیک و تفریح مطرح است. در حقیقت این مراسم در میان مسلمانان و هندوها رواج دارد و در حال حاضر یکی از آداب رایج بنگالی ها است که از فرهنگ هندوها سرچشمه گرفته است.

نوبانا ( جشنواره دروکردن )

برگزاری این جشن جزو یکی از رسوم بنگالی هاست و برپایه آیین دینی خاصی نیست. این جشن در اواخر پاییز در بنگلادش اجرا می شود، زیرا فصل پاییز وقت درو کردن است و در این فصل کشاورزان برنج های طلایی را درو کرده و روانه خانه هایشان می شوند و با حاصل درو کرده خود پشته هایی درست می کنند. این اوقات برای آن ها و خانواده شان شادی بخش است و برای بزرگداشت و ثبت این ایام جشنی مجلل تدارک می بینند. این جشن پیرامون مناطقی که درو شده است، برگزار می شود. همسران کشاورزان انواع غذا و کیک های خوشمزه ای از برنج های درو شده تهیه می کنند. آن ها همسایگان، نزدیکان و آشنایان خود را برای شرکت در مــــراسم دعـــــوت می کننـــد و همه تا پاسی از شب به خوردن و شادی و سرور می پردازند. همچنین از خوانندگان جهت اجرای آوازهای بومی دعوت به عمل می آورند. عمدتا این مراسم در مناطق روستایی بنگلادش برگزار می شود.

تقویم سالانه؛ تاریخچه و مبنای سال نو؛ تعطیلات رسمی

تاریخچه سال نو بنگالی ( نوروز )

سال بنگالی (پهیلا بیشاخ )، همچنان که پیشتر اشاره شد، در 14 آوریل 2012 م قدم به سال 1419 خود نهاد. پروفسور دکتر قاضی دین محمد، استاد بازنشسته بخش ادبیات بنگالی دانشگاه داکا و نایب رییس سابق دانشگاه آسیایی بنگلادش، در خصوص اینکه تقویم سال بنگالی از چه زمان و یا دوره هایی آغاز شده است، می نویسد:

«سال و یا تقویم بنگالی بر اساس سال هجری قمری تنظیم گردیده است. پیامبر گرامی اسلام(ص ) در 20 سپتامبر سال 622 م مطابق با 12 ربیع الاول از مکه به مدینه هجرت کردند. سپس در سال 638 م خلیفه دوم به یاد بود واقعه هجرت، تقویم هجری قمری را پایه گذاری و بنیان نهاد.[۳]. بدین ترتیب برای حفظ منظم ماه های سال ، 2 ماه و چهار روز پیشتر از 12 ربیع الاول، که فی الواقع زمان هجرت رسول اکرم (ص ) بود، به جلوه کشیده شد تا روز اول ماه محرم به منزله آغاز سال جدید هجری قمری برای مسلمانان شناخته شود.

«حاکمان مسلمان در شبه قاره تقویم هجری قمری را رایج کرده بودند و در بنگال از زمان فتح بنگال توسط اختیار الدین محمد بختیار خلجی در سال 600 هجری قمری برابر با 1203 م تا زمان حکومت اکبر شاه به سال 1233 م از حاکمان مقتدر مغول، تقویم هجری قمری همچنان ملاک عمل بود. در آن زمان مالیات از محصولات رعایا گرفته می شد. این محصولات با فصل ها ارتباط داشت ولی سال هجری قمری دایم متغیر بود و با فصل برداشت محصول تطابق پیدا نمی کرد. از طرف دیگر همان گونه که همه می دانند هر سال زمان هجری قمری حدود 11 روز به پیش می رود و در هر 5/32 سال، نسبت به سال شمسی یک سال اضافه می شود. مثلا ماه رمضان در امسال بعد از 5/32 سال در همین فصل خواهد بود. این مشکلی جدی بود در رابطه با اخذ مالیات محصولات کشاورزی از رعایا که در زمان حکومت اکبر شاه حل وفصل یافت. زمانی هم که اکبر شاه بر تخت دهلی نشست، در شبه قاره تقویم های شکابدو، کلابدو، بیکرمابدو، پالابدو، گوفتابدو، و سن جلالی و سن سکندری و ... رواج داشت، ولی هیچ کدام جنبه عمومی و ملی نداشته بلکه منطقه ای ومحلی و بعضا قومی بود. بدین خاطر اکبر به یکی از ندیمان خویش بنام امیر فتح ا... شیرازی، که نجوم شناس و از اهالی شیراز ایران بود، دستور داد تقویمی بر اساس زمان شمسی ترسیم کند تا اخذ مالیات از محصولات رعایا میسر شود.

«اکبر شاه در 14 فوریه 1556 م مطابق با 28 ربیع الثانی 963 ه‍ ق به حکومت رسید. برای زنده و جاوید نگه داشتن تاریخ به حکومت رسیدن اکبر شاه، امیر فتح ا... شیرازی تدوین گر تقویم بنگالی، همان سال را یعنی سال 963 ه‍.ق را به منزله مبدا سال بنگالی در نظر گرفت و گرفتن مالیات از محصولات کشاورزی توسط حاکمان از این تاریخ قرار داده شد و آن سال مبدا سال بنگالی نامگذاری شد. روزی که سال بنگالی تولد یافت، در حقیقت سال 963 بود. به عبارت دیگر، سال بنگالی ها در واقع دوبار تعیین گردید. یک بار در سال 622 م و بار دیگر در سال 963 هجری قمری برابر با 1556م. اکنون 447 سال از آن زمان (مبدا سال بنگالی ) گذشته است. با توجه به این که هر ماه قمری 29 روز و 12 ساعت و 40 ثانیه را در بر می گیرد، پس با گذشت هر 354 روز و 9 ساعت، یک سال قمری محاسبه می شود و از طرف دیگر 365 روز و 5 ساعت و 47 دقیقه و 46 ثانیه شامل یک سال شمسی می شود. لذا تفاوت تعداد روز در محاسبه سال قمری نسبت به سال شمسی، 11 روز زیادتر است. به این دلیل سال قمری نسبت بــــه سال شمسی کوچک تر می شود و در هر 5/32 سال یک سال به تقویم قمری اضافه می شود. بهمین علت در 447 سال گذشته، تقویم بنگالی بیش از 14 سال نسبت  به سال هجری قمری کم شده است».[۴]

اسامی روزها و ماه های تقویم بنگالی عمدتا از شوکابدو تقویم قدیمی هند گرفته شده است. روزهای هفته بر اساس اسامی ستاره ها و اسامی ماه ها بر اساس منظومه سیاره ها نامگذاری شده است.  در تقویم شمسی عمدتا تاثیر 27 سیاره مشهود است. شایان ذکر است در زمان اکبر هر روز از ماه به یک نام جداگانه نامگذاری شده بود و تا زمان جهانگیر این امر ادامه داشت. بعدا در زمان شاه جهان هر ماه به چهار قسمت تقسیم شد و برای هر روز هفته، نام های جداگانه انتخاب گردید. در حال حاضر نام هفت روز هفته در بنگلادش عبارت اند از:

  • رابی (خورشید)؛
  • شوم (ماه)؛
  • منگل (مریخ)؛
  • بود (عطارد)؛
  • بریهشپتی (مشتری)؛
  • شوکرو (زهره)؛
  • شونی (زحل).

مناسبت های ملی و مذهبی

این مناسبت ها با توجه به تعداد مذاهب مختلف در بنگلادش به شرح زیر است:

نمازجمعه

نمازجمعه در عین حال که در نظر عموم مردم از اهمیت خاصی برخوردار است، روش برگزاری آن باعث شده تا فقط مفهوم عبادی مد نظر باشد و از طرح مسایل سیاسی خبری نیست.

به طـــور کلی در همه مساجد کشور، که جمعا حدود دویست هزار مسجد می شوند، در روز جمعه هر هفته، هم زمان نماز جمعه برگزار می شود. در روستاها 99 درصد مردم مسلمان و در شهرها 90 درصد و در پایتخت در حدود 80 درصد مردم مسلمان در نمازهای جمعه شرکت می کنند.

ایمه مساجد و یا جمعه از طرف نمازگزاران و یا کمیته مدیریت مسجد مربوطه، به طور دایمی و به صورت حقوق بگیر استخدام می شوند. فقط خطیب و ایمه جماعت «مسجد بیت المکرم»، مسجد ملی بنگلادش در پایتخت، و نیز امام جماعت مسجد جامع شهر چیتاگنگ، از طرف دولت و از طریق بنیاد اسلامی دولتی منصوب می شوند.

تقریبا در تمام مساجد، خطبه های نماز جمعه از روی کتابی قدیمی خوانده می شود. در این کتاب برای هر ماه 4 یا 5 خطبه پیش بینی و نگارش شده است. محتوی این خطبه ها مسایل اعتقادی،  اخلاقی و معاد می باشد و جنبه های مذهبی را در بر می گیرد.

در مسجد بیت المکرم و چند مسجد مهم دیگر، خطبه های نماز جمعه را خطیب و امام جمعه آن مساجد می نویسند و می خوانند. شایان ذکر است که بجز یکی دو مسجد، در همه مساجد خطبه های نماز جمعه به زبان عربی خوانده می شود. در یکی دو مسجد مذکور که کاملا به دست جماعت اسلامی است، خطبه به زبان بنگالی ایراد می شود. معلوم است که خطبه عربی را اکثر مردم نمی فهمند و هیچ رابطه ای با زندگی مردم ندارد؛ به همین دلیل از انعکاس آن در مطبوعات هیچ اثری نیست. البته از یکی دو دهه پیش این سنت به همه مساجد ترویج شده است که قبل از خطبه عربی، خلاصه خطبه و یا مسایل ضروری را امام جمعه در سخنان قبل از خطبه به زبان بنگالی بیان کند، ولی عملا به علت ضعف علمی وکمبود اطلاعات و یا مشکلات دیگر، به آن عمل نمی شود.

دو روزنامه در داکا ( یعنی روزنامه های سنگرام و ملت ) خلاصه خطبه نماز جمعه مسجد بیت المکرم را که اکثرا مربوط به مسایل دینی و اجتماعی روزمره می باشد، منعکس می کنند. مولانا عبید الحق، امام جمعه بیت المکرم، بزرگ ترین خطیب مساجد بنگلادش است. وی نیز از طرف دولت برگزیده و استخدام شده است.

نمازهای جمعه در بنگلادش به جز چند نمونه، در رادیو و تلویزیون منعکس نمی شود. حتی در مطبوعات کشور نیز انعکاس ندارد. البته در چند نمونه که بعد از نماز جمعه مراسم سیاسی و یا سخنرانی های بزرگ سیاسی مذهبی در محوطه بیرونی مسجد ملی کشور برگزار  می شود، خبر آن در مطبوعات به چاپ می رسد که در خصوص نماز جمعه فقط جنبه اشاره و فرعی دارد. این نکته را نباید از نظر دور داشت که علت اصلی آن نداشتن مرکزیت واحد برای نماز جمعه می باشد و اصولا در نماز جمعه مطلب مهمی بیان نمی شود که مطبوعات بدان بپردازند.

ماه مبارک رمضان

حلول ماه مبارک رمضان در هرسال را کمیته فقهی رسمی، از طرف بنیاد اسلامی بنگلادش، به نام «کمیته رویت هلال ماه» اعلام می کند. افطاری دادن در این ایام برای مردم این سرزمین بسیار اهمیت دارد و مردم معتقد هستند که افطاری دادن سبب افزایش برکت روزی آن ها خواهد شد. افطاری نیز، خود برای این مردم اهمیت خاصی دارد و به محض غروب آفتاب و شنیدن اذان، افطار می کنند. افطاری دادن در میان دستگاه های دولتی، احزاب، گروه ها و انجمن های فرهنگی بسیار چشمگیر است و هر دسته و گروهی سعی دارد در این مهمانی الهی سهیم باشد.

یکی از سنت های رایج در این کشور برای بیدار کردن مردم به هنگام سحر، آژیری است که از کارخانه ها برای بیداری مردم به صدا در می آورند. از نگاه جماعت اهل تسنن، «اعتکاف» در مسجد در روزهای آخر ماه مبارک مستحب بوده و حتی یک نفر بعد از روز بیستم ماه مبارک باید از سوی اهالی محل در مسجد اعتکاف کند، در غیر این صورت ترک سنت شده است.

شب های قدر در فرهنگ مذهبی مردم بنگلادش بسیار مهم است و شب 27 رمضان را شب زنده داری می کنند. هفدهم رمضان را روز جنگ بدر می دانند و مراسمی را نیز برای بزرگداشت آن ترتیب می دهند. نماز تراویح نیز  ازجایگاه بسیار والایی بین اهل سنت برخوردار است. نماز تراویح هر شب ماه مبارک رمضان خوانده می شود و بیست رکعت می باشد که بایستی به جماعت خوانده شود. در این نماز هر شب یک جز از قرآن کریم توسط امام حافظ قرآن خوانده می شود. این نماز از نظر فقهی مستحب است اما مردم عاشقانه گاهی تا یک ساعت ونیم ایستاده این نماز را به جا می آورند.

عید فطر نیز یکی از بزرگترین اعیاد مذهبی این کشور است و معمولا سه روز تعطیل رسمی از سوی دولت اعلام می شود. از نیمــــه دوم مـــاه مبارک رمضان مردم به خرید عید می پردازند و در روز عید لباس نو می پوشند و صله رحم به جا می آورند و شیرینی مخصوص عید و انواع غذاها را مهیا می کنند. رادیو و تلویزیون نیز در این ایام برنامه های مخصوص پخش می کنند.

عید قربان ( عید الاضحی )

عید سعید قربان، دومین عید بزرگ مذهبی مسلمانان است که با شکوه هر چه تمام تر در کشور برگزار می شود. آداب و رسوم این عید سعید در شبه قاره، به ویژه در بنگلادش  جلوه خاصی داردکه به شرح مختصری از آن پرداخته می شود.

کمیته رویت هلال

بنیاد اسلامی بنگلادش که بزرگ ترین سازمان دولتی اسلامی بنگلادش محسوب می شود، برای اعلام تاریخ شرعی رویت هلال ماه شوال ( عید فطر ) و عید قربان و... کمیته ویژه ای دارد که به ریاست وزیر مذهب و با عضویت علما و رجال دینی کشور تشکیل می شود. در بیست و نهمین روز از هر ماه قمری کمیته فوق تشکیل جلسه می دهد. چنانچه رویت هلال ماه در یکی از نقاط کشور با شواهد عینی معتبر رویت شود، کمیته مذکور آغاز ماه جدید را اعلام می کند، در غیر این صورت بعد از پایان 30 روز کامل، اولین روز ماه جدید قمری آغاز می شود. معمولا رویت هلال در آسمان بنگلادش با ایران یکسان است.

تاریخ و نمازعید قربان

مسجد ملی بیت المکرم

باتوجه به اینکه اکثریت مطلق مردم بنگلادش اهل تسنن (حنفی مذهب) هستند، آداب و سنت های عید سعید قربان مطابق با همان فقه برگزار می شود. نماز عید قربان دارای دو رکعت و هر رکعت دارای سه تکبیر می باشد. نماز عید قربان طبق فقه اهل سنت، واجب عینی است. نماز عیدین ( عید فطر و عید قربان) طبق فقه اهل سنت باید در مصلی بزرگ ( عید گاه ) برگزار شود؛ ولی مدت ها است که این سنت حسنه در بنگلادش نادیده گرفته شده است.

اجتماع اصلی نماز عید در عیدگاه ملی کشور، با امامت خطیب مسجد ملی بیت المکرم برگزار می شود.

قربانی

افراد مستطیع موظف هستند در عید قربان بعد از اقامه نماز عید به نیت تقرب به خداوند متعال، حیوانی حلال گوشت را،که عمدتا گوسفند یا بز یا گاو می باشد، ذبح کنند. طبق فقه اهل سنت هفت نفر می توانند یگ گاو و یا شتر را مشترکا قربانی کنند. ولی گوسفند و یا بز را یک نفر می تواند قربانی کند. در روز عید قربان اکثر مردم مسلمان بنگلادش، مانند سنّتی، ذبح گوسفند یا گاو را برخورد فرض می دانند و به آن اهتمام ویژه دارند. این روز حال وهوای یک جشن بزرگ ملی و مذهبی را دارد.

گوشت قربانی

مستحب است که گوشت قربانی را به سه قسمت تقسیم کنند، یک قسمت برای خود، یک قسمت برای بستگان و قسمت سوم برای فقرا و مستمندان. پوست گاو و گوسفند ذبح شده باید به ایتام و فقرا،  صدقه داده شود. گفتنی است عید قربان معمولا سه روز تعطیل رسمی است و دفاتر کلیه روزنامه ها در این ایام تعطیل است و اکثر مردم به روستاها و شهرها رفته و ایام عید را با بستگان خود می گذرانند.

عاشورا و کربلا در فرهنگ بنگلادش

با عنایت به اسلامی بودن کشور، فرهنگ مردم بنگلادش فرهنگی است که در آن تاریخ، سنت ها، عقاید، اندیشه ها، سلیقه ها و باورهای جمع شده تحت تاثیر ارزش های اسلامی است. از این رو، از روزی که نور اسلام برای اولین بر این سرزمین تابید، اهمیت ماه محرم و روز عاشورا نیز در فرهنگ جمعی مردم این سرزمین جاری شد.

قبل از اینکه ایام روزه ماه مبارک رمضان واجب شود، رسول مکرم (ص ) خود روزه های عاشورا را می گرفت و طبق دستور، اصحاب گرامی نیز این روزها را روزه می گرفتند. در ماه شعبان سال دوم هجری قمری حکم روزه برای ماه مبارک رمضان نازل شد. پیامبر گرامی اسلام (ص ) در کنـــــار گـــرفتن روزه در ماه مبارک رمضان، روز عاشورا در ماه محرم را نیز روزه می گرفتند. بنابراین به تبعیت از این سنت، از بدو تبلیغات اسلام در سرزمین بنگلادش، آن هایی که به اسلام گرویدند، سعی کردند تا روز عاشورا را روزه بگیرند؛ که این سنت هنوز ادامه دارد.

مراسم عمومی دیگر این روز، سخنرانی و وعظ و خطابه واعظین مذهبی در اجتماعات عمومی پیرامون این رخداد عظیم تاریخی است. آن ها همچنین نقل می کنند که قیامت در روز عاشورا برپا خواهد شد. این سخنرانی ها در اذهان مردم اثر مثبتی می گذارد.

به طور تخمینی پس از گذشت هفتاد سال از ظهور اسلام، در روز دهم محرم سال 61 هجری مطابق با سال 680 میلادی حضرت امام حسین علیه السلام در دشت کربلا به مرتبه شهادت رسید. حادثه کربلا در بین مسلمانان بنگلادش، الهامی را به وجود آورد که در مبارزه برای اقامه حق و عدالت در صورتی که نیاز باشد باید جان را فدا کرد. در پی تاثیرگذاری در شیعیان وتحت تاثیر قرار گرفتن مردم بنگلادش، مراسم مخصوص برگزاری روز عاشورا به وجود آمد. از جمله راهپیمایی تعزیه وتاسیس امام باره (حسینیه) بود که هنوز هم رواج دارد و این ها تاثیرات مذهب تشیع را در بنگلادش نشان می دهد.

در سال 1609 میلادی شهر داکا تبدیل به مرکز استان بنگال ( حکومت مغول در شبه قاره هند ) شد و به نام شهر «جهانگیر نگر» (شهر جهانگیر) مشهور شد. جهانگیر نگر از بدو تاسیس تحت تاثیر عقاید تشیع قرار گرفت و با برگزاری مراسم عاشورا این تاثیر بیشتر نمایان شد.

شایان ذکر است که در سراسر شبه قاره هند به جز دکن هند (جنوب هند) فقط در شهر داکا قدیمی ترین امام باره به نام «حسینیه دالان» وجود دارد که معماری آن متاثر از سنت فرهنگی بنگلادش است. امام باره دیگری را نیز حاجی محمد محسن معروف به «قهرمان بذل و بخشش» در محلی بنام مورالی، تابع شهرستان جیسور ( واقع در غرب بنگلادش ) تاسیس کرد که هنوز باقی مانده است.همچنین در منطقه خارکی، تابع شهرستان جیسور، محلی وجود دارد که به «کربلا» معروف است. در منطقه عظیم پور ( واقع در قسمت غربی ) شهر داکا نیز جایی به نام کربلایی وجود دارد.

از آغاز پیدایش اسلام در سرزمین بنگلادش تا به امروز، اسامی تعداد بی شماری از کودکان را به نام مبارک حضرت امام حسین علیه السلام مزین می کنند. پدران و مادران اسامی فرزندان خود را طوری تعیین کرده اند که اسم حضرت امام حسین علیه السلام در  ترکیب اسم ها وجود داشته باشد، مانند: علا الدین حسین شاه، شهادت حسین، سجاد حسین، حسین علی، منیر حسین، انور حسین، ذاکر حسین، ارشاد حسین، مشرف حسین، ابوالحسین، فدا حسین و .... حتی به نام پسران حضرت امام حسین (ع)، اسم بسیاری از کودکان مزین به نام هایی از این قرار است: زین العابدین، علی اصغر، علی اکبر و .... اسم های سکینه، زینب و فاطمه نیز به مناسبت رخداد کربلا برای دختران انتخاب می شود. واقعه غم انگیز کربلا و روز عاشورا و نیز شهادت حضرت امام حسین (ع) و اصحاب و یارانش در ذهن و اندیشه مردم مسلمان بنگلادش متجلی است و بخشی از باورهای مردمی و به معنایی فرهنگ دینی بنگلادش را تشکیل داده است. همین عوامل است که نشان دهنده سیمای واقعی فرهنگ بنگلادش است.

به مناسبت واقعه کربلا تصورات زیادی نیز در میان مردم وجود دارد که بخشی از اجزای  فرهنگ این کشور را تشکیل می دهد. مثلا اگر در موقع غروب در آسمان ابر قرمز دیده شود، مردم تصور می کنند که آن ابر از خون شهدای کربلا به وجود آمده است. گرچه ایــن تصور اساس ندارد، اما آن خاطره شهادت کربلا را در اذهان مردم عامه و روستانشین زنده می سازد. در بسیاری از خانواده های مسلمان بنگلادش قسمتی از گوشت قربانی عیدالاضحی را با روش خاصی تا روز عاشورا نگه می دارند و در آن روز می خوردند.

در ادبیات بنگـــالی کتاب هایی تحت عنوان «جنگنامه» به رشته تحریر در آمده است. این کتاب ها به صورت منظوم نوشته شده اند و نوعی اشعار طولانی هستند که در اصطلاح محلی «پونتی» گفته می شود. نیـــز ادبیـــات مرثیه، جاری، قصیده، غزل و ... در زبان بنگالی رشد پیدا کرده اند و این آثار مردم بنگال را با حادثه کربلا مانوس می کنند. نوحه ای است که با این جملات آغاز شده است: «ای شمر! خنجرت را آهسته بر گلویم بزن تا بتوانم ناله زین العابدین را بشنوم». این نوحه در بین مردم روستایی بنگال، در همه خانواده ها شهرت پیدا کرده است. هر کس این نوحه را می شنود اشک در چشمانش جاری می شود.

در مورد رخداد غم انگیز کربلا کتاب های زیادی به نظم و نثر به زبان بنگالی نوشته شده است . در قرن هفدهم شاعر بنگالی شاغریب الله کتابی با عنوان جنگنامه بزرگ صحیح را نوشت. در این کتاب منظره شهادت حضرت امام حسین علیه السلام منعکس شده است؛ به ویژه منظره جدا سازی سر مبارک آن حضرت توسط شمر، وقتی که بر سینه مبارک آن حضرت نشست و سر امام را جدا ساخت و از جمله عرش، لوح و قلم، بهشت و دوزخ و ... شروع به نالیدن کردند و آسمان و زمین وحتی کوه ها و باغ ها  و دشت کربلا ناله کردند، خورشید و ماه همه سیاه شدند و جانوران بر این حادثه نالیدند.

در قرن هفدهم با همین مضمون شاعر دیگری به نام محمد خان کتابی منظوم با عنوان مقتل حسین (ع) نوشت که توجه همگان را جلب کرد.

در سال های مختلف کتاب های دیگری نیز با عنوان جنگ نامه (در مورد حادثه کربلا) نوشته شد. در آثار قرن نوزدهم، در نوشته های مربوط به محرم، عاشورا و کربلا بعضی از تعبیرات هنری ادبی مشاهده می شود. در این عصر ادبیات نثر رشد پیدا کرد و نوشتن شعر ونظم ( با جنبه های هنری جدید ) ادامه یافت و ادیبان، واقعه غم انگیز کربلا را در قالب نثر آغاز کردند. در اواخر قرن نوزدهم، میر مشرف حسین کتاب بزرگ  دریای غم  را در باره حادثه کربلا نوشت که نظر همگان را جلب کرد و مردم  از آن به طور گسترده استقبال کردند. در واقع این کتاب نیمی تاریخی و نیمی تخیلی است، یعنی نه کاملا تاریخ است نه کاملا داستان، بلکه شبه داستان یا شبه تاریخ است. با وجود این، هنوز این کتاب محبوب مردم مسلمان بنگال است و تقریبا در همه خانه ها نسخه های آن پیدا می شود. زمانی در روستاهای سراسر بنگال مرتبا مجالس برای خواندن و شنیدن دریای غم تشکیل می شد. یک نفر این کتاب را می خواند و دیگران گوش می کردند؛ شنوندگان در حین شنیدن، احساساتی و غمگین می شدند. محبوبیت این کتاب هنوز در میان عموم باقی است. کتاب دیگری در زبان بنگالی یافت نمی شود که مانند کتاب دریای غم در باره واقعه کربلا موردتوجه و پذیرش عمومی قرار گرفته باشد.

ما می دانیم حضرت امام حسین علیه السلام که سردار بزرگ حق و عدالت و انصاف بود، در روز دهم محرم سال 61 هجری قمری در کربلا در ساحل رود فرات علیه ارتش بزرگ حاکم ظالم وقت، یزید شجاعانه جنگید و شهادت را به جان خرید و شهادت آن حضرت الگوی مسلمانان قرار گرفت و در تاریخ اقامه حق وعدالت، غایت روشن و شکوهمند ایثارگری گشت و به مقام سیدالشهدا رسید. وی ضمن قربانی کردن جان پاک خود در دشت کربلا، به اثبات رساند که قافله حق در حرکت خود تسلیم نمی شود. حادثه کربلا به مردم مسلمان الهام می بخشد تا متحد شوند و برای اجرای حق و عدالت و علیه بی عدالتی و ستمگری و ظلم قیام کنند. در انقلابی که در سال 1857 میلادی علیه انگلیسی ها  (در سراسر شبه قاره ) آغاز شد، تاثیر عاشورا کاملا مشهود است. راهپیمایان شرکت کننده در مراسم عاشورا در شهر داکا، به پادگان انگلیسی ها در آرمانیتولا حمله و آنجا را تخریب کردند.

از آغاز رشد ادبیات بنگالی تا به امروز، در مورد حادثه کربلا بسیار نوشته شده است و کتاب ها و کتابچه ها به تعداد زیادی منتشر شده است؛ برای نمونه به چند کتاب اشاره می کنیم: قتل قاسم و نجات زین العابدین به قلم ابوعلی محمد حامد علی، کربلا به قلم محمد عبدالباری، کربلا  از خیره الله،  جنگ کربلا  از ضمیر حسین القادری، مراسم محرم از خان بهادر عابد علی، زمینه تاریخی و دریای غم از عبدالغفور صدقی،  ادبیات مرثیه بنگالی، از دکتر غلام ثقلین،  داستان کربلا از ا، ن، م، بذل الرشید،  تاریخنامه جنگ کربلا و خانواده پیامبر  و  تاریخنامه کربلا و خانواده امام  از محمد برکت الله. نیز تعداد زیادی از کتابچه ها تحت عنوان «حسن و حسین ع» و «کربلا» به زبان بنگالی منتشر شده است. شاعران بنگالی از جمله شهادت حسین، غلام مصطفی، قاضی نذرالاسلام، فرخ احمد و ... در باره محرم و کربلا اشعار ارزنده ای را سروده اند. شاعر شهادت حسین در شعر خود با عنوان «شهید کربلا»  می سراید:[۵]

ای مردم بشنوید که صدای ناله در سراسر گیتی بلند است، آه! آه! یا حسین! در آسمان بلند است، آنکه جایش در جنات است، در دشت کشته می شود، و ناله رودخانه به ساحل می رسد.

و در شعر دیگری با نام «محرم» می سراید:[۵]

این همان محرم است، غم آنروز ای مسلمانان! فراموش کرده اید ؟، دین شما اسلام است، ...

شاعر ملی بنگلادش قاضی نذر الاسلام با کلمات زیبا و منظوم، محرم را در اشعار بنگالی تقدیم کرده است:[۵]

امروز همان ماه محرم باز آمده است، ایثارگری می خواهیم نه مرثیه و ناله را ...

فروخ احمد شاعر معروف در شعر خود تحت عنوان «شهید کربلا» می گوید:[۵]

توشه ها را بردار،  ببین در پیش رویت دشت کربلا و اسب سواران را،  شن ها  در آن دشت مثل دوزخ می سوزانند، و نشانی از سبزه و گیاه ندارند، ماتم در آسمان و هوا بلند می شود، درختان و سنگ ها نیز در ماتم هستند، امروز ما آمده ایم در دشت کربلا ، ای حسین! ...

شاعران و ادیبان بنگالی تلاش کرده اند تا ضمن بیان تاریخ ایثارگری در محرم، ملت را به همان مکتب سوق دهند. قاضی نذر الاسلام در نوشته های خود می گوید: ای مسلمانان بیدار شوید، فریاد حیدری (یا علی ) بزنید، بگذارید همه چیز باخون شهید سرخ شود ...

به مناسبت محرم و عاشورا بسیاری از سازمان ها و انجمن های اجتماعی و فرهنگی، سمینارها، اجتماعات، سخنرانی های مذهبی، مجالس دعا و نیایش، مجالس درود رسانی به پیامبر اکرم (ص ) و غیره تدارک دیده می شود. در مساجد، مزارها و خانقاه ها، جلسه ها و محفل های ویژه برگزار می شود. روزنامه ها و مجلات، مقالات و اشعاری به مناسبت محرم وعاشورا منتشر می کنند. در بعضی جاها نمایشگاه هایی به مناسبت عاشورا ومحرم تشکیل می شود. رادیو و تلویزیون برنامه های ویژه پخش می کنند. البته این برنامه ها بدون موسیقی پخش می شوند. در واقع عاشورا و محرم در فرهنگ این سرزمین، مثل حسی انقلابی، در جریان است.[۶]

عید میلاد النبی (ص)

بنیاد اسلامی بنگلادش ( اسلامیک فاوندیشن ) که از طرف دولت، بر امور مسایل کشور نظارت دارد، برنامه های گوناگونی را بدین مناسبت تدارک می بیند و هر ساله در این روز، مراسم بزرگ همراه با سخنرانی و نعت برگزار می کند. لازم است پیش از صحبت درباره عید میلاد النبی (ص)، اشاره کوتاهی به عکس العمل وهابیت تحت عنوان «سیره النبی» در برابر این عید بشود.

سیره النبی

دلیل اینکه بعضی از دسته جات و یاگروه ها از عنوان و اصطلاح «سیره النبی» در مقابل «میلادالنبی» (ص ) استفاده می کنند، این است که چون این افراد تحت تاثیر افکار وهابیت قرار دارند و از طرفی هم نمی خواهند رو در روی افکار عمومی قرار گیرند؛ آن ها برگزاری روز عید و جشن را نوعی «بدعت» می دانند، بنابراین، از این روز به نام «سیره النبی» یاد می کنند.

طرفداران حزب جماعت اسلامی و بعضی از پیروان مکتب وهابیت حامی «سیره النبی» هستند و پیروان پیرها و اهل تصوف و سنی ها طرفدار «میلادالنبی (ص)» هستند. منطق این گروه این است که طبق حدیث پیامبر، فقط عید فطر و عید قربان عید های مسلمانان تلقی می شوند و عید دیگری وجود ندارد.

تاریخ میلاد النبی (ص)

بنا بر روایت مشهور اهل سنت، دوازدهم ماه ربیع الاول روز تولد و روز وفات حضرت ختمی مرتبت (ص) است، ولی با توجه به گفته پیامبر اکرم (ص ) که فرموده اند تولد و وفات من برای شما باعث سعادت است، چنین روزی جشن گرفته می شود.

چگونگی مراسم

مراسم عید «میلاد النبی (ص)» و «سیره النبی» به صورت همایش، سخنرانی های مذهبی در مساجد و محافل عمومی و مردمی برگزار می شود. سازمان ها و مراکز فرهنگی و ادبی هر یک متناسب با برنامه های خود  اقدام به مسابقه های قرایت قرآن، نعت خوانی، سرود، مقاله نویسی و ... می کنند.   گفتنی است که جشن میلاد النبی (ص ) در بعضی نقاط از سه تا هفت روز ادامه دارد.

جشن جلوس

سنـــی های تند رو اقدام به برگزاری راهپیمایی مردم به نام «جشن جلوس عیدالنبی» (ص ) می کنند. در این راهپیمایی پیروان آن ها به صورت گسترده شرکت می کنند و آن را باعث ثواب و اجر و نشانه عشق و محبت نسبت به رسول خدا تلقی می کنند. پیش آهنگ برگزاری چنین رسمی، پیروان مکتب «احمدیه سنیه طیبیه» می باشند که پیر این سلسله اهل پاکستان است و در این ایام به بنگلادش سفر می کند. نام وی سید شاه محمد طاهر از منطقه سیالکوت پاکستان می باشد.  بزرگ ترین راهپیمایی جشن جلوس عید میلادالنبی در شهر چیتاگنگ هر ساله در 12 ربیع الاول برگزار می شود.

مردم معتقد به این روز ( به غیر از پیروان وهابیت)، به مناسبت عید میلاد النبی (ص ) در خانه های خود غذاهای متنوعی پخته و در میان فقرا و نیازمندان تقسیم می کنند. در مناطق مختلف چیتاگنگ، برای برگزاری این مراسم مذهبی، گاو ذبح می کنند و گوشت آن را در بین اقوام تقسیم می کنند؛ زیرا این عمل را نوعی تبرک می دانند.

ملاحظات

در سال های گذشته در این روزت، فقط مراکز آموزشی و غیر دولتی تعطیل بودند، اما از سال 2001 دولت اقدام به تعطیل رسمی کرد. اعلامیـــه های تبــــریک این روز از ســـوی رییس جمهوری، نخست وزیر و مسیولین دولتی و شخصیت ها بازتاب مطبوعاتی یافته است. این روز در شبه قاره هند همیشه با قرایت قرآن و محفل میلاد، که روز شادی و عید است، برگزار می شود. در دوره تسلط انگلیسی ها، این روز تعطیل رسمی بود و به نام روز «فاتحه دوازدهم» شهرت داشت و مردم در آن روز جشن می گرفتند. ظاهرا تا قبل از استقلال پاکستان از هند، همین نام کاربرد داشت، اما پس از استقلال پاکستان، این روز به نام «عید میلاد النبی» (ص ) تغییر یافت. در این روز، مردم با خواندن سرود و شعر و ابیات نغز و بسیار معروف شیخ مصلح الدین سعدی شیرازی علیه الرحمه، یعنی:

«بلغ العلی بکماله/ کشف الدجی بجماله/ حسنت جمیع خصاله/ صلو علیه و آله»، محافل جشن و شادمانی و سخنرانی خود را گرم و پرنشاط می سازند. همچنین خواندن اشعار دیگر فارسی در این مراسم رواج دارد. گروهی هم دست به راهپیمایی می زنند و از این طریق سرور و شادی خود را بروز می دهند یا  با پخش شیرینی، شادی خود را نشان می دهند.

ریشه اختلاف برای نام گذاری چنین روزی را باید در تلاش طرفدارانی دانست که طرفدار افکار وهابی هستند.

طرفداران عید میلادالنبی (ص ) معتقدند که اگر پیامبر خدا خلق نمی شد، هیچ مخلوقی هم خلق نمی شد، لذا این عید بزرگترین عید جهان است و باید قدر آن شمرده شود؛ از این رو معتقدند این روز حتی اگرنوعی بدعت هم شمرده شود، بدعت خوبی است و باعث افزایش روحیه اسلامی و اخوت در جامعه می شود.

نماز عیدین  

نماز عید فطر و عید قربان در بنگلادش و عموما در کشورهای شبه قاره ، اهمیت ویژه ای دارد و هر شهری معمولا دارای مصلای مخصوص ( عیدگاه ) می باشد که نماز عید اصلی در آنجا برگزار می شود. رسانه های گروهی مانند رادیو و تلویزیون و مطبوعات به صورت کامل خبر بــــرگــزاری مراسم را پخش می کنند. مطبوعات با چاپ عکس های ویژه ای از هر نماز، گوشه هایی از عظمت آن را به تصویر می کشند. تلویزیون بیشترین اهمیت را در اخبار سراسری خود به گزارش های مصور نمازهای عید از پایتخت و شهرستان ها می دهد. در بعضی مصلاها جمعیت نمازگزاران به بیش از یک میلیون نفر می رسد.

علی رغم پخش وانتشار گزارش های کامل مصور از نمازهای عید، متاسفانه فقط به ظاهر امر پرداخته می شود. اصولا مسایل سیاسی، اجتماعی مسایل جهان اسلام، به ندرت در خطبه ها مطرح می شود. در چند سال اخیر تلویزیون بنگلادش سعی کرده است که اخبار مراسم نمازهای عید کشورهای اسلامی از جمله ایران، مالزی، اندونزی و غیره را نشان دهد.؛ مراسم نماز عید ایران که با شکوه خاصی برگزار می شود، توجه و تحسین مردم را بر می انگیزد.

شب برات

شب نیمه شعبان در میان اکثریت قاطع مسلمانان بنگلادش، «شب برات» شناخته شده است. بدین مناسبت اکثر مردم، شب را در مساجد و در حال تعبد و نیایش می گذرانند. مردم به زیارتگاه ها می روند و مزار اولیا و بزرگان مذهبی در این شب رونق خاصی پیدا می کند.

«شب برات» واژه ای فارسی است و نشانگر نفوذ فرهنگ فارسی در این منطقه است. طبق روایات اهل سنت، بعد از شب قدر، شب نیمه شعبان بزرگ ترین و پربرک ترین شب سال محسوب مــی شود کـــه در آن شب خداوند (جل و علا) حیات و ممات و روزی بندگان را مقدر می کنـــد  وگنـــاه گنهکاران را به اغماض می نگرد. خداوند بندگان خود را مخاطب قرار می دهد و می فرمایدکه آیا کسی هست که از من مغفرت طلب کند تا من او را عفو نمایم؛ آیا کسی هست که از من طلب رزق کند تا من به او رزق بدهم. در این باب روایات زیادی درکتب اهل سنت وجود دارد. هر چند طرفداران وهابیت این روایات را جعلی تلقی می کنند. «شب برات» در جامعه بنگلادش سنتی حسنه است و به فرهنگی ریشه دار تبدیل شده است. مردم ترجیح می دهند که آن شب را در مساجد در بیداری و عبادت بگذرانند. روزنامه های بنگلادش گزارش ها و مقاله های ویژه ای در این رابطه انتشار می دهند.  این روز تعطیل رسمــــی است و شیعیان این شب را که سالروز تولد حضرت ولی عصر (عج ) است، گرامی می دارند.[۷]

مراسم مذهبی هندوها به مناسبت بزرگداشت سالروز تولد شری کریشنا

مراسم مذهبی هندوها به مناسبت بزرگداشت سالروز تولد شری کریشنا، خدای آیین هندو، در مجامع هندوها در سراسر بنگلادش در 12 اوت مطابق با 21 مرداد بــــرگزار می شود. جامعه هندوهای بنگلادش با راهپیمایی در خیابان ها، این روز مذهبی را گرامی می دارند.

به گزارش روزنامه اتفاق، «شری کریشنا» برای سرکوب نیروهای شر و سرپرستی از نیروهای خیر به دنیا آمده بود. گفته های وی درکتاب  بهگوادگیتا ( نغمه های آسمانی)، کتاب مذهبی هندوها جمعاوری شده است. منابع هندو حاکی از آن است که تولد شری کریشنا در 1506 ق .م صورت گرفته است. به عقیده آن ها، زمانی که دنیا پر از ظلم و بی دینی شده بود، شری کریشنا، در شهر متورا در هند متولد شد. نام مادر او ودیبوکی و پدر او بشن دیو بود. جامعه هندوهای بنگلادش در این روز با راهپیمایی مذهبی خود، این روز را گرامی می دارند و تعطیل رسمی است.

مراسم آیینی دورگاپوجا

بزرگ ترین عید هندوها در بنگلادش مراسم آیینی دورگا است. این مراسم در ماه کارتیک طبق تقویم بنگالی در فصل پاییز از 6تا9 کارتیک برگزار می شود. بدین مناسبت بت های رنگارنگ در معابد هندوها نصب می شود. بت اصلی این عید که همدوها آن را پرستش می کنند، «دورگا» نام دارد که مادر، دختر و یا الهه زن «حافظ خلقت» نامیده می شود. پرستش از روز ششم ماه کارتیک شروع می شود. روز هشتم معتقدین از صبح تا غروب گرسنگی می کشند و چیزی نمی خورند و در روز نهم خدای دورگا به همراه ولوله جشن و شادی هندوها روی دست آنان حمل شده و به رودخانه «بوری گانگا» انداخته می شود و بدین ترتیب بزرگ ترین جشن هندوهای بنگلادش به پایان می رسد.

در مقاله «جشن پاییزی پرستش دورگا و چند کلام» به قلم آنیندوآکاش، که در روزنامه اتفاق در 23 اکتبر 2001 م به چاپ رسیده است، مطالبی درباره دورگا نوشته شده است. در این مقاله آمده است که در زمان قدیم جنگی بین خدایان شر و خدایان خیر رخ داده بود که خدایان خیر شکست خورده و از بهشت رانده شدند. بعدا خدایان رانده شده نزد خدای شیوا و ویشنو رفته و از آن ها کمک خواستند. بعد از شنیدن شرح مظالم خدایان شر، این دو خدا خشمگین شده و در پی آن، از چهره های آن دو نوری درخشید و از خدایان دیگر بنام برهما، ایندرا و ... نور ساطع شد و از مجموعه این نورها، خدای دورگا در هییت الهه ای زیبا به وجود آمد. این دورگا در عصرهای گوناگون برای سرکوب بدان و پرورش خوبان در این جهان نزول می کند؛ اساس و مبنای پرستش دورگا در این ایام در بنگلادش ریشه در این اسطوره دارد.

طبق اظهارات این نویسنده قبلا این جشن مخصوص اربابان جامعه بوده و بعدها جنبه مردمی یافته است. به مناسبت جشن پرستش دورگا، ادارات یک روز و دانشگاه ها و مدارس کشور در بنگلادش  به مدت هفت روز تعطیل می باشند.

مراسم مذهبی آبتنی هندوها ( آشتومی ) در بنگلادش 

پیروان مذهب هندو در بنگلادش، در آبراه «لانکال بند» در ناراین گنج، در حومه جنوب شرق شهر داکا، مراسم تاریخی آیینی خود به نام «آبتنی هشتمین» را جشن می گیرند. مکان این مراسم ویژه آبتنی در ساحل رود «براهماپوترا» به وسعت سه کیلومتر می باشد.

این مراسم هر ساله در ماه «چوبترا» ( آخرین ماه به تقویم بنگالی)، مطابق با هشتم ماه هجری، برگزار می شود. در این منطقه 10 معبد، 6 آستانه ،3 پناهگاه و 13 جایگاه آبتنی هندوها وجود دارد. در این مراسم علاوه بر هزاران هندو از داخل بنگلادش، جمعیت بی شماری از هندوستان و نپال نیز شرکت می کنند. این مراسم در حدود سه روز طول می کشد.[۸]

جشن های ملی بودایی های عشایر

جشن های بوداییان بنگلادش هر ساله به مناسبت آغاز سال نو بنگالی برگزار می شود. مهم ترین آن ها به شرح هستند:

جشن بدر پرو بار ونا

پیروان آیین بودا در بنگلادش باعشق و علاقه خاص مذهبی خود جشن بدر پرو بار ونا را،که بزرگ ترین عید مذهبی آنان محسوب می شود، برگزار می کنند. از جمله برنامه های این روز پرتاب بادبادک های آتش به هوا و رعایت سکوت برای طلب خیر همگان است. در این روز در معابد بودایی ها، مراسم اعطای خرقه مذهبی به روحانیون بودایی صورت می گیرد.[۹]

بودا پورنیما

در 29 آوریل هر سال، پیروان آیین بودا، بزرگ ترین جشن مذهبی خود را به نام «پورنیما» برگزار می کنند. بدین مناسبت سازمان های مختلف بودایی برنامه های گوناگونی تدارک می بینند. دولت بنگلادش نیز این روز را تعطیل رسمی اعلام کرده است. بنا به روایت بودایی ها در چنین روزی «بودا» بنیانگذار آیین بودایی، متولد شده است .[۱۰]

29 آوریل، اولین ماه از سال

بودایی ها دراولین ماه سال بنگالی بزرگترین عید خود را با نام جشن «بدر کمال» برگزار می کنند و بدین مناسبت یک روز تعطیل است.

16مارس، سالروز تولد شیخ مجیب الرحمان 

سالروز تولد شیخ مجیب الرحمان بنیانگزار استقلال بنگلادش، بعد از روی کارآمدن دولت خانم شیخ حسینه دختر ایشان، بنگلادش این روز را تعطیل رسمی اعلام کرده است.

26مارس، روز استقلال ملی بنگلادش

در 26 مارس 1970 ارتش پاکستان به ارتش بنگلادش در داکا یورش برد و اقدام به سرکوب آزادیخواهان کرد و در نهایت منجر به استقلال بنگلادش شد. به یادبود آن روز، در تاریخ بنگلادش این روز، روز استقلال و ملی شناخته می شود و تعطیل رسمی است.

16دسامبر، روز پیروزی 

در چنین روزی در پی جنگ 9 ماهه داخلی در 1971، نیروهای پاکستان از ارتش هند، که پشتیبان چریک های آزادیبخش بنگلادش بودند، شکست خوردند و مجبور به  ترک بنگلادش شدند. به همین مناسبت این روز را روز پیروزی نامیده اند و تعطیل رسمی است.

اولین ماه مه، روز کارگر

اولین روز ماه مه سال میلادی همچون کشورهای دیگر جهان، روز کارگر و به نام روز مه برگزار می شود و بدین مناسبت یک روز تعطیل رسمی است.

15 اوت، روز سوگواری ملی

از زمان روی کارآمدن دولت خانم شیخ حسینه، روز قتل مجیب الرحمان به دست کودتاچیان نظامی در سال 1957، روز سوگواری ملی نامیده شده و تعطیل رسمی است.

14آوریل، روز بنگال 

روز اول سال بنگالی است و تعطیل رسمی است.

آخرین چهارشنبه ماه صفر 

آخرین چهارشنبه ماه صفر به عنوان یادگار روز بهبود نسبی کسالت رسول خدا (ص ) در بستر بیماری، این روز تعطیل اختیاری رسمی است، یعنی ادارات دولتی باز است و فقط موسسات آموزشی تعطیل است.

فاتحه یازدهم، 11ماه ربیع الثانی 

سالروز وفات شیخ عبدالقادر جیلانی ( گیلانی ) یک روز تعطیل رسمی است و بدین مناسبت موسسات آموزشی کشور نیز تعطیل و مابقی مراکز اختیاری است.

27ماه رجب، شب معراج

این روز به نام یادگار معراج النبی (ص ) برگزار می شود و یک روز تعطیل رسمی اختیاری است، به خصوص موسسات آموزشی تعطیل است.

تعطیلات دیگر

علاوه بر روزهای مذکور، برای پیروان مذهب هندو 10 روز، برای مسیحیان 8 روز و برای بودایی ها 5 روز تعطیل در نظر گرفته شده است. شایان ذکر است که برای موسسات آموزشی در بنگلادش در سال یک ماه تعطیلات در فصل تابستان است و ماه رمضان را نیز عموما در تعطیلی به سر می برند.

موزه ها

ریشه های تاریخی و تمدنی بنگلادش را باید در زمان های گذشته جستجو کرد. موزه‌های متعدد در این کشور، نشانگر میراث فرهنگی قوی آن است.

موزه تحقیقاتی ورندا

«موزه تحقیقاتی ورندا»(Varenda)در شهر راجشاهی، در سال 1910 تاسیس شد. این موزه زیر نظر خانواده «کومارسرات کومارروی»(Kumar SaratKumar Roy) اداره می شود. خانواده «نرندرا نارایان روی»(Narendra Narayan Roy)و «چودری بالده»، موسس موزه دیگری است که به نام «بالده‌ها»(Baldha) خوانده می شود و در شهر داکا در سال 1925م تاسیس شده است.

موزه های دیگر عبارتند از:

«موزۀ داکا»، «موزه رامالا» و «موزه کومیلا» که در سال 1913م تاسیس شده اند. «موزه داکا ساهیتاپریشاد» (Dhaka sahitya parishad )، «موزه رانگ پور» -(Rangpur Museum)، «موزه ساهیتا پریشاد» و «سیلهت پریشاد» را باید به لیست موزه‌های قبل از سال های 1947 افزود که بنگال هنوز جزو مستعمرۀ بریتانیا بود. اولین موزه‌ای که به شیوۀ معماری سنتی ساخته شد، موزه شهر پهارپور(Paharpur)است که در سال 1957 بنا شد. در سال های بعد یعنی 1966 و 1967 به ترتیب موزه‌هایی به همین سبک در کومیلا و بهارپور احداث شد.

خانه شاعر معروف زبان بنگالی

خانه شاعر معروف زبان بنگالی، «رابیندرانات تاگور»، که به «کوتی باری»-(Kuthibatri)معروف است، در «شیلی دها» (Shilaidaha)در منطقۀ کوشتیا در سال 1957 ساخته شد و بعدها آن را توسعه دادند و نهایتا به صورت موزه درآمده است. در چیتاگنگ، موزه‌ای در سال 1967 ساخته شد که ویژه صنایع محلی و سنتی است. در دیناچ‌پور نیز موزه‌ای در سال 1961 ساخته شده است. موزۀ مرکزی در سال 1966 میلادی در شهر داکا ساخته شد و موزۀ داکا در سال 1975، به این موزه الحاق و با نام «موزۀ مرکزی بنگلادش»  خوانده شد. در 20 سپتامبر 1983م، ساختمان جدیدی در شاه باغ ساخته شد و همۀ اشیا موجود در موزه داکا به این موزه یعنی «موزه ملی بنگلادش» انتقال یافت. در حال حاضر بیش از هشتاد موزه در کشور بنگلادش وجود دارد که اسامی معروفترین آن ها به این شرح است:

  • موزه آزادی (جنگ برای آزادی و استقلال بنگلادش)؛
  • موسسه فرهنگی عشایری قومی دررانگاماتی؛
  • موزه قصر نواب در داکا؛
  • موزه ضیا، درخانه چیتاگنگ [۱۱]؛
  • موزه یادبود عثمانی در سیلهت که در منطقه داکانگری می‌باشد؛
  • موزه لالان(Lalan) در چییوریا (Chheuria)؛
  • موزه «حسن راجا» در سونام گنج (Sunamganj).
  • مقبره دو نفر از شعرای بزرگ حماسی سرای بنگلادش در این دو موزه بنا شده و از این حیث معروفند.

فهرست موزه‌های موجود در مراکز شهرها

  • شهر بوگرا(Bogra)؛
  • موزه زیلا پریشاد (Zila Parishad)؛
  • شهر چیتاگنگ (Chittagong)؛
  • موزه نژادها و فرهنگ شناسی؛
  • موزه انستیتو تحقیقاتی جنگلی؛
  • موزه دانشگاه چیتاگنگ؛
  • موزه ماهی ها درشهر چاندپور (Chandpur)؛
  • موزه ماهی ها در شهر کامیلا (Comilla)؛
  • موزه رامالا؛
  • شهر کوکس بازار (Coxs Bazar)؛
  • موزه ماهی ها در شهر داکا (Dhaka)؛
  • موزه ملی بنگلادش؛
  • موزه فرهنگ و آداب رسوم سنتی در آکادمی بنگلا؛
  • قلعه لال باغ؛
  • موزه علوم و تکنولوژی؛
  • موزه ملی هنر شیل پاکالا آکادمی؛
  • موزه کارت پستال؛
  • موزه زین‌العابدین شیشو چیتراشالا؛
  • موزه گیاه شناسی بنگلادش؛
  • موزه تعاونیهای روستایی – صنعتی؛
  • گالری طراحی نساجی، کاشی، سرامیک وصنایع دستی؛
  • موزه بچه‌ها در شیشو آکادمی؛
  • داکانگر جادوگر؛
  • موکتی جودا، جادوگهر؛
  • موزه شیخ مجیب الرحمن در بنگاباندا؛
  • موزه پلیس؛
  • موزه علوم؛
  • شهر دیناج پور؛
  • موزه دیناج پور؛
  • شهر زیدپور؛
  • موزه زید پور؛
  • شهر کوشتیا؛
  • شهر میمنسینگ؛
  • موزه میمنسینگ؛
  • موزه زین‌العابدین سنگراشالا؛
  • شهر کیشوگنج؛
  • موزه کیشو گنج؛
  • شهر راجشاهی؛
  • موزه تحقیقاتی ورندا؛
  • آکادمی کلکسیون؛
  • شهید لسمیتری سنگراشالا دردانشگاه راجشاهی؛
  • شهر رانگ پور؛
  • موزه رانگ پور؛
  • شهر رانگاماتی؛
  • موسسه فرهنگی قومیت‌ها؛
  • شهر ستم گنج؛
  • موزه راجاحسن.

فهرست موزه‌های خارج از مراکز شهری

  • سونارگان؛
  • موزه هنرهای فولکوریک بنگلادش در نزدیک شهر داکا؛
  • بیریسیری؛
  • موزه آکادمی فرهنگی آپاجاتیا نزدیک شهر میمنسینگ؛
  • چیوریا؛
  • موزه لالان نزدیک شهر کوشتیا؛
  • شیری دها؛
  • موزه یادبود تاگور در شیری‌دها کاتوبوری کوشتیا؛
  • ماهاشتانا؛
  • هنرهای معماری ماهاشتانا نزدیک شهر بوگرا؛
  • شاه جادپور؛
  • موزه یادبود کاچیربوری نزدیک پابنا؛
  • پهارپور؛
  • موزه هنرهای معماری در نزدیک شهر ناگودان؛
  • گوروداسپور(خابجی پور)؛
  • موزه چالان‌بی در منطقه راجشاهی؛
  • مینی ماتی؛
  • موزه هنرهای معماری نزدیک شهر کومیلا؛
  • موزه جنگ آزادیبخش.

لیست فوق شامل همۀ موزه‌های کشور نمی‌شود، زیرا دانشگاه ها، کالج‌ها و موسسات آموزشی بنگلادش هر یک برای خود موزه‌های مخصوصی دارند.

فرهنگ كتابت، كتابداری و كتابخانه در بنگلادش

مسلما رشد کتابخانه‌ها رابطۀ مستقیم با توسعۀ آموزش در کشور دارد. کتابخانه‌ها در بنگلادش به چهار گروه تقسیم می‌شوند:

  • کتابخانه‌های دانشگاهی؛
  • کتابخانه‌های عمومی؛
  • کتابخانه ملی؛
  • کتابخانه ویژه( اختصاصی).

قرن نوزدهم مصادف با تاسیس کتابخانۀ عمومی و کتابخانه درکالج‌های کشور است. هر یک از این کالج‌ها به نوبۀ خود دارای مجموعه‌ای از کتب مفید و ارزشمند هستند که دانشجویان و علاقه‌مندان از آن بهره مند می شوند.

طرح تاسیس کتابخانۀ عمومی در بنگلادش به نیمۀ قرن نوزدهم باز می‌گردد. در سال 1854 چهار کتابخانۀ بزرگ عمومی به نام های کتابخانه عمومی «وودبرن» (Woodburn)در بوگرا، کتابخانه عمومی «جیسور» (Jessore)، «کتابخانه عمومی باریسال»(Barisal) و کتابخانۀ عمومی «رنگپور»(Rangpur)گشایش یافتند. دولت در سال 1958، کتابخانۀ عمومی مرکزی در شهر داکا را تاسیس کرد. دانشگاه داکا در سال 1921 تاسیس شد که با رشد کتابخانه آکادمی بنگلادش همراه بود. در کتابخانه کالج بیش از 18000 جلد کتاب وجود داشت که هستۀ مرکزی کتابخانه دانشگاه داکا را تشکیل می‌داد. این کتابخانه در طول عمر 91 ساله خود، بزرگ ترین کتابخانۀ آکادمی کشور است. در این میان باید اذعان داشت که کتابخانه آکادمی دانشگاه های دیگر نیز از رشد خوبی برخوردار بوده‌اند.

در زمینۀ کتابخانه‌های ویژه، ذکر این نکته ضروری است که از نیمه‌های دهه 60 قرن بیستم، «کتابخانه ویژه» (اختصاصی) و مراکز اسناد و اطلاعات، توانسته‌اند در زمینه‌های مختلف تحقیقاتی خدماتی، با کمک افراد و شخصیت‌ها و آژانس‌های تخصصی، رشد و توسعه درخور توجهی پیدا کنند. «کتابخانه ملی» که مخزن مرکزی همۀ انتشارات و اسناد در بنگلادش است، دقیقاٌ پس از استقلال این کشور توانسته‌ است جایگاه مهمی برای خود کسب کند. در دهۀ سوم قرن بیستم نیز تعداد زیادی کتابخانۀ خصوصی به ابتکار خانواده های زمیندار تاسیس شد که از میان آن ها کتابخانه‌های خاندان «زمینداربلده» (Baldah)، «مهاراجه»(Maharaja) و «دیناجپور»(Dinajpur)درخور توجه هستند. کتاب های این کتابخانه ها بعدها در اختیار کتابخانۀ مرکزی عمومی بنگلادش قرار داده شد. از نظر آماری، تعداد کتاب های موجود در کتابخانه های دانشگاه های معروف بنگلادش به شرح زیر است:[۱۲]

جدول شماره 1. تعداد کتاب های دانشگاه های معروف بنگلادش

نام کتابخانه تعداد کتب سال تاسیس
کتابخانه دانشگاه داکا 550000جلد 1921م
کتابخانه دانشگاه راجشاهی 300000جلد 1953م
کتابخانه دانشگاه مهندسی و تکنولوژی بنگلادش 150000جلد 1961م
کتابخانه دانشگاه کشاورزی بنگلادش 200000جلد 1961م
کتابخانه دانشگاه چیتاگنگ 150000جلد 1966م
کتابخانه دانشگاه جهانگیر نگر 100000جلد 1970م
کتابخانه دانشگاه اسلامی 10000جلد 1986م
کتابخانه دانشگاه شاه جلال 10000جلد 1991م
کتابخانه دانشگاه خولنا 10000جلد 1991م

از میان کتابخانه‌های فوق، کتابخانه دانشگاه داکا دارای نادرترین کتاب ها است و مجموع کتاب های این کتابخانه، به زبانهای بنگالی، سنسکریت، فارسی و عربی می‌باشد.

کتابخانه‌های عمومی

کتابخانه عمومی داکا، در سال 1958 تاسیس شد. به دنبال تاسیس این کتابخانه، در شهرهای چیتاگنگ، کولنا و راجشاهی نیز کتابخانه‌های عمومی تاسیس شد.

در سال 1962 کتابخانۀ مرکزی به نام «کتابخانه مرکزی پاکستان» باهدف جمعاوری مواد انتشاراتی، درداکا تاسیس شد که پس از استقلال این کشور، به «مرکز کتابخانه عمومی بنگلادش» تغییر نام داد.

در وزارت فرهنگ بنگلادش، بخشی  به نام «کتابخانه‌های عمومی» در سال 1983 تاسیس شد. کتابخانه‌هایی که در نیمۀ قرن نوزدهم تاسیس شده‌اند، شامل کتابخانه‌های راجشاهی (1871م)، داکا (1874م)، کومیلا (1884م)، پابنا (1890م)، ناکالی (1871م)، سیهلت (1871م)، چیتاگنگ (1904م)، کوکس بازار(1906م)، منشی گنج(1908م)، کیشور گنج (1909م)، کوشتیا (1914م)، فریدپور(1914م)، کولنا(1914م)، دیناجپور (1930م) و میمنسینگ (1930م) می‌باشند که ابتدا توسط افراد خیر و غیر دولتی تاسیس شدند و سپس تحت پوشش و حمایت دولت قرار گرفتند. در حال حاضر تعداد اینگونه کتابخانه‌ها در سطح کشور به 883 باب رسیده است. تعدادکتب در هر یک از کتابخانه‌های فوق، حدود 1500 جلد می‌باشد. «کتابخانه ملی بنگلادش» تحت نظارت «مدیریت آرشیو ملی کشور» در وزارت امور فرهنگ قرار دارد و محلی برای جمعاوری همۀ اسناد و انتشارات کشور می باشد.

کتابخانه‌های اختصاصی

بیش از یکصد کتابخانۀ اختصاصی وابسته به ارگان ها و سازمان ها ومراکز دولتی و غیر دولتی تخصصی وجود دارد که بیشتر آن ها در شهر داکا وجود دارند، مانند: مرکز تحقیقات کشاورزی، بانک کشاورزی، صنایع سبک و سنگین، دایره اطلاعات آموزشی و مراکز آموزشی، انستیتو مطالعات بنگلادش، کمیسیون انرژی اتمی، دایره توسعه صادرات، کمیسیون طرح و برنامه، وزارت امورخارجه، کشاورزی، مجلس، آکادمی بنگلا، موزه، جامعه آسیایی.[۱۳]

اطلاعاتی در مورد کتابخانه عمومی داکا

این کتابخانه تحت نظارت وزارت فرهنگ می‌باشد که به منزله هستۀ مرکزی عمل می‌کند و مجموعا در هر یک از 64 مرکز تقسیمات کشوری، یک باب کتابخانۀ عمومی دارد. کتابخانۀ عمومی در شهر داکا، از نظر بنا و تجهیزات داخلی، دارای سالن مطالعات، سالن برای کودکان و سالن برای عموم می‌باشد. همچنین دارای آمفی‌تیاتر بزرگی است که حدود پانصد نفر گنجایش دارد. کتابخانۀ عمومی در داکا دارای محوطۀ بزرگ و باز است که به مناسبت‌های مختلف از آن استفاده می‌شود. این کتابخانه، آمفی‌تئاتر خود را برای انجام برنامه‌های متعدد، اجاره می‌دهد و معمولا جلسات فرهنگی و هنری و اسلامی سازمان های مختلف در این مکان برگزار می‌شود. نمایندگی فرهنگی ج.ا.ایران نیز بعضی از برنامه های فرهنگی خود را در این محل برگزار می کند. روزانه صدها نفر برای مطالعه و یا کارهای تحقیقاتی به این مکان مراجعه می‌کنند. تعدادی کتاب فارسی نیز در این کتابخانه وجود دارد که به علت عدم استفاده از آن ها، درحال از بین رفتن هستند.[۱۴]

نیز نگاه کنید به

فرهنگ عمومی ژاپن؛ فرهنگ عمومی سودان؛ فرهنگ عمومی زیمبابوه؛ فرهنگ عمومی سوریه؛ فرهنگ عمومی افغانستان؛ فرهنگ عمومی سنگال؛ فرهنگ عمومی کوبا؛ فرهنگ عمومی کانادا؛ فرهنگ عمومی لبنان؛ فرهنگ عمومی تونس؛ فرهنگ عمومی روسیه؛ فرهنگ عمومی چین؛ فرهنگ عمومی ساحل عاج؛ فرهنگ عمومی مصر؛ فرهنگ عمومی فرانسه؛ فرهنگ عمومی اسپانیا؛ فرهنگ عمومی اوکراین؛ فرهنگ عمومی قطر؛ فرهنگ عمومی سیرالئون؛ فرهنگ عمومی اتیوپی؛ فرهنگ عمومی مالی؛ فرهنگ عمومی تاجیکستان؛ فرهنگ عمومی گرجستان؛ فرهنگ عمومی قزاقستان؛ فرهنگ عمومی سریلانکا؛ فرهنگ عمومی تایلند؛ فرهنگ عمومی آرژانتین؛ فرهنگ عمومی اردن

کتابشناسی

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ The daily Ittefag , 15 April (1999) Bangladesh
  2. Alfred, L. and Lindsy, R. (2009) Food of the World: Afghanistan and Bangladesh. Delhi: Global Media Publications, p.34-50
  3. در این محاسبه به جای 12 ربیع الاول، اول ماه محرم یعنی 16 جولای 622 م مبنای محاسبه آغاز سال قرار گرفت
  4. روزنامه انقلاب،  14 آوریل 2003 م
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ ۵٫۲ ۵٫۳ برگردان به فارسی
  6. روزنامه انقلاب – داکا: 10 ژوین 1995 م – نویسنده استاد حسن عبدالقیوم
  7. روزنامه انقلاب ، 7 فوریه 1999 م ، داکا ، بنگلادش
  8. روزنامه بنگلادش آبزرور ، داکا – بنگلادش ، 24/3/99
  9. روزنامه اتفاق ، 25 اکتبر 1999 م ، داکا ، بنگلادش
  10. روزنامه اتفاق ، داکا، بنگلادش، 29 آوریل 1999/9=اردیبهشت 78
  11. محلی است که رییس جمهور بنگلادش در آنجا کشته شده است
  12. تا زمان نگارش این کتاب
  13. The Independent Bangladesh Yearbook 1991, Dhada, p.p.111-114
  14. توسلی محمد مهدی علی زاده ،کندی ،عزیز ،توسلی، سینا (1391) جامعه و فرهنگ بنگلادش تهران سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی